آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 1 - صفحه 69
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2015/11/عکس-فایل-1.jpg
400
510
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2015-11-26 21:06:122020-08-28 10:15:06آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
یا رب
به نام آفریننده قلب ها
به نام آفریننده زیبایی ها
سلام خدمت استاد عباس منش و بانو شایسته عزیز
خدا جونم شکرت که هر لحظه احساس میکنم داری قلب و روحم را آرام می کنی از تنش های اطراف و بهم میگی همه چی درست میشه ، همه چی عالیه
خدایا شکرت
هر چقدر بگم شکرت باز هم به اطراف که نگاه می کنم احساس می کنم لحظه به لحظه شکر گزاری
باز هم کمه
هر دم که نفس می کشم نیاز به شکر گزاری هست
خدا جونم
بهم توانایی شکرگزاری عطا بفرما
الهی آمین با رب العالمین
چقدر این فایل به ظاهر کوتاه نیاز به فکر و تأمل عمیق داره به صورتی که باید با دل و قلب و جان و روح حسش کنی خدایا شکرت
خدایا مرا در راه درست و راهی که هر لحظه و هر دم که نفس می کشم به خودت نزدیکتر شوم .چون هر چه تو را ای خدای خوبم بیشتر احساس می کنم آرامش درونی ام بیشتر می شود . الهی شکر
در حال حاضر در شرایطی هستم که واقعا احساس می کنم و درک می کنم که خداوند ( خالقم ) به من آرامشی درونی عطا کرده است .
خدایا شکرت
خدا جونم ممنونم
خدایا عاشقانه سلامتی جسمی و روحی، دلخوشی ،
فراوانی ثروت ، عزت نفس ، شرایط عالی را احساس می کنم . خدایا شکرت
الحمدالله رب العالمین
خدا جونم عاشقانه دوستت دارم و عاشقانه می پرستمت .
رد پای من در روز سی و سوم از روز شمار تحول زندگی من
الحمدالله رب العالمین
اللهم عجل الولیک الفرج
به نام خدای آرام بخش دلها
سلام خدمت استاد عزیزم مریم جان نازنین و دوستان خوبم
امروز 33مین سفرنامه منه
خداراسپاسگزارم بابت این که من الان اینجا تو این مدار هستم و دارم کمنت مینویسم
و این که امروز من واقعآ بایذ این فایل را میدیدمش
خدایاشکرت چون ما نیاز داریم همیشه با اصل مون وصل باشیم و این بهترین حالت زندگی هر کدام ما هست
وقتی ما با اصلی خود وصل هستیم آن موقع انگار تمام آرامش جهان را دارم
خداجانم سپاسگزارتم که من بی نهایت آرامش دارم
خداجانم سپاسگزارتم که من درحدی که روی خودم کار کردم با اصلی خود با خدای خود وصل شدم
خداجانم سپاسگزارتم که من در مداری آرامش در پرتو آگاهی قرار دارم
خداجانم سپاسگزارتم دوستت دارم وعاشقتم
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم
سلام خدا جونم سپاسگزارم
سلام استاد عزیزم ومریم جان عزیزم
سلام بر تمام عالم برتمام دوستان ارزشمندم
سلام به قلب پاک سلام به نفس پاک و خلوص نیت
سلام به تمام موجودات دنیا
ما همچون دریایی بزرگ و بی نهایت هستیم که هر کداممان قطره ای از این دریا هستیم باهم در هم در یک زمین و یک آسمان و یک قلب خدایا شکرت
که ما همه یکی هستیم با یک دین
دین خدا تسلیم شدن در برابر تنها فرمانروای کل کیهان
مکان و زمان وسکوت و آرامش و کلام ما خود خداست
ممنوع کنیم یک سری دیده ها وشنیده ها
سکوت کنیم و گوش فرا دهیم به کلام حق
به کلامش که در قلب ما جاری است
به کلامش در قرآن که واضح بر ما گفته شده
برای خودم و تمام اطرافم ارزش قائل باشم
چون ما همه یکی هستیم
همه ما پاره ای از هم هستیم
پاره ای از خدا هستیم
عشق بی قید و شرط هستیم وخداوند در درون همه ما جاری است
ما باهم یکی هستیم
هیچ اهمیتی ندارد که ماها کجا هستیم
با قلبی صاف و آزاد و نامحدود در سکوت و بدون قیل و قال تفاوت ها را کنار بگذارم ما با هم یکی هستیم
هر کسی هر جوری که هست لازمه جهان است
جهان به همه جور انسان و موجودات زنده نیاز داره
در درون تمام موجودات خداوندجاری است
پس من امروز یاد گرفتم که با خدا یکی باشم با تمام انسانها هر کدام قطره ای از دریا هستیم
هم خودم وهم دیگران را باعشق دوست بدارم
امروز که خانواده همسرم مهمان داشتند
دوست داشتم تنها باشم و در میان افراد با همه هیاهوهای اطراف دور باشم نشنوم چیزهایی که لازمه نیست و نبینم آنچه که برای رشدم بی جان و حرکت است
ولی خداوند عالم مرا به این فایل آگاهی دهنده هدایت کرد که روز 33 ام از سفرنامه ام است
اول هیچی ازش متوجه نشدم دوباره هدایت شدم به متن پایین فایل انگار تمام جهان برام روشن شد وقتی متن رو خوندم اشکم جاری شد انگار خدا خودش دستم رو گرفت و متن رو برام خوند چنان آرامشی گرفتم و به الهیت درون تمام موجودات زنده اطرافم و خودم دورود فرستادم و چنان آرامشی وجودم را گرفت که اصلا برام واجب و لازم بود
خدایا شکرت
وقتی ظهر رفتم طبقه پایین و با جمله های که تا سه روز تکرار کنم و به همه چیز و همه کس گفتم آنها پاره ای از من هستند ماهمه پاره ای وجود پاک خداوند هستیم و با ارامش و بدور از استرس و نگرانی وارد جمع شدم و از همان لحظه ابتدا من با روی خوش افراد مواجه شدم تا الان که دوباره به خانه خودم برگشتم خدایا شکرت
اصلا بخواست خدا نمیشنوم و نمیبینم آنچه که شایسته من نیست
خدایا شکرت که امروزم را خودت در دستان قدرتمند ت گرفتی و هر لحظه مرا ارزشمند و گرانبها تر بر گذشته خودم کردی خدایا شکرت
من فراتر از جسمم هستم من آگاهی خدا هستم فقط باید خودم را با خدا هماهنگ کنم
تمام کهکشان ها تمام عالمیان پاره ای از خداوند متعال هستیم جایگاه همه ما یکی است مااز خداییم و به خدا باز میگردیم
تمرینم تا سه روز و همیشگی با برخورد به هر موجودی بگم او پاره ای از من است پاره ای از خداست ما با هم یکی هستیم و عشق بی قید و شرط را دریافت کنم
خدایا شکرت چقدر این فایل 4دقیقه ای امروزم را ساخت خدایا بینهایت سپاسگزارم
هرروز خداوند. مرا به بهترینها ی جهانش هدایت و حمایت میکند
خدایا شکرت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین موقعیت قرار دارم
خدایا شکرت برای تمام وجودم که با نور جهان یکی شده
خدایا شکرت من نور جهانم خداوندعالم در من جاری است
خدایا همه کاره تویی
ذهنم را به یاری ام بیار
ذهن هم داره تلاش های خودش رو میکنه قرآن میگه نجواهای شیطان همیشه هست
خدایا
وقتی شیطان در روبروی تو ایستاد و ازت فرصت گرفت تا قیامت که بر بندگان تو قالب شود و تو بزرگی خودت را دیدی از بخشندگی و وجودت در درون هر کدام از انسانها قرار دادی و از روح خودت بر ما دمیدی
تو و من وما ها یکی بودیم تو جایگاه قوی تری در انسانها داشتی
جایگاه تو قلب ماست که سرشار از آرامش و آگاهی الهی است و شیطان ازت فرصت گرفت تا در ذهن ها باشد که از طریق راهی که بندگان فراموش کارند فریب دهد و گمراه کننده و ترس و نگرانی را در بندگانت بزرگ جلوه دهد .
ولی تو جای حق نشسته ای و خودت هدایت میکنی هدایت شدگان را و آنکس که از گمراهان باشد سخت برخودش ظلم کرده
خدایا شکرت که من با قوانین آشنا و آگاه شده ام و هر لحظه تو هدایت گرم هستی و اگر ذهنم بخواد اذیت و سرپیچی از قلبم کند میفهمم که یه جای کار ایراد داره زدم جاده خاکی سریع قطب نمای درونم روشن میشود و شروع میکند به چشمک زدن و مسیر درست را بهم میگوید و همین که من را آرام و آسوده خاطر و در احساس آرامش قرار میدهد یعنی راهم درسته راه هدایت الله را ادامه میدهم مسیری که پر اززیبایی و خیر و برکت ورزق الهی و سرسبز ی و شادی و لذت است حرکت میکنم و سوت زنان با قدرت الهی از درونم ادامه میدهم خودش مرا به بهترین مسیر های زیبا هدایت میکند
خدایا شکرت که فقط برای امروز میخواهم عالی و دراحساس خوب باشم.
من ارزشمند م دیگران هم ارزشمند هستند در درون همگی ما خدا جاری است
منم که باوجه مثبت افراد هماهنگ هستم خدایا شکرت
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
بنام خدایی که یادش آرامش دلهاست
سلام به همه عزیزان
روز 33 ام سفر شگفت انگیزم:
اون لحظه ای که به خدا وصل میشم رو دوست دارم ، دوست دارم اونقدر قوی و قدرتمند بشم که بتونم هر لحظه که اراده میکنم به خدا وصل بشم ، به این منبع قدرتمند به تنها رب عالمیان ، اون لحظات انقدر برام شیرین و دلچسبه که برای تجربه ی دوباره اش تموم تلاشم رو میکنم خیلی سخته! اصلا راحت نیست! چون شیطانی تو ذهنمون داریم که تو هر زمینه ای سعی در مقاومت و مقابله با ما رو داره و میخواد مارو منحرف کنه اما اون لحظه ای که من و قلبم بر ذهنم پیروز میشیم و من به آرامش میرسم ، به یه آرامشی که جنسش فرق میکنه خیلی خالصه به یه خیال راحتی که هرچی نگرانی و ترس و ناامیدی رو میزنه از ریشه قطع میکنه ، وای خدای من اون لحظه با هیچ کلمه ای قابل توصیف نیست ، واقعا برام مثل معجزه میمونه .
در همین لحظه ای که دارم این کامنت رو مینویسم چند روزیه که برای آرامشم دارم با تموم وجودم تلاش میکنم، تلاش میکنم که این ذهن نجواگر رو ساکت کنم خیلی در تلاشم خیلیییی میدونم که پیروز میشم ولی دوست دارم زودتر این پیروزی رو بدست بیارم ، مدام دارم با ایمان با باور به قدرتمند بودن خدا هی با خودم صحبت میکنم هی برای خودم باورهای قدرتمند رو تکرار میکنم هی فایل گوش میدم ، و این کارها این آگاهی ها رو این کنترل کردن ها که به سمت منفی ها نرم ، همش رو از شما دارم استاد از شما که کلام خدا شدین برای ما
استاد شما الگوی من هستین و واقعا خداروشکر میکنم که منو با شما آشنا کرد لحظه ها رو میشمارم برای اون روزی که دارم الان ، (برای اینکه به ذهنم بفهمونم که شدنیه میجنگم) ، بیام و بنویسم با اشک شوق بنویسم که شد استاد شدددد و اون روز یکی از قشنگترین روزهای زندگیم خواهد بود ایمان دارم.
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم خودت منو هدایت کن به سمت بهترینها خودت آرامش بشو در قلب و روح من ، الهی آمین
در پناه خدا باشید:)
به نام ربّ
سلام با بینهایت عشق
33. امروز دومین باره میام رد پای روز شمار تحول زندگیم از روز سی و سه رو مینویسم
اومدم قدرت خدا رو برای شما هم بنویسم که باز هم بهم نشون داد
هر لحظه داره نشونم میده
تا باورم بهش تقویت بشه و کمکم میکنه
من هر روز صبح که بیدار میشم میگم خدایا امروز روز شگفتانه ترین های من هست که تو بهم عطا میکنی
غروب که بعد نوشتن درمورد نهج البلاغه و رد پای این روزم نوشتم و اینکه گفتم چیکار کنم نقاشیمو خراب کردم ؟
عجیب
عجیب رو برای این نوشتم که به حرف خودم که گفتم خراب شد نوشتم الان درک کردم خدا میخواست با خراب نشون دادن از نظر من بهم بگه حرفاشو
من بعد نوشتن رد پام خواستم دوباره زمینه نقاشیمو مثل قبل که مشکی بود رنگش کنم و آسمون آبی دوباره مشکی بشه چون کل آسمونو رنگ سبز برگ درخت شده بود و من به نظرم خراب کرده بودم نقاشیمو
بعد نشون مادر و خواهرم دادم گفتن عالی شد خیلی بهتر از زمینه مشکی شده
بعد من اومدم دوباره بهش شاخه اضافه کردم و وقتی تموم شد عکسشو گرفتم و داشتم نگاه میکردم یهویی دوتا قلب به چشمم خورد که با شاخه و تنه درخت بوجود اومده بود
یهویی به طرح اصلیم که با خط و خطوط انگشتام رسم کرده بودم نگاه کردم دیدم وای دقیقا دو تا قلب داره و یکیشو قبلا خواهرم وقتی تابلو رو نشونش دادم دیده بود
وقتی دیدم گفتم تشکر خدا جونم این همه رنگ کردم خراب کردم دوباره رنگ کردم تا به این برسم به طرح اصلی خود ایده تو که بهم گفتی
بعد آبجیم اومد دید گفت طرح حیوانات که قبلا کشیدی خیلی خاص تر از این بود طیبه
گفتم اینم خاصه ولی چون من نقاشیمو خوب تمرین نکردم و خودآموز یاد گرفتم الان خدا با این طرحش حتما بهم میگه که از این به بعد طرحایی که میده سخت تر میشه و خاص تر ، پس تلاشمم باید بیشتر کنم برای یاد گیری نقاشی
و من سپاسگزارشم که بهم کمک میکنه وقتی میگم خدا خودت رنگش کن واقعا حواسم میره به گوش دادن به فایلای صوتی استاد یا صدای ضبط شده خودم و یهویی که تموم میشه میبینم خدا چقدر قشنگ نقاشیامو چیده
و من باز هم میدونم این نقاشیمم مثل قبلی بینظیر و فوق العاده میشه
خدایا شکرت
و دوباره قدرتشو نشونم داد که قدرتمند ترین خالق هست و صاحب اختیار من که همه کار برام انجام میده نقاشیمو کمک میکنه ،به باورای خوب و قدرتمند ساختنکمک میکنه ،عشق هر لحظه دارم و سلامتی دارم ثروت دارم خدایا بینظیره همه چی فوق العادست
خدایا سپاسگزارم ازت
برای همه دوستان و استاد و خانم شایسته عزیز بی نهایت عشق ، بینهایت ثروت و بینهایت سلامتی و آرامش و شادی و بهترین ها از خدا براتون میخوام
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق
33. روز سی و سوم از روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا
خدا با این کاراش عجیب آرومم میکنه با نشون دادن قدرتش
چند روزی بود ته دلم میگفتم یعنی کی میشه نهج البلاغه رو بخونم
و ببینم نامه 31 امام علی رو
خونمون یه نهج البلاغه داشتیم ،از وقتی سال 94 مهاجرت کردیم برای زندگی کردن اومدیم تهران
از اون موقع یه کارتن کتاب اشتباهی رفته بود انبار و من نرفته بودم بردارمشون
تو این سالا بارها دنبال نهج البلاغه میگشتم که بخونمش ولی نرفتم از بیرون بگیرم کتابشو
الان که آگاه شدم میدونم که اونموقع در مداری نبودم که بخونم نهج البلاغه رو
امروز خواهرم اومد خونمون و مادرم گفت از انباری وسیله بیارین منم گفتم بریم ببینیم چی دارم اگه نمیخواستم اونارو هم بدم برن که انباری رو خالی کنم مثل اتاقم
از وقتی قانون خلا رو فهمیدم و نگه نداشتن وسیله هایی که استفاده نمیشن، چند ماه پیش همه رو دادم به کسانی که لازمش داشتن و میتونستن استفاده کنن
بعد ما رفتیم انبار من چند تا کارتن برداشتم دیدم یکی سنگینه بازش کردم دیدم یه عالمه کتاب
گفتم وای کاش نهج البلاغه اینجا بود
بعد که آخرای کارتن و نگاه کردم دیدم اونجاست
برداشتم آوردم خونه و بعد چون من دیشب نقاشیمو خراب کرده بودم واقعا نمیدونستم چطوری رنگش کنم یه تابلو رو ده روزه شروع کردم و هنوز نتونستم تکمیلش کنم ،چون خود آموز پیش رفتم نقاشی رو
یه سری چیزارو بلد نیستم و همیشه از یوتیوب به فیلمای نقاشای خارجی نگاه میکردم مثلا چجوری چمن میکشن ،یا ابر کشیدن و بال پرنده و چیزای دیگه
بعد من اون تابلویی که با انگشتای دستم خط و خطوطشو کشیدم و تو یه تابلوی دیگه هر چی از اون خطا دیدم گذاشتم یکی یکی کنار هم و یه تابلو شد ولی جای خالی زیاد داشت و یه درخت وسط داشت
من چندین بار رنگش کردم دیدم درست نمیشه دیشب تصمیم گرفتم آسمونشو آبی رنگ کنم و بزگ بکشم برای درختش
امروز صبح که بیدار شدم شروع به کار کردم تا یک ساعت پیش که باز مجدد خرابش کردم
هر بار میگفتم باشه اشکالی نداره دارم تجربه کسب میکنم و یاد میگیرم ،دارم پیشرفت میکنم یه قدم به بهترین نقاش نسبت به دیروزم دارم تبدیل میشم
بعد در همین حین باز از خدا سوال میکردم خدایا چیکار کنم بعد برگای درختو کشیدم دیدم باز انگار خراب شد اومدم نشستم و نهج البلاغه رو برداشتم
یه لحظه گفتم خدایا چی باید یاد بگیرم راهنماییم کن چیکار کنم نقاشی رو واقعا هیچی بلد نیستم ولی تو کمکم کن یاد بگیرم تو نقاشیمو تکمیل کن
اینم ته دام گفتم که کلی بهم بگو درمورد چیزای دیگه خواسته های دیگه ام هم بگو
بعد شانسی یه صفحه رو باز کردم
صفحه 520
نوشته بود مراحل خودسازی
اخلاق اجتماعی
و شتاب در تربیت فرزند
این سه تا مورد تو صفحه ای بود که برام باز شد شروع کردم به خوندن
نوشته بود پسرم ! همانا تو را به ترس خدا سفارش میکنم ،که پیوسته در فرمان او باشی و دلت را با یاد خدا زنده کنی و به ریسمان او چنگ زنی چه وسیله ای مطمئن تر از رابطه تو باخدا ست؟ اگر سر رشته آن را در دست گیری
و در ادامه نوشته بود
در دیار و آثار ویران رفتگان گردش کن و بیندیش که آنها چه کردند ؟
از کجا کوچ کرده و در کجا فرود آمدند ؟
از جمع دوستان جدا شده و به دیار غربت سفر کردند ، گویا زمانی نمیگذرد که تو هم یکی از آنانی !
در مورد اخلاق اجتماعی که خوندم نوشته بود
به نیکی امر کن و خود نیکوکار باش ، و با دست و زبان بدیها را انکار کن
اینجا که رسیدم یادم افتاد امروز من یه کاری کردم که درست نبود بگم به یکی از نزدیکانم باید مادرش میگفت بهش تا اصلاح کنه نه من
سعیمو میکنم دیگه تکرار نشه
در دعا با اخلاص پروردگارت را بخوان ، که بخشیدن و محروم کردن به دست اوست ، و فراوان از خدا درخواست خیر و نیکی داشته باش
اینو خوندم یاد خواسته ام و خواسته هام از خدا افتادم که نقاشیم الان خراب شد چجوری رنگش کنم اینو بهم نشونه داده بودی از اون عکس درخت و اسم درختش هم از قرآن بهم گفتی که شجره طیبه ،درخت پاکیزه باشه
این الان خراب شد چجوری رنگش کنم خدا ؟واقعا بلد نیستم تو که نقاش ترینی و این جهان هستی رو با همه راه و روشای خاص و نابت طراحی و نقاشی کردی یادم بده
وقتی داشتم اینا رو میگفتم ،میگفتم میدونم باید تلاش کنم هرچقدر رنگ کنم رنگ میکنم تا بالاخره یه تابلوی خاص بشه و بفرستمش به نمایشگاه
بعد که داشتم میخوندم میگفتم برم نامه 31 امام علی رو ببینم کجاست که از استاد عباسمنش شنیده بودم فایلشو که توضیح میداد
بعد رفتم تو فهرست مطالبش دیدم نوشته نامه 31 صفحه 519
وای من اینو دیدم گفتم خدا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
قدرت یعنی این
قدرتتو چقدر داری درست جایی نشونم میدی که اولین بار کتاب نهج البلاغه رو باز کردم بخونم
این یه نشونه و شگفتانه بزرگ خدا برای من هست برای کل زندگیم که یاد بگیرم رهاتر باشم
منی که در خیالم بود میگفتم نهج البلاغه رو باز کردم اول برم سراغ نامه 31 نگو داشتم صفحه دوم نامه 31 رو میخوندم
اینو دیدم متحیر شدم از این همه بزرگی و عظمت
یاد اون روزی افتادم که به فایل استاد عباسمنش در مورد رسالت من گوش میدادم و اونجا گفتن که هرچی از قبل داشتی بریز بیرون از فکرت
و قرآن رو باز کن و بخون و از خدا هدایت بخواه
من اون روز که قرآن و خواستم باز کنم گفتم خدایا آیه ای نشونم بده که از هدایت باشه و همینطور شد
و الان که من بار ها میخواستم نهج البلاغه رو شروع کنم به خوندن و از خدا میپرسیدم خدایا کی وقتش میرسه من بخونمش
و سعی کنم عمل کنم به حرفای امام علی
امروز وقتش فرا رسید و دقیقا وقتی از خدا خواستم کمکم کنه و اینکه درمورد نقاشیم یا یه موضوع دیگه که مد نظرم بود چیکار کنم
و صفحه 520 باز شد و نگو داشتم نامه 31 امام علی رو میخوندم و خبر نداشتم تا اینکه آگاهانه رفتم دیدم بله خود نامه 31 رو دارم میخونم
و فقط یه چیز میتونم بگم
قدرت خدا
نیروی هدایتگری که از یه کتاب 745 صفحه ای درست نامه 31 رو برام باز کرد که من همیشه بهش فکر میکردم که اولین کاری که نهج البلاغه رو برمیدارم بخونم اینه که اول نامه 31 رو بخونم بعد از اول شروع کنم
و من اون خواسته ام یادم رفته بود و یه وقتایی که بهش فکر میکردم همینجوری گذرا رد میشدم میگفتم هر موقع مثل قرآن خوندم وقتش برسه میخونمش و سپاسگزاری میکردم از خدا و وقتی از خدا خواستم کمکم کنه و باز کردم دقیقا همون نامه 31 بود
الان که دارم مینویسم گریم گرفت
مثل برق یادآوری شد برام که :
طیبه تو از خدا همه چی که خواستی و نوشتی بهش میرسی ، مثل الان که خواستی کتاب نهج البلاغه رو باز کنی گذرا دو تا خواسته ات از دلت گذشت
و خیلی خواسته های دیگه ات
ببین گفته بودی و خواسته بودی که اولین کاری که میکنی نامه 31 رو بخونی
و رها بودی و نچسبیده بودی به خواسته ات و وقتی کتاب رو به دست گرفتی باز هم رها بودی و نخواستی که اول بگردی دنبال نامه 31
درسته وقتی از انباری آوردم باز تو دلم گفتم یادم باشه نامه 31 رو بخونم ولی باز نکردم آوردم گذاشتمش اتاقم تا بعد نقاشی نگاه کنم
رها بودن یعنی این هر چقدر داره میگذره خدا بیشتر یادم میده که چجوریه رها بودن رو یاد بگیرم
یاد حرف استاد افتادم که تو یکی از فایلا میگفت تو مصاحبه از استاد که گفت هر چقدر به خواسته هام رسیدم رهاتر شدم
چند ماه پیش من هی میخواستم یاد بگیرم رهایی یعنی چی اصلا ولی خدا جوری داره با نشونه هاش یادم میده که ذره ذره دارم این تکامل و با لذت طی میکنم
یعنی اینکه خدا چگونگی رو ببین چقدر خوب برات انجام داد ، ببین چقدر خوب برات چید تا تو وقتی انگشتتو بردی سمت صفحه ای تا بازش کنی تو رو جوری هدایت کرد تا صفحه نامه 31 رو باز کنی
این دقیقا برای همه خواسته هات ،هرچیزی که از خدا خواستی صدق میکنه و بدون که بهشون میرسی و خیلی راحت مثل همین الان خیلی ساده و بدون هیچ گونه چسبیدن به خواسته ای بهش میرسی
چقدر من این نشونه خدا رو برای همه کارام تو زندگیم همه خواسته هام تو زندگیم دوست داشتم
وای که چقدر کیف داره که خدا بهم فهموند که طیبه همون صفحه که خوندی نوشته که در دعا با اخلاص پروردگارت را بخوان …
یاد سوره حمد افتادم
که تو یکی از تفاسیر ،سوره حمد رو ، چند ماه پیش رفتم بخونم که تو خونمون داشتیم
نوشته بود هنگامی که بنده میگوید : بسم الله الرحمن الرحیم
خدا میفرماید :
بنده ام به نام من آغاز کرد و برمن است که کارهای او را به آخر برسانم و در همه حال او را پر برکت کنم
و در آخر نوشته بود
که آخر سوره بود
خداوند میگوید :
این خواسته بنده ام بر آورده است ، و او هرچه میخواهد از من بخواهد که من اجابت خواهم کرد ، آنچه امید دارد به او میبخشم و از آنچه بیم دارد ایمنش می سازم
من اون روزی که تفسیر رو میخوندم بارها اشک میریختم و میگفتم ببین چقدر خدا خوبه همه چی بهمون میده در صورتی که امید داشته باشیم و ازش میخواستم یادم بده چجوری امیدمو بهش تقویت کنم و تسلیم و رهابودنو یاد بگیرم و خواسته هام با اخلاص باشه ؟
ولی درست قوانین و درک نکرده بودم یه سری ترسایی داشتم درمورد خواسته هام از خدا
الان که یاد اون روز میفتم میبینم چقدر به نسبت اون روز که یه سری ترس داشتم و بیقراری میکردم درمورد خواسته هام ،دیگه اون ترسارو ندارم
و به خدا سپردمشون خواسته هامو
و چقدر امروز برای من پر معنی بود این نشونه خدا
که دلمو آروم تر کرد که راحت و آسوده باش من چگونگی رو مثل الان خیلی خوب بلدم
تو فقط سعی و تلاشتو ادامه بده و حتی رنگ کردن نقاشیت رو هم بسپر به خودم آخرش ناب ترین میشه
عشق رو بسپر به خودم ،سلامتی رو بسپر به خودم ، آرامش و شادی رو ثروت رو همه چیزو بسپر به خودم که قشنگ برات یکی یکی میچینمشون
چقدر من آرومم خدایا شکرت میکنم سپاسگزارم ازت که این گنج نهج البلاغه رو بهم هدیه دادی
به همراه قرآن
تلاشم رو میکنم هم بخونمشون هم عمل کنم به آگاهیاشون از این بعد بعد
خدایا شکرت
و در اینجا که خانم شایسته نوشتن :
برای درک خودت و درک حضورت در اینجا و در این لحظه که، این جملات را میخوانی و میتوانی برکات وصل شدن به این نیرو را به یاد بیاوری و بشماری.
نیروی خیال، ذات راستین ماست.
اتصال به این نیرو، برای خلق جهان دلخواهمان کافی است.
پس به جای کنارهگیری، به آن وصل شو و به جای حساب و کتاب کردن، برکاتش را بپذیر و اجازه بده در تو جاری شود و رویاهای همیشگیات را متجلی کند
و من برکت حضورم و وصل شدنم به این نیروی عظیم در اینجا رو امروز نوشتم و یادآور کردم تمام قدرتی که از خدا دیدم تو این چند ماه و رد پامو به جا گذاشتم و از این به بعد هر روز به خودم یاد آور میکنم این شگفتانه خدا رو که از نهج البلاغه بهم نشونه اش رو داد و آروم ترم کرد
بی نهایت سپاسگزارت هستم
سلام طیبه جان دوست خوبم .
عجب کامنتی نوشتی چقدر خوب هدایت خدا و احساست رو با جملات بیان کردی .
اونجایی که گفتی :
عشق رو بسپر به خودم ،سلامتی رو بسپر به خودم ، آرامش و شادی رو ثروت رو همه چیزو بسپر به خودم که قشنگ برات یکی یکی میچینمشون.
واقعا حالم دگرگون شد .
یاد زندگی خودم افتادم که یه تضادی تو زندگیم پیش اومد و من چون با قانون اشنا نبودم هی دست و پا میزدم و تقلا میکردم و هرچی بیشتر این کار و میکردم انگار اون تضاد بزرگتر میشد تا اینکه باسایت استاد عزیزم اشنا شدم و تازه فهمیدم؛
اولا اون تضاد نتیجه ی فرکانس های منفی خودم بود.
دوما من با تقلا کردن و دست و پازدن برای حل اون تضاد داشتم بهش توجه میکردم و با این توجه کردن هی بزرگ و بزرگتر میشد .و چون فایل های استاد رو فقط گوش میدادم و عمل نمیکردم این تضاد و این تقلا تا جایی ادامه پیدا کرد که اتفاق بدتری پیش اومد و من واقعا بریدم و از همه نا امید شدم .
نشستم و با خودم گفتم تا کی میخام با دامن زدن به این اتفاق به ظاهر بد شرایط رو برای خودم سخت تر کنم من باید متفاوت از قبل عمل کنم .
گفتم تا الان فکر میکردم خودم باید حلش کنم حل که نشد هیچ بدترم شد .ولی از حالا دیگه میخام مشکلم رو بسپارم به دستان با کفایت خودت پروردگار یکتا .
منو ببخش که تا الان بهت اعتماد نکردم .
دوستان باورتون نمیشه مشکلی که 8 سال تمام باهاش دست و پنجه نرم میکردم و بیرون اومدن ازون واقعا برام غیر ممکن بود در عرض حدود 3 ماه با توکل و اعتماد به تنها قدرت جهان هستی جوری راست و ریس شد که خودم هنوز مبهوتم .
این قدرت لا یتناهی چه کارها که نمیکنه اگه بهش اعتماد کنیم .
کافیه فقط اعتماد کنیم و بسپاریم به خودش واصلا به چگونگی حلش فکر نکنیم .
اونوقت این نیروی بی همتا جوری برات همه چیزو ردیف میکنه که انگشت به دهن میمونی و با خودت میگی کاش زودتر ازینا سپرده بودم به خودش .
دوستان درطول این سه ماه من معجزه ها دیدم .
جوری که دیگه سعی میکنم تا جایی که میتونم مسائل زندگیم رو با خدا تقسیم کنم صبرو احساس خوب و توکل بامن ،دادن راه حل های مناسب و ایده های مناسب و اوردن اشخاص و وسیله های مناسب با اون .
بخدا این دیدگاه معجزه میکنه .
بیاین هممون سعی کنیم خدارو رو ناخدای کشتی زندگیمون قرار بدیم و مطیع امر اون باشیم و فقط روی خودش حساب کنیم .
در پناه نیروی برتر جهان باشیم همگی مون …
سلام زکیه جان
چقدر خوب خداروشکر که معجزه خدارو دیدی و حل شده
خیلی خوشحال شدم الهی برای همه اینجوری یهویی باشه معجزات خدا
البته اجازه دارن خودمون اول شرطه
دیدگاهتون باعث شد خودمم یه بار دیگه نوشته هامو بخونم و سپاسگزار خدا باشم
بهترین ها بی نهایتش باشه براتون
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت استادان گرانقدر و دوستان عزیزم
روز سی و سوم از سفرنامه زندگی من
عنوان فایل: آرامش در پرتو آگاهی 1
ما این ذهن نیستیم ما این جسم نیستیم حقیقت ما نهفته در روح ماست حقیقت ما روح خدایی ماست حقیقتی که خدای درونمان است همون روحی که عجله در کارش نیست با نزدیک شدن به روحمون آرام میگیریم و رهاتر میشویم ذهنمان تسلیم میشود روحی که خوب میداند آرامش یعنی احساس خوب و این اهمیت احساس خوب را میرساند که جنسش از خداست مثل همین فایلها هرچقدر آرامش و احساس خوب داشته باشیم به خداوند نزدیک تریم و ما فقط موقعی ای میتونیم این کارو خوب انجام بدیم که از اهمیت بالای موضوع آگاهی داشته باشیم و مدام تکرار کنیم این روند رو
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
سلام به همه دوستان ثروتمندم
من الان داشتم داستان هدایت دوست همفرکانسی خانم فهیمه پژوهنده را می خوندم که ایشان پشنهاد کرده بود ، به قسمتهای آرامش در پرتو آگاهی را گوش بدهیم، بلافاصله من اولین قسمت را گوش دادم ، و به دلم نشست و سعی می کنم تا آخر ادامه بدهم و همین جا از خانم پژوهنده هم تشکر می کنم .
و توصیه من به دوستان اینکه همیشه کامنت بذاریم که باعث بیداری ، و انگیزه برای بقیه میشه .
درپناه الله یکتا شاد ثروتمند و سلامت باشید.
علیرضا یکتای مقدم
استانبول، هتل اورو پلازا
به نام خداوند بخشاینده
سی و سومین روز از تحول زندگی من
امروز به درک بخشی از آگاهی ها رسیدن
اول اینکه به مدت 2روز تمرین کنم هر موجودی رو دیدم در دلم بگم تو بخشی از منی و تو پاره ای از خداوند هستی
امروز یادآور شدبرام که من که هستم و چه دیدی میتونم به خانواده ، مردم عادی وهمسایه هام داشته باشم و…..
از امروز در وجودم جز زیبایی چیزی نخواهم دیدم همه از جنس خداو ند هستیم
همه یکی هستیم
این فایل رو 10 باز از صبح گوش دادم و به شدنپت احساس خوب به من داده
از این آرامش و آگاهی ها ..
سپاسگذار خداوند و استاد عزیزم هستم
روز 33
فصل دوم روز شمار تحول زندگی من
آرامش در پرتو آگاهی
بنام یگانه خالق جهان هستی خداوند نور و عشق و روشنایی وهاب و وفور و فراوانی بخشنده و مهربان هدایتگرم.
سلام استاد عزیزم خانم شایسته ی نازنین ممنون و سپاسگذارم
سلام به دوستان همسفرم در این بخش
گاهی باید فقط نظاره گر بود
گاهی باید فقط نگاه کنیم و ببینیم
گاهی باید گوش کنیم و بشنویم
گاهی باید زبان به کام بگیریم و قفل کنیم زبان به کلام را برای سکوت
گاهی باید فقط توجه کنیم
گاهی باید تسلیم و رها باشیم
گاهی باید آزاد و رها باشیم
گاهی باید چیزهایی را نبینیم و نشنویم
گاهی باید پاک کننده باشیم
وقتی پاک کننده شدیم قلبمان هم پاک می شود
وقتی پاک کننده شدیم چشمانمان پاک و شفاف می شود
وقتی پاک کننده شدیم گوش های مان هم پاک می شود
خدایااا من آماده ی شنیدن احساساتم هستم
فصل بارش نور و شفا و التیام و معجزه هاست
من در مدار نور هستم
من در مدار نور و عشق و روشنایی هستم
گاهی باید بپرسیم که چه کارهایی رو انجام بدهیم
ولی گاهی باید بپرسیم که چه کارهایی رو نباید انجام بدهیم
شروع کنیم به حذف آن چیزهایی که جزو اهداف ما نبوده آند یعنی حذف نبایددددهااااااا چون چون … بایدددددددهاااخودشان را نشان می دهند
میکل آنژ نقاش معروف ایتالیایی می گوید
زیبایی چیزی نیست جزء حذف زواید
و اینگونه به اصل خود باز می کردیم
اِنا الله و آنا علیع راجعون.. ما همه از اوییم و بازگشت ما بسوی اوست
به حقیقت واقعی خودمان رجوع می کنیم
من این جسم نیستم …
من این ذهن نیستم….
من یک آگاهی از وجود خداوند هستم در غالب این جسم که پیراهنی سه بعُدی بر این جهان سه بعُدی پوشیده ام
.. کی شناخته شوم .. که دیده شوم .. که شنیده شوم..
فقط برای سه. روز آینده این جمله ها رو تکرار کنم .. اینکه
همه ی هستی را پاره ای از وجود خودم بدانم
خودم و دیگران را ارزشمند و گرامی بدارم
عشق بی قید و شرط داشته باشم و به هر موجودی که روبرو می شوم فقط این جمله را در ذهن خودم تکرار کنم..
تا به نجواهای ذهنم بگویم خاموش باش . تو هم پاره ای از من است و الهی…
ای ذهن نجواگر نازنینم تو هم حق داری .. چون شغل و کسب و کارت همین است و دایم به کسب و کارت مشغول هستی… ای کاش ذره ای از تو یاد بگیرم که من هم به کار خود مشغول باشم چون من هم پاره ای از خداوند هستم در وجود من عشق و نور جاری است .. در وجود من آرامش در پرتو آگاهی است . پس باید آگاهانه عبور کنم… آگاهانه نظاره گر باشم .. آگاهانه به یاد بیاورم .
خدایا شکرت تجربه می کنم آنچه را که لایقش هستم
من عشق بی قید و شرط هستم
من سعادتمند هستم
من در هماهنگی کامل هستم
من نور و عشق و شادی و شادمانی هستم
من قدرت و شوکت و بلند آوازگی هستم
من آرامش راستین هستم
خدایاااا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییم
IN GOD WE TRUST