پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7 - صفحه 5

487 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1319 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام استاد عزیزم و مریم قشنگم

    استاد گلی خیلی ازتون ممنونم که این سلسله فایل های فوق العاده رو بهمون هدیه میدین

    استاد عزیزم واقعا برام سواله مگه شما در چه مدار و فرکانسی هستین که چنین هدیه های گرانبهایی بدون هیچ چشمداشتی به ما میدین؟؟؟

    اصلا مگه شما در چه جایگاهی از کمال هستین که حاضرین از گرانبهاترین داشته های خودتون راحت ببخشین؟؟

    گاها وقتی خیلی فکر میکنم اصلا نمیتونم درک کنم جایگاه و موقعیت شمارو

    و شاید خودتون یا خیلی ها ندانن این هدیه ها چه انقلابی در زندگی ماها به پا میکنه

    همین خود من نوعی .اصلا کار به دیگران ندارم

    خدایا هزاران بار شکرت که من در مداری هستم که لایق دریافت این هدایا هستم

    خدیا شکرت

    برای پیدا کردن چنین آگاهی و آموزش ها انصافا انسان هایی هستن تا لحظه آخر عمرشون سوخت میدن و هیچوقت هم نمیرسن

    اما استاد خود شما گفتین خدا در قران گفته ما همه رو هدایت میکنیم

    آیه طلایی 20 سوره اسرا

    «کلا نمد هولا و هولا»

    و من چون از خداوند هدایت خواستم به این مسیر هدایت شدم تا بتونم از این فرصت طلایی استفاده کنم و زندگیمو بسازم اونجوری که خودم دوست دارم و بادی به هر طرف نباشم که بخوام شرایط زندگیمو به عوامل بیرون ربط بدم

    حالا چه شرایط خوب زندگیم یا چه شرایط بد زندگیم

    و چون من خواستم خداوند منو هدایت کرد به مسیری که با گوشت و پوست و استخوان درک کنم که این باورهای منه که زندگی منو ساخته

    نه محیط

    نه جامعه

    نه خانواده

    نه دلار و اقتصاد

    استاد واقعا این مقوله توحید و توکل این مقوله عمل گرا بودن چرا اینقدر سخته و فراره؟؟

    چرا من میتونم اینقدر راحت همه چی رو گردن جامعه و خانواده بندازم اما نمیتونم بفهمم که بابا تو ی بارم بسپار به خدا ی بارم توکل کن ی بارم توحیدی عمل کن اگه نتیجه ندیدی اوکی بازم بسپار به جامعه

    تازه با این تفاسیر که در همین جامعه که من میگم مقصر اونه من پیشرفت نکردم هزاران نفر هستن دقیقا با همین شغل من سالانه ماشین عوض میکنن

    خونه میخرن

    کلی مسافرت میرن

    من خودمم عینا به چشم دیدم ی همکارم در یک روز فقط در یک روز 7 میلیارد تومان جنسش که هنوز هم به ایران نرسیده فروخت.

    اونم نه ی خونه یا ی ماشین

    اونم جنسی که قطعه های کوچیکه

    فرض بر اینکه ی تریلی جنس فروخته

    که مطمئنم حداقل یک میلیارد تومان سودشه .

    یعنی قیمت دارم که میگم نکه فرضی یا حدودی حرف میزنم.

    این عدد سود فقط برای یک فروش فقط برای یک روز فقط برای یک مشتری

    و اون شخص واسطه حداقل 100 میلیون تومان سود کرد.

    فقط از فروش یک بار

    فقط در یک روز

    فقط هم به یک مشتری

    من این الگو رو دقیقا 3 الی 4 روز پیش با چشمان خودم دیدم نکه شنیده باشم که بخوام بگم شاید راست نباشه

    من این الگو رو دیدم اما بازم این باور غلط و ریشه ای که تو عمق وجود من میگه اگه فروش نداری به خاطر شرایط جامعه و دلار ی ذره هم تکون نخورده

    حتی ی ذره

    واقعا اینجور مواقع خدا واکنشش چیه؟؟؟

    انصافا دوست دارم بدونم.

    یعنی خدا باید زبون دربیاره

    داد بزنه های فلانی

    توکه از سنگ سخت تر نیستی

    ی قطره هم مستمر به روی سنگ سخت هم بریزه بالاخره ی شکافی ایجاد میکنه

    مگه جنس باور تو چیه که چنان محکم و با اقتدار موندی؟؟؟

    عجب صبری خدا دارد….

    استاد این مثال فقط ی دونه مثال از فروش های گنده ای هست که من در این چند ماه اخیر دیدم

    بماند که جلو چشم خودم همکارم ی میلیارد پول گذاشت رو ماشینش و مدل بالاتر خرید

    بماند که جلو چشم خودم همکارم مهاجرت کرد و الان اونجا لامبورگینی خریده

    بماند که جلو چشم خودم همکارم هر ماه تعداد بالای حداقل 200 عدد جنسشو میفروشه

    اونم جنسی که حداقل هر عددش 50 میلیون پولشه

    یعنی این باور من چنان ریشه های عمیق داره که این فروش ها هم نتونستن تکونی بهش بدن

    این باور غلط «شرایط جامعه و دلار»

    اصلا دیگران بیخیال

    همین خود من توی دو ماه فروشم حداقل 8 برابر شد .حداقل 8 برابر

    و ماه چهارم سود فروش من دقیقا 25 برابر سود فروش ماه اول شد.

    اینکه دیگه خود منم

    دیگران که نیست .

    اما همینم خدشه ای به این باور لعنتی وارد نکرد.

    باورتون میشه انصافا!؟؟؟؟

    این ی باور غلط نیست که داره هی تکرار میشه

    این ی باوری هست که خدا میدونه ریشه هاش کجاست

    و جالب اینجاست که خود من میدونم و ایمان دارم که غلطه که زجر اوره که برای من ی فکر و باور ذلت باریه ولی چرا از بین نمیبرم خدا داند؟؟؟

    و بعضی مواقع با توجه به نتایجی که خودم دریافت کردم میگم این ی باور نیست این ی ناشکری و ناسپاسی محضه که مث بختک افتاده به زندگی من و جز ایمان و توحید خالص من هیچ چیزی توان مقابله با این باور رو نداره.

    برای خود من خیلی واضحه که چرا این باور اینقدر قوی هست چون به همین میزان ایمان و توکل من ضعیفه

    خیلی واضحه که من توحیدی پیش نمیرم که این باور چنان سر جاشه

    خیلی روشنه که من اگه ی ذره توکل می داشتم این باور نه تنها رشد ریشه ای نداشت بلکه باید کم کم شاخ و برگش خشک میشد

    و همون داستان تکراری عمل گرا نبودن من

    که اگه ایمان داشتم و ی ذره هم عمل گرا بودم الان من یکی از اون فروشنده ها بودم حداقل در سود کمتر در تعداد کمتر

    این همون داستان توحید و توکلی که برای من سخته و فراره

    و برای من خیلی شفاف سازی شده هر جا که باوری داره جولان میده دقیقا جایی هست که ایمانی نیست که توکلی نیست

    که قدرت دست همه هست الا خداوند.

    این دیگه برای من خیلی روشنه

    منی که این همه در سعی و تلاشم که ایمانم قوی شه هنوز اینقدرا قوی نشده که حداقل این باور رو از بین ببرم چه برسه به مسائل دیگه

    و انصافا خوشحالم که تونستم اینقدر قشنگ و ظریف باورمو شناسایی کنم.

    شرایط فرق کرده

    حداقل اندازه سر سوزن فرق کرده

    این باور دیگه قدرت 3 ماه پیشو نداره

    درسته که ایمانم اونقدرا قوی نشده ولی منم هر لحظه مشغول تیز کردن تبرم

    (به لطف الله و فایل های فوق العاده استاد عزیزم)

    منم بیخیال نشدم و بیکار ننشستم

    برنامه ها چیدم براش

    …..

    توکل بر خدا

    خدایا شکرت که بهم قدرت شناسایی این باور غلط رو دادی

    خدایا شکرت که موقع شروع کامنت نوشتن ی کلمه ای هم نداشتم اما کمک کردی بزرگترین باگ زندگیمو پیدا کنم

    خدایا بازم همون ایه طلایی

    که گفتی همه رو هدایت میکنیم چه راه خوب بخوان برن چه راه بد

    و چه لذتی بالاتر از این که من در این مسیر طلایی به هدایت تو ایمان محض دارم

    و به رسم معرفت و یادبود استاد عزیزم بی نهایت سپاس گذارم که با کلام رسای شما من ی کشف جدید از زندگیم پرداختم و شما بهتر از هرکسی میدانین با از بین بردن این باور چه درهایی از نعمت به روی من باز میشه.

    استاد قشنگم بالاخره تونستم تو کامنتم از آیه قرانی استفاده کنم و مثال بزنم

    این برای من ی دنیا پیشرفته.

    برای دختری که حتی ی کلمه قرآن هم بلد نیست

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت.

    در پناه تنها قدرت محض جهانیان….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  2. -
    fatemeh saeeidi گفته:
    مدت عضویت: 1759 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم

    سلام خدمت خداجونم که عاشقشم

    سوال امروز در این مورد هست که:

    چه اشتباهاتی را شما زیاد تکرار میکنید یعنی با اینکه فهمیده اید این کار اشتباه است باز دوباره تکرار میکنید؟

    من یکی از اشتباهات پرتکرارم که خیلی اذیت میشم

    درست جایی که باید حرفم را بزنم و نظرم را بدهم سکوت میکنم با وجود اینکه همیشه از این اشتباهم ضربه خوردم

    دوم اینکه همیشه خواستم به همه کمک کنم و جای دیگران مشکلشون حل کنم.

    در خانه مادریم جای مادرم تمام مشکلات را به گردن گرفتم و درست چیزی که وطیفه ام نبوده انجام دادم و ضربه خوردم

    یا مثلا در خانه مادرم همه مهمان هستیم انگار فقط وطیفه من هست کار کنم

    تمام مسئولیت کارها را به عهده گرفتم تقسیم کار نکردم آخر سر خسته و عصبی شدم که چرا همه فقط نشسته اند و من کار میکنم و این اشتباه را همیشه تکرار کردم.

    در خانه خودم هم مسئولیت کارها را به عهده گرفتم وقتی خسته میشم اعتراض میکنم و آدم غر غرد میشم

    میدانم باید به نکات مثبت توجه کنم و به نکات منفی توجه نکنم باز هر روز و هر روز این اشتباه را تکرار میکنم و مدام نکات منفی را دقت میکنم راجب بهش فکر میکنم و همان‌ها را دوباره در زندگی ام تجربه میکنم.

    استاد خیلی دوست دارم و هر روز خدا میدونه دارم تلاش می‌کنم فایل گوش می‌کنم تمرین حل میکنم که اشتباهاتم را تکرار نکنم

    از خداوند ممنونم همین که آگاهی پیدا کردم و خودم را مسئول تمام اتفاقات زندگی ام میدانم خدایا شکرت

    و می‌دانم که دونه دونه درستش میکنم

    خدایا شکرت

    در پناه نور و عشق الهی باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1924 روز

    به نام خدا

    سلام بر استاد،خانم شایسته و دوستانم

    چه اشتباهاتی را شما زیاد تکرار می‌کنید؟ یعنی با اینکه فهمیده‌اید این کار اشتباه است اما دوباره آن را انجام می‌دهید؟

    زود اعتماد کردن،من خیلی زود به افراد اعتماد میکنم و هر آنچه را می‌دانم و از دستم بر میاد را برای پیشرفت و حل مسئله هر شخصی انجام میدم.

    من زیاد فکر میکنم،به رفتار آدمها با من،به برخوردشان به حرفهاشون و هزاران بار مرور میکنم اتفاقاتی که بینمون گذشته و تکرارشون میکنم و دادگاه برا خودم میگیرم و سریع قضاوت میکنم.

    من یه عادت بدی که دارم همش میخوام دیگران را موعظه کنم و خوشم میاد از راهنمایی و سخنرانی برای دیگران و وقتما صرف کنم در صورتی که میدونم اون طرف آخرش با یه حرف چرت و پرت ،تمام حرفهای عالیه منا باد هوا میکنه و بعد بسیار نادم و پشیمان میشم که چرا وقتم گران بهام را صرف این آدم کردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  4. -
    فرزانه فدایی گفته:
    مدت عضویت: 1911 روز

    با سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و مریم شایسته گل

    استاد خواستم تو این کامنت ازتون تشکر کنم بابت دوره فوق العاده کشف قوانین و این فایل هایی که به صورت پیوسته روی سایت می گذارید که ما متوجه ترمز ها و باورهای مخربمون بشیم و در صدد حلشون بر بیایم

    و من یک تعهد شیش ماهه به خودم دادم که تنها و تنها روی دوره کشف قوانین باشم تا انشالله به اون نتیجه دلخواه برسم.

    اما بریم سراغ اشتباهاتی که میدونم اشتباهه ها ولی دارم تکرارش میکنم دو هزار بارم گفتم فرزانه داری اشتباه میکنی ها ولی باز انگار اون لحظه اصلا دست من نیست و باز انجامش میدم من پارسال دوره سلامتی استاد رو گرفتم و کاملا متعهد انجامش میدادم تا 9 ماه بعد که دیدم دارن موهام میریزن و اینکه خیلی لاغر شدم جوری که فقط دماغم مونده بود (:

    از این دوره دست کشیدم چرا؟؟ چون من یک معتاد صفر شیرینی جات هستم میدونم این شیرینی جات که شامل شکلات بستنی شیرینی آبنبات و خلاصه هر چیز شیرین میشه داره گند میزنه به پوستم داره گند میزنه به سیستم هورمونی ام ،کیست تخمدان میگیرم و پری دیابتی میشم ولی نمیدونم چرا نمیتونم ازش دست بکشم

    و بخاطر همین در ماه چقدر من پولمو حروم میکنم تا خوراکی های شیرین بخرم و باز چقدر حرص میخورم که چرا دارم این اشتباه رو تکرار میکنم

    دومین اشتباهم اینه که سطل من سوراخه با اینکه استاد تو دوره روانشناسی ثروت1 میگن که پولتون رو خرج نکنید پول بهتون سیخ نزنه باز با این حال همش برا پولم چاله میکنم و طوری شده که نمیتونم خودمو نگه دارم کارتمو میدم دست مامانم که برام نگه داره که من خرجش نکنم یعنی یه جورایی این اختیار رو از خودم ندارم که پول پیشم باشه و خرجش نکنم

    اشتباه بعدی من اینه که من از وسیله بقیه استفاده میکنم بدون اینکه ازشون اجازه بگیرم مثلا عطر و ادکلن یا اسپری یا هر چیز دیگه ای

    این سه تا پاشنه آشیل رو من دارم که میخوام با دوره کشف قوانین بتونم اونا رو حل کنم و تغییر کنم

    ولی خدا رو شکر تو بقیه مواردی که گفتین استاد عالی ام من هیچ وقت هیچ کاری رو عقب نمی اندازم

    بسیار خوش قولم و… بقیه موارد ولی فقط این 3 تا مورد ضعف دارم که همش دارم تکرار میکنم. به امید روزی که بتونم دیگه این اشتباهات رو تکرار نکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    علی عضدی گفته:
    مدت عضویت: 1360 روز

    با سلام و احترام خدمت استاد عزیزم.

    من توی چند زمینه معولا اشتباهاتی رو تکرار میکنم البته سعی می کنم اگاهانه کنترلش کنم ولی بازم گاهی اوقات وسوسه ها کار خودشو میکنن و دوباره اون اشتباه تکرار میشه.

    یکی از این اشتباهات اینه که سریع عصبانی میشم و ذهنم درگیر اون ناراحتی میشه. یا این که کسی یک رفتار نا مناسبی رو انجام میده خیلی سخت اونو فراموش میکنم. یعنی درکل با خودم زیاد درگیر میشم. خیلی سعی میکنم کنترل کنم این ذهن رو ولی بازم چند ساعت بعد دوباره اون موضوع ناراحت کننده توی ذهنم میاد.

    موضوع بعدی اینه که توی مدیرت کردن پول خیلی خیلی ضعیف هستم البته توی یکی دو ماه اخیر خیلی دارم تلاش می کنم تا پولامو هدر ندم ولی قبلش اینطوری بود که تا یکم پول دستم می اومد میرفتم اون پول رو صفر می کردم. و همیشه اخر ماه بی پول بودم. هر چند الان هم خیلی سخته برام این عادت رو کنار بذارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1918 روز

    به نام رب هدایتگرم

    چه‌ کاریه که میدونم اشتباهه ولی همیشه انجامش میدم؟

    اشتباهات زیادی دارم ولی

    ی موضوعی که در رفتارم خیلی اشتباهتره ! نسبت به بقیه موارد و مدتها درگیرشم که حلش کنم اما موفق نشدم ؛عصبانیت های شدید برای موضوعات ساده و بیخودیه.

    برای موضوعات ساده مثلا بحث های الکی ،اختلاف نظرها،مخالفت ها و چیزهایی که پشیزی هم اهمیت نداره؛ شدیدا عصبانی میشم و آمپر میچسبونم حس میکنم مغزم داغ میشه

    این عصبانیت شاید چند ثانیه طول میکشه یعنی به شدت جوش میارم و سریعا خنثی میشم!

    اگه کسی که باعث این عصبانیت شده باشه در دسترسم باشه با نشون دادن عصبانیتم یعنی با حرف یا رفتاری جوش میارم و اگه اون فرد اهمیت نده خیلی زود خنثی میشم ،یادم میره قضیه چی بوده ،یعنی موضوعو کشش نمیدم اون حالتمم کلا ازبین میره، ولی اگه طرف مقابل شروع کنه به بحث کردن و قضیه رو ادامه بده حتی اگه یک کلمه حرف بزنه ها! عصبانیتم فروکش که نمیکنه بلکه شدید و شدیدتر میشه و ممکنه هررررررر واکنشی! بروز بدم.

    این قضیه چند وقتیه درگیرم کرده راهکارایی رو براش اجرا کردم ولی خیلی کم نتیجه گرفتم؛ مثلا میگم موضوعی اگه باعث عصبانیتم شده در ثانیه های اول سکوت کن،حرفی نزن

    بعدش اگه لازم بود چیزی بگی بگو ،اگرم لازم نبود بیخیال شو

    اما انصافا تو عمل سخته تو موقعیتش که قرار میگیرم تمام قول و قرارا تمام حرفام با خودم یادم میره ،ی اژدهایی میشم که از مغزم آتیش میزنه بیرون و هرکی دم دستم باشه با حرفام میسوزونمش!!!!!

    بعدشم سرزنش کردن ها شروع میشه که چرا انقد واکنشی ام ،چرا نمیتونم کنترل کنم،چرا اون حرفو زدم اصلا قضیه مهمی نبود که بخاطرش بقیه رو ناراحت کردم.

    یعنی بارها پیش اومده حرفای خیلی تندی حتی به مامانم گفتم که احساس کردم با این حرف دلش شکسته یا به خواهر و برادر بزرگم .

    خیلی سعی کردم سرزنش کردن رو‌کم کنم تاحدودی خوب بوده ولی در مورد افراد نزدیک مثل مامانم یا خواهر برادرا ،سرزنش کردن هام ادامه داره.

    اینجوری بگم که تو این قضیه مستاصل شدم یعنی واقعا به احساس عجز رسیدم ، ولی با توضیحات استاد چراغی تو سرم روشن شد چون این قضیه حتما ریشه ای باید حل بشه ، تاحالا هرچی تلاش کردم براش اصلا به عمق قضیه فکر نکرده بودم شاید من باوری دارم که باعث این اتفاق میشه و باید اول اونو درست کنم .

    همین الان که مشغول نوشتن بودم با حرف ساده ای داغ کردم ولی آگاهانه سکوت کردم تا صدای ذهنم رو بشنوم

    کاری رو انجام میدادم که تسلط کافی داشتم و مامانم یکمی نظر داد ،ذهنم سریع میخواس واکنش بده میگفت بگو خودم بلدم ،بگو من اینجوری دوس دارم،بگو‌نظرت جالب نبود، روتو برگردون و از پیشش برو تا نشنوی و….. !!!!!!!!

    این حرفش مسئله مهمی نبود صرفا ی نظر بود که من حق انتخاب داشتم ولی میخاستم بپرم تو حرفش ،میخاستم نشنوم چی میگه ووووووووو اینجوری فهمیدم که توانایی شنیدن نظرات بقیه رو ندارم مخصوصا تو موضوعاتی که تسلط دارم چون فکر میکنم خودم بهترم بلدم کاملم …….

    و در کمال تعجب رسیدم به کمالگرایی!

    چی بگم از این کمالگرایی که ریشه دوانده در تمام شخصیتم .

    خداروشکر میکنم با نوشتن و فکرکردن به سوال خوب استاد، معمای دیگه ای برام حل شد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      محمدرضا روحی گفته:
      مدت عضویت: 1318 روز

      به نام هدایت الله

      درود خداوند بر خواهر گلم نجمه خانوم

      دختر چقدر زیبا وشفاف توصیح دادید ویکی از مشکلات عمده من هم در زندگی همین است که شما اشاره کردید برای عصبانیت

      خیلی سپاس گذارم از رد پای خوبتون

      مخصوصا این جمله:

      >>همین الان که مشغول نوشتن بودم با حرف ساده ای داغ کردم ولی آگاهانه سکوت کردم تا صدای ذهنم رو بشنوم>>

      خدا رو شکر میکنم دوستان خوبی دارم که حق مطلب رو خوب ادا می‌کنند

      وچراغ پر نوری هستید برای مسیر درست زندگی

      امیدوارم در تمام مراحل زندگی خود به آنچه که دوست دارید برسید انشاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مصطفی فرخی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1009 روز

    سلام استاد عزیز و خواهرم مریم جان شایسته سریع بریم سراغ اصل مطلب که اشتباهاتی که دارم رو بگیم من همیشه وقت کشی میکنم یعنی میدونم باید این کار انجام بشه ها ولی همیشه تا دیقه نود و یک میزارمش پشت گوش مثل همین سر کار اومدنم وقتی که به صورت خود آگاه هم میخوام سریع برسم یا قضیه کنسله یا اگه نباشه انگار انرژی زیادی از دست میدم انگار کوه کندم و وقتی میخوام اون کارو انجام بدم حالا هرچی باشه مثلا درس خوندن خوابم میاد یا تمرکزم بشدت بهم میرزه و کلا تویه تمام زمینه ها اینطورم تا تنور داغه نمیچسبونم یک کلام البته کار هایی که دوست دارم رو سر موقع انجام میدم .

    دومین اشتباهی که دارم فکر میکنم اینه که خوابم سر تایم خاصی نیست و تا میتونم شب بیدار میمونم با اینکه فردا کار دارم و اینکه به بدنم فشار میاد و اشتباه بعدیم اینکه بابا اصلا این پول لامصب که وقتی اسمش میاد یه چیزی تویه ذهنمه انگار بدش میاد مثل آدمی که اسم دشمنشو میشنوه و حالش بد میشه هر وقت پولی به حسابم میاد و یا پول دارم تا لحظه آخر سعی دارم که خرجش کنم با اینکه میدونم که چقدر بعدش پشیمون میشم اما انگار به قول استاد انگار جزیی از شخصیتمه

    و اینکه قول دادن از کسایی که خوشم میاد ازشون وقتی قول میدم به قولم عمل میکنم ولی از کسایی که حسی بهشون ندارم نه اصلا به قولم عمل نمیکنم و میدونم که اشتباهه بعدیش اینکه با اینکه الان بدون وسیله هستم و مسافت طولانی حدود پنج کیلومتر به بالا رو تو یه گرمای دزفول میرم حاظر نیستم که یک نفر منو تا یک مقصدی که حتی مقصد خودشه ببره و حس میکنم که اون الان منو کوچیک میشماره و منتش سرمه و به من با ترحم نگاه میکنه و اشتباه بعدی میدونم استاد باید فایل های شمارو ببینم و گوش بدم ولی همیشه پشت گوش میندازم و به فیلم دیدن و گشتن داخل اینترنت و بازی کردن با گوشیم وقتم رو تلف میکنم با این حال که الان خیلی بهتر از قبلم ولی نسبت به قبل بهتر نه الان شرایط مطلوبی باشه و اینکه با اینکه از فایل های شما تاثیر گرفتم ولی روی کار کردن رویه خودم ادامه نمیدم و همیشه تعهدب که به خودم میدم رو مثل آبخوردن میشکنم و الان دارم فکر میکنم جواب کل این اشتباهات رو میدونم ولی خب اون حس انجام کار رو ندارم که باید انجام بشه

    خب اشتباه آخر که میخوام بگم من وقتم رو برای مهارتم تویه کارت خرج نمیکنم و بلکه روی مدارم هم کار نمیکنم و به جای مطالب کاری همیشه فیلم و سریال میبینم و تویه اینترنت ول میچرخم .

    بازم سپاس گذارم از شما استاد و خواهرم مریم جان برای آگاهی هایی که به من و امثال من میدید الان دارم میبینم که مشکلاتم چی هستن و با دوره دوازده قدم که فقط قدم اولش رو خریدم راه حل این اشتباهات که همیشه تکرار میشوند رو پیدا کردم و سعی میکنم که این مشکلات رو از سر راهم بردارم تا من هم مثل شما الگویی باشم برای پیشرفت نه درس عبرتی برای حرکت نکردن

    با سپاس فراوان از شما خدا خافظی میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    دریا هدایت شده گفته:
    مدت عضویت: 2573 روز

    بسم الله رحمان رحیم

    سلام استاد جان امیدوارم که حالتون خوب باشه .

    راستش من به شخصه مشکلی که دارم دقیقا همان عقب انداختن کار ها هست قبلا که دبیرستان بودم چون حجم مطالب درسی خیلی زیاد نبود میشد با تمرکز خیلی بالا اون ها را تو یک شب جمع کرد و نمره خوبی گرفت ولی از یک جایی به بعد حتی در کنکور هم چون حافظه بلند مدت میخواست به مشگل برخوردم یادمه پشتیبانم میگفت تو هر چه قدر هم با هوش باشی کنکور بازی بلند مدته که اهمیت ندادم و نتیجه اش هم دیدم . الان هم که اودم دانشگاه من رشته ام برق هست اینحا هم درس ها به شدت سنگین و تئوری زیاد و ریاضیات هستن و مدل ریاضیات هم برای گرفتن نتیجه خوب باید تمرین انحام دا د به مدت خوبی نه اینکه هر روز فقط همان نه ولی باید برای تسلط بهش تمرین زیاد انجام داد که اون باید یک نظم شخصی خیلی خوبی باشه که اون کار ها را انجام بدی از طرفی خووبه چون من در تمرین انجام دادن ضعیف بودم نه اینکه نفهمم پشتکار لازم را نداشتم .

    به خاطر همین دارم مرحله به مرحله این مشکل را درک میکنم و دارم سعی میکنم که تمرین همان موقع انجام بدم که این نقطه ضعف را کمی بهبود بدم .

    کار اشتباه دومی که انجام میدادم من کلا تلاش زیاد یکنم ولی از وسطش که ببینم نتیجه اون شکلی که باید نیست نا امید میشدم و ول میکردم و فک میکردم که دیگه راه حلی نیست این مشکل یک بار اتفاق نیافتاده از جایی که با خودم اشنایی پیدا کردم این بوده مثلا تو کنکور خودم بیشتر شناختم. یادمه اون اخر های کنکور چون از اول خونده بودم دیگه اون اخر هاش خسته شده بودم دیگه فقط منتظر بودم که کنکور بیاد و من بدم بره دیگه واقعا توتنش نداشتم و این خودم اگاهانه خبر نداشتم مشاورم این بهم گفت وقتی فهمیدم خودم جمع و جور کردم .

    حتی در این مورد تو دانشگاه روزی که اتفاقی برام افتاده بود داشتم از درون باهاش میجنگیدم و فک میکردم نباید مشکلاتم به کسی بگم خود به خود حل میشه ولی درک من اشتباه بود نباید تمرکز کرد و حس قربانی بودن داشت ماله کسانی هست که به هرکی که میرسن درد هاشون میگن که صرفا طرف دل سوزی کنه نه اینکه اون مشکل کلا با حتی فرد متخصص تو اون حیطه مطرح نکرد که بتونه درست راهنمایی ات بکنه به خاطر درک اشتباهیی که داشتم همه مشکلات تو خودم میریختم و نگاه مبکردم به مشکل و اقدامی در راستاش نمیکردم که حل بشه و بعد تون مشکل باعث میشد فکرم درگیر باشه ولی اتفاقی نیافته .

    همان منحرف شدن د ر مسیر مشکلی که داشتم اینه که چون خسته میشدم و تفریح به موقع و درستی نداشتم باعث میشد اون چیز های تازه که در مسیر میدیم که ساده تر و زود تز و زاحت تر از مسیر خودم بود ولی مسیر من نبودم توجه من جلب کنه و من منحرف بکنه از مسیر اصلی خودم این هم یکی از مشکلات تکرار شونده زیاد من هست .

    یک چیز دیگه ای که فکر میکنم من چند سالی هست که استاد با شما اشنا هستم ولی فک میکنم اره یک دورانی کار کنی دیگه بسه دیگه نتیجه اش ثابته این نه تنها برای شخصیت ام اتفاق افتاده بلکه برای درس هام همین بود یک زامن پشت هم میشستم میخوندم و مبحث تمام میکردم ولی بعد تو دوران دانشگاه تمرین نمیکردم یا نمیخوندم به همان چیز هایی که داشتم بستنده میکردم . و نتیجه مطلوبی نبود برای شخصیت و استواری اش هم به مشکل برخوردم .

    در مورد ساکت شدن استاد که میگین من مشکل دارم و میدانم ریشه اش شاید برگرده به عزت نفسم که چندین سالی هست که میدانم باید روی عزت نفسم کار کنم ولی هی چون گوش دادم و تا وسطش رسیدم و ول کردم وقتی میخوام شروع کنم اون خاطرات قبل یادم میاد و حتی میخوام گوش کنم دیگه مخصوصا جلسه اول را خفظ هستم ولی مسلما درکش نکردم هنوز ولی این خوب یادمه که میگفتین همه ادم ها باید رو ی عزت نفس شون نابود بشه چه ادم هایی که موفقیت بزگ کسب کردن که ممکنه بعد یک شکست بزرگ خودشان فراموش کنن و حتی افرادی کع هنوز موفغقیتی بزرگ کسب نکردن هم هیمن طور باید روش کار کنن .

    چیز هایی مه فعلا یادم میامدن را نوشتم . این تمرین انجام دادم که شروعی باشه برای خودم که یاد بگیرم باید تمرین کنم همه چی یک شبه ابی نیست بلید ارام ارام تکامل خودم طی کنم که بتونم راه درست پیدا کنم .

    ممنون بابت وفتی که گذاشتنین و خوندین اگر نظر و یا انتقادی هست خوشحال میشم به اشتراک بذارین :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    سمیه سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 952 روز

    درود بر استاد گرامی و مریم بانو ی عزیز

    اشتباهاتی که برای من خیلی تکرار میشه زود عصبانی شدن منه ، البته که دارم روی خودم کار میکنم ، بجای حل مسأله شروع میکنم به حرف های نامناسب زدن و اطرافیانم را از خودم میرنجونم ،، اشتباه دیگه من اینه که هر چند دقیقه یکبار شبکه های مجازی و اکانتم پیجم و چک میکنم بدون هدف میدونم وقت زیادی ازم میگیره ولی تکرارش میکنم ،، اشتباه تکرار شونده دیگه من کسی از من درخواستی می‌کنه علارغم میلم قبول میکنم و مدام خودما میخورم ، واین عدم توانایی من در نه گفتن اذیتم می‌کنه و برام تکرار میشه ، چک کردم حساب بانکیم زود ب زود پاشنه آشیل کنه ، صحبت کردن با اطرافیانم درباره ریز کارهایی که انجام میدم اذیتم می‌کنه و تکرار میشه برام ، زیاد حرف اطرافیانم روی من تاثیر میزاره و نظرم و عوض می‌کنه درباره یک سری مسایل و تصمیمات میدونم که اشتباهه ولی باز تکرارش میکنم ،خیلی روی پسر بزرگم حساسم و بهش گیر میدم و انتقادش میکنم میدونم باید راحتش بزارم ولی مدام برام تکرار میشه ، گذشتن از خودم برای اینکه به بقیه خوش بگذره اذیتم می‌کنه و هربار برام ثابت میشه که اشتباهه و سخت گرفتن در مهمانی‌ها و پذیرایی از مهمونام خصوصا اگر غریبه باشند اذیتم می‌کنه و میدونم که باید راحت بگیرم ولی باز تکرار میشه برام ،

    مرسی استاد جان بابت فایل های الگوهای تکرار شونده عالی هستن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1175 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    یک فایل عالی دیگر از استاد را در حالی در حال شنیدن هستم که می دانم همه و همه اتفاقات زندگی خودم را من خودم با دستهای خودم در حال رقم زدن هستم و می دانم که من خودم خالق زندگی خودم هستم

    و این الگوهای تکرار شونده همیشه و همیشه در زندگی من وجود دارد و من را به اتفاقات و شرایطی سوق می دهد که باورم نمی شود همه اینها بخاطر افکار و باورهای خودم است و انگار این جزیی از زندگی من می شود

    وقتی به خودم و افکار و کارهای خودم فکر می کنم می بینم که دقیقا بله این الگوهای تکرار شونده در زندگی من یکسان است و این من هستم که خودم این اتفاقات را رقم می زنم

    قبلا فکر می کردم که اگر این اتفاق برای من رخ داده بخاطر فلان شخص بوده است و باز به دنبال همان کار می رفتم و باز همان کار را ادامه می دادم

    اما اکنون می دانم که همه این اتفاقات و وارد شدن این افراد در زندگی من بخاطر خودم بوده است و از خودم منشا می گرفته است

    این من هستم که خودم با دستهای خودم و با افکار خودم زندگی خودم را رقم می زنم

    هر چیزی که است در دستهای من است و من هستم که زندگی خودم را خلق می کنم

    یکی از اشتباهات من این است که به افراد زیاد بها می دهم و این سبب می شود که بعد نتوانم آن شخص را جمع و جور کنم و دیگر از من حرف شنوی نخواهد داشت

    اشتباه دیگر من این است غذا خوردن خودم را درست رعایت نمی کنم

    بارهای بار به دوستان خودم بها می دهم و هرگز به این فکر نمی کنم که باید از آنها مسئولیت بخواهم

    قول می دهم ولی تا آخر شب آن قول را فراموش می کنم

    زیاد دور گوشی و موبایل هستم

    می خواهم صبح زود بیدار بشوم ولی باز می خوابم

    می خواهم یک کار را انجام بدهم ولی باز آنرا نیمه رها می کنم

    می خواهم خودم را همیشه در بهترین حال ممکن قرار بدهم و این به من کمک می کند تا بتوانم براحتی و آسانی به اهداف خودم برسم

    ممنونم استاد عزیز بخاطر تهیه این فایل های ارزشمند

    سپاس از خدای خوب خودم

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: