مصاحبه با استاد | فرهنگ ناب «لا اِکْراهَ فِی الدّین» - صفحه 16 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/07/abasmanesh-1-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-06 18:40:012025-01-08 11:00:23مصاحبه با استاد | فرهنگ ناب «لا اِکْراهَ فِی الدّین»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام او که همیشه هست….
#روزشمار۶۷
#مسئولیت زندگی دیگران….
سوال: خودم حاضرم هر بهایی رو برای رسیدن به هدفم بپردازم ، اما اگرتصمیمی که می گیرم حس کنم ممکنه از لحاظ مالی خانوادم تحت فشار قرار بده عقب نشینی می کنم، چه باوری جایگزین این باور اشتباه کنم؟!!
۱-از خیلی جنبه ها باید این سوال جواب داد، من این جوری فکر نمی کنم که اگر خانوادم در رفاه نباشه بد باشه، در کل من همیشه گفتم نه فکر می کنم مرگ بده، نه مسائلی که آدم در زندگی بهش بر می خوره بده ، نه این ها مسیر زندگیه، با تضادهاست که ادم خواستهاش پیدا می کنه….. ومحرکهای پیشرفت هستند….. و از این زاویه نگاه نمی کنم که همسرم وفرزندم اذیت بشه، اگر هم اذیت بشن براشون خوبه، خواستهاشون پیدا می کنند، من مسئولیت خوشبخت کردن دیگران باهاش موافق نیستم، حالا فرزند باشه یا همسر و…….
۲-اگر دیدگاهی دوست نداشته باشم، ازش اعراض می کنم، اصلا بحث نمی کنم، همه آزاد هستن هر دیدگاهی داشته باشند…
۳-اگر شما با دیدگاهی مخالف هستی اعراض کن، این ادم حق داره هر جوری می خواد زندگی کنه….. اجبار نکنیم که بقیه مثل ما فکر کنند….هر کسی نتیجه اعمال خودش میگره….
۴-ما مسئول کسی دیگر نیستیم، ما فقط مسئول خودمون هستین….هیچکسی بار کسی دیگه رو به دوش نمی کشد…..
۵-ما اصلا تواناییی خوشبخت کردن یا بدبخت کردن کسی رونداریم.
۶-زندگی همسر، فرزند، پدر ومادرم بر می گرده به خودش نه من ، تصیمات ما چیزی روخراب نمی کنه ، شاید ظاهر این قضیه این باشه ،اما در نهایت فرزند من تصیمیم میگره از شرایط به نفع خودش استفاده کنه یا به ضررر خودش….
۷-این که دنبال هدفهام نرم به خاطر این که ممکنه همسر، فرزندم، اذیت بشند…. اشتباهه.
۸-اگر ما در مسیر درست باشیم و باورهای درست داشته باشیم به مسیر سخت نمی خوریم اگرم بخوریم با تغییر باورها سریع تغییر می کنه…..
مصاحبه 11
با سلام خدمت استاد عزیزم
اگر بگم که خود کپشن این فایل ی فایله حقیقت رو گفتم .جملاتی که اینجا نوشته شده نکته هایی رو در دلشون دارن که خودشون میتونن ی دنیایی از آگاهی رو به دنبال داشته باشن.
بهترین راه برای هدایت به شیوه بهتر این است که:
بپذیریم هر فردی آزاد است تا به شیوه ی خودش زندگی کند :
خدایا الان دارم درک میکنم که چرا درصد زیادی از مردم آمریکا همیشه در حال هدایت شدن به شیوه های بهتر برای زندگی کردن هستن و چرا مردم ایران هی داره وضعیت و شیوه ی زندگی کردنشون بدتر میشه . مردم آمریکا این اصل رو بهش باور دارن و پذیرفتنش و نهادینه شده توی وجودشون، شده جزیی از رفتارشون .و چقدر دارن طبق کلام خداوند زندگی میکنن و تجسسی توی زندگی دیگران ندارن.
هرگز نخواهیم دیگران رو وادار به زندگی به شیوه خود نماییم:
هر وقت اقدامی در این زمینه صورت گرفته نتیجه جز بدتر شدن اوضاع چیزی نبوده. نه تنها تغییری توی طرف مقابل ایجاد نشده حالا میخواد ی فرد باشه یا ی جامعه و کشور، بلکه به خاطر تمرکز کردن روی این موضوع خود اون فرد یا جامعه از رشد و پیشرفت باز مونده . باز هم نمونش کشور خودمون.و باز هم نقطه مقابل این میشه کشور آمریکا . چرا آمریکا هر روز داره پیشرفته تر میشه؟
. چون شیوه ی درست زندگی کردن خودشون رو نمیخوان به کسی تحمیل کنن. چون تمرکزشون روی بهبود و پیشرفت خودشونه تا تغییر دادن اوضاع ی کشور و مملکت دیگه
من اوایل آشناییم با استاد دچار چنین اشتباهی شدم و سعی میکردم زندگی دیگران رو با این آموزه هایی که یاد گرفتم تغییر بدم و نتیجش این بود که خودم پایین می اومدم .اما از ی جایی به بعد که فهمیدم قدرتی برای تغییر زندگی دیگران ندارم متمرکز شدم روی خودم
بهترین شیوه ی زندگی برای هر فرد شیوه ای است که موجب تجربه زندگی با کیفیت تری در تمام جنبه ها میشود و به او فرصت تجربه لذت های بیشتری در طی زندگیش میدهد:
بهترین شیوه برای من الان بودن با استاد و آگاهیها شه. شیوه ای که باعث شده زندگی بهتر و با کیفیت تر و لذت بخش تری رو توی تمام ابعاد تجربه کنم. من ااین شیوه رو آگاهانه انتخاب کردم و آگاهانه هم میخوام ادامه بدم .
راهکار هدایت به سمت تجربه ی زندگی با کیفیت تر در تمام جنبه ها این است که :
بدون قضاوت به وسیله ذهنیت و باورهای قبلی اگاهی هایی که در این سلسه فایل ها بیان شده را بپذیری و به آنها فرصت بدی تا نتایج شان رو آشکار کنند:
من به این مسیر هدایت شدم چون بدون قضاوت و ذهنیت قبلی آگاهی هاش رو پذیرفتم هیچ وقت در مقابل این آگاهی ها مقاوت نداشتم که بخوام بحث و جدلی داشته باشم . یعنی قسمت اول این راهکار رو خیلی خوب انجام دادم. اما مهمتر از قسمت اول به نظر من همین فرصت دادن به این آگاهی هاست که بتونن نتایج خودشون رو نشون بدن یعنی همون طی کردن تکامل. من بعضی وقت ها این قسمت راهکار رو با عجول بودنم میخوام زودتر از موعدش طی کنم که چون خلاف قانونه پس اتفاق نمی افته .این اون چیزی هست که من باید بیشتر روش کار کنم. و شاید همین نکته پیام کلیدی این فایل برای منه .من قبلا این فایل رو گوش داده بودم اما به این قسمت خیلی دقت نکرده بودم. الان که بعد از مدت ها این فرصت فراهم شد ی جورایی این ترمز رو در خودم پیدا کردم که صد درصد فرصت ندادم که اتفاقات به موقع بیفته .البته که با توجه به میزان فرصتی که دادم نتایج هم مشخص شده و من انتخاب خودم رو برای ادامه دادن این مسیر رو انجام دادم .اما یقینه باید صدردرصد بشه و بقول استاد اگه ی ذره هم شک داشته باشم اون نتایج بزرگ اتفاق نمی افته .
ما هرگز توانایی خوشبخت کردن فردی غیر از خودمون رو نداریم زیرا هیچ قدرتی در خلق تجربه های دیگران که خودشان فرکانس دارن و طبق قانون فقط با فرکانس های خودشان رقم میخورد رو نداریم:
رعایت نکردن همین اصل من رو سالها از زندگی خودم عقب انداخت. از لذت هایی که میتونستم تجربه کنم از مسافرت هایی که میتونستم برم .از خواسته هایی که میتونستم خلقشون کنم. چرا؟ !! چون خودم رو مسئول زندگی پدر و مادرم میدونستم. خودم رو مسئول خوشبخت کردن اونها میدونستم و آخرش هم اونها نتیجه ی فرکانس های خودشون رو دریافت کردن و رفتن و من موندم با ی عالمه خواسته ای که در حد رویا موندن. بیست سال چیز کمی نیست بیست سال خودت رو مسئول بدونی و بقول استاد اگر نتیجه ای هم داشت بازم ارزش داشت. اینکه من الان دارم تنهایی رو تجربه میکنم حاصل فرکانس های قبلمه و خودم مسئولش هستم پس اگر میخوام این روند تغییر کنه باید دیگه این شیوه رو ادامه ندم . چقدر دیر فهمیدم اما باز جای شکرش باقیه که بالاخره با استاد فهمیدم که چقدر بخودم ظلم کردم و تا آخر عمر این روند رو ادامه ندادم .
آدم ها از طریق تضادها خواسته هاشون رو میشناسن:
من هم مثل استاد چون در رفاه نبودم و همیشه با مسائل مالی روبرو بودم پس این خواسته در من هم شکل گرفت که خودم خالق باشم و ثروتمند اما چون باورهام در خلاف جهت خواسته هام بودن نشد و این تلاش 20 سال طول کشید تا اینکه خدا رو شکر در سن 40 سالگی هدایت شدم به سمت استاد و سایتش و از وقتی شروع کردم در مسیر درست قرار گرفتن نتایج کم کم خودشون رو نوشن دادن و مسیر تکلملی من هم شروع شد که خدا رو شکر روز به روز داره بهتر میشه.
در پی اثبات حرف خودتون به دیگران نباشین، همه آزادن دیدگاه خودشون رو داشته باشن:
چقدر اوایل آشنایی با استاد سعی میکردم این آگاهی های استاد رو به دیگران منتقل کنم و کلی وقت میذاشتم اما بعدش کم کم متوجه شدم که مهم اینه که خودم دیدگاه درستی داشته باشم و دیدگاههای دیگران به خودشون مربوطه چون هر کسی نتیجه دیدگاه خودش رو دریافت میکنه.
قران به فرستادگانش میگه شما فقط وظیفتون ابلاغ پیامه اینکه دیگران گوش میکنن یا نه مهم نیست:
نه تنها خود خداوند میگه بلکه خود پیامبران هم این رو بیان کردن که جز بشیر و نذیر نیستن:
قُلْ لا أَمْلِکُ لِنَفْسی نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ کُنْتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لاَسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَ ما مَسَّنِیَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلاَّ نَذیرٌ وَ بَشیرٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ (اعراف، 188)
من برای نفس خودم مالک هیچ نفع یا ضرری جز آنچه خدابخواهد نیستم ، و اگر من غیب می دانستم ،سود بسیار می بردم و هیچ بدی به من نمی رسید، من جز بیم دهنده و بشارت دهنده ای برای گروهی که ایمان می آورند،نیستم )
فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَکِّرٌ لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ إِلَّا مَنْ تَوَلَّى وَکَفَرَ» (الغاشیه، 21 تا 23)
ترجمه: پس تذکر ده، که تو (به عنوان رسول) تنها تذکردهندهاى * تو بر آنها مسلّط نیستى که بتوانی به ایمان و هدایت مجبورشان کنی) مگر کسى که پشت کند و کافر شود
وَبِالْحَقِّ أَنْزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِیرًا» (الإسراء، 105)
و ما قرآن را بحق نازل کردیم؛ و بحق نازل شد؛ و تو را، جز بعنوان بشارت دهنده و بیم دهنده، نفرستادیم!
«قُلْ أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَیْکُمْ مَا حُمِّلْتُمْ وَإِنْ تُطِیعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ» (النّور، 54)
بگو: «خدا را اطاعت کنید، و از پیامبرش فرمان برید! و اگر سرپیچى نمایید، پیامبر مسئول اعمال خویش است و شما مسئول اعمال خود! امّا اگر از او اطاعت کنید، هدایت خواهید شد؛ و بر پیامبر چیزى جز رساندن آشکار نیست!»
فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا ۖ إِنْ عَلَیْکَ إِلَّا الْبَلَاغُ ۗ وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَهً فَرِحَ بِهَا ۖ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَهٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ فَإِنَّ الْإِنْسَانَ کَفُورٌ(شوری 48)
پس اگر [از دعوتت] روی برگردانند [اندوهگین مباش] ما تو را بر آنان نگهبان و مراقب نفرستاده ایم [تا آنان را به اجبار در دایره هدایت قرار دهی]، جز رساندن [پیام وحی] بر عهده تو نیست، و هنگامی که ما از سوی خود رحمتی [چون سلامت، امنیت و ثروت] به انسان بچشانیم، به آن سرمست و مغرور می شود، و اگر به سبب گناهانی که مرتکب شده اند آسیبی به آنان رسد [رحمت حق را فراموش می کنند]، بی تردید انسان بسیار ناسپاس است.
إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ مُبِینٌ ﴿١١۵﴾
(نوح گفت) من جز بیم دهنده ای آشکار نیستم. (۱۱۵قصص )
اینها فقط چند آیه هستن که این موضوع رو بیان میکنن.
هرکسی دیدگاههای من رو دوست نداره : شیفت+ دیلیت:
واقعا منطقی نیست اگر کسی کسی و دیدگاهش رو قبول نداشته باشه اون رو دنبال کنه. منی که دیدگاه استاد رو قبول دارم : توی لپ ناپم، توی رم گوشی، توی سی دی، توی دفتر ، توی هدفون فایل ها رو ذخیره کردم و ان شا الله به دنبال این هستم که ی هارد اکسترنال خوب بخرم و همه رو اونجا هم ذخیره کنم. واقعا اگر من دلیلی برا این کار نداشته باشم چرا باید این کار روبکنم. حتما نتیجه گرفتم .حتما برام سودی داشته که اینکار رو میکنم.
هر کسی مسئول خودشه هیچ کس بار دیگری رو بر دوش نمیکشه:
مَنِ اهْتَدَىٰ فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ ۗ وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا(اسرا 15)
هر کس به راه آمده تنها به سود خود به راه آمده، و هر کس بیراهه رفته تنها به زیان خود بیراهه رفته است. و هیچ بردارندهاى بار گناه دیگرى را بر نمىدارد، و ما تا پیامبرى برنینگیزیم، به عذاب نمىپردازیم.
کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَهٌ(مدثر 38)
هر نفسی در گرو عملی است که انجام داده است.
اینها هم فقط دو مورد از مواردیه که در قرآن راجع به این موضوع ذکر شدن
سپاسگزارم استاد که نه تنها خودتون با تحقیق و تجربه این آگاهی ها رو بدست آوردین بلکه ما رو هم وادار می کنین که حتی برای اینکه صحت حرفهای شما رو درک کنیم هر بار ی سری به قرآن بزنیم و اون چیزهایی که قبلا خوندیم و مرتبط با موضوع فایل هاست رو دوباره بخونیم و مرورشون کنیم و همین باعث میشه که اون آگاهی ها موندگارتر بشن تو ذهنمون
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی بزرگوار
روز شصت وهفتم سفر نامه
خدایا شکرت به خاطر اینکه هستم و نفس میکشم خدایا شکرت به خاطر اینکه تلاش میکنم برای تغییر برای درک قوانین آفرینش
خدایا شکرت بخاطر زیباییهای دنیا
امشب پیاده روی میکردم و به آسمان زیبای شب نگاه میکردم که یکی از علاقه مندی های من بوده وهست خدایا چقدر حسابگرانه ستارگان شبت هرکدام سر جایشان هر شب قرارمیگیریند بدون ذره ای کم وکاست این قدرت توست که اینقدر زیبا آسمان را نور افشانی میکنی و من چقدر به تو دلگرم میشوم وقتی خواسته هایم در برابر این قدرت بیکران کوچک میشوند تو بزرگی و من وظیفه ام درک بزرگی تو هست .من باید ایمانم را به تو گسترش دهم و به تو مومن تر شوم.
اینکه مسول زندگی دیگران من هستم و دیگران مسئول زندگی من هستند از عزت نفس سرچشمه میگیرد و داشتن یا نداشتن آن و چقدر این عزت نفس مهم هست و پایه و اساس پیشرفت و موفقیت و من هنوز باید خیلی برای عزت نفسم تلاش کنم و هر روز بهتر از قبل باشم و هیچ وقت فکر نکنم دیگه نیاز ندارم و الان عزت نفسم کافی و عالیه. و چقدر اعتقاد به تاثیر داشتن یا نداشتن روی زندگی دیگران جنبه های دیگه موفقیت رو هم تحت تاثیر قرار میده .
خیلی جالبه استاد همین دیروز بود که بخاطر تضادی که داشتم بهش فکر میکردم و همون لحظه دخترم جلو من داشت بازی میکرد رفتم تو این حس که اون هم داره به خاطر من این روزها سختی میکشه و احساسم رو بد کرد و امروز این فایل دقیقا جواب افکار دیروز من بود و جواب خیلی از سوالاتم رو داد.
خدا یا شکرت و ممنونم استاد بایت این آگاهی که به من دادید
شاد باشید و تندرست ثروتمند در دنیا وآخرت
واقعا استاد شما حرف ندارین چقدر جسارت دارین خیلی خوشم میاد خدایا صدهزار مرتبه شکرت بابت اینکه همچین استاد خفنی رو بهم معرفی کردی واقعا اگه بتونیم به نظرات دیگران اهمیت ندیم و سعی نکنیم دیگرانو تغییر بدیم و فقط مسیر خودمونو بریم مسیری که فکر میکنیم درسته اگه اینکارو بکنیم قدم بزرگی واسه تغییر خودمون برداشتیم خدایا شکرت بابت این فایل احساس قدرت بیشتری میکنم واقعا خدایا بی نهایت شکرت❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
به نام الله یکتا
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و همه اعضای این خانواده صمیمی
خدا رو سپاسگزارم به خاطر شصت و هفتمین فایل روز شمار تحول زندگی مون. خدا رو شکر که این فایل چه قدر عالی و آگاهی دهنده بود. واقعا تحسین میکنم تون استاد عزیز بابت این نگاه توحیدی و عزت نفس بی نظیرتون. اینکه دیدگاه هر کسی برای هر خودش محترمه و قرار نیست همه مثل شما یا مثل همدیگه فکر کنند چه قدر عالی و بی نظیره. چیزی که واقعا در مورد شما با همه اساتید دیگه تو این حوزه یا حتی همه آدم های موفق تو حوزه های مختلف متفاوته این نگاه توحیدی و ارزشمند دونستن خودتون فارغ از اینکه دیگران چه فکری در مورد شما میکنند هستش. خوب این واقعا خیلی هیوجه که یه استاد این طور با عزت نفس صحبت میکنه و نگران این نیست که دیگران بخوان ترکش کنند یا فالوورش نباشند و از این صحبتا، در صورتی که شاید 99.99 % مردم دنیا همش افتادن دنبال تأیید نظر دیگران و فالوور گرفتن و خودشون رو بکشند برای طرفداران شون که یه موقع ترک شون نکنند و آن فالو نکنند اونا رو. به هر ضرب و زوری شده طرفدار جمع کنند و مطابق میل اونا عمل کنند و حرفی نزنند و حرکتی انجام ندن که مخالف نظر طرفداران شون باشه. چه قدر این نگاه تون رو دوست دارم استاد و تحسین تون میکنم و هر روز باید روی خودم کار کنم تا بتونم یه ذره نزدیک تر بشم به این دیدگاه و این شکل از زندگی.
موضوع مهم بعدی این فایل بحث مسئولیت در برابر دیگران، به خصوص افراد نزدیک مون مثل خانواده و همسر و فرزندان مون بود که چه قدر عالی استاد در موردش توضیح دادن. البته تو دوره عشق و مودت در روابط هم استاد این موضوع رو خیلی عالی و کامل توضیح دادن. من خودم موقعی که میخواستم از همسر قبلیم جدا بشم، چون یه فرزند کوچک داشتیم، خیلی ها میگفتن که نه! به خاطر بچه تون و این حرفا این کار رو نکنید، ولی من در نتیجه تغییر باورهایی که داشتم این موضوع رو پذیرفته بودم که فرزند من خودش مسیر خودش رو انتخاب میکنه و من نمیتونم خوشبختی یا بدبختی اونو بسازم. بلکه اون خودش با باورهای خودش میتونه زندگی خودش رو اون طوری که میخواد بسازه. این نگاه مسئولیت پذیری در مورد فرزندان از جایی نشأت میگیره که ما فکر میکنیم که اونا بچه اند و چیزی نمیفهمند، در حالی که خدا به یک اندازه به همه ما نزدیکه، و هیچ فرقی بین یک آدم بالغ با کودکی که هنوز به نظر ما چیز خاصی نمیدونه از نظر ارتباط و نزدیکی به خدا وجود نداره. و اون بچه هم هدایت الله رو دریافت میکنه و اگه تو مدار درستی حرکت کنه به سمت تجربه های بهتر هم هدایت میشه.
خدا رو شکر که تو این مسیر زیبا هستیم.
در پناه الله شاد و سلامت و ثروتمند باشید.
خدا رو شکر که برگی دیگه از سفرنامم رو نوشتم.
سلام استاد عزیزم
سپاسگزارم بابت رسوندن پیام خدا به ما
سپاسگزارم از خدا که این جایگاه رو به من نشون داد
حالا خیلی بیشتر معنی اعراض رو درک کردم و معنی قضاوت نکردن عقاید دیگران رو و چقدر خوشحالم که با این آگاهیم در مسیر بهتری صد در صد قدم بر می دارم
نیازی به توضیح دادن و اثبات نظرم به کسی ندارم و نیازی به مراوده اجباری با کسانی که نظراتشون هم فرکانسم نیست هم ندارم
و مسئله ای که خیلی خیلی خیلی برام ارزشمند بود این باور که من دنبال هدف هام نمیرم چون اگر برم اگر فلان اتفاق بیفته من مسئولشم و چقدر این باور در ما نهادینه شده که ما مسئول زندگی همه هستیم ، ما به دنبال نشانه های تو مسیرمون نمیریم چون می ترسیم که اگر فلان بشود یا بهمان بشود ، در حالی که هر کسی در این دنیا مسئول زندگی خودش هست
باور جایگزین همینه من مسئول زندگی هیچ کس نیستم ، من اومدم به این دنیا که رسالتم رو پیدا کنم ، از مسیر خوشبختی و فراوانی که خداوند برام مهیا کرده لذت ببرم و در این مسیر رسالتم رو به نحو احسن انجام بدم و تمام
خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
🎆شصت و هفتمین برگ از سفرنامه من
به نام یگانه عشق الهی؛
چقدرر این موضوع بحث نکردن با دیگران مهم و حائز اهمیت هست! من خودم گاهی اوقات بحث میکردم، اما بلااستثناء هردفعه بعد از بحث کردن احساس به شدت بدی پیدا میکردم. وقتی فکر کردم، دیدم بحث کردن نه تنها سودی نمیرسونه به کسی بلکه احساس خودم رو به شدتت بد میکنه تا جایی که چندساعت طول میکشه تا احساسم رو بهتر کنم!! از طرفی، اومدم و برای خودم منطقی کردم این موضوع رو که اولویت اول من بعد از روبرو شدن با تضاد و احساس بدی که درنتیجه بحث کردن بود، احساس آرامش و شادی هست. وقتی جهان بر پایه و اساس تنوع افکار و عقاید چیده شده، چرا من بخوام کس دیگه ای رو تغییر بدم و بحث کنم سر دیدگاهش؟! اگر دوست ندارم، اعراض کنم! در هرصورت من نه ضرر میکنم و نه سود از زاویه دید یک فرد دیگه چون هرکس مسئول ۱۰۰درصد زندگی خودش براساس باورها، افکار و فرکانسهای ارسالیاش به جهان هست و نتیجه اون رو در زندگیش میبینه. پس من چرا باید نگران یا ناراحت باشم که بقیه چه نوع طرز تفکری دارن؟ من بیام روی خودم و باورهام بیشتر کار کنم و خالص تر بشم و نتیجه بگیرم.
دلیل دیگهای که برای خودم آوردم یک مثال رایج هست، خیلی اوقات ما درگیر بحث میشیم تا به زعم خودمون وقت بزاریم برای طرف مقابل، همدردی کنیم و راهکار بدیم بهش و.. خلاصه که تأثیرگذار باشیم. اما چند نفر از افرادی که ما این همه وقت گذاشتیم براشون واقعا بنیادی تغییر کردن؟؟ هیچ کدوم! هیچ کدوم!!! شاید صحبت های ما به شکل یک مسکن بوده باشه بیشتر تا اینکه بخواد دلیلی بر تغییر و بهتر شدن باشه و این یک آلارم بود برای من، یک زنگ هشدار. اینکه چرا بیام عملا انرژی و زمان با ارزش خودم رو تلف کنم و اسم کمک کردن و تأثیرگذاری رو روش بزارم؟ که در آخر هم، اون فرد دوباره به روال قبلی خودش برگرده!؟ پس بیام دخالتی نداشته باشم در مسائل دیگران و باور کنم که انها هم خدایی دارند که بهشون نزدیکه و هرموقع که درخواست کنند، خداوند آنها رو هدایت میکنه حتی صدها برابر بهتر از من…
وقتی به یکی دیگه از ریشه های اینکه چرا انقدر دوست داریم بحث کنیم فکر کردم، دیدم که همش به این خاطر هست که به بقیه ثابت کنیم که من درست میگم، من بلدم، من میدونم ولی این تویی که اشتباه فکر میکنی، اشتباه از تو هست و… یه جورایی مثل اینه که خودت رو سر تر از بقیه بدونی و بخوای این موضوع رو بکوبی تو سر همه که من همه چی میدونم و آگاهی های من در هر زمینهای از تو بیشتره! چرا باید انقدر دیگران برامون مهم باشن که بخوایم اصلا باهاشون بحث کنیم و خودمون رو بهشون ثابت کنیم؟ اگر قرار بر ثابت کردن خودمون به کسی هست، اون فرد فقط وفقط خودمون هستیم. فقط باید به خودمون ثابت کنیم. من واقعا لذت میبرم از افرادی که هیچوقت با کسی در هیچ موردی بحث نمیکنن و با اینکه باورهای قدرتمندکننده خودشون رو دارند، به نظر بقیه افراد احترام گذاشته و اگر خوششون نیومد به راحتی اعراض میکنند و به راحتی به روند خودشون برمیگردن! به روندی که ازش نتیجه گرفتن و احساس خوب و آرامش دارند باهاش، بدون هیچ گونه بحثی یا توضیحی. من لذت میبرم از افرادی که با نتیجه هاشون میان حرف میزنند و نه اینکه آگاهی هاشون رو به رخ بقیه بکشند فقط برای اینکه بگن ما میدونیم و این شما هستید که در مسیر اشتباه هستید و وقتی به نتیجه زندگی شون نگاه میکنی، می بینی که هیچی برای گفتن ندارن..!!
درهرصورت سپاسگزار خداوندم که فقط به لطف اون بود که من هدایت شدم و درحال حاضر نسبت به قبل خیلیی بهتر شدم و البته که هنوز خیلی جا داره برای بهتر شدنم. برام جالبه که هروقت بهش فکر میکنم، نمیدونم چطور انقدر آروم تر شدم نسبت به قبل و در زمان اعراض، کنترل ذهنم رو به دست میگیرم و کانون توجهام رو معطوف به خواسته ها و کارهام میکنم و هیچ بحثی هم با کسی ندارم. فقط متمرکز میشم روی خودم و لذت بردن از انجام دادن کارهای موردعلاقم و به قولی دور میشم از منبع احساس بد. این بذرهای احترام رو خیلی دوست داشتم در وجودم بکارم و پرورش شون بدم، واقعا خداروشکر میکنم که انقدر بدیهی و طبیعی دارند در وجودم شکل میگیرند:)
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی جان مظهر صلح درون
خدایا سپاسگزارم که متعهدانه شصت و هفتمین ردپای سفرنامم رو می نویسم.
این روزها به این آگاهی رسیدم ک من نمیتونم برای کسی کاری بکنم…و همینطور هیچ کس نمیتونه برای مت کاری رو انحام بده ..نه در مسیر بهبود و نه در مسیر شوربختی من…به خاطر همین خیلی کمتر از آدم ها ناراحت میشم و فقط میدونم این بازتاب حس و فرکانس خودمه….البته وقتی واکنش خوبی نمی بینم از دست خودم می ریزم به هم اما سعی می کنم نشتی این فرکانس نامناسب رو پیدا کنم و برطرفش کنم…و خودمو با ورودی های مناسب بمب باران کنم تا بیام تو مسیر مناسب..
الان ک فکر می کنم چقدر قبلا کار اشتباهی میکردم که آدم ها رو قانع کنم….الان سعی می کنم فقط سکوت کنم…و اگر دیدم اون افکار آزارم میده از اون جا دور بشم و اعراض بکنم…چون می دونم ک نمی تونم ذهنیت کسیو تا وقتی خودش نخواد عوض بکنم..
پس بهتره فقط دور بشم..
بهترین کار سکوت هستش
خدایا بابت این آگاهی ها سپاسگزارم
خدایا منو به سمت بهترین تصمیمات و بهترین باورها هدایت بکن…
خدایا سپاسگزارم
خدایا منو درساختن باورهای توحیدی کمک کن.
به نام قدرت مطلق جهان هستی
سلام استاد عباس منش و خانم شایسته و دیگر دوستانم
خدا رو شکر میکنم در برنامه روزشمار هستم و هرروز دارم این برنامه رو دنبال میکنم.
وخیلی راضی ام .
ردپای خودم روز ۶۷ روزشمار
تشکر و سپاس از استاد به خاطر همه چیز
استاد ممنونم که دستی از دستان خدا شدید برای همه کسانی که در مدار و فرکانس حرف های شما قرار گرفته اند.
از کلمه به کلمه شما من میتونم بهره ببرم و مسیرم رو لحظه به لحظه بهتر کنم و نتیجه بهتر و بهتر بگیرم.
چیزی که خیلی خیلی برام کمک کننده هست .
دارم با کمک شما با قوانین جهان هستی و ساز و کار جهان هستی
و علت تمام اتفاق های زندگی ام
آشنا میشم.
و شاید یکی از مهمترین چیز ها دارم خودم رو میشناسم.خودمی که اصل و اساس است دارم میشناسم.
دارم محمد رضا یکتای مقدم رو با تمام توانایی ها و ضعف ها و باورها و همه و همه چیز دارم میشناسم.دارم کم کم یاد میگیرم که مثل خود خدا خدایی کنم در زندگی ام.از قدرت بی نهایتی که خدا در وجود من قرار داده استفاده کنم و زندگی ام رو جوری که دوست دارم درست کنم.
خدایا از تو ممنونم که من به این راه
راهی که در آن تماما نعمت و خوبی و خیر هست هدایت کردی.
خدایا نمیدونم با چه کلماتی تشکر کنم.
ولی دوست دارم در آینده بیام با نوشتن نتایجم دل استادم رو شاد کنم .بیام با شناخت قوانین و اجرای آن در زندگی ام و نتایج عالی که بدست آوردم امید و انگیزه ای باشم برای کسانی که در این مسیر و فرکانس هستن.
چقدر در این فایل قشنگ در مورد مسولیت زندگی خودمون گفتین و من تصمیم گرفتم این باور جدید رو در خودم ایجاد کنم که من مسول زندگی هیچ کس حتی نزدیکترین افراد خودم نیستم.
و من فقط وفقط مسول زندگی خودم هستم.
من ن به کسی میتونم اگه خودش نخواد کمک کنم و ن بدی کنم.
من ن با کسی بحث میکنم و ن برایم مهم است که طرف اشتباه میکند یا دارد خلاف باور های من زندگی میکند.
من فقط خودم هستم که میتونم زندگی خودم رو تغییر بدم.
من خودم میتونم باور های جدیدی بسازم و باورودی های خوب و توجه به نکات مثبت و فرکانس های خوب یک زندگی ای برای خودم بسازم که هیچ ربطی به گذشته من نداشته باشد.
من میدونم با کار کردن روی خودم و توجه به نکات مثبت و آگاهانه احساس خودم رو خوب نگه دارم و جلوی نجوا های ذهنم رو بگیرم.
میتونم عالی زندگی کنم.
خداوند با تمام خوبی و قدرت و هدایت و نعمت به یک اندازه در اختیار تمام انسان هاست.
خداوند من مهربان و بخشنده است و به هیچ عنوان ظلمی در حق هیچ کس نکرده و نخواهد کرد و اگرم ظلمی هست.
ظلم خود انسان به خودش هست.
نیروی قالب بر جهان نیروی خیر است
و من باور کردم خداوند عاشق تمام ماست و عاشقانه دوست دارد ما در سطح خیلی بالایی زندگی کنیم.
استاد تمام این آگاهی ها رو از شما یاد گرفتم ممنونم ازتون و تمام دوستانم در این مسیر.
😍😍😍😍😍😍🙏🙏🙏🙏💐🎉
به نام خدا
سفر نامه روز ۶۶
واقعا ما نمیتونیم زندگی کسی رو تغییر بدیم🙏🏻
بزار از تجربه های خودم بگم برای دوستان گلم که هرچه سریع تر تصمیم بگیریم البته همین الان اصرار ندارم که کسی رو تغییر بده یا نده آدم باید بره تجربه کنه اون موقع متوجه میشه
خلاصه من زمانی که قانون رو یاد گرفتم خیلی داغ بودم با همه توی محل کار صحبت کنم تو اینجوری خلاصه اونم اومد ۳ماه باهم بودیم هر سه ماه درگیری کینه نفرت از مسیر خارج شدم بحث دعوا دوباره صلح آشتی اون یع چیزی میگفت اون میگفت من درست میگم خلاصه بحث پیچید همه جا و بعد رفتم سراغ اون دوست دیگم اونم همین طور بحث دعوا تو اینجوری کن دیدم همون اون آدمها بدتررررررررر شدن دوستان باور کنید به خودم میگفت ای کاش اون زمان ارزشمندم رو صرف خودم میکردم به بدترین مسیر رفتن اونا تازه خیلی رفتارشون به جای اینکه خوب بشه بدتر شد اما اعراض کردم خودشون بعضی موقع ها میومدن میگفتن مثلا فلان استاد اسمش چیه التماس میکردن حتی توی خانواده خودم تغییر میدادم بدتر شدن کلا بیخیال شدم تصمیم گرفتم برای دل خودم زندگی کنم ادمای که توی مدار من باشن اونا میان به سمتم
موفق باشید✅