مصاحبه با استاد | فرهنگ ناب «لا اِکْراهَ فِی الدّین» - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/07/abasmanesh-1-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-06 18:40:012025-01-08 11:00:23مصاحبه با استاد | فرهنگ ناب «لا اِکْراهَ فِی الدّین»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد
سلام دوستان
چند شب پیش داشتم قرآن رو میخوندم سوره صف.همون اول سوره به این آیه برخوردم :
-ای کسانی که ایمان اورده اید چرا سخنی میگویید که عمل نمیکنید؟
-نزد خدا موجب خشم است که سخنی بگویید که عمل نمی کنید.
بعدش واقعا من خیلی رفتم تو فکر که واقعا چرا ما این همه چیز یاد گرفتیم و خیلی جاهام دوست داریم به زور به دیگرانم این چیزارو یاد بدیم که اونام مثه ما باید فکر کنن ولی این در حالیه که ما خودمونم هنوز یا به اون اطلاعات عمل نمیکنیم یا در حد کم عمل میکنیم.
و میبینم که هم خودم هم خیلی از دوستان واقعا به اون چیزی که بلدیم عمل نمیکنیم.و انتظار نتیجه فوقالعاده داریم.
دوستان به نظر من استاد عباسمنش یه امتیاز خیلی بزرگی که داره اینه که واقعا دل و جرات داره واقعا ادم نترسیه که به اینهمه نتایج رسیده و هر کدوم از ما اگه نتونیم اون جسارته و اون جراته رو در خودمون ایجاد کنیم حتی اگه شاگرد خصوصی تریسی و کنفیلد و رابینزم باشیم 100% بعیده که بتونیم به جایی برسیم.این یه باور نیس که بخوایم ازش ایراد بگیریم این یه قانونه که جهان به آدمای نترس پاداش میده نه به عالم بی عمل.
این دست به عمل زدن منه که نشون میده چقدر ایمان دارم چقدر جرات دارم چقدر از ناشناخته ها و نادیده ها نمیترسم.
من یادمه چند سال قبل تو دانشگاه خیلی ادعا داشتم واسه دوستام که میتونم با کامیون رانندگی کنم تو جاده چون پدرم شغلش بود.ولی عملا نمیتونستم فقط در حد خیلی کم.هرموقعم به بابام میگفتم بذار بشینم اون خیلی سریع میگفت نه نمیشه.تو نمیتونی یا نیازی نیست یاد بگیری بچسب به درست. تو رو چه به رانندگی.
و اتفاقا منم اصرار نمیکردم که بشینم زود تسلیم میشدم و یه نفس عمیق میکشیدم و میگفتم هااااای خوب شد نذاشت راست میگه نیازی نیس.چون ترس داشتم.
چند سال بعد با یکی از دوستای بابام که اتفاقا یه اسکانیا جدید خریده بود و منم خیلی دوسداشتم سوار ماشین مدرنش بشم رفتم سرویس.از همون اول سرویس دوسداشتم ازش درخواست کنم که منم رانندگی کنم باهاش ولی باز اون ترسه نمیذاشت و مرتب منصرف میشدم.
تا اینکه تو راه برگشت که ماشینشم بار نداشت یدفعه از زبونم پرید و گفتم عمو کرم میذاری یکم ماشینتو برونم؟و ایشونم از اونجایی که بسیار ادم با جسارت و با اعتماد به نفس و آرومیه خیلی راحت قبول کرد و من افتادم تو مخمصه و هیچ راه برگشتیم نبود به جز روندن تریلی 20 متری.
دیگه باید کاری رو که درخواست کرده بودم انجام میدادمو پای حرفم میایستادم.
یادمه وقتی نشستم پشت رول و شروع به حرکت کردم چنان عرق از سر و صورت و دستام میریخت و صدام در نمیومد که نگو.
دیگه باهزار انا انزلنا و صلوات یه تیکه از اتوبان اومدم و خلاصه کلی با تشویقای عمو کرم روبرو شدم که وقتی از ماشین پیاده شدم واقعا احساس غرور خاصی داشتم.دوستداشتم به همه بگم که من تریلی روندم.مخصوصا دوستام که دیگه میتونستم بدون حس عذاب وجدان بهشون واقعیتو بگم.و از اون روز بود که دیگه هم به ماشین عمو کرم تسلط پیدا کردم هم ماشین بابام و دیگه انگار که داشتم با سواری رانندگی میکردم.
میخام بگم که این داستان رو تعریف کردم که بگم نتیجه حمله به ترس و عمل کردن باور نکردنیه.مثه خود استاد که میگه من تو دانشگاه واقعا دستم نمیرفت روی دسته در کلاس که باز کنمو برم داخل و براشون حرف بزنم ولی همش به خودم میگفتم باید انجامش بدم.
بنظر من بعضی وقتام که میخایم یکاری رو انجام بدیم و ازش فراری هستیم که نکنه جواب نده اتفاقا همون کارو باید انجام بدیم فارغ از اینکه نتیجه بدهد یاندهد.حتی با ترس حتی با لرز ولی انجام بدیم.
به قول حضرت علی ع
از هرچه میترسی در آن داخل شو.
واقعا عمل کردن و حمله به ترس و تلفیقش با صحبتای استاد در فایل قبلی پیرامون ندای درون معجزه میکنه.
باشد که همه ما جزء رستگاران باشیم.
استاد یه نکته ای روهم میخاستم بگم و اونم اینکه شما در قسمت 9 مصاحبه گفتید که مثلا طرف میره سر یه کارپاره وقتی که بتونه هزینه فوتبال بازی کردنشو دربیاره که عشقشه چون باور نداره که میتونه از همون فوتبال پول بدست بیاره.خب خیلی وقتا واقعا طرف باید اینکاروبکنه چون از همون ب بسم الله که پول بهش نمیدن تا بازی کنه.حداقل باید دو سه سال روند تکاملشو طی کنه چه از نظر بدنی یا تکنیک و درک توپ و غیره تا به پول برسه.یا مثلا برای نقاشیم همینطور.
میخام بگم نه که طرف باور نداشته باشه که میشه از فوتبال یانقاشی پول دراورد بلکه مجبوره یه چندسالی اینجوری بره جلو تا به پول برسه تو عشق اصلیش.
سلام دوست عزیز
کاملا با شما موافقم که از هر چی ترس داری، باید بری توی دل ترسش و انجامش بدی
حرف زدن آسان و عمل کردن سخت است
من سالهاست نزدیک ده ساله که گواهینامه دارم ولی تا حالا رانندگی نکردم و هر دفعه به یه بهانه میزارمش عقب و انجامش نمیدم در حالی که هر روز دارم میبینم کلی خانوم دارن رانندگی میکنن و لذت میبرن
ذهنم کلی آسمان ریسمان میبافه که بچه هات کوچیکن
بزار پسر دار بشی بعد
اگه تصادف کنی چی و کلی فکرای مسخره میدونم اینا هیچکدومش حقیقت ندارد و ساخته ی ذهن منفی بافی منه
من ایمان دارم یه روز حتما حتما رانندگی میکنم مثل کلی خانوم دیگه
ایمان دارم روی این ترسم میرم و خداوند حامی و پشتیبان من است
به نام خدایی که هر چه دارم از اوست.
سلام به استادان گرانقدر
سلام به دوستان هم مسیر
گام ششم
مهمترین باور برای فعال کردن راهنمای درون
باور به وجود این نیرو درون ماست.
و همه ما به یک اندازه به این نیرو دسترسی داریم.
خیلی جالبه ذهن منطقی من مخالف صد درصد این نیروست.
پس دوباره اینجا هم میطلبه که من از عهده کنترل ذهنم به خوبی بربیام.
و تا خواست دلیل بیاره با فکت های آماده ذهنی که بارها در مورد موضوعات خاص برام پیش اومده بکوبم تو صورتش
و اما دوباره به خودم یادآوری میکنم:
آقا میثم قانون تکامل یادت نره
تو با شنیدن این فایل نمیتونی مثل استاد از این نیرو استفاده کنی
ولی میتونی بیشتر از قبل باورش کنی
اصلا مطمئن تر شو که همچین نیروی هست وجود داره و تو هم داریش و میتونی ازش استفاده کنی فقط گام به گام.
در دین اجباری نیست جمله ای که ما عکسش رو تو جامعه دیدیم و اما اعراض کنیم
برا خودم یاد بگیرم.
خودم همسر،فرزند،دوست و……… اجبار نکنم به شیوه من عمل کنند و این کافیست.
تازه خدا میگه من از شما بیشتر از توان و اون چیزی که درک کردین توقع ندارم ولی من توقع دارم.
خدایا کمکم کن تا بیشتر و بهتر باور کنم تو هر لحظه منو هدایت و راهنمایی میکنی.
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به همه دوستان و اساتید عزیزم
خدا را شکر در این مسیر الهی هستم من این فایلو گوش دادم و خیلی لذت بردم و خیلی چیزها هم یاد گرفتم به نظر من مهمترین کار این هست که بیاییم باور کنیم که یک خدایی هست که همیشه در حال هدایت ما به مسیر درست است و حالا سوال اصلی این هست که چگونه این را باور کنیم من نظر خودم رو مینویسم و برداشت من این هست که الگو پیدا کنیم مهمترین الگو خودمان هستیم تا به حال توجه کردید که استاد چقدر از خودش به عنوان الگو نام میبره دلیلش این هست که خودم باور پذیر تر هستم برای خودم خب همه ما تا حدودی کم و زیاد مزه هدایت رو چشیدیم و الان یک مسئله ای ذهن من رو به خودش درگیر کرده و من این درخواست رو از خداوند داشتم که این مسئله رو من حل کنم و گفتم بیام به یاد بیارم هدایتهایی که قبلاً شدم من در مورد خیلی از چیزها هدایت شدم هدایت هام اکثرا اینجوری بوده که یک مقطعی روی آن موضوع خیلی فکر میکرد و راه حل های که ذهنم میداده عمل میکردم و بعد ولش میکردم هدایت میومده مثلاً من یک وقتی از خدایم خواستم که پولی به من بدهد و من به آسانی یک پول خوبی بسازم و نه کاری داشتم نه میدونستم که چگونه و خواب دیدم که یکی بهم گفت این کار رو بکن و من اینقدر احساس خوبی گرفتم که فورا انجام دادم و در عرض چند روز یک پول خوبی وارد حسابم شد
یا مثلاً حامله بودم و نمیدونستم اسم دخترم رو چی بزارم باز یکی اومد و بهم گفت فلان اسم رو بزار
یا به یک مسئله ای بر خورد کرده بودیم که باید با وکیل و دادگاه اینجور مسیری میرفتیم و من توی همان زمان یک مسافرت ده روزه رفتم و توی مسافرت همش با خودم فکر می کردم که این مسئله چه راه حلی داره و ما چکار کنیم بعد از مسافرت یک آرامش عمیقی سراغ من اومد و چنان این مسئله حل شد که اصلا باورش امکان نداشت بدون شکایت بدون وکیل بدون همه اینه یعنی هر وقت یاد این جریان و بقیه جریانها میافتم خیلی دلم باز میشه و بهتر میتونم بگم که این مسئله هم حل میشه و من فقط باید برم را باور کنم و دلایل ذهنم رو اصلا قبول نکنم و هدایت رو درخواست کنم و باور کنم که من میتونم این مسئله رو حل کنم
به نام خدای یکتا
ردپای من از روز شصت و هفتم سفرنامه
خدایا شکرت که من هیچ علاقه ای نه به اثبات، نه به نصیحت یا تحمیل باورهای خودم به دیگران ندارم. هروقت که ذره ای احساس میکنم دارم دیدگاهم رو بیان میکنم، ذهنم سریع هشدار میده که نه حدیث؛ نگو. چون میدونم هیچکس اون چیزی که من از اعماق وجودم درک میکنم رو واقعا نمیفهمه. یعنی انقدر که باورهای اشتباه در جهان وجود داره که من عملا میدونم فلان چیز درسته و تلاش برای اثباتش نادرسته. من میخوام فقط خودم رو ببینم و مسیر پیش روم رو. میخوام همهی تمرکزم رو بذارم روی خودم، مسیرم، اهداف و خواسته هام. میخوام چشممو ببندم رو اینکه دیگران چطور فکر میکنند و چطور عمل میکنند. و هیچ نگرانی هم بابت عقب موندن یا شبیه اونها نبودن ندارم.
من فقط خدا رو میخوام.
هدایت خدا رو میخوام.
آرامش خدا رو میخوام.
حضور و وجود خدا رو در ذهن و قلبم میخوام.
میخوام فقط حس کنم تو آغوش خدام.
میخوام حس کنم در احاطهی کامل خداوندم.
که اون منو سخت بغل کرده و ازم محافظت میکنه.
میخوام حس کنم آرومم.
میخوام حس کنم ارزشمندم.
نمیخوام اجازه بدم هیچی اذیتم کنه.
میخوام ظرف وجودیم رو بزرگ کنم.
میخوام به خودم، افکارم و علایقم احترام بذارم.
میخوام دراز بکشم و به هیچی جز خدا فکر نکنم.
خدایا،
من عاشقتم. همین!
حدیثجونمممممم!
سلام زیبا. چقدر قشنگ بود این دیدگاهت و چقدر لذت بردم. تاریخ رو ببین آخه، ده آبان چهارصد و سه.
یعنی وقتی پسر من 10 روزه بود. چه جالب چه قشنگ.
من که از نزدیک میشناسمت میدونم که واقعا این اخلاق رو داری، اینکه سعی نمیکنی عقاید خودت رو به دیگران تحمیل کنی و وقتی هم میبینی کسی داره این کار رو میکنه میتونم نگاه مخالفانهت رو بخونم.
دمت گرم واقعا.
دمت گرم که بیس و اصل و اساست آگاهیخورش خوبه :)))
امیدوارم منظورم رو رسونده باشم.
در پناه الله باشی زیبااااااا.
سلام استاد عزیزم، امروز درحالی به این مصاحبه ی شما گوش می کنم، که اشک میریزم، روزی از اعماق وجودم از خداوند خواستم عیب کارهایم را به من نشون بده، والان از خدای مهربون بی نهایت سپاسگزارم که من را با سخنان شما که در حقیقت کلام حق است هدایتم کرد. سال 90 در کمال ناباوری استخدام یکی از ارگان های دولتی شدم. در واقع استخدام من مثل معجزه ای بود، در بهترین اداره در بهترین نقطه ی استان محل زندگیم از همه نظر. یادم میاد اون قدر در ترسهام غرق بودم که روز اول که بهم ابلاغ شروع به کار دادند انصراف نوشتم چون تنها بت در زندگیم همسرم بود. چون محل کارم با محل زندگیم 60 کیلومتر فاصله داشت ومن حاضر نبودم از منطقه ی امن خودم خارج بشم. وقتی برای خانواده ی خودم موضوع انصراف را گفتم پدرم خیلی ناراحت شد وبه اصرار روز بعد من را به محل برد وبهم گفت برو انصراف را پس بگیر ومن هم این کار را کردم. بالاخره شروع به کار کردم هر روز صبح زود با وجود دو تا پسرم که 3 و5 ساله بودند، به سر کار می رفتم وبچه هام را به مادرم می سپردم. تا اینکه یکسال گذشت یادم میاد اونقدر بهم خوش می گذشت که انگار رو ابرها بودم. در مدار شادی ولذت بودم. تا اینکه نجواهای ذهنم شروع شد و من انتقالی موقت گرفتم وبه شهر خودم اومدم. فقط به خاطر همسر وفرزندان این تصمیم را گرفتم. ولی 6 ماه بیشتر دوام نیاوردم. 6 ماهی که هر روز با گریه واسترس در محیط کاری که دوست نداشتم گذشت. و بعد تصمیم گرفتم برگردم. ودوباره به محیط کارقبلی خودم برگشتم. تمام این چیزهایی که میگم برای من که از نظر عزت نفس در سطح پایینی بودم خیلی با چالش واسترس سپری شد. یادمه بعد از گذشت یکسال دوباره نجواها وترسهام غالب شد و تصمیمی مثل قبل گرفتم. من همه ی آرزوها وتمایلات خودم را زیر پا گذاشتم وفقط به خاطر راحتی همسر وفرزندانم ، دست از آرزوها ومحیطی که به من احساس خوب وشاد داده بود برداشتم. یادمه اون روز فکر می کردم که دارم برای رضای خدا این کار را می کنم. چون من تو یه خانواده ی مذهبی وبا باورهای تند رو بزرگ شده بودم که فقط بهم یاد داده بودند همسرداری خیلی مهمه. دلایلی که باعث شد ذهن من در برابر تغییر وهدایت الهی مقاومت کنه این بود که پسرام تو محیط بزرگتر دچار چالش میشن وممکنه از مسیر درست خارج بشن پس بهتره تو همین شهر کوچیک بمونم. یا اینکه پیش خودم می گفتم من که همسرم از لحاظ موقعیت اجتماعی ومالی تو شهر خودمون موفق، چرا اونهارو به خاطر خودخواهی های خودم مجبور به مهاجرت کنم. الان که این صحبت های شما را می شنوم اشک می ریزم به خدا همه حرفهای شما حق، من تمام کلماتی را که از شما در طول دوماه عضویت درسایت می شنوم با ایمان کامل می پذیرم. من سیلی های خیلی محکمی از تمام کسانی که به نظر خودم برایشان سنگ تمام گذاشته بودم خوردم ولی یک روز از خدای خودم عاجزانه خواهش کردم مسیر درست را بهم نشون بده. دوست داشتم بدونم عیب کارم کجا بوده. در این لحظه من خودم را با تمام خطاها، اشتباهات وتصمیمات نادرست که تاکنون گرفتم بخشیدم وخودم را عاشقانه دوست دارم. دوره ی عزت نفس شما را بارها وبارها گوش کردم وسعی می کنم به آن عمل کنم. امیدوارم با این صحبت های ناب شما که از هزاران جلسه ی مشاوره خصوصی با ارزش تر است بتوانم ازاین به بعد هدایت های الهی را به موقع دریافت کنم ودر مسیر بهترینهایی که خداوند مهربان همواره برایم پیش میره قرار بگیرم. خیلی دوستتون دارم.
سلام دوست عزیز
کاملا حس و حال شما رو درک میکنم
ما باورهای دوران کودکیمون که بهمون یاد دادن رو هنوز با خودمون داریم توی بزرگسالی که زن باید خودشو وقف زندگیش ،همسر و بچه هاش کنه .منم مثل شما هستم
از خداوند میخواهم به هممون کمک کنه تا عزت نفس ما بخصوص زن ها و دختران همه جهان هر روز بیشتر و بیشتر بشه و این کار امکان پذیره اگر ما خودمان رو ارزشمند بدانیم
سلام دوست عزیز هم فرکانسی ام .در حالی به پاسخ زیبای شما هدایت شدم که این روزها نتایج عالی از بهبود شخصیتم وکار کردن متعهدانه روی باورهام مخصوصا عزت نفسم رو وارد زندگیم کردم .حدود سه ساله که متعهدانه تو این سایت بهشتی هستم وروی خودم کار می کنم .درحالی این کامنت رو برات می نویسم که سه ماهه در آپارتمان لوکس خودم که با هدایت های الهی خریدم زندگی می کنم .بزرگترین زنجیر شرک وابستگی ام که همسرم بود رو از زندگی ام حذف کردم ومهاجرت کردم .دوست عزیزم این مسیر مسیر سعادت دنیا وآخرته وکافیه هر روز وهر لحظه متعهدانه روی خودت کار کنی وتمام صحبت های استاد رو وحی منزل بدونی تا نتایج عالی وارد زندگیت بشه.بهترینها رو برات آرزو دارم .
سلام آزاده جان
از خواندن کامنتتون مو بر تنم سیخ شد و این رو نشانه از پروردگارم دونستم چونکه من هم اینروزا سعی میکنم به جای همسرم به خداوند توکل کنم و خواسته هام رو از خودش بخوام ، واقعا لذت بردم و تحسین تون کردم که با هدایت پروردگارم ، تونستین صاحب آپارتمان لوکس بشید منم آرزوی زندگی در یک زمین خیلی بزرگ رو دارم نمیدونم چجوری و از چه راهی قراره بهم داده بشه، ولی توکل کردم به خداوندم که هر روز نشانه های هدایتش توی زندگیم ، در جواب افکار و فرکانس های ارسالی خودم ، رو دریافت میکنم
حساب باز کردن روی همسر پاشنه آشیل منه
اینکه همسرم باید ما رو ببره گردش ، ما رو ببره خرید، برامون اینو بخره ،برای شادی ما،اونو بیاره
دارم روی خودم کار میکنم که روی هیچ کس جز خداوندم حساب باز نکنم و دستان خداوندم رو برای اجابت خواسته هام محدود نکنم
خداوند از بی نهایت طریق ما رو به خواسته هامون میرسونه از راه هایی که هیچ وقت فکرشم نمیکنیم
در پناه الله یکتا شاد سالم و ثروتمند و سعادت مند در دنیا و آخرت باشید و متوکل به تنها خودش ، این خیلی مهمه که برام یادآوری کردین و نشانه امروزم بود
سپاسگزارم از کامنت زیباتون️
سلام ساراجان، آفرین برتو که با اینکه اول مسیری خیلی سریع پاشنه ی آشیل وشرک هات رو شناسایی کردی .فایلهای توحیدی استاد ،مخصوصا فایل فقط روی خدا حساب کن رو خیلی گوش کن.عاشقانه دوستت دارم وان شااله به زودی خبرهای عالی از نتایجت بشنوم.
به نام خداوند رحمان
سلام استاد عباس منش عزیز
حدود سه سال پیش، نزدیکای غروب که داشتم پیاده روی میکردم و فایل های شما رو گوش میدادم به صورت اتفاقی 2تا از دوستای قدیمی خودم رو دیدم که هرچی سعی کردم بپیچونمشون نشد و خلاصه بعد از کلی اصرار سوار ماشینشون شدم و بعد از 2 ساعت حرف زدن، وقتی یکی از دوستام داشت منو میرسون سمت خونه بهم گفت ایده های خیلی خوبی داره و از شغلش راضی نیست و میخواد بیاد بیرون ولی میترسید و من طبق آموزش هایی که از شما دیده بودم کلی راهنماییش کردم که نترس و به خدا توکل کن و از شغلت بیا بیرون و قدم اول رو بردار و قدم بعدی بهت گفته میشه و خلاصه از این حرفا… ولی وقتی منو رسوند و داشتم پیاده میشدم گقت میدونی چیه: الان وقت ریسک کردن نیست با وجود متاهل بودن و یه دونه بچه.
این داستان رو تا اینجا داشته باشید فعلا…
استاد چند وقته دارم یه کانال یوتیوب رو دنبال میکنم که 10 قانون موفقیت افراد موفق جهان (Top 10 rules) رو بررسی میکنه و هفته ای یکی رو دارم ترجمه میکنم و زیرنویس بهشون اضافه میکنم که هم باورهاشون رو بررسی کنم و هم زبان انگلیسیم بیشتر تقویت شه. تو یکی از این ویدیوها که مربوط به 10 قانون موفقیت ایلان ماسک بود تو چهارمین قانونش ایلان ماسک در جمع فارغ التحصیلان دانشگاه کالیفرنیای جنوبی میگفت:
“Now is the time to take risks. You don’t have kids. As you get older your obligations increase. And once you have a family, you start taking risks not just for yourself, but for your family as well. It gets much harder to do things that might not work out. So now is the time to do that, before you have those obligations. I would encourage you to take risks now and do something bold; you won’t regret it.”
“الآن زمانی است که باید ریسکپذیر باشید. شما بچه ندارید. وقتی که بزرگتر میشوید مسئولیتهایتان زیاد میشود. و هنگامی که خانواده تشکیل میدهید، شما نه فقط برای خود بلکه برای خانوادهتان ریسک میکنید. انجامدادن کارهایی که ممکن است جوابندهند بسیار سختتر میشود. پس الآن وقتش است، قبل از اینکه آن وظایف را داشتهباشید. من شما را تشویق میکنم تا ریسکپذیر باشید و کاری برجسته انجام دهید: پشیمان نمیشوید!”
یعنی استاد همون موقع به خوم گفتم ببین داره چه باور غلطی رو تو مغز این فارغ التحصیلای بدبخت میکاره و یاد فایل “کمبود را باور نکن حتی اگر پرفسور هاوکینگ آن را تایید کرد” افتادم و سریع رفتم دوباره اون فایل رو دیدم و دیدم اِاِاِ !!! اتفاقا تو همون فایل هم شما یه باور غلط دیگه از ایلان ماسک گفته بودید (گفتید که ایلان ماسک دنبال اینه که آی بشریت رو میخواد نجات بده ببره کرات دیگه!).
استاد با اینکه میدونستم این باور ایلان ماسک اشتباه ست ولی وقتی یاد صحبت های دوستم میافتادم یه خورده شک میکردم که نکنه این دوتا راست میگن و من دارم اشتباه میکنم ولی وقتی تو این فایل مصاحبه قسمت 11 دیدم که شما به این خوبی شفاف سازی کردید دیگه واقعا خیالم راحت شد که اشتباه فکر نمیکردم.
استاد، من تا حالا حدود 60-70 تا از ویدیوهای اون کانال یوتیوب رو دیدم و ترجمه کردم و باورتون نمیشه چقدر باورهای مخرب دارند به خورد ملت میدند. مثلا تو یه ویدیو 10 قانون موفقیت یه خواننده رپ آمریکایی به نام Nipsey Hussle رو بررسی میکرد. و یکی از قانون های اون خواننده این بود که میگفت:
seek respect, not attention, it lasts longer
دنبال جلب توجه نباشید دنبال کسب احترام باشید چون این پایدارتر است.
استاد وقتی این باور رو از این طرف شنیدم یه چیزی تو وجودم داشت داد میزد که این باور باور کاملی نیست و میتونه باور بهتری جاش بسازیم و یاد حرف شما افتادم که باورها روز به روز میتونند بهتر بشند و طبق درس هایی که از شما آموخته بودم این باور رو ساختم که :
seek enjoy, not respect, not attention, it lasts longer
دنبال لذت بردن باشید چون پایدارتر است و دنبال کسب احترام و جلب توجه نباشید.
استاد خیلی خوشحالم که تو این صراط با شما هستم و میتونم ورودی هامو کنترل کنم و میتونم تشخیص بدم که که چه باوری محدود کننده و چه باوری قدرتمند کننده میتونه باشه.
استاد به قول شما حتی خدا مراقب ورودیهاش هست و به نوح میگه “لاتخاطبنی”. پس ما هم باید بی نهایت مراقب ورودی هامون باشیم و به هرباوری که هرکسی (حتی پیامبران و امامان گفتند) اول شک کنیم و بعد به یقین برسیم.
به نام تنها منبع رزق وسلامتی وعلم
سلام
پله 67 ام سفر تحول زندگیم
سپاسگزارم از داجونم که بهم فرصت زندگی کردن در امروز رو داد والان در سایت باشم ودرای نسفز شگفت انگیز
سپاسگزارم از استاد بابت این فایل ارزشمند وسپاسگزارم از متن خانم شایسته عزیز که چقدر متن های شما کمک کننده است در درک قوانین . هزاران بار تحسینتون میکنم سپاسگزارم از دوستان عزیز بابت کامنت های فوق العاده که به اشتراک میزارن وسپاسگزارم از خود عزیزم که در این لحظه اینجاست وبا لب تاب نازنینم دارم تایپ میکنم خدایا هدایتم کن که همواره در راه مستقیم باشم. خدایاشکرت
واقعا کیفیت تصویر وصدارو هم تحسین میکنم واین خونه دوست داشتنی رو .
اما امروز یاد گرفتم:
مسئولیت ما در برابر دیگران (پدر، مادر، فرزند، خانواده، جامعه و…) چیست؟ آیا اگر به دنبال علائقم بروم، به خانواده ام که مجبور می شوند به مسیر ماجراجویی های من بیایند، ظلم نموده ام؟»
1-مسائل وتضادها مسیرزندگی اند که آدم خواسته هاش رو پیدا میکنه ومحرک های پیشرفت هستند.
2-من فقط مسئول وخوشبخت کردن خودم هستم ومسئول خوشبخت کردن هیچ کس دیگه ای نیستم واگر کسی در این کنجکاوی ها کنارم هست اونم مسیر زندگی خودش هستیعنی بودن در آن شرایط و تجربه آن روند، حاصل فرکانس های خودشان است. واگر درمسیر درست باشه خیلی هم به نفعش میشه.
3- وقتی اصرار نداشته یاشی که دیگران نظرات رو بپذیرند ونخوای چیزی رو ثابت کنی دیگه چرا بخوای بحث کنی و کسی که فکر میکنه برای بعضی ایده هاشون باید بحث کرد از مسیراصلی خارج شدنه.(اینها حاشیه ان)
4- همه آزادن دیدگاهاشون رو بگن همه هم آزادن به اون دیدگاه ها عمل کنن یا نکنن . اگر یه دیدگاهی رو دوست نداری ازش اعراض میکنی (shift+delet) باهاش بحث نمیکنی. حتی خداوند به پیامبراسلام گفته رسالت تو ابلاغ پیام است .اینکه بقیه گوش میدن نمیدن عمل میکنن نمیکنن دیگه به پیامبر ربطی نداره. تو حافظ ووکیل وصی مردم نیستی .
5- چقدرخوبه که بتونیم دیدگاه های متفاوت دیگران رو تحمل کنیم. اجازهبدیم دیگران دیدگاه خودشون رو داشته باشن و تومسیری که دوست دارن وفکر میکنن درسته قدم بردان وحتی اگر هیچ اعتقادی به مسیرشون نداشته باشیم اگر کمکی از دستم بربیاد انجام که راحت تر مسیرش رو بره. چون هر کسی حق انتخاب داره وبا فرکانس خودش زندگیش رو خلق میکنه. وباهاش هم بحث نمیکنم .
هرکسی نتیجه اعمال خودشرو میگیره.
6- مامسئول خواهر برادر پدر ومادر …نیستیم ما مسئول خودمون هستیم بارها در قرآن خداوند فرموده به پیامبر، شما مسئول کسی نیستید . هیچ کس بار دیگری را بردوش نمیکشد. هرکسی هر مسیری داره میره خودش مسئولشه.
سوره زمر آیه 41
ما این کتاب را براى مردم بر اساس حق نازل کردیم هر کسى هدایت پذیرد، به سود خود اوست و هر کسى که راه خطا را برگزیند، زیان آن بر شخص اوست و تو وکیل آنها نیستى
سورهانعام آیه 107
ترجمه صادق نوبری
اگر خداوند تعالى بخواهد کسى نمى تواند براى او شریک قائل شود و مى تواند قهرا و جبرا همۀ مردم را موحد کند (اما چون جهان عالم اختیار است هر کس هر چه اختیار کند جزاى آن را خداوند به او خواهد رسانید) یا محمد تو را حافظ اعمال مشرکین قرار نداده ایم و وکیل آنها نیستى که اختیار امر آنها به دست تو باشد و روزى به آنها تقسیم کنى (همۀ اینها به ید قدرت الهى است هیچ کس نمى تواند در این قبیل امور دخالت کند)
النساء (80)
ترجمه مکارم
کسى که از پیامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده؛ و کسى که سرباز زند، تو را نگهبان (و مراقب) او نفرستادیم (و در برابر او، مسئول نیستى)
7- ما اصلا توانایی خوشبختی یا بدبختی هیچ کسی به یر ازخودمون رو نداریم. که بخوای مسئولیتش رو به عهده بگیری.
8- من باید مسیر درستی که فکر میکنم رو برم هر اتفاقی که میخواد بیفته بیفته ودر نهایت زندگی عزیزانم برمیگرده به خودشون نه به من ، که با تصمیمات من بخواد زندگیشون خراب بشه. تصمیمات ما چیزی رو خراب نمیکنه
9-اگر باورهامون درست باشه وتو مسیر اهدافمون حرکت کنیم دردها ورنج ها اولا بوجود نمیان یا اگر بوجود بیاین با تغییرباورها خیلی زود حل میشن. خیلی خیلی زود حل میشه و همه اون روزهای سخت هم به نفعمون هست.
10- اینکه من فقط مسئول زندگی خودم هست نه هیچ کس دیگه یک قانون بدون تغییر خداونده. این اصله.
11- این نشون میده ما خالق تمام شرایط خودمون هستیم فقط خودمون.
12-تغییر دیگران یک کار غیرممکن است.
13-بپذیریم هر فردی آزاد است تا به شیوه خودش زندگی کند و هرگز نخواهیم دیگران را وادار به زندگی به شیوه خود نماییم.
14-ما هرگز توانایی خوشبخت کردن فردی به غیراز خودمان رو نداریم. چون اونا خودشون فرکانس دارن و طبق قانون، زندگی شان فقط با فرکانس های خودشان رقم می خورد.
15 -عمل کردن به این قانون خودش بخش عمده ای از توحید عملی است.
سپاسگزارم عالی بود این سوال پاشنه آشیل منم بود خیلی سپاسگزارم
خدایاشکرت بابت این آگاهی های ارزشمند
خدایاکمکم کن که به این آگاهی ها مثل وحی منزل عمل کنم
در مسیر مستقیم شاد وسعادتمند باشیم.
گام ششم – پروژه مهاجرت به مدار بالاتر
.
سلام
اولین چیزی که تو این فایل واسم بولد شد عنوان و عبارت لااِکْراهَ فِی الدّین بود . قبل اینکه گوشش کنم گفتم نه تنها در دین هیچ اجبار و اکراهی نباید باشه بلکه واسه هیچ چیزی نباید اکراه داشته باشم.
همه چیز باید با میل و رغبت انجام بشه.
از خدا درخواست میکنم حمایت هدایتم کنه تا هیچ چیزیو بخاطر تابوها/ تصورات و تجارب قبلی و… به خودم تحمیل نکنمو با اکراه هیچ کاریو انجام ندم.
این موضوع خیلی مهم هست و در تمام جنبه های زندگیم تاثیرشو میبینمو کاش میشد به همین راحتی که نوشتمش در عمل هم میشد اجراش کرد…
در مسیر زندگی در دوراهی هایی قرار میگیرم که تصمیم گیری واسم سخت میشه ، علارغم اینکه خداروشکر با مبحث الهامات آشنا هستم و صدای خدارو تق ریبا میفهمم اماااااا عملکردم ضعیف بوده و نتونستم به صورت کاربردی و مکرر ازش بهره ببرمو به اهداف و خواسته هام برسم.
تصمیمم اینکه در این گام تلاشامو انجام بدم تا ازین سد عبور کنم که بلافاصله بهم گفته شد فایل » فایل شهود و الهامات درونی « از بخش دانلود ها راگوشش کنم و بعدش کلید های زیر ازش بدست اوردم :
– احتمالات ربطی به شهود نداره.
– شهود و منطق دو قطب مخالف هم هستن.
– شهود اصلا منطقی نیست و حتی غیر طبیعیه.
– پیش فرض های ذهنی راجب عمل کردن به الهامات باید خاموش بشه.
گام بعدی مشخص بود، گوش کردن جلسه دوم ، ثروت3 – اما چون 1ونیم ساعت زمان میبرد و تمرکز نداشتم میخاستم ازش چشم پوشی کنم تا از گام بعدی عقب نیوفتمو برم سراغش اما دلم اجازه نداد و الان فرصت پیدا شد که گوشش کنم به امید هدایت و رشد.
.
.
چندین ساعت از برنامه ریزی که واسه نوشتن و نتیجه گیری این کامنت در نظر گرفته بودم گذشت و دیگه بیخیال همگام شدن و دنبال کردن روزانه فایل های پروژه مهاجرت به مدار بالاتر شدم.
میدونی ، پر شده بودم از همون حس عجله ای که تو زندگیم چیزی جز تلاش و تقلاهای بی فایده و ناکامی واسم به وجود نیاورده.
اینو وقتی که مشغول شنیدن اگاهی های جلسه دوم ، ثروت سه بودمو متوجه شدم که برای درک بیشتر باید جلسه سومشم گوش کنم. ینی جلسه 2و3 ثروت سه باهمن!
و من تمام این مدت عجله و مود اکراه و رفع تکلیفی میخاستم برای فایلی که عنوانش لا اِکْراهَ فِی الدّین، هست نتیجه گیری و کامنت بنویسم!!!!
پر واضح مشخص بود مسیرو اشتباه میرفتم و این رفتار کاملا با جریان هدایت در تناقضه.
خلاصه گفتم خدایا هدایتم کن و برای ساعتی دست از ادامه پروژه شوییدم.
وقتی آروم شدم ، به این نتیجه رسیدم قبل از هرچیزی باید عجله رو از خودم دور کنم و از موضع رفع تکلیفی و با اکراه انجام دادن این تمرین بیام بیرون.
بعدش وارد بازی میشی و اولین گام برای هدایت شدن » ساختن همین باور که هدایت میشی » سپس با طرح سوال های درست و همسو با خواسته، مرحله مرحله پاسخ هارو دنبال کنی.
تا در نهایت به هدفت برسی.
.
این فی مابین کلی اگاهی بر وجودم حادث شد و مثه تکه های پازل :
– بخش دوم قانون آفرینش؛ قانون درخواست
– جلسه 2و3 ثروت سه
– فایل دانلودی شهود و الهامات
– گام ششم، مصاحبه با استاد
تو مغزم در حال کنار هم قرار گرفتن هست و تو این لحظه فقط عبارت «تسلیم بودن» تو ذهنم تکرار میشه …
– خدا بهتر از من میدونه و منو قدم به قدم هدایت میکنه اگه تسلیمش باشم و از راهنمایی هاش پیروی کنم. (حواست باشه منطق اجازه نمیده از الهامات پیروی کنی)
از خدا میخام هدایتم کنه به راه راست.
راه کسانی که رو خدا حساب میکنن
نه راه اوناییکه رو خودش یا دیگران حساب میکنن.
.
من میدونم رسیدن به مرحله تسلیم بودن، یه روند تکاملیه و فک میکنم در حال حاضر بیش ازین ظرف وجودیم قادر به دریافت اگاهی و هدایت نیست و با این نیت که رشد پیدا کنمو به مدار بالاتر مهاجرت کنم این کامنت آپلود و وارد گام هفتم این پروژه میشم.
سپاسگزارم
1729+
بنام خدا که تنها روزی دهنده و نجات دهنده اوست …
سلام …
حال میکنم وقتی استاد میگه اصلا برام مهم نیست که حرفهام رو باور میکنید یا نه …..
واقعا همینه …
هرکسی هرجاییه اون جاش درسته ….جهان اشتباه نمیکنه …
اینکه بعضی ها احساساتی عمل میکنن و میخوان ب زور بقیه رو نجات بدند بقول استاد اونا از مدار خارجند وقتی سرشون ب سنگ بخوره درست میشن ….البته بعید میدونم درست بشند …
این افراد اگه هزار بارم ب این دنیا بیان باز همین کارارو میکنن…
یه ادم بدبخت جاش همون بدبختی درسته …ما داریم اشتباه میکنیم ….طرز فکر ما اشتباه ست …وگرنه ما که از خداوند بالاتر نیستیم اگر نیاز ب نجات باشه خداوند خیلی بهتر از منو شما میتونه نجاتش بده …
اگه توی مدار درست قرار بگیره اون وقت از طریق بی نهایت دستان خداوند در این دنیا نجات پیدا میکنه …
ما بچه هایی که الان تو سایت استاد هستیم با انکه ب قوانین اگاه هستیم بازم 40 – 50درصدمون شیش میزنن وای ب حال کسی که اصلا نمیدونه قوانین چیه و تازه این حرفهارو مسخره هم میکنه …
هیچ چیزی در این دنیا نباید احساس مارو بد کنه …هرکسی هر نتایجی در زندگیش گرفته انتخاب خودش بوده حالا خواسته یا ناخواسته ب خودش مربوط میشه …
اگه طالب رشد و پیشرفت هست برا خودش هزینه میکنه اگه هم نباشه من و شما و هیچ کس حتی خدا هم نمیتونه نجاتش بده….
من اون اوایل که با قوانین اشنا شده بودم خیلی حرص میخوردم برای بقیه هر کسی رو میدیدم با حرارت زیاد براش از قانون میگفتم و گاها میدیدم خنده تمسخر امیزشون رو یا میشنیدم که میگفتن فلانی رد داده …
اما هرچی که گذشت در این مورد عاقل تر عمل کردم و انرژی ام رو گذاشتم واسه خودم …. الان ب حدی در این زمینه افراطی عمل میکنم حتی اگه یکی التماسم کنه راجع ب این موضوعات براش صحبت نمیکنم
مگه بیکارم این هزینه کردم حالا بیام این مطالب رو رایگان در اختیار این و اون بذارم تازه مسخره هم بشم ول کن بابا خدا پدرت رو بیامرزه …کسی که تو مسیر رشد باشه از هزار راه بهش کمک میشه کسی هم که تو این مسیر نباشه خودتو بکشی هم هیچ اتفاقی نمیفته همونی هست که هست …
ب همین خاطر میگم با حرف های استاد حال میکنم …
ما ازاد خلق شدیم و هرکسی ازاده و میتونه بدبخت یا خوشبخت باشه در این دنیا ……عدالت یعنی این …….
معنای ازاد بودن یعنی اینکه ما نخوایم ب زور کسی رو تغییر بدیم هر چیزی در این دنیا سر جای درستشه این ما هستیم که باید نوع نگاه مون رو تغییر بدیم …وقتی نوع نگاه مون ب دنیا تغییر کرد این ادمارو هم در اطراف مون نمیبینیم …
هر فردی برای رسیدن ب رشد باید تلاش کنه تا ب اگاهی برسه …
تنها و تنها اگاهی نجات دهنده ست …اگاهی هم همینجوری بدست نمیاد باید براش هزینه کرد ….هیچکسی مفتی ب جایی نرسیده و نمیرسه باید قدم برداشت و حرکت کرد ان وقت خداوند درهارو باز میکنه ….
اکثر ادما نمیتونن ذهنشون رو کنترل کنن …در واقع نمیتونن توجه شون رو از روی چیزی که دوست ندارند بردارند و بذارند بر روی چیزی که دوست دارند …
ب همین خاطر میخوان بقیه رو تغییر بدن تا جوری که خودشون دوست دارند باشند چون نمیتونن توجه شون رو کنترل کنن اما اگه ب جای این کار توجه شون رو از روی چیزی که دوست ندارند بردارند و بذارند بر روی چیزی که دوست دارند همه چی حل شده ست و ان وقت از زندگی شون لذت بیشتری میبرند
تشکر …..
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام عزیزان جان
گام ششم
فرهنگ ناب«لا اکراه فی الدین »
سوره مومنون
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿1﴾
به راستى که مؤمنان رستگار شدند (1)
الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿2﴾
همانان که در نمازشان فروتنند (2)
وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ﴿3﴾
و آنان که از بیهوده رویگردانند (3)
وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَاهِ فَاعِلُونَ ﴿4﴾
و آنان که زکات مى پردازند (4)
وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿5﴾
و کسانى که پاکدامنند (5)
خدایا شکرت برای این فایل بینظییییر
من با تمام وجودم باور دارم که خداوند در وجودم هست و هر لحظه مرا راهنمایی و هدایت میکند
این نیرو هر لحظه داره با من حرف میزند
من با کم کردن صدای نجواها
قطعا صدای این نیری مطلق خیر را میشنوم
خدایا شکرت
استاد عزیزم سپاسگزارم
واقعا احساس می کنم که مهاجرت کرده ام به مدار بالاتر بلطف خداوند
ایمانم قوی تر شده توکلم بیشتر اعتمادم بالاتر رفته و تسلیم و متواضع و فروتن و خاشع هستم
همین دیشب که پسرم در تضادی هست
و کنی اذیت بود
از خداوند کمک خواستم و گفتم من تسلیمم بارها و بارها باهام حرف زدی و هر وقت گوش کردم به نفعم شده
پس الآنم یه راه حل بگو تا کاری که من باید انجام بدم برای بهتر شدن پسرم را بهم بگو تو دانا و توانا هستی
بخدا همون لحظه چیزی بهم گفت
که چند ثانیه جدال داشتم که نه بابا مادر شوهرم هم از اون یکی راه حل استفاده کرده براش جواب نداد
و سریع گفتم مقاومت نکن انجامش بده
یعنی بخدا انگار آب روی آتیش بود برای پسرم
خدایا شکرت
امروز دوباره به تضادی خوردم
و بلطف خداوند و ایمان و توکل برخدا کنترل ذهنم قوی تر شده و خیلی سریع تر از اون چیزی که قبلنا تو در و دیوار بودم امروز با یه گفتگوی مثبت ذهنی خییییلی زود خودمو جمع و جور کردم و در نهایت همه چی به نفع من میشود
خدایا شکرت بخدا وقتی پذیرفتم من تسلیمم هیچی نمیدووووونم هر آنچه دارم از آن توست
این تضاد اومده یه پیغام و درس عالی برای من داره و بهش خوش آمد گفتم و برای نعمتها و داشته ها
و بارها هدایتهای خداوند و قدرتش را در زندگی ام بیاد آوردم و خیلی عالی تونستم ذهنم را کنترل کنم و از همه مهمتر آرامش
آرامش آرامش این کلمه اینقدر برام عمیق و جذابه که دوست دارم بارها تکرارش کنم که اینقدر کنترل ذهن و تقوا داشتن چه آرامشی را برایم مقدر میکند.
خدایا شکرت وقتی امروز نشانه های ثروت را میدیدم بخدا فقط کریدتشو بخدا میدهم
وقتی با پسرم خواستیم بریم بیرون و میخواستیم آژانس بگیریم که همسرم گفت خودم میام سراغتون
وقتی به همسرم گفتم پول بریز رو کارتم و اون کارتشو بهم داد
وقتی از راه برگشت آژانس نبود و خداوند بهترینها را برایمان در نظر داشت و بهم گفت من هستم خودم هواتو دارم
و یه تاکسی عالی برامون رسوند که فقط پول یه ایستگاه رو ازم گرفت
و تو ماشینش صدای صوت قرآن پخش بود
بخدا که فقط داشتم از وجود این قدرت برتر این راهنمای درونی عشق بازی و لذت میبردم و با احترام منو پسرم رو پیاده کرد .
خدایا شکرت همه کاره ام تویی و همه جوره هوامو داری بوووووس خداجونم قربونت برم منننننن
خدایا شکرت من تسلیمم هیچی نمیدووووونم خودت کمکم کن تکاملم را بدرستی طی کنم و هر لحظه بندگی کنم خدا را
خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان.
خدایا شکرت که دارم یاد میگیرم که من مسئول شخص دیگری نیستم
من فقط مسئول شخص خودم هستم
تضاد امروزم هم با همین موضوع ربط داشت
که بلطف خداوند تونستم با کنترل ذهن و باورهای توحیدی خودم را آرام کنم و اتفاقات الخیر و فی ما وقع است
خدایا شکرت که این تضادها موهبتی است که من را به خواسته هایم برساند
خدایا شکرت برای تمام تضاد های زندگی ام که موهبتهای الهی هستند که من با ایمان تر و فروتن و تسلیم تر و متوکل تر و اعتماد بخدای درونم بیشتر و بیشتر شود
خدا یا شکرررررررررت که من با تمام وجودم پذیرفتم که من خالق زندگی خودم هستم
هیچ عامل بیرونی وجود ندارد
هر اتفاقی بیوفته بر اساس باورها و افکار و فرکانس های خودم بوجود می آید
خدایا شکرت من تسلیمم
خدایا شکرت که بهم یاد دادی
بحث کردن ممنوع
توجه کردن به ناخواسته ها ممنوع
انتقاد نابود کننده ممنوع
سرزنش خودم و دیگران ممنوع
قضاوت ممنوع
توهین و افترا و تمسخر ممنوع
غیبت ممنوع
خدایا شکرت برای در صلح بودن با خودم
خدایا شکرت که من ارزشمندم بی قید و شرط
من لایق دریافت الهامات الهی ات هستم
من تکه ای ارزشمند از وجود پاک خداوند هستم
من لایتناهی هستم
من پاره ای از خداوند هستم
به دیدگاه خودم و دیدگاه دیگران احترام بگذارم
خدایا شکرت کمکم کن که روی اصولم بمونم
فقط در حرف نباشد در عمل اقدام کنم
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است.
خدایا شکرت که باورهای توحیدی داره در وجودم قدرت بیشتری میگیرد
خدایا شکرت که هر کسی هر جایی هست دقیقا جای درستشه
خدا یا شکرررررررررت که امروز بهم یاد دادی فرکانس دلسوزی و ترحم ممنوع
چون تمام فرکانسهایم بخودم برمیگرده با توجه به شرایطم
طبق قانون جهان به هر چیزی توجه کنم از همان جنس بیشتر وارد زندگی ام میشود.
هر موضوعی را دوست ندارم بجای بحث و توجه کردن
خیلی راحت اعراض کنم
دقیقا امروز من با اون تضاد خوشگله از ناخواسته ها اعراض کردم
بخدا در هر زاویه ای بهش نگاه کنم منو در تمام جنبه ها رشد داده
خدایا شکرت من تسلیمم هرآنچه دارم از آن توست مالک اصلی تویی عاشقتم جان جانانم سپاسگزارم
خدایا شکرت من به هر خیری از تو بهم برسد سخت محتاجم و فقیر و نیازمندم
مرا دریاب خدای مهربانم شکرت
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم