سریال زندگی در بهشت | قسمت 232 - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

231 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امیرحسین ترابی گفته:
    مدت عضویت: 1309 روز

    به نام خدا سلام استاد عزیزم من امیر حسین هستم و۱۴سالم هست من همیشه خدارو شکر میکنم که منو هدایت کرد به سمت شما واقعا خدایا صد هزار مرتبه شکرت🤲🤲🤲🤲

    استاد من از زمانی که باشما آشنا شدم نتایجی که به لطف خداگرفتم یکی ازاونا این بود که هدایت شدم سمت ورزش کیک بوکس ودقیقا روزی رفتم کیک بوکس که یک هفته بعدش مسابقات جهانی بود من وقتی خواستم شرکت کنم جا نداشتن ولی روز بعد یکی از شرکت کننده ها انصراف داد ومن تونستم برم مسابقه یک روز که داشتم تمرین میکردم یک استادی از یک باشگاه دیگه اومد که قهرمان ۱۴ تاکشور بو بامن تمرین کرد ورفت به استاد من گفت که من بدرد مسابقه نمی خورم من صداشو شنیدن وبه خودم گفتم که حالا که این استاد اینجوری گفته من باید هتما برنده شم وتمریناتمو هروز میرفتم سخت انجام میدادم روز مسابقه همون استاد داور کل مسابقات بود ومن برنده شدم با اینکه ۷روز بیشتر تمرین نکرده بودم وهمون استاد دست منو به انوان برنده برد بالا ومن قهرمان جهان شودم داخل سن ۱۴ سال وزن۴۹ کیلو وهروقت مدال حکم وکاربرد قهرمانی رو میبینم خدارو شکر میکنم😍😍😍🤲🤲🤲🤲.

    استاد یک سوال داشتم من الا دارم فرکانس میدم رو کاره مورد اعلاقم میخواستم بدونم فرکانس کافیه یا باید برم دنبال کلرم توخیابو یا باید وایسم تائه نشونه ای بره .ممنون بابت اینه فایل هایی به این قشنگی میزارید😍😍😍😍😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      fatemeh saeeidi گفته:
      مدت عضویت: 1757 روز

      سلام

      آقای امیر حسین

      من تحسین میکنم شما را با وجود اینکه از طرف یک استاد در ورزش که گفته این به درد این ورزش نمی‌خورد

      ناامید نشدی و ادامه دادی و در مدت ۷ روز تمرین سخت توانستی قهرمان جهان بشی

      واقعا کار شما خیلی قابل تحسین است بهت تبریک میگم

      واقعا اینجا اراده انسان و اینکه وقتی انسان علاقه دارد و نا امید نمیشه و فقط روی خدا حساب میکنه نه هیچ کس دیگر نتیجه اش میشه این

      موفق و پیروز باشی و در پناه الله یکتا باشی 🌷🙏

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      حمیده اسماعیلی گفته:
      مدت عضویت: 2076 روز

      سلام دوست خووبم…

      از خوندن کامنتت زیباتون لذت بردم…از اینکه توی سن ۱۴ سالگی قهرمان جهان شدین در زمینه ورزش کیک بوکس…بسیار شما رو تحسین میکنم…خداروشکر اینجا توی این سایت زیبا پر از آدمها و الگوهای موفقه…. 😍😍😍

      دوست خووبم در مورد سوالتون شما اگر در مسیر درست قدم بردارید که الان حضورتون در سایت نشون دهنده اینه که دارین در مسیر درست حرکت میکنید و این آموزه های ارزشمند رو به کار بگیرین قطعا به مسیرها..شرایط ..ادمها و اتفاقات خوب هدایت میشین…اتفاقی که برای همه بچه های سایت میافته…

      نکته ایی که بنظر من اهمیت داره بیشتر از بقیه موارد اینه که باید روی خودم کار کنم…و دست خدا رو باز بزارم….برای خدا راه مشخص نکنم….باور به وجود نیروی قدرتمندی بنام هدایت ….نیرویی که هیچ انتهایی برای قدرتش نیست….😊😊☺

      امیدوارم بهترینها براتون اتفاق بیافته…..☺😊

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    محسن منجزی گفته:
    مدت عضویت: 1707 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به استاد عزیز و همه دوستان این سایت مقدس

    به نظر من ریشه ای ترین مفهوم و لٌپ کلام استاد همونی بود که گفت: این جهان پویاست و همیشه در حال تغییره.

    این جهان پویاست و همیشه در حال تغییرِ، پس اگر میخوایم که اذیت نشیم در برابر حرکت جهان بایستی ما هم هر چند آروم و لی باااید مداوما تغییر کنیم. بهبود بدیم، بهتر بشیم. این تغییر و بهبود می تونه توی هر چیزی باشه و در هر زمینه ای باشه. کار، سلامتی، درسی، رشد شخصی و . . . .

    باور داشتن همین یک جمله ارزشمند و اصلی من رو تشویق میکنه که با لذت هر چند روز یکبار برم صورتم رو اصلاح کنم، باعث میشه که هر روز یا هر چند روز برم باشگاه و بخوام که بدنم بهتر بشه و سلامتیم بیشتر بشه. باعث میشه که ترغیب بشم روی باورهام کار بکنم و توی جهانی که هر روز ثروت ها و موقعیت ها و موفقیت ها بیشتر و بیشتر میشن بخوام که از این روند رشد استفاده کنم در جهت رشد خودم و بااید بهتر بشم. باعث میشه که هر روز صبح به امید برداشتن یک قدم بهتر برای هر جنبه از زندگیم مشتاق تر و پرانرژی تر از خواب بیدار شم، کتاب هام رو یه بازنگری کنم ببینم کدوم هاش همچنان قابل استفاده است و کدوم هاش خیر، روغن موتورم رو با میل و رغبت عوض کنم، باعث میشه که هی بخوام توانمندی هام رو بیشتر کنم. اما این رویه هنوز و هنوز و تا آخر عمر نیاز به ادامه و استمرار و پشتکار داره. باید این رویه همچنان کار بشه، ادامه دار باشه و بایستی همیشه بهتر و بهتر بشه. چرا که من ذهن خودم رو میشناسم و با گفتن این موارد از خودم ذهنم الان میگه: آفرین، عجب انسان موفقی هستی و چه قدر تو کارهات درسته، دیگه بسه و نمیخواد بیشتر از این روی خودت کار کنی، تو همین الانش هم خیلی از بقیه جلوتری و . . . از این جور حرف هایی که شیطان همیشه میگه. اما من میگم خدایا شکرت این خوبه، اما نتایجم نشون میده که خیلی خیلی بیشتر بایستی کار کنم و خیلی بایستی بهتر بشم. خیلی زیاد.

    فقط تنها موردی که میمونه اینه که من چطور همین کارهایی رو که انجام میدم رو بهتر انجام بدم؟

    چطور راحت تر انجام بدم؟

    چطور انجام بدم که مثلا به جای هقته های یکبار دو هفته ای یکبار انجام بدم که انرژی کمتری صرف کنم و اینکه هر بار چطور با کیفیت تر این بررسی ها رو انجام بدم.

    به نظر من یکی از سم های مخفی و پنهانی که برای هر شخص وجود داره عادت کردن به شرایطه. علی الخصوص برای من و توی شغل من که ایمنی توی محیط کاره، اگه ذهنم و چشم هام عادت کنن به اینکه همیشه شرایط رو به یک شکل ببینن و نتونه وجه با کیفیت تر شرایط رو تشخیص بده به مرور باعث عملکرد ضعیف توی کارم میشه.

    اصن عادت کردن چیه؟ عادت کردن یعنی اینککه همین شرایطی که هست بهترین گزینه موجوده و بهتر از این نمیتونه وجود داشته باشه. که این سمه سممممممممم . سمی مهلک و آرام رونده.

    پیامبر حدیثی داره که: شرک در دل مومن مانند راه رفتن مورچه ی سیاه بر روی نگ سیاه در دل تاریکی شب پنهان است. یعنی انقدر آروم و بی سروصدا و غیر قابل تشخیصه.

    اما به نظر من این حدیث فقط در رابطه با شرک نیست. در رابطه با ماهیت و ذاتِ تغییر کردنه. هر صفت بدی با همین سرعت و با همین مخفی بودن توی آدم شکل میگیره. به همین دلیله که ما همیشه بایستی آگاهانه و با ذهنی هوشیار و همیشه در حال بررسیِ شرایط، در خلاف جهت این تغییر منفی حرکت کنیم و بهتر و بهتر بشیم و در باتلاق عادت گرفتار نشیم.

    خدا روشکر پویا بودن جهان و طبیعت تغییرِ همیشگی موضوعی بود که در کنار خیلی موارد دیگه خداوند مهربانم توی تنهایی هام با خودش، خیلی واضح و شفاف و روشن بهم گفت. و گفت که این طبیعت و جهان و همه چیز در حال تغییره هر لحظه، هر لحظه درختان یا در حال رشدن، یا در حال برگ ریختنن که اون هم خودش نوعی رشده، یا در حال مرگ و میر هستن که اون هم ک مرحله از رشده، یا در حال میوه دادن، جوانه زدن. زمان هر لحظه در حال تغییره و حتی یک ثانیه هم وای نمیسته، روز ها و فصل ها به صورت مداوم اما همیشگی و دائمی در حال تغییرن و هیییچ وقت یک فصل ثابت نبوده. هر چند تغییرات محسوس نباشن اما همیشه در حال تغییرن.

    باور داشتن و اعتقاد به این جمله باعث شده که من تقریبا هر جمعه بخوام وسایل قدیمیم رو، کمد لباس هارو، جالباسی لباس هارو، و تصمیماتی که در طول هفته گرفتم رو یه بازنگری کنم و ببینم کدوماش به دردم نمیخوره و بایستی دور انداخته بشه و کدوم هاش بایتسی عوض بشه یا آپدیت بشه یا جابجا بشه و یا بهتر بشه.

    من این کارها رو با ذوق و اشتیاق فراوون انجامشون میدم و خدا رو شکر بعد از انجام دادنشون احساس میکنم ذهنم، وقلبم پاک تر و روحم خالص تر شده. و احساس ارزشمندی و حال خیلی خیلی خوبی بهم دست میده که یک حرجت مثبت و قدم مثبت در این زمینه انجام دادم.

    تغییر نکردن و بهتر نشدن مثل این میمونه که بخوای با دست جلوی چرخ های یک ماشین رو بگیری و از حرکت نگهش داری، چه قدر سخته، چه قدر غیرممکنه. اولش کم کم فشار میاد به جسمت و بعد هر چی زمان میگذره فشار بیشتر و بیشتر میشه تا ابنکه یا با چرخ خودت میچرخی یا دستت و جسمت آسیب میبینه و باهاش میچرخی. یعنی در نهایت مجبور خواهی شد که بچرخی.

    خداوند هر لحظه در حال آپدیت کردن جهان و نعمت هاشه، هر لحظه در حال آپدیت کردن جهان و زمان و موجوداته و اگر کسی نخواد با این تغییر همراه باشه قطعا و قطعا یا حذف خواهد شد یا آسیب خواهد دید و تغییر خواهد کرد.

    پس فقط مرور و یادآوری این نکته که جهان در حال بروزرسانی و تغییر و آپدیت کردن خودشه به ما کمک میکنه که با اشتیاق به استقبال این تغییر بریم و صد البته کاملا مشخص و واضحح که وقتی با جهان و با سیستم خداوند همراه بشیم چه احساس های خوب و لیاقت و ارزشمندی بهمون دست خواهد دادو جه قدر حالمون بهتر و بهتر خواهد شد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2754 روز

    به نام الله یکتا

    سلام

    من از این رفتار استاد واسه اتاق و وسایل خودم همیشه الگو میگیرم، اتاقمو هرچندوقت یکبار ، درون کمدا، کشوها، جاهایی که قبلا بارها تمیزشون کردما ولی دوباره میرم سراغشون و از اول میریزم بیرون و دوباره میچینم

    میگم این چرا اینجاس آیا هنوز بدرد میخوره؟

    و بشدت روی وسایلی که فقط جا میگیرن و استفاده ای ندارن حساسم که بندازمشون دور

    برخلاف خانواده که یه قوطی خالیم با تصور اینکه در آینده استفاده میشه نگه میدارن، من سریع چیزی که بدردنمیخوره رو میندازم دور و دوست دارم سبک بال باشم و زندگیم خلوت باشه

    فایلای سایت هرکدومش حتی اگه مال 20 سال پیشم که بشه، در مورد مسائل روزه، مث قرآن که 1400 سال پیش چیزایی گفته که الان ازشون استفاده میکنیم. چون اساس این سایت خدا و قرآنه، مثل همن پس.

    100 سال دیگم این فایلو ببینیم میگیم عجب درست میگه استاد، پاشیم بریم چینش وسایلمونو درست کنیم

    عاشقتونم هرجا که هستید

    دستتون در دست الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  4. -
    نسرین سیفی گفته:
    مدت عضویت: 1051 روز

    به نام خدا

    سلام استاد عزیزم و سلام مریم جان عزیزم

    من دیشب موچی درست کردم و اومدم آگهی بزارم تو دیوار که دیدم دیگه باید براش هزینه پرداخت کنم و قصد داشتم که یه حساب کسب و کار تو دیوار داشته باشم دیدم الان وقتشه و آگهی رو گذاشتم به سرعت یه خانمی تماس گرفت آدرس گرفت و اومد دم در آیفن و جواب دادم و گفتم چندتا میخواین که براتون بیارم و قیمت رو پرسید زمانی که من قیمتم رو گفتم گفتن گرون(در صورتی که تو آگهی قیمت وعکس رو گذاشته بودم) و جای دیگه انقدر و منم گفتم قیمت من اینه و ایشونم رفتن و من ذره‌ای هم ناراحت نشدم اگه قبلا بود من طبق باوری که برار مشتری و تو دست نگه دارم بزار حالا که تا دم در اومده بدم بره و حالا که چند تا دارم ازش بفروشم رد کنم بره قیمت رو پایین میاوردم در صورتی که خوب‌ من واقعا مواد اولیه خوب مصرف میکنم وقت و انرژی میزارم و میدونم سمت خودمو درست انجام میدم امروز به خاطر این موضوع خداروشکر کردم که احساس لیاقت دارم پیدا میکنم و ارزشمندی کارم رو میدونم

    صبح یه تماسی باهام گرفته شد از یه کافی‌شاپ نزدیک و نمونه کار ازم خواستن در صورتی که خوششون بیاد هر روز بهم سفارش بدن و به امید خدا بعدازظهر میخوام برم و نمونه کار ببرم

    در رابطه با موضوع فایل

    شغل ما خرید و بازسازی یا ساخت خونست‌

    و حالا چون دوست داریم خودمون تو این خونه‌ها زندگی کنیم هر چندوقت یکبار اسباب کشی می‌کنیم شاید این از نظر همه سخت بیاد اولسن بار که می‌خواستیم خونه رو جابجا کنیم هم از نظر من خیلی سخت میومد چون کلی وسایل داشتیم من تو جهیزیه‌ام به خاطر الگوهای ناقص کلی وسایل آورده بودم که اصلا به کار نمیومد بعد از اولین اسباب کشی و جابجایی‌ که یه فته طول کشید من با خودم گفتم آیا نیازه این همه وسایل داشته باشم و جواب نه بود شروع کردم به دونه‌به دونه وسایلام نگاه کردن و دیدم که شصت الی هفتاد درصدشون اضافن‌ و دونه‌به دونشون رو آگهی کردم و به قیمتای خوب فروختم

    بچم اون موقع یک سالش بود و من دیدم تخت و کمد و گهوارش‌ عملا به اون صورت استفاده‌ای ازشون نمیشه و تو اسباب کشی امکان شکستن و خراب شدنش بالاست و فروختم روروئکش رو که از اول هم برای استفاده کردنش مردد بودم و خیلی کم استفاده کرده بودم رو هم فروختم میز اتو و جاکفشی و فرش و کلی سرویس ظرف و ظروف و ظرفای دکوری چون اصلا به اینکه ظرف برای دکور بزارم علاقه‌ای ندارم اینا رو تو مرحله اول اسباب کشی فروختم بعد که دیدم این شغل رو به عنوان تنها شغلمون انتخاب کردیم باز هم دیدیم وسایل اضافمون زیاده مثلا من یادمه دم عروسی با وجود اینکه دستمون خالی بود به خاطر حرفایی که می‌شنیدم رفتیم چکی آینه و شمعدون خریدیم واسه اینکه شگون داره و این حرفا ولی الان هم‌ن آینه شمعدون شده مایه استرسم که بچم نره سمتش و خدایی نکرده بیفته روش و علی رغم اینکه بقیه میگفتن یادگاری نگه‌دار توجه نکردم و گفتم دلم میخواد بچم راحت تو خونه بازی کنه و استرس نداشته باشم اون برام رنجش بیشتر از لذتشه و فروختمش‌ اصولا آدم خاطره باز و نوستالژی و دلبسته به وسایل خصوصا وسایل قدیمی نیستم من حتی یه رفتم سراغ لباسام و دیدم خیلی از لباسای چند سال قبل رو مگه داشتم و اونایی که نو بودن رو فروختم حتی لباسای عقدم و با خودم گفتم یه آدمی که مهاجرت میکنه فقط با خودش یه چمدون کوچیک میبره و این نشون میده که عملا ما خیلی از این وسایل رو نیاز نداریم پس بهتره الان که میتونم ازشون پول بسازم بفروشمشون‌ و من سر جمع شاید نزدیک به پنج میلیون فقط لباسای‌ اضافه رو فروختم تو یک سال

    هر سری هم یه قسمت رو پاکسازی میکردم مثلا از وسایلی بچم دیدم کالسکش‌ دیگه به کار نمیاد و چون مسافرتی هم نیست بهتره بفروشم و بقیه گفتن برای بچه دوم لازم میشه گفتم اون موقع میرم مسافرتی و نوشو میخرم (و برای دخترم رفتم یه کالسکه مسافرتی کم جا و سبک خریدم) کلی از لباسا و کفشای پسرمو هدیه دادم و چندتاشو براش به عنوان یادگاری نگه‌داشتم در حد یه ساک تا بعد خودش تصمیم بگیره چیکار کنه من تو این فروختنا‌ پاکسازیا‌ کشف کردم آدما با نگه داشتن وسایل قدیمی و ناکارآمد‌ و کهنه دارن فرصت خریدن وسایل به روز رو از دست میدن و پول رو از خودشون دور میکنن اکثر خونه‌ها تو دلشون یه سمساری دارن

    از وسایل آشپزخونه که نگم دیدم چند دست و چندماهی سرویس آرکوپال دارم فروختم و فقط یه مدلشه نگه داشتم

    یه سری ظروف بودن که هدیه بودن و سلیقه مننبودن فروختم

    سرویس ظروف مسی و همه رو فروختم و باپولشون رفتیم مسافرت اصفهان و شیراز و کلی خوش‌گذشت

    بعد تو اسباب کشی بعدی دیدم از زود پز و سرویس قابلمه گرانیتی استفاده نمیکنم دم عید بود و پول لازم بودیم و اصلا دلم نمیخواست قرض بگیرم فروختم و چقدر به کارم اومد

    تو رخت خوابام‌ دیدم که کلی رخت خواب اضافه دارم که تو زندگی امروز به کار نمیاد مثل تشک و لحاف که هدیه دادم

    من از وسایل جهیزیه هفتاد درصدشون فروختم شاید باورش سخت باشه و هیچ تغییری تو کیفیت زندگیمون ایجاد نشده

    حالا این در شرایطی که من تو خرید جهیزیم‌ کوچیکترین فشاری به مامان‌ و بابام نیاوردم و به خاطر من به جز قسط وام ازدواج به جایی بدهکار نشدن و همون موقع هم خودم کلی از وسایلی که همه عروسی می‌خریدن‌ نخریدم و باز با این وجود هفتاد درصدشون اضافه بودن چندین نفر و میشناسم که کلی پدر و مادرشون رو تو قرض انداختن و استرس و حتی سه تا دختر و میشناسم که خانوادشونو‌ مجبور کردن خونشونو بف وشن تا براشون جهیزیه بگیرن یکیشون که طلاق گرفت و اون وسایلو‌ به یک چهارم قیمت فروخت

    و باخودم میگم باید این فرهنگ درست بشه تا همه چی ساده‌تر بشه

    خداروشکر میکنم که این سبک زندگیمون کلی تو روند پیشرفت و رشد شخصیتمون تاثیر داشته و با همه آدمایی که میشناسیم‌ مدل زندگیمون فرق داره

    با پایان هر فصل لباسا رو پاکسازی میکنم با هر اسباب کشی کلی وسایل و اسباب بازی که خراب شده یا به کارمون نمیاد دور میریزیم

    یادمه اولین اسباب کشیمون‌ اونم با وجود کمک مامانم یه هفته طول کشید تا به صورت ظاهری جابجا بشیم

    اما اسباب کشی دم عیدمون‌ با دوتا بچه کوچیک و تنهایی و با وجود خرید بیرون دو روزه جابجا شدیم اونم اصولی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  5. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 2787 روز

    بنام خدا

    سلام به استاد عباس منش و خانم شایسته و دوستان

    بسیار از دیدن این فایل لذت بردم و کلی آگاهی یاد گرفتم .

    خدا را شکر که من شخصیت و ویژگی خوبی در این زمینه دارم و همیشه در حال تغییر و بهبود هستم .

    من اصلا نمیتونم تو یک شرایط ثابت بمونم.

    مثلا در زمینه ی دکوراسیون خونه من همیشه دارم طوری چیدمان می‌کنم که خودم راحت‌تر بتونم در آن فضا زندگی کنم.

    در فصل زمستان یک مدل چیدمان دارم

    در فصل بهار دوباره سبک چیدمان تغییر می‌کند.

    مثلا در تابستان یک فصلی من مهمان زیاد دارم و مدل خونه به سبکی چیده میشه که بیشتر مناسب پذیرایی و مهمانی باشد و زمانهایی از سال من هیچ رفت وآمد خاصی ندارم و به شکلی که خودم راحت‌تر هستم چیدمان دارم .

    من همیشه میز کارم در فضای پذیرایی هست مثل میز کار استاد و خانم شایسته و من باید د این فضا مطالعه کنم و روی فایلها کار کنم و از آنجایی که تلویزیون هم در پذیرایی هست ، من باید فایلها را در تلویزیون ببینم ، با سلیقه ی خودم چیدمان منزل را قرار میدهم تا بهترین بهره وری را هم از فضا هم از وسایل خانه داشته باشم.

    حتی در یکسری از وسایل خانه هم همین کار را انجام میدهم .

    چند ماه پیش من یکسری از ظروف و وسایل برقی منزل را در دیوار گذاشتم و فروختم و توانستم از همین راه هم پول بسازم هم یکسری ظرف و ظروف که قدیمی شده بود یا به دلیلی دیگه مدتها بود استفاده نمیشد و فضا اشغال کرده بود را فروختم . چقدر فضا باز شد و من تونستم یکسری وسایلی که هم جدید هستن وهم کارایی دارن و مورد نیاز من بود بخرم.

    من همیشه در وسایل و حتی لباسهایم یکسری پاکسازی انجام میدهم .البته باید بگم من خیلی تمیز ومرتب و باسلیقه هستم و وسایلم خیلی تمیز نگه میدارم و هر چیزی می خوام بفروشم مثل روز اول خوب و تمیز بسته بندی می‌کنم و تحویل مشتری میدم .

    زمانی که استاد دوره قانون سلامتی را روی سایت گذاشتن من خریدم و طبق این دوره پیش رفتم و دیدم برای خوردن قهوه نیاز به یک دستگاه قهوه ساز دارم .

    من رفتم و یک دستگاه حرفه ای مدل دلونگی برای خودم خریدم و چقدر برایم لذت داشت و تجربه ی عالی .

    بعد از دوسال استفاده احساس کردم دیگه نیازی ندارم و خیلی راحتر و ساده تر هم می‌تونم روی گاز یه قهوه عالی برای خودم درست کنم . تصمیم گرفتم بفروشم و خیلی خوب و سریع هم فروخته شد .

    من از داشتن این وسیله هم کلی چیز یاد

    گرفتم و هم لذت بردم و یه جایی احساس کردم دیگه باید برم سراغ تجربه های جدیدتر و وسایل به روزتر .

    این طوری دیگه دلبسته چیزی نمیشم و ازش میگذرم و میرم سراغ تجربه ی جدیدتر و هم اینکه از انباشتگی زیاد وسایل در اطرافم جلوگیری میکنم. خوشبختانه ناراحت فروش یا از دست‌دادن چیزی نیستم و باور دارم که از این بهتر و از این زیباتر و از این باکیفیت تر هم هست . من عاشق تجربه کردن موقعیت های جدید و به روز با فناوری بالا هستم .

    الان هم دنبال یک قهوه ساز حرفه ای هستم و کلی هم دارم فیلم و عکس می‌بینم در یوتیوب تا بتونم چیزی که نیازم هست و دوست دارم را تهیه کنم و البته جدیدتر و مدرن تر و زیبا تر و اینکه فضای زیادی در آشپزخانه اشغال نکنه .

    مثال دیگه اینکه در فصل تابستان چون اکثر لباسها نخی هستن و نیاز به اتو کشیدن دارن همیشه میز اتو دم دست من و کنار میز کارمه ولی در زمستان نیازی به اتو کشی نیست و از دم دست برمیدارم .

    الان با دیدن این فایل می‌خوام یک کار عملی انجام بدم اون اینه که تو فکر تغییر استایل ام هستم .

    من یه زمانی علاقه داشتم لباس‌های فیکس تنم انتخاب کنم و بپوشم ولی الان می‌خوام یه تغییری در استایل ام بدم چون الان دوست دارم کمی لباسهایم آزادتر باشن توی تنم و راحت‌تر باشن و الان دوست دارم اینطوری تیپ بزنم .

    استاد بابت نکات عالی که در این فایل گفتین سپاسگزار شماهستم ‌. من در زمان مناسب و مکان مناسب هدایت شدم به این فایل و لازم بود در این موضوع از خودم یه چکاپی بگیرم که در چه وضعیتی هستم و خودم را بهبود دهم.

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  6. -
    مصطفی حقیقت گفته:
    مدت عضویت: 1957 روز

    سلام و درود .این موضوعی که اشاره شد واقعا مهم .یه مثالی رو قبلا شنیدم .آقایی سر میز شام از خانومش پرسید چرا سر ماهی رو نمیپزید و برش میدی میندازی دور مگه خوراکی نیست !؟ خانم با تعجب گفتم نمیدونم ! مامانم این کارو میکرد ! … بعد از مامان خانمش پرسید ،اونم گفت نمیدونم !!! مامانم (یعنی مادر بزرگ خانم ) این کارو میکرد …

    بعد از مادر بزرگ سوال پرسیدن که دلیل اینکه سر ماهی رو سرخ نمیکردی چی بود ؟!

    گفت دلیلش این بود که ماهیتابم کوچیک بود !!!

    موضوع همین ! ذهن ما عادت داره یک الگو بگیره و همون رو تکرار کنه ….

    ما از بچگی همینطوری یادگرفتیم… نحوه ی غذاخورد ،راه رفتن رو از پدر و مادر دیدیم و همون رو تکرار کردیم …این شده روش یادگیری ما …

    یاد اون کلیپ گربه افتادم که مثل کلاغ ها راه میرفت ….

    توی فضای کسب و کار های انلاین هم همینطور ،الگوهایی توسط یه آدم موفق بدست میاد ،همه میخوان همون رو تکرار کنن …و این تکرار ها برای اکثریت جواب نمیده که هیچ ،از راه هم بدردمیشن

    تکنیک استاد عباس منش برای فعال نگه داشتن ذهن و کنجکاویمون و شکستن عادت ها سادست : هنر خوب سوال پرسیدن از خودمون .

    ما هرجا که بتونیم سوال های خوب از خودمون بپرسیم .به جواب های خوب میرسیم .

    و جواب های خوب باعث حرکت و اقدام و در نتیحه نتایح خوب میشه ..

    اگر دقت کنید تمام آدم های موفق ذهنشون رو با سوال های خوب پرسیدن کار انداختن !

    و رسیدن به خلاقیت های جدید

    مثل این سوال که ،چطور میشه پرواز کرد ؟!

    چطور میشه با الکتریسیته نور تولید کرد ؟

    چطور میشه مردم تمام دنیا باهم ارتباط داشته باشن ؟؛

    چطور میشه بچه های هم کلاسی حتی از راه دور باهم در ارتباط باشن و….

    و بعد ذهن بی نهایت ما که وصل به ناخودآگاه بی نهایت جواب های زیادی رو میاره و اگر گوش به زن باشیم و عملگرا …عمل میکنیم و تغییرات رو میسازیم …

    من اولین بار کامنت گذاشتم . با اینکه چند سالی هست ،که پیگیر آموزش ها و دوره ها هستم .

    پاینده باشید 🙏🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  7. -
    شهلاحیدری گفته:
    مدت عضویت: 1254 روز

    به نام خدایی که هر لحظه وهر تاثیه با من حرف میزند وکنار من است ولحظه ای مرا به حال خود رها نکرده است…..

    الهی الهی الهی

    این هم یک معجزه ی دبگه

    چی بگم که از فرط خوشحالی نمیدونم چی بنویسم فقط میگم خدایااااااااااا خدایااااااااا هزاران هزار بار سپاسگزارم که منو هیچ وقت در هیچ شرایطی تنها نمیذاری

    من الان تو موقعیت جابجابی منزل هستم

    این فایل چند مدت پیش رو سایت اومده

    من الان تو شرایط الانم که میخوام جابجا بشم خدایا میای راه میزاری جلوم به آسانی

    خدایا اگه اینا معجزه نیست پس چی

    قربون اون هدایتت

    قربون اون بزرگیت

    قربون اون بی منت بودنت

    قربون اون عشق خالص ونابت نسبت به بنده هات

    قربون اون قانون بی عیب ونقص جهانت

    اگه واقعا هر بنده ای بتونه ذره ای عشق تو در وجودش راه پیدا کنه تماااااام

    خوشبختی تو مشتش

    تو با من امروز حرف زدی

    گفتی چیکار کنم

    الهی الهی الهی دورت بگردم خدای مهربانم

    حتی تو گفتی کمد لباسارو هم چطور چیدمان کنم

    خدایا من بنده وتسلیم محض تو هستم

    خدایا از هر خیری که ازتو به من برسه من فقییییرم

    الهی شکرت

    الهی شکرت

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  8. -
    کوثر گفته:
    مدت عضویت: 962 روز

    سلام استاد جان سلام مریم جان و همه اهالی بهشت.

    خوب بریم سر اصل مطلب. ببینم چه چیزی رو طبق عادت دارم انجام میدم و باید تغییرش بدم.

    یه عادت و یه کاری که من انجام میدادم اینه که : من هفته ای دو بار باید اسنپ بگیرم و برم خونه ی یکی از مراجع هام. مسیر خونه شون یه مسیر پر از ترافیک سنگین بود . من همیشه این مسیر و با اسنپ میرفتم.

    اولا همیشه کلی نگرانی داشتم که به موقع برسم. دوما نگران این بودم که راننده ای درخواست سفر من و قبول کنه چون مسیر ناجوری بود کم قبو ل میکردن . سوما کلی هزینه ی چند برابری باید پرداخت میکردم. و زمان زیادی هم طول میکشید که برسم. اول صبحی این قدر ذهنم درگیر میشد و انرژی ام میرفت که وقتی به مقصد میرسیدم فکر میکردم له له ام

    نشستم فکر کردم البته هدایت خداوند بود و تمرکز روی این باور که همه چیز باید راحت و ساده بره جلو.

    نتیجه این شد که من فهمیدم به فاصله پنج دقیقه از خانه مون ایستگاه متروی هست که من میتونم به راحتی به سادگی ازش استفاده کنم که با انجامش این موارد بهتر شد.

    1/ هزینه اسنپم که در حدود 200 هزارتومان بود حذف شد و تبدیل شد به بلیط متروی 4هزلر تومانی

    2/ با ارامش سر وقت میرسم چون مترو همیشه سر وقت میاد

    3/ استرس و اعصاب خوردی راننده اسنپ و غرزدن هاشون از ترافیک و شلوغی و صدای خیابون و الودگی و هیاهوی اضافه حذف شد

    4/پیاده روی اول صبح و کمک به سلامتی

    5/هوای خنک مترو

    6/ کلی انرژی نمیزارم سر این که کی بیدار شم که زودی اماده بشم الان ماشین بگیرم. نکنه نگیره. اگه نگیره چه جوری برم و با حذف این مراحل کلی انرژی سیو میمونه ذهنم ارومه

    7/تمزین هامو انجام میدم تو مسیر

    8/سریع تر میرسم

    و همه اش خیر خیر و خیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      محمدرضا بهبودی گفته:
      مدت عضویت: 2307 روز

      سلام دوست عزیز

      امیدوارم حالتون عالی باشه بی قید و شرط

      میخوام از شما تشکر کنم بابت کامنت زیبا و تاثیر گزارتون و اینکه آگاهانه فکر کردید و برای خودتون تمرین درست کردید

      مثال شما منو یاد ی مثالی از خودم انداخت

      حدودا 2 سال پیش ک تازه وارد کار جدیدم شده بودم ، من با مترو میومدم سرکار و فقط از یک مسیر خاص میومدم و اتفاقاً اون مسیر خیلی اذیت کننده بود بخاطر شلوغی بیش از حد ک حال آدمو می‌گرفت

      اون روزه ک فکر میکنم 4_3 روز از شروع کارم گذشته بود ، این مسئله ب قدری اذیت کننده شده بود ک میخواستم قید اینکار رو بزنم و برم سراغ ی کار دیگه

      و منطقم این بود ک ؛ من ک تازه شروع کردم ، اشکال نداره

      عوضش ی کار خوب با مسیر خوب پیدا میکنم

      یادمه اون روزا این صحبت استاد میومد توی ذهنم ک ؛ اگه ی کاری داره سخت پیش میره ب این دلیل نیست ک این تنها راهشه ، ب این دلیله ک ما راهشو بلد نیستیم

      فکر کردن ب همین جمله باعث شد من بگردم دنبال راه ساده تر و راحت تر و همیشه راه بهتری پیدا میشه

      من ب لطف خدا با هدایت خداوند 2 تا مسیر جدید پیدا کردم ک هم راحت تر بودن و هم خلوت تر و هم نزدیکتر و بعد از اون این موضوع برام جا افتاد ک ؛ کارها باید ساده انجام بشن

      اگه ی کاری ب سختی یا با دردسر داره انجام میشه یعنی ی جای کار ایراد داره و ما باید بگردیم و راه ساده تر و راحت تر رو پیدا کنیم و همیشه مسائل ن تنها راه حل دارن بلکه راه حل های ساده قابل اجرا و در دسترسی دارن

      حالا نتیجه ی حل اون مسئله این شده ک ؛ الان حدود 2 سال میگذره ک من همونجا مشغول کارم و کارم رو خیلی دوست دارم و از انجام دادنش واقعاً لذت میبرم و توی کارم متخصص شدم و مهارت خوبی کسب کردم و هم درآمد و جایگاه شغلیم ارتقا پیدا کرده و ب لطف خدا شرایط طوری هست ک روی من حساب میکنن و مدیر شرکت واقعاً از من راضی هست

      همه این نتایج فقط و فقط لطف خداست

      خدایی ک ب من لطف داشت و داره و منو ب این سایت الهی و استاد عباس منش عزیز هدایت کرده و هر لحظه درحال هدایت منه ب سمت خواسته هام ب سمت زیبایی ها ب سادگی براحتی و کاملاً طبیعی

      خداروشکر میکنم ک این فرصت فوق العاده رو ب من بخشید تا روی خودم کار کنم

      بازهم از شما سپاسگزارم و براتون بهترین هارو آرزو میکنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    لیلا شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1177 روز

    ب نام خدای مهربان !سلام بااستادجانم ومریم عزیزم،استاد ب نکته مهمی اشاره کردید واقعا برای ادامه زندگی لازمه ، ی سری رفتارها اخلاق ها هست ک گاهی یادمون میره بهشون رسیدگی کنیم یااونهارو تغییر بدیم یهو می‌بینیم سالها گدشته ماهمون روش قدیمی رو داریم ادامه میدیم واقعا تغییر درزندگی و بروز رسانی کردن خودمون زندگی قشنگتر بهترراحتتر آسونتر لذت بخشترمیشود ،واما درمورد تغییر وسایل وامکاناتی ک داریم مثلا دکوراسیون خونه هرازگاهی تغییر میدم وسایلی ک بیشترلازم دارم جلو دست میزارم مثل لباسای زمستونی تابستان ک هرکدوم درفصل خودش دردسترس میزارم بقیه رو لازم ندارم جمع میکنم یا لباسایی ک اضافی هستن و استفاده نمیکنم میندازم دور ن تنها این کار بهم لدت میده بلکه ی سرسامانی ب وسایل خونه میدم یا ی سری رفتارها ک سالها بود بامن بود ومنو ادیت می‌کرد گذاشتم کنار مثل قهرکردن زود رنج بودن ک واقعا روموخم بود مدتها ذهنم مشغول می‌کرد ادیت میشدم زندگیم تلخ میشد پرازافکار منفی میشدخلاصه اینکه باتغییر ، بااین کار روحیه ام بهتر میشه ذهن ب تغییر عادت میکنه وبرای هرچیزی فکر تغییر راحتی آسونی لدت درزندگیه ..امیدوارم تونسته باشم حق مطلب برسونم ،تشکر فراوان از استادعزیزم ومریم نازنینم دوستتون دارم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  10. -
    فرنگیس محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2652 روز

    سلام استاد عزیزم سپاس از شما و فایل‌های ارزشمندتون ..

    سپاس از خانم شایسته عزیز که از استاد درخواست داشتند تا در زمینه تکرار الگوهای تکرار شونده صحبت کنند استاد خیلی خوب میشه که در کنار تمرکز بر زیبایی ها و نشان دادن کارهای روتین که البته همه اونها هم کلی درس داره و داره در مورد ایستا نبودن و تغیر در همه جنبه های زندگی .بهبود روابط .تمرکز بر زیبایی ها ،و کلی جنبه های دیگه آموزش میده

    ولی اینکه گاهی همینطوری جلوی دوربین بشینید و یک مسئله را مطرح کنین و در موردش کامنت بزارین و بحث کنیم هم خوبه

    الان جلسه ۴ عزت نفس دارم کار می کنم به اضافه جلسه چهار ثروت که در مورد اهرم رنج و لذت و عمل گرایی هستند.و خوب صحبت های شما هم که مثل رشته های همیشه به هم مربوط هستند و به این دو جلسه کاملا مربوط هستند.

    الگوی تکرار شونده ,:می خوام برای خودم مثال بزنم در عمل کردن به قانون و تمرین های دوره ها,

    اول از همه با پرسیدن از خودم که این همه دفتر هرروز باید از کتابخونه در بیارم چون هرکدوم برا موضوعی خاص بودن ، یکی برای شکرگزاری یکی برای نوشتن کارهای مهم روزانه، تمرین ستاره قطبی و…. بعد رفتم به بازار و یک دفتره خیلی زیبا خریدم که هر صفحه اون تبدیل به چهار قسمت شده و صفحه های رنگی زیبایی داره که نوشته ها رو خیلی قشنگ نشون میده که هم شکر گذاری هام ،هم تمرین ستاره قطبی ،هم اهداف روزانه رو همه رو یه جا مینویسم ،و کارم راحت تر شده در حالیکه ا ز دو سال پیش تمرین هامو توی دفترچه های کوچیک و سررسیدها مینوشتم.

    یه کار دیگه ای که توش تغییر ایجاد دادم در مورد انجام تمرین اهرم رنج و لذت هستش خودم احساس می کردم این تمرین اونطوری که استاد گفتن روی من تاثیر صد درصد رو نداره و تغیرات صرفاً مقطعی در حد چند ماه بود و کلا انگیزه دوباره خواندنش برام کمتر بود.یا ذهن منطقی ام قانع نمیشد ، رفتم تو عقل کل سرچ کردم ببینم بچه‌ها چه راهکاری دادن .قبلش هم از خدا هدایت خاستم که می‌خوام تغیر اساسی و پایدار تو شخصیتم ایجاد کنم و خیلی با انگیزه تر از قبل دوره ها رو از اول شروع کرد م. خیلی دیدگاه جالبی پیدا کردم که خیلی هم بچه ها براش کامنت گذاشته بودن ، و ازش تشکر کرده بودند بعد من اومدم طبق چیزی که از کامل ایشان برداشت کردم یه تغییری تو اهرم رنج و لذت دادم و نحوه بیان کردنش.اینکه حتما جلو آینه باشم و …احساس می کنم الان این تمرین به این نحو برای من تاثیر گذار تر بوده است …و پله قول استاد ببینید چطور میتونید تمرین رو انجام بدین که تاثیر گذاریش برا شما بیشتر باشه .

    از دیگر الگوی تکرار شونده، نحوه گوش دادن و نوشتن فایل ها بود از خودم سوال کردم چطور از این تاثیرگذارتر و راحت تر، قبلا واو به واو حرفای استاد رو می نوشتم، اما الان نکات کلیدی را می نویسم پشت بندش برداشت خودم می نویسم.تمرینهام رو مینویسم .احساسام رو مینویسم . کامنت ها رو میخونم و برداشت‌های بچه‌ها را می نویسم و درک م از جلسات نسبت به قبل بیشتر شده..

    یا قبلاً فقط فایل ها رو گوش میدادم ولی الان کمی بیشتر به درک مقاله ها ای خانم شایسته نایل اومدم ،😊 مقاله های خانم شایسته خیلی مهم ان و شاید یک روز زمان میزارم و یک مقاله رو چندین بار می خونم ،تا درکش کنم یا توضیحات خانم شایسته در محصولات خیلی مهم هستند و قبلاً توضیحات محصولات رو میخندم اما نهایت یکی دوبار میخوندم ولی الان با دقت بیشتری رو میخونم و کلی از توشون نکته برداری می کنم و درکم رو از محصولات بالاتر می‌بره

    مخصوصاً مقالات در رابطه با راهکار برای شما..واقعا فوق‌العاده و گنجینه‌ای هستن کنار کامنتای پر محتوای محتوای دوستان …

    سپاس از شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای: