چگونه «مسیر رسیدن به اهداف» را فراموش نکنیم - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)

378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید عبداله حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1966 روز

    سلام به داداش توحیدی وبینظیر ومریم عزیزم

    خیلی دوست داشتنی هستید.

    استاد عزیزم من دیشب فایل زیبای شما را دیدم و

    از اندام خوشگلت هز کردم وباور کردم که من هم

    می‌تونم به این خواسته‌ام هم برسم، اندام وهیکل

    من الان خیلی خوبه ولی می‌خوام رو اندامم کار کنم وبهترترش کنم.

    من دیشب ازخداوند خواستم که هدایتم کنه که‌ دوباره‌ به مسیر درست وبهم انگیزه را بدد که‌ باقدرت تواین مسیر توحیدی قدم بردارم ببینید

    دوستان چه اتفاقی برام افتاد وچجوری دارم هدایت میشم امروز صبح که سرکار بودم داشتم

    باخودم حرف می‌زدم درمورد قوانین و دوستانی

    که‌ نتیجه گرفتند در مورد آموزه‌های استاد ونتیجه ای که خودم با توجه‌ از فایل های استاد

    ودوره ها یی که‌ خریدم برگشتم به‌ زمان قبل از

    آشنایی بااین سایت که‌ من چی بودم وکی بودم‌ وکجا بودم منی که یادمه قبل از اینکه با استاد عباسمنش آشنا بشم تو برنامه NA حرف زدن

    بلد نبودم به خاطر ترسهایی داشتم یادمه یکی از دوستان داشتن مشارکت می‌کردند من به‌ خاطر

    حس کمال‌ گرایی خواستم مثل اون مشارکت‌ کنم‌

    نتونستم گفتم باید برم کارایی که‌ اون انجام داده

    راانجام بدم یعنی امتحان کردن موادمخدر جدید

    ودوستان این کارم کردم.

    صبح اینارو تو ذهنم مرور می‌کردم وبه خودم نهیب میزدم تو ازاونجا به‌ اینجا رسیدی خدا

    هدایتت کرده این خواسته هایی که بهشون

    رسیدی قبلا نداشتی مهم‌تر از همه این احساس

    خوبی که داری راسپاسگذار باش وذهنت راکنترل

    کن واقعا اینجا آروم شدم.

    به‌ خودم گفتم سید عبدالله این قرآنی که بهش علاقه داری واین استادی که‌ داری باهاش کار میکنی اینا دقیقا یکی اند واونم توحید.

    سپاس گذار باش به‌ خاطر داشته‌ هات کنترل ذهن کن وگردن کش ومغرور وناسپاس نباش

    که‌ این‌ شرکه .

    به‌ یاداین سخن از پیامبر افتادم که:

    شرک دردل امت من مثل مورچه سیاهی است که‌

    دردل تاریکی شب روی سنگ صاف و سیاه راه می‌رود مخفی و پنهان است.

    خدا نگهدار رتون .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    شهلا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1597 روز

    سلام استاد بزرگوار و خانم شایسته عزیز ..خدا قوت

    من چندین ماه پیش خیلی به صورت هدایتی به مسیر شغلی هدایت شدم و از خداوند هم خواستم که به شغلی راحت پردرآمد منو هدایت کنه که همینطور هم شد .با تمرکز و عشق شروع به جمع کردن اطلاعات کردم و هر روز بیشتر وبهتر به مسیرهای مختلف هدایت میشدم و کسب کارم هر روز پر رونق تر میشد و به درآمد خوبی هم رسیدم ولی هر چقدر پیش میرفتم ترسهام بیشتر می‌شد و اینکه من قبل از اینکه وارد کار شوم تمام بدهی هامو پرداختم و حتی اگر ظرفی در خانه من بود همه رو به دست صاحبانشان رسوندم ولی متاسفانه قانون رو فراموش کردم و چند چیز قسطی خریدم کم کم احساس کردم هدایت خداوند کمتر شده و من در مدار بدهکاری قرار گرفتم و چندین نفر طلب من رو ندادند و انرژی من از ادامه این کار کم شد ..الان که به مسیر نگاه میکنم باور دارم که باید درستکار میبودم و هیچ چیز قسطی وارد زندگیم نمیکردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    محسن حیدری گفته:
    مدت عضویت: 3632 روز

    سلام به استاد عزیزم و همراه همیشگی شما مریم جان ، من خودم اگر بخواهم در این خصوص مثال بیاورم خیلی زیاده ، بع قول خداوند انسان کفاره انسان نا سپاس هست و فراموش میکنه از کجا به کجا رسیده ، من همین دو ماه پیش تدثو یک خونه قدیمی با ۴۰ میلیون تومان پول رهن از دوسال قبل نشسته بودم و چون از لحاظ مالی ورشکسته شده بودم مجبور بودم با موجودی که داشتم آنجا را رهن واجاره کنم و به دلیل خیلی قدیمی بودن اون خونه همیشه خجالت می‌کشیدیم مهمون دعوت کنیم و از خدا خواستم که بتونم رهن خونمو اضافه کنم و ی خونه نوساز نزدیک محل کارم رهن کامل کنم و خداوند به صورت معجزه آسایی منو هدایتم کرد و من به این خواسته رسیدم و خدارو هزاران بار شکر میکنم و از خدا میخواهم که فراموش کنم از چه مسیری رسیدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    میلاد آمای گفته:
    مدت عضویت: 2152 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان💜

    .

    سلام به استاد عباس منش عزیزم❤

    و خانم شایسته مهربان💚

    .

    خیلی خوشحالم که هر وقت دارم مسیر رو کج میرم خدا بجای اینکه بزنه پَس کَلم و مچ منو بگیره، میاد دستمو محکم تر میگیره میذاره تو صراط مستقیم😍🙏

    .

    خدایا شکرت واقعا شکرت، دیگه خودت باخبری از شرک هام،

    از بی ایمانی هام، از اقدام نکردن هام، از احساس خوب سپاسگزاری نداشتن ها، از بی توجه به نعمت های زندگیم که یه روزی آرزوشو در سر داشتم ولی الان اونقدر بدیهی شده میگم که باید میبوده و من بنده خدام باید بده،

    وای چی بگم من آخه خدای من،

    که من به خودم ظلم کردم،

    به قول استاد عباس منش که میگه: همونطور که رشدتون آرام آرام صورت میگیره،

    به همون صورت هم سقوطتون هم آرام آرام صورت میگیره

    .

    .

    .

    و این داستان تمام نشدنی انسان هستش که کفور و فراموش کاره، و چقد زیباست که خداوند اینو میدونه و اونقدر عاشق بنده هاشه که دوباره میارتشون به صراط مستقیم👌😍

    .

    خداایا شکرتتتتت🙏

    .

    آره استاد، تمام فایلهات همش الهام خدا بهت هستش و همش هم به درخواست های ما بچه هاست،

    چند مدت بود که توی کارم املاک

    میگفتم چرا به قرار نمیرسم؟

    و هزاران چرا های دیگه؟

    که دیگه مستأصل شده بودم و کنترل ذهن سخت تر تر تر تر و از اعماق وجود از خدا خواستم بهم کمک کنه

    که خدا در این فایل اونقدر محکم گفت و الهاماتشو گفت به ما که به خودمون بیاییم،

    چقد این تلنگر ها روی ما تاثیر دارن و فرمون زندگی رو به سمت صراط مستقیم هدایت میکنه

    .

    وقتی این فایل رو شنیدم یه لحظه stop کردم و یه مروری به گذشته کردم و گفتم من کجا بودم؟؟

    الان کجام؟؟

    .

    من یه روزی دقیقا لنگ یه هزار تومان بودم و با کلی بدهی با موهای سرم که ریخته بود از اعصاب و….

    و گریه میکردم و زندگیم بهم گره خورده بود و از خدا با تمام وجود خواستم و خدا همیشه نزدیکم بود

    ولی من ازش دوری میکردم

    و اومد بهم کمک کرد

    نه با پول دادن بلکه با توحید عملی که بهم گفت ایمان + عمل صالح میخوام ازت منم گفتم چشم و انجام دادم

    که توی این کامنت به صورت مفصل توضیح دادم

    abasmanesh.com

    و

    کاملا زندگیم شروع به تغییر کرد چون با تعهد غیر قابل مذاکره ادامه دادم و شروع کردم و همه چی در زندگیم تغییر کرد

    مشتری پشت مشتری

    پول روی پول

    کار پشت کار

    معجزه پشت معجزه

    حال خوب پشت حال خوب

    و….

    همش به این دلیل بود که شجاعت داشتم و بدون دیدن هیچی قدم برداشتم و ادامه دادم و ایمانم بهش خیلی بالا بود

    و توی همین مسیر پول اومد دستم

    بدهی هام داده شد

    ماشینم عوض شد

    کلی از دوره های استاد رو برام خرید

    و….

    اما، همه چی به طرز سریع گذشت و فراموش شد و این ذهن گفت باید اینجور میشد باید این موقعیت رو میداشتی

    و غرور منو گرفت

    و همون موقع که غرور تو رو میگیره با مخ میخوری زمین چون میگی من میدونم

    چون روی عقلت حساب میکنی

    چون خدا میره اولویت دوم و یا آخر

    و قشنگ چک و لگدی میشی

    و سقوط میکنی

    که

    این بحث غرور منو یاد داستان قارون توی قرآن میندازه

    که خدا توی سوره قصص آیه ۷۶ میگه:

    ((همانا قارون یکی از (ثروتمندان) قوم موسی بود که بر آنها طریق ظلم و طغیان پیش گرفت و ما آن قدر گنج و مال به او دادیم که بر دوش بردن کلید آن گنجها صاحبان قوّت را خسته کردی، هنگامی که قومش به او گفتند: آن قدر مغرور و شادمان (به ثروت خود) مباش که خدا هرگز مردم پر غرور و نشاط را دوست نمی‌دارد.))

    .

    .

    کافیه از سر غرور هر چیزی بر این دنیا قدم برداریم همون لحظه با مخ میخوریم زمین،

    واقعا برای چه کسی غرور و کبر؟؟

    آیا در دنیا ما کسی جز خودمون و خدا قرار داره که برای خدا مغرور هستیم؟

    و همه چی یادمون میره👌👌و ناسپاس میشیم و کفور

    و

    جا داره این جمله رو اینجا بیارم که خیلی جای تأمل و تفکر میخواد👌👌

    {خدا، باید عظیم تر از بزرگترین نقطه ضعف بشر باشه و در عین حال نشانه ی توانایی بشر باشه💚

    خدا، حتی باید اونقدر از ظرف ادراک ما خارج باشه که با شکوه و جلالِ خودش طبیعت را هم به تقلید از خودش وا دارد💚

    حالا چطور، یک انسان می تواند در حضور چنین قدرت عظیمی مرتکب گناه و غرور بشه؟ 💜

    چطور ممکنه؟

    وقتی این انرژی در همه جا هست

    حتی ذره ای ناچیز از کربن؟

    روی زمین؟

    توی دریاها؟

    توی کهکشان راه شیری؟

    انسان بتونه مغرور بشه؟

    و در گوشه ای از این دنیا انسان بتونه به خدای قادر خیانت کنه؟

    این غیر ممکنه؟!

    و

    برای اونایی که خدا رو توی ذهن خودشون اینطوری می سازن…

    اوج بزرگی خداست🤞

    اوج موحد بودن اوناست🤞}

    .

    و

    این غرور واقعا برای انسان نابود کننده هستش که

    باعث میشه کفور بشه❌

    باعث میشه ناسپاس بشه❌

    باعث میشه غر بزنه❌

    باعث میشه دروغ بگه❌

    باعث میشه غیبت کنه❌

    باعث میشه بدبین بشه❌

    باعث میشه توجه به نکات منفی کنه❌

    باعث میشه مشرک بشه❌

    باعث میشه روی عقل خودش حساب کنه❌

    باعث میشه گمراه بشه❌

    و…

    به نظرم مرز بین بندگی و تسلیم بودن در مقابل خدا با غرور داشتن برای خدا خیلی نازکه باید خیلی به خودشناسی بیشتر برسیم که برای چه کسی مغرور هستیم؟

    اصلا برا چی مغرور هستیم؟؟

    .

    یاد دعای امام حسین میفتم توی عرفه که به خدا میگه چطور میتونم تسلیم و بنده و سپاسگزار تو نباشم وقتی:

    ((وجودم را با نعمتت آغاز کردى پیش از انکه موجودى قابل ذکر باشم، و مرا از خاک پدید آوردى، سپس در میان صلب ها جایم دادى، درحالى که از حوادث زمانه و رفت و آمد روزگار و سال ها، ایمنى بخشیدى همواره کوچ کننده بودم از صلبى به رحمى، درگذشته از ایام و قرنهاى پیشین، از باب رأفت و لطف و احسانى که به من داشتى، مرا در حکومت پیشوایان کفر، آنان که پیمانت را شکستند، و پیامبرانت را تکذیب کردند، به دنیا نیاوردى، ولى زمانی به دنیا آوردى به خاطر آنچه در علمت برایم رقم خورده بود و آن عبارت بود از هدایتى که مرا براى پذیرفتن آن آماده ساختى، و در عرصه گاهش نشود و نمایم دادى، و پیش از آن هم با رفتار زیبایت، و نعمت هاى کاملت بر من مهر ورزیدى، در نتیجه وجودم را پدید آوردى از نطفه ریخته شده و در تاریکی هاى سه گانه میان گوشت و خون و پوست جایم دادى،و مرا در آفرینش وجودم گواه نگرفتى، و چیزى از کار خلقتم را به من واگذار ننمودى، سپس براى آنچه در علمت از هدایتم گذشته بود مرا کامل میانه به دنیا آوردى، و در حال کودکى و خردسالى در میان گهواره محافظت نمودى، و از بین غذاها شیر گوارا نصیبم کردى، و دل دایه ها را بر من مهربان نمودى، و مادران پرمهر را به پرستارى ام گماشتى، و از آسیب هاى پریان نگهدارى فرمودى، و از زیادى و کمى سالمم داشتى، پس تو برترى اى مهربان، اى بخشنده، تا آنگاه که آغاز به سخن کردم

    نعمتهاى کاملت را بر من تمام کردى، و مرا در هر سال با افزوده شدن به وجودم پرورش دادى، تا آفرینشم کامل شد، و تاب و توانم معتدل گشت، حجّت را بر من واجب نمودى، چنان که معرفتت را به من الهام فرمودی و با شگفتی هاى حکمتت به هراسم افکندى، و به آنچه در آسمان و زمینت از پدیده هاى خلقت پدید آوردى بیدارم نمودى و….))

    .

    واقعا میلاد برای چه کسی مغروری؟ خدایی که نزدیکه و از همه چیت آگاهه و همه چی در سیطره خداست، اونوقت برای خدا سرکشی میکنی و مغرور میشی،

    وای میلاد، پناه ببر به خدا از غرور

    خدایا منو ببخش من به خودم ظلم کردم 😔😔

    .

    استاد خودم خرابش کردم اره خودم، یادم رفت نعمت هامو و همه چی از من گرفته شد و من نمونه اون آدمی هستم که غرور منو گرفت و با سر خوردم زمین و با اینکه خدا همه چی بهم داد که میخواستم ولی مثل قبل که با احساس واقعی سپاسگزاری میکردم فرق داشت،

    چرا؟

    چون غرور و کبر منو گرفته بود

    وای خدای مننن😭😭😭😭

    منو ببخش من به خودم ظلم کردم

    خدایا منو به راه راست هدایت کن تو رو به عزت و جلالت😔😭

    .

    و با این فایل دوباره مسیر برام روشن شد و خداوند به یادم آورد که از کجا به کجا رسیدی و راه رو بر ذهن نجوا گرت ببند و تکرار کن

    و این فایل خیلی طلاست و مثل فقط روی خدا حساب باز کن باید بار ها گوشش داد

    و

    در همین حین

    یادم افتاد که ۳ سال پیش وقتی من با تعهد غیر قابل مذاکره شروع کردم از سفرنامه یا روزشمارِ تحول زندگیِ من

    abasmanesh.com

    که با عشق شروع کردم هر روز گوشش دادن و کامنت نوشتن در هر روز و فرکانس هام نیز خودش تنظیم شد روی صراط مستقیم که سال طوفانی رو شروع کردم

    و هر روز توجه ام فقط به نکات مثبت و سپاسگزاری بود

    ولی بعدش کم کم به روزمرگی دچار شدم و رفتم به سراغ کار و اون قسمت اصلی ماجرا و تعهد غیر قابل مذاکره کم رنگ تر شد و ذهن نتایج رو کم رنگ میدید

    و یادش رفت از کجا به کجا رسیدیم

    و

    الان دوباره میخوام از اول از روزشمارِ تحول زندگیِ من شروع کنم و با جدیت به جلو برم و هم کامنت بنویسم هم فعالیت خودمو ادامه بدم نسبت به گذشته و بارها به خودم بگم و یادآوری کنم که تا زمانی که در این مسیر هستم نتایج پایدار هستش و

    خودم میدونم که کامنت هایی که مینوشتم اول به خودم چقد کمک میکرد و بعدش به دوستان و زندگیمو پر از نشاط، و شادی و ثروت کرده بود،

    چون تمام آگاهی ها از خداست که ما همگی مینویسیم و از دریچه نگاهمون میگیم و خواندن و شنیدنش جذابه👌👌

    و کلید راه همه ما هست.

    .

    .

    .

    خدایا شکرت

    که باز منو آوردی به مسیر صراط مستقیم و کمک کن که فروتن و خاضع و خاشع باشم در برابر بزرگیت😭😔، ازت سپاسگزارم

    خیلی مَشتی هستی خدا جون😍🙏❤ بیا بغل خودم🤗

    .

    استاد جان از شما هم ممنونم که عاشقانه هرچیزی که بهت گفته میشه رو میایی میگی و به اشتراک میذاری.

    .

    .

    .

    همینجا بهت قول میدم استاد که کلاب هاوس بعدی که گذاشتی من اولین نفر بالا بیام و از نتایجم بگم که لذت ببری👌👌👌😍🤗بیا بغل خودم استاد جانان

    .

    عاشقتونم رفقا

    همیشه ثروتمند باشید❤😍🤗

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1923 روز

    به نام خدا

    سلام

    فراموش کردن

    من فراموش کردم که قبل از آشنایی با شما چه سر درد های شدیدی داشتم،چه کمر درد شدیدی داشتم، صحبت کردن بلد نبودم و کسی زنگ میزد نمیتونستم صحبت کنم،افسرده بودم،از زندگی سیر شده بودم،لاغر بودم،اشتها نداشتم،اخلاق بدی داشتم،با همه درگیر بودم،از همه طلبکار بودم،با خانواده به خاطر مسائل مالی درگیر بودم،خودما از همه برتر و بهتر میدونستم،بی هدف بودم،روز ها را بیهوده یکی یکی سپری میکردم،بی پول بودم و آرزوی داشتن حتی 50 هزار تا 100 تو حسابم را داشتم،زود ناراحت میشدم از حرف و رفتار بقیه،زود کینه بع دل میگرفتم و میخواستم یه جا تلافی کنم،پشت سر بقیه حرف میزدم،چهره غمگینی داشتم، همش از بی پولی و شکایت استوری و پست میزاشتم

    الان

    فردی شاد و بسیار پر انگیزه که کوه تکون نمیده ،بشاش،خوش اخلاق،درستکار،صادق،با پشتکار،زیبا،خوش تیپ،خوش هیکل،وزن 82 کیلوگرم،قد 178،خوش فکر،امیدوار،پولدار،صبور،آرام

    خوب محمد تویی که تا چند سال پیش گوشه گیر و خونه نشین بودی و حرف زدن بلد نبودی حال تبدیل شدی به با عزت نفس ترین فرد خانواده ات و اینقدر حرف داری که 1 ماه هم میتونی پشت سر هم حرف بزنی این نتیجه از کجا اومده

    تویی که تا چند سال پیش مشکلات کمر درد شدید و سر درد شدید داشتی پس الان اونا کجان نتیجه سلامتیت از کجا اومده

    تویی که تا همین چند سال پیش هزار تومن پول تو جیبت نبود و تار عنکبوت بسته بود حسابت را ،پس چرا الان موجودی حسابت میلیونیه

    تویی که تا همین چند سال پیش از همه طلبکار بودی و مشکل داشتی الان تبدیل شدی به بدهکار عالم

    تویی که تا همین چند سال پیش زود از کوره در میرفتی و عصبانی شدی پس چرا الان آروم شدی صبور شدی

    بابا اینا نشون میده بله تو مسیر دیگه ای رفتی،کار دیگه ای کردی ،جور دیگه ای فکر کردی که این نتایج اومد،چرا قبلا نمیومد

    خدایا هزاران مرتبه شکرت بابت هدایتت به این مسیر

    خدایا شکرت بابت حال خوبم

    خدایا شکرت بابت پر انرژی بودنم

    خدایا شکرت بابت اندام و هیکل عالیم

    خدایا شکرت بابت زندگی عالی

    خدایا شکرت بابت خانواده عالی

    خدایا شکرت بابت خواب آرامم

    خدایا شکرت بابت نعمات بیکران و بیشمارت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    حسین و نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1808 روز

    قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِیعًا ۖ بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشْقَىٰ

    [خدا] گفت: هر دو با هم از بهشت [به سوی زمین] فرود آیید که برخی از شما دشمن برخی دیگرند، پس اگر از سوی من هدایتی به شما رسید، هر کس از هدایتم پیروی کند، نه گمراه می شود و نه به مشقت و رنج می افتد.

    وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَىٰ

    و هر کس از یاد من اعراض کند همانا (در دنیا) معیشتش تنگ شود و روز قیامتش نابینا محشور کنیم.

    به نام خدا

    سلام استاد عزیزم

    این فایل نشانه امروز من بود

    و چه همزمانی عجیبی.. چرا که همزمان هم دوره سلامتی رو دوباره شروع کردم و هم دوره هم جهت با جریان خداوند

    و بحث مومنتوم که اصل و اساس این مباحث هست

    استاد میخوام از خودم مثال بزنم.. وقتی خداوند میفرماید مدام متذکر بشید یاد من رو، یعنی مدام برای این که ذهن منطقیتون دور برنداره و شما رو گرفتار باورهای محدودش نکنه، یاد من رو به عنوان منبع بی نهایت ثروت، قدرت و بخشش در قلبتون داشته باشید تا در این جدال دایمی ذهن منطقی و قلب پیروز بشید…

    و استاد بنده خیلی از وقتها، با بهانه های مختلف کوتاهی کردم در این ذکر و نتیجه شده همون یویو بودن نتایج و البته که بعد از دوره هم جهت با جریان خداوند و بحث مومنتوم خیلی بهتر شدم

    وقتی روی یه خواسته تمرکز میکنیم، اول که یه گوله برفی کوچیکه، با تذکر دایمی مسیر رسیدن به خواسته ها، آرام آرام این گوله برفی سنگین تر میشه.. اگه سنگینش نکنیم با این تذکر های دایمی، هر بار ذهن ما یه تیکه از برفشو میکنه و نمیذاره وزن بگیره و کوچیک میمونه..باید در تقابل دایمی با ذهن هر روز اینقدر این نعمت های کوچک و بزرگ رو با تاکید بر این که اینها رو خدا داده و ذهن نقشی در اونها نداشته به یاد بیاریم که باعث بشه اون گوله برفی جرم بگیره و اگه جرم بگیره جهان مثل دامنه بهش سرعت میبخشه و این به میزان جرمش بستگی داره..باید اینقدر جرم بگیره و تو دوران و سرعت بیفته که وقتی به پایین کوه میرسه تمام خلاها و دره های وجود ما رو از اون برف پر کنه…

    از اون برف توجه به نعمت ها، از اون برفی که با تذکر به یگانگی قدرت خداوند، با توجه به الطاف بیکرانش اینقدر قدرت گرفته که بیاد و تمام چاله ها و دره های ذهن منو پر کنه.. و بعدش چی میشه؟ خواسته محقق میشه..وقتی اینقدر با این تذکر دادن، با این کنترل ذهن، به این حد از اشتیاق برسیم که اون گوله برفی خواسته مون با یه عالمه برف دیگه ترکیب بشه و جرم بگیره و اونقدر قوی بشه که بتونه چاله های باور کمبود، دره های باور فقر و هزارتا چاله چوله دیگه رو پر کنه…

    و بعد به قول خداوند، ما در مشیت داشتن ثروت بیشتر قرار میگیریم بطور طبیعی..ثروتی که همون چاله ها که پر شد مانعش بود.. چاله ناسپاسی، چاله یاس، دره باور محدودکننده،دره باور فقر، دره باور به خدای حسابگر..دره باور به خدایی که به فلانی میده به فلانی نمیده.. و کلی دره و چاله باید با این تذکر های دایمی پر بشه

    استاد یه موضوعی که هست اینه که قلبم دقیق دقیق مدارمو نشون میده و نتایج هم تاییدش میکنه… وقتی دوره هم جهت با جریان خداوند رو شروع کردم و ادامه دادم قبلم داشت میشکفت..اینقدر شوق و اشتیاق پیدا کردم که اگر تو ذهنم فکر میکردم به خواسته هام براحتی میتونستم تجسمش کنم…و جالبه تو این مدت آدمایی برام هدیه آوردن که بی سابقه بود.. ورودی های مالی خیلی زیاد و کلی نتیجه..

    اما یکی دو روز بود خیلی روی خودم کار نمیکردم و به دلیل اشتغالات فراوان، تو تشخیص اهم و مهم، اشتباه کردم و اصل و فرع رو جابجا کردم و نتیجه مشخصه.. تمرکزم رو بجای این دوره و ارتباطم با خدا که اصل و فرع و همه چیزه، گذاشتم روی کار و فرزند و … و این شد که امروز اون شوق قلبی بسیار کاهش پیدا کرد و جالبه که در دنیای پیرامون هم به همون شکل اتفاقات مثبت کم و کمتر شده..

    اما من متعهد میشم امروز، که اصل رو بزارم روی رابطم با خدا و تذکر دایمی این ارتباط.. چون ذهن من مثل گل و گیاه که دایما رشد میکنن و باید همیشه حرص بشن، باید مدام با ذکر الهی حرص بشه و نزارم این نسیان جلوی رشد منو بگیره

    و در آخر به خودم این تذکر رو میدم که این خواسته ها نیستن که خیلی اهمیت دارن، این مسیر رسیدن و به همون اندازه الهی شدن و بزرگتر شدن ظرف منه که اهمیت داره.. والا چه درآمد من 30 تومن باشه چه 30 میلیارد باشه، نفس حسابگر که ساکت نشده، که تربیت نشده، هیچوقت نخواهد گذاشت من از زندگیم لذت ببرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    ملیحه کشمیری گفته:
    مدت عضویت: 1209 روز

    سلام ب استاد عزیزم.

    اولا نمیدونم چرا وقتی صدای شما استاد عزیزو میشنوم ی تپش قلب خوش ایندی میگیرم.این و بدون اقراق میگم.ی ذوق کودکانه ی هیجان وصف نشدنی.

    اگر دیگر دوستان هم همچین تجربه ای دارن،ممنون میشم دلیلشو بگن🙏

    روزی که صدای شما رو نشنوم،قطعا ی چیز گم شده ای دارم اونروز.

    الان که این فایل و شنیدم یاد اومد ب خاسته هایی ک از بچه گی داشتم و یکی یکی بهشون رسیدم.خاسته هایی ک برام دوردست بودن.

    مثل شغل و درامد الان همسرم

    داشتن فرزندان سالم و زیبا

    کم کردن 25 کیلو وزن(البته طی 10 سال)

    محله هایی ک دوست داشتم توشون زندگی کنم.

    درسته همه ی خونه ها اجاره ای بودن،ولی همیشه محله های خوب و ابرومند بودن و خونه ها تمیز و شیک.

    توانایی کنترل کردن خشم،زبان،غیبت نکردن،قضاوت نکردن،تمرکز بر داشته ها ….

    همه ی اینها تا یک سال پیش وجود نداشتن

    ولی الان شکرگزاری و دیدن فراوانی برام عادی شده.

    این فایل تلنگری بود بر من ک ب خودم بگم:ببین،همه ی این ارامشی ک الان داری و تا 6 ماه پیش نداشتی و مدیون کار کردن روی خودت،مدارت و فرکانست هستی.پس ادامه بده راهو داری درست میری.

    این ازادی ای ک الان دارم ی موقعی برام ارزو بود

    رانندگی ب صورت حرفه ای رو فقط ی زمانی تو خواب میدیدم

    غلبه بر ترس هام ک دارم هرروز تمرینش میکنم،برام رویا بود

    پس ادامه بده،میشه، فقط تو مسیر درجا نزن.ادامه بده.

    ممنون ک با فایل های ب موقع و شهودی شما ،من هر دفعه ب خودم میام و تو هر فایلی ک بیشتر از ده بار هر کدوم و گوش میدم پاشنه اشیل و باورهای غلطمو پیدا میکنم

    در پناه الله یکتا باشین

    زنده باشین و سلامت و برامون بمونید استاد شیرین سخن💚💚🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    شاهین آقایی گفته:
    مدت عضویت: 1935 روز

    سلام و درود به استاد عزیز و دوستان عزیزم

    چقدر این فایل در زمان مناسب آپلود شد سپاسگزار خداوند هستم به خاطر اینکه عضو سایت شما هستم،

    همیشه من به خودم میگم که یادم نره از چه شرایطی به شاهین امروز رسیدم آنقدر واضح هست که میتونم بگم یه تغییر هزار درجه در زندگی من شکل گرفته هر وقت بهش فکر میکنم قلبا سپاسگزار خداوند میشوم ولی این ذهن کارش نجواست کارش گمراه کردن منه به خدا بعضی وقتا بهش میگم تو خسته نمیشی!!!

    من این نتایج رو گرفتم اینا رو که نمیتونی انکار کنی از همه لحاظ امروز سلامت سلامت هستم درکنار همسرم یک رابطه بسیار عالی رو تجربه میکنم، امروز تو یه کشور عالی زندگی میکنم خانه ای زیبا ،محل کار مستقل دارم جایگاه مناسبی دارم

    یادت رفته ، اگه الان تو اون شرایط بودی چه نتیجه ای داشتی!! یا سالها بود که از این دنیا رفته بودی،یا تو حالت عادی یه بیمارستان روانی یا زندان بودم

    هیچ وقت نمی‌تونستم از این دنیای زیبا لذت ببرم و تجربه اش کنم، فقط خودم و خدای خودم می‌دونم که چقدر زود، تو یه سن وسال کم در زمان مناسب دستم رو گرفت و خیلی آرام منو هدایت کرد مثل یک پدر مهربان از بهترین مسیرها همراه من اومد و به سمت انسان های خوب هدایتم کرد ،آرامم کرد و در مسیر درست قرارگرفتم بعد از اینکه آماده شدم به سمت آموزش های شما هدایت شدم من تو این چندسال که از آموزش های شما و دوره ها استفاده کردم چقدر رشد کردم و چقدر ایمانم قوی تر شد،دست خالی با یک ایمان مهاجرت کردم همه میگفتن نمیتونی چرا داری این کارو میکنی،ولی من میدونستم همون خدایی که تا اینجا من رو رسونده می‌تونه من رو هدایتم کنه و خودش راه رو برای ما باز میکنه ، من خودم می‌دونم که از چه جهنمی اومدم و تغییرات و تضادی که امروز در زندگی من وجود دارد مثل یک رنگ متضاد سیاه و سفید است

    اما هنوز اون چیزی نیست که میخواهم ودارم براش هرروز قدم برمیدارم،البته این رو هم بگم نباید زیاد سخت گیری کرد زندگی رو باید زندگی کرد ،استاد من اصلا نمیدونستم انسان میتونه زندگی اش رو تغییر بده

    آنقدر همه چیز راحت اتفاق افتاد که اگر بازگو نکنم فکر میکنم این طبیعیه خوب …

    ولی من دوباره متولد شدم و هر وقت بهش فکر میکنم به قدرت خداوند پی میبرم

    به لطف خدا امروز بعد از گذشت چندسال یه شرایطی دارم آنقدر اشتیاق و انگیزه دارم که میدونم به هرچیز بخواهم میرسم فقط باید بیشتر روی خودم کارکنم و همین مسیر رو ادامه بدم

    من برای این که فراموش نکنم هرروز به خودم یادآوری میکنم که زندگی چقدر می‌تونه زیباتر شود، اگر به همین مسیر ادامه بدی و تکرار کنی وفراموش نکنم از چه مسیری به اینجا رسیدم،بازهم سپاسگزار خداوند و آموزش های شما هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    علیرضا رستاخیز گفته:
    مدت عضویت: 1790 روز

    لام و درود فراوااان

    ذهن همش میخواد منو گول بزنه که تو هیچی نیستی ، تو هنوز هیچ موفقیتی کسب نکردی ، خب که چی مثلا اندام ورزشکاری و زیبایی داری ، واسه اینکه تلاش خاصی نکردی ،

    خوب که چی حالا کمی روابطتت با خانوادت خوب شده تو موفقیتی کسب کردی .

    که چی مثلا تو تمرین کدنویسی خواستت این بوده که دوستت بهت زنگ بزنه و زنگ زده ، خواسته های بزرگترتو که هنوز خلق نکردی ، داری فقط وقت تلف میکنی ، این بچه بازیاا چیه …

    کاره ذهن اینه که موفقیت هارو نمیبینه ، میخواد تورو نا امیدت کنه ، از اونجایی که ذهن عادت میکنه به نتایج جدید تو فکر میکنی که هیچ تغییری نکردی .

    من از لحاظ عزت نفس فوق العاده عالی شدم .

    نشون به اون نشون که دیگه برام‌ مهم نیست اگه کسی طردم کنه یا به کلی با من قطع رابطه کنه ، بهم آسیب نمیزنه .

    نشون به اون نشون که قبلا من حتی اعتماد به نفس اینو نداشتم که کامنت بزارم تو سایت استاد اما الان نتها کامنت میزارم بلکه از جزئیات زندگیم‌ میگم که ممکنه هزاران هزار نفر بخونن .

    نشون به اون نشون که فکر کردن به اینکه بخوام تمرین آگهی بازرگانیو انجام بدم از بالا تا پایین بدنم سررر میشد الان خیلی راحت به اولین جمعی که رسیدم ، فرقی نمیکنه خانم باشه یا آقا ، نشسته باشه یا در حال حرکت ، سوار ماشین باشه یا سوار موتور ، مغازه دار باشه یا مشتری ، پیر باشه یا جوون ، کوچیک باشه یا بزرگ من این تمرین رو انجام میدم

    نشون به اون نشون که وقتی کسی منو مسخره میکرد و منو دست مینداخت سکوت میکردم و از درون خودمو میخوردم‌ ولی الان چنان میزنم تو پرش با حرفم و جوابشو با آرامش میدم که برق از سه فازش میپره .

    نشون به اون نشون که من چند ساله دستم تو جیب خودمه و حتی بابت یه بستی هم از بابام پول نگرفتم .

    نشون به اون نشون که گاهی تا دیر وقت با رفیقام میرم بیرون و من نظر میدم و من تصمیم‌ گیرنده هستم در صورتی که هرگز همچین چیزی رو حتی نمیتونستم بهش فکر کنم .

    نشون به اون نشون که گاهی وقت ها تنهایی با خودم میرم‌ کافه یا میرم تفریح و‌کلی بهم خوش میگذره در صورتی که من همیشه از تنهایی خودم فراری بودم .

    نشون به اون نشون که دو‌ کلام حرف ساده میخواستم با دختری بزنم قلبم از حلقم‌ذمیخواست بزنه بیرون الان تازه شوخی هم باهاشون میکنم .

    نشون به اون نشون که من فقط با چند نفر انگشت شمار دوست بودم ولی الان هر جا که میرم به راحتی دوست پیدا میکنم ، تو هر اکیپی که بخوام وارد میشم .

    اینه تغییراتم

    حقا که استادی برازندته استاد ، دستتو میبوسم .

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    مهدی نانکلی گفته:
    مدت عضویت: 1304 روز

    استاد عزیزم سلام، چقدر حرفایی که توی این فایل گفته شد حرف دل من بود واقعا سپاسگذار خداوندم که عضو خانواده ی بزرگ عباسمنش هستم، دقیقا من با این مشکل دست و پنجه نرم میکنم همین الان و توی ۱۰ ماه با استفاده از فایل های شما ازیه انسان ضعیف به یه فرد قوی از لحاظ روحی و روانی تبدیل شدم کتاب بیشتر میخونم بیشتر رو باورام کار میکنم ولی. حالم خوب نیست احساسم خوب نیست بخاطر اینکه یادم رفته از کجا به کجا رسیدم و انگار که یه کار بدیهی و اسون بوده درصورتی که واقعا کار بزرگی بوده برام اما ذهنم الان همش بهم میگه تو هنوز به اون خواستت نرسیدی تو هنوز فلان چیز رو بدست نیاوردی و باعث شده یکم به خودم سخت بگیرم و یکم ناسپاس بشم و خودمو سرزنش کنم،،

    حالا من یه سوالی داشتم راجب این موضوع اونم اینه که من از چه راه هایی میتونم از این حالت خارج بشم و بجای ناسپاسی کردن مسیری که طی کردم رو پر رنگ تر کنم تو ذهنم تا به اون احساس شادمانی برسم ممنون میشم راهنماییم کنید🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: