اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من یادمه که همیشه موضوع ازدواج پیش میومد (البته توی شهر ما) میگفتن که یکی رو بیارین توی خونتون که استخون سیر باشه.
این جمله خیلی معنی داشت . منظورتون این بوده که همه چیز رو دیده باشه و در ثروت و دارایی بزرگ شده باشه. مامانم همیشه به بابام میگفت وقتی کباب و یا ماهی داریم آنقدر بخر که بچه ها سیر سیر بشن و زیاد هم بیاد . یعنی میخواست آنقدر ما بچه ها سیر باشین از کباب و ماهی که وقتی جایی میریم حرص و طمع آن غدا رو نداشته باشین. الان میفهمم که چقدر این موضوع مهم و اصول و قانون زندگی هست. و دقیقا الان شما استاد این رو توضیح دادین که اگر شما اون همه امکانات و ثروت رو تجربه نمی کردین ، بطور قطع الان ساده زیستی رو دوست نداشتین.
این میتونه در همه زمینه ها باشد.پوشاک، خوراک و وسایل رفاعی زندگی . همیشه برام جای سئوال بود که چرا وقتی میرم خونه کسی اصلا نه به وسایل خونه توجه میکردم و نه اینکه بخوام حسادت و یا مقایسه کنم زندگی خودم رو با دیگران. خدا رو شکر میکنم که من در مورد این موضوع تکاملم را طی کردم و مادرم بدون دونستن قانون ، اون رو برای ما اجرا کرد و ما اون مرجله از تکامل رو طی کردیم.
خدایا شکرت، خوشحالم که این مطالب مهم رو با حرفهای شما استاد عزیز بخاطر اوردم و به خودم و خانواده ای که دارم افتخار میکنم. خدایا شکر ت
خدایا سپاسگزارم
آرزوی عمر طولانی و با عزت، تندرستی، و گشایش در روزی برای استاد و مریم مهربون و دوستان هوب و نازنینم از خداوند منان خواستارم. 🙏
سلام به استاد عزیزاول از همه خیلی خوشحالم دوره ثروت یک رو دارم
اقداماتی که من فهمیدم باید انجام بدم این بود که روزانه یک جلسه از اول رو خلاصه هام رو بخونم و حداقل یک کامنت از اون جلسه یا بیشترم اگه شد رو بخونم
موصوع بعدی این بود که من خیلی تمرکزم رو سعی میکردم کنترل شده روی اینستا بزارم
به شدت
خیلی بیشتر از اکثریت جامعه در حدی که واقعا در برابر اونها صفر محسوب میشد ولی بازم به نطرم خودم همون حد تمرکز هم زیاد بود
بار ها این ایده به من داده شد وبسایت بزنم خودم ولی حوصلشو نداشتم واقعیت و اینکه میگفتم خیلی وقتمو میگیره نمیرسم اثار جدیدتر خلق کنم
خلاصه ما یک فایل از مصاحبه ی دوستان همین سایت تو یوتیوب دیدیم ، امروزم این قسمت از صحبت شما راجع به تمرکزی بود که روی دوره روانشناسی ثروت گزاشتین
دیگه من گفتم سارا باید شروع کنی گفتم روزی یک ساعت میزارم برای یادگیریوردپرس و اروم اروم احداث سایتم
البته من یه نیمچه تجربه ای دراین موضوع داشتم و یک فروشگاه داخل سایت زیلینک ساختم ولی باز اونجام محدودم میکرد دیگه گفتم سارا وقتشه
یکساعت اموزش امروزمم انجام دادم خداروشکر
یه موصوع جالبیم راجع به طمع بگم از خودم
من تو یک مسابقه ای شرکت کردم که بنا به دلایلی به یکی از تابلوهام آسیب خیلی جدی ای خورد و برگزار کننده ی اون مسابقات بهم گفتن مبلغ تابلو رو میدن ، من تو ذهنم با مبلغ 2.500 همون لحظه گفته شد ولی گفتم بزار بگم 3.500 تا 4 تومن
همون طمع خودمون ، خلاصه در نهایت چی شد با هزینه پستی همون 2.500 رو به من پرداخت کردن و من اگر طمع نمیکردم مبلع بیشتری دریافت میکردم
ولی خب تجربه شد دیگه ، خیلی وقتا جلوی خودمو گرفتم
مخصوصا اونجاهایی که ذهنم میگه نه بابا این پول چیزی نیست که بیشتر بگو در صورتی که حس من یه چیز دیگه میگه
یه موضوع دیگه این بود که من مخصوصا وقتی باقانون اشنا شدم خیلی خودن رو مقایسه میکردم که فلانی بیشتر از من پول داره ببین چه قدر زندگیش خوبه و خوشه ؟ به خودم و پیشرفت خودم نگاه نمیکردم ، همون پولی که داشتم رو از وقتی با قانون آشنا شدم برای خودم خرج نمیکردم میگفتم بزار تو حسابم باشه فعلن
یه سری چیزا نیاز داشتما
میتونستم بخرم ولی نمیخریدم
یه مدت میخریدم یه مدت انگار خسیس ترین موجود دنیا میشدم
تا اینکه همین یکماه پیش توی ثروت 1 استاد گفت یه مقدار زیادی از پولتون رو خرج کنین و رو خودتون به شکلای مختلف سرمایه گزاری کنین نگران نباشید میاد ، و من لذت بردم با همون چیزی که داشتم
الان که یه تایم یکماه و خورده ای گذشته دارم به چشم میبینم منی که پول کمتری دارم نسبت به خیلیا یی که قبلن خودم رو باهاشون مقایسه میکردم
ولی عشق و حالم خیلی بیشتره
از وسایل کاری جدیدی که برای خودم میخرم
از کاری که انجام میدم
از تفریحاتی که میرم و دارم باز کارمو میکنم
استاد من اینقدر حال کردم تو این 7 ماه اخیر یکی بهم بگه تو چه قدر کار میکنی من تعجب میکنم
میگم نه بابا من دارم خوش میگزرونم فقط کار نمیکنم که
و دقیقا همین دو هفته پیش یکی از دوستان خیلی قدیمیم رو دیدم ، دیدم تو این سه سالی که من این ادم رو ندیدم ، منی که به اصطلاح پول کمتری نسبت به ایشون داشتم خیلی جاها
خیلی وقتا کار کردم و هیچ پولی نساختم
تجربه های زندگیم
عشق و حال کردنم
خیلی خیلی خیلی بیشتر از ایشونه
اصلا قابل مقایسه نیستن پس بازم ربطی نداره من چه قدر پول تو حسابمه یا میسازم من از خیلی هایی که دوستای خودمن دارن بیشتر زندگی میکنم
به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم و خانم شایسته نازنین
پروژه خانه تکانی ذهن | گام بیست و دوم
بعد از دیدن این فایل و شنیدن صحبت ها و خاطرات استاد عباس منش به یاد خودم و گذشته خودم افتادم یاد روزهایی که ذهن به شدت فقیری داشتم و البته هنوز هم دارم اما خیلی نسبت به قبل بهتر شدم اما هنوز خیلی جای کار دارم…
طبع و ذات انسان همیشه میل به کمال و بهبود داره حالا بهبود و کمال در هر زمینه ای چه در زمینه مالی چه روابط چه سلامتی چه معنویت و هرچیزی و من هم به عنوان یک انسان مستثنی از این قاعده نبوده و نیستم.
از وقتی خودم رو شناختم همیشه دوست داشتم درآمد زیاد داشته باشم و چون باورهای نامناسبم هم زیاد بود معمولا برای افزایش درآمد توی در و دیوار بودم مثلاً فکر میکردم اگر بیشتر کار کنم بیشتر پول میسازم و همین باور باعث شده بود در برهه ای از زندگی ام در سه جای مختلف و به طور همزمان کارکنم و معمولا هم هر چهار تا پنج روز یکبار میرفتم خونه یعنی پنج روز کامل به صورت شبانه روزی کار میکردم و یک روز میرفتم خونه مثل جنازه میفتادم تا دوباره پنج روز بعدی شروع بشه به ظاهر درآمدم دوبرابر شده بود اما هرروز یک داستان عجیبی برام پیش میومد :
مثلاً یه روز باطری ماشینم می‌خوابید و زنگ میزدم امداد میومد و کلی پول می‌گرفت که ماشین رو روشن کنه
یک روز وسط راه لاستیک ماشین میترکید
یه روز ماشین استارت نمی‌خورد
یه روز خودم یا اعضای خانواده مریض می‌شدیم و کلی هزینه دوا و دکتر میدادم
یه روز کولر خراب میشد
یه روز پکیچ خراب میشد
مخصوصاً سر ماشینم یه طوری شده بود که دیگه عزیزان امداد خودرو منو به اسم میشناختن و وقتی برای امداد زنگ میزدم میگفتن آقای فلانی شمایی و معمولاً مواقعی که شما به امداد زنگ میزنی مشخصات ماشین و شماره شاسی و … رو میپرسن من اونقدر بهشون زنگ میزدم برای خرابی ماشین و در راه موندنم که دیگه شماره و مشخصات ماشین رو میدونستن وقتی بهشون میگفتم مشخصات بگم میگفتن نیازی نیست می‌دونیم!!!!
با اینکه سه جا کار میکردم یعنی سه تا حقوق داشتم اما همیشه حساب بانکی ام خالی بود و وای از روزی که یه بنده خدا زنگ میزد میگفت شام میایم خونه تون دیگه من عزای عمومی می‌گرفتم کلی استرس می‌کشیدم که خدایا حالا چیکار کنم!!!
اونقدر در این وضعیت غرق شده بودم که خودمم نمی‌فهمیدم قضیه چیه؟!؟!
تا اینکه یه روز یه دوستی بهم گفت فلانی خونه خریدی؟
گفتم خونه!!!! ؟؟نه بابا پولم کجا بود
گفت فلان شرکت شرایط خوبی گذاشته بیا باهم بریم ثبت نام کنیم و ماشین هامون رو عوض کنیم ماشینت دیگه قدیمی شده وقت عوض کردنشه!!
گفتم ولم کن بابا پولم کجا بود!!!
گفت‌بروووو خودتو مسخره کن تو سه جا کار میکنی پول نداری !!!
گفتم نه هیچی ندارم بنده خدا باورش نمیشد و فکر میکرد دارم بهش دروغ میگم…
اما سوال اون دوستم مثل یه پتک توی سرم کوبید به خودم گفتم بابا یه لحظه ترمز دستی رو بکش راست میگه ها من دارم سه جا کار میکنم پنج‌روز یه بار میرم خونه پس چرا هیچوقت پول ندارم؟!؟!؟
هرکس دیگه بود تا الان چندتا خونه و ماشین و … خریده بود اما من دارم به کجا میرم واقعا ؟؟؟
این شد که شروع کردم به پرس و جو کردن برای فهمیدن اصل قضیه برای موفقیت مالی و از همکارانم شروع کردم چندتا همکار داشتم که خیلی موفق بودن خونه داشتن ویلا تو شمال داشتن ماشین خوب داشتن بهشون گفتم بچه ها من وضعیتم اینجوریه خیلی کار میکنم پول هم خوب میسازم اما سرماه هیچ پولی ندارم شما چیکار کردید که اینقدر وضعتون خوبه ؟؟
هرکدوم یه چیزایی بهم گفتن بعضی از گفته هاشون کمکم کرد و بعضی هاشون هم نتونستن اون جوابی که من دنبالش بودم رو بهم بدن بنابراین به تحقیقاتم ادامه دادم تا با یک استاد قانون جذب آشنا شدم و ایشون یه چیزایی درباره باورها گفتن و من علاقه مند شدم و چندتا دوره ایشون رو گذروندم و اوضاع یکم بهتر شد اما من بازهم میخواستم بهتر بشم و بازهم ادامه دادم تا اینکه به سایت عباسمنش دات کام هدایت شدم و یه چرخی توی سایت و محصولات زدم و خیلی از اسم روانشناسی ثروت خوشم اومد و وقتی توضیحاتش رو خوندم خیلی دلم خواست این دوره رو داشته باشم اما وقتی به قیمتش نگاه کردم دیدم با جیب من خیلی فاصله داره اما ناامید نشدم و با فایل های رایگان ادامه دادم احساسم خیلی خوب شده بود و دیگه از خرابی ماشین خبری نبود و زندگیم یکم سروسامان پیدا کرده بود و اون موقع خیلی دلم میخواست موتورسیکلت داشته باشم و یکی از برندهای معروف فروش موتورسیکلت یه شرایط اقساطی برای خرید موتور گذاشته بود که تصمیم گرفتم برم و یه موتور قسطی برای خودم بخرم شب که برگشتم خونه رفتم داخل اینستاگرام و دیدم استاد توی پیجش لایو گذاشته و اتفاقا همین لایو داشت برگزار میشد خلاصه لایو رو دیدم داخل این لایو استاد گفتن هرگز دنبال خرید چیز قسطی نباشید و کلی از روانشناسی ثروت یک صحبت کردند و من این لایو رو نشانه ای از طرف خداوند دیدم و از خرید قسطی موتور منصرف شدم و پول پیش پرداخت موتور رو دادم و دوره روانشناسی ثروت یک رو از سایت خریدم و کار کردم و بعد یک سال همون موتوری که میخواستم قسطی بخرم و همون رنگی که دوست داشتم رو نقد خریدم.
جلسه بیست و پنجم دوره روانشناسی ثروت یک که با موضوع دوستی با پول هست خیلی به من کمک کرده و با عمل به این جلسه تا امروز هرگز هیچ روزی نبوده که حساب من بدون پول باشه همیشه یخچالمون کیپ تا کیپ پر از نعمته و هروقت کسی زنگ میزنه میگه میام خونه تون مهمونی خیلی خوشحال میشیم و همه از نعمت های خدا لذت می‌بریم.
راستی دیگه ماشینم هم به راحتی خراب نمیشه یا اگر هم خراب بشه خودش خود به خود درست میشه نمی‌دونم چجوری!!!!
خداروشکر میکنم بابت هدایتم به این سایت الهی تا ابد از خودم متشکرم که خسته نشدم و برای یافتن حقیقت ادامه دادم و خدا هم با هدایتم به سایت عباسمنش دات کام بهترین پاداش رو به تلاشم داد.
تشکر فراوان دارم از استاد عباسمنش وخانم شایسته برای این فایل های هدیه ای ارزشمند وسرشار از آگاهی….
چقدر شجاعانه استاد عباسمنش اعتراف می‌کنند که در گذشته با وجودی که ثروت زیادی می‌ساختند،اما باور کمبود به حدی در استاد عباسمنش زیاد بوده است که به جای خوردن ساندویچ همبرگر،فلافل با دونان اضافه میل میکردند…
چقدر زیبا استاد عباسمنش در دوره ای روانشناسی ثروت یک باور فراوانی را برای ما توضیح میدهند و از دیگر موارد دوره ای روانشناسی ثروت یک این است که هرگز بیکار نباشید و همیشه در حال ساختن پول باشید.
من برای فرار از بیکاری مدتی با ماشین خودم در تاکسی اینترنتی اسنپ مشغول به کار بودم،اما چندی پیش بیمه ای اتومبیل من تمام شد و به خاطر اینکه با خودم عهد کردم که دیگر هیچ چیز قسطی نخرم،ماشین را در پارکینگ خانه گذاشته ام وسوارش نمیشوم وروزم را با مرور آموزش های سایت استاد عباسمنش و چند ساعت دوچرخه سواری و یادگیری زبان پرتغالی که مسیر مورد علاقه ام است سپری میکنم.
با وجودی که من مدتی است که ورودی مالی آنچنانی نداشتم اما آنقدر باور فراوانی را در مغز خودم گسترش داده ام که وقتی برای خرید شیر به سوپر مارکت میروم باکیفیت ترین و گران ترین بسته ای شیر آن فروشگاه را خریداری میکنم وبه جای خرید شیر نالیونی, پروشیر پاکتی با چند برابر قیمت را خریداری میکنم وخدارو شکر هرگز لنگ هزینه ای آن نشده ام و از طعم عالی و درصد بالای پروتئین آن لذت میبرم و انشالله به زودی شغلی پیدا میکنم که هزینه های روزانه من از قبیله بیمه کردن ماشین،خرید لباس،ورزش و… را تأمین کنند.
فرایند تغییر باورها یک فرایند همیشگی هست و با یکبار و دوبار تکرار و با شنیدن یه جمله یا حتی صرفا با داشتن یه دوره خاص امکان پذیر نیست. ما باید این آگاهی ها رو میلیون ها بار تکرار کنیم و کامنت ها رو بخونیم و کامنت بنویسیم و با هربار انجام این کارها یه قدم به جلو میریم و مسیر برامون روشن تر میشه .
جذابیت این مسیر اینه که به محض تعهد و به محض شروع کردن به تمرین و تکرار جهان خیلی سریع بهم واکنش نشون میده و خودش هم به کمکم میاد تا ادامه بدم. در حال حاضر انجام این تمرینات برام شده مثل جایزه که به خودم میدم بعد از یه شیفت کاری به خودم میگم آخ جون الان میرم فایل جدید رو میبینم و کامنتها رو میخونم .
منتطرم کلاسی که دارم تموم بشه و سریع بیام و سایت رو بالا پایین کنم و بازم خودمو درگیر این آگاهی ها کنم.
جلسات رو پوشه بندی میکنم و هربار برنامه ریزی میکنم که کدوم رو در مسیر رفت و برگشتم تو ماشین گوش بدم .
یه ایرپاد جدید و دوست داشتنی گرفتم که وقتی میرم باشگاه هم از این آگاهی ها دور نباشم .
دقیقا حسش برام این شکلیه که مثلا بچه بودیم از ذوق پوشیدن لباس نوهامون شب عید خوابمون نمیبرد . ( میخوام قشنگ لمس کنید چه حال خوبی برام ساخته این گام ها توی این روزها )
بقول یکی از دوستان عزیز حریص شدم به شنیدن و تکرار قانون . میدونین دوستان بخدا قسم که اگه میخوایم تغییر کنیم باید همینطور وقت و انرژی و زمان بذاریم برای تغییر . منی که سالهاست توی این سایت بودم اینو میگم که نمیشه فقط بگیم حالا روزی یه بار یه فایلی گوش میدیم دیگه بسه . اصلا کافی نیست . ما از صبح تاشب مورد تهاجم افکار و صحبت ها و ورودی های نا جالب و ناخواسته هستیم . باید خودمون رو مجهز کنیم. آقا من که هر وقت رها کردم جهان هم منو رها کرده و قشنگ مشت و لگد خوردم .
بقول یکی دیگه از دوستان عزیز باید متعهد باشیم و به تعهدمون عمل کنیم حتی جاهایی که خسته هستیم جاهایی که کارهامون زیاده جاهایی که فکر میکنیم وقت نداریم. اگه با این چیزا خودمون رو توجیه کنیم .جهان هم با اتفاقات ناخواسته ما رو کاملا توجیه میکنه !!!
البته با این چیزای که گفتم فکر نکنیم اینجا بودن کار سختیه و باید زجر بکشیم در مسیر درست باشیم نه اصلا اینطور نیست اتفاقا بسیار مسیر دوست داشتنی و قشنگیه ولی جناب ذهن محترم یکم شیطونی میکنه و .. خلاصه باید حواسمون بهش باشه.
استاد جان در مورد تهیه دوره هاتون از طریق درست من یه تجربه داشتم خواستم اینجا بگم که خب من از اول خیلی درست وارد سایت شدم و هر دوره ای که دارم خودم گرفتم یه بار یکی از نزدیکانم یکی از دوره های شما رو که من نداشتم در اختیار من گذاشت و البته که من فقط سرسری گوش دادم و زیاد چیزی ازش دستگیرم نشد اما دوره رو داشتم توی ذخیره های گوشیم و اتفاقی که افتاد این بود که اس دی کارد گوشیم کلا خراب شد و به اصطلاح سوخت و بجز اون دوره بقیه اطلاعاتم هم از دست رفت ! و بعد اونم فلش مموری که داشتم هم گم کردم و هنوزم پیدا نشده ! قشنگ اون لحظه چراغ هایی توی سرم روشن شد که سمیه بخاطر اون دوره بود که متعلق به تو نبوده ! من گفتم خدایا شکرت که اینقدر سریع نشونم دادی .
و ایمانم به قوانین بازم بیشتر شد .
الان باید برم کامنت های جلسه دو ثروت 1رو بخونم با این تاکیدی که شما داشتین حتما باید نتایج خوبی در پی داشته باشه.
سپاسگزارم خانم شایسته عزیز و استاد گرانقدرم.
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میطلبم
مرا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی نه گمراهان و غضب شده گان .
چقدر عالی گفتید استاد در مورد اینکه بابا یه سری مسائل شخصی اصلا ربطی ندارد که من نظرم چیه ، برو خودت به یه درکی برس و بر اساس اون درک خودت مسیرت رو انتخاب کن و ادامه بده
حالا مگه مهم که من چه نظری دارم
استاد چه نظری دارند
مگه تو باید براساس نظر دیگران زندگی کنی
امروز یکی میاد میگه فلان چیز هم خوبه تو انجام میدی
فردا میگه نه
تو انجام نمی دی
این خیلی خنده داره که
میشی عروسک خیمه شبازی دیگران
الله اکبر از این مردم مقلد
مسیر استاد
میخواهم درک خودم رو از مسیری که استاد رفتند و به اینجا رسیده اند را خیلی خلاصه که در این فایل بهدان اشاره کردند رو بگم:
حرکت کردن
درس گرفتن از گذشته و نماندن در گذشته
کشف کار کردن ذهن فقیر
شناخت پاشنه های آشیل
از دست دادن پول به دلیل داشتن ذهن فقیر
سطل سوراخ، کسب ثروت و از بین رفتن به دلایل نامعلومی
ذهن پول ساز، عدم بلد بودن استفاده از پول
فکر کردن و سوال پرسیدن از خود
کنترل کردن هزینه های زندگی
شواف نکردن در زندگی
خریدن اجناس با کیفیت
احساس لیاقت
ارزشمندی خودم
بی ارزشی حرف مردم
مارجین خیلی زیادی بین ورودی و خروجی زندگی، بیشتر از آنچه که خرج میکنی باید درآمد داشته باشی
سادگی زندگی
بنده پول نشدن
خدمت ثروت به من نه اینکه من به ثروت خدمت کنم
طی شدن مسیر ثروت برای رسیدن به آزادی مالی و رهایی از بند پول
رسیدن به I wish ها و رد شدن از آنها و پر کردن آنها
تجربه کردن آنچه که دوست داری و گذشتن و سبک بار شدن
خدای بزرگ من یک فایل ۲۲ دقیقه ای چقدر نکته داشت
الله اکبر
داشتم می‌نوشتم اصلا فکر نمی کردم
خلاصه ای از کل دوره های استاد
بابت هر کدوم شون استاد ساعت فایل داره
خدایا به من قدرتی بده که عمل کنم به آنچه که درک میکنم
نکته‌ای که من از این فایل ارزشمند فهمیدم اینکه برای ثروتمندشدن دو مقوله هست یکی تولید ثروت و پول و دیگری نحوه هزینه کردن.
باز می رسیم به ذهن فقیر که سعی می کنه چیزهایی بخره که لازم و ضروری نیست و بیشتر جنبه احساسی داره و در واقع قانون پول خرج کردن را نمی دونه و آخرش هم میگه هرچه من کار می کنم ته جیبم سوراخه
یعنی ذهن فقیر در خرج کردن شعاف می کنه و خواد به دیگران چیزی را ثابت کنه و این هم نشان‌گر پایین بودن عزت نفس هست.
ذهن ثروتمند بر این باور است که ثروت مثل آب زلال هست و باید جاری باشه و اگه راکد بمونه گندیده میشه پس باید از ثروتی که می سازم در مسیر درست استفاده کنم و حتی می تونم برای بالابردن مهارت خودم ویا خرید وسایل ارزشمند سرمایه ای برای کسب و کارم هزینه کنم و این اعتقاد را داره که وقتی پولی را در مسیر درست خرج می کنم خداوند مهربان و وهاب چندین برابر را به شکل‌های مختلف وارد زندگی ما می کنه و در نهایت با تجربه ثروت و نعمت احساس سیری به ما دست میده و سعی می کنیم ساده زندگی کنیم . و یا به کارهای معنوی بپردازیم مثل مدرسه، بیمارستان، ورزشگاه برای مردم نیازمند درست کنیم
و به قول استاد کم کم هدایت می شویم به ساده زیستی و راحت زندگی کردن.
به نام خالق هستی همان بخشنده یگانه‌ای که در هر لحظه همواره به ثروت و به خوشبختی ما می افزاید و ما را برای لذت‌ها و برای آسانی‌ها هدایت می‌کند
گام بیست و دوم | خانه تکانی ذهن گام به گام
استاد عزیزم سلام ویژه دارم و خانم شایسته محترم 1100 سلام
اول اینکه واقعاً با تمام وجودم سپاسگزار خداوند هستم که به من فرصت داد که تو این موقعیت بتونم اون چیزی که برداشت میکنم از یک فایل و آگاهی که دارم رو قدردانی بکنم از خداوند و از شما و اینجا به ثمر برسونم و ثبتش کنم با تمام وجودم از خداوند و شما سپاسگزارم
بریم سر اصل مطلب و برداشت من از این فایل لایو
در ابتدا چقدر جالبه که استاد در خصوص الگوهای ثروتساز یا الگوهای پولساز صحبت کردید و حتی الگوهایی می‌تونن ذهن ما رو برای ثروت و برای ارتقای درآمد با تغییر باورها جلو ببرند
یکی از نشانه‌ها و یکی از مسیرهای درستش روانشناسی ثروت 1,2,3 هستش که من حالا فعلاً هنوز دوره رو تهیه نکردم اما بسیار سعادتمندم در مدار خودش خریداری خواهم کرد به راحتی
ما از زمانی کارمون به غلط پیش میره که مدیریت مالی رو نداشته باشیم
و ریشه این مدیریت مالی درست و نادرست هم همان باورهای ما هستند چه باورهایی باورهای غلطی مثل بارهای کمبود باورهای فقر آفرین و ترس از از دست دادن
و دوم چه چیزی باعث همان سوراخ شدن سطل ما میشه که تئوری خیلی زیبایی هستش که من تا جایی که درکش کردم در خصوص درآمد ما هستش دید ما نسبت به هزینه اضافی هستش که اونم ناخودآگاه با استفاده از همین باورهای مخرب از بین میره
بخوام بگم خودم رو بخوام مثال بزنم استاد من بسیار آدم ولخرجی بودم و بلد نبودم با پول خودم چیکار بکنم هنوزم یکی از پاشنه های آشیل من هستش
یه یادآوری دوباره به بنده کردی استاد که دوباره گت بندی کنم و دوباره روی فایل‌ها کار بکنم و روی باورهای محدود کننده‌ام کار بکنم و اونها رو تبدیل به باور فراوانی بکنم و کمرنگشون بکنم
اولین تمرینی که به من میده اینکه بتونم باورهای خوبی رو بسازم برای این کار و من خب یه سری باورهای رو دارم تکرار میکنم و روشون دارم کار میکنم اما ممنونم که با این فایل دوباره به من یادآوری شد
برای مایی که تو این جامعه مذهبی بزرگ شدیم یا در یک خانواده‌هایی متفاوتی حالا با یه سری باورهای محدود کننده مشترک بزرگ شدیم طبیعیه که ما از کودکی این باورهای مخرب برای ما شکل گرفته
چاره چیه چاره اینه که بتونیم به صورت تکاملی و خیلی متمرکز و خیلی استمرار برانگیز روی باورهای مالی که مثل :
پول درآوردن خیلی آسونه
ثروتمند شدن معنوی‌ترین کار دنیاست
آسانترین کار دنیا ثروتمند شدن هستش
درآمد من همواره در حال افزایش است
من لایق و شایسته استقلال مالی هستم
من شایسته درآمد میلیونی و میلیاردی هستم
حوزه کاری من (گرافیک و دیزاین) لذت بخش‌ترین و پولسازترین شغل دنیاست
باور دارم با هر قدمی که برمی‌دارم خدا هزاران قدم برای من برداشته
خداوند مشتریان بالقوه را به سمت کسب و کار من هدایت کرده است
کسب و کار من همواره در حال توسعه است
من شایسته درآمد دلاری هستم
این باورهایی هستی که در همین زمینه‌ها دارم تکرار میکنم و روی خودم کار میکنم و تکرارشون میکنم و حتی روی صفحه گوشیم اینها رو نوشتم و گذاشتم
چیز خوبی که از این فایل من برداشت کردم مورد بعدی این هستش که ما بیایم از راه درست پیش بریم و باز قانون تکامل میاد وسط
ما زمانی طمع نمیکنیم زمانی به راه بد نمیریم اینکه باور داشته باشیم تکاملی به همه اون چیزهایی که میخوایم می‌رسیم
دوم اینکه کار رو برای خودمون سخت نکنیم و همون لذت بخش انجام بدیم و حتی اگر پولی داریم مثل همین الانی که من اومدم پارک با پولی که داشتم
پول رو بنا به نیازی که داشتم یک دو تا نان محلی خوردم و کیف کردم و خدا را هم شکر گفتم و پس از اینکه حتی کارت کشیدم یک جمله خوبی رو تکرار کردم
گفتم من فقر و تنگدستی را نفی میکنم خداوند هر آنچه که داده فراوان است مشتری فراوان است پول فراوان است مانند تمام درختانی که این همه برگ دارند مانند این اکسیژن که فراوان هستش
و سعی کردم اون باور محدود کننده رو کمی ساکتش کنم و این شد که اگر تصمیم درست نگیریم به قول گفته شما چیزی که من برداشت کردم اگر تصمیم درست برای پولمون نگیریم و باورهای درستی نداشته باشیم به یه طریقی از بین میره
خدا حفظش کنه یک دوستی دارم آقای قوی دل که در عرصه بازرگانی هستش به من یه توصیه کرد گفتش که علی جان آقای وزیری حتماً چرخه ماللیت رو درست نگه دار اول اینکه پولت رو در مسیر درست خرجش بکن و مدیریتش بکن و از اینکه از دست دادن پولت باشه و خرجش نکنی هم بترس و سعی کن در مسیری باشی که پولت رو هم مدیریتش کنی هم سرمایه‌گذاریش کنی
من از خداوند استاد هدایت خواستم که یک درآمد غیر فعال داشته باشم البته فعلاً مهد این کارم فعلاً شروع این کارم و مدیریت مالی رو بهم یاد بده خدا البته این بعد از این اتفاق افتاد پولم رو سرمایه‌گذاری کردم یک مقدار بیشتری از پولم رو اما باز هم مشکل دارم در سیستم باورهای محدود کننده و مخرب مالی
مالی خوبی دارم و خرج اضافی و الکی و بیهوده‌ای ندارم خدا رضا مرتبه شکر نمیگم کامل نمیگم 100 ولی در حد 80 درصد برای من مهم نیست که دیگران در مورد من چه فکری می‌کنند از زندگیم لذت میبرم لازم خودم بوده و اون چیزی که برای خودم لذت می‌بردم خرج کردم برای خودم اما باز هم چه یادآوری خوبی کردید
اولین گزینه‌ای که توی ذهنم روشن شد اینکه من به عقل کل برم و تا می‌تونم الگوهای خوبی رو برای خودم پیدا کنم برای باورهای مالیم برای درآمد افزایی باورهام رو شروع کنم روشون کار کردن و این تصمیم مصمم رو مصمم‌ترش کنم اما تکاملی اما در مسیر اما لذت بخش و با استمرار
با تمام وجود از شما سپاسگزارم که چقدر زیبا به مسئله ساده زیستی رسیدید و توصیه کردید که از پول باید عبور بکنید تا به این منوال برسید واقعاً وست دارم تمام اون چیزی که توی زندگیم هست و میخوام رو به درستی به تکامل و با لذت دور از دید دیگران
ساده زیستنم رو کامل‌تر کنم یعنی به ثروت استقبال مالی کامل‌تری برسم و استقلال کاملی برسم که خداوند منو در مسیر داره هدایت میکنه خدا هزار مرتبه شکر
برای خودم زندگی کنم دقیقاً وقتی الگوهایی مثل ایلان ماسک مثل مارک زاکربرگ مثل استیو جابز مثل خودتون استاد میبینم افرادی که واقعاً ثروت پایدار دارند حتی شده اگر با کوچک‌ترین هزینه‌ای نیازشون برطرف میشه خرج می‌کنند و حتی اگر یک سرمایه‌گذاری بزرگی باشه دست به اقدام می‌زنند و ترسی ندارند
مهم اینه که چی برای من خوبه نه اینکه چی منو نسبت به دیگران بهتر میکنه یا منو به من نشون میده پس مهم اونی که برای خودمون زندگی کنیم نه دیگران
تحسینتون میکنم استاد که واقعاً هم این گزینه رسیدن به اینکه ما به ثروت برسیم و از ثروت عبور کنیم اونجاست که می‌فهمیم ساده زیستن چیه و اصلاً هدف پول نیست بلکه کیفیت زندگیه بلکه با کیفیت زندگی کردنه
جمله قشنگی گفتی استاد اینجا که ثروت باید به من خدمت کنه نه من هم مال یه مشت آهن پاره باشم من تحسین میکنم شما رو که باز دیدتون به اینه که چه چیزی برای من آرامش بخش و آسایش آفرینه نه اینکه من رو نسبت به دیگران ثروتمند نشون میده گه کار من با یک لندکروز راه می‌افته کافیه لذت ببرم و ترسی از خرج کردن نداشته باشم ولی مدیریت کنم
تمام وجودم از شما سپاسگزارم ول اینکه به من یادآوری کردید که روی باورهای مالی مصمم‌تر بشم و به عقل کل برم و برای خودم یک تمرین دیگه‌ای بذارم برای این موضوع توی برنامه تمریناتم
و دوم اینکه چقدر فساد زیستن و لذت بردن و ثروتمند شدن واقعی اشاره کردید و یادآوری کردید
من با تمام وجودم به شما درود می‌فرستم هم شما هم خانم شایسته محترم که زحمت کشیدید برای این فایل و پروژه خانه تکانی ذهن گام به گام
شما رو به خدای یگانه می‌سپارم با تمام وجودم دوستتون دارم ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت
گام بیست و دوم از خانه تکانی ذهن:فرآیند تغییر باورها
برای رسیدن به هر هدف و خواسته ای باید یک روند تغییر باورها رو بصورت جدی شروع کنیم و کجا بهتر از این فضای عالی برای درک اصل از فرع وجود داره و کجا همچین آگاهی های خالص و ارزشمندی وجود داره
واقعا خدایا شکرت بخاطر این گنجینه ی ناب
حالا که این فضا برای تک تک ماها فراهمه بقیه اش دیگه به خود ما بستگی داره که چقدر میخوایم متعهد باشیم که روی تغییر باورهامون کار کنیم
کاریه که باید همیشه انجامش داد
تکرار و تکرار و تکرار
با گوش دادن به فایل هابا نوشتن با خوندن کامنت های دوستان که واقعا بی نظیر می نویسن که باعث میشه کلی آگاهی و ایده و درس از کامنت هاشون دریافت کرد
یکی از موثرترین راه ها برای باورسازی پیدا کردن الگوهای واقعی هستش که ثابت میکنه و منطقی میکنه برای ذهن ما
هیچوقت از مسیر نادرست نمی تونیم نتایج خوب پایدار بگیریم همه ی افرادی که بخاطر حرص،طمع،عجله و دزدی به اصطلاح به جایگاهی رسیدن نتیجه ی اعمال شون هم دیدن
ذهن که فقیر باشه مهم نیست که چقدر پول داری یا چقدر پول میسازی استفاده ی درستی از پول ها نمیکنی و هدر میره
پس برای رسیدن به هر موفقیتی باید جهادی اکبر برای تغییر باورها به پا کرد
برای رسیدن به هر موفقیتی تنها راهش حرکت در یک مسیر درست و طبق قوانین خداونده
تا وقتی ذهنیت فقیری داشته باشیم مهم نیست چقدر پول می‌سازیم بهره ی درستی از پول مون نمیکنیم.
یکی از باورهایی که استاد خیلی روی آن تاکید دارد، باور فراوانی است.
بنا به گفته استاد، وقتی باور فراوانی ساخته می‌شود، خود به خود هزاران باور محدودکننده (یعنی تُرمز) از وجودت حذف می‌شود.
و ترمزها موانعی هستند که جلوی رسیدن ما به خواسته های مان را می‌گیرند
بنابراین برداشتن ترمزها خیلی مهم و ضروری است تا ما به آنچه که می خواهیم برسیم.
در همین راستا من بعضاً دنبال الگوهایی برای تقویت باور فراوانی می گردم
و اصلاً یک دفتر دارم مخصوص همین کار
بعضی موارد رو هم قبلاً در سایت کامنت کرده‌ام.
======================================
چند وقت پیش خبری خواندم که شرکت گوگل به یک کارشناس برجسته هوش مصنوعی، مبلغ 2.7 میلیارد دلار می‌دهد که این بابا رو جذب خودش کند و طرف راضی بشود که بیاید با گوگل کار کند.
من یک کمی با اعداد و ارقام بازی میکنم:
به فرض اگر مدت زمان این قرارداد پنج ساله باشد
و به فرض اگر کل این پول به این کارشناس برسد
و به فرض اگر دلار 63 هزار تومانی الان را 55 هزار تومان در نظر بگیرم:
این فرد نسبتاً جوانِ 48 ساله ، هر روز 82 میلیارد تومان کاسب است
برکت جاری باد!
که می‌شود ساعتی حدود 3 و نیم میلیارد تومان
یعنی این آقا با همین قرارداد و با در نظر گرفتن سه فرض فوق، در تمام ساعات این پنج سال، راحت و شیرین، ساعتی 3.5 میلیارد تومان درآمد دارد
در تک تک ساعات این پنج سال، چه شب و چه روز و چه نیمه شب و چه هر وقت!
ماشاءالله
ماشاءالله به فراوانی
خدایا شکرت
======================================
حالا من از یک منظر دیگه هم به این قضیه نگاه کرده‌ام
برای این که به ذهن منطقی ام باور فراوانی رو القا کنم و بهش بفهمانم که بابا «پول و ثروت فراوان است و بسیار»
و آن این که حالا ما می آییم و حقوق ماهانه یک کارمند رو در ایران 23 میلیون تومان در نظر می‌گیریم
و این حقوق، هر ماه به طور کامل و بدون کسری، به حساب کارمند واریز شود.
(که در فضای کارمندی، حقوق خوبی محسوب می‌شود، و حتی شاید آرزوی خیلی از کارمندها باشد که چنین درآمدی داشته باشند)
درآمد این شخص – یعنی این کارشناس هوش مصنوعی – در یک روز، دیدیم که 82 میلیارد تومان است
یعنی این شخص در یک روز برابر با 3280 روز یک کارمند پول می‌سازد
به عبارت دیگر، درآمد این کارشناس در یک روز مساوی است با درآمد یک کارمند در 10 سال!
و باز هم به عبارت دیگر، پولی که این کارشناس در یک ماه می‌سازد، برابر است با پولی که یک کارمند با حقوق خوب، در 300 سال می‌سازد!!
وای
حتی باور کردنش هم سخته
ولی اینها واقعیت است
شاید اگر خودم به دنبال این الگوها نبودم باورم نمی شد که چطور و با چه روش و از طریق چه کاری، یک فرد می‌تواند در یک ماه برابر با 300 سال حقوق یک کارمند، پول بسازد!!
اصلاً اینها با هم تناسبی ندارند: یک ماه در برابر 300 سال !!
ولی اینها هست، اینها واقعیت امروز دنیاست
پول ساختن روز به روز راحت تر و راحت تر می‌شود
مخصوصاً با ورود فناوری‌های جدید و گسترش فضای مجازی
======================================
یک نکته دیگه ای هم به ذهنم رسید که خوبه اینجا بگم و آن این که گوگل، دها سرویس و محصول و پروژه در حوزه‌های مختلف دارد که هوش مصنوعی یکی از آنهاست.
در همین حوزه هوش مصنوعی هم خدا می‌داند که گوگل چند تا پروژه دارد و چند تا کارشناس و کارمند دارد و چقدر سرمایه‌گذاری کرده
سوال این است که گوگل چقدر سود و درآمد دارد که برای یکی از حوزه‌های کاری اش و برای یکی از قراردادهای این حوزه، چنین پولهای کلانی می‌دهد؟!
======================================
یک پیشنهاد هم به آن دسته از دوستان عزیزم در سایت دارم که روی باور فراوانی کار می‌کنند
به نظرم اگر اینها هم بیایند و چنین الگوهایی رو کامنت کنند، به همه ما کمک می‌کند که این باور مهم رو بیشتر و بهتر به ذهن مان بقبولانیم
چرا که مهمترین باور نه فقط برای خلق ثروت بلکه برای خلق هر چیزی تو زندگیمون باور فراوانی هست
سلام سید مهدی عزیز داداش لذت بردم از کامنت زیبایی که گذاشتی اره واقعا همینه اگه ما بتونیم کمی دریچه افکارمونو بروی باورها باز کنیم فراوانی انقدر زیاده که باور کمبود خود به خود محو ونابود میشه باور فراوانی الگوهای این چنینی میخواد که لطف کردی گذاشتی ممنون
سلام به استاد عزیز و مریم مهربون و دوستان
نشانه امروز من
نکاتی که من از این فایل دریافت کردم:
من یادمه که همیشه موضوع ازدواج پیش میومد (البته توی شهر ما) میگفتن که یکی رو بیارین توی خونتون که استخون سیر باشه.
این جمله خیلی معنی داشت . منظورتون این بوده که همه چیز رو دیده باشه و در ثروت و دارایی بزرگ شده باشه. مامانم همیشه به بابام میگفت وقتی کباب و یا ماهی داریم آنقدر بخر که بچه ها سیر سیر بشن و زیاد هم بیاد . یعنی میخواست آنقدر ما بچه ها سیر باشین از کباب و ماهی که وقتی جایی میریم حرص و طمع آن غدا رو نداشته باشین. الان میفهمم که چقدر این موضوع مهم و اصول و قانون زندگی هست. و دقیقا الان شما استاد این رو توضیح دادین که اگر شما اون همه امکانات و ثروت رو تجربه نمی کردین ، بطور قطع الان ساده زیستی رو دوست نداشتین.
این میتونه در همه زمینه ها باشد.پوشاک، خوراک و وسایل رفاعی زندگی . همیشه برام جای سئوال بود که چرا وقتی میرم خونه کسی اصلا نه به وسایل خونه توجه میکردم و نه اینکه بخوام حسادت و یا مقایسه کنم زندگی خودم رو با دیگران. خدا رو شکر میکنم که من در مورد این موضوع تکاملم را طی کردم و مادرم بدون دونستن قانون ، اون رو برای ما اجرا کرد و ما اون مرجله از تکامل رو طی کردیم.
خدایا شکرت، خوشحالم که این مطالب مهم رو با حرفهای شما استاد عزیز بخاطر اوردم و به خودم و خانواده ای که دارم افتخار میکنم. خدایا شکر ت
خدایا سپاسگزارم
آرزوی عمر طولانی و با عزت، تندرستی، و گشایش در روزی برای استاد و مریم مهربون و دوستان هوب و نازنینم از خداوند منان خواستارم. 🙏
سلام به استاد عزیزاول از همه خیلی خوشحالم دوره ثروت یک رو دارم
اقداماتی که من فهمیدم باید انجام بدم این بود که روزانه یک جلسه از اول رو خلاصه هام رو بخونم و حداقل یک کامنت از اون جلسه یا بیشترم اگه شد رو بخونم
موصوع بعدی این بود که من خیلی تمرکزم رو سعی میکردم کنترل شده روی اینستا بزارم
به شدت
خیلی بیشتر از اکثریت جامعه در حدی که واقعا در برابر اونها صفر محسوب میشد ولی بازم به نطرم خودم همون حد تمرکز هم زیاد بود
بار ها این ایده به من داده شد وبسایت بزنم خودم ولی حوصلشو نداشتم واقعیت و اینکه میگفتم خیلی وقتمو میگیره نمیرسم اثار جدیدتر خلق کنم
خلاصه ما یک فایل از مصاحبه ی دوستان همین سایت تو یوتیوب دیدیم ، امروزم این قسمت از صحبت شما راجع به تمرکزی بود که روی دوره روانشناسی ثروت گزاشتین
دیگه من گفتم سارا باید شروع کنی گفتم روزی یک ساعت میزارم برای یادگیریوردپرس و اروم اروم احداث سایتم
البته من یه نیمچه تجربه ای دراین موضوع داشتم و یک فروشگاه داخل سایت زیلینک ساختم ولی باز اونجام محدودم میکرد دیگه گفتم سارا وقتشه
یکساعت اموزش امروزمم انجام دادم خداروشکر
یه موصوع جالبیم راجع به طمع بگم از خودم
من تو یک مسابقه ای شرکت کردم که بنا به دلایلی به یکی از تابلوهام آسیب خیلی جدی ای خورد و برگزار کننده ی اون مسابقات بهم گفتن مبلغ تابلو رو میدن ، من تو ذهنم با مبلغ 2.500 همون لحظه گفته شد ولی گفتم بزار بگم 3.500 تا 4 تومن
همون طمع خودمون ، خلاصه در نهایت چی شد با هزینه پستی همون 2.500 رو به من پرداخت کردن و من اگر طمع نمیکردم مبلع بیشتری دریافت میکردم
ولی خب تجربه شد دیگه ، خیلی وقتا جلوی خودمو گرفتم
مخصوصا اونجاهایی که ذهنم میگه نه بابا این پول چیزی نیست که بیشتر بگو در صورتی که حس من یه چیز دیگه میگه
یه موضوع دیگه این بود که من مخصوصا وقتی باقانون اشنا شدم خیلی خودن رو مقایسه میکردم که فلانی بیشتر از من پول داره ببین چه قدر زندگیش خوبه و خوشه ؟ به خودم و پیشرفت خودم نگاه نمیکردم ، همون پولی که داشتم رو از وقتی با قانون آشنا شدم برای خودم خرج نمیکردم میگفتم بزار تو حسابم باشه فعلن
یه سری چیزا نیاز داشتما
میتونستم بخرم ولی نمیخریدم
یه مدت میخریدم یه مدت انگار خسیس ترین موجود دنیا میشدم
تا اینکه همین یکماه پیش توی ثروت 1 استاد گفت یه مقدار زیادی از پولتون رو خرج کنین و رو خودتون به شکلای مختلف سرمایه گزاری کنین نگران نباشید میاد ، و من لذت بردم با همون چیزی که داشتم
الان که یه تایم یکماه و خورده ای گذشته دارم به چشم میبینم منی که پول کمتری دارم نسبت به خیلیا یی که قبلن خودم رو باهاشون مقایسه میکردم
ولی عشق و حالم خیلی بیشتره
از وسایل کاری جدیدی که برای خودم میخرم
از کاری که انجام میدم
از تفریحاتی که میرم و دارم باز کارمو میکنم
استاد من اینقدر حال کردم تو این 7 ماه اخیر یکی بهم بگه تو چه قدر کار میکنی من تعجب میکنم
میگم نه بابا من دارم خوش میگزرونم فقط کار نمیکنم که
و دقیقا همین دو هفته پیش یکی از دوستان خیلی قدیمیم رو دیدم ، دیدم تو این سه سالی که من این ادم رو ندیدم ، منی که به اصطلاح پول کمتری نسبت به ایشون داشتم خیلی جاها
خیلی وقتا کار کردم و هیچ پولی نساختم
تجربه های زندگیم
عشق و حال کردنم
خیلی خیلی خیلی بیشتر از ایشونه
اصلا قابل مقایسه نیستن پس بازم ربطی نداره من چه قدر پول تو حسابمه یا میسازم من از خیلی هایی که دوستای خودمن دارن بیشتر زندگی میکنم
به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم و خانم شایسته نازنین
پروژه خانه تکانی ذهن | گام بیست و دوم
بعد از دیدن این فایل و شنیدن صحبت ها و خاطرات استاد عباس منش به یاد خودم و گذشته خودم افتادم یاد روزهایی که ذهن به شدت فقیری داشتم و البته هنوز هم دارم اما خیلی نسبت به قبل بهتر شدم اما هنوز خیلی جای کار دارم…
طبع و ذات انسان همیشه میل به کمال و بهبود داره حالا بهبود و کمال در هر زمینه ای چه در زمینه مالی چه روابط چه سلامتی چه معنویت و هرچیزی و من هم به عنوان یک انسان مستثنی از این قاعده نبوده و نیستم.
از وقتی خودم رو شناختم همیشه دوست داشتم درآمد زیاد داشته باشم و چون باورهای نامناسبم هم زیاد بود معمولا برای افزایش درآمد توی در و دیوار بودم مثلاً فکر میکردم اگر بیشتر کار کنم بیشتر پول میسازم و همین باور باعث شده بود در برهه ای از زندگی ام در سه جای مختلف و به طور همزمان کارکنم و معمولا هم هر چهار تا پنج روز یکبار میرفتم خونه یعنی پنج روز کامل به صورت شبانه روزی کار میکردم و یک روز میرفتم خونه مثل جنازه میفتادم تا دوباره پنج روز بعدی شروع بشه به ظاهر درآمدم دوبرابر شده بود اما هرروز یک داستان عجیبی برام پیش میومد :
مثلاً یه روز باطری ماشینم می‌خوابید و زنگ میزدم امداد میومد و کلی پول می‌گرفت که ماشین رو روشن کنه
یک روز وسط راه لاستیک ماشین میترکید
یه روز ماشین استارت نمی‌خورد
یه روز خودم یا اعضای خانواده مریض می‌شدیم و کلی هزینه دوا و دکتر میدادم
یه روز کولر خراب میشد
یه روز پکیچ خراب میشد
مخصوصاً سر ماشینم یه طوری شده بود که دیگه عزیزان امداد خودرو منو به اسم میشناختن و وقتی برای امداد زنگ میزدم میگفتن آقای فلانی شمایی و معمولاً مواقعی که شما به امداد زنگ میزنی مشخصات ماشین و شماره شاسی و … رو میپرسن من اونقدر بهشون زنگ میزدم برای خرابی ماشین و در راه موندنم که دیگه شماره و مشخصات ماشین رو میدونستن وقتی بهشون میگفتم مشخصات بگم میگفتن نیازی نیست می‌دونیم!!!!
با اینکه سه جا کار میکردم یعنی سه تا حقوق داشتم اما همیشه حساب بانکی ام خالی بود و وای از روزی که یه بنده خدا زنگ میزد میگفت شام میایم خونه تون دیگه من عزای عمومی می‌گرفتم کلی استرس می‌کشیدم که خدایا حالا چیکار کنم!!!
اونقدر در این وضعیت غرق شده بودم که خودمم نمی‌فهمیدم قضیه چیه؟!؟!
تا اینکه یه روز یه دوستی بهم گفت فلانی خونه خریدی؟
گفتم خونه!!!! ؟؟نه بابا پولم کجا بود
گفت فلان شرکت شرایط خوبی گذاشته بیا باهم بریم ثبت نام کنیم و ماشین هامون رو عوض کنیم ماشینت دیگه قدیمی شده وقت عوض کردنشه!!
گفتم ولم کن بابا پولم کجا بود!!!
گفت‌بروووو خودتو مسخره کن تو سه جا کار میکنی پول نداری !!!
گفتم نه هیچی ندارم بنده خدا باورش نمیشد و فکر میکرد دارم بهش دروغ میگم…
اما سوال اون دوستم مثل یه پتک توی سرم کوبید به خودم گفتم بابا یه لحظه ترمز دستی رو بکش راست میگه ها من دارم سه جا کار میکنم پنج‌روز یه بار میرم خونه پس چرا هیچوقت پول ندارم؟!؟!؟
هرکس دیگه بود تا الان چندتا خونه و ماشین و … خریده بود اما من دارم به کجا میرم واقعا ؟؟؟
این شد که شروع کردم به پرس و جو کردن برای فهمیدن اصل قضیه برای موفقیت مالی و از همکارانم شروع کردم چندتا همکار داشتم که خیلی موفق بودن خونه داشتن ویلا تو شمال داشتن ماشین خوب داشتن بهشون گفتم بچه ها من وضعیتم اینجوریه خیلی کار میکنم پول هم خوب میسازم اما سرماه هیچ پولی ندارم شما چیکار کردید که اینقدر وضعتون خوبه ؟؟
هرکدوم یه چیزایی بهم گفتن بعضی از گفته هاشون کمکم کرد و بعضی هاشون هم نتونستن اون جوابی که من دنبالش بودم رو بهم بدن بنابراین به تحقیقاتم ادامه دادم تا با یک استاد قانون جذب آشنا شدم و ایشون یه چیزایی درباره باورها گفتن و من علاقه مند شدم و چندتا دوره ایشون رو گذروندم و اوضاع یکم بهتر شد اما من بازهم میخواستم بهتر بشم و بازهم ادامه دادم تا اینکه به سایت عباسمنش دات کام هدایت شدم و یه چرخی توی سایت و محصولات زدم و خیلی از اسم روانشناسی ثروت خوشم اومد و وقتی توضیحاتش رو خوندم خیلی دلم خواست این دوره رو داشته باشم اما وقتی به قیمتش نگاه کردم دیدم با جیب من خیلی فاصله داره اما ناامید نشدم و با فایل های رایگان ادامه دادم احساسم خیلی خوب شده بود و دیگه از خرابی ماشین خبری نبود و زندگیم یکم سروسامان پیدا کرده بود و اون موقع خیلی دلم میخواست موتورسیکلت داشته باشم و یکی از برندهای معروف فروش موتورسیکلت یه شرایط اقساطی برای خرید موتور گذاشته بود که تصمیم گرفتم برم و یه موتور قسطی برای خودم بخرم شب که برگشتم خونه رفتم داخل اینستاگرام و دیدم استاد توی پیجش لایو گذاشته و اتفاقا همین لایو داشت برگزار میشد خلاصه لایو رو دیدم داخل این لایو استاد گفتن هرگز دنبال خرید چیز قسطی نباشید و کلی از روانشناسی ثروت یک صحبت کردند و من این لایو رو نشانه ای از طرف خداوند دیدم و از خرید قسطی موتور منصرف شدم و پول پیش پرداخت موتور رو دادم و دوره روانشناسی ثروت یک رو از سایت خریدم و کار کردم و بعد یک سال همون موتوری که میخواستم قسطی بخرم و همون رنگی که دوست داشتم رو نقد خریدم.
جلسه بیست و پنجم دوره روانشناسی ثروت یک که با موضوع دوستی با پول هست خیلی به من کمک کرده و با عمل به این جلسه تا امروز هرگز هیچ روزی نبوده که حساب من بدون پول باشه همیشه یخچالمون کیپ تا کیپ پر از نعمته و هروقت کسی زنگ میزنه میگه میام خونه تون مهمونی خیلی خوشحال میشیم و همه از نعمت های خدا لذت می‌بریم.
راستی دیگه ماشینم هم به راحتی خراب نمیشه یا اگر هم خراب بشه خودش خود به خود درست میشه نمی‌دونم چجوری!!!!
خداروشکر میکنم بابت هدایتم به این سایت الهی تا ابد از خودم متشکرم که خسته نشدم و برای یافتن حقیقت ادامه دادم و خدا هم با هدایتم به سایت عباسمنش دات کام بهترین پاداش رو به تلاشم داد.
راه ادامه دارد و ما هم در این راه رهسپاریم.
انشالله
ممنونم از استاد شایسته عزیز بابت این فایل زیبا
ممنون از بچه های سایت بابت کامنت های عالی.
به نام خدا
سلام بر تمامی کاربران سایت گروه تحقیقاتی عباسمنش
تشکر فراوان دارم از استاد عباسمنش وخانم شایسته برای این فایل های هدیه ای ارزشمند وسرشار از آگاهی….
چقدر شجاعانه استاد عباسمنش اعتراف می‌کنند که در گذشته با وجودی که ثروت زیادی می‌ساختند،اما باور کمبود به حدی در استاد عباسمنش زیاد بوده است که به جای خوردن ساندویچ همبرگر،فلافل با دونان اضافه میل میکردند…
چقدر زیبا استاد عباسمنش در دوره ای روانشناسی ثروت یک باور فراوانی را برای ما توضیح میدهند و از دیگر موارد دوره ای روانشناسی ثروت یک این است که هرگز بیکار نباشید و همیشه در حال ساختن پول باشید.
من برای فرار از بیکاری مدتی با ماشین خودم در تاکسی اینترنتی اسنپ مشغول به کار بودم،اما چندی پیش بیمه ای اتومبیل من تمام شد و به خاطر اینکه با خودم عهد کردم که دیگر هیچ چیز قسطی نخرم،ماشین را در پارکینگ خانه گذاشته ام وسوارش نمیشوم وروزم را با مرور آموزش های سایت استاد عباسمنش و چند ساعت دوچرخه سواری و یادگیری زبان پرتغالی که مسیر مورد علاقه ام است سپری میکنم.
با وجودی که من مدتی است که ورودی مالی آنچنانی نداشتم اما آنقدر باور فراوانی را در مغز خودم گسترش داده ام که وقتی برای خرید شیر به سوپر مارکت میروم باکیفیت ترین و گران ترین بسته ای شیر آن فروشگاه را خریداری میکنم وبه جای خرید شیر نالیونی, پروشیر پاکتی با چند برابر قیمت را خریداری میکنم وخدارو شکر هرگز لنگ هزینه ای آن نشده ام و از طعم عالی و درصد بالای پروتئین آن لذت میبرم و انشالله به زودی شغلی پیدا میکنم که هزینه های روزانه من از قبیله بیمه کردن ماشین،خرید لباس،ورزش و… را تأمین کنند.
دوستدار شما هستم
O prazer é todo meu
Chave
به نام رب اجابت کننده روزی دهنده
سلاام
گام بیست و دوم
فرایند تغییر باورها یک فرایند همیشگی هست و با یکبار و دوبار تکرار و با شنیدن یه جمله یا حتی صرفا با داشتن یه دوره خاص امکان پذیر نیست. ما باید این آگاهی ها رو میلیون ها بار تکرار کنیم و کامنت ها رو بخونیم و کامنت بنویسیم و با هربار انجام این کارها یه قدم به جلو میریم و مسیر برامون روشن تر میشه .
جذابیت این مسیر اینه که به محض تعهد و به محض شروع کردن به تمرین و تکرار جهان خیلی سریع بهم واکنش نشون میده و خودش هم به کمکم میاد تا ادامه بدم. در حال حاضر انجام این تمرینات برام شده مثل جایزه که به خودم میدم بعد از یه شیفت کاری به خودم میگم آخ جون الان میرم فایل جدید رو میبینم و کامنتها رو میخونم .
منتطرم کلاسی که دارم تموم بشه و سریع بیام و سایت رو بالا پایین کنم و بازم خودمو درگیر این آگاهی ها کنم.
جلسات رو پوشه بندی میکنم و هربار برنامه ریزی میکنم که کدوم رو در مسیر رفت و برگشتم تو ماشین گوش بدم .
یه ایرپاد جدید و دوست داشتنی گرفتم که وقتی میرم باشگاه هم از این آگاهی ها دور نباشم .
دقیقا حسش برام این شکلیه که مثلا بچه بودیم از ذوق پوشیدن لباس نوهامون شب عید خوابمون نمیبرد . ( میخوام قشنگ لمس کنید چه حال خوبی برام ساخته این گام ها توی این روزها )
بقول یکی از دوستان عزیز حریص شدم به شنیدن و تکرار قانون . میدونین دوستان بخدا قسم که اگه میخوایم تغییر کنیم باید همینطور وقت و انرژی و زمان بذاریم برای تغییر . منی که سالهاست توی این سایت بودم اینو میگم که نمیشه فقط بگیم حالا روزی یه بار یه فایلی گوش میدیم دیگه بسه . اصلا کافی نیست . ما از صبح تاشب مورد تهاجم افکار و صحبت ها و ورودی های نا جالب و ناخواسته هستیم . باید خودمون رو مجهز کنیم. آقا من که هر وقت رها کردم جهان هم منو رها کرده و قشنگ مشت و لگد خوردم .
بقول یکی دیگه از دوستان عزیز باید متعهد باشیم و به تعهدمون عمل کنیم حتی جاهایی که خسته هستیم جاهایی که کارهامون زیاده جاهایی که فکر میکنیم وقت نداریم. اگه با این چیزا خودمون رو توجیه کنیم .جهان هم با اتفاقات ناخواسته ما رو کاملا توجیه میکنه !!!
البته با این چیزای که گفتم فکر نکنیم اینجا بودن کار سختیه و باید زجر بکشیم در مسیر درست باشیم نه اصلا اینطور نیست اتفاقا بسیار مسیر دوست داشتنی و قشنگیه ولی جناب ذهن محترم یکم شیطونی میکنه و .. خلاصه باید حواسمون بهش باشه.
استاد جان در مورد تهیه دوره هاتون از طریق درست من یه تجربه داشتم خواستم اینجا بگم که خب من از اول خیلی درست وارد سایت شدم و هر دوره ای که دارم خودم گرفتم یه بار یکی از نزدیکانم یکی از دوره های شما رو که من نداشتم در اختیار من گذاشت و البته که من فقط سرسری گوش دادم و زیاد چیزی ازش دستگیرم نشد اما دوره رو داشتم توی ذخیره های گوشیم و اتفاقی که افتاد این بود که اس دی کارد گوشیم کلا خراب شد و به اصطلاح سوخت و بجز اون دوره بقیه اطلاعاتم هم از دست رفت ! و بعد اونم فلش مموری که داشتم هم گم کردم و هنوزم پیدا نشده ! قشنگ اون لحظه چراغ هایی توی سرم روشن شد که سمیه بخاطر اون دوره بود که متعلق به تو نبوده ! من گفتم خدایا شکرت که اینقدر سریع نشونم دادی .
و ایمانم به قوانین بازم بیشتر شد .
الان باید برم کامنت های جلسه دو ثروت 1رو بخونم با این تاکیدی که شما داشتین حتما باید نتایج خوبی در پی داشته باشه.
سپاسگزارم خانم شایسته عزیز و استاد گرانقدرم.
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میطلبم
مرا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادی نه گمراهان و غضب شده گان .
به نام خداوند جان آفرین
حکیم سخن بر زبان آفرین
سلام استاد گرامی
سلام خانم شایسته مهربان
سلام دوستان هم فرکانسی
چقدر عالی گفتید استاد در مورد اینکه بابا یه سری مسائل شخصی اصلا ربطی ندارد که من نظرم چیه ، برو خودت به یه درکی برس و بر اساس اون درک خودت مسیرت رو انتخاب کن و ادامه بده
حالا مگه مهم که من چه نظری دارم
استاد چه نظری دارند
مگه تو باید براساس نظر دیگران زندگی کنی
امروز یکی میاد میگه فلان چیز هم خوبه تو انجام میدی
فردا میگه نه
تو انجام نمی دی
این خیلی خنده داره که
میشی عروسک خیمه شبازی دیگران
الله اکبر از این مردم مقلد
مسیر استاد
میخواهم درک خودم رو از مسیری که استاد رفتند و به اینجا رسیده اند را خیلی خلاصه که در این فایل بهدان اشاره کردند رو بگم:
حرکت کردن
درس گرفتن از گذشته و نماندن در گذشته
کشف کار کردن ذهن فقیر
شناخت پاشنه های آشیل
از دست دادن پول به دلیل داشتن ذهن فقیر
سطل سوراخ، کسب ثروت و از بین رفتن به دلایل نامعلومی
ذهن پول ساز، عدم بلد بودن استفاده از پول
فکر کردن و سوال پرسیدن از خود
کنترل کردن هزینه های زندگی
شواف نکردن در زندگی
خریدن اجناس با کیفیت
احساس لیاقت
ارزشمندی خودم
بی ارزشی حرف مردم
مارجین خیلی زیادی بین ورودی و خروجی زندگی، بیشتر از آنچه که خرج میکنی باید درآمد داشته باشی
سادگی زندگی
بنده پول نشدن
خدمت ثروت به من نه اینکه من به ثروت خدمت کنم
طی شدن مسیر ثروت برای رسیدن به آزادی مالی و رهایی از بند پول
رسیدن به I wish ها و رد شدن از آنها و پر کردن آنها
تجربه کردن آنچه که دوست داری و گذشتن و سبک بار شدن
خدای بزرگ من یک فایل ۲۲ دقیقه ای چقدر نکته داشت
الله اکبر
داشتم می‌نوشتم اصلا فکر نمی کردم
خلاصه ای از کل دوره های استاد
بابت هر کدوم شون استاد ساعت فایل داره
خدایا به من قدرتی بده که عمل کنم به آنچه که درک میکنم
الهی آمین
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
💙💚❤️💖💙💚👆💖💙💚❤️💖
به نام خداوند هدایتگر و وهاب
سلام وقت همگی بخیر وشادی
ثروتمندشدن
نکته‌ای که من از این فایل ارزشمند فهمیدم اینکه برای ثروتمندشدن دو مقوله هست یکی تولید ثروت و پول و دیگری نحوه هزینه کردن.
باز می رسیم به ذهن فقیر که سعی می کنه چیزهایی بخره که لازم و ضروری نیست و بیشتر جنبه احساسی داره و در واقع قانون پول خرج کردن را نمی دونه و آخرش هم میگه هرچه من کار می کنم ته جیبم سوراخه
یعنی ذهن فقیر در خرج کردن شعاف می کنه و خواد به دیگران چیزی را ثابت کنه و این هم نشان‌گر پایین بودن عزت نفس هست.
ذهن ثروتمند بر این باور است که ثروت مثل آب زلال هست و باید جاری باشه و اگه راکد بمونه گندیده میشه پس باید از ثروتی که می سازم در مسیر درست استفاده کنم و حتی می تونم برای بالابردن مهارت خودم ویا خرید وسایل ارزشمند سرمایه ای برای کسب و کارم هزینه کنم و این اعتقاد را داره که وقتی پولی را در مسیر درست خرج می کنم خداوند مهربان و وهاب چندین برابر را به شکل‌های مختلف وارد زندگی ما می کنه و در نهایت با تجربه ثروت و نعمت احساس سیری به ما دست میده و سعی می کنیم ساده زندگی کنیم . و یا به کارهای معنوی بپردازیم مثل مدرسه، بیمارستان، ورزشگاه برای مردم نیازمند درست کنیم
و به قول استاد کم کم هدایت می شویم به ساده زیستی و راحت زندگی کردن.
علیرضا یکتای مقدم
مشهد مقدس
به نام خالق هستی همان بخشنده یگانه‌ای که در هر لحظه همواره به ثروت و به خوشبختی ما می افزاید و ما را برای لذت‌ها و برای آسانی‌ها هدایت می‌کند
گام بیست و دوم | خانه تکانی ذهن گام به گام
استاد عزیزم سلام ویژه دارم و خانم شایسته محترم 1100 سلام
اول اینکه واقعاً با تمام وجودم سپاسگزار خداوند هستم که به من فرصت داد که تو این موقعیت بتونم اون چیزی که برداشت میکنم از یک فایل و آگاهی که دارم رو قدردانی بکنم از خداوند و از شما و اینجا به ثمر برسونم و ثبتش کنم با تمام وجودم از خداوند و شما سپاسگزارم
بریم سر اصل مطلب و برداشت من از این فایل لایو
در ابتدا چقدر جالبه که استاد در خصوص الگوهای ثروتساز یا الگوهای پولساز صحبت کردید و حتی الگوهایی می‌تونن ذهن ما رو برای ثروت و برای ارتقای درآمد با تغییر باورها جلو ببرند
یکی از نشانه‌ها و یکی از مسیرهای درستش روانشناسی ثروت 1,2,3 هستش که من حالا فعلاً هنوز دوره رو تهیه نکردم اما بسیار سعادتمندم در مدار خودش خریداری خواهم کرد به راحتی
ما از زمانی کارمون به غلط پیش میره که مدیریت مالی رو نداشته باشیم
و ریشه این مدیریت مالی درست و نادرست هم همان باورهای ما هستند چه باورهایی باورهای غلطی مثل بارهای کمبود باورهای فقر آفرین و ترس از از دست دادن
و دوم چه چیزی باعث همان سوراخ شدن سطل ما میشه که تئوری خیلی زیبایی هستش که من تا جایی که درکش کردم در خصوص درآمد ما هستش دید ما نسبت به هزینه اضافی هستش که اونم ناخودآگاه با استفاده از همین باورهای مخرب از بین میره
بخوام بگم خودم رو بخوام مثال بزنم استاد من بسیار آدم ولخرجی بودم و بلد نبودم با پول خودم چیکار بکنم هنوزم یکی از پاشنه های آشیل من هستش
یه یادآوری دوباره به بنده کردی استاد که دوباره گت بندی کنم و دوباره روی فایل‌ها کار بکنم و روی باورهای محدود کننده‌ام کار بکنم و اونها رو تبدیل به باور فراوانی بکنم و کمرنگشون بکنم
اولین تمرینی که به من میده اینکه بتونم باورهای خوبی رو بسازم برای این کار و من خب یه سری باورهای رو دارم تکرار میکنم و روشون دارم کار میکنم اما ممنونم که با این فایل دوباره به من یادآوری شد
برای مایی که تو این جامعه مذهبی بزرگ شدیم یا در یک خانواده‌هایی متفاوتی حالا با یه سری باورهای محدود کننده مشترک بزرگ شدیم طبیعیه که ما از کودکی این باورهای مخرب برای ما شکل گرفته
چاره چیه چاره اینه که بتونیم به صورت تکاملی و خیلی متمرکز و خیلی استمرار برانگیز روی باورهای مالی که مثل :
پول درآوردن خیلی آسونه
ثروتمند شدن معنوی‌ترین کار دنیاست
آسانترین کار دنیا ثروتمند شدن هستش
درآمد من همواره در حال افزایش است
من لایق و شایسته استقلال مالی هستم
من شایسته درآمد میلیونی و میلیاردی هستم
حوزه کاری من (گرافیک و دیزاین) لذت بخش‌ترین و پولسازترین شغل دنیاست
باور دارم با هر قدمی که برمی‌دارم خدا هزاران قدم برای من برداشته
خداوند مشتریان بالقوه را به سمت کسب و کار من هدایت کرده است
کسب و کار من همواره در حال توسعه است
من شایسته درآمد دلاری هستم
این باورهایی هستی که در همین زمینه‌ها دارم تکرار میکنم و روی خودم کار میکنم و تکرارشون میکنم و حتی روی صفحه گوشیم اینها رو نوشتم و گذاشتم
چیز خوبی که از این فایل من برداشت کردم مورد بعدی این هستش که ما بیایم از راه درست پیش بریم و باز قانون تکامل میاد وسط
ما زمانی طمع نمیکنیم زمانی به راه بد نمیریم اینکه باور داشته باشیم تکاملی به همه اون چیزهایی که میخوایم می‌رسیم
دوم اینکه کار رو برای خودمون سخت نکنیم و همون لذت بخش انجام بدیم و حتی اگر پولی داریم مثل همین الانی که من اومدم پارک با پولی که داشتم
پول رو بنا به نیازی که داشتم یک دو تا نان محلی خوردم و کیف کردم و خدا را هم شکر گفتم و پس از اینکه حتی کارت کشیدم یک جمله خوبی رو تکرار کردم
گفتم من فقر و تنگدستی را نفی میکنم خداوند هر آنچه که داده فراوان است مشتری فراوان است پول فراوان است مانند تمام درختانی که این همه برگ دارند مانند این اکسیژن که فراوان هستش
و سعی کردم اون باور محدود کننده رو کمی ساکتش کنم و این شد که اگر تصمیم درست نگیریم به قول گفته شما چیزی که من برداشت کردم اگر تصمیم درست برای پولمون نگیریم و باورهای درستی نداشته باشیم به یه طریقی از بین میره
خدا حفظش کنه یک دوستی دارم آقای قوی دل که در عرصه بازرگانی هستش به من یه توصیه کرد گفتش که علی جان آقای وزیری حتماً چرخه ماللیت رو درست نگه دار اول اینکه پولت رو در مسیر درست خرجش بکن و مدیریتش بکن و از اینکه از دست دادن پولت باشه و خرجش نکنی هم بترس و سعی کن در مسیری باشی که پولت رو هم مدیریتش کنی هم سرمایه‌گذاریش کنی
من از خداوند استاد هدایت خواستم که یک درآمد غیر فعال داشته باشم البته فعلاً مهد این کارم فعلاً شروع این کارم و مدیریت مالی رو بهم یاد بده خدا البته این بعد از این اتفاق افتاد پولم رو سرمایه‌گذاری کردم یک مقدار بیشتری از پولم رو اما باز هم مشکل دارم در سیستم باورهای محدود کننده و مخرب مالی
مالی خوبی دارم و خرج اضافی و الکی و بیهوده‌ای ندارم خدا رضا مرتبه شکر نمیگم کامل نمیگم 100 ولی در حد 80 درصد برای من مهم نیست که دیگران در مورد من چه فکری می‌کنند از زندگیم لذت میبرم لازم خودم بوده و اون چیزی که برای خودم لذت می‌بردم خرج کردم برای خودم اما باز هم چه یادآوری خوبی کردید
اولین گزینه‌ای که توی ذهنم روشن شد اینکه من به عقل کل برم و تا می‌تونم الگوهای خوبی رو برای خودم پیدا کنم برای باورهای مالیم برای درآمد افزایی باورهام رو شروع کنم روشون کار کردن و این تصمیم مصمم رو مصمم‌ترش کنم اما تکاملی اما در مسیر اما لذت بخش و با استمرار
با تمام وجود از شما سپاسگزارم که چقدر زیبا به مسئله ساده زیستی رسیدید و توصیه کردید که از پول باید عبور بکنید تا به این منوال برسید واقعاً وست دارم تمام اون چیزی که توی زندگیم هست و میخوام رو به درستی به تکامل و با لذت دور از دید دیگران
ساده زیستنم رو کامل‌تر کنم یعنی به ثروت استقبال مالی کامل‌تری برسم و استقلال کاملی برسم که خداوند منو در مسیر داره هدایت میکنه خدا هزار مرتبه شکر
برای خودم زندگی کنم دقیقاً وقتی الگوهایی مثل ایلان ماسک مثل مارک زاکربرگ مثل استیو جابز مثل خودتون استاد میبینم افرادی که واقعاً ثروت پایدار دارند حتی شده اگر با کوچک‌ترین هزینه‌ای نیازشون برطرف میشه خرج می‌کنند و حتی اگر یک سرمایه‌گذاری بزرگی باشه دست به اقدام می‌زنند و ترسی ندارند
مهم اینه که چی برای من خوبه نه اینکه چی منو نسبت به دیگران بهتر میکنه یا منو به من نشون میده پس مهم اونی که برای خودمون زندگی کنیم نه دیگران
تحسینتون میکنم استاد که واقعاً هم این گزینه رسیدن به اینکه ما به ثروت برسیم و از ثروت عبور کنیم اونجاست که می‌فهمیم ساده زیستن چیه و اصلاً هدف پول نیست بلکه کیفیت زندگیه بلکه با کیفیت زندگی کردنه
جمله قشنگی گفتی استاد اینجا که ثروت باید به من خدمت کنه نه من هم مال یه مشت آهن پاره باشم من تحسین میکنم شما رو که باز دیدتون به اینه که چه چیزی برای من آرامش بخش و آسایش آفرینه نه اینکه من رو نسبت به دیگران ثروتمند نشون میده گه کار من با یک لندکروز راه می‌افته کافیه لذت ببرم و ترسی از خرج کردن نداشته باشم ولی مدیریت کنم
تمام وجودم از شما سپاسگزارم ول اینکه به من یادآوری کردید که روی باورهای مالی مصمم‌تر بشم و به عقل کل برم و برای خودم یک تمرین دیگه‌ای بذارم برای این موضوع توی برنامه تمریناتم
و دوم اینکه چقدر فساد زیستن و لذت بردن و ثروتمند شدن واقعی اشاره کردید و یادآوری کردید
من با تمام وجودم به شما درود می‌فرستم هم شما هم خانم شایسته محترم که زحمت کشیدید برای این فایل و پروژه خانه تکانی ذهن گام به گام
شما رو به خدای یگانه می‌سپارم با تمام وجودم دوستتون دارم ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت
گام بیست و دوم
28 مهر 1403
علی وزیری وصال
به نام خدای هدایتگرم
گام بیست و دوم از خانه تکانی ذهن:فرآیند تغییر باورها
برای رسیدن به هر هدف و خواسته ای باید یک روند تغییر باورها رو بصورت جدی شروع کنیم و کجا بهتر از این فضای عالی برای درک اصل از فرع وجود داره و کجا همچین آگاهی های خالص و ارزشمندی وجود داره
واقعا خدایا شکرت بخاطر این گنجینه ی ناب
حالا که این فضا برای تک تک ماها فراهمه بقیه اش دیگه به خود ما بستگی داره که چقدر میخوایم متعهد باشیم که روی تغییر باورهامون کار کنیم
کاریه که باید همیشه انجامش داد
تکرار و تکرار و تکرار
با گوش دادن به فایل هابا نوشتن با خوندن کامنت های دوستان که واقعا بی نظیر می نویسن که باعث میشه کلی آگاهی و ایده و درس از کامنت هاشون دریافت کرد
یکی از موثرترین راه ها برای باورسازی پیدا کردن الگوهای واقعی هستش که ثابت میکنه و منطقی میکنه برای ذهن ما
هیچوقت از مسیر نادرست نمی تونیم نتایج خوب پایدار بگیریم همه ی افرادی که بخاطر حرص،طمع،عجله و دزدی به اصطلاح به جایگاهی رسیدن نتیجه ی اعمال شون هم دیدن
ذهن که فقیر باشه مهم نیست که چقدر پول داری یا چقدر پول میسازی استفاده ی درستی از پول ها نمیکنی و هدر میره
پس برای رسیدن به هر موفقیتی باید جهادی اکبر برای تغییر باورها به پا کرد
برای رسیدن به هر موفقیتی تنها راهش حرکت در یک مسیر درست و طبق قوانین خداونده
تا وقتی ذهنیت فقیری داشته باشیم مهم نیست چقدر پول می‌سازیم بهره ی درستی از پول مون نمیکنیم.
سلام استاد عزیزم
سلام مریم جان
سلام دوستان دوست داشتنی ام در این سایت بهشتی
یکی از باورهایی که استاد خیلی روی آن تاکید دارد، باور فراوانی است.
بنا به گفته استاد، وقتی باور فراوانی ساخته می‌شود، خود به خود هزاران باور محدودکننده (یعنی تُرمز) از وجودت حذف می‌شود.
و ترمزها موانعی هستند که جلوی رسیدن ما به خواسته های مان را می‌گیرند
بنابراین برداشتن ترمزها خیلی مهم و ضروری است تا ما به آنچه که می خواهیم برسیم.
در همین راستا من بعضاً دنبال الگوهایی برای تقویت باور فراوانی می گردم
و اصلاً یک دفتر دارم مخصوص همین کار
بعضی موارد رو هم قبلاً در سایت کامنت کرده‌ام.
======================================
چند وقت پیش خبری خواندم که شرکت گوگل به یک کارشناس برجسته هوش مصنوعی، مبلغ 2.7 میلیارد دلار می‌دهد که این بابا رو جذب خودش کند و طرف راضی بشود که بیاید با گوگل کار کند.
من یک کمی با اعداد و ارقام بازی میکنم:
به فرض اگر مدت زمان این قرارداد پنج ساله باشد
و به فرض اگر کل این پول به این کارشناس برسد
و به فرض اگر دلار 63 هزار تومانی الان را 55 هزار تومان در نظر بگیرم:
این فرد نسبتاً جوانِ 48 ساله ، هر روز 82 میلیارد تومان کاسب است
برکت جاری باد!
که می‌شود ساعتی حدود 3 و نیم میلیارد تومان
یعنی این آقا با همین قرارداد و با در نظر گرفتن سه فرض فوق، در تمام ساعات این پنج سال، راحت و شیرین، ساعتی 3.5 میلیارد تومان درآمد دارد
در تک تک ساعات این پنج سال، چه شب و چه روز و چه نیمه شب و چه هر وقت!
ماشاءالله
ماشاءالله به فراوانی
خدایا شکرت
======================================
حالا من از یک منظر دیگه هم به این قضیه نگاه کرده‌ام
برای این که به ذهن منطقی ام باور فراوانی رو القا کنم و بهش بفهمانم که بابا «پول و ثروت فراوان است و بسیار»
و آن این که حالا ما می آییم و حقوق ماهانه یک کارمند رو در ایران 23 میلیون تومان در نظر می‌گیریم
و این حقوق، هر ماه به طور کامل و بدون کسری، به حساب کارمند واریز شود.
(که در فضای کارمندی، حقوق خوبی محسوب می‌شود، و حتی شاید آرزوی خیلی از کارمندها باشد که چنین درآمدی داشته باشند)
درآمد این شخص – یعنی این کارشناس هوش مصنوعی – در یک روز، دیدیم که 82 میلیارد تومان است
یعنی این شخص در یک روز برابر با 3280 روز یک کارمند پول می‌سازد
به عبارت دیگر، درآمد این کارشناس در یک روز مساوی است با درآمد یک کارمند در 10 سال!
و باز هم به عبارت دیگر، پولی که این کارشناس در یک ماه می‌سازد، برابر است با پولی که یک کارمند با حقوق خوب، در 300 سال می‌سازد!!
وای
حتی باور کردنش هم سخته
ولی اینها واقعیت است
شاید اگر خودم به دنبال این الگوها نبودم باورم نمی شد که چطور و با چه روش و از طریق چه کاری، یک فرد می‌تواند در یک ماه برابر با 300 سال حقوق یک کارمند، پول بسازد!!
اصلاً اینها با هم تناسبی ندارند: یک ماه در برابر 300 سال !!
ولی اینها هست، اینها واقعیت امروز دنیاست
پول ساختن روز به روز راحت تر و راحت تر می‌شود
مخصوصاً با ورود فناوری‌های جدید و گسترش فضای مجازی
======================================
یک نکته دیگه ای هم به ذهنم رسید که خوبه اینجا بگم و آن این که گوگل، دها سرویس و محصول و پروژه در حوزه‌های مختلف دارد که هوش مصنوعی یکی از آنهاست.
در همین حوزه هوش مصنوعی هم خدا می‌داند که گوگل چند تا پروژه دارد و چند تا کارشناس و کارمند دارد و چقدر سرمایه‌گذاری کرده
سوال این است که گوگل چقدر سود و درآمد دارد که برای یکی از حوزه‌های کاری اش و برای یکی از قراردادهای این حوزه، چنین پولهای کلانی می‌دهد؟!
======================================
یک پیشنهاد هم به آن دسته از دوستان عزیزم در سایت دارم که روی باور فراوانی کار می‌کنند
به نظرم اگر اینها هم بیایند و چنین الگوهایی رو کامنت کنند، به همه ما کمک می‌کند که این باور مهم رو بیشتر و بهتر به ذهن مان بقبولانیم
چرا که مهمترین باور نه فقط برای خلق ثروت بلکه برای خلق هر چیزی تو زندگیمون باور فراوانی هست
عاشق همتون هستم
در پناه حق باشید
سلام سید مهدی عزیز داداش لذت بردم از کامنت زیبایی که گذاشتی اره واقعا همینه اگه ما بتونیم کمی دریچه افکارمونو بروی باورها باز کنیم فراوانی انقدر زیاده که باور کمبود خود به خود محو ونابود میشه باور فراوانی الگوهای این چنینی میخواد که لطف کردی گذاشتی ممنون