سریال زندگی در بهشت | قسمت 232 - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/12/abasmanesh1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-12-06 07:30:232024-08-27 06:24:47سریال زندگی در بهشت | قسمت 232شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای هدایتگر مهربانم
سلام به همه عزیزانم
خدای من بینهایت ، هزاران بار ،شکرت به خاطر هدایتم به بهترینها
وقتی این فایل دیدم با خودم فکر کردم که من باید در خودم، در زندگی، در چیدمان خونه، در پوشش ، در رفتارم اصلا در همه چی چه تغییراتی انجام بدم ؟
یکسری چیزها یادم اومد که من انجام دادم مثل تغییر جای میز تلویزیون که چون پسرم کوچیکتر بود و باید محیط خونه رو براش امن میکردم تا راحتر توی خونه راه بره و بدو و الان دیگه چون تمرکز داره روی راه رفتن و دویدنش و راحت راه میره اون تغییرات برطرف شده مثل جابه جا کردن یخچال با سرد شدن هوا چون قبلا هوا گرم بود جاش باید عوض میشد مثل قرار دادن یک کشو از فریزر برای غذا پسرم مثل قلم و اب قلم و ماهیچه و.. و حالا دیگه با بزرگتر شدنش و خوردن غذاش با خانواده دیگه اون مواد غذایی اون کشو تغییر کرده
مثل رفتار خودم که مدام دنبال پسرم میرفتم و از پله بالا پایین که میرفت همراهیش میکردم و الان دیگه این رفتار در من تغییر کرده چون دیگه خودش تعادل بالا پایین رفت داره (و اینم از وقتی در این مسیر اومدم سعی کردم کمترش کنم و کم کم حذفش کردم تا خودش استقلال داشته باشه برام سخت بود اما انجامش دادم) مثل عوض کردن توری پنجره ها با پرده چون هوا سردتر شده
اما با خودم گفتم نه اینا نه دنبال بگردم ببینم چی که باید تغییر کنه که من هنوز نفهمیدم و متوجه اون نشدم؟🤔
گفتم بزار فکر کنم بعد بیام کامنت بزارم همینطور که مینویسم هنوز توی ذهنم دارم دنبالش میگردم
اما چیزی که باعث شد بیام و این کامنت رو بنویسم یک تشکر بود
یک تشکر از صمیم قلبم از ته ته دلم از مریم عزیزم ،
عزیز دل استاد، با اینکه خودشون استادن اما انگار یک نماینده س از طرف من (شاید بهتر بگم بچه های سایت) در کنار استاد ،انگار مریم جان میشناسن منو و یا کسانی که مثل منن و یا میدونن که نیازه برای من که باید از هر چیزی که برای استاد اصلا یک چیز طبیعی و بدهی هست بگن و در موردش صحبت کنن چون برای من یک کشف یک اگاهی یک درس بزرگه و چقدر این نکات مهم و اموزنده س و باعث تغییر زیادی در زندگی من میشه
چیزی که اصلا برای ما به چشم نمیاد مثل قسمت ۱۱۸زندگی در بهشت که نت برداری بود و نوشتن کارهای روزمون که باید انجام بشه و برای استاد یک چیز معمولی و طبیعی بود اما برای من یک درس داشت که دارم هر روز انجامش میدم و حتما نتایج رو در همون فایل مینویسم
مثل این حرکت استاد برای برداشتن اون اهن و اون تخته که اگر خود من بودم میگفتم باشه مگه چی میشه؟ و دیگه بهش عادت کرده بودم و حتی فکر برداشتنش و اینکه داره از من انرژی میگره رو نمیکردم، همینطور که استاد عادت کرده بودن و الان هم که نیست سرشون رو خم میکنه و میرن داخل اما باید این اتلاف انرژی و این مقاومت برداشته میشد تا انرژی و وقت بیشتر برای دیگر کارها بمونه چقدر درس داره این عملهای به ظاهر کوچیک اما بزرگ
بینهایت ممنونم
خیلی مقاومتها در ذهن در عمل من عادت شده که من اصلا متوجه اون نیستم و باید یک چکاپ عمیقی بکنم خودم رو تا پیدا کنم و بنویسم و تغییرش بدم تا راحتر زندگی کنم، حتما دوباره کامنتم میزارم و میگم پیدا کردم😊
باز هم بینهایت ممنونم از مریم جان عزیز دلم به خاطر این نکات و این درسهایی که از استاد میخوان تا در موردش صحبت کنن و چقدر مشکلات از من رفع میشه و نقاط ضعفمو پیدا میکنم و راحتر، راحتر زندگی میکنم
و ممنون از استاد عزیزم که قبول میکنن و وقت میزارن برای صحبت کردن در باره این موضوعات مهم اما عادتهای من که برای من یک مقاومت یک نشتی انرژی و گاهی یک درجا زدن هست که من اصلا متوجه ان نیستم و باید پیداشون کنم
در ضمن مریم جان چه مجهز و تمیز و عالی و راحت بودین برای کار کردن جای تحسین داشت عزیزم
تمرین
پیدا کردن عادتهایی که باعث نشتی انرزی میشه عادهای مخرب عادتهای بیهوده و الکی
زندگی پویاست و همه چی تغییر میکنه و باید ما هم تغییر کنیم
خدای مهربونم بینهایت سپاس
در پناه خدای مهربونم باشید
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیزم و خانم مهربانِ سایت .
استاد عزیز من صبح که همسرم میره سر کار .سایت رو چک میکم تقریبا ساعت ۶و نیم .
امروز فایل قبلی روی سایت بود و بعد ساعت تقریبا ۹ دیدم که فایل جدید اومده .سریع دانلود و نگاه کردم .
این کار تقریبا اولین قدم من برای توجه دادن به کانون توجهاتم هست یعنی دیدن بهشت بینظیری که وعدش به تمامی کسانی داده شده که مراقب ورودی ها و خروجی های ذهن شون باشن .
یعنی اعراض از دنیای نا موزون اطراف و توجه کردن به مخلوقات زیبای خداوند.
مثل بهشت بینطیرمون ، پارادیس زیبا
استاد و خانم زیبا سیرت
مثل مرغ های بامزه .و خروس زیبامون ابوموسی😘😘😘
مثل شازده ی زیبامون ناز نازی گروه
رعنا و نعنا ی زیبا ☺☺☺
و برانی اسب بی آزار و آرام مون .من شخصا همیشه با دیدن برانی بهم آرامش و لبخند خوبی دست میده .
چون همیشه آرام و بیشتر مواقع سرش به کار خودش هست .
مامان های تخم گزار و زیبای گروه .مامان بلوندی و مامان طلا هم که گل سر سبد و مادران زیبای .لونه ی مرغ ها
هزاران بار شکر بابت این همه فراوانی .این همه درخت .حتی درختهای هرز هم برای من زیبا هستن .من عاشق تمامی اونجا هستم .علف ها و حتی درختهای انبوه و درهم پیچیده .اما همیشه یاد صحبتهای شما در مورد حرص کردن درختها و حرص کردن افکار هرز ذهن میفتم و میگم استاد به قول خودشون هم پاکسازی میکنن هم تریل پیاده روی درست میکنن هم غذا ی بز ها رو تامین میکنن هم چرخه ی وارد کردن به لونه ی مرغ ها و در نهایت کامپوست و انتقال به باغچه و در نهایت سبزی و صیفی جات خوش مزه .
و دها کار بینظیر از گسترش جهان با خریدن این کالا ها و دستگاه ها و خدا میدونه چقدر اتفاقات عالی دیگه ای در انتظارمونه .
و جدا از همه ی اینها ورزش و درگیر کردن عضلانی که فکر نمیکردی .
در واقع همش سوده و سوده و سوده .
خدایا شکرت .
این مقدمه ی صحبتهای پایانی شما در فایل امروز بود
من در این قسمت از بعد از دیدن فایل شروع کردم به فکر کردن و دیدم بزرگترین تغییر من در زندگیم .
وارد شدن به این سایت و شنیدن حرفهای شما بوده .
مثل شما که با کم کردن وزن در کشتی زندگیتون رو به دو دوره تقسیم کردید .
بعد از وزن کم کردن
قبل از وزن کردن .
و من سمیرا .
قبل از آشنایی با شما 🧟♀️🧟♀️🧟♀️
بعد از آشنائی با شما👩👩👩
دقیقا با ذکر مثال در بالا
این شماره ی اول و بزرگترین تغییری بود که من آگاهانه انجام دادم .بدون پرسیدن نظر دیگران.
شماره ی ۲
امروز اومدم برای نمونه تو آشپزخونه تغییراتی دادم .
و اومدم دیدم چه تغییراتی میتونه برای انجام دادن کارها به من کمک میکنه نشتی انرژی کمتری داشته باشم .اول اومدم چای نمک و زردچوبه رو که در قوطی های استیل بود با قوطی های شیشه ای عوض کردم.
به دلیل اینکه اونها خیلی زود اثر انگشت و دست رو روی خودشون برمیداشتن و با دستمال هم کدر میشدن و باید حتما شستشو میشدن و این کار اگه صورت نمیگرفت من هر وقت اونها رو میدیدم به این فکر میکردم اه باز اینا کثیف شدن و وقتی بعد از بارها حرص خوردن در نهایت فرصتی باید میزاشتم و اونها رو میشستم و کنارش دها شستن دیگه هم انجام میدادم .و وقتم تماما در آشپزخونه صرف میشد .
شماره ی ۳
و کار دیگه حذف توفاله گیر از داخل یکی از سینگهای
ظرف شوئی بود . یه آبکش استیل کوچک برای آشغال کوچیک و چای که در نهایت به آشغالی منتقل میشد .
اما بودن اون در سینگ اولا که جایی اِشغال میکرد و بعد دایما باید با واکتس شستشو میشد .چون رنگ میگرفت .من اومدم اونو حذف کردم و دیدم چند بار اول سردر گم میشدم که آشغال ها رو کجا بندازم اما خیلی زود یادم میومد و درست انجامش دادم .
و به بچه ها هم سپردم که با این تغییرات خودشونو وقف بدن .
شماره ی ۴
استفاده از مخلوط جوش شیرین و سرکه سفید برای تمیز کردن کاشی های دستشویی .
من بارها در ماه باید این کار و انجام میدادم که بعد از ریختن واکتس در دستشویی و انجام دادن ( باز کردن پنجره ها. بردن بچه ها به اتاق تا درگیر بو نشن .و در نهایت شستن و بعدش سردردی که از بوی تند واکتس بعضی از روزها دچار ش میشدم)
اما چون در تمرین صبح هام از خداوند هدایت میخوام به بهترین افکار و انجام دادن بهترین عمل .
امروز هدایت شدم به انجام این کار و امروز وقتی برای انجام کارهام هدایت خواستم .بهم الهام شد.
خیلی هم عالی 😃😃😃
خدایا شکرت .
استاد من امروز تونستم عملا بتونم تعیراتی ایجاد کنم که ۱۴ سال به صورت روتین و مدام در همه ی ساعتها تکرار و تکرارش میکردم .
شما تصور کنید من ۱۴ سال هست که نمک و زردچوبه رو داخل اون قوطی ها نگه داری میکردم و در طی این سالها در روز دو سه باری سراغ اونها رفتم .
و اون تفاله گیر که حسابی همیشه یه چیز اضافه در سینگ بود .
خب حالا با چند بار سردرگمی در ابتدای کار تا آخر شب برای من عادی شد و یه درس هم برای من داشت این بود که بشقابها و مثلا پوست میوه رو زیر شیر آب تمیز نکنم و اول تا خشک هستن اونها رو مستقیما با آشغالی منتقل کنم .
و هم اون صحنه ی پر شدن اونو نمیبینم و هم دو تا سینگ خالی و تمیز دارم برای بهربرداری بیشتر و
اگر بتونم با مسائل فکری خودم هم این کار رو خیلی زود و با جدیت انجام بدم و پیگیر باشم
کلی از نشتی های زندگیمو میگیرم .
و این در نهایت به رشد من کمک شایانی داره .
با توکل به خدا امیدوارم تمامی بچه ها بتونن جلوی این طور نشتی ها رو خیلی راحت بگیرن و خودشونو تایید و تحسین کنن و به خودشون بگن من انجامش دادم پس میتونم کارای دیگه هم انجام بدم
اولش یه کم سخت هست .اما میتونم .
البته به گفته ی شما این افکار چموش هستن و گرفتن ابصارشون کار سختیه .ودر عمل باید دید میتونی یا نه .
استاد عزیز همین کارهای شما همین تماشای سریال شما در اول صبح برای ما لذت بخش ترین کار دنیاست و من میگم همینه .همینه این تماشا کردن و لذت بردن یعنی من دارم درخواستم رو به جهان ارسال میکنم و جهان هم به توجهات من با احساس خوبم پاسخ میده .چون قانون جهان همینه .
چون من در مسیر درخواستهام دارم لذت هم میبرم .
و در نهایت پاسخ هم دریافت میکنم .
و این احساس خوب رو در ابتدای روز مدیون شما و زندگی عالیتون و این کارهایی که در طبیعت بی نظیر پرادایسمون انجام میدید .
خدا بهتون قوت و طول عمر بی نهایت ، و سراسر خوبی عطا کنه .
بی نهایت سپاس گزارم .فایل های شما همه ی ما بچه های سایت رو وارد همون بهشتی میکنه.
که خدا وعدشو داده .
برای من همینطوره چون من عاشق طبیعت هستم و حتی کوچکترین علف های اونجا رو هم دوست دارم و هم زیبایشون رو تحسین میکنم .
به خدای بزرگ میسپارمتون .از نوشتن کامنت خودم هم خیلی لذت بردم چون با هر کلمه تجسم هم میکردم و در ابتدای کامنت لبخند هم میزدم .
خدایا شکرت .
در پناه خدا
به نام خدا
سلام به استاد عزیزم دوستان سایت عباس منشی
سریال زندگی در بهشت داره زندگی رو به ما یادمیده چقدر استاد فعال هستیدتقریبا همه کارا رو خودتون انجام میدید ولذت میبرید روی من خیلی تاثیر گذاره باعث شده من هم آدم کاری شدم چقدر خوبه که کارهاتون رو خودتون انجام میدید و از پس هر مسئلهای برمیایید یادمه چیکن تراکتور هم خودتون ساختین
چیپس هایی که از خورد کردن درختها بدست آمده رو دارید میریزید داخل چیکن تراکتور ایده خوبیه
یک چرخه ای رو درست کردید از درست کردن مسیر بریدن درختان ،خورد کردن چوب درختان وحالا هم فکر درست کردن کام پست با مخلوط چیپس درختی وفضله مرغ ها ، راه رو درست کردید شاخه های اضافی رو زدید کلی لذت بردید و ورزش کردید و چقدر توی این مسیر مسئله حل کردید و بزرگتر شدید که این تنها برای شما نبود وبا حل مسایل ما هم تجربه کسب کردیم بسیار خلاقانه و قابل تحسین هستید
تحسین میکنم این روابط و احترامی که برای همدیگه قائلید میبینم
از پس هر مسئلهای برمیآیید وخداوند هدایت میکنه شما رو به مسیرهای آسانتر
چقدر بزغاله قشنگه شازده ، خیلی هم شیطونه
سیستمی که برای دستشویی مرغا درست کردین خیلی خلاقانه است باعث میشه همیشه لونشون تمیز بمونه
همیشه سوال های خوب میپرسید وهدایت میشید به راه حل های درست، یادمه توی دوره 12 قدم گفتید همیشه بگید چطور کارها رو آسون تر انجام بدیم چطور راحتتر چطور بهتر چطور آسونتروالان هم یک سوال کلیدی دیگه
آیا چیزی هست که ما قبلاً انجامش داده باشیم به دلیل موضوعات قبلی والان اون موضوعات تغییر کرده اون دلایل تغییر کرده و الان هنوز هم داریم اون کار را انجام میدیم ؟
یه مداد و قلم بردارید تو زندگیتون بنویسین چرا این لباسو میپوشم؟ چرا از این مسیر میرم؟چرا این کار را انجام میدهم؟ چرا به این روش این کارها را انجام میدهم؟ چرا این رفتارها رو دارم چرا با این آدمها ارتباط دارم؟
یادمه قبلا برای خوابیدن تشک پهن میکردیم وصبح هم جمع میکردیم واگر بچه ها جاشون رو جمع نمیکردند دعوا میشدند ولی الان دیگه نیاز نیست چون ما تخت خواب داریم واتاق خواب داریم و الانم بعضی موقعها این کارو انجام میدم با وجودی که دلیل اون کار عوض شده
یا من بعضی وقتا عصبانی بودم اخلاق تند وجدی داشتم دلیلشو رو که فکر میکنم یه زمانی توی روستا که بودیم سر زمین و مسولیت داشتم با یه سری افراد در ارتباط بودم که ملزم شده بودم شخصیت جدی داشته باشم و الان دیگه اون دلایل تغییر کرده اون آدما دیگه نیستند اصلاً زمینی نیست که من سر زمین باشم ومسئول دیگران نیستم واصلااین دیدگاه رو ندارم که مسئولیت دیگران هم با من هست پس چرا عصبانیم واخلاق تندی دارم یا خیلی جدی هستم ونمیخندم
اون مسائل دیگه نیست اون افراد دیگه نیستند خیلی وقتا تو خودم میبینم این رفتار هست دلیل اون رفتار از بین رفته ولی خود رفتاره هست
الان میتونم شاد باشم بخندم جدی نباشم ومن مسئول خودم هستم
یکی از مهمترین چیزها توی روستای ما داشتن زوربود بیشتر کارها رو با زور انجام میدادم اکثر کارها رو یدی انجام میدادیم با وجودی که بعدها هم ابزاری مثل تراکتور و دستگاه چمن زن و سبد های سبک تر و..آمده بود ولی من مسائل رو میخواستم هنوز با زور حل کنیم این خصلت هنوز در من هست باعث شده به راه های سخت هدایت بشم
حتی خیلی کم حرف بزنم و روابط ضعیفی داشته باشم انگار حرف زدن برام سخته و اگر مسئله ای برام پیش بیادبا وجودی که میتونم با صحبت کردن به نتیجه برسم اما هنوز استفاده از زور برام اولویت هست چرا ؟
به دلیل مسایل قبلی که دیگه نیست ولی رفتارش رو در خودم میبینم البته قابل تغییر هست
خدا رو شکر هر روز دارم رشد میکنم ویه ترمزایی رو درون خودم کشف میکنم
یا موقعی که میرفتم سر کار یه رانندهای داشتیم فقط سر ایستگاه سوار میکرد و فاصله من که از ایستگاه دور بود باید صبحها زودتر بیدار شم و برم سر ایستگاه الان یک سالی هست هم ماشین وهم راننده عوض شده و نیاز نیست کلی راه برم سر ایستگاه وتومسیر خونه برام نگه میداره
خدا رو شکر خدایا من اجازه میدهم که منو هدایت ام کنی به مسیر صحیح راه درست راه کسانی که به آنها نعمت داده ای امین
سپاسگزارم
باسلام به استاد عزیز ومریم جان
من با دیدن این فایل که باید الگوهای اشتباه وباورهای اشتباه رو دور بریزیم وباورهای درست رو جایگزین کنیم خیلی درس گرفتم ویه مورد به خاطرم اومده دوست داشتم باهاتون به اشتراک بزارم
من یه باور اشتباه داشتم که چون شاغلم باید کارگر بیاد کارهام رو انجام بده
بعد از دیدن فایلهای زندگی در بهشت ار مریم جون یاد گرفتم که میشه با توجه به کاری که داری کارهای خونه رو هم انجام بدی ومدتهاست که کارهای خونه رو با عشق انجام میدم وهر چیزی که استفاده نمی کردم بخشیدم
واطرافم را پاکسازی کردم وهر چیزی سر جای خودش قرارداده وهرروز هم داره بهتر میشه
وخیلی خوشحالم که تونستم نشتی های انرژی ام رو پیداکنم وبیشتر ساعتهای روزم در احساس خوب هستم
واز استادعزیزم متشکرم که درمورد تغییر صحبت کردین ومن خودمو یه مروری کردم
در پناه خداوندشاد وسلامت باشید 🙏🙏🙏
به نام خداوند بخشنده و مهربان
روز 184 : سلاااااااااااام ، به به چقدر بز و گوسفندان حس خوبی به آدم میده من خییلی لذت میبرم از همچین سبک زندگی که گوسفند و مرغو خروس داشته باشی خییلی احساس خوبی به آدم میدن مخصوصن صداشون و صدای خروس که صب باش بیدار میشی وااااای خدای من ، خیلی لذت بردم که دیدم شما حتی سر چیزایی که یه ذره اذیتتون میکنه تغیرشون میدید که همهچی بهتر شه ، از همین برداشتن آهن دم درش تا اون چوبه که وقتی میخواستید رد شین هر بار خم میشدین ، کلن جهان با تغیر موافقه و هر کسی بخواد تغیر کنه حمایتش میکنه از تغیر های مثن کوچیک تو چیدمان خونه بگیر تا مهاجرت کردن ، خیییییلی ممنونم ازتون استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز به خاطر گذاشتن هویت محتوایی از زندگی خودتون و نشون میدید که میشود اینقدر راحت زندگی کرد و تغیر رو سخت نکرد ، همهچی راحت انجام میشه ، فقط کافیه ایمان داشته باشیم .
بنام خداوند وهاب من
سلام خانواده صمیمی عباسمنش.
اینو بهش فکر کنید که:
چه الگو های قدیمی رو قبلا جهت حل مسئله ای ست آپ کردین ولی الان خیلی راحت تره که اون ست آپ قدیمی پاک بشه و راه حل جدیدی ارائه بشه! یا حتی برگردونیم شرایط رو به شرایط قبلی
خیلی این جلسه عالی بود استاد و واقعا واقعا میفهمم وقتی که ذهن شرطی شده باشه و شما قبلا از یه مسیری برده باشیش ، الان هم ذهن همش میخواد از همون راه قدیمیه بره…درست عین اینکه شما گفتی سرت رو هی خم میکردی!
الله اکبر
برا من سر خم کردن نیست
برا من شده یه سری نجواهایی که هی سیخ میزنن میگن مثل قبل باش…
مثل قبل اینکارو بکن
مثل قبل اونکار رو بکن
گفتم نهههههههه. راه حل های قدیمی کنار…اصلا همه رو میریزم دور و پاک پاک باور و راه حل جدید ارائه میکنم.
از کجا و چطور نمیدونم ولی اولین باور بنیادینی که میسازم اینه که خداوند هدایت میکنه!
اونجایی که میگه اول جهان را خلق کردیم و سپس هدایتش کردیم.
خداوندی که یه کره زمین رو رو هوا نگه داشته بابا جواب سوال منو یعنی نمیتونه بده؟
الان شما یه در چوبی رو بخوای نگهش داری باید چهارچوب بسازی براش، چهارچوب رو سفت کنی به دیوار و اون دیوار خودش سفت بشه به زمین..
خدایی که کل کره زمین رو نگه میداره رو هوا بدون هیچ ستون و دیواری…اون نمیتونه جواب سوال مارو بده؟ حالا هی بخاطر فلان مسئله مالی و ..من هی به روش های قدیمی جون بکنم که چی بشه…بزارم اون جواب بده و یه راه حل خوب بهم بده بابا..
نکته درس برا من بازم توکل و هدایت بود و ول کردن شرطی سازی های ذهنی خودم…
خیلی خیلی روابط شما دو عزیز رو دوست دارم که اینقددددر با تحسین و تمجید از هم دیگس
یکی میگه دست و پای سیندرلایی
اون یکی میگه قد بلند و با صفا
بابا شماها خیلی باحالید…
از لباس سرهمی مریم جان خیلی خوشم میاد نمیدونم چرا ولی سربازای جنگ جهانی دوم یادم میندازه😅
و قشنگ میفهمم اونجایی که میگفت این لباس رو درمیاری میندازی کنارمیری خونه تمیز تمیز
من خودم از اینا میپوشیدم کارگاه و آقا آی راحته آی راحته…نه کمربندی نه هیچی آخرش هم درماری میندازیش تو ماشین تمیز میشه
بابت تلاش و کوشش زیادتون واقعا خداقوت میگم خیلی کار عظیمی هست و چقدر خوبه حتی از این کارای روزمره فیلم میزارید…حتی از خسته شدن خودتون
این توهم رو از ذهن ماها پاک میکنید که قانون بلد باشی سوپرمن میشی و خستگی معنا نداره و
نه بابا
همه خسته میشن ولی بیا آخر روز نگاه کنیم چه کردیم و تحسین کنیم و بگیم خداقوت چه ورزش خوبی کردیم
چقدر بهشت زیباتر شد
خدا رو شکر راحت کارمون پیش رفت
خدا رو شکر یه روز ددیگه هم راحت بدون دغدغه ای خاص سپری شد
خدا رو شکرت که داریم به چیزایی که دوست داریم میپردازیم
خدارو شکر که ما میتونیم راحت کنار بیایم با شرایط…
خیلی خیلی قابل تحسینه کاری که شما انجام میدی استاد
اینکه بدون پرده، صادقانه و خیلی ساده بیای زندگی خودت رو نشون بدی و همینطور مریم جان که با وجود زن بودنش آلموست کاری نیست که ایشون توش شراکت نکنه و پایه نباشه و در عین حال لذت هم میبره
آفرین آفرین
عاشقتونم
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز
میخوام تشکر کنم از ایشون ک پیشنهاد دادن تو این قسمت از سریال زندگی در بهشت راجب این موضوع صحبت بشه
من به این ویدیو از طریق کلیدها هدایت شدم.
به محض تموم شدن فایل فک کردم ک من چه چیزهایی رو به صورت عادت انجامش میدم اما دیگ نیازی بهشون نیست.
به اتاق کارم فکر کردم چون اکثر اوقات اونجا هستم. خیلی از ابزار و وسایل رو از جاهای دیگ خونه وارد اتاقم کرده بودم برای کاری اما دیگه از اونجا خارج نکرده بودم با باور اینکه بازهم نیاز هست که وارد اونجا شده
واقعا هم همینطور بود
اما اصرار داشتم بهترش کنم و انرژی سیو کنم
سبدی برای نظم دادن پارچه هام تو اتاق بود ک هرموقع میخواستم بشینم یا حرکت کنم باید مراقب میبودم ک بهش برخورد نکنم
یکم ک دقت کردم دیدم ارتفاع سبد با ارتفاع زیر میز کارم یکیه و تونستم سبد رو که جا اشغال کرده بود به فضای خالی زیر میز ک بلا استفاده بود انتقال بدم.
باز دقت کردم دیدم یکی از چرخهامو به خاطر دوخت یک لباسی انتقال داده بودم به میز دیگه.اما همونجا مونده بود و برای استفاده ازش مجبور بودم لباس رو خیلی جمع کنم چون فضای کافی رو میز نبود.اون رو هم انتقال دادم به میز دیگه.حالا برای هردو چرخم فضای کافی دارم.
سبد رو که برداشته بودم فضا یکمی باز شده بود دیدم اگر چند سانتی متر دیگ فضا رو باز کنم میتونم میز اتو رو از وسط اتاق به کنار میز انتقال بدم . برای اینکار جای آیینه رو عوض کردم و دکور رو همونطور ک تو ذهنم بود چیدم. بعد که از دور به اتاق نگاه کردم دیدم چقدر جالب ک ناخودآگاه دکور اتاق یک دکور استاندارد برای خیاطی و دوخت لباسه.اینطور که به ترتیب چرخ میکنی ، پاکدوزی میکنی و بعد هم اتو میزنی.
صرفه جویی به شدت در زمان و انرژی اتفاق افتاد و فضای زیادی هم برای رفت و آمد ایجاد شد.
بسیار سپاسگذارم از شما استاد عزیزم و خدارو شکر میکنم بابت اینکه دقیقا قبل این ویدیو فایلی رو دیده بودم با موضوع عملی کردن سریع ایده ها.وقتی ایده سیو کردن انرژی تو اتاق کارم به ذهنم رسید مشغول کار دیگه ای بودم اما چون تمرکزم رو درگیر کرده بود چند دقیقه ای اون کار رو رها کردم و رفتم که ایده رو عملی کنم. در غیر این حالت ممکن بود هیچوقت دست به انجام این کار نزنم.
ردپای 184
از سری فایل های دانلودی روزشمار تحول زندگی من
سریال زندگی در بهشت | قسمت 232
تغییرات . موضوع مهم این قسمت از فایل تغییرات برای حل مسایل هست
برداشتن چوب . آهن و هر چیزی که مزاحم و سد راه زندگی آدم هست باید از سر راه مون برداشته بشن و پاک کنیم
استاد جان …
دقیقا منم دارم همین کار رو انجام میدم حالا در مبحث روابط ..
افرادی که وقت و زمان آدم رو میگیرند
افرادی که بسیار خوب هستند ولی انرژی و زمان ما را بنوعی تلف می کنند
افرادی که سوء برداشت و سوء تعبیر می کنند
افرادی که مداوم غر میزنند و قضاوت میکنن
افرادی که اندازه و هم قد و قواره ی ما نیستن
افرادی که سد معبرند و مانع حرکت های ما می شوند
افرادی که مسیر زندگی و فکری و ذهنی شون چیز دیگری است باید خیلی زود هوشیارانه کنار گذاشته بشن
از آنجایی که این روزها شدیداً دارم روی خودم و افکارم و تغییر باورهام در زمینه ی پول و ثروت و روابط کار می کنم و هدفمندتر از همیشه شدم خیلی بیشتر ریز بین شدم و فقط به هدفم خیره ماندم باید هر موانعی رو از سر راهم بردارم .. انگار جهان چشمان من رو بازتر کرده . انگار داره بهم نشون میده که اینها ترمزهای ذهنی من هستند اینها ذهن منو محدود می کنند و مانع حرکت من می شوند ..حتی اگر آن چوب بالای سر در لانه ی مرغان باشد باید برداشته شود .. البته این چوب به تنهایی خیلی هم خوبه ولی مانع رفت و آمد و حرکت استاد بود و بخاطر اینکه قد استاد بلند بود سرشون مدام به آنجا برخورد می کرد … شاید اگر استاد رو نمیدیدم که هر مانعی رو چطوری از جلوی راهش بر می داره به این فکر نمی یوفتادم که نه تنها چوب و آهن و سنگ و بلکه هر آنچه که مانع زندگی مون هست رو باید با جسارت حذف شون کنیم
استاد عزیزمون خیلی راحت و خیلی هم بسرعت چنین تصمیمی رو گرفت و سریع هم انجامش داد و عملیش کرد .. تازه استاد میگن باید زودتر از اینها این اقدام رو می کردن
واقعا جای تحسین داره استاد عزیزم بخدا استاد بودن برازنده ی شماست!!!!!
امروز پاسخ یکی از سوالاتی رو گرفتم که همش توی ذهنم بود و با دیدن این فایل بهترین نشونه ی خداوند را دریافت کردم که همزمان با حذف یک تومخی ذهنم بود و خدا رو شکر کاملا حجت بر من تمام شد
نمی خوام داستان رو زیاد بازش کنم ولی همینقدر بگم که اصلا دوست ندارم زندگی مو به بطالت بگذرونم و یا بخوام وقتمو با کسی و یا اشخاصی بگذرونم که من هیچ نظری بهش ندارم ولی بعضی از افراد براشون انگار سوءتفاهم شده و فکر میکنند اگر کمکی کردند و یا در عوض آن کمک قدرشناسی کردم به نحوی بعنوان تشکر و قدردانی به گرمی ازشون استقبال کردم سوء برداشت شده یعنی بخودشون این اجازه را دادن که برداشت نامناسب و نادرست کنند در صورتی که خودشون زندگی دیگری دارند و برای اتلاف وقت اضافه شون گزینه ای جدید پیدا کردند ولی دقیقا چنین اشخاصی همانند آن چوب بالای سر مزاحمی است که باید کلا حذفش کرد و شکر خدا بلطف آ موزه های استادم به این حد از عزت نفس رسیدم و این جسارت رو پیدا کردم که اقدام کنم و بلطف همکاری جهان در حذف این موانع به من کمک کرده شده است ..
بقول این دوست عزیزمون حمیده جان که کامنت انتخابی این قسمت بودند واقعا درست گفتند یعنی من برای خودم ارزش قائل نیستم…….برای زمانم ارزش قائل نیستم…..حاضر نیستم چیزهایی که نشتی انرژی در زندگیم ایجاد میکنن رو از بین ببرم و یا تعییرشون بدم به روشی که دیگه نشتی انرژی نداشته باشم و خیلی خوشحالم که این ارزشمندی را در خودم میبینم زودتر از آنچه که تصورش را می کنم این نشتی های انرژی را حذف کنم
در واقع من دوست دارم در جاهایی که امکان پذیر است خودم تغییرات را ایجاد کنم قبل از اینکه جهان با چک و لقد ها و یا تضادهایی بخواهد تغییرات رو در من ایجاد کند.. و امروز خودم رو تحسین کردم .. امروز سر تایید تکون دادم و بخودم گفتم آفرین آفرین رویا خانم . آفرین که امروز با دیدن این فایل سریع تصمیم درست را گرفتی و در مرحله ی انجام هست و این نشان از رشد عزت نفس من هست .. و داره تمرکزم میره بالاتر و چقدر خوشحالم که وقتم و انرژیم صرف تکامل و رشد و پیشرفت خودم میشه تا در مسیر درست خودم حرکت کنم
خیلی خیلی ممنون و سپاسگذارم از استاد عزیز و نازنیم که با چنین فایل های ارزشمندی درسمو دریافت میکنم .. مرسی مرسی استاد نازنین که همانند یک چراغ جادو و یک فرشته ی نجات دقیقا در زمان درست و مناسب و در مکان درست و مناسب و در همزمانی های جادویی با یک فایل جادویی کلید نشونه های الهی رو برامون روشن میکنید بخدا شما همیشه فرشته ی نجات من بودید و هستید عاشقتونم بخدا خدایا هزاران بار شکرگذارم خدایا شکرت .. از خانم شایسته ی نازنینم هم تشکر و قدردانی میکنم که در کنار استادمون قدم به قدم ما برو بچه های سایت را هدایت میکنید بسمت آن بهترینع بهترین دیده ها شنیده ها زیبایی ها آگاهی ها و بهبودی بیشتر در تمام جنبه های زندگی و راه حل هایی که باید براشون اقدام کنیم خدایاا شکرت
از اینکه هر روز در این فضای روحانی بسر می برم تا در مسیر حرکتم بهبودی بیشتری رو دریافت کنم و همیشه رو به بهبود قدم بردارم و هرروز بهتر و کاراتر و ثروتمندتر شوم.. ممنون و سپاسگذارم خدایاا شکرت
خدایاااا شکرت که در این مسیر نورانی و الهی قدم گذاشتیم و هر روز بیشتر و بیشتر ما رو هدایت می کنی تا با نتایجمون بهترین نسخه و ورژن زندگی مون رو تجربه کنیم ممنون و سپاسگذارم خدایااا شکرت
کلام تاکیدی امروزم..
من لایق بهترین رابطه ها هستم
من لایق بهترین دوستان هستم
من فقط با کسانی وقت میگذرونم که شایستهی من باشند که انرژی مثبت داشته باشند
همه منو بخاطر شخصیت استوار و خداگونه ام تحسین میکنند
من بخاطر نیاز و تنهایی رابطه برقرار نمیکنم من وقتی رابطه بر قرار میکنم که هم فرکانس و هماهنگ با افکار و آرمان های ذهنی من باشد
من فقط و فقط با افرادی در ارتباط هستم که در من انرژی جدید و مثبت فوق العاده ای رو ایجاد می کند
خدایااا شکرت که من همیشه بهترین اشخاص رو جذب خودم می کنم
خدا رو شکر من همیشه بهترین افراد را برای بهبودی مسایل مالی و کاری زندگیم رو جذب می کنم
خدایاااا شکرت که چشم و گوش من را به حقیقت هر چیزی بینا و شنوا کردی
خدایا. شکرت که امروزم با بهترین دیده ها شنیده ها زیبایی ها و آگاهی ها نعمت ها و موهبت ها و وفور و فراوانی ها و برکت های الهی برام شروع شد و بلطف و همکاری و پشتیبانی خداوند با زیباترین ها هم به شب رسانده خواهد شد خدایااا شکرت . سپاس سپاس سپاس
خداوند توانایی اینو داره از جایی که به عقل من نمیرسه راه حل های آسان بهم بده
خدایا خودت کمکم کن که هر روز از خودم ردپایی بجای بگذارم و این مسیر رو ادامه بدم
و بهبودگرایی رو اولویت اصلی آموزشم قرار بدم و خودت هدایتم کن به بهترین مدار ها و شناسایی باورهای محدود کننده و ترمزهایی که مانع دریافت خواسته هام شده و راه حل های آسان برای تغییرات آن باورهای محدود کننده را بر من آشکار و پدیدار کن….
لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ
شکر نعمت به جای آرید شما رو میافزایم
صَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ
اگر خوبیها رو به خوبی تصدیق کنید ، ما هم شما رو آسون میکنم برای آسونیها
خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم
و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت می خواهم
IN GOD WE TRUST
ما به خداوند اعتماد داریم
IN GOD WE TRUST
سلام استاد عزیزم .
برای این موضوع من همیشه این سوال رو از خودم میپرسم ، چطور راحتتر و آسانتر که وقت زیاد و انرژی زیادی ازم نگیره . امروز که این موضوع پیش اومد ، من یه مثالی از خودم بزنم .
یادمه تازه مغازه جدیدم رو باز کرده بود ، و چونکه درآمد زیادی نداشتم در کل روز یه وعده غذا می خوردم .
تا اینکه چند وقت پیش از خودم پرسیدم ! پسر تو که ماشالله درآمدت خوب شده اما هنوز اون عادت خوردن یک وعده در روز رو داری ادامه میدی ! بعد به خودم اومدم که چرا ما یه کاری را بنا به اون شرایط انجام میدهیم و یادمون میره که عادت شده برامون .
واقعا بی نهایت ازتون سپاسگذارم(هرچی کسکم) که بهترین الگوی زندگی منی و با کمال احترام برای خواهر عزیزم (مریم شایسته)
ایوب از دانمارک .
سلام دورود خدمت استادجان ومریم جون باعشق
خداروشکر میکنم بخاطر این فایل ارزشمند چقدر من نیاز داشتم به این فایل ویک تلنگر عظیم خداروشکر بخاطر وجودتون استاد عزیزم ومریم جون وسپاس بخاطر دوستانی که قشنگ وساده نظرشون گفتن وازتغییر والگوهای اشتباه خودشون صحبت کردن چقدر بهم کمک کردتابهتر این فایل درک کنم ونکته برداری کنم ازتون سپاسگذارم
من خودم ازدسته آدمهای هستم برای تغییر کردن و حدف الگو قدیمی وجایگزین الگوی جدید خیلی دست دست میکنم چون سالهای سال هست که با این باورهای مخرب والگوهای مخرب زندگی کردم من هم این باور اشتباه داشتم مثل دوست عزیزکه گفتن من کارهای خونموانجام میدادم وازهمه طلبکار بودم من وقت کارخونمو میکردم باهم دعوا داشتم به پسرم کلی فحش میدادم همسرم ازسرکارمیومد کلی باهش بحث میکردم باهش قهرمیکردم که چرا ازمن تشکر نمیکنی وکلی حرفهای بی منطق برای مثال مثلان خاک توسرمن که من زن بودن بلد نیستم زن باید کارنکنه تا مردش عاشقش باشه زن که زیاد کارکنه میشه وظیفه ومن سالهای سال این باور دارم وهیچ وقت ازتمیزکردن خونه لذت نمیبردم چون پشتش توقع بود رنجش بود وکینه واحساس خودسرزنشی وحس قربانی شدن وازاینکه زن بودم ازخداوند ناراحت بودم که چرا زن شدم من دوستداشتم مردباشم
ویکی از الگوهای مخرب من ابن بود که همیشه بجای اینکه خودمو تغییر بدم دنبال تغییر همسرم بودم ودیگران همیشه انرژی من صرف تغییر دیگران میشود ووقتی تغییر نمیکردن ازصبح تاشب توذهنم باهشون دعوا میکردم بعد به خودم میومدم میدیدم شب شده وهیچ کاری نکردم والکی یکروز ازعمرم گذشت وشب که همسرم میومد باهش درگیرمیشودم
ویکی ازاین باورهای مخرب که ازبچگی بامن بود وباید تغییر میدادم ولی هنوز بامنه این بود که مادرم میگفت مادر یازن باید فداکارباشن مادرخوب مادریه که اول بچهاش بعدخودش من همه همیشه غذا خوب مال بچم بود استخوناش وته مونده غذا مال من
وهمچنین برای همسرم هم اینکارومیکردم الان من تازه زایمان کردم ولی هنوز این الگو بامنه تا همسرم نیاد شام نمیخورم
ولی الان بادیدن این فایل تصمیم گرفتم
۱.برای خودم ارزش قائل بشم
۲.خودمو دوست داشته باشم
۳.تغییر کنم تا لذت ببرم اززندگی
۴.همیشه ازخودم سوال کنم چطور ازاین بهتر چطور ازاین کاراتر
۵.الگوهای جدید ساختن
۶.کارهای خونمو باعشق انجام دادن
۷.توقع نداشتن
۸.دست ازتغییر دادن دیگران برداشتن
۹.حدف نشتیهای انرژیم
استادعزیزم ومریم جون وتمام بچهای سایت بابت وجودتون ازخداوند سپاسگذارم