سریال زندگی در بهشت | قسمت 260 - صفحه 3

530 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 973 روز

    به نام الله هدایتگرم

    سلام به استاد عزیز ومریم جون نازنین

    سلام به تمامی دوستان عباس منشی

    باورم نمیشه هنوز تو شوکم همین دیروز بود اومدم تو سایت وبا یه آه از ته دل گفتم ای کاش این سریال زندگی در بهشت ادامه داشت کاش بازم روزمرگی های استاد و عزیز دلشون و می‌دیدم ….وامروز سایت و باز کردم ودیدم قسمت جدید سریال زندگی در بهشت اوه خدای من خدااااای من این شگفت انگیزه یعنی نمی‌دونم چی بگم بخداااااا بیشتر از اینکه از این سریال بینظیر لذت ببرم همش تو ذهنم میگفتم خدای من یعنی رسیدن به خواسته ها اینقدررررررراحته وای این برای شروع امروز من عالی بود یه احساس عالی که قابل وصف نیست و نخواین که براتون بگم چون هیچ جوری نمیشه گفت فقط میگم خدایااااااا شکرررررت

    اینم بگم که چند وقتی میشه که با این معجزه ها تو زندگیم از سمت خدا جون حسابی اخت شدم قربونش برم هر روز برام یه سورپرایز عالی داره هر روز که میگم واقعااااا هر روز ومن هم حسابی کیف میکنم و میگم خدایا شکرت که مسیر و پیدا کردم و این مسیر چقدر قشنگه چقدر لذت بخشه چقدر فوق العادست امیدوارم تا ابد در این مسیر زیبا ثابت قدم بمونم

    ممنون استاد که بهترین مسیر و آسان ترین مسیر رسیدن به اهداف رو برامون باز کردی سپاسگزارم

    اما این فایل بینظیر و بازی پینگ پنگ استاد و مریم جون که لذت بخش ،نفس گیر و یکی از بهترین روشها هم برای تفریح هم ورزش و سوخت و ساز بدن و هم کنترل ذهن ….است

    چقدر لذت میبرم وقتی میبینم هستن زوج هایی که از کنار هم بودن هم لذت میبرن و هم به رشد و پیشرفت هم کمک میکنن و این سبک زندگی شما رو هزاران بار تحسین میکنم و سعی میکنم از شما الگو بگیرم

    اگه بخوام از تفریحات خودم و همسرم بگم خوب ما هم تفریحات سالم با هم داریم مثل پیاده روی ، رفتن به طبیعت ، ماشین سواری و گوش دادن به موزیک با صدای بلند و تکرار کردن ،بازی با بچه ها و …..

    و هم تفریحاتی که زیاد وجه مثبت نداره که خوب باید حذف بشه اما هست متاسفانه ولذت بخشه مثل کافه گردی و قلیون کشیدن…..این چیزها که خوب وقتی نگاه میکنم میبینم اگه بخواد ادامه دار باشه به سلامتی آدم ضربه میزنه وارزششو نداره

    واما اون دستگاه فوق العاده و اون غذای خوشمزه که دهنم آب افتاد واقعا عالی بود نوش جونتون چقدر استاد شما فوق العاده ای هم بهترین و سالم‌ترین غذا رو می‌خورید و هم روز به روز هزار ماشاالله خوشتیپ تر و خوشگل تر و جون تر و تو دل برو تر میشین هم شما هم مریم جون

    عاشقتونم

    .

    .

    .

    خوب من خیلی دلم میخواد مثل بقیه بچه های سایت کامنت خیلی قشنگ بنویسم البته سعی میکنم ولی نمیشه سخته اون چیزی رو بنویسم که الان دارم حس میکنم ولذت میبرم ..حالا انشالله از خدا می‌خوام کمکم کنه در نوشتن که بتونم جوری بنویسم که اون احساس واقعی ادا بشه

    استاد یدونه ای

    در پناه الله شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2163 روز

    بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانو مهربانم

    سلام به تمام دوستان ارزشمند و هم فرکانسی ام

    خدایا شکرت برای شنیدن و دیدن سریال زندگی در بهشت

    خدایا شکرت که دوباره بهترین سریالی که تا حالا دنبال کردم دوباره ازش قسمت بعدی اومد.

    خدایا ارت سپاسگزارم برای داشتن نعمت همسر عزیزم

    خدایا ازت سپاسگزارم برای داشتن استاد عزیزم و داشتن مریم بانو مهربانم

    خدایا ازت سپاسگزارم بابت این لپ تاپ

    خدایا ازت سپاسگزارم بابت اینکه این جهان رو قانون مند آفریدی.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای این قوانین ثابتت

    خدایا ازت سپاسگزارم که منو آسان مییکنی برای آسانی ها.

    خدایا ازت سپاسگزارم که به من نعمت هایی رو دادی که باهاش زندگی خودمو اونجور که دلخواه منه خلق کنم.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای این ماگ های زیبایی که با همسرم خریدیم

    خدایا ات سپاسگزارم برای این چای خوشمزه کنارم

    خدایا ازت سپاسگزارم بابت این خونه پر از نور و آرامش و سکوت

    خدایا ازت سپاسگزارم برای وجود این صاحبخونه و همسایه های عالی مون

    خدایا ازت سپاسگزارم برای اینکه میتونم مسائلم رو حل کنم و رشد کنم و قوی تر بشم

    خدایا شکرت برای این قدرت فکر و عقلی که به من دادی.

    خدیا شکرت برای دیدن خواب استاد، دیدن این پرادایس زیبا

    خدایا ازت بارها سپاسگزارم برای اینکه انسان های خوب و هدفمند اطرافم رو هربار بیشتر میکنی

    خدایا ازت بارها سپاسگزارم برای وجود این استاد بینظیر که برای من بهترین استاد دنیاست

    خدایا ازت سپاسگزارم که فردا قراره ارتباطی جدید با آدم های خوب رو تجربه کنم

    خدایا ات سپاسگزارم که به من جرات و شجاعت مهاجرت رو دادی تا خودمو و دنیا رو بیشتر و عمیقتر تجربه کنم.

    خدایا ازت سپاسگزارم که به من داری سپاسگزار بودن رو یاد میدی.سپاسگزارانه رفتار کردن رو یاد میدی.

    خدایا ازت سپاسگزارم که سوال هامو هیچ وقت بی جواب نمیذاری.

    خدایا ازت سپاسگزارم که منو پر از شور و شوق و عشق میکنی.

    خدایا ازت سپاسگزارم که ساده اما عمیق زندگی کردن رو داری بهم یاد میدی.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای اینکه تضادهایی تو زندگیم میاری تا خواسته هامو بهتر بشناسیم.

    خدایا ازت سپاسگزارم که امروز از همین اول صبح واضح پیامتو به من رسوندی.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای صدای این پرنده های آزاد که دنیا رو جای قشنگ تری برای زندگی کردن.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای اینکه کنترل ذهن رو داری بهم یاد میدی.

    خدایا ازت سپاسگزارم که میتونم بنویسم، میتونم براحتی و سریع تایپ کنم.

    خدایا ازت سپاسگزارم که قلبم رو میگشایی برای دریافت نعمت های بیشتر

    خدایا ارت سپاسگزارم که میتونم ناظر بر افکار بودن رو تجربه کنم و ببینم این تو(توی مغزم) چی میگذره.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای تمام توانایی ها و نعمت هایی که در وجودم قرار دادی و من حتی ازشون خبر هم ندارم.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای دیدن بازی پینگ پونگ استاد و مریم جان

    خدایا ازت سپاسگزارم که به من یادآوری میکنی جهان پر از فراوانی هست.

    خدایا ازت سپاسگزارم که قدرت حل مسئله رو در من تقویت میکنی.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای این سایت که هرچی بخوام هستم و هر جور بخوام خودمو رشد بدم میتونم ازش ایده و الگو بگیرم.

    خدایا بارها سپاسگزارم که منو هدایت کردی یک روزی به اینجا

    خدایا بارها ازت سپاسگزارم که قدرت سپاسگزاری رو به من نشون دادی و به من بارها میگی همین فرمون رو بگیر و برو و مسیر راحت جاده جنگلی رو پیدا کن.

    خدایا ازت سپاسگزارم که قضاوت رو از من میگیری تا آرام تر و رهاتر شوم.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای اینکه به من یادآوری میکنی که من باید فقط بندگی خودمو بکنم و تو اربابی، تو سروری و تو فرمانروای کل این جهان و هر آنچه داخلش هست هستی.

    خدایا ازت سپاسگزارم که هر چی سپاسگزاری کنم بازم کمه.

    خدایا ازت سپاسگزارم که نهایتی برای سپاسگزاری کردن از تو وجود نداره.

    خدایا ازت سپاسگزارم منو از فراموشی در این موارد دور میکنی، به یادم میاری کارهای درست و مسیرهای درست و حرف های درست رو.

    خدایا ازت سپاسگزارم که از من بیشتر میخوای من ثروتمند باشم.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای این همه انرژی که در وجود من قرار دادی.

    خدایا ازت سپاسگزارم که منو موجودی لایق آفریدی، موجودی آزاد و خلاق افریدی.

    خدایا ازت سپاسگزارم که میتونم لذت ببرم و جهان رو به شکل عمیق تر و زیباتری تجربه کنم.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای تمام سلول های بدنم که مثل ساعت درست و دقیق کار میکنن.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای تمام ایده ها و الهام هایی که به من میکنی و به من کردی.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای بودن در مسیر توحید در مسیر کسانی که بهشون نعمت دادی نه غضب کردی.

    خدایا ازت سپاسگزارم که بهم صبر رو یاد میدی.

    خدایا ازت سپاسگزارم که بهم یاد میدی چطور ذهنم رو احساسم رو کنترل کنم. چطور جریان افکاری که بی وقفه در ذهنم پرسه میزنه رو ببینم و خودم بهشون جهت بدم تا زندگیمو شکلی که من میخوان در بیارن.

    خدایا ازت سپاسگزارم که این همه رو مسخر من کردی.

    حدایا ازت سپاسگزارم که اخلاق و رفتارهای خوب رو به من یاد میدی تا چطور تقویت شون کنم.

    خدایا ازت سپاسگزارم که سبک شخصی خودمو در زندگی و کار میتونم داشته باشم و اینو دارم بیشتر درک میکنم.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای تمام ثروت ها وپول هایی که به حسابم واریز کردی و میکنی.

    خدایا بی وقفه ازت سپاسگزاری میکنم برای تمام داشته ها و نداشته هایم. برای تمام درسهایی که دارم میگیرم.

    خدایت ازت سپاسگزارم که همیشه با من در صلح بودی و نجنگیدی تا من آدم خوبی باشم و به من داری یاد میدی تا منم با خودم و بقیه جهان و آدم ها در صلح باشم.

    من فقط مات مبهوت اومدن این قسمت جدید و همزمانی ها شدم. مات ومبهوت پیام این فایل، مات و مبهوت اینکه دیشب عکس بک گراند لپ تاپم رو به عشق دیدن پرادایس زیبا واستاد عزیز گذاشتم عکس فایل قبلی(فایل عواقب تصمیمات احساس).

    بعد از دیدن این قسمت اومدم کامنت بذارم دیدم بله چقدر ایده ها و سوال های به جا و به موقعی پرسیده شده و خدا با من حرف زد. که دست کم نکیر اون لذت های ساده زندگی رو با همسرت.

    میتونم چشم نگم…

    پس به رسم درست کامنت نوشتن دیدم خیلی نیاز دارم به این سوال ها بیشتر فکر کنم تا ببینم واقعا خودم به شخصه چقدر علاقمندی هامو به یاد دارم. چقدر در مسیر علایقم هستم. در مسیر خواسته هام هستم. چقدر خودمو خوب میشناسم. چقدر روتین زندگی باعث نشده تا از مسیر لذت بردن رو فراموش نکنم.

    واقعا چقدر این سوال ها رو هم من و هم عزیزدلم لازم داشتیم.طبق تضادهایی که تو کارم و خودم خوردم. اصلا بهترین الویت همین پاسخ دادن و فکر کردن به همین سوال هاست برای من.

    پس باز هم فقط نوشتم تا خودمو ببرم تو جریان هدایت و الان چون تمرکزم به هم ریخته میرم پیاده روی میکنم و مینویسم و بعد میام با دقت جواب میدم.

    ولی کوتاه بگم فکر میکنم یکی از فعالیت های مورد علاقه ی منو و شریک عاطفی ام، همسرعزیزم همین دیدن سریال های زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا بووده و هنوز هم هست.واقعا سپاسگزارم که یک قسمت دیگه از این سریال رو برامون گذاشتین و ما هم با عشق و لذت نشستیم دیدیم واقعا سپاس سپاس سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  3. -
    حدیث نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1263 روز

    ~»به نام رب العالمین!

    اینم از تجربه مسابقه و لذت بردن:

    توی دوره حل مسائل ،جلسه اول یاد گرفتم که مسائل رو حل کنم و هر چه مسائل بیشتری حل کنی،پاداش و پول بیشتری میگیری و حلال ترین پول هم همینه… و بعد توی جلسه دوم مهمترین هدفم رو دوباره به خودم بادآوری کردم که من اولیتم برام،شغلم و(عشقمه)! و مهمترین چیز برام گسترش دادن جهانه و همش دلم میخواست یه مسئله مهم رو حل کنم و جهان گسترش بدم…

    و امسال خدا قبل از شروع مدرسه و هنرستان بهم گفت که امسال تمام مسابقه ها شرکت کنم(چون سال قبلش هیچ مسابقه ای رو شرکت نکرده بودم+)و من امسال این کارو کردم ( این از عمل به الهامات ) و امسال توی بیشتر مسابقه ها مقام آوردم با اینکه قبلش فکرشو نمی‌کردم و عزت نفس و اعتماد به نفسم رو بیشتر کرد و خلاصه بگذریم رسید به یک مسابقه خیلی مهم که بین چندین استان بود و برای مدرسه ها خیلی مهم بود،مسابقه طراحی مبلمان و صندلی فضای خارجی!!

    ما یک گروه شدیم و چندین وقت شروع کردیم به طراحی و صندلی رو طراحی کردیم که مسئله حل کنه و دیگه دغدغه نداشته باشیم!!نه ما و نه دیگران!(البته بازم هر دو ایده اش از طرف خدا بود که بهم الهام شد)

    و بعد از طراحی رسید به مرحله بعد که باید طراحی مون رو به واقعیت تبدیل میکردیم و خودمون میساختیمش،خیلی ها توی همین مرحله جا زدن و بهونه آوردن و گفتن سخته ، نمیشه یا ما نمی‌خواهیم هزینه کنیم برای چیزی که معلوم نیست برنده بشیم یا نه..!!و فقط تا مرحله طراحی ادامه دادن ،خیلی هاشون همون مرحله رو هم نصفه ول کردن..! خلاصه از اونجایی که من عاشق کارمم و دوست دارم پیشرفت کنم ، به کمک الله جسارت به خرج دادم و گفتم من باید تا آخرش برم و اصلا برنده شدنم مهم نیست ، من می‌خوام از این روند و مسیر لذت ببرم ،و چیزی یاد بگیرم و خوش بگذرونیم و بعد گروهم رو راضی کردم که ادامه بدن و همون روز بردمشون جوشکاری و در مورد ساختش تحقیق کردیم و بدنه اش رو ساختیم و بعد با همکاری همدیگه ساختیمش و تکمیلش کردیم و کلی خیر و درسهای مهم یاد گرفتم…که در این روند ساختش بود!!!

    و بعد از ساختش یه مشکل پیش اومد و اندازه صندلی استاندارد نبود و غلط بود( ولی احساسم خوب بود )و همین برامون خیر شد و باعث تغییر توی دستش تغییر بدیم و یه کاربری جدید و مهم بهش اضافه کنیم!!!بعد متوجه شدیم که چقدر خیر شد برامون!

    اولش خیلی از مسائل فرار میکردم ولی رفتم جلو با کمک خدا تا حل شدند،براشون حرکت کردم!

    و بعد رسید به روز مسابقه و من به دوستام گفتم،ما از این روند لذت بردیم و دیگه نگران هیچ چیز نباشید و برد و باخت اصلا مهم نیست ، بیاین بریم فقط خوش بگذرونیم و فکر کنید داریم میریم اردو!

    و همون با احساس خوب رفتیم و فقط داشت بهمون خوش می‌گذشت!

    و باورتون نمیشه توی راه یه مقاله ای نوشتم برای صندلی که هر کسی میخوند یه نگاه بهم میکرد و از من تعجب میکرد که همچین چیزی نوشتم ولی من میدونستم که کی برام نوشته و فقط گفتم تو برام بنویس و اون گفت و من فقط نوشتم))!

    و بعد از رسیدن به محل مسابقه، باید صندلیمون رو معرفی میکردیم و دفاعیه داشتیم و داور ها هم مخفی بودن ، یعنی هرکس می اومد ما باید براش توضیح می‌دادیم و بعداً مشخص میشد، و خودم باورم نمیشه من جوری با عزت نفس و بدون مکث توضیح میدادم که همه خوششون اومده بود (چون همههه کار ها رو سپرده بودم به خودش و خودش داشت همه کار ها رو برام میکرد و همه چیز رو به نفع من پیش میبرد))!

    در واقع صندلی ما چند تا کاربری ساده داشت ولی همین مسئله مهمی رو حل میکرد ، و در واقع صندلی ما یک‌ کاربری برای آویزون کردن کت و لباس و کیف پشت صندلی داشت و یه کاربری زیر صندلی که میز کشویی کنار صندلی بیرون میاد و ما یه فضای جمع و جور و کاربردی برای قرار دادن وسیله و نوشیدنی و… داریم،در واقع هم میز و هم صندلی یکی بود و کاربردی برای کافه و ویلا ها و فضای های خارجی و فضای کوچک ،مثل تراس خونه ها که فضای کافی برای هم میز و هم صندلی رو با هم نداره و آویز پشت صندلی هم در ظاهر زیبا و کاربردیه و هم وسایلمون نزدیکمون هست و هم آویز های خیلی مقاومی داره و ظااهر صندلی هم خیلی زیباست!

    و دغدغه خیلی از هم سن سالهای خودم و بزرگسالان رو حل می‌کنه و کلی بهبود دیگه میشه بهش داد!!

    و می گفتیم که ما هدفمون گسترش جهان و حل کردن مسائل و پیشرفت کردنه و…!

    و ما همینجوری که اونجا داشت بهمون خوش می‌گذشت و لذت می‌بردیم ، اصلا برامون نتیجه مسابقه مهم نبود و در واقع برعکس بقیه گروه ها اصلاا استرس نداشتیم و بقیه از ما می‌پرسیدم که چرا اصلا استرس نداریم ، چون همه چند ماه زحمت کشیده بودن و الان منتظر نتیجه بودن ولی خب ما خیلی بیخیال بودیم (عمل به قانون) و من از قبل درخواستمو کرده بودم و همون موقع با خودم میگفتم که داور مسابقه خداست ، مسابقه خداست ، همه چیز اونه و همه چیز به نفع من پیش می‌بره(توحید)

    و بعد نتایج رو اعلام کردن و نفر اول رو‌ که اعلام کردن من خیلی ذوق کردم و پیش خودم تحسبنش کردن و دقیقا بعدش منو اعلام کردن و مقاوم دوم رو آوردیم!!! در کمال تعجب و عادی بودن برامون))!

    و حتی معلم خودمون خیلی تعجب کرد و قبلش داشت بهمون دلداری میداد که اگر نبردید اصلا مهم نیست و ناراحت نباشید و همش تجربه است…! ولی ما بین این همه صندلی و گروه ، مقام دوم رو آوردیم!!!، چون وقتی مسئله حل می‌کنی و در حال گسترش جهان باشی ، خدا ازت حمایت می‌کنه و همه کار ها رو اون انجام میده!)

    و این یه نشونه بود برام که با تعهد این مسیر رو ادامه بدم و به کمک اون ، به «تولید انبوه» برسونیمش و هی بهبود بدیم! و کلی پیشرفت دیگه!)

    این اولین تجربه طراحی صندلی و شرکت کردن توی همچین مسابقه ای بود و خیلی برام لذت بخش بود!,

    و الان میفهمم که اگر مثل بقیه گروه ها نصفه ول میکردیم و ادامه نمی دادیم ، این همه اتفاقاتی که افتاد رو تجربه نمی‌کردیم و به شکست خورده بودم ولی ادامه دادیم و به جاهایی رسیدیم که اصلا تصورشم نکرده بودیم…!

    هیچوقت بقیه مسیر رو نمیدونی و فقط خدا می‌دونه و باید اعتماد کنی به خدا ، چون اون داره همه چیز رو از بالا میبینه و چقدر خوشحالم که ادامه دادیم مسیر رو و به اینجا ها رسیدیم!

    و از اون روز تا الان از به هرکس که میرسم مشکلاتش با صندلی ها و نیاز هاش رو میپرسم تا بتونم یه چیزی رو بسازم که مسئله حل کنه!

    فقط دلم میخواد جهان رو گسترش بدم و جهان پیشرفت کنه؛!!

    و خلاصه بعدش هم رفتیم رستوران و آثار تاریخی ها اون شهر رو گشتیم و طبیعت گردی کردیم و حسابی حسابی بهمون خوش گذشت و بعد برگشتیم شیراز!

    اصلا بهترین روزم (تا الان) بود!!

    دلم میخواست بهتون تا اینجا رو خبر بدم و نتایج دوره فوق‌العاده شیوه حل مسائل رو یادآوری کنم، که چه اتفاقاتی داره به وجود میاد که حیرت انگیزه و دیگه از مسائلم نمی‌ترسم و اون مشکلات رو، فرصت میبینم برای خودم!

    حل کردم مسئله و پول ساختن اصلا سخت نیست ،فقط کافیه یه نگاه به دور لذت بندازی ،چون همه مردم هر لحظه دارن شکایت میکنن از مشکلاتشون و کافیه اون ها رو حل کنی و پیشرفت کنی!

    حل مسائل=پیشرفت ، عزت نفس و اعتماد به نفس، ثروتمند شدن ، پیشرفت کردن،گشترش جهان و….

    خیلی خوشحالم که در مسیر شغلم و عشقمم و شما به من یاد دادین که فقط دنبال عشقم برم ، همه چیز خودش برام درست میشه و فقط از این راه میتونم پیشرفت کنم وپول بسازم ، وقتی در جای درست خودم باشم!

    درس هایی که این چند وقت یاد گرفتم:

    1.عمل به الهامات و گوش کردن به حرف خدا

    2.ادامه دادن مسیر و استمرار

    3.احساس خوب ، احساس خوب! و لذت بردن از مسیر و توجه به نکات مثبت.

    4.تحسین دیگران

    5.عزت نفس و اعتماد به نفس

    6.نگاه متفاوت نسبت به مسائل و حل کردنشون و پیشرفت کردن

    7.نگاه توحیدی و وابستگی فقط به رب و بزرگ نکردن هیچکس به غیر از خدا

    8. در حال پیشرفت و گسترش جهان بودن و هر روز پیشرفت کردن

    9.سپردن همه چیز ، همه چیز، به خدا و اجازه بدی اون مدیر برنامه زندگیت باشه و همه کار ها رو اون برات انجام بده.

    10.بیخیال بودن و قانون رهایی!

    خداروشکر بابت این همه درس و بزرگ شدن ظرف وجودیم !

    فقط دلم میخواد ادامه بدم و برم جلو!فقط پیشرفت کردن و گسترش دادن جهان می‌تونه اینجوری منو خوشحال کنه!

    نباید بزارم کمال گرایی جلوم رو بگیره و از بهبود گرایی استفاده کنم برای پیشرفت!!

    موفقیت ادامه داره !

    ! منتظر خبر های بیشتر باشید

    و هنوز نمی‌دونم چطوری باید از شما و خدا سپاسگزاری کنم ، بابت این همه اتفاقات خوب و حال خوب و قانون های(ثابت) جهان!!

    سپاسگزارررررررررم سپاسگزاررررررررم

    و یه عالمه عاشقتونممممم!!

    به یادگار ، ردپای عزیززز))!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      اصغر کاظمی گفته:
      مدت عضویت: 2369 روز

      سلام به حدیثه خانم گل

      بابا این حدیثه خانم برای خودش حدیثی داره آفرین به شما دختر توانمند وتوحیدی آفرین به این گوش کردن وعمل کردن به الهامات آفرین به این عزت نفس واعتماد به نفست

      جمله خیلی زیبایی رو برای من یادآوری کردی که مهم لذت بردن از مسیر کار وهدفه وقتی از مسیر لذت میبری واحساس خوب داری نتیجه لاجرم عالی خواهد بود این یک قانونه که البته با توجه به کامنت زیبایت خودت بهتر از من اینو میدونی ونتیجه ای که گرفتی این رو ثابت کرده من فقط برای یادآوری برای خودم نوشتم تا فراموش نکنم وذهن چموش را با نتیجه که شما بدست آوردی خاموش کنم

      بسیار از نتیجه که باعمل کردن به درسهای استاد بدست آوردی خوشحال شدم وبه خودم یادآوری کردم که میشود همانطور که برای حدیثه گل شد

      همانطور که قول دادی منتظر نتایج بزرگ ت هستم

      شاد وسالم وموفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        حدیث نوروزی گفته:
        مدت عضویت: 1263 روز

        سلام آقای کاظمی عزیزز!!

        سپاسگزارم از پاسخ زیباتون!

        دقیقا همینطوره وقتی ما در مسیر درست باشیم ، اون کار مورد علاقمون باشه و از انجام دادنش لذت ببریم ،امکان نداره نتیجه نباشه!چون قانون همیشه کار میکنه! و احساس خوب مهمترین چیز توی زندگیمونه!!(اینو منم باید همیشه به خودم یاد آوری کنم ، درسته ساده است ولی همیشه ذهن میخواد فرار کنه یا فراموش کنه…!)

        منم منتظر موفقیت هاتون توی تمام زمینه و جنبه ها هستم!

        امیدوارم هر روز خوشحال تر و خوشبخت تر باشید!))!!

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1221 روز

      سلام حدیث عزیز

      در حال مکث کردن هستم تا مغزم هندل کنه و بهم تقلب برسونه که بشه درست و حسابی کلماتی اینجا بنویسم که بشه حسابی تحسینت کنم و از این قلم شیوات و این توحیدی عمل کردنت با جون دل سپاسگزاری کنم

      دختر زیبا چقدر خوب عمل کردی به آموزشهای استاد و چه نتایج زیبای بدست آوردی ،توکلی عمل کردن ،جسارت و عزت نفس به خرج دادن ،بهبودگرایی ،شجاعت در عمل ،از مسیر لذت بردن و مهمتر از همه این نتیجه رو به خودت یادآور شدن برای مرحله بعدی زندگیت

      خیلی خیلی ممنونم ازت بابت این کامنت زیبات و انشاله که در تمامی مراحل زندگیت شادو سربلند پیروز ببینمت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    تاجر سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 2076 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانو

    و همه دوستان عزیز

    آقا این چه فایلی بود اول صبح این همه انرژی داد به من

    تحسین می‌کنم واقعا شما رو

    چقدر حرفه ای بازی میکنید

    من خودم عاشق پینگ پنگ هستم

    و خدا می‌دونه این بازی رو من چقدر دوست دارم

    و ماشاالله مریم بانو که چقدر با تمرکز بالا بازی میکرد

    خیییییییییلی لذت بردم طوری انگار خودم بعنوان تماشا چی اونجا بودم

    چشمهای منم با توپ اینور و اونور می‌رفت

    همه چیز واقعا رویایی هست اونجا

    خدارو شکر از موقعی که دارم روی باورهای خودم کار میکنم بصورت جهاد اکبری

    دست به کامنتم هم خوب شده

    اصلا خود بخود داره اتفاق میفته

    جهان منو می‌بره به اون مداری که باید باشم

    فقط کافی من روی خودم بصورت پایدار کار کنم و بقیع رو جهان خودش انجام میده

    من هر شب میرم دوچرخه سواری

    و از همین ورزش یا تفریح به ظاهر ساده خیلی‌ لذت می‌برم خیلی

    و خدارو شکر می‌کنم برای این جهان زیبا که آفریده

    واقعا لذت بردن از چیزهای ساده

    نعمتهای بیشتری رو وارد زندگی ما می‌کنه

    من هنوز حرفهای زیادی دارم

    اتفاقات جالبی افتاده برای من

    و به وقت الهی می‌نویسم همه چی رو

    واااای از اون کباب پز خونگی

    واقعا چقدر این جهان درحال پیشرفته

    همه چی به وفور در دسترس انسان قرار میگیره

    و چقدر خلق ثروت زیاد میشه

    ما که فعلا روی آتیش می‌پزیم این جور تفریحات رو

    واقعا تحسین می‌کنم این آزادی مالی استاد رو

    لذت بخش ترین برای من هست

    ولی مطمئن هستم میرسم ایمان دارم شکی ندارم

    واقعا دلم خواست از این کبابهای لذت بخش

    نوش جونتون

    گوشت بشه بچسبه به رونتون

    دمتون گرم با این آموزشها

    زندگی بسیار لذت بخش هست

    در این جهان زیبای خداوند

    طول عمر با عزت از خداوند متعال برای شما آرزو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    مجيد فلاح گفته:
    مدت عضویت: 2931 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان سلام استاد خوبم و خانم شایسته عزیز. واقعا خدا رو شکر که فایل های شما هست و من هر روز توجه ام به زیبایی هاست استاد من عاشق اینم ببشینم و فایلهای شما رو ببینم و تحسین کنم آفرین به شما که خیلی زیبا و عالی بازی کردید البته من میدیدم مریم خانم چه جوری با تمام وجود بازی میکرد افرین افرین به مریم جون

    وای چقدر عالی و خوب این دستگاه رو استفاده کردید خیلی همه چیز عالی و خوب بود باورتون نمیشه پسر بزرگم ناخوادگاه توجه اش به سمت گوشی من جلب شد ببین من چی میبینم و اونم مثل من شما رو تحسین میکرد و میگفت مامان استاد چه جوری به این ثروت و راحتی رسیده چه جوری منم گفتم ما هم میتونیم همیشه احساس خوب داشتن و زیبایی ها رو دیدن و خلاصه کلی شما رو تحسین کردیم و کلی ذوق کردیم ماهی ها رو دیدیم خدا رو شکر که من به سمت شما هدایت شدم

    من برای فایلهای خوبتون سپاسگزارم و امیدوارم همیشه درخوشبختی و سلامتی و ارامش زندگی کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    Zahra گفته:
    مدت عضویت: 1756 روز

    به نام خدای مهربان

    درشرایطی بودم که فایل رانتونستم ببینم گفتم بزاروقتی دیدم کامنت میزارم ولی متن وکه خوندم قلبم گفت بروکامنت بنویس منم گفتم چشم

    خب من تازه شروع کردم کانال زدم توی یک

    پیام رسانی مطالب آموزش میزارم وحدود8نفر

    کاربرتوی کانالم دارم یه ایده ای خداوندبهم الهام

    کردگفت هرروز سپاسگزاری ازیه موضوع رادر

    کانال بازگوکن گفتم چشم والان مدتی هست که

    متن سپاسگزاری درکانالم قرارمیدم وبعدقراردادن

    سپاسگزاری میبینم که یک نفرزودمیخونه و

    همین یک نفرخونده بلافاصله بعدگذاشتن متن

    اونقدربهم احساس لذت وشادی میده که باعث

    سپاسگزاری من میشه ودوباره درمن انگیزه ایجاد میشه که فعالیتم وزیادکنم ،هرچندکه حتی اگرکسی هم نخونه من این مسیروادامه

    میدم وروی باور فراوانیم کارمیکنم تابه قدم های

    بعدی هدایت بشم .

    درموردمشترک بودن علایق من وهمسرم ما

    به گل کاری ورسیدگی حیاط ولوازم شیک برای

    خونه خریدن مشترک هستیم وازهمون چیزهای

    کوچک کلی لذت میبریم .

    سپاس خدای مهربان رابخاطرزیبایی های زندگیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    سلیمان رفیعی گفته:
    مدت عضویت: 1389 روز

    سلام استاد عزیزم به خانم شایسته بزرگوار

    سلام بر اهل بهشت

    چقدر به موقع این فایل آپلود شد ، چرا ؟؟ چون من تازه سریال زندگی بهشت رو تموم کردم و با خودم میگفتم چقدر خوب میشد این سریال ادامه دار میشد چون واقعا این سریال داره زندگی ما رو میسازه .. ما رو شکارچی قوی می‌کنه ، (دوستانش که قسمت های قبلی رو دیدن میدونن منظورم از شکارچی چی ) کلی تو این سریال ها خواسته های جدید خواستم چون نمی‌دونستم اصلا این وسایل ام میتونه باشه ،،خدایا شکرت بابت. اینهمه ثروت و نعمت و فراوانی که استاد به ما یاد داده شما هم

    میتونید این نعمت ها رو داشته باشین به شرط اینکه به حرفهای من گوش بدین و عمل کنید ، استاد جان خیلیییی از شما سپاسگزار هستم ، و اما برین نکات و تجربه های خودم رو از این فایل بنویسم ،

    استاد من خیلییی تحسینتون میکنم بابت این پیشرفتتون در بازی پینگ پنگ من اون قسمت ها رو یادم تو خونه پینگ پنگ بازی می کردید زمین تا آسمون با الان فرق میکنه و در ادامه ببین چه شود و رمز این تغییر هر روز کار کردن که من این نکته رو داره آقا سلیمان برای موفقیت و پیشرفت در هر کاری باید هر روز دنبال تغییر باشی هر روز دنبال این باشی که از دیروزت یه مقدار پیشرفت کرده باشیم و این هم الزام ش تکرار و تکرار و تکرار خیلی کیف کردم و لذت بردم از بازی زیباتون چون که من خودم عاشق پینگ پنگ هستم همیشه شما رو نگاه می کنم که پینگ پنگ بازی می کنی این درخواست تو من ایجاد میشه که منم عزیز دلی مثل عزیز دل شما را داشته باشم که با هم دیگه تو خونمون آزادانه پینگ پنگ بازی کنیم لذت ببریم همدیگر تحسین کنیم رابطه خیلی خوبی با همدیگه داشته باشیم و کلی در طول روز درباره قوانین با همدیگه صحبت کنیم درباره پیشرفت درباره بهبود تو کارمون وسط بازی من داشتم به کارگاه زیباتون نگاه میکردم که چقدر وسایل و ابزار توشه چقدر ثروت چقدر نعمت چقدر آزادی زمانی و مالی و مکانی که هر وقت دلتون بخواد می تونید پینگ پنگ بازی کنید میتونی جاری کنی میتونی رو فایل ها باشی میتونی تو مسافرت باشی میتونی هر کاری که دلت بخواد و انجام بدی بدون هیچ محدودیتی این چقدر خوبه من می خوام،

    اما تجربه خودم اول دارم به خودم میگم و بعد به دوستان من دو هفته هست ست دارم میرم تمرین والیبال با بچه های 18 سال از من کوچکتر که چقدر کیف میده چقدر اینا مودب بستن چقدر این بچه ها شادن به هیچ چیزی فکر نمیکنم فقط میخوان لذت ببرن کیف کنند شادی کنند بپرم بالا ذوق کنن انگیزه بگیرند روحیه داشته باشند و همیشه میگم من می خوام مثل بچه ها باشم این ذوق و شوق داشته باشم باورتون نمیشه هفته ای سه جلسه داریم میریم اینقدر لذت ببریم اینقدر کیف می کنیم که یه دفعه مربی مون به اون میگه تایم تموم شد و چقدر من انرژی میگیرم چقدر ایده میاد تو سرم چقدر حالم خوبه دوستان من که دارم نتیجه میگیرم یه ورزشی رو ادامه بدید یا اصلا ورزش کنید خیلی خوبه روح آدم و جلا میده تجربه بعدی بعضی موقع ها تو خونه با برادرا پدر و مادر یه جا جمع میشیم من به خاطر اینکه ورودی های خوبی بدم به ذهنم میام میگم بیایید با هم دیگه بازی کنیم ما شروع میکنیم به پانتومیم بازی کردن خیلی کیف میده به امید روزی که همه تو پرادایس جمع بشیم با همدیگه بازی کنیم شاد باشیم برقصیم در رابطه با قوانین صحبت کنیم فقط و فقط و فقط به همدیگه خبر خوب بدیم و عشق کنیم.

    و ما قسمت دوم ویدیو که آنباکسینگ،من عاشق آنباکسینگ م عاشق خریدم عاشق این که برم بیرون یه چی بخرم برای خودم اینقدر به من احساس خوبی میده که واقعاً حس فوق العاده و بینظیر دارم خدایا شکرت بابت این فراوانی خدایا شکرت بابت آزادی مالی استاد که میتونه هر چی دلش بخواد بخره و ما هم ببینیم و درخواست اون وسیله رو داشته باشیم خدایا شکرت،

    چه دستگاه هیولایی چه سیخ های باحالی چه رابطه قشنگی که استاد خانم شایسته دارن که کودک درون دوتاشونم فعال خیلی خوبه این رابطه خدایا شکرت بازفرآوری رو میشه تو این گوش دای خالص و بسته بندی شده خوشگل تمیز مرتب دید که وقتی آزادی مالی داشته باشی بهترین غذا و بهترین امکانات و بهترین وسیله ها رو میتونی برای خودت داشته باشی و استفاده کنی ازشون خدایا شکرت بابت این همه نعمت و فراوانی که به ما دادی خدایا شکرت بابت این سایت فوق العاده و بی نظیر که احساس و حالمون رو عالی میکنه و ورودی های خوبی به ذهنمون میده خدایا شکرت

    استاد جان و خانم شایسته عزیز خیلی از شما سپاسگزارم بابت این تداوم بابت این تغییر بابت این سایت فوق العاده بابت این همه قسمت های سریال زندگی در بهشت که برای ما قرارداد این تا ما هم لذت ببریم

    منتظر قسمت های بعدی سریال زندگی در بهشت هستیم به امید دیدار

    خداوند یار و نگهدارتون باش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2227 روز

    به نام خدایی که در این نزدیکی ایست

    سلام خدای مهربونم که در همه چیز و همه جا حضور داری و با من سخن می‌گویی

    سلام استاد عزیزم که‌ همچون آبی زلال و خنک، تشنگان را سیراب می کنی.

    سلام مریم جان که همچون خورشید می تابی.

    سلام دوستان الهی ام که که همچون درختی تنومد، آب را از ریشه و نور خورشید را از برگ دریافت می کنید و رشد و رشد

    سلام به رضوان عزیزم که به لطف خدای مهربان اینجاست.

    دقیقا همین دیشب بود، که چون نتونسته بودم کاری رو که براش برنامه ریزی کرده بودم که رو انجام بدم، حالم داشت بد میشد و آژیر خطر به صدا در آمد.

    گفتم خب من الان میدونم چون نتونستم طبق برنامه ریزی کارم (علت کارهای ناخواسته ای که پیش آمد) رو انجام بدم حالم داره بد میشه، چاره چیه؟ با چه منطقی من میتونم این ذهن نجواگر بی تربیت رو تربیت کنم؟

    یکم فکر کردم، یاد حرف استاد در دوره عزت نفس افتادم که می‌گفت، رسیدن به هدف مهم نیست، مهم لذت بردن از مسیر هدف است.

    گفتم درست است استاد روی تمرکز خیلی تاکید داره، ولی وقتی تلاشت رو بکنی و در این بین یه ماجرای خارج از برنامه پیش بیاد که نباید تو را به هم بریزه و از این لحظه لذت ببر.

    رفتم دوش گرفتم و گفتم اصلا میخوام فقط از لحظات قشنگی که کنار خانواده دارم لذت ببرم، ذهن نجواگر بی تربیت برو بخواب.

    و چه شب قشنگی بود، کنار خانواده و همکاری هم 25 کیلو زردآلوی منصوریه رو لواشک کردیم، در کمتر از 3 ساعت.(این ماجرای ناخواسته ما بود)

    و خدای مهربان پاداش کنترل ذهنم رو با این فایل گرانبها داد.

    واضح و روشن گفت؛ رضوان ام، عشقم، من دوست دارم همیشه شاد شاد باشی، بی حالی موقوف.

    حالا بریم به دیدن خونه زیبای مان و ماجرای شگفت انگیز آن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
    • -
      محمدرضا روحی گفته:
      مدت عضویت: 1316 روز

      به نام هدایت الله

      سلام خدمت رضوان خانوم

      خیلی خوشحالم وقتی ناخواسته هایی که در زندگی شما به وجود می آید به لطف خدا وآگاهی این برنامه متوجه اون ایراد ویا مشکل میشوید برای بر طرف کردن واقعا تبریک میگم این حد کار کردن روی خودت وباور هایتان

      من هم با این فایل از شما یاد گرفتم که در یک چنین حال بدی رجوع کنم به دوره عزت نفس

      سپاس از شما بابت کامنت زیبا و دوست داشتنی

      موفق وسربلند وشاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      ریحانه گفته:
      مدت عضویت: 1752 روز

      رضوان جان عزیز

      بیش از هزار بار به شکل های مختلف این جمله را شنیدم و دیدم

      اما هیچوقت نتونستم به این شکل درکش کنم

      چقدر به موقع بود و من نیاز داشتم که همچین جمله ای رو بشنوم

      مسیر مهمه

      لذت بردن از لحظه لحظه ی این مسیر مهمه

      چیزی که مهمه اون لحظه ی رسیدن به هدف نیست

      دقیقا!

      دقیقا!

      میدونی واقعا این مسسیره که مهمه

      اینکه تو این مسیر همراه با رشدت لذت ببری

      اینکه توانایی های بیشتری از خودت ببینی و لذت ببری

      اینکه پیشرفت های کوچیکت رو ببینی دستان خدارو ببینی

      آزاد و رها آزاد و رهاااا لذت ببری فقط از مسیر

      وقتی تو زندگیم نگاه میکنم دستان خدا و حس لذت واقعی رو وقتی تجربه کزدم که آزاد و رها بدون نیاز به دونستن قدم بعدی

      بدون عجله

      بدون نگرانی

      بدون حل کردن مسئله با ذهن خودم

      بدون حساب کردن رو آگاهی های خودم

      بدون چسبیدن به یک مسیر خاص

      فقط حرکت کردم

      و باورت میشه حتما

      از درو دیوار هماهنگی برام پیش میومد

      از درو دیوار دستای خدا بهترین دستای خدا به کمکم میومدن

      و من اصلا تنها نبودم

      من یه لحظه به مغز خودم فشار نمیاوردم که بخوام خودم قدم بعدی رو پیدا کنم

      و چقدر حس خوبیه

      کاش بتونم تومسیر کاری که دوسش دارمم اینطور باشم

      عجله نگرانی و حساب کردن رو ذهن خودم چیزی جز سختی برای من نداره

      میدونی رضوان جان دوستدارم ساعت‌ها‌ درمورد اون لحظات بنویسم چون هنوز هم حتی فکر کردن بهشون بهم حس خوبی میده

      همه ی ما قطعا تو شرایطی برای یه سری کارها نچسبیدیم به مسیر و راه یا آدم یا .. هرچیز خاص و اجازه دادیم جریان هدایت مارو جلو ببره

      و قطعا این حس خوب رو تجربه کردیم

      و تمام اون اتفاقات خوب بخاطر ایمان ما بوده

      میدونی.

      سپاسگزارم که این جمله رو‌نوشتی و دوباره به یادم اوردی تا این دفعه بهتر متوجهش بشم.

      دوستدارم فقط از مسیر زندگیم لذت ببرم..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      رضا حسنی گفته:
      مدت عضویت: 1331 روز

      سلام ب رضوان خانم عزیز و مهربان

      من خیلی خوشحالم ک تو این سایت الهی دوستانی چون شما دارم ک از وجود همتون کلی آگاهی خالص کسب میکنم و کلی انرژی مثبت از شما ها عزیزان دریافت میکنم

      دوس دارم پیروی کامنت زیباتون ی مطلبی رو اضافه بکنم و بگم ک

      اول باید بپذیریم ک کار ذهن همینه ،

      کار ذهن از کاه ، کوه ساخته

      کار ذهن ترس بوجود آوردنه

      کار ذهن نجوا کردنه

      کار ذهن خراب کاری کردنه

      کار ذهن غمگین کردنه

      پس وقتی ک میپذیریم کارش همینه ، دیگه سخت نمیگیریم و باهاش وارد جنگ نمیشیم

      تو همچین مواقعی بهش بگیم خوب بلدی نجوا کنی ، خوب بلدی سناریو منفی ببافی ، خوب بلدی از کاه کوه بسازی !! ولی من دستتو خوندم ذهن عزیزم

      من میدونم ک تو میخوای حال منو خراب بکنی ولی عمرا کور خوندی ،

      چون دیگه من اون رضای سابق نیستم ک بتونی زود احساسمو بد بکنی !!

      پس برو دنبال بازیت اینقدرم نجوا نکن !

      بقول استاد در جلسه6 فوق العاده جهان بینی توحیدی ک میگن ، با ذهن راحت باش و باهاش نجنگ

      خیلی آرام و خونسرد باهاش حرف بزن و رامش کن

      و این تکنیک خیلی خیلی ب من جواب مثبت داده و من خیلی ازش استفاده میکنم و واقعا پذیرفتم ک این نجواها کارشه و دیگه باهاش درگیر نمیشم

      دوس داشتم درک و تجربمو باشما دوست عزیزم ، خواهر گلم ب اشتراک بزارم

      در پناه خداوند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        رضوان یوسفی گفته:
        مدت عضویت: 2227 روز

        به نام خدایی که با عشق گِل ما را سِرشت

        سلام رضا عزیز و ثروتمند و خوش اندام

        ماشالله چه اندام ورزیده ای دارید.احسنت به شما و اراده شما.

        رضا جان، برادر الهی ام از نکته کلیدی طلایی که به من گفتی بسیار سپاسگزارم، از دیروز تا الان که ذهن افکار مسمومی را به ذهنم راه داد، با همین تکنیک ضربه فنی اش کرده ام، کاری که قبلا می کردم، این بود که از خودم شاکی میشدم که این افکار چیه به سرت میزنه، به اصطلاح داری روی خودت کار میکنی، باید این افکار به ذهن ات خطور کنه؟!

        و خدا را شکر تا الان هر فکری رو تو ذهنم آورده که آزار دهنده بوده، همون فکر رو به صورتی که خوش آیند باشه درآوردم و بهش تحویل دادم.

        یک دنیا ممنون رضا عزیز

        در پناه حق روز به روز توحیدی تر، ثروتمند تر، شادتر و سالم تر باشید.

        یا حق

        باید بپذیریم ک کار ذهن همینه ،

        کار ذهن از کاه ، کوه ساخته

        کار ذهن ترس بوجود آوردنه

        کار ذهن نجوا کردنه

        کار ذهن خراب کاری کردنه

        کار ذهن غمگین کردنه

        پس وقتی ک میپذیریم کارش همینه ، دیگه سخت نمیگیریم و باهاش وارد جنگ نمیشیم

        ذهن راحت باش و باهاش نجنگ

        خیلی آرام و خونسرد باهاش حرف بزن و رامش کن

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1273 روز

      سلام رضوان عزیز ، خوبی الحمدلله. الهی که حال دلت عالی عالی عالی باشه. جدید نیستم، همون حمید امیری پرحرف هستم که فقط عکس پروفایلم عوض شده.

      خدا رو شاکرم بخاطر اینکه در مدار دریافت آگاهی های دوره عزت نفس هستی.

      این روزها کلی موضوع آموزشی رو سرم ریخته که نمیدونم کدومش رو باید بخونم. یاد فرمایش استاد عباس منش عزیزمون میافتم که می‌گفت توی دانشگاه بندرعباس مردم داشتن درس میخوندم برای امتحان پایان ترم ، من داشتم کتابهای موفقیت رو‌ میخوندم. الآنم حکایت منه، کلی مبحث ایمنی و آتشنشانی رو لازم دارم که باید بخونم و یادشون بگیرم. ولی من هنوز سایت رو ول نمیکنم و دارم کامنت مینویسم و کامنت میخونم.

      آقااااا بیا برو استانداردهای NFPA رو بخون (ایموجی به مقدار لازم)

      خدا رو شکر میکنم وقتی که موفقیتت رو میبینم ، وقتی حال خوبت رو میبینم. وقتی احساس عالی و توحیدیت رو میبینم.

      در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        رضوان یوسفی گفته:
        مدت عضویت: 2227 روز

        به نام خدای که همواره با ماست

        سلام حمید عزیز و خوشتیپ و خوش چهره و ثروتمند

        پسرررررر دیروز کامنت رو دیدم، دو چشم داشتم صد تا قرض گرفتم، باورم نمیشد، این همون نیم رخ آقای آتش نشان باشه، بابا اون عکس 45 به بالا میزد، ولی این خدایی خیلی جوان و خوشتیپ هستی و خوش اندام. احسنت به شما.

        حمید جان مررررسی که پاسخ مرا دادی، خیلی خوشحال شدم، دیروز خواستم پاسخ کامنت شما را بدم، حس و حالش نمیومد،اول که کامنت شما را خواندم کلی ذوق کردم و خواستم جواب بدم، نشد. بعد کامل حسش رفت.

        ولی الان داشتم جواب رضای عزیز رو میدادم، یهو دیدیم بقول سعیده جان کنار کله آبی شده، خیلی ذوق کردم(من عاشق این نقطه آبی هستم)

        راستی ما فکر می‌کردیم شما فقط تو قسمت فضا و موتور و… خبره هستید، نمیدونستم دست دکترا را هم از پشت بستید کلی مطالب پزشکی رو هم با جزئیات میدونید. احسنت به شما

        از افرادی که پویا و کاربلد هستند خیلی خوشم میاد،

        و خدا را شکر که با افرادی آشنا شدم که همه سعی در بهبود خودشان دارند، واقعا لطف بزرگی است که به قولی هرچی خوبان دارند، همه را یکجا بچه های سایت با هم دارند.

        مررررسی واقعا خوشحالم

        دیشب ساعت 3 و نیم بیدار شدم، خیلی حس خوبی داشت، انگار همه چی و همه جا حضور خدا را میتونی راحت احساس کنی و خدای مهربان راحت و واضح باهات صحبت می کنه.

        بی دلیل نیست که بزرگان به بیداری سحر تاکید دارند.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        • -
          حمید امیری Maverick گفته:
          مدت عضویت: 1273 روز

          «دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند ؛ و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند»

          «بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند ؛ باده از جام تجلی صفاتم دادند»

          چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی ؛ آن شب قدر که این تازه براتم دادند»

          «بعد از این روی من و آینه وصف جمال ؛ که در آنجا خبر از جلوه ذاتم دادند»

          «من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب؟ ؛ مستحق بودم و این‌ها به زکاتم دادند»

          «هاتف آن روز به من مژدهٔ این دولت داد ؛ که بِدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند»

          «این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد ؛ اجرِ صبریست کز آن شاخِ نباتم دادند»

          «همّتِ حافظ و انفاسِ سحرخیزان بود ؛ که ز بندِ غمِ ایّام نجاتم دادند»

          سلام و درود به شما خواهر بزرگوارم ، خانم یوسفی گرانقدر. در راستای این بچه پرو بازی هام، توی کامنت قبلیم شما رو به اسم کوچیک صدا کردم بدون اینکه اجازه بگیرم. بهتر بود قبلش اجازه بگیرم.

          همه مون از دیدن اون نقطه آبی لذت می‌بریم. وقتی میبینی یکی از اعضای خانواده ات یه پیام برات فرستاده. همیشه من از پیامهای پر مهرت لذت میبرم ، حالا این یه دفعه شما حسش رو نداشتی ، و دقیقا باید اون حسه باشه تا کلام بر زبان و قلب انسان جاری بشه. خیلی خیلی ازت ممنونم بخاطر کامنتت. این غزل حافظ یه داستان طولانی پشتش داره که شاید اینجا نشه کامل تعریف کرد. خلاصه اش اینکه حافظ در ابتدا اصلا استعداد شعر گفتن نداشته. و طی یه سری اتفاقات ، تکاملش رو طی می‌کنه و عالی هم طی می‌کنه. و بعداً توی عالم خواب این شعر بهش گفته میشه و بعد از اون حافظ شیرازی ، لسان‌الغیب میشه و شروع به شعر گفتن می‌کنه. حافظ وقت سحر مناجات ها داشته با خداوند. هر موقع سحر بیدار شدین ، یه گفتگو با خداوند داشته باشید. خودش صدامون زده تا بیدار بشیم. نمیدونم بازم از حافظ بنویسم یا نه …

          «عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند ؛ کافر عشق بود، گر نشود باده پرست» (عاشقی که ادعای عاشقیش میشه و تمام شب رو می‌خوابه و با خداوند گفتگو نمی‌کنه، این شخص کفران کننده عشقه چون هنوز عاشق نشده)

          خداییش اگه میدونستم که فکر می‌کنید توی عکس من سنم بالای 45 میخوره خیلی زودتر عکس پروفایل رو عوض میکردم. اینقدر ازم تعریف کردین کنجکاو شدم یبار دیگه خودم هم رفتم عکس پروفایلم رو دیدم، گفتم مگه چقدر فرق کرده. خدا خیرش بده سعیده خانم راهنماییم کرد.رفتم کیفیت عکس رو آوردم پایین تا آپلود شد. تا پیش از این من اصلا حواسم به کیفیت و حجم عکسها نبود. عکسهایی که انتخاب میکردم همشون حجم های بالایی داشتن سایت ارور میداد.

          خیلی ممنونم ازت، بخاطر لطف و محبت و بزرگواریت. بخاطر اینکه هستی ، اینجایی و در راستای گسترش آگاهی های توحیدی کامنت می‌نویسی. در پناه جریان هدایت الهی همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            رضوان یوسفی گفته:
            مدت عضویت: 2227 روز

            به نام خدای مهربان

            سلام به بنده مخلص خدا، حمید ثروتمند و خوشبخت

            میانِ عاشق و معشوق هیچ حائل نیست

            تو خود حجابِ خودی حافظ از میان برخیز

            ساعت 4ونیم بود که پیام شما را خواندم از سحر گذشته بود، ولی هنوز حس و حال سحر رو داشت، مخصوصا با شعر حافظ حس و حالش بیشتر شد.

            و اما در مورد خانم یوسفی، زیاد با این لفظ حال نمی کنم، همان رضوان عزیز رو بیشتر دوست دارم، هر چه ساده تر بهتر، گرچند به قول حافظ همه ی این ها حجاب است، و باید از میان برخیزد. پس شما هر جور راحت تری این بنده ی ضعیف را مخاطب قرار بده.

            یه سوال؟ شما اشعار حافظ رو حفظی می نویسید یا کپی پیس می کنید؟

            سوال دوم شما استخدام ارتش هستید یا مجتمع گاز پارس جنوبی عسلویه؟

            از موقعه که هوا روشن شد اومدم تو حیاط قرآن خوندم، ماه هم تازه اشعه های آفتاب بهش خورده بود یه درخشندگی خاصی داشت و قدرت خدا بیشتر تجلی میداد، قدرتی که اون رو وسط فضا معلق نگه داشته بدون یه میلی انحراف از مدارش. ولی ما آدم ها در هر لحظه ممکن است مدارمون تغییر کنه. یه بار تو عرشیم یه بار رو فرشیم.

            هوا هم بسیار خنک و بهاری است. خدایا شکررررررررت

            در پناه جانان پاینده و پایدار

            مدارتون در عرش ثابت و پایدار

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
            • -
              حمید امیری Maverick گفته:
              مدت عضویت: 1273 روز

              سلام و درود به شما خواهر بزرگوارم رضوان عزیز. الهی حال دلت عالی عالی عالی باشه. سپاس بخاطر کامنتت. من بعضی از اشعار حافظ رو حفظ هستم ولی بیشترش کپی پیست میکنم. گاهی اوقات یه بیت فقط یادم میاد. و همون رو سرچ میکنم و کپی پیست میکنم.

              و در مورد شغلم . من سال 85 وقتی 19 سالم بود استخدام نیروی دریایی شدم. و نظامی پیمانی بودم. قرارداد پنج ساله. با اینکه قصدم جدی بود برای ادامه دادن یهو لحظات آخری رفتم تو فاز تغییر. و درخواست رهایی از خدمت نوشتم. هر چی فرمانده و همکارا گفتن نرو بمون، بدبخت میشی، اون بیرون کار نیست من توجه نکردم. و اینکه سال 90 اومدم بیرون. به مدت کار MDF انجام میدادم. و سال 92 اومدم مجتمع گاز توی آتش نشانی و الان حدود 10 ساله اینجام.

              از حس و حال سحر گفتی که چقدر لحظه دلچسبیه . واقعاً انگار حجابها کنار میره و خیلی واضحتر میتونی خدا رو احساس کنی. و این بیت حافظ، که برام نوشتی ،چقدر زیبا بود. «تو خود حجاب خودی…»

              خیلی ممنونم از شما رضوان عزیز. الهی که همیشه همیشه شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی.

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1221 روز

      سلام رضوان خانوم عزیز

      الان ساعت 23 هست من بعد از یک روز پر برکت کاری و تیک خوردن تمام خواستهام در ستاره قطبی در پایان روزم هدایت شدم به کامنت زیبای شما و جالب اینکه اسم منصوریه رو آوردی کلی ذوق کردم ،اخه من بچه منصوریم و الان سالهاست ساکن اینجام ،باور کن شما بیشتر از من زردآلو اینجا رو خوردین ،بسکه مشتری زردآلوهای اینجا زیاد همشو میفرستن شهرهای اطراف به خودمونم نمیرسه

      فکر کنم این فایل مال یکسال نیم پیشه و وقتی که این فایل اومد روی سایت یادمه که توی شرایط سختی بودم و تمام تلاشم این بود که با بودن توی این سایت انرژی خودمو جهت بدم به سمت مثبت ،الان مدتهاست تمرکزم روی زیبای هاست و شاید هفتها باشه که احساس بد زیادی در خودم حس نکردم و قشنگ این جمله استاد الان دارم درک میکنم که احساس خوب= اتفاقات خوب

      هر روز کسب کارم داره رونق بیشتری میگیره ،مشتریام با کیفیت تر میشن و البته لول بالاتری نسبت به گذشته پیدا کردن ،ولی دوستای خوب دارم که از هم صحبتی با من لذت میبرن چون دقیقا منم همچین حسی نسبت به این آدما دارم و جهان هم از جتس همین آدمها وارد زندگیم میکنه

      خلاصه بگم آبجی کلی امشب بهم حال دادی و لبخند رو لبم آوردی و تکمیل کردی آخرین درخواستمو توی ستاره قطبی که از خداوند خواسته بودم سپاسگزارتر باشم در طول روز و الان با همین احساسی که بهم دست داد یعنی کارمو خوب انجام دادم که کامنت شما شده روزی من

      ایشاله که هنوز از لواشکاتون داشته باشین و هر وقت ازش میخورید یاد من بیافتید

      حتما بیاین سر بزنین به ما ،خوشحال میشم از دیدن شما دوستان عزیز و توحیدی

      در پناه الله یکتا شادو سربلند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    فرزانه گفته:
    مدت عضویت: 1753 روز

    سلام به استاد عزیزم، مریم جان و دوستان گرامی

    به به چقدر خوشحالم بابت ادامه سریال زندگی در بهشت.

    نمونه ای از لذت های ساده ای را ذکر کن که موجب شادی و رضایت شما از زندگی ات شده است:

    گفت آسان گیر بر خود کارها کز رویِ طبع

    سخت می‌گردد جهان بر مردمانِ سخت‌کوش

    سعدی

    قبلنا فکر میکردم کلی باید تدارکات ببینم تا حس خوب داشته باشم…

    این اواخر از تمام فعالیتام لذت می برم. مطالعه، پیاده روی، صحبت کردن با دیگران، خوندن کامنت دوستان، از نفس کشیدنم، از اینکه نگاه کردن و قدرت دیدن چقدر جالبه، خوابیدن، حتی گاهی نگاه میکنم به اعضای بدنم و از ظاهر و کاراییش لذت میبرم‌.

    دنیا مگه اهمیت میده من چه حسی دارم؟ هر چی باشه همون رو برام گسترش میده! مگه میتونم کلید احساسمو بدم دست کسی؟ میندازه تو چاه!

    چه کاری مهم تر از اینکه با کیفیت ترین احساس ممکن رو ساطع کنم؟!

    اخیرا بزرگترین لذتم قدرت احساسمه! حواسمو میارم به قفسه ی سینم به قلبم و چک میکنم چه حسی دارم؟ و بعد به خودم یاد آوری میکنم همه چیز همینجا رقم میخوره. این تو داری چی خلق میکنی؟ امروز روز سومه که دارم از صب تا شب آگاهانه زندگی میکنم‌ تا برسه به مرحله ی ناخودآگاهی…

    اگر خواهی که گردی بنده ی خاص

    مهیا شو برای صدق و اخلاص

    برو خود را ز راه خویش برگیر

    به هر یک لحظه ایمانی ز سر گیر

    محمود شبستری

    به حرفای شما فکر میکنم که گفتین وقتی فهمیدم قانون چیه گریه میکردین خدارو شکر میکردین به خاطر این آزادی:))

    اگر حرف مردم را کنار بگذاری و به داشته های زندگی ات منصفانه تر نگاه کنی، چه فرصت های دیگری را برای لذت بردن از چیزیهای ساده، پیدا می کنی؟

    خود را چو یافتی همه عالم ازان توست

    چشم از جهان بپوش، طلبکار خویش باش

    کار جهان به مردم بیکار واگذار

    فرصت غنیمت است پی کار خویش باش

    گفتار را به خامه بی مغز واگذار

    آیینه وار شاهد کردار خویش باش

    صائب تبریزی

    جدیدا بدون هیچ آرایشی میرم باشگاه و از ورزشم بیشتر لذت میبرم از اینکه هیچ کرمی روی پوستم نیست. راحت ترین لباسو می پوشم و کمتر اهمیت داره که بقیه چی می بینن و چی می گن.

    علایق مشترک با همراه و همسر و ….

    یارا بهشت صحبت یاران همدم است

    دیدار یار نامتناسب جهنم است

    هر دم که در حضور عزیزی برآوری

    دریاب کز حیات جهان حاصل آن دم است

    سعدی

    با توجه به ویژگی های خواستگارهای اخیرم متوجه شدم یه خواسته ای هست که قبلا بهش توجه نکردم و الان دارم تصویر سازی میکنم که مثل شما و مریم جان در مورد قوانین، خدا …. با هم صحبت کنیم.

    فعالیت مشترک الانم با استادمه که یه پژوهش دو نفره داریم، من آگاهانه از ثانیه هایی که کنار ایشونم لذت بردم و بر خلاف سری قبل خیلی بیشتر همو درک میکنیم. خیلی با هم راحتیم البته با حفظ احترام و اصلا با سه چهار سال گذشته قابل مقایسه نیست، قبلا هم کار مورد علاقه مشترک داشتیم اما هر جلسه میخواستم تموم بشه برم خونه الان تغییر کانون توجهم هزار برابر این جریانو با کیفیت تر کرده. با اینکه ایشون اصلا نمیدونه من دارم چیکار میکنم ناخودآگاه تمرکزش رفته رو نقاط مثبت من و هر موقعیم میخوان نقدم کنن که یه چیزی یاد بگیرم یه طور خنده داری میگن که کلی با هم میخندیم دیگه یکی باید بیاد این خنده ها رو جمش کنه … در صورتی که پارسال چند بار تا مرز گریه پیش رفتم.

    در خانواده هم مامانم خیلی پایه خندس فیلمای طنز با هم می‌بینیم. یه بار حین فیلم می‌خندن یه بار بعد از تموم شدنش مرور میکنن می‌خندن بعد باز همین داستان موقع تکرار اون فیلم هست. هر بارم که دور هم جمع میشیم به من میگن یکی دو تا سوتی های اخیر منو تعریف کن دور هم بخندیم:) فکر میکنم به خاطر علاقه به بازیگرای طنز این سوتی دادنا و خندیدنا یه چیز مثبتی تو ذهنشون تعریف شده!

    شاد باش و ایمن که من

    آن کنم با تو که باران با چمن کند

    مولانا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      زکیه لرستانی گفته:
      مدت عضویت: 1731 روز

      سلااام ب دوست عزیزم فرزانه جان

      چن روزه ذهنم درگیره بابت خاستگاری ک دارم

      ایشون و داماد جدیدمون معرفی کرده پسرعموشون هست

      چون از ازدواجش و رابطه ای ک باخواهرم داره تو این دوسال خیلی راضی هست

      من قبلا ب یه تضادی خوردم تو این زمینه چن سال پیش اون موقع با قانون آشنا نبودم و مدار مناسبی نداشتم

      بدون اینکه ب ندای درونم گوش بدم بخاطر اینکه بقیه تاییدش میکردن اون شخص و سیلی محکمی خوردم از جهان وباعث شد بیدار بشم خودمو بشناسم خواسته هامو

      بعد از اون جریان خاستگارای زیادی داشتم ک ردشون کردم بدون اینکه ببینمشون چون حسم تایید نمیکرد

      بادیدن سریال زندگی دربهشت خواسته هایی ک داشتم واضح تر شد برام ودرخواست دادم ب جهان

      الان این خاستگاری ک دامادمون معرفی کرده پارسال عید هم گفته بود ولی رد کردم

      الان باز پیشنهادش مطرح شده

      مطمئن نیستم ولی حسم میگه نتیجه درخواستمه

      میخوام ب خودم وایشون ی فرصت بدم تابیشتر خودم وخواسته هام وبشناسم واینکه چقد مدارم تغییر کرده

      نظربقیه دیگه مهم نیست برام میخوام ب ندای قلبم گوش بدم

      کامنتت و ک خوندم انگار برای من نوشته بودی خواسته جدیدت خواسته ی منم هست مرسی ک بهم یادآوری کردی عزیزم

      خیییلب تحسینت میکنم ک اینقدرعالی میتونی درک کنی قانون و وعمل کنی بهش

      برات بهترینها رو ارزو دارم

      وهمسر فوق العاده ای ک باهم ب آرامش روحی برسین وغرق درخوشبختی ثروت وعشق باشی عزیزدلم

      درپناه خدای عشق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        فرزانه گفته:
        مدت عضویت: 1753 روز

        سلام دوست عزیزم

        برقرار کردن روابط سطحی برای اینکه متوجه بشی دقیقا چی میخوای هیچ اشکالی نداره. یکی از توصیه های خود استاد هم همین هست.

        من یه مدتی قبل از اینکه وارد دوره بشم میگفتم که من حوصله ندارم بشینم کلی بنویسمو فک کنم فقط میخوام پولدار باشه، منو خیلی دوس داشته باشه و تحصیلات عالی داشته باشه، چهره خوبی داشته باشه و با هم بتونیم بریم خارج از کشور.

        دنیا هم پشت سر هم جدای از درخواستای قبلیم دو تا آدم خفن پولدار دو تابعیتی که تحصیلات و چهره خوب داشتن و از من خوششون اومده بود گذاشت تو کاسه ی من گفت بیا بفرما اتفاقا هم جفتشون بی حد و حساب دست و دل باز بودن و بهم اعتماد داشتن

        اما بعد دیدم نه بابا خیلی بیشتر از این حرفاست من دوست دارم طرفم با من همفکر باشه بریم بیرون با هم خرید کنیم صحبت کنیم فایلهای استاد رو ببینیم بریم پیاده روی و یه سری مسائل دیگه

        خلاصه که حواست باشه چی در خواست میکنی

        من تمام چیزایی که میخواستم دریافت کردم اما مثلا خط فکریمون در مورد جهان و خدا از زمین تا آسمون متفاوت بود.

        برات بهترین رابطه و بهترین زندگی رو آرزو میکنم عزیزم

        در پناه خداوند موفق باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          زکیه لرستانی گفته:
          مدت عضویت: 1731 روز

          سلام فرزانه عزیزم

          مرسی از اینکه وقت گذاشتی وبرام نوشتی

          خیالم راحت شد ک تصمیم درستی گرفتم

          ممنون ک تجربه ارزشمندت وگفتی

          منم دوسدارم رابطه ی پراز تحسین احترام وشاد داشته باشم مث استاد

          ک باهم بتونیم وقت بگذرونیم ولذت ببریم بازی کنیم

          درک کنیم همو

          از قانون باهم بگیم

          ازخدا باعث رشد هم بشیم وتو برخورد با تضادهای زندگی سربلند بیرون بیاییم

          وخواسته هامونو بشناسیم

          هدف داشته باشیم

          باخودمون درصلح باشیم

          باهم بریم بیرون کوه

          بازار گردی

          مسافرت

          داخلی وخارج کشور

          مسائل و حل کنیم

          ب عبارتی بال پرواز هم باشیم و باهم اوج بگیریم چقد لذت بخشه همچین رابطه ای

          الهی صدهزار بارشکرت خدای عزیزم

          مرسی ازمحبتت

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      لیلا گفته:
      مدت عضویت: 1465 روز

      سلام فرزانه جون من چند ماهه اومدم تو سایت اما فعلا مطالب رو منظم دنبال نمی کنم، اتفاقی کامنت های شمارو خوندم و دنبالتون کردم وااااقعا تحسینتون می کنم بارها موقع خوندن کامنت ها یا پاسخ هاتون به دوستان ،از دیدگاه هاتون لذت بردم بااارها کانتتون رو خوندم و دیدم تو این مدته کمی که توی سایت هستین، چقدر پررنگ، جدی،با باورهای قوی و اصولی پیش میرین و خیلی از شخصیتتون خوشم میاد برام الگو شدین… از باورهایی که ساختین از توکل …

      دیدم در خصوص خواسته جدید از خواستگارتون نوشتین، این به نظرم مهم ترین خواسته اس…البته این نظر منه، چون بعد از 11 سال زندگی مشترک، این جرات رو پیدا کردم که خواسته هامو بگم و مثل سال های پیش نگم که دنیا ارزش نداره، حرف مردم چی، بخاطر پسرم و … و دارم توافقی از همسرم جدا میشم. من تو این مدت زندگی ، بارها دلم خواسته با همسرم حرف بزنیم از علایقمون ،از اهداف مشترک و … برای من اینکه هر دو نفر هر روز به فکر رشد و پیشرفت باشن ارزشه، اینکه برای خودشون وقت بزارن، درباره کتابی، فیلمی، شعری و .‌‌.. بشینن و نظر بدن، با هم با وجود بچه، برنامه داشته باشیم برای وقت گذروندن دو نفره،کافه بریم، بدمینتون بازی کنیم ،بدنسازی کار کنیم،(من دبیر تربیت بدنی هستم و ورزش نقش پر رنگی داره برام) برای همچنان رشد و ارتقا، اهداف مشترک در زمینه های مالی، آموزش ، مسافرت، تربیت فرزند… الان می فهمم چقدر علایق مشترک مهمه ، کسی که شبیه تو فکر کنه، دیدگاه های مشترک داشته باشین، من کوهنوردم چه کیفی داره با عشقت شب رو تو کوه کمپ بزنی و تا صبح کنار آتیش از قوانین حرف بزنید از فرکانس ،از توجه مثبت ،جنس حرفاتون یکی باشه و عاشق اینم عشقم مثل خودم ورزشی باشه ، تا عمر داره به تناسب اندامش اهمیت بده، به تغذیه سالم ، سحرخیز باشه ،عاشق شعر و موسیقی باشه، باورهای توحیدی داشته باشه، به رشد مالی اهمیت بده، با کشتی کلی سفر کنیم، صداقت داشته باشیم، حرف و عملمون یکی باشه و الگو باشیم برای پسرم . از کنار هم بودن لذت ببریم و عشق رو هر روز تجربه کنیم.

      ببخشید فرزانه جون اینا گفتم که هم برام تکرار شه و هم مثبت باشه و هم خواسته ام رو گفته باشم و نه اونی که هست..

      من تقریبا 9 ماهه تصمیم به جدایی گرفتم و چند ماه طول کشید بتونم هضمش کنم و عذاب وجدان رو‌ کنار بزارم. خوبیش این بود به محض مطرح کردنش با همسرم، اون قبول کرد اما مسئله ای که باهاش مواجه هستم توافق مالی هست.. درخواست مهریه ندادم و گفتم توافق کنم اما راه نمیاد ما یه خونه داریم که هر کدوم 3 دنگ ازش سهم داریم البته تقریبا یک سوم پولش رو همسرم گذاشته، مقداری طلا داریم که از پس انداز هر جفتمون تهیه کردیم و سه سال قبل یه زمین شریکی تو یه روستا تو یه شهرستان خریدم با فروش طلاهای هدیه و پس اندازم…

      حالا همسرم میگه ماشین رو میدم به مهریه ات اما قبلش باید سهم من رو توی طلاها و زمین بدی و میگه من حقوقم رو خرج کردم و تو جمع کردی، منم توی حقوق تو سهم دارم… ولی این موضوع توجه منو دائم بد میکنه و نمی تونم شرطش رو قبول کنم، از طرفی ارزش طلاها و زمین کمه و میگم انقدر طلاق رو طولش ندم چون ماه هاست هیچ کدوم کوتاه نمی آییم ، از طرفی می دونم غلطه اما اطرافیان میگن اشتباه نکن و مهریه رو اجرا بزار و من اگه اجرا نزارم میترسم پشیمون بشم از تصمیمم اما ادم دادگاه و این حرفا رفتن نیستم.

      بلاتکلیفم و فکرم دائم مشغوله که کار درست کدومه؟ اینکه پیشنهاد همسرم رو قبول نمی کنم برای ترس از کمبوده؟ برای حرف مردمه؟

      میترسم قبول کنم و با یه بچه تنهایی و حقوق معلمی، کم بیارم…از طرفی میگم قبول کنم و تمومش کنم، آرامشم مهم تره، …

      شما که درک بهتری از قوانین دارین، میشه نظرتون رو بگین ؟

      ممنون برای وقتی که میزارین

      انشالله در پناه حق، شاد و سلامت باشی️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        فرزانه گفته:
        مدت عضویت: 1753 روز

        سلام دوست عزیزم لیلا خانم

        ممنونم از تعریفتون و خوشحالم که باهاتون آشنا شدم.

        منم هم رشته ی خودتون هستم ارشد تربیت بدنی.

        لیلا خانم در درجه ی اول اگر براتون ممکنه دوره ی عشق و مودت رو تهیه کنین و مطمئن باشین هزینه نیست سرمایه گزاریه اگر از دیدگاه های من خوشتون اومده از همونجا نشات داره. من جواب میدم حتما اما هر چقدرم کامنتم طولانی باشه چهارده جلسه حرفای استاد یه چیز دیگس‌.

        اول از همه اینکه تمام اقداماتی که گفتین حل مسئله از درون نبوده از دنیای بیرون اقدام کردین به همین دلیل هم نه جداییتون راحته نه با هم بودنتون، جدا شدن ضرر مالی داره جدا نشدن ضرر عمری و لذتی.

        پس یا سه ماه طبق دوره عشق و مودت کار کنین یا چیزایی که میگم رعایت کنین.

        اگر رعایت کنین یا کلا فضا تغییر میکنه با عشق ادامه میدین یا اینکه راحت جدا میشین و با رضایت.

        اول از همه برید تو عقل کل عنوان زوج های عباس منشی رو پیدا کنین و کامنت آقا ابراهیم رو بخونین که از عمل به قانون چه نتیجه گرفتن.

        بعد اینکه شما باید از درون با خودتون به صلح برسید تا دنیا براتون یه مسیری ردیف کنه از امروز کاری به همسرتون نداشته باشید که قانعش کنید یا دعوا کنین یا هر چی..‌

        یعنی شما شروع میکنین طولانی مدت مرور میکنین رابطه ای که رو که دوس دارین و اگر با مرورش به حس خوبی هم برسید و مقاومت درونی و حس بدتون به زندگیتون و همسر از بین بره یعنی با خودتون و دنیا در صلحین و خودش قدم بعدی رو هدایتتون میکنه …

        در کنار این یه الگو پیدا کنین که رابطه دلخواه شما رو دارن و درونی تحسینشون کنین.

        اگر واقعا حس بد و مقاومت بهتون دست نمیده به نکات خوب همسرتون توجه کنین یا حتی روزای خوبتون رو مرور کنین حتی اگر کم باشه شما باید آلزایمر عمدی بگیرین و یادتون بره همسرتون چیا گفتن که ناراحت شدین و با احساس خوب خلع سلاحش کنین البته که حواستون باشه شما با اون طرف نیستین شما با دنیا طرف هستین و اگر حستون ناخالص باشه اونم ناخالص کارتون رو بیشتر گره میزنه.

        داستان من با شما یکم فرق داره خواستگار میاد و میره من باهاش خاطره ندارم اطلاعاتی تو ذهنم ندارم اما شما سالها اطلاعات عمیق تو ذهنتونه هر خطش یه احساسی رو در شما بر انگیخته میکنه پس باید خیلی سفت و محکم و قاطعانه چند ماهی فقط و فقط و فقط تمرکز کنین بر خواسته هاتون تمرکز رو ویژگی هایی که دوست دارین ممکنه حسن آقا میوه فروش یه ویژگی داره که شما دوس دارین مهم نیست شما برای ویژگی مثبت هر کسی میتونین تور پهن کنین و شکارش کنین …

        نظر شخصیه من اینکه هم ادامه زندگی و هم جداییتون دو سر باخته

        یه مدت جدی و صادقانه کار کنین

        حتی اگر وسط تمریناتون یه روزی حالتون جهنمی شد بازم حس بدتون رو مثلا از عدد ده بیارین روی عدد هشت و بعد تصمیم بگیرین که البته خدا خیلی واضح بهتون مسیر جدید نشون میده‌.

        اگر به صلح و حس خوب برسید نشونه ی واضحش ادامه زندگی خوب و یا جدایی خوب و راحته!

        یه تمرین مکمل هم اینکه باید احساس ارزشمندی رو در خودتون فعال کنین شروع کنین نوشتن بابت ویژگی های خوب خودتون، خودتون رو تحسین کردن خودتون رو لایق عشق و ثروت دونستن …

        در پناه خداوند عشق و آرامش و لذت رو تجربه کنید

        لایق بهترین هایید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          لیلا گفته:
          مدت عضویت: 1465 روز

          سلام فرزانه عزیز، هم رشته ایه خوبم خیلی ممنونم برای توضیحاتتون که با سخاوت در اختیارم گذاشتین.منم برای آشنایی با شما واقعا خوشحالم.

          درباره راهنمایی های شما، دقیقا هدفم همین کار و تمرین ها بود اما چون یه جورایی موضوع وسط بود و چندماهه هر هفته برای رسیدن به توافق و …پیش مشاور میریم، بحث بازه و دائم سنگینی میکنی…

          با صحبت های شما و فکر کردن در خصوص اینکه اگه تا الان با این کارهام بحث و توافق قرار بود درست شه، درست شده بود چون من تقریبا این تمرین هارو انجام میدادم به لذت و ورزشم می رسیدم، امااااا برای اینکه دائم با عقل خودم دنبال راه حل بودم و دائم کلافه از اینکه چرا تموم نمیشه… مطمئن شدم که کارم اشتباه بوده و پرونده موضوع رو توی ذهنم بستم،دیگه هم مشاوره نمیرم و بهش فکر نمی کنم تا تمرکزم روی تمرین باشه.

          بازم ممنونم

          خوشبخت و سعادتمند باشی الهی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    فرزاد امان اله زاده گفته:
    مدت عضویت: 1598 روز

    بنام خدای مهربان بان

    سلام به استاد و خانم شایسته عزیز و دوستان گلم

    خدار وشکر میکنم که بار دیگر قسمت جدید از زندگی در بهشت آماده شده و ذهن همه ما رو آماده میکنه برای دیدن و تمرکز بر زیبایی هاو این تمرکز خ ا می داند چه برکت های وارد زندگی همه ما خواهد کرد

    یکی از لذت های ساده‌ی که من هر روز در زندگی انجام میدم ولی الان برام خیلی مهم شد و سعی میکنم که همین امروز کانون توجه خودمو بذارم بهش رفتن به باشگاه و ارتباط با بچه های باشگاه که خیلی بهم خس خوبی میده چون اکثر اونای که میشناسمشون هم سالم زندگی میکنن و هم روحیه خیلی خوبی دار ند که وقتی باهشون ارتباط دارم ناخودآگاه حسم و انگیزه م میره بالا و امروز میخوام آگاهانه به این مورد بیشتر توجه کنم

    یکی دیگه از کارهای که خیلی برام لذت بهش هستش صبح زود بیدار شدن و آسمونو نگاه کردنه و دیدن و گوش کردن به صدای پرنده ها که چقدر لذت میبرن از این جهان بدون اینکه امروز چه روزی هست فقط پرواز و اوج گرفتن و بازی کردن.

    همیشه وقتی ذهنمو از درگیری های روزمره آزاد میکنن و میزارم روی زیبایی ها خیلی خیلی بهم آرامش میده. استاد تو دوره دوازده قدم میگن برای اینکه بخواهید خواسته ها وارد زندگیتون بشوند لازم نیست کاری خاصی بکنید عفط کافیه مقاومتهارو کم کنیم یاید طبیعی زندگی کنیم طبیعی زندگی کردن خیلی راحته فقط ما زندگی رو برا خودمون سخت میگیریم خیلی راحت میتونیم از همه نعمت‌ها استفاده کنیم این همه زیبایی هستش تو دنیا ولی به حدی چسبیدیم به خواسته هامون که دیگه این نعمت‌ها رو نمی‌بینیم فقط راه چاره رو رسیدن به اون خواسته میدونیم .زندگی یه بازیه و قانون بازی خیلی ساده هستش و اون بازی کردن و لذت بردن از بازی هستش به دور از حاشیه و حرف و نظر دیگران .اونی که به نظر دیگران اهمیت بده هیچ وقت نمیتونه از بازی لذت ببره چون تمرکز نداره رو بازی فقط میخواد بدونه دیگران چی میگن یا چیکار میکنن

    امروز به خودم تعهد میدم که بیام لذت های ساده‌ی زندگیمو پیدا کنم و عمیقا ازشون لذت ببرم و چون راهی به جز این ندارم و چه راحتی بهتر و راحت از این که فقط باید لذت برد و سپاسگزار باشم

    خدایا شکرت

    استاد عزیزم سپاسگزارم عاشق همتون هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: