چگونه به راه راست هدایت می شویم یا از آن دور می شویم - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

882 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    تانیان پاشایی گفته:
    مدت عضویت: 1008 روز

    به نام الله یکتا

    سلام و خدا قوت

    چقدر این فایل با فایل 27 روانشناسی ثروت هماهنگ بود که من دیروز گوش میدادم بهش .

    و جالب تر اینکه هر کدوم دقیقا یه موضوع مشخص رو از دیدگاه های جداگانه بررسی می‌کنه ولی خیلی نزدیک به هم هستن .

    توی این فایل یه نکته ای که خیلی برام جالب توجه بود سوال خدا بود از شیطان که چرا سجده نمیکنه!!!!!! و منی که همیشه فکر میکردم خدا منتظره تا من گناهی بکنم تا بزنه پس کلم یا جلو همه آبرومو ببره ؟!؟!

    چرا واقعا درمورد خدا بی رحمانه فکر میکنیم و قضاوت میکنیم جواب همین سوال می‌تونه ریشه باور های مخربمون رو بهمون نشون بده .

    اینو تازه خودم فهمیدم با اینکه همیشه خدا رو با لقب رحمان صداش میکردم اما همیشه ته دلم میترسیدم از اینکه نکنه خدا باهام بد بشه و دوستم نداشته باشه مخصوصا وقتی یه کار اشتباهی میکردم الان دارم میفهمم که این فقط خودم بودم که بیشتر خودمو اذیت میکردم و خدا واقعا مهربونه و این فایل و ترکیبش با فایل 27 روانشناسی ثروت به نظرم مثل ترکیب عالی بود مثل معجون که خیلی حال و روزمو ساخت .

    ممنونم ازتون استاد جان ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 50 رای:
  2. -
    هادي گفته:
    مدت عضویت: 1973 روز

    بسم‌الله الرحمن الرحیم

    سلام

    شیطان گفت از همه طرف بر اونها هجوم میارم و خواهی دید و لا تجد اکثرهم شاکرین که بیشترشان شاکر نیستند…

    شیطان در واقع داره میگه یعنی اگه شاکر باشند در مسیر توأند و اگر شاکر نیستند پیرو منند و در مسیر منند…

    نشانه در مسیر خداوند بودن چی می‌تونه باشه؟!

    چطور میشه فهمید در مسیر خداوندیم بیایم ببینیم این درجه و میزان شکرمون روی چنده ؟!

    اگه شکر گزاریم یعنی تو مسیری هستیم که داریم اجازه میدیم خدا هدایت گرمون باشه و اگه شکر گزار نیستیم داریم اجازه میدیم شیطان ما رو با خودش ببره….

    در واقع خودش داره اون فاکتوره که نشون میده تو چه مسیری هستیم رو میگه …

    خودش داره میگه از چی بفهمیم که تو کدوم مسیری هستیم….

    این ذکر کردن و یاد کردن نعمت های که خدا به ما داده همون شکر گزاری اونه و نسیان و فراموش کردن و اعراض یاد خداوند و چشم پوشی از اون کفران کردن ما و در مسیر شیطان بودن هست….

    خداوند در آیه123سوره طه میفرماید :قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعًا ۖ بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشْقَىٰ

    (خداوند) فرمود: «هر دو از آن (بهشت) فرود آیید، در حالی که دشمن یکدیگر خواهید بود! ولی هرگاه هدایت من به سراغ شما آید، هر کس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه می‌شود، و نه در رنج خواهد بود!

    و در ادامه در آیه 124سوره طه میفرماید:وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَىٰ

    و هر کس از یاد من اعراض کند همانا (در دنیا) معیشتش تنگ شود و روز قیامتش نابینا محشور کنیم.

    خب حالا بریم سراغ آیه 10سوره اعراف:وَلَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ ۗ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ

    و شما را در زمین جای دادیم، و در آن برای شما وسایل و ابزارزندگی قرار دادیم، ولی بسیار اندک و کم، سپاس می گزارید.

    ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَنْ شَمَائِلِهِمْ ۖ وَلَا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ17 -اعراف

    سپس از پیش رو و پشت سر و از طرف راست و از جانب چپشان بر آنان می تازم و بیشترشان را سپاس گزار نخواهی یافت

    قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَدْحُورًا ۖ لَمَنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکُمْ أَجْمَعِینَ

    خدا گفت: از این مقام بیرون شو که تو نکوهیده و رانده درگاه مایی، هر که از فرزندان آدم تو را پیروی کند جهنم را از تو و آنان به یقین پر می‌گردانم.

    اون ابزار معیشته فراهم هست طبق آیه 10سوره اعراف و در آیه 124سوره طه دلیلی که باعث میشه این معیشته تنگ بشه رو داره اعراض از ذکر خدا بیان می‌کنه….

    و در واقع داره میگه اگه این ذکر خداوند باشه برخورداری از نعمت ها هم به راحتی خواهد بود ….

    توی آیه 124 میشد خداوند بگه هر کس از هدایت من اعراض بکنه اما بجای اون گفت از ذکر من ….

    خداوند داره عاملی که باعث میشه در مدار دریافت هدایت ها شد رو بیان می‌کنه….

    ذکر….

    این ذکر چی هست که این قدر مهمه که عامل تعیین کننده ای هست برای این که فراخی و گشادگی معیشت یا رویگرانی کردن از اون سبب تنگی معیشت بشه…..

    خب بریم سراغ آیه ای که خیلی به گوشمون خورده…

    ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَتَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکۡرِ ٱللَّهِۗ أَلَا بِذِکۡرِ ٱللَّهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ 28رعد

    کسانى را که ایمان آورده اند، دل هایشان به یاد خدا آرام مى‌گیرد(مطمئن میشود) [و] آگاه باشید که دل ها تنها با یاد خدا آرام مى‌گیرد.

    اطمینان پیدا می‌کنه دلشون با ذکر خدا ،دلشون آرامش پیدا می‌کنه ….حالا دل چه کسانی ؟!کسانی که ایمان آورن….

    و میگه آگاه باشید که با یاد خدا دلها اطمینان پیدا می‌کنه …قرص میشه…آرامش پیدا می‌کنه…

    چه زمانی ما الهامات و هدایت های خدا رو بهتر دریافت میکنیم و ولومش می‌ره بالاتر و در مدار شنیدنش قرار میگیریم زمانی که آرامش داریم…

    موج دریافت الهامات خدا …موج خدا روی چیه ؟!

    آرامش-احساس خوب….

    حالا هر کسی این یاد خداوند رو اعراض کنه ازش رو چه موجی قرار میگیره ؟!

    وَمَن یَعۡشُ عَن ذِکۡرِ ٱلرَّحۡمَٰنِ نُقَیِّضۡ لَهُۥ شَیۡطَٰنࣰا فَهُوَ لَهُۥ قَرِینࣱ 36 زخرف

    و هر کس از یاد [خداى] رحمان دورى کند، شیطانى بر او میگماریم تا آن شیطان همنشین او شود.

    وَإِنَّهُمۡ لَیَصُدُّونَهُمۡ عَنِ ٱلسَّبِیلِ وَیَحۡسَبُونَ أَنَّهُم مُّهۡتَدُونَ 37-زخرف

    و آنان این گروه را از راه خدا بازدارند و گمان مى‌کنند که هدایت‌یافتگانند.

    گمان میکنند که هدایت یافتگانند.

    قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ39-حجر

    گفت: «پروردگارا، به سبب آنکه مرا گمراه ساختى، من در زمین برایشان مى‌آرایم(زینت میدهم) و همه را گمراه خواهم ساخت

    لَأُزَیِّنَنَّ با تاکید هم لام اول و هم نون آخر بر تاکید این امر اشاره داره که حتما ،بی شک زینت میدم براشون ،آراسته میکنم براشون یک سری رفتارها رو …

    إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ40-سوره حجر

    مگر بندگان خالص تو از میان آنان را.

    آیه 40سوره حجر داره میگه یه گروهی هستند که تو دام شیطان نمی افتند حالا اونا چه کسانی هستند؟!

    عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ بندگان مخلص تو از بین اونها…

    عبد خالص …بنده خالص …کسی که خرده شیشه ندارد تو زندگیش…

    کسی که چشمش سمت کسی دیگه ای نیست

    إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ 5ـسوره حمد

    تنها بندگی تو رو میکنیم و تنها از تو یاری و استعانت می جوییم.

    بنده وجودش رو آماده می‌کنه برای این که پذیرش دریافت هدایت های خدا رو داشته باشه …

    یعنی زمینه های دریافت هدایت و الهامات رو در خودش فراهم می‌کنه….

    که آرامش داشتن سبب میشه که دریافت کنیم و بشنویم صدای الهامات رو …

    قَالَ هَٰذَا صِرَاطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ41-سوره حجر

    خداوند فرمود: همین راه مستقیم به من است

    إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ42-حجر

    قطعاً تو را بر بندگانم تسلّطی نیست، مگر بر گمراهانی که از تو پیروی می کنند.

    إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ

    تو هیچ تسلطی نداری بر بندگان من …کدوم بندها؟!اون کسانی که بندگی من رو میکنند…اونایی که وجودشون سراسر آماده است برای شنیدین و عمل کردن الهامات و هدایت های من….

    إِلَّا مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ بجز او گروهی که از شیطان تبعیت میکنند.

    وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ43-حجر

    و قطعاً وعده‌گاه همه آنان دوزخ است.

    اون کسی که در واقع ذکر خدا رو نمیکنه و بیاد نمیاره خدا رو و شکرش رو نمیکنه داره به خودش ظلم می‌کنه و خودش رو محروم می‌کنه از دریافت نعمت های خداوند….

    وَکَمْ مِنْ قَرْیَهٍ أَهْلَکْنَاهَا فَجَاءَهَا بَأْسُنَا بَیَاتًا أَوْ هُمْ قَائِلُونَ4ـاعراف

    چه بسیار شهرهایی که اهلش را [به سبب گناهانشان] هلاک کردیم و عذاب ما در حالی که شب یا نیم روز در استراحت و آرامش بودند، به آنان رسید!!

    فَمَا کَانَ دَعْوَاهُمْ إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا إِلَّا أَنْ قَالُوا إِنَّا کُنَّا ظَالِمِینَ5-اعراف

    زمانی که عذاب ما به سویشان آمد، اعترافشان جز این نبود که گفتند: قطعاً ما ستمکار بوده ایم(ما به خودمون ظلم کردیم)

    حالا بریم ببینیم چی شده که دچار عذاب شدند

    وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْیَهً کَانَتْ آمِنَهً مُطْمَئِنَّهً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا کَانُوا یَصْنَعُونَ112نحل

    و خداوند (براى شما) قریه‌اى را مثال مى‌زند که امن و آرام بود، روزیش از هر سو فراوان مى‌رسید، امّا (مردم آن قریه) نعمت‌هاى خدا را ناسپاسى کردند، پس خداوند به (سزاى) آنچه انجام مى‌دادند، پوشش فراگیر گرسنگى و ترس را بر آنان چشانید.

    بما کانوا یصنعون بواسطه آنچه می‌ساختند…

    صَنَعَ از صنعت میاد در صنعت با مواد اولیه و انجام فرایندی محصولی ساخته میشه…

    یعنی اون با کفر خودش داشتند فقر و نا امنی رو برای خودشون می‌ساختند….

    کفر یه سری افکار هست و اونا با این افکار سبب ایجاد یه واکنشی از سمت جهان شدند که به شکل ماده هست….

    انرژی تبدیل به ماده شده (طبق قانون فیزیک انیشتین:E=mc2)

    افکار و فرکانهاشون بازتابش در زندگیشونن ایجاد شده….

    و در آیه 113نحل میگه وَلَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ وَهُمْ ظَالِمُونَ

    و به یقین، فرستاده‌اى از خودشان برایشان آمد، اما او را تکذیب کردند، پس در حالى که ظالم بودند آنان را عذاب فرو گرفت.

    در واقع کافر ظالم هست ،کسی که تکذیب می‌کنه آیات خدا رو ظالم هست….

    و الا نتیجه طبیعی در مسیر خداوند بودن و ظالم نبودن زندگی سراسر فراوانی و فزونی هست و سلامت و امنیت…

    برای درک بهتر معنای ظلم به آیاتی که با ریشه ظلم هست در قرآن باید مراجعه کرد تا درک کنیم ظلم به چه معنایی هست….

    پیامبر فرمود پناه میبرم بخدا از کفر و فقر شخصی پرسید مگر آنها یکی هستند

    فرمودند آری…

    خودمون در این آیاتی که گفته شد رسیدیم به ریشه ذکر-ظلم

    و ارتباط اونها با این که چه تاثیری در دریافت نعمت ها یا همون فراخی و گشادگی معیشت و تنگی اون میشه….

    در کامنت های آینده انشاالله برای درک بهتر اون میریم سراغ درک اون ریشه ها و بهره‌گیری از اونها برای استدلال های محکم برای ایجاد باورهای درست در مورد خداوند و دریافت نعمت های اون و ارتباط خدا و ثروت و درست کردن جایگاه ثروت و معنویت در ذهن….

    خداوند به همگی ما برکت بدهد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 55 رای:
    • -
      جلیل احمد محمدی گفته:
      مدت عضویت: 1928 روز

      سلام دوست عزیزم

      سپاسگزارم از اینکه کامنت معنوی را نوشته کردید.

      تحسین تان می‌کنم.

      دمتون گرم با این کامنت زیبا نوشتن تون. خداوند متعال خیرتان بدهد.

      من هدایت شدم به این دل نوشته تان. و از خواندنش واقعا لذت بردم و چیزهایی جدیدی یاد گرفتم.

      حال و احساسم خوب شد.

      چقدر زیبا از آیات قرآن کریم استفاده نموده بودید. کاری عالی و معنوی و در عین‌حال مفیدی بود.

      این کامنت کوتاه رو به رسم سپاسگزاری در پاسخ به این کامنت زیبای تان نوشتم.

      بازهم از تون قدردانی می‌کنیم.

      تشکر.

      موفق باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    سید حسن شهیدیان گفته:
    مدت عضویت: 1548 روز

    سلام و عرض احترام خدمت استادی که به دلیل آشنایی باهاش ؛هر روز خداوند رو سپاس گذاری میکنم

    .

    و سلام خدمت همه ی دوستان عاشق مسیر الهی

    .

    خداوند رو هر لحظه شکر برای مسیر

    .

    ی جا تو دوازده قدم البته باید بگم بیشتر جاها

    استاد میگه ما مشکلمون اینه که یادمون میره!

    .

    یادمون میره که چه چیزهایی رو بلد کنیم و بابتش شکر گذاری کنیم ؛چه چیزهایی رو ازش اعراض کنیم!

    و واقعا باید بگم که استاد دوباره به کمک کلام خداوند

    قوانین رو با احساس زلال بازگو میکنن که واقعا به وجود انسان رسوخ میکنه!

    .

    پروردگارم رو شاکرم که این هدایت زیبا رو داد که اگر بخاطر سپاس گذاری و انتخاب مسیر پروردگار به نقطه ای رسیدی که فکر میکنی و نقطه ی مناسبیه دوباره و هزار باره و میلیارد ها باره بگو که هر چه دارم ازآن توست و اعتبار هیچ کدوم ازین نعمت ها برای زرنگی هوش من نیست !که از هدایت و فضل توست

    .

    استاد مرسی که یاد آوری کردید اگر در نقطه ای هستیم که از دیگران کاری رو میخوایم!خداگونه رفتار کنیم و اگر اشتباهی بود بیایم و بپرسیم چرا…

    .

    استاد نکته های ریزی بین صحبت هاتون هست که شاید رسیدن به تکامل و درکش خیلی تعهد میخواد

    شما چقدر برای کیفیت کارتون ارزش قائل هستید که دوباره اومدید در این دو فایل آخر از یک بک و نور جذاب استفاده کردید

    .

    و یک نکته رو به همه دوستانم میگم که شاید جالب باشه براتون !دقت کردید خیلی جاها کلمه های استاد در خیلی از فایل ها یک چیز هست ولی تاثیر و فرکانسش هر بار یک چیز دگ است واقعا یک مثالی رو یک جا زدید برام خیلی جالب بود که به خودتون گفتید؛من احساس میکنم مثل یک کویری ام و تشنه ی دریافت این آگاهی ها هستم و هر چقدر تکرار میشه اصلا فکر نمی‌کنم که کافیه و دگ نیاز ندارم .

    و من همیشه مات این درک شما از قانونم که خداوند چقدر به شما واقعا لطف داشته که شما شدید هدایت گر و پیام آور خدایی که با این دیدگاه سراسر هدایت و

    محبت و نعمته و عمل کرد شما

    که آدم لذت میبره از این حد از تعهد در بهبود دائمی رو در تمام زوایای درونی و بیرونی در شما میبینه،

    .

    هجم زیادی از احساس عالی رو از این فایل الهی دریافت کردم .

    از خداوند میخوام تعهد رو در این مسیر برای هممون قوی قوی تر کنه.

    از خداوند براتون عمری به ارزشمندی و عمق همین آگاهی ها آرزو میکنم.

    بی نهایت سپاس گذار خداوند و شما استاد عشق هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 56 رای:
  4. -
    بهروز مروی گفته:
    مدت عضویت: 3174 روز

    سلام به استاد زیبایی ها و مریم جان عزیز

    سلام به یکایک دوستان این خانواده صمیمی و دوست داشتنی

    الهی سپاس بخاطر وجود پربرکت استاد جان

    الهی شکرت بخاطر وجود نازنین مریم جان و صحت و سلامتیشون

    اللهی شکرت بخاطر هدایت به سایتی این چنین خدایی که بقول استاد بیشترین جایی که کلمه خدا تکرار شده همین سایت هست و میتونم به جد بگم بعد از کلمه خدا و توحید کلمه سپاسگزاری تکرار شده است در این محفل پر از نور خدای وهاب.

    اللهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر قوانین الله کریم که زندگی رو سراسر لذت و عشق و حال خوب و احساس پاک کرده

    اللهی صد میلیارد مرتبه شکرت بخاطر این صبح آفتابی زیبای شهر مشهد

    اللهی صد هزار مرتبه شکرت بخاطر هر صبح که بیدار میشم و با زبان تسلیم میگم اللهی به امید خودت و خودت امروزم رو پر از نور هدایت نما

    اللهی صد هزار میلیارد مرتبه شکرت بخاطر روابط عالی که بواسطه توحید و درک قانون عشق و مودت در روابط بین من و همسر زیبایم هست.

    خدایا صد میلیارد مرتبه شکرت بخاطر دوره سلامتی و این بازوهای قدرتمند و تنومندی که عنایت فرمودی و اللهی صد میلیارد مرتبه شکرت بخاطر اندام بینظیر باربی گون همسرم و انرژی و شادابی که به ایشان از فضل خودت عنایت نموی

    اللهی صد میلیارد مرتبه شکرت بخاطر حال خوب هر لحظه که عنایت نمودی و راه رو برای بازگشت بنده هات بازگذاشتی و لحظه ای از فرکانس های ارسالی ما غافل نمیشی و ما فقط یکار رو بلد باشیم و اونم کنترل آگاهانه ذهن و سیر دادنش به سمت زیبایی ها هست و چه نتایجی که تصاعدی وارد زندگیمان میگردد.

    اللهی صد هزار مرتبه شکرت بخاطر ثروتی که در جهان خلق کردی و هر لحظه در زندگی تک تک ما به خواست ما روان میکنی.

    اللهی صد میلیارد مرتبه شکرت بخاطر این سایت الهی که با دو کلیک واردش میشیم و غرق در لذت و آگاهی میشیم از کامنت گرفته تا فایل صوتی و نوشتاری و تصویری و فایل رایگان و محصول و خلاصه هر چی اراده کنیم هست….زورمون بیاد بخونیم میتونیم فایل صوتی تصویری بینیم زورمون بیاد ببینیم میتونیم گوش کنیم و خلاصه همه چیز زیبا تو این سایت اللهی هست و خوب معلومه سایتی که با هدایت اوس کریم در هر لحظه گردانده میشه همین میشه خوب…

    اللهی صد میلیارد مرتبه شکرت بخاطر همین شیطان که اگر نبود ما قدرت احساس خوب و احساس بد و رنج رو نمیفهمیدم و زندگی خیلی فلت و بی مزه بود و ما به قدرت های درونمون پی نمیبردیم…

    اللهی صد هزار مرتبه شکرت بخاطر نعمت سلامتی و اینکه تک تک اعضای بدن دارند به نحو احسنت کار میکنند

    اللهی صد هزار مرتبه شکرت که میتونیم بخندیم و لذت ببریم از هر لحظه زندگی

    اللهی صد هراز مرتبه شکرت بخاطر قانون و قوانینت که ساده اند و با بکارگیریشون تو زندگی میشه بهتر و بهتر و بهتر شد

    اللهی صد میلیارد مرتبه شکرت بخاطر اکسیژن پاک هوا

    اللهی صد میلیارد مرتبه شکرت بخاطر قدرت اراده ای که عنایت نمودی و کافیه بخواهیم و میشود…

    اللهی صد میلیارد مرتبه شکرت بخاطر آب پاک و پاک کننده که نازل نمودی

    اللهی صد میلیارد مرتبه شکرت بخاطر مزه غذا که براحتی وقتی وارد دهن میذاری میفهمی و کیف میکنی

    اللهی صد هزار مرتبه شکرت بخاطر قدرت تحلیلی که در مغز ایجاد نمودی و میشه اینهمه ازش در جهت بهبود زندگی خود و دیگران استفاده نمود.

    اللهی شکرت بخاطر قلبی که اینگونه با احساس و لطیف آفریدی و میتوان با کمی سکوت صدای دلنواز تو را از آن شنید.

    اللهی صد میلیارد مرتبه شکرت بخاطر حس لامسه، زبان و مزه ها ، گوش و شنیده ها، دست و قدرت لمس، قدرت عشق و احساس و لذت

    اللهی صد میلیارد مرتبه شکرت بخاطر موسیقی و لذتی که ازش میبریم و کیف میکنیم بدون هیچ گونه هزینه و خرجی….

    اللهی صد میلیارد مرتبه شکرت بخاطر قدرت دیداری و چشم های تیز بین که میتوان به زیبایی ها نگاه کرد و تو را در تک تک مخلوقاتت مشاهده نمود…

    اللهی صد میلیارد مرتبه تو را شکر بخاطر همین لحظه، همین گرمای آفتاب پاییزی، بخاطر برگی که از درخت با اذن تو بر زمین افتاد و صحنه زیبایی در پیاده روی پر از درختان چنار ایجاد نمود‌.

    اللهی شکرت بخاطر همه چیز

    اللهی صدها میلیارد مرتبه تو را شکر

    اللهی بینهایت مرتبه تو را شکر که قدرت شکرگزاری داده ای

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 54 رای:
    • -
      سید عبداله حسینی گفته:
      مدت عضویت: 1967 روز

      به نام خداوند آمرزنده و مهربان

      سلام آقا بهروز مروی

      واقعا شما فوق العاده هستید تمام کامنت زیبایی که من از شما خوندم

      همش شکر گزاری بود و شکرگزاری

      بود، چقدر من از کامنت شما لذت بردم و چقدر شما را با این ذهنییت

      و درکی که از قوانین دارید تحسینتون میکنم مخصوصا شکر گزاری به خاطر وجود شیطان، سلامتی خودتون به خاطر طبیعت به خاطر تک تک مخلوقات خداوند ،

      که با این گونه شکرگزاری کردن شما

      به من هم یاد آوری کردید که من هم به خاطر تمام آنچه که در این جهان هست را سپاسگذار

      باشم.

      خدایا شکرت .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 994 روز

    سلام و درود فراوان به همه ی خانواده صمیمی عباسمنش

    خدا رو شکر هر روز به جمع خانواده عباسمنش اضافه میشه دلیش شکرگزاری استاد و بچه هاست

    هر روز با احساس خوب شکرگزاری میکنم می فهمم حالم خوبه

    ولی گاهی وقتها فکر میکنم زندگیم تکراری هست خودم میفهمم دور شدم از مسیر

    وقتی تحسین میکنم حس ام عالیه حسادت گاهی وقتها میاد ولی باید با شکرگزاری کنترل ذهن کرد خدا رو شکر حسادت کمرنگ شده قضاوتم کم رنگ شده مقایسه ام کمتر شده وقتی همسرم با بقیه مقایسه میکردم چقدر همسرم بدش میومد الان میفهمم چقدر مقایسه بده

    به لطف خدا دارم کنترل ذهن میکنم ولی مثلا همسرم اخبار همیشه روشن میکنه من هم گاهی وقتها می‌شنوم حالم بد میشه شبها خواب بد میبینم

    نمیدونم شاید من هنوز هم فرکانس اش هستم

    ولی خیلی اذیت میشم دنبال نمیکنم

    اگه بنویسم حالم خوبه ولی همسرم خونه هست نه می تونم بنویسم نه فایل گوش بدم میام کامنت می خونم میگه چرا همش سرت تو گوشیه میگم دارم کتاب می خونم دوباره میگه تو سن ات بالاست چرا تو گوشی هستی خودمو به نشنیدن میزنم میگم ای بابا این که نمیدونه چقدر این کامنت ها با ارزش سن چیه چهل و شش سال مگه عیبه بخونی تجربه کسب کنی آگاهی داشته باشی

    نمیدونم چکار کنم این که قوانین بلد نیست خبر نداره قبول نداره

    از خدا هدایت می خوام بهم وقت بده همسرم بفرسته سر کار به محض این که بره بیرون یا گوش میدم یا می خونم یا می نویسم

    من شکرگزار خداوندم دوستانی مثل شما دارم سایتی به این با ارزشی دارم

    می دونم خداوند دوستم داره که منو دعوت کرده توی این جمع

    شبها وقتی می خوابم تو ذهن ام سپاسگزاری میکنم میگم دوستت دارم خدا جون باز هم کمکم کن

    شاید هنوز اون قدر ایمان ندارم صداش بشنوم

    گاهی واقعا خسته میشم زندگی برام تکراری میشه ولی باز به خودم میگم خدا که هست برام پدری میکنه خیلی وقتها هوامو داشته باز هم دستم میگیره

    خدایا چقدر برام معجزه کردی یاد خودم میارم تا از مسیر دور نشم

    خدایا کمکم کن همیشه سپاسگزار تو باشم

    خدا جان این آرامش از تو دارم درسته مستاجرم ولی حالم از کسانی که میشناسم خونه دارن سپاسگزار نیستن بهتره چون اعتماد دارم می خواد بهترش بده

    حداقل صاحب خونه خوب دارم

    درسته شغل ندارم اما مادر خوبی برای بچه هام هستم دوستم دارن

    درسته همسرم بد زبان هست ولی خیلی بهم اعتماد داره بارها خودش گفته

    درسته گاهی وقتها قرس می خورم کمرم آی پام ولی یک حسی بهم میگه تو با قانون سلامتی خیلی سرحال میشی ایمان دارم روزیم میشه مثل دوازده قدم که یک روزی آرزوم بود نباید برام عادی بشه

    خدایا سه سال پیش تمام خون بدنم رفته بود فقط روحم بود ولی تو کمکم کردی تا زنده بمونم برایم معجزه بود همه میگفتن

    خدایا گوشی نداشتم بهم دادی سپاسگزارم

    دخترم تو بهترین دانشگاه قبول کردی سپاسگزارم

    خدایا چقدر ترسیدم الکی تو پشتم بودی

    خدایا سپاسگزارم بابت تمام نعمتهای پیدا و پنهان

    در پناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 61 رای:
    • -
      سحر غلامی گفته:
      مدت عضویت: 1417 روز

      سلام مریم عزیز.

      من چون یکم تجربه مشابه شمارو داشتم و به لطف و هدایت خداوند تونستم حلش کنم دوست داشتم تجربه مو با شما به اشتراک بذارم.

      من هم همسرم و حتی فرزندم یکم مقاومت داشتند که من فایل گوش کنم یا کامنت بخونم و خلاصه تو این مسیر الهی باشم و خب من هم از طرفی بهشون حق می دادم. آخه کسی که ندونه این مسیر چیه و هم فرکانسش نباشه اونو وقت تلف کردن میبینه.

      من اول اومدم وظایف روزانه مو نوشتم بعد گفتم خدایا چجوری میتونم مدیریت کنم که هم به وظایفم برسم هم به کار کردن روی خودم؟

      هدایت من اینجوری بود که اومدم یه ساعت مشخصی رو انتخاب کردم و گفتم این چند ساعت رو میذارم تعهدی روی باور ها و اهدافم کار میکنم و خارج از این ساعت ها به وظایف روزانه م میرسم و با خانواده وقت میگذرونم . اما خب چون تابستون ها که دخترم خونه بود و همسرمم دیر تر میرفت سر کار خیلی پیش میومد که وقتمو میگرفتند. بازم از خدا هدایت گرفتم که خدایا چیکار کنم گفت خیلی محکم و روراست بهشون بگو این تایم برای منه و دوست دارم برای خودم باشم.خیلی محکم بهشون گفتم من از ساعت مثلا 9 تا 12 رو میخوام برای خودم باشم و هدف خودم رو دنبال کنم مابقی روز میتونم به وظایفم برسم و با شما وقت بگذرونم.

      راستش قبلا هم چندین بار به طرق مختلف این قضیه رو بهشون گفته بودم ولی با حس بد (عصبانیت ،حس قربانی شدن…،اینکه من میخوام ولی اونا نمیذارند) ولی اینبار از خدا کمک خواستم و گفتم خدایا خودت به بیان من قدرت و گیرایی بده .

      و با آرامش و بدون احساس بد و خیلی محکم و روراست به هر دوتاشون گفتم و اونا هم کاملا پذیرفتند. و از همون روز تا آخر تابستون واقعا تو اون تایم با من کار نداشتند.

      البته تو پرانتز بگم مشکل اینجاست که به قول استاد ما خیلی وقتا خودمونم دقیقا نمیدونیم که چی میخوایم چرا میخوایم و دقیقا با چه مشخصه ای میخوایم.چرا که اگه چرایی مشخص باشه به چگونگی هموار هدایت میشیم.شمارو نمیدونم ولی برای من که اینجوری بود من خودم تکلیفم با خودم مشخص نبود یه برنامه ی مشخص و دقیقی برای کار کردن روی خودم نداشتم.ولی وقتی اومدم به خودم تعهد دادم که روزانه چند ساعت از وقتمو بذارم برای کار کردن روی خودم و با توجه به شرایط زندگیم اون چند ساعت رو تعیین کردم که از این ساعت تا این ساعت باشه بقیه هم هماهنگ شدن با من ،به قول استاد جهان کرنش میکنه در مقابل شما. خیلی راحت پذیرفتند و اصلا تو اون تایم با من کاری نداشتند منم خارج از اون ساعت باهاشون وقت میگذروندم که حساس نشند.

      الانم که پاییز هست که برای من شرایط خیلی رویایی تر هم شده شکر خدا.صبح دخترم میره مدرسه همسرمم میره سر کار و من به راحتی میتونم روی خودم و اهدافم کارکنم .و جوری مسئولیت هامو برنامه ریزی کردم که صبح ها هیچ حاشیه ای نباشه ،فقط من باشم و این مسیر زیبا .

      و این نوید رو هم بهتون بدم که واقعا بعد از یه مدت که آدم رو خودش کار میکنه به صورت مستمر و تعهدی و درک میکنه قوانین رو درک میکنه بحث مهم هدایت رو

      بحث عجله نکردن رو ،بهبود های کوچیک اما تکرار شونده رو ،تکامل رو ،قانون تمرکز رو … ،فرکانسش هماهنگ میشه با فرکانس خداوند ،خداوند خودش همواری و هماهنگی شرایط بیرونی رو بیشتر و بیشتر میکنه.

      من تجربه ی خودم رو گفتم امیدوارم که بدردتون بخوره.

      خدارو شکر میکنم که در این مسیر رویایی دارم قدم برمیدارم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        مریم گفته:
        مدت عضویت: 994 روز

        سلام و درود به سحر عزیز و دوست توحید ممنونم که کامنت منو خوندی و برام نقطه آبی گذاشتی و از تجربیات خودت گفتی خیلی لذت بردم و خوشحال شدم من هم باید مثل شما برنامه ریزی کنم همسر من میگه زمستان کار نمیکنم فقط بهار و تابستان کشاورزی میکنه مثلا فایل بزارم گیر میده هر چه از دهنش در میاد میگه دو سه روز پیش فایل فقط رو خدا حساب کن گذاشتم همش میگفت این چیه ببند گفتم همین جوری نگفتم استادم هست… وگرنه دیونه حساب میکنه… خداوند کمکم کنه گاهی وقت‌ها از دست اخبار گرفتنش خسته میشم

        روی مخم هست از بس تو خونه بی کار مینشینه

        با خوندن کامنت زیبای شما امیدوار شدم

        امیدوارم من هم مثل شما یک تایم به خودم اختصاص بدم اگه من در مسیر درست باشم خداوند بهم وقت میده چون این مسیر خیلی زیباست از وقتی اومدم تو این مسیر آرامش ام بیشتر شده …اگه بیشتر کار کنم نتیجه بیشتر می گیرم

        انشاالله همیشه بدرخشید

        .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مهدی گفته:
      مدت عضویت: 1161 روز

      سلام و درود فراوان خدمت شما

      خدا رو شکر که در این مسیر موفقیت در حرکت هستین

      توی زندگی کم و کاستی های زیادی وجود داره وتا وقتی که ما همه اینا رو بر طرف کنیم شاید مدت زیادی طول بکشه و شاید همیشه باشه

      پس بهترین کار همینه که الان شما دارین انجام میدین و شکر گذار هستین و یاد خدا رو در دل دارین

      زیبایی زندگی به همین اتفاقات مختلف است که باعث میشه قدرتمند تر بشیم،،،و سپاسگزار تر

      وشما هم با امید به خداو احساس خوب و حال خوب ،،وسپاسگزاری کردن ادامه بدین

      صد در صد اتفاقات عالی واستون میفته ،،فقط حالتون خوب نگهدارین

      شاد و پیروز و سربلند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    آقای خاص گفته:
    مدت عضویت: 1874 روز

    به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم و خانم شایسته نازنین

    خداروشکر میکنم که در مدار شنیدن این آگاهی های ناب قرار داشتم…

    داستان این فایل از بعدازظهر پنجشنبه برای من شروع شد:

    ما هرماه برای خرید مایحتاج زندگی به بهترین و بزرگترین هایپرمارکت نیاوران در شمال تهران میریم… همینجا یه فلش بک بزنم به گذشته ام حیفه ننویسم چون یادآوری اش برای خودم هم سپاسگزاریه هم به حال خوبم کمک می‌کنه هم باعث میشه سرسوزنی بیشتر قدردان خدا باشم و با شوق بیشتری این مسیر رو ادامه بدم …

    چند سال پیش خیلی از لحاظ مالی اوضاع نابسامانی داشتم و مسافرکشی میکردم و پول همون روز رو می‌بردم و مثلاً دوتا نون و دوتا سیب زمینی و دوتا پیاز می‌خریدم یعنی مایحتاج منزل رو به صورت روزانه و دونه ای در همون سوپری های محل می‌خریدم یه روز که با دوتا تخم مرغ و دوتا نون و دوتا پیاز رفتم خونه همسرم گفت که هیچی نداریم و من برنج پختم و باید برنج خالی بخوریم فقط نمک نداریم برو یک بسته نمک بخر…

    بهش گفتم پول ندارم!!! گفت یعنی چی حتی به اندازه یه دونه نمک هم پول نداری ؟!؟!؟!

    گفتم هرچی داشتم دادم به همون دوتا دونه نون و پیاز و واقعا هیچی ندارم حتی یک ریال…

    خلاصه اون روز ما برنج خوردیم برنج خالی بدون نمک اونقدر بد مزه بود که هیچوقت اون مزه بد یادم نمیره…

    همون روزا بود با همسرم داشتیم پیاده قدم می‌زدیم یادمه بهش گفتم آرزو دارم یه روزی برسه که بدون دغدغه خرید کنیم اون هم در بهترین مغازه های شمال تهران و یخچالمون اونقدر پر بشه که درش رو به زور ببندیم چون وسایل رو دونه ای می‌خریدم همون روز مصرف میشد و یخچالمون همیشه خالی بود و من به همسرم میگفتم این یخچال هم الکی فقط برق مصرف می‌کنه بهتر نیست از برق بکشیم و به عنوان کمد لباس استفاده کنیم!!!

    برگردیم به پنجشنبه:

    حالا من بعد از چندسال عضویت در سایت و کارکردن جسته و گریخته روی فایل ها و البته یکسال کارکردن تمرکزی روی دوره ارزشمند دوازده قدم از لحاظ مالی اونقدر تغییر کردم که در نیاوران در شمالی ترین نقطه تهران و در یکی از بهترین هایپرمارکت ها کل مایحتاج یک ماه زندگی رو یکجا و به صورت نقد خرید میکنم و هرچی دلم بخواد میخرم بدون نگاه کردن به برچسب قیمت و یخچال خونه دیگه جا نداره و درش به زور بسته میشه و من چقدر باید سپاسگزار همین یک موضوع باشم؟؟؟

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    اما چرا میگم این فایل از پنجشنبه برای من شروع شد:

    چند ماهه که زندگی من خیلی روان شده پول به راحتی توی زندگیم میاد

    آدم ها خیلی بهم احترام میزارن

    رئیسم یه جوری بهم احترام میزاره که بقیه فکر میکنن من رئیسم و اون کارمند

    سلامت سلامتم و آخرین باری که مریض شدم یادم نیست

    روابط عالی دارم

    هرچی از خدا می‌خوام در لحظه اجابت میشه

    و یک عالمه نعمت دیگه که لیست کردن و سپاسگزاری اش از توان من خارج هست…

    اما اما یه چند وقته که با خودم میگفتم این نعمت ها که چیزی نیست من شاسی بلند می‌خوام من خونه می‌خوام من یه شرکت خفن می‌خوام و کلی از این دست خواسته ها من اینا رو می‌خوام این نعمت هایی که دارم که چیزی نیست اینا خیلی کوچیکه چرا اون اتفاقی که گیم چنجر هست برام نمیفته و این فکر کم کم داشت افکارم رو مسموم و احساسم رو بد میکرد و همش میگفتم خدایا هدایتم کن نکنه گمراه بشم هدایتم کن به مسیر درست هدایتم کن که ظرفم بزرگتر بشه برای دریافت نعمت های بیشتر خدایا می‌دونم اگر شاسی بلند ندارم مشکل از طرف منه اگه خونه ندارم من ایراد دارم خدایا هدایتم کن که بفهمم ایرادم کجاست…

    ما پنجشنبه رفته بودیم خرید در همون هایپرمارکت شمال شهر اونجا یه ماشین اسباب بازی هست که شکل آدم آهنیه و بچه ها سوار میشن و لذت میبرن اون روز دخترم گیر داد که بابا من می‌خوام سوار آدم آهنی بشم و منم گفتم باشه و رفتیم داخل صف و منتظر نشستیم که دخترم سوار بشه چون کلی توی فروشگاه گشته بودیم من خیلی خسته بودم و رفتم کنار دخل آقای صاحب آدم آهنی نشستم که دوتا کاغذ دست نوشته با زبان عربی توجهم رو جلب کرد و کنجکاو شدم ببینم چی نوشته و نور موبایلم رو روشن کردم و دیدم در دو طرف دخل یک آیه نوشته شده و ترجمه هم زیرش قید شده و شروع کردم به خوندن آیه که این آیه بود:

    وَلَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ ۗ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ(10 اعراف)

    و شما را در زمین جای دادیم، و در آن برای شما وسایل و ابزارزندگی قرار دادیم، ولی بسیار اندک و کم، سپاس می گزارید.

    اون روز چیزی از این آیه و منظور خداوند از این هدایت نفهمیدم و گفتم خدایا من نمی‌فهمم من عقل ناقص دارم به قول خانم شهریاری من همونی هستم که نمیتونستم گردن خودمو نگه دارم لطفاً واضح و شفاف بهم بگو منظورت از این هدایت چیه؟؟؟ منم مثل ابراهیم… بابا اون که ابراهیم بود بهت گفت بهم بگو چطور مرده رو زنده می‌کنی بهش گفتی مگه ایمان نداری گفت چرا به خدا بهت ایمان دارم ولی می‌خوام ایمانم قوی تر بشه منم می‌دونم و ایمان دارم که تو هدایتم می‌کنی ولی لطفا شسته و رفته و تر و تمیز بهم بگو منظورت از اینکه اون لحظه من باید این آیه ی 10 سوره اعراف رو میدیم چیه اونم درست در زمانی که همش بهت میگفتم خدایا خیلی خوبه که زندگیم روان شده ولی من اون اتفاق بزرگه رو می‌خوام …

    پنجشنبه »»»»جمعه»»»» شنبه

    امروز وارد سایت شدم و دیدم فایل جدید اومده وقتی استاد گفت می‌خوام از آیه ی 10 سوره ی اعراف صحبت کنم همونجا تنم سرد شد مو به تنم سیخ شد که خدای من …

    بابا تو دیگه کی هستی …

    جواب اون هدایت رو برام فرستادی اون هم شسته و رفته و تر و تمیز به بهترین و شیوا ترین روش ممکن از زبان بهترین استاد دنیا…

    ای خدا با این هدایت های عالی چقدر مهربانانه گفتی که ناسپاسم گفتی که دارم خودم رو مقایسه میکنم و کل ایراداتم رو گفتی… خیلی دوستت دارم…

    براستی که:

    وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ

    هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو:] یقیناً من نزدیکم، دعای دعا کننده را زمانی که مرا بخواند اجابت می کنم؛ پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، تا راه یابند.

    خدایا شکرت

    ممنونم از استاد عزیزم بابت این فایل زیبا

    ممنون از بچه های سایت بابت کامنت های عالی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 57 رای:
    • -
      رویا میانکاله گفته:
      مدت عضویت: 991 روز

      سلام به مرد فوق العاده خاص ،دوست عزیزم

      واقعا که مو به تن منم سیخ شده

      یه حس عجیبی گرفتم ،راستش یک هفته فایل چندین بار گوش دادم شروع به خوندن کامنت ها کردم هنوز به آخر نرسیدم و هر روز بیشتر میشه.

      کامنت ها رو میخونم ولی بعضی از کامنت ها قلبم میلرزون متوجه میشه منم تو اون کامنت یه پاشنه آشیل دارم درست مثل شما ،

      تو کامنت یکی از دوستان که در مورد دستاورد چندین سال با کار کردن روی خودشون بدست آوردن گفتن.

      اینکه بعد چند سال نعمت های که بدست آوردیم بدیهی شده و دائما باید اون نعمت ها رو گوش زد کرد .

      واقعا از شما سپاسگزارم که بازم روی این موضوع تاکید کردین که من باز به خودم یاد آور بشم.

      با این سپاسگزاری و رها بودن به تک تک خواسته ها میرسبم .

      چون خدا از قلبمون آگاه و میدونه چه خواسته ای داریم.

      بازم تحسین میکنم که همچنان بعد چندین سال تو مسیر باقی موندین و یکی یکی خواسته هاتون تیک می‌زنید.

      در پناه حق شاد و پیروز باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      خانم گفته:
      مدت عضویت: 2737 روز

      وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ

      هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو:] یقیناً من نزدیکم، دعای دعا کننده را زمانی که مرا بخواند اجابت می کنم؛ پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، تا راه یابند.

      ————————————————————————————————————-

      سلام استاد عباسمنش عزیزو خانم شایسته جان

      سلام اقای خاص سلام بنده خوب خدا

      اشکهامو پاک کردم تا بنویسم از هدایتی که اون مهربون از شنبه 31 شهریور امسال روز تولد پیامبر, برای من و خانواده ام فرستاده و هرروز به شکلی تکرارش کرد تا همین لحظه که ساعت دو نیمه شب 26 اذرماه هست.

      خدای رحمان

      اونروز وقتی خانوادگی کنار هم نشسته بودیم و پی چاره بودیم؛ بافرستادن خانم شایسته عزیز و پروژه خانه تکانی ذهن و نشانه هایی که تک کلمه بود در اون فایل صوتی و بعد مستقیم در یکی از فایلهای دوره ها که الان دقیق یادم نیست فکر میکنم جلسه قرانی قدم نه باشه, مارو به این ایه هدایت کرد.

      حتما جزییات زیبای این هدایت رو بعدا اینجا مینویسم (البته در دفترم مفصل نوشتم) .

      از اونروز تا همین امشب خدای مهربانم خدای حامی خدای هدایتگرم هرروز این ایه را به طریقی به من نشون داد.

      میگفت اجابت شدی اذادعان

      و حالا وقت پذیرفتن دعوت من توسط تو هست

      وقت ایمان اوردن تو هست

      میخواستی مدار بعدی بری ؛ درسته؟

      باشه لعلهم یرشدون

      و امشب گفت بنویس بنویس بنویس برای همه بنویس

      که بخواهید و دعوتم کنید؛ دعوتتون میکنم جواب بدین

      بقیه حله

      از استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز صمیمانه متشکرم.

      پراز نور و عشق

      پراز رحمت و مهربانی خدا

      باشیدبیشتر و بیشتر.

      و ازشما اقای خاص خیلی متشکرم برای اینکه امشب دست خدا شدید برای من .

      متشکرم که نوشتید

      متشکرم که ندونسته پیام اور شدید

      و خدای بزرگ و هدایتگرم را شکر و سپاس

      که هر لحظه خلوتی کردم

      و خواستم سراسر حس خوب باشم در عین همه نجواها

      صدای خودش را بالا برد

      وقلبم را با نور این ایه گرم وامیدوار کرد.

      خدایا پروردگارم برای تمام ره یافتگان نوری

      نور السموات و الارض

      من سالهاست عضو هستم اما به تعداد انگشتان دست کامنت ندارم

      چرا نوشتم

      گفت بنویس

      خدایاشکرت که به فرمانت به دعوتت پاسخ دادم و ایمان دارم که لعلهم یرشدون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    امان سعادتی گفته:
    مدت عضویت: 3529 روز

    به نام خداوندی که هر آنچه دارم از اوست

    استاد عزیزم سلام میکنم خدمت شما و دوستان و همراهان عزیز

    خداراشکر میکنم که این روزها و این فصل از زندگیم گره خورده به آموزشهای استاد عزیزم و از خدا بابت هدایتم به این مسیر زیبا و پر از انرژی سپاسگزارم.

    امروز به محض اینکه توی ماشین نشستم اولین کاری که کردم توی گوشیم سایت را باز کردم و به محض دیدن فایل جدید دانلودش کردم.

    این روزا من تنها چیزی که گوش میدم و میبینم فایلهای استاده و سعی میکنم بارها و بارها فایلها را بشنوم و ببینم و آگاهانه تمرکزم را بذارم روی شنیدن قوانین و از اخبار و حواشی اون توی دنیای اطرافم دوری کنم.

    توی مغازه به محض اینکه مشتری ندارم و بیکار میشم بجای صحبت های الکی با همکاران و غیبت کردن این و اون سعی میکنم فایلها را گوش کنم و اگه شده حتی یک نکته ی خیلی ریز ازشون بفهمم

    به لطف خدای مهربان دارم نتایج را احساس میکنم، دارم روانی کارهام توسط خداوند را توی زندگیم میبینم و هر روز انسانهای خوب و عالی بیشتری توسط خداوند در مسیر رسیدن به اهدافم قرار میگیرند و واقعا چه لذتی داره اون وقتی که میفهمی و درک میکنی که همه ی اینها بخاطر معجزه ی سپاسگزاریه و بخاطر اینه که درخواست میکنی از خدا و خدا اجابت میکنه

    امروز توی اداره ی ثبت اسناد، کاری که ماهها بود برام به بن بست خورده بود، توسط همون آدمای قبلی براحتی برام انجام شد و من دلیلشو فقط و فقط سپردن به خدا میدونم و درخواستی که اول صبح کردم از خدا و ازش خواستم خودش مسیر کارهام را واسم هموار کنه و خودش انسانهای عالی سر راه من قرار بده و جالب اینکه همون آدمای قبلی که قبلا توی کارهام سنگ انداختند امروز براحتی کارمو انجام دادند و این فقط و فقط برمیگرده به تغییر فرکانس من و قوی تر شدن ایمانم بخدایی که همه ی کارها را برام روان میکنه و کافیه تا من باورش کنم.

    امروز با شنیدن این فایل عالی این نتیجه را گرفتم که تنها کاری که من باید بکنم سپردن کارهام به خداست و ایمان آوردن به ربوبیت خدا و شرک نورزیدن و سپاسگزاریه، اینطوریه که خدا منو به راه راست هدایت میکنه و با تکرار همین چندتا کار میتونم توی مسیر قرار بگیرم و از ادامه ی زندگیم لذت ببرم.

    تسلیم خدا بودن و ایمان داشتن به یگانگی خداست که میتونه منو در فرکانس سپاسگزاری نگه داره و باعث میشه که من به مسیر مستقیم هدایت بشم و بتونم با ایمان به الهامات خدا در مسیر مستقیم و راه کسانی که بهشون نعمت داده بمونم.

    به گفته ی استاد عزیز حسادت و مقایسه باعث میشه من از مسیر خارج بشم و هر دو کار شیطانه و باید آگاهانه ازشون دوری کنم و اینقدر این کار رو انجام بدم تا به عادت تبدیل بشه و چه زیبا گفتند استاد اونجایی که شیطان همواره در پی گمراه کردنه و خدا همواره هدایت میکنه انسان را و فقط کافیه بفهمیم و درک کنیم که افکاری که از ذهن ما میگذره نتیجه ی نجواهای شیطانه و یا الهامات خدا که همین امر نیاز به تمرین و تمرین و تمرین داره

    خدایا بابت این همه آگاهی و تغییر دید من نسبت به قرآن و قرار دادن من در مدار شنیدن این آگاهی ها ازت سپاسگذارم

    در پناه الله یکتا، شاد، ثروتمد، سالم و سعادت مند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 59 رای:
    • -
      ابراهیم گفته:
      مدت عضویت: 1399 روز

      امان عزیز سلام

      از خلوص و پاکی نیتت و صحبتت خیلی شگفت زده شدم و خدا رو شکر میکنم در جمع افرادی مثل شما هستم. اخلاق مداری در راس کارهای استاده و شما هم کاملا مشخصه که چقدر اخلاق حسنه دارید و توحیدی رفتار میکنید.این توحید کلی قفل‌ها رو از دست و پاهامون باز کرده و امیدواریم باز هم سبک تر بشیم.

      فقط میخواستم از نوشته و احترامت قدردانی بکنم و برات آرزوی بهترینهایی که خودت دوست داری میکنم

      سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        امان سعادتی گفته:
        مدت عضویت: 3529 روز

        سلام ابراهیم عزیزم

        ممنونم از حسن توجه شما دوست عزیز، خداراشکر میکنم که در جمع صمیمی خانواده ی بزرگ عباس منش هستم و دوستان خوبی مثل شما

        من تا قبل از کار کردن برنامه های استاد عزیزم بصورت جدی ، حتی وقتی که عضو سایت بودم، چنان افکار و باورهای مخربی داشتم نسبت به قرآن و خدایی که آورنده ی قرآنه که هیچ وقت فکرشو نمیکردم هیچ اتفاقی بتونه نظر منو برگردونه. توی هر جمعی شروع میکردم به بحث کردن و زیر سوال بردن قرآن و اصرار داشتم که قرآن صرفا اشعار کسانی همچون سلمان و دیگر اصحاب پیامبر هست و هیچ معجزه ای در اون وجود نداره و صرفا به یسری از آیات اشاره میکردم و کل قرآن را رد میکردم. ولی خداراشکر با تضادی که پارسال تقریبا همین موقع برای من پیش اومد شروع کردم به صورت جدی دوره های استاد را کار کردن بخصوص دوره ی عالی 12 قدم را که شروع کردم و اولین جلسه ی قرآنی را گوش دادم چنان تحولی در من صورت گرفت که فکر نمیکنم هیچ زلزله ای توان زیر و رو کردن من را به این صورت داشت

        در کل خدارا هزاران مرتبه بابت این همه از انرژی که در این سایت وجود داره و خدارا شکر بخاطر بودنم در جمع دوستان عزیزم همچون شما

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    محمدرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1337 روز

    به نام خدای مهربان و بخشنده.

    سلام استاد عزیزم و سلام همگی.

    استاد امیدوارم در این لحظه که کامنت من رو میخونید در بهترین حالت احساسی و روحانی باشید که البته هستید و نوش جانتون این همه خوشبختی و حال خوب

    چون باعث این نگرش متفاوت میلیون ها آدم هستید.

    باعث افتخاره که من یکی از دنبال کنندگان شما هستم .

    یادمه یکی از بچه ها توی کامنتش نوشته بود

    باور کردن حرف های شما نقطه پرتاب آدم میشه به سمت خوشبختی در تمام ابعاد زندگی

    الحق که اون دوستمون خوب فهمیده و منم از خداوند میخوام همه ما بچه های سایت حرف های شما رو که از عشق مطلق شما نسبت به پیشررقت ماست رو باور کنیم .

    استاد ی لحظه یاد حرف خانم آزاده خانم افتادم که توی نتایج دوستان میگفت .

    استاد آموزش های شما مثل قران هم فرکانسی که هرچه بیشتر گوش میدی چیز های جدید پیدا میکنی .

    واقعا استاد همینه چون خودتون میدونید که این‌حرف درسته.و هرچقدر که میگذره و شما بیشتر و بیشتر روی خودتون کار میکنید اینو آدم بهتر درک میکنه.

    استاد امروز صبح زود از مشهد با ی نصاب نرده استیل قرار داشتم که بریم شهرستان و توی روستامون برای ما نرده نصب کنه.

    من زودتر راه افتادم و وسط راه ی جا باهم قرار گذاشتیم و من منتظر موندم تا بیاد .

    توی ستاره قطبی هم از خدا خواستم این کار به بهترین حالت اتفاق بیفته که الحق و النصاف عالی شد .در بهترین زمان و بهترین حالت و کیفیت عالی عالی و زیبا نصب شد.

    و چقدر این آدم خوب بود چقدر با سلیقه کار کرد و من لذت بردم از این کارکردنش.

    حالا چندتا نکته میخوام بگم شاید ی ردپا برای من بشه .

    استاد وقتی منتظر بودم بیاد و وقتی اومد چون برای اولین بار بود هم دیگه میدیدیم و از طریق ی نصاب دیگه بهم معرفی شده بود.

    استاد استاد چقدر فهمیدم من نوعی جای کار دارم چقدر از آموزش هاتون باید بیشتر و بیشتر درک کنم .

    استاد از صمیم قلبم فهمیدم که من تمام ارتباطاتم با دیگران و زندگی ام روی چیز هایی هست که طرف داره .هیچ موقع نمیایم بگم هر کس هر طور که باشه چون قسمتی از خداونده پس ارزشمنده و من باید دوستش داشته باشم و از زاویه نگاه کنم .

    که اولا اگه خیلی آدمی بود که ازم بالاتر بود احساس کوچیک بودن نکنم و اگر از من پایین تر بود احساس غرور و تکبر و خودبرتر بینی نکنم.

    که هر دو حالتش به آدم ضربه میزنه.

    من باید همیشه بگم که فارق از هرچیزی من انسان ها رو دوست داشته باشم فقط به خاطر اینکه قسمتی از خداوند هستم همینطور که منم قسمتی از خداوتد هستم و فارغ از هر دستاوردی من ارزشمندم و لایقم.

    که باعث میشه در مسیر درست حرکت کنم و ن خودم رو کمتر از آدم ها ببینم که ی جا اگه ی آدم ثروت مند و …دیدم دست و پام رو گم کنم و احساس خواری و کوچیکی کنم و حالم نسبت به خودم بد بشه و ن برعکسش.

    چون استاد این بنده خدا وقتی اومد وقتی دیدم بای ماشین معمولی تر از خودم اومد سریع این تغییر رفتار خودم رو دیدم .

    و همون لحظه از خدا طلب ببخش کردم و پی به یکی از بزرگترین گناهام بردم که چقدر من آدم ها رو قضاوت میکنم.

    چقدر آدم ها رو توی ذهنم قدرت میدم و قدرت رو از خدا میگیرم از خودم میگیرم میدم به آدم ها و اون لحظات مثال حرف شما توی فایل توحیدی 6

    کثیف رفتار میکنم و برعکس چقدر خیلی جاها با غرور و تکبر رفتار میکنم با آدم ها از خدا میخوام به من کمک‌کنه هدایت کنه اگه نگنه قطعا گمراهم .

    و من چون دانشجوی شما هستم .

    سریع جلوی این نجوا های شیطان رو گفتم توبه کردم از خدا کمک خواستم و گفتم من این آقا رو ارزشمند میدونم چون اونم قسمتی از خداونده فارغ از هرچیزی.و توی ذهنم تکرارش کردم و چقدر حالم خوب شد .چقدر کمتر قضاوتش کردم و چه درس بزرگی گرفتم و باید انقدر این به خودم بگم و تکرار کنم و عمل کنم تا بره توی شخصیتم و توحیدی رفتار کنم .

    استاد این بنده خدا تقریبا نصب دست مزد ی نصاب امروز اومد کار من رو با بالاترین کیفیت انجام داد و چقدرمن خدا رو شکر کردم.

    ی نکته دیگه هم استاد فهمیدی وقتی اعتبار هر کاری رو میدی به خدا چقدر فرق میکنه.

    من آخرای کار چقدر دیدم این ذهن نجواگر من داشت دست و پا میزد و من جلوش رو گرفتم .

    استاد وقتی دیدم این بنده خدا چقدر داره با کیفیت کار میکته چقدر با حساسیت بالا داره ریزه کاری ها رو انجام میده ذهنم میگفت بالا زشته این بنده نصف قیمت که داره کار میکنه و انقدر هم داره خوب کار میکنه خدا رو خوش نمیاد یعنی داشتم شرمنده میکردم منو .سریع گفتم این بنده خدا داره باعشق کار میکنه خودش راحته من دیدم راحت نیستم .گفتم ن این دستی از دستان خداست این کار خداونده

    اعتبار این کار مال خداست پس آروم باش راحت باش بذار کار کنه و تو نگاه کن و لذت ببر از کاری که خداوند داره برات انجام میده.

    استاد ازت ممنونم که به ما بچه یاد میدید درست زندگی کنیم درست رفتار کنیم

    توحیدی باشیم

    مشرک نباشیم

    خدایا همه ما رو به راه راست هدایت کن و در این راه به ما کمک کن.

    آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 62 رای:
  9. -
    حسین کهن‌زاده گفته:
    مدت عضویت: 1598 روز

    به نام خدا

    درود به همه‌ی دوستان همفرکانسی

    و درود به شما استاد عزیز، عباسمنش دوست‌ داشتنی

    استاد واقعی همه‌مون

    تازه دارم میفهمم که معلم یعنی چی؟

    تازه دارم درک میکنم استاد یعنی شما

    استاد راستش میخواستم اول از موضوع این فایل و بحث سپاسگزاری و قضاوت نکردن و حسودی، مقایسه کردن و اینکه همه چیزو بندازم گردن خدا بنویسم

    ولی ازتون خواهش میکنم این کامنت من رو بگذارید روی موضوع سپاسگزاری

    سپاسگزاری نه از این همه نعمتی که خداوند بهمون داده

    بلکه سپاسگزاری در مورد همین ی دونه نعمتی که خدا به من و اعضای این سایت داد

    اونم آشنایی با شما

    من تقریبا چهار ساله تو این سایتم

    با حضورهای جست و گریخته

    بعضی وقتا میموندم تو سایت و تا به هدفم می‌رسیدم یادم می‌رفت که بابا پسر خوب یادت رفته از کجا و از چه راهی به این هدف رسیدی؟

    نمیگم اون هدفو از دست میدادم نه به لطف خدا نه

    ولی قشنگ میفهمم که پیشرفتم‌ تو ی نقطه ثابت مونده

    دوباره میومدم سایت ولی بازم همین اتفاق میوفتاد

    ولی الان چند ماهه که از بعد از خرید دوره‌ی دوازده قدم که هدیه‌ی جشن تولد خانومم بود

    ی کله موندم تو سایت

    حالا پیشرفت‌ها و آگاهی‌ها بماند تا این سه چهارتا فایل آخر رایگانی که قرار دادید

    استاد چی بگم از این دوتا فایل آخر؟

    چی بگم از این کامنتهایی که داره میاد؟

    چی بگم که احساس کنم منم به این سایت ادای دین کرده باشم؟

    استاد ما هنوز نتونستیم هضم کنیم تو پست قبلیتون که خداوند همواره پشتیبان هدایت کردن ماست. که خداوند قادره. که خداوند عالمه. که خداوند عالمه.

    بعد شما یهویی این گوهرهای سوره‌ی اعراف رو برامون باز میکنید تو مخمون

    قشنگ میفهمم که ی پله یا یک لول قشنگ آگاهیام رفته بالا

    قشنگ احساس میکنم که نعمت‌های خداوند ی جور دیگه به سمتم سرازیره

    وای خدای من چقدر

    چقدر

    چقدر ما زندگیمون و موفقیتها و درک آگاهیا رو مدیون شما میدونین

    واقعا کجا میشه این همه آگاهی ناب بگیری

    همین پست قبلی که درباره باورهای ما در مورد خداوند و روانی زندگی فرستادید

    هزاران بار تا امروز گوش دادم ولی به جرأت میگم که لحظه به لحظه

    کلمه به کلمه

    جمله به جملش هزاران هزار حرف و مطلب و احساس خوب پشتش داره

    اصلا خودش هزاران صفحه مطلب داره.

    آخه چه جوری خدارو شاکر باشیم که اینجوری خداوند از طریق شما و سایت خانواده‌ی بزرگ عباسمنش داره به مرور تکامل رو در جهت بزرگ شدنمون به خوردمون میده

    وای استاد اونجایی که گفتید خداوند میگه بجای مقایسه کردن و حسودی کردن نسبت به نعمتهای دیگران بیا از فضل خودم بخواه

    و من آنچنان اشکی رو صورتم میغلتید و میوفتاد که

    آره دیگه وقتی اون باورها رو داشته باشی و اینجا هم از خودش بخوای میشه که دریافت نکنی؟

    میشه تو مدار دریافت نعمت نباشی؟

    میشه که همفرکانس با مدار خداوند نباشی؟

    استاد عزیز و دوستان خوبم

    دوستون دارم و هزاران بار شاکر خداوندم که این همه دوست توحیدی دارم که همشون از کامنتاشون داره در و گوهر می‌باره

    هر کامنت که میخونم اشک شوق رو برای من و همسرم به همراه داره

    دم خدای مهربونم گرم

    دم شما استاد عزیز گرم

    دم شما همشاگردی‌های راه توحیدم گرم

    دم همسرم گرم که کنارم با کامنتای دوستان هر لحظه یک پله به باورهای شگفت‌ انگیز درک خداوند نزدیک میشه

    همواره در مسیر ثروت و نعمت و سلامتی باشید.

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 67 رای:
  10. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1765 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    رَبِّ هَبْ لِی حُکْماً وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ «83» ابراهیم

    پروردگارا مرا حکمت و دانش مرحمت فرما و مرا به صالحان ملحق کن

    =============================

    سلام بر استاد عزیز و مریم جان و دوستان نازنینم

    الهی که حال دلتون عالی و روزگارتون بر وفق مراد باشه

    خدایا هر انچه دارم از آن توست

    خدایا شکرت برای نعمت روز دیگری زندگی و بندگی

    خدایا شکرت برای نعمت ایمان و توحید

    خدایا شکرت برای نعمت صلات و رکوع و سجود

    که در برابرت اعلام بندگی، خشوع، خضوع،  و اطاعت می کنم

    خدایا شکرت برای تغییرات چشمگیر شخصیتیم

    خدای نازنینم محبوبم توفیق سپاسگزاری قلبی افزون و افزونتر به من ببخش آمین

    همه  فایلهای استاد عالیه ولی این فایل یکی از اون فرد اعلاهاست انرژیش بشدت مثبته

    دوست دارم زیرش کامنت بنویسم هر چند که ممکنه مرتبط به موضوع فایل نباشه

    داستان از اونجا شروع شد که بعد از نهار تو آشپزخونه بودم ظرفها رو شستم آشپزخونه رو مرتب کردم و بعدش گفتم خدایا شکرت که آشپزخونه رو تمیز و مرتب کردم، بعد نگاهم به سرامیکهای سفید کف آشپزخونه افتاد دیدم چندتا لکه رو بعضیاش  هست با خودم گفتم

    باید اینا رو تمیز کنم

    بلافاصله حرفم رو اصلاح کردم، گفتم

    خوبه که اینها رو تمیز کنم، بهتره که اینها رو تمیز کنم

    و لبخندی حاکی از رضایت از تغییرات مثبتم بر لبم نشست

    خدایا شکرت من چقدر تغییر کردم، اونقدر که روی کلمه به کلمه حرفهام، و حتی فکرهام دقت می کنم، که اجبار توش نباشه چون من خالق اتفاقات زندگیم هستم، و کلاً بار منفی نداشته باشه

    همون موقع حسی در درونم گفت بیا چندتا از اتفاقات خوب امروزت رو بیاد بیار و از زاویه تغییراتی که داشتی بهش نگاه کن، و زیر همین فایل کامنتش کن، تا رد پایی باشه برات، که هر زمان دوباره بخونیش شاد بشی و ازش انرژی بگیری و با شوق ادامه مسیر بدی

    من هم گفتم چشششم ! چی بهتر از این!؟ یک تیر و دو نشان

    امروز صبح مستأجر طبقه بالاییمون اسباب کشی کرد و رفت، در حالی که مدت قرارداد به پایان نرسیده بود، از قبل هم بما چیزی نگفته بود همین دو روز پیش بما خبر داد،

    تو کارت همسرم به اندازه پول ودیعه ای که میخواستیم بهش پس نبود(همینجا دوباره نوشته بودم ودیعه ای که باید بهش پس بدیم، سریع  کلمه باید رو حذف کردم و بجاش نوشتم میخواستیم، خدایا شکرت)

    ولی خدا رو شکر تو کارت من پول بود، نه تنها به اندازه ای که پول ودیعه رو پوشش بده، بلکه از اونهم بیشتر

    تو کارت من! منی که شاغل هم نیستم!

    خیلی راحت شیک و مجلسی پولشو دادیم

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت

    خدایا شکرت که آسانم کرده ای برای آسانیها

    قبلاً اینجوری نبوده ها!

    ——-

    بعد از رفتن همسایه، همسرم گفت برم بالا یه نگاهی بندازم گفتم منم میام، گفت هوا تو راه پله سرده یه ژاکتی چیزی بپوش بهش گفتم نیازی نیست مگه ندیدی راننده کامیون باربری رو، با آستین کوتاه توی حیاط ایستاده بود همسرم گفت اون جوون بود

    خندیدم و گفتم ای بابا منم جوونم دیگه!!!

    همسر جان گفت آره واقعاً، خدا رو شکر روحیه جوان و  شادی داری، روحیه ات کمتر از 14 ساله ها نیست!

    خدایا شکرت با این حرفش لبخند رضایت عریضی بر لبم نشست، و یکی خواسته هایی که تو دفتر تمرین ستاره قطبی نوشته بودم تیک خورد، نوشته بودم امروز میخوام من و عزیز دلم صحبتهای دلپذیری با هم داشته باشیم

    خدایا شکرت

    ——–

    رفتم جلوی پنجره هال و داشتم منظره های زیبای آسمون پهناور و کوههای اطراف و درختهای فراوون روبرومو تماشا می کردم یهو دیدم توی زمین همسایه یه کره اسب ناز و کوچولو دور و بر مادرش که سرگرم علف خوردن بود می پلکه بعدشم دیدم چسبید به مادرش  و داره شیر میخوره خیلی منظره قشنگی بود خدا رو صد هزار مرتبه شکر

    ——–

    از پنجره آشپزخونه نگاه کردم، کوه روبروی خونه مونو دیدم که فقط یک زمین کشاورزی با خونه ما فاصله داره، و آسمون خیلی آبی و زیبا، و کوههای دورتری که از برف سفید شدن

    خدایا شکرت که وقتی خونه شهرستان هستم این منظره های زیبا چشم انداز هر روز منه،داشتم اینارو می گفتم و شکر می کردم یهو از کنار پنجره چشمم به گله گوسفندی افتاد که در دامنه کوه مشغول چرا بودن

    خدایا شکرت عشقی زیباییهای بیشتری نشونم میدی

    –‐—-

    جاری ام زنگ زد خدایا شکرت  که رابطه خیلی خوبی با هم داریم،مثل دوتا خواهریم درباره موضوعات مثبت حرف می زنیم، قبل از خداحافظی گفت یه مورد هست نزدیکشون که فردی نیازمنده و بیمارستانه و عمل کرده و برای ترخیص حدود ده میلیون نیاز داره، گفت اگر میتونید یه مبلغی کمک کنید،

    این حرفش برای من نشانه ای از طرف خدا بود، بخاطر اینکه بعد از نماز صبح که قرآن می خوندم، یه آیه در مورد انفاق بود، ومن از دلم گذشت که من این ماه انفاق نکردم، یادم باشه این کارو انجام بدم،

    و حالا بجای اینکه من دنبال موردش بگردم خدای مهربونم شسته و رفته از زبون جاریم مورد رو نشونم داد، و منم قبول کردم و مبلغی پرداخت کردم

    بعد به خدا گفتم خدایا شکرت من این مبلغ رو در راه خودت و برای کمک به خودم دادم همونطور که در قرآن گفتی

    مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ‌ سوره بقره آیه 261

    مثل کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى‌کنند، همانند بذرى است که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه یکصد دانه باشد و خداوند آن را براى هر کس بخواهد (طبق مشیتش) دو یا چند برابر مى‌کند و خدا (از نظر قدرت و رحمت) وسیع و (به همه چیز) داناست.

    ——

    بعد از نماز مغرب و عشا وسطای کامنت نوشتنم سمیه جونم زنگ زد و ارتباط تصویری برقرار کردیم طبق معمول هم نوه شیرین و عزیزم لیلیین کوچولوی ده ماهه خوشحال و خندان منتظر بود خاله هاشم وصل شدن خب لیلی مثل همیشه محور و مرکز توجه بود، یاد حرف  فاطمه جانم افتادم که به سمیه گفته بود شما اصل تمرکز بر زیباییها تو بغل خودته

    یه وسیله ای شبیه روروک  داره لیلی جونم ولی روروک نیست چرخ نداره وقتی که یه ذره لیلی  خودشو تکون میده مثل فنر بالا و پائین میره اینقدر منظم خودشو تکون میداد و بالا و پایین می پرید و می خندید که ما رو هم به شوق آورد و ما هم همراهیش کردیم خلاصه حدود یکساعت شاید هم بیشتر ما هم کودک درونمون فعال شد و بچه بازی کردیم و  حظ ولذت فراوون بردیم

    اینم تیک بعدی ستاره قطبیم که نوشته بودم میخوام اسکایپ خیلی خوبی با هم داشته باشیم  خدا رو صد هزار مرتبه شکر

    ——-

    آخرای صحبتمون با بچه ها دیدم پیام ایمیل بالای صفحه گوشیم نشون داده شد با عنوان فعالیت جدید سعیده شهریاری

    منم بیخیال نوشتن ادامه کامنتم شدم گفتم برم ببینم سعیده جون چی نوشته…

    واااای خدای من چه کامنت قرآنی نورانی و با شکوهی نوشته بود

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت

    قرآن رو آوردم و آیه هایی که تو کامنتش درباره  الفوز العظیم نوشته بود رو دونه دونه صفحه هاشو باز کردم و همزمان با کامنت خوندم

    همینجا از سعیده جونم تشکر می کنم تشکری فراوان و از صمیم قلبم

    اینقدر  با تمام احساس و وجودم در دریای آگاهیهای قرآنی کامنت غوطه ور شدم که از بعد زمان خارج شدم  یهو  ساعتو نگاه کردم  دیدم دوازده نیمه شبه!!! باورم نمیشد نمی دونم چند ساعت مشغول کامنت بودم

    یه چیز دیگه هم بگم که جالب و عجیب بود برام، در تمام مدتی که سرگرم کامنت سعیده جان بودم از خونه همسایه صدای بلند آهنگ میامد با صدای خواننده های مختلف، شاید باورتون نشه ، من صدایی واااضح شنیدم که دو بار گفت

    الله اکبر    الله اکبر

    اولش فکر کردم شاید همسرم باشه رفتم دیدم خوابه خوابه

    نمی دونم هرچی بود منو منقلب کرد

    خلاصه کامنت سعیده جانم تیر خلاص خداوند بود که صبح ازش خواسته بودم یه رزقی بمن هدیه بده که از شدت شوق اشکام بریزه، و همینطور هم شد و خدا جانم ناک اوتم کرد

    این بود ماجرای یک روز پر از اتفاقات زیبا در سایه هدایتهای خداوند و از زاویه دید تغییرات شخصیتیم

    خدایا شکرت برای همه نعمتهام

    خدایا شکرت برای وجود پر ارزش استاد عزیز و مریم جان و دوستان نازنینم

    از خداوند رب العالمین همه خیر و خوبی های دنیا و آخرت رو برای خودم و همه شما خواستارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 66 رای: