پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7 - صفحه 4

487 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Sorur Yaghubi گفته:
    مدت عضویت: 2026 روز

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان

    من از دوره فوق العاده کشف قوانین زندگی استفاده کردم و خوشحالم که این فایل یه تلنگری بود برای اینکه بیشتر سپاسگزار باشم از این همه تغییرات

    خیلی فکر کردم ببینم الگوی تکرار شونده نامناسبی دارم یا نه

    اما واقعا همش مثبته

    این یه تلنگر بود که به خودم بیام که این روند همیشه مثبت ، یه موضوعی همگانی و طبیعی نیست

    بلکه بخاطر قدرت ذهن خودمه و باورهای خوبم

    و اگه شل بگیرم باز بر میگردم به روند معیوب گذشته

    مثلا من هر دو ماه یه بار ، انگار کوک شده بودم با همکارم دعوای بدی کنیم

    هر چند وقت یه بار بحث و قهر و … توی خونه

    روند ثابت درآمد

    خوردن غذاهای ناسالم با وجودیکه ورزش میکردم و میدونستم بده

    الکی وقت گذروندن روزانه 4 ساعت در اینستاگرام که البته الان حذفش کردم و …..

    تمرکز میکنم روی دستاوردها و تغییراتم‌برای اوج گرفتن بیشتر

    عالی بود استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    عامر گفته:
    مدت عضویت: 1212 روز

    سلام بر استاد عباسمنش عزیز و خانواده بزرگمون.

    سپاسگزارم که وقت گذاشتید و این فایل رو برای آگاهی ما بشکل رایگان ضبط کردید و از مریم جان شایسته هم سپاسگزارم که حضور داره️

    راستش من وقتی با توجه به حرفهای شما به زندگیم و تصمیماتم نگاه میکنم، اینطور فکر میکنم که،

    اشتباهم اینه، اجازه دادم آدمها زندگیمو کنترل کنند و در مقابل یا عصبی شدم یا فرو خوردم و افسردگی گرفتم و این الگو بارها برام تکرار شده.

    احساس میکنم بعضی اشخاص حتی با مهربانی و لطف زندگیمو کنترل میکنند.

    شاید براتون مسخره باشه اینکه مادر همسرم برامون غذا میزاره در بیشتر مواقع و البته خیلی هم خوشمزه هست دستپختش و خدارو بابتش شکر میکنم،

    ولی بطور ناخودآگاه از اینکه شخص دیگری بجای خودم برام تصمیم گرفته چی بخورم اعصابم بهم میریزده و وقتی این اتفاق زیاد تکرار میشه احساس درماندگی میکنم و چون نمیتونم حرف بزنم یا نمی‌خوام طرف مقابل رو ناراحت کنم توی خودم میریزم و بشکل افسردگی یا طلب مرگ از خدا میخوام که آزاد بشم.

    این اتفاق چندین سال پیش با یه دوست اتفاق افتاد، دختری که ترم بالایی من بود و باهم دوست شدیم و چهار سال همین احساس رو داشتم و کنترل میشدم و الان بعد ده سال در ازدواجم این حس رو دارم دوباره تجربه میکنم.

    شاید این مثال خیلی پیش پا افتاده و ساده باشه ولی باورتون نمیشه چقدر گاهی برای من ازاردهندست.

    حتی این رفتار می‌تونه از طرف مادر خودم یا نزدیکانم باشه‌.

    اینروزها خواسته ی هرروز من از خدا بعد از بیداری در ابتدای صبح اینه که من رو به سمت بهشت هدایت کنه و آزادم کنه و از این برزخ در بیام.

    گاهی احساس میکنم شاید من بد هستم که خوبی اطرافیان رو درک نمیکنم و فکر میکنم کنترلگر هستند.

    در کل خواستم همین حالا که ویدئو رو دیدم و با شنیدن درس استاد این موضوع در زندگی خودم یادم افتاد رو بنویسم. شاید حرفهای شما دوستان عزیزم بتونه هدایت‌گری باشه برای رهایی ذهن و روحم ️

    خداروشکر بابت اینکه تونستم بنویسمش.

    سپاسگزارم که وقت میگذارید و می‌خونید️

    •ساره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    زهرا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 1019 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم جان و دوستان همفرکانسی.

    اشتباهات  تکراری من :

    1 . همیشه وقت کشی میکنم و کارهام رو در آخرین فرصتش انجام میدم . انگار که ارزشی برای وقتم قائل نیستم و بیخودی میخوام صبر کنم و بنظرم از بی برنامه گی و بی انگیزگی میاد . همیشه هم ضربه خوردم و نتونستم به اهدافم برسم . و بدقول شدم بخاطر همین وقت کشی ها . خلاصه بنظرم این پررنگ ترین و بزرگترین اشتباه تکرار شونده منه . حتی اگه کاری هم انجام میدم دو برابرش رو میشینم استراحت میکنم .

    2 . کارهام رو نصفه و نیمه رها میکنم و به سرانجام نمیرسه . که خودم هم واقعا بدم میاد ازین مدلی بودن .

    3 . حرف دلم رو نمیزنم و همیشه یک خجالت احمقانه دارم که از احساس عدم عظت نفس میاد . همیشه در این مورد هم زیاد ضربه خوردم . هم خودم اذیت شدم هم اطرافیانم . و در خیلی موارد بخاطر همین بدقول شدم و نتونسم سر حرفم بمونم چون حرفم، حرف دلم نبوده از روی رودربایستی بوده .

    4 . کلا احساس عدم عظت نفس ریشه خیلی از اشتباه های منه . همین که حتی سوالم و خواستم  رو مطرح نمیکنم .

    5 . درد و دل میکنم و خیلی افتضاح این کارم .

    6 . در بحث سلامتی هم همین که به مفید بودن غذا اهمیت نمی‌دادم و الان 30 کیلو اضافه وزن دارم .

    7 . ورزش نمیکنم و تحرک بسیار کمی دارم .

    8 . زیاد لجبازی میکنم. با خانواده ام .

    9 . نه تلاش خاصی میکنم تا درآمدم بیشتر بشه نه میتونم پولامو جمع کنم با اینکه اصلا اصلا ولخرج هم نیستم . سر همین بیشتر اذیت میشم .

    اینا پر رنگ ترین ها بودن . فعلا خدانگهدار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    فاطمه شاکری گفته:
    مدت عضویت: 1925 روز

    سلام استاد عزیزم چقدر مثالهایی که میزنید واضح هست استاد تا قبل از این سوالها من هیچ وقت فکر نمیکردم این کارهام میتونه ترمز باشه برام

    چه اشتباهاتی را شما زیاد تکرار می‌کنید؟ یعنی با اینکه فهمیده‌اید این کار اشتباه است اما دوباره آن را انجام می‌دهید؟

    من کلا از قدیم ادم دقیقه نودی بودم یعنی وقتو الکی از دست میدم دقیقه اخر کارهامو انجام میدم میدونم اخر هفته مهمان دارم میتونم یک سریع کارهارو انجام بدم کارم سبکتر باشه انجام نمیدم و خودم اذیت میکنم یا تو بحث شغلم بهم زمان میدن میگن فرض 3روز فرصت داری من دو روزشو کاری انجام نمیدم روز اخری یعنی از جامم بلند نمیشم حتی برم اب بخورم سخت مشغول کارم

    یه مورد دیگم درباره پس انداز پوله نمیتونم پس انداز کنم پول تا وقتی که تو حسابمه خرج میکنم

    زود عصبانی شدن جوری که حرفیو که نباید بزنم میزنم البته خیلی آرومتر شدم تعداد دفعات عصبانیتم خیلی کمتر شده

    مسائلی که به من مربوط نیست حرف نزنم دخالت نکنم اینو باید یاد بگیرم خیلی بهتر شدم ولی گاهی اوقات ازدستم در میره

    وقتی تعهد گذاشتم رو دوره استاد و اموزشها درامدمو بیشتر کردم نصبت به ماه قبل نمیگم درامدم خیلی بالا رفت نه ولی دارم میبینم چرخ دنده های زندگیم روغنکاری شده سرمایه ای اضافه نکردم خریدی انچنانی انجام ندادم فقط تا اونجاییکه تونستم تمرکز گذاشتم رو اموزشهاو درامدم بیشتر شد حالم بهتر شد آرامشم بیشتر شد فعلا دارم این مسیرو میرم توکل به الله

    استاد از شماهم سپاسگزارم باز هم تو خودم کنکاش کردم خودمو افکارکو بهتر بشناسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    عمران نوری گفته:
    مدت عضویت: 1985 روز

    بسم الله الرحمن الحیم

    سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز

    من اگر بخوام در مورد الگو تکرار شونده تکرار اشتباه مثال بزنم از خودم

    درست همون چیزی که استاد هم بهش اشاره کرد من الان شاید نزدیک به 5 سال که اصلا نمیتونم پول ذخیره کنم قبلا یادم میاد خیلی خوب پول ذخیره میکردم یعنی بیش از حد جمع بودم و خیلی تو این زمینه پول خرج کردن خسیس بودم و برای خودم چیزی خرج نمیکردم که به اصطلاح بیام برای خودم پول پس انداز کنم

    ولی از موقعی که با قوانین اشنا شدم به اشتباه از اون طرف خر افتادم که مثلا برای اینکه بیام برای خودم ارزش قائل بشم و باور لیاقت خودم رو قویتر کنم هر پولی که تو دستم میاد رو می اومدم برای خودم خرج میکنم تا حدی که به صفر برسم و الان حدود 5 سال این عادت اشتباه رو دارم که اتفاقا دیروز من تازه متوجه شدم این کار من اشتباه ست و بیش از حد دارم افراط میکنم

    نه اینکه بیام کلا جمع باشم و هیچ هزینه ای برای خودم نکنم و نه اینکه از اون طرف بیام بیش از شورشو در بیارم که هر پولی که دارم بیارم برای خودم خرج کنم تا حدی که به صفر برسم

    و خداشکر وقتی که دیروز داشتم تمرینات دوره کشف قوانین رو انجام میدادم که چرا من از خودم خونه و ماشین ندارم به این ترمز رسیدم که من هنوز با پول رفیق نشدم یه مقدار پول تو حساب خودم میبینم سریع براش نقشه میچینم که برم هر جور شده خرجش کنم

    بنابراین وقتی که دیروز فهمیدم تو این مورد من ایراد دارم و یه الگو تکرار شونده است برای من اومدم همون لحظه با هر مقدار پولی که میشد تو یه حساب جداگانه گذاشتم و بهش دست نزنم بذارم تو حسابم بمونه و پس انداز بشه تا باهاش رفیق بشم

    خود این فایل هم هدایت خدا بود برای من که استاد تو صحبتهاشون دقیقا همون موردی رو بهش اشاره کردن که من توش مشکل دارم تا حواسم باشه و بیام با باور و رفتار درست بیام مسیرم رو اصلاح کنم

    عاشق همه تون هستم

    استاد بینهایت سپاسگزارم این سوالات خوب رو ازمون پرسیدید تا باگهای ذهنی خودمون رو شناسایی کنیم و با منطق و روش درست بیام اون برطرف کنیم

    انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه رب شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

    فعلا

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  6. -
    مژده نعمتی گفته:
    مدت عضویت: 1309 روز

    به نام خداوند زیبایی ها

    سلامی به زیبایی بال های پروانه ها خدمت استاد عزیزم و مریم جان

    جواب این سوال:

    1.به تعویق انداختن کارها

    من کارهای روتین رو خوب انجام میدم اما اگه یه کار ضروری پیش بیادمثل دکتر رفتن رو به تعویق میندازم

    2. دیر خوابیدن و صبح ها دیر بلند شدن هست

    3.خوردن غذاهای نامناسب

    4.پول پس انداز نکردن

    5. وقت نگذاشتن برای یادگیری زبان

    6.سر قول با خودم نمیمونم اما قولی به کسی بدم مثلا پارتنرم سرقولم میمونم انگار تعهد کافی نسبت به خودم ندارم

    7.عجله داشتن برای انجام بعضی کارها

    احساس می کنم که اگر روی دوره عزت نفس به خوبی کار کنم خیلی از مسائل برطرف میشه

    بی نهایت ازتون سپاس گزارم استاد جان

    شاد وسلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    امیر قره قاشلو گفته:
    مدت عضویت: 830 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و تمام بچه های سایت

    من بسیار خوشحالم که یکی از الگوهای تکرار شونده رو از بین بردن که اون هم دیر رسیدن سر قرار بود و متوجه شدم که آقا اصلا من خوشم میاد دیر برسم سر قرار از این کار خوشم میاد که منتظر طرف واینستم و اون منتظر من باشه ولی این مشکل رو حل کردم و اومدم کاری کردم که خوشم بیاد زود برسم و از زود رسیدن لذت ببرم.

    الگوی تکرار شونده اشتباهات

    من همیشه به خودم میگم دیگه تمومه فیلتر شکن و اینستاگرام و تلگرام و یوتیوب و . . . نداریم بسه دیگه وقتم رو هدر نمیدم ولی همیشه به یک دلیلی حتی امروز هم نصب کردم فیلترشکن رو و رفتم اینستاگرام که تعهد دادم واردش نشم جر به دلیل مطلوب و از اول سال 3 بار وارد شدم اونم یکیش امروز بود و من همیشه میگم دیگه فیلتر شکن نصب نمیکنم نمیرم شبکه های اجتماعی و تمومه و دیگه فیلم های پورن نگاه نمیکنم و همیشه این الگو تکرار میشه و می‌دونم اشتباهه ولی باز هم تکرار میشه.

    من خیلی سریع عصبی میشم و تا مثلاً یک فکر بد میاد خیلی عصبانی میشم و گاهی اوقات به دلایل خنده دار عصبانی میشم و میخوام همه چی رو بشکونم استاد میگه خیلی بده این احساسات بد و من خیلی سریع میرم حموم آب رو یخ یخ یخ میکنم میپرم زیر آب پیشنهاد میکنم انجام بدید اصلا معجزه می‌کنه بعد میام بیرون و حالم خیلی بهتره یا اگه نتونم برم حموم میرم دوچرخه رو برمیدارم و میرم ناکجا آباد.

    من خیلی سریع ناامید میشم مثلاً من جدیدا به یکی از اهداف دفترم رسیدم که بازی کردن توی یک تیم بود و الان هم سن های من ازشون فقط 2 نفر مونده و همه نمیان دیگه و من هم ناامید شدم و میخواهم نرم دیگه حتی چند روز پیش بازی داشتیم با پیکان بجنورد و من نتیجه رو نمیدونستم و ساعت بازی رو هم اشتباه شنیده بودم و وقتی رسیدم دقیقاً وقتی خداوند من رو رسوند که نیمه اول تموم شده بود و من دیر رسیدم نه چند دقیقه 45 دقیقه (بگم این ایندفعه یک بار اتفاق افتاد خیلی وقته پترن دیر رسیدن رو درست کردم)

    واقعا دوست دارم بنویسم من رفتم پیش مربی گفت چرا دیر اومدی گفتم ببخشید اشتباه فهمیدم فک کردم گفتی 4:15 و من ساعت 4:30 رسیدم و گفت بازهم دیر اومدی

    بعد بچه های تیم لباس های جدید پوشیده بودن و مربی به یکی از بچه ها گفت به من یک لباس بده و خداوند من رو برد داخل رختکن و بین تمام لباس ها یک لباس چشمک میزد اونم لباس شماره 10 بود و من پوشیدم و با اعتماد به نفس رفتم روی نیمکت نشستم ولی آخرای صحبت های مربی بین دو نیمه بود که رسیدم خیلی ناامیدانه حرف میزد از بازی تیمش ولی من نتیجه رو نمیدونستم و بعد از نشستن روی نیمکت مربی دروازه بان صحبت کرد با مربی و در گوشی صحبت کرد و من رو تعویض کرد آقا ما رفتیم داخل و بگم نیمه اول تیم ما 2:1 عقب بود و وقتی من با روحیه رفتم داخل (بگم من خیلی به هم تیمی هام روحیه میدم و با انگیزه بازی میکنم و من رفتم داخل و وقتی سوت پایان خورد با درخشش من بازی 5:2 به نفع ما تموم شد و من گل مساوی و گل برتری رو زده بودم و خودم نمیدونستم که بازی رو عوض کردم و وقتی نتیجه رو نیمه اول پرسیدم واقعا خداروشکر کردم و برای همه تعریف کردم و الان هم برای شما نوشتم و امیدم برای ادامه بیشتر شد.

    من می‌دونم که وقتی از تمرین ستاره قطبی نتیجه میگیرم باید ادامه بدم ولی می ایستم و بر میگردم به راه اول و باز از دوباره.

    امیدوارم همیشه خداوند بهتون پول بده و همه افراد دنیا برای شما کار کنن و همیشه به تمام خواسته هاتون برسید.

    خدانگهدار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    فرهاد و عسل گفته:
    مدت عضویت: 3702 روز

    انشالله که IN GOD WE TRUST همیشه

    دورد خدمت شما استاد عباس منش عزیزم

    خدا قوت و ممنون از فایلهای فوق‌العادتون

    سوال:

    چه اشتباهاتی را شما زیاد تکرار می‌کنید؟ یعنی با اینکه فهمیده‌اید این کار اشتباه است اما دوباره آن را انجام می‌دهید؟

    1. در دوره ی قانون سلامتی با اینکه میدونم نان اصلا برای من خوب نیست اما حدودا 15 روز هر ماه رو یک وعده غذام رو با نان خوردم و فقط توی حذف نان از برنامم مشکل دارم

    2. در دوره قانون سلامتی برنج رو از روز اول براحتی حذف کردم و خیلی روند تغذیه ی من عالی پیش رفت

    3. بعضی کارهای من در آخرین دقیقه انجام میشه . اما خدایی خیلی راحت اتفاق میفته مثل آخرین روز خرداد امسال که روز آخر پر کردن برگه های مالیاتی بود رفتم کافی نت با اینکه خیلی شلوغ بود وسیستمشون هی قطع و وصل میشد من با گوشیم تمام کارهام رو انجام دادم و آخرین مرحله رمزم رو به کافی نت دادم و برگه های مالیاتیم رو چاپ زد و کار من براحتی تموم شد و من خداروشکر کردم

    4. من هر بار که بدهی،وام ها و چکهام تموم و یا کم شده بود به طرز باور نکردنی دوباره زیاد میشد تا اینکه در جلسه اول کشف قوانین زندگی هدف اصلی من تسویه بدهی هام ،چک و وام هام شده و خیلی عالی به لطف خدا الان بدهی های بین مردمی رو دارم تسویه میکنم ودقیقا بعد از یک ماه بدهی هام تقریبا تمام شده خداروشکر

    5. من با مشتریانی که ی مقداری ته حساب رو دوست دارن نسیه کار کنن با اینکه بعضی مواقع خیلی واریزیشون طول میکشه بازم کار میکنم و خیلی وقته نتونستم این مشکل رو حل کنم

    6. با اینکه میدونم یادگیری قوانین کارم بهم خیلی کمک میکنه اما هنوز نتونستم همش رو یاد بگیرم و هی به بعدا موکول میشه

    انشالله همیشه در پناه فرمانروای کیهان دراوج، سلامت ،ثروتمند و خوشحال باشیم

    بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    سایه گفته:
    مدت عضویت: 1429 روز

    به نام خدای هدایتگرم به سمت زیباییها

    1402/04/31روز شنبه

    الگوی تکرار شونده (تکرار اشتباه)

    سلام بر استاد خوبیها

    سلام بر دوستان عزیزم در خانواده صمیمی عباسمنش

    استاد ی تشکر ویژه میکنم بابت این سلسه فایلهای سازنده .این فایلها مثل یک تخریبگر منو از اول خراب کرد و دوباره ساخته .البته در حد تلاشم و کار کردنم برروی شخصیتم .

    استاد جونم من با تمام موضوعات قبلی خودم رو خیلی بهتر شناختم اما عنوان این جلسه تکرار اشتباه برای من قدرت بیشتری داشت .انگار که بعد از شنیدن این فایل به آرامش عجیبی رسیدم .من همیشه همیشه در حال بروزرسانی خودم هستم اما تااین حد ذره بینی به موضوع تکرار اشتباه پی نبرده بودم .

    من از زمان آشنایی با شما و این بهشت خودشناسی خیلی تغییرات داشتم .من بسیار غر غرو ،همیشه عصبانی،بسیار غیبت کن و قضاوت گر بودم .از ادمها متنفر و به نوعی تمام ادمها و شرایط رو مقصر بدبختیهای خودم میدونستم اما بعد از آشنایی همه اینها رو دارم هرروز روشون کار میکنم و بلطف خدا خیلی پیشرفت کردم و به آرامش زیادی هم رسیدم .اما من همیشه خودم رو بخاطر یکسری کارها و رفتارها و افکارم سرزنش میکردم و مثل امروز به این درک نرسیده بودم که این یک اشتباه تکرار شونده هست در من .

    اما اشتباهات تکرار شونده من :

    _شوخی کردن باآدمها (مخصوصا در مهمانیها).استاد من از این اخلاق خودم بشدت بیزارم اما همیشه همیششششه وقتی متوجش میشم که مهمونی تموم شده و من به خودم میام که ای داد بیداد باز من بیش از اندازه شوخی کردم و ی سری حرفها من باب شوخی گفتم و طرف مقابلم هم من باب شوخی ی سری حرفها به من تحویل داده که در اکثر مواقع باعث رنجش من میشه و من روزها تلاش میکنم تا اون حرفها رو از یاد ببرم و احساسم بد نباشه .و یا شوخیهای من طرف مقابلم رو رنجونده و من باید ی جور به طرف میفهموندم که شوخی بوده .و امروز فهمیدم که من باید خیلی مراقب این اشتباه تکرار شونده باشم که بسیار از من انرژی میگیره و چقدر من خودم رو سرزنش میکنم بعد از هر میهمانی. و گاهی اوقات هم که به میهمانیها نمیرفتم به دلیل شرایط بعدش .

    اتفاقا امشب هم به یک میهمانی از طرف خانواده همسرم دعوت هستیم و من از دیشب دچار این افکار بودم و خداروشکر که امروز بعد از این فایل خیلی عنوان بندی شده متوجه شدم که این یک اشتباه تکرار شونده از طرف من هست و من بامدیریت و حذف این اشتباهم چقدر میتونم جلوی نشت انرژیم رو بگیرم .

    _,دومین اشتباه تکراری من غیبت کردن هست :

    استاد بااینکه هزاران کامنت خوندم در مورد غیبت نکردن و ویس از شما گوش دادم و آیات قران و الان به مدت سه سال هست که پیوسته روی این غیبت نکردنم کار میکنم اما انگار امروز قلبم باز شد بروی این آگاهی که این اشتباه تکراری من خیلی از درها رو بروی من میبنده .

    استاد من این اشتباه رو بیشتر زمانی که کسی به من زنگ میزنه و من مشغول فعالیتهای روزانه هستم و همزمان در حال صحبت باتلفن بیشتر انجام میدم و وقتی که گوشی رو قطع میکنم متوجه میشم که اون طرف چقدر غیبت کرده که من یا تایید کردم و یا گاهی چند نظر کوتاهم دادم و اون لحظات اصلا متوجه نشدم .(انگار که در زمان انجام اشتباه مغز من دچار یک فراموشی میشه).

    این هم یکی دیگه از اشتباهات تکراری من بود که امروز بعد از این فایل و نوشتن اشتباهاتم بهش عمیقاً پی بردم.

    _سومین اشتباه تکراری من توجه بیش از حد به کارهای روزانه همسرم هست

    دو سال پیش وقتی که جدی تصمیم گرفتم رهاش کنم و مدام نگم که چکار کن و چکار نکن و توجهم رو اوردم روی خودم ،همسرم از نظر شغلی و درامدی بشدت پیشرفت کرد ،اما مدتی بود که دوباره خیلی توجه من جلب کارهاش بود و امروز بعد از این فایل خیلی عنوان بندی شده متوجه اشتباه بزرگم شدم .

    _اشتباه تکراری بعدی من این بود که خیلی روی رفتارهای بچه هام هست .

    خیلی مراقب بودم که بچه ها چجور رفتار کنن و مدام بهشون میگم و این خیلی از من انرژی میگیره و احساس منو بد میکرد گاهی .

    اما استاد الان مدتی هست که رها کردم و میزارم که لذت بیشتری ببرند چه زمان بازی توی خونه و میهمانیها و پارک و میبینم که خودم چقدر حالم بهتر و تمرکزم بیشتر روی خودم .

    استاد چقدر من از این تکرار اشتباهات زیاد داشتم و دارم .خیلیهاشون رو در گذشته متوجه شدم مثل نظر دادن زمانی که کسی از من نظر نخواسته بود و من برطرف کردم و چقدر روابطم بهتر شد و چقدر احساسم نسبت به خودم بهتر و بهتر شد .

    تحت عنوان راهنمایی کردن دیگران فضولی میکردم و ساعتها رفتار آدمها رو آنالیز میکردم و بعد میدیدم همون شرایط و رفتارها در زندگی خودم اتفاق میوفته و بعد از اصلاح این رفتارم که هنووووزم دارم روش کار میکنم چقدر شرایط روابط خودم بهتر شد .

    استاد واقعا ممنونم که این فایلها رو میزارید .من هنوز موفق به خرید دوره کشف قوانین زندگی نشدم ولی این ایمان رو دارم هرزمان که در مدارش باشم به اسانی بسمت من میاد .

    در پناه خداوند هدایتگر به سمت زیباییهای بیشتر باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    سکوت گفته:
    مدت عضویت: 731 روز

    سلام به استاد عزیز ممنون ازشما برای این فایل پر از درس

    من شرایطی رو که الان دارم دقیقا یه وضعیت تکرار شونده هست تو زندگیم

    الگوی تکرار شونده زندگی من اینه که دائم دستمون خالی میشه وپول نداریم یعنی باید با توجه به شغل همسرم پول داشته باشیم اما هر چند مدت ما هیچ پولی حتی برای مخارج روزانه نداریم وصفر صفر میشیم تا روزها واز طرفی همسرم گرچه کار کرده طلب داره اما پولی بهش نمیدن و توجه کردم هر وقت من مصمم روی خودم کار میکنم شرایط خیلی خوب پیش میره وانگار بیشتر سختی که خانواده دارن میکشن تحت تاثیر باورهای من هست

    یکی از چیزهایی که میبینم تو ذهنم پر رنگ هست اینه که اگه بخوام یه لباس جدید یا وسیله زندگی بخرم ترس یا فکر این رو دارم که مادر وخواهران همسرم حرف وحدیث پشت سرم میزنن و زن داداشم حسادت میکنه یعنی کلا نمیشه من برا خودم وزندگی بخوام چیزی تهیه کنم وبه این موضوع فکر نکنم وترس اونها رو نداشته باشم

    واینکه من روی لیاقت خودم کار نمیکنم اصلا خودم رو لایق شرایط ایده آل پول فراوان وهمیشگی نمیدونم کلا قبول کردم که زندگی همینه که سخت هست وگاهی هست گاهی نیست

    وخودم رو ناتوان میبینم خواستهای زیاد دارم اما نمیتونم قدم بردارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: