مصاحبه با استاد | چگونه در دوراهی های زندگی، راه درست را انتخاب کنیم؟ - صفحه 21 (به ترتیب امتیاز)

294 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی جعفری گفته:
    مدت عضویت: 863 روز

    سلام خدمت آقای عباس منش وخانم شایسته

    این دورهم تموم شد وخیلی دوره‌ خوبی بود ومن خیلی علاقه زیادی به این دوره ها دارم وهروز فایل

    گوش میدم وخیلی منوبه جلو هول میده

    درباره دوراهی که ما خیلی شاید زیاد توزندگی قرار

    میگیریم من همیشه به اون موضوع فکر میکنم وحال دل مو میسنجم واگه خوب باشه ادامه اون مسیری بهش فکر کردم واگر نه حال دلم بد بوده من

    مسیر دیگه رو انتخاب میکنم ولی خیلی از مسیرهای

    زندگیم نشونه میاد ولی ما بهش توجه نمی‌کنیم

    من هروقت توکارهام یه کاری میخوام انجام بدم ولی خوب پیش نمیره میفهمم یه جاش مشکل داره

    من چند سالی که تواین مسیر هستم واگه ما با خودمون روراست باشیم به راه درست هدایت میشیم وخوب پیش میرم خدای ما خیلی دوست داره ما هدایت شیم مشکل ازماهست که مقاومت داریم یا گیر ندمون ضعیف هست ولی اگه ما بخواهیم میشود به ساده تمرین راه چون من خودم

    آمدم ازهمونجای ناامید بی پولی قصه داشتن لذت نبردن از زندگی شرایط خوب نبودن کسب کار

    من اون دوره زندگی خیلی بد بود و به اون موقع فکر میکنم اصلا حالم بد میشه چون همه خوش بختی ها جلو چشم من بود ومن نمی‌تونستم ببینم

    ولی من ذهنم عوض شد با همو ن کسب کار و همون آدمها وهمون منطقه من پیشرفت کنم این

    حرفهای من میگم فقط کسی که بهش رسید می‌تونه

    بفهمه من با درخواست ازخدا زندگیم عوض شد من فقط سر سفره عید موقع سال تحویل ازخدا خواستم قرن جدید زندگی منم جدید کن وچند

    وقت بعد من آمدم تواین مسیر ومن هرچی استاد گفتن پذیرفتم وخدا ی عزیزم رو هرروز شکر میکنم

    نه با گریه زاری نه از روی طلب کارانه نه از روی عصبانیت فقط مثل کسی که عاشقش هستی باهاش حرف میزنم وازش سپاس گذاری میکنم

    من خدای خوبم روشاکرم به خاطر همه چیزهای

    که داده ونداده و بهترین هارو برای من نگه داشته

    خدا وقتی یکم میشناسیم میفهمی چی هست وچه قدرتی داره ومارو به موفقیعت می‌رسونه چون ازبهتر شدن ما همه از پیش ما سود میبرن چه از نظر ثروت چه از نظر دانش الان استاد از نظر درک قوانین پیشرفت کرده ببین چقدر مردم به راه درست

    خوب هدایت می‌کنه ولی اگه پیشرفت نداشت و

    یه آدم معمولی میشد چقدر برای مردم سود داشت

    ویژه مثال دیگه وقتی پول داریم وخرج میکنیم ببینیم به چند نفر داریم نون میرسونیم واگه ضعیف باشیم همیشه دست بگیر داریم وخداوندهم میخواد ما به بهترینش برسیم این چیزی من درک کردیم

    ما اگه متعهد باشیم و به قانون عمل کنیم مثل پیامبران طبق قانون پیش رفتن وچه نتایج خوبی گرفتن مثل حضرت یوسف ته چاه ذهن خودشو کنترل کرد و خدارو فراموش نکرد و به کجا رسید وطبق قانون رفت اولینش شکر گزاری هست که

    معجزه کرد برام صبح شب می‌نویسم توجه به داشته ها وحال دل خوب نگه داریم وکنترل ذهن

    وفکر نکردن به نکات بد ومثبت فکر کردن غیبت نکردن قانون های که استاد گفتن عمل کنیم من

    وقتی تازه آمدم توسایت رفتم سراغ فایل های رایگان واز اول هرروز دانلود میکردم وگوش میکردم

    وکم کم آمدم سراغ محصولات باید کم کم شروع کنیم قدم‌های کوچیک‌ پیش زمینه قدم‌های بزرگ

    هست و تشکر میکنم از استاد که صادقانه فایل می‌زاره روسایتو تا ما استفاده کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مریم رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 521 روز

    به نام خدای مهربان

    نودوهفتمین تعهد

    ی سری از دوراهی ها باتوجه به قانونی که درک میکنیم از جهان ی جورایی قبلش جوابش مشخصه و تنها موضوعی که ادمو تو دوراهی قرار میده بحث احساساته بحث این که ما احساساتی میخوایم تصمیم بگیریم وگرنه اگه بخوایم منطقی تصمیم بگیریم یا نزاریم احساسات و ترسها و نگرانی هامون بر ما غلبه کنه ما تصمیمامون مشخصه این ی راهیه ما داریم دوراهی یا چند راهیش میکنیم یعنی خیلی موارد جوابش مشخصه فقط ما نمیتونیم احساساتمونو کنترل کنیم نمیتونیم از ترسهامون بگذریم نمیتونیم توکل کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    ملیکا گفته:
    مدت عضویت: 2309 روز

    به نام خدای هدایتگر

    امروز یکی از سخت ترین تصمیمای زندگیم و گرفتم، اما به خودم افتخار میکنم که ایستادم برای خودم و به حسی که داشتم اعتماد کردم. نذاشتم بخاطر ترسها داخل چیزی برم که قلبم باهاش همراه نبود. خدایا ازت میخوام حالا که جرئت و جسارتم رو نشون دادم، بیشتر و بیشتر بهم ایمان بدی. نشانه هم امروز دیدم.. اهنگ ول کن بره داشت پلی میشد توی گوشی یه نفر داخل پارک!

    اِی یوسفِ خوش‌نام ما، خوش می‌روی بر بامِ ما

    ای دَرشکسته جامِ ما، ای بردَریده دامِ ما

    ای نورِ ما، ای سورِ ما، ای دولتِ منصورِ ما

    جوشی بِنِه در شورِ ما؛ تا مِی شَوَد انگورِ ما

    ای دلبر و مقصودِ ما، ای قبله و معبودِ ما

    آتش زدی در عودِ ما؛ نَظّاره کُن در دودِ ما

    ای یارِ ما، عَیَّارِ ما، دامِ دلِ خَمّارِ ما

    پا وامَکش از کارِ ما؛ بِستان گِرو دَستارِ ما

    در گِل بِمانده پایِ دل؛ جان می‌دهم چه جایِ دل

    وَز آتشِ سودایِ دل، ای وایِ دل، ای وایِ ما

    خدای من.. اومدم به راهت. اینم از جواب امتحان! درست بود؟ سربلند اومدم بیرون؟ خودم که خیلی برام سخت بوده و خیلی راضیم. میدونم که تو هم بهم افتخار میکنی.

    خدای من! همین الان که اینو نوشتم، یه نشونه کاملا واضح اومد که کارم درست بوده! خدایا تو کی هستی؟! ممنونمممم الهی شکرت ممنونم واقعا

    قشنگترین حس دنیا اینه که نشونه ها رو ببینی و لمس کنی و بدونی خدا کنارته و داره باهات حرف میزنه..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سیده فاطمه حسینی فر گفته:
    مدت عضویت: 1885 روز

    سلام استاد گرامی و خانم شایسته عزیز

    الهی هدایتم را سپاس ، فراوانی را سپاس

    در مورد نشانه ها چقدر دلنشین صحبت کردید ، دقیقا نشانه ها هست ما نمی بینیم یا نمیخوایم که ببینیم 😅 استاد این صحبت شما که خداوند با ما صحبت میکنه رو با جون و دل پذیرفتم و با‌ نشونه ها چقدر مسیر برام واضح تر شده ، ته دلمون و احساسمون میگه که جواب چیه و کدوم مسیر باید حرکت کنیم ،،استاد شما برامون نعمت اید ، سلامت باشید 🌺🌺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    جمال خسروی گفته:
    مدت عضویت: 1274 روز

    سلام استاد خوبم

    سلام بانوی زیبای این خانواده سبز

    سلام دوستان هم فرکانسم

    صبح زیبای امروز را با این فایل عالی شروع کردم نشانه امروزم بود

    احساس توحید وتقوا سراسر وجودم را گرفته است

    احساس پاک امنیت

    احساس پاک با خدا بودن

    خدایا شکرت بابت این احساست الوهیت وار

    سپاسگذارم

    سپاسگذارم که هستم .هستی . در این چرخه بی پایان زیبای زندگی منم در حال گسترش این جهان زیبا هستم وبابت همین بسیار سپاسگذارم

    سپاسگذارم یاد آوری می‌شود هر روز که توحید وتقوا داشتن واتحاد داشتن کار هر لحضه من است الهی شکرت

    سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    آرزو یاری گفته:
    مدت عضویت: 2120 روز

    با سلام خدمت همه ی دوستان عزیز ، استاد عباسمنش و مریم جان مهربونم که مقاله هاشون منو همیشه شگفت زده میکنه

    من یه سوال دارم که ممنون میشم راهنماییم کنید

    در خصوص دیدن نشانه ها و و هدایت الهی من خیلی وقتا به نقض میخورم که اگه بخام مثال بزنم : من در حال حاضر کارمند هستم و بعدازظهرها مزون دارم که بعد از دو سال اونطوری که باید رشد نکرد و این چند روز به شدت ذهنم مشغول این بود که ازش خارج بشم یا نه. یه جاهایی نشونه ها میومد که اگه دیدی موضوعی جواب نمیده نترس و ازش خارج شو و من با خودم میگفتم پس یعنی تمومه و من نشانه رو دیدم. دوباره توی همون زمان یه فایل دیگه گوش دادم که نکنه با خودت بگی من از این کار درمیام و بکوب میشینم روی فایلها کار میکنم که سخت در اشتباهی و باید همزمان که داری کار میکنی روی خودت و ذهنت هم کار کنی. یعنی دوتا جواب برای سوالی که من داشتم. نمونه های این مدلی برام کم نیست و نمیدونم چطوری و به کدوم از جوابها باید اطمینان کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    Smaeil rostami گفته:
    مدت عضویت: 560 روز

    سلامی دوباره باز از جنس نام زیبای خدا ؛

    خدمت استاد عزیزم

    و

    خانم شایسته فهیم

    و

    همه همکلاسی های ارزشمندم.

    اونچه رو که میخوام بگم ابتدا با شعری زیبا از شاعره بزرگ ایران زمین

    خانم پروین اعتصامی شروع میکنم :

    بر سر راهی، گدائی تیره‌ روز

    ناله‌ها میکرد با صد آه و سوز

    که ای خدا، بی خانه و بی روزیم

    ز آتش ادبار، خوش میسوزیم

    شد پریشانی چو باد و من چو کاه

    پیش باد، از کاه آسایش مخواه

    ساختم با آنکه عمری سوختم

    سوختم یک عمر و صبر آموختم

    آسمان، کس را بدین پستی نکشت

    چون من از درد تهیدستی نکشت

    هیچکس مانند من، حیران نشد

    روز و شب سرگشته بهر نان نشد

    ایستادم در پس درها بسی

    داد دشنامم کسی و ناکسی

    پیش من خوردند مردم نان گرم

    من همی خون جگر خوردم ز شرم

    دیده‌ام رنگین ندید از رخت نو

    سیر، یک نوبت نخوردم نان جو

    این ترازو، گر ترازوی خداست

    این کژی و نادرستی از کجاست

    در زمستانم، تف دل آتش است

    برف و باران خوابگاه و پوشش است

    آبرو بردم، ندیدم از تو روی

    گم شدم، هرگز نکردی جستجوی.

    ==========

    ( و حالا پاسخ زیبای خدا از زبان پروین اعتصامی )

    ==========

    گفتش اندر گوش دل، رب وَدود

    گر نبودی کاردان، جرم تو بود

    نیست راه کج، ره حق جلیل

    کجروان را حق نمیگردد دلیل

    تو براه من بنه گامی تمام

    تا مَنَت نزدیک آیم بیست گام

    گر به نام حق گشائی دفتری

    جز در اخلاص نشناسی دری

    گر کنی آئینه یِ ما را نظر

    عیبهایت سر بسر گردد هنر

    ما ترا بی توشه نفرستاده‌ایم

    آنچه می‌بایست دادن، داده‌ایم

    دست دادیمت که تا کاری کنی

    دِرهَمی گر هست، دیناری کنی

    پای دادیمت که باشی پا بجای

    وارهانی خویش را از تنگنای

    چشم دادم تا دلت ایمن کند

    بر تو راه زندگی، روشن کند

    بر تن خاکی دمیدم جان پاک

    خیرگیها دیدم از یک مشت خاک

    تا تو خاکی را منظم شد نفس

    ای عجب! خود را پرستیدی و بس

    ما کسی را ناشتا نگذاشتیم

    این بنا از بهر خلق افراشتیم

    کار ما جز رحمت و احسان نبود

    هیچگاه این سفره بی مهمان نبود

    در نمی‌بندد بکس، دربان ما

    کم نمیگردد ز خوردن، نان ما

    آنکه جان کرده است بی خواهش عطا

    نان کجا دارد دریغ از ناشتا

    این توانائی که در بازوی تُست

    شاهدِ بخت است و در پهلوی تُست

    گنجها بخشیدمت، ای ناسپاس

    که نگنجد هیچکس را در قیاس

    آنچه گفتی نیست، یک یک در تو هست

    گنجها داری و هستی تنگدست

    عقل و رای و عزم و همت، گنج تُست

    بهترین گنجور، سعی و رنج تُست

    عارفان، چون دولت از ما خواستند

    دست و بازوی توانا خواستند

    ما نمیگوئیم سائل در مزن

    چون زدی این در، در دیگر مزن

    آنکه بر خوان کریمان کرد پُشت

    از لئیمان بشنود حرف دُرشت

    آن درشتی، کیفر خودکامهاست

    ورنه بهر نامجویان، نامهاست

    هیچ خودبین، از خدا خرسند نیست

    شاخ بی بر، در خور پیوند نیست

    زین همه شادی، چرا غم خواستی

    از کریمان، از چه رو کم خواستی

    نور حق، همواره در جلوه‌گریست

    آنکه آگه نیست، از بینش بریست

    گُلبُن ما باش و بهر ما بروی

    هم صفا از ما طلب، هم رنگ و بوی

    زارع ما، خوشه را خروار کرد

    هر چه کم کردند، او بسیار کرد

    تا نباشی قطره، دریا چون شوی

    تا نه‌ای گم گشته، پیدا چون شوی.

    ===================

    همکلاسی های عزیزم ؛ چقدر اون حرفهایی که از زبون اون گدا توی اول شعر گفته شده برامون آشناست؟

    چقدر خود ما توی برهه هایی از زندگیمون یه جورایی به خدا گفتیمشون و منطقی هم دونستیمشون؟

    حالا بیایم و به بخش دوم شعر و اونچه خانم اعتصامی از زبان خدا میگند توجه کنیم ،

    آه خدای من

    مگه میشه

    مگه داریم

    از این قشنگتر

    جامعتر

    کاملتر و

    الهی تر.

    مخصوصا اون قسمتش که میگه :

    ما نمیگوئیم سائل در مزن

    چون زدی این در، در دیگر مزن

    آنکه بر خوان کریمان کرد پُشت

    از لئیمان بشنود حرف دُرشت.

    اصل توحیده به خدا ؛

    و حقا که اون کسی که به خوان کریمان پشت میکنه از لئیمان ( رذل ها ) حرف درشت خواهد شنید.

    همه ما همیشه بر سر دو راهی هایی قرار میگیریم که باید انتخاب کنیم / انتخابی میان راه سعادت که محتوایی از ایمان و از سکون قلب رو داره و از شهود و قلبمون تراوش میکنه و راهی که پر از تنش و هیجان منفی و پر از پیچ و خمه و البته لباسی از منطق هم به تنش داره!!.

    و اگر انتخاب کنیم اونچه رو که قلبمون بهمون میگه به اونچه میرسیم که خدا بابتش به ما و خلقت ما افتخار میکنه و اگر عمل نکنیم به اون حالتی دچار میشیم که اون گدای تیره روز زندگی باخته توی شعر پروین دچارش شده.

    گاهی خود من به گذشته م نگاه میکنم و با اینکه مدتهاست که به لطف الله از سرزنش خودم بابت سهل انگاری های زیادی که داشته ام دست کشیدم ولی گاهی گذشته خودم رو از بعضی جهات شبیه به اون گدا میبینم که چطور پشت به نور ایستاده بودم و بابت نبود نور خورشید گله میکردم؛

    از کریمان از چه رو کم خواستی ؟؟؟

    خدای من

    چقدر زیبا از زبون خدا این رو گفتند،

    واقعا این ماییم که کم خواستیم

    و حال که لطف بی پایان رب العالمین شامل حالمون‌ شده و در این کلاس توحیدی قرار گرفتیم باید عهد ببندیم که تلاشمون یک‌ تلاش همیشگی و ابدی باشه تا همیشه در حال بزرگتر کردن ظرف درونیمون باشیم برای دریافت نعمتها و الهامات بیشتر و باز بیشتر که به ول شاعر :

    نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم / نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی.

    در پناه رب العامین الله مهربانتر از مادر سربلند و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    فاطمه پورهدایتی گفته:
    مدت عضویت: 1493 روز

    به نام خدای مهربان

    استاد جانم سلام

    مریم بانو سلام

    گام آخر ،،،،،،،

    من هم هر وقت سر دو راهی قرار می گیرم خیلی از خدا می خوام که هدایت کنه ، یا نشونه بهم بده .

    خیلی وقت ها نشونه میاد یا خود خدا خیلی راحت باهام حرف میزنه گاهی اوقات هم شده نشونه و نگرفتم وقتی اون کار و اشتباه انجام دادم بعدش خیلی واضح درک کردم که بابا خدا بهت نشونه داد ، راه و نشونت داد، چرا نگرفتی ؟؟

    اما دارم یاد می گیرم که اگه اشتباهی می کنم اول خودمو ببخشم و احساس م و خوب کنم و تصمیم بگیرم که هرگز تکرار نکنم.

    خیلی خوشحال و شاد میشم و لذت می برم

    خدایا شکرت اینم از لطف توست

    ما عباس منشی ها داریم هر روز هی بهتر و بهتر میشیم.

    خدایا شکرت شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    مهدی حوازاده گفته:
    مدت عضویت: 1311 روز

    به نام تنها هدایتگر جهان هستی

    سلام به استاد عزیز دلم

    این فایل نشونه امروز من بود

    قبل از این روی من را به نشانه ام هدایت کن کلیک کنم توی یه دوراهی قرار گرفته بودم که ایا به کارم ادامه بدم یا نه که سوال این جلسه هم دقیقا این بود همین بود

    فقط قدرت هدایتگر بود خداوند رو باید دید که شاید از بین بیش از 700 تا فایل منو صاف اورد سر این فایل و نمیتونم با احساستم بیان کنم قدرت و عظمت هدایتگر بودنش رو

    قبل ار کلیک کردن گفتم خدایا خودت هدایت کن که ادامه بدم یا نه و به وضوح گفت که داری بهونه میاری برای ادامه ندادن

    من ادامه میدم

    خدایا من ادامه میدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 909 روز

    به نام خدای مهربانم خدایا من هر آنچه که دارم همه از آن توست من می‌پذیرم که هیچی ندارم تمام قدرت تویی پس برام درست کن خدایا شکرت سپاسگزارتم

    اول تشکر کنم از شما دو عزیزیه تشکر ویژه از شما استاد عزیز دارم که اول فایل گفتین من جواب سوال کسی رو خصوصی نمیدم میام جواب سوال رو به صورت یه فایل در میارم و به اشتراک میذارم ممنونم ممنونم چه کار خوبی تحسینتون میکنم این هوش و ذکاوتتون رو همین درسته شاید سوال اون دوستمون سوال من و هزاران نفر دیگه هم باشه اگه خصوصی جواب بدین برای شما زحمت زیاده و زمان بره و این بهترین راه حله همه استفاده میکنن و نتیجه میگیرن به اندازه درک و باورشون از اون جواب متشکرم

    مریم جان ممنونتم که میای با دقت و عشق زیاد سوالهای مرتبت به هم رو دسته بندی میکنی و از استاد میپرسی و این هم بهترین کاره تحسینت میکنم متشکرم

    چقدر از وقت و زمانتون درست استفاده میکنین نمیذاری هدر بره مثلا الان تو جاده هوای بارانی و رعد و برق با آرامش خاصی دارین به سوالهای دوستان جواب میدین سپاسگزارتون هستم وقتی کاری رو دوست داری با عشق و علاقه انجام میدین دوستت دارم همونجوری که استاد میگن برای هر کار و هر تصمیمی از خدا کمک بخواهیم اون بهتر میدونه وقتی با ایمان ازش بخوای جواب میگیری اونم باید باورش کنی

    بدون شک و تردید این خیلی مهمه که این شک و تردید در وجود همه ما هست چه کم یا زیاد در وجود من هم هست ان شالله خداوند خودش دستمو همه جا بگیره و بتونم ایمانمو بالا ببرم و هر موقع از خدا چیزی بخوام دیگه شک و تردید نباشه خدایا شکرت سپاسگزارتم

    استاد چقدر خوب رو خودتون کار کردین که هر موقع خدا نشونه ای به شما میگه بدن هیچ شکی قبول میکنین اینها از توکل و ایمان زیاد به خداوند میاد احسنت به تعهد و اراده شما استاد الان از مریم جان شنیدم که میگفت من اول از همه فایل رو خریداری میکنم تعجب کردم مگه میشه چقدر تعهد …… احسنت احسنت من فکر میکردم مریم جان مجانی گوش میکنه دوسستتتتت دارم

    خدایا شکرت برای وجود این بندگان خوب و محبوبت خدایا شکرت که منو تو این مسیر قرار دادی وقتی رو ایمانت و توکلت کار میکنی درجشو بالا میبری دیگه آرامی رهایی نگران نیستی

    خدایا از تو میخواهم کمکم کنی بتونم ذهنمو کنترل کنم

    خدایا بهترینها رو نصیبه عزیزان دلم و نصیبه خودم کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: