https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/09/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-29 02:36:522024-11-08 04:54:02live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق
732نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
از حس و حال امروزم بخوام براتون بگم عالی تر از عالیه (درحالیکه اگر پروانه ی سالها پیش بودم از این عدم قطعیتی که درحال حاضر تو زندگیمه دیوونه شده بودم)
تفاوتی که پیدا شده اینه که الان پروانه ای ام که حدودا 4 ساله به این سایت هدایت شده توسط خدا
توسط ارباب
به قول سعیده جون آشنایی با استاد ابراهیم نشانم
منو تغییر داد
باعث شد گزاره هایی مثل
شرایطی که الان تو زندگیم دارم رو فقط و فقط خودم خلق کردم با باورهایم و فکر های غالب ام ،با فرکانس هایی که فرستادم و با وقت گذراندن با آدمهایی که ازشون تاثیر پذیرفتم
رو قبول کنم از عمق جان
و بپذیرم و از زیر مسئولیتش در نرم و بدونم اگر این شرایط متوسط رو به بد رو من خلق کردم، پس چرا نیام بهترین و دلخواه ترین شرایط رو با افکارم رقم نزنم؟؟؟؟؟؟
———-ــــــــ———-ـــــــــ
یک همزمانی خیلی قابل توجه برام اتفاق افتاده و اون هم اینه که دقیقا دیروز از دوستم که اون هم عضو سایت هست یه سوال در مورد تجسم پرسیدم،و من افتخار اینو داشتم که از اول شهریور امسال قدم دوم دوره 12 قدم رو بخرم.
این فایل هم دقیقا مرتبط با قدم دوم است.
من توی تمرین ستاره قطبی دیروزم نوشته بودم خدایا
به من یه هدایت نشون بده که بدونم چیکار کنم
الان دیگه کاملا میدونم باید چیکارکنم. :)))
خداجون درسته که استاد میگن من فقط باید کار سمت خودمو انجام بدم و بقیه چیزهارو به تو بسپارم تو سمت خودتو عالیییییی انجام میدی.
متشکرم متشکرم متشکرم
و امروز که این سایت الهی رو باز کردم مواجه شدم با یه فایل که 5ساله منتظر منه تا من بیدارشم و بیاد بهم بگه این راه درسته،بمون،صبر داشته باش،خسته نشو،جا نزن.
حتی موقعی که این فایل ضبط شده من اصلا تو این وادی ها نبودم و مشغول چک خوردن از دنیا بودم البته چک های مهربون و اروم :)))))
ولی اد همین امروز تصمیم براین میشه که این فایل رو باهمین کیفیت قرار بدن روی سایت.
عاشقتونم عاشقتونمممممم به معنای واقعی.امیدوارم با نتایجم بتونم خوشحالتون کنم و بیام و بنویسم که نتیجه ی استقامت و استمرار داشتنم چی شد.
من تازه مسیر تجسم رو شروع کردم و از دیروز در حال انتخاب عکس های دریم بورد شخصیم هستم،
ولی بی صبرانه و مشتاقانه منتظرم نتایجی که بچه زرنگ های کلاس از تجسم گرفتن رو بخونم.
عجب فایل به موقع ای بود ،این روزا دارم روی 12 قدم کار میکنم و چون اولین دوره ای هست که از شما دارم مطالبش اینقدر خالص و سنگین برای من خیلی کند این دوره رو دارم مرور میکنم ،این مطالب که اینجا توی این سایت و از شما به ما انتقال داده میشه خیچ کجای دنیا به این خالصی نیست و این یک تعریف نیست بلکه واقعیت محض ،بارها بوده بخاطر سنگینی و خالص بودن آگاهی های شما مغز من نتونسته بود هندل کنه و خسته میشدم و برام سخت بود هضم این همه آگاهی و به همین خاطر توی مسیر هدایتم با اساتیدی آشنا میشدم که لولشون خیلی خیلی پایین تر بوده ولی با فرکانس من جور در میومد و مینسشتم پای حرفهای اونا ،نمونش استادی بود که توی اینستاگرام چند وقت پیش چالش برای مخاطباش گذاشته بود و منم جزو این چالشها بودم چند روزی همراه با اون در کلاسهای که رایگانم بود شرکت کردم و با اینکه خیلی لفظ قوی داشت اصلا قابل مقایسه با استاد عباس منش عزیز نبود و تفاوت کاملا درک میکردم از مقایسه ایشون با شما استاد عزیز و اخر کار هم ما رو دعوت به خرید دورش کرد و چون من تمایلی به خرید نداشتم از پشتیبانیش باهام تماس گرفتن و پیشنها قسطی خرید کردنشو بهم دادن ،و اونجا بود که فهمیدم توی چه فضای قرار گرفتم و اصلا جفت جور در نمیومد با باورهای خالصی که شما استاد عزیز توی مبحث قسط و قرض به ما آموزش دادین و البته که منم اجرا کردم و خط قرمز زندگیم قرارشون دادم ،الان میفهمم آرامشی که دارم بخاطر اجرای همین اصول ساده ای است که شما توی دورهاتون فریاد میزند و هر کس بهش عمل کنه قطعا مثل شما نتیجه میگیره ،من دیگه تصمیم گرفتم پای آموزش هیچ استادی نشینم بجز شما
با ادامه دادن 12 قدم تازه دارم مسیر فکری شما رو توی 12 قدم متوجه میشم اینکه از قدم اول اصول هدف گذاری بهمون آموزش دادین با هماهنگ کردن باورهامون و خواستهامون که در این صورت میتونیم به سرعت هر چه تمام تر بهشون برسیم اونم به آسونی آب خوردن و فرمول رسیدن به هدف که میشه اشتیاق فراوان به همراه باورهای درست و هم جهت با خواستها و انگیزه گرفتن از تضادهای زندگیمون =با موفقیت توی هر هدفی
توی قدم دوم که تجسم خلاق به خوبی توضیح میدن و با باورهای منطقی بهمون ثابت میکنید که ما هر لحظه داریم تجسم میکنیم بدون اینکه اصلا متوجه باشیم و این قدرت خلق کنندگی که از بچگی به همراه داشتیم در جهت برعکسش ازش استفاده میکردم
استاد عزیزم من دقیقا یادمه چه خواستهای رو بادتجسم بهشون رسیدن که تا قبل رسیدن بهشون اصلا باورم نمیشد و حتی در خوابم نمیدیدم ولی با همین قانون ساده تونستم بهشون برسم
قدم سوم که خیلی خوب توضیح دادین از قدرت کلام برای خلق خواستمون استفاده کنیم و همانگ بشیم با خواستهامون با به کنترل کشیدن افکارمون با کلاممون و همچنین ترمزهای که توی این مسیر باهاشون برخورد میکنیم طریقه تشخیص این ترمزها رو به ما نشون میدین که چطور از بعضی هاشون اعراض کنیم و چطور با اون دسته از ترمزها که جزو پاشنهای آشیل ما هستن برخورد کنیم و حلشون کنیم و بعد از حل این پاشنه آشیلهاست که نعمتها وارد زندگی ما میشه ومدت زمان بیشتری در احساس خوب باقی میمونیم
قدم چهارم که دیگه محشر بود و بهمون یاد دادین که بدست آوردن نعمتها و وارد شدنشون توی زندگی ما احتیاجی به هیچ تقلایی نداره و هر گونه زجری در این مسیر یعنی ما داریم بیراه میریم ،منطقهایی رو در این قدم به ما میگید که به ما نشون میده خواستها باید آسون وارد زندگی ما بشه و اگر خواسته ای داره با تقلا بدست میاد این مسیر اشتباه
خود من توی این قدم خیلی جای کار دارم و انصافا از وقتی این قدم مرور کردم مسائلی حل شد توی زندیگم که بشدت ازشون میترسیدم و نگرانم میکردن ولی با تکرار همین باورها ساده این مسائل حل کردم و آسان شدم برای آسانی ها
قدم پنجم که تازه شروع کردم تازه متوجه شدم چقدر نشتی انرژی دارم و چقدر انرژیمو برای متقاعد کردن دیگران به حراج میگذاشتم و بقول استاد اگر این تمرکزی که برای متقاعد کردن دیگران گذاشتم باعث تغییر کوچولویی توی زندگیشون میشد آدم دلش نمیسوخت ولی موضوع اینجاست که آب در هاون کوبیدن و فقط منو از مسیرم دور میکنه ،من از وقتی این جلسه رو گوش دادم هر وقت میام کسی رو نصیحت کنم یا از قانون بگم به خودم میگم زیپ دهنتو بکش آقا محمد این آدم با هر نوع قکری و افکاری دقیقا همون چیزی هست که باید باشه و این تنوع از افکار لازمه گسترش این دنیاست و با این جمله خودمو میبرم توی لاک خودم ،البته که جای کار دارم چون پاشنه آشیل من بود
استاد عزیز در آخر فایل کلمه تعهد و اینکه تنها راهی که ما شاگردان شما برای نتیجه گرفتن از این آگاهی ها داریم همسن تعهدی هست که شما اینجا با تاکید فراوان بیان کردین و من باید این موضوع بارها به خودم بگم چون موندن در این فرکانس و این آگاهی ها با محیطی که ما در اون زندگی میکنیم فقط لازمش تعهد ،در غیره این صورت زود از مسیر خارج میشیم و به مدار پایین تر هدایت میشیم
من که هر بار از این آگاهی ها دور شدم بشدت نتیجه معکوس شد و اصلا دلم نمیخواد که دوباره به این شرایط دچار بشم و همیشه با خودم تکرار میکنم تا هرم رنج لذتی که برای خودم ساختم برام تکرار بشه
بی نهایت ازتون ممنونم استاد عزیز برای شاگردی کردن در محضر شما ،و از خداوند طلب هدایت میکنم که در این مکتب الهی منم مثل شاگرد اولای شما از هدایت شدگان باشم
خیلی دوستون دارم در پناه الله یکتا شاد و خرم باشید
سلام به بهترین استاد دنیا ، خانم شایسته دوست داشتنی و خانواده عزیز استاد عباس منش
قربون خدای مهربونم برم که فقط داره هدایتم میکنه
به حرفا، به باورا ، به کلماتی که تو ذهنم داره میچرخه
و چقدر زیباست زندگی ، زمانی که این الهامات و هدایت رو دریافت میکنی
برای بار دهم شاید بیشتر باز رسیدم به مطلبی که تو ذهنم بود و باید این فایل الان گذاشته میشد روی سایت تا جواب سوالای من باشه
مورد اول :
سوال : چقدر تازگیا تنها شدم ، چکار کنم این تنهایی بولد نشه واسم ؟
جواب : آدمای زیادی با افکار نامناسب میرن بیرون، شاید یک مدتی تنها باشید ، این خبر خوبیه ، فرصته تا بهتر و بهتر روی خودت کار کنی ، اگر تنهایی خوشحال باش نشونه ی اینه قانون داره کار میکنه ( من الان خوشحال ترینم)
استاد اون تایم فقط با خانم شایسته صحبت میکردن و میفهمیدنشون و با وجود روابط خیلی خوبشون با دوستاشون اونا به راحتی کنار رفتن چون استاد تغییر کرده بودن و عوض شده بودن
اونا همون ادما بودن با همون رفتارا ولی شرایط واسه استاد بود که تغییر کرده بود و جهان کم و کمتر میکنه این روابطو
و چقدر خوشحالم که قوانین و فرکانس ها داره کار میکنه واسم و دقیقا تازگیا تنها رفیقم و هم صحبتم برادرم شده که عضو این خانواده دوست داشتنی هست
مورد دوم :
دقیقا تازگیا داشتم از رویاهام از اهدافم از چیزایی که میتونم به دست بیارم با ذوق و شوق رسیدن بهشون صحبت میکردم که مسخره شدم البته که منو قوی تر کرد و به خودم گفتم باید برسی بایدددد نشون بدی میتونی و بعد ی روز بگی یادته مادرم خندیدی و منو باور نکردی (البته که منم اینجور بودم قبل و جدای بقیه حتی خودمم مسخره میکردم ولی الان خودمو باور دارم)
نکته
با دیگران صحبت نکنید و اینکه بقیه مسخره میکنن مهم نیست ، نگید بهشون و روی خودتون کار کنید آدما هم تغییر میکنن …
مورد سوم :
کمال گرایی من ، اینکه همه چی باید پرفکت باشه تا بتونم انجام بدم و چندباره دارم هدایت میشم که کمال گرایی رو بزارم کنار
و الانم از زبون استاد شنیدم ... کمال گرا نباش
با کوچکترین حرکت در سمت خواسته هات نتایج بزرگتری ایجاد میشه ، بیشتر حرکت کن و بیشتر جدی بگیر
و کلیت داستان اینه که به واسه باورها و افکارتون فرکانس ها ارسال میشن و شرایط رو ما خلق میکنیم
من آگاهانه شرایط الان زندگیمو خلق کردم استاد بعد مدت ها ولی تو تایم کمی تونستم ،
وقتی حرکت کردم کم کم اتفاق افتاد
پس اگر الان شد بقیشم میشه
ثروت و سلامتی ، روابط خوب وارد زندگیم میشه و اون چیزایی که میخوامم به دست میارم و به کمک خدا تعهد رو بیشتر میکنم
چون بچه هایی که نتیجه گرفتن بخاطر تعهد خودشون بوده ، قانون یکسانه و تغییر نمیکنه
سپاس فراوان از استاد بابت آموزه های نابتون و در اختیار قرار دادن تجاربتون تا مسیر برامون هموارتر بشه
سلام خدمت استاد بزرگوار ممنون بابت این همه آگاهی ️
(( در قدم اول باید این رو بپذیریم
هر آنچه ک ما هستیم نتیجه افکاری هست ک داشته ایم ))
تخیل، تصور، و تصویر سازی در زندگی همه چیز است با قدرت تخیل به هرآنچه ک فکرش رو کنیم میرسیم
هر آنچه را ک ذهن انسان بتونه درک کنه میتونه بدستش بیاره
تجسم چیزی نیست جز اینکه داریم به یک موضوع فکر میکنیم و بعد برامون اتفاق میوفته افکار ما مثل کاشتن یک دانه هستند این دانه مدتی طول میکشه تا درون خاک جوانه بزنه و بیرون بیاد و بعد از مدتی طول میکشه تا میوه بده پس توقع نداشته باشیم هر خواسته ای ک داریم با یکبار یا دوبار خواستن اتفاق بیوفته ممکنه 6 ماه یا 3 سال یا حتی 6 سال زمان ببره
و اگر من روی خواستم بمونم و پافشاری کنم و هر روز بهش فکر کنم و ایمان داشته باشم به خداوند ک بهش میرسم قطعا رقم میخوره دقیقا مثل بچه ای ک چیزی رو میخواد و اینقدر پافشاری میکنه تا بدستش بیاره
من خودم پسر 6 ساله ای دارم و اینو کاملا تجربه اش کردم
ک چطور روی خواسته اش پافشاری میکنه تا بالاخره اون چیزی ک میخواد رو براش بخریم یادمه چند وقت پیش کفش فوتبالی میخواست بهش قول دادیم ک برات میخریم ولی شرایط جور نمیشد ک بریم بخریمش
پسرم هر روز یادواری میکرد ک چرا نمیریم کفش بخریم اگر یک روز فراموش میکرد قطعا فرداش بازم میگفت اینقدر خواسته اش رو تکرار کرد ک واقعا ما مجبور شدیم بریم براش بخریم
و اینش خیلی برام جالب بود فقط میگفت کفش میخوام اینکه از کجا و چجوری و چطور کاری نداشت فقط میگف میخوام و بارها و بارها برای خریدن اسباب بازی یا هرچیز دیگه ای فقط خواسته اش رو میگه از کجا و چطوری کاری نداره
و ما باید دقیقا مثل بچه ها عمل کنیم فقط اون خواستمون رو بخواهیم کاری نداشته باشیم از کجا و چطوری اونش به ما ربطی نداره فقط بخوایم خدا خودش برامون میچینه از جایی ک فکرش نمیکنیم
و انسان چیزی میشه ک بهش فکر میکنه
هرکس خالق زندگی خودشه و هر چی بخوای بهش میرسی چرا ک هیچکس نمیتونه جای ما فکر کنه و این فقط کار خودمونه
با تشکر از استاد عزیزم خداروسپاسگزارم ک شما رو سر راهم گذاشت ️
خوشحالم که این فایل فوق العاده را در حال شنیدن هستم
دوره دوازده قدم یکی از بهترین دوره هایی است که در آن شرکت کردم
در این دوره در قدم اول با خدای خودم بهتر وبیشتر دوست شدم
سپاس احساس خوب سپاس گذاری در من تقویت شد
به داشته ها و نعمت های اطراف خودم با دید بهتر و خوبتری در حال نگاه کردن هستم
خواسته های من قدم به قدم در حال شکل گرفتن و رخ دادن است
در کنار همه اینها روابط من چقدر بهتر شد
در این دوره یاد گرفتم که چطور تجسم سازی کنم و چطور بتوانم هر چیزی را که می خواهم به دست بیاورم
در این دوره من یاد گرفتم که به این درک برسم که دستهای هدایتگر جان هستی همیشه در حال هدایت کردن من هستند و همیشه روی خودم و خدای خودم حساب باز کنم
این دوره من را با قرآن دوست کرد
به من فهماند که من خودم خالق زندگی خودم هستم و بهترین کار این است که از این کتاب به عنوان یک کتاب راهنما کمک بگیرم
در این دوره من به این درک رسیدم که هر چه بیشتر بتوانم افکار و باورهای خودم را کنترل کنم جهان بهتر و زیباتری را برای خودم رقم می زنم
همه چیز در دستهای من است و من خودم هستم که می توانم خالق شرایط زیبای خودم باشم
در این دوره چقدر برای من جالب بود که به این درک و فهم رسیدم که می توانم شرایط زندگی خودم را تغییر کنم
می توانم افکار خودم را تغییر بدهم
همان طور که قبلا توانسته ام پس اکنون هم می توانم
همان طور که قبلا موفق شده ام پس باز هم می توانم موفق بشوم
همه اینها برای من خیلی جالب و ارزشمند و دوست داشتنی بود
این بدان معنی است که من خودم خالق شرایط زندگی خودم هستم
من می توانم افکار خودم را کنترل کنم
من می توانم راهی را بروم که برای خیلی از افراد دست نیافتنی و یا غیر ممکن است
تجسم کردن یکی از بهترین درس های این دوره بود
داشتن حال خوب و سرحال بودن و احساس ایمان و اطمینان داشتن و شاد و سرحال بودن نشان از این است که راه و مسیر من درست است
این بهترین شاخص است که من در راهی قدم برداشته ام که آن را درست است و تمام اینها از دوره دوازده قدم است که من درک کرده ام و یاد گرفته ام
درس دیگری که از دوره دوازده قدم یاد گرفتم این بود که نسبت به اتفاقات زندگی خودم کنترل داشته باشم و هرگز خودم را ناراحت و یا درگیر افکار نکنم
اتفاقات کوچک و هر چند جزیی خوبی که برای من رخ می دهد را ببینم و آنها را برای خودم بنویسم
به آنها اهمیت بدهم
آنها را ببینم و شکرگذار رخ دادن آنها باشم و بی شک اتفاقات خوب دیگر به راحتی برای من رخ می دهد
درس دیگری که در این دوره یاد گرفتم برای من این بود که ببینم و به خودم بگویم وقتی که استاد عزیز توانسته اند پس من هم می توانم
من هم می توانم همان مسیر و روندی که استاد رفته اند را بروم و آنوقت می توانم شاهد رخ دادن اتفاقات خوب باشم
اینها همه درس هایی عالی است که من از این دوره فوق العاده درک کرده ام
می دانم که هنوز هم کافی نیست و باید باز بیشتر و بیشتر روی خودم کار کنم تا بهتر و بهتر بتوانم از این جهان زیبا بهره ببرم حال خوب پایدار را برای خودم بسازم
در این دوره به این فهم رسیدم که تمام تضاد ها و چالش هایی که برای من رخ می دهد در جهت بزرگ تر شدن من هستند
تضاد ها برای من رخ می دهد تا من بزرگتر بشوم
هر تضادی که برای من رخ می دهد ناامید نشوم روی خودم و افکار خودم کار کنم و بتوانم بهترین درس و نتیجه را از آن بگیرم
بی شک آن تضاد برای من آمده است تا من یک درس و یک نکته را یاد بگیرم
اینها واقعا وقتی که در زندگی خودم استفاده می کنم و جواب می گیرم چقدر برای من لذت بخش است و چقدر زیبا و راحت جریان زندگی من روان و آسان و ساده می شود
این دوره را می توان و باید هر روز و هر روز در زندگی خودم بکار ببرم و آنها را در زندگی خودم جاری بسازم
سلام بر استاد عزیز، مریم نازنین و تمام دوستان هم فرکانسی …..
ابتدا کامنت مربوط به این فایل را نوشتم و در حال ویرایشش بودم که دیدم فرصت ویرایشم تموم شده و کامنتم با کلی ایراد نوشتاری و مفهومی فرستاده شده ….. یه لحظه جا خوردم و کمی ناراحت شدم … اما به خودم گفتم شیما بانو، هیچ اشکال نداره …. حالا از ابتدا به صورت ویرایش شده بفرست …الخیر فی ما وقع … هر چه از او به ما رسد خیر است و بس
به به …. استاد جانم، عجب فایلی …. خیلی خیلی لذت بردم و چندین بار گوش دادم و کیف کردم و کامنت ها خوندم و درس ها گرفتم و تحسین ها کردم ……
استاد جان من هم به تازگی به دوره 12 قدم هدایت شده ام و الحق که عاااالی است. البته که من عاشق دوره های دیگرتون مثل عزت نفس، ارزش تضاد و … هم هستم و کلی نتایج از ان ها گرفته ام، اما انصافا با توجه به تعریف دوستان هم همیشه دوست داشتم دوره 12 قدم رو استارت بزنم … و الان که اخر قدم 3 هستم چه نتایج عااالی گرفته ام و حال عااالی تر دارم و اخیرا هم، قدم 4 و 5 روزیم شده. تا همین جا هم پی برده ام که حتما نیاز به دوره احساس لیاقت دارم که در سبد خریدم گذاشته ام که به زودی زود به امید خدا، اون رو هم خریداری میکنم و کنار این دوره کار خواهم کرد.
خدا قوت استاد عزیز
استاد جانم، از قدرت تجسم فرمودین….چه منفی و چه مثبت …. اعتراف میکنم که قدرت تجسم منفی ام به نسبت بالاتر است…. مثلا اگر دارم رو روابط کار میکنم، بیشتر نقطه طلاق تو ذهنم میاد تا بهبود روابط همین الانم…… و با این فایل یه تلنگر بهم خورد که خودم رو در این موضوع قوی و اصلاح کنم …. البته که با انجام تمرین ستاره قطبی ام، خیلی بهتر شده ام و به قول شما تصورسازی چیز عجیب غریب نیست … همین که ورودی منفی رو قطع کنی و به اون چیزی که دوست داری بهش برسی، با حال خوب فکر کنی، همین بس است و عاااالی …. تاکید استاد اینه که به خواسته نچسبیم که همون چسبیدن، حالمون رو بد میکنه…. با حال خوب خواستمون رو تجسم کنیم … راستی استاد یادم اومد که در زمان خرید خانه، من تو یه برگه از خدا جون سپاسگذاری کرده بودم از خانه ای که خرید کرده بودم و مشخصاتش رو نوشته بودم … با اینکه اصلا هنوز در مدار خریدخانه نبودیم و هر روز اون برگه رو میخواندم …وقتی هدایت شدیم به خرید خانه، اصلا باورم نمیشد که دقیقا همون خانه را خریده بودیم …. با همون ویژگی ها ….پس شیما بانو هم بلد هست که تصورسازی مثبت انجام بده، فقط کافیه که با تمرین بیشتر، قوی تر بشه در این مورد ….
وقتی کامنت دوستان مثل فاطمه بانو یا اقا رسول و یا دیگر دوستان را خوندم، دیدم به به … کیف کردم …. این دوستان هنوز با قانون اشنا نبودند، در چه مدار بالایی بودند و حالا کجا هستند و لذت بردم و تحسین کردم و از خدا همون مدار آرامش رو خواستم …..
استاد شیما بانو با آموزه های شما در این سالهای بسیار طولانی، تغییرات اساسی کرده ها …. اساسی …. خیلی تکاملی دارم میرم جلو …. به قول شما اصلا خودمو با کسی مقایسه نکنم … فقط به خودم و رشد خودم فکر کنم ….
استاد در خانه ما سال ها است که شبکه تلویزیون ایران و نه هیچ کشور دیگری را نداریم… اصلا اینستا ندارم …. استاد ما تفریحاتم شامل : ورزش کردن ها در محل کارم (گروهی یا تکی ) یا در منزل با همسرم و فرزندم و یا تنهایی، دور دریاچه چیتگر که عجیب فاز مثبتی داره به صورت گروهی یا تنهایی یا همراه پسرم که خیلی علاقه مند است…. در سایت بودن (کامنت خوندن، کامنت نوشتن، فایل گوش کردن، نت برداری و ……)، فرزند داری، همسرداری و خانه داری با لذت، قلاب بافی کردن، تفیرحات خانوادگی مثل پیک نیک رفتن در آخر هفته ها، قرآن خواندن و تفکر کردن، بازی های خانوادگی مثل پانتومیم، منچ، نقطه بازی، اسم فامیل و …… دیدار خانواده خودم در نزدیکی خونمون، رسیدگی به پدر و مادرم با لذت، سفرهای فراوان، سفرهامون به رودبار که عاشقش هستم و هزاران کار دیگر که لذت بخش هستن و کیف می کنیم و …..
استاد من همیشه از بچگی معروف بودم به دختر گریه او … یعنی تقی به توقی می خورد من گریه ام می گرفت … حتی بعد از ازدواج با کوچکترین حرف از همسرم گریه میکردم ، اون هم چقدر گریه … الان از زمان آشنایی با شما، به ندرت به یاد دارم که با حرف های شاید ناخوشایند از طرف همسرم، به گریه بیافتم …. استاد من به راحتی از گروه هایی که حس کرده ام در فاز مثبتی نیستند و بهم حال خوب نمی دهند، بیرون میام …. استاد قدرت نه گفتن من خیلی خیلی بالا رفته …. چه بله هایی که از نداشتن عزت نفس به همسرم میگفتم و خودم عذاب میکشیدم و تلاش کردم بر ترسم غلبهکنم و نه بگم …. کلی برای خودم هدیه می خرم و خودم رو گاهی به کافی شاپ رفتن تنهایی دعوت می کنم. چه قسط هایی که پرداخت کرده ام و تا آخر امسال دو تا دیگه اش هم به لطف خدا جون تمام می شه …. چقدر با قدرت هدایت آشناتر شده ام ….. چقدر قدرت کنترل ذهنم بالا رفته …. چقدر با آیه های قران انس بیشتر گرفته ام …..خلاصه استاد با خدا قوت به شما و خودم و افتخار به خودم که در این سایت الهی حضور دارم البته به لطف پروردگار ، چقدر رشد کرده ام و باز هم دوست دارم رشد کنم و بزرگ بشم و بیشتر از این ها از زندگی ام لذت ببرم ……
استاد این لایو رو من امروز گوش دادم البته قبل تر ها هم فک میکنم گوش دادم، من از 16 سالگی بطور اتفاقی با یکی از ویدیو هاتون تو یوتیوب اشنا شدم و حدود 10 12 ساله ک در مسیرِ قانون جذب قدم گذاشتم پستی بلندی های زیادی رو طی کردم دوره های زیادی شرکت کردم با استاد های زیادی آشنا شدم اما در نهایت همیشه برگشتم به خونه ی خودم ک اینجا باشه پیش پدر ِ مهربانم استادِ هدایت شدم ک شما باشید، خیلی در رفت و آمدم یمدت خوب عمل میکنم یمدت کم کاری میکنم ولی لپ مطلبم اینه ک خدای مهربان و بزرگم همیشه به هر نحوی شده حتی با پیچوندن گوشم منو دوباره به مسیر درست هدایت کرده….
استاد من خیلی فایلای شمارو گوش دادم و میدم فایل های هدیه، اگر بگم تو این چندسال تمام دوره های پولی شما ب ی نحوی به دستم رسیده دروغ نگفتم اما هیچوقت نتونستم قلبم رو راضی کنم ک محصولات پولی رو گوش بدم
و خداروشاکرم که همیشه تو زندگیم از قلبم تبعیت کردم تا ذهن منطقی و نجوا گرم….
راستش بخوام با خودم رو راست باشم میتونستم تو این مسیر یازده ساله خیلی موفق تر و عملگرا تر عمل کنم چون همیشه قلبم بهم میگفت مهسا تو میتونی خیلی موفق باشی تو میتونی خیلی به سطح و لول بالا برسی تو جنبه و پتانسیلش رو داری با تمام تضاد ها و تروماهایی ک از بچگی تا ب الان داشتم اما خودم در حق خودم کم لطفی کردم هزاران بار خدا من رو هدایت کرد ب مسیر درست اما زدم جاده خاکی حالا ک بهش فک میکنم کله زندگی من بر مبنای تجسم پیش رفته چه تجسم گفتاری چه نوشتاری چه تصویری…. زمانی ک کم سن تر بودم حدود 15 16 سالگی محال بود چیزی بخام و نشه فکر کنم و نشه حتی با همین تجسم تونستم از ی روستای کوچیک و فاقد امکانات بدون کلاس های انچنانی بدون مدیر و دبیر و مدارس پیشرفته در سن 18 سالگی در یکی از نامبر وان ترین دانشگاهای ایران قبول بشم که تو خاورمیانه هم دارای رتبه و اعتبارِ خاصیه، میتونسم با بهترین و با فرهنگ ترین افراد هم کلام و هم مسیر بشم دوستای خوبی جذب میکردم هدایای بسیار زیاد توجهه و احترام خاص عزت نفس بالایی داشتم همش بخاطر کنترل ذهن و تجسم شرایط دلخواهم بود اما رفته رفته ک زمان گذشت انگار با بالا رفتن سن من قدرت ذهنم هم در راستای تجسم منفی و خلق ناخواسته ها بزرگتر و پیشرفته میشد سخت از چیزی لذت میبردم سخت اعتماد میکردم غرغر میکردم گله و شکایت از نا عدالتی ها تجربه ی شکست های تلخ کم شدن عزت نفس از دست دادن دوستای سطح بالا هی ذهنم قدرت گرفت جوری ک تمام زندگیم رو تحت کنترل خودش گرفت و من شدم اسبه ذهنم ک ذهن سوار بر من شد و خوب ازم سواری گرفت و میگیره خودم شاهد این قضیه هستم ک هرموقع افسار ذهن ب دست من اومد چقد شرایطم تغییر کرد حالم خوب شد قلبم ارام بود ترسم کم میشد به خواستهام میرسیدم جذب چیزهای خوب داشتم که انشالله در دوره ی دوازده قدم بخش تجسم حتما ریز تر خواهم شد و بیشتر توضیح خاهم داد زمانی هم ک افسار من به دست ذهن اومد زندگیم به اخر رسید سیاهی و تاریکی مطلق
چقد خداوند هربار ب نحوی با حرفی با تضادی
با تجربه ای توسط شخصی منو میورد تو مسیر اما نهایت ی هفته یماه بعد اون دوباره همون آش و همون کاسه با اینک درونم قبول داشت مهسا میتونی همه چیو درست کنی بهتر کنی مهم تر از همه قلبتو اروم کنی اما ذهنت نمیزاره بازی در میاره توام وارد بازیش شدی اون توپو پاس کرده توام توپو گرفتی و داری پاسکاری میکنی و افتادی تو تله با اینک همه اینارو میدونستم اما نمیفهمیدم به درکش نمیرسیدم فقط میدونستم فایلای استادو میدونستم کامنتارو میدونستم اما ب فهمش و درکش نرسیده بودم به جونم نشسته بود…..
میتونم بگم بزرگترین دشمن ما تو زندگی ذهن ماست اگر مداوم هرروز و هرساعت و هر ثانیه روش کار نکنیم بعد یمدت یجوری مسخش میشیم ک چشممون گوشمون قلبمون مهر میشه روزهای تکراری زندگی یکنواخت عمری ک فقط داره میگذره….
منی ک یزمانی تو تجسم خلق خواسته ها استاد بودم الان مدال افتخار افرینی تو خلق ناخواسته ها دارم واقعا اعتراف میکنم که 11 12 سال هیچی از قانون متوجه نشدم اگرم شدم مقطعی بوده یمدت نتیجه گرفتم و بعد دوباره ذهنم زندگیمو ب بازی و اختیار گرفته…..
استاد وقتی از تکامل حرف میزنی من الان میفهمم یعنی چی اینهمه سال گذشت با نتایج خورد و ریز ریز تا ب اینجا برسم من یماهه که واقعا دارم درک میکنم واقعا دارم میفهمم
از هدایت شدن به سمت خرید دوره دوازده قدم بطور معجزه اسا بعد اینک کمی فهمیدم درک کردم ذهنو کنترل کنم رخ داد ک قضیش رو انشالله مفصله تو قدم اول کامنت خواهم گذاشت
استاد من خدای توهم سازی سناریو سازی و داستان سازی هستم بقول شما بطور فول اچ دی فور کی انقد راجب اتفاقات زندگیم متوهمانه رفتار میکنم یعنی داغون ترین و خراب ترین و ترسناک ترین وجهه هر اتفاق رو میبینم و میسازم خدای بزرگ نمایی و اغراق هستم اونم در زمینه ی منفی ذهنمم حال میکنه میگه ایجان تغذیه تغذیه خوراکی خوراکی هرروز پروار تر و چاق تر و قوی تر میشه
بعد گوش دادن و درک کردن فایل مسولیت پذیری گام اول خانه تکانی ذهن
تازه فهمیدم ک بابا خودت خراب کردی تو قبلا انقد خوب عمل میکردی جذب میکردی چرا گند زدی یهو، چون ذهنم نجوا میکرد قانونی وجود نداره زیبایی وجود نداره واقعیت های زندگیتو و زندگی دیگران رو ببین تقدیر از قبل نوشته شده تو همینی خانوادت همینه قیافت همینه درک و شعورت همینه اتفاق های زندگیت همینه و چیزی غیر این نیست اوناییم ک دم از خوبی و خوشی و حال خوب و ثروت و… میزنن حالشون خوشه بهترین شرایط رو دارن از مردم بی خبرن از بطن جامعه بی خبرن….
استاد باورت میشه من ته دلن میدونستم ک جذب چیه قانون چیه زندگیمو ک مرور میکردم تیک های پازل ک کنار هم میزاشتم رد پای قانون میدیدم ولی ذهنم امان از ذهنم بدترین حالت هارو میگفت و نشون میداد و تجسم میکرد منم که شده بودم خره صاحبخونه
تازه متوجه شدم ک ن بابا خودت خالقی
خودت ب ذهنت بها دادی
خودت خواستی ک شرایط نادلخواه تجربه کردی
خودت به ذهن اجازه دادی
خودت ازین بدبینی و ترس و تحقیر و نگرانی لذت میبردی
وگرن کدوم تقدیر کدوم زندگیه از قبل نوشته شده خودم ارتعاش فرستادم خودم خراب کردم چه اگاهانه چه نااگاهانه مسولیت بپذیر
استاد 4 روزه ک زندگی من انقد اوکی شده نمیگم 360 درجه تغیر کردم اما از وقتی مفهوم کنترل ذهن رو مسولیت پذیریو با جون و دل پذیرفتم و درک کردم دیروز برای 2 3 ساعت ذهنم خاموش خاموش بود ب خودم اومدم دیدم مهسا بهشتو تجربه کردی ارامشیو تجربه کردی ک بهتر از هر ثروت و پول خونه و ماشین و دوست و غیرس انقد خوشحالم که افسار ذهنم رو کمی فقط کمی تونستم من بدست بگیرم
استاد تو همین 4 5 روز از یسری حواشی دور شدم مث اینک قبلا مدام درگیر چت و سوشال مدیا و گوشی و رفیق بازی و ادا بازی و دقیقا ضربه خوردن از ادما الان انگار وابستگیم کم شده کانالای اشغالی چتای اضافی دوستای مخربو حذف کردم سعی میکنم طول روز منطقی با ذهنم حرف بزنم و انگار مدارم یه درجه تغییر کرده و این تغییر باعث عوض شدن شرایط بیرونیم شده تنها شدم ولی تنهاییم زیباست
یماه پیش وقتی با صمیمی ترین دوستم بحثمون شد و بی محلی و بی توجهی ها شروع شد با یه پیام ازش انقد سناریو سازی کردم تجسم سازی کردم انقد خودمو تحقیر کردم ک
اون ادم 360 درجه تغییر کرد و بدو بدتر شد ادمی ک قبل اون انقد خونگرم و مهربون بود
استاد دقیقا از یماه پیش ک من بع این تضاد برخوردم اصلا چشم و گوش و قلبم باز شد اومدم تو مسیر هدایت شدم سمت فایلایی ک لازم بود برام منجر ب خرید دوره ی دوازده قدم شد
دوباره خدا برام چید چون درخاست کردم از خدا همون موقع ک یبار دگ کمکم کن تا زندگیو دگرگون کنم ک رو شخصیتم کار کنم که شروع کنم به خود شناسی و به خودآگاهی برسم و بله خداوند جواب داد
استاد من الان دارم ذره ذره تکامل طی میکنم ذره ذره رو خودم رو ذهنم کار میکنم با اینک کمال گرام و همیشه خاستم همه چی صد باشه ولی انقد الان ازین نتایج ریز خوشحال و ارامم ک باور کمال گرایی داره کم رنگ میشه
واقعا نباید ذهن رو دست کم گرفت باید مداوم رو خودت و ذهنت کار کنی نباید ی تایم ک نتیجه میگیری و گل و بلبل میشه همه چی بیخیال شی و فکنی که خب دیگ ذهن افتاده رو تجسم و توجهه به شرایط دلخواه و یبار کار کردن رو خودت مساوی با یه عمر زندگی راحته عمرا و ابدا اینجوری نیست
دوستای فقط اراده کنید شروع کنید بسم الله بگید ذهنو کنترل کنید خواستهاتون تجسم کنید ورودی هاتون کنترل کنید کم کم و پله پله همه چی تغییر میکنه شاید خودتون متوجه نشید اما برآیند کلی مثبت خواهد بود
پس مهسا یادت باشه اگر قبل تر ها خودت خالق زندگیت بودی ولی یجا قطع شده بدون مقصرش خودت بودی حالا چه اگاه چه نااگاه
الان به این فهم و درک رسیدی که میتونی دوباره بهترین سناریو هارو برای خودت بچینی و ببینی و در نظر بگیری قدرتی که خداوندبرای خلق زندگی دلخواهت بهت داده دست کم نگیر
یجوری قشنگ میشه همه چی که خودت تعجب میکنی چیشد ک اینجوری شد
باز هم سپاسگزار خداوندی هستم که منو توی مسیر اگاهی قرار داد تا زندگی لذت بخش تر و با کیفیت تری رو تجربه کنم و الان که خودم رو مرور میکنم از لحاظ سلامتی و روابط و ارامش و ثروت و عزت نفس هیچ ربطی به گذشته ندارم و باور دارم که این حس و حال و روند انتها نداره
سپاسگزار خداوندی هستم که استاد عباس منش رو ابزار هدایت من قرار داد
استادجان از شما هم خالصانه و عاشقانه سپاسگزارم که اینقدر خوب و ساده و قابل فهم قوانین رو به ما آموزش میدین
الهی میلیون برابر این انرژی بهتون برگرده
خدایا یاریم کن تا بنویسم
استاد جان ارهه چیزی که گفتین رو درک میکنم وقتی روی خودمون کار میکنیم عجیب دور و ورمون خلوت میشه و اوایل میگفتم چرا بعدها فهمیدم ادمهای نامناسب رفتن و جهان به من فضایی رو داد تا بیشتر روی خودم تمرکز کنم
یه جاهایی احساسات خودشو میاورد وسط و شاید به خاطر عذاب وجدان با خواهر یا مادر یا نزدیکام ارتباط میگرفتم و بعد پشیمون میشدم و اونجا میفهمیدم به کار جهان دخالت کردم و درسشو میگرفتم
جهان کارشو خوب بلده
کبوتر با کبوتر . باز با باز رو خوب رعایت میکنه
این فضای تنهایی اومده که من خلوت کنم و رشد کنم
جالب اینجاست الان که مرور میکنم میبینم توی پیاده روی یا خرید یه هر تعاملی چقدر انسان ها با رفتار های خوب رو داریم تجربه میکنیم باید اجازه بدیم جهان کارشو انجام بده
در مورد تجسم هم من اکثر وقتا روزمرگی هام رو خوب تجسم میکنم و طبق قانون خیلیییی خوب همه چی پیش میره
مثلا تجسم غذایی که میخوام بپزم
خریدی که میخوام برم
و کار های خونه و هر چیزی شبیه این چیزا
باید تمرین کنم از همین روند الگو بگیرم و ارزوهامو هم آگاهانه تجسم کنم
سپاسگزارم استاد عزیزم که بهم گوشزد کردی این موضوع رو
سلام ودرود فراوان براستادعزیز ومریم جان شایسته نازنین وهمه خانواده صمیمی والهی عباسمنش
قطعا هرفایلی روی سایت قرار میگیره مناسب آن زمان است ومتناسب بافرکانس اعضای سایت ونیاز به شنیدن آن آگاهی های خاص درزمان خاص است واینکه مریم جان بعد 5 سال ازضبط فایل حالا روی سایت قراردادند حکمتی دارد که خداوند میداند
کلید واژه های این فایل برای من چندتاست
— سرمایه گذاری روی افکار
— قدرت کنترل وتغییر افکار
— قدرت تضادها واستفاده خوب ازتضاد
–شاخ وبرگ دادن به افکاردرجهت مثبت یامنفی وواقعی کردن افکاروتجسمات
–قدرت خلق آگاهانه زندگی وتاکید روی آگاهانه آگاهانه واگاهانه
–واکنش نشان دادن دربرابر شرایط یا خلق شرایط به صورت آگاهانه
–تمرین کردن مداوم برای کنترل ذهن
–رویاها به حقیقت می پیوندند
–صحبت کردن باخود وتقویت تجسم
–تعهد تعهد تعهد تعهد تعهد تعهد
–قدرت فقط دست خداست
وکنترل افکار باورودی های مناسب که بارها استاد تاکید کردند کار راحتی نیست ولی باتمرین امکانپذیر است دراینجا هم یادآوری شد
خیلی خوبه تمرین کنیم ازدل تضادها انگیزه وامید پیداکنیم تا به خواسته هایمان برسیم
دیگه کم کم دارم یادمیگیرم مراقب افکارم باشم تا هرجایی خواست نرود وسربزنگاه مچش رابگیرم واگاهانه بیاورمش روی خط مستقیم وافکار خوب وآرام بخش وشادی آفرین
یادگرفتم باخدادوست باشم وهرلحظه شکرگزار باشم وباخودم صحبت کنم صحبتهای خوب وشادی اور وهرکاری رافقط به خدا بسپارم
تمرین میکنم هرکاری میخوام انجام بدهم نتیجه عالی آنرا تجسم کنم وسپاسگزاری کنم وبعد برم سراغ انجام کار ونتیجه کار همیشه فراتر ازانتظار است
تجسم بااحساس خوب فوق العاده جواب میدهد واگر حس شادی وشعف رسیدن به نتیجه کار رادرخودمان ایجادکنیم وصحنه واقعی راباتمام جزئیات ببینیم وخودمان رادران حالت تجسم کنیم قطعا نتیجه بخش است
استاد تاکید روی تعهد داشتند ودردوره کشف قوانین زندگی اولین تمرین همین تعهد است که به تمرین کدنویسی تعهد داشته باشیم وتعهد رابنویسیم واین تعهد نوشتن معجزه میکنه وشما رابه خواسته هایتان میرساند
سپاسگزارم خداوند مهربان راکه توفیق شنیدن این آگاهی ها رابه من داد وسپاس فراوان ازاستاد عزیز ومریم جان نازنین برای انتشار این آگاهی های ناب
به نام الله
سلااااااااام :)
سلام به همه ی همراهان سایت
~~~~~~~
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
از حس و حال امروزم بخوام براتون بگم عالی تر از عالیه (درحالیکه اگر پروانه ی سالها پیش بودم از این عدم قطعیتی که درحال حاضر تو زندگیمه دیوونه شده بودم)
تفاوتی که پیدا شده اینه که الان پروانه ای ام که حدودا 4 ساله به این سایت هدایت شده توسط خدا
توسط ارباب
به قول سعیده جون آشنایی با استاد ابراهیم نشانم
منو تغییر داد
باعث شد گزاره هایی مثل
شرایطی که الان تو زندگیم دارم رو فقط و فقط خودم خلق کردم با باورهایم و فکر های غالب ام ،با فرکانس هایی که فرستادم و با وقت گذراندن با آدمهایی که ازشون تاثیر پذیرفتم
رو قبول کنم از عمق جان
و بپذیرم و از زیر مسئولیتش در نرم و بدونم اگر این شرایط متوسط رو به بد رو من خلق کردم، پس چرا نیام بهترین و دلخواه ترین شرایط رو با افکارم رقم نزنم؟؟؟؟؟؟
———-ــــــــ———-ـــــــــ
یک همزمانی خیلی قابل توجه برام اتفاق افتاده و اون هم اینه که دقیقا دیروز از دوستم که اون هم عضو سایت هست یه سوال در مورد تجسم پرسیدم،و من افتخار اینو داشتم که از اول شهریور امسال قدم دوم دوره 12 قدم رو بخرم.
این فایل هم دقیقا مرتبط با قدم دوم است.
من توی تمرین ستاره قطبی دیروزم نوشته بودم خدایا
به من یه هدایت نشون بده که بدونم چیکار کنم
الان دیگه کاملا میدونم باید چیکارکنم. :)))
خداجون درسته که استاد میگن من فقط باید کار سمت خودمو انجام بدم و بقیه چیزهارو به تو بسپارم تو سمت خودتو عالیییییی انجام میدی.
متشکرم متشکرم متشکرم
و امروز که این سایت الهی رو باز کردم مواجه شدم با یه فایل که 5ساله منتظر منه تا من بیدارشم و بیاد بهم بگه این راه درسته،بمون،صبر داشته باش،خسته نشو،جا نزن.
حتی موقعی که این فایل ضبط شده من اصلا تو این وادی ها نبودم و مشغول چک خوردن از دنیا بودم البته چک های مهربون و اروم :)))))
ولی اد همین امروز تصمیم براین میشه که این فایل رو باهمین کیفیت قرار بدن روی سایت.
عاشقتونم عاشقتونمممممم به معنای واقعی.امیدوارم با نتایجم بتونم خوشحالتون کنم و بیام و بنویسم که نتیجه ی استقامت و استمرار داشتنم چی شد.
من تازه مسیر تجسم رو شروع کردم و از دیروز در حال انتخاب عکس های دریم بورد شخصیم هستم،
ولی بی صبرانه و مشتاقانه منتظرم نتایجی که بچه زرنگ های کلاس از تجسم گرفتن رو بخونم.
:::::::::::::::::::::::::
با آرزوی خوب ترینِ خوبها
بنام الله یکتا که هرآنچه دارم از اوست
عجب فایل به موقع ای بود ،این روزا دارم روی 12 قدم کار میکنم و چون اولین دوره ای هست که از شما دارم مطالبش اینقدر خالص و سنگین برای من خیلی کند این دوره رو دارم مرور میکنم ،این مطالب که اینجا توی این سایت و از شما به ما انتقال داده میشه خیچ کجای دنیا به این خالصی نیست و این یک تعریف نیست بلکه واقعیت محض ،بارها بوده بخاطر سنگینی و خالص بودن آگاهی های شما مغز من نتونسته بود هندل کنه و خسته میشدم و برام سخت بود هضم این همه آگاهی و به همین خاطر توی مسیر هدایتم با اساتیدی آشنا میشدم که لولشون خیلی خیلی پایین تر بوده ولی با فرکانس من جور در میومد و مینسشتم پای حرفهای اونا ،نمونش استادی بود که توی اینستاگرام چند وقت پیش چالش برای مخاطباش گذاشته بود و منم جزو این چالشها بودم چند روزی همراه با اون در کلاسهای که رایگانم بود شرکت کردم و با اینکه خیلی لفظ قوی داشت اصلا قابل مقایسه با استاد عباس منش عزیز نبود و تفاوت کاملا درک میکردم از مقایسه ایشون با شما استاد عزیز و اخر کار هم ما رو دعوت به خرید دورش کرد و چون من تمایلی به خرید نداشتم از پشتیبانیش باهام تماس گرفتن و پیشنها قسطی خرید کردنشو بهم دادن ،و اونجا بود که فهمیدم توی چه فضای قرار گرفتم و اصلا جفت جور در نمیومد با باورهای خالصی که شما استاد عزیز توی مبحث قسط و قرض به ما آموزش دادین و البته که منم اجرا کردم و خط قرمز زندگیم قرارشون دادم ،الان میفهمم آرامشی که دارم بخاطر اجرای همین اصول ساده ای است که شما توی دورهاتون فریاد میزند و هر کس بهش عمل کنه قطعا مثل شما نتیجه میگیره ،من دیگه تصمیم گرفتم پای آموزش هیچ استادی نشینم بجز شما
با ادامه دادن 12 قدم تازه دارم مسیر فکری شما رو توی 12 قدم متوجه میشم اینکه از قدم اول اصول هدف گذاری بهمون آموزش دادین با هماهنگ کردن باورهامون و خواستهامون که در این صورت میتونیم به سرعت هر چه تمام تر بهشون برسیم اونم به آسونی آب خوردن و فرمول رسیدن به هدف که میشه اشتیاق فراوان به همراه باورهای درست و هم جهت با خواستها و انگیزه گرفتن از تضادهای زندگیمون =با موفقیت توی هر هدفی
توی قدم دوم که تجسم خلاق به خوبی توضیح میدن و با باورهای منطقی بهمون ثابت میکنید که ما هر لحظه داریم تجسم میکنیم بدون اینکه اصلا متوجه باشیم و این قدرت خلق کنندگی که از بچگی به همراه داشتیم در جهت برعکسش ازش استفاده میکردم
استاد عزیزم من دقیقا یادمه چه خواستهای رو بادتجسم بهشون رسیدن که تا قبل رسیدن بهشون اصلا باورم نمیشد و حتی در خوابم نمیدیدم ولی با همین قانون ساده تونستم بهشون برسم
قدم سوم که خیلی خوب توضیح دادین از قدرت کلام برای خلق خواستمون استفاده کنیم و همانگ بشیم با خواستهامون با به کنترل کشیدن افکارمون با کلاممون و همچنین ترمزهای که توی این مسیر باهاشون برخورد میکنیم طریقه تشخیص این ترمزها رو به ما نشون میدین که چطور از بعضی هاشون اعراض کنیم و چطور با اون دسته از ترمزها که جزو پاشنهای آشیل ما هستن برخورد کنیم و حلشون کنیم و بعد از حل این پاشنه آشیلهاست که نعمتها وارد زندگی ما میشه ومدت زمان بیشتری در احساس خوب باقی میمونیم
قدم چهارم که دیگه محشر بود و بهمون یاد دادین که بدست آوردن نعمتها و وارد شدنشون توی زندگی ما احتیاجی به هیچ تقلایی نداره و هر گونه زجری در این مسیر یعنی ما داریم بیراه میریم ،منطقهایی رو در این قدم به ما میگید که به ما نشون میده خواستها باید آسون وارد زندگی ما بشه و اگر خواسته ای داره با تقلا بدست میاد این مسیر اشتباه
خود من توی این قدم خیلی جای کار دارم و انصافا از وقتی این قدم مرور کردم مسائلی حل شد توی زندیگم که بشدت ازشون میترسیدم و نگرانم میکردن ولی با تکرار همین باورها ساده این مسائل حل کردم و آسان شدم برای آسانی ها
قدم پنجم که تازه شروع کردم تازه متوجه شدم چقدر نشتی انرژی دارم و چقدر انرژیمو برای متقاعد کردن دیگران به حراج میگذاشتم و بقول استاد اگر این تمرکزی که برای متقاعد کردن دیگران گذاشتم باعث تغییر کوچولویی توی زندگیشون میشد آدم دلش نمیسوخت ولی موضوع اینجاست که آب در هاون کوبیدن و فقط منو از مسیرم دور میکنه ،من از وقتی این جلسه رو گوش دادم هر وقت میام کسی رو نصیحت کنم یا از قانون بگم به خودم میگم زیپ دهنتو بکش آقا محمد این آدم با هر نوع قکری و افکاری دقیقا همون چیزی هست که باید باشه و این تنوع از افکار لازمه گسترش این دنیاست و با این جمله خودمو میبرم توی لاک خودم ،البته که جای کار دارم چون پاشنه آشیل من بود
استاد عزیز در آخر فایل کلمه تعهد و اینکه تنها راهی که ما شاگردان شما برای نتیجه گرفتن از این آگاهی ها داریم همسن تعهدی هست که شما اینجا با تاکید فراوان بیان کردین و من باید این موضوع بارها به خودم بگم چون موندن در این فرکانس و این آگاهی ها با محیطی که ما در اون زندگی میکنیم فقط لازمش تعهد ،در غیره این صورت زود از مسیر خارج میشیم و به مدار پایین تر هدایت میشیم
من که هر بار از این آگاهی ها دور شدم بشدت نتیجه معکوس شد و اصلا دلم نمیخواد که دوباره به این شرایط دچار بشم و همیشه با خودم تکرار میکنم تا هرم رنج لذتی که برای خودم ساختم برام تکرار بشه
بی نهایت ازتون ممنونم استاد عزیز برای شاگردی کردن در محضر شما ،و از خداوند طلب هدایت میکنم که در این مکتب الهی منم مثل شاگرد اولای شما از هدایت شدگان باشم
خیلی دوستون دارم در پناه الله یکتا شاد و خرم باشید
به نام خدای فراوانی ها
سلام به بهترین استاد دنیا ، خانم شایسته دوست داشتنی و خانواده عزیز استاد عباس منش
قربون خدای مهربونم برم که فقط داره هدایتم میکنه
به حرفا، به باورا ، به کلماتی که تو ذهنم داره میچرخه
و چقدر زیباست زندگی ، زمانی که این الهامات و هدایت رو دریافت میکنی
برای بار دهم شاید بیشتر باز رسیدم به مطلبی که تو ذهنم بود و باید این فایل الان گذاشته میشد روی سایت تا جواب سوالای من باشه
مورد اول :
سوال : چقدر تازگیا تنها شدم ، چکار کنم این تنهایی بولد نشه واسم ؟
جواب : آدمای زیادی با افکار نامناسب میرن بیرون، شاید یک مدتی تنها باشید ، این خبر خوبیه ، فرصته تا بهتر و بهتر روی خودت کار کنی ، اگر تنهایی خوشحال باش نشونه ی اینه قانون داره کار میکنه ( من الان خوشحال ترینم)
استاد اون تایم فقط با خانم شایسته صحبت میکردن و میفهمیدنشون و با وجود روابط خیلی خوبشون با دوستاشون اونا به راحتی کنار رفتن چون استاد تغییر کرده بودن و عوض شده بودن
اونا همون ادما بودن با همون رفتارا ولی شرایط واسه استاد بود که تغییر کرده بود و جهان کم و کمتر میکنه این روابطو
و چقدر خوشحالم که قوانین و فرکانس ها داره کار میکنه واسم و دقیقا تازگیا تنها رفیقم و هم صحبتم برادرم شده که عضو این خانواده دوست داشتنی هست
مورد دوم :
دقیقا تازگیا داشتم از رویاهام از اهدافم از چیزایی که میتونم به دست بیارم با ذوق و شوق رسیدن بهشون صحبت میکردم که مسخره شدم البته که منو قوی تر کرد و به خودم گفتم باید برسی بایدددد نشون بدی میتونی و بعد ی روز بگی یادته مادرم خندیدی و منو باور نکردی (البته که منم اینجور بودم قبل و جدای بقیه حتی خودمم مسخره میکردم ولی الان خودمو باور دارم)
نکته
با دیگران صحبت نکنید و اینکه بقیه مسخره میکنن مهم نیست ، نگید بهشون و روی خودتون کار کنید آدما هم تغییر میکنن …
مورد سوم :
کمال گرایی من ، اینکه همه چی باید پرفکت باشه تا بتونم انجام بدم و چندباره دارم هدایت میشم که کمال گرایی رو بزارم کنار
و الانم از زبون استاد شنیدم ... کمال گرا نباش
با کوچکترین حرکت در سمت خواسته هات نتایج بزرگتری ایجاد میشه ، بیشتر حرکت کن و بیشتر جدی بگیر
و کلیت داستان اینه که به واسه باورها و افکارتون فرکانس ها ارسال میشن و شرایط رو ما خلق میکنیم
من آگاهانه شرایط الان زندگیمو خلق کردم استاد بعد مدت ها ولی تو تایم کمی تونستم ،
وقتی حرکت کردم کم کم اتفاق افتاد
پس اگر الان شد بقیشم میشه
ثروت و سلامتی ، روابط خوب وارد زندگیم میشه و اون چیزایی که میخوامم به دست میارم و به کمک خدا تعهد رو بیشتر میکنم
چون بچه هایی که نتیجه گرفتن بخاطر تعهد خودشون بوده ، قانون یکسانه و تغییر نمیکنه
سپاس فراوان از استاد بابت آموزه های نابتون و در اختیار قرار دادن تجاربتون تا مسیر برامون هموارتر بشه
خدا حفظتون کنه
سلام خدمت استاد بزرگوار ممنون بابت این همه آگاهی ️
(( در قدم اول باید این رو بپذیریم
هر آنچه ک ما هستیم نتیجه افکاری هست ک داشته ایم ))
تخیل، تصور، و تصویر سازی در زندگی همه چیز است با قدرت تخیل به هرآنچه ک فکرش رو کنیم میرسیم
هر آنچه را ک ذهن انسان بتونه درک کنه میتونه بدستش بیاره
تجسم چیزی نیست جز اینکه داریم به یک موضوع فکر میکنیم و بعد برامون اتفاق میوفته افکار ما مثل کاشتن یک دانه هستند این دانه مدتی طول میکشه تا درون خاک جوانه بزنه و بیرون بیاد و بعد از مدتی طول میکشه تا میوه بده پس توقع نداشته باشیم هر خواسته ای ک داریم با یکبار یا دوبار خواستن اتفاق بیوفته ممکنه 6 ماه یا 3 سال یا حتی 6 سال زمان ببره
و اگر من روی خواستم بمونم و پافشاری کنم و هر روز بهش فکر کنم و ایمان داشته باشم به خداوند ک بهش میرسم قطعا رقم میخوره دقیقا مثل بچه ای ک چیزی رو میخواد و اینقدر پافشاری میکنه تا بدستش بیاره
من خودم پسر 6 ساله ای دارم و اینو کاملا تجربه اش کردم
ک چطور روی خواسته اش پافشاری میکنه تا بالاخره اون چیزی ک میخواد رو براش بخریم یادمه چند وقت پیش کفش فوتبالی میخواست بهش قول دادیم ک برات میخریم ولی شرایط جور نمیشد ک بریم بخریمش
پسرم هر روز یادواری میکرد ک چرا نمیریم کفش بخریم اگر یک روز فراموش میکرد قطعا فرداش بازم میگفت اینقدر خواسته اش رو تکرار کرد ک واقعا ما مجبور شدیم بریم براش بخریم
و اینش خیلی برام جالب بود فقط میگفت کفش میخوام اینکه از کجا و چجوری و چطور کاری نداشت فقط میگف میخوام و بارها و بارها برای خریدن اسباب بازی یا هرچیز دیگه ای فقط خواسته اش رو میگه از کجا و چطوری کاری نداره
و ما باید دقیقا مثل بچه ها عمل کنیم فقط اون خواستمون رو بخواهیم کاری نداشته باشیم از کجا و چطوری اونش به ما ربطی نداره فقط بخوایم خدا خودش برامون میچینه از جایی ک فکرش نمیکنیم
و انسان چیزی میشه ک بهش فکر میکنه
هرکس خالق زندگی خودشه و هر چی بخوای بهش میرسی چرا ک هیچکس نمیتونه جای ما فکر کنه و این فقط کار خودمونه
با تشکر از استاد عزیزم خداروسپاسگزارم ک شما رو سر راهم گذاشت ️
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
خوشحالم که این فایل فوق العاده را در حال شنیدن هستم
دوره دوازده قدم یکی از بهترین دوره هایی است که در آن شرکت کردم
در این دوره در قدم اول با خدای خودم بهتر وبیشتر دوست شدم
سپاس احساس خوب سپاس گذاری در من تقویت شد
به داشته ها و نعمت های اطراف خودم با دید بهتر و خوبتری در حال نگاه کردن هستم
خواسته های من قدم به قدم در حال شکل گرفتن و رخ دادن است
در کنار همه اینها روابط من چقدر بهتر شد
در این دوره یاد گرفتم که چطور تجسم سازی کنم و چطور بتوانم هر چیزی را که می خواهم به دست بیاورم
در این دوره من یاد گرفتم که به این درک برسم که دستهای هدایتگر جان هستی همیشه در حال هدایت کردن من هستند و همیشه روی خودم و خدای خودم حساب باز کنم
این دوره من را با قرآن دوست کرد
به من فهماند که من خودم خالق زندگی خودم هستم و بهترین کار این است که از این کتاب به عنوان یک کتاب راهنما کمک بگیرم
در این دوره من به این درک رسیدم که هر چه بیشتر بتوانم افکار و باورهای خودم را کنترل کنم جهان بهتر و زیباتری را برای خودم رقم می زنم
همه چیز در دستهای من است و من خودم هستم که می توانم خالق شرایط زیبای خودم باشم
در این دوره چقدر برای من جالب بود که به این درک و فهم رسیدم که می توانم شرایط زندگی خودم را تغییر کنم
می توانم افکار خودم را تغییر بدهم
همان طور که قبلا توانسته ام پس اکنون هم می توانم
همان طور که قبلا موفق شده ام پس باز هم می توانم موفق بشوم
همه اینها برای من خیلی جالب و ارزشمند و دوست داشتنی بود
این بدان معنی است که من خودم خالق شرایط زندگی خودم هستم
من می توانم افکار خودم را کنترل کنم
من می توانم راهی را بروم که برای خیلی از افراد دست نیافتنی و یا غیر ممکن است
تجسم کردن یکی از بهترین درس های این دوره بود
داشتن حال خوب و سرحال بودن و احساس ایمان و اطمینان داشتن و شاد و سرحال بودن نشان از این است که راه و مسیر من درست است
این بهترین شاخص است که من در راهی قدم برداشته ام که آن را درست است و تمام اینها از دوره دوازده قدم است که من درک کرده ام و یاد گرفته ام
درس دیگری که از دوره دوازده قدم یاد گرفتم این بود که نسبت به اتفاقات زندگی خودم کنترل داشته باشم و هرگز خودم را ناراحت و یا درگیر افکار نکنم
اتفاقات کوچک و هر چند جزیی خوبی که برای من رخ می دهد را ببینم و آنها را برای خودم بنویسم
به آنها اهمیت بدهم
آنها را ببینم و شکرگذار رخ دادن آنها باشم و بی شک اتفاقات خوب دیگر به راحتی برای من رخ می دهد
درس دیگری که در این دوره یاد گرفتم برای من این بود که ببینم و به خودم بگویم وقتی که استاد عزیز توانسته اند پس من هم می توانم
من هم می توانم همان مسیر و روندی که استاد رفته اند را بروم و آنوقت می توانم شاهد رخ دادن اتفاقات خوب باشم
اینها همه درس هایی عالی است که من از این دوره فوق العاده درک کرده ام
می دانم که هنوز هم کافی نیست و باید باز بیشتر و بیشتر روی خودم کار کنم تا بهتر و بهتر بتوانم از این جهان زیبا بهره ببرم حال خوب پایدار را برای خودم بسازم
در این دوره به این فهم رسیدم که تمام تضاد ها و چالش هایی که برای من رخ می دهد در جهت بزرگ تر شدن من هستند
تضاد ها برای من رخ می دهد تا من بزرگتر بشوم
هر تضادی که برای من رخ می دهد ناامید نشوم روی خودم و افکار خودم کار کنم و بتوانم بهترین درس و نتیجه را از آن بگیرم
بی شک آن تضاد برای من آمده است تا من یک درس و یک نکته را یاد بگیرم
اینها واقعا وقتی که در زندگی خودم استفاده می کنم و جواب می گیرم چقدر برای من لذت بخش است و چقدر زیبا و راحت جریان زندگی من روان و آسان و ساده می شود
این دوره را می توان و باید هر روز و هر روز در زندگی خودم بکار ببرم و آنها را در زندگی خودم جاری بسازم
خوشحالم که به این راه عالی هدایت شده ام
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام بر استاد عزیز، مریم نازنین و تمام دوستان هم فرکانسی …..
ابتدا کامنت مربوط به این فایل را نوشتم و در حال ویرایشش بودم که دیدم فرصت ویرایشم تموم شده و کامنتم با کلی ایراد نوشتاری و مفهومی فرستاده شده ….. یه لحظه جا خوردم و کمی ناراحت شدم … اما به خودم گفتم شیما بانو، هیچ اشکال نداره …. حالا از ابتدا به صورت ویرایش شده بفرست …الخیر فی ما وقع … هر چه از او به ما رسد خیر است و بس
به به …. استاد جانم، عجب فایلی …. خیلی خیلی لذت بردم و چندین بار گوش دادم و کیف کردم و کامنت ها خوندم و درس ها گرفتم و تحسین ها کردم ……
استاد جان من هم به تازگی به دوره 12 قدم هدایت شده ام و الحق که عاااالی است. البته که من عاشق دوره های دیگرتون مثل عزت نفس، ارزش تضاد و … هم هستم و کلی نتایج از ان ها گرفته ام، اما انصافا با توجه به تعریف دوستان هم همیشه دوست داشتم دوره 12 قدم رو استارت بزنم … و الان که اخر قدم 3 هستم چه نتایج عااالی گرفته ام و حال عااالی تر دارم و اخیرا هم، قدم 4 و 5 روزیم شده. تا همین جا هم پی برده ام که حتما نیاز به دوره احساس لیاقت دارم که در سبد خریدم گذاشته ام که به زودی زود به امید خدا، اون رو هم خریداری میکنم و کنار این دوره کار خواهم کرد.
خدا قوت استاد عزیز
استاد جانم، از قدرت تجسم فرمودین….چه منفی و چه مثبت …. اعتراف میکنم که قدرت تجسم منفی ام به نسبت بالاتر است…. مثلا اگر دارم رو روابط کار میکنم، بیشتر نقطه طلاق تو ذهنم میاد تا بهبود روابط همین الانم…… و با این فایل یه تلنگر بهم خورد که خودم رو در این موضوع قوی و اصلاح کنم …. البته که با انجام تمرین ستاره قطبی ام، خیلی بهتر شده ام و به قول شما تصورسازی چیز عجیب غریب نیست … همین که ورودی منفی رو قطع کنی و به اون چیزی که دوست داری بهش برسی، با حال خوب فکر کنی، همین بس است و عاااالی …. تاکید استاد اینه که به خواسته نچسبیم که همون چسبیدن، حالمون رو بد میکنه…. با حال خوب خواستمون رو تجسم کنیم … راستی استاد یادم اومد که در زمان خرید خانه، من تو یه برگه از خدا جون سپاسگذاری کرده بودم از خانه ای که خرید کرده بودم و مشخصاتش رو نوشته بودم … با اینکه اصلا هنوز در مدار خریدخانه نبودیم و هر روز اون برگه رو میخواندم …وقتی هدایت شدیم به خرید خانه، اصلا باورم نمیشد که دقیقا همون خانه را خریده بودیم …. با همون ویژگی ها ….پس شیما بانو هم بلد هست که تصورسازی مثبت انجام بده، فقط کافیه که با تمرین بیشتر، قوی تر بشه در این مورد ….
وقتی کامنت دوستان مثل فاطمه بانو یا اقا رسول و یا دیگر دوستان را خوندم، دیدم به به … کیف کردم …. این دوستان هنوز با قانون اشنا نبودند، در چه مدار بالایی بودند و حالا کجا هستند و لذت بردم و تحسین کردم و از خدا همون مدار آرامش رو خواستم …..
استاد شیما بانو با آموزه های شما در این سالهای بسیار طولانی، تغییرات اساسی کرده ها …. اساسی …. خیلی تکاملی دارم میرم جلو …. به قول شما اصلا خودمو با کسی مقایسه نکنم … فقط به خودم و رشد خودم فکر کنم ….
استاد در خانه ما سال ها است که شبکه تلویزیون ایران و نه هیچ کشور دیگری را نداریم… اصلا اینستا ندارم …. استاد ما تفریحاتم شامل : ورزش کردن ها در محل کارم (گروهی یا تکی ) یا در منزل با همسرم و فرزندم و یا تنهایی، دور دریاچه چیتگر که عجیب فاز مثبتی داره به صورت گروهی یا تنهایی یا همراه پسرم که خیلی علاقه مند است…. در سایت بودن (کامنت خوندن، کامنت نوشتن، فایل گوش کردن، نت برداری و ……)، فرزند داری، همسرداری و خانه داری با لذت، قلاب بافی کردن، تفیرحات خانوادگی مثل پیک نیک رفتن در آخر هفته ها، قرآن خواندن و تفکر کردن، بازی های خانوادگی مثل پانتومیم، منچ، نقطه بازی، اسم فامیل و …… دیدار خانواده خودم در نزدیکی خونمون، رسیدگی به پدر و مادرم با لذت، سفرهای فراوان، سفرهامون به رودبار که عاشقش هستم و هزاران کار دیگر که لذت بخش هستن و کیف می کنیم و …..
استاد من همیشه از بچگی معروف بودم به دختر گریه او … یعنی تقی به توقی می خورد من گریه ام می گرفت … حتی بعد از ازدواج با کوچکترین حرف از همسرم گریه میکردم ، اون هم چقدر گریه … الان از زمان آشنایی با شما، به ندرت به یاد دارم که با حرف های شاید ناخوشایند از طرف همسرم، به گریه بیافتم …. استاد من به راحتی از گروه هایی که حس کرده ام در فاز مثبتی نیستند و بهم حال خوب نمی دهند، بیرون میام …. استاد قدرت نه گفتن من خیلی خیلی بالا رفته …. چه بله هایی که از نداشتن عزت نفس به همسرم میگفتم و خودم عذاب میکشیدم و تلاش کردم بر ترسم غلبهکنم و نه بگم …. کلی برای خودم هدیه می خرم و خودم رو گاهی به کافی شاپ رفتن تنهایی دعوت می کنم. چه قسط هایی که پرداخت کرده ام و تا آخر امسال دو تا دیگه اش هم به لطف خدا جون تمام می شه …. چقدر با قدرت هدایت آشناتر شده ام ….. چقدر قدرت کنترل ذهنم بالا رفته …. چقدر با آیه های قران انس بیشتر گرفته ام …..خلاصه استاد با خدا قوت به شما و خودم و افتخار به خودم که در این سایت الهی حضور دارم البته به لطف پروردگار ، چقدر رشد کرده ام و باز هم دوست دارم رشد کنم و بزرگ بشم و بیشتر از این ها از زندگی ام لذت ببرم ……
ممنون استاد جانم
در پناه خود خود خودش باشین
شیما بانو
بنامِ اللهِ یکتا
سلام و درود خدمت استادِ درستکار و صادقم
و مریم جانِ مسئولیت پذیر و پر تلاشم
و دوستانِ هم فرکانسی ام
استاد این لایو رو من امروز گوش دادم البته قبل تر ها هم فک میکنم گوش دادم، من از 16 سالگی بطور اتفاقی با یکی از ویدیو هاتون تو یوتیوب اشنا شدم و حدود 10 12 ساله ک در مسیرِ قانون جذب قدم گذاشتم پستی بلندی های زیادی رو طی کردم دوره های زیادی شرکت کردم با استاد های زیادی آشنا شدم اما در نهایت همیشه برگشتم به خونه ی خودم ک اینجا باشه پیش پدر ِ مهربانم استادِ هدایت شدم ک شما باشید، خیلی در رفت و آمدم یمدت خوب عمل میکنم یمدت کم کاری میکنم ولی لپ مطلبم اینه ک خدای مهربان و بزرگم همیشه به هر نحوی شده حتی با پیچوندن گوشم منو دوباره به مسیر درست هدایت کرده….
استاد من خیلی فایلای شمارو گوش دادم و میدم فایل های هدیه، اگر بگم تو این چندسال تمام دوره های پولی شما ب ی نحوی به دستم رسیده دروغ نگفتم اما هیچوقت نتونستم قلبم رو راضی کنم ک محصولات پولی رو گوش بدم
و خداروشاکرم که همیشه تو زندگیم از قلبم تبعیت کردم تا ذهن منطقی و نجوا گرم….
راستش بخوام با خودم رو راست باشم میتونستم تو این مسیر یازده ساله خیلی موفق تر و عملگرا تر عمل کنم چون همیشه قلبم بهم میگفت مهسا تو میتونی خیلی موفق باشی تو میتونی خیلی به سطح و لول بالا برسی تو جنبه و پتانسیلش رو داری با تمام تضاد ها و تروماهایی ک از بچگی تا ب الان داشتم اما خودم در حق خودم کم لطفی کردم هزاران بار خدا من رو هدایت کرد ب مسیر درست اما زدم جاده خاکی حالا ک بهش فک میکنم کله زندگی من بر مبنای تجسم پیش رفته چه تجسم گفتاری چه نوشتاری چه تصویری…. زمانی ک کم سن تر بودم حدود 15 16 سالگی محال بود چیزی بخام و نشه فکر کنم و نشه حتی با همین تجسم تونستم از ی روستای کوچیک و فاقد امکانات بدون کلاس های انچنانی بدون مدیر و دبیر و مدارس پیشرفته در سن 18 سالگی در یکی از نامبر وان ترین دانشگاهای ایران قبول بشم که تو خاورمیانه هم دارای رتبه و اعتبارِ خاصیه، میتونسم با بهترین و با فرهنگ ترین افراد هم کلام و هم مسیر بشم دوستای خوبی جذب میکردم هدایای بسیار زیاد توجهه و احترام خاص عزت نفس بالایی داشتم همش بخاطر کنترل ذهن و تجسم شرایط دلخواهم بود اما رفته رفته ک زمان گذشت انگار با بالا رفتن سن من قدرت ذهنم هم در راستای تجسم منفی و خلق ناخواسته ها بزرگتر و پیشرفته میشد سخت از چیزی لذت میبردم سخت اعتماد میکردم غرغر میکردم گله و شکایت از نا عدالتی ها تجربه ی شکست های تلخ کم شدن عزت نفس از دست دادن دوستای سطح بالا هی ذهنم قدرت گرفت جوری ک تمام زندگیم رو تحت کنترل خودش گرفت و من شدم اسبه ذهنم ک ذهن سوار بر من شد و خوب ازم سواری گرفت و میگیره خودم شاهد این قضیه هستم ک هرموقع افسار ذهن ب دست من اومد چقد شرایطم تغییر کرد حالم خوب شد قلبم ارام بود ترسم کم میشد به خواستهام میرسیدم جذب چیزهای خوب داشتم که انشالله در دوره ی دوازده قدم بخش تجسم حتما ریز تر خواهم شد و بیشتر توضیح خاهم داد زمانی هم ک افسار من به دست ذهن اومد زندگیم به اخر رسید سیاهی و تاریکی مطلق
چقد خداوند هربار ب نحوی با حرفی با تضادی
با تجربه ای توسط شخصی منو میورد تو مسیر اما نهایت ی هفته یماه بعد اون دوباره همون آش و همون کاسه با اینک درونم قبول داشت مهسا میتونی همه چیو درست کنی بهتر کنی مهم تر از همه قلبتو اروم کنی اما ذهنت نمیزاره بازی در میاره توام وارد بازیش شدی اون توپو پاس کرده توام توپو گرفتی و داری پاسکاری میکنی و افتادی تو تله با اینک همه اینارو میدونستم اما نمیفهمیدم به درکش نمیرسیدم فقط میدونستم فایلای استادو میدونستم کامنتارو میدونستم اما ب فهمش و درکش نرسیده بودم به جونم نشسته بود…..
میتونم بگم بزرگترین دشمن ما تو زندگی ذهن ماست اگر مداوم هرروز و هرساعت و هر ثانیه روش کار نکنیم بعد یمدت یجوری مسخش میشیم ک چشممون گوشمون قلبمون مهر میشه روزهای تکراری زندگی یکنواخت عمری ک فقط داره میگذره….
منی ک یزمانی تو تجسم خلق خواسته ها استاد بودم الان مدال افتخار افرینی تو خلق ناخواسته ها دارم واقعا اعتراف میکنم که 11 12 سال هیچی از قانون متوجه نشدم اگرم شدم مقطعی بوده یمدت نتیجه گرفتم و بعد دوباره ذهنم زندگیمو ب بازی و اختیار گرفته…..
استاد وقتی از تکامل حرف میزنی من الان میفهمم یعنی چی اینهمه سال گذشت با نتایج خورد و ریز ریز تا ب اینجا برسم من یماهه که واقعا دارم درک میکنم واقعا دارم میفهمم
از هدایت شدن به سمت خرید دوره دوازده قدم بطور معجزه اسا بعد اینک کمی فهمیدم درک کردم ذهنو کنترل کنم رخ داد ک قضیش رو انشالله مفصله تو قدم اول کامنت خواهم گذاشت
استاد من خدای توهم سازی سناریو سازی و داستان سازی هستم بقول شما بطور فول اچ دی فور کی انقد راجب اتفاقات زندگیم متوهمانه رفتار میکنم یعنی داغون ترین و خراب ترین و ترسناک ترین وجهه هر اتفاق رو میبینم و میسازم خدای بزرگ نمایی و اغراق هستم اونم در زمینه ی منفی ذهنمم حال میکنه میگه ایجان تغذیه تغذیه خوراکی خوراکی هرروز پروار تر و چاق تر و قوی تر میشه
بعد گوش دادن و درک کردن فایل مسولیت پذیری گام اول خانه تکانی ذهن
تازه فهمیدم ک بابا خودت خراب کردی تو قبلا انقد خوب عمل میکردی جذب میکردی چرا گند زدی یهو، چون ذهنم نجوا میکرد قانونی وجود نداره زیبایی وجود نداره واقعیت های زندگیتو و زندگی دیگران رو ببین تقدیر از قبل نوشته شده تو همینی خانوادت همینه قیافت همینه درک و شعورت همینه اتفاق های زندگیت همینه و چیزی غیر این نیست اوناییم ک دم از خوبی و خوشی و حال خوب و ثروت و… میزنن حالشون خوشه بهترین شرایط رو دارن از مردم بی خبرن از بطن جامعه بی خبرن….
استاد باورت میشه من ته دلن میدونستم ک جذب چیه قانون چیه زندگیمو ک مرور میکردم تیک های پازل ک کنار هم میزاشتم رد پای قانون میدیدم ولی ذهنم امان از ذهنم بدترین حالت هارو میگفت و نشون میداد و تجسم میکرد منم که شده بودم خره صاحبخونه
تازه متوجه شدم ک ن بابا خودت خالقی
خودت ب ذهنت بها دادی
خودت خواستی ک شرایط نادلخواه تجربه کردی
خودت به ذهن اجازه دادی
خودت ازین بدبینی و ترس و تحقیر و نگرانی لذت میبردی
وگرن کدوم تقدیر کدوم زندگیه از قبل نوشته شده خودم ارتعاش فرستادم خودم خراب کردم چه اگاهانه چه نااگاهانه مسولیت بپذیر
استاد 4 روزه ک زندگی من انقد اوکی شده نمیگم 360 درجه تغیر کردم اما از وقتی مفهوم کنترل ذهن رو مسولیت پذیریو با جون و دل پذیرفتم و درک کردم دیروز برای 2 3 ساعت ذهنم خاموش خاموش بود ب خودم اومدم دیدم مهسا بهشتو تجربه کردی ارامشیو تجربه کردی ک بهتر از هر ثروت و پول خونه و ماشین و دوست و غیرس انقد خوشحالم که افسار ذهنم رو کمی فقط کمی تونستم من بدست بگیرم
استاد تو همین 4 5 روز از یسری حواشی دور شدم مث اینک قبلا مدام درگیر چت و سوشال مدیا و گوشی و رفیق بازی و ادا بازی و دقیقا ضربه خوردن از ادما الان انگار وابستگیم کم شده کانالای اشغالی چتای اضافی دوستای مخربو حذف کردم سعی میکنم طول روز منطقی با ذهنم حرف بزنم و انگار مدارم یه درجه تغییر کرده و این تغییر باعث عوض شدن شرایط بیرونیم شده تنها شدم ولی تنهاییم زیباست
یماه پیش وقتی با صمیمی ترین دوستم بحثمون شد و بی محلی و بی توجهی ها شروع شد با یه پیام ازش انقد سناریو سازی کردم تجسم سازی کردم انقد خودمو تحقیر کردم ک
اون ادم 360 درجه تغییر کرد و بدو بدتر شد ادمی ک قبل اون انقد خونگرم و مهربون بود
استاد دقیقا از یماه پیش ک من بع این تضاد برخوردم اصلا چشم و گوش و قلبم باز شد اومدم تو مسیر هدایت شدم سمت فایلایی ک لازم بود برام منجر ب خرید دوره ی دوازده قدم شد
دوباره خدا برام چید چون درخاست کردم از خدا همون موقع ک یبار دگ کمکم کن تا زندگیو دگرگون کنم ک رو شخصیتم کار کنم که شروع کنم به خود شناسی و به خودآگاهی برسم و بله خداوند جواب داد
استاد من الان دارم ذره ذره تکامل طی میکنم ذره ذره رو خودم رو ذهنم کار میکنم با اینک کمال گرام و همیشه خاستم همه چی صد باشه ولی انقد الان ازین نتایج ریز خوشحال و ارامم ک باور کمال گرایی داره کم رنگ میشه
واقعا نباید ذهن رو دست کم گرفت باید مداوم رو خودت و ذهنت کار کنی نباید ی تایم ک نتیجه میگیری و گل و بلبل میشه همه چی بیخیال شی و فکنی که خب دیگ ذهن افتاده رو تجسم و توجهه به شرایط دلخواه و یبار کار کردن رو خودت مساوی با یه عمر زندگی راحته عمرا و ابدا اینجوری نیست
دوستای فقط اراده کنید شروع کنید بسم الله بگید ذهنو کنترل کنید خواستهاتون تجسم کنید ورودی هاتون کنترل کنید کم کم و پله پله همه چی تغییر میکنه شاید خودتون متوجه نشید اما برآیند کلی مثبت خواهد بود
پس مهسا یادت باشه اگر قبل تر ها خودت خالق زندگیت بودی ولی یجا قطع شده بدون مقصرش خودت بودی حالا چه اگاه چه نااگاه
الان به این فهم و درک رسیدی که میتونی دوباره بهترین سناریو هارو برای خودت بچینی و ببینی و در نظر بگیری قدرتی که خداوندبرای خلق زندگی دلخواهت بهت داده دست کم نگیر
یجوری قشنگ میشه همه چی که خودت تعجب میکنی چیشد ک اینجوری شد
خودتون بسازید هرچی ک میخاین
خدا هدایت میکنه
خدا میارتمون تو مسیر
ای خدا شکرت واسه این اگاهی
زبونم قاصره دیگ نمیدونم چی بگم…..
خدایا کمکم کن تو این مسیر ثابت قدم بمونم
ممنون از توجهه همگی
سلاام به استاد عزیزم و مریم جان و همه دوستان
باز هم سپاسگزار خداوندی هستم که منو توی مسیر اگاهی قرار داد تا زندگی لذت بخش تر و با کیفیت تری رو تجربه کنم و الان که خودم رو مرور میکنم از لحاظ سلامتی و روابط و ارامش و ثروت و عزت نفس هیچ ربطی به گذشته ندارم و باور دارم که این حس و حال و روند انتها نداره
سپاسگزار خداوندی هستم که استاد عباس منش رو ابزار هدایت من قرار داد
استادجان از شما هم خالصانه و عاشقانه سپاسگزارم که اینقدر خوب و ساده و قابل فهم قوانین رو به ما آموزش میدین
الهی میلیون برابر این انرژی بهتون برگرده
خدایا یاریم کن تا بنویسم
استاد جان ارهه چیزی که گفتین رو درک میکنم وقتی روی خودمون کار میکنیم عجیب دور و ورمون خلوت میشه و اوایل میگفتم چرا بعدها فهمیدم ادمهای نامناسب رفتن و جهان به من فضایی رو داد تا بیشتر روی خودم تمرکز کنم
یه جاهایی احساسات خودشو میاورد وسط و شاید به خاطر عذاب وجدان با خواهر یا مادر یا نزدیکام ارتباط میگرفتم و بعد پشیمون میشدم و اونجا میفهمیدم به کار جهان دخالت کردم و درسشو میگرفتم
جهان کارشو خوب بلده
کبوتر با کبوتر . باز با باز رو خوب رعایت میکنه
این فضای تنهایی اومده که من خلوت کنم و رشد کنم
جالب اینجاست الان که مرور میکنم میبینم توی پیاده روی یا خرید یه هر تعاملی چقدر انسان ها با رفتار های خوب رو داریم تجربه میکنیم باید اجازه بدیم جهان کارشو انجام بده
در مورد تجسم هم من اکثر وقتا روزمرگی هام رو خوب تجسم میکنم و طبق قانون خیلیییی خوب همه چی پیش میره
مثلا تجسم غذایی که میخوام بپزم
خریدی که میخوام برم
و کار های خونه و هر چیزی شبیه این چیزا
باید تمرین کنم از همین روند الگو بگیرم و ارزوهامو هم آگاهانه تجسم کنم
سپاسگزارم استاد عزیزم که بهم گوشزد کردی این موضوع رو
به خدای وهاب و کریم میسپارمتون
با نام خداوند مهربان
سلام بر استاد عزیزم
قانون جهان و خداوند که خالق شرایط و اتفاقات زندگی خودمون هستیم
و این شرایط و زندگی و اتفاقات توسط فرکانس هایی هست که ما با توجه و افکارمون بوجود میاریم
تجسم شرایط چون با رخ دادنش فاصله داره پس سخت میشه باور کرد ولی این اتفاق وقتی برای شما افتاده پس قطعا برای من هم خواهی افتاد
همه چیز و همه چیز خودمونیم ولی صبر نداریم
صبر و ساختن باور های مناسب
چقدر لذت بردم از استاد که اینقدر تعهد میشه داشت و این قدر عاشق باشی که سه شبانه روز روی باور های خودش کار کرده و ایجادش کرده
درود بهت استاد عزیزم ازت سپاسگزارم که انقدر مهربان و عالی هستی
بنام خداوند آفریننده زیبایی ها
بنام خالق هستی بخش
سلام ودرود فراوان براستادعزیز ومریم جان شایسته نازنین وهمه خانواده صمیمی والهی عباسمنش
قطعا هرفایلی روی سایت قرار میگیره مناسب آن زمان است ومتناسب بافرکانس اعضای سایت ونیاز به شنیدن آن آگاهی های خاص درزمان خاص است واینکه مریم جان بعد 5 سال ازضبط فایل حالا روی سایت قراردادند حکمتی دارد که خداوند میداند
کلید واژه های این فایل برای من چندتاست
— سرمایه گذاری روی افکار
— قدرت کنترل وتغییر افکار
— قدرت تضادها واستفاده خوب ازتضاد
–شاخ وبرگ دادن به افکاردرجهت مثبت یامنفی وواقعی کردن افکاروتجسمات
–قدرت خلق آگاهانه زندگی وتاکید روی آگاهانه آگاهانه واگاهانه
–واکنش نشان دادن دربرابر شرایط یا خلق شرایط به صورت آگاهانه
–تمرین کردن مداوم برای کنترل ذهن
–رویاها به حقیقت می پیوندند
–صحبت کردن باخود وتقویت تجسم
–تعهد تعهد تعهد تعهد تعهد تعهد
–قدرت فقط دست خداست
وکنترل افکار باورودی های مناسب که بارها استاد تاکید کردند کار راحتی نیست ولی باتمرین امکانپذیر است دراینجا هم یادآوری شد
خیلی خوبه تمرین کنیم ازدل تضادها انگیزه وامید پیداکنیم تا به خواسته هایمان برسیم
دیگه کم کم دارم یادمیگیرم مراقب افکارم باشم تا هرجایی خواست نرود وسربزنگاه مچش رابگیرم واگاهانه بیاورمش روی خط مستقیم وافکار خوب وآرام بخش وشادی آفرین
یادگرفتم باخدادوست باشم وهرلحظه شکرگزار باشم وباخودم صحبت کنم صحبتهای خوب وشادی اور وهرکاری رافقط به خدا بسپارم
تمرین میکنم هرکاری میخوام انجام بدهم نتیجه عالی آنرا تجسم کنم وسپاسگزاری کنم وبعد برم سراغ انجام کار ونتیجه کار همیشه فراتر ازانتظار است
تجسم بااحساس خوب فوق العاده جواب میدهد واگر حس شادی وشعف رسیدن به نتیجه کار رادرخودمان ایجادکنیم وصحنه واقعی راباتمام جزئیات ببینیم وخودمان رادران حالت تجسم کنیم قطعا نتیجه بخش است
استاد تاکید روی تعهد داشتند ودردوره کشف قوانین زندگی اولین تمرین همین تعهد است که به تمرین کدنویسی تعهد داشته باشیم وتعهد رابنویسیم واین تعهد نوشتن معجزه میکنه وشما رابه خواسته هایتان میرساند
سپاسگزارم خداوند مهربان راکه توفیق شنیدن این آگاهی ها رابه من داد وسپاس فراوان ازاستاد عزیز ومریم جان نازنین برای انتشار این آگاهی های ناب
درپناه خدا سلامت وشاد وسرفراز باشید