سریال زندگی در بهشت | قسمت 101 - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

270 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فیروزه محسنی گفته:
    مدت عضویت: 1175 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام استاد گرامی ومریم جان شایسته نازنین

    سلام دوستان عزیزم درسایت توحیدی عباسمنش

    امروز صبح جمعه رابادیدن این فایل شروع کردم وخداوند راهزاران بار سپاسگزارم که گفتگوی عالی استادان عزیزم راشنیدم

    اولآ که چقدر استاد آرام وریلکس رانندگی می‌کنه وباارامش حین رانندگی صحبت می‌کنه وحتی دستهایش راازفرمان جدا می‌کنه وخداراشکر که باماشینی دارند رانندگی می‌کنند که امکانات زیادی داره واستاد هم همه کارها راراحت انجام می‌دهد

    صحبت ازشجاعت وجسارت است واینکه ازدایره امن خودمان بیرون بیاییم وباایمان وتوکل به خدا وارد ناشناخته ها بشویم وبه اهداف خودمان برسیم

    شاید درحرف بتونیم بگیم ولی درعمل کارهرکسی نیست والان بامرور زندگی استاد می‌فهمم که جسارت وشجاعت واعتماد به خدا باعث موفقیت وپیشرفت استاد شده

    وقتی جمله من به خدا اعتماد دارم رابردرودیوار محل زندگی وروی ماشین وهمه جا نصب کرده ودرعمل سرلوحه کارهایش قرار داده

    درعمل ودرهرکاری که انجام داده واقعأ به خدا اعتماد کرده وگفته من می‌روم در دل ناشناخته ها وهرجا مسائل وتضادهایی اتفاق افتاد راه حل راخدا می‌گوید واین خیلی مهم است خیلی حیاتی است وخیلی باید روی آن تمرکز کرد

    اونجایی که استاد همیشه درفایلهای مختلف گفته بچه ها شما شروع کنید وقدم اول رابردارید مطمئن باشید هدایت می‌شوید وقدم های بعدی گفته میشه ومسیر روشن میشه

    خود استاد به این گفته عمل کرده وموفق شده وداره دربهشت زندگی می‌کند

    استاد اهرم رنج ولذت درهرموضوعی راکامل وزیبا بکار می‌بره وخوب یادگرفته چطور این اهرم رابسازه تا درراه اهدافش کمکش کند

    مریم جان عزیزم خیلی خوب بلد است استاد رابه حرف بیاورد وهیجان ایجادکنه تا استاد بایاداوری خاطرات خودش ازقوانین برامون صحبت کنه

    مریم جان خیلی سپاسگزارم

    دراین فایل که گویا سال 99 بوده استاد ازاینکه دلش می‌خواد برود کلرادو صحبت می‌کند ودر تابستان 1402 رفتند سفر ودرسریال سفربه دورامریکا مارا هم همسفرخودشان کردند وزیبایی های کوهستان وطبیعت زیبا را نشانمان دادند

    ببین فیروزه اینجوری به هدفهایت باید برسی واز استاد یادبگیر وداره ازسفری که دلش میخواد بره حرف بزنه وزیبایی که قراره ببینه و 3سال بعد باماشین عالی وبراحتی ویکی دوماه سفرمیکنه وکلی جاهای قشنگ می‌رود وتجربیات زیبایی کسب می‌کنه

    استاد ازکارخانه کیک وکلوچه ساوه گفتید خیلی یاد دوران کودکی خودم کردم وکیک وتی تاپ ولی لی پوت که خیلی خوشمزه بود والان هم هست ولی مزه خوب قدیم رانداره

    الان من گاهی تی تاپ میخرم سالی یکبار دوبار چون خاطره انگیزه

    کامنت آناهید عزیز درابتدای فایل بعنوان کامنت برتر هم کلی درس داشت وایمان به خدا وتوجه به هدایت ونشانه های خدا که اجازه بدهیم وکیل ما خدا باشه وخدا به جای ما حرف بزنه وخدا بهترین وکیل مدافع درهمه مراحل زندگی است

    اجازه بدهیم خدا کارهای ما راانجام بدهد وهروقت ازسرراه خدا کنار برویم وامور زندگی را به رب العالمین بسپاریم همه کارها عالی وراحت وبه بهترین شکل انجام می‌شه

    حرف سوئیس زده شد واستاد خاطره رفتن به کوههای آلپ را تعریف کردند من هم دلم میخواد بروم سوئیس وهمینجا این درخواست را به جهان هستی ارسال کردم وبزودی می‌روم خداراشکر که خلق شد

    استاد عزیز ومریم جان شایسته بسیار سپاسگزارم برای این دوره عالی وبینظیر که هرفایل کلی درس وآموزش دارد انشالا که یادبگیرم وعمل کنم

    درپناه خدا سلامت وشاد وسرفراز وموفق وپاینده باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    توحید نیکویی گفته:
    مدت عضویت: 2016 روز

    به نام خداوند وهابم

    سلام استاد واقعیتش دیوانم کردی با این فایل و با این همه حرف و آگاهی،فقط میخوام بگم دمت گرم که اینقدر بی نظیر ی ،نه به این خاطر که ۱۵ نفرو یه تنه زدی به این خاطر که که یه تنه داری این همه حال خوب،حس خوب،آگاهیو،چشم اندازهای زیبا از زندگی واقعی به ما ها میدی که حقیقت زندگی چه چیزهای نابی میتونه باشه که اگه جسارت تجربه کردن و انسان به خودش بده،اگه اینقدر نترس و توحیدی باشه میتونه از تمامیه لحظات زندگیش به بالاترین درک و استفاده و لذت برسه.من تا چند دقیقه پیش فقط واسه رسیدن به ثروت و موفقیت در کارم و رابطه زیبا با عزیزانم و خوشبختی به خودتو آموزشهات نگاه میکردم اما الان وجودم شده میل به بهره وری از نهایت زندگی و رسیدن به تعالی،همونی که خدا بار ها و بارها هدف ما رو از آفرینش ذکر کرده.هیچی دیگه فقط میتونم سپاس گذاره الله یی باشم که اینجوری منو با جسارتی که از طرف دستش که شما باشی داره هدایتم میکنه،خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    مهدیه گفته:
    مدت عضویت: 2121 روز

    سلام استاد عزیزم.

    این اولین تجربه نوشتن دیدگاه من هست.

    این چند روز فایل های شما رو زیاد گوش میکنم و دارم روی باورهای توحیدیم کار میکنم.

    یکی از پاشنه آشیل های زندگی من ترس هست. وقتی داشتم به ترس هام فکر میکردم دیدم دو ترس تو زندگی من خیلی پررنگ هست. تاریکی و تنهایی..

    با خودم گفتم هر دو ترس از دل شرک میاد. پس اگر ایمان داری به خدایی که میگی واحده و همه قدرت ها دست اون هست پس باید بری تو دل ترس هات..

    هر دو ترسم ریشه در کودکیم داره و میدونم که از گذشته همیشه باهام بوده. بخاطر اتفاقاتی که در کودکیم برام رخ داده. ترس هایی بزرگ …

    ترس هایی که منو تا مرز مرگ رسوندن…

    توکل کردم و توکل کردم و گفتم الله من، خدایی جز تو نیست و من جز تو از هییییچ کس یاری نمیخوام تو منو هدایت کن تا از ترس هام بگذرم.

    شب عمدا تو تاریکی توی خونه راه میرفتم. چون دوست داشتم عبور کنم از این ترس…

    باید اعتراف کنم اولش خیلی سخت بود برام. ولی الان بهتر شدم. دلم رو بخدا میدم. جایی که مطمئنه. قلبم خیلی آروم شده با این حال نیاز بود که هنوز روی خودم کار کنم. بقول استاد باورهای ما یک روزه نیومدن که یک روزه برن..

    از خدا خواستم راهنمایی و هدایتم کنه. این دعای ثابت روزانه من شده..

    امشب با این فایل آشنا شدم. اصلا گفتم خدایا…

    چیکار کردی تو…

    من دنبال باورهایی که رها بشم از ترس و تو این فایل استاد از جسارت و اینکه چه باوری باعث شده از ترس هاش بگذره میگه…

    ممنونم ممنونم مهربون° خدای من که همچین هدایتی رو در زندگی من قرار دادی…

    راستی امروز برای اولین بار در مقابل یکی از باورهایی که بهم ارث رسیده بود ایستادم و گفتم میخوام کاری رو انجام بدم که خدا خودش گفته. حتی اگر اشتباه هم باشه خیالم راحت هست که خداوند رحیم و غفور هست…

    استاد عزیزم ازتون ممنون و سپاسگزارم…

    امیدوارم هر لحظه در پناه خدای یکتا و مهربون باشید ❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    فلورا صبا گفته:
    مدت عضویت: 2903 روز

    چقدر شما دو نفر عالییی نکات خوب همدیگر رو پر رنگ می کنید و از خصوصیات مثبت همدیگه تعریف می کنید. آدم لذت میبره، کاش همه یاد بگیرند همینطوری با هم رفتار کنند. به به آفرین .

    شما خود خود احساس خوبید👍👍🌹🌹

    زنده باد خانم شایسته عزیز و آقای عباس منشی که پر از عشق و آرامشه. انتقال این همه صفا و صمیمیت و شایستگی از عهده هر کس بر نمیاد. گرمای وجودتون رو میشه حس کرد و لذت برد.

    زندگیتان پر از نور و عشق 🙏 ♥️♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    ساناز کردنوه سی گفته:
    مدت عضویت: 2663 روز

    درود استاد و خدا قوت

    استاد تک تک حرفهای شما برای من انگیزه ایجاد می کنه که بذر امید رو توی دلم می کاره ای کاش که من هم بتونم مثل شما فکر کنم و جسارت پیدا کنم و قوی باشم از خداوند به خاطر اینهمه هدایت و مؤهبت تشکر می کنم در پناه خودش باشین ازتون ممنونم که اینقدر خالصانه و متواضعانه اینهمه تجربه شیرین رو با ما شر می کنید سپاسگزارم خداوند قادر رو

    ساناز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3356 روز

    سلام

    در مسیر هدایت منعطف باشیم و این مسیر شخصی است شاید کسی موافق نباشد ولی خودت احساس خوبی داری یعنی هدایت برای تو احساس خوبی دارد.

    زبان نشانه ها برای هر کسی امنیت خاطر دارد و شخصی است وبرای ان شخص قابل درک و فهم است.

    با هدایت؛ ایمان داریم که هدایت می شویم و این با باور کنیم

    احساس عجز کنیم طبیعی است عیب نداره ولی اگر در این احساس بمانیم اشکال دارد. وقتی احساس عجز داری یعنی شک و تردید داری و ازترس می آید؛ با مثال منطقی برای ذهن میتوانیم آن را حل کنیم و می توان از الگوهای قبلی خودمان یا دیگران استفاده کنیم. در احساسی که مردد باشیم نمانیم و همیشه بدانیم که با قوانینی که عمل میکنیم نتیجه چی است یعنی استفاده از قانون را به درستی که داشته باشیم نتیجه هم مشخص است ولی وقتی احساس ناتوانی می کنی یعنی از قانون درست استفاده نکردی و میتوانی سریع از خدا هدایت بخواهی و از الگوهای قبلی خودت که موفقیت آمیز است میتوانی استفاده کنی.

    مهم این است که در احساس ترس و عجز و ناراحتی و نگرانی نمانیم. همیشه سعی کنیم که احساسامان را بهتر کنیم از چیزی که هستیم یک پله بالاتر بیاییم می توانیم از طبقه بندی احساسات استفاده کنیم.

    هر چه احساس پشیمانی خود از کارهای خودمان کمتر باشدبهتر است و هر وقت این احساس را داریم از زاویه بهتری به آن نگاه کنیم.

    خودمان را دوست داشته باشیم و به خودمان آسان گیر باشیم.

    استاد عزیز سخت گیر نیست همیشه می خواهید که همه تمام توان خود را در کار بزارند و چیزی را باقی نزارند برای آنها شاید سخت باشد ولی آخرش به نفع آنهاست و خیلی رشد می کنند. پس تازه مهربان و عالی هم هستید.

    یا علیییییییی، از آن مثالتان، خودتان را دوست بدارید و برای خود ارزش قائل باشیم. مثالی بزنم که پسری بود که برای اینکه سربازی نرود؛ تمام دندانهایش را کشید که معاف شود و اتفاقا معاف هم نشد و الان دارد همه را ایمپلنت می کند و می کارد و …… خدای من خدای من

    ن تطع اکثر من فی الارض یضلوک عن سبیل الله ان یتبعون الا الظن و ان هم الایخرصون. ( سوره انعام آیه 336 )

    اکثر مردم زمین چنین اند که از گمان پیروی می کنند. تو هم اگر بخواهی از آنها پیروی کنی، ترا نیز گمراه می کنند چون مردم تابع گمانند نه یقین و بهمین دلیل خطا می کنند.

    از اشتباهات درس بگیریم و تجربه کسب کنیم و رهایش کنیم زود خودمان را ببخشیم و تمام و دیگرهم تکرارش نکنیم. فکر کنیم طبق قوانین عمل کنیم و نتیجه هم خوب است اگر هم اشتباه کردیم اشکال ندارد ولی دیگر تکرارش نکنیم. یعنی نگران اشتباه کردن نباشیم یعنی از هر چی بترسیم سرمان می آید پس رهایش کنیم.

    مسئولیت و متعهد به خود باشیم حتی اگر اشتباه کنیم.

    کمال گرایی مربوط میشه به اینکه می خواهیم دیگران ما را سرزنش نکنند. دیگران از کنترل ما خارج هستند ومسئولیت خودمان با خودمان است و کنترل خودمان با خودمان است

    😍😍الهی، خانم شایسته عزیزم ممممممممممممممم فقط بپرسید عالیه عالیه عالیه مرسی

    من جسارت آن را نگاه توحیدی ایشان را خیلی میدانم و دیگراینکه وقتی جسارت داریم این بر می گرده به اهرم رنج ولذت یعنی لذت انجام آن کار از ناراحتی که برای احساس ما دارد بهتر و بیشتر است و همین انگیزه ام میشود برای انجام آن.

    در هر صورتی به کسی باج ندهیم.

    😀😀😀😅استاد مثالهایی خفن زدیدا…………. من ازدعوا می ترسم پس باید بروم تو دلش و دعوا کنم. به قول یکی از دوستام، توی دعوا هم می خوری هم می زنی ولی ظاهرا شما فقط می زنید . استاد من تسلیییییییییییییییم 🥺🥺🥺

    😀😀😀خانم شایسته خوشگلم خوش به حالت که استاد اصلا نمی ترسه چه عالی

    استاد همیشه به چیزی که می خواهید فکر می کنید می روید جلو به بقیه چیزها کاری ندارید و به خاطر همین خودش حل می شود. شما حلال مشکلات هستید. اگر مرا نکشد مرا قویترم خواهد ساخت – مرسی همیشه از این جمله استفاده میکنم وبرای خودم می گویم

    اگر مشکلی پیش بیاید چیز است که باید می شده استاد عزیز منم مدتی است که دارم این طوری فکر میکنم خیلی احساس خوبیه

    بیشتر ترسهای ما واهی است و اصلا نمی شود ما فکر میکنیم که می ترسیم واحساس بد داریم یعنی آن کار شیطان است

    همیشه برای لذت وتفریح برای خود وقت بزارید و هر لحظه را غنیمت بدانیم که شادباشیم

    استاااااااااااااااااد چقدر شر بودین و با مزه

    موفقیت ادامه دارد ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 3361 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    استاد عباسمنش بزرگوار دیدن این کلیپ تو خونه ام , الان میدان ولیعصر ,کوچه که سالها پیش باشما تند خوانی رو گذروندم خیلی حالم رو خوب کرد , خدا رو سپاسگزارم که خانم شایسته رو بدون محدودیت با شما دیدم , حس عالی بود ,

    اینکه تکاملتون رو طی کردید من با تمام استخوانهام درک کردم . وزندگی الانتون نوش جون … الهی همیشه سالم و برقرار باشید . زندگی تون همیشه پارادایسی …….

    خدا رو سپاسگزارم بخاطر وجود شما که کمک می کنه به رشد جهان هستی …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    محمد جواد اسدی گفته:
    مدت عضویت: 872 روز

    به نام الله یکتا

    چقدر باحاله که ترس برات بشه خط قرمز…

    فکر کن از کسی یا چیزی و یا تهدیدی نترسی،چقدر زندگی رویایی میشه…

    اون حرف استاد که گفت من حاضرم بمیرم اما نترسم بر قلبم نشست،چرا که این حرف اولیا خداست

    تو وقتی باور داری خدا همراهته از هیچ قدرتی نمیترسی،تو وقتی باور داری به جهان بعد از مرگ از هیچ به ظاهر شخصی و یا قدرتی و یا شرایطی نمیترسی…

    اینا همش از توحیده،انسان توحیدی که به ‌کسی باج نمیده

    واقعا سپاسگذار الله هستم که در این بُعد به من این آگاهی ها رو داد

    لا خوف علیهم و لا هم یحزنون

    با اهرم رنج و لذت میشه به هر خواسته ای رسید و من از این فایل یاد گرفتم که چقدر راحت میشه رفت سفر و چقدر راحت میشه با یه چادر زدن به هر شهری سفر کرد و چقدر باحاله این نوع زندگی و چقدر درس داره و چقدر میتونه لذت بخش و آموزنده باشه….

    من هر جا نترسیدم و یا ترسیدم اما حرکت کردم واقعا به خواسته ام رسیدم و شد یک تجربه ی لذت بخش،اما هر جا ترسیدم و باج دادم شد یک لکه ننگ که البته نباید سرزنش کرد و باید درس گرفت که نترس و محکم باش و قوی باش و لذت ببر

    اگر چیزی تو رو نکشه تو رو قوی‌تر میکنه

    ممنونم از الله یکتا بابت درک این قوانین و سپاس از استاد عزیزم بابت این فایل و ممنون از خانم شایسته عزیز بابت مطرح کردن این نوع سوالات کلیدی و مهم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    نرگس نوشادي گفته:
    مدت عضویت: 2406 روز

    به نام یگانه پروردگار جهانیان

    سلام به استاد عزیزم و مریم عزیز

    خدایا شکرت برای هدایتم به این مسیر که ١٠٠ قسمت از زندگی در بهشت رو همراه خود بهشتیان تجربه کردم با خوشحالی شون خوشحال شدم و با خنده هاشون از ته دل خندیدم و تجارب بسیار فوق العاده ای رو بدست آوردم خیلی زیاد یاد گرفتم در لحظه زندگی کردن رو و لذت بردن از آنچه که همین لحظه دارمش

    خدایا هزاران مرتبه شکرت

    استاد به نظرم این فایل هم در ادامه فایل های مصاحبه با شما میتونه قرار بگیره هر چند سوال های بسیار جون داری پرسیده میشه و چه جواب هایی خدای من

    خیلی آموزنده بود این فایل برام

    به صورت سوال جوابی مینویسم تا یکبار دیگه تکرار بشه برا خودم

    شما گفتین در جایی که من هدایت رو مجبور نمیکنم ینی چی این جمله؟

    ✅ ینی من منطق رو قاطی هدایت نمیکنم تا میبینم پرنده رو سر یکی از اون مسیرهایی که مردد هستم میگم همینه همین نشونه ست برام دیگه نمیگم نوع پرنده باید فلان پرنده میبود

    ✅هدایت خداوند خیلی پرسنال و شخصیه و برای همین نمیشه استاندارد سازیش کرد و آموزشش داد

    مثلا برای قابیل یکجور برای نوح جور دیگری برای ابراهیم و محمد و مرسی هم هر کدام جور دیگری برای هر کس متفاوته و این هست که قلب گواهی میده و زبان نشانه ها برای اون فرد واضح میشه

    همینه که ما هم نباید تقلید کورکورانه کنیم از استاد که چون فلان جا استاد گفتن نشانه شون این بوده پس برای همه همینه

    نه شخصیه قلبیه متفاوته برای هر کسی

    سوال دوم : تو زندگیتون احساس عجز کردین ؟

    ✅آره با قاطعیت هم استاد گفتن

    ولی توی عجز نموندم

    وقتی تردید داری احساس عجز داری وقتی ترس از آینده نامعلوم داری احساس عجز داری ولی این احساس عجزه اینطور نبوده که شاک بشم و فریز بشم کمک میکنم به خودم با منطق و شهود آوردن و از خدا هدایت خواستن و مرور پرونده های موفقیت آمیز گذشته م

    نمیشه که کسی در زندگی هیچ مساله ای نداشته باشه مهم اینه که چطور اون احساس رو به احساس بهتر تبدیل کنیم

    سوال سوم : تا حالا خودتون رو سرزنش کردین ؟ آره

    احساس پشیمونی از انتخاب هاتون داشتین ؟ کم

    ✅مقدارش بسیار کم بوده در حد یک دقیقه و تو احساس بد نموندم من به خودم آسون میگیرم

    حس سرزنش کردن خودم رو ندارم و چه خوب و در صلحانه با خودتون صحبت میکنین استاد و میگین بارها شده اشتباه کردم ولی خودم رو سرزنش نکردم و نگران اشتباه کردن نیستم و خودمو اذیت نمیکنم و این نشان از اعتماد به نفس فوق العاده شما داره تحسینتون میکنم استاد عزیزم

    ✅واکنش دیگران از کنترل ما خارجه ولی عکس العمل خودمون در برابر اون واکنش دست خود ماست

    چقدر درس داشت این جمله برای منی که کمال گرام و نگران واکنش دیگران

    سوال چهارم : شما چطور اینقد جسورین؟

    ✅برای من انجام ندادن اون جسارت درد بیشتری داره حاضرم بمیرم ولی نترسم

    من ترس رو نمی پذیرم

    سواری نمیدم

    از قدرت کسی نمی ترسم

    خدای من چه جملاتی چه ایمانی پشتشه چو توحیدی

    الله اکبر 😭😭😭😭

    ترس جسارت رو بیدار میکنه

    شما از همون اولش تو مسیر بودین استاد

    یه بچه که شش سالشه و تنهایی با دوچرخه میره اطراف قم 😳😳😳😳نه کوچه خودشون نه محله خودشون نه خیابونای اطراف ، اطراف شهر😳😳😳😳😳

    بچه ای که تو راهنمایی که همه عین موش می ترسن از مدیر و ناظم چنین جسارتی رو داره که میره نامه برمیداره و مهر مدرسه رو میزنه و بچه ها رو میبره یه شهر دیگه بازدید کارخونه های مختلف باور کنید اینجوری بودم موقع شنیدنش😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳😳

    خوب همین بچه که نتیجه های خوب میگیره از این نترس بودنش در ١۵ سالگیش حریف یه لشکر میشه و همه رو لت و پار میکنه ترس نداره ازشون که خودش یک نفر هست و بی سلاح و بقیه مسلح تا دندان 😂😂😂عاشقتممممم استاد

    همین بچه بزرگتر میشه میره دانشگاه و اردوهای مختلط دختر پسری رو راه میندازه میرن اینور اونور و کیف میکنه و نگران نیست اصلا

    همین بچه بزرگ میشه دست خالی مهاجرت میکنه تهران

    همین بچه بزرگتر میشه بدون اینکه اقامت جایی داشته باشه دفاتر کار میلیاردیشو تعطیل میکنه میزنه به جاده و همه کشورا از روسیه و مالزی و تایلند بگیر تا کشورای اطراف ایران و بعدش اروپا رو لذت میبره و با تور نمیره خودش ماشین رنت میکنه و میگرده میره بدنه جامعه رو میبینه ناشناخته هایی که همه کسانی که با تور میرن محرومن از دیدنش و غذاهای خوشمزه تست میکنه و زیبایی هایی میبینه که کسی ندیده

    همین بچه بزرگتر میشه و با همین جسارتش ویزای امریکا رو میگیره و وارد این کشور رویایی میشه و جوری زندگی میکنه که پادشاه ها هم اینطور زندگی نمیکنن چون پادشاه ها هم نگران اداره اقلیم خودشونن ولی ایشون آزادی زمانی و مکانی و مالی و همجوره آزاده و فقط لذت میبره از زندگیش

    واقعا پشت اینهمه ثروت و نعمت این جسارت هاست

    حالا ما ترسایی داریم تو زندگیامون که خنده داره واقعا و قدم برنداشتیم به خاطرشون

    و چه شعار بی نظیری که هر آنچه مرا نکشد قویترم خواهد ساخت

    و شما تکاملتون رو طی کردین و چجورم از شش سالگی که خودتون تعریف کردین و به نظر زودتر از اون

    چون بچه شش ساله یهو نمیره خارج شهر

    حتما از قبل ترش این سیر تکاملی شروع شده

    واقعا تحسین برانگیزه

    واقعا شما رو با سلول به سلول تنم تحسین میکنم و ازتون یاد میگیرم

    و خدا رو شاکرم با شما آشنا شدم و زندگیم رو به اندازه ای که عمل کردم به آموزه هاتون تونستم تغییر بدم

    خدایا شکرت واقعا

    خدایا شکرت

    خدایا تنها تو رو می پرستم و تنها از تو یاری میجویم

    منو به راه راست هدایت فرما

    راه کسانی که به اونها نعمت وثروت دادی

    الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    نیما پیری گفته:
    مدت عضویت: 3488 روز

    ذهن ما زندان است

    ما در آن زندانی

    قفل آن را بشکن

    در آن را بگشایذهن

    و برون آی از این دخمه ی ظلمانی

    نگشایی گل من

    خویش را حبس در آن خواهی کرد

    همدم جهل در آن خواهی شد

    همدم دانش و دانایی محدوده ی خویش

    و در این ویرانی

    همچنان تنگ نظر می مانی

    هر کسی در قفس ذهنی خود زندانی است

    ذهن بی پنجره بی پیغام است

    ذهن بی پنجره دود آلود است

    ذهن بی پنجره بی فرجام است

    بگشاییم در این تاریکی روزنه ای

    و بسازیم در آن پنجره ای

    بگذاریم زهر دشت نسیمی بوزد

    بگذاریم ز هر موج خروشی بدمد

    بگذاریم که هر کوه طنینی فکند

    بگذاریم ز هر سوی پیامی برسد

    بگشاییم کمی پنجره را

    بفرستیم که اندیشه هوایی بخورد

    و به مهمانی عالم برود

    گاه عالم را درخود به ضیافت ببریم

    بگذاریم به آبادی عالم قدمی

    و بنوشیم ز میخانه هستی قدحی

    طعم احساس جهان را بچشیم

    و ببخشیم به احساس جهان خاطره ای

    ما به افکار جهان درس دهیم

    و ز افکار جهان مشق کنیم

    و به میراث بشر

    دین خود را بدهیم

    سهم خود را ببریم

    خبری خوش باشیم

    و خروسی باشیم

    که سحر را به جهان مژده دهیم

    نور را هدیه کنیم

    و بکوشیم جهان

    به طراوت و ترنم، تسکین و تسلی برسد

    و بروید گل بیداری، دانایی، آبادی در ذهن زمان

    و بروید گل بینایی، صلح، آزادی، عشق در قلب زمین

    ذهن ما باغچه است

    گل در آن باید کاشت

    و نکاری گل من

    علف هرز در آن می روید

    زحمت کاشتن یک گل سرخ

    کمتر از زحمت برداشتن هرزگی آن علف است

    گل بکاریم بیا

    تا مجال علف هرز فراهم نشود

    بی گل آرایی ذهن

    نازنین

    نازنین

    نازنین

    هرگز آدم، آدم نشود

    شاعر : مجتبی کاشانی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: