معرفی دوره احساس لیاقت | قسمت 2 - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

294 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2837 روز

    به نام خالق ارزشمندی ها

    سلام به تمام باارزش های زندگیم

    یکی از شاهد ها و آگاهی هایی که مدتهاست در ذهن من مرور میشه از داشتن احساس لیاقت درونی اینکه هر هنرمند و فرد موفقی که میبینم که زمانی جنس مخالف به پیشنهادش جواب منفی داده اما اون طرف بعدها کلی پیشرفت کرده که همه انگشت به دهان موندن و اغلب افراد موفق با این نوع تجربه ها نتنها به خودشون نگفتند ماچقدر بی ارزشیم یا بدبختیم بلکه پی به یه عالمه از ارزش هاشون بردن ،خلاصه این آگاهی همیشه در ذهن من داره مرور میشه

    واقعا این احساس لیاقت چقدر مهم و سرنوشت سازه من تازه دارم متوجه میشم که یکی از نکات در احساس لیاقت اینه که وقتی تو جمع و ارتباطات میبینم به کسی دیگه بیشتر از من توجه میشه اگر من احساس بد و کمبود میکنم به این معناست که من از درون احساس لیاقت ندارم که اینجور احساسی دارم

    یادمه تا همین چندسال پیش تو رابطه هامون اگه افراد مقابلم حرف خصوصی با همدیگه میگفتن با من نمیگفتند بهم برمیخورد و احساس کمبود میکردم هرچند هنوزم این احساس رو در ناخودآگاهم گاهی اوقات میبینم

    یعنی تا این حد از احساس عدم لیاقت بود

    اگر کسی بهم جواب منفی میداد خیلی احساس کمبود میکردم

    یا اگه به کسی بیشتر از من به اون توجه میشد بازم احساس کمبود و بی لیاقتی میکردم

    من بارها دیدم که چه نکات ریز و خفیفی از عدم احساس لیاقت در وجود حتی آدمهای بظاهر موفق و بزرگ وجود داره که اوایل برام خیلی جای تعجب بود که چرا در وجود این آدم این نوع از احساس وجود داره اما کم کم فهمیدم که من هم خیلی کمالگرام هم سطحی بین چونکه خیلی چیزهارو نمیشه فقط از ظاهر هرکسی سنجید بلکه باید خیلی اساسی تر و عمیق تر به هرچیزی نگاه کرد

    چقدر خوبه اگر هرکدوم از ما بتونیم مثل نوزادها به زندگی نگاه کنیم اگر هر حرف یا تحقیر بهمون کنند انگار که دارن با دیوارها حرف میزنن بلکه ما فقط داریم میبینیم دیگه چیز خاصی برامون نداره و ما هیچوقت احساس کمبود یا محدود نسبت به چیزی نداریم و همچنبن انتظاری از کسی نداریم اونوقت واقعا زندگی میشه فقط بهشت و خوشبختی واقعی

    من کاملا میدونم شاید بعضی از دوره هارو فعلا تهیه نکنم اما این دوره ارزشمند رو حتما بزودی دریافت میکنم چونکه هم احساسش میکنم هم نیازمند ساخت همچین شخصیتی هستم خدا خودش برام میاره چونکه من خواهان احساس لیاقت و ارزشمندی هستم

    خیلی عاشق همتونم آرزوی بالاترین احساس لیاقت زندگی رو براتون دارم خدانگهدار همتون باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1222 روز

      سلام آقا سجاد عزیز که همیشه از خوندن کامنتش لذت میبرم

      نکات ارزنده ای رو اینجا در مورد کمبود لیاقت نوشتین که وقتی خوندمش دیدم چقدر در مورد منم صحت داره و چقدر ریشهاش قوی در وجود من و باید کار کنم روش

      بارها پیش اومده توی محیط کارم با اینکه من صاحب کسب کار هستم ولی همکارم تا ازش تعریف میشه که شاگرد من بود حسم بد میشه و با اینکه بارها سعی کردم آگاهانه روی این موضوع کار کنم اما بازم ضعیف بودم توش و اصلا نمیدونستم از احساس عدم لیاقت منه

      این نکات اینقدر زیبا باز کردین برام که الان کدش توی سرم جا افتاد و جا داره سپاسگزار شما باشم بخاطر اشتراک گزاری این موضوع با ما ..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        سجاد طبسی نژاد گفته:
        مدت عضویت: 2837 روز

        به نام خداوند زیبایی ها

        سلام به محمد جان عزیز

        ممنون شما لطف داری

        آره واقعا همینطوره من خودم از وقتی این موضوع رو فهمیدم دیگه مچ ذهنمو گرفتم که این نوع احساس به وضوح یه نوع توهمه

        و هنوزم الان متوجه خودم میشم در همچین شرایط هایی میاد سراغم اما خیلی ضعیف و لو رفته شده برام

        چونکه چندروز پیش در همچین شرایطی قرار گرفتم یهو دوباره بیاد آوردم و از خودم سوال کردم سجاد آیا این احساس توهم پوچ و بیخود نیست؟ پاسخ: بله معلومه که یه احساس بیخوده الان این آدم داره میگه فلانی خیلی خوبه،توانمنده،ارزشمنده خب میشه بگی چی داره از تو کم میشه یا اصلا چه ربطی به احساس بد تو داره خب نیومد بگه اون خوبه ولی سجاد تو بدی هرچند اگر هم بگه اصلا مهم نیست اما خلاصه الان اشتباه نمیکنی که داری به همچین احساس منفی و بی ارزشی توجه میکنی جواب بود: بله صد در صد

        البته این احساس ها خب ریشه از یسری باورها و تجربه هایی که برداشت های گذشته ما رو داره نشون میده اما با همین کار کردن ها و مطالعه کامنت ها که واقعا گنج های ارزشمند هستند میتونه خیلی کمک کننده و بینظیر باشند

        محمدجان بهترینهارو برات آرزو میکنم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      الهه گفته:
      مدت عضویت: 1196 روز

      سلام به دوست عزیز سپاسگزارم از کامنت زیباتون

      چه نکاتی رو گفتین دقیقا من هم از این مورد ها دارم مثلا از این که جایی من نباید صحبت کنم یه احساس کمبود میکنم و هر وقت هم خواستم خودم رو نشون بدم فرکانس بد فرستادم و حالم رو بد کرد با صحبتهام البته صحبتهام خوب بود و اموزنده اما من واسه جلب توجه فرستادم یا اینکه همسرم یه رفتار ناجالب داره هی تو ذهنم میاد که تو ناجالبی که با همچین ادمی هستی سپاسگزارم ازتون در‌پناه خدا شاد باشی دوستون دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        سجاد طبسی نژاد گفته:
        مدت عضویت: 2837 روز

        به نام خداوند زیبایی ها

        سلام به هم خانواده محترمم الهه خانم عزیزم ممنون شما خودت در مسیر خوبی و زیبایی ها و لیاقت بهترین ها هستی امیدوارم شما هم مثل من در مسیر ساختن لیاقت بیشتر خودت باشی چونکه من این دوره رو خیلی مشتاقم هرچه زودتر شروع کنم به امیدخدا شاد و موفق باشی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1317 روز

    به نام پروردگار نور و زیبایی

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و تمام دوستان عزیزم

    خدایا شکرت امروز هم به امید تو روزم را با فایل جدید محصول دوره احساس لیاقت شروع کردم و در مدار شنیدن این فایل ارزشمند قرار گرفتم از استاد سپاسگزارم بابت توضیحات و آماده کردن این دوره فوق العاده از دوستان دانشجویان عزیز هم سپاسگزارم بابت تهیه این دوره عالی با نتایج خوبی که هر کدام به دست آوردند و در زندگی خود تغییرات اساسی را به وجود آوردند امیدوارم در همه امور زندگی تک تک آنها موفق شوند و کسانی که تهیه نکردند مثل من این دوره را به امید الله مهربان تهیه کنم و به احساس ارزشمندی که استاد و دوستان به درجه عالی رسیدن ما هم برسیم و لذت ببریم

    اما از احساس لیاقتی که با نجواهای ذهنی نتوانستم کارهایی را انجام دهم که آن را به سرانجام برسونم با توضیحات استاد به نظر من این دوره مثل اعتماد به نفس باید همیشه تا آخر عمر روی این دوره بیشتر کار کنیم اگرچه تمام دوره‌ها ارزشمند هستند و باید کار شود اما این دوره ریشه‌ای است که در وجود ما که باید با آب و خاک و نور آن را پرورش بدهیم تا به درخت تنومند و بلند قامت خود دست پیدا کنیم گنجینه‌ای که در وجود همه ماها هست به نام احساس لیاقت اگر آن را کشف و در زندگی خود ادامه بدهیم قطعاً به هر چیزی خواهی رسید

    خدایا شکرت آنقدر کیفیت این دوره بالاهست که دوستان با کامنت گذاشتن و درباره مسئله‌ای که دارند چقدر برای ما باز کردند و فضای عالی را ایجاد کردند با این کامنت‌ها ما هم به آگاهی‌های خوبی می‌رسیم مخصوصاً منتظر خوندن کامنت‌های دوست‌هایی هستم که این دوره را تهیه کردند می‌مانم تا بهره خوبی از نوشتن آنها ببرم با صحبت‌های استاد من هم خیلی احساس بی‌ارزشی در خیلی از مواقع داشتم و خودم را لایق آرزوها نمی‌دانستم چه عاطفی چه شخصیتی و چه ثروت و همیشه سرم پایین بود و انگار برای من دنیا به آخر رسیده و من رو باعث می‌کرد که با خودم و افراد برخورد خوبی نداشته باشم

    اما قانون میگه اگر خودت رو ارزشمند و لایق بدونی جهان هم ما را ارزشمند و لایق می‌داند خیلی خوشحالم که استاد برای هر جلسه دوره تکمیلی را برای ما گذاشته و آن را بازتر کرده تا ساده‌تر و بهتر آن را درک کنیم در اصل دو نوع گفتگو داریم یکی گفتگوی قلبی که خداوند به ما وعده نعمت و فراوانی می‌دهد دوم اینکه همیشه ذهن من نجواهای منفی و شیطانی است که به من وعده فقر و فحشا می‌دهد اگر توجه روی توانایی‌هایم بذارم ان وقت صدای بلندتر را در وجودم که خداوند است احساس می‌کنم فرکانس ما همان نجواهای ذهنی است که باید کار کنم روی خودمان و نباید ناامید بشم باید یاد بگیرم تجربه کنم شخصیتم را قوی‌تر کنم

    به امید بهترین نتایج برای همه دوستان خوبم

    در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 43 رای:
  3. -
    فاطمه تقی زاده گفته:
    مدت عضویت: 2315 روز

    به نام خداوندم

    سلام استاد عزیزم وسلام مریم جانم

    سلام به تک تک دوستان عزیزم

    سپاسگزارخداوندم که سعادت حضور دراین دوره ی بی نظیر رو بهم داد،سجده ی شکر بجا می آورم.

    استاد عزیزم،سپاسگزارخداوندم که هدایت شدین برای آماده کردن این دوره ی با ارزش

    که واقعااین دوره ارزشمنده حقاکه اسم ارزشمندی برای این دوره انتخاب شده(دوره احساس لیاقت )

    استاد عزیزم من همین باحضورم دراین دوره احساس ارزشمندی میکنم.

    اینکه اولین دوره ای که تهیه میکنم دوره ی احساس لیاقت باشه اینکه زمانی این دوره روی سایت قرار بگیره که من آمادگی ولیاقت حضور دراین دوره رو داشته باشم.

    اینکه شرایط جوری واسم رقم بخوره که به راحتی وبه آسونی این دوره رو تهیه کنم.

    استاد فقط شما درک میکنید که این دوره همین شروع کار چه تاثیری درتغییر احساس ارزشمندیم داشت.

    استاد وقتی یکی از جلسات رو گوش میدم وتمریناتش رو توی دفترم انجام میدم تاز ه متوجه میشم چقدر در وجودم احساس بی ارزشی داشتم

    استاد الآن میفهمم تمام دلیل نرسیدنم به خواسته هام همین احساس بی ارزشیم بوده با وجود تلاش وکار کردن روی خودم باز به خواسته هام نمی‌رسید.

    استاد عزیزم حضورم دراین دوره اینقدربهم احساس ارزشمندی داده که باعشق با تمام وجودم جلسات این دوره رو دنبال میکنم وروی خودم کار میکنم،عجیب این روزها حالم خوبه وامیدوارم.

    مث روز برام روشنه که تا پایان دوره قراره یه آدم متفاوت تری از قبلم باشم درتمام جنبه ها.

    احساس آرامشی که دارم ارتباط پاک وخالصی که با خداوندم پیدا کردم که هر لحظه هدایت هاش والهاماتش رو دریافت میکنم.

    چقدر این احساس بی ارزشی ازخداوندم دورم کرده بود.

    انشاالله که همگی بتوانیم نتیجه های ارزشمندی از این دوره بگیریم.

    سپاسگزارم استادعزیزم از سخاوتمندیتون،از تمام وقت و زمانی که برای این سایت میزارین،

    سپاسگزارم از ارزشی که برا خودتون وسایت ودانشجوهاتون قائلین

    سپاسگزارم بهترینتون رو برای تهیه محصولاتتون میزارین.

    سپاسگزارم برای آماده کردن تمام محصولات وفایل های دانلودی ارزشمندی که روی سایت قرار دادین

    سپاسگزارم از بی نظیر بودنتون وتک بودنتون دراین مسیر

    سپاسگزارم که بهترین وفوق العاده ترین الگوی مناسب بودین برام در مسیر زندگیم.

    انشاالله خداوند به شما ومریم جان سلامتی وشادی وسعادت دراین دنیا وآخرت بدهد.

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
  4. -
    سید امیر عریضی گفته:
    مدت عضویت: 2403 روز

    سلام

    من3 سالی هست که با استاد وسایت آشنا شدم

    تو این3سال هیج کامنتی ننوشتم ،همیشه تموم قسمت های سریال زندگی در بهشت یا تموم قسمت های سفر به امریکا را که میدیدم ، تو دفترم از اون نعمت ها از اون زیبایی ها و از اون درس هایی که واسم داشت مینوشتم، یا حتی بعد دیدن فایل ها یا خوندن کامنت دوستان نکاتش را واسه خودم تو دفترم مینوشتم اما هیچ وقت کامنت نزاشتم،

    همیشه بخاطر نتایجی که بدست اوردم گفتم مرحله آخرش هم که طی شه 1 فیلم از روند خودم مثل قسمت های مختلف مصاحبه دوستان با استاد میگیرم و همشا توضیح میدهم.

    اما نشد

    اگه بخوام توضیح بدهم که چی بودم و چی شدم ساعتها ساعتها طول میشکه اما مختصر میگم

    من بخاطر مشکلات مختلف روزی 4تا 6 قرص در روز میخوردم در سن 26_27 الان نزدیک سه سال حتی 1 قرص نخوردم.

    حتی 1 سرماخوردگی ،حتی تو دوره اپیدمی که 2 سال پیش بود هم نداشتم.

    با همسرم تا مرز طلاق رفتیم بخاطر اینکه رفتارهای اون طبق میل من نبود و من سالها باهاش میجنگیدم که رفتارش را عوض کنه،اما فهمیدم باید از خودم تغییر را شروع کنم،وشروع کردم به تغییر خودم والان 1سال خورده که زندگیم بهشت شده روابطم عالی شده خداروشکر

    الان نزدیک به2 سال دیگه لب به سیگار والکل نزدم.

    قبلنا ادم وابسته ای بودم به خیلی چیزها وترس از دست دادنشون داشتم .یکی ازبزرگترین ترسم و وابستگی هام مادر بزرگم بود (بخاطر علاقه بیش از حد) که اینقدر رو خودم تو این 2-3سال کار کرده بودم که وقتی فوت کرد حتی 1قطره اشک هم نریختم یعنی اصلا ناراحت نبودم میدونستم این طبیعت، این روال زندگیه و براش خوشحالم بودم، اینها در صورتی بود که من اصلا همچین آدمی نبودم.

    الان حتی با همسرم که رابطه عاشقانه فوق العاده ای داریم هیچ وابستگی به هیچ کس یا هیچ چیز ندارم.

    من آدم بشدت مذهبی و متعصبی بودم بمدت 12 سال اما با صحبت های استاد کم کم خدا را پیدا کردم تعصباتی که 1 روزی بخاطرشون، تو روی همه وایمیستادم را گذاشتم کنار و شروع کردم به خوندن قران و تازه فهمیدم انگار کجا چه خبره.

    الان 2 سال از اون امیر عصبی افسرده از اون کسی که از ناشناخته ها میترسید از ارتباتاط جدید میترسید از اون آدمی که همیشه نگران فرداش بود خبری نیس.

    و من عجیب حال دلم خوبه و احساس آرامش درونی دارم هر شب و هروز دفتر سپاسگذاریم با احساس خوب و شوق پر میشه.

    حتی من با دوره قانون سلامتی 24 کیلو وزن کم کردم توی 3ماه

    و خیلی دستاوردهای بیشماری که مدیون استاد و کامنت های فوق العاده دوستان هستم که اگه بخام بشینم جزئیات را بگم ساعتها طول میکشه

    اما 1 مشکل اساسی دارم که تو این 2 سال دارم شبانه روز روش کار میکنم اما هیچ اثری نداشته

    من 5 سال دارم روی 1 کاری که بهش علاقه دارم کار میکنم و 2 سال خورده ای که به صورت متمرکز و ساختن باورهای عالی دارم روش کار میکنم و

    اما تا الان هیچ نتیجه ای بهم نداده هیچ میگم یعنی هیچ

    با اینکه مهارت خیلی بالایی داخلش دارم، خودم را آپدیت کردم ،شاید اینقدر الان تو این کار عالی باشم که بتونم تو بهترین دانشگاه های دنیا تدریسش کنم،و حتی لایقش هم هستم

    اما هیچ نتیجه نداشته

    من اون 120_130تستی که تو دوره روانشناسی 1 بود و حتی تست ثروتی که تو سایت هم هست را زدم(با صداقت) بالای 95 درصد باورهام درست بود اون دو سه مورد هم مثلا جواب استاد اگه صفر بود جواب من 5 یا 10 بود از 100 که رو اون ها هم کار کردم

    واقعادباورهای خوبی نسبت به ثروت و ثروتمند شدن دارم از ته دل

    از ته دل آدم های ثروتمند را تحسین میکنم،از ته دل مطمئنم خدایی ترین کاری که 1 انسان میتونه بکنه اینکه ثروتمند بشه، ایمان دارم نعمت ها و ثروت ها بینهایت و بیشمارند ،هیچوقت سعی نکردم به قول استاد دست خدا را ببندم یا بخام اون زمین کویریم را نگه دارم و برنج بکارم، هر جا نعمتی ثروتی میبینم تحسین میکنم و مطمئنم که همونطور که واسه بقیه شده واسه منم میشه چون هیچ فرقی من با بقیه ندارم

    بنظرم خودم آسون ترین کار پول در اوردنه مخصوصا تو شغل خودم،

    ایمان دارم پول باعث حال خوب و خوشبختی و نزدیکتر شدن به خداست

    خودما لایق نعمت و ثروت میدونم چون من خلیفه خدا روی زمینم

    1سال فقط دارم میگردم ببینم ترمزم چیه ،از اینکه نمیتونم پیداش کنم احساس کلافگی دیگه دارم میکنم

    زندگیم داره از لحاظ مالی خیلی خیلی سخت میشه

    تو هر لحظه سعی کردم احساسم را خوب نگه دارم، توجه به ناخواسته ها نکنم،الان 3 سال که اینیستاگرام و چیزهایی که باعث ورودی بد میشن ندارم . حتی با دوستانی که بیش از 15 سال باهم رفیق بودیم به خاطر اون تفاوت فرکانسی دیگه رفت آمد ندارم، بشدت مراقب ورودی هام هستم.

    از ته دل آرومم،نگران نیستم اما بعد 2 سال خورده ای کار کردم مداوم وقتی حتی 1 درصد هم از لحاظ مالی نتیجه نگرفتم، این داره منا اذیت میکنه ، میگم نکنه مسیرا دارم اشتباه میرم

    چون بقول استاد میگفت اگه تو کاری هم که عاشقشی بعد 1 مدت نتیجه نگیری دلسرد میشی.

    واسه همین امیدوارم خداوند هدایتم کنه

    از اینکه نمیتونم ترمزم را پیدا کنم کلافه شدم

    چون میدونم علت این مسئله خودم و یه باور محدود کننده است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 43 رای:
    • -
      اندیشه افشین گفته:
      مدت عضویت: 2944 روز

      سلام دوست عزیز

      چرا انقدر به کارِت گیر دادی . همین گیر دادن به شغل و گیر دادن به اینکه من اینهمه مهارت دارم چرا پول درنمیارم ، خودش یک ترمز بسیار بزرگه . این خودش یعنی درگیر چگونگی بودن و اینکه من چجوری به درآمد میرسم این یعنی دست و پای جهان را بستن . ببینید شما از این‌جهت باید کار مورد علاقه ت را انجام بدی که به احساس خوب برسی و بتونی آزادانه روی خودت کار کنی و اینکه ثروت از چه طریقی قراره وارد زندگیت بشه را اصلا در گرو اون شغل نذاری . درسته اون مهارت ها و اون‌ علاقه بالاخره راهی میشه برای رسیدن به درآمد ولی یادتون باشه که نحوه ورود ثروت و آغاز دریافت نعمت های بیشتر ، از هزاران طریق اتفاق میفته که ما هیچگونه آگاهی و اشرافی بهش نداریم . و میاییم اصل قانون یعنی احساس خوب اتفاقات خوب را میذاریم کنار و اکتفا می کنیم به چند تا جمله از استاد و اونها را هی تکرار میکنیم و حال خودمون را بد میکنیم در حالیکه اون جملات اولا تعدادشون کمه پس اصل نیستند دوم اینکه اون‌جملات در دل اصل بیان شدند حالا اصل چیه ؟ احساس خوب مساوی با اتفاقات خوب یعنی شما نباید اجازه بدی افکارت به هر دلیلی و با هر منطقی به جایی شما را برسونند که احساست بد بشه چون وقتی با هر دلیلی به این نقطه برسی یعنی که از مسیر خارج شدی و باید با خوب کردن و بهتر کردن احساست خودت را به مسیر اصلی برگردونی . در واقع این مهارت ها و ساعات طولانی کار کردن ( حتی وقتی داری کار مورد علاقه ت را انجام میدی ) نیست که شما را به ثروت میرسونه بلکه داشتن احساس خوب و باور به اینکه ثروت از بینهایت طریق وارد زندگی من میشه در تمام لحظه های زندگی هست که شما را به ثروت میرسونه یعنی ثروتمند شدن صرفا مساوی با تلاش همراه با مهارت در حوزه مورد علاقه نیست بلکه ثروتمند شدن به معنی تلاش ذهنی برای ماندن در احساس خوبه و اون‌ احساس هست که نقش اساسی داره . شما سعی کن قلبت را به روی نعمت‌ها باز کنی و اونها را بپذیری و منتظر دریافت باشی حتی اگر یک روز حتی یک ساعت هم کار نکنی . اتفاقا ثروت مثل عضله میمونه که در زمان استراحت ساخته میشه . ثروت یک فرکانسه که شما باید بصورت فرکانسی به سمتش حرکت کنی نه بصورت فیزیکی و کار کردن . هرچی اینو بیشتر باور کنی بیشتر ، از خدا انتظار داری و کمتر به خودت و مهارت هات تکیه میکنی . درسته ما باید پیشرفت کنیم و مهارت هایی که عاشقشون هستیم را کسب کنیم اما هرگز نباید برای ثروتمند شدن به اون مهارت‌ها تکیه کنیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
      • -
        محسن درخشان گفته:
        مدت عضویت: 1702 روز

        سلام به استاد وهمه دوستان وهم فرکانس‌های عزیز.افشین جان خیلی عالی توضیح دادی و من هم مشکل امیرخان را داشتم و خیلی دنبال ترمز گشتم و هر از چند گاهی نکته ای پیدا میکردم و اتفاق خوب کوچک انجام می‌شد و باز جست وجو ولی اخیرا به این مطلب رسیدم که فرموده شما کاملا درسته ‌و ماباید تلاش ذهنی برای ماندن در احساس خوب را پیوسته انجام دهیم و با انجام اینکار نتایج وپیشنهاد ها شدت گرفته و خیلی خوشحالم که خدا منو عمیقا هدایت میکنه .پس همه با هم باید احساس خوب قلبی نسبت به تمام لحظات و اتفاقات زندگی داشته باشیم.همین که تمرکز روی پیدا کردن ترمز داریم یعنی از نتایج راضی نیستیم واین ناخواسته احساس بد ایجاد میکنه .امیدوارم آقا امیر دوست خوبمون هم بتونه از داشته هاش لذت ببره و باسرعت دلخواهش به رشد پول وثروت فعال باشه .دوستتون دارم تک تک اعضا سایت رو و خوشحالم که با شما ،همسفر تو ماشین استاد عباس منش هستم.خدایا حول حالنا الی احسن الحال

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      معصومه مقدس گفته:
      مدت عضویت: 1696 روز

      سلام دوست گرامی

      من در زمینه رابطه عاطفی م به همچین حالتی رسیدم که کلافه م کرده

      ولی میدونید با خوندن کامنت شما یاد جمله استاد افتادم که میگفتن:بچه ها گاهی شما هرچی میگردید نمیتونید اون باور مخالف خواسته تون رو پیدا کنید، بیاید بگید خب حالا میتونم چه باور قدرتمند کننده ای بسازم

      ببینید من خودم هم در حرف میگم رابطه بدون وابستگی خوبه ولی میبینم سناریوهایی که ذهنم از عشق و روابط میسازه متفاوته از گفتار من.

      ببینید اون باورهایی که شما گفتید امکان نداره بهش ایمان داشته باشید و نتیجه نده

      شایدباور داشته باشید که شغل شما پر درامد هست، ولی ایا حقیقتا باور دارید که واسه این سطح از اگاهی و اطلاعات شما حاضرن پول پرداخت کنن؟

      اینکه باور به شغلتون داشته باشید یک حرفه ولی اینکه خودتون باور داشته باشید یک ادم پولسازی هستید که حاضرن بابت این اطلاعات شما به راحتی هزینه پرداخت کنن یه چیز دیگه است

      که البته برمیگرده به احساس لیاقت.

      و مورد بعدی اینکه انقد رو ترمز تمرکز کردید که کلافه شدید و زمانی که کلافه هستید پس آرامش وجود نداره.

      ببینید دوست گرامی، من خودم چندروزه یک تغییری ایجاد کردم

      اینکه قبلا میگفتم من باید باور و ترمز مخالف خواستم پیدا کنم و عملا در اضطراب و کلافگی نمیشه و هرچه تلاش میکردم جواب نمیداد و اون اعتماد به خودم از دست میدادم و حالا این تغییر دادم: که خدا ترمز من پیدا میکنه و به من میگه باور درست چیه

      این تفکر ذهن من آرومتر کرده

      و در آرامش قطعا هدایت خدا رو خواهیم شنید

      پس تمرکز از ترمز بردارید و این مسئولیت پیدا کردن ترمز به خدا بسپارین تا به ارامش برسین و در ارامش صدای خدا رو میشنوین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
      • -
        سید امیر عریضی گفته:
        مدت عضویت: 2403 روز

        ممنون از راهنمایی شما دوست عزیز

        قبول دارم تو کلافگی و حس اظطرار قطعا اتفاقات خوب نمیفته

        چون به قول استاد قانون بدون تغییر خداوند احساس خوب مساوی با اتفاقات خوب و بلعکس

        خدای من گواه نمیگم 100 درصد اما تو این ماه های اخیر 80 درصد حال و حس درونیم آروم بوده بدون ترس و نگرانی. چون همیشه خودما با الخیر فی ماوقع گره زدم و این آرومم کرده

        اما اینقدر دیگه این چند روز اخیر فشار بیش از بیش زیاد شده ،که امدم کامنت نوشتم و یه جورایی طلب کمک کردم

        چند روز پیش به فایل استاد با ابراهیم عزیز هدایت شدم در مورد پشت صحنه سایت

        استاد انجا گفت توی اون پروسه ای که سایت از دسترس مدام خارج میشد، 1بار اشک منا در اورد

        که خود استاد گفت خودم تعجبم کردم که چه فشاری داره ذهنم متحمل میشه که اشکم در امده

        من 3 سال دارم کار میکنم بدون نتیجه مالی، همه بالا و پایینی را رد کردم

        اما واقعا اشکم را در اورده

        و الان دارم برسی میکنم هفته ای که گذشت را بخاطر عدم تمرکز و فشارهای ذهنیم کارهای روتین شغلم را نتونستم انجامشون بدهم، مثل 1 حسابداری که حتی نتونه 1 جمع و تفریق ساده را انجام بده

        من خیلی وقته دارم روی الهامات کار میکنم ،تمام فایل های مربوط به هدایت را شاید بالای 10 بار دیدم

        اما هنوز نتوستم دریافت کنمشون

        با اینکه مطمئنم خدا تو هرلحظه با بنده اش صحبت میکنه،اما من نمیدونم چرا نمیتونم صداشا بشنوم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سیداحسان شفیعی گفته:
      مدت عضویت: 925 روز

      سلام دوست عزیز

      طبق قانون اثر مرکب شروع کن به 10تا20درصد از درآمدت رو پس انداز و سرمایه گذاری کن ،دقت کن پس انداز نه برای روز مبادا پس انداز جهت سرمایه گذاری و پایبند باش و حتی اگر تونستی درصد بیشتری برای این کار کنار بگذار و سعی کن طلا بخری یعنی سکه غیر بانکی و یا سکه پارسیان،اگر بری طلافروشی ها راهنماییت میکنند،در کنارش روی باورها و عادت هات هم کار کن و خودت رو با هیچ کس مقایسه نکن ، و همینکه تغییراتی در جنبه های دیگر زندگیت کردی خودش نشونه و مقدمه ای هست برای تغییر وضعیت مالیت،وقتی بعداز مدتی پس انداز می کنی و سرمایه گذاری می کنی (بهتره طلا بخری)دلگرمتر میشی و امیدوارتر میشی و همین باعث میشه که در فرکانس بالاتری قرار بگیری ،پیشنهاد می کنم کتاب ثروتمندترین مرد بابل رو حتما بخون.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      رهاخانم گفته:
      مدت عضویت: 2161 روز

      به نام خدا

      سلام

      امکان ندارد با استاد و با قانون باشی و نتیجه نگیری

      .

      شما که دوست عزیزم این همه نتایج در دست داری پس سرد شدن کار شیطانه

      باید ایمان خودت را به خداوند نشون بدهی

      وقتی میگید نتیجه نگرفتم یعنی در باورهای ثروت ساز خیلی ترمزهای مخفی دارید

      پیشنهاد می کنم از خداوند هدایت بخواهید چون فقط خودش راه درست و منطقی را بهت نشون می دهد

      حالا ذهن میگه چطوری ؟؟ از هر طریقی که خداوند با آرامش میگه برو جلو

      از کامنت های بچه ها از نتایج شون حس آدم بهمون می فهمونه که حتما و صد در صد نتایج هست به شرط ایمان به شرط باور

      می تونید سوالات معرفی روانشناسی

      ثروت دو را بشنوید . نکته برداری کنید و بهش عمل کنید خیلی کارساز هست

      این راه راهی هست که خداوند برای من و شما و همه ی بچه های ابن سایت باز و هموار کرده پس ادامه بده دوست من

      امید بهترین لحظات نتیجه بخش را برات دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    اعظم م گفته:
    مدت عضویت: 1344 روز

    سلام وآرزوی سلامتی برای استاد خدایی ام ومریم وارسته ام

    دوستان توحیدی ام

    خدایا شکرت

    من لایق بهترین ها هستم

    چون تو مرا آفریدی واز روح بینهایت خود در من دمیدی

    لحظه به لحظه بوی تازگی شادی و نو شدن میشنوم

    بهشت الهی درون من است چرا که خدای مهربان هر لحظه درونم به من می‌گوید برگرد برگرد وبیا در آغوشم

    خدای مهربانم ای والای حقیقی

    ای کسی که هیچ گاه سرزنشم نمیکنی و تحقیرم نمیکنی

    ای بزرگوار دوستت دارم و

    دوست دارم خودم را

    چون تو هستم

    من امتداد بینهایت توام پس چگونه میتوانم ناامید شوم وبه نجواهای شیطان درونم گوش دهم؟؟

    تو همه چیزی

    و در تو بینهایت فراوانی عشق و ثروت و زیبایی و شکوه است و من هر لحظه نقد به این همه نعمت دسترسی دارم

    شادی بی سبب و عمیقی درونم را فرا گرفته است

    خدایا شکرت به خاطر این همه لیاقت

    دوستت دارم که مهربانترین مهربانان هستی

    خدایا

    به تنهایی این حس خوبم ،این اعتماد به تو

    این شادی حقیقی که به قلبم میکوبد

    با هیچ نعمتی قابل مقایسه نیست

    پروردگار مهربانم

    ممنونم که عاشق ما هستی

    پروردگار توانایم

    ممنونم

    بدون تو زندگی سیاه و تاریک و ظلمات است

    واین فقط نجوای شیطان است که هوای درون را تیره و تار میکند

    وصدای توست که آرامش می‌بخشد

    ای بهترین رفیق

    ای بهترین یاور

    ای بهترین حمایتگر

    ممنونم به خاطر اقتدارت که چه قوانین زیبا و آسانی برایمان وضع کردی

    مهربانم

    ممنونم به خاطر همه بودنت

    این شیطان درون فقط خود را می‌شناسد و دیگر هیچ

    خدایا ممنونم بابت این همه زیبایی درون وبیرونم

    با آرزوی بهترین ها برای همه ی دوستان توحیدی ام!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 49 رای:
  6. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2044 روز

    بنام خداوند مهربان.

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به خانواده دوس‌داشتنی عباسمنش

    خداوند رو هزاران بار شکر که در مسیر الهی و درست و با دوستانی فوق‌العاده هم مسیر و هم قدم هستیم و این بزرگترین برکت زندگی ماست.

    خداوند رو هزاران بار شاکریم که لطف و رحمتش بصورت دائم مثل نور خورشید در حال تابش دائمی‌ست. حالا اگر ما دریافتش نمیکنیم به این خاطره که رفتیم تو سایه وگرنه او که همیشه هست.

    سپاسگذار خداوندی هستیم که قضاوت نمیکنه و اون بار سنگینی که کمر مارو خم کرده بود رو نه خداوند که خود ما روی دوش خودمون گذاشته بودیم.

    سلام به روی ماه تک تک عزیزان و دوستان فوق‌العاده.

    من به شخصه دوست دارم نگاه و باگی رو که در وجود همه‌مون هست رو توضیح بدم مخصوصا ما بچه‌هایی که داریم روی خودمون کار میکنیم، آگاه‌تر بشیم و امیدوارم که خداوند هدایت کنه در مسیر درست باقی بمونیم.

    خیلی دوست دارم نگاه فانتزی خودم به قوانین رو اول درست کنم و با قانون نه برای یه لحظه خوشی که استایل همیشگی زندگیم نگاه کنم. دوست دارم با قانون آمیخته باشم و همیشه تو زندگیم ازش بهره بگیرم نه فقط برای یه لحظه خوشی…امیدوارم تو این مسیر به ثبات بهتری برسم.

    مسئله مهمی که ممکنه حتی ما بچه‌ها رو درگیر خودش کنه همونی هست که استاد اسمش رو میزاره نجوا.

    وقتی تو مسیر هستیم یه سری تضاد پیش میاد که اگر صدای این نجواهه بلند باشه اونجا ممکنه زمین بخوری. این امتحان برای هرکسی هست.

    کار بهتری که میشه انجام داد اینه که هر بار تسلیم‌تر از خودش هدایت بخواهیم. واقعا نگاه مثبت یا تفکر مثبت یه ایده فانتزی نیست بلکه باید بهش ایمان داشت. البته که به میزان ایمان ما به خداوند و خیریت هستی، ما از خوبی و نیکی بهره میبریم. اتفاقات زندگی ممکنه تیره بنظر برسند ولی این رو لازمه بدونیم خداوند آدم‌ها، شرایط و موقعیت‌های مختلفی رو میتونه در آن واحد به سمتی هدایت کنه که من ازش بهره ببرم. حالا اگر من ایمان داشته باشم خدا جور میکنه در آرامشم، اگر ایمان نداشته باشم عین یه مرغ سر کنده اینور و اونور میپرم و نگران و مضطرب که چه خواهد شد.

    امیدوارم هر بار بتونم به خودم بیشتر و بیشتر یادآور بشم آنچه که اکنون تو زندگی من هست….از روابطم…از کارم…از شرایط مالی بهتر…از سلامتی و هزار و یک نعمت دیگه رو خداوند بی عذر و بهانه به من بخشید و من کوچکترین کار(فیزیکی)ی نکردم. حالا هم من به هدایت و اصل جهان اعتماد میکنم. ایمان دارم که خیر و خوبی بیشتر وارد زندگیم خواهد شد و این تضاد‌ها یا شرایط ناجالب زندگی من اتفاقا به فایده من هست…شاید آخرین باره که رخ میدهند تا فرکانس‌های جدیدم تثبیت بشن.

    واقعا باید بصورت روزمره مدت زمانی رو بزاریم برای پی بردن به خیر و نیکی جهان… از اینکه اگر همون خورشید توی آسمون اگر مقداری جابجا بشه کل زندگی بشریت نابود خواهد شد حالا واقعا با چه پولی میشه اینو درست کرد؟

    واقعیت اینه عوامل زیادی دست به دست هم دادند تا زندگی رخ بده روی زمین و به غیر از زیبایی‌هایی که داره اصلا ”زندگی” رو ممکن میکنه.

    اتمسفری که اکسیژن رو نگه داشته نه تنها زندگی رو ساپورت میکنه که وقت غروب صحنه رنگ بازی خداوند و تابلو نقاشی‌اش میشه…

    نه تنها نگه دارنده گرما که نگه دارنده ابرها

    نه تنها نگه دارنده هوا که منتقل کننده اصوات

    نه تنها امکان پرواز که چشم‌نوازی نیلگون آسمانی‌ست

    بیرون از اتمسفر‌ما همه چیز سیاه و بی رنگه…همه چیز. این آبی زیبایی که میبینیم رو فقط مدیون همین اتمسفریم…راستی یه همسایه هم داریم اسمش مریخه…خیلی تلاش کرده زندگی رو داشته باشه ولی چون اتمسفر نداره نتونست…یعنی تا میاد هوا رو نگه داره، از دستش میده…

    اونم بخاطر میدون مغناطیس ضعیفشه اگه اشتباه نکنم….

    همون میدون مغناطیس مقدس زمین خودمون که نه تنها شفق برامون میاره که خورشید جونمونم برامون دلپذیر‌تر میکنه، وگرنه خورشید خیلی میتونه وحشی‌تر باشه و همه رو خشک کنه…عین مریخ

    بحث لیاقت بود استاد کشیده شد به سیارات…

    جالب بود، پس براستی لایق زندگی تو این کره زیبا هستیم.

    درود خداوند بر صالحین و نیکوکاران.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
    • -
      اکرم برزگری گفته:
      مدت عضویت: 692 روز

      سلام آقای خدابخشی عزیز

      سپاسگزارم برای کامنت باارزشی که نوشتین

      سپاسگزاری کردن برای داشته هامون احساس باارزشی خوبی به مامیده که شما به زیبایی به آن اشاره کردید

      امروز دردفترشکرگزاریم وقتی داشتم ازخداسپاسگزاری میکردم برای نعمت های که دارم یه لحظه احساس کردم دارم تکراری می‌نویسم ونعمت ها برام عادی شدن داشتنشون ولی وقتی به کامنت شما هدایت شدم دیدم چه زیبا نوشته بودید

      اتمسفری که اکسیژن رونگه داشته نه تنها زندگی روساپورت می‌کنه که وقت غروب صحنه رنگ بازی خداوند وتابلوی نقاشی اش میشود

      ممنونم که زیبا اشاره کردید به قدرت خداوند

      راستی امروز غروب خورشید واقعن خیره کننده بود رنگ قرمز و نارنجی بی نظیری داشت داشتم با خودم میگفتم غروب های پاییز هم رنگی وزیباست مثل برگ های هزاررنگ وبرام سوال بود که چطورغروب خورشیدمیتونه این قدرزیباوخیره کننده باشه که جوابم رود رکامنت شمادیدم

      سپاسگزارروح بلندتون هستم که به بهترین شکل به زیبایی هااشاره کردید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        مصطفی خدابخشی گفته:
        مدت عضویت: 2044 روز

        مریم عزیز

        براستی که فرمانروایی آسمان و زمین از اوست…

        آفریدگار به هنگام آخرین ثانیه‌های پایانی فجر انگار اقتدار و قدرتش رو به رخ جهانیان میکشه…

        غروب رو همیشه دوست داشتم‌….بی دلیل…فقط برای زیباییش…

        تازه فهمیدم وقتی نور زرد روشن روز ترکیبی از تمام رنگ‌هاست…و به هنگام غروب خورشید و موقعیت جایی که من وایستادم به شکلی هست که طول موج‌ها یکی به یکی از مقابل دیدگانمون رد میشه…رنگ های دیگه چون طول موج کوتاهی دارند زود گذر میکنند ولی هرچه به سمت غروب میریم اول زرد بعد نارنجی و بعد سرررررخ رخ‌نمایی میکنه تا جایی که در تاریکی گم میشن.

        این رنگ سرخش هم مدت زمان زیادی نمیمونه و کوتاهه ولی اینقدری هست که بشه ازش لذت ببری و خالقش رو تحسین کنی… اصلا این آگاهی هست برای افرادی که می‌اندیشند. این جوری خداوند از خلقتش پرده برداری میکنه. قبل خورشید صلات نیکی میشه بجا آورد و این صلات را در پرندگانی مشاهده هم میشه کرد. اگه قبل غروب برید بیرون حتما آوازشون رو شنیدید که چطور ذکر او گویند همه…

        حمد و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    مونا ترحمی گفته:
    مدت عضویت: 2117 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته دوست داشتنی

    سلام به همه دوستان ارزشمندم

    خدایا ازت سپاسگزارم که لایق دریافت این آگاهی های ارزشمند هستم

    چند روز پیش یه مسئله ای که تو کارمون پیش اومده بود خیلی ذهنم و درگیر کرده بود و ذهنم خیلی نجوا می‌کرد و به قول استاد بدترین حالت ممکن رو داشت می‌ساخت و کنترل ذهن و کنترل نجواهای شیطان برام خیلی سخت شده بود

    از خودم پرسیدم چرا یه مسئله انقدر من و بهم ریخته که نمیتونم ذهنم و کنترل کنم ؟ یعنی انقدر شدت نجواها زیاد بود که من از اون صلح درون خودم خارج شده بودم و اتصالم با خدا خیلی کم رنگ شده بود

    وقتی برگشتم و به چند روز قبلم نگاه کردم دیدم من تو این چند روز ورودیهام رو کنترل نکردم

    من راجب همین مسئله ورودی منفی و اطلاعات منفی و اشتباه گرفتم و همین کنترل نکردن ورودی ها باعث شده من نتونم از پس نجواهای ذهنم بربیام

    اون لحظه خیلی بیشتر و بیشتر اهمیت کنترل ورودی ها رو درک کردم

    و دیدم من نیاز دارم که تنها باشم و به اون صلح درونی برسم تا نجواهای ذهنم خاموش بشه و هدایت خداوند رو دریافت کنم

    چون یاد گرفتم که از خدا درخواست کنم که

    خدایا راه حل تمام مسائل رو تو میدونی

    من رو به راه حل مسئله ام هدایت کن

    فردا صبح اول وقت برادرم بهم زنگ زد و شب ما رو برای تولد مامانم دعوت کرد به مهمونی

    منم میدونستم که اگه برم چه افرادی اونجا هستن و میدونستم که من با اون افراد هم فرکانس نیستم و بازم ورودی مناسبی نمیگیرم

    و به خودم قول داده بودم که بیشتر حواسم به ورودیهام باشه و دلم میخواست به اون صلح درونم برگردم

    ولی اون لحظه نتونستم بهش بگم نمیام

    دوباره خواهرم زنگ زد و گفت حتما بیاین

    منم قبول کردم گفتم میایم

    ولی خودم دلم نمیخواست برم و تنهایی رو ترجیح می‌دادم و احساسم نسبت به بودن تو اون جمع خوب نبود

    ولی بازم داشتم کاری رو انجام می‌دادم که به خاطر خودم نبود و برای دیگران بود

    رفتم تو صفحه توضیحات دوره احساس لیاقت و یه جمله که خانوم شایسته عزیز نوشته بودن برام بولد شد

    و سوال این بود؟

    چقدر برای آرامش خودت ارزش قائلی؟؟

    همون موقع از خودم پرسیدم

    مونا دوست داری امشب بری؟ گفتم نه

    دلم میخواد تنها باشم احساسم خوب نیست به اونجا بودن

    گفت پس چرا میخوای بری؟

    گفتم به خاطر مامانم به خاطر خواهرم به خاطر برادرم

    به خاطر حرف دیگران که نگن چرا نیمده؟

    نگن بی معرفته بی احساسه

    به خاطر اینکه کسی از دستم ناراحت نشه

    و هزار تا دلیل آوردم که دیدم همش برای دیگرانه و

    هیچ کدوم برای خودم نیست

    همون موقع به خودم گفتم اگه خودت دوست داری برو ولی اگه برای دیگران داری میری نرو

    این میشه همون ارزش قائل شدن برای خودت

    و وقتی میخواستم به خواهرم پیام بدم بگم که ما نمیایم

    میخواستم براش دلیل بیارم که از دستم ناراحت نشه یا میخواستم بهش دروغ بگم ولی میدونستم که این کار هم از عزت نفس پایین من نشات میگیره

    و اتفاقا همسرم هم همین و بهم گفت که وقتی داری توضیح میدی و داری دروغ میگی و میخوای یه کاری کنی که از دستت ناراحت نشن یعنی اعتماد به نفس نداری

    منم به خواهرم پیام دادم و از دعوتشون تشکر کردم و گفتم ما نمیایم

    و جالبه اتفاق خاصی هم نیفتاد نه کسی پرسید چرا نمیاین؟

    نه کسی ناراحت شد

    نه کسی قضاوتم کرد

    نه کسی بهم اصرار کرد

    و چقدر احساسم خوب شد از اینکه برای خودم ارزش قائل شدم

    از اینکه یه پله عزت نفسم تقویت شد

    از اینکه یه کاری برای دل خودم انجام دادم نه برای دیگران

    همون شب که قرار بود من تو مهمونی باشم و نبودم زدم رو قسمت من را به سوی نشانه ام هدایت کن

    و متن انتخابی اون فایل دقیقا دقیقا جواب همون مسئله ای بود که از خدا خواسته بودم جوابش رو بهم بگه

    اصلا انگار خدا خودش اون متن رو مخصوص من نوشته بود

    دقیقا جواب سوال من تو اون متن داده شده بود

    اون جواب باعث شد نه تنها بفهمم که برای حل مسئله مون باید چی کار کنیم بلکه با اقدام درست از سمت ما جلو کلی ضرر که ممکن بود تو کسب و کارمون به وجود بیاد گرفته شد

    و به خودم گفتم این پاداش ارزش قائل شدن برای خودت بود

    این پاداش کنترل کردن ورودی های ذهنت بود

    درسته اون جمع شادی و تولد بود ولی تو میدونی اونجا فرکانس تو نیست

    و اگه میرفتی این هدایت خدا رو دریافت نمیکردی

    خدایا ازت سپاسگزارم که همواره در حال هدایت کردن ما به مسیر درست هستی فقط اگه ما اجازه بدیم که مارو هدایت کنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1222 روز

      سلام مونا خانوم دوسداشتنی و آگاهم

      چقدر زیبا توصیف کردی جریان هدایتت رو از سوال درست پرسیدن و اجازه دادن به خدا که هدایتت کنه

      منم باید بیشتر این کارو کنم و به جریان هدایت ایمان داشته باشم ،

      نکته زیبای که گفتی و سوال درستی که پرسیدی همیشه باید از خودم بپرسم که من الان کاری که میخوام انجام بدم برای خودم است یا برای دیگران و راضی کردنشون و هر وقت جواب این بود برای دیگران پس مشکل از منه و باید برای خودم ارزش قائل بشم و به خودم خواستهام اهمیت بدم

      سپاسگزارم از خداوند بخاطر وجود ارزشمندتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    جواد صنمی گفته:
    مدت عضویت: 1947 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان و دوستان گرامی

    هر چقدر بگم کم گفتم از کمبود احساس لیاقتی که خودم برای خودم داشتم و دارم هنوز هم

    هروقت که حال و احساسم بد میشه وقتی که خوب فکر میکنیم میبینم که بر میگرده به کمبود لیاقتی که برای خودم در نظر گرفتم و خودم هم اصلا خبری ندارم ازش

    اما وقتی که حال و احساس خوبی رو تجربه میکنم دقیقا بخاطر لیاقتی هست که خودم داشتم حالا توی هر زمینه ای

    مخصوصاً جدیدا در مورد ارتباط با خداوند مدتی هست که به لطف و کرم خودش غرق عشق و عشق بازی با خودش هستم و خیلی از این نظر لذت می‌بردم و یک امید فراوانی توی دلم بوجود اومده بود که اصلا احساس نگرانی و اضطراب از شرایط موجود نداشتم و حالم عالی بود و هست

    درسته بعضی وقت ها هم شیطان کار خودش رو میکرد اما این حس اینقدر قوی بود که مانعی نمیشد اما دوسه روز شیطان داره با تمام وجودش کار می‌کنه و یکمی نا میزون شدم اما خودش کمکم می‌کنه

    حقیقتا خیلی غبطه میخورم به دوستانی که توی این دوره هستند و تحسینتون میکنم بابت مداری که دریافت کردند و امیدوارم که نتایج عالی و بزرگی بگیرند و من خودم می‌دونم که چقدر نیاز دارم به این موضوع

    استاد در آخر این فایل میگه اگر قلبتون بهتون گفت که دوره رو بخر بیا و استفاده کن و نشونه ها رو دنبال کن اگر هم که نشونه ندیدی که الان وقتش نیست

    استاد می‌خوام بهت بگم از روزی که اسم این دوره رو آوردی خدا بهم گفت که باید توی این دوره باشی و تو نیاز داری

    الان دارم با اشک می‌نویسم درسته که دوره رو هنوز دریافت نکردم و نشده که باشم که قطعا بر میگرده به مدارم اما بزودی میاد در این دوره

    استاد همون اول خدا گفت بهم که باید باشی و تلاش خودت رو بکن و من هم حقیقتا خیلی این در و اون در زدم برای جور کردن پولش که فعلا نشده

    اما بعد به خودم گفتم که جواد مسئله پول نیست مسیله سطح مدار تو هست شاید هنوز آمادگی دریافت این آگاهی های ناب رو نداری از اون روزی که این نکته رو فهمیدم روی احساس لیاقتم سعی کردم به اندازه ای که میفهمم کار کنم تا بلاخره وارد این دوره بشم

    و از اون روز از همین فایل های معرفی شروع کردم بخدا اتفاق های خوب و نتایج خوبی رو به چشم دیدم اگر نگم ناشکری کردم ولی به شدت دوست دارم در این دوره باشم و نوش جان کنم این آگاهی ها رو

    استادم بی نهایت سپاسگزارم ازت بابت این صداقت و درستی ای که داری و به ماهم یاد میدی

    دوستانم نوش جونتون این آگاهی ها و بزودی من هم به شما ملحق میشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 48 رای:
  9. -
    شینا زرگوشی گفته:
    مدت عضویت: 606 روز

    به نام خدا

    اتفاق های خوب این هفته ام را می خواهم بنویسم.

    1 – در مدرسه دوستم معصومه یک خودکار خریده بود من آن خودکار را دیدم و خیلی خوشم از آن آمد از پدرم درخواست کردم که از آن خودکار برای من هم بخرد ما شبش تمام نوشت افزار هارا گشتیم ولی تمام نوشت افزاری ها از آن خودکار تمام کرده بود پدرم گفت من خودکار را برایت پیدا میکنم در ذهنت رهایش کن من از خداوند درخواست کردم ودر ذهنم پاکش کردم روز بعد که رفتم مدرسه دیدم دوستم دلارام از آن خودکار خریده است از او پرسیدم که از کجا خریده است او گفت در مغازه ی پایین مدرسه خریده است من تعجب کردم و در دلم گفتم ما این همه دنبالش گشتیم در مغازه ی پایین مدرسه بود از خداوند تشکر کردم و از آن خودکار خریدم

    2-در مدرسه سر کلاس معلم به ما گفت که پوشه کار هایتان را ببینم و نعبت که به من رسید معلم پوشه کار من را دید و گفت تشویق شینا بکنید چون تمام امتحان هایش را عالی داده و و پوشه کارش خیلی منظم است من خیلی خوشحال شدم و خدارا شکر کردم

    3- این هفته تولد مامانم بود روز تولد مامانم که اسمش زینب است در روزی بود که تولد حضرت زینب هم بود و روز پرستار هم بود من به تمام کسانی که در سایت شغل آنها پرستار است این روز را تبریک میگویم و ما برایش کیک خریدیم و سورپرایزش کردیم و خیلی خوشحال شد

    4_من از پارسال علاقه مند به دسبند درست کردن شدم و کلیپ دیدم و الان دست بند های زیبایی می سازم و برای دستبندهای که می سازم لیست قیمت نوشتم و این هفته دو تا دستبند برای هیراد پسر ععم به قیمت 62 هزار سفارش گرفتم و یدونه برای همکلاسم روژین به قیمت 24 هزار سفارش گرفتم

    5- من در امتحان زبان انگلیسی رتبه ی اول آوردم

    6-من در کلاس شنا توانستم به یک نفر از دانش آموزان که در شنای پروانه ایراد داشت یاد بدهم که چطور شنای پروانه را درست انجام دهد و به خودم افتخار می کنم که توانستم به یک نفر در شنا کمکش کنم و بهش آموزش دهم و امشب قرار است که به پدرم در استخر کمک کنم که چگونه شنایش را درست انجام دهد

    راستی استاد عباس منش من همیشه ویس و فایل هایی که در سایت می گذارید گوش میدهم

    ممنونم از خاله فاطمه و پسرشون آقا محمد حسن از خاله شهلا که پدرم گفتن مربی شناست از خاله نسیم که آمریکا و من دوس دارم برم اونجا از عمو رسول از عمو شاهین از دو تا خاله زهرا از عمو سید عظیم از عمو جواد از خاله وجیهه و خاله رویا ممنونم.خدا حافظ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1084 روز

      سلام به شینا جان عزیزم

      چقدر خوب که کامنت نوشتی

      از نتایج خوشگلت دراین هفته عزیزم

      من و محمدحسن وعمورسول وهلیسا عاشقانه وخانوادگی دوست داریم وتحسینت میکنیم .

      چه خوب که شنا رو عالی یادگرفتی

      چقدر کیف کردم خاله که برای مامان زینب جان همراه پدر عزیزت کیک گرفتید و سورپرایزش کردین .

      آفرین خاله ، چه عالی به خرید خودکار هدایت شدی و رهاش کردی.

      راستی بهت تبریک میگیم همگی بخاطر اول شدنت در زبان و درسهات.

      چه خوب که داری فایل های استاد گوش میکنی وانجام میدی .

      خیلی سپاسگزارم که از نتایج خوبت گفتی وخوشحال مون کردی .

      خیلی دوستت دارم خاله .

      به مامان مهربونت سلام برسون و از طرف ما تولدش هم تبریک بگو البته با تاخیر چندروزه …

      ان شاالله همیشه سالم و شاد و ثروتمند درکنار هم باشین عزیزم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      فاطمه تقی زاده گفته:
      مدت عضویت: 2315 روز

      سلام شیناجان

      انشاالله هرجاهستی شاد وسالم باشی عزیزم

      چقدر خوشحالم عزیزم که از الآن در این مسیر الهی قرار گرفتی

      چقدر قابل تحسین هستی که اینقدر عالی تمرکزت روی نکات مثبت هستش وبه این زیبایی به تمام خواسته هات میرسی

      سپاسگزارم ازت عزیزم کامنت گذاشتی واین مطالب زیبا وفوق العاده رو نوشتی

      برات آرزوی بهترینها رو دارم

      انشاالله در کنار مامان وبابای گلت بهترین تجربه های زندگیت رو داشته باشی

      بوس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      شاهین حسن زاده گفته:
      مدت عضویت: 1374 روز

      سلام شینا عزیزم

      امیدوارم که حالت عالی باشه عزیز دلم

      چقدر قشنگ گفتی که من خواستمو گفتم وبعد رهاش کردم وفردا بهش رسیدم

      تحسینت میکنم عزیزم که انقدر عالی به قوانین عمل میکنی

      منم یه خواهرزاده دارم که اونم مثل خودت میره کلا س زبان اسمش

      ئه وین هستش هر موقع بهم زنگ میزنه چیزایی که یاد گرفته میگه بهم

      اونم عاشق دستبند درست کردنه کلی درست کرده برای منم درست کرده

      شینا عزیزم توهم اندازه ئه وین برام عزیزی عزیز دلم

      یه دنیا عشق از طرف من برای تو دختر زیبا

      منتظر کامنت های بعدیتم هستم

      (خوا قزات)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      شهلاحیدری گفته:
      مدت عضویت: 1254 روز

      به نام خدای مهربانم

      سلام شینای زیباروی من

      شینا چقدر زیبا مینویسی وهر کلمه ای رو که شما مینویسی من بادقت ولذت میخونم وچقدر بهت افتخار میکنم دختر قشنگ خاله شهلا

      بهت تبریک میگم بابت تمام مواردی که نوشته بودی:خودکار خریدنت،منظم بودن تو درسات،شاگرد اول بودنت ،قوی بودنت تو زبان انگلیسی،تولد مامان مهربونت،دستبند درست کردنت عزیز دلم واینکه شنا یاد میدی به بقیه

      شینای عزیزم قلبا خیلی دوست دارم خاله

      من وقتی از بابا شنیدم که داری شنارو با اشتیاق یاد میگیری خیلی خوشحال شدم ومطمئن هستم شما روزی شناگر حرفه ای میشی ومن شمارو تو مسابقات میبینم واونجا هم مطمئن هستم چون علاقه زیادی به شنا داری مقام اول رو کسب میکنی و من باتمام وجودم برات دست میرنم وآفرین بهت میگم

      شینا جان خیلی برام عزیز هستی دوست داشتنی خاله شهلا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      مهدی رجبی گفته:
      مدت عضویت: 3853 روز

      درود بر شما شینا جان

      عزیزم

      چقدر زیبا نوشتید چقدر عالی تجربه هاتو دسته بندی کردی و چه تجربه های خوبی داشتید

      عزیز دلم چقدر هم اسمتون زیباست هم لباس و چهرت.

      چقدر کیف کردم وقتی بابای بزرگوارتون گفتن تو ذهنت رهاش کن من برات میگیرمش، واقعاً مرحبا آقای زرگوشی

      به به، دستبند درست می‌کنی، شنا یاد میدی ماشاالله…

      واقعاً چقدر عالی و تحسین برانگیزه که دختر و فرزند آدم تو این سن علاقه مند به خودشناسی و گوش دادن به فایل های استاد میشه

      واقعاً از ته قلبم هم لذت بردم هم تحسین کردم هم اشکام دراومد از این همه زیبایی

      واقعاً تحسین برانگیزین آقای زرگوشی

      چقدر خانواده محترم و عزیز و دوست داشتنی هستید

      آفرین الهی همواره خیر و برکت و پیشرفت و سعادت و تندرستی و آرامش و خنده و محبت تو خونتون جاری باشه

      به امید الله مهربان.

      ماشاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    سعید گنجی گفته:
    مدت عضویت: 1808 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به شما استاد و خانم شایسته و به همه دوستان خوب که کنار هم هستیم

    استاد وقتی زندگی نامه افرادی که بعد از شکست های سنگین بلند شدن و بعد موفق شدن رو میخوندم، بیشتر این حرف شمارو درک کردم که این آدم ها همشون توی وجود خودشون احساس ارزشمندی و لیاقت مندی بالایی داشتن که نزاشته نجواهای ذهنی یا همون شیطانی باعث بشه متوقف بشن .

    تئودور زوس گایزل

    این نویسنده اولین کتاب خود را به چند کمپانی چاپ و ناشر کتاب داد و تمام آنها آن را یک “آشغال به تمام معنی” خطاب کردند. او قبل از اینکه کسی حاضر به قبول کارش شود دقیقاً 27 مرتبه از طرف ناشرها رد شد؛ امّا دست نکشید.

    یک شب او به صورت اتفاقی با یکی از دوستان قدیمش که اخیراً شروع به ویرایش و چاپ کتب کودکان کرده بود برخورد و او قبول کرد که کتاب گایزل را چاپ کند. امّا او دیگر بعد از چاپ اولین کتابش شکست نخورد و تبدیل به یکی از بزرگترین نویسنده های کتاب کودک شد.

    آلبرت انیشتین

    او را یک نابغۀ ذاتی میدانیم، او از ابتدا یک شروع موفقیت آمیز نداشت. در زمان کودکی تا 4 سالگی حتی یک کلمه هم نمیتوانست بر زبان بیاورد. چند سال بعد معلم مدرسه اش او را فردی تنبل خواند زیرا سؤالاتی میکرد که برای دیگران هیچ معنی و مفهومی نداشت.

    با این وجود او ادامه داد و در نهایت “نظریۀ نسبیت” که امروزه حتی برخی از ما توانایی درکش را نداریم را ارائه داد.

    اوپراه وینفری

    برای خیلی ها از دست دادن فرزند دشوارتر از دست دادن کل تجارتشان است. او بعد از بچه دار شدن پی آزارهای جنسی در سن 14 سالگی وارد یک زندگی جهنمی شد ولی بچه خود را از دست داد و پسری مرده به دنیا آورد. مرگ فرزند برای او ضربه سختی بود ولی با خود عهد کرد که زندگی‌اش را تغییر دهد. او نه تنها بر آن حاملگی ناخواسته، بلکه بر تجاوزی که سالها به او توسط خانواده اش و دوستانشان میشد نیز غلبه کرد. با وجود این پیشینۀ دردناک او به سختی کار کرد و در 17 سالگی گزارشگر رادیو نشویل شدو تبدیل به یکی از موفقترین زنان زمان خود شد و امروز او با تلاشش به دارایی 2.9 میلیارد دلاری دست پیدا کرده است.

    مایکل جردن

    مایکل در دوران کودکی عاشق بسکتبال بود و میدانست که میخواهد بسکتبال را بعنوان حرفۀ اصلی خود انتخاب کند ولی هیچ مربی ای به او این شانس را نداد. همه میگفتند که او قد کوتاهی دارد. بعد از اینکه با کلی رایزنی و رابطه وارد تیم کالج شد نظر یکی از مربی ها را جلب کرد ولی او هم برای تیم انتخابش نکرد.

    او سرخورده به خانه برگشت امّا تصمیم گرفت که به مربی ثابت کند که اشتباه کرده است. او بعد از مدتی توانست در لیگ حرفه ای امریکا بازی کند و امروزه به عنوان اسطورۀ بسکتبال امریکا و جهان شناخته میشود

    کریس کار

    همۀ ما با موانعی که توقع آنها را نداشته ایم برخورد کرده ایم. برای خانم کریس این مانع یک سرطان کمیاب بود. او با بیماریش با یک سبک جدید تغذیه جنگید. او همچنین با همین روند شغل جدید خود را نیز بعنوان نویسنده و مربی تغذیه بنیان گذاشت. با تمام این سختی ها و شرایط نامناسب او امروزه بعنوان یکی از مجرب ترین متخصص ها در زندگی و تغذیۀ سالم است.

    استاد این افراد قسمتی از زندگی نامشونو سرچ کردم و اینجا گزاشتم تا بچه ها بخونن .

    این حرف شما که گفتین تنها موضوعی که متمایز میکنه آدم هارااز بقیه اینه که این افراد برای خودشون ارزش قائل بودن برای توانایی هاشون ارزش قائل بودن

    وقتی افراد یک احساس خود ارزشمندی و لیاقت دارن در هر شرایطی که هستن چه ثروتمند چه فقیر چه زن چه مرد چه معروف چه ناشناس هر اتفاقی که بیفته در مسیر اهدافشون یا یک شکستی بخورن یا به تضادی برسن چون خودشونو لایق و ارزشمند میدونن هیچوقت تضاد وشکست را خاتمه زندگی نمیدونن . به قول بهرام افشاری که جمله ی باحالی داره ومیشه گفت این افراد این جملرو کامل توی خودشون باورش کردن که این پایانش نیست ! چون پایان همچیز خوبه .

    احساس خود ارزشمندی یا لیاقت میتونه خیلی روی زندگی افراد تاثیر بزاره میتونه افرادی را به خدا نزدیکتر کنه و آرامتر کنه و یا میتونه اونقدر کمرنگ باشه که نجواهای ذهن اونو فرا بگیرن و خودشونو بازنده زندگی بدونن .قانون اینه به اندازه ای که خودمون را ارزشمند ولایق بدونیم جهان هم مارا ارزشمند میدونه . وقتی از درون پُر بشیم از احساس لیاقت و ارزشمندی واقعا میتونیمن هرکاری را توی جهان انجام بدیم .

    اگر ما احساس ارزشمندی و لیاقت را توی وجودمون بالا ببریم صدای خدا توی قلبمون را بیشتر میشنویم، بیشتر آرام هستیم ، همیشه به ما میگه اوضاع درست میشه عجله نکن همچی فراوونه همچی خوب میشه شرایط بهتر میشه تو از پسش برمیایی صبور باش . اگه این احساس ارزشمندی توی وجودمون سرکوب بشه شروع میکنه نجواهای شیطان افسار را توی دست گرفتن و با هر اتفاق به ظاهر بد اونو جوری ترسیم میکنه که ما بیشترو بیشتر کمرنگ تر ببینیم ارزشمند بودن و لیاقت خودمونو . پس بیایین حرف خدارو به یاد بیاریم أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ با یاد خدا قلبها ارام میشوند . یاد خداست که آرامش بخشه تا دیدین احساستون داره بد میشه بدونید دارین از خدا دور میشین .

    اگه به مشکلی به تضادی یا اشتباهی انجام دادیم خودمون را سرزنش نکنیم این اتفاق میتونه باز بهتر بشه این اتفاق میتونه تجربه باشه میتونه مارا با تجربه تر کنه برای اهدافمون پس خودمونو نبازیم . همچی درست میشه انسان هایی که احساس ارزشمندی دارن آرامن چون یاد خدا توی دلهاشون پررنگ هست .

    از آدم های تاریخ از انسان هایی که توی وجودشون احساس ارزشمندی و لیاقت داشتن وموفق شدن الگو برداری کنیم و بدونیم که هر اتفاق به ظاهر بد باعث نمیشه ما زندگیمونو کلا ببازیم . ما ارزشمندتر از هرچیزی هستیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 50 رای: