شیوه مدیریت انتقادات - صفحه 18

414 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    M گفته:
    مدت عضویت: 326 روز

    به نام خداوند هدایتگر بشر

    سلام استاد عزیزم

    چقدرررر هدایت خوبی بود چون من کامنتم دقیقا راجب همین موضوع بود خدایااااا شکرت.

    واییییییییییی انگار استاد این ویس برای من گرفته .وقتی مثال ایلان‌ماسک گوش دادم واقعا جالب بود برام که هرچقدر هم عالی باشی بازم ازت انتقاد می شود.

    اگر از ما انتقاد های بی خود میشه یعنی انتقاد های غیر سازنده یعنی ما خودمون داریم از خودمون خیلی انتقاد می کنیم .یعنی خودمون خودمون دوست نداریم.

    بله نکته مهمی بود وقتی خودم با خودم در صلح نباشم دیگران هم همینن .وقتی خودم خودم هر طور باشم دوست دارم بیشتر دیگران من دوست دارم.

    اره استاد منم از دیگران انتقاد می کنم و توجه ام رو نکات منفی دیگران اعتقاد دارم یه عده واقعا فرهنگ‌کافی ندارن.

    دوتا دلیل داره 1 خودت از خودت انتقاد می کنی 2 از دیگران انتقاد کردن .

    …..

    وقتی دیگران انتقاد می کنن هدف طرف ببینید

    1_ممکن انتقاد کردن طرف سازنده باشه و هدفش خیرخواهی ما باشد و باعث رشد پیشرفت ما می شود .و هیچ قصد تخریبی ندارد.

    2_ممکن یه زمان انتقاد کردن به قصد تخریب باشد و باعث ضربه زدن به شخصیت می شود

    وقتی دیگران انتقاد می کنن کامل حرف طرف گوش بده بعدش ببین کدام از موارد هست .توام ازش درادامه تشکر کن حتی انتقاد نادرست هم بود همین بگو

    وای استاد خیلی سخته اینکار من شخصا گارد دارمخخخ.

    اگر انتقاد سازنده بود بهبودش ببخش و سعی کن از این فرصت استفاده کنی برای بهبود خودت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مهدی قربان گفته:
    مدت عضویت: 583 روز

    سلام خداوند هزار یا شکرت بابت اینکه هدایتم کردی خداوند شکرت بابت خداوندا آگاهی این رو بهم بده که هدایتی که دیشب از درخواست است کردم ودر مقابلش ایمانی که در درون هست رو می خواهم در ذهن بسازم اون ایمان بشود ایمان در رابط ایمان در فراوانی وایمان آرامش ایمان ار ارتباط با خداوند چه چیزی مرا خیلی بهم می ریزد نگاه منفی است که نسبت به خودم دارم وبه جهان اطراف منفی بافی هست در مورد خودم دارم ونگاه سخت گیرانه که نسبت به خودم دارم ،، ولی نکنه مقابلش می خواهم مثبت اندیش باشم وفضای ذهنم رو با آگاهی درست وباورهای درست وخوشبینی حتی اگر هم اشتباهی کروم خوشبین باشم وآگاهی از خداوند در آرامش،وآسایش زندگی کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    الهام رمضانپور گفته:
    مدت عضویت: 1396 روز

    سلام خدای مهربانم

    ای مدیریت کننده کیهان

    ای فرمانروای جهان

    خدایا از سخاوت خورشید ممنونم که بی ریا و عاشقانه می تابد. عاشقانه و در بهترین فاصله ممکن…کمی فاصله بیشتر و کمتر زندگی را برایم غیرممکن میکرد..و تویی ای خدای من که این نظم را چیده ایی..تویی که این سیستم را تنظیم کرده ایی….خدایااا شکرت

    سپاسگزارم از امروز

    از بیدار شدنم

    از چشمانم که باز هم فرصت دیدن دارد

    ممنونم از چشمانم که هر لحظه تصویر جهان زیبا را بر روی شبکیه ام میسازد…شکرت که نگران کارکرد این سیستم نیستم و اصلا نمیدونم کی و چه زمانی این اتفاقا در سیستم بینایی میوفته.

    ممنونم از گوشهایم که میشنود. از پرده صماخم که هر صدم ثانیه با هر صدا تکان میخورد و پیام را به کوچکترین استخوانچه های بدنم که در گوشم قرار دارد میرساند و ممنونم از عصب هشتم مغزی که این صداها را به مغزم میرساند و سپاسگزارم از مرکز شنوایی ام که در مغزم که در نهایت صداها را برایم معنادار میکند. خدایاااا همین نعمت شنوایی که در دو خط نوشتم سیستم عظیمی دارد. سپاسگزارم از تو..از نظم تو..از سخاوت تو..شکرت که نگران شنوایی ام نیستم

    خدایا ممنونم که بیدار شدم هوووووم نفس میکشم..ممنونم از ریه هایم که هر ثانیه تبادل اکسیژن و دی اکسید کربن را انجام می دهد..خدایا هزاران مرتبه ممنونم که نگران تمام شدن اکسیژن نیستم..ممنونم که نگران خفه شدن نیستم که اکسیژن نیست؛ اکسیژن را ذخیره کنم برای ظهر، برای شب، برای دخترام و..اکسیژن بی نهایت است و همین یک نعمت را هر چه سپاس بگویم کم است.

    خدایا شکرت از قلبم که هنوز میزند و خون را به دور ترین نقاط بدنم می رساند. بی زحمت من…خدایا بی زحمت من این سیستم عظیم کار میکند..

    شکرت از کلیه هایم که هر لحظه دارن خون رو تصفیه میکنن.

    شکرت از سیستم گوارشم که کارای هضم و جذب رو انجام میدن و من فقط لذت غذا خوردن را دارم.

    شکرت که هنوز خاک سرد مرا در بر نگرفته…هنوز روی زمین راه میروم…هنوز چشمانم میبیند …هنوز تارهای صوتی ام کار میکند..هنوز گوشهایم می شنود….خدایا هدایتم کن..من به هدایت تو فقیرم…هدایتم کن به سمت تو قدم بگیرم..هدایتم کن از تو بگویم..تو را بشنوم…تو را ببینم…در تو غرق شوم…من نمیدانم…تو میدانی…تو مرا ببر به جایی که تو نشسته ایی..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    شکیلا گفته:
    مدت عضویت: 1009 روز

    سلام وقت بخیروخداقوت استاد

    من یکسالی بود طلاق گرفته بودم ازهمسرم وتواین یکسال اینقد انتقادشدم ازطرف فامیل دوست اشنا اینقد شخصیتموباتهمتاشون تخریب کردن اینقدسرزنشم کردن با ابروم بازی کردن ودخالت توزندگیم کردن کنترل واختیارزندگیمو دردست گرفتن باتعصباتشون وهمسرم چسبیدبهم اصلا جدانمیشد نمیرفت باتهدید بالاسرم بودوواقعا بشدت ضربه روحی خوردم وشکستم خوردشدم تا اینکه مجبورشدم الان برگردم به زندگی که اصلا دوستش نداشتم وباهمسرم آشتی کنم تا دهن اینا بسته شه اما الان پشیمونم که چرا برگشتم ومدام خودمو سرزنش میکنم چرا‌من همش اشتباه میکنم ازاین چاله به اون چاله میفتم

    خواهش میکنم استاد کمکم کنید دارم نابودمیشم

    ازشما سپاسگزارم استادجانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      Smaeil rostami گفته:
      مدت عضویت: 558 روز

      سلام و ادب خانم شکیلا

      امیدوارم پاسخم به موقع و طبق زمانبندی الهی بوده باشد ،

      راهی که شما در حال طی کردن آن هستید من در کار و شراکت تجربه کرده ام ، خواهر عزیزم تاخیر در انجام آنچه طبعا و فطرتا و بر اساس هدایت درونی میبایست انجام بشه و به هر دلیل از جمله واکنش دیگران ، یا ترس از ناتوان بودن بعد از جدا شدن و ناتوان بودن از جواب دادن به قول معروف منطقی به حجمی وسیع از انتقادات جدا شدن رو به تاخیر می اندازیم تنها باعث فرسایش بیشتر روح و جسم و جانمان میشویم و نقطه تاسف بار این موضوع این است که در نهایت تمام کسانی که به خاطر آنها تحمل میکنیم و میفرساییم در آینده سر سوزنی از تبعات منفی و بلایی که بر سر ما و زندگیمان می آید را بر عهده نمیگیرند و جالب اینکه طلبکار تر هم میشوند ؛

      شکیلا جان خواهر خوبم ؛من در کم و کیف زندگی شما و دلایل نارضایتی شما نیستم و از راه دور نسخه قاطع برای شما نمتونم بپیچم شما در خلوت و به دور از تجسم و تصور و دخیل کردن دیگران در چرایی دلایلتان برای جدایی بیایید در همان خلوت به خودتان و دلایلتان رجوع کنید اگر حقیقتا راه شما و همسرتان جداست و قلبتان و اهدافتان دور از هم است و ترس و وابستگی و تحقیر جای عزت و احترام و عشق را گرفته است این اشتراک زندگی رو ترک‌ کنید و از خدای خودتون هدایت و یاری مداوم طلب کنید که قدم های شما رو یکی بعد از دیگری راهنمایی و هدایت کنه و از این بابت نطمن باش که قطعا خدا شما رو تنها نمیزاره. به شرط عدم معامله با شیطان و تصمیمات مبتنی بر ترس و انتقام و یاس و نا امیدی که همه ابزار های شیطانند و دوستی با پروردگارتون.

      در پناه خدای بی همتای مهربان باشید . ارادتمند : برادرتون رستمی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    رسول خانکی گفته:
    مدت عضویت: 1119 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم

    هود

    وَیَا قَوْمِ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مَالًا إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَمَا أَنَا بِطَارِدِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّهُم مُّلَاقُو رَبِّهِمْ وَلَٰکِنِّی أَرَاکُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ

    ﻭ ﺍﻱ ﻗﻮم ﻣﻦ ! ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ [ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﺑﻠﺎﻍ ﺭﺳﺎﻟﺘﻢ ] ﻫﻴﭻ ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ ﻧﻤﻰ ﺧﻮﺍﻫﻢ ; ﭘﺎﺩﺍﺷﻢ ﻓﻘﻂ ﺑﺮ ﻋﻬﺪﻩ ﺧﺪﺍﺳﺖ ، ﻭ ﻣﻦ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺩﻝ ﺷﻤﺎ ] ﻃﺮﺩ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ [ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻓﺮﻭﻣﺎﻳﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻴﺪ ] ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ ; ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻳﻨﺎﻥ ﺩﻳﺪﺍﺭﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ [ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻭ ﻣﻘﺎم ﻗﺮﺏ ] ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺧﻮﻳﺶ ﺍﻧﺪ . ﻭﻟﻲ ﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻢ ﻛﻪ ﺟﻬﺎﻟﺖ ﻣﻰ ﻭﺭﺯﻳﺪ .(٢٩)

    الهی به امید تو

    استاد عزیزم باز این را به خودم یادآوری میکنم

    و به خودم افتخار میکنم ‌که شاگرد استادی چون شما هستم و برای این به خودم میبالم

    و اینکه در این جمع نورانی و توحیدی دوستان حضور دارم

    که مایه برکت زندگی من هست .

    و تمام تلاشم را میکنم که با استفاده از این اموزشهای ناب و توحیدی و کامنتهای سراسر نور دوستان

    راهم را هموارتر کنم و یه مقدار از دیروزم بیشتر به سمت توحید عملی و باورهای توحیدی حرکت کنم .

    بعد از دیدن این فایل بی‌نظیر و خوندن کامنت دوستان عزیزم سید علی خوشدل،و خواهر بزرگوارم سعیده عزیز و حمید جانم

    نوری را در وجودم و در قلبم احساس کردم

    و این چند ساعتی را که بهمشاهده فایل و خوندن کامنتها صرف کردم را نعمت و برکتی از جانب پروردگارم میدونم و از دوستان عزیزم کمال تشکر و قدردانی را دارم.

    یاد مثالی از تجربه شخصی خودم افتادم

    من در محل کارم یه مسئولی داریم که

    برای اینکه برای همکارها یه برنامه روتین بزاره از تک تک ما مشورت گرفت.

    که از این به بعد به این شیوه کار کنیم.

    خلاصه همه پذیرفتند و بعد از حدود یک ماه انتقادها از ایشون شروع شد.

    ولی من با دید باز بهشون گفتم این بنده خدا خودش از ما مشورت گرفت ،به نظرم بی‌انصافی که مورد انتقاد واقع بشه

    خلاصه نتیجه این شد که هیچ کس هم جرات گفتگو کردن و نظر دادن به ایشون را نداشت که

    شرایط را به حالت قبل برگردونه.

    یه روز به صورت کاملا اتفاقی این بنده خدا و من و مسئول بالاتر از ایشون در یک جلسه ای بودیم.

    که من با کمال احترام اول از زحمات این مسئول تشکر و قدردانی کردم و به ایشون گفتم که دوستان و بنده با این شرایط کاری موافق نیستیم.

    و ایشون همون لحظه به من گفتند که ؛آقای خانکی کدومِشون اعتراض کردن

    به من بگین

    منم بهشون گفتم

    هیچ شخصی اعتراضی نداشته و همون لحظه ازشون تشکر کردم که به فکر راندمان کاری بهتر هستند و باور نمی‌کنید به قول استاد

    آب رو آتیش بود

    که به من فرمودند

    مشکلی نیست طبق روال قبلی کار می‌کنیم

    و طوری بود که یه افِر هم برای ما در نظر گرفتند

    الان در محل کارم این را کاملا متوجه شدم که به خاطر نعمت کنترل ذهنم به لطف الله

    توانایی خیلی خیلی بالایی را در خودم می‌بینم

    در گفتگو کردن با آدمها

    و در هر موضوعی طوری به مسئله نگاه کنم که احساس بهتری را تجربه کنم و همون لحظه خداوند را مشاهده میکنم که همه امورات را به دست میگیره و کل مسئله را برام حل میکنه از طریق انسان‌هایی که با اونها در تعامل هستم و کاملا ورق را برام برمیگردونه.

    مهم همون ایمانی هست (توجه و باوری ) که در وجودم من را به احساس بهتر میرسونه در موضوعات مختلف و باعث میشه من را هدایت کنه به انجام اعمالی

    که اگر انجامش بدم

    دیگه همه چیز به نفع من تموم میشه.

    الهی صد هزار مرتبه شکر برای هدایت شدن به این فایل ارزشمند.

    حق نگهدارتون باشه عزیزانم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  6. -
    سارا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1456 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خدایی که ولی و سرپرست منه

    خدایی که در مسیر کانون توجه و الگوهای ذهنم، عوامل بیرونی رو می چینه

    خدایی که خالق کیهان و کهکشان هاست و همه چی فقط مال اونه و به همه چی محیطه و این سیستم و مجموعه رو بی عیب و نقص مدیریت می کنه

    همیشه زنده است و هرگز نمی میره و هر گز خسته نمیشه و چرتش نمی گیره

    خدایی که هرگز دیر نمی کنه

    خدایی که بهترین وکیل منه، و من بر او توکل می کنم

    خدایا قلبم را به سوی تو باز می کنم

    نورت را بر قلبم و جسمم و لحظه های زندگیم جاری کن تا همواره در مسیر نور شدن باشم

    خدایا قطره علمم را به دریای علمت وصل کن و وارهانش از کج فهمی و هوا و هوس

    خدایا بر ایمان و علم و حکمت و بصیرتم بیفزای که تو بهترین افزانندگانی

    وَقُلْ رَبِّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلًا مُبَارَکًا وَأَنْتَ خَیْرُ الْمُنْزِلِینَ

    و بگو: پروردگارا! مرا در جایگاهی پرخیر و برکت فرود آور، که تو بهترین فرودآورندگانی.

    سلام سلااام به استاد عزیزم و خانم شایسته و همه ی بچه های این سایت

    نحوه مدیریت انتقادها:

    در این عصر به راحتی میشه مورد انتقاد قرار بگیری

    ایلان ماسک و تحولاتش در ابعاد مختلف:

    تا دلتون بخواد ازش انتقاد میشه

    نگاه ما به انتقادات چیه؟!

    اگر انتقاد مخرب میشه

    1. احتمالا خودم زیاد خودمو تخریب می کنم و خودمو دوست ندارم و همش سرزنش می کنم(گفت و گوهای درونی)

    2. خودم از دیگران انتقاد می کنم یا در کلام یا در گفت و گوهای ذهنم (ملا غلط گیر بقیه هستم)

    مثال انتقاد از استاد دانشگاه و معتاد در حال تزریق که استاد دانشگاه براش مهم نیست چون خودشو ارزشمند می دونه ولی معتاد از کوره در میره چون این انتقادی که در روز، یک میلیون بار به خودش میکنه

    مثل اینکه یکی بیاد به من بگه تو دزدی خنده ام میگیره و اهمیت نمیدم

    خب پس وقتی کسی انتقاد می کنه و من به هم میریزم یعنی دست گذاشته رو زخم من

    قدم اول: هدفش از این انتقاد چیه؟؟

    خیر خواهی/ تخریب

    بهش بگو بیشتر توضیح بده

    بعد خوب گوش کن

    محترمانه ازش تشکر کن حتی اگه هدفش تخریب باشه ، اینطوری خلع صلاحش کن

    ممکنه اطلاعات کافی نداره

    این انتقاد چه درسی توش داره؟؟

    به کدوم زخم من داره می خوره که من دردم میاد؟

    اگر انتقاد سازنده بود، براش پلن بریز تا بهبود بدی

    اگر مخربانه بود: ایگنور کن

    ازش تشکر کن

    و نیاز نیست خودتو اثبات کنی

    و تمرکز کن روی توانایی ها و ویژگی های مثبتت

    عوامل بیرونی در مسیر کانون توجه و الگوهای ذهنم چیده میشه

    عوامل بیرونی هیچ قدرتی ندارن

    این نگاه که یه عامل بیرونی باید تغییر کنه تا زندگیم تغییر کنه، مقصر اون عامل بیرونیه، هر چی بیرون تغییر کنه تو اوضاعت بدتر و بدتر میشه

    انسان باید با نتایجش صحبت کنه

    پس اگر انتقاد بی پایه بود اصلا براش انرژی نزار، وقت نزار بهش فکر نکن و نزار این صدا باعث بشه که به خودت و توانایی هات شک کنی و تردید کنی

    گاهی انتقاد درست نیست ولی بر پایه اطلاعات ناکافی و غلطه

    اونجا می تونی توضیح بدی

    کوتاه و مختصر و مفید

    انتقاد درسته و بهم میریزم:

    احتمالا این دیدگاه رو دارم که انتقاد از رفتارم، انتقاد به شخصیتمه و این برداشت رو دارم که من آدم نادرست و اشتباهی هستم و وصلش می کنم به ارزشمندی خودم

    2. کمال گرا هستم و انتظار دارم همه چی پرفکت باشه و هرگز نباید اشتباه کنم

    راهکار:

    1. بیام جداسازی کنم از شخصیتم

    2. با لنز اون به این قضیه نگاه کنم

    من کامل و بی تقص نیستم و دارم رو خودم کار می کنم و اشتباه جزئی از مسیر که بازخورد می گیری و درست می کنی

    وقتی ازم انتقاد میشه، خیلی خیلی با خودم مهربون باشم

    من بی نقص نیستم

    هیچ کس بی نقص نیست

    یادآوری توانایی هام

    با خودت خوب حرف بزن تا احساست منفی نشه

    تکنیک طلایی: نفس عمیق کشیدن در هر حالتی باعث میشه فرکانست رو ریگلاژ کنی و منفی نشه

    خدای عزیز و شیرین و دلبر و قدرتمندم، من به امنیت تو پناه آوردم

    خدایا فرکانس های ناهماهنگم رو پاک کن

    و نجاتم بده از حاصل و پاداش این فرکانس های ناهماهنگ و منفی

    من و ذریه ام رو از صابرین، صادقین، مسلمین، منفقین و مستغفرین و تصفیه شده هایت قرار بده

    به من و ذریه ام علم و حکمت و بصیرت روز افزون عنایت کن

    آمین

    خدایا به من و ذریه ام این عنایت رو بکن که حنیف باشیم و مسلم باشیم و هرگز شرک نورزیم

    آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1004 روز

    روزشمار تحول زندگی من روزاول

    سلام استاد عزیزم خیلی وقته کامنت ننوشتم، ازامروز یه تصمیم خیلی محکم گرفتم برای استارت مجدد، چهارروز دیگه ششصد روز ازورودم به دنیای زیبای سایت عباس منش میگذره خیلی دست اورد داشت پراز تغییر وتحول وعشق وشادی، اینو اینجا نوشتم تا رد پای حرفم اینجا بمونه من کمتر پیش میاد چیزی بگم وعمل نکنم مخصوصا بعد کارکردن روی خودم وبعد انجام تمرینات دوازده قدم، راجب این فایل باید بگم من به شدت ازانتقاد بیزار بودم وهستم وبی توجهی به انتقاد سخت ترین کار دنیابود برام امروز بهتر شدم چون وقتی روی اعتماد به نفس واحساس لیاقت خودم کار کردم واعراض کردم به ارامش رسیدم، به نظرم باید خیلی قوی باشی که بتونی اعراض کنی که با تمرین میتونم کم کم انجام بدم، انتقاد سازنده تونسته خیلی منو کمک کنه خدارو شکر برای این فایل تاثیر گذار و پراز اگاهی عاشقتم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2158 روز

    إنا علینا للهدی

    ما هدایت می‌شویم ؟

    کی و در چه زمانی ؟ وقتی باور کنیم که هدایت‌گری هست

    من هر چی ملک دارم همه را از دست می دهم چرا ؟

    علت ؟

    حالا می خواهم باورهایش را خدا برام بسازه

    چطوری

    از کجا

    من نمی دانم از کجا

    من نمی دانم چطوری

    همون جوری که من را هدایت کرد به این فایل

    الهی به امید تو

    استارت ……

    اولین باگ : من نگاهم به دست همه است بغیر از خدا و خود شرک حساب میشه

    ساختن باور : هر آنچه که دارم را تو به من دادی . بی نهایت سپاسگزارم

    ساختن باور : ایاک نعبد و ایاک نستعین تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می خواهم

    گوش به حرف دیگران و هر کسی ندادن از جمله افرادی که در مدار من نیستند

    یه گوش من در و یه گوشم دروازه

    یعنی هر چی گفتند اصلا مثل سیب زمینی انگار نه انگار و کار خودم را بکنم

    مخصوصا کسانی که قیافه آدم همه چی دون را می گیرند

    پس باز هم توحید و گوش به فرمان خداوند باشم .

    به ندای قلبم گوش کنم

    به هدایت ها گوش کنم

    یا عماد من لا عماد له

    خدا را شکر خدا را شکر اصلا اینیستا را از گوشیم حذف کردم چون واقعا ذهن را خیلی درگیرش می کرد و سوال مدامی که می پرسید : ببین فلانی داره چیکار می کنه و همیشه ی خدا این داشت دنبال جواب می گشت

    از وقتی چسبیدم به فایل های استاد. چسبیدم به خودم . به زندگیم

    خیلی اوضاع عالی شده و اوضاع عالی شده خدا را صد هزار مرتبه شکر

    ….‌

    وقتی قدرت را از آدمها گرفتم که این هم بر می گرده به ساختن باورهای خودمون خیلی تونستم رشد کنم

    دیگه تا 80درصد هیچ آدمی حرف هایش . انتقاداتش . نظر دادن هایش وووو

    برام همه نیست

    و وقتی هم می خواهند انتقاد کنند من می خندم

    خودشون می فهمند که کارشون بی فایده است

    یکی از باگ های ذهنی من انکار کردن خوشی ها و برکت ها زندگی برای دیگران بود

    که این صد البته تکامل می خواهد

    همیشه همه چی را از دیگران مخفی می کردم

    بعد اومدم موفقیت ها . خوشی ها وو برای دیگران بازگو کردم

    البته که حواسم نبود که دیگران آماده نیستند

    من برای تغییر باورهای خودم آماده هستم

    و چوب و لگد جهان را کم خوردم تا فهمیدم

    و باز هم خداوند دستم را گرفت

    که من نمی تونم

    من ناتوانم

    من وقتی روی خودم کار می کنم برای خودمه

    اونها اصلا نمی دونند

    یا اگر هم بدانند آماده نیستند

    الهی شکر الهی صد هزار مرتبه شکر

    بعضی افراد اصلا کارشون این هست که ببین تو از کجایت آوردی ؟ این ماشین این خونه ووو

    حالا باگی که خداوند به من گفت این بود که این خودت هستی که می خواهی ببینی دیگران از کجا به چه شکل چطوری این همه از همه نظر پیشرفت کرده اند

    نتیجه چی شد ؟

    اصلا دیگران دیگه نمی پرسند چون من دنبال نکردم

    در مواقعی هم ناخواسته و ناآگاهانه بود

    که خدا را شکر خود خدا برام حل و فصلش کرد

    همیشه باید خودمون را قویتر کنیم

    من نمی دونم من هیچی نمی دونم.

    هر آنچه که هستم و دارم از آن خداوند هست و تمام

    الهی شکر الهی شکر الهی شکر

    چرا باید به طرف که داره انتقاد می کنه تشکر کنم ؟

    چون اون داره به من کمک می کنه

    چون این داره جواب به درخواست من را به این شکل میده

    چون من از خدا خواستم تا کمکم کنه تا خودم را بهتر و واضح تر بشناسم

    و خداوند داره به این شکل از این طریق از این آدم من را درست می کنه

    من دارم به خودشناسی بیشتری می رسم

    الهی شکر الهی شکر الهی شکر

    من خدا را صد هزار مرتبه شکر دارم دوره کشف قوانین زندگی را با کمک الله مهربانم و دستان بی نظیرش کار می کنم

    دارم به صورت ریشه ای روی خودم کار می کنم

    یعنی هر کسی می خواهد به صورت ریشه ای و اساسی باگ ها را پیدا کنه باید دوره کشف قوانین زندگی استاد را داشته باشه و کار کنه

    و الان به این فایل هدایت شدم

    دوره کشف قوانین نه تنها دوره ای هست که من را به تمام خواسته هام می رسونه بلکه من را داره یه آدم دیگه می کنه یه آدمی که الکی هر کاری را نمی کنه

    سرسری از یه کاری رد نمیشه

    کمالگرایی را کم کم داره از خودش دور می کنه.

    منم منم ها !!!!…. چرا باید باشه

    خدایا دستم در دست تو من را ببر

    دستم را بگیر محکم و سفت تر

    محکم تر از اینی که داریش

    ادامه دارد .‌‌‌‌…..‌

    خودشناسی ادامه دارد….‌‌

    این مسیر برای همیشه است ……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    حسن زنگنه گفته:
    مدت عضویت: 1394 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان فرمانروایی زمین آسمان

    فقط فقط خداوند برای من کافی است

    استاد عزیزم سلام سلام سلام به خاله مریم عزیزم

    مدتی بود تو یک مسله که در خواستی داشتم هی میرفتم انجام نمی‌شد به دلایل مختلف هی کار پیچیده میشد خلاصه اتفاقی رخ میداد نمیشد

    بعد دیگه یاد گرفتم بجای اینکه برم بیرون دنبال این باشم که مقصر کی اون چرا اینکار کرد فعلانی چرا اینجوری گفت نه این ایراد تو خودم است حسن من ترمز دارم این چه ترمزی که من دارم من دارم زور میزنم تلاش میکنم اما نمیشه قشنگ به وضوح معلوم دیگه حسن وقتی کار این شکلی پیچ میخوره معلوم که من ایراد دارم

    بعد از خدا خواسته گفتم خدایا من میدونم تو میخوای به من نعمت بدی من میدونم تو همواره هوای من داری

    منم منم ایراد از من است تو کارت درست تو کارت درست ایراد از من است بهم بگو چیه کجای کارم ایراد داره چیه این داستان

    بعد بهم الهام شد برو تو سایت استاد هدایت به نشانه هارو بزن من هم بدون معطلی این کار انجام دادم

    فایل شیوه مدیرت انتقادات اومد بالا بعد زدم شروع کردم گوش دادن دقیق اول دوم هی ذهنم داشت نجوا میکرد میگفتم بابا این چیه من تو جای دیگه ایراد دارم الان چه ربطی داره به انتقادات

    بعد خداوند هی به من می‌گفت صبر کن صبر کن صبر کن

    هی نجوا می‌گفت نه بابا بزن بره این فایل می‌دونی چقدر گوش دادیم اصلا هیچ ربطی نداره

    از این ور خدا می‌گفت الخیر فی ماوقع الخیر فی ماوقع صبر کن صبر کن

    تو دقیقا 19 بود بعد بالای تصویر نوشته ای بود توجه به اون جلب شد

    بروزرسانی جدید، تمریناتی تخصصی به دوره اضافه شده است. این تمرینات در یک فرایند تکاملی، به دانشجو یاد می دهد تا درباره هر خواسته ای که با وجود تلاش به آن نرسیده است:

    اولاً: ترمزهای مخفی یا باورهای برعلیه آن خواسته را در ذهن خود بشناسد؛

    ثانیاً: با ابزار منطق،آن ترمزهای ذهنی را از ریشه حذف کند و به این شکل، طبق قانون، خواسته اش را دریافت کند؛

    نتیجه عمل به آگاهی ها و انجام  تمرینات این دوره، این است که:

    فرد از همان نقطه اول، در مسیر هم جهت با خواسته اش قرار می گیرد  و با ایده ها، راهکارها و فرصت هایی برخورد می کند که با آن خواسته هم فرکانس است و اجرای آنها نتیجه بخش است.

    در نتیجه آن خواسته به صورت طبیعی وارد زندگی اش می شود. ضمن اینکه از مسیر خلق خواسته، لذت می برد.

    این نوشته شد بود بعد که خواندم قلب شروع کرد به صحبت کردن

    که عزیز من تو خواسته ای که داری با باورهات هماهنگ نیست

    تو درست ذوق شوق انگیزه داری

    اما باور به فراوانی نداری

    تو به خدا ایمان نداری شرک داری تو توقع به دست آدمها که فعلان کار برات انجام بدهد اما به خدا ایمان نداری لفظی میگی اما باورت چیز دیگه است

    بعد از این ور خودت هی با زبان با رفتار داری مخالف اپن خواسته بیان می‌کنی عنوان می‌کنی خوب همین دیگه

    من می‌خوام بهت بدم اما تو خودت داری مانع از ورودش میشی

    بعد این از استاد یاد گرفتم که آقا جان اگر کاری سخت پیش میره یک جای کار ایراد داره میلنگ باید همه چیز به شکل آسان لذت بخش پیش بره اگر نمیشه سخت میشه با درد رنج مشقت میشه تو ایراد داری بگرد ببین چیه تو ایراد داری

    دیدم درست آقا جان من ایراد دارم من هستم که اول می‌خوام برم با زور تقلا زدن کار انجام بدم بعد نشد برم سراغ فعلانی بعد نشد برم سراغ اون یکی فعلانی بعد آخر سر هم هیچ کدام از این راه ها جواب نداد بیام برم پیش خدا التماس کردن خدایا کمک کن خدایا کمک کن

    چقدر خدا تو قرآن این میگه هر خیری است از ماست هر شری هم است از خودتان است

    چقدر استاد میگه آقا جان خدا خدا خدا خدا

    بعد تو دوباره به شکل شیوه قبلی خودت حرکت می‌کنی بسه دیگه تغییر بده خودت چقدر میخوای تو هر کاری دهنت آسفالت بشه کلی سختی بدبختی تا یک کار برات پیش بره بعد فعلانی نگاه می‌کنی ای بابا این چرا آنقدر همه کارش راحت پیش میره چطور که استاد تمام عالم آدم عاشق این هستند براش کار انجام بدهند اما من همیشه شرایط سخت پیش می‌ره یا نمیر یا اگر هم می‌ره با کلی زمان کلی انرژی خوب تغییر بده عزیزم

    این هدایت این پاشنه آشیل های که به من گفت شد من هدایت شدم

    اصلا درهای از نعمت درهای از رحمت برای من باز شد اصلا افرادی زنگ میزند آقای زنگنه فعلان کالا میخواستی ما داریم فعلان مواد میخواستی ما داریم گفتم شما ما فعلان شرکت هستیم آقای x زنگ زد گفت شما این مواد میخواستی اصلا فقط میشنم میگم خدای من تو آنقدر ساده من هدایت میکردی من لقمه هزار بار دور سر می چرخندم تا بخورش الله اکبر از این نظام قوانین که آنقدر راحت بود آنقدر ساده بود خدایا چجوری من این همه نعمت تو شکر بجا بیارم خدایا بینهایت ازت سپاسگزارم

    و بینهایت سپاسگزارم یک استادی به من معرفی کردی هدایت کردی آنقدر عالی آنقدر خوب آنقدر قشنگ قوانین داره درس میده به من

    دیشب داشتم سپاگزاری میکردم از خدا یاد یک چیزی افتادم اوایل آشنای من با استاد که تو سایت وارد شده بودم خوب دنبال پیشرفت مالی بودم میخواستم از نظر مالی تغییر کنه و زندگی البته این همه بگم اصلا قابل قیاس نیست با روزی که آشنا شدم با استاد از همه لحاظ روابط شخصیت میزان درآمد دستاورد همه لحاظ بگی زندگی من تغییر کردم

    بعد فایلهای که در مورد خدا بود گوش میدادم اما به فایل های قرآنی می‌رسیدم رد میکردم میرفت که گوش نکنم میگفتم استاد چی میگه من دنبال پیشرفت مالی هستم مگه کلاس قرآن داره درس قرآنی میده چی استاد درباره قرآن صحبت می‌کنه

    و یک نگاه تعصبی به شدت دین زد داشتم که طر خوش با هم مبسوزندم اما ایمان به خدا سر جاش بود اون هم بخاطر این مه کتاب های تاریخی می‌خوندم چگونه گذشتگان خدا یکتا ایمان داشتن من هم به همان شکل باور داشتم اما از قرآن یا هر پیغمبر امام هر فرد دیگه گریزون بودم اما به خاطر تضاد های مه بر می‌خوردم و فایلهای که از استاد گوش میدادم رفت رفت رفتم سراغ قرآن اما دیگه نه به عنوان نگاه تعصبی دیدم وقتی نگاه میکردم فقط هم فارسی می‌خوندم چون عربی صفر بلد نیستم اصلا اما همین ترجمه ها همه گفت های استاد نگاه میکردم قلب آرام تر میشد هی گوش میدادم میرفتم سراغ قرآن دیدم بابا این قرآن همه همه اش داره راهکار میده همه اش درباره این که من به شما نعمت میدهیم ما شما هدایت میکنم من شما را هدایت میکنم و جوری شد که الان خیلی ها باورشون نمیشه که من دارم قرآن دنبال میکنم میخونم بهم میگن تو چرا اینجوری شدی آنقدر تغییر کردی من گفتم من دنبال ثروت رفتم دنبال چندغاز رفتم اما یک چیزی پیدا کردم که نه تنها بهم ثروت میدهد به هر میزانی به هر چقدر بخوام بعد بهم آرامش بهم لذت بهم زندگی سراسر از خوشبختی سراسر از سلامتی تو کارم تو روابط هر آنچه که می‌بینید تغییر کرد بخاطر اون که دارم و چقدر خوشحالم

    و بینهایت خدارو شکر میکنم که من پیداش کردم من اون پیدا کردم یک استادی دارم اصلا ببین این حرف میزنه تو کیف می‌کنی حال می‌کنی منی که صبح تاشب دنبال اخبار درگیری کی بیاد تو زندگی مارو تغییر بده نمی‌دونم فعلانی این آدم وطن پرستی از این چرندیات که تو ذهنم بود ناراحتی معده نمی‌دونم خیلی مشکلات دیگه تو زندگی الان تمام توجه من روی این که هی خودم بهتر کنم هی زندگی خودم بهتر کنم

    خدایا شکرت خدایا شکرت سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم

    استاد عزیزم بینهایت ازت ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    اکبر محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1265 روز

    سلام عرض ادب خدمت استاد عزیز

    من یه چند وقتی بود که واقعا دنبال این موضوع بودم که چرا از من هر از چند گاهی انتقاد می‌کنند وخیلی نمیشه گفت همشون سازنده باشه برام اما با این فایل بسیار با ارزش فهمیدم کمال گرایی و چسباندن انتقاد به شخصیت هستش که منو منقلب میکنه که بحث کنم یا بعضی اوقات تمرکزم رو از دست بدم و نتونم ذهنم رو کنترل کنم و شروع میکنم به تخریب یا تمرکز روی نکات منفی طرفی که از من انتقاد کرده

    و خودم میدونستم کارم خیلی اشتباهه اما واقعا قبل این فایل نمیدونستم چجوری کنترلش کنم

    واقعا انقدر فوق العاده موضوعات رو پیدا میکنید و راه حل براش بیان میکنید سپاسگزارم

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: