مصاحبه با استاد | فرهنگ ناب «لا اِکْراهَ فِی الدّین» - صفحه 54 (به ترتیب امتیاز)

687 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم میرزائی گفته:
    مدت عضویت: 767 روز

    سلام و درود بر استاد عزیز و مریم جانم و دوستان همفرکانسی

    استاد هر حرفی میزنید به قدری به دلم میشینه که به قول خودتون مثل وحی منزل برام میومه تا الان که تقریبا 5 ماه هست که با شما آشنا شدم با همه ی صحبت ها و باورهای شما موافق بودم و فقط انگار شما برای من دارید این باورها رو روشن می کنید

    استاد عزیز من با این باور شما موافق هستم که هر فردی مسئول زندگی خودش هست و فرزند و همسر خودشون خدای خودشون رو دارند و نتیجه باورهای خودش رو می بینند

    استاد با توجه به اینکه بنده پسری دارم چهار ساله و سی پی (فلج مغزی) هست و می خوام لطف کنید بیشتر کمکم کنید می خوام در این مورد خیلی خیلی بیشتر باورم قوی بشه

    که البته از انرژی خوب پسرم و خدای قشنگ پسرم هر چی بگم کم گفتم می تونم بگم بعد از پسرم دنیای من کاملا تغییر کرده

    استاد پسرم هم با شما هم فرکانسه به جای کارتون و برنامه کودک تمام فیلم‌های سفر به دور آمریکا و تمرکز بر نکات مثبت و زندگی در بهشت… رو نگاه میکنه و تا شما رو میبینه تند تند بوستون میکنه و با آهنگهایی که روی فیلم‌ها قرار میدید و اسم خدا رو داره …اسم خدا رو تکرار میکنه

    هر روز صبح قسمت 108 سفر نامه رو حتما باید بعد از بیدار شدن نگاه کنه

    من هم همه رو ریختم داخل هارد و به تلویزیون وصل کردم که راحت نگاه کنه

    خیلی خوشحالم و پرودگارم رو شاکرم بابت آشنایی با شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    مهسا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 643 روز

    سلام وقت شما بخیر

    بسیار متشکر از آگاهی ها و تجربیاتی که سخاوتمندانه در اختیارمون قرار میدید.

    آقای عباسمنش در این فایل گفتن که به خاطر بچه از اهدافشون کوتاه نمیان و اون بچه س که باید از هر شرایطی بتونه به نفع خودش بهره ببره. سوالم اینه اگه بچه نخواد بیاد چی میشه؟ منظورم بچه زیر پونزده ساله، یعنی اون نمی تونه به هاطر اهداف و تصمیمات خودش بمونه؟

    چون در مورد با آقای عباسمنش شباهت دارم پرسیدم.

    اهداف همسرم تو شهر دیگه س و اهداف منم تو شهر دیگه..تا زمانی که بچه نبود با صلح و صفا هر کس میرفت پی اهداف خودش و آخر هفته ها همو میدیدیم. اما الان سه تا بچه دارم. بردن بوه ها ممکن نیست. یکی شون نوزاده. الان دیگه خودم نمیرم شهر دیگه و از کارمم مرخصی گرفتم و مراقب بچه هام. چطوری با وجود بچه ها می تونم برم شهر غریب؟ الان مامانم همراهمه…گاهی نگهشون میداره و من میرم اما در کل واقعا ممکن نیس که بچهارو بردارم و برم سراغ اهدافم یا بچه هارو بزارم و برم…

    ممکنه بهم ایده بدید یا حرف آقای عباسمنش رو بهم روشن کنید؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    حمیده اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 2072 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان…

    خدای وهاب که بی حد و حصر میبخشه

    سلام به استاد عزیزم…

    سلام به خانم شایسته نازنین…

    سلام به دوستان ارزشمندم …

    گام ششم: « فرهنگ ناب لا اکراه فی الدین »

    جلسه دوم روانشناسی ثروت 3، فایل محبوب منه از بین هزاران فایل شما استاد عزیزم..هر وقت حالم گرفته میشه تنها چیزی که حالمو خوب میکنه همین جلسه است…

    خدا رو هر جور که باور کنی همان جور باهات برخورد میکنه، اگر خدا رو سختگیر ببینی سختگیر می شود ..

    عاشقتووووونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    محمد علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1495 روز

    به نام خدای مهربانم .

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته بی نظیر با این فایلهای فوق العاده و سلام به همه دوستانم.

    الهی شکرت یک روز زیبای دیگه بهم فرصت دادی زندگی کنم .

    این فایل هم مثل همه فایلهایی که قبلا دیده بودم که اصلا قابل مقایسه نیست درک الانم با سه سال پیش

    خیلی راحت میشه آدم درک کنه تفاوت مدارها رو خداور شکر که در این مسیر فوق العاده هستم .

    الهامات درونی نیروی برتر خدای من همیشه در دسترس ماست فقط باید به این نیرو باور داشته باشیم فقط با

    گفتنش نیست که باید واقعا این خدای درونمون را درکش کنیم که داره در هر لحظه با من صحبت میکنه اگر من

    بتوانم این نیرو را همیشه در طول روزمره زندگیم زنده نگه دارمش میتونم از قدرتمندتر شدنش استفاده کنم

    مثل یک عضله اگر در نظر بگیرم هر چی من بتونم عضله را قوی کنم هر روز روش کار بشه خوب ارام ارام قوی تر میشه

    و میتونه خیلی قوی بشه که بتونه حرکتهای خیلی خفنی باهاش انجام بدم ولی اگر رو عضله کار نشه خوب نمیتونه

    قوی باشه انتظاری که ازش داشتی را براورده کنه نمیشه نیروی درونم همینطور اگر بتوانم هر روز ازش کمک بخام باور

    کنم هست و میتونه بهم کمک کنه و در تمام زمینه ها هر چی باشه را اون میدونه قدرت مطلقه از عهده هر کاری که

    برای ذهن ما محدود هست میتونه انجام بده اگر روش حساب کنم معمولا اگر از این نیرو مثل همون مثال عضله

    استفاده نشه نمیتونه به کمکمون بیاد چون بهش قدرت ندادیم کسانی مثل استاد عزیزم که روی این نیرو حساب کردن

    قدرت بهش دادن قدرت را از همه چی گرفتن دادن به خدای خودشون اونم براش کار میکنه هر چی ما این نیرو را

    جدی بگیریم و بهش قدرت بدیم میتونه برامون کار کنه به میزان باور ما بهمون جواب میده من در مواقعی که گیر

    کردم ازش کمک میخام زمانی که اصلا بهش قدرت ندادی و از عضله انتطار داری بتونه این وزنه سنگین را بلند کنه

    از جایی هم که میدونی تو ذهنت نمیشونه انجام بده شک و تردید هم داری کلا هیچ اتفاقی نمیفته شک تردید

    ما را از این قدرت درونی دور میکنه ترش دشمن ایمانه ترش مساوی با شکست همیشه از الهامات کوچکتر شروع کنم

    مثلا از کارهای عادی روزمره ازش سوال کنم و این باور را ایجاد کنم که پاسخ میده من در خیلی از زمینه ها

    در وبسایتم که راه انداخته بودم خیلی از این نیرو استفاده کردم خیلی روش حساب کردم و اونم بهم خیلی سوالات را

    پاسخ دقیق عالی داد که ادمی که در این کار تخصص داشت مونده بود تو زمان کم تونستم این همه مهارت

    کار کردن رو سایتم را از صفر تا صدش را انجام بدم خودم اصلا این نیروی خداوند را اون زمان خیلی باورش کردم

    و یک درخواستهایی را بهم پاسخ داد که پرفکت ترین حالت ممکن سریعترین راحتترین و عالی ترین مسیر را بهم

    میگفت منم انجام میدادم انقدر بهم کمک کرد که الان خودم میگم خدایا چقدر بهم لطف داری ولی خدا نکنه که

    این نیرو راتغذیه نکنیم ضعیف میشه از دایره قدرتش بیرون بیای دیگه نمیشه جواب نمیده چون نتونستی زنده

    نگهش داری الان یادم اومد که باید این نیرو را در مورد الگوهایی که دارم از خودم جاهایی که ازش کمک خواستم بهم

    عالی جواب داد منطقی کنم و پله کنم برای قدم های دیگه کلا باید من قدم ها را با یاداوری قدمهای گذشته شارژش

    کنم برای حرکت بعدی ایمان را با معجزات قبلی بالا ببرم مثل تمام معجزاتی که برای استاد عزیزم افتاده و تمام

    پیامبران هم از معجزات کوچک پله کردن برای مرجله بعد کسی نمیتونه همینجوری یهویی ایمانش به سقف بچسبه

    ایمان همینجوری بالا میره و معجرات بزرگتر رخ میده ما باید باورش کنیم هر چی بیشتر بهش قدرت بدیم بها بدم

    میتونم کارهای بزرگتری ازش بخام چون قبلی ها را برام انجام داده برای ذهنم کاملا عادی و منطقی که قبولش کنه

    خدایا شکرت برای این جهان زیبات که منو قدرتمند ارزشمند و اختیار زندگی را به خودم دادی قدرت خلق کنندگی بهم

    دادی از وجود پاک مقدس خودت بهم هدیه دادی منم خالق زندگی خودم باشم الهی شکرت

    دوستون دارم خیلی زیاد تا کامنت بعدی همه شما را به خدای بزرگم میسپرم .

    خدا نگهدارتون .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    آیت ایوتوند گفته:
    مدت عضویت: 852 روز

    بنام خالق زیبایها

    سلام خدمت استاد عزیز وخانم شایسته

    من یه چندوقتی هست که به تضادهای برخورد کردم ولی تا جای که تونستم سعی کردم که حال واحساسمو خوب نگهدارم خیلی سخت بود ولی بقول استاد ایمان و توکل اینجا معنا پیدا میکنه تضادها یهو همه با هم اومدن ولی من رو خودم کار کردم تا بتونم تو اینجور مواقع خودمو نشون بدم و نا امید نشم( ازدست دادن یکی از نزدیکانم از مریض شدن خودم از بیکار شدنم و وچنتای دیگه)

    ولی من همیشه فایلهای استادو گوش میکنم ویاد اون جمله از استاد افتادم که میگه در مورد مشکلاتت حتی با خدا هم صحبت نکن در مورد بدبختیات با من حرف نزن

    خداروصد هزار مرتبه شکر که همه چیز داره درست میشه وکارمم داره جور میشه

    واییییییییییی که چقدر خدای خوبی بعضی وقتها توی خلوت خودم براش گریه میکنم وتوی اون لحظه واقعا هیچی از این دنیا نمی فهمم.

    ببخشید عزیزان اگر این کامنت من اشکالاتی داره چون حقیقتش من خیلی کم کامنت میزارم

    خدایاشکرت بخاطر اینکه منو به این مسیر هدایت کردی به این انسانهای پاک و توحیدی.

    عاشقتونم ودعامیکنم که همیشه شاد سالم و ثروتمند باشید.

    در پنها رب العالمین خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    سمیرا ذوالقدری گفته:
    مدت عضویت: 2272 روز

    بنام الله مهربان

    سلام به استاد ومریم بانوی عزیزم

    سلام به همه دانشجویان عزیز

    راهنمای درون حتی اسمش هم به ادم ارامش میده هر زمان وقتی چیزی بهم گفته انجام دادم خیلی نتیجه خوبی گرفتم ولی وقتهای که به حرف ذهن نجوا گر گوش کردم نتیجه معلومه

    مثل همین چند روز پیش که منتظر بودم تا بهانه ای دستم بیاد از محیطی بیام بیرون هرچی می خواستم تقلا می کردم نمی‌شد.چون شروع کرده بودم با جدیت روی خودم کار کردن حسم می گفت دیگه جای تو این جا نیست

    ونشانه صبر اومد گفتم حتما خدا در زمان مناسبش انجام میده ودقیقا همین شد خیلی راحت با یه بهانه که اتفاقا حق با من بود وحرف اونها زور بود وخودشون هم باعث شدن که شروع بشه واون لحظه حسم بهم گفت نترس محکم باش من هستم قدم برداشتم وگفتم نه من انجام نمیدم چیزی رو که وظیفه ای من نیست وشمااز سر قدرت می خوای بگی باید انجام بدی واومدم بیرون وهمون لحظه احساس سبکی کردم خیلی راحت در عرض چند لحظه چون فکرش نمی کردن من همچین کاری بکنم ومی دونستن خودشون مقصر هستن

    وبه گوشم رسید که چقدر پشیمان هستن هیچ کس تا الان نتونسته بیاد کارمن انجام بده

    گفتم خدای من تو می دونستی من با صداقت داشتم به نحو احسن کارم انجام میدادم اونها فکر کردن چون وضع مالی‌شان خوبه هرچی بخوان فقط باید بگی چشم انجام بدی بگن ما قدرتمندیم من قبلش گفتم خدایا قدرت از ان توست خودت کمکم کن وقتی اومدم بیرون گفتم ایمان دارم خیریتی درش هست وبهترین ها رو برام می خوای خدای من بهت اعتماد دارم.

    مورد بعدی که خیلی وقت فهمیدم من هیچ قدرتی در زندگی دیگران ندارم ونمی توانم کسی رو خوشبخت کنم همون طور که من خودم با هدایت خدای خودم با تکامل وازمون وخطا دارم راهم رو پیدا می کنم دیگران هم خودشون باید راهشون رو پیدا کنن من باید تمرکزم روی خودم باشه.

    وخدا روشکر درمورد خیلی چیزها که دوست ندارم سریع اعراض می کنم البته جای کار دارم ولی خیلی بهتر شدم کلا دنبال بحث ثابت کردن نیستم.

    درپناه رب العالمین باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    نسیم گفته:
    مدت عضویت: 1340 روز

    سلام به اساتید بزرگوارم و همه عزیزان همراه .

    مریم جون ممنونم ازتون چقدر به شنیدن این فایلها نیازمندم .

    چند روزه یه دوره از یه استاد مشنوم درباره کوانتوم ، قوانین جهان ، مهار ذهن ، که تمام آموزشهای شما رو تصدیق میکنه و به صورت علمی توضیح میده راهکار این قوانین رو و باورهای منو درباره حقیقت قوانین جهان بیشتر کرده تنها مشکلی که این دوره آگاهیها داره اینه که استادش اعتقاد داره ما در این جهان به ثروت واقعی نمیرسیم و ثروت واقعی درجهان دیگه به دست میاد.

    از این بابت یکم فکر منو منحرف کرده و میتونم بگم سرعتم توی به دست آوردن خواسته هامو کم کرده تمرکزم رو از روی ثروت برداشته .

    هراز گاهی از خودم این سوال رو میکنم با اینکه من اینهمه ساعت در شبانه روز دارم روی خودم کار میکنم اما نتیجه نمیگیرم چیه ؟

    توی این فایل حرفهای استاد به من یادآوری کرد نشونه ها درسته از هر طرف داره بهم خیر میرسه اما به مقدار کم حالا که استاد فرمودن نشانه های کوچیک میاد خیالم راحت شد نشونه ها واقعا اطرافم زیادن که من در مسیر درستم اما به ضعم خودم خیلی کوچیکن و من منتظر ثروت بزرگی هستم پس کافیه راهم رو ادامه بدم و باورهامو قویتر کنم .

    اوایل که من با استاد آشنا شده بودم خیلی با همه بحث و جدل میکردم و میخواستم بهشون بفهمونم راهشون اشتباهه اما الان به واقع با کسی بحث نمیکنم و میگم خودش به وقتش متوجه میشه اگه در مسیر آگاهی باشه و اینجوری خودم به آرامش رسیدم و دلیل رفتار همه رو متوجه میشم و حرص الکی نمیخورم به واقع همه رو در تصمیم گیری آزاد میزارم و میگم به من مربوط نیست طرف برای رشد و تکاملش باید این مسیر رو بره‌و خودش این زندگی رو انتخاب کرده من مسئول هیچ کسی جز خودم نیستم .

    چقدر زیبا استاد توضیح دادن درباره مسئولیت در قبال خانواده مون ، من نصبت به دخترم عذاب وجدان دارم وقتی از نظر اقتصادی رومون فشار میاد میگم مقصر من هستم اگه تلاش بیشتری کنم دخترم بیشتر در رفاه خواهد بود .

    اما فرمایشات استاد خیلی منطقی بود من مسئول فرزندم نیستم و قطعا این راه برای پیشرفتش بهتره و هر کسی خودش نوع زندگیشو انتخاب کرده و قطعا باید در این مسیر باشه . البته من برای خوشبختیش تلاشم رو میکنم اما خودم رو سرزنش نمیکنم و میگم حتما این مسیریه که باید طی بشه .البته اینجوری نبودم اما از این به بعد باید باشم . چون الان که فکر میکنم میبینم شرایط زندگیمون باعث شده الان دختر قوی و موفقی بار بیاد و خدا رو بابت این لطف شکر میکنم .

    خداوند رو شکر میکنم بابت آشنایی من با شما و استاد سپاس بابت آگاهیهای نابی که در اختیارمون میزارید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    ارزو طلائی گفته:
    مدت عضویت: 1443 روز

    سلام استاد عزیزم

    سلام خانم شایسته نازنین

    من بارها این فایل را گوش داده بودم و تازه امروز درک بهتری از این فایل پیدا کردم و آنهم به دلیل اتفاقاتی است که این اواخر برایم رخ داده و باعث شد ،درک منو از این فایل بیشتر کند

    ماجرا اینه که من پیرو صحبتهای استاد نه خواستم عقاید مو به کسی تحمیل کنم نه خواستم با عقاید کسی مخالفت کنم و یک فاصله ای فرکانسی بین من و افرادی که افکار و عقاید متفاوتی داشتیم افتاد تا اینکه من شاید دچار غرور شدم و توی ذهنم با افرادی که مخالف عقاید من بودن می‌ جنگیدم و نتیجه این شد ، افرادی که می‌خواستند به زور عقایدشان را به دیگران تحمیل کنند را جذب کردم .یادم افتاد به دوران دانشجویی که با افرادی از عقاید و باورهای مختلف هم دوست بودم و هم با هاشون زندگی میکردم و چقدر هم احساسمون به هم خوب بود تصمیم گرفتم بازم با همان روش زندگی کنم نه در ظاهر رفتارم و نه در ذهنم با عقاید و باورهای کسی نجنگم.

    ماجرای بعدی برمیگرده به دوست عزیزی که از همسرشان طلاق گرفتند و با مادرشان زندگی میکردند اما چون فرزندشان با پدرشون بودند و شرایط به ظاهر سختی داشتند با هر شیوه ای که بود فرزند را آوردند تا با خودشون زندگی کنند چون حس می‌کردند مسولیت خوشبخت کردنش هستند اتفاقی که افتاد آرامش این مادر عزیز برای همیشه از دست رفت و فرزندشان همه جوره طلبکارش هستند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    حلیمه بیگلری گفته:
    مدت عضویت: 505 روز

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته بزرگوار

    استاد من قبلا ها چقدر تلاش میکردم و حرص میخوردم فرزندانم رو هدایت کنم و بهشون بگم کارشون اشتباهه

    از وقتی ذهنم رو از روی هدایت اونها برداشتم از جانب خدا بیشتر فرزندانم هدایت میشن خدارو شکر

    ولی خدار و هزاران بار شکر خداوند بمن بوسیله شما عزیزان یاد داد که هر کسی مسئول زندگی خودشه و من هیچ قدرتی در تغییر دیگران حتی فرزندم ندارم و قدرت از آن خداست

    و الان آسوده خاطرم و فرزندانم رو به دستان پرقدرت و مهربان خدای خوبم سپردم

    استاد من الان در اتوبوسم و از فایل زیباتون و آموزنده تون لذت بردم و خداروشکر یاد میگیرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: