مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-02-05 10:34:422025-02-06 06:34:51مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربان و بزرگ
به نام خدای که عشق مطلق من هست
خدای که نور زمین و آسمان ها هست
خدای که همه چیز میشود همه کس را
خدای که بهترین یار و یاور من هست
خدای که هدایتگر من در مسیر خوشبختی هست
خدا جان مهربانم بابت همه چیز کرورر کروررر شکرت
الهی شکرت که دارم ات
چقدررررررررر احساس خوب نعمت بزرگ هست
سلاممم استاد عزیزم سلامم مریم عزیزم با قلب پر از عشق با شور و شوق آمدم از تجربه های خودم بنویسم
نه در رابطه به این فایل چون فایل گوش نکردیم
هر آنچه قلبم خواست مینویسم
من یک هفته هست نه فایل گوش دادیم نه مدیتشن کردم نه ژورنال کردم اصلا هیچی نکردم در عوض با آدم های غیر هم فرکانس بودم غیبت کردم قضاوت کردم و از شنبه که من یک جای مهمانی رفتم تا امروز که پنج شنبه بود من درگیر احساسات منفی بودم حالم بد بود حتی با خدا هم حرف نمیزدم امشب دیگر خیلیییی حالم بد شد
از یک طرف زهنم خیلییی قضاوتم داشت بابت کم کاری ها که کرده بودم غیبتی که کرده بودم از این بابت همش زهنم قضاوتم میکرد و هم چنان نمیگذاشت که خودم را ببخشم
به معنای واقعی کلمه حالم بد شده بود
تا اینکه امشب با خودم حرف زدم با خدا حرف زدم و یک اندازه حالم خوب شد و دلیل حال بدم را دانستم که نبخشیدن خودم هست
در همین زمان یک فکری به سراغم آمد و وادارم کرد به نوشتن کمنت
گفتم پاکی جانم بیبییبین تو چقدررر تغییر کردی چقدرررر نتیجه بزرگ در دست داشتی که قدرش را نمیدانستی
خدا چقدررر دوستت داشت
همش دنبال نتایج بیرونی بودی
نتایج که دهن دیگران باز بماند !!!
حال و احساس خوب درونی ات نمی دیدی !
بخدا من به قدری حالم خوب و عالی میبود که نمیدانستم کجای جهان قرار دارم قلبم پر از عشق و امید بود و احساسم خوب و عالی میبود
اما در این چند روزی که احساس بد داشتم من تازه درک کردم احساس خوب یعنی چی ؟
داشتن احساس خوب خودش بزرگترین نعمت زنده گی ماست
من تازه درک کردم که بابا من چقدررر تغییر کرده بودم
من اصلا معنی احساس بد را نمیفامیدم
همه روز احساسم عالی و قلبم پر از ایمان بود
واقعا من در بهشت زنده گی میکردم
واقعا در بهشت بودم و حالم عالی بود
بهشت به این معنی نیست که بیرون گل گلزار باشد بهشت دنیای درونت هست
اگر به معنایی واقعی کلمه در بهشت باشی ولی درونت جهنم باشد فرق نمیکند بهشت هستی چون تو داری در جهنم درونت زنده گی میکنی
همین دقایق پیش گفتم بابا تو چی نعمتی بزرگی داشتی و داری !!!
حواست بود ؟؟؟؟؟
به دور از حاشیه ها به دور از حرف مردم در بهشت خودت زنده گی میکردی حالت عالی بود در حدی که پدرم میگفت تو دیگر عجب حالی داری چقدررر ایمان داری ؟؟؟
من میگفتم در سر خیابان هم بمانم و هیچی نداشته باشم بازم به خدا اعتماد دارم بازهم میگم خدایااا شکررررت
حالا که خیلییییییی چیز ها داریم در زنده گی !!
و اعتماد خیلییی عمیق در قلبم داشتم
ولی همین آدم امشب تمام وقت در زهنش حرف های بیهوده بود که زنده گی پوچ و بی معنی
چرا زنده هستم
چرا زنده گی میکنم
آینده چی میشه
چطور کنم در آینده ؟؟؟؟
نکند هر روز بد و بدتر شود ؟؟
یعنی این افکار آنقدر حالم را بد کرده بود که بدن درد گرفتم
احساس خوب نعمت بزرگ هست
اگر هیچ نتیجه در دستتت فعلا نیست همین که از درون حالت خوب و عالی هست قلبت باز و پر از عشق هست میلیارد بار شاکر باش و این نعمت را بیبیبین قدرش را بدان و سپاسگذار خدا باش
بخدا قسم هست هیچ چیز بدون حال خوب مزه ندارد
لذت ندارد
ما همه چیز بخاطر احساس خوب میخواهیم
پس لبخندت را بخاطر نتایج بیرونی از خودت نگیر
ناراحت نباش که چرا به اندازه کافی خوشحال نیستی
قدر احساس خوب درونی ات را بدان
قدر لبخند ناز روی لبت را بدان
قدر قلب بزرگت را بدان
قدر عشق خدا را بدان
قدرررر خودت را بدان
همه چیز بسته به احساس درونی تو دارد
خدایاااااا کرورررر کرورررر شکرت برای احساس خوبم
چقدررررر قدر این احساس خوب را حالا میدانم
چقدرررر قدر افکار خوب را میدانم
قدر آدم های خوب را میدانم
قدر شکرگذاری را میدانم
خدایاااااااا کرورر کروررررر شکرت
بخدا احساس خوب بزرگترین و قشنگ ترینننن نعمت خداست
کروررررر کروررررر دوستتتتتتان دارم
زنده گی اصلا جدی نیست قدر لحظه های تان را بدانید عمر میگذرد
فقط لذت ببرید با نگاهی درست و زیبا به همه چیز نگاه کنید همه چیز به نگاهی تو بسته گی دارد
بیرون هیچ خبری نیست
قسمت ۳۲
مصاحبه با استاد منش
باسلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی مهربانم🌹🌹
و سلام به دوستان همراه در این بخش🌹
خدارو شکر گذارم که امروز هم قدرت خداوند من را بسمت بهترینع بهترین ها و زیباترین آگاهی ها هدایتم کرد در جهت رسیدن به اهداف و خواسته های مقدسم
استاد عزیزم چقدر این قسمت از موضوع و مبحث وابستگی .. من رو بفکر فرو برد و لحظه ای من رو برد به گذشته ی نه چندان دورم یعنی قبل از آشنایی با شما استاد عزیزم و این سایت گوهر بار و گنجینه ی اسرار آمیزم که فرمان زندگی مو بسمت مسیرها و راههای درست و صحیح و سالم هدایتم می کند
من از اون کسانی بودم که به همه چیز زود وابسته میشدم و اگر کوچکترین تغییری در روند زندگیم میشد کلی کلافه میشدم و همش غر میزدم و شکوه و شکایت می کردم و این نشان از کمبود عزت نفس
و ناسپاسی من بود و بخاطر همین وابستگی هام در همه ی جنبه های زندگیم همه چیزهامو از دست دادم و تضادهای زیادی رو تجربه کردم.. از مال و اموال و خانه و ماشین و دارایی و باغ و پول و ثروت و طلا و شماره ی مبایلم که کد یک بود و خیلی دوستش داشتم و بغییر از اینها روابط خانوادگی مون و سلامتی و وروابط با دیگران و هر آنچه که فکرشو بکنید من به نقطه ی صفر و یا شاید زیر صفر رسیده بودم …
نمیدونم آگاهانه و یا ناآگاهانه بسمت و سویی هدایت شدم که الان هر روز فوق العاده شکر گذار هستم چون با از دست دادن زحمت های چندین و چندساله و زندگی مشترکم با همسرم و دو فرزندم و کل دارایی ها بطور کلی به نقطه ای رسیدم که اصلا فکرشو نمی کردم … همیشه فکر می کردم زندگیم خیلی عالیع و من در نقطه ی امن خودم براحتی زندگی می کنم و هیچ مشکل خاصی برام پیش نمیاد ولی آنچنان زندگیم پشت و رو شد که الان اصلا به هیچ وابستگی فکر نمی کنم .. من فهمیدم که وقتی همسرم با یک تصادف وبیمارستان و بعدش به رحمت خدا رفت نباید به هیچ کسی جز خداوند تکیه کنم … من فهمیدم که با از دست دادن خانه و ماشین ها و باغ و ثروت و پول و دارایی هایم نباید هیچ وقت به این داشته هایی که داشتم وابسته باشم و هر وقت دوباره به جایگاه بالایی رسیدم بدانم که قدرت و ثروت خیلی خوبع و خوشحال خواهم بود ولی وابسته نشم … من در روابط خانوادگیم و تضادهایی که بواسطه ی ارث و میراث زندگیمون بین فرزندانم بوجود آمد فهمیدم که نباید حتی به فرزندانم دلخوش باشم و وابسته باشم و در مورد سلامتی ام آن زمان ها به مشکلات پی در پی که برخوردم نباید وابسته باشم و بعدش با از دست دادن اعتماد بنفسم و بی انگیزه شدن بخاطر از دست دادن های گذشته ام کلی بی هدف و روز مرگی برام بوجود آمده بود .. دوستان اینهارو گفتم که یک بیوگرافی کوتاهی از من داشته باشید هر چند در کامنت های خیلی قبل ها سرگذشتمو نوشته بودم … ولی در همون حال و احوال های بی خبری خداوند دستمو گرفت و منو با استاد عباسمنش آشنا کرد و بخاطر تضاد مالی و ورشکستگی های مالی و مادی و پولی و بدهکاری ها بسمت این فایل و بطور خیلی هدایتی
جذب شده بودم و تمام فکر و ذکر من این بود که شاید از اون وضعیت نجات پیدا کنم و خدارو شکر که نه تنها از اون تضادها نجات پیدا کردم بلکه به مسیرهایی هدایت شدم که هر روز سپاسگذار خداوند هستم .. اون موقع ها یعنی ۲۵ مرداد ماه سال نود وهفت ( هر وقت سالگرد آشنایی مو میبنم یک مروری به گذشته ام میکنم که ببینم از کجا به کجا رسیدم ) با سه فایل چگونه درآمد خود را در یکسال سه برابر کنید استاد در تلگرام آشنا شدم و بعد از مدت کوتاهی شاید سه یا چهار ماه روی افکارم و باورهام کار کردم که یهویی درهایی از نعمت و برکت به رویم گشوده شد و به من انگیزه داد و از اون بدهکاری ها نجات پیدا کردم و بعد از تلاش های شبانه روزی و بی وقفه به فایل فقط روی خدا حساب کنید هدایت شدم آنجا بود که به مسیر توحیدی توسط استاد بینظیرم عباسمنش هدایت شدم و وارد سایت شدم و من فهمیدم که نه تنها نباید به کسی و چیزی وابسته بشم بلکه باید مسیر درست رفتن رو یاد بگیرم و فقط و فقط چشمم به دستان پر توان و قدرتمند خداوند باشد .. آمده بودم پولدار شوم ولی عاشق و سرگشته ی این مسیر توحیدی شدم و هدایت شدم و هدایت شدم تا جایی که من ریسمان هدایتی را تا به الان دنبال میکنم ..
فهمیدم که به هیچ مالی وابستگی نداشته باشم چون زمانی ممکنه که از دستش بدی هر چند این از دست دادن های من بخاطر افکار و باورهای مخرب من بود و الان به این باور رسیدم که دیگر هیچوقت به گذشته ام بر نمیگردم و من با او رویا ی گذشته خیلی وقتع که خداحافظی کردم و دیگر هیچ ربطی به اون گذشته ام ندارم ..
چون فهمیدم مثل استاد همیشه باید مواظب فرمون زندگیم باشم ..امروز وقتی این قسمت ۳۲ مصاحبه با استاد رو نگاه می کردم نا خودآگاه مدام حواسم به فرمون ماشین استاد بود هر چند این ماشین بطور اتوماتیک حرکت میکند ولی با اعلام هشدار از طرف ماشین استاد گاهی بجلو نگاه میکردند و گاهی فرمون رو لمس میکردند و این قسمت بمن هشدار داد که باید به نشانه ها و هشدار ها توجه کنم و از مسیرم هم لذت ببرم و این موضوع آنچنان در ذهن و قلبم نهادینه شده که هر لحظه برای هر چیزی سعی میکنم توجه ام رو به مسایل زندگیم بیشتر کنم که اینها رو با تمرین های این چند سال در این سایت با آموزه های استادم یاد گرفتم.. خدارو شکرت آنموقع ها برای هر چیزی ناراحت میشدم و غر میزدم و شکوه و شکایت می کردم و بخاطر باورهای مذهبی مخربی هم که داشتم شبانه روز زجه و گریه و شیون میکردم 🙄😂 الان کلی خنده ام میگیره با اینکه من طعم فقر رو چشیده بودم ولی الان اصلا ناراحت نیستم چون از وابستگی هام دست برداشتم و رشد کردم و آگاه شدم و از خواب غفلت بیدار شدم و هر روز برای کوچکترین نعمتم شکر گذاری میکنم حتی برای خوردن یک لیوان آب گوارا و خدایا شکرگذار هستم 🥤🍽
استاد عزیزم ممنون که هستید خدارو شکرت که رسالت خودتون رو بنحو احسنت انجام دادید و ممنونم خدایا شکرت🥀🌹🌹🙏🙏
در روابط فهمیدم که نباید به هیچکسی وابسته باشم … 🙄
وقتی همسرم به رحمت خدا رفت به فرزندانم خیلی وابسته شدم و هر لحظه چک شون میکردم و هی زنگ میزدم کجا هستند و خلاصع اینقدر این ( خرس گنده ها ) رو نوازش می کردم و هر چی می خواستند مهیا میشد و هر چی می گفتند انجام میدادم ( هر چند همیشه بهم گفتند تو هیچ کاری برای ما انجام ندادی) … البته بیشتر لیلی بع لا لایی پسرم میذاشتم و همینطور کم کم بهشون بیشتر وابسته شدم و طوری شد که پسرم ارث میراث شو از بین برد و بعدش دوباره برگشت پیش این مادر کم ظریفتش و فهمید که باز هم من بهش ارفاق میکنم و کمکش میکنم .. ( که این بدترین کار من بود بخاطر کمبود اعتماد بنفسم ) که بعدا دیدم استاد یک فایلی رو تدوین کردند در رابطه کمک به دیگران و یک قسمتش هم کمک نکردن به پرندگان و حیوانات بود که دقیقا اسم اون فایل یادم نیست و پیشنهاد میکنم که دوستان حتما اون فایل رو ببیند…
خلاصه دنباله ی داستان ..
بعد از اینکه پسرم دوباره برگشت پیش ما .. کارخونه قارچ راه اندازی کردیم ولی بازم بخاطر همون باورهای اشتباه ی همه مون باز هم این کسب و کار را از دست دادیم و روابط من وفرزندانم هر روز تیره تر میشد خلاصع بعد از مدتی همه مون پخش وپلا شدیم و هر کدام سویی رفتیم
بعد دوباره بازم دچار تضاد شدیم و روابط خراب شد .. بعدها که وارد سایت شدم فهمیدم من کلا در همه ی زمینه ها درب و داغونم و شروع کردم روی خودم و اعتماد بنفسم کار کردن و یواش یواش فهمیدم که مدارها چیع و فرکانس چیع و کبوتر با کبوتر و باز با باز چیع …🙄🤔🤔
و کلا روابط با دوستان و آشنایان و همه و همه قطع شد و این قطع روابط سبب خیر شد برام که خلوت گزینی کنم و بیشتر از همیشه روی عزت نفسم کار کنم و همچنین با گوش کردن فایل های در پرتو آگاهی به من کمک کرد که روی سلامتی و تندرستی و جسمم بیشتر کار کنم و شکر خدا آن تضادها و انسداد های انرژی که در جسمم بوجود آمده بود بطور کل از وجودم خارج شد و حدود بیست کیلو وزنم هم کم کردم و برای وجودم بیشتر ارزش قایل شدم و مدام پیاده روی میکردم و مدیتیشن انجام میدادم
و فایل های استاد رو گوش میدادم و تا الان هم به همین شیوه زندگی میکنم و برای خود مقدسم و ترمیم جسم و روحم و ذهنم زمان و وقت و فرصت بیشتری گذاشتم خدارو شکر ..
امروز با دیدن این فایل فهمیدم که من برای قطع وابستگی های گذشته ام به این مدت استراحت و خلوت گزنیی نیاز داشتم و باید بیشتر و بهتر از همیشه روی باورهام کار کنم .. یعنی الان که خانه ای اجاره کردم و تقریبا به یک ثباتی رسیدم به اهداف و خواسته های مقدسم و وجود مقدس خودم بیشتر از هر چیز دیگه ای توجه میکنم و فهمیدم که این جهان یک بازی بیش نیست و باید برای هر قدمم شاد باشم و با لذت این مسیر رو طی کنم فهمیدم که اگر فرزندانم کنارم باشند خوشحال خواهم بود ولی اگر هم پیش من هم نباشن باز هم خوشحال خواهم بود و از تنهایی هام نهایت استفاده رو میکنم و اصلا دیگه اون شدت وابستگی هام از بین رفته … و برای خودم برنامه ریزی می کنم و برای فرصت هایی که دارم بیشتر ارزش قایل هستم..
وقتی خانه و زندگیمو از دست داده بودم و از نقطه ی امن ام خارج شده بودم فهمیدم که جهان با چک و لکد خواست به من بفهماند که قید وابستگی رو بزنم البته آن موقع ها چنین تفکری نداشتم و نسبت به این مسایل ناآگاه بودم ولی جهان آگاهانه داشت منو هل میدهد به مسیر درست و مناسب و من آگاهانه برای تمام تضادهایم شاد هستم و خوشحال و الان کوچکترین تضاد رو به چشم یک موهبت الهی می نگرم که یکی از این تضادها چند وقتی است که برام بوجود آمده و باز من خوشحال هستم چون فهمیدم که آگاهانه باید یک تغییر تحولی در زندگیم ایجاد کنم و الان در مدار تغییر و تحولی هستم که آگاهانه درخواست کردم و تلاش می کنم که به این خانه ای که الان درونش زندگی می کنم وابسته نشم هر چند موقعیت و فضایی که من الان در آن زندگی میکنم برای الان من فوق العاده عالی است و خدارو شکر گذارم ولی نشانه هایی که دریافت کردم به من اشاره میکنه که باید تغییر مکان داشته باشم و من هم تسلیم خداوند هستم و با توجه به نکات مثبت خانه ام و سقفی که بالای سرم هست و فضایی که از پنجره می توانم آسمان زیبایم رو ببینم و در طبقه ی ششم هستم یعنی در ارتفاعی که بخدا نزدیکترم و خیلی برای این ویویی که دارم خدشحالم و مدام شکر گذار هستم ولی نشانه های پر رنگ خداوند از راه رسیدن و به من بشارت تغییر و تحول رو میدهند و مدام بهم میگن رویا جون آماده باش که باید از اینجا هم دل بکنی و یک قدم دیگر بردار و من تمام این مدت بفکر تغییرات هستم و مطمعن هستم که قدم بعدی بهم گفته میشه و من با خوشحالی تمام به این تضادم می نگرم و ترس و دلهرهام رو بخداوند سپردم و رها و آزاد هستم و روحم رو رها و آزاد کردم از قید و بندها و زنجیزهایی که بخاطر ناآگاهی هایم بخودم وصل کرده بودم و بقول استاد در یکی از فایل هاشون گفتند که اگر دیدی برای بدست آوردن چیزی خیلی تقلا میکنی بدون مسیرت درست نیست و من هم به این باور رسیدم که فقط از خداوند درخواست کنم و سمت خودم رو درست انجام بدم و بقیه ی کارها رو بخودش بسپرم و از مسیرم لذت ببرم و شاد باشم و مطمعن هستم که خیلی بهتر از قبل به من ثروت و نعمت و برکت بیشتری اعطا خواهد شد🧚♀️🧚♀️🧚♀️
خدایااا شکرت که هر روز در مسیر آگاهی بیشتر و بیشتری هستم 🙏🙏🙏🙏🌹
خدایااااا شکرت که بسمت استادی خردمند هدایت شدم که چراغ راهم شد 🌹🌹🌹🙏🙏
خدایاااا شکرت بخاطر وجود خانم شایسته ی عزیزم که همواره کنار استادمون هست و چراغ این راه و مسیر توحیدی مون رو چراغانی تر می کنند 🌹🌹🌹
خدایاااا شکرت برای این سایت نورانی که تمام انرژی های مثبت کیهانی درونش گنجیده شده 🌹🌹🌹
خدایااااا شکرت برای تمام دوستانی که در این سایت گوهربار حضور دارند و با خواندن کامنت های بینظیرشون به درک و آگاهی بیشتری هدایت میشوم
🌹🙏🙏🙏🌹
.
سلام رویای عزیزم
خیلی خیلی لذت بردم از خوندن دلنوشته ها و الهامات و آگاهی های نابتون
مخصوصا وقتی گفتید خداوند نشانه هایش رو بهتپن نشون میده و بشارت تغیر تحول رو بهتون میده و شما درمقابل خداوند تسلیم هستید خیلی لذت بروم ازین ارتباط زیبا خیلی خیلی خوشحالم براتون دوست خوبم و از خدای خودم میخوام به همین زیبایی منو هدایت و راهنمایی کنه خیلی براتون خوشحالم همیشه موفق باشید عزیز دلم
سلام و درود بع شما دوست عزیزم وقتی اسم روی پروفایل تون تنها خدا برایم کافیست رو دیدم بازم برام نشونه بود و گفتم خدایاااااا بر در و دیوار این شهر همه از تو نشانه است ..
دوست عزیزم ممنونم که کامنت منو وخوندید و زمان ارزشمند خودتون رو برای پاسخگویی این کامنتم گذاشتید باید ازتون تشکر و قدردانی کنم چون بیشتر از همیشه به درک و آگاهی این مفهوم رسیدم که خدا برایم به تنهایی کافیست
بهترینع بهترین ها رو برای شما و برای همه مون آرزومندم
روز و شب وفق مراد️
سلام عزیز دلم سلام دل من
از پاسخگویی ن بسیار سپاسگزارم خیلی حس و احوال خوبی بهم القا شد،کلا من از دلنوشته هاتون همیشه لذت میبرم و ازتون میخوام برای ادامه مسیری کهدر پیش دارم برای درک بهتر نشانه ها به من و همه دوستانی ک در فرکانسش هستن الگو و راهنمایی بدید بیشر میخوام درک کنم مخصوصا ک از خدا هم میخوام درک کنم این آگاهی ها رو
در پناه الله یکتا باشید
به نام خداوند هدایتگرم به سمت آسانی و لذت و زیبایی و نعمت و ثروت و خوشبختی و سعادت و سلامتی و روابط عااالی
سلاااام به استادانم
سلام به همه دوستانم
عجب همزمانی ای اتفاق افتاد
من سمانه 40 ساله از وقتی یادم میااد به چیزهایی که داشتم وابسته بودم و سخت خودم رو وقف میدادم و همش با برنامه ریزی پیش میرفتم
ولی تغییرش دادم جوری که امروز ساعت 3 عصر همسرم اومد خونه و گفت بزیم دوتایی سفر منم گفتم بریم
کجا ؟؟؟ نامعلوم
ساعت چند ؟؟ نامشخص
چند روز ؟؟ نمیدونم
فقط گفتیم بریم به دل ناشناخته با هدف سنجش ایمان و بزرگ شدن و اعتماد کردن و تجربه و رهایی از وابستگی
خداوند هدایت کرد به مقصد رشت ساعت 5 و نیم عصر و ما یه گوشتی کباب کردیم و یه کوله برداشتیم و سبک اومدیم سوار اتوبوس شدیم
همون لحظه با خدا قرار بستیم که خدایا ما رو در زمان مناسب در مکان مناسب و شرایط و موقعیت مناسب قرار بده
خداااااایااا خودت هدایتمون کن ما در پناه تو هستیم فقط میخوایم لذت ببریم و تجربه کنیم
الانم دارم توی اتوبوس برای شما کامنت مینویسم
خدایاااااااا شکرررررت این فضا رو برامون مهیا کردی
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربونم
و سلام به دوستای عزیز و بهشتی م
خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که بهم جانی دوباره؛ نفسی دوباره و تولدی دوباره رو هدیه دادی تا بتونم زندگی بهشتی م رو همراه خودت ادامه بدم.
خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که دارم با عشق و با احساس فوق العاده عالی و الهی م و با شوق و ذوقم این کامنت ارزشمندم رو مینویسم.
خدایا تو را با تمام وجودم شکر میکنم که ما رو خالق زندگی مون قرار دادی تا بتونیم هر انچه رو که دوست داریم وارد زندگی مون کنیم.
خدای مهربانم تو در جان منی من کم ندارم
تو ایمان منی من غم ندارم
اگر درمان تویی دردم فزون باد
و گر معشوقه ای سهمم جنون باد
خدایا شکرت که اینقدر حس و حالم زیبا و بهشتیه
خدایا شکرت که دارم با تک تک سلول های بدنم تو رو حس میکنم
و اینقدر حال و هوام عالیه که از شدت حس خوب اشک توی چشمام جمع شده
اشک هایی که برام خیلی مقدسن
چون تمام وجودم رو زلال و پر از ارامش خودت کرده
من عاشقتم خدای عزیزم که اگه تمام دنیا ما رو نخان تو ما رو میخای
تو هستی که برامون همه چیز و همه کس میشی
خدا جونم این تو هستی که هر وقت و هر زمان و هر جایی که باشیم و صدات بزنیم
با عشق و با اغوش باز جواب مون میدی
خداجونم تو قلب و جان منی؛تو عطر نفس های منی
تو تمام دارایی منی ؛ من عاشقتم خدای مهربونم
و تنها خودت برامون کافی هستی
استاد عزیزم من عاشقتم که اینقدر وجودتون پر از ارامش خداست
و اینقدر زیبا ما رو با خدا اشنا کردی که شده تنها تکیه گاه امن و محکم برامون
استاد عزیزم نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم و فقط میتونم از خدا براتون عمری با عزت و سلامتی و فراوانی نعمت و ثروت بیشتر رو بخام.
خدایا شکرت به خاطر تک تک نعمت هایی که بهمون عطا کردی
خدایا شکرت که ما رو توی اغوش گرم و عاشقانه ت گرفتی و داری به زیباترین زمان ها و مکان ها هدایت میکنی
خدایا شکرت که منو به این فایل زیبا و الهی و پر از اگاهی هدایت کردی که تک تک کلمات و جملات زیبای دستان بینظیرت که کلام الله ست برام ارزشمندن
من عاشقتم مریم جانم که اینقدر زیبا و با حس خوبت تون تک تک سوالات رو برای استاد میخونید و استاد هم با عشق داره اگاهی های بینظیرش رو بهمون هدیه میده
و این فایل ۸ دقیقه ای چنان منو متحول کرد که دارم برای چندمین بار میبینمش و اشکامو جاری کرده و تنها میتونم خدا رو هزاران بار شکر کنم به خاطر اینکه تونستم این فایل پر از اگاهی رو ببینم و مدارم رو بالاتر ببرم
و دوست دارم سوال و جواب ها رو با عشق هم برای خودم و هم برای دوستای عزیزم بنویسم
راهکار اساسی برای رفع وابستگی چیه؟
و جواب استاد عزیزم که منو دیوونه کرد و روحمو پرواز داد “که اگر بحث وابستگی به آدم باشه؛ چیزی که به شدت بهمون کمک میکنه که وابسته نشیم اینه که” به گذرا بودن دنیا فکر کنیم و بدونیم که دنیا گذراست” و ” فکر کردن به مرگ “هست
“گذرا بودن دنیای مادی” خیلی بهمون کمک میکنه که وابسته به هیچ چیزی و هیچ کسی نشیم و باعث میشه که چیزی رو دائمی نبینیم و همه چیز رو گذرا ببینیم و این رو برای خودمون مرور کنیم که ” مرگ هر لحظه ممکنه اتفاق بیفته چه برای خودمون چه برای کس دیگه ای و همین باعث میشه زندگی رو خیلی راحت تر بگیریم و راحتر از چیزی بگذریم ”
استاد چقدر زیبا در مورد وابستگی به ادم ها برامون توضیح دادین که خیلی وقت ها ما به ادم ها وابسته میشیم ” بیایم ادم ها رو توی بعد فرکانسی ببینیم یعنی اینکه ما توی یه فرکانسی هستیم و داریم روی باورها و افکارمون کار میکنیم و شخصیت مون رو قوی تر میکنیم و مدارمون رو بالاتر میبریم ؛اون ادم هایی که باهاشون در ارتباطیم اگر که فرکانس شون عوض بشه و یا فرکانس خودمون عوض بشه ؛ مهم نیست که چقدر تلاش میکنم که با اونها باشیم ؛ ما مسیرمون از هم جدا میشه و قانون ” کبوتر با کبوتر باز با باز ” رعایت میشه و چقدر این قانون داره زیبا عمل میکنه
من عاشقتم استاد که اینقدر زیبا دارید بهمون این اگاهی های ناب رو هدیه میدید و چقدر زیبا بهمون توضیح دادین ” که اگر ادم های نامناسب دور و برمون هستن بدونیم که یه ایرادی خودمون داریم که این ادم ها رو به سمت خودمون جذبشون کردیم” و این بهمون کمک میکنه به جای اینکه ایراد از بقیه بگیریم بیایم ایرادهای خودمون رو اصلاحش کنیم
و اینو هم بدونیم که ادم ها ممکنه به هر دلیلی مسیر فکری شون و شکل نگاهشون به دنیا عوض بشه و از فرکانس ما خارج بشن و اونوقت جهان”الطیبات للطیبین ” میکنه و افرادی که هماهنگ تر با ما هستن رو وارد زندگی مون میکنه و افرادی که با ما هماهنگ نیستن رو از ما جدا میکنه و مهم نیست که چقدر به ما نزدیک باشن اون ادم ها؛ ممکنه پدر یا مادر و … باشن و زور زدن توی این قضیه اصلا معنایی نداره
و بهترین کار اینه که بگیم ما رو ی خودمون کار میکنیم و ادم های همفرکانس با ما میان توی زندگیمون و از بودن باهاشون لذت میبریم و به هر دلیلی ممکنه ما عوض بشیم یا اونا عوض بشن جهان ما رو جدا میکنه ولی دوباره ادم های همفرکانس وارد زندگی مون میشن
و بهترین کار اینه که ” من روی خودم کار میکنم و فرکانس م رو بالاتر ببرم و ادم بهتری بشم و شخصیت قوی تری داشته باشم و ادم سالم تری بشم و مفیدتر باشم و ارام تر و شادتر باشم و هر چیزی که باعث میشه من شخصیت بهتری داشته باشم بیام و روی اونها کار کنم و اون وقت اجازه بدم که خداوند ادم های مناسب رو وارد زندگیم کنه و از بودن باهاشون لذت ببرم
من عاشقتم مریم عزیزم که این سوال زیبا رو از استاد پرسیدین که “شما نمیدونید چقدر دارایی دارین و اماری ازشون ندارین روی چه باوری و نگاهی پشتش هست که ادم به این دارایی ها بند نشه “و استاد هم به این زیبایی برامون جواب دادن و اگاهی هامون رو بیشتر کردن و منم مثل مریم جان داشتم با تمام وجودم استاد رو تحسین میکردم که اینقدر زیبا داشت از سرمایه های اصلی برامون توضیح میداد
من عاشقتم استاد که اینقدر زیبا جواب دادین” من سرمایه ی اصلی رو اون دارایی های مالی مثل ملکه و … نمیدونم ؛ و چقدر با مثال زیباتون از خرید یه خونه و خونه های بعدی و خونه های بیشتر که باعث بالا رفتن اعتماد به نفس و خودباوری مون میشه؛ ولی اگه بخایم روی این چیزها حساب کنیم روی چیزای دیگه حساب باز نمیکنیم؛ برامون این جواب رو واضح تر کردین که باید تکامل مون رو طی کنیم
بنابراین ” دارایی اصلی مون رو باید اون توکل و اون خدایی که توی وجود خودمون رشد میدیم و اعتماد به نفس مون و توانایی هامون و اون مهارت هایی که توی وجودمون رشد میدیم بدونیم و روشون حساب باز کنیم ”
و با تمام وجودم شما استاد عزیزم رو تحسین میکنم که اینقدر زیبا دارید هر روز روی سرمایه های اصلی تون کار میکنید و رشدن میدین و به ما هم یاد دادین که ما هم بیایم روی سرمایه های اصلی مون که شخصیت مون رو شکل میده و یه زندگی بهشتی رو بهمون هدیه میده رو کار کنیم و رشدشون بدیم و اینو هم بدونیم که دارایی های مالی مون خروجی اون نتیجه ی کار کردن روی سرمایه های اصلی مونه و هر چقدر ما بیشتر روی سرمایه های اصلی مون کار میکنیم قاعدتا اون سرمایه های مالی مون هم بیشتر و بیشتر میشه
من عاشقتم استاد که اینقدر زیبا بهمون توضیح دادین که شمردن دارایی های مالی یه کار بیهوده ست چون ما رو گیر اونها میشیم و توی ذهن مون اون دارایی ها برامون مهم تر میشه
در صورتی که مهم ترین دارایی مون “توانایی ما در یادگیری ؛ توانایی ما در حل مسئله و توانایی ما در کنترل احساسات و توانایی ما در باور کردن خداوند و توکل کردن به الله ست و توانایی ما در ارتباط برقرار کردن با دیگرانه و توانایی ما در افزایش مهارت هامونه و توانایی ما در بیرون اومدن از منطقه ی امن و جسارت بیشترمونه”
و چقدر من این وجود الهی و توحیدی شما استادعزیزم رو تحسین میکنم که بهمون یاد دادین به هیچ چیزی و هیچ کسی جز خدا وابسته نباشیم و این رابطه ی عاشقانه و الهی بدون وابستگی و دلبستگی شما استاد عزیزم و مریم جانم رو تحسین میکنم که اینقدر زیبا دارید زندگی میکنید و یه الگوی بینظیری در تمام زمینه ها برای ما هم هستین و خدارو هزاران بارشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمندتون.
با تمام وجودم از شما دستای بینظیر خدا تشکر میکنم که با عشق و با قلب مهربون تون بهمون این اگاهی های ناب رو هدیه میدین تا ما هم مثل شما یه زندگی بهشتی رو برای خودمون رقم بزنیم.
خدایا شکرت؛ ادامه میدیم این مسیر الهی رو مصمم تر و قدرتمندتر و با اراده ی پولادین مون همراه با الله یکتا
خدایا تنها و تنها خودت برامون کافی هستی
به نام خدای مهربان
سلام دوست عزیز
چقدر زیبا نوشته بودید ممنون از شما و از کامنت ارزشمند شما، معلوم است جز شاگردان زرنگ استاد هستی چون دیروز (3دی 1401) در پاسخ به برادرمان حمید امیری نوشته بودید که چطوری 20 برابر پول دانشگاه تون رو در عرض نیم ساعت جذب کردید.واقعا تحسین برانگیزه. ممنون از حضور سبزتان در سایت. خدایا شکررررررررت بخاطر این شاگردان زرنگ، که چه زیبا درس های استاد رو بازگو میکنند.
در پناه حق پاینده و پایدار و ثروتمند باشیم همگی ان شاءالله
سلام استاد
یه مدته که دارم شدید روی جدا کردن احساس ارزشمندیم از عوامل خارجی کار میکنم و همه چیزو به این چشم میبینم
وابستگی از نظر من یعنی من برای ارزشمند شدن به این شخص یا اون چیز نیاز دارم
یه مثال بزنم ما یه سانتافه داریم که شوهرم یه مدت تصمیم داره بفروشتش و من مدام اوایلش ناراحت بودم و احساسم بد بود چرا ؟ چون من ارزشمندیمو وصل کرده بودم به داشتن ماشین خارجی گرون قیمت و وابسته اش بودم و اومدم گفتم بخودم که ارزشمندی من ربطی نداره به اینکه من ماشینم چیه من من چه ماشین برند داشته باشم چه ماشین ایرانی یا چینی سوار بشم خودمو دوست دارم و احساس ارزشمندی میکنم
یا تو بحث رابطه با شوهرم دیدم اقا من چقدر دارم تقلا میکنم رابطمو خوب کنم و همشم برعکس میشد همش الکی دعوا میشد و اومدم به این فکر کردم چرا من انقد وابستم به شوهرم به اینکه رابطمون خوب باشه؟ دیدم من اگر رابطه ی خوبی نداشته باشم اگر بچهام تو خونه ای که تنش هست باشن شدیدا احساس بی ارزشی میکنم و یاد دعواهای مامان بابام میفتم
اومدم گفتم ارزشمندیم ربطی به رابطه ام با شوهرم نداره چه رابطمون عاشقانه باشه چه رابطمون سرد باشه خودمو دوست دارم و احساس ارزشمندی میکنم و این به این معنی نیست که بگم بی خیال بزار گند بزنم به رابطه به این معنیه که وابسته به نتیجه که خوب شدن رابطس نیستم و میگم من رو خودم کار میکنم من کار درستو میکنم نتیجه هر چی باشه خوبه
و کلی ازین مثال ها دارم واسه خودم
خانم شایسته گفت وابستگی فامیل اره درسته اونم من ارزشمندیمو وصل کردم به رفت و امد کردن و شلوغ بودن دورم اگر کسی دور و برم نباشه احساس بی ارزشی میکنم و دارم روش کار میکنم چون این زنجیر اخریه که برای رفتن به مدار انسانهایی که دوست دارم باهاشون معاشرت کنم ، باید پاره کنم
من قبلا به مرگم زیاد فکر کردم ولی باعث نشد وابستگیام از بین برن اما وقتی اصولی رو احساس ارزشمندیم کار کردم وابستگی ها کم و کم شدن
چند وقت پیش خونه یکی از اشناها بودم که قبلا معتاد بوده و با همین انجمن پاک شده یه سری جزوه رو میز بود رفتم نگاه کردم همینطوری لای یکیشو باز کردم این شعر نوشته بود
گرم گرمی را کشید و سرد سرد قسم باطل باطلان را میکشد نوریان مر نوریان را جاذبند
عزیزای من شما چقدر ماهید که همدیگه رو تحسین میکنید و این رو به زبون میارین و خانم مریم عزیزم که این رو با عشق فراوان به زبون میاره و استاد بی نظیرم که اینقدر زیبا میگن عاشقتم…من از نحوه مراوده شما باهم چقدر لذت میبرم ….
و از بزرگی روح شما استاد عزیزم که دارائی های مادی تون رو نمیشمارید…و دارائی اصلی خودتون رو توکل و توانائی های بی نظیرتون برمیشمارید…
من محو و ناپدید میشم در این عظمت و بزرگی…که خداوند به انسان بخشیده و شما نمونه و جلوه خوبی ازین شکوه خلقت خداوند هستین.در جهانی که همه ما انسانها درگیر یه قرون ته جیبمونیم که یه موقع از دست نره،شما استاد درس های بزرگ از بی نهایتی نعمتها در این جهانید…که اگر توکل کنیم و به اصل و منبع خودمون وصل باشیم و توانائی هامون رو بشناسیم و بتونیم روحمون رو به سمت اون منبع بی نهایت، اون انرژی بی حدو مرزی که مارو آفریده پرواز بدیم و ازبند کوچکی و حقارت افکار و باورهائی که تاکنون مثل غل و زنجیر به پاهامون بسته شده رها بشیم ،اونوقت به همچین شکوه باور نکردنی در زندگیمون میرسیم که دیگه دارائی های مادی مون رو نشماریم و به چیزی یا کسی وابسته نشیم و فقط از زنده بودن در این لحظه لذت ببریم…
اینه معنای واقعی تسخیر آسمان ها و زمین به دست آدمی…وقتی به این ایمان بیاری که همه چیز در تسخیر توست نیاز به شمارش نداری…درگیر هیچ چیز نمیشی جز خودت و احساس خودت…حال خوب خودت…وابسته نمیشی به هیچ چیز و هیچ کس..با اینکه همه رو دوست داری،همسر، فرزند،پدر،مادر،خواهر وبرادر…اما میدونی که تنها و تنها یه عشق وجود داره،یک عشق بی حدو مرز،بی قیدوشرط که بین تو و خالق توست…همون انرژی باشکوه،اون نور زیبا،اون صدای پر آرامش…که همه چیزه…و تو از او هستی و او همیشه در نزد توست…نزدیک نزدیک
وقتی خودش میگه نزدیک ترم از رگ گردن،مگر چیزی هست که از رگ گردنت به تو نزدیک تر باشه؟آخه رگ گردنت که از خودته؟یعنی چه فاصله ای بین من و رگ گردن من وجود داره؟که اون یگانه بی همتا از اون نزدیک تره؟من فکر میکنم معنای این حرف قشنگش اینه که میخواد بهم بگه من،خودتم…من خود تو هستم…من در توهستم…تو ازمنی و من در توام…
این یعنی در این رابطه (رابطه ما با خالقمون) هیچ منیتی از طرف اون وجود نداره…با وجود این همه بزرگی،این همه عظمت،که غیر قابل درک و وصف هست…او خودش رو بامن یکی میدونه…
اما در کدوم رابطه میشه این رو پیدا کرد؟حتی بین یک مادر و فرزند…که روزگاری با هم از سلول های خونی مشترک اکسیژن دریافت میکردند…بین اونها هم منیت هست…اونها هم با وجود عشق و محبت فراوون اما هرکدوم در زمان خودش هواخواه خواسته های خودشونن…
اما خدای من به من میگه که تو از منی و هیچ فاصله ای بین من و تونیست و نه هیچ تفاوتی…
با اینکه شکوه و بزرگی او قابل وصف نیست…اما به منی که با یک اتفاق کوچک در هم میشکنم ، میلرزم و سست میشم اینطور خطاب میکنه…
چقدر عجیب بوده که تابه حال نفهمیده بودم که او بزرگترین عشق منه…و هیچ چیز دیگه ای وجود نداره…همه چیز فنا پذیره جز این…همه چیز روزی به پایان میرسه اما من و خالق من همیشه و همیشه با هم هستیم…چرا که من از او هستم،دارای همون ویژگی ها؛ روحی ابدی که هرگز نمیمیرد…و او به من قدرتهای شگرفی عطا کرده که با هرکدام از اونها میتونم خالق زندگی خودم باشم...و همه امور زندگیم رو در تسخیر خودم قرار بدم…
خداوندا،ای عشق بی نهایت،ای زیبائی بی نهایت،ای مهربانی بی نهایت…سپاسگزارم که هستم …تو مرا آفریدی که باشم..و از اونچه که به من از خودت بخشیدی زندگی زیبائی بسازم …
سلام دوست عزیزم
چقدر کامنتت پر از آگاهیه
چقدر جنس نگاهت رو دوست داشتم
اونجایی که گفتین
من،خودتم…من خود تو هستم…من در توهستم…تو ازمنی و من در توام…
چه درک عمیقی پیدا کردین از این نزدیکی یعنی وقتی خوندم اینو چسبید به قلبم گفتم آره خودشه دقیقا همینه من و خدا یکی هستیم
همین انرژی ای که به اسم نفس داریم میکشیم خود خداست چون تمام بدن ما با همین انرژی شکل گرفته و داره کار میکنه
خدایا شکرت
چقدر همه چیز رو مرتب و منظم خلق کردی خدایا شکرت
سپاسگزارم دوست عزیزم بخاطر این گفتهای زیبا
بهترین بهترینها رو براتون آرزو میکنم
ان شاءالله که همیشه در پناه خدای مهربان سعادتمند و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
♥♥♥♥♥♥
سلام به شما دوست عزیزم
سپاسگزارم از لطف و محبت و نگاه زیبای شما…و خیلی خوشحالم که در کنار دوستان هم فرکانسی زیبا و پر عشقی مثل شما هستم و آرزو میکنم این مسیر زیبای شناخت و نزدیکی به خداوند که به واسطه این سایت برای ما روشن و چراغان شده برای همه ما مسیری هموار،زیبا و پر از نشانه های فوقالعاده باشه.
بانام خدا وباسلام خدمت استادعزیز وخانم شایسته نازنین وشمادوست عزیزهم فرکانسی وهمه دوستان خانواده عباسمنش
بانوی محترم خیلی لذت بردم ازقلم شیوایتان عالییییی بود وکلی شماراتحسین کردم وحال کردم که اینقدرزیبادروصف خالقمان گفتین ونوشتین بیسارانرژی گرفتم وحالمو بهترکرد
بی نهایت ازخداوند رحمان سپاسگزارم که دوستم داشت وبه این مسیرزیبا ومرخیربرکت تقیر هدایتم کرد واستادنازنین ودوستان فوق العاده ارزشمند وباحال راسرراهم قرارداد
عاشقتونم دوستتون دارم خیلیییی زیاد⚘🌷🌹❤💚💚💙🧡💛
سلام به شما دوست عزیز
از لطف شما ممنونم و فقط میتونم بگم که نگاه شما زیباست که با خوندن یک متن یا دیدن یک فایل تصویری مثل فایلهای ارزشمند استاد حالتون خوب میشه.خدارو هزاران مرتبه باید شکر کنیم که در همچین خانواده ای در کنار هم هستیم تا بیشتر به مبدا و خالقمون نزدیک بشیم و زیبائی های جهانمون رو بیشتر ببینیم….
سلام خیلی لذت بردم ازاین حس که ب خدا داشتی وچه زیبا توصیف کردی خدای مهربون.
منم هم تصمیم گرفتم امشب به تمام چیزهای که وابسته هستم رو رها کنم وبا خدای خودم که منی ازمنه رفیق بشم وتنها ب او وابسته بشم وبهش توکل کنم وتو این مسیر باشم که وقتی تجسم میکنم از راهم لذت میبرم ویک حس قشنگی تمام وجودمو پرمیکنه از آرامش .معصومه جان برای منم دعا کن تا ب زیبایی نگاه تو وآگاهیت خدارو ببینم ومثل استادوبچه های شادپرازانرژی سایت عاشق خدایم باشم
سلام به رهای عزیزم خیلی ممنونم از نگاه زیبا ومهربونت.
دوست عزیزم چه تصمیم فوقالعاده ای گرفتی. این تصمیمیه که همه ما هر روز و هر روز و هرروز؛وقتی صبح چشمهامون رو برای آغاز یه روز دیگه که هدیه خداوند به ماست باز میکنیم باید بگیریم…که با اون رفاقت کنیم،عاشق اون بشیم و ایمان رو تو قلبمون برای توکل به اون جمع آوری کنیم…
دعا میکنم تو این مسیر هر روز موفق تر بشیم و زیبائی های بیشتری رو درک کنیم و ایمانمون بالی برامون بسازه تا به سمت نور زیبای این عشق آزادانه پرواز کنیم…
خداروشکر میکنم که در کنار شما دوستان صمیمی و پر از آگاهی قرار گرفتم و به این مسیر هدایت شدم.
سلام دوست هم فرکانسی
ممنون از کامنت عالی تون
حالم خوب شد
خیلی خوبه در مورد خالق
و یکی بودن با اون این نگاه رو داشت
من تاحالا اینطوری نگاه نکرده بودم
من هر کدوم از ما یک خدایم
در این جهان دو قطبی بهم وصلیم و در دنیای دیگه یکی میشیم
ممنون از شما
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته زیبا و مهربان
سلام خدمت دوستان عزیزم
خدایا شکرت چقدر این فایل پر از آگاهیه
سوال این فایل
راهکار اساسیه شما برای رفع وابستگی چیه؟
سپاسگزارم از استاد عزیزم که بصورت خیلی عالی توصیح دادن و خانم شایسته هم به نکات عالی اشاره کردن
چه نکته خوبی گفتن استاد که با فکر کردن به مرگ دیگه آدم وابسته به چیزی نیست
از خودم مثال میزنم
من قبلا کلی وسیله داشتم یه کمد پر بود از وسایل خورد و ریزه و لباس
از وقتی کار کردن روی خودم رو شروع کردم و فهمیدم که نباید به چیزهای دنیا وابسته نبود و ما به نفسی بند هستیم و وقتی ماموریتمون توی این دنیا تموم بشه هیچ چیزی حتی یه سوزن هم نمیتونیم از این دنیا ببریم خیلی راحت تمام اون وسایلم رو هدیه دادم و گذشتم ازشون دوست شون داشتم ولی ازشون استفاده نمیکردم و فقط توی کمدم بود و درش رو قفل میکردم که کسی دست نزنه یا خراب نشه فقط دلم خوش بود که هستن گفتم من که استفاده نمیکنم و باید بدم به کسی که ازش استفاده کنه
الانم اصلا نمیدونم چقد لباس دارم بعضی وقتا وقتی میرم سراغ لباسام یه لباسایی میبینم میگم عه این لباس رو هم دارم
به خودم گفتم اگر من بخوام تغییر مکان بدم باید سبک بال سفر کنم
اصلا خوشم نمیاد چیزی روی دوشم باشه واقعیتش اذیت میشم موقع راه رفتن چیزی دستم باشه بخاطر همین الان خیلی راحت از هر وسیله ای راحت میگذرم
و این برای اطرافیانم تعجب آوره که چطور یه دختر میتونه اینجوری باشه میگن ما تاحالا دختر اینجوری ندیدیم همه ی دخترایی که دیدیم جونشون بنده به لباسها و لوازم ارایش شون تو که حتی لوازم آرایش هم نداری
همیشه میپرسن ازم پس تو چیکار میکنی؟
میگم من سادگی خودم رو دوست دارم
با خودم میگم اونا لباس دارن لوازم آرایش دارن و کلی چیز فیزیکی دیگه ولی اون چیزی که من دارم اونا ندارن من آرامش درونی دارم
من عاشق خود واقعیم هستم
من بجای رنگ آمیزی صورتم وقت میزارم برای ساختن زیبایی درونیم
من وابسته ی خودم هستم
خدایا شکرت
بهترین بهترینها رو براتون آرزو میکنم
ان شاءالله که همیشه در پناه خدای مهربان سعادتمند و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
عاشقتونم بینهایت
🌺♥🌹♥🌹♥🌹♥🌹♥🌹♥🌺
باریکلا باریکلا عزیزم
بین این ۳۰ کامنتی که تا الان خواندم این کامنت را نمیشد با پنج ستاره پر و تحسین گذشت واقعا.
خیلی لذت بردم از جایی که نوشتی؛ من وسیله ارایشی ندارم و به جای رنگ امیزی صورتم سعیم بر زیباتر کردن درونمه
ممنونم ممنونم
به نام یگانه فرمانروای هستی
سلام و درود خداوند بر استاد عباسمنش گرانقدر و همه عزیزانم
از یه جمعه شاد و پر انرژی و پر از نعمت ها و الطاف خداوند براتون گزارش میکنم.
امروز بعد از یه روز و شب برفی، آسمانی آفتابی و نیمه ابری رو داشتیم
از همون دیشب با خودم گفتم فردا روز بیرون زدن از خونه است
انگار تمرین ستاره قطبی ام شده بود! و انتظار یه روز عالی و شاد رو داشتم
صبح بعد از بیدار شدن رفتم دوش گرفتم و چایی دم کردم
خورشید خانم هم آسمان رو به تسخیر خودش درآورده بود
گرمای لذتبخشش با روح و روان آدمیزاد بازی میکرد.
کرکره آشپزخانه رو بالا کشیدم که از انرژی خورشید هم بهره ببرم
و نوشیدن چایی بعد یه دوش لذتبخش واقعآ آدم رو سر کیف میاره
گاهی برای خوشبختی و شادی واقعآ چیز زیادی نیاز نداریم!
اینقدر فرکانس بارش برف زیاد بود که
نیاز به تقلا یا انجام کار خاصی نبود!
تمام روح و جان خودش تسبیح و شکر خداوند شده بود
از همون حس هایی که آدمی بی دلیل شاده!
بی دلیل آرومه! بی دلیل به همه چی عشق میورزه!
و روح و جسمت در یک مسیر و یک راستا هستند
و با خودت و جهان و خداوند و کیهان در صلحی
همینجور که خورشید خانم داشت خودشو بالا میکشید
یه چشمکی بهم زد و گفت الان دیگه وقتشه
خانم و شینا جانم رو آروم آروم بیدار کردم و گفتم پاشید چایی حاضره
صبحونتون رو بخورید و آماده شید که بزنیم بیرون
بچه ها هم زود پا شدن و بقول معروف شال و کلاه کردیم
لباس گرم پوشیدیم و راه افتادیم…
خورشید خانم راست میگفت؛ در زمان مناسب در مکان مناسب بودیم
ابرهای خشگل بالای کوه ها داشتند طنازی میکردن
از اون زیبایی هایی که بی اختیار میگی خدایا شکرت برای اینهمه زیبایی
مه زیبایی دره میان کوه ها رو فرا گرفته بود که از دور دلبری میکرد
همسرم گفت چقدر این مه و منظره شبیه فیلبنده
گفتم دقیقآ منم یاد اون مناظر افتادم
ولی تا بحال مه بعد برف رو تو آسمون آفتابی تجربه نکرده بودم
واقعآ زیبایی های خداوند رو هیچ عکاس و فیلمبرداری
نمیتونه آنجور که هست رو منعکس و ثبت کنه
ماشین رو کنار جاده پارک کردیم و زدیم به دل طبیعت
خیلی ها زودتر از ما اومده بودن و صحنه رو برای ما آراسته بودن
خیلی ها مشغول ساختن آدم برفی بودن
بعضی ها برف گوله میکردن و تو سر و کول هم میزدن
بعضی ها تیوب آورده بودن و یه سطح شیبدار رو پاکوب کرده بودن
که مثل آئینه شده بود و از اون بالا سوار میشدن و خودشون رو ول میکردن پائین
یه عده صندلی تاشو آورده بودن و محو تماشای دیگران و مناظر برفی شده بودن
یه عده بساط قلیانشون رو راه انداخته بودن
عده زیادی مشغول سلفی گرفتن و عکسهای عاشقانه بودن
یعده هم که انرژی بیشتری داشتند اسپیکر و باند آورده بودن و مشغول رقص کردی بودن
خانمها هم بساط آشپزی شون رو با خودشون بیرون آورده بودن
و روی پیک نیک مشغول آش و ترخینه درست کردن شده بودن
چند تایی هم سگ هاشون رو آورده بودن برف بازی ….
خلاصه هر کدوم برای خودشون ماجرایی داشتند…
همه می خندیدن ؛ همه حالشون خوب بود
فکرهایی که تو ذهنم می چرخید این بود که
خداوند شادی رو با ذات ما عجین کرده
احساس خوب؛ احساس شادی؛ احساس نشاط…
چقدر به فرکانس خدا نزدیکه!
چرا باید قبول کنیم غم و گریه و زاری معنوی تره؟!
ما رو به خدا نزدیکتر میکنه؟! ما رو میبره بهشت؟!!!
همینجور فکرها تو ذهنم می چرخید که چقدر شادی مصریه!
خداوند بشر و اجتماعی خلق کرده، از شادی این جمع بی اختیاررر دیگران هم شاد میشن
در احوالات خودم که دقت کردم
دیدم شادی و حال خوبم بی اختیار منتهی شده به شکرگزاری و سپاسگزاری
چه عبادتی ازین بهتر و باشکوه تر؟ که
همه شاد بودن؛ همه لذت میبردن
مگه کسی دنبالشون فرستاده بود؟
مگه کسی دعوتشون کرده بود؟
مگه کسی گفته بود از خواب روز تعطیلشون بزنن؟…
در مسیر برگشت با خودم فکر میکردم
ما آخر هفته بیش از 90 درصد مواقع یه روزش بیرون میریم و در طبیعتیم
مگه اینکه شرایط جوی بگونه ای باشه که این اجازه رو نده
و چون استان ما میشه گفت چهار فصله، در همه ایام سال
این امکان و داریم که خودمون رو مهمان طبیعت کنیم
و امروز هم که یروز برفی بود، باز خداوند ما رو به دیدن این زیبائی ها هدایت کرد
زیبائی هایی که فقط آدمهایی که در فرکانسش باشند ازش بهره میبرند
و فرقی هم نمیکنه که در کجا زندگی کنی!
اگر در مدارش نباشی، در بهشت هم باشی از آن بی نصیبی…
دلم میخواست راجع به این فایل بنویسم!!!
اما انگار خداوند مرا به مسیر دیگه ای هدایت کرد
بهم گفت عزیزان دیگه خیلی کامنت های خوبی نوشتن
تو اگه همین احساس خوبت رو بتونی کمی به دیگران منتقل کنی، کفایت میکنه!
امیدوارم همیشه لبتون خندون و دلتون شاد و قلبتون لبریز از نور و عشق الهی باشه. یا حق
به نام خدایی که از رگ گردن به ما نزدیک تر است
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
و هرگاه بندگانم از تو درباره من پرسند (بگو:) همانا من نزدیکم؛ دعاى نیایشگر را آنگاه که مرا مىخواند پاسخ مىگویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند، باشد که به رشد رسند.
سلام به اسداله عزیز و مومن و موحد و ثروتمند و خداجویم
اسداله عزیزم کامنت شما رو جمعه شب قبل از خواب خواندم، آنقدر فرکانس کامنت شما بالا بود و بسیار زیبا و جذاب اون حس و حال رو توصیف کرده بودید که دلم به شدت تجربه همچنین حس و حال و همچنین برف بازی رو خواست. و کلی از دیدن عکس شما و شینا جان و اون منظره دلربا لذت بردم و با احساس بسیار عالی خوابیدم. فردای اون روز به ظهر نکشیده، خواهرم زنگ زد که میخوایم بریم سپیدان برف بازی میایی؟ منم که هیچ آمادگی برای رفتن به برف بازی رو نداشتم اول گفتم نه شرایطم اوکی نیست. بعد بعد از نهار به بچه ها گفتم، اونها گفتند میتونه تجربه خوبی باشه و همون موقع زنگ خواهرم زدم و گفتم:میاییم. حرکت کردیم، شب خونه دوست خانوادگی همسرش بودیم که انسان های بسیار شریف و مهربان و مهمان نوازی بودند، البته شهریور تابستان 402 هم مهمان اونها بودیم و کلی بهمون خوش گذشت.
روز یکشنبه رفتیم پیست و با مناظر بسیار زیبا و دیوانه کننده روبرو شدیم. البته قبلش دو تا تیوپ برزگ گرفتیم. و تمام اون زیبایی ها رو که در کامنت تون نوشتید تجربه کردیم. چقدر روی همدیگر برف تیر کردیم و و یجا من یه گلوله برف به سمت بالا تیر کردم، بعد صاف اومد خورد تو سرم(خخخخ) اولش از تیوپ سوار شدن میترسیدم، بعد دیگه جای نزدیک به 10 تا 15 بار شایدم بیشتر از تپه بالا می رفتیم و با سرعت میومدیم پایین. خلاصه هر چه بگم که خوش گذشت، کم گفتم.
میخوام اول خدای مهربونم که سپاسگزاری کنم که چقدر سریع الاجابه است و از شما برای ثبت این همه زیبایی که ما بخونیم و اون رو درخواست کنیم و خدای بخشنده و مهربان بگه بفرمایید بندگان من.
یک دنیا سپاس از شما که در همه زمینه ها عالی هستید.
و میخوام از استاد عزیزم بسیار تشکر و قدردانی کنم که با کار کردن روی خودشون و تعهد و عمل به آنچه می گویند، چراغ راهنمایی برای بقیه هستند و ما از این نو هدایت الهی بهرمند می شویم.
در پناه حق همه ی ما روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر و سعادتمند تر در دنیا و آخرت باشیم الهی آمین
سلام و درود خداوند بر رضوان عزیزم
ممنونم از لطف و محبتت رضوان جان
نمیدونی چقدر خوشحال شدم از تجربه یه روز برفی و پروفایلی که گذاشتی
اومدن کامنتت در ساعات غیر معمول صبح خودش یه سورپرایز بود
اما دلیلی که سبب شد برات کامنت بنویسم این بود که اومده بودم رختخواب و میخواستم بخوابم که یادم اومد تمرین ستاره قطبی رو در دفترم ننوشتم
وقتی مشغول خواندن درخواست هام و نوشتن اتفاقات امروزم شدم که کلی اتفاق خوب برامون افتاده بود شدم
اولین درخواستم این بود که شینا امروز تو مسابقات استانی شنا اول بشه و بهترین خودش رو نمایش بگذاره که این اتفاق دقیقا افتاد و نه تنها اول شد بلکه رکورد خودشو دو ثانیه بهبود داده بود و اصلا یادم نبود که چنین چیزی صبح نوشتم !
آخرین درخواستی که نوشته بودم هم برام سورپرایز بود و مثل درخواست اولم اصلا یادم نبود که چنین درخواستی کردم
درخواستم این بود که امروز یک نقطه آبی دریافت کنم
و یاد کامنت تو افتادم و دیدم که خداوند چقدر سریع الجوابه که خواسته محقق شده منو بعد چند ساعت دریافت کردم و به حکمت تایید کامنت ها در این وقت روز بیشتر پی بردم.
چقدر زیباست قوانین بدون تغییر خداوند که اینقدر دقیق و سریع به فرکانس های ما پاسخ می دهد
انهم زمانی که تصمیم گرفتم دوباره تمرین ستاره قطبی رو دوره کنم و بصورت کاملتری مطالبش را تلفیق کنم
باز اومدم بخوابم که بهم گفته شد پاسخت را بنویسم و اینم خودش تمرین دوباره ستاره قطبی من در این روز پر برکت بشه برام در آخرین لحظات قبل از خوابم
با آرزوی بهترینها برایت دوست عزیز، در پناه خداوند باشی، یا حق
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سلام خدمت شما دوست عزیزم اسدالله زرگوشی
امیدوارم که همیشه زندگی تان قشنگ و جذاب باشد
و همیشه همین گونه زیبایی های جهان را تجربه کنید
وقتی کامنت شما عزیز را خواندم خلی لذت بردم و حالم بهتر و بهتر شد
چقدر خوب توصیف کردی این همه زیبایی های امروز را
و آدم دوست دارد این تجربیات بیشتر و بیشتر باشد
منم امروز به لطف خداوند حالم خوب بود و لذت بردم
با عزیزانم صحبت کردم و صحبت ها قشنگ و لذت بخش بود
احساس می کنیم دیگران هم دوست دارد در مورد زیبایی ها صحبت کند و همین گونه می شود
البته تازه می فهمم وقتی تو داری روی خودت کار می کنی جهانی اطرافت هم تغیر می کند
و بعد از ظهر زدم بیرون برای پیاده روی
از خداوند خواستم که کدام از این مسیر را برم که بیشتر لذت بیبرم و زیبایی های بیشتر را بیبنم
و خداوند مرا به سمتی هدایت کرد که فوقالعاده عالی بود این مسیر
هوای خنک و خوشایند
پاکیزگی و طراوت بعد از باران
مغازههای شیک و خوشگل
ماشین های لوکس و شیک
آدم های خوش رفتار و خوش برخورد
آدمهای خوشتیپ و خوشگل
و همه اش زیبایی بود
و خلی لذت بردم و سپاسگذاری می کردم
قلبم خلی آرام بود و ریلکس
محو این همه زیبایی شده بودم
قبلاً اگر این چنین مسیری را برای پیاده روی می رفتم حتما فایل هم می شنیدم می گفتم چیزی هم یاد بگیرم
اما امروز گفتم بذار این سکوت و این صدای عبور و مرور مردم و این طبیعی بودن را هم تجربه کنم
خلی خوب در زمان حال بودم و عجله نداشتم
صبور و آرام بودم
لحظاتی هم با خداوند حرف زدم
خلی حسی خوب و نابی داشتم
و متوجه شدم که تازه دارم کم کم این ریلکس و آرام بودن را تجربه می کنم
ترس و نگرانی ام کمتر شده است
و امید به آینده ام بیشتر شده است
و این پیادهروی امروز خلی حسش عالی بود
حالا وقتی کامنت شما را خواندم بهم گفته شد که اینجا بهترین جا است که این حس زیبایی را که امروز داشتم را شریک سازم
از شما دوست عزیزم بسیار ممنون هستم بابت ثبت این همه زیبایی که درس های زیادی برایم داشت
در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً بِقَدَرٍ فَأَسْکَنَّاهُ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّا عَلى ذَهابٍ بِهِ لَقادِرُونَ «18»
و از آسمان، آبى به اندازهى (معین) فرو فرستادیم، و آن را در زمین جاى دادیم و همانا ما بر بردن آن قادریم.
فَأَنْشَأْنا لَکُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَ أَعْنابٍ لَکُمْ فِیها فَواکِهُ کَثِیرَهٌ وَ مِنْها تَأْکُلُونَ «19»
پس به وسیلهى آن (آب) براى شما باغهایى از خرما و انگور پدید آوردیم که در آن باغها براى شما میوههاى فراوانى است و از آنها مىخورید.
وَ شَجَرَهً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَیْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآکِلِینَ «20»
و (نیز) درختى که از طور سینا مىروید، (و) روغن و نان خورش براى خورندگان به بار مىآورد.
وَ إِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعامِ لَعِبْرَهً نُسْقِیکُمْ مِمَّا فِی بُطُونِها وَ لَکُمْ فِیها مَنافِعُ کَثِیرَهٌ وَ مِنْها تَأْکُلُونَ «21»
و همانا براى شما در چهارپایان عبرتى است، از آنچه در شکم آنهاست (شیر) به شما مىنوشانیم و براى شما در آنها منافع زیادى است و از (گوشت) آنها مىخورید.
وَ عَلَیْها وَ عَلَى الْفُلْکِ تُحْمَلُونَ «22»سوره مؤمنون
و بر آنها و بر کشتىها سوار مىشوید.
===============================
سلام به استاد عزیزم
سلام به شایسته جانم
سلام به دوستای مدار بهشتی و هم پروژه ای
خدایا شکرت برای این آگاهیهای نابی که در فرکانس شنیدنش قرارم دادی
گام 23 باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی
گذرا بودن دنیای مادی خیلی کمک می کنه که آدم وابسته نشه به چیزی به کسی دائمی نبینه همه چیو خیلی گذرا ببینه و بگه مرگ هر لحظه ممکنه اتفاق بیوفته چه برای ما چه برای هر کس دیگه ای، بنا بر این خیلی راحتتر بگذریم خیلی راحتتر بگیریم
این گفته استاد رو خیلی خوب درک می کنم و بهش ایمان دارم و خودم تجربه کردم
اول در مورد تنها پسر 20 ساله ام که در اوج سرزندگی و شادابی و در عنفوان جوانی خیلی ناگهانی از دریا به آغوش خدا رفت
خب سخت بود بالاخره ولی با کمک خدا و با باورهای درست گذر کردم از اون مرحله
و 15 سال بعد که پدر و 5 سال بعد هم مادرم از دنیا رفتند با طی تکاملم می تونم بگم که تقریباً هیچ ناراحت نشدم
یکی از سپاسگزاریهای تقریبا هر روزه من غیر از اینکه شکر می کنم که هر روز قدمی برای بهبودم برمیدارم اینه که میگم
خدایا شکرت که بهبود شخصیتم برام مهمه
و از وقتی که با استاد و قانون فرکانس آشنا شدم و سعی کردم هر روز باورامو بهتر کنم و شخصیتمو بهبود بدم و قویتر کنم
جالبه که نزدیکان من تقریباً همه شون هنوزم هستن تو زندگیم ولی خیلی خیلی بهتر شدن اصلاً به اندازه زمین تا آسمون تغییر کردن انگار آدمای دیگه ای شدن
مثلاً دیروز خواهر زاده همسرم بمن زنگ زد و همه اش حرفهای خوب زدیم آخرش گفت ببخشید وقت با ارزشتو گرفتم، امروز هم در حالی که داشتم برای سومین بار فایلو گوش میکردم و نکاتشو توی نوت گوشی یادداشت می کردم برادرم زنگ زد چقدر هم من و هم اون به هم ابراز محبت کردیم و گفت تازه از سر کار اومدم خونه گفتم زودتر زنگ بزنم به آبجیم قبل از اینکه اون زنگ بزنه و آبروم بره!(چون دو سه بار بود که من زنگ زده بودم) چقدر صحبتهای اساسی و قوانینی خوب زدیم با اینکه تو بعضی موارد باهاش هم عقیده نیستم، چقدر هر دو درباره نعمتهای زندگیمون صحبت کردیم و اینکه قدر اونا رو بدونیم و خیلی سپاسگزاری کنیم تا خداوند نعمتهای بیشری وارد زندگیمون بکنه و اونم آخرش گفت ببخشید آبجی جون وقتتو گرفتم
وخدا رو شکر که یه عالمه دوست تو سایت پیدا کردم از بهترین و شایسته ترین انسانها، و با چند تاشون بیشتر صمیمی شدم
خدایا شکرت
یادمه اون وقتی که فایل سرمایه اصلی شما چیست روی سایت قرار گرفت من چقدر احساس خوشبختی کردم و قند توی دلم آب شد ، از اینکه منم سرمایه اصلیم صداقتمه، درستکاریمه، عزت نفسمه، توکلمه به خدا و بهبودهای مستمر خودمه و مهارتهایی که یاد گرفتم و البته باید خیلی خیلی بیشترشون کنم
خدایا شکرت برای همه نعمتهام
خدایا شکرت برای یه گام دیگه
و یه کامنت دیگه
الهی که سرشار از نور و عشق الهی باشیم همه مون
سلام فاطمه جان.
چقدر این کامنتت عالی بود و انگار خدا اومده بود داخل زبان شما و از طریق زبان و قلم شما با هم. حرف زده بود و من رو راهنمایی و دل داری داده بود.
قبل اینکه بگم پیامش بهم چی بود تو پرانتز بگم که….
من همیشه یادمه از بچگی دنبال کسی بودم که من رو هدایت کنه تو مسابلم اما کسی نبود حتی اطرافیانم، و….
و اگر کسی هدایت میکرد نسبت بهش جبهه میگرفتم که مگه من بلد نیستیم.
انگار هم هدایت میخواستم هم انگار کسی هدایت میکرد این حس بهم دست میداد که انگار من احقم که بلد نیستم، بهم حس بی ارزشی و نا بلدی میداد.
اما بعد اینکه فهمیدم که خدا اگر بخواد کمک کنه به سه مدل کمک میکنه کلا خیلی خیلی راحتر قبول میکنم حرف دیگران رو
خدا به سه روش باهام حرف میزنم.
1میاد تو دلم و از طریق دلم باهام حرف میزنم.
2.میره تو زبونه آدما و از طریق زبان آدما باهام حرف میزنم.
3.میره تو نشونه مثلا کتاب و…و از طریق نشونه ها باهام حرف میزنم.
و حالا چیزی که خدا امروز صبح از طریق زبان شما یا نشونه کامنت شما با من حرف زد این بود که…
داشتم به خدا میگفتم که خدایا کمک کن میخوام به خوبی ها توجه کنم و…
انگار از خودم ناراضی بودم.
اومدم که تاریخ امروز رو سرچ کنم ، دستم سرچ کرد سایت عباس منش ، مقاومت نکردم ، گفتم خدا گفته پس برو، دوباره تاریخ رو سرچ میزنی،
بعد که کامنت شما رو دیدم.
نوشته بودی ، خدایا شکرت که هر روز یه قدم برای بهبودم بر میدارم
به لحظه اثتاب کردم،
گفتم خدایا این بهبود هم جای شکر داره، وااااااای راست میگهههههه.
و باز دوباره تو ذهنم اومد که بهبود هم مثل همه چیزهای عالم باید روند تکاملیش رو طی کنه.
مریم پس نگو از حالت توجه که به منفی ها داری یکهو میشه بری سراغ مثبت ها،
حتی خود استاد میگه که منم دارم.چه خوب که استاد این حرف رو زدش ، چون من همیشه فکر میکردم استاد فقط مثبته و این شده بود برای من الگو ، که واقعا بد ضربه ای بهم زده بود.
موفق باشید فاطمه جان
سلام مریم جان
متشکرم برای پاسخ زیبات
خدارو شکر کامنتم برای شما مفید بوده
چه جالب هم هدایت میخواستی هم نمی خواستی از کسی قبول کنی، و خدا رو شکر که هدایت خواستن قدرت بیشتری داشت و غلبه پیدا کرد بر نپذیرفتن هدایت از کسی!
من تا جایی که یادم میاد راحت هدایتها رو قبول می کردم مقاومتی نداشتم، حالا هدایت الزاماً در مورد خدا و معنویات نیست، می تونه هدایت به هر کار درست باشه
مثلاً چند سال پیش یه روز من میخواستم دلمه برگ مو درست کنم موادشو آماده کردم و با دختر کوچیکم یاسی جان داشتیم شروع کردیم به پر کردن پیچیدن دلمه، من قسمت پشت برگها رو که زبره و رگبرگهاش برجسته است میزاشتم روی تخته و مواد دلمه رو روی قسمت براق و صاف برگها میزاشتم ولی دیدم یاسی جان بر عکس من میزاره، گفتم چقدر خوبه و این طوری درستتره شکلش هم قشنگتره، و از اون روز تا بحال به همین شکل درست می کنم و بارها هم به خودش گفتم و تحسینش کردم و هم به به دور و وریهام گفتم
و یا ده سال پیش که دختر بزرگم نسرین جان از کانادا اومد ایران برای دیدار با ما من دیدم بعد از هر وعده غذا ظرفا رو تمیز می کنه میزاره ماشین ظرفشویی سینک و لوله و شیر آب ظرفشویی و اطراف سینک رو دستمال کشه و خشک می کنه، (من قبلش خیلی اهمیت نمی دادم مثلاً همیشه ظرفا رو بلافاصله نمی شستم خیلی وقتها تا فرداش نَشُسته توی سینک میموند و هیچوقت سینک رو خشک نمی کردم)، دیدم چقدر کارش درست و خوبه و تلنگری شد برای من گفتیم دیگه نمیزارم ظرفای نشسته تا فردا بمونه، و از اون وقت تا حالا حتی یک شب هم ظرفها نشسته نمونده تا فردا، حتی یه وقتهایی که قبلاً سردرد داشتم با همون سردرد ظرفها رو می شستم جابجا می کردم سینکو تمیز می کردم، چند بار بچه ها می گفتن حالارکه سردرد دارین بزاررین باشه برای فردا، اون موقع یاسمن جان و نسیم جان هنوز ایران بودن، وصبح باید میرفتن سر کار یا دانشگاه، من می گفتم اینو مثل نماز واجب می دونم، چطور وقتی سردرد دارم نماز میخونم اینم همینطوره، و خیلی وقتها به نسرین جان گفتم اینو از شما یاد گرفتم و تحسینش کردم و به خواهرام اینا گفتم
و خیلی وقته که نه تنها شبا ظرفا نمی مونه که هیچوقت نمی مونه همیشه سینک خالیه و تمیزه و دور سینک و اطرافش و لوله و شیر آب خشکه
ممنونم مریم جان که پاسخت باعث شد این ها رو بگم و یاد آوری بشه برام
روی ماهتو می بوسم و بهترین ها رو برات آرزو می کنم
سلام خانم سلیمیِ نازنین.
کیف کردم از خوندن کامنتتون.
از اون کامنت های با مثال بود که هم کاربردی بود، هم شیوا بیان شده بود.
تحسینتون میکنم برای مهارتتون در کامنت نویسی.
بی شک نتیجه ی پشتکار و استمرارتون هست که ادامه دادین و نوشتین.
آفرین به شما.
منم از مامانم یاد گرفتم شب ها سینک خالی و تمیز باشه قبل از خواب.
وقتی اشپزخونه و سینک و روی کابینت رو تمیز میکنم و دستمال میکشم، خودم کیف میکنم از تماشای تمیزیش.
اینکه فردا صبحش که میام و میبینم همه چیز تمیز و مرتبه، باعث شادی و ارامشمه.
اما بعد از بچه دار شدنم، به خودم یاد دادم که ذهنم منعطف رفتار کنه.
اگه یه شب نشد ظرفها تو ماشین برن، سینک مرتب باشه، سخت نگیرم به خودم و اعصاب خودمو خورد نکنم.
تمیزی خوبه، ولی نباید برای افراط در منظم بودنم حسم بد شه.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
سلام سمانه جان عزیزم
مرسی که برام نقطه آبی پر برکت فرستادی
متشکرم از تشویق و تحسینت
حس خوشایندی بمن داد
مثل یه دانش آموز یا دانشجوی زرنگ که مورد تشویق قرار میگیره!!!
کاملاً درست گفتی عزیزم، خودم هم متوجه شدم که تو این پروژه مهاجرت به مدار بالاتر که با تعهد و استمرار کار کردم و برای هر گام کامنت گذاشتم، کامنت نوشتنم هم راحتتر شده هم یه کمی روونتر می نویسم، تو یکی از گامهای اول پروژه نوشته بودم که کار نیکو کردن از پر کردن است
سمانه جانم در مورد اینکه شب ظرفها تو ماشین بره و سینک تمیز و مرتب باشه، من با عشق و با حس خوب این کارو انجام میدم و با این دیدگاه که اینجوری دُرُستتره، هیچوقت نشده که با اعصاب خوردی باشه، مثلاً شبیه اون موقعی هست که شما شب برای حافظ جان کاری انجام میدی، فکر نکنم عصبانی بشی
و همونطور که گفتی
منم وقتی آشپزخونه و سینک و روی کابینت رو تمیز میکنم و دستمال میکشم، خودم کیف می کنم از تماشای تمیزیش
و فردا صبحش که میام و میبینم همه چیز تمیز و مرتبه، باعث شادی و آرامشمه
البته هر کسی شرایط خاص خودشو داره و با توجه به شرایط خودش عمل می کنه
لطفاً سلام منو به مامان عزیزت برسون
روی ماهتو می بوسم
شما هم روی ماه حافظ جانو ببوس
بهترینها رو برات آرزو دارم
سلام به شما دوست ارزشمندم
سلام به شما فاطمه سلیمی عزیزم
چقدر خوشحالم که ردپای قشنگ تون رو دیدم، چقدر قشنگ بود، چقدر لذت بردم چقدر کیف کردم، چقدر تحسین تون کردم، چقدر خوشحال شدم روی ماهتون رو دیدم، وای که چقدر شما قشنگین آخه… اومدم تشکر کنم و تحسینی که در قلبم بارها بهتون کردم رو اینجا ثبت کنم و البته یک بخش کامنت تون رو هم برای خودم اینجا برای یادآوری بنویسم.
اینکه نوشتین:
یکی از سپاسگزاریهای تقریبا هر روزه من غیر از اینکه شکر می کنم که هر روز قدمی برای بهبودم برمیدارم اینه که میگم
خدایا شکرت که بهبود شخصیتم برام مهمه
واقعا من خودم هیچ وقت در این موضوع به این شکل سپاسگزاری نکرده بودم، چقدر قانون برام مرور شد چقدر خودمو تغییراتم برام مرور شد، چقدر جهانی که تغییر کرده به واسطه تغییر خودم بیشتر برام مرور شد و چقدر سپاسگزارم که هر روز من روی خودم و ذهنم کار کردم و بهبود شخصیتم اینقدر برام مهمه، چقدر واقعا… واقعا چقدر باید درباره همین نکته سپاسگزار باشم. چقدر باید این سرمایه های درونی خودمو بیشتر ببینم و قدر دان تر باشم. چقدر بیشتر میبینم چه زنجیرهای وابستگی رو از خودم با این نگرش های قدرتمند کننده از خودم باز کردم. فاطمه جان واقعا سپاسگزارم صمیمانه و براتون از الله یکتا بهترین بهبود های درونی و بیرونی رو خواهانم.
ارادتمند شما فهیمه
سلام به فهیمه جانم
سلام به فهیمه زیگورات که همواره رو به رشده و در حال صعود به منتها الیه
برای پیشرفت هم که انتهایی وجود نداره یعنی صعود تا بینهایت!
خیلی ممنونم برای پاسخ زیبا و ارزشمندت که حس خیلی قشنگی بمن داد، و سپاسگزارم از لطف و تحسینت که نشان از روح زیبای شما داره
واقعاً بهبود شخصیت چقدر مهمه، از هر سرمایه گذاری ای که فکر کنیم بالاتره، اصن بهبود شخصیته که موفقیت و نتیجه های خوب رو بدنبال میاره
شما رو تحسین می کنم که روی خودت خوب کار می کنی و خیلی خوشحالم که نتایج خیلی خوبی گرفتی
این دعای آخر پیامتو خیلی دوست دارم که در پاسخ قبلیت هم قید کرده بودی
براتون از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم
مختصر و مفید و در عین حال کامل و جامع
خیلی دوست دارم و بوسه بروی ماهت میزنم
همه خیر و خوبیهای دنیا و آخرت رو از خدای مهربان برات درخواست می کنم
سلام ب خانم سلیمی عزیزم
چقد کامنتتون بوی توحید و عشق میداد
چقد باورهای قشنگی ساختید
چقد روحیه ی قوی دارین بعد از اتفاقی ک برای پسر عزیزتون افتاد
چقد زیبا گذر کردید ازش
خیییلی تحسینتون میکنم خیلی ها باهمچین اتفاقی کل زندگی شون رو میبازن و دیکه امید ندارن ب ادامه ی زندگی
واقعا تحسینتون کردم و با تمام قلبم بهتون افتخار کردم عزیزدلم
چقد سپاسگزاری قشنگی دارین هرروز:
یکی از سپاسگزاریهای تقریبا هر روزه من غیر از اینکه شکر می کنم که هر روز قدمی برای بهبودم برمیدارم اینه که میگم
خدایا شکرت که بهبود شخصیتم برام مهمه
مرسی بخاطر این آگاهی ارزشمند
من خیلی از فایلهای استاد و ندیدم و هربار ک ی فایل جدید و گوش میدم اصن سوپراییز میشم ک چقددد آگاهی های ارزشمندی و سخاوتمندانه ب رایگان ب اشتراک گذاشتن باما
الهی صدهزار مرتبه شکرت ک هدایتم کردی ب این مسیر زیبا
و این سایت الهی
واین دوستان توحیدی نازنین
الهی صدهزار مرتبه شکرت.
ک هرروز درحال بهبود شخصیتم هستم
الهی شکرت بخاطر وجود نازنین استادم ک دست قدرتمند توست تو زندگیم.
خدایا شکرت بخاطر فرصت زندگی ک بهم دادی
هیچ چیزی دائمی نیست
ن زندگی خودم و ن اطرافیانم
و نعمتهایی ک دارم چون این دنیا گذراست
همین فکر باعث میشه آرام ترباشم
ورهاتر
و ب کسی یا چیزی وابسته نشم
واز زندگیم درلحظه لذت ببرم
الهی صدهزار مرتبه شکرت خدای قشنگم
سپاسگزارم از شما مادر نازنین توحیدی قشنگم
عاشقتونممم و بهتون افتخار میکنم
قلبتو میبوسم
سلام زکیه جانم
دختر زیبا و عزیزم
ممنونم از پاسخت و همچنین از لطف و تحسینت که تجلی صفت های زیبای خودت هست
خدا رو شکر که دیدگاهم احساس خوبی بشما داده
چقدر عکست قشنگ و دوست داشتنیه! پر از انرژی مثبته
چهره ای زیبا و آرام پر از اعتماد بنفس، لبخندی متین دلنشین، نگاهی ژرف بینانه و عمیق، شال خوشرنگ و منظره زیبای پشت سرت!
خدا رو شکر برای همه زیبایی های شما
من از 15-16 سالگی دوست داشتم که در مسیر درست باشم، نه فقط دوست داشتم، واقعاً سعی می کردم عمل کنم، درستکار باشم، از کارهای ناپسند اجتناب کنم، در حد و اندازه خودم
و خداوند همواره کمکم کرد
سالها گذشت وهمینطور اومدم جلو و بالاخره خدواند مستقیم و بیواسطه منو به استاد عزیز هدایت کرد
خدا رو بینهایت بار شکر که من و همه دوستان در سایت رو به این مسیر زیبای توحیدی هدایت کرد
ازت سپاسگزارم برای پاسخ قشنگت که حس خوب و زیبایی بمن داد
خیلی دوست دارم و روی ماهتو میبوسم
بهترین ها رو برات آرزو می کنم
سلام و عشق فراوان من به خانم سلیمی جانِ نازنینم.
متقابلا منم از شما سپاس گزارم برای نقطه ی آبی زیبایی که بهم هدیه دادین.
با خوندن پاسختون خوشحال شدم.
از اونجا که من از هر کامنت درسها و یاداوری های خودمو برمی دارم، جا داره این درس رو که از این کامنتتون برای خودم برداشتم بولد کنم.
این قسمت که نوشتین
شکر می کنم که هر روز قدمی برای بهبودم برمیدارم
برای من یه کلید محسوب میشه.
چون دارم تلاش میکنم برای بهبود.
ولی هیچوقت فکرشو نکردم بابت خودِ این تلاش روزانه و مستمر برای بهبودهام هم باید تشکر کنم.
مرسی که انقدر مهربانانه پاسخ مینویسین برامون.
هم برای من، هم برای همه ی مخاطبینتون.
تحسینتون میکنم برای انرژیِ مثبتِ کلام و لحنتون تو کامنت ها.
ممنونم از محبتتون نسبت به خودم و مامانم و حافظ جونم.
تنتون سلامت باشه و دلتون خوش و لبتون خندون کنار عزیزانتون.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
سلام به استادم و مریم جان عزیز و اعضای ارزشمند سایت .
من به تازگی خیلی بهتر اینو درک کردم که زندگی یک روند ناپایداره . من نمیتونم جلوشو بگیرم . زمان درحال گذره. حتی همین الان که جمله قبل رو نوشتم گذشت . فقط باید اون چیزی که در لحظه دارم رو خوب درک کنم و ازش استفاده کنم .
وقتی که به این نتیجه رسیدم انگار بیشتر در لحظه زندگی میکنم و سعی میکنم مداوم هم یاد بگیرم.
به نظرم یکم هم تلخه این درک . ولی باعث میشه آدم بزرگتر بشه . به نظرم وقتی وابستگی به هرچیزی غیر از خود رفع میشه آدم آزادتر و رها تر و سبکبال تر زندگی میکنه. من اینطوری درک کردم که کلا وابستگی به هرررر چیزی باعث حال بد میشه . شما میتونی همین الان ببینی حال بدت به کجا وصله ! وقتی تحلیل کنی به این میرسی که من به یه چیزی (یه ویژگی از یک آدم . یک کار .یک رفتار . یک آدم )وابسته ام . یعنی خوشحالیمو حال خوبمو آرامشمو به اون گره زدم . وقتی وابسته نباشی قدرتمندانه برخورد میکنی.
استاد همین که شما به اموالتون وابسته نیستید و حسابش دستتون نیست یعنی بهش وابسته نیستید . یعنی توجهتون به خودتونه . یعنی رها هستید . یعنی دارید از قانون رهایی استفاده میکنید . انقدر غرق درست کردن خودتون و لذت بردن از همین الان هستید که وابسته بودن به چیزی رو فراموش کردین . و به نظرم همین امر باعث خلق اتفاقات خیلی بزرگتری هم میشه .
چون که گاهی ما روی باورامون کار میکنیم خیلی هم توانایی و استعداد و مهارت داریم اما چون خیلی متصلیم به نتیجه ، به این که من باید الان نتیجه بزرگتری خلق کنم که دیگه اون لذتی رو که باید از کارمون ببریم نمیبریم . دیگه حالمون خوب نیست . من اینو به نازگی درک کردم و هربار که حالم میخواد بد بشه به خاطر نتیجه آگاهانه توجهمو برمیگردونم به لذت بردن از حال و به اون چیزی که دارم انجام میدم .داشتم دقیقه 2:30 رو گوش میدادم .دلم میخواد یه چیزی رو تعریف کنم که امروز داشتم بهش فکر میکردم .
من فکر میکنم این شما میگید سرمایه ما خودمونیم ،مهارت و تخصصمونه واقعا همینا نتیجه رو خلق میکنه ها . یعنی اگر من توجهم به همینا باشه نتیجه میشه قسمت کوچیکی از مسیری که در اون هستم .
استاد من انقدر روی روابطم کار کردم و انقدر متخصص شدم توی دیدن ویژگیهای آدمهای خوب که هررررکی میاد سرراهم جزو بهترین آدماست . الان که دارم مینویسم قند توی دلم آب میشه از فکر کردن بهشون . همیشه دلم میخواست همچین اتفاقی بیفته . میخواستم کیفیت آدما توی زندگیم بالانر بره و الان دقیقاااا همونطوره . حالا این درحالیه که من وابسته نیستم بهشون . اگر نباشن مهم نیست . اگر ازم یاد نکنن اهمیتی نداره چون من سرمایه م خودمم . با خودم حالم عالیه . روبراهم . کیف میکنم .اصلا دلم میخواد کسی کاری به کارم نداشته باشه من به کارم برسم این سرمایه من باعث خلق اون نتیجه ها در روابط شده .
حالا یه اتفاقی هم افتاده و اونم اینه که قبلا یه سری آدمای عزیز توی زندگیم بودن که دوستشون داشتم و الانم دارم ها اما کلاف سردرگم دارن توی روابطشون . حالشون خوب نیست . همش اتفاقا یه طوری پیش میره که من در کنار اونایی باشم که خیلی فوق العاده ن . یعنی حتی وقتی میخوام که در کنار اینا باشم برنامه هام گاها به هم میخوره و طوری پیش میره که برم .
ولی وقتایی که در کنار این عزیزام هستم حالشون روبراهه . الان که بحث فرکانس رو یاداوری کردین دقیقتر درک کردم .
استاد درک همین که میگید گاهی ممکنه آدما فضای فکریشون متفاوت باشه خیلی سخته ها
چون که ما همش میخوایم یه سریارو نگه داریم یا میخوایم یه کاری رو به زور برای خیلیا انجام بدیم .
همین پریشب خونه ی پدرومادر همسرم بودم و داشتیم با خواهر همسرم یه فیلم بانمک رو میدیدیم بعد من ناخوداگاه داشتم فکر میکردم که ای کاش فلانی اینجا بود و خوش میگذروند.
بعد که دقیقتر شدم دیدم من دارم همین لحظه قشنگو که در اون هستم رو فدای دلسوزی برای فلانی میکنم . بعد دیدم واقعا من نمیتونم کاری بکنم. نمیتونم تو کار جهان و قانون دستکاری کنم. باید بپذیرم که رها باشم و از هرچی که در اختیارم قرار داده میشه لذت ببرم. حالا میدونید ، به نظرم من درحالی میتونم از همون مورد هم فرکانس بودن که شما گفتید استفاده مثبت کنم که اول قانونو به خوبی درک کنم و بعد درمورد گذرا بودن زندگی پذیرش داشته باشم. اونوقت آزاد و رها هستم و درمسیرم لذت میبرم. نتایجم هم میشن بخشی از پاداشهای مسیر آرامبخش زندگیم.
سلام بر غزل عزیز
ممنون از دیدگاه تون
خدا را شکر برای درکی که از قانون پیدا کردید
من خودم خیلی با آدمهای زیادی بودم و قبلا از نظر روابطی داغون بودم ولی خداوند خیلی کمکم کرده و الان خدا را شکر بهتر شدم طبق مدارم
من هم با آدمهایی بودم که شب و روز برام نمی گذاشتن و من همیشه دوستشون نداشتم و الان ازم دور هستن و گاهی که باهاشون برخورد دارم میرن اونطرف و رد می شوند خدا را شکر از بس فضای فکریشون منفی بوده و هست
خدا را شکر
من چند بار دیدگاه عالی شما را مطالعه فرموده و به خودم گفتم زهرا باید لذت ببری ، به دنبال ثروت فراوان باش ولی با این نگاه نباشه که هر وقت اون ثروت اومد من خوشحال باشم و لذتش رو ببرم ،، همین الان لذت ببر از داشته هات ، خواسته های بزرگ هم میان
هر چی رو می خواهی از خدا بخواه و وصل شو به انرژی منبع با حال خوب ، حله
خداوند الان هدایتم کرد و با دیدگاه شما روبروم کرد که دوباره به خودم بیام و بهتر کنم خودمو
سپاس
خدایا شکرت برای هدایتم
ستایش از ان خدایست که فرمانروایی جهان هستی است ..من از خدای درون خودم سپاسگزارم بابت سلامتی که دارم. بعضی از حس های خوبتو هیچ وقت نمیتوانی توضیح بدی از بس اون امپر خوبیش بالاست کلمه ای برای توصیف اش پیدا نمیشه..توی خانواده به میگن دلت از سنگه من اصلا وابستگی به هیچ چیز هیچ کس ندارم وحتی بعضی از دوست داشتن هابرام تعجب اوره هستن…فقط خواستم بگم خدا شکرت که از طریق استاد بزرگوار و تکرار شدنش با دوستان و غزل عزیز این اگاهی که برای شادی خودت وابسته نباشی به افراد..یک حس خوبه …به خودم گفتم افرین تو این قانون بلدی با شنیدن فایل استاد وخواندن اگاهی شما متوجه شدم اون جاده ای که من اسفالت کردم چیز هایرو هنوز کم داره باید تابلو نصب کنم شب رنگ بزنم خط کشی کنم وو…….تا مسیر گم نکنم و تابلو های جاده من اگاهی های هستن که با تکرار شدنشون احساستو در مسیر این جاده خوب..وزیبایی هارو نشونت بده و مهم اینه که تو اون زیبایی بخوای ببینی .. ممنونم از شمادوست عزیز و ممنونم از کسانی که اگاهی شونو صرف جهانی بهتر برای خودشون و ایندگانشون ثبت کردن از خدای درونشون سپاسگزارم .واز خدای قادر شادی سلامتی ثروت سعادت برای شما وخودم ارزومندم.امین
نظر بسیار عالی و تاثیرگذاری بود ، آفرین به شما برای آگاهی های زیبایی که دارید ، وابستگی خوب نیست و باعث میشه انسان ناخودآگاه و خودکار از آن چیزی که وابستگی دارد جدا شود و این یک اصل است ، بارها تجربه شده ، اما در عمل باز هم درگیر این مسائل میشویم، سایت استاد عباسمنش یک نعمت بزرگی است که خداوند در سر راه ما قرار داده ، بارها خواستم مشابه ایده های استاد تولید محصول و سایت داشته باشم ولی نمیشه ، چرا که این ایده ها و پیاده سازی آن ها توسط استاد فقط اتفاق میفته ، به هر حال آرزوی سلامتی و موفقیت و استفاده بیشتر از حد این سایت محبوب را برای شما و دیگر دوستان آرزومندم، چرا که سراسر از باور فراوانی نعمت و ثروت است
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیز و همه ی همراهان عزیزم در این سایت
غزل جان . هزار آفرین برشما . که چقدر خوب نوشتید و چقدر زیبا قوانین رو درک کردید . مواردی رو که ذکر کردید کاملا با شما موافقم .
خدا رو شکر میکنم که با شما و همه انسانهایی نیکو و نازنینی که اینجا هستند آشنا شدم .
از خدای عزیزم میخواهم تا من رو یاری کنه تا من هم درک کنم و به کار ببرم .
در پناه خداوند باشید . سپاس .