live | کنترل ورودی های ذهن - صفحه 36 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/03/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-06 07:03:522024-11-08 05:24:02live | کنترل ورودی های ذهنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
– گام چهاردهم پروژه خانه تکانی ذهن –
به نام خدایِ درون
من همش با خودم فکر میکنم، چرا ما داریم دائما چیزهایی که میخوایم رو بیرون از وجود خودمون دنبالشون میگردیم!؟
قسم میخورم، هر بار که روی یه عامل بیرونی حساب کردم، با مغز خوردم زمین. و همون موقع حدیث درونم بهم گفت : دیدی!؟ دیدی باید روی خدا حساب میکردی نه فلان قدرت و فلان آدم و فلان مقام!؟
چقدرررررر آروم میشم وقتی فکر میکنم همه چیز درون ماست.
یکم فکر کنیم به این جمله؛ هجیش کنیم با هم :
همه – چیز – درون – ماست.
وای خدای من! چقدر قابل پذیرش تر میکنه این موضوع رو که همه چیز رو خودمون میسازیم.
چقدر نگرانی هامونو برطرف میکنه.
چقدر آزادتر و شادترمون میکنه درک این موضوع.
خدایا شکررررررررت…
هر چیزی که از دنیای بیرون میخوایم، اول باید درون خودمون حل بشه.
ثروت میخوایم!؟ درون خودمون.
سلامتی!؟ درون خودمون.
عشق!؟ درون خودمون.
ما برای پیشرفت کردن اول باید یاد بگیریم مراقب خودمون، روحمون و افکارمون باشیم. این مهمترین و اولین قدمه.
خدایا شکرت؛ چقدر حالم خوبه من!
چقدر شکرگزارم بابت آگاهانه زندگی کردن.
چقدر شادم به خاطر توجه خودم به خودم.
خدایا؛ ازت میخوام بهم کمک کنی بتونم همیشه توی این احساس و این مسیر بمونم.
عاااااااشقتم خدا؛ عااااااشقتم حدیث!
به نام خدای راحتی ها؛
رد پای من در گام 14(کنترل ورودی های ذهن)
خدایا من آمده ام تا خودم را بسازم
نه برای دنیا،نه برای مردم،برای تو
که هرچه دارم و ندارم از آن توست
من آمده ام تا بگویم
دیگر نمیخوام بنده ی ترس هام باشم
نمیخوام به زخم های تیکه کنم که تنها مرهمشان یاد توست
خدایا به من صبر بده
صبری از جنس خودت
آنقدر عمیق، که در طوفان های زندگی یادم نرود
تو ناخدای قایقم هستی
به من ایمان بده
نه ایمانی که راحت شکوفا شود
ایمانی که در دل سختی ها ریشه بدواند و رشد کند.
دیگر نگران نیستم،چون میدانم تو هستی و همین برایم کافی هست
خدایا شکرت،خداشکرررت،خدایا شکرت
برای این همه آگاهی خدایای مهربانم منو هدایت کن که توی این مسیری که سر تاسرش اگاهی و حال خوب هست بمونم
شرایط حساس کنونی همیشه هست در این برهه زمان کنونی چی میشه که زندگی ما تبدیل بشه به شرایط فوق العاده،شرایط بی نظیر کنونی
کنترل ذهن سخته و کار ساده ای نیست
اگر همه میتونستند ذهنشون رو کنترل کنن الان نتایج خیلی بزرگ گرفته بودند
هرکسی چه موفقیت مالی کسب کرده و چه تحصیلی به خاطر این بوده که تونسته ذهنشو رو توی شرایط مختلف کنترل کنه .
ادمای زیادی هستند که نمیتونند ذهنشون رو کنترل کنند یک ذهنی دارند که واکنش نشون میده به اتفاقات بیرونی و تا زمانی ک ذهن ما به اتفاقات بیرونی داره واکنش نشون میده از همون جنس وارد زندگیش میشه چون زندگی مارو ذهن و افکارمون و باورهامون و فرکانس هامون ایجاد میکند
وقتی فرکانس هامون در مورد اتفاقات بیرونی هست که اغلب ناراحت کنندس برامون اتفاق میفتد فرکانس ها در خواست میدهند به جهان که از همین جنس های ناراحتت کننده برامون اتفاق بیفتد
برای همین زندگی یک سریا شرایط حساس کنونی هست.
بهترین راه برای کنترل ورودی های ذهن حذف رسانه ها هست ینی شما اجازه میدی اخبار یا رسانه ها و مردم توی ذهن شما حرکت کنند و حرف بزنند شما داری چیزی رو توی زندگی خلق میکنی کع اونا دارن خوراکشو بهت میدن چیزی توی زندگی ما خلق میشه که ذهن ما داره بهش توجه میکنه وقتی رسانه ها دارن ب ما خوراک میدن مثل رباط در خدمت بقیه هستیم
اگر بیماری باشه میگن انقدر نفر مردن و با درگیرش هستند
توی زمانی که کرونا بود خونه ما طوری بود که 8ماه از خونه بیرون نرفتیم و خرید هامون رو داداششم انجام میداد و همش خونه بودیم
و از صبح تا تایمی ک میخوابیدیم روی شبکه های خبری بود ک اعلام میکردن چند نفر بر اثر بیماری کرونا فوت شدن و کلی ترس توی دلمون راه انداختن که نکنه ما ام درگیر این بیماری بشیم
و بعد از این همه مراقبت ما 3بار درگیر این بیماری شدیم و به شدت سخت
با این همه مراقبت و بیرون میرفتیم و سه تا ماسک میزدیم باز هم خونه ما سه بار درگیر بیماری کرونا شدیم
دقیقا به هرچیزی توجه کنی که دوس نداری واست اتفاق بیفته خودت داری با همون دست همان شرایط رو وارد زندگیت میکنی اصلا مهم نیست که چقدر دلیل قانع کننده ای داری و این افکار ماست که زندگی مارو خلق میکننه
کنترل ذهن کنترل زندگی
همان طور که به بدنمون خوراک میدیم که اگر شور باشه نمیخوریم و اگر تند باشه نمیخوریم
چرا اجازه میدیم هر خوراکی رو وارد ذهنمون کنیم
باید عادت کنیم چشممون رو به دیدن زیبایی ها عادت بدیم
یه تایمی سخته کنترل ذهن اما مهم اینکه اگر اتفاق ناجالبی برامون رخ داد خودمون رو توی شرایط ناجالب قرار ندیم و توی ذهنمون بهش پرو بال ندیم و نچسبیم بهش سعی کنیم حالمون رو خوب نگه داریم وقتی همش به اتفاقات منفی فکر کنیم و توی ذهنمون بهش پرو بال بدیم و خودمون رو قربانی شرایط بدونیم زندگی برامون سخت میشه
ادمای کمی هستند که چیزایی که میشنوند رو تفسیر میکنند
من حدود یک هفته پیش خبر خود کشی یکی از بستگان نزدیکم رو شنیدم خب کنترل ذهن توی اون شرایط برام خیلی سخت بود اما با کمک خداوند و عمل به الهامات قلبیم هدایت شدم به سایت و سعی کردم ذهنمو کنترل کنم
و به شکر خدا بعد از چند ساعت خبر دادن که حالش بهتر شده خدارو هزاران مرتبه سپاس گذارم که توی مسیری هستم که سراسر آگاهی هست
خدایا کمکم کن توی این مسیر بمونم
خدایا تو تنها مالک و صاحب و اختیار من هستی
خدایا هر خیری به ما میرسد از جانب توست،و هر شری که به ما میرسد از جانب خودمون هست
یا حق
بنام خداوند مهربان
سلام به خانواده صمیمی عباسمنش
خیلی از شنیدههای ما، نزدیک به 95 درصد چیزهایی که شنیدیم و باور کردیم، چیزهایی هستند که به ما گفته شده و ما هم پذیرفتیم. هیچ فکری روی این نوع تفکرات هم نداشتیم دیگه، اینکه آقا چرا من دارم این حرف رو میزنم؟ بهرحال وقتی ما بچه بودیم، همش میگفتیم چشم، باشه و مخالفتی نبوده، و اینا شدن واقعیت زندگی ما. مثلا ”شرایط حساس کنونی” یا ”اوضاع قرمزه” باعث شده که ما قدرت تصمیم گیری نداشته باشیم و ناخودآگاه باور داریم که اوضاع جالب نیست، حالا ولش…
کنترل ذهن یه مهارته!
کسی که هیچوقت براش کاری نکرده، به محض رخ دادن یه اتفاقی که جالب نیست، ممکنه کلا نابود بوشه! اما در مقابل کسی که کم کم این رو تمرین کرده، وقتی یه مصیبتی بهش برخورد میکنه، به قول قرآن میگه ما از خداییم و به سمتش برمیگردیم. میتونه ذهنش رو کنترل کنه. مثلا مرگ یه عزیزی، برای خیلی ها غری قابل پذیرشه و برای برخیها راحت تره.
مسائل مختلفی هست که افراد رو به چالش میکشه، و یه ذهن واکنشی، هی با مسائل ناجالب درگیره. یعنی نمیتونه از اون دامی که توش گیر کرده، رها بشه و طبق قانون، هی از همون رو هم دریافت میکنه. حالا ماهایی که از قانون میخوایم استفاده کنیم، باید بدونیم که این ما هستیم که دنیای بیرون مون رو داریم خلق میکنیم، و منظورم از ما، همین فکرهای ماست، باورهای ما.
فرکانس های ما همهکاره هستند!
وقتی این رو درک کنی، دیگه با هر منطقی، سمتی نمیری که حالت بد بشه، چون حال بد همون آتیش هست. شما با هر منطقی بری تو آتیش، میسوزی!
کنترل ذهن مثل سایر تواناییهاست که آدم توش هی بهتر میشه!
استادی میخواد واقعا، بخاطر همین 90 درصد آدمها اصلا بلد نیستند، حتی آدمهایی هم هستن که از این داستان خبر دارند، ولی تو شرایط خاص، نمیتونن خوب بهش عمل کنند. راهکار چیه؟
این که هر روز روی بهتر کنترل کردن ذهن کار کنی!
اولین قدم اینه که شما ورودیهای ذهن رو کنترل کنی و هر چیزی رو نشنوی و نبینی!
رسانه و اخبار رو ببند کلا، چون 100 درصد محتوای تولیدی، از جنس همون آتیشه.
حالا چرا اخبار اینقدر طرفدار داره؟
ببینید، رسانه چیزی رو تولید میکنه که ملت میخوان! حالا ملت بخاطر کنترل نکردن ترسهاشون، میخوان که از اوضاع جهان باخبر باشن، تا بدونن چه خاکی به سرشون بزنن! یعنی به عبارتی، این ترسهای آدمهاست که اونها رو عاشق اخبار کرده، و منطق این آدمها هم اینه که باید از دنیا باخبر باشیم! بابا به قول استاد وات ایف اگه اصلا مسئلهای نباشه برای حل کردن!!؟
اکثریت جامعه از قانون خبری ندارند، اکثریت جامعه به قانون اعتقادی ندارند و جای باورهای قدرتمند کننده رو چی تو ذهنشون پر میکنه؟
باورهای محدود، ترس، بی ایمانی راجع به قانون و…..
و طبق قانون هی از این جنس رو دریافت میکنن.
یعنی توی این سیکل معیوب میچرخن و دیگه پذیرفتن، راه دیگهای نیست دیگه، همین بوده و هست…
مایی وجود نداره که… ما بعنوان یه آدم تک اصلا معنایی نداره، ما تشکیل شده از میلیونها خودآگاهی سلولی هستیم، چون تشکیل شده از میلیاردها سلول هستیم. وقتی شما اجازه میدی این ورودیهای منفی به این همه سلول وارد بشه، فرکانس و پیامی که داره به جهان مخابره میشه، هزاران فرکانس منفیه! چطور میخوای بگی نه، این اخبارها که تاثیری ندارن!؟؟
این ورودیها، آگاهی کلی شما رو در جهت مثبت یا منفی، طبق چیزی که بهش دادین، جهت دهی میکنه و از فرکانس اون به جهان ارسال میشه و جهان هم همون رو امبد میکنه و تو زندگیتون وارد میکنه!
اما خب این ساده نیست، چون یه فاصله فرکانسی همیشه هست. به قول انیشتین مردم عاشق شکستن چوب هستن، چون نتیجهاش رو همون لحضه میبینن، درست عین خوردن غذای فاسد و دلپیچه گرفتن. ولی تو بحث خلق اتفاقات یه بازه زمانی همیشه بین ارسال و دریافت هست.
بزارید یه مثال بزنم:
من وقتی به یاس رازقیهام آب میدم، میدونم که غنچهها طی 10 روز آینده باز میشن و عطرش همه جا پخش میشه، چون اطمینان دارم پس زور نمیزنم! فقط آبیاری میکنم، محافظت میکنم.
فرکانسها هم همینه! باید فرکانس خوب، ورودی خوب به خورد گوش و چشمم بدم، باورهای خوب به خورد ذهنم بدم و باقیش کار جهانه که طی حالا مثلا 10 روز نتایج رو بیاره و اگر یه ماه این رو تمرین کنم، این فاصله فرکانسی رو بهتر میتونم درکش کنم و اونوقت ایمان میارم که کل داستان همینه.
البته که باید سپاسگذار باشم و صحه بزارم، تایید کنم، شهادت بدم که آقا این باورهای خوب بوده که خوب خلق کرده وگرنه چرا قبلا نشد یا نمیشد؟
در پناه الله مهربان ثروتمند در تمام ابعاد زندگیتون باشید، چون ثروت خودش اسسسسست!
سلام استادخوبم ازشما بی نهایت سپاسگزارم بابت این فایل تصویری واقعا در هر لحظه بتوانی ذهن راکنترل کنی هیچ چیزی وارد ذهن انسان نمی شه باید همیشه نگاه مان به چیزهای مثبت نگاه کرددراین جهان پهناور این همه نعمت فراوان که خداوند دراختیار ما گذاشته به انها باید نگاه کرد واقعا کار رسانه همیشه تو،حاشیه منفی ها است واقعاتوایران این بیماری راان چنان بزرگ کردند که اکثرمردم را به استرس انداختند انهای که هیچ بیماری دروجودشان نبوده حالا به این بیماری فکر کردند وبیمار شدن. واقعا خداوند دردنیا چقدر زیبایی ونعمت گذاشته که از دیدمان غافل است اگر بانگاه مثبت وبتوانیم ذهنمان راکنترل کنیم دنیا راتبدیل به بهشت واقعی کرد ازشما بی نهایت سپاسگزارم این چیزها رابهم اموزش دادی که هرلحظه به زیبایی ها توجه می کننم وبهتر از زندگی لذت می ببرم سپاسگزارم درپناه رب یا الله
خدایا شکرت همون مقدمه اولی که نوشتین کلی بهم انرژی داد . شارژ شدم . خدایا شکرت . سپاسگزارم سپاسگزارم
استاد عباس منش عزیز تولدت مبارک
چه تقارن زیبایی برای فردا
راستی تولد منم پس فرداس
استاد عزیزم تولدتون پیشا پیش بهتون تبریک میگم,خیلی با شخصیت هستید,سپاس.
سلام آقای حسینی
تولدتون مبارک باشه
عیدتونم مبارک
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🎉🎉🎉🎈🎂🎂🎂🎈🎉🎉🎉
سلام عشق، سلام استااااااااد تولدتون مبارک💝💝💝
سلام میکنم به استاد عزیزم و مریم خانم شایسته و تمامی دوستان ارزشمندم
من خیلی به این پروژه خانه تکانی ذهن امیدوارم چون نشانههایی رو دارم دریافت میکنم. استاد یه جملهی فوقالعادهای رو گفتن که “الان اگر روزی توی زندگیم اتفاق خوب نیفته از خودم میپرسم من چه کم کاریای کردم؟” و واقعا دنبال اینم که من هم به اون لول برسم. روی خودم کار میکنم، کنترل ذهن انجام میدم و صبور هستم؛ چون باز هم توی نوشتههای خانم شایسته در این جلسه دیدم که “فرکانس ها برای مبدل شدن به واقعیت فیزیکی، نیاز دارند که تکرار شوند؛”
انشاءالله به فضل خدا همیشه همهمون شاد و موفق و خوشبخت باشیم.
خدایا صدهزاران مرتبه شکرت
سلام
کنترل ذهن شاید سخت باشد اما اگر اینکار را زیاد انجام داده باشی این کار برایت راحت تر میشود در شرایط سخت ذهنت باید خالق باشد در کنترل و در اختیار خودت نه واکنش گرا به اتفاقات و با هر جریانی هر طرف برود
فرق بین افراد موفق و ناموفق فقط کنترل ذهن در شرایط سخت است کسی که توانسته در شرایط سخت ذهنش را کنترل کند در نهایت موفق شده همانجایی که افراد ناموفق گیو آپ میکنند
یکی از شیوه ها ی کنترل ذهن دوری از افکار ،اخبار و افراد بد و منفی ست وگرنه تو هم با توجه به همانها به شریط بد و منفی تر هدایت خواهی شد
میتوانی با آوردن افکار و منطق های قوی در شرایط بدذهنت را کنترل کنی
اگر تو هم همان رفتارها و افکار دیگران را داری پس نتایج تو هم مثل همانها خواهد شد
اگر میخواهی نتایجت متفاوت و خوب باشد پس رفتار و افکار خوب و درست داشته باش
در هر شرایطی میشود لذت برد بر نکات مثبت و زیبایی ها توجه کرد و لذت برد…
همان وقتهایی که دیگران در یک شرایط و جریان بد افتاده اند تو میتو انی از این فرصت استفاده کنی و خودت را جدا کنی و پیشرفت کنی
الهی شکرت.
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام خدمت استاد عباس منش و خانوم شایسته.
باز هم فایل مناسب با همزمانی برای من.
دیروز فیلمی دیدم که در آخر یکی از نقش اول ها فوت کردن و من ناراحت شدم و تا مدتها احساس ناراحتی داشتم.وقتی شب خواستم بخوابم گفتم:زهرا فقط ادعات میشه که داری روی باورهات کار میکنی ولی هنوز هم باورهای خوبی درمورد مرگ نداری این سینمایی بهت نشون داد که چقدر دیگه باید روی باورهای خودت کار کنی. یکی از دلایلی که باعث ناراحتی من شد این بود که واقعا بازیگر را دوست داشتم و دلم نمیخواست بمیره ولی خب چرا؟ اون یه فیلم بیشتر نبود ولی بهم نشون داد که چقدر جای کار دارم درمورد موضوع مرگ.چقدر باید باهاش کنار بیام و چقدر باید روی ورودی های خودم کار کنم. مرگ طبیعتا جهان هستی هست. در بین تمام موجودات این اتفاق می افتد همه فانی و اوست باقی. مرگ حقیقته.مرگ نابودی نیست. اگر از مرگ کسی ناراحت میشیم احساس ما هست نه اینکه اون شخص نابود شده باشد. مرگ ما را به جایی باز میگردانند که همیشه بودیم به اصل خودمون برمیگردیم.مرگ تولدی دوباره هست چرا بخاطر دنیایی که ازش خبر ندارم ناراحتم. مگه الان تو این دنیا لذت نمیبرم از زندگی که در دنیای بعدی نتونم لذت ببرم. همانطور که اینجا لذت میبرم در دنیای بعدی هم لذت میبرم. راستش من زیاد برای مرگ خودم ناراحت نیستم انگار درمورد مرگ دیگران بیشتر ناراحت میشم. شایدم درمورد مرگ خودمم همین حسو دارم که داره تو مرگ بقیه خودشو نشون میده. باز هم میخوام کار کنم روی باورهام و درمورد مرگ بیشتر بدونم تا کمتر احساس ناراحتی کنم البته بگم نسبت به گذشته خیلی بهتر شدم شاید در گذشته ساعت ها ناراحتی و تا چند روز صحبت میکردم که وای نقش اول مرد ولی الان فقط چند ساعت بیشتر ناراحت نبودم و فقط به همسرم گفتم و دیگه درموردش با بقیه صحبت نکردم و این یک پیشرفت موفقیت آمیز بود. خدایا شکرت.
حالا بریم سراغ کنترل ذهن:خروجی ما حاصل ورودی های ما هست. اگر کنترل ذهن مناسب داشته باشیم میتونیم خروجی مناسب داشته باشیم.
اگر متفاوت عمل کنیم متفاوت هم نتیجه میگیریم.
همیشه مخالف نود و نه درصد ملت عمل کنیم تا شرایط دلخواه را داشته باشیم.از اخبار و رسانه دوری کنیم.آنها سم را وارد بدن ما میکنند به ظاهر عسل.
مثل اینکه من یک ظرف سم میزارم جلوت میگم این شیرین تر از عسل هست ولی سم هست بخور ، ولی تو میدونی بخوری درجا میمیری. پس آن را نمیخوری. رسانه و اخبار هم همین حکم را دارند.
استاد در ادامه گفتید اگر فرکانس درست میفرستیم ولی هنوز نتیجه دلخواه را نگرفتیم به این دلیل که هنوز قدرت خلق کردن را پیدا نکرده. چقدر به این جمله نیاز داشتم. چقدر کمک حال من بود. چقدر بهم کمک کرد که جا نزنم و ادامه بدم تا قدرت بدم که خلق کنم. بارها ورودی های خوب را تکرار کنم بارها ورودی های مناسب ذهنمو فرکانس ها را تکرار کنم تا به شرایط دلخواه برسم. بارها بارها مراقب باشم به افکار مثبت قدرت بدم و از افکار منفی دوری کنم. ذهنمو کنترل کنم و جلوی نجواهای ذهنی خودم را بگیرم.
سپاسگزارم استاد عزیز و مریم جان.
سپاسگزار خداوندی هستم که همواره مرا به بهترین و درست ترین راه ها راه کسانی که نعمت های دنیا و آخرت را داده است هدایت میکند.