سریال زندگی در بهشت | قسمت 101 - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

270 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 2632 روز

    بنام فرمانروای کل جهان هستی

    سلام به استاد و خانم شایسته عزیز و دوستان همفرکانسی

    خدایا شکرت بابت این همه آگاهیهای ناب و بسیار پر از درس

    خدایا شکرت ک هرروز کارم اینه ک داخل سایت میام و با گوش دادن به فایلها چقدر احساس و ارامش عالی رو دارم

    خانم شایسته عزیز سپاسگزارم ازت با این سوالهای عالی ک از استاد میپرسین و استاد عزیز چقدر با ارامش جواب سوالها رو میده چقدر درس داره واسمون چقدر میتونیم با گوش دادن و فکر کردن به حرفهای که میزنید چقدر به باورایی ک در مورد توحید و ثروت و سلامتی و…ایجاد میکنم قوی تر میشه

    استاد عزیز وقتی در مورد جسارت صحبت کردین و گفتین اگه اون کسی ک سر خنجر رو بهم نشون میداد فارق از اینکه توی این درگیری ضربه بخورم یا بمیرم باج نمیدادم چون خط قرمزتون ترس هست و میرید داخل ترساتون یعنی به خودم فکر کردم من اگه جای اون بنده خدا بودم براحتی موبایل رو میدادم ک ضربه نخورم و اون مثال موتوری که میخواست بیشتر از اون مبلغ کرایه ک طی کرده بودین رو بگیره و باج ندادین ک بگین بابا ولش کن الان توی این درگیری بخاطر مثلا ۱۰هزار تومان بیشتر بدم لباسم کثیف بشه یا اینکه من ک پولش دارم فک میکنم دادم ی ابمیوه خوردم و این جسارت و شجاعت شما رو میرسونه و تحسینتون میکنم استاد عزیزم و این چقدر درس بزرگی بما دادین ما از ی حرفی توی جمع میخوایم بزنیم میترسیم که مسخره نشیم یا اینکه جاهای بوده ترس از ابرو ک چیزی حق ما بوده گفتیم ولش کن نمیخواد بیخال شدیم و همش ترس بوده

    همین اتفاق واسه منم افتاد استاد عزیز قبل از اینکه برای مهاجرت بیام تهران دنبال خونه بودم اما شب برای رفتن به هتل بجای اینکه سوار تاکسی بشم سوار موتور شدم و مبلغ تا هتل ۲۰ت طی کردیم وقتی اون جایی که رزرو کرده بودم اون موتوری توی اون خیابون سوال میکرد و ادرس میپرسید و بمن میگفت باید بیشتر طی میکردم باهات نمیصرفه این همه راه بیام منم گفتم باهم طی کردیم و اونم با حالی که داشت فقط غر میزد و بخودم میگفتم کاش با تاکسی رفته بودم و از ی جای دیگه ترسیده بودم اون موقع شب بهرحال رسیدم ب محل مورد نظر ایشون گفتم ۵ت باید بدی منم گفتم نمیدم من باهات طی کردم بهم گفت اعصاب مصاب ندارم و ترس داشتم گفتم بیا بگیر برو و وقتی پول رو دادم اون نجواهای ذهنی اومدن ک چقدر ترسیدی تهران جای تو نیست که براحتی پول رو دادی و منم خودم رو اینطوری میخواستم قانع کنم بابا اگه چاقو میزد باید چقدر خرج میکردی یا اینکه استاد میگه باید اعراض کنی و از این حرفا ک بخودم زدم تا خودم رو اروم کنم الان میبینم

    الان میبینم چقدر باید روی خودمون کار کنم روی باورام روی باورهای توحیدمون

    اگر میخوام باج بدم یعنی ترس، ترس از چی میاد از شرک

    خدایا تنها تو رو میپرستم و تنها از تو یاری می جویم

    استاد عزیز اون قسمت ک گفتین من دوم راهنمایی بودم و رفتم اون برگها رو مهر زدم و لیدر شدین و میرفتین بازید اون کارخانها و بچها ک گوش کردن و با شما میومدن و چقدر خوراکیهای خوب گیرشون میمود یا اینکه توی دانشگاه هم لیدر میشیدن و با اون باور ک میریم و لذت میبریم و به هم خوش میگذشت الان ما بچهای سایت هم داریم چقدر لذت میبریم و چقدر انرژی میگیرم چقدر حس و حالمون خوبه چقدر داریم زیبایی میبینیم و چقدر داریم درس یاد میگیریم بشرط اینکه عمل کنیم و خوشحالیم ک خداوند راهنمایی جلوی ما گذاشته و بخودم افتخار میکنم و به خودم میبالم که الگویی دارم راهنمایی دارم ک با عمل کردن به این اگاهیها هر روز زندگیم از هر جهت بهتر و بهتر میشه و خوشحالم ک دارم قدم میزارم جای قدمهایی که شما گذاشتین و رفتین و خیالم راحته که اگه از این مسیری ک شما رفتین ما بریم اتفاقات خوب در انتظارمون هست عاااااشقتونم خدا نگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
    • -
      زینب سلمان زاده گفته:
      مدت عضویت: 2440 روز

      بنام خدایی که بشدت کافیست

      علیرضای عزیز سلام

      خیلی بهت تبریک میگم و تحسین ات میکنم که اینطور آگاهانه داری روی خودت کار میکنی و به این آگاهی هایی که نوش جان کردی عمل میکنی که اینطور راحت از ترسی که باعث شد اون پول اضافه رو بدی

      بهترین ها رو واست میخوام دوست ارزشمندم و هر لحظه ات توحییدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العالمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        علیرضا گفته:
        مدت عضویت: 2632 روز

        سلام زینب خانم عزیز دوست همفرکانسی

        سپاسگزارم از خداوند هستم بابت دوستانی که دارم ک اینقدر نگاه زیبا بین دارن و منم شما رو تحسین میکنم بابت کامنتهایی که میزارین و

        کامنتهای شما رو میخونم و پر از نکته هست و چقدر بمن و دوستان کمک میشه ک قدمهامونو محکم برداریم بسمت اهداف و خواستهامون و لذت ببریم از این مسیری ک همگی توی مداری هستیم ک با خوندن کامنت و کامنت گذاشتن هر روز به احساس خوب میرسیم خیلی خوشحالم در جایی هستم که هر روز دارم خودم رو رشد میدم و منم برای شما آرزوی موفقیت و سلامتی و خوشبختی و ثروتمند بودن آز خداوند یکتا دارم شاد باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    حسن کفاش دوست گفته:
    مدت عضویت: 2932 روز

    استاد گرامی سلام

    خانم شایسته عزیز سلام

    دوستان عزیز سلام

    سلامی به اندازه یک دریا آگاهی

    خدای من خدای بزرگ من داری با ما چه میکنی

    من اگر خودم هزاران فایل را در مورد هدایت گوش می کردم و کل قرآن را می خواندم و یا هزاران کتاب دیگر را می خواندم به اندازه ای که همین چند دقیقه اول این فایل برای من در مورد زبان هدایت روشنگر بود نبود هیچ چیز دیگه ای نمی تونست اثر داشته باشد.

    خدایا شکرت 🙏🏻🙏🏻🙏🏻

    استاد شما در قدم هشتم در زمینه هدایت و جریان هدایت و اینکه جریان هدایت به تو می گوید که یک کار عملی را باید انجام دهید خیلی خیلی خوب مثال زدید اما انگار مدار من هنوز به حد کافی رشد نکرده بود و با اینکه فایلهای شما را بارها و بارها گوش می کنم تا حدی که بعضی از مواقع تیکه کلامهای شما و یا حتی جای سرفه کردن و یا سایر موارد را در ذهن خودم به یاد می آورم ولی باز هم بازهم آن گره ها باز نشده بود در مورد هدایت و زبان هدایت و اینکه چه چیزی هدایت است و چه چیزی نیست و …

    اما در آخر فایل ۱۰۰ و ابتدای این فایل دیگه زدی اون زنگ آخر را و گفتی آن فوت کوزه گری را

    خدایا شکرت که در مدار درک این آگاهی ها بودم و از این بابت خدا را بسیار بسیار شاکرم

    اما نکته کنکوری

    الله اکبر ، الله اکبر خدایا شکرت

    💥💥 زبان هدایت، به شکلی هست برای همان کس قابل درک باشد. 💥💥

    یعنی خدا به زبانی با من صحبت می کند و من را هدایت میکند که من می شنوم و درک میکنم و برای من و فقط فقط برای من قابل درک است . منظور از زبان شاید صرفا زبان گفتاری نباشد نه ، زبان ایما و اشاره، زبان اتفاقات، زبان آدماهایی که سرراه ما قرار میگرند و یا هر چیز دیگری

    این یعنی اینکه هدایت واقعا شخصی است

    من که یادم نمی آید کسی به من تا الان گفته باشد که هدایت برای هرکسی متفاوت است. برای اولین بار این را از زبان شما شنیدم و به نظرم باید این را با طلا نوشت باید این را اینقدر با خودمان تکرار و تمرین کنیم که ملکه ذهن ما شود و انتظار نداشته باشیم که هدایتی و نشانه ای که برای هدایت من می آید با هدایت و نشانه ای که برای دیگر می آید یکسان باشد

    نمی دانم خودتان وقتی دوباره این فایل را گوش کنید به مغز این جملاتی که گفته اید برسید ودرک کنید یا خیر یا برای شما تکراری شده باشد . ولی به الله یی که می پرستم این کلام چنان غوغایی در ذهن من برپا کرد که اندازه ندارد .

    چنان گره ایی از ذهن من باز کرد که خدا می داند چه اتفاقات خوبی در آینده برای من رخ دهد .

    چرا؟ به این دلیل که دیگر منتظر نشانه های عجیب و غریب برای هدایت شدن نمی مانم و من که دارم روی خودم کار می کنم که از هدایت الهی استفاده کنم به کوچکترین نشانه توجه می کنم حتی با اینکه قبلا کما بیش اینکار را انجام می دادم .

    مثلا من چند وقته که دارم روی تمرین هدایت خواستن از این نیرو که من اسمش را گذاشته ام “خدا” استفاده می کنم، اگر می خواهم تعیین مسیر کنمم در حین رانندگی و از او هدایت می خواهم اگر مثلا یک ماشین جلوی من پیچید که نگذاشت به آن مسیری که در ذهن خودم بود بروم، سریع می گویم که هدایت همین بوده است به جای اینکه به آنکه به آن راننده فحش و ناسزا بدهم ( کاری که قبلا می کردم) می گویم همین نشانه بوده است.

    یا مثلا من معمولا با دوچرخه سرکار می روم و کمتر از ماشین استفاده می کنم ولی اتفاقی می افتد که فردا بایست با ماشین بروم می گویم این حتما هدایت بوده است و از قضا می بینم که فردا صبح بارانی آمده است که رانندگی با دوچرخه کمی سخت بوده است و همان جا خدا را بابت این موضوع سپاسگزاری میکنن

    یا مثلا همین چند شب پیش می خواستم از مغازه ای چیزی را بخرم و نداشت به جای اینکه نگران باشم و یا بشوم، سریع گفتم که حتما هدایتی هست و دقیقا همممان چیز بود و در مغازه بعدی کلی اطلاعات و باور درست برای من ایجاد شد و همان جا گفتم خدایا تو با من داری چکار می کنی

    اینها موارد خیلی ساده ایی است ولی من باید برای ذهن خودم منطقی کنم که هدایت کار می کند و بتوانم با نشان دادن این موارد در مورد موارد بزرگتر نیز برای ذهن خودم دلیل بیاورم و تکامل را طی کنم .

    این فایل تا همین چند دقیقه اول بسیار بسیار برای من کاربردی و آموزنده بود ، برای منی که می خواهم روی دل سپردن به این جریان هدایت کار کنم و از او هدایت بخواهم و همه کارهای زندگی خودم را به این نیرو بسپارم دقیقا مثل استاد.

    اما این موضوع برای من که عمری به من در مورد اجبار و قضا و قدر صحبت کردن کار راحتی نیست، بلکه تلاش و جهاد اکبر می خواهد که به یک نیرو غیبی ایمان پیدا کنم و همه کارهای خودم را عملا نه در کلام به هدایت این نیرو بسپارم . اما خبر خوب این است که اینکار شدنی است ابتدا با پذیریش وجود همچنین نیرویی و در ادامه با تمرین و طی کردن تکامل .

    خدایا شکرت شکرت

    در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند

    ادامه دارد…

    💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
    • -
      ستایش قوام گفته:
      مدت عضویت: 2518 روز

      سلام دوست خوبم

      خیلی ممنونم دوباره برای کامنت ارزشمندتون

      برای تاکید های ارزشمندی موارد گفته شده تو قایل که منو هشیار تر میکرد

      خیلی از خوندن نتایجتون و هدایت هایی که تجربه کردید لذت بردم و بینهایت تحسینتون میکنم

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    حسن کفاش دوست گفته:
    مدت عضویت: 2932 روز

    سلام استاد جونم

    سلام خانم شایسته

    💥 در زندگی ات هیچ وقت احساس عجز کرده ای💥

    جواب استاد

    وای که من عاشقتم استاد

    با قدرت، با باد به غبغب انداختن میگه آره

    من یه سوال برای خودم پیش اومد :

    چند نفر از افراد در این لول کاری و در این پوزیشن کاری با افتخار این جواب را می دهند که آره احساس عجز کرده اند؟؟

    چرا افراد مخفی می‌کنند این موضوع را؟؟

    و چرا این مرد اصلا به طبعاتی که این جواب برای او میتواند داشته باشد فکر نمی کند؟،

    این سؤالات رو اگر از خودم بپرسم و جواب اینها رو اگر برای خودم پیدا کنم خیلی از گره های ذهنی من باز می‌شود و خیلی از باورهای غلط من عوض می شود.

    یک شخصی مثل استاد نازنینم اصلا حرف دیگران برایش مهم نیست و یه سبک شخصی خودش زندگی می کند

    این نهایت اعتماد به نفس

    این یعنی نهایت عزت نفس

    این یعنی نهایت حساب نکردن روی حرف دیگران

    این یعنی نهایت توحیدی بودن

    خدایا شکرت که من را با این مرد خدا آشنا کردی

    خدایا شکرت به اندازه کل کائنات

    خوبی این فایلهای مستند و زنده این است که شخص نمی تونه خودش رو پشت نقابی مخفی کنه و از زیان بدنش میشه خیلی از چیزها رو درک کرد

    مریم خانم سریع می پرسه

    و استاد در نهایت آرامش جواب می دهد

    اما جواب بعدی میشه نکته کنکوری

    💥زمان زیادی در احساس عجز باقی نمی مانم 💥

    این میشه همان باوری که باید در وجود خودمون بسازیم

    نمیشه فردی در شرایطی که احساس عجز و ناتوانی می‌کند قرار نگیرد چون ما انسان هستیم و این جهان محدود و توانایی‌های ما نیز محدود.

    اما من فکر میکنم که اگر کسی به آن نیروی الهی ایمان داشته باشد

    اگر کسی به رب العالمین خودش ایمان داشته باشد

    اگر کسی ایمان داشته باشد که یه نیرویی هست که همیشه او را هدایت می‌کند

    اگر هم در این شرایط قرار بگیرد با ایمان و توکل بر این نیرو خیلی خیلی سریع از این حالت خارج می‌شود

    🤲🤲 توحید توحید توحید 🤲🤲

    این همه چیز است

    بچه ها این فایل ها خیلی ارزشمند است

    بچه ها قدر این فایلها رو بدونید

    این سوالات همه الهامات خدا بود به مریم خانم

    و جوابهای استاد عصاره کلی آگاهی است

    من که خیلی دارم لذت می برم

    من که خیلی دارم آگاهی های خودم رو افزایش میدهم

    برای منکه به اندازه هر کدوم از دوره های استاد ارزشمند است برای من

    خدایا شکرت

    در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند

    ادامه دارد…

    💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
  4. -
    امین گفته:
    مدت عضویت: 1838 روز

    به نام الله یکتا

    و سلام بر استاد عزیز شیرین تر از عسلم

    بار دوم و در واقع بار سومی هست که برای این قسمت مینویسم

    راستش انقدر برام رویایی و جذابه این حرف ها فکر کنم بالای 100 بار و بلکه بیشتر این قسمت رو بتونم گوش بدم و باز یه چیز جدید و لذت جدید و یه آگاهی جدید …

    استاد عزیزم یک جمله گفتید که من تو شنیدن مجدد این فایل دریافتش کردم و یادداشت کردم که با خط خوش بنویسم و بزنم به دیوار اتاق کارم

    فرمودید :

    حاضرم بمیرم برای اینکه نترسم

    یه حس عالی بهم داد این کلامتون و تجسم این نوشته با لحن و تون صدایی که فرمودید این جمله رو

    و چقدر کیف کردم و چقدر لذت بردم و میبرم

    و اینو نوشتم و میخوام همیشه رو بروم باشه تا به امید الله یکتا هر گاه هر ترسی از هرنوعی سراغم اومد

    با تکرار جملتون به خودم یادآوری کنم که من شاگرد چه استادی هستم و باید به آموزه استادم عمل کنم

    و همون موقع ترس رو مجبور به ترک از وجودم کنم و شادی و آرامش رو جایگزینش کنم

    استاد این قسمت خیلی خیلی شیرینه برای من و خیلی خیلی طلایی

    همه فایل ها و قسمت هایی که زحمت میشکید عالی و بی نظیر و الهی هستند

    ولی با توجه به احوالات من

    این قسمت انگار برای شخص خود من درست شده و کاملا اختصاصی

    و هربار که گوش دادم حس کردم فرکانسم داره میره بالاتر و حس سبکی و احساس پرواز بهم دست میده

    و چقدر این صداقت شما زیباست وقتی مریم بانو سوال میکنند و شما بدون هیچ ملاحظه ای میگید احساس عجز کردید و همچنین خودتون رو سرزنش کردید و ترسیدید

    و با همون صداقت هم جواب میدید که سریع ترک کردید اون حالت رو

    و استاد عزیزم یه نمونه از این سریع ترک کردن حس بد رو و افسوس رو من دقیقا تو این فایل دیدم

    زمانی که با مریم بانو داشتید مرور میکردید خاطات رو و یادتون اومد که امسال هم قصد سفر داشتید و خیلی جاها رو میخواستید تجربه کنید و یه حس افسوی در شما بوجود اومد ولی تو چند ثانیه هممون دیدیم که خیلی سریع شما و مریم بانو همزمان با هم شروع کردید به فکر کردن به اتفاقاتی که این شرایط براتون رقم زده توجه کردید

    یعنی اینکه تونستید مدت زمان بیشتری در پرادایس بمونید و لحظات نابی رو با جوجه ها تجربه کردید و حس های عالی که همه ما دیدیم از تو پرادایس موندن تجربه کردید

    اون طوفان زیبا و اون همه بالا اودن آب و آرامش بعدش

    به دنیا آوردن جوجه ها تو اون دستگاه های جالب و زیبا و دیدن رشد لحظه به لحظه اونها

    و این همه لحظات خوبی که ما دیدیم تو این چند ماهه از حضور شما در پرادایس

    و خیلی سریع اون حس افسوس رو با مرور اینها تبدیل کردید به حس لذت و شکرگزاری

    بله من افتخار میکنم به شاگردی شما

    افتخار میکنم به شاگردی استادی که با فکر کردن به تراکتورش و جوجه هاش احساسشو خوب نگه نمیداره

    و به غم و حسرت لحظه ای فرصت نفس کشیدن نیمده

    استاد این فایل های مستند بهترین و بهترین و بهترین

    حالت یادگیری هست به نظر من برای ما

    و حداقل برای من که اینطوری بوده

    یعنی هزارتا سخنرانی هم گوش بدیم و بخونیم که حالتون رو و احساستون رو خوب نگه دارید

    تاثیرش به این اندازه نیست که ما داریم تو عمل و تو لحظه رفتار شما رو میبینیم

    و خداروشکر از این هم فرکانسی زیبای شما و مریم بانوی عزیز

    چقدر زیباست زن و شوهر الهی و هم فرکانس که مقصدشون یکی باشه و یک جا باشه

    چقدر این اتصال فرکانس ها و وحدت فرکانس زیباست

    و من چقدر تحسین میکنم رابطه زیبای شما با مریم بانو رو و چقدر لذت میبرم از این هماهنگی و همدلی

    ای بسا هندو و ترک همزبان

    ای بسا دو ترک چون بیگانگان

    پس زبان محرمی خود دیگرست

    همدلی از همزبانی بهترست

    خدارو شکر که هم هم زبانید با مریم بانوی عزیز و هم همدل

    همدلی و همزبانی که دیگه بی نظیر ه …..

    استاد شاید بتونم در بازه این قسمت یه کتاب بنویسم

    استاد عزیزم من سالها بود نوشتن رو ترک کرده بودم و سالها بود که چیزی نمی نوشتم

    با اینکه همیشه تو زنگ های انشا در کودکی با این تصور که انشام مال خودم نیست و کسی دیگه برام نوشته از کلاس بیرون میشدم

    و با اینکه خداوند توان نوشتن رو از کودکی بهم هدیه داده بود ولی غافل ازش بودم و فرامشوش کرده بودم

    و راستش دلیلی برای نوشتن نداشتم

    ولی این سایت و این نوشته های الهی بچه ها و وجود نورانی شما

    این حس رو دوباره در من زنده کرد و من علاوه بر دو دفتر جدایی که دارم برای نوشتن در طول روز

    و همچنین موقع خوابیدن و بیدار شدن

    نوشتن برای شما ما هم شده یکی از عادت های زندگیم و چقدر خوشحالم از این اتفاق و چقدر احساسم خوبه از این نوشتن براتون

    و چقدر اینکه خودتون کامنت ها رو میخونید تو تشویق من برای نوشتن موثر بود

    و چقدر من سپاسگزارم ازتون برای زحمتی که میکشید و وقتی که برای خوندن کامنت های من و سایر بچه ها قرار میدید

    و همچنین بعد از مدتی میرم نوشته های خودم رو که تو سایت قرار گرفته میخونم و از همون نوشته های خودم چیزای جدید پیدا میکنم

    و اینجاست که درود میفرستم بر شما و بچه ها و همه کسایی که دارن برای این سایت زحمت میکشن

    و افتخار میکنم که عضوی از این نیستان الهی هستم و قطره ای از این دریا

    که اون حس اتصال به قطره های دیگه و دریا بودن رو دارم اینجا تجربه میکنم

    اینقدر حستون و حرفاتون جذابه که خودم رو حس میکنم تو تعریف هاتون

    یعنی کاملا خودم رو تو اون کوهستان سرد و زیبا و بی نظیر بهشتی آلپ سویس حس کردم و اون فضای روستایی و اون غذای محلی و اون آرامش و سکوت و اون حس پاک الهی رو تجربه کردم با تعاریف شما

    اینقدر با احساس و زیبا صحیت میکنید و شرح میدید که مارو میبرید به اون مکانهایی که دیدید و این چقدر کمک میکنه که ما بتوینم تو واقعیت هم درک کنیم این فضاها رو به امید خدا

    استاد عزیزم

    باز هم سپاسگزارم برای این قسمت و آگاهی های فراوانش

    و باز هم به امید خدا میخوام بنویسم و بنویسم و بنویسم

    و این بزرگ شدن ظرفم رو دارم حس میکنم وقتی که دارم مینویسم تو این سایت

    و این تفاوت امین رو قبل از اینکه شروع کنه به نوشتن و قبلش رو دارم کامل حس میکنم

    و روز به روز و لحظه به لحظه باورم به حرف هایی که میزنید و تمرین هایی که میگید قوی تر و قوی تر میشه

    هر چند بعد از شنیدن چند تا فایل ازتون یه حس اعتماد کامل عجیبی همیشه به شما داشتم و دارم

    و لی با دیدن نتایج این حس و اعتمادم داره روز به روز قوی تر

    و آتش شور و اشتیاقم برای شندین شما چه فایل هایی که قبلن شنیدم و چه فایل های جدید

    بیشتر و بیشتر و بیشتر میشه

    سپاس از شما استاد عزیز و عشقم و همچنین مریم بانوی عزیز برای این سوال و جواب الهی و بهشتی

    و سپاس از خداوند یکتا که به من توفیق شنیدن و درک این سخنان و کلمات رو داده

    و امیدوارم روز به روز ظرف وجودم رو بزرگ تر کنه و درک از این آگاهی ها شما بالاتر و بالاتر بره

    عاشقتونم…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
    • -
      فرحناز رستمی پور گفته:
      مدت عضویت: 3072 روز

      درود بر شما امین عزیز

      از خوندن کامنت زیبات لذت بردم

      چقدر خوبه که نوشتن رو شروع کردی و به عشقی که از بچگی به نوشتن داشتی برگشتی.

      بهت تبریگ میگم بابت جمله استاد که نوشتی و زینت اتاقت کردی.

      از خدا برات بهترینها رو آرزو دارم و امیدوارم اقیانوسی از ثروت، سلامتی، شادی، عشق و آرامش و آگاهی وارد زندگیت بشه.

      در پناه خداوند محفوظ باشید🌻

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سمیرا کیان گفته:
    مدت عضویت: 2534 روز

    سلام

    استاد جانم سلامی پر از مهر و عشق به شما که خدایم رو به من نشان دادید استاد عزیزم چه عشقی بین شماست که گرماش رو قلبم حس کرده خانم شایسته دیگه چهره ی زیبا و نگاه دل نشینتون هم علاوه بر صدای شیرینتون داریم و چقدر این اتفاق زیباست که استاد و عشقش رو کنار هم در یه قاب در این سایت میبینیم. خدایا شکرت استاد جانم وجود شما و خانم شایسته فکر کردن به شما برای من کنترل ذهن میاره یعنی برای شروع به کنترل ذهن هر وقت که نجواها بیاد خیلی وقتا با فکر به شما و عشقی که بهتون پیدا کردم( به غیر از باورهایی که میگید) باعث میشه یهو افکارم زیبا بشه اصلا دنیا یه رنگ دیگه برام بگیره و احساسم به همه چی عمیقا قشنگ بشه و از صمیم قلب شاکر میشم. استاد مرسی که هستی

    خداجونم شکرت

    یه درکی که برام اومد و گفت اینو باید بنویسی رو باید اینجا بنویسم یه چیزایی داره میگه دقیق نمیدونم چیه فقط میدونم باید اینجا بنویسم این از اونهاست که باید تو سایت بنویسم تا شروع به نوشتن نکنم ادامشو نمیگه

    الهی به امید تو

    وقتی با استاد و قانون آشنا شدم و کم کم فهمیدم که خالق زندگی خودم هستم برداشتم این بود که من به هر چه بخواهم میرسم و با فکر به خواسته هام مدتی خوب بودم و با کنترلی که به ناگاه با صحبتهای استاد یا افکار خوب لحظه ای داشتم احساسم خوب میشد و فکر میکردم که با ادامه ی همون فکر میتونم در احساس خوب بمونم و خواسته هام رو خلق کنم اما با بر خوردن به یه نجوا یا تضاد در جا و زمان دیگه دیدم که با اون فکر قبلی نمیتونم احساسم رو خوب نگه دارم غافل از اینکه اون فکر مثبت و منطقی شده ی من در اون زمان قبلب یعنی در برابر اون نجوای قبلی بود که با هدایت خداوند انتخابش کرده بودم حالا نه با آگاهانه خواستن من بر کنترل ذهن اومده بود و من نمیتونم با اون کنترلی روی زمان حال خودم در برابر این نجوا داشته باشم در لحظه زندگی کردن مفهومش اینه. فهمیدم در لحظه هم خدا هست هم غیر خدا یعنی هر آنچه حسم رو بد کرده و در هر لحظه هر دو هستن و من باید انتخاب کنم بین حضور خداوند در قلبم یا راندن او از قلبم و دو تا باهم نمیشود این قبلتر یه وقتایی حسم خوب بود و یا ناخودآگاه خوب میشد به خاطر نبود خدا و نعمتاش نبود به خاطر ناآگاهی و جهل من برای دیدنشون بود .

    فهمیدم که خدا در هر لحظه ی من جاریه و لازم نیست به افکار مثبت قبلی فکر کنم تا حسم خوب بشه که نمیشد و کم کم فهمیدم به خاطر اینه که خداوند در هر لحظه در مقابل اون نجوا یا منطق ذهن یا اتفاق جوابی تازه داره که احساس اون لحظه ی من رو نو و تازه میکنه و من رو دوباره زنده میکنه و من بارها و بارها از نو متولد میشوم و جوونه میزنم و زندگی در من جاری میشود و این همون زندگی به معنی واقعی و به حضور رسیدن خداست که در طول زندگی هر انسانی بیشمار اتفاق می افته البته اگه آگاهانه کار کنی و بخوای که کنترل کنی عمیق تر لمسش میکنی به خاطر همین “آگاهی” همه چیزه.

    یکی از اون فکرهایی که باعث احساس خوب میشه و با گوش دادن به حرفای استاد بهت دست میده اینکه من به هر چه بخوام میرسم اما ادامش حست رو خوب نگه نمیداره یا در جایی و در خواسته ای جواب نمیده چرا چون تکیه ات بر اون فکر قبلیه که در برابر این نجوا جوابش اون نیست و تو نمیخوای صدای خدا رو بشنوی در اون لحظه یا اون اتفاق و هدایت. و از این نشات میگیره که میخوای اونچه تعیین کردی بشه چون فکر میکنی اون تضاد یا نجوا مانع رسیدن تو میشه و شروع به جنگیدن باهاش میکنی سرسپردگی و اعتماد به خدا اینجا معلوم میشه.

    فکر میکردم که معنی خلق کردن یعنی من تعیین کنم و از فردا همان شود که من میخواهم و وقتی هم که نشد مایه ی احساس بد رو به این طرق برای ذهنم جور میکردم.

    اما این فهم درستی از قانون نبود و به مرور به فهم و درک بهتری رسیدم فهمیدم که تضادها و نجواها و منفیهای ذهن که خیلی ازشون فرار میکردم روشن کننده ی مسیرم هستن و خواسته های من رو تکمیل و بازسازی میکنن و یا منو به وضوح میرسونن یا به تغییر مسیر میکشونن به همون چیزی که عمیقا میخوام پس خیلی از تعیین کرده های من به عنوان یه خواسته در طول مسیر بازسازی میشن و اینطوری میشه که فکر میکنیم که پس چرا خواستم و توجه کردم پس چرا نشد در صورتی که همون چیزی که در نهادت دنبالشی داره ساخته میشه منتها با دنبال کردن افکار خوبی که در هر لحظه میتونی داشته باشی و دیدن نشونه های مثبت از دل تضادها و افکار منفی.

    با تغییر برداشتت از اتفاق ها نشونه ها رو میبینی و مسیرت رو راحت تر طی میکنی.

    پس میشه گفت ما به اون معنی که تعیین کننده و مختار و دارای اراده باشیم که هر جور مشخص کردیم بشه در خیلی از موارد نیستیم اختیار از این جهت داریم که بین تعیین راه با منطق ذهن و راه و کلام خداوند انتخاب کنیم و این باور که ما خالق شرایط خودمون هستیم نباید من رو به اشتباه بندازه که راه رو تعیین کنم و راه ها هم همون تضادها و نجواهاست که فکر میکنم نباید باشن ولی باید با این نگاه کنترل بشن و گیر دادن به باورهای حتی خوب قبلی هم مانع از دریافت هدایتها میشه که باید با توجه و حضور در لحظه بهش رسید.

    اختیار داشتن من نباید به اشتباه بندازتم که فکر کنم هر چی تعیین کردم باید بشه اگر اینطور بود به چیزی غیر از اون چه که بهت گفته میشه در اون لحظه، دسترسی داشتیم این وقتی معلوم میشه که آگاهانه شروع به کنترل ذهن میکنی اما به چیزیکه احساست رو خوب میکنه یا به ایده ایی کارساز میرسی اما چرا به چیز دیگه ای غیر از اون چیز در اون لحظه بهت گفته نمیرسی؟ این نشون میده که همه چی با اراده ی خداونده و دسترسی انسان محدوده پس تعیین کردنی نمیمونه و این در تضاد با اینکه ما به هر چی بخوایم برسیم یا خالقیم نیست و خالق بودن یعنی همون کنترل ذهن کنترل ذهنی که از پسش برمیامیم یعنی کاریی که در توان ما گذاشته شده و چیز بیشتر و کار دیگه ای نیست.

    پذیرش و به آغوش کشیدن تضادها و نجواها و کنترل و تلاش برای مثبت کردن و تغییر نگاه و ساکت کردن ذهن و اجازه دادن به خداوند که بگوید و تو بشنوی و دیدن خیریت در درون هر اتفاق و دست از تقلا کشیدن، یعنی بگذاری خداوند راه رو نشونت بده همان ایمان و توحید عملی و تسلیم محض اراده ی او بودن است اویی که بدون اذنش برگی بر زمین نمی افتد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
    • -
      Princess Ela گفته:
      مدت عضویت: 2412 روز

      سلام بر سمیرای نازنینم بر عشقم

      چقدر چقدر عاشقانه عاشقتم سمیرای عزیزن

      چقدر زیبا نوشتی جان من چقدر این درک بی نظیرترو با تمام قلبم تحسینت میکنم چقدر چقدر این درک عالی ات تحسین میکنم

      چقدر عاشق این جمله ی نابت شدم

      یعنی بگذاری خداوند راه رو نشونت بده همان ایمان و توحید عملی و تسلیم محض اراده ی او بودن است اویی که بدون اذنش برگی بر زمین نمی افتد.

      چقدر عاشق این عشق خدای من چقدر چقدر عاشق این توحیدم چقدر زیبا گفتی جان من بی نهایت تحسینت مینم عشق من بی نهایت تحسینت میکنم

      عاشقتم من خداوند ره گشای مسیرت باشهبه سمت نعمت ها وزیبایی ها وفراوانی ها

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سمیرا محمدی گفته:
        مدت عضویت: 2636 روز

        سلام ب تو پرنسس عزیزم…

        امروز یهو ب ذهنم رسید هفته ی پیش چن تا کامنت گذاشتم برم ببینم تو کانال اسمم هست یا ن…

        دیدم نوشته سمیرا

        باور کنید چن بار چک کردم ببینم خودم بودم یا ن، دیدم بعله خودمم

        اخه حتی کلماتی ک ب زبانم جاری شده بود برام کاااااملا جدید بود و باور نشد ک خودم نوشتم(امروز باید چن بار دیگه بخونمش چون بهش نیاز دارم)

        الان حرف استاد رو بیشتر باور میکنم، وقتی یاد اون لحظاتی ک کامنت رو گذاشتم میفتم قطعا اون هارو خدا الهام کرده و کلام خدا بوده چون احوالات دیگه ای داشتم…

        فرکانس عشق رو از شما دریافت کردم و ازت ممنونم ک مسبب حال خوب الانم شدی

        ب خدا می سپرمتون😍

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      نسترن بهداروند گفته:
      مدت عضویت: 2144 روز

      سمیرای عزیزم سلامی به گرمای آگاهی که امروز برای من نوشتی مهربان❤️🌹🌹🌹

      از کجای این هدایت زیبا بنویسم؟ از آنجا که گفت و نوشتی که :

      ما اختیار از اون جهت داریم که بین انتخاب بین منطق ذهن و یا صدای روح، کلام و راه خداوند رو انتخاب کنیم.

      و این دیدگاه که ما خالق شرایط خودمون هستیم ونباید من رو به اشتباه بندازه که راه رو تعیین کنم. راه ها همون تضادها و نجواها هستن که فکر می‌کنیم نباید باشن.

      این سوالت که چرا به چیزی غیر از اونچه بهت گفته میشه نمیرسی؟ چون همه چیز تحت اراده ی خداونده و این تضادی با خالق بودن ما نداره. خالق بودنه ما یعنی کنترل ذهن، یعنی کاری که از پسش برمیایم نه چیز دیگه ای.

      اینکه به خداوند اجازه بدی تا بگه و تو بشنوی، این یعنی توحید عملی و تسلیم محض خداوند بودن.

      سمیرا جان ازت ممنونم که ندای قلبتو بلند کردی تا به گوش من برسه.

      خدای من،رب زیبای من، ازت سپاسگزارم به خاطر هدایت‌های بیشمار، کمکم کن هر لحظه متصل و تسلیم تو باشم مهربانترینم❤️🙏🙏🙏

      استاد جانم خدا قوت نازنین❤️❤️🌹🌹

      در پناه تک تکیه گاه هستی شاد و سلامت و سعادتمند دنیا و آخرت باشیم👏👏👏🙏🙏🌹🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حسین یکدل گفته:
      مدت عضویت: 3194 روز

      چقدر زیبا نوشتید

      برداشت من از کامنت شما :

      1_فقط بر خدا توکل کنیم و نه روی هیچ عامل دیگه ای ، حتی باورهای مثبت خودمان

      2_ما خواسته ها مون را تعیین کنیم و چگونگی تحقق خواسته را به عهده خدا بذاریم و تسلیم خدا باشیم و با هدایت خدا ، از مسیر لذت ببریم ،حتی اگر تضاد پیش بیاد ، مطمئن باشیم که به نفع ماست .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    امین گفته:
    مدت عضویت: 1838 روز

    به نام الله یکتا

    و سلام بر شرین ترین و اکشن ترین استاد دنیا

    استاد عزیز قبل از هر چیز بگم من یه یک ساعتی شروع کردم به نوشتن برای این قسمت و وقتی که اومدم دکمه فرستادن دیدگاه رو بزنم به دلیل قطع بودن اینترنتم همش پرید ولی این بار بر عکس هر باری که چنین حالتی اتفاق میفتاد و کلی حالم بد میشد تا چندین ساعت

    تو ظرف ۱۵ ثانیه ذبه لطف الله یکتا حسم رو خوب کردم و با خودم گفتم امین دوباره بنویس و حتما این نوشتن دوباره باعث تمرین بیشتر و بزرگ تر شدن ظرفت میشه و شاید این بار بهتر هم نوشتی و کلی گفتگوهای درونی مثبت که باعث شد بهش فکر نکنم دیگه و حسم رو خوب کنم

    پس مینویسم دوباره براتون …….

    استاد عزیزم این فایل از اون فایل های نورانی و هدایتی بود مثل همه فایل ها ولی یه انرژی خاص و یه حس عالی و باورهای فراوانی رو به من منتقل کرد

    و من چقدر خندیدم از دست شما و بیخود نیست شما رو شیرین ترین استاد دنیا میدونم و چقدر در کنار خندیدن و لذت بردن از خاطراتتون شما رو تحسین کردم و لذت بردم که دل در گرو مهر و آگاهی چنین استادی دارم

    استاد عزیزم من به دلیل محتاط بودن پدرم که تا جایی که یادمه از هر چیزی میترسیدن و البته که الان عاشقشونم و درکشون میکنم که ایشون هم به دلیل شرایطی که بزرگ شدن و …

    این حس رو داشتند

    ولی این ترس ناخودآگاه از کودکی یار و رفیق من شد تو همه چیز

    زمانی که خیلی بچه بودم یعنی ۵ الی ۷ سالگی ترس از دست دادن پدر و مادرم باعث می شد شب ها که همه خوابند من فقط به این مسائل فکر کنم در همون سنین کودکی

    و من چون قوه تخیل بسیار قوی داشتم و دارم به لطف الله یکتا

    از این موهبت الهی در جهت منفی استفاده میکردم و مدام برای خودم تصویر سازی میکردم با جزییات تا اینکه کم کم به سن مدرسه رسیدم و ترس از امتحان و شاگرد اول نشدن و اینا به ترس های قبلیم اضافه شد و بعدش ترس از عدم تایید دیگران و بعد ترس از کنکور و بعدش ترس از مسائل مالی و بعدش ترس از از دست دادن رابطه و سلامتی و…..

    من یه جایی قبل آشنایی با قانون از یه کتابی خوندم که ترس ها ریششون یکی هست و ا زبین نمیرن و فقط از شکلی به شکل دیگه تغییر میکنند و حالا با آشنایی با شما و قانون متوجه شدم ترس هم از جنس انرژی هست و اونم انرژی منفی و از بین نمیره و فقط از حالتی به حالت دیگه در درون من تغییر کرده در این سالیانی که خدا بهم نعمت زندگی داده

    استاد عزیزم راستش بزرگترین چیزی که در شما من رو جذب خودتون کرده همین نترس بودن و شجاعت شماست

    یعنی خدار و هزاران بار شکر که نقطه قوت استاد من بزرگترین نقطه ضعف و پاشنه آشیل من هستش و من چقدر از این بابت خدای خودم رو شکر میکنم و خوشحالم و از همصحبتی و هم نشینی با افکار و آگاهی های شما استاد عزیزم دارم لذت میبرم

    استاد عزیز م من با گوشت پوست و استخون خودم نتیجه تن دادن به ترس ها رو احساس کردم و اول با تن دادن به ترس های کوچیک شروع شد و همینطور ادامه پیدا کرد و من یه وقتی به خودم اومدم که دیدم تمام وجودم رو زنجیرهایی از ترس های مختلف احاطه کرده و تقریبا دیگه قفل شدم

    یعنی من به جایی رسیده بودم که حتی جرات بیرون رفتن از آپارتمان و رفتن توی راهرو هم ندااشتم

    ترس از مریضی و اتفاقات بد تمام وجودم رو گرفته بود و باعث شده بود با خیلی از دوستان قدیمی و فامیل و آشنایان قطع رابطهکنم و یه وسواس شدید فکری و عملی تمام وجود من رو گرفته بود و واقعا منو قفل کرده بود و اختیار و افساروجودم رو گرفته بود دست خودش و به هر طرف که میخواست میبرد و من مسخ شده بودم

    مسخ ترس های کوچیک وبزرگ تو همه زمینه ها از ترس از مرگ و روابط و مسائل مالی بگیرید تا مریضی و دزدی و هزاران ترس دیگه

    من تو سنین ۱۷ الی ۱۸ سالگی وقتی که از کنار رستوران ها رد میشدم آرزوم این بود که اینقدر پول داشته باشم که یه روزی بتونم هر رستورانی که میخوام برم ولی به جایی رسیده بودم که از ترس مریضی و آدمای جدید با اینکه وضعم ارز لحاظ مالی خوب شده بود و میتونستم به هر رستورانی که میخوام برم ولی به دلیل ترس ها ی فراوانم تر جیح میدادم غذام رو تو بسته بندی بگیرم و تو خونه بخورم و اصلا کلی ترس هم از همون غذای بسته بندی شده داشتم که تمییزه یا نه ….

    خلاصه از احسن الخااقین رسیده بودم به اسفل السافلین …..

    ولی از یه جایی دیگه خسته شدم و از خدا کمک خواستم و قرآنی رو که سالها خاک میخورد و مادرم بهم داده بود رو شروع کردم به خوندنش و کم کم زنجیرهای کوچیک رو شروع کردم به باز کردن و نفس کشیدن به لطفا انس با قرآن و خوندن ترجمه فارسیش و همچنان حرکت کردم تا به امروز و این چند ماهه که به سمت استاد عزیزم با تغییر فرکانسم هدایت شدم

    و از لحظه ای که با استاد آشنا شدم و عمل به حرف ها و صحبت هاشون هر چند ناقص و گوش دادن به استاد به صورت شبانه روزی

    به لطف الله یکتا

    هر روز نترس تر از دیروز و در نتیجه :

    هر روز سالم تر از دیروز

    هر روز شادتر از دیروز

    هر روز آرام تر از دیروز

    هر روز سلامت تر از دیروز

    هر روز عاشق تر از دیروز

    هر روز ثروتمند تر از دیروز

    هر روز بنده تر ازدیروز

    استاد عزیزم راستش من فکر کردم این نترس بودن خاصیت مشترک همه اولیا و پیامبران و انسان های نیک در طول تاریخ همچنین شما استاد عزیزم هستش

    یعنی اگه حضرت محمد میترسیدن از تاریکی و هزاران اتفاقی که در اون کوه و غار حرا میتونست براشون اتفاق بیفته

    و اون مراقبه ها و تفکرات رو در اون دل شب و تاریکی و خلوتی که ساخته بودند انجام نمیدادن هیچ وقت اون وحی الهی رو دریافت نمیکردن و محمد رسول الله نمیشدن

    اگر حضرت موسی میترسیدن از دیدن اون شعله در کوه طور و سخن گفتن درخت و اعتماد نمیکردن به وحی و هدایتی که شده بودند : که موسی نترس که پیامبران در حضور من نمیترسن هیچ وقت کلیم الله نمیشدن و اصلا وجود موسی از نترسیدن مادر و به آب انداختن شروع شد تا به پیامبری رسیدن

    و اگر مولا علی میترسیدن از همراهی با پیامبر و میترسیدن از آزار و خشم قبیلشون که حتی احتمال کشته شدن هم بود و باز با این وجود ایشون خوابیدن در بستر پیامبر

    اگر می ترسیدن علی ولی الله نمیشدن

    و هزاران مثال کوچک و بزرگ از هزران انسان نیک و والگو در تاریخ بشریت تا این لحظه ….

    استاد عزیزم من به شدت و با همه وجود شما رو تحسین میکنم همیشه و تو ذهنم مدام حرف های شما رو چه در این فایل و چه در فایل های دیگه مرور میکنم در ارتباط با ترس

    در واقع همونطور که گفتید ترس سراغ شما هم میاد و بحث نترسیدن نیست و موضوع اینه که شما استاد مقابله و مواجه با ترس شدید و با سپر و محافظی که برای خودتون ایجاد کردید با باورهای درست ترس راهی به درون شما پیدا نمیکنه و اگر هم وارد بشه به دلیل شکل ظرف وجودی شما که جایی برای ترس درون وجود نداره

    ترس مجبوره که وجود شما رو ترک کنه

    مثل گرکی بسیار وحشی که به مزرعه ای حمله میکنه و وقتی وارد مزرعه میشه میبینه اونجا پر از شیرو ببر و پلنگ هست و مجبور میشه پا به فرار بزاره

    حالا این دل شیری که از قبل و کودکی زمینش در شما و همه ما بوده و هست

    شما به جای لاغر کردن و ضعیف تر کردن این شیر

    اومدین آگاهانه با ساختن باورهاتون روز به روز این شیر رو نیرومند تر کردید و قوی تر شدید و اتفاقی که افتاده اینه که شما قوی تر از ترس هاتون شدید

    و ترس هست که باید از این شیر درونی و باورهای الهی و توحیدی شما بترسه و نه شما از ترس….

    خیلی جالبه اتقاقا همین دیشب با هسمر عزیزم داشتیم روی گوگل ارث لوکیشن ویلای قبلیمون رو توی شمال نگاه میکردیم و مرور خاطرات میکردیم که من متوجه شدم درست کمی پایین تر از ویلای ما یه دریاچه برزگ بوده و یه منطقه جنگلی که من هیچ وقت حتی به ذهنم خطور نکرده بود که این جاده ای که پایین ویلا هست رو برم تا تهش ببینم به کجا میرسه و درنتیجه از کشف و لذت زیبایی اون جنگل و دریاچه خودم رو محروم کردم

    راستش به دلیل ترسیدن از تجربه های جدید و مکان های جدید و آدم های جدید خدامیدونه چقدر فرصت ها و مکان ها و تجربیات رو مثل همین دریاچه و چنگل که بغل گوشم بوده رو از دست دادم

    ولی خداروشکر الان اینو فهمیدم که این افکار از کجا ریشه میگیره و فهمیدم که همه چیز تدریجی و تکاملی هستش و دارم با کار کردن روی باورهام خودم رو آماده دریافت نعمت ها و تجربه ها و آگاهی های جدید میکنم

    استاد به لطف الله یکتا من هر روز تمام کوششم اینه با ترس هام روبرو بشم و دونه به دونه این زنجیرها رو باز کنم تا رهایی کامل و آزادی و ظرف وجودم رو به نوعی شکل و فرم بدم به مدد و هدایت الله یکتا همچنین آموزش های شما استاد عزیزم و تغییر باورهام با گوش دادن شبانه روزی به شما و تفکر در حرفاتون و صحبت هاتون و تجربه هاتون

    که جای ورود هیچ ترسی در ظرف وجودم باقی نمونه چون من بلایی که ترس میتونه سر یک آدم بیاره رو تجربه کردم و هر گز و هرگز و هرگز حاضر نیستم برگردم به اون امین قبلی حتی به قیمت اینکه جان بدم

    چون من تازه دارم خودم و خدای خودم رو پیدا میکنم و تازه دارم نفس میکشم و این احساس عالی رو که دارم با هیچ شرایط دیگه ای نمیخوام عوض کنم

    واسه همین دفعه پیش که کلی نوشتم و پاک شد و نوشته هام پرید

    تو ۱۵ ثانیه حالم رو خوب کردم و با خودم گفتم من نمیترسم و تسلیم نمیشم و مینویسم و می نویسم با همین انگشتانی که خداوند بهم داده و لحظه ای از حرکت باز نمی ایستم به مدد الله یکتا تا زمانی که زنده ام

    چون میدونم موندن تو حس بد و حرکت نکردن چه عواقبی میتونه داشته باشه و استاد عزیزم خیلی خوشحالم که اینو براتون بنویسم حالا که خوب نگاه میکنم میبینم ترس و احساس بد داره خط قرمز منم میشه کم کم

    و خدا رو بی نهایت شکر که پاشنه آشیل من داره میشه نقطه قوت من به تذیج واین تبدیل و این تغییر میسر نشده مگر به اینکه یه روزی و از یه جایی که دیگه واقعا خسته شده بودم از اون اسفل السافلینی که بودم

    خودم خواستم و همچنین از الله یکتا خواستم که

    که میفرماید هو معکم اینما کنتم و میفرماید که به بندگانم بگو من نزدیکم

    و اصلا خدای درونم صدای خسته و هر چند ضعیف من رو شنید و اجابت کرد و من این مسیر رو آمدم تا به شما رسیدم و شما چراغ راهنمای من هستید در این لحظه و اوقاتی که سپری میکنم و رفیق و همدم من شنیدن و دیدن شما شده خدارو شکر این روزها

    و نمیتونم شما رو رها کنم استاد عزیزم بعد این همه معجزه ها و اتفاقات خوبی که برام اتفاق افتاده و میخوام بیشتر و بیشتر و بیشتر شاگردیتونو کنم و ظرفم و وجودم و باورهام رو بزرگتر و این شیر درونم رو هر روز مثل شما قویتر و قویتر کنم به امید الله یکتا

    سپاس و سپاس و سپاس از مریم بانوی عزیز برای طرح این سوالات و سپاس و سپاس و سپاس از استاد عزیزم برای این پاسخ های هدایتی و نورانی

    و سپاس بی نهایت از الله یکتا که شمار و چراغی نورانی قرار داد برای طی کردن این مسیر که هر چه دارم پیش میرم

    مسیرم داره زیبا تر و زیبا تر و زیبا تر میشه و ندام معجره و نشانه های بیشتر میبینم برای ادامه و طی این مسیر زیبا و نورانی

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
    • -
      زینب سلمان زاده گفته:
      مدت عضویت: 2440 روز

      بنام خدایی که بشدت کافیست

      امین عزیز سلااااااااام

      اون تجربه ای پریدن متنی که با عشق و شوق نوشتی پرید رو منم تجربه کردم ، یاد یکی از آگاهی های نابی که از استاد یاد گرفتم افتادم: وقتی تو مسیر درست باشم هر اتفاقی به نفع من هست و اومده تا بزرگترم کنه مثل همین پریدن متن که زود حالت رو آگاهانه خوب میکنی و میای و حتی بهتر از سری اول می نویسی چون دیگه به منبع به انرژی ناب جهان وصلی که نوش وجودت باشه این اتصال و هر روز قوی تر باشه و شما دوست ارزشمندم هر لحظه توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العالمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        امین گفته:
        مدت عضویت: 1838 روز

        سلام و درود بر شما

        بله منم به همین دید بهش نگاه کردم و راستش این نوشتن ها یه جور تمرین هست برای من

        و تمرین هست که شاگرد رو استاد میکنه

        و به قول شما و استاد عزیزم گفتم حتما خیری دراون بوده که قطعا بوده

        چون من بهش اینطوری نگاه کردم و یه تمرینی شد برای غلبه بر حس بد

        قبلن چندین بار تو زندگیم من پاسخ اشتباه داده بودم به اتفاقات مشابه این اتفاق ولی خداروشکر اینبار احساسم رو کنترل کردم و نجوای شیطان رو در همون دم در ذهنم ساکت کردم و اجازه دادم صدای الله در وجودم طنین انداز بشه

        و الان به هر چیزی سعی میکنم نگاهم همین باشه و تا جایی که توان داشته باشم اجازه نمیدم اون احساس از دست دادن و شکست و غم

        مدت زمان طولانی بتونه در من بمونه

        به قول حضت مولانا : مرا عهدی است با شادی که شادی آن من باشد

        و نمیشه شاگرد استاد بود و این آگاهی ها رو از ایشون شنید و مثل قبل عمل کرد

        ممنونم از توجهتون به نوشته بنده

        شاد و سلامت و ثروتمند در پناه الله یکتا باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          زینب سلمان زاده گفته:
          مدت عضویت: 2440 روز

          امین عزیز بازم سلــــام🙋

          چقدر خوب این آگاهی ها رو نوش جان کردی و دیگه داری عمل میکنی و آگاهانهسعی میکنی هر روز بهتر و عالی تر عمل کنی

          چقدر خوبه یاد گرفتی حتی اگر هم لحظه ای ناخواسته اتقاق افتاد ازش عبور کنی و در اون نمونی

          هر لحظه ات توحیدی تر و ثروتمندتر در پناه رب العالمین

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        امین گفته:
        مدت عضویت: 1838 روز

        سلام و درود بر شما

        خیلی خوشحالم اگر به اندازه قطره ای نوشته من براتون سودمند بوده و خدارا خیلی خیلی شکر میکنم از این بابت

        و متشکرم از توجهتون به نوشته بنده

        شاد و سلامت و ثروتمند در پناه الله یکتا باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      Princess Ela گفته:
      مدت عضویت: 2412 روز

      سلام بر اقا امین نازنینمون

      چقدر عاشق این استقامت بی نظیرتونم چقدر چقدر با تمام قلبم تحسینتون میکنم این عشق بی نهاییتون رو چقدر تحسینتون میکنم این اتصال نابتون رو چقدر تحسینتون میکنم این عملگرایی فوق العاده اتون رو

      افریسن افرین بی نهایت تحسینتون میکنم

      الهیکه هر لحظه غرق ارامش و عشق و بی نهایت ثروت بی کران ربم باشین

      عاشقتونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        امین گفته:
        مدت عضویت: 1838 روز

        سلام و درود بر شما پرنسس خوش انرژی

        سپاس فراوان از لطف و انرژی عالی و حس خوبتون

        امیدوارم و آرزو میکنم که هممون بتونیم فریاد بزنیم در هر لحظه که : قالو ربنا الله ثم الستقامو ………

        بگیم پروردگار ما الله یکتا هستش و بعدش بتونیم استقامت کنیم و به هیچ وجه اجازه ندیم این حس پایداری و اتصال و حال خوب از بین بره

        باید اینو بتونیم که باور کنیم که میشه و خواهد شد به مدد الله یکتا

        کز نیستان تا مرا ببریده اند از نفیرم مرد و زن نالیده اند

        احساس بد برای زمانی هست که اتصالمون با روح الهی و نیستان وجودمون از بین میره و ما استقامت نکردیم و دور شدیم از اون نیستان

        و وقتی وصل باشیم به اون نیستان الهی که هر نی ای در اون بخشی از انرژی الله یکتاست و همه با هم در اتصال اونوقت اون شادی ناب و اون احساسات عالی وصل رو میتونیم تجربه کنیم

        هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش

        خداروشکر که در این سایت بهشتی داریم تلاش میکنم و تمرین میکنیم برای برگشتن به همون وصل و حس و حال عالی

        سپاس و سپاس وسپاس از لطف و انرژی زیباتون و لطفی که به بنده داشتید

        من هم تحسین میکنم این حس و حال و انرژی پاک و زیباتون رو

        شاد و سلامت و ثروتمند در پناه الله یکتا باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ستایش قوام گفته:
      مدت عضویت: 2518 روز

      سلام دوست عزیزم

      صمیمانه شما رو خیلی تحسین میکنم

      برای این پیشرفت و کنترل عواطفتون

      اول فکر کردم 15 دقیقه و گفتم عجب پیشرفت خوبی

      و وقتی گفتید 15 ثانیه دهنم وا موند تبریک میگم واقعا

      خیلی لذت بردم

      بینهایت برای پیدا کردن پاشنه اشیلاتون و رفعشون و نکته خیلی خیلی مهم غلبه بر ترساتون تحسینتون میکنم

      دوستون دارم

      من که کلی درس گرفتم

      در پناه رب شاد سالم ثروتمند قدرتمند موفق با عزت نفس و خوشبخت و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        امین گفته:
        مدت عضویت: 1838 روز

        سلام و درود بر شما

        و سپاسگزارم برای لطفتون

        واقعیتش اینه که دارم تلاش میکنم و سعی میکنم تایم هایی رو که در حس بد میمونم کوتاه و کوتاه تر کنم

        حالا مثلا پریدن متنی که نوشتم یا از بین رفتن کاری که براش زحمت کشیدم اگر قبلن چند ساعت منو تو حس بد نگه میداشت الان به لطف الله یکتا خیلی سریع

        میتونم احساسم رو عوض کنم

        ولی هستند بسیاری از موارد دیگه و ترس ها و اتفاقات دیگه که دارم کار میکنم به امید الله یکتا و راهنمایی های استاد که بتونم به همین سرعت احساساتم رو برگردونم

        و یه جورایی همین احساسات هست که اصل قانونه

        و همونطور که استاد میگن جواب ها در حالت آرامش و حس خوب ایجاد میشه

        همین الان که پاسختون رو دارم میدم در یک احساس بدی بودم و من هر بار که حسم بد میشه مراجعه میکنم به سایت و یا یک فایل از استاد رو گوش میدم و یا کامنت بچه ها رو میخونم و یا مینویسم

        و در حین جواب به شما الحمدلله اون احساس بد رو حس میکنم که ازبین رفت و اون حس آرامش جایگزینش شد

        من دارم سعی میکنم در هر اتفاقی از یک زاویه ای بتونم به اون موضوع نگاه کنم که بتونه احساسم رو خوب کنه

        و قانون 7 شکر رو انجام میدم

        یعنی در هر اتفاقی 7 دلیل برای شکر پیدا میکنم

        مثلا تو همین مورد پریدن نوشته هام میگم

        خدایا شکرت که من دست دارم و میتونم بنویسم

        خدایاشکرت که کیبوردم سالمه

        خدیاشکرت اصلا شاید این بار بهتر بنویسم

        و با گفتن اینا خود به خود حالم خوب میشه خداروشکر و یه آرامشی برام حاصل میشه

        در پناه الله یکتا

        شاد و سلامت و ثروتمند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          ستایش قوام گفته:
          مدت عضویت: 2518 روز

          واقعا شما فوق العاده هستی

          چقدر تحسینتون میکنم که انقدر عالی قانونو درک کردین و شعار نمیدین و سعی میکنید تو عمل هی بهتر انجامش بدید

          چقدر تحسینتون میکنم که تا احساستون بد میشه سریعا میایید تو سایت و کانون توجهتونو تغییر میدید

          چقدر تحسینتون میکنم که دارید در کنترل ذهنتان و کانون توجه و زاویه نگاهتان به اتفاقات انقدر عالی پیش میدید تمرین میکنید عمل میکنید و بهتر و بهتر می شید

          واقعا اصل و پایه قانون همینه

          تمام اموزشهای استاد چه ثروت چه توحید چه روابط چه عزت نفس و….

          اگه میگه احساس گناه بده

          اگه میگه حرص و طمع مانع رسیدن به ثروته

          اگه میگه با خودت در صلح برسی همه عاشقت میشن

          اگه میگه روی کسی غیر از خدا حساب نکن

          همه در ریشه به احساس خوب میرسه که شامل باور فراوانی و وفور و اطمینان و آرامش

          و……همه میبینی رو یک اصل مشخص پایداره که شاخه و دسته شده

          و عجب چیز خوبی گفتین

          عالیه بیایم در تضاد هامون یا اتفاقاتی که احساس خوبو بهمون نمیدن با پیدا کردن و فقط گشتن دنبال نکته مثبت فرکانستو بهبود بدی و عادت ت بشه تمرکز بر نکات مثبت به جای ضرر و ……

          خیلی چیز خوبیه

          ممنونم ازت که نوشتیش و نشونه هست برام که به این شکل عمل کنم

          واقعا خدایا شکرت

          خیلی تحسینتون میکنم

          موفق و پایدار و خوشبخت و ثروتمند و سلامت و زیبا بین و شاکر و موفق و توحیدی و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی

          عاشقتم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
          • -
            امین گفته:
            مدت عضویت: 1838 روز

            سلام و سپاس از لطف و محبت شما

            خود استاد هم اگر با دقت توجه کنیم

            با اینکه میدونیم چقدر متعهد هستند به قانون و چقدر صادق و چقدر پرتلاش

            ولی باز میگن ترس ها و حس بد میان به سراغشون ولی تفاوت ایشون با ما اینه که فرصتی به ترس نمیدن و اون حس بد رو خیلی سریع به حس خوب تبدیل میکنند

            من عاشق این دعا هستم : یا مقلب القلوب و الابصار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الا احسن الحال

            حالا ما با مدد الله یکتا و اتصال خدای درونمون به اون الله واحد و یکتا که ما بخشی از اون انرژی بی نهایت و یکتا هستیم

            هر چه بیشتر این تبدیل رو انجام بدیم و هرچه سریعتر

            نتایج درخشان تر میشه و ما داریم نمونه حی و حاضرش که استاد و مریم بانو هستند رو میبینیم

            پس حیفه و خیلی حیفه که با اینکه میدونیم حس بد چه اتفاقاتی رو دنبالش داره و حس خوب چه معجزاتی که نمیکنه

            با این آگاهی

            من یکی که با خودم عهد بستم هر روز و هر لحظه این جهاد اکبر رو انجام بدم و حتی توی خوابم مواظب باشم حسم بد نشه

            یعنی من تو خوابم حرفای استاد رو دارم تکرار میکنم – اینقدر گه در طی روز دارم بهشون گوش میدم و فکر میکنم

            و تلاشم اینه که هر بار مسیر رو اشتباه رفتم و به محض اینکه یادم اومد تو حس بدم با مدد از الله یکتا و توجه به خوبی ها و قانون 7 شکر بیام و برگردم به مسیر زیبای صراط المستقیم

            صراط المستقیم به نظر من و برداشتم از حرفهای استاد عزیز

            احساس خوبه ….

            شادو سلامت و ثروتمند باشید در پناه الله یکتا

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
            • -
              ستایش قوام گفته:
              مدت عضویت: 2518 روز

              دقیقا

              چقدر عالی گفتی و من دوست دارم بازم تکرار کنم تا برام جا بیفته

              همه دچار این احساسات میشن اما به قول استاد تو فایل انگیزشی شماره ۳

              عصبانی بشو !!!!

              ولی تو احساس خشم باقی نمون

              و نشون میده برای همه هست و مهم اینه که توش نمانیم و به قول شما

              باید این احساس بد رو به احساس خوب تغییر حالت بدیم

              و اینم با تمرین میاد

              اینم با سعی کردن کنترل ذهن و کانون توجه میاد با هربار بهتر

              اگر بار اول ۱ روز تمام طول کشید

              هر بار سعی کنیم زمان بیشتری در احساس خوب بمونیم

              تا انقدر قوی بشیم که همون لحظه برخورد به تضاد و مسئله با تغییر زاویه نگاهمان بدون هیچ زمان طولانی احساس بد ، به احساس خوب برسیم

              خیلی تحسینتون میکنم به خاطر تعهد بی غید و شرطتون

              تحسینتون میکنم برای درک اهمیت قانون و کنترل ذهن حتی در خواب !!!!!!!!!

              در پناه رب

              شاد سالم ثروتمند موفق قدرتمند با عزت نفس و خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مرضیه پری پور گفته:
    مدت عضویت: 2738 روز

    به نام تنها فرمانروای جهانیان، رب صاحب اختیار وهاب من

    سلام

    سپاسگزار خداوندی هستم که امروز هم با هدایت و حمایتش مرا در مسیر خودش ثابت قدم نگه می دارد.

    +من هدایت رو مجبور نمی کنم، میشه در موردش توضیح بدین.

    خدای من ، من عاشق این هدایت خدام که حتی در مورد هدایتش هم من رو هدایت می کنه.

    این یعنی هدایت خدا رو محدود نکردن ، مثلاً​قبلاً من توی شرایطی که مردد می شدم ، می گفتم اگر مثلاً من تاس می اندازم اگر فلان چیز شد یعنی من باید انجامش بدم اگر فلان شد انجامش نمی دم ، یا همون استخاره کردن، و اصرار هم داشتم که این همون هدایت خداست یعنی می گفتم اگر هر کدوم از اینا بشه یعنی خدا می خواد که من فلان تصمیم رو بگیرم. و غافل و گمراه بودم که خدا هزاران راه داره برای هدایت من. خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که مرا به راه راست هدایت، راه کسانی که به آنها نعمت داده است و نه گمراهان.

    استاد انگار می خواستم من برای خدا تعیین تکلیف کنم ، من اونو راهنمایی کنم که چطور من رو هدایت کنه، یعنی کلا سروته گرفتم بودم موضوع رو.

    و حالا روز به روز هر بیشتر تسلیم تر میشم و دست خدا رو باز می دارم و در واقع اجازه میدم تا خدا خودش من و از هزاران راهی که داره هدایتم کنه، چون اوست که علیمه، اوست که برنامه ریز و هدایت کننده و رب و فرمانروای​جهانیانه.

    خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که روز به روز دارم هدایت های خدا و نشانه ها رو بهتر و عالی تر تشخیص می دهم، چون خدا هر کس رو با توجه به ویژگی های خودش هدایت می کنه، و نشانه هایی براش می فرسته که برای فرد کاملاً قابل درکه.

    + هیچ وقت توی زندگی تون احساس عجز کردین؟

    ✓ زیاد زیاد ، ولی توش نموندم.

    این نشانه صلح درونی نشانه پذیرش و دوست داشتن خوده، اینکه می پذیری که این احساستت هم ، این جز ویژگیهای شخصیتی ماست و مهم اینه که توش نمونیم.

    راههای رفع کردن احساس عجز:

    راهش رو پیدا کردم

    از خدا هدایت خواستم

    پرونده های موفقیت آمیز گذشته رو مرور کردم.

    تبدیل احساس بد به احساس خوب ، ان کار و مهارتیه که این ایجاد کنیم.

    +تا حالا خودتون رو سرزنش کردین؟؟

    ✓ آره ، زیاد . ولی توش نموندم، و حداکثر یک دقیقه این احساس رو داشتم

    راه‌های رفع کردن احساس سرزنش:

    سعی کردم ذهنم رو کنترل کنم

    سعی کردم از جای دیگه به اون موضوع نگاه کنم

    به خودم آسان می گیرم، می دونم که آدم گاهی اشتباه می کنه.

    از اشتباهاتم درس می گیرم

    استاد جان این نشانه عزت نفسه، من عمری بهدیران آسان گرفتم ، معلم مهربانه بودم و برای خودم سخت گیرترین بودم، معلم سختگیره، و حالا خدا رو هزاران مرتبه شکر که با آموزه‌های شما مخصوصا عزت نفس یاد گرفتم که به خودم آسون بگیرم ، از اشتباهات خودم هم مثل اشتباهات دیگران بگذرم، نه تنها کسی رو قضاوت نکنم که خودم رو هم قضاوت نکنم.

    نگران اشتباه کردن نبودن باعث میشه تا اشتباهات بزرگی بکنیم.

    وقتی شما نگران یک موضوعی نباشی سرت هم نمیاد.

    این بازم نشانه توحیدی بودن شماست.

    استاد منم از وقتی یاد گرفتم که خودم رو ببخشم وقتی نگاه می کنم می بینم خیلی خیلی خیلی کمتر تصمیمات اشتباه می گیرم.

    استاد جان جسارت تون ستودنیه ، و چقدر عالی این اهرم رنج و لذت رو توضیح دادین، ممکنه بقیه فکر کنند که شما نترس هستین ، اما شما برای خودتون یک تصمیم از پیش تعیین شده دارین، در این چنین شرایطی که باج ندین و توی ترس نمونید. یعنی دقیقا اهرم رنج رو برای خودتون دقیق تعریف کردین، و همیشه به اون پایبند هستین.

    استاد جان جهانگرد واقعی شمایی، بقیه اداش رو در میارن 😉👌

    خدای من این اصل گشتن و لذت بردن و شناخت جهانه، این همون قبل سیرو فی الارضی که خدا توی قرآن میگه، من عاشقتونم توحیدی ترین الگوی دنیا

    ای جانم، شاگرد استاد، هم خانواده عزیزم، که توی فرانسه دست خیر رسان خدا شدی برای استاد، برات بهترین بهترین بهترین‌ها رو از تنها فرمانروای جهانیان خواستارم عزیزدلم ، چقدر انرژی مثبتی در موردت در کل وجودم احساس کردم. من عاشقتم هم پاره ارزشمندم و تحسینت می کنم که داری خواسته هات رو تجربه می کنی.

    استاد جان این حفظ کنجکاوی مقدس تان و بها دادن به اون خیلی تحسین بر انگیزه. و این دلیل نتایج خیلی از نتایج عالی زندگیتان است ، این از اولویت آزادی و توحیدی بودن شما هم نشأت می گیره.

    استاد این مسافرت رفتن هاتون و نهایتاً مهاجرت کردن تون نشانه دهنده تکامل عالی هست که از کودکی تا الان طی کردین ،و هزاران سال تجربه دارین و قشنگ ترین نکته اینکه که خدا رسالت زندگی تون شده اشاعه کردن توحید و منتشر کردن این تجربیات و من چقدر خوشبختم که خداجونم شنیدن و درک کردن و عمل کردن به این تجربیات رو روزیم کرده. خدا رو رو هزاران مرتبه سپاسگزارم برای قوانین ثابت جهان مون

    استاد جان و مریم جانم ممنونم برای به اشتراک گذاشتن این همه آگاهی ناب .

    خدای هدایتگر وهابم برای اینکه دیدن این فایل و درس گرفتن از اون رو روزیم کردی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 💖💖💖

    در پناه خدا، شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید 🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
    • -
      رها گفته:
      مدت عضویت: 927 روز

      سلام مرضیه جانم

      صحبت بخیر وشادی

      .

      ممنون و سپاسگزارم که نکات فایل رو اینقدر زیباااا دسته بندی کرده بودی و اینجا قرارش دادی.

      .

      عالی هست و تحسین برانگیز این حوصله و دقتتون

      .

      این فایل نشانه من هستش

      فایل پراز نکته ای بود

      و

      خوب گاهی برای یافتن نشانه ام و هدایت شدن باید فایل رو زیر رو کنم و یا کامنت دوستان رو بخونم

      شاید به خاطر تکامل باشه که به سرعت متوجه نشانه ها نمیشم و یا تردید دارم

      با اینحال یاد گرفتم هر چه بیشتر نشانه ام رو گوش کنم و دیدگاهها رو بخونم سریعتر و بهتر میتونم به درک برسم

      و دیدگاه شماهم که برایم بسیار مفید بود و باید قدردانی میکردم دوست خوبم

      .

      در پناه الله خوش بدرخشید️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      الهام گفته:
      مدت عضویت: 2574 روز

      چه پخته نوشتی مرضیه عزیزم

      و واقعا چطور میشه ادم خودش رو قضاوت نکنه

      من سعی کرد بودم کسی رو قضاوت نکنم

      ولی تاب حال حتی ب اینکه خودم رو قضاوت نکنم حتی فکر هم نکرد بودم

      ولی واقعا چ باوری باعث میشه ک ازم خودش رو هم قضاوت نکنه🌸

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مرضیه پری پور گفته:
        مدت عضویت: 2738 روز

        سلام عزیزدلم

        ممنونم که برام نوشتی عزیزم

        کل اعتبارش به خدا

        اینکه خودمون رو قضاوت نکنیم، اشتباهات خودمون رو بپذیریم و خودمون رو همین جوری که هستیم با تمام نقاط قوت و نقاط ضعف مون دوست داشته باشیم ، بدون توجه به نظر و تایید دیگران، عاشق خودمون باشیم ، یکی از اصولی ترین عوامل عزت نفس هست، و استاد توی محصول بی نظیر عزت نفس قدم به قدم آموزش میدن که چطوری خودمون رو قضاوت نکنیم و به هماهنگی و صلح درونی برسیم.

        یک فایل دانلودی هم هست با نام « نه تنها دیگران که خودمان را هم قضاوت نکنیم» البته اگر اسم فایل تغییر نکرده باشه.

        فایل دانلودی« چند باور قدرتمند کننده در مورد احساس گناه» هم می‌تونه به درک بهترت کمک کنه عزیزم

        دوستت دارم

        از تنها فرمانروای جهانیان بهترین‌ها را برایت خواستارم 😘😘😘🌹🌹🌹🌹

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      عبدالعظیم معیدی نیا گفته:
      مدت عضویت: 1759 روز

      سلام به دوست گرامی وارجمند 💐 💐چقده خوندن کانتتون لذت بخش بود. چقده زیبا فایل استاد روگوش دادید چقده زیبا توصیف کردید تمام قوانین هستی رو. مخصوصا ازایه قران که میگه قل سیروفی الارض بگو در زمین سیرکنید. من وقتی این پیامتون روخوندم بوجد اومدم ویه باور قدرتمند اومدتوی وجودم که من باید همه چیز رو تجربه کنم. 🌹🌹🌹🌹خوشحالم که دوستان با ارزشی مثل شماهارو دارم. هرجاهستیددلتون شادولبتون خندون باشه، وسعادتمند دردنیا واخرت باشید💖💖💖💖💖

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مرضیه پری پور گفته:
        مدت عضویت: 2738 روز

        سلام دوست خوبم

        خدا رو هزاران بار برای نعمت وجود ارزشمندتان سپاسگزارم که دست خدا هستین برای دریافت این همه انرژی مثبت

        ان شاالله، ان شاالله که همه دنیا و زیبایی‌ هاش رو تجربه می کنیم.

        ان شاالله که با گردش و رفتن به همه جای زمین خوشگل مون ، خودمون رو در بهترین شرایط و اتفاقات تجربه می کنیم.

        ممنونم که برام نوشتید

        از تنها فرمانروای جهانیان بهترین‌ها را برایتان خواستارم 💙💛💛💜

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      ستایش قوام گفته:
      مدت عضویت: 2518 روز

      سلام دوست عزیزم نمیدونمچقدر کامنتت سرشار از احساس مثبت و ارامش بود

      عاشقتم

      خیلی ممنون

      در پناه رب

      شاد سالم ثروتمند با عزت نفس مقتدر شجاع و توحیدی و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مرضیه پری پور گفته:
        مدت عضویت: 2738 روز

        سلام عشق من

        ستایش جان خودم

        من عاشق اون صورت ماهتم که

        راستی ستایش جونم ۱۴ ساله شدی؟

        منم از تو خیلی ممنونم که برام نوشتی دختر بی نظیر

        من عاشقتم 😘 😘😘

        چه دعای قشنگی 😍😍😍

        پس منم همین دعا رو برات می کنم عزیز دلم

        شاد سالم ثروتمند با عزت نفس مقتدر شجاع و توحیدی و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          ستایش قوام گفته:
          مدت عضویت: 2518 روز

          سلام مرضیه عزیزم

          من امروز ۷ اذر ۱۳۹۹

          ۱۳ سال و سه ماه و ۲۹ روزه هستم

          و ۸ مرداد سال ۱۴۰۰ میشم ۱۴ ساله

          درواقع اولین کامنتام اخرای ۱۲ سالگی بودم و چون نیمه اولی بودم ۱۳ ساله حساب میشدم

          عاشقتم مرضیه عزیزم

          برات بهترین هارو ارزو مندم و بی نهایت تحسینت میکنم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        رها گفته:
        مدت عضویت: 927 روز

        سلام ستایش جانم

        ستایش بی نظیر از دیدن روی ماهت به وجد اومدم

        .

        پروفایلت رو مطالعه کردم

        لذت بردم

        تحسین کردم

        ذوق کردم

        .

        بسیار تحسین برانگیز هست حضورت در این خانواده دوست داشتنی

        تا روی ماهت رو دیدم، دختر خودم رو بیاد اوردم

        چند هفته ای میشه وارد سایت شده، چند شب پیش بم گفت که دوست داره متعهدانه بیاد اینجا و خوب منم خوشحال شدم البته حق انتخاب رو همیشه با خودش میزارم.

        امروز که روی ماهت رو دیدم برام نشانه ای شدی که بزودی دختر من هم میاد برای همیشه اینجا میمونه.

        .

        عزیز دلم

        برات بهترین انچه از خداوند خواستی رو از خداوند مهربونم میخام

        خوش بدرخشی

        و درخشیدنت و اینجا باهم جشن بگیریم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    مربی گفته:
    مدت عضویت: 1879 روز

    بنام خالقی بی همتا

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستانی که این کامنت رو میخونند

    من توی این فایل فقط با یک موضوع کار دارم و اونم اونجایی بود که استاد در مورد شجاعت داشتن صحبت میکردن و شجاعت رو از زاویه ای دیگه نگاه کردن و توضیح دادند و گفتن شاید همه به دید اینکه عجب ادم شجاعی هست، عجب ادم بی کله و یا نترسی هست به موضوع نگاه میکنند اما دلیلش اینه که در ذهن من اهرم رنج و لذت اینطوریه که من نمیتونم ترسو باشم.

    اگر بترسم خیلی برام رنج اوره و رنج این ترسیدن برام دیوانه کننده است به همین دلیل من رو شجاع میکنه و من کوتاه بیا نیستم و نمیترسم.

    استاد اونجایی که گفتی اون دوستی که دوتا زور گیر بهش با قَمه گفتن یا گوشیت رو مثل بچه ادم بده یا میزنیمت و اونم گوشیش رو داده، منم گفتم درست ترین کار رو کرده و ادم عاقل میدونه که یه گوشی ارزش اینکه بخوای خودت رو به درد سر بندازی و یا داستان برای خودت درست کنی رو نداره، تو قانون رو میدونی و بهترین کار اینه که بگی اشکال نداره و خودت رو درگیر نکنی، بهتره برای یک گوشی و یا اصلا هر چیزی طلا و پول و هر چیزی خودت رو به درد سر نندازی. بعد شما گفتی برای حتی یه صد تا تک تومنی.

    وقتی شما گفتی که من بودم قبول نمیکردم و باهاشون درگیر میشدم گفتم این نظر شخصیه استاده و خب شاید طبق اون باورهایی که باهاش بزرگ شده باشه و خب بالاخره تعصب و…اینطور چیزاست که اینطوریه و گفتم به نظر من کار درستی نیست که بزنن با قمه لَت و پارت کنن و جونت رو به خطر بندازی به خاطر دوتا ادم نادان و لاشی.

    اینکه استاد میگه من حاضرم بمیرم ولی باج ندم رو گفتم دیگه اینجا استاد خیلی تعصبی به قضیه نگاه میکنه.

    خلاصه این رو بگم که با صحبت ها حال نکردم و این موضوع در بک گراند ذهن من داشت کار میکرد.

    استاد توی فایل توحید عملی ۶ که من خیلی گوشش میکنم، میگن که اگر توحید درک بشه مسائل مالی و خوراک و پوشاک و روابط وسلامتی و… همه چیز شما خود به خود حل شده است.

    اینم استاد میگه که توحید دو جنبه داره اینکه نباید روی کسی حساب کرد و

    اینکه هیچ کسی قدرت تاثیر گذاری در زندگی ما رو نداره.

    خب من میگم خیلی این فایل رو گوش کردم و بارها خودم رو با اون اگاهی ها زیر و رو کردم بارها، که چقدر ایمان دارم؟ چقدر نگاهم توحیدیه؟ چقدر توحید رو درک کردم و در عمل توحیدی ام؟

    این سوال امتحانی من همیشه بوده و هست.

    حتی کنکوریه برای من.

    خب من توحید رو اینطوری نگاه میکردم که من خالق صد در صد زندگی خودم هستم و درست هم فکر میکردم و همین باعث میشد به حرف کسی اهمیت نمیدادم، دنبال راضی کردن و همسو کردن کسی با خودم و یا حمایت از کسی نبودم و با شجاعت تنهایی با دست خالی مهاجرت کردم و سعی کردم اونطور که دوست دارم زندگیم رو خلق کنم و….

    و همیشه هم خودم رو شجاع میدونستم و میگفتم خداوند به شجاعان پاسخ میده.

    البته خیلی اینطور نبوده ام و خیلی از این باورها رو خودم ساختم در وجودم که اینم تکاملی بوده و تکاملش طی شده و بارها میشد که روی دیگران حساب میکردم و یا محتاج بودم و بارها ضربه میخوردم تا درک کردم که نباید روی کسی حساب کرد و سعی کردم فقط روی خداوند حساب کنم و با توکل به خدا زندگیم رو اونطور که میخوام بسازم.

    اما یه چیز رو نمیدونستم که باور دارم یا نه و به خاطر همین خیلی خوب درکش نکرده بودم.

    اونم این بود

    هیچ کسی در زندگی من قدرتی نداره.

    تاریخچه من؛

    همیشه از بچگی اینطوری بودم که غرور داشتم و هرگز به کسی التماس نمیکردم، یعنی حتی اگر دعوام میشد و یا توی دعوا من رو میکشتن هم باز تسلیم شدن در کار نبود و اگر بلند میشدم باهاش دعوا میکردم و میزدم لت و پار میکردم.

    یادمه یه فیلم هندی نگاه میکردم یه ۴۰ .۵۰ نفر ادم میخواستن یه نفر رو کتک بزنند، اونم یه ادم قوی و هیکلی بود اما دید نمیتونه همشون رو بزنه .

    برگشت بهشون گفت شما شاید بتونید من رو بزنید و بکشید حتی ممکنه زخمیم کنید ولی در هر صورت اگر نمردم و زنده موندم حتی اگر با هیچ کدومتون کاری نداشته باشم اونی که اولین کتک رو به من بزنه رو میکشمش.

    بعد هیچ دیگه، کسی جرئت نکرد دعوا کنه، همه میگفتن چرا من بزنم، اون یکی چرا من بزنم و… اونم راهش رو کشید و رفت.

    من به کسی باج نمیدادم و از کسی نمیترسیدم اما هیچ وقت دعوا رو شروع نمیکردم، یعنی طرف تا من رو نمیزد من نمیزدمش، حالا چه از من قوی تر بود چه ضعیف تر فرقی نداشت، من هیچ وقت دعوا رو شروع نمیکردم و خب ادمهایی هم بودن که یکم ازشون میترسیدم توی دوران مدرسه، دبیرستان، خدمت سربازی و ترسم به این شکل بود که میگفتم اینا زور دارن، دوروبروشون شلوغه، چندین نفر هستند و… بزار خودم رو باهاشون درگیر نکنم. ولی اگر میخواستن برام درد سر درست کنند بدون ترس میجنگیدم باهاشون و اینطوری نبود که بهشون باج بدم، ولی خب جرئت اینم نداشتم که بهشون گیر بدم و یا به قول گفتنی نمیخواستم برای خودم درد سر درست کنم، حالا هر چقدر ذهن من قدرتشون بیشتر بود، کناره گرفتن من هم بیشتر.

    میگفتم تا زمانی که بهم کاری ندارن منم کاری بهشون ندارم ولی اگه بخوان برام درد سر درست کنند میزنم فکشون رو پیاده میکنم، به خاطر همین هیچ وقت احساس ترسو بودن نداشتم.

    خلاصه این داستان و تاریخچه از خودم رو برای درک بهتر موضوع گفتم که بهتر درک بشه موضوع توحید.

    خب این گذشت و من با این باورها بسیار بسیار ضربه ها خوردم.

    نشتی این موضوع کجاست.

    من به اونها قدرت میدادم،

    من فکر میکردم که اگه بخوان برام درد سر درست کنند میتونن این کار رو کنند،

    من فکر میکردم قدرت ضربه زدن به من رو دارن و به همین دلیل اونها رو درد سر میدونستم و برای همین باهاشون گلاویز نمیشدم.

    میدونید من این موضوع رو خیلی بررسی کردم.

    توی این موضوع من باور به خودم و اینکه خداوند با منه رو نداشتم.

    به عوامل بیرونی قدرت میدادم. باور نداشتم که در دنیای من فقط یک قدرت وجود داره و اون قدرت منم، در وجود منه،

    اون خدایی که به عنوان رب یعنی تنها قدرت قبولش داریم رو درک نکرده بودم.

    اون رب که تنها قدرته و اون قدرت رو به من داده برای خلق زندگیم رو نمیفهمیدم یعنی چی؟

    حتی بعد از آشنایی با قوانین و استاد و درک موضوع الله و رب.

    یعنی اونها اگر میخواستند به من صدمه بزنند نمیتونستند، تنها در صورتی میتونستند که من این قدرت رو بهشون میدادم و من اون قدرت رو در درون خودم احساس نمیکردم.

    اگر من این قدرت رو باور کرده بودم حتی اگر صد نفر هم بودن نمیتوستند، واصلا من با این نوع نگاه جذبش نمیکردم. من اون موقعیت ها رو با اون ترس جذب میکردم و سرم میومد و من هی میخواستم ازش فرار کنم. نمیفهمیدم که اینطوریه ها؟

    فکر میکردم دارم اعراض میکنم از ناخواسته ها

    و این قدرت رو هر کسی داشته باشه، به قول خداوند

    که در قران میگه یک فرد با ایمان برابر با ۲۰۰ نفر بی ایمانه.

    خداوند این قدرت رو فقط به من، به من داده، به اونها نداده، چون اونها در دنیای خودشونن نه من. پس در دنیای من فقط یک رب و یک قدرت وجود داره و اون قدرت برای منه. به من داده شده.

    خداوند میگه برگی بی اذن خداوند بر زمین نمی افته یعنی چی؟

    ایا برای همه است؟

    نه فقط برای کسی که به قدرتش ایمان دارند.

    اگر من اونها رو قدرتمند و تاثیر گذار و درد سر در زندگیم میدونستم به این دلیله که من بهشون قدرت میدادم و این همون شرک غیر قابل بخششه.

    قدرت دادن به عوامل بیرونی.

    من از اطلاعات و سپاه ایران میترسیدم و به خاطر همین سال ۹۶ من رو بی گناه ۱۵ روز بردن توی اطلاعات و شدید کتک خوردم و بسیار اذیت شدم و جرم سیاسی بهم دادن برای کاری نکرده، ساعت اکتیو گرون قیمت و کمربند چرم اصل من رو بهم ندادن از وسایلم و گفتند گم شده و من پیگیری نکردم و شکایت نکردم چون میگفتم همین که ازاد شدم و نکشتنم خدارو شکر ولش کن نمیخوامش و دنبال درد سر برای خودم نباشم.

    من توی خدمت سربازیم به خاطر اینکه اون سرباز بده و گاو پیشونی سفید نباشم به ادمی که نصف من هیکل داشت و ارشد من بودم چیزی نمیگفتم و اون از من اشخوری میکشید.

    من ریشه این موضوع رو نگاه کردم در کل زندگیم.

    هر جایی من به این فکر کردم که بزار قضیه رو یه جور دیگه نگاه کنیم، بزار درد سر درست نکنم، بزار قضیه به خوبی فیصله بشه که جنسش ترس من بود که جنسش قدرت دادن به عوامل بیرونی بود نه تنها به خوبی فیصله پیدا نکرد بلکه برام داستان شد بلکه برام درد سر شد.

    چرا درد سر شد؟

    چون من دردسر میدیدمش و باور داشتم که میتونه دردسر برام درست کنه. من بهشون قدرت داده بودم.

    از هر چی هم بترسی سرت میاد.

    تو رابطه هام هم این بود، رابطه های عاطفیم.

    وقتی نگران فرد توی رابطه شدم، میگفتم بزار من ادم خوبه باشم اون نمیفهمه که بی عزت نفسی و بی ارزشی ریشه میگیره.

    میگفتم بزار اون ادمه که هی رابطه رو کات میکنه و هی وارد رابطه میشه نباشم وبزار همین رابطه رو درستش کنم، و هی سعی میکردم درست بشه، هی اون بیشتر ناز میکردن و بیشتر فاصله میگرفتن و در نتیجه میرفتن و رابطه قطع میشد.

    من از چیزی که میترسیدم سرم می اومد و فکر میکردم اگر این کارها رو کنم درست میشه اما نمیدونستم تنها یه راه برای خوشبختی و تنها یک قدرت وجود داره. راه برای خوشبختی طبق قانون عمل کردن و اون قدرت رو رب دونستن. تمام.

    توی بیرنس هم همین بوده و اگر من این پاشنه اشیل رو میدونستم و درست میکردم الان میلیاردی درامد داشتم.

    الان ۴ سال میشد که من در اون شغلی که بسیار دوستش داشتم و هنوزم دوستش دارم، داشتم فعالیت میکردم و بسیار رشد کرده بودم.

    خلاصه که اینبار به هدایت خداوند تکامل طی شد و پیداش کردم. این شرک رو در وجودم پیدا کردم.

    خلاصه که پیداش کردم و کلی با این پاشنه آشیل زندگی کار دارم.

    هر چی ازم گرفته رو هزار برابر رو پس میگیرم.

    احساس لیاقت و خود باوری.

    عزت نفس و اعتماد به نفس.

    هیچ نیروی هیچ قدرتی، هیچ دولت و سپاهی، هیچ نیرویی در جهان وجود نداره که در زندگی من بتونه اندازه پشیزی ضربه بزنه.

    من بمیرم هم دیگه در این احساس بی لیاقتی، بی ارزشی و عجز و ناتوانی نمیمونم و درستش میکنم.

    تعهد میدم که این باور رو درستش کنم . این رد پا از خودم.

    به خدا می سپارمتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 83 رای:
    • -
      سمانه ی خوشبخت گفته:
      مدت عضویت: 1788 روز

      به نام ربّ.. دیدگاهتون بسیاززیباوموحدانه بود… ازخوندن دیدگاه‌های توحیدی کسانی که قدرت رب راشناختن وباورکردن لذت میبرم چون همونطورکه میخونم آرامش عجیبی میگیرم وبرام باورسازی میشه.. یعنی حرفهاوفایلایه استادیک طرف خوندن کامنتایه بچه هایک طرف… نه فلان دولت نه فلان شخص هیچ کسی هیچ تاثیری درزندگی من نداره مگرخودم بهشون باترسام وعزت نفس پایین قدرت بدم.. الهی شکرت 💖

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      نرگس نوشادي گفته:
      مدت عضویت: 2400 روز

      سلام محمد جان

      امیدوارم حالت مث کامنتت عالی باشه

      چقدر چقدر چقدر لذت بردم از خوندن کامنتت

      چقدر خوب ریشه ای درک کردی این موضوع ترس رو و چه خوب ریشه یابیش کردی از کودکیت تا الان

      چقدر بی نظیری آخه تو

      چقدر درس گرفتم ازت که منم بشینم جای گوش دادن صرف ریشه یابی کنم و اینجوری میتونم بهتر و بهتر پیشرفت کنم

      ممنونم محمد جان کامنتت بسیار آموزنده بود

      از خداوند مهربان بهترین ها رو برات آرزومندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        مربی گفته:
        مدت عضویت: 1879 روز

        بنام خدای مهربان

        سلام نرگس جان

        سپاسگذارم عزیزم، ممنون که با عشق هستی و احساس درکت، احساس اگاهی بخشت رو باهام به اشتراک گذاشتی.

        باور دارم و سعی میکنم هر روز این باور رو بیشتر در خودم نهادینه کنم که همه ما به یک اندازه به این جریان رحمت و ثروت و نعمت دسترسی داریم، وقتی میبینم که افرادی هستند که این قدرت و این لیاقت رو باور کردند و مثل سید حسین بهترینها رو در تمام ابعاد زندگی خلق کردند و تجربه میکنند، وقتی هستند کسانی که مثل جف بزوس هایی رو که ثروتمند ترین فرد جهان هستند، اونم نه با سختی و زور زدن و… بلکه با یک روند تکاملی و بسیار ارام و ساده، با باور کردن خود و توانایی های خود و احساس لیاقت داشتن. با باور کردن خداوند، رب و فرمانروایی که این قدرت رو در اختیار کسانی قرار میده که فرمانروایی و قدرت رو فقط الله میدونند.

        با ایمان داشتن و پیروی کردن از نیرویی هدایتگر و حامی که همیشه با ماست.

        وقتی میبینم که ایلان ماسکهایی هستند که مسئله ای حل نشدنی رو حل کردند

        وقتی میبینم ابراهیم و موسی و نوح و محمدی رو که از قدرت زمانه خود باکی نداشتند و میگفتند هر انچه قدرت برای نابودی ما داری انجام بده، شما منتظر باشید ما هم منتظریم.

        نرگس جان تحسینت میکنم و با ایمان میگم که لایق بهترین ها هستی. این تعهد شما این جسارت و نبوغ شما قابل تحسینه.

        انشالاه که هر روز توحیدی تر زندگی کنیم.

        به خدا میسپارمت.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      مریم درویشی گفته:
      مدت عضویت: 2851 روز

      سلام محمد جان خوبی؟؟

      روبه راهی؟

      روبه رشدی؟؟ خخخ 😁

      اول از همه تحسینت میکنم بخاطر این تکاملی که طی کردی

      واقعا الماس و مقدس دقیقا رسیدن به این نقطه و فهمیدن اون باور اون نقطه ای که ابشخور تمام نجواهای ذهنت هست

      یعنی به شکلی خودش رو در صداهای ذهنت جا میده

      و یه دستی در هر مقطع و هر جای زندگیت میبره خودش مثال زدنی هست

      بینهایت زیبا نوشتی از روح پاکت نوشته ها می امد

      و چقدرر برای من درس داشت و باید روزها و ماهاا فقط به همین موضوع فکر کنم چون همین که این جمله را خوندم در پاسخت به نرگس جون

      همه ما به یه اندازه به نعمت ها و ثروت ها و.. در نهایت به خدا نزدیکیم. باوری که نبودنش باعث شد رنج و سختی هایی رو زندگیم متحمل بشم و تازه دارم سوییی از فقدانش رو در زندگیم متوجه میشم

      اما چقدر خوشحال شدم که نوشتی که تکاملم را طی کردم و فهمیدم قضیه چیه

      بیشتر از هرچیزی به من نوید هدایت بی چون چرا خداوند داد

      حالا که باور های محدود ما میتونند ما رو در مسیر هایی قرار بدن که بدون تقلا ما اونها رو در زندگیمون تجربه کنیم

      با ساختن باور های توحیدی میتونیم خودمون در مسیر ادمهای خوب، اتفاقات خوب و شرایط عالی، ورودی های مثبت قرار بدیم

      چقدر با خوندن کامنتت فقدان درک این موضوع حس کردم این نشون میده خیلی جای کار دارم

      عاشقتم برات بهترینا میخوام

      ممنون که اینجا سر زدی😉

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      الهه سوادکوهی گفته:
      مدت عضویت: 2783 روز

      وای وای محمد‌جان با من چ کردی…

      سلام ب دوست الهی ام محمد عزیز و توحیدی ام

      چقدرررررر از خوندن کامنتت لذت بردم و جقدر دیدگاهت رو دوس دارم

      توی عقایدت توحید موج میزنه یگانگی رب موج میزنه

      توی دیدگاهت شجاعت و ایمان ب رب موج میزنه. من عاشق این دیدگاه زیبای تو به جهانم

      محمد جان فقط بنشین و نظاره گر باش ک خدا ری چطور پاداش این ایمانت رو میبخشه

      و چقدر این حس برای من آشنا بود ک هرجا کوتاه اومدم از ترس بوده از شرک بوده از نه سر عمل ب قوانین و اعراض!!!!

      واقعا ممنونم ک انقدر زیبا نوشتی

      ب خدای مهربانیها میسپارمت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      مربی گفته:
      مدت عضویت: 1879 روز

      سلام به استاد سید حسین عباسمنش و سلام به پارنتر قدرتمند ایشون خانم مریم شایسته و سلام به تمام حاضرین در بزرگترین و ارزشمند ترین و‌ توحیدی ترین سایت موفقیتی جهان که تا کنون از آن اگاهم

      سه سال از کامنت قبلی من گذشته و بارها در این سالها با مرور این کامنت به خودم یاد آوری کردم که هدف تو درک توحید و اجرا در عمل به آنه و در پایان کامنت آن تعهد که متعهد میشوم که ریشه یابی کنم شرک در وجودم رو و نهالی نو بکارم در وجودم همیشه با من بوده، در این سه سال هر بار بهش رسیدم حس میکردم هنوزم درک قابل شهود و شعوری ازش ندارم و امروز طی اتفاقی و در ادامه ی اتفاقاتی که از همون سال تا به الان دنبال درک و ریشه یابی آن هستم دیدم چقدر قدرتمندانه تر دارم عمل میکنم و چقدر حس اینکه من فرمان میدم و جهان اطاعت میکنه رو دارم، به فوریت سجده شکر کردم، گریه کردم و به مثال سلیمان نبی در قران گفتم بدون شک این از فضل پروردگار منه و بارها گفتم بازم میگم خیلی باید خیلی خیلی ها باید باورهام‌ تغییر کنه تا بتونم احساس سلیمان نبی از توحید و نزدیک بودن به خداوند رو درک کنم اما خرسندم بسیار از نتایج خرسندم، موفقیتم رو جشن میگیرم و خودم رو تحسین میکنم که به تعهدی که در کامنت بالا به خودم دادم عمل کردم

      و تعهدی دوباره میدم

      چه در روزهایی که سر شوقی و حالت خوبه و نتایج دلخواه شده و احساس پیروزی داری

      چه در روزهایی که حالت بده و احساس شکست و ناتوانی و اشتباه و عدم اعتماد بنفس و کج فهمی و نتایج نا دلخواهی

      به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی نباید تعهدت رو برای درک و عمل به قوانین از دست بدی

      همان طوری که استاد شجاعت رو با ترس بدست میاره و میگه من شاید شجاعت رو فقط در جسارت نبینم بلکه نمیتونم بپذیرم که ترسیدم و این منو شجاع میکنه

      پس منم نباید بپذیرم که چون نتونستم پس نمیتونم

      و نباید بپذیرم که چون تونستم پس همه چیز تمامه

      نه اگر هماهنگی خودت با خواسته هات به دنبال بهتر زندگی کردنی پس

      هرگز نباید تعهدت رو از دست بدی

      ممنونم️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        رضا کیوانلو شهرستانکی گفته:
        مدت عضویت: 1173 روز

        سلام آقای رجبی خیلی خوشحالم که کامنت گذاشتی آقای رجبی شما یک کامنت تو عقل کل گذاشته بودید به سوال آقای امیر حسین ادیبی پاسخ داده بودید در مورد تمرین آگهی بازرگانی گفته بودی خیلی کامنت خوب و تعثیر گذاری بود واسم که اونجای که گفته بودی کسی که این تمرین رو انجام نمیده اسمشو بذاره ترسو. بی ایمان تا بهش بر خوره واقعا به من برخورد که گفتی ترسو بعد از خوندن کامنتت رفتم تمرین آگهی بازرگانی رو انجام دادم 5بار انجام دادم خیلی کمک کرد بهم خیلی احساس لیاقتم داشت بهتر و بهتر میشد ولی الان دوسه ماهه که انجام ندادم امروز داشتم همون کامنتتون رو می‌خوندم که دوباره. تمرین رو شروع کنم ازتون سپاسگزارم بابت کامنتی که گذاشتی و یه سوال دارم از شما آقای رجبی آیا این تمرین آگهی تبلیغاتی باید همیشه ترسناک باشه تا عذت نفست بره بالا یعنی اولین بار که انجام دادم پیش یه نفر بود. و خیلی هم ترس داشتم بعد دومین بار پیش دو نفر بود آقای رجبی میخام بدونم واسه این تمرین تا کجا باید پیش رفت و میخوام از نتایج خودتون هم دوباره واسم توضیح بدید چون کامنت شمارو خوندم فهمیدم که شما خیلی جسارت دارید من هم مثل شما جسارت به خرج میدم که برم تو دل ترسهام من خیلی آدم جسوری هستم. آقای رجبی و میخوام یه کامنتی بذارید هم من استفاده کنم. هم دوستانی که این کامنت رو میخونن در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          مربی گفته:
          مدت عضویت: 1879 روز

          بنام خدای یکتا

          سلام به آقا رضای عزیز

          خیلی خوشحالم که با شما آشنا میشم آقا رضا

          من سالهای سال یعنی نزدیک به هفت ساله که با استاد و این مباحث آشنا هستم و در تمام فایلای استاد و توضیحات و آموزشهای ایشون دنبال اصل و یا اون عامل اصلی بودم که من بهش میگم فرمول اصلی.

          من معتقدم تمام مسائل و موضوعاتی که در هر جنبه از زندگی به دنبال حل و رشد در اون جنبه هستیم مثال معادلات ریاضی است که فرمولی مشخص دارد و هر چقدر حل می‌کنیم تسلط ما بر فرمول بیشتر میشه، خاطرمان باشد تمام موانع تنها و تنها ذهنی هستند و تمام تمرین ها قطعا برای تغییر نگرش ما نسبت به آن موضوع است . چون اگر به دنبال تایید از سمت بیرون باشیم، در نتایج ، ظاهر چنان می‌تواند گولمان بزند و ما را از ادامه و انجام مستمر تمرین سرد کند که اصل(فرمول اصلی) و عامل اصلی که ذهن است را از یاد ببریم ، اینکه ظاهر چه چیز را بیان می‌کند نباید تمرکز تو را بدزدد، تمرکز روی چرایی انجام تمرین که تغییر نگرش است، چون ما میدانیم که ذهن است عامل و لاغیر

          خاطرت باشد دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم مملو از معادله و مسئله است ، مملو از تضاد و افکار نا هماهنگ و البته می‌تواند هماهنگ باشد، حل هر معادله و مسئله ای صرفا به معنای رشد بیشتر برای ما نخواهد بود زیرا اینکه چه معادله و مسئله ای را رو باید حل کنیم برمیگرده به فرمولی که برای حل اون مسئله داریم

          این بدین معنی است که شما هر تمرین و هر مسئله ای رو نباید حل کنی و انجام بدی به معنای رشد، بلکه اینکه چرا این تمرین رو باید انجام بدم و چه تاثیری رو داره میذاره موضوع پر اهمیت ماست.

          جهان مملو از مسائلی است که اگر فرمول زندگی یعنی خوشبختی را درست درک نکرده باشیم، عمر مان را صرف حل مسائلی خواهیم کرد که هیچ جایی در زندگی ما نداشته و عملا رشدی را در زندگی ما رقم نخواهد زد.

          نتیجه کلی؛ تمرین ها برای رشد ما در مسیری است که در زندگی برای رسیدن به هدفی که انتخاب کرده ایم طراحی شده اند و مقصود از آن تمرین‌ها تغییر افکار و باورها و نگرش ما نسبت به آن موضوع خاص و هدف ما در زندگیست، پس اگر فرمول را درست نشناخته باشی ممکن است آن تمرین به جای عزت نفس بیشتر، سرکوبت کند و حس دیوانگی و یا توهم زدن و در کل احساس بد بیشتری را به تو‌بدهد

          پس تمرین ها صرفا برای تغییر الگوهای ذهنی و نگرش ما برای حرکت به سمت آن خواسته است که داریم که اگر درست و هماهنگ باشد طبیعتا شما نه تنها نباید ترس‌هایتان کمتر شده باشدبلکه گام به گام‌باید به شما انگیزه و شجاعت بیشتر و احساس خوب بیشتری بدهد و به ایمانتان بیفزاید و در نهایت نتایج آنقدر خرسندتان می‌کند که شکی برای انجامش ندارید

          در پایان صحبتم

          هدف خود را مشخص کن

          آن هدف حتما اولویت محور باشد سپس

          تمرینات لازم برای تغییر ذهنیت نسبت به آن باورها و نگرش را پیدا و انتخاب و خلاقانه ابداع کن

          تاکید؛ تمرین‌ها باید به شکلی انجام شود که نگرش را همسو کند و محکم و با صلابت به سمت ان خواسته حرکت کن و تمرینات را در جهت احساس خوب بیشتر برای ادامه مسیر ‌و رسیدن به خواسته ات انجام بده، عمل به انجام کار فیزیکی صرفا نمیگن، بلکه عمل به معنای انجام کاریست که منجر به تغییر نگرش گردد

          هر چقدر خلاقانه تر انجام دهی انگیزه برای حرکت بیشتر و ایمان و توکل واقعی تر

          خط تعادل در درک هر موضوعی را در تمام مراحل زندگیت به خاطر بسپار

          پایدار باشی و رستگار

          ممنون که به اینجا سر زدی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      محمد علی عزیزی گفته:
      مدت عضویت: 1719 روز

      خدایا هزاران بار شکرت .

      همش دارم به جاهایی هدایت میشم که خدا داره بهم میگه برو دوباره فایل های توحید عملی رو گوش کن میخوام یه چیزی بهت بگم !! مخصوصا توحید عملی 6 .

      خدایا شکرت. چشم الان میرم دوباره گوش میکنم.

      محمد رجبی عزیز ازت سپاسگزارم که دست خدا هستی و با کامنت قوی و بی نظیرت به من و بقیه انگیزه میدی .

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      یگانه ثروت گفته:
      مدت عضویت: 1761 روز

      محمد رجبی عزیز، دوست آگاهم، سلام. چقدر عالی نوشتی. چقدر تحسینت می‌کنم. چقدر کمکم کردی.

      چقدر درست و خوب و دقیق هدایت شدی و همه‌چیز رو ریشه‌یابی کردی.

      ازت سپاسگزارم که موجب شدی دریچه‌ای به روی من باز بشه و هدایت بشم.

      خیلی عجیب بود محمد عزیز. من اومدم سایت که نشانه‌ی امروزم رو ببینم که این فایل استاد اومد. بسیار خسته بودم و چون این فایل طولانی بود و قبلاً هم اون رو دیده بودم، خواستم امشب ازش بگذرم.

      سریع اومدم پایین و نگاهم چرخید روی دیدگاه‌ها و بی‌اختیار روی دیدگاه شما ثابت موند. و دبدگاه شما رو که طولانی هم بود، خوندم.

      دیدم چقدر خوب موضوعات رو دیدی و‌ چه نگاه وسیع و باز و دل روشن و آگاهی داری.

      خوندن کامنتت باعث شد برم و فایل رو که می‌خواستم امشب ازش بگذرم، از اول گوش بدم.

      و حرف‌های استاد یادآوری شد. و کلی حس خوب بعدش اومد. و دریچه‌ی تازه‌ای باز شد و راه برام روشن شد.

      می‌دونی محمد عزیز؟ مدتیه که یه کسب‌وکار خیلی کوچیک راه انداختم اما هنوز چندان پا نگرفته.

      امروز در فروش اینترنتیِ یک محصول اتفاقی افتاد که باعث شد متأسفانه کمی غمگین و عصبانی بشم و چندساعتی از روزم از کنترلم خارج بشه.

      داستان این بود: به خانمی که اصرار داشت محصول رو حضوری تحویل بگیره آدرس و تلفن دادم. ایشون اومد و جنس رو برداشت و چون نمی‌خواستم پول نقد بگیرم، قرار شد بره و واریز کنه.‌

      ظاهر بسیار ساده‌ای داشت و من بهش اعتماد کردم. اما ایشون رفت و واریز نکرد. بعد هم چت رو پاک کرد و من رو بلاک کرد.

      من ناراحت بودم از اینکه چنان اعتماد کردم و چنین پاسخ گرفتم.

      و همه‌ش داشتم سعی می‌کردم خودم رو در حال خوب نگه دارم و فکر می‌کردم به اینکه کجا و کی چنین فرکانسی‌هایی فرستادم…

      در این فکر بودم که ماجرا رو پیگیری کنم و نذارم ازم باج گرفته و دزدی بشه یا بی‌خیال بشم و بگذرم.

      نمی‌دونستم چی کار کنم و کدوم راه درسته.

      می‌گفتم اگه این اتفاق حاصل فرکانس خودم بوده پس من باید بپذیرمش و نرم دنبالش.

      ولی نمی‌تونستم آروم باشم و ببینم که کسی سرم کلاه بذاره. به‌قول استاد عباس‌منش عزیز، این برام خیلی دردآور بود.

      از طرف دیگه می‌ترسیدم پیگیری کنم. می‌گفتم این خانم آدرس خونه‌م رو یاد گرفته. تلفنم رو هم داره. نکنه برام دردسر درست کنه؟ ولش کن، پول زیادی نبود که! فکر می‌کنم پول اون محصول رو صدقه دادم یا گم کردم.

      خلاصه با خوندن کامنت شما محمدجان عزیز با همه‌ی خستگی ترغیب شدم برم فایل استاد و مریم جانم رو دوباره گوش بدم و خب دیدم که یه سری صحبت‌ها از یادم رفته بود. و شنیدن دوباره‌ی اونها من رو مصمم کرد که نترسم.

      نترسم و وایسم و از حقم دفاع کنم، ولو به قول استاد صدتا تک‌تومنی باشه.

      خودم با دست خودم به کسی قدرت ندم. اون طور که تو نوشتی، قدرت فقط مال رب و خدای بی‌همتا و یگانه است که اون هم این قدرت رو داده به من.

      خلاصه محمد عزیز می‌خوام بایستم و نترسم. شجاعت به خرج بدم و نذارم این حس ترس و تحقیر و باج دادن اذیتم کنه.

      نمی‌دونی چقدر ازت ممنون و سپاسگزارم محمد رجبی عزیز.

      خدا رو شاکرم که هدایتم کرد و تو دستی شدی از دستان قدرتمندش برای کمک به من.

      در پناه خداوند باشی، سالم و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      زهرا گفته:
      مدت عضویت: 1517 روز

      چقدر انرژی گرفتم از کامنت شما

      چون من هم فکر میکردم خیلی قدرت دادم به خدا در زندگیم

      در صورتی که خیلیییی شرک ها مخفی داشتم از رفتار نا مربوط همسرم میترسیدم و تار شناختمش از واکنش او میترسم نسبت به خانواده ام گاهی دفاعی نمیکنم حرفی نمی‌زنم چون از واکنش او میترسم و این یعنی مشرک و ی پاشنه آشیل دیگه از کامنت شما پیدا کردم که

      گاهی سکوت از ترس هست اگر هم سکوت میکنم باید از این باشه که من نمیتونم اونا رو تغییر بدم نه از ترس و قدرت دادن به اونا

      قدرت فقط در دستان من و رب منه نیرویی که داره همه چیز رو هدایت می‌کنه و با خیال راحت به او میسپارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ام البنین بیگدلی فر گفته:
      مدت عضویت: 3075 روز

      سلام به دوست هم فرکانسى عزیز

      این فایل از نشانه هاى هدایتم هست ، بعد از گوش کردن به این فایل شروع به نوشتن کامنت در مورد جسارت استاد و اینکه استاد گفتن من اگر بودم هرگز باج نمى دادم و … ،موضوعى که شما تو کامنتتون نوشتید ، کردم ولى وقتى خواستم بفرستم اینترنت قطع بود و در آخر کامنتم پاک شده بود و نتونستم کامنت بذارم .بعد هدایت شدم به کامنت شما ، داشتم مى خوندم تا رسیدم به آنجایى که گفتید در روابط عاطفیم هم این بود ( پاشنه آشیلم )، چندین بار این قسمت نوشته تون رو خوندم ، عالى بود ، دقیقا جوابى که چند روز دنبالشم ، خدایا شکرت ،(وقتی نگران فرد توی رابطه شدم، میگفتم بزار من ادم خوبه باشم اون نمیفهمه که بی عزت نفسی و بی ارزشی ریشه میگیره.)، دقیقا این همون چیزى بود که باید مى خوندم .

      ممنون از شما دوست عزیز و بهترینها رو براتون آرزو میکنم 🌺

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مرضیه پری پور گفته:
    مدت عضویت: 2738 روز

    به نام تنها فرمانروای جهانیان، رب و صاحب اختیار وهاب من

    سلام

    من هنوز این فایل رو ندیدم و این چکاب فرکانسی منه، بعد از صد قسمت دیدن سریال زندگی در بهشت:

    قصه از اینجا شروع شد:

    سریال زندگی در بهشت‌، تعاملی دوسویه است که یک سوی این تعامل:

    روایتِ ماجراهای ماست از: قدم‌های ساده اما پیوسته‌ای که هر روز برای بهبودِ زندگی‌مان در تمام جنبه‌ها برمی‌داریم‌، مسائلی که در راستای این بهبود حل می‌کنیم‌، راهکارها و ایده‌هایی که به آنها هدایت می‌شویم‌‌، زیبایی‌هایی که خداوند و طبیعت سخاوتمندانه به زندگی‌مان می‌آورد و… و به اشتراک گذاشتن‌شان با شماست.

    کپشن قسمت اول سریال زندگی در بهشت، در ۳ اردیبهشت ۹۹، بهشتی ترین ماه ، ما دعوت شدیم به بهشتی ترین جای زمین و دیدن بهشتی ترین سریال و اینجوری شد که همه جا ، هر روزمان و تجربیاتمان بهشتی شد، خدا رو هزاران مرتبه شکر

    دقیقا از اون روز ۷ ماه گذشته ، توی یکی از قسمت های ابتدایی سریال به من الهام شد که چکاب فرکانسی ام رو بنویسم و بعد از شش ماه دوباره چکاب بگیرم ، ببینم چه تغییرات بی نظیری داشتم و دقیقا امروز همان روزیه که خدا بهم الهام کرد که بنویسم، اولش برای خودم نوشتم، اما به دلم افتاد که اینجا به اشتراک بذارم.

    یاد گرفتم دیدن آسمان رو ، دیدن ابرها رو ، دیدن غروب رو ، دیدن زیبایی‌ های جهان مون رو

    یاد گرفتم تا از غذا پختن لذت ببرم، حتی برای غذا پختن هم باید هدایت خدا جاری بشه

    یادگرفتم درخواست هام محترمانه، عاشقانه و سوالی باشه ، جوری که هم عشق و احترام بدم به طرف مقابلم ، هم حق انتخاب بدم به ایشون برای انجام دادن یا ندادن اون درخواست.

    ارزش ابزار برام قابل درک تر شد. اینکه با خرید و استفاده از ابزار با کیفیت​ هم کارها راحتر پیش می‌ره هم ما توحیدی تر عمل می کنیم.

    توکل کردن به خدا برای همه کار ها و مصمم انجام دادن اونا رو یادگرفتم

    شجاعانه به الهام خدا عمل کردن و قطع شاخ و برگ درختان و نرده ها برای بیشتر لذت بردن رو یاد گرفتم، که درختا رو قطع کنم ، درخت باور های محدود کننده رو، درخت ترمزهای ذهنی رو، درخت قضاوت کردن بقیه رو، درخت سو تفاهم ها و کج فهمی ها رو، درخت کارها و توجهات بیهوده رو قطع کنم و صفا بدم به جانم،صفا بدم به قلبم، صفا بدم به ذهنم ، صفا بدم به زندگیم​، صفا بدم به تک تک لحظات زندگیم.

    یاد گرفتم که قاطعانه ​و شجاعانه قطع کنم هر آنچه را که تمرکزم را از روی رشد و پیشرفت و کار کردن روی خودم برمیداره.

    یاد گرفتم تا با لذت و عشق کارهای خانه و نظافت خونه رو انجام بدم

    یادگرفتم که با داشته های مواد غذایی، غذای خوشمزه بپزم و با داشته ها و نعمت هام غذای عالی بدم به ذهنم.

    یادگرفتم بسوزانم شاخه های خشک و پوسیده باورهای محدود کننده تا انرژی شون آزاد بشه و در خدمت رشد و پیشرفت بیشترم دربیاد

    با سوزاندن چوب ها، درس متمرکز کار کردن و عالی تر نتیجه گرفتن رو یاد گرفتم

    یادگرفتم که لذت بردن رو حتی یک لحظه هم به تعویق نندازم.

    یادگرفتم که با بازی کردن توی کنترل ذهن و تمرکز کردن قوی تر میشم.

    با اومدن خانواده راین یادگرفتم که هر کسی با هر ویژگی که داره قابله تحسینه،

    یاد گرفتم باید اولویت اول خودم و لذت بردن خودم باشه

    یادگرفتم مسئولیت پذیری و قدر دانستن نعمت هایی که خدا در اختیارم قرار داده، باعث میشه تا خداوند نعمت های بیشتری رو روزیم کنه،

    یاد گرفتم که برم توی دل ترس هام و ناشناخته هام

    یادگرفتم که با دیدن بازی و لذت بردن بچه‌ها بهترین و با کیفیت ترین مراقبه رو انجام بدم

    ارتباط صحیح با فرزندانم رو یاد گرفتم که چه وقت تحسینشان کنم، چه وقت بهشون تذکر بدم و کی اعراض کنم

    یاد گرفتم که روزانه یک قدم برای رشد بیشتر خودم بردارم و در این کار استقامت و تداوم داشته باشم. و گرنه من کی اینقدر متعهد و متمرکز ادامه می دادم.

    با دیدن سوار موتور شدن خانم شایسته یادگرفتم که برم توی دل ترس هام ، برم توی دل ناشناخته هام.

    یاد گرفتم در مواجه با بدترین اتفاقات چگونه با خودم در صلح باشم و کنترل ذهن کنم.

    از هووب عزیز عزت نفس و احساس لیاقت و ارزشمندی رو یاد گرفتم، بدون قید و شرط بچه هامو دوست داشته باشم رو یادگرفتم، نکات مثبت شون رو پیدا کنم و تحسینشان کنم رو یاد گرفتم، با صلابت بودن در مورد قوانین رو یاد گرفتم. شاد بودن و لذت بردن در هر شرایطی رو یاد گرفتم.

    یادگرفتم که وقتی هم که من مهمان دارم ، در هر شرایطی اولویت اول خودم و آرامش خودمه

    با اومدن خانواده ریک و خانواده های همراهشان ، مستقل بودن و مسئولیت پذیر بار آوردن بچه‌ها رو یاد گرفتم

    وقتی استاد حتی اون غذاهای خوشمزه رو تست هم نکرد، متعهد بودن و مصمم بودن رو یادگرفتم

    دیدن این مهمونا، خواسته داشتن دوستان هم مدار و هم فرکانس و قانونمند رو برام به وضوح رساند

    رفتن مهمونا بهم وابستگی نداشتن رو یاد داد

    دیدن رابطه بی نظیر استاد و مریم جان ویژگی‌های یک رابطه الهی، عاشقانه محترمانه، صمیمانه بدون وابستگی رو بهم یاد داد.

    دیدن مرغ و خروسا اصل بقای اصلح رو بهم یاد داد

    دیدن تخم مرغ ها و تبدیل شود به جوجه قانون تکامل رو هم یادم داد

    حل کردن مسلئه و باورهای عالی در مورد اون از مهمترین درس های هر قسمت این سریال بود

    یاد گرفتم شیوه صحیح برخورد با تضادها باعث رشد و زیبایی روز افزون زندگیم میشه.

    نعمت وجود لری خواسته داشتن دوستان خوب و همفرکانس رو برام منطقی تر کرد

    بعد با فایل «قوانین ثابت الهی را بهتر بشناسیم» هدایت خدا برای کار کردن روی خودم و وارد شدن دوستان به زندگیم رو دریافت کردم

    با خرید از آی کیا و ساخت وسایل ارزش خلق کردن و قدر نعمت ها رو دانستن رو یاد گرفتم

    با فایل « ثمره بروزرسانی بخش دانلودها صورت ماه مریم جانم رو دیدم و انرژی مثبتش رو بهتر درک کردم

    و معجزه رخ داد، در مدار بهترین و توحیدی ترین و عامل ترین دوستانم در خانواده صمیمی مون قرار گرفتم و در مدار نزدیکتری داشتنشان را تجربه کردم.

    با تضاد چاه یادگرفتم که حتی بد اخلاق ترین آدما هم قلب مهربانی دارند، فقط باید راه قلبشون رو پیدا کرد.

    با تک تک تکنسین هایی که به پرادایس اومدن ، ارزش ابزار، مسئولیت پذیری و درستکاری و توحیدی عمل کردن رو یاد گرفتم

    از تنها موندن مریم جان در پرادایس، درس شجاعت، ایمان ، توحید و عزت نفس گرفتم

    با درست کردن چیکن شا قانون تکامل و قانون تصاعد رو عالی تر درک کردم

    زندگی به سبک شخصی رو یادگرفتم

    با تمام وجودم درک کردم که ثروتمند بودن و داشتن حق انتخاب و آزادی مالی طبیعی ترین شکل زندگیه

    درس هایی که گرفتم خیلی خیلی بیشتر از اینایی هست که نوشتم، اینایی که نوشتم مواردی هست که نه فقط یاد گرفتم بلکه عالی هم عمل کردم

    و من الان در پیشگاه خدا برای تمام عملکرد های عالیم، برای تمام ادامه دادن ها ، متعهد بودن ها، و رشد و پیشرفت مداریم و تک تک نتایج و معجزات بی نظیری که تجربه کردم خداجونم رو که همواره هدایت و حمایتم کرد رو با تمام وجودم ستایش و سپاسگزاری می کنم.

    از لحاظ مالی کاملاً رشدم مشهوده و تقریباً بیشتر خواسته هام که با مدارم و تکاملم هم فرکانس رو تجربه می کنم.

    در حوزه سلامتی ، روز به روز سالم تر ، خوش تیپ تر و پر انرژی تر میشم

    در حوزه روابط خانوادگی از همه عزیزان عشق بی دریغ دریافت می کنم و بهترین ارتباطات دوستانه از اول زندگیم تا حالا رو دارم تجربه می کنم. دوستانی که هر کلامشون و هر کارشون برام پر از درسه و احساس خوبه.

    در حوزه توحید و معنویت، هر لحظه هر لحظه دارم تسلیم تر و متوکل تر و سپاسگزار تر میشم.و بهتر هدایت های خدا رو درک و عمل می کنم.

    در حوزه عزت نفس و رشد شخصیتی با اطمینان می گم ، هیچ ربطی به مرضیه ۷ ماه پیشم ندارم.

    و تمام تمام تمام اینا اعتبارش می رسه به خدای وهابم که هر آنچه دارم از فضل اوست

    خدا جونم برای اینکه نعمت بی نظیر این سریال و این همه رشد و پیشرفت مداری رو روزیم کردی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 💖💖💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 121 رای:
    • -
      حسن کفاش دوست گفته:
      مدت عضویت: 2932 روز

      سلام خواهر مهربانم

      سلام مرضیه خانم گل

      سلام دوست هدایت شده من

      آخه من چی بگم

      در جواب کامنت من نوشته بودید که خوشحال شدید از یادآوری من بابت هدایت شدن تون

      آخه این کامنت چی میگه

      آخه این همه رشد

      الله اکبر

      الله اکبر

      خیلی این کامنت تون عالی بود

      خودتون خوندید این رو دوباره و چند باره

      توصیه میکنم بخونید

      نه اینکه متنش زیبا باشه یا نه

      نه اینکه چی بوده

      منطورم رشد یافته وی تون رو میگم

      منطورم نهایت کلام الله است در متن تون که نشانه قرار گرفتن شما در مسیر درست است

      نمی دونید چه حضی بردم

      نمی دانید چه لذتی بردم

      واقعا اشک ذوقم در اومد

      واقعا صدای حق حق خودم رو شنیدم

      واقعا روشن شدن قلب خودم رو دیدم

      نمی دونم چی بگم از حس و حالم.

      فقط خیللللللللللللی خوبه

      خدایا شکرت 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

      خدایا تو چه میکنی با بندگانت وقتی تو رو باور می‌کنند و به تو ایمان می آورند

      خدایا شکرت شکر

      در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند

      💜💙💜💙💜💙💜💙💜💙

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        مرضیه پری پور گفته:
        مدت عضویت: 2738 روز

        سلام داداش حسن عزیزم

        خدا رو هزاران مرتبه برای نعمت وجودتان سپاسگزارم که هر بار دست خیر رسان خدا میشین برای نوید دادن به من و تشویق کردن من

        دقیقا حس می کنم، احساس تون رو

        وقتی که هدایت خدا رو دریافت کردم که چکاب فرکانسی ات رو بنویس و شروع کردم به انجام دادنش

        کل این ۷ ماه با تک معجزات و اتفاقات خوبش از جلوی چشمم رد می‌شد و من اشک شوق می ریختم از این همه هدایت خدا

        از این تکاملی که با هدایت و حمایت خدا طی کردم.

        و چقدر انرژی بیشتری بهم داد تا متعهدانه تر و مصمم تر ادامه بدهم ان شاالله

        و صبح که دوباره خوندمش، هدایت رو دریافت کردم که اینجا هم منتشرش کن.

        چون اینجا و توی سایت بیشتر از هرجایی دیگه و حتی دفترم، جلوی چشم منه و می بینمش، خدا گفت بذار اینجا تا مرتب برات یادآوری بشه و هم اینکه هدایت من باشه برای دیگران

        پس با اطمینان قلبی و یقین ۱۰۰٪ می گم ، کل اعتبارش به خداست

        بازم ازتون ممنونم که برام نوشتین

        از تنها فرمانروای جهانیان بهترین‌ها را برایتان خواستارم 💙💙💙💛💛💛💜💜💜

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مهسا نصرالله زاده گفته:
      مدت عضویت: 1807 روز

      سلام دوست بهشتیم،مرضیه عزیزم

      بابت اینهمه آگاهی های بی نظیرتون تحسینتون میکنم

      تو هر فایلی که روی سایت گزاشته میشه مشتاقانه کامنت شما و بقیه دوستان رو میخونم

      تازه داشتم با خودم میگفتم خدایا مرضیه عزیز کامنت نزاشتن؟؟

      یهو هدایت شدم وچشمم به کامنت شما خورد

      حرفاتون خیلی به دلم میشینه😍😍

      در پناه الله پر ازعشق وآگاهی باشید❤❤

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        مرضیه پری پور گفته:
        مدت عضویت: 2738 روز

        سلام مهسا جان عزیزم

        ای جانم، چقدر پیامت به دلم نشست

        ممنونم که برام نوشتی دست خیر رسان خدا

        تحسینت می کنم عزیزدلم که برای خوندن کامنت ها وقت میذاری، اینکه از دیدگاه دیگران هم اون فایل رو ببینیم، کمک می‌کنه که به درک خیلی خیلی بهتری نسبت به آموزه‌های اون فایل برسیم

        عزیز دلم اعتبار کل کامنت هایی که به اسم من لایک سبز خدا رو می گیره ، به خودش می رسه و بس ، چون در لحظه نوشتنش بیشترین اتصال رو با خودش داشتم

        من عاشقتم و ممنونم که برام نوشتی.

        از تنها فرمانروای جهانیان بهترین‌ها را برایت خواستارم 😘😘😘🌹🌹 🌹

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      زیبا فتح الهی گفته:
      مدت عضویت: 2684 روز

      مرضیه مرضیه عزیزم چی بگم اصلا دلم نمی خواست تموم بشه دختر چه چکاپ فرکانسی اخه من چی بگم یعنی بیست که نه اصلا چه امتیازی باید به این چکاپ داد عالی بی نظیر دقیق مو به مو ظریف با درایت نکته بین زیرکانه اصلا چی بگم نتونستم تحسینمو برات مکتوب نکنم باید برات مینوشتم باید تحسینمو برات مکتوب مینوشتم اصلا چکیده تمام آموزه های استاد رو تا الان من به ضرس قاطع میگم که شما به قلم آوردی ممنونم ازت ممنون چه کار خوب ودرستی کردی که با ماها هم به اشتراکشون گذاشتی دوست بینظیر من یعنی به خودم گفتم هروقت خواستی تمام کارهایی رو باید در زندگیت انجام بدی رو دوره کنی بیا وکامنت مرضیه رو بخون همش برات دوره میشه عزیز دل خدارو شکر برای حضور چنین شاگردان توحیدی استاد در این سایت وخانواده صمیمی که هم دارن خودشون رو گسترش میدن وهم به گسترش دوستانشون وجهان هستی کمک میکنند در پناه الله مهربون می سپارمت مرضیه عزیز که اینقدر حال من رو خوب کردی و لذت بردم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        مرضیه پری پور گفته:
        مدت عضویت: 2738 روز

        سلام زیبای من

        سلام عزیزدلم

        چقدرررررر انرژی گرفتم از پیام زیبات عشق من

        خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که به دل مهربانت نشسته و هدایت خدا بوده برات

        زیبا جانم ، عزیز دلم ، با تمام وجودم میگم اعتبار همه این نتیجه ، و همه هدایت ها و عملکرد ها می رسند به خود خود خدا

        و من چقدر سپاسگزارش هستم که روز به روز دارم بهتر هدایت هاش رو تشخیص میدم و عامل تر میشم

        من عاشقتم

        ممنونم دست خیر رسان خدا که تمام وجودم رو لبریز احساسی عالی کردی.

        من عاشقتم عزیز دلم

        از تنها فرمانروای جهانیان بهترین‌ها را برایت خواستارم 😘😘😘🌹🌹🌹

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ستایش قوام گفته:
      مدت عضویت: 2518 روز

      خدای من خدای من مرضیه جان دیوانم کردی

      ببین چقدر کار فوق العاده ای کردی این رو نوشتی

      چقدر شما محشری

      چقدر رررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر بینهایت برای نتایج فوق العاده و ارزشمندت تحسینت میکنم

      ببین شما محشری

      خیلی خوب درک کردم مفهوم قدر فایلارو دوسنتن با این کامنت شما

      خیلی تحسینتون میکنم

      مدار بالاتونو

      درک عالیتونو

      به کار بستنتونو

      اجرا در عملتونو

      وجود ارزشمندتونو

      واقعا خدایا شکرت

      خیلی بهت افتخار میکنم

      خیلی ممنونم خدای خوبم برای هدایت به این کامنت ناب

      افتخار میکنم که به نوشتت هدایت شدم

      عاشقتم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        مرضیه پری پور گفته:
        مدت عضویت: 2738 روز

        سلام ستایش جان خودم

        عشق خودم

        خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که کامنتم هدایت خدا شده برات. چون به اسمه منه ، کل اعتبارش می رسه به خود خدا

        ممنونم عزیزدلم که برام نوشتی

        تو هم خیلی محشری

        خیلی بی نظیری

        یعنی هر بار شکه میشم با خوندن کامنت هات ، می خونم و تحسین می کنم

        می خونم و لذت می برم

        می خونم و درس می گیرم

        بعد یکدفعه یادم میاد این ستایش جانه ها هنوز ۱۳ سالشه

        و این همه عالی قوانین رو درک کرده

        خیلی خیلی دوستت دارم عزیزززززززم

        از تنها فرمانروای جهانیان بهترین‌ها را برایت خواستارم 😘😘😘🌹🌹🌹

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      Princess Ela گفته:
      مدت عضویت: 2412 روز

      اخ اخ اخ تو جان منی تو قلب خواهری

      عزیزدل من عشق من

      خدارو هزاران بارشکر میکنم که چقدر زیبا هدایتم میکنه به سمت یگانه مسیر سعادت خودش خدای من خدای من

      تو تمام قلبت را بر کاغذ اوردی من با تمام قلبم ل شدم در این عشق بی نهایتت

      چقدر دارم ازت یاد میگیرم عشق خواهر

      چقدر از تک تک تحسین های نابت از تک تک عشق رزیدن ها از تک تک درک بی نظیرت دارم یاد میگیرم

      الان که دارم برات مینویسم قلبم داره پرواز میکنه فقط در اغوشت بگیرم

      تو بی نظیری عشق من چقدر چقدر تحسینت میکنم چقدر تحسینت میکنم

      تو بی نظیری چقدر چقدر با تمام قلبم تحسینت میکنم به قول داداش میلاد کار از تحسین گذشته من این ایمان نابت را این تعهد بی نظیرت را با تممام قلبم ستایش میکنم

      عاشقانه عاشقتم

      چقدر تک به تک دریس های نابمون رو تکرار کردی من تموم شدم

      چقدر زیبا گفتی این بهشت همه ی زندگی ماست خدای من

      همه ی زندگی ماست چقدر اینجا بزرگ شدیم چقدر اینجا رشد کردیم خدای من شکرت هزاران بارشکرت هزاران بارشکرت برای وجود فرشته و پیام رسان های نابت استاد عزیزم و مریم نازنینم هزاران بارشککرت

      با تام قلبم تحسینت میکنم جا خواهر

      تمام قد بلند میشم و برات دست میزنم عاشقانه عاشقت و بی نهایت تحسینت میکنمبه قول استاد عزیزم اگه وقتم میرسید با تمام قلبم میخوام با تک تک این عشقای نازنینم فقط بنویسم و عشق کنم

      عاشقتونم من عاشقتونم

      الهی که هر لحظه غرق ایم عشق خداوند غرق این همه نعمت و برکت غرق این همه فراوننی و ثابت قدم ترین از اینم عالی ترین پرواز کنی جان من عاشقتم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مرضیه پری پور گفته:
        مدت عضویت: 2738 روز

        الای من

        عشق من ،

        نفس من

        الگوی منی در عشق ورزیدن

        الگوی منی در عشق بی دریغ و صادقانه در جهان منتشر کردن.

        می دونی تو چقدر ظرف وجودی من رو برای دریافت عشق از همه جهان و عشق دادن بزرگ کردی. تو به عنوان عاشق ترین دست خدا.

        دیشب برای یکی از دوستان قدیمی ام نوشتم عاشقتم و برای دوتا از ویژگی هایی که داره و من عاشقشم تحسینش کردم. صبح تماس گرفت و کلی تشکر کرد و گفت من از دیشب رو ابرام با اون دوسه جمله ای که بهم گفتی، با تمام وجودم انرژیش رو دریافت کردم، یه لحظه با خودم گفتم اگر اینجور که برای الا جونم می نویسم براش بنویسم که تا یک هفته روی ابراست ، اگر الاجونم براش بنویسه که کلا سر به بیابون میذاره. اگر براش ویس بده که کلا جامه میدره از این همه عشق.

        اینه که میگم تو عزیز دلم ، ظرف وجودی من رو برای دریافت عشق بزرگتر کردی و یادم دادی که چطوری این عشق رو در جهان مون گسترش بدم

        دقیقا کاملا درک می کنم وقتی که می نویسی از تحسین گذشته، ستایشت می کنم ، چون دقیقا از تحسین کردنت گذشته، ستایشت می کنم معجزه خدا در زندگیم.

        من عاشقتم، عشق من

        خواهری خوشگلم

        نفس من

        از تنها فرمانروای جهانیان بهترین‌ بهترین بهترین‌ ها را برایت خواستارم جان خواهری 😘😘😘😘🌹🌹🌹🌹🌹🌹

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مجتبی اکرمی گفته:
      مدت عضویت: 2395 روز

      سلام مرضیه خانوم من واقعا از این چکاپ فرکانسیتون خیلی لذت بردم خیلی زیبا بود فقط میخاستم بدونم که شما دقیقا چه جوری روی خودتون کار میکنید یعنی روش کارتون چه جوری بوده اگه یکم توضیح بدین خیلی ممنون میشم با تشکر فراوان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مرضیه پری پور گفته:
        مدت عضویت: 2738 روز

        سلام آقا مجتبی عزیز

        خدا رو شکر برای احساس خوبتون

        ممنونم که برام نوشتی

        خوب من چه جوری روی خودم کار می کنم؟

        سعی می کنم همین جوری که استاد آموزش میدن و الهام خدا رو دریافت می کنم عمل کنم.

        البته تایید می‌کنم که سعی می کنم

        من هر چی می بینم یا می شنوم و بابتش تحسین می کنم رو سعی می کنم انجامش بدم.

        حتی ساده ترین کارها رو.

        مثلاً توی یک قسمت زندگی در بهشت خانم شایسته گفتن با بچه‌ها برین یک چیزی رو تجربه کنید و سعی کنید دنیا رو از نگاه اونا ببینید ، من به اینجای فایل که رسیدم ، فایل رو استپ کردم ، کامنت نوشتن رو متوقف کردم و از همسرم خواستم تا بریم بیرون ، چون باد خوبی هم میومد ، بریم با بچه‌ها بادباک بازی، و رفتیم و کلی من درس گرفتم از دقت در رفتار بچه‌هام، و چقدر احساسم عالی شد. و این شد یکی از کارهای روزانه ام که دقت کنم به کارهاشون و به معنای واقعی کلمه توحیدی بودن و هدایتی انجام دادن کارها و زندگی کردن در لحظه و شاد بودن و لذت بردن از همه چیز رو در رفتارهاشون می بینم

        کلا به فایل‌ ها ، مثل واحد عملی درس ها نگاه می کنم ، مثل درس آزمایشگاه فیزیک در مدرسه ، یک بحث فیزیک رو می خوندیم بعد می رفتیم آزمایشگاه ، دبیر فیزیک آزمایش رو انجام می داد ، و وقتی که خودمون اون رو انجام می دادیم واقعاً درکش می کردیم.

        پس اصل همینه که به اون چه هدایت می شیم عمل کنیم و عمل کردن به قانون خیلی ساده است خیلی.

        و هرچیزی که عاملتر میشیم بهتر درک می کنیم و نتایج بهتر هم می گیریم.

        ….

        از تنها فرمانروای جهانیان بهترین‌ها را برایتان خواستارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      رسول علیزاده گفته:
      مدت عضویت: 2698 روز

      سلام خواهر مهربان و باذوقم

      سلام مرضیه خانم عزیز

      امروز وقتی نشانه روزانه ام را زدم و این قسمت اومد و دیدمش ،نتونستم جواب سوالاتم را پیدا کنم

      چون من چند هفته ای هست درگیر ذهن نجواگر شده ام که میگه هیچ پیشرفتی نداری و این همه داری فایل گوش میدی و دفتر پر میکنی که چی ؟

      وقتی از خدا خواستم هدایتم کنه و این فایل اومد با دیدنش چیزی دستگیرم نشد ،گفتم کامنت ها رو بخونم تا شاید هدایتم اونجاست

      وقتی مستقیم اولین کامنتی که زدم روش تا بخونم کامنت شما بود که گفتید چکاپ فرکانسی نوشتید ،انگار جرقه ای در ذهنم خورد ،آره پاسخم اینجاست چرا من تا بحال از خودم چکاپ ننوشتم به همین خاطر هست که نمی تونم پاسخ وراجی های ذهن نجواگرم را بدم که هیچ تغییری نکردم

      وقتی ادامه کامنت را خوندم که چه زیبا نوشته بودید و چه ریزبینانه و با ذوق ریز به ریز تمام آنچه که من نتوانسته بودم در خودم ببینم را نوشته بودید شروع کردم به نوشتن از روی کامنت شما و بقولی تقلب کردن از همکلاسی خوب و با استعدادم

      شاید باورتان نشود من تقریباً تمام آنچه که نوشته بودید از تغییرهایی که در خودتان ایجاد کرده بودید را من هم داشتم و من هم وقتی از دید چشمان زیبابین و دقیق شما به موضوع تغییر در شخصیت نگاه کردم دیدم من هم تغییرات زیادی کرده ام که نمی توانستم ببینمشان چون چکاپ قبل از عمل را ننوشته بودم

      و چون ذهنم منو درگیر چند خواسته ای کرده بود که هنوز فعلا به آنها نرسیده ام و همش آنها را ملاک عمل من قرار میداد و بهم سرکوب میزد که چه فایده فلان خواسته ات که هنوز بهش نرسیدی این همه هم داری رو خودت کار میکنی چه فایده داره!

      من این نوشته را اول از همه برای خودم نوشتم تا نیرویی بشه برام تا بتونم ذهن نجواگرم را مجبور کنم هر از چند گاهی به دنبال ردپاهایی که توسایت گذاشتم برم و قانعش کنم که من کارم را میکنم و مطمئن هستم که خدا ذره ای در دادن نتایج و پاداش کوتاهی نمیکنه که هیچ بلکه هفتصد برابر کارکردنم به من پاداش می‌دهد

      و برای شما خواهر عزیزم نوشتم که دستان زیبای شما را می بوسم که دستان زیبای پروردگارم شدید و نوشتید و جاری کردید تا هدایتش جاری شود و گسترش یابد و من و هزاران نفر هدایت شوند از نوشتن زیبا و دقیق و ریز بینانه شما ،بابت هر جمله ای که بمن آموختید هزاران هزار بار از شما سپاسگزارم و بهترین هدایتها و نعمتها را از خداوند منان برایتان آرزومندم

      و از خداوند مهربانم سپاسگزارم که همیشه در کنار من هست و مرا می بیند و مرا می شنود و بامن در هر لحظه حرف می زند و سپاسگزارم بخاطر اعضای خانواده صمیمی عباس منش که در کنارم هستند و من را در آغوش پر مهر و محبتشان پذیرفته اند تا در کنارشان هدایت شوم بسمت زیباترین ها یعنی خدا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      رها گفته:
      مدت عضویت: 927 روز

      درود دوباره مرضیه بانو

      امروز خدای مهربونم من رو به نوشته های شماهدایت میکنه که قدردانش هستم

      این همه درک و اگاهی تحسین برانگیزه

      اینهمه تغییرات، الهامات، دوحه هات همه و همه شگفت انگیزن، یکی از تاثیر گذارترین کامنتها رو در طول این پنجاه روزیکه اینجام از شما خوندم.

      هرروز اومدم اینجا و ساعتها گوشکردم و نوشتم و بررسی کردم

      تمام خواسته های شما در منم شکل گرفتن و واقعاا درک میکنم چقدر میتونه زندگی متفاوت باشه

      همیشه داشتن روابط عالی و باکیفیت رو خیلی دوست داشتم، دوستان در مدارهای بالا، و خداوند با حصورم در این خانواده چنین دوستانی رو برام قرارداد.

      خیلی لذت بردم از دقت و ریزبینی هات

      از اشاره ات به این جزیبات عالی

      هزارآفرین برشما

      تحسینتون میکنم که متعهدانه مدارتون رو تغییر دادید

      همینطور با قدرت و همت و اراده و لذت درپناه الله پیش برید و ما شاهد درخششتون باشیم

      .

      سپاسگزارم ️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمد میرزائی گفته:
      مدت عضویت: 1370 روز

      خداراصد هزار مرتبه شکر که من به این سایت هدایت شدم

      خداراصد هزار مرتبه شکر بابت استاد عزیزم

      سلام مرضیه خانم سلام آبجی گلم

      خیلی لذت بردم از این متن زیبا و قشنگت 👌من خودم هرروز دفتر شکرگزاری دارم و فقط مینویسم شب وروز ازهمه چیز از همه کارام از همه نعمت هایی که پروردگار رزاقم بهم داده فقط مینویسم وروز به روز حسم عالی تر میشه …..فقط یه خواهش ازت دارم این چکاب فرکانسیو بیشتر برام توضیح بدین ممنونم میشم آبجی گلم 💚💚🙏🏼🙏🏼🙏🏼🙏🏼درپناه الله یکتا شاد وسعادتمندو پیروز باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زهرا حسینی گفته:
      مدت عضویت: 2336 روز

      به نام تنها خالق هستی

      سلام نازنینم

      هزاران احسنت و آفربن به شما دوست عزیز و با اراده و با پشتکارم

      بسیار از چکاپ فرکانسیتون لذت بردم و دیدم واقعا چقدر تغییرات فوق العاده کردیم

      چقدر با این مرغ و خروسا داریم آرامش و لذت بردن از حال رو تجربه میکنیم

      هر دقیقه و روز و ماه این زندگی بهشتی، برامون درسها تجربه ها و لمس و درک خوشبختی بوده و هست و در این مسیر بهشتی که سکان هدایتش به دست الله یکتاست، ما قوی و با انگیزه و با ایمان و باور به شدن ها، ادامه میدیم

      ممنونم نازنینم از کامنت عالیتون و برامون تعهد جدی برای هر روز بهتر شدن و رشد رو آرزو دارم♥️♥️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مرضیه پری پور گفته:
        مدت عضویت: 2738 روز

        سلام زهرا جانم

        ممنونم که برام نوشتی عزیز دلم

        خدا رو هزاران مرتبه شکر که به دل مهربانت نشسته،کل اعتبارش به خدا

        من تحسینت می کنم برای این همه متعهد و مسمتر بودنت توی مسیر مستقیم خدا

        دوستت دارم عزیزززززززم

        از تنها فرمانروای جهانیان بهترین‌ها را برایت خواستارم 😘😘😘🌹 🌹🌹🌹

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    آناهید شفیعی گفته:
    مدت عضویت: 2967 روز

    سلام

    استاد میدونین با دیدن این فایل یاد کدوم آیه قرآنی افتادم ؟؟؟ اونجا که خدا میگه زور ایمان آورندگان چندین برابره کافران هستش …

    قشنگه نه … کسیکه ایمان داره به یگانگی الله و اینکه در مسیر کمکش میکنه جسارت پیدا میکنه و این جسارت یعنی نداشتن ترس و این ایمان باعث میشه که به تمامیه شهودات اعتماد کنه و البته اونارو عملی کنه حتی اگه بظاهر خطرناک یا غیرقابل باور باشه و وقتی انسانی بتونه تا این حد به وجود الهامات ایمان بیاره چنان قدرتی پیدا میکنه که میتونه کوه رو از میون برداره … گاهی اعتماد کردن به شهودات باعث میشه که خوده آدم کنار بایسته و دنیا دست به دست هم بده تا اونو در مسیر خواسته هاش قرار بده … مهم اینه که ایمان داشته باشیم و به چیزیکه بهمون گفته میشه با جسارت تمام عمل کنیم …و اون وقته که میبینیم تمام مانعها پودر میشن اصلا …

    طی روند کار قانونی که داشتم خییئیلی حالم بد میشد وقتی میرفتم دادگاه و با طرف مقابلم روبرو میشدم و همش دعا میکردم تا میشه دادگاه نرم.. یادمه جلسه ی آخر که قرار بود حکم آخر توسط قاضی امضا شه صمیمانه از بهترین دوستم الله خواستم که کمکم کنه که چی بگم ؟؟؟ یعنی بهم بگه چجوری از خودم دفاع کنم … توی سالن انتظار بودم و داشتم از الله همین درخواست رو میکردم که دیدم زن و مردی از اتاق اومدن بیرون و مرد خیلی محکم به زن گفت مگه نگفتم امروز تو فقط سکوت کن ؟؟؟ چرا حرف زدی ؟؟؟ حالا دیدی کارت خراب شد ؟؟؟

    من چشام خیره مونده بود روی دهن مرد و صدای محکمش هی می پیچید توی گوشم … امروز تو فقط سکوت کن !!!

    و من فهمیدم که الله جواب پرسشم رو داد .. من باید تحت هر شرایطی فقط باید سکوت کنم با اینکه طرفم آدم بددهن و بی ادبی بود … به هرحال من با توجه به آموزشهای شما و اینکه چقدررررر عمل به این آموزشها منو در مسیر درست قرار داده بود اونروز حتی یه کلمه صحبت نکردم و طرفم از سکوت من جون به لب شد و با پرخاشگری حمله کرد سمت من و قاضی با دیدن این صحنه بدون حتی تاخیری حکم رو بنفع من زد با این عنوان که ایشون سلامت روان ندارن …

    اونروز خیلی واسم سخت بود که نتونستم به صورت کلامی از خودم دفاع کنم ولی چون بهم الهام شد که سکوت کنم منم جسارتش رو پیدا کردم و در مقابل تمام سوالات حتی کوچکترین کلامی از دهنم در نیمد .. اینقدر جسور و شجاع بودم که حس کردم روزه ی سکوت گرفتم … و همین سکوت باعث شد قدرت من هزاران برابر بشه و این بمعنای زور بازو نیست بلکه بمعنای اینه که وقتی جسارت عمل به الهامات قلبی رو پیدا کنم دنیا با قدرت منو در مسیر درست قرار میده ..

    امروز با صحبتهای شما دو تا یاد این تجربه م افتادم و دلم خواست با شما و دوستانم به اشتراک بزارم …

    گاهی سکوت بزرگترین قدرته.. حتی پرقدرت تر از بمب اتم …

    یچی دیگه م دلم میخواد بگم … شما و عزیز دلتون اولین زوجی هستین که تمام حرفاتون در مورد قوانین جهان هست .. یعنی توی ریزترین مسائل روزمره تون هم قوانین رو میکشین بیرون و با ما به اشتراک میزارین … والا تا دیدم و یادم میاد همه ی زن و شوهرا دارن از خوردن و پوشیدن و درس خوندن بچه هاشون باهم بحث و دعوا میکنن … شما اولین کسی هستید که بمن یاد دادید حتی بچه ی آدم هم باید زندگیه شخصیه خودشو داشته باشه و ما نمی تونیم برای کسی غیر خودمون تصمیم بگیریم …

    عاشقتونم و براتون همواره عشق و سعادت آرزومندم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 140 رای:
    • -
      محموداحمدی گفته:
      مدت عضویت: 3033 روز

      سلام خانم شفیعی

      عالی بود صحبت هاتون

      منم ۵ روز اینده یه جلسه دادگاه دارم

      و خیلی ب ذهنم میزد که چی باید بگم چجوری از خودم دفاع کنم

      ولی خدا هدایتم کرد ب کامنت شما ک بخونم . و جوابم این بود ک سکوت کنم توی جلسه

      ممنونم از شما و خدای مهربان و هدایتگرمون

      سلامت و خوشبخت باشید همیشه انشاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        آناهید شفیعی گفته:
        مدت عضویت: 2967 روز

        سلام دوست عزیز

        امیدوارم بهترین الهام رو از سوی الله دریافت کنین و نیز بدونیم که وقتی در مسیر توحید و یگانگی باشیم خداوند هزاران شهود و الهام در سر راه ما قرار میده که یکی از اونها سکوت هستش … الهامات طبق شرایط و موقعیت انسان متفاوت هست .. طبق صحبتهای استاد گاهی باید سکوت کرد و گاهی باید یک تنه رفت در دل خطر ..

        این وسط مهم اعتماد کردن و البته ایمان داشتن به خداوند هست که بهترین رو در سر راه ما قرار میده …

        موید باشید دوست گرامی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        حمیده اسماعیلی گفته:
        مدت عضویت: 2076 روز

        سلام آناهید عزیزم…به وجودت افتخار میکنم…به درک درستی که از قانون داری و به درک به موقع نشانه ها…تو انسان فوق العاده ارزشمندی هستی…بهترینها رو از خدای مهربان واست میخوام…مراقب زیباییهات باش

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      سجاد طبسی نژاد گفته:
      مدت عضویت: 2837 روز

      سلام دوست خوبم آناهید عزیز چقدر ایمانم باخوندن کامنتت قویتر شد اگه من جای استاد بودم احتمال زیاد کامنت شمارو میذاشتم متن انتخابی این فایل بهت تبریک میگم بابت اون تجربه ی عالیت از ایمان به قدرت الله م شناختن به قوانین زندگی امیدوارم همیشه اینچنین کامنتهای بینظیری ازت ببینم و استفاده کنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        آناهید شفیعی گفته:
        مدت عضویت: 2967 روز

        سلام و سپاسگزارم از لطف شما دوست عزیز

        همممممه ی ما برنده ایم .. میدونین چرا ؟؟؟ چون عضو این خانواده ی ثروتمند و سعادتمند هستیم… و این یعنی همگی ما در یک مسیر اما با سرعتهای مختلف هستیم … مهم اینه که وقتی درین مسیر زیبا جای پاهای استاد رو دنبال میکنیم دیر یا زود به مقصد میرسیم و از نظر من برنده کسیه که ازین مسیر زیبا نهایت لذت رو میبره … منکه به شخصه خیلی خوشحال و برنده هستم

        براتون سعادت و ثروت رو آرزو دارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      شکیلا گفته:
      مدت عضویت: 1012 روز

      سلام اناهید عزیزم منم امروز وقت دادگاه دارم وازخداوندم هدایت خواستم .نمیدونم چطوربیان کنم یه حسی بهم گفت بعدازمدتهاالان نشانمو بازکنم ببینم خداوندچی میگه واسه هدایتم تا اینکه کامنت شمارو دیدم شوکه شدم تا اینجا خداوند هیچوقت منوتنها نذاشته ومیدونم دیگه ازاین به بعدهم نمیذاره

      اناهید جون خداوندمنوان شاالله به وسیله کامنت شما هدایت میکنه ومن بیام نتیجمو بعنوان ردپا بنویسم باتوکل برخداوند سپاس ازخداونده گرداننده جهان وسپاس ازشما عزیزم

      الهی شکرت بی نهایت …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      عبدالعظیم معیدی نیا گفته:
      مدت عضویت: 1759 روز

      سلام دوست ارزشمندم 💐 💐 ازخوندن کامنت زیبای شما وپیامی که ازالهامات درونی وقدرت ایمان بدست اوردید بینهایت خوشحالم. انشالله همیشه درمسیرهدایت الله باشیم. سپاسگزارم 🌹🌹🌹🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: