سریال زندگی در بهشت | قسمت 260 - صفحه 23

530 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهناز تیموری گفته:
    مدت عضویت: 857 روز

    سلام خدمت استادعزیزم وخانم مریم شایسته عزیزم

    از اقای عظیم خلفی اصل به خاطر به اشتراک گذاشتن تجربیاتشان که به نوعی مشوق ما هم در راهمان می شود بسیار سپاسگزارم به ایشان تبریک می گویم و ارزو دارم همچنان در راهشان مستدام باشند

    به قول استاد عباس منش این نشان می دهد که می شود به خواسته هایمان برسیم

    من مدت زیادی نیست که با سایت استاد عباس منش اشنا شدم ودر این مدت کوتاه که روی باورهای خودم کار کردم

    تغییر در زندگی خودم را بطور محسوس مشاهده می کنم و پیش بینی می کنم که با کار کردن بیشتر روی باورهایم به

    موفقیتهای بیشتری هم انشاالله خواهم رسید.

    پاشنه اشیل من ترس بود ترس از از دست دادن ترس از شکست خوردن ترس از سقوط ولی وقتی متوجه شدم

    از همه چیز در این دنیا مراقبت می شود و با برخورد با تضاد ها بزرگ و بزرگتر می شوم خودم میرم تو دل ترسهایم

    چون متوجه شدم اگر با انها مقابله نکنم دنبالم می ایند تا به من یک درسی بدهند تا به من بگویند که بیخود از من

    می ترسی من که ترس ندارم و نتایج خیلی خوبی گرفتم . وبه خودم افتخار میکنم.

    و لمس کردم از همه چیز در جهان به فراوانی وجود دارد و هر چه بیشتر خرج میکنم باو ر هایم قوی تر می شود

    ایده های جدید تر به ذهنم میرسه یعنی از ان رکود ذهنی خارج شدم و از زندگیم بیشتر لذت میبرم .

    لذت همراه با احساس قدرت وشادی و از فایل تنها راه گذر از ثروت رسیدن به ان است یاد گرفتم دیگر من چیزی

    نمی فروشم تا چیزی بخرم وام نمی گیرم قسط هم نمی دهم هر چه بخواهم پولش را در می اورم قبلا اگر کسی

    وام می گرفت می گفتم خوش به حالش حالا می گویم بیچاره!!!

    من متوجه که من خیلی خیلی قدرتمندم چرا تا قبل از این چنین حسابی روی خودم نکرده بودم ترس هایم

    همیشه راهنمای من بودندو این صد در صد اشتباه است .

    از استاد عباس منش عزیزم و از خانم مریم شایسته عزیزم و کلیه دست اندرکاران گروه تحقیقاتی عباس منش

    بسیار بسیار سپاسگزارم که فانوس به دست در جلو حرکت می کنند وما هم به دنبالشان میرویم.پاینده باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    نیلوفر قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 1148 روز

    به نام خدای بزرگ و مهربان

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    قبل جواب دادن به سوال ها میخوام تحسین کنم

    شما زوج بی نظیر رو

    این سبک زندگی عالی ای که دارید آدم واقعا یه نقص توش نمیبینه یه اضافه کاری یا شاخ و برگ اضافی توش نمیبینه

    از غذا خوردن تا لذت بردنتون

    واقعا شما برای من شدید الگوی یه زندگی ساده در عین توانایی مالی برای هر تجملاتی

    و تحسین میکنم هیکل های زیباتون رو

    که چقدر روز به روز داره زیبا تر میشه‌

    و البته چهره های زیباتون که واقعا عین پوست بچه شده انقدر که پوست شفاف و زیبایی دارید

    خداروشکر که استاد و خانم شایسته انقدر قشنگ زندگی رو دارن تجربه میکنن و به ما دارن یاد میدن که مام زندگی رو قشنگ تر تجربه کنیم

    سوال اول

    نمونه ای از لذت های ساده ای را ذکر کن که موجب شادی و رضایت شما از زندگی ات شده است:

    خوردن کباب های مادرم

    نشستن روی میز کنار پنجره با منظره درخت ها

    نوشتن شکرگزاری سر صبح و شبم

    تیک زدن اتفاقاتی که صبح تو ستاره قطبی نوشته بودم قبل از خواب

    زدن لاک و رنگی شدن ناخن هام

    حس گذاشتن ماسک خنک رو پوستم

    کشیدن نقاشی های انیمه ای با ابرنگم

    رقصیدن ….

    تمرین رقص تو فضای باز با باند کوچیکم

    مخصوصا تو شبای بهار و تابستون

    دیدن یه گروهی از ادما که دارن تمرین رقص میکنن …

    قدم زدن و پیاده روی تو هوای بهاری

    نشستن پشت میزم و ساعت ها نوشتن

    تدوین ویدیو هام و دیدنشون بعد از خروجی گرفتن

    دیدن دفتر درخواست هام که پر از عکس ها و نوشته های زیباست

    نگاه کردن نقاشی های رو دیوار اتاقم که ترکیب شده با ریسه هام

    گوش کردن به موزیک های مورد علاقم که حالمو خوب میکنه

    مدیتیشن

    تنهایی پیک نیک رفتن تو طبیعت

    گوش کردن فایل ها وقتی منتظر اتوبوس هستم

    سوار اتوبوس خلوت شدن ولی باز ایستاده بودن ( حس اسکیت سواری بهم میده)

    وقتی تو گرمای تابستون بعد کلی کار میای خونه و زیر کولر میخوابی و هندونه میخوری

    درست کردن اسموتی و خوردن اسموتی خنک

    خوردن آیس کافی تو هوای گرم

    پوشیدن لباس گشادم تو خونه و بیرون

    آرایش کردن برای مهمونی

    آرایش نکردن و خودم بودن تو مواقعی که حوصلش رو ندارم

    زدن کرم روی پوستم

    شستن صورتم با شامپویی که بوی خوب میده

    شامپو بدن هلوی مورد علاقم

    حمام کردن

    شستن پاهام وقتی از تمرین میام خونه

    بوی غذاهای مامانم که از راه پله تا برسم جلو در پیچیده همه جا

    دنبال ایده گشتن برای نقاشی جدیدم

    خیره شدن به رقصیدن برگ درختای سپیدار

    دیدن کنسرت خاننده های مورد علاقم

    گوش کردن آلبوم های هری استایلز تو طبیعت

    حرف زدن در مورد نکات مثبت دیگران

    حرف زدن در مورد مسیر موفقیت آدم های موفق

    حرف زدن در مورد بچه های خفن سایت

    حرف زدن در مورد استادو خانم شایسته ….

    دیدن فایل های زندگی در بهشت

    دیدن فایل های سفر به دور امریکا

    نگاه کردن سیتکام های مورد علاقم بدون زیرنویس فارسی :)

    نگاه کردن انیمیشن و انیمه :)))

    متوجه شدن یه متن انگلیسی بدون کمک مترجم …

    نگاه کردن دفتر های مورد علاقم

    گشتن و گشتن تو شهر کتاب ها و خرید کردن (به شدت عاشق این کارم )

    خریدن لوازم التحریر جدید

    استفاده لوازم التحریر جدید

    روشن کردن شمع و گذاشتنش تو جاشمعی خونه ای قشنگم موقع شکرگزاری و نوشتن

    صدای‌ گیتار دختر همسایه

    بوی خونه روستایی مادر بزرگ و پدر بزرگم

    آتیش بازی

    کنار آتیش چایی خوردن و حرفای خوب زدن

    نگاه کردن‌کباب های رو آتیش که از گرسنگی بوش دیوونه ات کرده

    چیدن و خوردن میوه از رو درخت

    ناز کردن و حرف زدن با حیوونا

    رنگ کردن و قشنگ کردن میز ها و کشو های قدیمی

    تمیز کردن اتاقم

    دور ریختن چیزایی که به درد نمیخوره

    بخشیدن وسایل اضافی که لازم‌ما نمیشه

    دیدن ولاگ های نقاشی تو یوتوب یا همون art vlog

    نگاه کردن بچه ها تو زمین بازی

    نگاه کردن تیپ بچه های تینجیر که جدیدا خیلی بامزه و قشنگ شده

    حرف زدن با خدا …

    سوال دوم :

    اگر حرف مردم را کنار بگذاری و به داشته های زندگی ات منصفانه تر نگاه کنی، چه فرصت های دیگری را برای لذت بردن از چیزیهای ساده، پیدا می کنی؟ :

    مهمونی هارو خیلی ساده میگرفتم خیلیم ساده مهمونی میرفتم

    لباس های راحتی تری تو مهمونی ها و عروسیا میپوشیدم

    تو خیابون موقع راه رفتن با موزیک تو گوشم میرقصیدم

    از آدما بیشتر تعریف میکردم

    رو چمنای پارک دراز میکشیدم

    تو جمع اونطور که دلم میخواست با موزیکا مسخره بازی در میاوردم تا اینکه خیلی جدی برقصم

    دوچرخه سواری میکردم و از زمین خوردن نمیترسیدم

    بلند تر حرف میزدم با دوستم

    سوال سوم

    چه فعالیت لذت بخشی هست که هم مورد علاقه شماست و هم مورد علاقه شریک عاطفی شما (دوست یا عضو خانواده)؟ مثل یک ورزش مشترک یا یک هنر مورد علاقه یا کاری مثل باغبانی و گلکاری و ..

    و چطور می توانید از طریق این علائق مشترک، سطح عمیق تری از ارتباط با یگدیگر را تجربه کنید؟ :

    فیلم های خند دار دیدن کنار خانواده

    وقتی همه گشنه ایم‌و منتظریم مامانم غذا رو بکشه

    وقتی همه باهم شروع میکنیم تعریف کردن از غذای مامانم که بهترین دستپخت دنیارو داره

    زمان هایی که پدر مادرم به محبت همو بغل کردن و تلوزیون تماشا میکنن از دیدنشون ذوق میکنم

    وقتی همه داریم میریم سفر تو ماشین‌اهنگ شاد میزاریم و شروع به رقص میکنیم

    وقتی تو خونه اهنگ شاد میزارم و همه میرقصن

    وقتی با خواهرم marvel نگاه میکنیم

    وقتی با خواهرم کلی راجب رشته مورد علاقش و استرسای امتحانش حرف میزنم و آروم میشه

    وقتی با خواهرم بستنی میخوریم

    وقتی مامانم میاد در اتاق رو باز میکنه میگه شام چی بزارم و منی که میدونم هرچی بزاره بهترین غذای دنیاست چون با عشق غذا درست میکنه

    وقتی با پدرم راجب استاد و فایل های سایت و دوره ها صحبت میکنیم‌

    من و پدرم خیلی زیاد در این موارد و موارد‌دیگه باهم حرف میزنیم یجورایی باهم رفیقیم تا پدر و دختر

    زمانی که با دوستانم راجب قوانین حرف میزنیم

    و خداروشکر دوستان هم مداری دارم

    وقتی با دوستم با ماشین میریم همه‌جارو میگردیم

    وقتی من و دوستم حرف دیگران واسمون مهم‌نیس و خیلی راحت رفتار میکنیم تو جامعه …

    الان که‌این متن رو نوشتم چقدر بیشتر احساس خوشبختی میکنم

    و شکرگزار خدای مهربانم به خاطر این‌همه‌ نعمتی که به من داده

    و اگه بخوام از بزرگترین‌خوشبختیم‌بگم

    میگم‌که من تو مسیر علاقم‌هستم

    و این‌تک تک لحظاتم رو شیرین کرده :)))))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    محمد کاظمی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1058 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز گرامی واقعا این فایل جدید زندگی در بهشت عالی بوده واقعا تحسین میکنم بدن های عضلانی و قوی شما رو واقعا تحسین میکنم بازی پینگ پنگ شما رو استاد عزیز و خانم شایسته مهربان خوش اخلاق واقعا من که حسابی از بازی شما لذت بردم که اینقدر دقیق با تمرکز بالا بازی کردین

    باید به شما استاد عزیز و خانم شایسته عزیز تبریک بگم که چقدر تو این بازی پیشرفت کردین الان حرفه ای شدین برای خودتون من ک حسابی عشق کردم من وقتی فایل شما رو تماشا میکردم در مزرعه بودم مشغول آبیاری مزرعه بودم برای کشت برنج وقتی داشتم بازی زیبا شما رو میدیدم آنقدر محو تماشا شدم که اصلا نفهمیدم کی آب پر شد رفت به قسمت بعدی مزرعه

    آنقدر برام جالب دیدنی بود که اصلا انگار منم یکی از تماشا گران حاضر اون لحظه کنار شما بودم که با اشتیاق داشتم تماشا میکردم این بازی خیلی جذاب رو استاد واقعا شما رو تحسین میکنم واقعا عالی بودید

    در مورد سوال شما که گفتید از چه چیزی لذت می‌برید؟

    1{از آهنگ زیبایی که جایی شنیدم و خوشم اومد و دانلودش کردم و به صورت مداوم گوش دادن لذت میبرم }

    2{ از کاری که خودم با کمک خداوند انجامش میدم ولی از سر انجامش هیچ خبری ندارم و به درستی انجام میشه خیلی لذت میبرم }

    3{از قدم زدن در یک مسیر طولانی}

    4{دور زدن با ماشین از مسیر های ناشناخته که اصلا نمیدونم به کجا ختم میشه}

    5{رفتن تو دل جنگل ناشناخته که از شدت استرس که گم بشم میترسم ولی یه حس لذت بخشی دارم که خیلی قوی تر از ترس منه و میگه برو جلو در روز کمتر ولی در شب بیشتر دوست دارم چون هیجان عالی داره }

    6{از خوندن کامنت های عالی و داستان های عالی و لذت بخش دوستان که واقعا قابل تحسین هستن همشون }

    در این لحظه تو فکر فرو رفتم که دیگه از چی لذت میبرم انگار تموم لذت های وجودم فراموش کردم

    7{لذت بردن از یه جاده جنگلی که مسیرش نامعلوم باشه}

    8{منچ یا کارت بازی کردن با پدر مادر خواهرم}

    9{نگاه کردن فیلم های اکشن ترسناک خیلی کم ولی خب برام جذابه}

    10{من عاشق والیبال و پارکور هستم و خیلی از این دوتا رشته ورزشی لذت میبرم واقعا هیجان انگیزه برام }

    11{مسافرت رفتن خیلی دوست دارم و لذت میبرم ولی کم مسافرت رفتم میخوام بیشترش کنم چون واقعا دوست دارم همه جا رو ببینم تجربه کنم}

    و در مورد حرف مردم که سوال پرسیده بودید :

    اول خیلی حرف مردم برام مهم بود که چیکار میکنم چی میپوشم چی میخورم همه اینا روم تاثیر داشت ولی از اون موقع ای که حدودا نزدیک یک سال میشه ولی به طور مداوم رو خودم کار نکردم ولی فایل های که از شما دیدم خیلی روم تاثیر گذاشت که اصلا حرف مردم هیچ تاثیری رو من نداره و من فقط با افکار خودم شرایط خودمو خلق میکنم به این قانون به صورت مداوم عمل نکردم ولی بعضی مواقع که عمل کردم خیلی بهم کمک کرد ولی دارم سعی میکنم که تعهد قوی به خودم بدم نسبت به فایل های شما استاد عزیز که بتونم به صورت لیزری خودمو تو مسیر درست قرار بدم از نعمت های بینهایت خداوند بهره‌مند بشم خدارو سپاس گذارم که شمارو سر راه زندگی من قرار داد که بتونم قدم بزارم رو ترسهام البته خیلی کم ولی قدم برداشتم که همینم برام خیلی سخت غیر ممکن بود ولی انجامش دادم و سپاسگزارخداوندم هستم و همچنین شما که این‌مسیر درست رو به همه ما آموزش میدید واقعا سپاسگزارم

    در مورد حرف مردم ک برام مهم نباشه دوست دارم کار هایی که تو وجودم دوست دارم انجام بدم بدون در نظر گرفتم هیچ چیز انجام بدم لذت ببرم که دارم روش خیلی کار میکنم

    رو ارزش لیاقت خودم رو عزت نفس خودم

    خیلی خیلی ممنونم وقت گذاشتید کامنت من رو که میدونم خیلی نواقص توش دارم داشتم رو مطالعه کردید سپاسگزارم

    از خداوند میخوام همه مارو به راه راست هدایت کنه راه کسانی که به آنها نعمت داده

    استاد عزیز میخواستم یه تعهد کتبی تو این سایت بنویسم که فراموشم نشه و من همش بتونم تا آخرین روز زندگیم بهش پایبند باشم اینه که من مدت عضویت 269 روز رو دارم ولی اعتراف میکنم این تعداد عضویت اصلا به صورت دائم نبوده و من بعضی وقتی حتی شده من 5 روز هم اصلا به سایت سر نمیزدم و هیچ فایلی هم گوش نمی‌دادم ولی از این تاریخ به بعد میخوام شروع کنم یعنی عضویتم به 270 روز رسید به صورت لیزری شروع کنم از فایل روز شمار تحولی زندگی من و قدم اول ستاره قطبی رو که به صورت مداوم تمرین کنم و بعد هر ماهی که گذشت بیام کامنتی در سایت بزارم از تعهدی که دادم و نتایجم با تلاش هام بگم که هم رد پایی برام باشه هم برام باور پذیر بشه که می‌شود ممنونم سپاسگزارم از شما استاد گرامی و خانم شایسته که این فایل های طلایی و بی‌نظیر رو در اختیار همگی ما در این سایت قرار دادید

    استاد جان بینهایت ازتون تشکر میکنم خیلی دوستون دارم

    در پناه خدا شاد سلامت ثروتمند سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    خدا نگهدارتون باشه

    تاریخ :26\2\1402

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    علیرضا قلیزاده گفته:
    مدت عضویت: 2478 روز

    سلام به استاد و مریم عزیز و تمام اعضای سایت عباسمنش، امیدوارم حالتون خوب و لبتون خندون باشه،

    خدارو سپاس گذارم بخاطر این فرصت دوباره که تونستم بیام و یک کامنت دیگه بنویسم و توجهم رو بزارم روی زیبایی ها و بهبود زندگی خودم،

    استاد عاشقتونم چقدر شما زیبا و مریم جان خوشتیپ شدین و چه اندام های رویایی دارین، چقدر چابک تر و سریع تر شدین و چقدر حرفه ای تر توی بازی پین پنگ، واقعا تحسین برانگیز هستین،

    وای خدای من چقدر ایده خوبی بود که میز آوردین توی کارگاه، من عاشق اون کارگاه شدم چقدر ایده کار آمد و خوبی بود چقدر سر سامون بخشید به پرادایس، از اونجایی که من خودم فرد فنی هستم بیشتر عاشق ابزارها و موتورهاتون شدم و همیشه توی رویاهام یه کارگاه تصور میکنم که کلی ابزار دارم و کارهای خودم رو خودم انجام میدم بگذریم…

    اون صدای سالن مانند که صدا میپیچه میپیچه میپیچه خیلی حسی خوبی به آدم میده، حس بودن توی سالن ورزشی

    خوب بریم سراغ موضوع اول:

    من خیلی به موتور علاقه دارم و از روندش خیلی لذت میبرم و هر موقع فرصتی پیش بیاد میرم حتی شده توی سطح شهر یه دوری باهاش میزنم، پیاده روی صبح گاهی، بازی بدمینتون و پین پنگ، بازی کردن با پسرام، دور زدن توی شهر و بازار ها مخصوصا بازارهای موبایل و لپتاب وسایل اینجوری و البته لباس یادم رفت بگم و البته کفش وای عاشقشم… یکی از مهمترین موضوعات برای من داشتن کفش باکیفیت هست، صحبت کردن در مورد قوانین با همسرم، اومدن به سایت عباسمنش، گوش کردن و دیدن سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا، دیدن عکس های مناظری که خودم رفتم و گرفتمشون، مطالعه زندگی نامه افراد موفق، تحقیق در مورد تکنولوژی های روز دنیا، آتیش درست کردن و چای و جوجه زدن، رفتن به طبیعت و شب بیرون خوابیدن،

    موضوع دوم:

    خوب اگه از اون زاویه نگاه کنم که حذف مردم برام مهم نباشه اینکه من همیشه دوست داشتم آزادانه به هرکی هرجای زیبایی که میبینم نگاه کنم ولی ترس از قضاوت شدن یا حرف بقیه من محدود میکرد، الان چند وقتی هست که هر فرد زیبایی رو میبینم تحسینش میکنم حتی وقتی همسرم هست خانوم های زیبارو تحسین میکنم و نگاه میکنم و از زیباییشون لذت میبرم و نکته جالب از موقعی که این ترس گذاشتم کنار ایشون هم به طرز جادویی با این موضع کنار اومد و حتی با من در مورد زیبایی ظاهری یا هر چی صحبت می‌کنه، بعد از فایل عادتی که زندگی شمارا تغییر میدهد هم تصمیم گرفتم اگه کسی زیبایی خاص داشته چه خودش و دارایی هاش بهش بگم و چند باری امتحان کردم و دیدم چه حس خوبی هم به خودم و طرف مقابل دادم، و چه واکنش خوبی دریافت کردم برعکس اون چیزی که توی تصوراتم بود،

    با فرزندانم بازی نمی‌کردم که مردم چی میگن یا زشت که مثل اونا راه بری یا باهاشون بدویی یا مثل اونا حرف بزنی ولی الان نه تصمیم گرفتم مثل خودشون بشم و از اون لحظه مثل خودشون لذت ببرم و اون لحظه زندگی کنم،

    به همسر و فرزندان و خونواده و دوستانم ابراز عشق نمی‌کردم که نبابا این سوسول بازیها چیه مردم چی میگن ولی الان نه راحت چه تنها باشم چه با کسی به مخاطبم چه پشت تلفن چه رو در رو ابراز عشق میکنم و میگم دوست دارم یا عاشقتم و چقدر روی اطرافیانم هم دیدم تاثیر گذاشته و اونا هم یاد گرفتن و با من و بقیه اونجوری که من هستم هستن…

    موضوع سوم:

    من و همسرم عاشق پیاده روی و طبیعت گردی هستیم، و بدمینتون یکی از بازی های مورد علاقه من و ایشون هست که از این به بعد تصمیم گرفتم صبح ها برای پیاده روی که میریم دسته های بدمینتون رو هم ببریم و با هم بازی کنیم، آخر هفته ها هم بریم طبیعت گردی و از بودن کنار هم لذت ببریم و در مورد قوانین و رویاهامون حرف بزنیم،

    راستی اون ایده کباب برزیلی هم خیلی باهاش حال کردم خیلی باحال بود، دهنم آب افتاد چه گوشتایی… چقدر شما دوتا به هم میایین استاد و مریم عزیز البته که این حاصل تغییر و اصلاح خودتون هست، مریم عزیز از اینکه اینقدر قوی و خودکفایی خیلی لذت میبرم و تحسینت میکنم،

    استاد عزیزم بابت تمام مهربونیاتون ازتون سپاس گذارم و براتون بهترین هارو آرزو میکنم، امیدوارم همیشه در پناه خداوند شاد و سالم و ثروتمند باشی، عاشقتونم و همگیمون رو به خدای یکتا میسپارم عاشقتونم️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1912 روز

    به نام خداوند هدایتگرم.

    سلام به استادِ عزیزم و مریم جانم.

    سلام به همه ی دوستانِ عزیزم در این سایتِ ارزشمند.

    الان داشتم فایل درس های زندگی از یک بازی رو گوش میدادم مجدد، هدایت شدم اینجا تا بنویسم از سوال های مرتبط این فایل.

    با تشکر ویژه از مریم جانم و سوال های جذابی که در توضیحات هر فایل مینویسن تا درکِ مطالبِ هر فایل برامون آسان تر شه.

    نمونه هایی از لذت های ساده که موجب شادی و رضایت من تو زندگی ام شدن:

    *وقتی از پنجره آشپزخونه و اتاق، درختانِ قشنگ و باغچه ی پشت خونه مون رو میبینم، مخصوصا وقتی پرنده ها آواز میخونن و صداشون اکثر مواقع میاد، باد میپیچه تو برگ های درختان، گل وسط باغچه رو میبینم، درخت انار و توت سفید رو به روی آشپزخونه رو میبینم و مثل امروز وقتی کبوتر ها میان مهمونِ پشتِ لبه ی پنجره میشن خیلی لذت میبرم و همونجا دایم میگم خدایا شکرت منو آوردی تو این بهشتِ چسبیده به خونه مون.

    اینکه فقط کافیه وارد آشپزخونه یا اتاق بشم و مستفیض شم از این حجمِ زیبایی و طراوت و شادابی و انرژیِ مثبت. الان هم دقیقا داره باد میاد و برای من به شدت هیجان انگیز تره. خدا رو بی نهایت شکر.

    *وقتی تمرینِ روزانه ی خط با دستِ چپم رو انجام میدم، شگفت انگیزه که بعد از ماه ها تمرین مستمر روزانه حالا دارم دست خط چپم (دست غیر مسلطم) رو میبینم که انقدر قشنگ و خوش خطه و کلی لذت میبرم.

    هم تمرینه واسه کسب یه مهارت، هم واقعا لذت میبرم.

    اوایل که سخت بود، ذهنم میگفت ولش کن، مداد رو بده دست راستت و خودتو خلاص کن، جلوش ایستادم گفتم نه میخوام بنویسم تمرین کنم و مطمئنم خوب میشه و شد به لطفِ خدا.

    با رعایتِ قانونِ روندِ تکاملی بهتر و بهتر شده، همچنان هم میخوام ادامه بدم تا بهتر و بهتر بشم و مسلط بشم با دست چپ هم بنویسم مثل دستِ راستم.

    *وقتی هر روز میرم پیاده روی، خدا هدایتم میکنه از مسیرهای جذاب برم، درختها رو میبینم مخصوصا الان که تو مسیرم پر از درختهای شاتوت و توت سفید و انار هست، هم دیدن میوه ها هم دیدنِ گلِ انار منو به وجد میاره، گلهای رنگی رنگی رو میبینم، سایه ی درختان رو استفاده میکنم تو مسیرم، مخصوصا وقتی باد میاد و هوا خنکه یا بارون میاد، از تجربه ی همه ی اینا تو مسیر و پیاده رویم خیلی لذت میبرم، کلا یکی از تمرین‌های توجه به نکات مثبت و زیبایی های روزانه ام، تو پیاده روی پوشش داده میشه.

    * لذت میبرم وقتی موقع ورود و خروج از مجتمع مون با آقایون محترم و خوشروی اتاقِ نگهبانی سلام و احوالپرسی دارم. لذت میبرم وقتی هدایت میشم و خدا بهم میگه براشون چای و … ببرم.

    * لذت میبرم هر روز برای همسرم آشپزی میکنم با عشق، اونم نوشِ جان میکنه و تشکر میکنه. برای خودمم طبقِ دوره قانونِ سلامتی غذا آماده میکنم و می خورم و کیف میکنم از مزه ی غذاهام، روغن زیتون روی سالادم و …

    * هر روز که خونه مون رو میبینم لذت میبرم که تمیز و مرتبه، هر چیزی سر جای خودشه و نظم داره.

    * لذت میبرم هر روز واسه خودم و همسرم چای دم میکنم، بعضی وقتا چوب دارچین میریزم داخلش، گاهی اوقات هل، گاهی گل محمدی، گاهی هم هیچکدوم.

    چند روز پیش هم یکی از همسایه هامون که رفتم خونه شون و یه حاج خانم پر از انرژی مثبت و سپاس گزار هست بهم بهارنارنج داد که بریزم تو چای.

    نگم از بوش، عطرش…

    دیوانه ام میکنه این عطر…

    از اینکه این کوچولوهای دوست داشتنی و معطر انقدر طعم خوبی به چای تازه دم میدن لذت میبرم.

    * لذت میبرم هر روز و مستمر فایلهای استاد رو گوش میدم و میبینم.

    کیف میکنم کامنت های دوستان رو میخونم، کامنت میذارم، کلی انرژی میگیرم میام تو سایت. کامنت‌هایی که جدیدا میخونم فوق العاده هستن و کلی لذت میبرم از نوشته های دوستان عزیزم.

    *لذت میبرم وقتی تحسین میکنم زیبایی های طبیعت رو، قربون صدقه ی گل و گیاه و پرنده ها و هاپوها و … میرم با عشق، وقتی پروانه سفید کوچولوها رو میبینم بیرون که نشونه های منن.

    وقتی تحسین میکنم آدم هارو برای کارها و رفتارهای قشنگشون، لباس های قشنگشون، حرفهای قشنگی که میزنن، تغییرات و رشدشون رو که میبینم.

    *لذت میبرم وقتی دفتر خوشگلمو که عکس پیشی های بامزه داره روی جلدش، رو باز میکنم و از نکات مثبت و زیبایی ها و سپاس گزاری های اون روزم توش مینویسم، لذت میبرم از لطافتِ کاغذ و مداد نوکیِ زردِ خوش دستم که رفیق ترین رفیقِ منه هر روز و باهاش کلی مینویسم و خوشحالی میکنم.

    با همین اتود همیشه مینویسم، تمرین خط و هر یادداشتی رو با همین رفیقِ جانِ جانانم مینویسم. دفتر و کاغذ و اتود و پاک کن مدادی ام اعضای تیمِ دوست داشتنیِ منن تو روند کار کردن روی خودم.

    *لذت میبرم آهنگ های پوشه عشقم خدا رو گوش میدم که تشکیل شدن از ملکا محسن چاووشی، یا رب حمید هیراد، مثل هیچکس احسان خواجه امیری، اسماء الحسنی، ربنا استاد شجریان، احساسِ عجیب بهنام صفوی و

    Michael Jackson – Give Thanks To Allah

    که دوتای آخر از پیشنهادهای دوستای عزیزم از همین سایت هست.

    * از طلاهایی که دارم استفاده میکنم و لذت میبرم، هر از چندگاهی تعویض میکنم و با بقیه شون هم لذت میبرم. کلا دارم تمرین میکنم داشته هامو استفاده کنم و کیف کنم از داشتنشون و استفاده کردنشون تو لحظاتِ زندگیم، به عبارتی انرژی شون رو به جریان میندازم.

    همینطور هر لباسی تو کمد و کشو هست میارم بیرون و استفاده میکنم، هیچکدوم برای مبادا نیستن باید استفاده شن و دارم اینکار رو میکنم.

    فکر میکنم هم اونا خوشحال میشن که استفاده میشن و من لذت میبرم، و هم عملا دارم سپاس گزاری می کنم که دارمشون با استفاده کردن ازشون.

    همینطور ظروف و وسایل خونه رو.

    چرا انقدر با جزئیات میگم؟ چون قبلا اینطوری نبودم.

    خیلی چیزها تو کمد و کشو و کابینت ها بودن که استفاده نمیشدن و مونده بودن در فرصتِ بهتر یا یه روز خاص استفاده شن، اما دیگه اینطوری فکر نمی‌کنم مدتیه به لطف آموزش‌های جذاب استاد، در لحظه همه رو میارم بیرون و باهاشون کیف میکنم.

    جالبه با هر بار استفاده از وسایل خودم خیلی خوشحال میشم و تحسین میکنم خودمو برای این ایجادِ تغییر در افکار، رفتار و عملکردم.

    خدایا ازت ممنونم برای همه ی داشته های مادی و معنویِ ریز و درشت که دارم و از استفاده کردنشون لذت میبرم.

    *لذت میبرم وقتی پنجره ها رو باز میکنم هوای تازه میاد، صدای باد میاد، صدای آواز پرندگان میاد و …

    * لذت میبرم عکاسی میکنم از زیبایی ها

    از لذت های مشترک با همسرم:

    *حضور در طبیعته که جفتمون کیف می کنیم، چه تو محل زندگی مون چه در مسافرت.

    با هم راه میریم و قشنگی های طبیعت رو می‌بینیم.

    طبیعت این فرصت رو به جفتمون میده حسابی انرژی بگیریم ازش و حالمون رو خوب کنیم، بعدش پرنشاط تر میشیم و فرکانسمون مثبت تر میشه و از قشنگی هایی که دیدیم با هم حرف می‌زنیم.

    کافه و رستوران رفتن با هم، هم خوشحالمون میکنه.

    یه کبابیِ باصفا به اسم بلوار تو محله جیحون تهران هست که صاحبش یه آقای خیلی مهربون و باصفاست، اوایل ازدواجمون رفتیم اونجا یه بار و من شیفته ی کباب کوبیده اش و حُسنِ خلقِ صاحب اونجا شدم از بس که این آقا مشتی و باصفاست و یه خاطره عالی برام خلق شد.

    یکی از لذت بخش ترین جاهایی که با همسرم میریم همین کبابیِ باصفاست که دیگه شده یکی از محل های محبوبِ جفتمون.

    هر بار یه خاطره ی جدید و لذت بخش خلق میشه برام اونجا.

    کتابفروشی، شهر کتاب، نمایشگاه کتاب رفتن هم جزو لذت های مشترکمونه. هر چی به کتاب ربط داشته باشه دوتامونو به وجد میاره.

    یکی دیگه از لذت های مشترکمون همین سایت و گوش کردن و دیدن فایلهای استاد هست. در مورد آگاهی های سایت با هم صحبت میکنیم. هر کدوم مون هم روی حیطه ی مورد نیاز خودش کار میکنه.

    * الان که نه (قانون سلامتی)، ولی قبلا از خوردن بستنی قیفی دستگاهی تو خیابون خیلی لذت می‌بردم و یکی از تفریحات مشترکمون بود که کلی خاطره خوش دارم ازش.

    اینکه انقدر راحت لذت می‌بردم از بستنی قیفی دستگاهی هم جداگانه خوشحالم می‌کرد علاوه بر مزه ی خوبِ بستنی. حسِ کودکانه ام بیدار میشد.

    * کلا هر کاری که منو وصل کنه به کودکی و سادگی و رهایی از آسیب های بزرگسالی و حرفِ مردم منو خوشحال میکنه، برای همین وقت گذروندن با بچه ها، بازی و معاشرت و گفتگو باهاشون اغلب یکی از لذت بخش ترین کارهایی هست که انجام میدم و خودم حسابی کیف میکنم.

    ممنونم استاد جان و مریم جان که با این و فایل و سوالها و تک تکِ فایلهای ارزشمندی که به اشتراک میذارین، باعث میشین تو خودم سفر کنم، خودمو بهتر بشناسم، روی خودم کار کنم، نقاط قوت و ضعفم رو بهتر بشناسم، باورهای درست و غلطم رو بهتر بشناسم و روی بهبودِ خودم بهتر کار کنم.

    سپاس گزارتونم که دست های عزیزِ خدا هستین تا آگاهی ها و درس های مورد نیازم برای رشد و بهبود رو به دستم برسونین.

    خیر، برکت، سلامتی و بهترینها در دنیا و آخرت نصیبتون بشه هر لحظه.

    خدا رو شکر برای همه چیز

    خدا رو شکر برای همیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 897 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به مریم بانو و استاد عزیزم

    خدا رو شکرت بابت قسمت جدید سریال زندگی در بهشت که خیلی منتظرش بودم

    به به چه اندام های زیبایی تحسین میکنم تناسب اندام استاد و مریم جان رو که چقدر عضلانی و زیباتر شدن

    تحسین میکنم این بازی شما رو که همراه شده از عشق محبت و احترام و لذت بردن

    تحسین میکنم سرعت بالا و مهارت بازی مریم جان رو که خیلی پیشرفت کردن

    تحسین میکنم ثروت شمارو استاد که هر چیزی رو که دوست داشتین به راحتی سفارش میدین خدا رو شکر بابت فراوانی در زندگی شما. چقدر اون گوشتا تازه هستن ،حتما خیلی هم ترد و

    خوشمزه هستن نوش خونتون واقعا آفرین به مریم بانو که هر کاری رو حتی برای بار اول هم خوب انجام میده و میگه یاد میگیریم

    من از خیلی چیزها لذت میبرم مثل:

    دیدن آسمان آبی با ابرهای سفید

    دیدن بارون و راه رفتن زیر بارون

    برف بازی و آدم برفی درست کردن

    نگاه کردن به موج های دریا

    راه رفتن تو ساحل روی شن های نرم

    تماشای غروب

    بیدار شدن از خواب با آواز پرنده ها

    دیدن پرنده ها تو بالکن و غذا دادن به اونها

    پیاده روی کردن

    غذا پختن

    دیدن با لذت غذا خوردن پسر و همسرم و تعریفشون از غذا

    دیدن خونه بعد تمیز کاری که همه چیز از تمیزی برق میزنه

    خیاطی کردن

    خوردن ته چین و ماست

    ‌دیدن قرص کامل ماه در آسمان

    نشستن زیر سایه درخت کنار رودخونه و دیدن رقص برگها در باد

    صدای شکستن چوب ها و آتیش درست کردن

    غذا پختن رو آتیش

    راه رفتن روی برگ های خشک و شنیدن صدای خش خش اونها

    خرید کردن با پولی که خودم ساختم

    رضایت مشتریهام

    دوش گرفتن با آب خنک

    دیدن فایل های جدید سایت و خوندن کامنت بچه ها

    دیدن اندام زیبای پسرم وقتی از باشگاه میاد

    رانندگی کردن

    آهنگ های شاد گوش دادن و رقصیدن

    تماشای فوتبال تیمهای اروپایی

    شنیدن خبر تولد یک نوزاد

    شادی خواهرم

    بازی با خواهر زادم

    مسافرت به شمال ایران

    واریز پول به حسابم و کلی چیزای دیگه که اگه بخوام بنویسم خیلی طولانی میشه

    الان که دارم می نویسم همزمان هم خدا رو شکر میکنم که چقدر نعمت در زندگیم هست و چقدر چیزهای زیبا برای لذت بردن خدایا شکرت

    و اما سوال دوم دوست دارم به دور از حرف مردم و قضاوت شدن که آزادی در پوشش داشته باشم بتونم آزادانه هر لباسی را که راحته بپوشم دوست دارم لباسهای آزادتر و خنک تر بپوشم لازم نباشه تو این هوای گرم و شرجیه جنوب مجبور باشم مانتو و روسری بپوشم

    دوست دارم بدون محدودیت راحت برم تو دریا شنا و آب بازی کنم

    دوست دارم آواز بخونم و برقصم هر جا که دوست داشتم

    دوست دارم به تنهایی مسافرت کنم

    دوست دارم برم تنهایی طلوع خورشید رو ببینم

    دوست دارم برم شب کنار دریا چادر بزنم بخوابم و صبح با صدای موجها بیدار بشم

    سوال سوم اینکه من و همسرم عاشق کباب درست کردن رو آتیش هستیم و خیلی لذت میبریم و درست کردن و خوردن چایی آتیشی .

    فوتبال دیدن را هم خیلی دوست داریم با هم تخمه میخوریم و فوتبال میبینیم مخصوصا تیم بارسلونا .وقتی با همسرم و پسرم میرم خرید خیلی لذت میبرم .با هم میریم موتور سواری .

    ورزش مورد علاقمون هم والیبال بازی کردن

    خدا را شکر میکنم و از شما هم استاد عزیزم سپاسگزارم که با این فایل باعث شدین ما بیشتر به نکات مثبت و زیبایی های زندگیمون توجه کنیم

    شاد و پیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  7. -
    خوشبخت ترینم گفته:
    مدت عضویت: 798 روز

    سلام به دو عشق زندگیم استاد جانم و مریم خانم توانمند

    و همچنین سلامی به زیبایی خورشید به شما دوستای همفرکانسی خودم

    خب من این دومین کامنتم هست که برای این قسمت سریال زندگی در بهشت میذارم چون داره تک به تک لذت های زندگیم یادم میاد و از این بابت خیلی خوشحالم …..خب من از اینکه بیام خونه بعدداز ی روز پر مشغله جلو پنکه یه پتو پهن کنم و نیم ساعتی چرت بزنم خیلی حالم خوب میشه

    لاک زدن به ناخنام …..

    دوش گرفتن

    چای دم کردن و همراه لواشک خوردن

    حس تمیزی منزل

    چرب کردن کف پاهام حس بی نظیری بهم میده ….

    توبارون را برم

    شمع روشن کردن

    انجام دادن کارهای عقب مانده و تیک زدنشون تو دفترچه ی یادداشتم

    وسط روز یه چرت کوچیک زدن

    تمیز کردن یخچال

    شاید براتون خنده دار باشه ولی من عاشق شستن قابلمه ام ……..ظرف نه ها فقط قابلمه

    رسیدگی به پوستم بهم حس فوق العاده ای میده

    عطر زدن

    خریدن اسپره با رایحه های مختلف

    .جوراب خریدن حالم رو خیلی خوب میکنه

    تنهایی بازار رفتن خیلی خوشحالم میکنه

    رانندگی و خوندن آهنگ مورد علاقم

    آشپزی برا دیگران وقتی میدونم یه چیزی رو دوس دارن که براشون بپزم

    حس نشستن لب دریا

    عاشق هوای ابری ام

    وقتی که یه چیز جدید یاد میگیرم

    موقع هایی که همسرم از دستپختم تعریف میکنه ……..لذت در آغوش کشیدن بچه ی خواهرم

    لذت بغل کردن دخترم…..

    و خیلی چیزای دیگه خدایا شکرت………….به خاطر همه چیز عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    سوق گفته:
    مدت عضویت: 1190 روز

    سلام به استاد شناخت قوانین هستی استاد عباس منش و مریم عزیز با اون صدایی فوق العاده و بی نظیرش که با هر بار شنیدن هزار بار تحسین میکنم این رسایی و زیبایی صداتون رو

    اولین کامنتی هستش که روی سایت میزارم

    همیشه مینوشتم چند خط و دست میکشیدم

    اما با دیدن سوال های قشنگ استاد دیدم منم کلی لذت ساده و زیبا دارم که باید بقیه بخونن

    سوال اول

    لذت های ساده وجودشون توی زندگی ما بی انتهاست فقط کافیه توجه بیشتر کنیم که ببینیم

    مثل ماشین های اسنپی که همیشه در تمیز ترین حالت دنبالم میام ، اون یاس های توی کوچه مون که هر صبح منو با اون بوی فوق العاده اش وارد دنیایی دیگه میکنن ، صبح با مامان و بابای که میبینم پر از آرامش هستن ، لذت ساده یعنی هندونه ای که فصلش رسیده و میتونی کلی ازش بخوری

    واااااای بهترین لذت دنیا تایمی که میرسی خونه ی دوش آب گرم میگیری و تو از تمام دنیا فارغ میشی…

    و هزاران هزار لذت ساده دیگه که میتونم تا شب صحبت کنم ازش

    سوال دوم

    خیلی خیلی خیلی روی خودم کار کردم تا الان که حرف دیگران ، نظر ، عقیده روی من تاثیری نداشته باشه

    توی گذشته خیلی سعی میکردم عقیده خودم رو به کرسی بنوشونم اما از ی جای به بعد فقط گوش دادم و صحبتی نکردم ( و توی ذهنم تکرار میکردم مسیر تو چیز دیگه است حرفارو نشنیده بگیر اینا برای تو نیستن ) و سریع از بحث خارج میشدم شده با گوش دادن موسیقی یا نگاه به اطراف به طرف مقابل برسونم که ادامه صحبت برام جذاب نیست

    اما هنوز به اون درجه نرسیدم که هیچ تاثیری نداشته باشه یکی ترمز های زندگیمه که هر روز برای بهتر شدن تلاش میکنم

    مثلا شاید خیلی وقتا با حرف مردم لباس میپوشیدم

    اما الان نههههه

    دقیقا سبک عاطفه سبک خودم میپوشم و وقتی شروع کردم به پوشش مورد علاقم چقدرررر با خودم دوست شدم چقدر به خودم نزدیک تر شدم

    من عاشق گوش دادن به موزیک با صدای بلند ام منو خیلی وقتا همه میگفتن باباااااا گوشت کر شد کم اش کن و عاطفه ثابق کم میکرد

    ولی الان نه بلند بدون کم کردن صدا میگم دارم لذت میبرررررم و بعد از تکرار این جمله که دارم لذت میبررررم دیگه هیچکی بهم چیزی نمیگه ( موزیک رو با ایرپاد گوش میدم فک نکنید دارم مزاحمت ایجاد میکنماااا)

    اما از تمام اینها بگذریم اگه کسی نبود که حرفی بهم بزنه آخر شب ها میرفتم پیاده روی

    میرفتم کنار ساحل و شب های مهتاب تا صبح مینشستم و دریا رو تماشا میکردم

    سوال سوم

    ببییییین این سوال عااااالیهههههه

    من همراه دوستم برای کوچیک ترین چیز های خوردنی اخررررر ذوق لذتیم

    وقتی میریم بستنی میوه ای میخوریم و بلند میگم واااااایییی خداااااا چرا انقد خوبهههه

    میفهمی

    مزه خدااااااا میدهههههه (لذت های که برام اخرشه همیشه داد میزنم خدااااااست )

    الان بندرعباس کم کم داره هوا گرم میشه و ما دو تا با لذت میرم کنار آب و میگم ببییییین بندر داره بر میگرده به اصلش بازم شرجی و گرماااا بندر عزیز داره میااااد ایوووول ( البته که با گرما بندر هیچ جوره نمیشع کاری کرد و حتی ی بیرون رفتن ساده به خاطر حجم شدید شرجی نفس گیر میشه ) ولی بازم کلی لذت میبریم از جایی که هستیم

    آخر شب که میشه با مامانم میریم توی حیاط ی عالمه گل قشنگ داریم مامانم بهشون آب میده و آب پاشی میکنم که زنده بمونن تو این هوا و مامانم که واقف به قوانین‌ باهم یه عالمه از چیزایی خوب که همون تمرین ستاره قطبی و تمرکز آخر شب روی چیز های مثبت و اتفاق های اون‌روزمون صحبت میکنم

    خوشحالم

    خیلیییییی خوشحالم

    تمام متن رو با قلبی باااااز و شاد نوشتم با هر جمله اش توی ذهنم مرور و کلی لذت میبردم

    امید وارم کنار هم این مسیر قشنگ رو بریم

    میدونی اول مسیر آنقدر قشنگه

    برسیم آخرش دیگهههههه خدااااااست

    برای همه تون دنیایی از سلامتی شادی ثروت و احساس عاااالی آرزو میکنم

    (سوق)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    میلاد گفته:
    مدت عضویت: 3820 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی ممنون بابت ادامه دادن سریال زندگی دربهشت(تعداد خیلی گفتن ها رو براساس تعداد به به گفتن های استاددبرای گوشت های لذیذ تایپ کردم)

    ازتون درخواست دارم همچنان این سریالو ادامه بدین که بسسسیاارر سریال لذت بخشیه

    پیروی ایده هایی که باید تبدیل به عمل بشود این کامنت رو مینویسم

    بازی تنیستون نسبت به سری های قبلی که گذاشتین خیلی خیلی پیشرفت کرده و واقعا پیشرفتتون چشم گیر بود دمتون واقعا گرم

    برای ارتقای سطح بازی تنیستون بهتون پیشنهاد میکنم بجای اینکه راست قامت بایستید و بازی کنید گارد تنیس بازی بگیرین و بازی کنین

    با گارد گرفتن بازیتون بمراتب بهتر میشه

    این پیشنهاد رو برای این دادم که دیگه میدونم مسیله زانوی استادم تقریبا باقانون سلامتی خوب شده و مشکلی با گرفتن گارد ندارن …اگه یه وقت هنوز یه کوچولو مونده بود خانم شایسته شما انجام بده و با گارد بازی کن تا ازاستاد بزنید جلو :)

    ممنون استاد عزیز بابت همه راهنمایی هایی که میکنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    اسماء منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1903 روز

    سلامی مجدد به خانواده عزیزم

    بخش دیگر کامنت که تازه متوجه شدم سوال پرسیده شده، چون من تا فایل رو دیدم سریع دانلود کردم و پخش کردم، و توضیحات رو ندیدم

    و اما در مورد سوالات

    1)نمونه ای از لذت های ساده ای را ذکر کن که موجب شادی و رضایت شما از زندگی ات شده است

    من همیشه یکی از زیبایی های زندگیم اینه که با چیزای کوچیک و خیلی ساده خوشحال میشم و لذت میبرم، با شنیدن خبرهای خوب انگار که روزم رو ساخته باشد، کلا شارژ میشم، دیدن مسابقات کشتی در سطح لیگ برتر و قهرمانی آسیا، اروپا و حتی مسابقات قهرمانی داخلی کشور روسیه (چون عاشق سبک کشتی روسیم و اونها هم فوق العاده عاشق کشتی هستن و همیشه تو بهترین سالن ها و با بیشترین تعداد جمعیت تماشاگر دارن، تماشا کردنشون خودش یه نوع مسابقات المپیک هست و فوق العاده هیجان انگیزه)، مسابقات جهانی و المپیک، بطوریکه عملا زندگیم تعطیل میکردم.

    تماشای یک کلیپ کشتی از هایلایت های کشتی اونقدر به من لذت میده، مثل رفتن به یک جای جدید و پیاده روی کردن و یا ورزش کردن

    ورزش کردن و انجام حرکات های ورزشی با دمبل کلی بم احساس عالی و لذت عمیق میده، احساس در لحظه زندگی کردن و خوشحالی عمیق بطوریکه میتونم تا ساعت ها بدون هیچ خستگی ورزش کنم، همین رفتن و سرچ کردن برای انجام حرکات ورزشی و مطالعه کردن راجع به اینکه روی چه عضلاتی تاثیر میزاره برای من یک سرگرمی لذت بخش هست

    بازی کردن با بچه ها مثلا کشتی بشون یاد دادن

    بدمینتون بازی کردن

    بازی هایی که با انواع کارت ها هستن

    شطرنج بازی کردن

    منچ بازی کردن

    پیاده روی ساحلی در ساحلی های رودخانه کارون

    فایل های استاد رو دیدن، کامنت های بچه ها رو خوندن

    حمام کردن و آب بازی کردن

    فیلمبرداری کردن و ادیت کردن و فیلم و کلیپ درست کردن

    یاد گیری زبان انگلیسی هر چه بیشتر (یعنی برم هنوز هر چی اصطلاح و کلمه هست بخونم و یادبگیرم)

    یاد گیری زبان فرانسه (عاشق فرانسه حرف زدن و گوش کردن به آهنگ های فرانسوی و یا به طور کل زبان فرانسه هستم)

    یاد گیرزی زبان روسی (عاشق این لهجه روسی و زبان روسی هستم) و بطور کل یادگیری زبان های جدید و بعد برم کتاب اون زبان مربوطه و یا مصاحبه های ببینم و ببینم که معنیش رو متوجه میشم و یا آهنگ گوش بدم و ببینم که متوجه میشم چی میگه

    مورد دوم: اگر حرف مردم را کنار بگذاری و به داشته های زندگی ات منصفانه تر نگاه کنی، چه فرصت های دیگری را برای لذت بردن از چیزیهای ساده، پیدا می کنی؟

    دوست دارم هر جای اهواز که دوست داشتم برم پیک نیک راه بندازم برای خودم و با افرادی که دوست دارم، حتی شده هزار بار برم جایی که دوست دارم و تا ازش پر نشدم ازش دست نکشم

    فیلمبرداری کردن و عکسبرداری کردن از هر جایی که در لحظه بنظرم خیلی کادر قشنگیه برای عکس و یا فیلم قشنگی ازش درمیاد چون یکی از هابی های من فیلمبرداری کردن

    هر روز یه زمانی مثل بعد از ظهر تا شب رو برای خودم مشخص کنم و برم بیرون بگردم برای خودم

    هر روز با صدای بلند آهنگ های شاد بزارم و کلی بپرم و برقصم

    تو حموم برای خودم آهنگ بزارم و آب بازی کنم و یا برقصم و بخونم با صدای بلند

    تو خیابون و یا هر جا دلم میخواد آهنگ هایی که دوست دارم بخونم، من خیلی آهنگ های خارجی مختلف به زبان های مختلف گوش میدم و خیلی سریع حفظ می کنم چون خیلی خوانندگی رو دوست دارم، و خیلی وقتا شده بیرون بودم و حواسم نبوده با صدای بلند آواز خوندم و اون کورس آهنگی که همیشه تکرار میشه رو بلند تکرار می کنم و یجورایی انگار اونچه که در ذهنم هست رو بلند می خوندم و بعد کسانی که اطرافم بودن یهو متوجه شدن که عه چه صدای زیبایی دارم وقتی میخونم و دوست دارم اینکارو آزادانه تر انجام بدم

    دوست دارم وسایل بازی بچه گانه مصل ماشین های کوچیک و … بخرم و خودم بازی کنم، ترامپولین داشته باشم و بازی کنم

    مورد سوم: چه فعالیت لذت بخشی هست که هم مورد علاقه شماست و هم مورد علاقه شریک عاطفی شما (دوست یا عضو خانواده)؟ مثل یک ورزش مشترک یا یک هنر مورد علاقه یا کاری مثل باغبانی و گلکاری و .

    من که هنوز مجردم و خیلی دوست دارم همسرمم علایقی مشابه علایق من داشته باشه، مثلا عین من عاشق تماشای کشتی باشه و بشینیم با هم مسابقات رو تحلیل کنیم و یا در مورد استایل ها و سبک و فنون کشتی با هم حرف بزنیم و یا بریم از نزدیک بازی های جهانی و المپیک کشتی رو ببینیم و لذت ببریم

    دوست دارم مثل من عاشق ورزش و پیاده روی و دویدن باشه و صبح ها با هم بریم بدویم و یا پیاده روی کنیم و برای خودمون تو خونه یک باشگاه ورزشی درست کنیم و یا هم ورزش کنیم.

    با هم شطرنج بازی کنیم و یا کلا برنامه ریزی کنیم و بازی کردن بخشی از وجود هر دومون باشه که به صورت خودکار تو برنامه های روزانمون قرار بگیره حالا هر بازی ای باشه

    خداایا شکرت برای این فایل زیبا و این سوال ها و متن زیبا

    عاشقتونمممممممممممممممممم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: