مصاحبه با استاد | فرهنگ ناب «لا اِکْراهَ فِی الدّین» - صفحه 18 (به ترتیب امتیاز)

687 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    هاشم داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1378 روز

    به نام خداوند بخشنده هدایتگرم

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم

    روز شمار زندگی من روز 67

    من زمانی که تازه با سایت آشنا شده بودم خیلی دوست داشتم که این آگاهی ها رو هم به دیگران بگم و همش حرص می‌خوردم وقتی در مقابلم ایستادگی میکردن و همش دوست داشتم که ثابت کنم ولی رفته رفته این هیجان و آتش برا دیگران پایین اومد و در آخر به این نتیجه رسیدم که من اول باید رو خودم کار کنم و نمیتونم رو دیگران تغییر ایجاد کنم حتی اگر فرزند خودم باشه با این آگاهی من دیگه برا دیگران تقلا نمیکنم و این اتلاف انرژی رو دیگه ندارم و چقدر خوبه نتایج ما با دیگران حرف بزنه وقتی من نتیجه بگیرم این خودش یه انگیزه میشه برا دیگران

    من باید یاد بگیرم که تغییر رو از خودم شروع کنم و این هم تکامل داره و من باید صبر و حوصله به خرج بدم و سعی کنم که رو شخصیتم کار کنم و طوری بسازم که هیچ ربطی به گذشته نداشته باشم و این هم باور میخواد و باید رو باورام کار کنم

    من باید رو فراوانی کار کنم و کنترل ورودیهای ذهنم در دست بگیرم و ایمانم و به خداوند قویتر کنم چون ما هر چقدر به خداوند نزدیکتر باشیم با جهان هم سو هستیم و خوشبختی در تمام مراحل زندگی رو نسیب خودمون می‌کنیم

    برگی دیگر از سفرنامه امروزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    محدثه سرداری گفته:
    مدت عضویت: 2110 روز

    به نام خداوند بخشنده و هدایتگرم…

    چقدر این دیدگاه بهم ارامش داد

    اینکه ما مسئول زندگی بقیه نیستیم نه تنها مسئول نیستیم بلکه حتی کوچکترین قدرتی در برابر زندگی بقیه نداریم همونطور که هیچکس جز خودمون برای بوجود اوردن شرایط اتفاقات و رقم زدن زندگی ما قدرتی نداره… این دیدگاه کاملا استرس و نگرانی رو از ادم دور میکنه دقیقا مثل همه ی نکات دیگه اصلا بنظر من اینجوری میشه قانون رو تشخیص داد و شناخت… اون دیدگاه اون نگاه اون باوری که به تو احساس ارامش میده ازت استرس زندگی روزمره رو میگیره دقیقا همون درسته و مطابق قانون…. همونطور که خود استاد بارها گفتن برای تشخیص الهامات از نجواهای ذهن به حسی که بهمون میده گوش کنیم اینکه حس خوبی داریم ارومیم یا بدتر نگرانمون میکنه… این دقیقا همه جا صادقه و مهم حس درونی ما نسبت به هر مسئله اس.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    محبوبه سرداری گفته:
    مدت عضویت: 1374 روز

    به نام الله یکتا

    سلام و درود بر استاد عزیزم وخانم شایسته گرامی

    واقعا فایلهای شما استاد عزیزم پر از آگاهیهای ناب هست ما هیچ توانایی برای تغییر دیگران به شیوه خودمون نداریم کاری که من سالهای سال انجام دادم وبرای این کارم بهای زیادی را پرداخت کردم وهیچ نتیجه ای نگرفتم.ووقتی که به این سایت هدایت شدم وتا حدودی خودم را تغییر دادم تغییرات را از سمت مقابلم دریافت کردم.

    ودر زندگی اطرافیانم مادری را دیدم که از همه جهتی خودش را برای رفاه وآسایش فرزندانش قربانی کرد وهمه جوره در کنار اونها ایستاد ولی متاسفانه فرزندانش هیچ توجهی به او نداشتند وهمه اون محبتها را وظیفه ای بیش ندانستند.وچه حیف که همه لذتها ولحظه های شاد را از زندگی خودش حذف کرد.

    چقدر حرفهای شما درسته که آدم با تمام وجود حس میکنه ودرک میکنه که قانون درست عمل میکنه واین ما هستیم که باید این آگاهیها را درک کنیم وعمل کنیم

    سپاسگزارم از استاد عزیز برای این آگاهیهای ناب وخالصی که با عشق در اختیار ما قرار می دهند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    فاطمه تعالی گفته:
    مدت عضویت: 1062 روز

    باسلام خدمت همه ی عزیزان واستاد جانم

    استاد من صددرصد ب حرفهای شما ایمان دارم وخصوصا دراین زمینه صدها بار تجربش کردم ..چطور؟؟؟

    زمانهایی ک خودمو درگیر همسر فرزند وپدرمادر وفکوفامیل ومساعلشون کردم نمیدونید چقد از ارامش فاصله گرفتم

    تمام شب وروزم میشد کمک ب این اشخاص واخرشم بجای تشکر من رو زیر سوال میبردن وبایک بی احترامی وبهتره بگم جهان یه چک درست حسابی بهم میزد از خواب غفلت بیدارم میکرد ومیگفتم نباید اینکارو میکردم اما زمانیکه این قانون نمیدونستم هزاران بار اشتباه کردم

    اما الان از وقتی فهمیدم هرروز دارم بهتر میشم لغزش دارم اما نمیذارم کلا مسیرم کج بشه سریع درستش میکنم توی دوسه روز وبهترم میشوم با کمک هدایت پروردگارم

    واینکه درمورد خودتون گفتید من فکر نمیکنم باید فرزندمو خوشبخت کنم یاد حضرت ابراهیم افتادم

    که فرزندش وهمسرش هاجر رو چندسال توی یک سرزمین دیگه ای تنها گذاشت شاید خیلیا فکر میکنن اون کارش نادرست بوده ومن هم قبلا میگفتم مگه میشه یک پدر اینقدر بیخیال باشه تا اینکه با کمک اموزه های شما وقران رو مطالعه میکنم ودرموردش فکر میکنم

    حالا ب این اگاهی رسیدم ک بابا اگر میخای رشد کنی باید بگذری از وابستگیهات

    حتی بوداییها وقتی مراقبه میکنن میگن افکارتو آزاد کن از کینه غم وابستگی ب عزیزانت ک ب اون احساس رهایی برسی

    وچقدر زیباست

    من الان از همه ک دور میشم البته من تمام لیست موبایلمو پاک کردم 1ساله ک هوس نکنم زنگ بزنم ب دوستی ب اشنایی

    واز نطر خیلیا من رفتارم خیلی بی معرفتی هست وچه ادمی هستم

    اما اهمیت کمتری دادم وزندگی کردم وهرسری رشد کردم وباهر رشدم ب یکی از اهدافم رسیدم

    والان بغیراز همسروفرزندم

    جاری

    مادرم

    مادرهمسرم هستن ک به من نزدیکن

    من همین سه چهارنفر وقتی دور میشم واعراض میکنم ازشون اونا هم کم کم دور میشن ازمن وهرروز توی ستاره قطبیم یادداشت میکنم هرکس ک منفیه دورش کن تا من رشد کنم واین خاسته تیک میخوره

    وچقدر ارامشم بیشتر سلامتتر شادتر ورزق بیشتری میات توی خونم وخاسته هام راحتتر تیک میخوره

    اما چندین بار اشتباه کردم وگفتم من دارم ازهمه فرار میکنم بهتره باشن ومن از حرفاشون اعراض کنم اولش خوبه چندروز بعد شروع میشه تضادهام چون اونا کاملا سازشون مخالفه توی تمام مباحث مسعله دارن یا مریضن یا مسعله مالی دارن ومن ناخوداگاه توجهم میره سمت اونا ودوباره ب خودم میام میگم نه وقتی دوربودم شرایطم روب بهبود بود برای همین درجا زدم چندبار

    که دیروز اومدم تعهد دادم بسه دیگه اگر میخام کاملا عوض بشه شرایطم وهمیشه توی رشد باشم وارام باشم باید بتونم ازین سه نفر اعراض کنم

    والان 1ماهه ن تلفن کردم نه سمتشون رفتم اونا هم هرکدوم یبار تماس گرفتن ودیدن من دورمیشم

    شاید از نظراونا من خیلی بی معرفتم چندبار هم شیطان نجواکرد اره الان ناراحت میشن چی میگن واگر ببیننت میگن چ ادمی هستی چ خبرته مگه چیکارت کردیم

    بازهم میگم مهم نیست چون مطمعنم هیچ تاثیری روی سلامتیم روی رابطم باهمسروفرزندم روی ثروتم نداره

    هرروز ب این نجواها میگم بابا من خالق زندگیمم دیگران کجای زندگیمن

    ک همه بچه های سایت کاملا درک میکنن واما 99درصد جامعه ب این میگن بی انصافی بی معرفتی

    حتی یبار مادرم بهم گفت کسی ک خودشو از خانوادش جدا کنه بچه ناخلفی هست ومن هیچی نگفتم

    همش میگم بابا منکه صدها بار تجربه کردم ازشون دورمیشم زندگیم پراز خوشبختی وشادی میشه

    مگه من اگر بمیرم اونا بامن میان نه بابا خودم تنها میرم اون دنیا خودم تنها جوابگوی خدای خودم هستم پس بهتره همینجام تنها باشم

    بعضی روزها دلم میگیره ونجوامیات نگاه اصلا سمت بقیه نمیری حالا بمون توی تنهایی هیچکسم نمیات سراغت دوباره میگم ن این گذراست حتما من افکار نادرستی دارم وهمینکه میام روی قدمها کارمیکنم روحیه ام ارامشم چندبرابر میشه ودوباره همه چیز عالی میشه

    دوست دارم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      پاکیزه بارکزی گفته:
      مدت عضویت: 845 روز

      سلام فاطمه عزیزم

      الهی که حال دلت عالی باشد عزیزم

      میدانی بخاطر چی باید شمااز اونا دور باشی چون مدارت عوض میشود چون تو داری رشد میکنی و اونا در حال خودشان گیر کردن عزیزم

      هیچ وقت غصه نخور‌ ناراحت نشو

      کار درست را انجام میدهی باید موفق شوی و موفقیت بها کار دارد یکی هم دور شدن از افراد منفی هست

      من هم کلا چهار پنج ماه هست از دوست های صمیمی خودم که شب ها میگفتیم می خندیدم دور شدم کاملا همه چی را پاک کردم تا حد پیگرم شدن که حتی مادر شان برم زنگ زدن که چطور هستم یک دوستم چندین بار زنگ زد مادرم همیشه میگفت تو بسیاررر دیگر رقم شدی این چی کار هست همیشه خانه ما هر کی میایند نمیشینم چون میدانم حرف های درست نمیگویند به مادرم همیشه میگویند دخترت چرا ایرقم هست همرایی هیچکس نمیشینه مادرم میامد برای من میگفت یکبار یادم هست انقدر ناراحت شدم بعدا گفتم پاکیزه ایراد ندارد تو تغییر میکنی اگر میخواهی رشد کنی باور های عالی بسازی باید داخل اردوگاه تنهایی شوی و بهایی تغییر را بپذیری

      یکبار خواستم خانه یک دوستم بروم و همیشه در راه در دلم ترس داشتم نکند حرف های ناخواسته بزند نکند این شود بعد گفتم خدایا اگر در مدار من باشد خانه هست و اگر نه نیست رفتم خانه نبود و من چقدر خوشحال شدم که تغییر میکنم

      میدانی فاطمه جان کاملا احساس میکنم که مدارم تغییر کرده رشد کردیم چون با یکی از دوست‌هایم که در امریکا هست زیاد صمیمی بودیم و همرای اون داشتم ولی میبینم اون خودش دور شد چقدر این قانون را برایم واضح میکند که تو تغییر‌میکنی و در ریلی که وارد شدی برای خوشبختی قرار نیست همه همیشه گی باشند و تا اخیر بیایند شاید جایی برسد که فقط خودم باشم و خدایم بس

      در خدا شاد پیروز باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
  5. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1059 روز

    روز 67 فصل سوم روز شمار تحول زندگی من:

    استاد عزیزم واقعا با این صحبتهای شما موافقم

    چون قلبم منطق اونها رو درک میکنه انگار اونا رو از قبل میدونستم و شما دارید تکرارش میکنید اوایل منطق و ذهنم مقاومت داشت

    جامعه تاکید زیادی روی این موضوع داشته که ما در برابر بچه ها و پدرو مادر و… مسئول هستیم سرمون زیر برف کرده بودیم …

    و همش احساس گناه عذاب وجدان و شرم وحیا دادن

    چه پدر و مادرهایی که به اجبار رشته تحصیلی

    بچه هاشون رو خودشون انتخاب میکنن حتی رشته ورزشی و فکر میکنن با این انتخاب ها آینده شغلی فرزندشون رو تضمین میکنن.

    و به علاقه ی بچه ها توجهی نمیکنن.

    سالی که اول دبیرستان قبول شدم و رشته تجربی ریاضی فیزیک فنی و حرفه ای رو میتونستم انتخاب کنم

    یواشکی رفتم فنی حرفه ای که رشته گرافیک یا مدیریت خانواده انتخاب کنم(مدیریت خانواده رو خیلی بیشتر دوست داشتم چون میدونستم خیلی تنوع داره خیاطی حسابداری آشپزی و….یاد میدادن)

    اما مدیر اجازه نداد من تو اون رشته ها ثبت نام کنم

    میگفت این رشته ها مال بچه تنبل هاست

    تو معدلت عالیه باید بری کامپیوتر و حسابداری

    اون مدیر خودش و مسئول خوشبختی و آینده شغلی من میدونست.

    یکبار دیگه هم تصمیم گرفته بودم برای کار به کشور ترکیه مهاجرت کنم تهران بودم و چند ساعت مونده به پروازم

    مادرم با من تماس گرفتم و با گریه و زاری همش میگفت برگرد اگه تو بری من میمیرم خودمو و میکشم و….

    اونموقع که این آگاهی ها رو نداشتم منصرف شدم

    چون بی نهایت احساس گناه میکردم که اگه من برم مادرم (چند ساله مریض هستن و انواع قرص ها رو میخوره) حالش از اینی که هست بدتر بشه.

    و برگشتم.

    نه من توحید و این آگاهی ها رو داشتم نه پدرم ومادرم و نه اون مدیر مدرسه ام….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1489 روز

    به نام الله هدایتگربه سوی خواسته ها

    به نام خداوندرزاق ومهربان

    سلام دوستان

    ردپای من درفایل67سفرنامه

    ماتنهاوتنهاوتنهامسئول زندگی خودمون هستیم

    ماتوانایی تغییردیگران رانداریم نه میتونیم خوشبختشون کنیم ونه میتونیم ازبین ببریمشون

    مافقط خالق100٪زندگی خودمون هستیم

    هرکسی تاخودش نخوادنمیتونه تغییرکنه استادپیامشوداره میرسونه وکسی که خواهان تغییرکردن باشه وباورکنه وعمل کنه زندگیش تغییرخواهدکردودرمدارموفقیت وثروت ونعمت قرارمیگیره

    تضادهاباعث خواسته دردرون مامیشه اگه من پول ندارم بیکارم یاروابط درستی ندارم این خواسته درمن شکل میگیره که تغییرکنم به صورت بنیادین

    واین سختی هاخوبن این سختی هادوست ماهستنداگه من زندگی پرازرفاه واسایش داشته باشم تغییرنمیکنم

    هرکسی نتیجه اعمال خوشومیگیره وجهان بازتاب باورهای ماست وافکارما

    خداوندقدرت خلق کنندکی زندگی ماروبه ماداده وماهرجورکه دوست داریم میتویم زندگبمون روبسازیم وخلق کنیم

    خدادندماروهدایت وحمایت میکنه وکمکمون میکنه ودرمقابل ماکرنش میکنه وقتی مابخوایم واقعاتغییرکنیم وراه هاروبرای مابازمیکنه

    من که ازحرف های استادعزیزم نتایج عالی گرفتم

    ایمانی که عمل نیاوردحرف مفت است

    شادوموفق باشید

    احمدفردوسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1253 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    اگر در رسیدن به اهدافم خانواده ام اذیت شوند چه باوری را جایگزین کنم؟

    اگر ما مسیری را طی کنیم و خانواده اذیت شوند برای آن ها بد نیست و شاید یکی از دلایل پیشرفت و موفقیت قرار گرفتن در تضادها است مرگ مسائل مشکلات بیماری ها بی پولی .. هیچ یک بد نیست تضاد است و قسمتی از زندگی که به وسیله ی آن خواسته های خود را می شناسیم بنابراین از زاویه ای دیگر به تضادها نگاه کنیم. اذیت شدن برای آن ها خوب است و خواسته های خود را می شناسند ما مسئول خوشبت کردن دیگران نیستیم. ما هیچ مسئولیتی در مقابل هیچ کسی نداریم ما تنها مسئول خودمان هستیم بارها خداوند فرموده هر کسی مسئول کار خودش است و هیچ کسی بار دیگری را بر دوش نمی کشد هر کسی مسئول مسیری است که انتخاب کرده است این نگاه که در ما به عنوان والد دلسوز است کاملا غلط است و ما هرگز نمی توانیم کسی را خوشبخت و بدبخت کنیم و او را به مسیر درست ببریم ما علاقه داریم دیگران را به مسیر درست هدایت کنیم. باید مسیر درست را طی کرده و افراد خودشان زندگی خودشان را رقم بزنند ما توانایی رقم زدن زندگی دیگران را نداریم ملاحظه ای برای دیگران نداشته باشیم در نهایت هر کسی نتیجه ی اعمال خود را خواهد گرفت تصمیمات ما چیزی را خراب نمی کند در نهایت هر فردی می تواند به نفع یا ضرر خود نتیجه بگیرد. اگر باورهای ما درست و در مسیر صحیح حرکت کنیم سختی و مشکلات به وجود نیامده و یا با تغییر باورها خیلی زود برطرف می شود. روزهای سخت نیز هم به نفع ما و هم به نفع دیگران خواهد شد.

    اگر از دیدگاهی ناراضی هستیم تنها کافی است از آنها اعراض کنیم لازم به اثبات نیست هر کسی نتیجه ی اعمال خودش را خواهد گرفت هر کسی آزاد است نظر و عقیده خود را بیان کند

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1015 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام استاد عزیزم مثل هرروز روزمو متبرک میکنم با حرفهای استاد

    خداروشکر برای امروز

    دیروزمو نوشتم بهترین روز زندگیم بود ،بعدازظهر برخلاف همه روزها دخترم هم همراهی کرد وباهمسرم رفتیم کنار دریا وکلی خوش گذشت وشب هم خرید خونه وپرداخت یک پولی که انجام شد یک شب عالی ویک خواب خوب

    ولی دیروز باهمه مثبت هاش یک ناخواسته ای پیش اومد که خیلی بهتر از قبل بودم ولی باز بهم ریختم چند ساعت ولی امروز کمی فکر کردم راه کارشو بدست اوردم

    وتصمیم گرفتم به جای واکنش منفی میام کاری که باعث این قضیه شده رو انجام نمیدم

    فهمیدم مقصر خودمم اینجا مسولیت کارمو به عهده گرفتم ودیگران مقصر نمیدونم

    خب تضاد بزرگی بود توی ذهنم که این مساله رو داشت بزرگ میکرد ولی اومدم ازدید منطق نگاه کردم دیدم نباید احساس خطر کنم ،نباید بترسم

    واین نتیجه تغییرات من توی دوازده قدم وروان شناسی ثروت یک

    خیلی از دوستان فکر میکنن که روان شناسی ثروت یک راجب ثروت ولی یک آگاهی ناب وباورسازیه

    خداروشکر برای تغییراتم

    خداروشکر برای عشقی که تو وجودمه

    برای سلامتیم ،زیباییم،زندگیم،دخترم،برای بودنم

    برای تضادها که باعث میشه فکر کنم

    امروزمو شروع کردم تمرین ستاره قطبی روانجام دادم

    استاد ممنونم بابت این فایل اعراض کردن نکته مهمیه که به قول شما ما ایرانی ها تعصب بیمارگونه داریم به چیزی که میگیم واگر کسی مخالفش بگه بریم دفاع منفی کنیم

    من باید اعراض کنم ازحرفهایی که احساسمو بهم میریزه وحالمو بد میکنه

    چون دارم روی خودم کار میکنم ،وباید حواسم به ورودی هام باشه

    استاد عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    سید جواد مجیدی گفته:
    مدت عضویت: 3557 روز

    سلام استاد عزیزم

    خیلی من برای شما احترام قائلم و هزاران هزار بار شکر که خدا شما رو سر راه من قرار داد

    استاد عزیزم شما استاد من هستین ولی من بر اساس آموزش های شما عزیز دل یک نقد کوچیک دارم، شما بنظرم با اینکه میگید باید در مقابل ناخواسته یا بحث های مخالف احراز کرد متاسفانه شما در مقابل حرفهای مخالف این مورد رو هنور باهاش درگیری هستید و این در هر 11 قسمت مصاحبه با شما مخصوصا چند قسمت آخر خیلی مشهوده

    بنظرم شما به زیبایی در همون اوایل پاسخی خیلی زیبا به مخالفان یا منتقدان دادین و پیشنهاد میکنم درگیر حواشی نباشین و مسیر پر از موفقیت و توحیدیتون رو برید که من و هزاران نفر مثل من عاشقانه قدم های شما رو دنبال میکنیم

    انشاالله روز به روز خداوند بر موفقیت شما بی افزاید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    مریم یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2926 روز

    سلام استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی

    واقعا همه حرفهاتون و قبول دارم.به شخصه اصلا از بحث کردن برای اینکه خودم و مسیرم و بخوام ب کسی ثابت کنم اصلا خوشم نمیاد.و هیچوقت هیچ اصراری ب قبول عقایدم از جانب دیگران ندارم. خیلی خوشحالم ک باورهام توسط صحبتهای شما تایید میشه و خوشحالم از اینکه اینجا هستم و میتونم با دوستانی ک همفکر و هم مسیر هستیم همراه باشم و خدا رو بابتش شکرگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: