https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استادم و تمام اعضای خانواده دوست داشتنیم. همه تون دوست دارم. استاد جواب سوالتون میشه شغل یا کسب و کاری که مورد علاقه اون فرد هست. چون زمانی که اون فرد داره اون کار انجام میده و داره از کارش لذت میبره اصلا گذر زمان، گرسنگی، تشنگی و … حالیش نیست داره با تمام وجود اون کار انجام میده اون کار عشقشه تمام وجودشه و در نهایت کار مورد علاقه این قدرت رو داره تا اون فرد رو در مسیر موفقیت قرار بده تا باعث نتیجه بشه و موفق بشه وقتی تمام افرادی که به موفقیت رسدند رو مطالعه میکنیم وبه گذشتشون نگاه میکنیم و برمیگردیم به عقب میبینیم که در گذشته هم این کار با لذت و عشق انجام میدادند چون برای این کار متولد شدند چون رسالتشون این بوده و رسالتشون لذت بردن از زندگی هست اونها از اولش نتیجه براشون مهم نبود برای عشق خودشون این کار انجام میدادند مثل ادیسون مثل هنری فورد؛ هنری فورد از اول عاشق مکانیک بود و عشق این کار باعث نتیجه و تولید ماشین شد مثل مریم میرزاخانی که عاشق ریاضی بود و باعث شد بشه نابغه ریاضی مثل ماری کوری که تا هفته ها غذاهاش پشت در اتاقش کپک میزد و در حال انجام دادن ازمایش هاش که منجر به کشف رادیواکتیو شد. کسب و کارهایی که نتیجه میدن کاری مورد علاقه اون فرد هست ولی کسانی که نتیجه نمیگیرند این نمیدونند و عامل بیرونی رو دخیل میدونند و میرن با بی حوصلگی اون کار انجام میدند و وقتی نتیجه نمیگیرند میرن سراغ شغل بعدی. خود شما وقتی تمام هدفتون رو گذاشتید روی دوره های قانون جذب و هدفتون شد کاری که عاشقش هستید و وقتی با عشق کامنت های من و بقیه دوستان مطالعه میکنید در مسیر قرار گرفتید باعث شد باورهاتون تغییر بدید باعث شد اعتماد بنفس بگیرید باعث شد بفهمید توکل یعنی چی ایمان به خدا یعنی چی. خیلی ها از کاری که انجام میدن رضایت ندارند فقط چون فکر میکنند بقیه دارن اون کار انجام میدن و نتیجه گرفتن اونها هم اون انجام میدن و در اخر میبینیم بدون نتیجه یا کار و کسب رها میکنند و سراغ کار و کسب بعدی میرن یا به اجبار در اون کار میمونند.
سپاسگذار خداوند هستم که در این مسیر با شما وبقیه اعضای خانواده م همراه هستم تا خوب زندگی کنم و جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن کنیم.
سؤال: به نظر شما، چه عواملی نتایج استاد عباسمنش را متفاوت کرده است؟ چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت میکند؟
چه عواملی سبب میشود، فردی مثل استاد عباسمنش با اینکه ظاهراً آنچه متخصصین علم بازاریابی و … مهم میدانند را انجام نمیدهد، اما به موفقیتهایی دست مییابد که سایر کسب و کارهایی که آن علوم را اجرا کردهاند، دست نیافتهاند؟
جواب من و و دیدن الگو های مثل استاد عباس منش
جواب✅استاد عباس منش باور های توحیدی قدرت دادن به خدا و همین باعث شده خدا براش مشتری بیاره خدا و تازه خدا تبلیغش میکنه و اینکه همه افرادی که به تضاد خوردن هدایت شدن به سمت این سایت از نتایج و داستان هدایت افراد از نتایج دوره ها تازه خودم از خدا خواستم گفتم کدوم اصله؟گفت بزن روی این کلمه و هدایت شدم به سایت چون میگه اصل اینه پس همه چیز توحیدی یعنی باور کنی نیازی نیست کار عجیب و غریب کنی تا مشتری بیاد مثلا دیدم یه روزی یک نفر راجب فالور صحبت میکرد که اگه بتونی خودتو یه کاری کنی که مخاطب خوشش بیاد فالورت میشه مثلا اگه کم فعالیت کنی از پیجت فالورها میرن و فروشت کم میشه حالا جالبه زمانی که تمرکزت بره روی لایک فالور از مسیر خارج میشی تازه به قول استاد گفتن میشی عروسک خیمه شب بازی دیگران و در واقع اگه یک نفر ۲mفالور داره باید شب بترسه که فالور از دست نده منم همینجوری بودم قبلا مثلا اون موقها استرس داشتم که نکنه فالور هام برن وهمینم میشد یا مثلا وقتی تمرکز روی فرع باشه از مسیر خارج میشی حالا باید بیایی شب تا روز کار کنی که فالورت نپرن(شرک ورزیدن)مگه آدمها باشن یا برن ثروت من کم میشه؟خب برن خدا از دست دیگش به من نعمت میده از آدمها تشکر میکنیم به قول استاد اما تو ذهنمون این نیست که اگه برن ما بدبخت میشیم باید روی خدا حساب کنی اونکه داره نعمت میده اونکه داره ثروت میده
خیلی راحت اگه پیجم زدی نگران این نباشی که مشتری نیست یا فالور نیست به خدا دیدم چه جوری برام مشتری میاورد همه چیز انرژیه خدا انرژیه تا حالا دقت کردین ؟یع جایی میرین خرید مثلا خدا به قلبت میندازه بری از اون شخص بخری اینا همش کار خداست حتی سایت استاد تازه دیدم یک رستورانی یک جای پنهان بود اما اون دست خیابان اونقدر رستوران بود نما شیک همه چیز اکی اما اون رستوران اون دست خیابان بود تازه امکانات خاصی نداشت اما کیفیت غذا کل غذاهاش عالی عالی بود تازه مشتری میومد میگفت این رستوران چه قدر پنهانه بعدش میگفت یه چیزی گفت برو این سمت و خیلی تشکر میکرد که چه قدر غذا خوبه و تازه بهترین رستوران اون استان بود تازه صاحب مغازه میگفت به مشتری ها بگو خیلی شلوغه اگه ۱ساعت میتونی صبر کنی غذا هست وگرنه بزنید برید با تشکر دقیقا همینو میگفت التماس نمیکرد تازه بعضیا حوصلهشون سر میرفت میرفتن اما میگفت از بس شلوغه تازه بزار برن راحت شم که به بقیه برسم اینقدر باور توحیدی داشت این شخص مذهبی بود بی سواد دارمد میلیاردی همیشه یادمه وقتی میومد تو مغازه کلمه بسم الله تو دهنش بود و همیشه اگه نیرویی از کارش میرفت میگفت خدا بهترینشو میاره خیلی وقت که تحقیق کردم دیدم این اقا مسن که ۸۰سالشه و خودم باهاش حرف زدم همش باور توحیدی بود گفت از صفر شروع کردم با پنج سیخ کباب گفت جوری شلوغ میشد ترافیک بود سر میدان گفت منم همین چند تا سیخ داشتم تازه میگفت من تعجب میکردم اون همه رستوران لاکچری شیک کسی نمیرفت اما این فروش بالا داشت خلاصه پر فروش ترین رستوران اون استان بود و تازه فقط پسرش تبلیغ میکرد اوایل اما خودش اعتقاد نداشت خلاصه همون اول تبلیغ کردن اما دیگه نه اما چنان مشتری داشت که باید تا ۱شب فقط مشتری رد میکردی اینقدر شلوغ بیشترین فروش رو توی استان داشت حتی خود مشتریها میگفتن
به دلیل
صداقت درستکاری مهارت کسب کردن تو حوزه خودش یعنی غذای خوب میداد
تازه مذهبی هم بود اولین فرد مذهبی نماز خوان نماز شب دیده بودم که اینقدر باور هاش خوب بود
یعنی باورهاش راجب ثروت خوب بود
میگفت من کیم ؟گفت خدا منو آورد تا اینجا که بزرگترین رستوران بود
گفت اونکه منو آورد
راستی اینو بگم این شخص معتاد بوده خیابانی بد جور گفت یه روزی دو تا دستم رو بلند کردم گفتم خدایا منو به راه راست هدایت کن
گفت از همون روز اتفاقات افتاد آدمها شرایط جدید گفت اولین ایده اومد رستوران بزن یعنی گفت پول نداشتم نمیدونم با فروش قوطی توی خیابان مثلا گفت در حد سیگار مواد داشتم گفت بزارم تا سیخ کباب بخره بعد مثلا یه کم گوشت تو یه گاری ببین همش هدایت بوده تازه خود خدا گفته از پایین شروع کن
الان این شخص
اونقدر به ثروت رسیده که دیگه پر شده تجربه کرده
بهترین ویلا رو داره
خلاصه
این بنده خدا نه تیپ خاصی داشت نه سواد زیاد داشت در حد یه حساب کردن اونم با چرتکه
بعدش نمیدونم این شخص عزت نفس خوبی داشت اعتماد بنفس خود باوری یعنی برای غذاهاش ارزش قاعل بود
من نمیدونم چطور در مورد نیرویی بگم که همیشه ودر هر لحظه حی وحاضر هست و اتفاقا منتظره که ازش درخواست کنی تا جواب سوالت رو بهت بده،نمیدونم چطور باید توصیفش کنم که کسی باورش کنه، مگر اینکه اون شخص خودش باورش داشته باشه یعنی تجربش کرده باشه…
خصوصا بچه های سایت که مطمعنم اکثرییت این نیروی حی وحاضر واجابت کننده وپاسخ دهنده در لحظه رو باور دارند وکار سختی نیست بخوای براشون از این نیرو صحبت کنی…
استاد عزیزم میدونم که همون نیرو از شما یه روزی درخواست کرد که این بخش مرا به سوی نشانه ام هدایت کن رو به سایت اضافه کنید تا افراد بیشتری بهش یقین وباور پیدا کنند والبته در مسیر درست قرار بگیرند ..
چون شما با گوشت وپوست واستخون وتک تک سلولهاتون این نیروی پاسخ دهنده واجابت کننده در لحظه رو درک کرده بودید وبهش باور ویقین داشتید…
حدودا یک ساعت پیش یکی از دوستام تو تلگرام برام وویس فرستاد وخواست که در مورد مسائل خصوصی زندگیش یه کم راهنماییش کنم، منم شروع کردم در جواب هر سوالش یه وویس چند دقیقه ای براش فرستادن که شامل کلی راهکار ( دانش خرد کردن ) بود خلاصه جونم براتون بگه که هی میگفتم وهی خودم وزندگیم میومد جلوی چشمم، ایشون میگفت چطوری انجامش بدم منم میگفتم اینطوری!!! ایشون کلی ذوق زده شد کلی تشکر کرد و چون تو دو تا شهر دور از هم هستیم ونمی تونیم همو فعلا از نزدیک ببینیم شکرگزاری کرد وگفت خیلی انرژی گرفته و چون منو قبول داره میره که راهکارهارو پیدا کنه تو زندگیش….
من بعد اتمام حرفهامون نشستم به درونم نگاه کردم وبا خودم حرف زدم، گفتم مینا تو همین الان داری با یه تضاد دست وپنجه نرم میکنی تضادی که میدونی از توجه خودت به ناخواسته ها به وجود اومده و اتفاقا در مورد برطرف کردنش به یه نوع عجزی هم رسیدی، پس چرا از همین راهکار برای خودت استفاده نمی کنی؟؟؟
بعد این گفتگو های ذهنی رفتم که کارامو انجام بدم ولی انگار تو همون فرکانس گیر کرده بودم، تو فرکانس راهکارها وعمل بهشون، اومدم سایت و زدم رو قسمت مرا به سوی نشانه ام هدایت کن وگفتم ای رب حی وحاضر جواب سوالات ذهنم رو خودت بده….
این فایل برام باز شد!!!!
تشخیص اصل از فرع در یک کسب وکار موفق !!!
گفتم نه اینو نمیخوام جوابم باید چیز دیگه ای باشه در مورد کار نبود که!!!!
بهم گفت فایل رو پلی کن، وااااای خدای من، همون اول فایل اومد خیلی واضح وروشن وساده از زبان سیدحسین عباسمنش بهم گفت…تو که لالایی بلدی چرا خودت خوابت نمیگیره پس!!!!!
توکه بلدی راهکار بدی به دیگری اونم ذوق کنه بره انجامش بده والبته که حرفتم راهکارتم درست وبه حق وبه جاست، پس چرا خودت انجامش نمیدی اتفاقا در همین مورد خاصی که الان درش هستی ودنبال راه چاره میگردی….
مگه داریم از این نیرو از این رب از این دلبر از این شیرین سخن از این یارو همدم، مهربانتررررر و نزدیکترررر ودلسوزتر به خودمون؟؟؟؟
چرا باید بیام لایوی رو ببینم که در مورد کسب وکاره ولی استاد بیاد اول فایل بگه آقااااااا اگه این همه راهکار خوب داری بلدی به دیگران میگی چرا خودت انجامش نمیدی؟؟؟
الهی هزاران بار شکر الله مهربان رو که هر لحظه در حال هدایت کردن ماست، هر لحظه یعنی هر لحظه ها….
نه اینکه به قول استاد عزیزم یه سوال ازش بپرسی بره صدسال دیگه بیاد جواب بده نه، همون لحظه بهت جواب میده میخوای انجامش بده میخوای نده، دیگه خود دانی!!!
ماها که تو این مسیر هستیم شاید یه وقتایی حواسمون نباشه بزنیم به جاده خاکی ولی شکر خدا، دیگه مثل سابق تواون خاکیه ادامه نمی دیم، چون انقدر درد کشیدیم جنس درد رو میشناسیم نمیذاریم که دوباره برامون عادی بشه، دوباره مثل گذشته بشه طوریکه درد رو رنج رو جزئی از زندگیمون بدونیم…
نه اصلا اینطور نیست بازم به قول استاد عزیزم جهان بر مبنای عشق وارامش وشادی. خوبی وصلح داره پیش میره…..
اینکه همیشه خوش باشی درسته، اینکه همیشه حال دلت خوب باشه درسته، اینکه غرق در ارامش وعشق وخوشی باشه درسته، اینکه اموراتت به خوبی پیش بره درسته…
اگر هرچی غیر خیر وخوشی باشه یعنی زدی تو خاکی، یعنی درست نیست وباید سریع تغییرش بدی…
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که یکی رو میفرسته که بیاد از من راهکار ومشاوره بگیره، بعد مشکلات ومسائل همون آدم وراهکاری که مناسبش هست از زبان خودم جاری بشه و به یاد خودم بیاره که این جواب سوال ومسئله ی خودتم هست بنده خوبم، خودتم لطفا اجراش کن …
استاد مهربون وقشنگم ممنونم که جای جای این سایت پره از حرف خدا ورنگ خدا وعطر خدا، دقیقا جایی که میشه به خودت بیای و برگردی به صراط مستقیمی که باید درش باشی
باسلام و خسته نباشیدبه استادعزیزم وبه گروه تحقیاتیشون به نظرم مهمترین دلیل موفقیت استادعباسمنش نسبت به سایرافرادتنهاتوحیدواعتماد به رب و شرک نکردنشون و به روی مردم حساب بازنمیکنند و تنها به روی الله حساب بازمیکنند. شادوسلامت و سعادتمندشوید.
سوال؛چه عاملی باعث ایجاد تفاوت نتیجه،در کسب و کارهاست؟
جواب این سوال در همین آیا نهفته است؛
ایاک نعبد و ایاک نستعین(تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری میجوییم)
در ابتدا وقتی این آیه را میخوانیم ، انگار ته قلبمان یک آرامش عمیقی را حس میکنیم ، انگار بدور از هر اتفاق خواسته یا ناخواسته ای قلبمان مطمئن میشود که نیروی ماورای زمینی در حال حمایت کردن از ماست و دقیقاً به مثال کودکی که اعتماد کامل به پدرش دارد و خیالش راحت است از اینکه او را در هر شرایطی حمایت میکند و با خیال راحت تمام درخواست هایش را به او میگوید و ۱۰۰% مطمئن است که احتیاجاتش برآورده میشود، نه نگران است، نه حرس میخورد، نه فکر میکند که پدرش چطور و چگونه این نیاز او را برآورده میکند ، فقط از یک چیز کاملاً مطمئن است و ایمان دارد که پدرش حتماً نیاز او را برآورده میکند ، دقیقاً کاری که ما باید انجام بدهیم به مثال کار این کودک است و ۱۰۰% به خدا و ربمان ایمان داشته باشیم و وقتی درخواستی میکنیم از او خیالمان راحت باشد که به ما اعطاء میکند و فقط بجای نگرانی و تحمل و غرغر کردن صبور باشیم و امیدوار٫
این فرمول نه تنها در تمام زمینه های زندگی جواب میدهد بلکه پاسخ این سوال مطرح شده نیز می باشد٫
“چون که ۱۰۰ آمد ، ۹۰ هم پیش ماست”
اینجاست که استاد وقتی که میفرمایند ما ابتدا چیزی را میشنویم و بعد درکش میکنیم و بعد از اینکه درک کردیم باید عمل کنیم تا نتیجه بگیریم و این اعمال شکل میگیرند زمانیکه ما تکاملمان را طی کنیم٫
بنظرم می آید که خیلی خیلی کم در حال درک کامل این مطالب هستم٫
حالا برویم سر موضوع اصلی که جواب این سوال است؛
بنظرم این توضیحاتی که دوستمان در مورد استفاده از روشهای علمی در زمینه شغلی مطرح نمودند، خیلی خوب و مثمر ثمر است ، اما موضوعی که در دل این مسئله مخفی است این است که تمام این علوم از قبل وجود داشته و فقط انسانها آن را کشف کرده اند و به مرور زمان بخاطر استفاده زیاد از این علوم و گرفتن نتایج از آن ، دیگر فراموش شده است که خالق این علوم چه کسی است، بنیان گذار این علوم چه کسی است، مبداء و اصل این علوم از کیست و اگر کمی و فقط کمی تاَمل کنیم در این امر ، به وضوح برایمان روشن میشود که کسی نیست جز رب ما ، که خلق کرده تمام این جهان را٫
باذکر یک مثال کمی روشن تر میکنم مسئله را برای دوستانی که شاید در مدار پایین تری از این آگاهی ها قرار دارند و هنوز قدرت رب و پروردگارشان را باور نکرده اند٫
فرض کنید که شما دستگاهی را اختراع کرده اید و از تمام امکاناتش باخبر هستید و درصورتیکه خراب شود خیلی سریع و راحت میتوانیید آن را درست کنید و دفترچه راهنمایی هم برای آن تهیه کرده اید که اگر کسی به مسئله ای بر خورد بتواند از آن کمک بگیرد٫
و فرض کنیید که افراد زیادی آن دفترچه را دارند می توانند در موقعییکه آن دستگاه خراب شد آن را درست کنند٫
حالا هم شما میتوانید آن دستگاه را درست کنید و هم کسانیکه آن دفترچه را دارند، اما سوال من این است که کدامیک سریعتر و بدون استرس و نگرانی می تواند این کار را به نحو احسند انجام دهد٫
شما یا آنها؟؟؟؟
البته که شما( چون شما خالق آن دستگاه هستید)
پس نتیجه میگیریم تمام علومی که در این جهان برای انجام تمامی کارها هم اکنون در دسترس ما انسانهاست و ما با آن دفترچه راهنما داریم ازش استفاده میکنیم ، اصل و تولید کنندش خداست، پس بنظر شما بهتر این نیست که تمام امور را به او بسپاریم و تنها از او یاری بجوییم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
تا زودتر و بهتر نتیجه بگیریم ، بنظر من استاد دقیقاً دارن طبق این شیوه عمل میکنن و نتایجشون مهر تائیدی است بر این ادعا٫
خدایا کمکمان کن تا در مسیر درست حرکت کنیم ، ما را به راه راست هدایت فرما ، به راه کسانیکه که به آنان نعمت دادی و نه گمراهان٫
فکر میکنم و فقط فکر میکنم که کمی موضوع رو درک کرده باشم و هنوز راه زیادی مانده تا عمل به آنها و فقط خدارو شکر میکنم که در این مسیر قرار دارم و خدا هر روز همراه من و پشتیبان و نگهبان منه ، دوستت دارم خدا ، عاشقتم ، دیوونتم٫
استاد ازت ممنونم که چراغ راه شدی ، که مونس و همدم و یار شدی با ما ، میدونم تو قلبت چه احساسی نهفته است و چه ذوقی داری از اینکه ما هم این حس قشنگتو درک کنیم ، این آرامش رو ، این امید رو ، این حال خوب یکی شدن با خالق رو ، انشاالله خدا به هممون کمک کنه تا بتونیم این حال خوبو نگهش داریم٫
الا به ذکر الله تطمئن القلوب
بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد داند که سخت باشد قطع امیدواران
با ساربان بگویید احوال آب چشمم تا بر شتر نبندد محمل به روز باران
بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت گریان چو در قیامت چشم گناهکاران
ای صبح شب نشینان جانم به طاقت آمد از بس که دیر ماندی چون شام روزه داران
چندین که برشمردم از ماجرای عشقت اندوه دل نگفتم الا یک از هزاران
سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران
چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت باقی نمیتوان گفت الا به غمگساران
با توجه به درک بنده از قانون به نظر بنده قانون شامل به سری کلیات و یه ری جزئیات میباشد . به درک بنده کلی ترین و شاهرگ قانون ایمان است . اگه بحث ایمان و عمیقا درک کنیم بعدا سراغ بقیه جزئیات بریم خیلی راحتر میتونیم درک بهتری داشته باشیم .
جواب بنده درسوال اینکه ک چرا استاد کاراش اینهمه راحت پیش میره اینه که استاد وکالتنامه ای رو امضا کرده ک وکیلش خداست خودشو به جرایان رودخانه ای سپرده ک مقصد خدا( اقیانوسه ) . استاد همه کاراش دست خدا انجام میگیره . با ایمانی ک به خدا داره( ایمانی عمیق) کاراش چرا خوب پیش نره ؟ ایمانی به مانند نوزادی ک وقتی شیر میخورد و به خواب عمیق میرود بدون اینکه نگران وعده بعدی غذایش باشد به دلیل ایمان به مهر مادر (ایت الله بهجت )مثل بچه ای ک وقتی با پدر است. وقتی پناهش خداست هیچ حال بد و ترسی در وجودش نیست . وکیلی ک خدا باشد و پناهی ک خدا باشد ببین چ کارا برا آدم نمیکنه. خدا برای استاد همه چی هست خدا برا استاد مشتریه خدا برا استاد تبلیغه خدا برای استاد اینترنته خدا برا استاد هر چه بخواهد میشود . حالا با این اوصاف چرا توجه استاد باید به رقیب و این گونه مسائل باشه چرا استاد نگران باشه . آیا جوابی هست ؟ وکیلی ک خدا باشه دستانش همه جا برای توست. هر کس با ایمان قلبی ک به خدا داره و درصد وکالتی ک به خدا میده همان اندازه خروجی دریافت میکنه . درسته همه میگیم خوب ایمان منم دارم . ایمانی ک همه دارن تا چه اندازه میتونیم چند درصد میتونیم وکالت همه امورو به خدا بسپاریم با خیال راحت و احساس خدایی . ایمانی ک یک ذره ترسی توش نباشه . ایمانی ک با هر حرف و اتفاقی نلرزه ….. از ازل تا حالا بنی بشر با ایمانی ک به خدا ذاشتن نتایج متفاوتی دریافت کردن هر پیامبری با ردصد ایمانش نتیجه گرفته هیچ کسی نتیجه یکسانی نداشته . ایمانی ک انتها ندارد . کارایی ک استاد انجام میده خیلیا انجام میدن و بیشتر هم تلاش میکنند چرا نتیجه یکسان نیست ؟؟
نتایج برمیگرده به متن وکالتی ک برای امور به خدا میدن و درصد احساس خدایی ک انگشتان و برا امضا میبره . ///// بعد این این اصل هست ک بقیه جزئیات شکل میگیره . این که استاد چه کاری انجام میده کارش اینطوری پیش میگیره به اصولی هست ک استاد عاااااااالی درک کرده ک وکیلی داره به نام خدا . استاد اینو خوب درک کرده ک وکیلی داره ک همه کاراشو انجام میده . ایمان و احساس خدایی و حالشو در هر شرایط عاااالی کرده .
بحث دوم که گفتن استاد بحث تبلیغو و این گونه مسائل رو قبول نداره به نظر بنده بر میگرده به درکی ما از حرفای استاد دریافت کردیم . استاد اصول (فرعیات و اصلیات )رو گفتن . با رعایت این اصول و ساخت باور ها و ایده خلق میشه . نتایج دریافت میشه . ما باور صحیح و غلط و ایده درست و غلط نداریم . مطمنا ایده و باور با درصد ایمانی که افراد دارن خروجی یکسانی نداره . کاری ک استاد انجام میده خیلیا هم انجام میدن ولی همانگونه ک میبینیم خروجیا خلیلی فرق دارن . ایده ای ک با ایمان و باور خوب و احساسی خدایی نباشه قطعا نتیجه متفاوتی داره . پس تبلیغی ک باور و ایمان خدایی و احساس خدایی داشته باشه قطعا نتیجه داره . نه تبلیغ بلکه هر ایده ای.
کارایی ک استاد انجام میده در مورد بیزینس و کار و نتایج عالی در یافت میکنه خیلیا اون ایده و کارا رو انجام بدن قطعا خروجی متفاوت خواهد بود .
استاد درسته کار تبلیغ انجام نمیدن ولی به نظر شما اگر انجام بدن جواب نمیگیرن .؟
پس نتیجه به ایده و کاری نیست ک انجام میدیم . خیلیا ایده و کارای یکسانی انجام میدن ولی نتیجه ها متفاوته .
دوستان عزیز استاد در اقیانوس ایمان خیلی پیش رفته خیلییییی .
تا این حد ایمان ببینین چه باورهای میسازه چه ایده هایی خلق میکنه . این ایده ها تا حدی ک تو این اقیانوس پیش بریم نتیجه میده .
خیلی وقت بود ذهنم درگیر این بود ک چرا استاد نگران هیچی نیست استاد همه محصولاتش تو سایت هست. خیلیا خرید کردن . میتونن حرفایی ک استاد میگن رو تو کار خودشون حفظ کنن و فایل بسازن و بفروشن . آیا همین نتیجه رو میده ؟
در حالی ک بحث این نیست هرکسی تو اون اقیانوس بی انتها پیش بره به همان اندازه نتیجه میگیره . پس اصول و باور و ایمان و ایده به اندازه ایمانت تو رو پیش میبره . نتیجه به کاری ک انجام میدی بستگی نداره. کاری که انجام میدی چقد خدایی هست و از کجای اقیانوسه .
استاد با این ایمان و وکالته ک نگران هیچی نیست . استاد خدایی رو تو وجودش درک کرده ببینید تا کجاها میبردتش .
این اقیانوس آنقدر برزگه ک در حرفا نمیگنجد . امید وارم توانسته باشم چیزی را ک درک کرده ام انتقال داده باشم .
سلام خدمت استاد بزرگ وخداقوت به خانواده استادمنش و خانم شایسته عزیز
ایجاد تفاوت نتیجه در زمینه کسب وکار
بر میگردد به میزان ایمان و اعتقاد وتوکلی که در هر روز صبح با نوشتن سناریو(ستاره قطبی)
چون هر کدوم ازما شب قبل از خواب وقتی به خواسته هایمان نگاه میکنیم . خودمون متوجه میشویم که چقدر از خواسته هایمان واقعی بوده ودر این روز که این نتیجه حاصل شده به همان اندازه بوده که در موقع فرستادن فرکانس به جهان هستی خالص واز ته قلب و بدون ذره ای به اندازه (یک صدم مولکول) هم در آن دو دلی و شبه نباشد.
آن موقع است که می فهمی نتیجه ای که گرفتی بستگی به ایمان وآن توکلی که به خالق یکتا داری چقدر زیبا و قشنگ است.
وبه همان احساس خوب و قشنگی که در خودت ایجاد میکنی وبه کارت ادامه میدهی ودر تمام مسیر و مراحل کسب کارت بقیه کارهارو می سپاری به خدا ، و میبینی که چه سریع جواب می گیری.
پس از این به بعد همه ما باید فقط وفقط به خدا توکل کنیم.
چون بازتاب فرکانس های ما در جهان هستی
همه اش بر میگردد به قوانینی که خداوند به کیهان نصب کرده.
سلام یکی از دوستان نوشت تنبلی را بزار کنار وموفقیت هاتون را بنویسید
راستش من اخر سال از کاری که داشتم استعفا دادم
کلید شرکت را تحویل دادم
تسویه حساب کردم چون (کارما دوست داشتم ولی از محیط و درامدش رازی نبودم)
خداحافظی کردم و هیچ ایده ای برای کار بعدیم نداشتم ولی بیکار نشینستم و به پدرم کمک کردم و یکم وسایل اضافی تو خونه که ارزش داشتم ولی بدردمون نمی خورد رو فروختم و پولشم که همشا به بابام دادم چون مال بابام بود ولی داشت خاک می خورد
دیگه اینکه یه چند جایی زنگ زدم برا کار و 2 جایی هم رفتم ولی خبریشون نشد
تا اینکه من برا یه کاری یه اداره ای باید می رفتم و دیگه ذهنم با اینکه می گفت هیچ کار ارزشمندی نمی کنی و وقتت الکی داره تلف میشه اما احساس خوبی داشتم و بهش توجه ای نمی کردم
تا اینکه یه تماس به من گرفته شد استادم بود و بهم گفت یه کار وقتت ازاده فردا بیای شرکت منم گفتم اره و رفتم یه کار بزرگ با شرایط خیلی خوب(همون چیزی که می خواستم )برام مهیا شد
خدا یا شکرت
و اون کار رو شروع به کار کردن کردم که ایشالا تموم بشه فکر کنم اندازه 4 ماه کار کردن توی اون شرکت قبلیه درامدشه و برا خودمم دارم کار می کنم و مستقیم با کارفرما درارتباطم(شرکت قبلی اصلا نمی زاشتن با کارفرما زیاد ارتباط داشته باشم و یکم که با کارفرما ها جینگ میشدم کار رو ازم می گرفتن)
چند روز پیش یکی از دوستام که رفته کربلا یه کار از اونجا بهم پیشنهاد داده و من چون دوستمه گفتم برو بپرس ببین چطوریه قیمت اونجا یه قیمتی با هم هماهنگ کنیم و بهش بگو
یه شرکت دیگه هم یه کار دیگه بهم داده البته کوچیک
و یه چند تا دیگه کار هم شرکتی که رسمی دارم براش کار می کنم داره میاد واسم
وای خدای من
من با ایمان به خداوند از شرکت قبلی امدم بیرون و تو کارهای بهتر (پول و شرایط) برام مهیا کردی
خدایا شکرت
بچه ها
تجسم فوق العاده ست
استاد تو دوره 12 قدم خیلی خوب توضیح میده
من هر موقع تجسم میکنم دماق م شروع می کنه به سوزش و اشک تو چشام جمع میشه فوق الادست,
اون میشین لکسوزم و عشقم توش فوق العاده
بچه ها هر چیزی بخوایم از خداوند بهمون داده میشه به شرط ایمان به شرط عمل
من که دارم احساسش میکنم البته که نجواها میادا ولی نسبت به قبلم خیلی بهتر دارم افسارشا دستم می گیرم
شما گفتین از کارم استعفا دادم و جهان من رو به سمت کاری که چهار برابر اون درامدش بود و خیلی هم محیط عالی ای داشت هدایت کرد٫
ولی استاد قبلا گفته بودن که اگر از کارتون راضی نبودید اگر با احساس بد ازش بیاید بیرون کار بعدیتون هم مثل قبلیه پس بذارید جهان شمارو به سمت کار بهتر هدایت و از کار فعلی جدا کنه٫
الان دقیقا چی شد؟؟
یعنی باید از کارمون بیایم بیرون یا صبر کنیم جهان عوضش کنه؟
یا اینکه برای پیدا کردن یک شخص خاص که بهمون کمک کنه باید دنبالش بگردیم یا صبر کنیم جهان خودش مارو به سمت اون شخص هدایت کنه؟
بنام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار
نکات این فایل که برای خودم نکته برداری کردم برای درک بهتر :
1. این نباشه که ما فقط به بقیه بگیم چکار کنن تا زندگیشون رو عوض کنن اگر داریم به بقیه میگیم ی تلنگری هم باید به خودمون بزینم
2. به کسی نصیحت نکنیم مگر اینکه اون کاری رو که میگیم درسته رو خودمون انجام بدیم
3. رفتار انسان فرکانس انسان کار رو انجام میده نیازی به نصیحت کردن نیست
4. افراد از رفتار ما تاثیر میپذیرن نه حرفهای ما
5. اگر چیزی رو به کسی میگیم باید اول خودمون بهش عمل کنیم
6. در فلسفه ی عباس منش رقیبی در کسب و کار وجود نداره چون بیش از نیاز همه ی انسان ها ثروت و نعمت وجود داره
7. ما باید همیشه به دنبال تفوت قایل شدن بین اصل و فرع باشیم
8. همین که آدم بدونه ی چیزی هست بهش فکر میکنه و وقتی بهش فکر میکنه بهش تمرکز میکنه و یواش یواش اون رو جذب میکنه
و اما جواب این سوال که دلیل موفقیت استاد عباس منش چیه با وجود اینکه کارهایی رو که دیگران برای کسب و کارشون انجام میدن انجام نمیده؟
1. استاد این اصل رو پذیرفتن که خودشون هستن که تمام اتفاقات زندگیشون از جمله کسب و کارشون رو رقم میزنن و هیچ عامل بیرونی ذره ای تاثیری بر این روند نداره و بنابراین اونجوری که دوست دارن اونچه رو که میخوان رقم میزنن
2. استاد سعی کردن فقط بر خداوند تکیه کنن به عنوان تنها منبع قدرتی که میتونه حامی و یاورش باشه توی کسب و کارش و سعی کردن شرک رو توی وجودشون کمرنگ کنن و به خاطر همین اعتماد و تکیه کردن و تسلیم بودن در مقابل این قدرت اون هم هواش رو داره و توی کارهاش بهش کمک میکنه و چون اون قدرت بی نهایت دست داره برای کمک کردن از بی نهایت طریق استاد کمک رسانی میشه بهش بدون اینکه بخواد هزینه ی اضافی بده
اینا دو تا دلیل اصلی موفقیت استاد هستن به نظر من
چون من هم از وقتی دارم روی این قدرت تکیه کنم خودش داره کارها رو برام انجام میده بدون اینکه من هزینه یا تبلیغی بکنم .دستان خداوند برام دارن تبلیغ میکنن بدون اینکه روح من خبر داشته باشه
من هم مثل استاد الان دو سه ساله که هیچ تبلیغی نکردم اما وضعیت الانم از اون زمانی که فکر میکردم تبلیغ کردن اصله خیلی بهتر هستش .
پس اینکه تبلیغ پولی بکنیم یا عوامل بیرونی رو دخیل بدونیم در کسب و کار یا به دنبال روش های بازار یابی باشیم جز بردن خودمون توی حاشیه نیست
موضوع اصلی ایمان به خداوند و حمایت هاشه و البته باور کردن خودمون به عنوان منبع رقم زدن اتفاقات
سلام به استادم و تمام اعضای خانواده دوست داشتنیم. همه تون دوست دارم. استاد جواب سوالتون میشه شغل یا کسب و کاری که مورد علاقه اون فرد هست. چون زمانی که اون فرد داره اون کار انجام میده و داره از کارش لذت میبره اصلا گذر زمان، گرسنگی، تشنگی و … حالیش نیست داره با تمام وجود اون کار انجام میده اون کار عشقشه تمام وجودشه و در نهایت کار مورد علاقه این قدرت رو داره تا اون فرد رو در مسیر موفقیت قرار بده تا باعث نتیجه بشه و موفق بشه وقتی تمام افرادی که به موفقیت رسدند رو مطالعه میکنیم وبه گذشتشون نگاه میکنیم و برمیگردیم به عقب میبینیم که در گذشته هم این کار با لذت و عشق انجام میدادند چون برای این کار متولد شدند چون رسالتشون این بوده و رسالتشون لذت بردن از زندگی هست اونها از اولش نتیجه براشون مهم نبود برای عشق خودشون این کار انجام میدادند مثل ادیسون مثل هنری فورد؛ هنری فورد از اول عاشق مکانیک بود و عشق این کار باعث نتیجه و تولید ماشین شد مثل مریم میرزاخانی که عاشق ریاضی بود و باعث شد بشه نابغه ریاضی مثل ماری کوری که تا هفته ها غذاهاش پشت در اتاقش کپک میزد و در حال انجام دادن ازمایش هاش که منجر به کشف رادیواکتیو شد. کسب و کارهایی که نتیجه میدن کاری مورد علاقه اون فرد هست ولی کسانی که نتیجه نمیگیرند این نمیدونند و عامل بیرونی رو دخیل میدونند و میرن با بی حوصلگی اون کار انجام میدند و وقتی نتیجه نمیگیرند میرن سراغ شغل بعدی. خود شما وقتی تمام هدفتون رو گذاشتید روی دوره های قانون جذب و هدفتون شد کاری که عاشقش هستید و وقتی با عشق کامنت های من و بقیه دوستان مطالعه میکنید در مسیر قرار گرفتید باعث شد باورهاتون تغییر بدید باعث شد اعتماد بنفس بگیرید باعث شد بفهمید توکل یعنی چی ایمان به خدا یعنی چی. خیلی ها از کاری که انجام میدن رضایت ندارند فقط چون فکر میکنند بقیه دارن اون کار انجام میدن و نتیجه گرفتن اونها هم اون انجام میدن و در اخر میبینیم بدون نتیجه یا کار و کسب رها میکنند و سراغ کار و کسب بعدی میرن یا به اجبار در اون کار میمونند.
سپاسگذار خداوند هستم که در این مسیر با شما وبقیه اعضای خانواده م همراه هستم تا خوب زندگی کنم و جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن کنیم.
شاد و پیروز و سربلند و باشید.
بنام خداوند بخشاینده بخشایشگر
سلام استاد جان ، سلام بچه ها
به نظرم عامل اصلی و تعیین کنده در رسیدن به موفقیت تنها و تنها به باور ، باور و باور ما!
ایمان ، افکار مثبت و کنترل احساسات ما بستگی دارد،ضمن اینکه نگرانی هایمان را نیز باید کم کنیم.
بچه ها دوستتون دارم?
استاد عاشقتم?
به نام خدا
سؤال: به نظر شما، چه عواملی نتایج استاد عباسمنش را متفاوت کرده است؟ چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت میکند؟
چه عواملی سبب میشود، فردی مثل استاد عباسمنش با اینکه ظاهراً آنچه متخصصین علم بازاریابی و … مهم میدانند را انجام نمیدهد، اما به موفقیتهایی دست مییابد که سایر کسب و کارهایی که آن علوم را اجرا کردهاند، دست نیافتهاند؟
جواب من و و دیدن الگو های مثل استاد عباس منش
جواب✅استاد عباس منش باور های توحیدی قدرت دادن به خدا و همین باعث شده خدا براش مشتری بیاره خدا و تازه خدا تبلیغش میکنه و اینکه همه افرادی که به تضاد خوردن هدایت شدن به سمت این سایت از نتایج و داستان هدایت افراد از نتایج دوره ها تازه خودم از خدا خواستم گفتم کدوم اصله؟گفت بزن روی این کلمه و هدایت شدم به سایت چون میگه اصل اینه پس همه چیز توحیدی یعنی باور کنی نیازی نیست کار عجیب و غریب کنی تا مشتری بیاد مثلا دیدم یه روزی یک نفر راجب فالور صحبت میکرد که اگه بتونی خودتو یه کاری کنی که مخاطب خوشش بیاد فالورت میشه مثلا اگه کم فعالیت کنی از پیجت فالورها میرن و فروشت کم میشه حالا جالبه زمانی که تمرکزت بره روی لایک فالور از مسیر خارج میشی تازه به قول استاد گفتن میشی عروسک خیمه شب بازی دیگران و در واقع اگه یک نفر ۲mفالور داره باید شب بترسه که فالور از دست نده منم همینجوری بودم قبلا مثلا اون موقها استرس داشتم که نکنه فالور هام برن وهمینم میشد یا مثلا وقتی تمرکز روی فرع باشه از مسیر خارج میشی حالا باید بیایی شب تا روز کار کنی که فالورت نپرن(شرک ورزیدن)مگه آدمها باشن یا برن ثروت من کم میشه؟خب برن خدا از دست دیگش به من نعمت میده از آدمها تشکر میکنیم به قول استاد اما تو ذهنمون این نیست که اگه برن ما بدبخت میشیم باید روی خدا حساب کنی اونکه داره نعمت میده اونکه داره ثروت میده
خیلی راحت اگه پیجم زدی نگران این نباشی که مشتری نیست یا فالور نیست به خدا دیدم چه جوری برام مشتری میاورد همه چیز انرژیه خدا انرژیه تا حالا دقت کردین ؟یع جایی میرین خرید مثلا خدا به قلبت میندازه بری از اون شخص بخری اینا همش کار خداست حتی سایت استاد تازه دیدم یک رستورانی یک جای پنهان بود اما اون دست خیابان اونقدر رستوران بود نما شیک همه چیز اکی اما اون رستوران اون دست خیابان بود تازه امکانات خاصی نداشت اما کیفیت غذا کل غذاهاش عالی عالی بود تازه مشتری میومد میگفت این رستوران چه قدر پنهانه بعدش میگفت یه چیزی گفت برو این سمت و خیلی تشکر میکرد که چه قدر غذا خوبه و تازه بهترین رستوران اون استان بود تازه صاحب مغازه میگفت به مشتری ها بگو خیلی شلوغه اگه ۱ساعت میتونی صبر کنی غذا هست وگرنه بزنید برید با تشکر دقیقا همینو میگفت التماس نمیکرد تازه بعضیا حوصلهشون سر میرفت میرفتن اما میگفت از بس شلوغه تازه بزار برن راحت شم که به بقیه برسم اینقدر باور توحیدی داشت این شخص مذهبی بود بی سواد دارمد میلیاردی همیشه یادمه وقتی میومد تو مغازه کلمه بسم الله تو دهنش بود و همیشه اگه نیرویی از کارش میرفت میگفت خدا بهترینشو میاره خیلی وقت که تحقیق کردم دیدم این اقا مسن که ۸۰سالشه و خودم باهاش حرف زدم همش باور توحیدی بود گفت از صفر شروع کردم با پنج سیخ کباب گفت جوری شلوغ میشد ترافیک بود سر میدان گفت منم همین چند تا سیخ داشتم تازه میگفت من تعجب میکردم اون همه رستوران لاکچری شیک کسی نمیرفت اما این فروش بالا داشت خلاصه پر فروش ترین رستوران اون استان بود و تازه فقط پسرش تبلیغ میکرد اوایل اما خودش اعتقاد نداشت خلاصه همون اول تبلیغ کردن اما دیگه نه اما چنان مشتری داشت که باید تا ۱شب فقط مشتری رد میکردی اینقدر شلوغ بیشترین فروش رو توی استان داشت حتی خود مشتریها میگفتن
به دلیل
صداقت درستکاری مهارت کسب کردن تو حوزه خودش یعنی غذای خوب میداد
تازه مذهبی هم بود اولین فرد مذهبی نماز خوان نماز شب دیده بودم که اینقدر باور هاش خوب بود
یعنی باورهاش راجب ثروت خوب بود
میگفت من کیم ؟گفت خدا منو آورد تا اینجا که بزرگترین رستوران بود
گفت اونکه منو آورد
راستی اینو بگم این شخص معتاد بوده خیابانی بد جور گفت یه روزی دو تا دستم رو بلند کردم گفتم خدایا منو به راه راست هدایت کن
گفت از همون روز اتفاقات افتاد آدمها شرایط جدید گفت اولین ایده اومد رستوران بزن یعنی گفت پول نداشتم نمیدونم با فروش قوطی توی خیابان مثلا گفت در حد سیگار مواد داشتم گفت بزارم تا سیخ کباب بخره بعد مثلا یه کم گوشت تو یه گاری ببین همش هدایت بوده تازه خود خدا گفته از پایین شروع کن
الان این شخص
اونقدر به ثروت رسیده که دیگه پر شده تجربه کرده
بهترین ویلا رو داره
خلاصه
این بنده خدا نه تیپ خاصی داشت نه سواد زیاد داشت در حد یه حساب کردن اونم با چرتکه
بعدش نمیدونم این شخص عزت نفس خوبی داشت اعتماد بنفس خود باوری یعنی برای غذاهاش ارزش قاعل بود
نه تبلیغ داشت نه پیجی هیچ
تازه میگفت اینقدر مشتری هست نمیتونم برم شهرستان مشتری بهش التماس میکرد تعطیل نکنید غذا میخواییم گروهی میومد التماس میکرد میگفت عزیزم تعطیل کردیم اینقدر باور فراوانی داشت
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم
من نمیدونم چطور در مورد نیرویی بگم که همیشه ودر هر لحظه حی وحاضر هست و اتفاقا منتظره که ازش درخواست کنی تا جواب سوالت رو بهت بده،نمیدونم چطور باید توصیفش کنم که کسی باورش کنه، مگر اینکه اون شخص خودش باورش داشته باشه یعنی تجربش کرده باشه…
خصوصا بچه های سایت که مطمعنم اکثرییت این نیروی حی وحاضر واجابت کننده وپاسخ دهنده در لحظه رو باور دارند وکار سختی نیست بخوای براشون از این نیرو صحبت کنی…
استاد عزیزم میدونم که همون نیرو از شما یه روزی درخواست کرد که این بخش مرا به سوی نشانه ام هدایت کن رو به سایت اضافه کنید تا افراد بیشتری بهش یقین وباور پیدا کنند والبته در مسیر درست قرار بگیرند ..
چون شما با گوشت وپوست واستخون وتک تک سلولهاتون این نیروی پاسخ دهنده واجابت کننده در لحظه رو درک کرده بودید وبهش باور ویقین داشتید…
حدودا یک ساعت پیش یکی از دوستام تو تلگرام برام وویس فرستاد وخواست که در مورد مسائل خصوصی زندگیش یه کم راهنماییش کنم، منم شروع کردم در جواب هر سوالش یه وویس چند دقیقه ای براش فرستادن که شامل کلی راهکار ( دانش خرد کردن ) بود خلاصه جونم براتون بگه که هی میگفتم وهی خودم وزندگیم میومد جلوی چشمم، ایشون میگفت چطوری انجامش بدم منم میگفتم اینطوری!!! ایشون کلی ذوق زده شد کلی تشکر کرد و چون تو دو تا شهر دور از هم هستیم ونمی تونیم همو فعلا از نزدیک ببینیم شکرگزاری کرد وگفت خیلی انرژی گرفته و چون منو قبول داره میره که راهکارهارو پیدا کنه تو زندگیش….
من بعد اتمام حرفهامون نشستم به درونم نگاه کردم وبا خودم حرف زدم، گفتم مینا تو همین الان داری با یه تضاد دست وپنجه نرم میکنی تضادی که میدونی از توجه خودت به ناخواسته ها به وجود اومده و اتفاقا در مورد برطرف کردنش به یه نوع عجزی هم رسیدی، پس چرا از همین راهکار برای خودت استفاده نمی کنی؟؟؟
بعد این گفتگو های ذهنی رفتم که کارامو انجام بدم ولی انگار تو همون فرکانس گیر کرده بودم، تو فرکانس راهکارها وعمل بهشون، اومدم سایت و زدم رو قسمت مرا به سوی نشانه ام هدایت کن وگفتم ای رب حی وحاضر جواب سوالات ذهنم رو خودت بده….
این فایل برام باز شد!!!!
تشخیص اصل از فرع در یک کسب وکار موفق !!!
گفتم نه اینو نمیخوام جوابم باید چیز دیگه ای باشه در مورد کار نبود که!!!!
بهم گفت فایل رو پلی کن، وااااای خدای من، همون اول فایل اومد خیلی واضح وروشن وساده از زبان سیدحسین عباسمنش بهم گفت…تو که لالایی بلدی چرا خودت خوابت نمیگیره پس!!!!!
توکه بلدی راهکار بدی به دیگری اونم ذوق کنه بره انجامش بده والبته که حرفتم راهکارتم درست وبه حق وبه جاست، پس چرا خودت انجامش نمیدی اتفاقا در همین مورد خاصی که الان درش هستی ودنبال راه چاره میگردی….
مگه داریم از این نیرو از این رب از این دلبر از این شیرین سخن از این یارو همدم، مهربانتررررر و نزدیکترررر ودلسوزتر به خودمون؟؟؟؟
چرا باید بیام لایوی رو ببینم که در مورد کسب وکاره ولی استاد بیاد اول فایل بگه آقااااااا اگه این همه راهکار خوب داری بلدی به دیگران میگی چرا خودت انجامش نمیدی؟؟؟
الهی هزاران بار شکر الله مهربان رو که هر لحظه در حال هدایت کردن ماست، هر لحظه یعنی هر لحظه ها….
نه اینکه به قول استاد عزیزم یه سوال ازش بپرسی بره صدسال دیگه بیاد جواب بده نه، همون لحظه بهت جواب میده میخوای انجامش بده میخوای نده، دیگه خود دانی!!!
ماها که تو این مسیر هستیم شاید یه وقتایی حواسمون نباشه بزنیم به جاده خاکی ولی شکر خدا، دیگه مثل سابق تواون خاکیه ادامه نمی دیم، چون انقدر درد کشیدیم جنس درد رو میشناسیم نمیذاریم که دوباره برامون عادی بشه، دوباره مثل گذشته بشه طوریکه درد رو رنج رو جزئی از زندگیمون بدونیم…
نه اصلا اینطور نیست بازم به قول استاد عزیزم جهان بر مبنای عشق وارامش وشادی. خوبی وصلح داره پیش میره…..
اینکه همیشه خوش باشی درسته، اینکه همیشه حال دلت خوب باشه درسته، اینکه غرق در ارامش وعشق وخوشی باشه درسته، اینکه اموراتت به خوبی پیش بره درسته…
اگر هرچی غیر خیر وخوشی باشه یعنی زدی تو خاکی، یعنی درست نیست وباید سریع تغییرش بدی…
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که یکی رو میفرسته که بیاد از من راهکار ومشاوره بگیره، بعد مشکلات ومسائل همون آدم وراهکاری که مناسبش هست از زبان خودم جاری بشه و به یاد خودم بیاره که این جواب سوال ومسئله ی خودتم هست بنده خوبم، خودتم لطفا اجراش کن …
استاد مهربون وقشنگم ممنونم که جای جای این سایت پره از حرف خدا ورنگ خدا وعطر خدا، دقیقا جایی که میشه به خودت بیای و برگردی به صراط مستقیمی که باید درش باشی
باسلام و خسته نباشیدبه استادعزیزم وبه گروه تحقیاتیشون به نظرم مهمترین دلیل موفقیت استادعباسمنش نسبت به سایرافرادتنهاتوحیدواعتماد به رب و شرک نکردنشون و به روی مردم حساب بازنمیکنند و تنها به روی الله حساب بازمیکنند. شادوسلامت و سعادتمندشوید.
سلام به همه فرکانس خوبا
ایاک نعبد و ایاک نستعین
سوال؛چه عاملی باعث ایجاد تفاوت نتیجه،در کسب و کارهاست؟
جواب این سوال در همین آیا نهفته است؛
ایاک نعبد و ایاک نستعین(تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری میجوییم)
در ابتدا وقتی این آیه را میخوانیم ، انگار ته قلبمان یک آرامش عمیقی را حس میکنیم ، انگار بدور از هر اتفاق خواسته یا ناخواسته ای قلبمان مطمئن میشود که نیروی ماورای زمینی در حال حمایت کردن از ماست و دقیقاً به مثال کودکی که اعتماد کامل به پدرش دارد و خیالش راحت است از اینکه او را در هر شرایطی حمایت میکند و با خیال راحت تمام درخواست هایش را به او میگوید و ۱۰۰% مطمئن است که احتیاجاتش برآورده میشود، نه نگران است، نه حرس میخورد، نه فکر میکند که پدرش چطور و چگونه این نیاز او را برآورده میکند ، فقط از یک چیز کاملاً مطمئن است و ایمان دارد که پدرش حتماً نیاز او را برآورده میکند ، دقیقاً کاری که ما باید انجام بدهیم به مثال کار این کودک است و ۱۰۰% به خدا و ربمان ایمان داشته باشیم و وقتی درخواستی میکنیم از او خیالمان راحت باشد که به ما اعطاء میکند و فقط بجای نگرانی و تحمل و غرغر کردن صبور باشیم و امیدوار٫
این فرمول نه تنها در تمام زمینه های زندگی جواب میدهد بلکه پاسخ این سوال مطرح شده نیز می باشد٫
“چون که ۱۰۰ آمد ، ۹۰ هم پیش ماست”
اینجاست که استاد وقتی که میفرمایند ما ابتدا چیزی را میشنویم و بعد درکش میکنیم و بعد از اینکه درک کردیم باید عمل کنیم تا نتیجه بگیریم و این اعمال شکل میگیرند زمانیکه ما تکاملمان را طی کنیم٫
بنظرم می آید که خیلی خیلی کم در حال درک کامل این مطالب هستم٫
حالا برویم سر موضوع اصلی که جواب این سوال است؛
بنظرم این توضیحاتی که دوستمان در مورد استفاده از روشهای علمی در زمینه شغلی مطرح نمودند، خیلی خوب و مثمر ثمر است ، اما موضوعی که در دل این مسئله مخفی است این است که تمام این علوم از قبل وجود داشته و فقط انسانها آن را کشف کرده اند و به مرور زمان بخاطر استفاده زیاد از این علوم و گرفتن نتایج از آن ، دیگر فراموش شده است که خالق این علوم چه کسی است، بنیان گذار این علوم چه کسی است، مبداء و اصل این علوم از کیست و اگر کمی و فقط کمی تاَمل کنیم در این امر ، به وضوح برایمان روشن میشود که کسی نیست جز رب ما ، که خلق کرده تمام این جهان را٫
باذکر یک مثال کمی روشن تر میکنم مسئله را برای دوستانی که شاید در مدار پایین تری از این آگاهی ها قرار دارند و هنوز قدرت رب و پروردگارشان را باور نکرده اند٫
فرض کنید که شما دستگاهی را اختراع کرده اید و از تمام امکاناتش باخبر هستید و درصورتیکه خراب شود خیلی سریع و راحت میتوانیید آن را درست کنید و دفترچه راهنمایی هم برای آن تهیه کرده اید که اگر کسی به مسئله ای بر خورد بتواند از آن کمک بگیرد٫
و فرض کنیید که افراد زیادی آن دفترچه را دارند می توانند در موقعییکه آن دستگاه خراب شد آن را درست کنند٫
حالا هم شما میتوانید آن دستگاه را درست کنید و هم کسانیکه آن دفترچه را دارند، اما سوال من این است که کدامیک سریعتر و بدون استرس و نگرانی می تواند این کار را به نحو احسند انجام دهد٫
شما یا آنها؟؟؟؟
البته که شما( چون شما خالق آن دستگاه هستید)
پس نتیجه میگیریم تمام علومی که در این جهان برای انجام تمامی کارها هم اکنون در دسترس ما انسانهاست و ما با آن دفترچه راهنما داریم ازش استفاده میکنیم ، اصل و تولید کنندش خداست، پس بنظر شما بهتر این نیست که تمام امور را به او بسپاریم و تنها از او یاری بجوییم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
تا زودتر و بهتر نتیجه بگیریم ، بنظر من استاد دقیقاً دارن طبق این شیوه عمل میکنن و نتایجشون مهر تائیدی است بر این ادعا٫
خدایا کمکمان کن تا در مسیر درست حرکت کنیم ، ما را به راه راست هدایت فرما ، به راه کسانیکه که به آنان نعمت دادی و نه گمراهان٫
اهدنا صراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم، غیر المغضوب علیهم والظالیین٫
فکر میکنم و فقط فکر میکنم که کمی موضوع رو درک کرده باشم و هنوز راه زیادی مانده تا عمل به آنها و فقط خدارو شکر میکنم که در این مسیر قرار دارم و خدا هر روز همراه من و پشتیبان و نگهبان منه ، دوستت دارم خدا ، عاشقتم ، دیوونتم٫
استاد ازت ممنونم که چراغ راه شدی ، که مونس و همدم و یار شدی با ما ، میدونم تو قلبت چه احساسی نهفته است و چه ذوقی داری از اینکه ما هم این حس قشنگتو درک کنیم ، این آرامش رو ، این امید رو ، این حال خوب یکی شدن با خالق رو ، انشاالله خدا به هممون کمک کنه تا بتونیم این حال خوبو نگهش داریم٫
الا به ذکر الله تطمئن القلوب
بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد داند که سخت باشد قطع امیدواران
با ساربان بگویید احوال آب چشمم تا بر شتر نبندد محمل به روز باران
بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت گریان چو در قیامت چشم گناهکاران
ای صبح شب نشینان جانم به طاقت آمد از بس که دیر ماندی چون شام روزه داران
چندین که برشمردم از ماجرای عشقت اندوه دل نگفتم الا یک از هزاران
سعدی به روزگاران مهری نشسته در دل بیرون نمیتوان کرد الا به روزگاران
چندت کنم حکایت شرح این قدر کفایت باقی نمیتوان گفت الا به غمگساران
حال دل همتون خوب ، دوستتون دارم ، عاشقتونم٫
به بنام خدا
با عرض سلام و ادب به استاد گرامی و خانواده قانون
با توجه به درک بنده از قانون به نظر بنده قانون شامل به سری کلیات و یه ری جزئیات میباشد . به درک بنده کلی ترین و شاهرگ قانون ایمان است . اگه بحث ایمان و عمیقا درک کنیم بعدا سراغ بقیه جزئیات بریم خیلی راحتر میتونیم درک بهتری داشته باشیم .
جواب بنده درسوال اینکه ک چرا استاد کاراش اینهمه راحت پیش میره اینه که استاد وکالتنامه ای رو امضا کرده ک وکیلش خداست خودشو به جرایان رودخانه ای سپرده ک مقصد خدا( اقیانوسه ) . استاد همه کاراش دست خدا انجام میگیره . با ایمانی ک به خدا داره( ایمانی عمیق) کاراش چرا خوب پیش نره ؟ ایمانی به مانند نوزادی ک وقتی شیر میخورد و به خواب عمیق میرود بدون اینکه نگران وعده بعدی غذایش باشد به دلیل ایمان به مهر مادر (ایت الله بهجت )مثل بچه ای ک وقتی با پدر است. وقتی پناهش خداست هیچ حال بد و ترسی در وجودش نیست . وکیلی ک خدا باشد و پناهی ک خدا باشد ببین چ کارا برا آدم نمیکنه. خدا برای استاد همه چی هست خدا برا استاد مشتریه خدا برا استاد تبلیغه خدا برای استاد اینترنته خدا برا استاد هر چه بخواهد میشود . حالا با این اوصاف چرا توجه استاد باید به رقیب و این گونه مسائل باشه چرا استاد نگران باشه . آیا جوابی هست ؟ وکیلی ک خدا باشه دستانش همه جا برای توست. هر کس با ایمان قلبی ک به خدا داره و درصد وکالتی ک به خدا میده همان اندازه خروجی دریافت میکنه . درسته همه میگیم خوب ایمان منم دارم . ایمانی ک همه دارن تا چه اندازه میتونیم چند درصد میتونیم وکالت همه امورو به خدا بسپاریم با خیال راحت و احساس خدایی . ایمانی ک یک ذره ترسی توش نباشه . ایمانی ک با هر حرف و اتفاقی نلرزه ….. از ازل تا حالا بنی بشر با ایمانی ک به خدا ذاشتن نتایج متفاوتی دریافت کردن هر پیامبری با ردصد ایمانش نتیجه گرفته هیچ کسی نتیجه یکسانی نداشته . ایمانی ک انتها ندارد . کارایی ک استاد انجام میده خیلیا انجام میدن و بیشتر هم تلاش میکنند چرا نتیجه یکسان نیست ؟؟
نتایج برمیگرده به متن وکالتی ک برای امور به خدا میدن و درصد احساس خدایی ک انگشتان و برا امضا میبره . ///// بعد این این اصل هست ک بقیه جزئیات شکل میگیره . این که استاد چه کاری انجام میده کارش اینطوری پیش میگیره به اصولی هست ک استاد عاااااااالی درک کرده ک وکیلی داره به نام خدا . استاد اینو خوب درک کرده ک وکیلی داره ک همه کاراشو انجام میده . ایمان و احساس خدایی و حالشو در هر شرایط عاااالی کرده .
بحث دوم که گفتن استاد بحث تبلیغو و این گونه مسائل رو قبول نداره به نظر بنده بر میگرده به درکی ما از حرفای استاد دریافت کردیم . استاد اصول (فرعیات و اصلیات )رو گفتن . با رعایت این اصول و ساخت باور ها و ایده خلق میشه . نتایج دریافت میشه . ما باور صحیح و غلط و ایده درست و غلط نداریم . مطمنا ایده و باور با درصد ایمانی که افراد دارن خروجی یکسانی نداره . کاری ک استاد انجام میده خیلیا هم انجام میدن ولی همانگونه ک میبینیم خروجیا خلیلی فرق دارن . ایده ای ک با ایمان و باور خوب و احساسی خدایی نباشه قطعا نتیجه متفاوتی داره . پس تبلیغی ک باور و ایمان خدایی و احساس خدایی داشته باشه قطعا نتیجه داره . نه تبلیغ بلکه هر ایده ای.
کارایی ک استاد انجام میده در مورد بیزینس و کار و نتایج عالی در یافت میکنه خیلیا اون ایده و کارا رو انجام بدن قطعا خروجی متفاوت خواهد بود .
استاد درسته کار تبلیغ انجام نمیدن ولی به نظر شما اگر انجام بدن جواب نمیگیرن .؟
پس نتیجه به ایده و کاری نیست ک انجام میدیم . خیلیا ایده و کارای یکسانی انجام میدن ولی نتیجه ها متفاوته .
دوستان عزیز استاد در اقیانوس ایمان خیلی پیش رفته خیلییییی .
تا این حد ایمان ببینین چه باورهای میسازه چه ایده هایی خلق میکنه . این ایده ها تا حدی ک تو این اقیانوس پیش بریم نتیجه میده .
خیلی وقت بود ذهنم درگیر این بود ک چرا استاد نگران هیچی نیست استاد همه محصولاتش تو سایت هست. خیلیا خرید کردن . میتونن حرفایی ک استاد میگن رو تو کار خودشون حفظ کنن و فایل بسازن و بفروشن . آیا همین نتیجه رو میده ؟
در حالی ک بحث این نیست هرکسی تو اون اقیانوس بی انتها پیش بره به همان اندازه نتیجه میگیره . پس اصول و باور و ایمان و ایده به اندازه ایمانت تو رو پیش میبره . نتیجه به کاری ک انجام میدی بستگی نداره. کاری که انجام میدی چقد خدایی هست و از کجای اقیانوسه .
استاد با این ایمان و وکالته ک نگران هیچی نیست . استاد خدایی رو تو وجودش درک کرده ببینید تا کجاها میبردتش .
این اقیانوس آنقدر برزگه ک در حرفا نمیگنجد . امید وارم توانسته باشم چیزی را ک درک کرده ام انتقال داده باشم .
سلام خدمت استاد بزرگ وخداقوت به خانواده استادمنش و خانم شایسته عزیز
ایجاد تفاوت نتیجه در زمینه کسب وکار
بر میگردد به میزان ایمان و اعتقاد وتوکلی که در هر روز صبح با نوشتن سناریو(ستاره قطبی)
چون هر کدوم ازما شب قبل از خواب وقتی به خواسته هایمان نگاه میکنیم . خودمون متوجه میشویم که چقدر از خواسته هایمان واقعی بوده ودر این روز که این نتیجه حاصل شده به همان اندازه بوده که در موقع فرستادن فرکانس به جهان هستی خالص واز ته قلب و بدون ذره ای به اندازه (یک صدم مولکول) هم در آن دو دلی و شبه نباشد.
آن موقع است که می فهمی نتیجه ای که گرفتی بستگی به ایمان وآن توکلی که به خالق یکتا داری چقدر زیبا و قشنگ است.
وبه همان احساس خوب و قشنگی که در خودت ایجاد میکنی وبه کارت ادامه میدهی ودر تمام مسیر و مراحل کسب کارت بقیه کارهارو می سپاری به خدا ، و میبینی که چه سریع جواب می گیری.
پس از این به بعد همه ما باید فقط وفقط به خدا توکل کنیم.
چون بازتاب فرکانس های ما در جهان هستی
همه اش بر میگردد به قوانینی که خداوند به کیهان نصب کرده.
با تشکر از استاد بزرگ و خانم شایسته عزیز
سلام یکی از دوستان نوشت تنبلی را بزار کنار وموفقیت هاتون را بنویسید
راستش من اخر سال از کاری که داشتم استعفا دادم
کلید شرکت را تحویل دادم
تسویه حساب کردم چون (کارما دوست داشتم ولی از محیط و درامدش رازی نبودم)
خداحافظی کردم و هیچ ایده ای برای کار بعدیم نداشتم ولی بیکار نشینستم و به پدرم کمک کردم و یکم وسایل اضافی تو خونه که ارزش داشتم ولی بدردمون نمی خورد رو فروختم و پولشم که همشا به بابام دادم چون مال بابام بود ولی داشت خاک می خورد
دیگه اینکه یه چند جایی زنگ زدم برا کار و 2 جایی هم رفتم ولی خبریشون نشد
تا اینکه من برا یه کاری یه اداره ای باید می رفتم و دیگه ذهنم با اینکه می گفت هیچ کار ارزشمندی نمی کنی و وقتت الکی داره تلف میشه اما احساس خوبی داشتم و بهش توجه ای نمی کردم
تا اینکه یه تماس به من گرفته شد استادم بود و بهم گفت یه کار وقتت ازاده فردا بیای شرکت منم گفتم اره و رفتم یه کار بزرگ با شرایط خیلی خوب(همون چیزی که می خواستم )برام مهیا شد
خدا یا شکرت
و اون کار رو شروع به کار کردن کردم که ایشالا تموم بشه فکر کنم اندازه 4 ماه کار کردن توی اون شرکت قبلیه درامدشه و برا خودمم دارم کار می کنم و مستقیم با کارفرما درارتباطم(شرکت قبلی اصلا نمی زاشتن با کارفرما زیاد ارتباط داشته باشم و یکم که با کارفرما ها جینگ میشدم کار رو ازم می گرفتن)
چند روز پیش یکی از دوستام که رفته کربلا یه کار از اونجا بهم پیشنهاد داده و من چون دوستمه گفتم برو بپرس ببین چطوریه قیمت اونجا یه قیمتی با هم هماهنگ کنیم و بهش بگو
یه شرکت دیگه هم یه کار دیگه بهم داده البته کوچیک
و یه چند تا دیگه کار هم شرکتی که رسمی دارم براش کار می کنم داره میاد واسم
وای خدای من
من با ایمان به خداوند از شرکت قبلی امدم بیرون و تو کارهای بهتر (پول و شرایط) برام مهیا کردی
خدایا شکرت
بچه ها
تجسم فوق العاده ست
استاد تو دوره 12 قدم خیلی خوب توضیح میده
من هر موقع تجسم میکنم دماق م شروع می کنه به سوزش و اشک تو چشام جمع میشه فوق الادست,
اون میشین لکسوزم و عشقم توش فوق العاده
بچه ها هر چیزی بخوایم از خداوند بهمون داده میشه به شرط ایمان به شرط عمل
من که دارم احساسش میکنم البته که نجواها میادا ولی نسبت به قبلم خیلی بهتر دارم افسارشا دستم می گیرم
استاد عزیز موفق و پیروز باشی
سلام دوست عزیز
شما چقدر باور مثبت و ثروتساز دارید!
دیدگاهتون پر از باورهای فوق العاده بود ٫
ولی من یکچیزی رو نفهمیدم٫٫٫
شما گفتین از کارم استعفا دادم و جهان من رو به سمت کاری که چهار برابر اون درامدش بود و خیلی هم محیط عالی ای داشت هدایت کرد٫
ولی استاد قبلا گفته بودن که اگر از کارتون راضی نبودید اگر با احساس بد ازش بیاید بیرون کار بعدیتون هم مثل قبلیه پس بذارید جهان شمارو به سمت کار بهتر هدایت و از کار فعلی جدا کنه٫
الان دقیقا چی شد؟؟
یعنی باید از کارمون بیایم بیرون یا صبر کنیم جهان عوضش کنه؟
یا اینکه برای پیدا کردن یک شخص خاص که بهمون کمک کنه باید دنبالش بگردیم یا صبر کنیم جهان خودش مارو به سمت اون شخص هدایت کنه؟
با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم
بنام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار
نکات این فایل که برای خودم نکته برداری کردم برای درک بهتر :
1. این نباشه که ما فقط به بقیه بگیم چکار کنن تا زندگیشون رو عوض کنن اگر داریم به بقیه میگیم ی تلنگری هم باید به خودمون بزینم
2. به کسی نصیحت نکنیم مگر اینکه اون کاری رو که میگیم درسته رو خودمون انجام بدیم
3. رفتار انسان فرکانس انسان کار رو انجام میده نیازی به نصیحت کردن نیست
4. افراد از رفتار ما تاثیر میپذیرن نه حرفهای ما
5. اگر چیزی رو به کسی میگیم باید اول خودمون بهش عمل کنیم
6. در فلسفه ی عباس منش رقیبی در کسب و کار وجود نداره چون بیش از نیاز همه ی انسان ها ثروت و نعمت وجود داره
7. ما باید همیشه به دنبال تفوت قایل شدن بین اصل و فرع باشیم
8. همین که آدم بدونه ی چیزی هست بهش فکر میکنه و وقتی بهش فکر میکنه بهش تمرکز میکنه و یواش یواش اون رو جذب میکنه
و اما جواب این سوال که دلیل موفقیت استاد عباس منش چیه با وجود اینکه کارهایی رو که دیگران برای کسب و کارشون انجام میدن انجام نمیده؟
1. استاد این اصل رو پذیرفتن که خودشون هستن که تمام اتفاقات زندگیشون از جمله کسب و کارشون رو رقم میزنن و هیچ عامل بیرونی ذره ای تاثیری بر این روند نداره و بنابراین اونجوری که دوست دارن اونچه رو که میخوان رقم میزنن
2. استاد سعی کردن فقط بر خداوند تکیه کنن به عنوان تنها منبع قدرتی که میتونه حامی و یاورش باشه توی کسب و کارش و سعی کردن شرک رو توی وجودشون کمرنگ کنن و به خاطر همین اعتماد و تکیه کردن و تسلیم بودن در مقابل این قدرت اون هم هواش رو داره و توی کارهاش بهش کمک میکنه و چون اون قدرت بی نهایت دست داره برای کمک کردن از بی نهایت طریق استاد کمک رسانی میشه بهش بدون اینکه بخواد هزینه ی اضافی بده
اینا دو تا دلیل اصلی موفقیت استاد هستن به نظر من
چون من هم از وقتی دارم روی این قدرت تکیه کنم خودش داره کارها رو برام انجام میده بدون اینکه من هزینه یا تبلیغی بکنم .دستان خداوند برام دارن تبلیغ میکنن بدون اینکه روح من خبر داشته باشه
من هم مثل استاد الان دو سه ساله که هیچ تبلیغی نکردم اما وضعیت الانم از اون زمانی که فکر میکردم تبلیغ کردن اصله خیلی بهتر هستش .
پس اینکه تبلیغ پولی بکنیم یا عوامل بیرونی رو دخیل بدونیم در کسب و کار یا به دنبال روش های بازار یابی باشیم جز بردن خودمون توی حاشیه نیست
موضوع اصلی ایمان به خداوند و حمایت هاشه و البته باور کردن خودمون به عنوان منبع رقم زدن اتفاقات
سپاسگزارم
سپاسگزارم