https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
بی شک باور در هر مورد نقش اساسی داره باور به ابزار یا باور به خدا از شروع کسب کار هر طور که ایمان داشته باشی همان می شود پس حتی اگه تبلیغات کنی ولی بازم با احساس خوبی نباشه یقینا جواب نمی ده
سلام، من تا قبل از آشنایی با قوانین فکر میکردم شانس و خبره بودن و داشتن یک پشتوانه قوی و کمکهای دیگران از عاملهای موفقیته، اما بعد ازآشنایی با قوانین و دیدن افرادی که میشه گفت هیجکدوم از خصوصیاتی ک توی ذهن من بود (پشتوانه، سواد، مکان زندگی، مهارت زیاد نسبت به دیگران و…) رو نداشتن فهمیدم که باورهای ما درمورد توانایی هامون و فراوانی و.. هستش که این تمایز رو ایجاد میکنه وگرنه چه دلیلی داره که دونفر بایک موقعیت مشترک نتایج متفاوتی به دست بیارن..
به نظر من اولین و مهمترین عامل موفقیت استاد عباس منش و هر کس دیگری که موفق شده باورهای درست بوده، باور فراوانی نعمت و باور داشتن لیاقت موفقیت و ثروتمند شدن از مهمترین باورهای موفقیت ایشون بوده و عامل مهم دیگه ای که باعث این نتایج شده این بوده که ایشون همیشه سعی کردن به منبع انرژی یعنی خداوند نزدیک و نزدیکتر بشن و چون از خدا خواستند و باور داشتند که موفق میشن و با ایمان صد در صدی به اینکه خداوند میخواد ایشون موفق بشن قدم برداشتند و موفق شدند.
همچنین ایشون همیشه خودشون رو در لحظه رسیدن به موفقیت تجسم کردند و به چگونگی رسیدن فکر نکردند و همیشه خودشون رو در لحظه رسیدن به موفقیت تجسم و تصور کردند.
استاد عزیز روزت مبارک شما بزرگترین استاد کل دوران زندگیم هستی سپاس برای مسیری که خداوند منو به اون راهنمایی کرد
و اما جواب سوال بزرگترین الگوی من در زندگی شما هستید و چون خودم شاهد موفقیت و کارهای شما و تغییرات مثبت و بزرگ و بزرگتر روز به روزتون بودم مطمئن شدم که باورهایی که ما درباره موفقیت داریم مثل تبلیغات و سرمایه اولیه وجای مناسب هزارتا
چیز دیگه اشتباهه فقط بارو غلط ماست چون من در شما و خیلی از کسب و کارهای اطرافم می بینم که هیچ کدوم از این چیزها رو ندارن ولی موفق هستند پس این عامل نیست
عوامل مهم و درست به نظر من در مورد استاد که خیلی نزدیک هستند میگم
۱-ایمان به اینکه راهی رو که پیدا کرده کاملا درسته و قدم اول شناسایی باورهای غلط و عوض کردن انها با باورهای درست و دلخواه خودشون بوده که کار راحتی هم نیست نیاز به تلاش فروان داره تکرار و تمرین باورهای درست .
۲-ایمان بی چون و چرا به اینکه واقعا خداوند برای ایشون بسه و نیازی به هیچ قدرت و فرد دیگری برای موفقیت نیست درست مصداق همون ایه قران که ایا خدا برای بنده خود کافی نیست و جواب استاد بله بود و خداوند همه چیز رو بهش عطا کرده
۳-وقتی به این نوع از ایمان واقعی برسی اون وقت بدون ترس و بدون توجه به اینکه از چه راهی به خواسته مورد نظرت میرسی می توانی درخواست کنی از کسی که همه چیز در دست اوست .
۴-استفاده از تجسم خلاق است و اینم میسر نمی شود مگر اینکه ادم یه اشتیاق سوزان داشته باشه برای رسیدن به اون چیزی که میخواد درست مثل کسی که سرش رو زیر اب نگه داشتن چقدر تلاش میکنه برای رسیدن به هوا داشتن اشتیاق سوزان هم همین کار رو با ما میکنه که تلاش کنیم البته نه فیزیکی بلکه روی خودمون و باورهامون کار کنیم که این مورد در استاد بینهایت زیاده
۵-عملی کردن ایدهایی که به ذهنش رسیده و بهش الهام شده و از همون جایی که بوده و همان چیزی که داشته شروع کرده و بالاخره پله پله بالا رفته تا به هدف رسیده در واقع تکاملش رو طی کرده
۶-توجه نکردن به حواشی واخبار و صحبت نکردن در باره اوضاع و احوال بد که باعث ترس توی دل ادم میشه هم عامل مهمی است
۷-واستفاده درست از وقت و نیرو و انرژی مثلا به جای تلف کردن وقت در فضای مجازی دیدن تلویزیون و اخبار و فکر کردن به اینکه چه کاری کنیم که از رقیب بهتر باشیم تمام توجه رو روی خودش و درون و باورهاش و کارهای مفیدی که در زندگی می تواند انجام دهد تا هم خودش زندگی بهتری داشته باشد هم کاری کند که جهان جای بهتری برای زندگی دیگران باشد اینها مواردی بود که به نظر من استاد عزیزم در زندگی برای رسیدن به اهدافش باقدرت انجام داده و همچنان هم انجام خواهد داد و هرچه قویتر میشود از این گنجینه لایزال الهی بیشتر دریافت می کند .
به امید روزی که منِ مریم هم بتوانم چیزهایی رو که از استادم اموختم در زندگی و برای رسیدن به اهدافم استفاده کنم اون موقع تمام پرده ها کنار میروند و من هم به تمام خواسته هایم می رسم .
من راجع به سوال مطرح شده خیلی فکر کردم و طبق تجربه ایی که این مدت گرفتم پی به این مسئله بردم که عامل مهمی وجود دارد که باعث نرسیدن ما به اهدافمان می شود و آن ورودی های ذهن من و شما می باشد. می توانید امتحان کنید فقط یک روز با آدمهای مثبت حرف بزنید و ببینید کارهایتان چطور خیلی عالی پیش می رود. من این را بارها امتحان کردم. روزهایی که با افراد منفی صحبت کرده ام و وارد بحث سیاسی شده ام بسبار کارهایم ناجور به تعویق افتاده و وقتی با انسانهای خوب هم کلام شده ام خود به خود کارهایم خوب انجام شده اند. دوستان طبق صحبتهای استاد با هرکسی همکلام نشوید و با هیچ کس بحث نکنید و اعراض کنید. و عامل تبلیغات هم خوب هست ولی وقتی مثلا من با یک انسان منفی شریک باشم دیگر تبلیغات هم از بین می رود و پول من نیز به هدر رفته است. در انتخاب شریک و دوست بسیار دقت کنید که می تواند زندگی همگی ما را دگرگون نماید.
با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی. چند دیدگاه به ذهن من رسید که عرض میکنم.
۱) افراد موفق در کسب وکار باور دارند که شرایط و اتفاقات زندگی آنها فقط به واسطه افکار و باورهای آنها است وتوی هر مدار وفرکانسی که باشند به همان میزان ثروت ونعمت وارد زندگیشان میشود.
۲) افراد موفق اعتماد به نفس و عزت نفس بالایی دارند و باور دارند توی هر کسب وکار با ایمان به خدا و توانایی های خود میتوانند بدرخشند.
۳) افراد موفق تنها روی خداوند حساب باز میکنند و باور دارندکه تنها نیرویی که به آنها میتواند کمک کند خداوند است و خداوند برای آنها ثروت و نعمت میخواهد و آنها را به مسیر درست هدایت میکند.
۴)افراد موفق باور دارند که دنیای بیرون آنها بازتابی از دنیای درون آنها است وبا تغییر درون خود و باورها وافکار خود میتوانند عوامل بیرونی را تغییر دهند وبه نفع خود کنند، و عوامل بیرونی مانند منطقه کسب وکار ، نحوه تبلیغ کردن ، نوع دکوراسیون و غیره در موفقیت آنها تاثیر ندارد.
۵)افراد موفق دیدگاه رقابتی ندارند و انرژی خود را روی اینکه کسب و کارهای دیگر چگونه تبلیغ میکنند و یا چه کارهایی انجام میدهند ویا همان کارها را کپی کنند نمیگذارند بلکه تمام تمرکز خود را روی کار خود گذاشته وبه دنبال نوآوری و خلق ایده جدید هستند.
۶) افراد موفق با دیدن موفقیت دیگران انها را تحسین میکنند وبه خود یادآور میشوند پس ان ها هم میتوانند موفق شوند درحالی افراد ناموفق دیدگاه حسرت امیز دارند و موفقیت دیگران را تکذیب میکنند.
۷) افراد موفق در کسب وکار، دیدگاه خارپشتی دارند فقط روی یک کار تمرکز کرده و مهارت کسب میکنند و وقت میگذارند و کار را به پیشرفت می‌رسانند.
۸) افراد موفق عاشق کار خود هستند و ساعتها کارمیکنند بدون اینکه خسته شوند ویا غربزنند.
۹)افراد موفق باور دارند کاری که انجام میدهند بسیار ارزشمند هست وبرای خود وکار خود ارزش قائل هستند و باور دارند که در کسب وکار خود یک گنج وثروت پنهان است که میتوانند به آن دست پیدا کنند.
۱۰)افراد موفق باور دارند که برای موفقیت باید پله پله پیشرفت کرد وتکامل خود را طی کنندو از کوچکترین موفقیتهای خود انگیزه میگیرن وبه دنبال راه صدساله را یک شبه رفتن نیستن.
۱۱)افراد موفق ایده های خود را از جایی که هستند وبا کمترین امکانات که دارند با تکیه بر خدا وایمان وتوکل و توانایی خود شروع وعملی میکنند و منتظر نمی مانند تا شرایط کامل مهیا شود.
۱۲) افراد موفق در کسب وکار از افراد موفق دیگر الگو برداری میکنند و مثله انسانهای ثروتمند فکر و عمل میکنند.
۱۳) افراد موفق هدفمندانه کارمیکنند و هرروز به دنبال کسب تجربه و مهارت و بهتر کردن کسب وکار خود هستند وبه توسعه وپیشرفت کارخود فکرمیکنند.
۱۴) افراد موفق در کسب وکار باور به فراوانی ثروت و نعمت های خداوند دارند و باور دارند که بینهایت ایده و فرصت در جهان برای ثروتمند شدن وجود دارد.
۱۵)افراد موفق درمقابل اتفاقهای ناخواسته در کسب وکار واکنش گرا نیستند بلکه تلاش میکنند احساس خود را خوب نگه دارند و از آن اتفاق یک درس بگیرن تا بتوانند خوب فکر کنن و خوب عمل کنن.
۱۶) افراد موفق در کسب وکار به دنبال بخشش و کمک به دیگران هستند زیرا باور دارند که با این کار جریانی از ثروت و نعمت را وارد زندگی خود میکنند.
توخودپای درراه بنه وهیچ مپرس خودراه بگویدت که چون بایدکرد
اون چیزی که مهمه ایمان وباوروتوکل وبعدعمل به الهاماتی که بعدازتصحیح باورهابه ذهنمون میادهست
چیزی که من ازاستادیادگرفتم وطبق فرمایش خودشون همیشه تلاش کردن به این سبک زندگی کنن اینه که وظیفه ی من اینه که روی خودم کارکنم وایمانم رونشون بدم
من بایدباورهام رونسبت به پول ورابطه ی ثروت باخدادرست کنم وروی خودم به صورت جدی وباتعهدکارکنم وروی باورلیاقتم وعزت نفسم کارکنم وباورکنم خداوندقدرت خلق صددرصدزندگیم روبهم داده ومن لایق بهترین زندگی وبهترین خونه وبهترین ماشین وداشتن شغلی که دوست دارم واون میزان درامدی که دوست دارم هستم وتوی این جهان بی نهایت نعمت وثروت وموقعیت وجوداره وهرروزوهرروزاین نعمت هادارن بیشترمیشن وکاری که من بایدانجام بدم اینه که ظرفم روبزرگ کنم تانعمت بیشتری دریافت کنم وروی ایمانم کارکنم وقدرت روتنهاازان خداوندبدونم وباورکنم اون حدازقدرتی که خداوندداره واون حدازقدرتی که به من داده وتوی کارم وزندگیم فقط وفقط روی خداحساب بازکنم وحتی روی خودم هم اونقدرحساب بازنکنم دیگه چه برسه به دیگران اونوقت خداخودش برام همه کارمیکنه خداخودش میشه پارتیم خودش برام تبلیغ میکنه خودش اون افرادمناسب واون مشتری فوق العاده روبرام میاره خودش بهم میگه چیکارکنم زمانی که من روی خودم کارمیکنم ومدارم رومیبرم بالادیگه لاجرم بایداین اتفاق بیفته چون قانون اینومیگه ونمیشه که اتفاق دیگه ای بیفته وقتی من روی خودم کارمیکنم وایمان هم دارم ایده های فوق العاده میان اون مشتری فوق العاده میادهمه چیزخوب وعالی به نفع من پیش میره حتی زمانی که اوضاع به ظاهرخوب نیست چون من به خداتوکل کردم وبهش اعتماد دارم میدونم که همه چیزدرسته وچون من درمسیردرست هستم نتیجه درنهایت به نفع من پیش میره واتفاقات جوری پیش میره که به نفع من تموم میشه فقط من بایدباایمان جلوبرم وبه نجواهاتوجه نکنم وازناخواسته هااعراض کنم وتمرکزم روی باورهای درست وکارخودم باشه ومطمئن باشم به خداوبه اینکه که کارام روبه بهترین شکل پیش میبره
اون موقع دیگه نیازی به تبلیغ ندارم چون خدارودارم واون برام کارهاروپیش میبره
دلیل موفقیت مالی استادعباس منش تفاوت درباورهاونوع نگاهشون به خداوندوثروت ها ونعمت هاهست
ایشون خداوندروباورکردن وباورکردن خدایی هست که هدایتشون میکنه وهروقت که ازش کمک بخوان بهترین مسیرروبهشون نشون میده واون چه که بایدروبهشون الهام میکنه به علاوه روی باورلیاقتشون هم کارکردن که لایق دریافت این الهامات هستن وهم چنین به این الهامات عمل میکنن وبه درستیشون شک نمیکنن درنتیجه بهترین نتایج روهم میگیرن
مورددیگه ای که به ذهنم میاداینه که استادعباس منش قدرت روبه خدادادن وخداوندرواصل درنظرگرفتن وعوامل دیگه مثل تبلیغات ازنظرشون فرعه وبنابراین چون خدابراشون کافی شده وبه خداوندوقدرت خداوندباوردارن وبه تبلیغات باورندارن نیازی هم بهش ندارن وکاربراشون بدون تبلیغ پیش میره وخداافرادی رودرمسیرشون قرارداده که چون ازاموزش هاشون استفاده کردن ونتیجه گرفتن اینقدرازشون تعریف میکنن که همون ادمامیشن دستای خداوندبرای اشناکردن ایشون بادیگران والان اینقدرمعروف وشناخته شده هستن
ماهم بایدروی خودمون کارکنیم وایمانمون روقوی کنیم وبه الهاماتمون عمل کنیم تاببینیم چطورخداوندازجایی که فکرش روهم نمیکنیم بهمون نعمت میده وکارمون روبه بهترین شکل پیش میبره
به نظر من، ما خالق تمام اتفاقات اطراف خودمون هستیم و همه ی اتفاقات را خودمان رقم میزنیم پس مشتری، افزایش فالوور یا هر چیز دیگه ای که باعث خلق یک رویداد در زندگی ما میشه با این موضوع در ارتباطه و اگر قدم اول که همون باور درست داشتنه رو با ایمان کامل انجام بدیم خدا به مسیر درست هدایتمون میکنه و آدمهای مناسب رو سر راهمون میزاره.
هیچ کس نمیتونه روی زندگی من اثر بزاره هیچ نیروی بیرونی وجود نداره که بخواد زندگی منو متحول کنه فقط منم که با افکار و باورام دنیامو میسازم و میتونم باعث شکست یا موفقیت خودم بشم
بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست/ از خود بطلب هرآنچه خواهی که تویی
بنام خدای رزاق وبینهایت رزاق.سلام استاد.سلام بچه ها.امیدوارم حالتون عالی باشه.مثه خودم.اولش بگم که اینو مینویسم برای خودم،وبعدامیدوارم برای بقیه مفیدباشه.من دوسالی میشه با استادآشناشدم،رو خودمم کارکردم وخب مسلما نتایج هم داشتم،اما هنوز خیلی کاردارم و دارم سعی میکنم هرروز بهتربشم.استادمن سوال رو که دیدم خیلی فک کردم،خدایا واقعا موضوع چیه؟میدونی استادمن قبلنا وقتی کارمیکردم روی خودم ونتایج کم بود،سریع نجواهای شیطان میومدن ومیگفتن:آخه علی جان،مگه توتهش چی مخوای؟موفقیت؟مگه یکی مثه رونالدو،مسی،دیکاپریو،و…این همه آدم میلیونروموفق فایلای عباسمنش گوش دادن؟مگه اینا این تمرینارو انجام دادن؟وازاین حرفا میزد،راسش منم تحت تأثیرقرارمیگرفتم،هرچندبود،ولی خب بالخره انرژیم کم میشد.من نمیتونستم جواب منطقی به این نجواها بدم.چرا؟چون قانون رو درست درک نکرده بودم.اما بعدخریدن دوازده قدم،تازه دارم درک میکنم که من اصن بایدچیکار بکنم؟واقعا تاالان نمیدونستم،وداشتم یه کارایی میکردم که بقول شما اصل نبود،حاشیه بود.استاد فایل سوم قدم دوم،یه اقیانوسی برای من بود،بخدا اون فایل برای من بود فقط.
من اصل رودرک کردم،من فهمیدم که تجسم کردن،پیداکردن الگوهای مناسب،کارکردن روی باورها،ودریک کلام کنترل ذهن نه تنهامهمترین کاریه که بایدانجام بدم،بلکه تنهاکار،وتنها راه سعادته،خوشبختیه.اگه من با این نگاه روی موضوع کنترل ذهن کارکنم،یجور دیگه کارمیکنم،اصن کلا احساسم فرق میکنه.بچه ها کنترل ذهن تنها کار،تنها اولویت،تنها اصل وتنها راه سعادته…بخدا تنها راهشه…
اگه مثلاوقتی داریم یه فایل استادرو که حاویه باورهای تقویت کننده هست روگوش میکنیم،با این نگاه گوش کنیم که بابا این مغزداره این باورای خوب رو میگیره وفرکانسهای عالی ارسال میکنه به جهان،وکارام روغن کاری میشه…اونوقت احساسمون نسبت به گوش دادن فایل خیلی بهترمیشه،دوستان احساسمون بهترمیشه.این احساس بهترینی اون فایل واون ورودیها داره کارمیکنه،داره کارامو روغن کاری میکنه.وگرنه اگه احساسمون بهترنمیشه(آقا تاکیدمیکنم،بهتر) بقول استادهمون موضوع روزنامه وارشدن فایل رومیرسونه.
خب جواب من به سوال:
استاد وقتی اون نجوا اومدکه مگه بقیه آدمای موفق فایلای استادروگوش کردن.من خیلی فک کردم تا یه فکت پیدا کنم وذهنمو قانع کنم.
وپیداش کردم.که فک میکنم جواب این سوالم هست.دوستان الان کاراستاد کلا چیه مگه.ما چرا اصن استادهمراهیم،ما چرا میایم توسایت.؟هدف همه ما به چیز؛کنترل ذهن.همون اصلی که استاد پایه ی همه فایلاش همینه.تمام حرف استاداینه:آقا ذهنتون رو کنترل کنید.یا همون کارکردن روی باورها.ومیگن اگه موفقیت میخواین بایدباورهاتونو درست کنید،بایدکنترل ذهن داشته باشید.آقا کساییکه توهرزمینه کاری موفق شدن،اگه توگذشتشون پیگیری کنید،کنترل ذهن انجام دادن.کاری که هم صنفی های اونا انجام ندادن.یا کمترانجام دادن.وقتی هادی ساعی مگه ورزشکارخوب اونیکه توذهنش بیشترتمرین کنه،نه توی زمین.این حرفش چیو میرسونه؟ینی این شایدازنظرما اینجوری که ما قانونو بلدیم،بلدنبوده،اما تواجراش ازهمه ما بهتربوده.اون ناخودآگاه به قانون عمل کرده.دریک کلام اون موفقه چون کنترل ذهنش خوب بوده.حالا این برای همه ی اوناییکه موفقن صحت داره.منتها اونا بقول استادخیلیاشون یا نمیتونن واقعا دلیل موفقیت رو متناسب با قانون توضیح بدن،یا وقت نمیکنن ویا…بچه ها من گذشته هرکی که موفقه دیدم،یه رگه هایی ازکنترل ذهن وقانون رو پیداکردم.حالا یه نفرازاون موفقها پیدا شده که پله پله،قدم به قدم،داره موفقیت بوسیله کنترل ذهن رو به هممون اولا آموزش میده،دوما نشانه ونتیجه اون آموزشها رو که به ما میده رو توبعضی فایلا نشون میده.که آقا من بدون کنترل ذهن اینجا بودم(بندرعباس)،وبا کنترل ذهن اینجام(آمریکا،فلوریدا،تمپا).من یکی خدایی سپاسگزار این نعمتم.خدایا شکرت.پس جواب سوال استاد هم همینه،که آقا اگه کسایی مثه عباسمنش،توکارشون موفق هستن،بخدا فقط بدلیل کنترل ذهنه.بخدا فقط بخاطر عمل به قانونه.بخاطر درک قدرت ذهنشونه.نه بخاطر شانس،نه به خاطرتبلیغات،نه بخاطر هرعامل خارجی.دوستان من واقعا خوشحالم ازحضورم درجمع شما.از کامنت هاتون واقعا سپاسگزارم.
استاد یه خواهش اینکه یه جلسه از قدم دوم رو به موضوعات مالی اختصاص بدین.امیدوارم
برای دوستان مفیدبوده باشه.خدایا شکرت.اگه خوشت اومد رأی بده،میخوام برنده شم وقدم سوم رو بخرم.????
خیلی خوشحال هستم که با شما عزیزان هستم، بنظر من تمام چیز باور هست طبق گفته های استاد، باور هم باید ساخته بشه، چطور با کنترول ورودی هایمان ساخته میشه مثلا در هر کاری که باشیم باید باورهای اون کار را برای خودمون بسازیم، احساس لیاقت در خودمون رو هم پرورش بدیم با ایمان کامل و شور وشوق، شور وشوق، شور وشوق داشته باشیم در کار خودمون و باعشق به جلو حرکت کنیم٫
واصل قانون جهان هستی رو باید همیشه به یاد داشته باشیم که احساس خوب اتفاق خوب را برای ما به همراه دارد، باید در هر حالت، در هر حالت، در هر حالت بتوانیم احساس خوب خودمون را حفظ کنم و اون رو خراب نکنیم و این اصل قانون جهان هستی هست وبقیه چیزها فرع هستن طبقه گفته استاد فقط باید دنبال اصل رفت و بیخیال فرع بشیم٫
باید دنبال اون چیزی که میخواهیم برویم با ایمان کامل و یقین بدون هیچ شک و ظنی وبقیه کارها را به خدا بسپاریم اون میدونه که چکار باید بکنه تا ما را به خواسته هایمان برسون با احساس احساس خوب، و این که دیگران چه کاری انجام میدن و چگونه عمل میکنن رو هم باید فراموش کنیم چون این همون فرع است٫ بیخال بقیه بشیم و رقابت رو کنار بزاریم و فقط به اصل فکر کنیم٫
بعد هم به نظر من باید در تمام کارها روی خدا حساب کنیم کاری نیست که بدون توکل به خدا انجام شود اون که ما را به راههای و مسیرهای درست هدایت میکنه و همیشه و در هر لحظه با ماست فقط باید به رب (رب العالمین) توکل کرد و رفت جلو بدون ترس و ایمان کامل٫
استاد هم داره به تمام این چیزها عمل میکنه در هر لحظه احساس خوب، ایمان و باور کامل به خدا، شور وشوق، عشق به کار خود، احساس لیاقت در خود، کنترول ورودی ها، ایجاد باورهای درست، عمل کردن به اصل و رها کردن فرع٫
خیلی از شماها متشکرم که وقت می گذارید و این کامنت را میخوانید به امید دیدار تک تک شما عزیزان و استاد عزیز
با سلام خدمت استاد خودم و دوستان همفرکانسی عزیز
بی شک باور در هر مورد نقش اساسی داره باور به ابزار یا باور به خدا از شروع کسب کار هر طور که ایمان داشته باشی همان می شود پس حتی اگه تبلیغات کنی ولی بازم با احساس خوبی نباشه یقینا جواب نمی ده
سلام، من تا قبل از آشنایی با قوانین فکر میکردم شانس و خبره بودن و داشتن یک پشتوانه قوی و کمکهای دیگران از عاملهای موفقیته، اما بعد ازآشنایی با قوانین و دیدن افرادی که میشه گفت هیجکدوم از خصوصیاتی ک توی ذهن من بود (پشتوانه، سواد، مکان زندگی، مهارت زیاد نسبت به دیگران و…) رو نداشتن فهمیدم که باورهای ما درمورد توانایی هامون و فراوانی و.. هستش که این تمایز رو ایجاد میکنه وگرنه چه دلیلی داره که دونفر بایک موقعیت مشترک نتایج متفاوتی به دست بیارن..
سلام
به نظر من اولین و مهمترین عامل موفقیت استاد عباس منش و هر کس دیگری که موفق شده باورهای درست بوده، باور فراوانی نعمت و باور داشتن لیاقت موفقیت و ثروتمند شدن از مهمترین باورهای موفقیت ایشون بوده و عامل مهم دیگه ای که باعث این نتایج شده این بوده که ایشون همیشه سعی کردن به منبع انرژی یعنی خداوند نزدیک و نزدیکتر بشن و چون از خدا خواستند و باور داشتند که موفق میشن و با ایمان صد در صدی به اینکه خداوند میخواد ایشون موفق بشن قدم برداشتند و موفق شدند.
همچنین ایشون همیشه خودشون رو در لحظه رسیدن به موفقیت تجسم کردند و به چگونگی رسیدن فکر نکردند و همیشه خودشون رو در لحظه رسیدن به موفقیت تجسم و تصور کردند.
به امید روزی که به قله آرزوهامون برسیم.
سلام به استاد عزیزم و خانواده بزرگ و مهربونم
استاد عزیز روزت مبارک شما بزرگترین استاد کل دوران زندگیم هستی سپاس برای مسیری که خداوند منو به اون راهنمایی کرد
و اما جواب سوال بزرگترین الگوی من در زندگی شما هستید و چون خودم شاهد موفقیت و کارهای شما و تغییرات مثبت و بزرگ و بزرگتر روز به روزتون بودم مطمئن شدم که باورهایی که ما درباره موفقیت داریم مثل تبلیغات و سرمایه اولیه وجای مناسب هزارتا
چیز دیگه اشتباهه فقط بارو غلط ماست چون من در شما و خیلی از کسب و کارهای اطرافم می بینم که هیچ کدوم از این چیزها رو ندارن ولی موفق هستند پس این عامل نیست
عوامل مهم و درست به نظر من در مورد استاد که خیلی نزدیک هستند میگم
۱-ایمان به اینکه راهی رو که پیدا کرده کاملا درسته و قدم اول شناسایی باورهای غلط و عوض کردن انها با باورهای درست و دلخواه خودشون بوده که کار راحتی هم نیست نیاز به تلاش فروان داره تکرار و تمرین باورهای درست .
۲-ایمان بی چون و چرا به اینکه واقعا خداوند برای ایشون بسه و نیازی به هیچ قدرت و فرد دیگری برای موفقیت نیست درست مصداق همون ایه قران که ایا خدا برای بنده خود کافی نیست و جواب استاد بله بود و خداوند همه چیز رو بهش عطا کرده
۳-وقتی به این نوع از ایمان واقعی برسی اون وقت بدون ترس و بدون توجه به اینکه از چه راهی به خواسته مورد نظرت میرسی می توانی درخواست کنی از کسی که همه چیز در دست اوست .
۴-استفاده از تجسم خلاق است و اینم میسر نمی شود مگر اینکه ادم یه اشتیاق سوزان داشته باشه برای رسیدن به اون چیزی که میخواد درست مثل کسی که سرش رو زیر اب نگه داشتن چقدر تلاش میکنه برای رسیدن به هوا داشتن اشتیاق سوزان هم همین کار رو با ما میکنه که تلاش کنیم البته نه فیزیکی بلکه روی خودمون و باورهامون کار کنیم که این مورد در استاد بینهایت زیاده
۵-عملی کردن ایدهایی که به ذهنش رسیده و بهش الهام شده و از همون جایی که بوده و همان چیزی که داشته شروع کرده و بالاخره پله پله بالا رفته تا به هدف رسیده در واقع تکاملش رو طی کرده
۶-توجه نکردن به حواشی واخبار و صحبت نکردن در باره اوضاع و احوال بد که باعث ترس توی دل ادم میشه هم عامل مهمی است
۷-واستفاده درست از وقت و نیرو و انرژی مثلا به جای تلف کردن وقت در فضای مجازی دیدن تلویزیون و اخبار و فکر کردن به اینکه چه کاری کنیم که از رقیب بهتر باشیم تمام توجه رو روی خودش و درون و باورهاش و کارهای مفیدی که در زندگی می تواند انجام دهد تا هم خودش زندگی بهتری داشته باشد هم کاری کند که جهان جای بهتری برای زندگی دیگران باشد اینها مواردی بود که به نظر من استاد عزیزم در زندگی برای رسیدن به اهدافش باقدرت انجام داده و همچنان هم انجام خواهد داد و هرچه قویتر میشود از این گنجینه لایزال الهی بیشتر دریافت می کند .
به امید روزی که منِ مریم هم بتوانم چیزهایی رو که از استادم اموختم در زندگی و برای رسیدن به اهدافم استفاده کنم اون موقع تمام پرده ها کنار میروند و من هم به تمام خواسته هایم می رسم .
سلام به همه خانواده بزرگ عباس منش.
من راجع به سوال مطرح شده خیلی فکر کردم و طبق تجربه ایی که این مدت گرفتم پی به این مسئله بردم که عامل مهمی وجود دارد که باعث نرسیدن ما به اهدافمان می شود و آن ورودی های ذهن من و شما می باشد. می توانید امتحان کنید فقط یک روز با آدمهای مثبت حرف بزنید و ببینید کارهایتان چطور خیلی عالی پیش می رود. من این را بارها امتحان کردم. روزهایی که با افراد منفی صحبت کرده ام و وارد بحث سیاسی شده ام بسبار کارهایم ناجور به تعویق افتاده و وقتی با انسانهای خوب هم کلام شده ام خود به خود کارهایم خوب انجام شده اند. دوستان طبق صحبتهای استاد با هرکسی همکلام نشوید و با هیچ کس بحث نکنید و اعراض کنید. و عامل تبلیغات هم خوب هست ولی وقتی مثلا من با یک انسان منفی شریک باشم دیگر تبلیغات هم از بین می رود و پول من نیز به هدر رفته است. در انتخاب شریک و دوست بسیار دقت کنید که می تواند زندگی همگی ما را دگرگون نماید.
با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی. چند دیدگاه به ذهن من رسید که عرض میکنم.
۱) افراد موفق در کسب وکار باور دارند که شرایط و اتفاقات زندگی آنها فقط به واسطه افکار و باورهای آنها است وتوی هر مدار وفرکانسی که باشند به همان میزان ثروت ونعمت وارد زندگیشان میشود.
۲) افراد موفق اعتماد به نفس و عزت نفس بالایی دارند و باور دارند توی هر کسب وکار با ایمان به خدا و توانایی های خود میتوانند بدرخشند.
۳) افراد موفق تنها روی خداوند حساب باز میکنند و باور دارندکه تنها نیرویی که به آنها میتواند کمک کند خداوند است و خداوند برای آنها ثروت و نعمت میخواهد و آنها را به مسیر درست هدایت میکند.
۴)افراد موفق باور دارند که دنیای بیرون آنها بازتابی از دنیای درون آنها است وبا تغییر درون خود و باورها وافکار خود میتوانند عوامل بیرونی را تغییر دهند وبه نفع خود کنند، و عوامل بیرونی مانند منطقه کسب وکار ، نحوه تبلیغ کردن ، نوع دکوراسیون و غیره در موفقیت آنها تاثیر ندارد.
۵)افراد موفق دیدگاه رقابتی ندارند و انرژی خود را روی اینکه کسب و کارهای دیگر چگونه تبلیغ میکنند و یا چه کارهایی انجام میدهند ویا همان کارها را کپی کنند نمیگذارند بلکه تمام تمرکز خود را روی کار خود گذاشته وبه دنبال نوآوری و خلق ایده جدید هستند.
۶) افراد موفق با دیدن موفقیت دیگران انها را تحسین میکنند وبه خود یادآور میشوند پس ان ها هم میتوانند موفق شوند درحالی افراد ناموفق دیدگاه حسرت امیز دارند و موفقیت دیگران را تکذیب میکنند.
۷) افراد موفق در کسب وکار، دیدگاه خارپشتی دارند فقط روی یک کار تمرکز کرده و مهارت کسب میکنند و وقت میگذارند و کار را به پیشرفت می‌رسانند.
۸) افراد موفق عاشق کار خود هستند و ساعتها کارمیکنند بدون اینکه خسته شوند ویا غربزنند.
۹)افراد موفق باور دارند کاری که انجام میدهند بسیار ارزشمند هست وبرای خود وکار خود ارزش قائل هستند و باور دارند که در کسب وکار خود یک گنج وثروت پنهان است که میتوانند به آن دست پیدا کنند.
۱۰)افراد موفق باور دارند که برای موفقیت باید پله پله پیشرفت کرد وتکامل خود را طی کنندو از کوچکترین موفقیتهای خود انگیزه میگیرن وبه دنبال راه صدساله را یک شبه رفتن نیستن.
۱۱)افراد موفق ایده های خود را از جایی که هستند وبا کمترین امکانات که دارند با تکیه بر خدا وایمان وتوکل و توانایی خود شروع وعملی میکنند و منتظر نمی مانند تا شرایط کامل مهیا شود.
۱۲) افراد موفق در کسب وکار از افراد موفق دیگر الگو برداری میکنند و مثله انسانهای ثروتمند فکر و عمل میکنند.
۱۳) افراد موفق هدفمندانه کارمیکنند و هرروز به دنبال کسب تجربه و مهارت و بهتر کردن کسب وکار خود هستند وبه توسعه وپیشرفت کارخود فکرمیکنند.
۱۴) افراد موفق در کسب وکار باور به فراوانی ثروت و نعمت های خداوند دارند و باور دارند که بینهایت ایده و فرصت در جهان برای ثروتمند شدن وجود دارد.
۱۵)افراد موفق درمقابل اتفاقهای ناخواسته در کسب وکار واکنش گرا نیستند بلکه تلاش میکنند احساس خود را خوب نگه دارند و از آن اتفاق یک درس بگیرن تا بتوانند خوب فکر کنن و خوب عمل کنن.
۱۶) افراد موفق در کسب وکار به دنبال بخشش و کمک به دیگران هستند زیرا باور دارند که با این کار جریانی از ثروت و نعمت را وارد زندگی خود میکنند.
سلام خدمت استادعباس منش عزیزوخانم شایسته ی نازنین ودوستان گلم
به قول استادایمان ایمان همه چیزه
توخودپای درراه بنه وهیچ مپرس خودراه بگویدت که چون بایدکرد
اون چیزی که مهمه ایمان وباوروتوکل وبعدعمل به الهاماتی که بعدازتصحیح باورهابه ذهنمون میادهست
چیزی که من ازاستادیادگرفتم وطبق فرمایش خودشون همیشه تلاش کردن به این سبک زندگی کنن اینه که وظیفه ی من اینه که روی خودم کارکنم وایمانم رونشون بدم
من بایدباورهام رونسبت به پول ورابطه ی ثروت باخدادرست کنم وروی خودم به صورت جدی وباتعهدکارکنم وروی باورلیاقتم وعزت نفسم کارکنم وباورکنم خداوندقدرت خلق صددرصدزندگیم روبهم داده ومن لایق بهترین زندگی وبهترین خونه وبهترین ماشین وداشتن شغلی که دوست دارم واون میزان درامدی که دوست دارم هستم وتوی این جهان بی نهایت نعمت وثروت وموقعیت وجوداره وهرروزوهرروزاین نعمت هادارن بیشترمیشن وکاری که من بایدانجام بدم اینه که ظرفم روبزرگ کنم تانعمت بیشتری دریافت کنم وروی ایمانم کارکنم وقدرت روتنهاازان خداوندبدونم وباورکنم اون حدازقدرتی که خداوندداره واون حدازقدرتی که به من داده وتوی کارم وزندگیم فقط وفقط روی خداحساب بازکنم وحتی روی خودم هم اونقدرحساب بازنکنم دیگه چه برسه به دیگران اونوقت خداخودش برام همه کارمیکنه خداخودش میشه پارتیم خودش برام تبلیغ میکنه خودش اون افرادمناسب واون مشتری فوق العاده روبرام میاره خودش بهم میگه چیکارکنم زمانی که من روی خودم کارمیکنم ومدارم رومیبرم بالادیگه لاجرم بایداین اتفاق بیفته چون قانون اینومیگه ونمیشه که اتفاق دیگه ای بیفته وقتی من روی خودم کارمیکنم وایمان هم دارم ایده های فوق العاده میان اون مشتری فوق العاده میادهمه چیزخوب وعالی به نفع من پیش میره حتی زمانی که اوضاع به ظاهرخوب نیست چون من به خداتوکل کردم وبهش اعتماد دارم میدونم که همه چیزدرسته وچون من درمسیردرست هستم نتیجه درنهایت به نفع من پیش میره واتفاقات جوری پیش میره که به نفع من تموم میشه فقط من بایدباایمان جلوبرم وبه نجواهاتوجه نکنم وازناخواسته هااعراض کنم وتمرکزم روی باورهای درست وکارخودم باشه ومطمئن باشم به خداوبه اینکه که کارام روبه بهترین شکل پیش میبره
اون موقع دیگه نیازی به تبلیغ ندارم چون خدارودارم واون برام کارهاروپیش میبره
دلیل موفقیت مالی استادعباس منش تفاوت درباورهاونوع نگاهشون به خداوندوثروت ها ونعمت هاهست
ایشون خداوندروباورکردن وباورکردن خدایی هست که هدایتشون میکنه وهروقت که ازش کمک بخوان بهترین مسیرروبهشون نشون میده واون چه که بایدروبهشون الهام میکنه به علاوه روی باورلیاقتشون هم کارکردن که لایق دریافت این الهامات هستن وهم چنین به این الهامات عمل میکنن وبه درستیشون شک نمیکنن درنتیجه بهترین نتایج روهم میگیرن
مورددیگه ای که به ذهنم میاداینه که استادعباس منش قدرت روبه خدادادن وخداوندرواصل درنظرگرفتن وعوامل دیگه مثل تبلیغات ازنظرشون فرعه وبنابراین چون خدابراشون کافی شده وبه خداوندوقدرت خداوندباوردارن وبه تبلیغات باورندارن نیازی هم بهش ندارن وکاربراشون بدون تبلیغ پیش میره وخداافرادی رودرمسیرشون قرارداده که چون ازاموزش هاشون استفاده کردن ونتیجه گرفتن اینقدرازشون تعریف میکنن که همون ادمامیشن دستای خداوندبرای اشناکردن ایشون بادیگران والان اینقدرمعروف وشناخته شده هستن
ماهم بایدروی خودمون کارکنیم وایمانمون روقوی کنیم وبه الهاماتمون عمل کنیم تاببینیم چطورخداوندازجایی که فکرش روهم نمیکنیم بهمون نعمت میده وکارمون روبه بهترین شکل پیش میبره
درپناه خداوندسالم وسلامت وثروتمندباشید
سلام به استاد عزیز و تمام دوستان.
به نظر من، ما خالق تمام اتفاقات اطراف خودمون هستیم و همه ی اتفاقات را خودمان رقم میزنیم پس مشتری، افزایش فالوور یا هر چیز دیگه ای که باعث خلق یک رویداد در زندگی ما میشه با این موضوع در ارتباطه و اگر قدم اول که همون باور درست داشتنه رو با ایمان کامل انجام بدیم خدا به مسیر درست هدایتمون میکنه و آدمهای مناسب رو سر راهمون میزاره.
هیچ کس نمیتونه روی زندگی من اثر بزاره هیچ نیروی بیرونی وجود نداره که بخواد زندگی منو متحول کنه فقط منم که با افکار و باورام دنیامو میسازم و میتونم باعث شکست یا موفقیت خودم بشم
بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست/ از خود بطلب هرآنچه خواهی که تویی
بنام خدای رزاق وبینهایت رزاق.سلام استاد.سلام بچه ها.امیدوارم حالتون عالی باشه.مثه خودم.اولش بگم که اینو مینویسم برای خودم،وبعدامیدوارم برای بقیه مفیدباشه.من دوسالی میشه با استادآشناشدم،رو خودمم کارکردم وخب مسلما نتایج هم داشتم،اما هنوز خیلی کاردارم و دارم سعی میکنم هرروز بهتربشم.استادمن سوال رو که دیدم خیلی فک کردم،خدایا واقعا موضوع چیه؟میدونی استادمن قبلنا وقتی کارمیکردم روی خودم ونتایج کم بود،سریع نجواهای شیطان میومدن ومیگفتن:آخه علی جان،مگه توتهش چی مخوای؟موفقیت؟مگه یکی مثه رونالدو،مسی،دیکاپریو،و…این همه آدم میلیونروموفق فایلای عباسمنش گوش دادن؟مگه اینا این تمرینارو انجام دادن؟وازاین حرفا میزد،راسش منم تحت تأثیرقرارمیگرفتم،هرچندبود،ولی خب بالخره انرژیم کم میشد.من نمیتونستم جواب منطقی به این نجواها بدم.چرا؟چون قانون رو درست درک نکرده بودم.اما بعدخریدن دوازده قدم،تازه دارم درک میکنم که من اصن بایدچیکار بکنم؟واقعا تاالان نمیدونستم،وداشتم یه کارایی میکردم که بقول شما اصل نبود،حاشیه بود.استاد فایل سوم قدم دوم،یه اقیانوسی برای من بود،بخدا اون فایل برای من بود فقط.
من اصل رودرک کردم،من فهمیدم که تجسم کردن،پیداکردن الگوهای مناسب،کارکردن روی باورها،ودریک کلام کنترل ذهن نه تنهامهمترین کاریه که بایدانجام بدم،بلکه تنهاکار،وتنها راه سعادته،خوشبختیه.اگه من با این نگاه روی موضوع کنترل ذهن کارکنم،یجور دیگه کارمیکنم،اصن کلا احساسم فرق میکنه.بچه ها کنترل ذهن تنها کار،تنها اولویت،تنها اصل وتنها راه سعادته…بخدا تنها راهشه…
اگه مثلاوقتی داریم یه فایل استادرو که حاویه باورهای تقویت کننده هست روگوش میکنیم،با این نگاه گوش کنیم که بابا این مغزداره این باورای خوب رو میگیره وفرکانسهای عالی ارسال میکنه به جهان،وکارام روغن کاری میشه…اونوقت احساسمون نسبت به گوش دادن فایل خیلی بهترمیشه،دوستان احساسمون بهترمیشه.این احساس بهترینی اون فایل واون ورودیها داره کارمیکنه،داره کارامو روغن کاری میکنه.وگرنه اگه احساسمون بهترنمیشه(آقا تاکیدمیکنم،بهتر) بقول استادهمون موضوع روزنامه وارشدن فایل رومیرسونه.
خب جواب من به سوال:
استاد وقتی اون نجوا اومدکه مگه بقیه آدمای موفق فایلای استادروگوش کردن.من خیلی فک کردم تا یه فکت پیدا کنم وذهنمو قانع کنم.
وپیداش کردم.که فک میکنم جواب این سوالم هست.دوستان الان کاراستاد کلا چیه مگه.ما چرا اصن استادهمراهیم،ما چرا میایم توسایت.؟هدف همه ما به چیز؛کنترل ذهن.همون اصلی که استاد پایه ی همه فایلاش همینه.تمام حرف استاداینه:آقا ذهنتون رو کنترل کنید.یا همون کارکردن روی باورها.ومیگن اگه موفقیت میخواین بایدباورهاتونو درست کنید،بایدکنترل ذهن داشته باشید.آقا کساییکه توهرزمینه کاری موفق شدن،اگه توگذشتشون پیگیری کنید،کنترل ذهن انجام دادن.کاری که هم صنفی های اونا انجام ندادن.یا کمترانجام دادن.وقتی هادی ساعی مگه ورزشکارخوب اونیکه توذهنش بیشترتمرین کنه،نه توی زمین.این حرفش چیو میرسونه؟ینی این شایدازنظرما اینجوری که ما قانونو بلدیم،بلدنبوده،اما تواجراش ازهمه ما بهتربوده.اون ناخودآگاه به قانون عمل کرده.دریک کلام اون موفقه چون کنترل ذهنش خوب بوده.حالا این برای همه ی اوناییکه موفقن صحت داره.منتها اونا بقول استادخیلیاشون یا نمیتونن واقعا دلیل موفقیت رو متناسب با قانون توضیح بدن،یا وقت نمیکنن ویا…بچه ها من گذشته هرکی که موفقه دیدم،یه رگه هایی ازکنترل ذهن وقانون رو پیداکردم.حالا یه نفرازاون موفقها پیدا شده که پله پله،قدم به قدم،داره موفقیت بوسیله کنترل ذهن رو به هممون اولا آموزش میده،دوما نشانه ونتیجه اون آموزشها رو که به ما میده رو توبعضی فایلا نشون میده.که آقا من بدون کنترل ذهن اینجا بودم(بندرعباس)،وبا کنترل ذهن اینجام(آمریکا،فلوریدا،تمپا).من یکی خدایی سپاسگزار این نعمتم.خدایا شکرت.پس جواب سوال استاد هم همینه،که آقا اگه کسایی مثه عباسمنش،توکارشون موفق هستن،بخدا فقط بدلیل کنترل ذهنه.بخدا فقط بخاطر عمل به قانونه.بخاطر درک قدرت ذهنشونه.نه بخاطر شانس،نه به خاطرتبلیغات،نه بخاطر هرعامل خارجی.دوستان من واقعا خوشحالم ازحضورم درجمع شما.از کامنت هاتون واقعا سپاسگزارم.
استاد یه خواهش اینکه یه جلسه از قدم دوم رو به موضوعات مالی اختصاص بدین.امیدوارم
برای دوستان مفیدبوده باشه.خدایا شکرت.اگه خوشت اومد رأی بده،میخوام برنده شم وقدم سوم رو بخرم.????
به نام خدای مهربان
سلام به همه عزیزان ،استاد وخانواده خودمون٫
خیلی خوشحال هستم که با شما عزیزان هستم، بنظر من تمام چیز باور هست طبق گفته های استاد، باور هم باید ساخته بشه، چطور با کنترول ورودی هایمان ساخته میشه مثلا در هر کاری که باشیم باید باورهای اون کار را برای خودمون بسازیم، احساس لیاقت در خودمون رو هم پرورش بدیم با ایمان کامل و شور وشوق، شور وشوق، شور وشوق داشته باشیم در کار خودمون و باعشق به جلو حرکت کنیم٫
واصل قانون جهان هستی رو باید همیشه به یاد داشته باشیم که احساس خوب اتفاق خوب را برای ما به همراه دارد، باید در هر حالت، در هر حالت، در هر حالت بتوانیم احساس خوب خودمون را حفظ کنم و اون رو خراب نکنیم و این اصل قانون جهان هستی هست وبقیه چیزها فرع هستن طبقه گفته استاد فقط باید دنبال اصل رفت و بیخیال فرع بشیم٫
باید دنبال اون چیزی که میخواهیم برویم با ایمان کامل و یقین بدون هیچ شک و ظنی وبقیه کارها را به خدا بسپاریم اون میدونه که چکار باید بکنه تا ما را به خواسته هایمان برسون با احساس احساس خوب، و این که دیگران چه کاری انجام میدن و چگونه عمل میکنن رو هم باید فراموش کنیم چون این همون فرع است٫ بیخال بقیه بشیم و رقابت رو کنار بزاریم و فقط به اصل فکر کنیم٫
بعد هم به نظر من باید در تمام کارها روی خدا حساب کنیم کاری نیست که بدون توکل به خدا انجام شود اون که ما را به راههای و مسیرهای درست هدایت میکنه و همیشه و در هر لحظه با ماست فقط باید به رب (رب العالمین) توکل کرد و رفت جلو بدون ترس و ایمان کامل٫
استاد هم داره به تمام این چیزها عمل میکنه در هر لحظه احساس خوب، ایمان و باور کامل به خدا، شور وشوق، عشق به کار خود، احساس لیاقت در خود، کنترول ورودی ها، ایجاد باورهای درست، عمل کردن به اصل و رها کردن فرع٫
خیلی از شماها متشکرم که وقت می گذارید و این کامنت را میخوانید به امید دیدار تک تک شما عزیزان و استاد عزیز