آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 6 - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

179 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمیه بابائی نیا گفته:
    مدت عضویت: 1922 روز

    سلام و عرض ادب خدمت خانواده بزرگ عباس منش. هدایتی که بعد از دیدن و گوش کردن به اون فقط سکوت کردم و بهت…

    فرقی نداره از بخش «هدایتم کن به نشانه امروزم» هدایت بگیرم یا نیت کنم و به صورت تصادفی برم سراغ بخش دانلودها و با نیت هدایت الهی چیزی یا فایلی انتخاب کنم،هر چه باشد، مستقیم چیزی را دریافت می کنم که اکنون به آن نیاز دارم و آیا این چیزی جز معجزه نیست که جریان حضور الهی در این سایت حضور کامل دارد تا ما را به یقین برساند؟

    استاد عزیز، مریم مهربان و اهالی این خانه با تمام وحود برایتان از درگاه الهی عشق، آرامش و حال خوب را خواستارم.

    خدای مهربااانم بی نهایت سپاسگزارم بابت اینکه همیشه و هر لحظه در حال هدایت به سمت تکامل و بهترین مسیرهایی😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    پارسا پوررضا گفته:
    مدت عضویت: 1335 روز

    سلام استادم

    واااااااااااای الان که دارم اینو مینویسم خیلی ذوق دارم و خیلی از این فایلا اشک ریختم

    خیلی اشک ریختم نمیدونم چرا وقتی که گوش کردم انگار این فایلا رو باید الان گوش میکردم

    استاد چند روز پیش یه الهامی گفت بهم ارامش در پرتو آگاهی گوش کن خودتون تو دوره 12 قدم گفته بودید خیلی به دردتون میخوره

    من تمام فایلا رایگان نگه داشته بودم از 1 سال قبل سیو داشتم همیشه هر جا میرم که به جای اهنگ فایلا رو گوش میدم

    نمیدونم معجزه شد چی شد

    این فایلا ارامش در پرتو آگاهی تو گوشیم سیو بود ولی هیچ وقت نشنیده بودم داشتم گوش میکردم طبق الهامی که شده بودم که ارامش در پرتو آگاهی گوش کنم یهو این فایلا برام اومد و از دیروز گوش کردم یعنی 1 سال و نیم تو گوشیم بود ولی هیچ وقت گوش نکرده بودم با این که من همه فایلا به ترتیب گوش میدم

    معجزه یعنی این واقعااااا خیلی ناخود آگاه اشکم میومد انگار تازه متولد شدم

    استاد این حرفا واقعا به درد الانم میخوره و دارم هر روز گوش میدم چقدر این الهام شیرین

    استاد این فایلا در پرتو آگاهی و اون آهنگای تجسمی که تو سایت هست و کلا فایلای که برای سال 87 هست تقریبا نمیدونم چرا یه حس خاصی بهشون دارم

    اون روز داشتم فکر میکردم به سن 6-7 سالگیم خیلی زیاد اهنگای تجسمی شما و این سبک ویساتون برام تو اون سن 6-7 سالگی پخش میشد و الان که با آگاهی دارم گوش میدم برای همین که اشکم میاد به خدا میگم خدا جون تو منو انتخاب کردی که به این مسیر زیبا هدایت شدم

    خیلی حس این فایلا قشنگه مخصوصا اون آهنگای تجسمی برام رویا

    فقطاز خدا خودم تشکر میکنم که باهاتون آشنا شدم و عااااااااشقتونم که زندگیم داره تغییر میکنه

    هر چند تغیرات کوچیکه و من متوجه نمیشم ولی وقتی برمیگردم به عقب نگاه میکنم خیلی زیاد نعمت وارد زندگیم شده و خیلی تغییر کردم

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1684 روز

    ب نام خدای هدایتگرم ب این

    فایلهای زیبا در زمان مناسب

    و این دکلمه زیبای استاد عزیز

    قضاوت.ارزیابی مداوم هر چیز به درست و غلط یا خوب و بد است. این ارزیابی‌های مداوم، طبقه بندی‌ها، نام گذاری‌ها و تجزیه تحلیل‌ها، گفتگوی درونی تو را به شدت آشفته می‌کنند. قضاوت‌های تو چیزی نیست جز بازتاب نیاز شدیدت به تأیید شدن. چیزی نیست جز قیل و قال نفس که یکسره در حرافی است و نمی‌گذارد تو آرام باشی و خوب که نگاه می‌کنی این خود تو هستی که قضاوت می‌شوی. به گاه خشم از همه نفرت داری و به گاه شادی هیچ کس را از مهر و دوستی بی نصیب نمی‌گذاری. پس قضاوت‌های تو تحت تأثیر درون تو هستند نه بیرون تو.

    وقتی با چیزی روبرو می‌شوی هیچ لزومی ندارد که قضاوتش کنی. لزومی ندارد که تعیین کنی این گل زیباست یا زشت، این آدم که پاره ای از وجود خداست، خوب است یا بد، یا کار آن دیگری درست بود یا غلط، قضاوت نکن. نفس مدتی دست و پا می زند که حرافی کند و عاقبت از پا می‌افتد و تو آرام می‌شوی. کار تو این است که فقط باشی، فقط باش و تماشا کن و این آن چیزی است که باید یاد بگیری. مثل آن گل که فقط هست و تماشایت میکند و قضاوت را حتی نمی‌شناسد و خشم را، و کینه را، و حسادت را تمام آنچه که او تجربه می‌کند آرامش است، و در آرامش خود به دریا وصل است. به اصل خود و این همان است که تو در درونی‌ترین لایه‌های وجودت همیشه به دنبالش بوده ای.

    قضاوت‌های تو محدودت می‌کنند. وقتی قبل از مواجهه با چیزی قضاوتش می‌کنی در حقیقت از تجربیات گذشته‌ات استفاده می‌کنی و این گذشته توست که آینده‌ات را رقم می زند. یعنی همیشه مثل گذشته‌ات هستی، همیشه در قالب گذشته‌ات زندگی می‌کنی. محدودی محدود.

    قضاوت نکن! نفس حراف تو عاقبت ساکت می‌شود و خود متعالی تو فرصتی برای آرامش می‌یابد. فرصتی برای سکوت، فرصتی برای گوش کردن به اصلش، گوش کردن به خدا.

    برای سه روز آینده:

    فقط برای سه روز قضاوت نکردن را تمرین کن. حادثه‌ها را، آدم‌ها را، موجودات را و هیچ چیز را قضاوت نکن.

    یاد بگیر که گاهی فقط باشی و تنها تماشا کنی موجوداتی را که برای هدفی خلق شده‌اند.

    یاد بگیر که جهان از خلقت هر موجودی هدفی داشته است و هر موجودی در هر جایگاهی که هست، به ظاهر خیر یا به ظاهر شر، در مسیر تکامل خویش است. در مسیر دارمای خویش.

    با بیان این نکته برای اطرافیان، آن را در ذهن خود پایدار کن و بخشنده شو تا طبیعت در تو جاری شود.

    چقد زیبا بود

    خداروشکر کسی را در زندگیم آگاهانه با علم قضاوت نمیکنم

    آرزوی

    شادی سلامتی ثروت حال خوب و هدایت الله برای همه دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 761 روز

    به نام خدایی که به تنهایی کافیست.

    سلام به بهترین استاد دنیا.

    کلید:جهت دهی آگاهانه به کانون توجه.

    فایل:آرامش در پرتو آگاهی قسمت 6.

    دیگران موجودات یا هرچیز را قضاوت نکن قضاوت کردن در واقع دسته بندی کردن خوب یا بد کردن وقیل وقال نفس است وقتی دیگران را قضاوت می کنی در واقع خودت را قضاوت می کنی چون تو هستی که احتیاج به تایید شدن داری.

    هر موجودی تکه ای از خداست وبرای مقصودی آمده وتکامل خود راطی می کند پس دست از قضاوت بردار تا به آرامش برسی.

    برای سه روز آینده سعی کن کسی یا چیزی راقضاوت نکنی چرا که قضاوت کار نفس توست و وقتی شاد است همه را خوب و وقتی ناراحت همه را به بدی قضا وت می کند پس به خودت قول بده به دور از قضاوت به آرامش برسی.

    استاد توی فایل قبل ازمون خواستید که روزه بگیریم روزه دیدن نکات مثبت فراوانی ها وپرهیز از دیدن نکات منفی ومشکلات کار سختی هست تمام سعیم رو می کنم ولی به قول شما بعضی وقتها قیل وقال نفس نمی زاره والان هم می خواید برای رسیدن به موفقیت دست از قضاوت برداریم واین قضاوت کردن انسان رو به کجاها که نمی بره هر بار کسی رو قضاوت کردم افکار منفی وگذشته ها هجوم آوردن وهی ادامه پیدا کرد ومن مثل باتلاق فرو می رفتم وچه حس خوبی هست که دست از سر بقیه برداری وبرای خودت زندگی کنی هر کس مسول زندگی خودش هست.

    از خدا می خوام من رو یاری کنه تا این روزه رو به سلامت و موفقیت به پایان برسونم.

    توکل به رب العالمین.

    متشکرم.

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    آرامش ميلياردر گفته:
    مدت عضویت: 4024 روز

    سلام

    منم مثل بیشتر ایرانی ها خیلی ناراحت بودم که تو یه کشور جهان سوم به دنیا اومدم ولی الان خیلی خوشحالم که ایرانیم چون در غیر این صورت قوانین کیهانی رو به این سادگی و همراه با این همه آیات قرآنی یاد نمیگرفتم و خوشحالم که شروع این کار از کشور خودم بوده و بعد از اینکه جهانی هم شد بازم افتخار میکنم به اینکه ایرانی بودم و زودتر از بقیه این مباحثو یاد گرفتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    الهه سجاد گفته:
    مدت عضویت: 3554 روز

    سلام به همه ی عزیزان

    چقدر برام جالبه این نشانه ها

    من دیشب به این دیدگاهی که در پائین یادداشتش میکنم رسیدم که اگر کمی دقت کنم می بینم داره از مردود بودن قضاوت میگه و اینکه اشتباه است با خوب و بد دانستن اوضاع بیرونی حالمان را خوب یا بد کنیم

    و از اتفاق این صفحه در این لحظه بعنوان نشانه برای من باز شد آرامش در پرتو آگاهی 6

    // چه فایده که وقتی اوضاع بیرون خوبه و بر وفق مراده من حالم خوب بشه

    و وقتی شرایط عوض میشه و نادلخواه میشه من حالم بد بشه

    مسخره نیست؟ !!!!

    بیرون این خبره خب اوکی من خوب شدم

    حالا بیرون اون خبره وای من بد شدم

    چه بیهوده و عبث!!! چه زندگی بی سروسامانی!!! چه زندگی بی ثباتی!!! همه چیزم به بیرون بند است حالم به بیرون چسبیده است احساسم به بیرون تنیده است

    حال من باید جدا از شرایط بیرونی باشد باید فارغ از شرایط بیرونی شکل بگیرد باید برای خودش باشد باید حال من ، همیشه خوب باشد باید از درون خوب باشد حال من باید بر روی یک پایه ی محکم درونی بنا شده باشد نه بر روی شرایط لرزان و ناپایدار بیرونی

    شرایط بیرون دائم در حال تغییرند

    شرایط بیرون بماند برای خودش و من و درونم بمانیم برای هم

    شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    نیلوفر گفته:
    مدت عضویت: 428 روز

    به نام خداوند حمایتگر و هدایتگرم، خداوندی که نسبت به بنده هاش بی نهایت مهربانه

    سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسی

    فایل آرامش در پرتوی آگاهی

    این فایل ارزشمند نشانه امروز من بود و زمانی به این فایل هدایت شدم که از دیروز ذهنم مدام درگیر قضاوت کردن و تجزیه تحلیل کردن بین دو موقعیت شغلی هستش (قضاوت بر اساس تجربیات گذشته ام) و کلا آرامش رو‌ ازم گرفته بود.

    چند روزی میشه که بین دو موقعیت شغلی مردد هستم، یکی کار در مرکز بهداشت که شرکتی هستش(و من فکر میکنم چون قرارداد شرکتیه پس مدت زمان مشخصی برای پایان کار نداره و من تا هروقت که بخوام میتونم کار کنم) و دیگری طرح هیات علمی که( برابر با مدت زمان تحصیلم 3 ساله)هستش، و با توجه به ذهن منطقی من 3 سال دیگه مدت طرحم تموم میشه و بعدش چکار کنم؟

    برای اون کار شرکتی 15 روزی میشه که مدارکم رو تحویل دادم و دیروز که رفتم بهم گفتن حالا معلوم نیست که کی محاصبه برگزار بشه، برای طرح هم 12 روز پیش درخواست دادم و فردا مصاحبه دارم و به محض اینکه مصاحبه بشم همون موقع شروع به کارم رو میزنن

    با اینکه تو این دو هفته همش به خداوند میگفتم من بهت ایمان دارم هر کدوم رو که بهم بدی عالیه ولی تمایل خودم به مرکز بهداشت بود.

    دیروزم که شنیدم مرکز بهداشت زمان مصاحبه اش مشخص نیست اصلا کلا بهم ریختم.

    امروز صبح که بیدار شدم دیگه همه چیز رو سپردم به خداوند، خودمو اروم کردم و گفتم نیلوفر خانم تو که انقد خدا خدا میکنی و مدام شعارت اینه که من به خدا اعتماد دارم پس دیگه چرا انقد دل نگرانی و میترسی که بعد از سه سال چی میخواد بشه؟همش میگی خدایا فرمون زندگیم تو دستای شما ولی خودت با زور و تقلا میخوای مرکز بهداشت رو از خدا بگیری پس فقط آروم باش و توکل کن خودش بهتر میدونه باید ببرت کجا که همه چیز رو با هم تجربه کنی (هم جایگاه شغلی عالی، هم حقوق بالا، آرامش، لذت، هم شغلی که تضمین شده باشه و….).

    بنابراین نباید حادثه ها رو قضاوت کنم، نباید وقتی هیچ چیز راجع به آینده نمیدونم موقعیت این دوتا شغل رو قضاوت کنم.فقط خداونده که میدونه و میتونه منو به بهترین مسیر هدایت کن.

    کار من آروم بودن و قضاوت نکردن و تماشا کردنه

    خدایا خودت هدایتم کن، چون اگر من با ذهن منطقی خودم بخوام به خواسته هام برسم تا آخر عمرمم بدوم نمیتونم به این زیبایی که خداوند همه چیز رو هماهنگ میکنه بهشون برسم.

    ایاک نعبد و ایاک نستعین

    ‫دل ﺗـﺮﺳـﻮی ﻣﺎ ﻫﻢ دل ﺑﻪ درﻳﺎ زد‫

    ﺑﻪ ﻳک درﻳﺎی ﺗﻮﻓﺎﻧﻲ

    ‫دل ﻣﺎ رﻓـﺘـﻪ ﻣﻬﻤﺎﻧﻲ

    ‫ﭼﻪ دوره ﺳﺎﺣﻠﺶ..

    ‫از دور ﭘﻴﺪا ﻧﻴﺴﺖ

    ‫ﻳﻚ ﻋﻤﺮی راﻫﻪ و در ﻗﺪرت ﻣﺎ ﻧﻴﺴﺖ

    ‫ﺑﺎﻳـﺪ ﭘـﺎرو ﻧـﺰد وا داد

    ‫ﺑﺎﻳﺪ دل رو ﺑﻪ درﻳﺎ داد..

    ‫ﺧﻮدش ﻣﻲﺑ‪ﺮدت ﻫﺮﺟﺎ دﻟﺶﺧﻮاﺳﺖ

    ‫ﺑﻪ ﻫﺮﺟﺎ ﺑﺮد ﺑﺪون ﺳﺎﺣﻞ ﻫﻤﻮﻧﺠﺎﺳﺖ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    محمد جواد میگلی گفته:
    مدت عضویت: 2904 روز

    سلام به استاد گرامی و دوستان خوب

    برای دومین روز متوالی هدایت شدم به این قسمت و نشانه من این فایل بود

    خدایم را سپاس گذارم فرمانروایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    سعیده موسوی گفته:
    مدت عضویت: 2052 روز

    سلام استاد عزیزم و دوستان

    به نظر من قضاوت کردن یعنی فکر کردن در مورد هر چیزی که در اطراف ما هست.چیزی که من درباره خودم متوجه شدم اینه که با توجه به باور های خودم در باره موضوعی خاص یا اتفاق خاصی فکر میکنم و وقتی فکر میکنم در واقع دارم فرکانس میفرستم.خالا اگه باورهای من در مورد اون موضوع خوب باشه ممکنه که فرکانس درست بفرستم و این رو مقداری درک گردم که ما درواقع خودمون داریم قضاوت میشیم نه دیگران!!

    اما من مدت کوتاهی هست که نسبت به موضوعات اطرافم بدون واکنش هستم یعنی فکری در مورد اونها نمیکنم که مثلا احساس ترحم یا عذاب وجدان یا ناراحتی کنم و به نظرم این راه درسته البته که باید زیبایی هارو ببینیم و شکر گزار باشیم.

    عاشقتونم.هر روز بهتر از دیروز….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    پریا جلیل گفته:
    مدت عضویت: 1757 روز

    خدایا شکرت خدایا امشب میخوام من فقط دست تو باشم که مینویسه تو بگو تا من بنویسم اشکهایم امان نمیدهد اما این اشکها را دوست دارم موجی که بر صفحه دیدم ایجاد میکنند زیباترین و عمیقترین بصیرت دنیا را به آغوش من می کشاند نمیدانم چرا اما تو خوب میدانی چرا امروز این سومین بار است که مرا به گناهانم و اشتباهاتم آگاه میکنی و تلنگر میزنی مرا ببخش اگر قضاوت کردم آنکه و آنچه تو با هدفی خلق کردی که جز روحم از آن آگاه نیست یعنی من نمیدانم چرا و از کجا آمده اند؟ و هدفشان راهم نمی دانم پس سکوت میکنم هدایت امروز من باورهای توحیدی علی علیه السلام در دعای کمیل بود و تا سر غرور قطع شد و این دومین باری بود که امروز مرا به غرور هشدار دادی مثل فایل امروز که ناگهان دیدم و و مرا به غرورم آگاه کرد و اکنون به این نتیجه رسیده ام که قضاوت کردن هم ریشه در غرورم دارد چراکه خود را انقدر برتر و کامل میدانم که بجای تو بنشینم و مخلوقات هدفمند تو را قضاوت کنم خدایاشکرت که آگاهم کردی که کنارم هستی که دستم را فشرده ای و رهایم نمیکنی که هرروز به دریایی از آگاهی های جدید با نشانه های مختلف می نشانی دوستت دارم کمکم کن بتوانم قضاوت نکنم همه را تو ببینم زشت و زیبا از آن توست اما زیباییها هدفشان تویی و تو را نشان میدهند چه گل باشند چه جنگل چه کوه چه کودک و چه عروس زیبایی ..و زشتیها درون مرا نشان میدهند چه خشم باشند و چه کینه و غرور و چه ظلم مرا هدایت کن بسمت خودت سینه ام را پر از عشق و آرامش خودت کن تا فقط زیباییها را ببینم و بستایمت در برگ‌گل در خروش آب در سختی سنگ در کلام انسان و زشتیها را نشانه ای برای خودم بدانم که واجب است آن را از درون خودم بزدایم اما هدایتم کن که قضاوت نکنم چه خوب است و چه بد کدام زشت است و کدام زیبا تنها پیامشان را بگیرم و بگذرم و به همه کس و همه چیز بگویم دوستت دارم تو از طرف خدایی

    به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم برهمه عالم که همه عالم از اوست… خدایا ممنون که از تو قلبم تو گفتی من تایپ کردم نمیدونم این فایل اصلا در آخر چه معنایی گرفت اما امیدوارم درست درکت کرده باشم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: