https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-11 06:14:462023-05-11 08:16:42سریال زندگی در بهشت | قسمت 260
530نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سپاسگذار خدایم که منو در این زمان و مکان آفریده که همچین مناظر زیبایی ببینم باور کنم که ما خالق تک تک لحظهای زندگیمون هستیم اونم به لطف آموزهای استاد بینظیری مثل شما دو زوج بهشتی
اول از همه تحسین میکنم اندام بینظیر شما زوج طلای که الحق برازنده همید
تحسین مکینم روابط شما رو که در صلح و آرامش در کنار هم و در این بهشت زیبا که اونم حاصل تداوم و تقوا شماست زندگی میکنید
خدایا چقدر زیباست این پرادایس چقدر زیباست امکانت عالی که استاد ما بدون ذره ای نگرانی از داشتنشون اراده میکنه و خلقشون میکنه
بخصوص اون موتورهای فوق العاده که در یه گوشه با نظم کنار هم چیده شدن و دارن از اونجا بهم دست تکون میدن که منتظریم که بزودی ببینیمت و من با باز شدن قلبم تایید میکنم این دعوت رو
استاد عزیزم و خانو شایسته چقدر جنجالی دارین با هم ست بازی میکنید و خانو شایسته رو دستتونو زد استاد جانم و مات و مبهوت شدم از این همه مهارت خانوم شایسته عزیز
ضمنا اندام بینظیر شما دو زوج آرزوی هر مرد زنی که دارن با زندگی میکنن
بریم سراغ زیبایهای گریل برزیلی
استاد من مثل شما علاقه خاصی به وسایل آشپز خونه دارم و همیشه برای استفاده کردن ازشون ذوق داشتم
این دستگاه بینظیر همه چی تمام مهمون این روزا پردایس که قرار با غذای های خوشمزه ای که خانوم شایسته توش طبخ میکنه قشنگیهای پردایس برامون چند برابر کنه
استاد جان صمیمیتی که شما و خانوم شایسته عزیز موقع باز کردن بسته داشتین و شوخیهای که انحام میدادین چقدر منو بیاد آورد که وقتهای بود که کودک درون منم از این بچه بازیا میخواست ولی با هزار جور فکرای الکی اون لحظه رو ازش چشم پوشی کردم و همش میترسیدم مردم منو قضاوت کنن و به خودم زهر مارش میکردم که بقیه بگن خیلی مردسالار و پارتنرش ازش حساب میبره
بخدا هر چقدر بیشتر میگذره از پیگیرهای من نسبت به سایت بیشتر متوجه میشم که همین کارای ساده که استاد داره بارها و بارها به شیوهای مختلف نشون میده اصل
من خودم بارها از زبون استاد شنیدم که قدردان همین لحظه باشید و توی همین لحظه میتونید یه میلیارد نعمت مثال بزنید شکرگزارش باشید و راه رسیدن به نعمات بزرگتر اینه و در واقع اصل اینجوری به ما گفتین
ولی انگار من خودم هیچوقت بهش دقت نکردم و حس میکردم اینا فقط یه جملات قشنگی که شنیدم
ولی کم کم قلق مغزم داره میاد دستم و میفهمم که اصل چیه و دیگه گول ذهنمو نمیخوام بخورم
نباید منتظر اون اتفاق بزرگ شگفت انگیز باشم برای شکرگزار بودن بلکه همین لحظهای ساده راه رسیدن به اون اتفاق بزرگست
خدایا دست من توی دستای تو تو هدایتم کن به راه راست و ساده
خانوم شایسته عزیز یه جمله موقع تیز کردن چاقو گفت که منو به خودم آورد ..گفت که تیز کردن چاقو و زمانیکه براش میزاری خیلی مهمه و برداشت من از این جمله این بود که تیز کردن چاقو همون باورهای ما قبل از استارت کاره که هر چقدر بیشتر روش کار کنیم و بهتر بسازیمش موقع شروع کار پیشرفت بیشتری میتونیم توی کارمون داشته باشیم و این باورهاست که میتونه نتیجه گرفتن بهش شدت بده
استاد راستی چه مبلهای سفید قشنگی پشت سرتون بود تا حالا ندیده بودمشون خیلی زیبا بودن
خانوم شایسته و نکته ای که راجب ادویه گفت یه نکته طلای بود که جا داره بیشتر بهش دقت کنیم
از اونجای که من یه آدمی بیشتر با نیم کره راستم تصمیمات زندگیمو میگرفتم و همیشه از روی احساس عمل میکردم از وقتی که یادم گرفتم دنبال منطقی باشم برای انجام کارهای که انجام میدم و یه عمر در موردش یه جور دیگه و کاملا برعکس به ما گفته بودن
دقیقا این جمله خانوم شایسته درک کردم و بارها بکارش بردم توی زندگیم
مثالش در مورد قانونهای سلامتی که از فایلهای رایگان شما نکته برداری کردم و توی زندگیم استفاده کردم ازش این بود که همیشه به من گفته بودن وعده صبحانه اصلی ترین وعده روز و باید مفصل خورده بشه به همین خاطر کل زندگیم درگیر این بودم صبحانه چی بخورم چی نخورم و اگه یه روزم نمیخوردم احساس میکردم که عضلاتم تحلیل رفته و دارم ضعیف میشم و جالب دقیقا همین اتفاق میافتاد برام
ولی از وقتی این باور در وجود من شکل گرفت که بدن انسان خودش منبع انرژی و فقط یه وعده غذا نیاز داره همه چی عوض شد و ذهن من خیلی راحت پذیرفت و الان تقریبا 6 ماه دارم با این فرمول جلو میرم و هم انرژیم خیلی زیاده هم وزنم متعادل شده و خیلی چیزا دیگه
اما در مورد سوالات این بخش
استاد من عاشق اینم که با پسرم پلی استیشن بازی کنم کلی بچه بازی در بیارم و تقریبا هر موقع که شد این کارو انجام میدم کلی با هم بازی میکنیم بدن قضاوت دیگران و بعضی وقتا میریم پارک چه کارهای که باهاش نمیکنم اصلا برام مهم نیست که بقیه چی فک میکنن ..اینم بگم خدمتتون گذشتم اصلا اینجوری نبودم و فک میکردم خیلی با کلاسم که اینطوری باشم
انصافا یکی از زمانهای که اصلا متوجه گذر زمان نمیشم این مواقع بوده
من فک میکنم وقتی قضاوت دیگران از زندگیم تقریبا حذف کردم مدارم و انگیزم خیلی خیلی بیشتر شده برای لذت بردن از زندگیم
استاد من برای بالا بردن عزت نفسم و ترس قضاوت دیگران تمرین آگهی تبلیغاتتونو انجام دادم مثل شما رفتم دانشگاه شهرمون و اولین کلاسی که دیدمو هل خوردم داخلش از استاد اجازه گرفتم کنفرلنس دادم
این موضوع فک کنم 4 بار توی چهار روز تکرار کردم جوری که هر وقت بچها کلاس منو میدیدن میگفتن بیا برامون صحبت کن
اولش منو مسخره میکردن ولی بعدش چنان اشتیاق داشتن که خودم لذت میبردم و به خودم افتخار کردم مثل شما عمل کردم
چقدر خوشحالم و خداوند رو سپاسگزارم که هدایت شدم کامنت شما رو با دقت بخونم.
واقعا بارها برای این کامنت زیبا تحسین تون کردم و دلم نیومد که ننویسم واقعا چقدر خوب نوشتین و چقدر خوب دارین خودتون رو میشناسید.چقدر لذت بردم از خوندن کامنت تون.
سپاسگزارم از نکته ایی که از جمله ی خانم شایسته نوشتین که من اونجا خوب نشنیدم چی گفتن، با خودم گفتم دفعه بعدی برم اونجا رو ب دقت بشنوم ببینم چی گفتن.این قسمت رو برای یادآوری خودم و تکرار این نکته زیبا مینویسم.
خانوم شایسته عزیز یه جمله موقع تیز کردن چاقو گفت که منو به خودم آورد ..گفت که تیز کردن چاقو و زمانیکه براش میزاری خیلی مهمه و برداشت من از این جمله این بود که تیز کردن چاقو همون باورهای ما قبل از استارت کاره که هر چقدر بیشتر روش کار کنیم و بهتر بسازیمش موقع شروع کار پیشرفت بیشتری میتونیم توی کارمون داشته باشیم و این باورهاست که میتونه نتیجه گرفتن بهش شدت بده.
واقعا سپاسگزارم برای تک تک جملاتی نوشتین.
واقعا سپاسگزار شما هستم محمد جان که اینقدر خوب داری روی خودتون کار میکنید و خوب زندگی میکنید جهان رو جای بهتری برای زندگی میکنید سپاسگزارم.
استاد وقتی العان این بدن واین چهره ی شما رو میبینم ،.اصلا باورکردنی نیست برام ،
اینهمه تغییر ،
ازهر لحاظ شما عالی شدین ،
خیلی بدن زیبا وعضلانی،جذابی پیداکردن،حتی پوست صورتتون هم باز شده واصلا یه شفافیت خاصی پیدا کرده ،
واقعا تبریک میگم بهتون استاد ،واقعا بینظیرین شما ،وخانم شایسته وعزیزم که بسیار بسیار عالی شدن .هرچند که ایشون قبلا هم خیلی بدن خوب وروفرمی داشتن ،ولی الحق که العان بهتر شدین ،
واقعا شمارو تحسین میکنم ،
چقدر صمیمی وراحت ودوستانه پینگ پونگ بازی میکنین،خیلی هم بازی خوبی انجام دادین لذت بردم .وتحسینتون کردم ،
استاد جان این روابط فوقالعاده شماومریم جان رو ،تابه این سن که رسیدم هیج جا ندیدم ،
شاید یه چیزهایی درذهن من بود از روابط خیلی خوب ،ولی به این صورت هیچ وقت تصور نمیکردم ،
که یه زن و شوهر میتونن تااین حد توزندگی رفیق وپایه هم باشند ،واینقدر ازباهم بودن لذت ببرن ،
باهم بازی کنند ،کارکنن،غذا درست کنم ،اصلا هرچی ،
شما فوق العاده هستین ،یه الگوی عالی برای من توزندگی هستین ،
چقدر قشنگ به تصویر کشیدی لذت هایی رو که تجربه میکنی تو زندگیت.
خیلی روان و جذاب نوشتی، کیف کردم از خوندنِ کامنتت.
از بازی ها بگیر تا مرغ و خروس و کارهای هنری.
همشون عالی هستن و لذت بخش و شاد کننده.
انجام دادن کار هنری که عالیه، آدم غرق میشه و متوجه گذرِ زمان نمیشه.
منم اوریگامی کار میکنم و خیلی لذت میبرم.
اینو تو کامنت خودم یادم رفت بنویسم، الان که شما از کارهای هنری نوشتی تازه یادم اومد.
و اینکه همین اوریگامی چقدر در مسیر زندگیم از بهار 99 تا الان، بهم درس های مختلف داده که باعثِ بهبودم شده.
یعنی هم لذت داشته هم به شدت تاثیرگذار روی زندگیم.
انقدر جذابیت داشت و داره که تو این 3 سال کلی باهاش رفیق شدم، کلی حس خوب برای خودم و بقیه خلق کردم…
با کلی آدم جذاب به واسطه ی همین دوست عزیزم آشنا شدم.
اوریگامی، برای من یکی از دست های خداست که برام کارهای بزرگی کرده و میکنه.
تو هر کدوم از دوره های اوریگامی که شرکت کردم کلی چیز یاد گرفتم، رو در رو شدم با چالش های بزرگی که حلشون کردم، اعتماد به نفسم بالاتر رفت و به خودم افتخار کردم.
خدا رو شکر میکنم که وارد زندگیم شد و لحظات نابی باهاش ساختم و میسازم.
واقعا ازت ممنونم مریم جان که یادم انداختی چه دوستِ خوبی تو زندگیم وارد شده و موندگار شده.
چه تصویر زیبایی چه خبر خوشحال کننده ای دوباره شروع زندگی در بهشت و دیدن زیبایی ها در این کاراژ پر از فراوانی موتور های زیبا تراکتور سانتافه زیبایی چه زمین بازی طور کشیده زیبایی بازی کنترل ذهن و زندگی در لحظه چقد تصویر برداریتون عالی از دو طرف و هر روز بهتر شدن تصاویر و بیشتر لذت بردن ما از زیبایی ها خدایا شکرت
تحسین میکنم برای داشتن این ثروت و کنترل ذهن و برنامه زندگی برای لذت بردن از زندگی
تحسین میکنم برای روابط عاشقانه که دارین چقد
تحسین میکنم این اندام طبیعی عالی که ساختین چقد بی نظیر شده
کیفیت تصاویر عالی خوبه چقد بازیتون جالب قشنگ
چقد خونتون زیباس مبل های زیباپنجره ها که بهشت سرسبز زیبا پیدا ازش کشور زیبای امریکا کلاه پشمی حیوانی قیمت حول هوش پنجاه میلیون خونه ساده و زیبا تلوزیون زیبا خونه چوبی چقد زیباست قسمت جذاب ان باکسینک فر برزیلی اینقد استاد خستس که مریم خانوم باز کرده فک کنم اخر پینک پنک حسابی جنگ جدل شده و شمشیر جومونگ چه سیخ های حرفه ای واقعن چقد دسته های خوبی دارن
چه نمایی زیبایی چقد سرسبزی چقد زیبایی چه اسمون زیبایی هوای صاف بی نظیر رودخانه صاف زلال مبل های ماساژ تمپا
چه گوشتی به به بچه های دوره سلامتی میفهمن چی میگم این طلای ناب خالص
چه دستگاه کباب پزی چه شود چه انرژی بدهد بی نظیره خدای من چه گوشت های چه رنگی چه سیخ هایی پر هیوجی فروانی چقد نعمت فراوانی چقد راحت میپزه و فوق العاده چه گوشتی چه پخت زیبایی چقد راحت و فراوان گوشت
چقد پردایس زیباس و بی نهایت ماهی برای خوردن گوشت درجه یک ماهی طبیعی
خدایاشکرت برای ان همه نعمت و فراوانی
یعنی مولد ثروت بودن به تمام معنا و لذت بردن از ثروت زنده پاینده باد انسان های ثروتمند و مولد ثروت فراوانی
سپاسگذاری برای این فایل فراوانی و نعمت وزیبایی خیلی فایل شیرین لذت بخشی بود
آرزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله دارم براتون
سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش و خانم شیسته عزیز
پسر چقدر بازی شما خوب و حرفه ای شده معلوم که همیشه تمرین دارید و عالی دارید روی خودتون کار میکنید
حتی تو این مورد هم عمل کرد قانون رو میشه دید
که اگر بخواهی تو چیزی مهارت بدست بیاری نیازه بارها بارها تمرین کنی و تکرار کنی تا مهارت افزایش پیدا کنه
که رسیدن به این هدف نیاز به تکامل داره که باید درست طی بشه که البته رسیدن به این خواسته داشتن علاقه خیلی مهمه که میتونه سرعت نتیجه گرفتن رو چندین برابر افزایش بده
حالا بریم سراغ انباکسیم
اخ خداااااا من میخوام
اتفاقا اون فیلم رو من چندبار از سایت دیده بودم که استاد با عزیز دلشون رستوران برزیلین رفته بودن و اون سبک غذایی برای مشتری سرو میکردن
خیلی جالب بود که تا موقعی که سیر نشدی اگر اون علامت سبز رنگ بالا باشه نامحدود برات غذا میارند
این نشون میده دنیا بینهایت ثروت داره که استاد در مداری قرار گرفته که نامحدود میتونه از این نعمت استفاده کنه
این ثابت میکنه استاد خیلی خوب روی باور فراوانی کار کرده که الان در این مدار قرار گرفته که اتفاقاتی و مسیرهایی هدایت میشه که نامحدود میتونه از اون نعمتها بهر ببره خدایا شکرت
خدای من چه گوشتی چه کیفیت عالیه داره خدایا شکرت
چه دستگاه کباب پز باحالی خیلی خوب بود من خواهم تجربه اش کنم
چقدر زندگی با قانون سلامتی راحت و اسون شده که نیاز نیست تایم طولانی برای خوردن چند وعده غذا صرف کنی
خیلی جالبه وقتی که من دوره قانون سلامتی استاد نگاه میکنم باز هم میرسم به همون اصلی که استاد بارها بارها تو فایهاشون اشاره میکنند
که اگر مسیری داری طی میکنی سخت است و کلی داری زور میزنی بدون اون مسیر اشتباست
مسیر که ختم میشه به ثروت . نعمت و خداوند باید مسیر راحت و اسون و همراه با لذت باشه
این دقیقا همون اصلیه که استاد عباس منش عزیز بارها بارها تو تمام فایلهاشون دارند اشاره میکنند
و چون خودشون این باور رو دارند هدایت میشن به مسیرهایی که خیلی راحت به تمام خواسته هاشون میرسند بدون اینکه هیچ زوری بزنند
عاشقتم استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی
خیلی خوشحال و شاکر خداوند هستم این نعمت با ارزش مثل سایت و استاد بینظر مثل شما تو زندگی خودم دارم
انشالله هرکجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا . شاد . سالم . خوشبخت . ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
ی موضوع دیگه در مورد روابط و آگاهی های دوره عشق مودت میخوام بنویسم چون قلبم میگه اینجا بنویسش
دوستِ دوران کودکی ام که همسن هم هستیم فنلاند زندگی میکنه و باهام تماس گرفت و حرفهایی و زد که ایمانم 10000 برابر شد به قوانین خداوند
الهام دوسال پیش به شدت وضعیت روحی بدی داشت طوری که حتی نمیتونست بخوابه یک روز در اوج ناامیدی مطلق در اوج سیاهی و تاریکی با تمام وجودش شروع میکنه با خدا حرف زدن و ازش کمک میخواد و به قول خودش وقتی به معنای واقعی تسلیم خداوند میشه در چشم بهم زدنی از ناامیدی به امید میرسه(خداوند در سوره نمل میگه ساعت برای من مثل برهم زدنِ چشمِ) و از اون روز به بعد در درونش به یک آرامش عمیق میرسه و اتفاقات فوق العاده شروع میشه براش که من شاهد خیلی هاش بودم
و وقتی با خودش به صلح میرسه وقتی به خدا وصل میشه وقتی رها میکنه و به معنای واقعی میگه من نمیدونم خدایا خودت درست کن زندگی مو در همه ابعاد طی این دوسال همه چی براش بینظیر شد
اول تسلیم شد با تسلیم شدن به آرامش رسید بعد یکی یکی اتفاقات افتاد و هدایت شد
این آدم به طرز عجبیبی سپاسگزارِ و همیشه همه رو تحسین میکنه ،از کوچکترین چیزها لذت میبره ،برای بقیه چیزی میخواد که برای خودش میخواد
وقتی باهاش حرف میزنم میبینم چقدر باورهای فوق العاده ایی داره که در رفتارش موج میزنه و من چون این آدم سالهاست میشناسم و راحت باهم حرف میزنیم از درونش تا حدودی با خبرم ، اما اگه کسی نشناسش و فقط ظاهر زندگیش و ببینه میگه چه آدم خوش شانسی در حالیکه شانسی وجود نداره
دانشگاه رشته مورد علاقه اش داره درس میخونه
و دوماه پیش یکی و بهش معرفی کردن که خودش بهم گفت اگه من میخواستم ی آدم هماهنگ با خودم بسازم نمیتونستم به این دقت و هماهنگی بسازمش
دقیقا این آدم در همه ابعاد کسی که میخواسته
الهام نه کار فیزیکی کرد برای هماهنگ کردن این آدم نه دنبالش گشت فقط با روحش یکی شد فقط باور توحیدی حقیقی داشت
بخدا که اگه درونمون حقیقی تغییر کنه تمام اتفاقات بیرون خود به خود تغییر میکنه
وقتی یاد بگیریم از نعمت هایی که داریم لذت ببریم و سپاسگزار باشیم وقتی خدا رو در هر لحظه ببینیم وقتی بهترین یار و حامی ما خداوند باشه ، خودش از بینهایت راه درهای خیر و برکت و به رومون باز میکنه
و جالبه که طی این دو ماه حرفی در این مورد نگفته بود و دقیقا وقتی من دارم روی این موضوع کار میکنم خداوند پیامش و از طریق دوستم بهم داد
چقدر احساس ِ بینظیریه وقتی هدایتِ خداوند و هر لحظه دریافت میکنیم و آرامش داریم که خدایی که جهان به این عظمت و داره مدیریت میکنه زندگی منم مدیریت میکنه
حرفهای الهام تک تک قوانین و برام مرور کرد
1- باور توحیدی و تسلیم بودن حقیقی
2- تکامل
3- رهایی و لذت بردن
4- در زمان مناسب اتفاقات مناسب رخ دادن
5- عزت نفس و رها شدن از هر عامل بیرونی
ایشالا که همگی با عمل کردن به اصل خالق بهترین ها باشیم در زندگی مون
من نمیدونم خدایا خودت درست کن زندگی مو در همه ابعاد
صبح ها از خدا میخوام منو به انجام بهترین کارهای اون روز هدایت کنه…
انقدر قشنگ هدایت میکنه، عاشق زمان بندی ها و چیدمان هاشم، وقتی کارها رو موازی انجام میدم کلی وقت اضافه میشه بهم، تازه کارها رو دارم با لذت انجام میدم هر بار…
مثلا ظرف شستن و مرتب کردن پیرامونم واقعا برام جذاب شده…
موازی کار کردن رو از مریم جانم، خانم شایسته عزیزم یاد گرفتم، مخصوصا که انرژیم هم بالاتر رفته با دوره سلامتی ذوقم واسه تمیز بودن خونه و انجامِ کارهای خونه خیلی بالا رفته، خیلی متفاوت شدم با سمانه ی پارسال…
خدایا شکرت، مریم جان، استاد جان، سپاسِ بیکران.
مریم جان، شما خیلی حقِ استادی گردنِ من دارین.
ممنونتم عزیزم.
باورهای توحیدی، تسلیمِ خدا بودن، سپاس گزاری، لذت بردن از داشته ها در لحظه، تحسینِ دیگران، اتصال به خدا، صلحِ درون، کلید واژه های جذاب این کامنت برای منه.
*
امشب یه کم درک کردم مسئولیت زندگی و رفتارها و عملکردم با خودِ منه. دستِ منه، خودم فرستادم پیش پیش…
ربطی به چشم زدن، تشویقِ دیگری یه پیمودنِ مسیرِ غلط و … نداره.
بهانه ای وجود نداره.
عاملی خارج از من نیست.
خودم انجام دادم، خودم انجام ندادم.
خودم حرفشو زدم، خودم حرفشو نزدم.
خودم ذهنمو کنترل نکردم.
اول و آخر خودمم که انتخاب میکنم و باید پای تصمیم و عملکردم بایستم…
چه درست چه غلط…
تصمیماتِ من، مسئولیت پذیریِ منو میطلبه.
سمانه جون، موعظه ی دیگران راحته، بکن نکن واسه دیگران راحته، خودت چند چندی با خودت؟
مسئولیت رفتارت رو میپذیری؟
واسه بهبود و جبرانش حاضری چیکار کنی؟
بهاشو پرداخت میکنی؟
یا فقط برای دیگران بالای منبر میری که چنین است و چنان؟
یه شرایطی پیش اومد امروز…
عصر رفتم بالای منبر برای یه بنده خدا که چرا کاری که باید، رو انجام نمیدی….
شب، با رفتار و عملکرد نادرستِ خودم سرِ یه موضوعی روبه رو شدم…
جهان آینه است
جهان میچرخه، برمیگرده سمت خودمون، دیر و زود داره سوخت و سوز نداره…
جهان آزمون میگیره بلافاصله…
واسم لازم بود روبه رو شم با خودم و ببینم خودم چیکارم؟ چند چندم با خودم و عملکردم.
فقط حرف میزنم یا انجام هم میدم…
فردا صبح جدی باید به بهای پرداختیِ واسه کارم فکر کنم…
خدایا مرسی برای این سایت ارزشمند، استاد عباس منش، مریم جان، دوستانِ سایت، کامنت های سرشار از آگاهی تو سایت که بچه ها سخاوتمندانه با هم به اشتراک میذارن، حالِ خوبی که بعد از خوندن و نوشتن کامنت دارم، جریانِ آگاهی در سایت، اینکه با کنترلِ ذهن و توجه به نکات مثبت چقدر میشه حالِ آدم و شرایط آدم عوض شه …
وای خدایا، چقدر کامنتها خوبن…
چطوری انقدر خوبن
چطوری انقدر خوب مینویسن بچه ها و دست میذارن رو اصل ها و دائما تکرارشون میکنن
هر کسی به مدلِ خودش
یکی از دیگری بهتر و بهتر و بهتر…
مگه میشه؟
هر بار هدایت میشم به یه کامنتی، از تو دلش یه عالمه واسم نکته و درس خارج میشه.
یعنی چی میشه بچه های اینجا انقدر متفاوتن با دنیای بیرون؟
خودِ من میام اینجا تا تغذیه شم، بعد برم بیرون و تلاش کنم و تلاش کنم و تلاش کنم…
تمرین کنم درس ها رو روی خودم و عملیاتیشون کنم…
وای که چقدر درکِ چیکه چیکه ای آگاهی ها میچسبه بهم…
منو همین بس که درک کردم باید روند تکاملی مو طی کنم و تو مسیر لذت ببرم…
به قولِ یکی از بچه ها چه عجله ای هست؟
آروم و پیوسته و لذت بخش جلو میرم، کلی کیف میکنم در لحظه با هر آگاهی که بهش عمل میکنم و نتیجه شو میبینم…
اینطوری دلیلِ هر چیزی رو بهتر درک میکنم، میتونم اصل رو بهتر بفهمم…
خدایا هر لحظه به هدایتِ تو سخت محتاجم.
خدا رو شکر اینجا جائیه که میتونم با خدا، از تهِ قلبم صحبت کنم، و آدم هایی هم اینجان که حسشون نسبت به خدا عشقِ مطلقه.
اینجا، خودش یکی از بزرگترین نعمتهای منه.
هر طرف رو نگاه میکنم، به هر چی فکر میکنم، هر فایلی رو باز میکنم، هر کامنتی رو که میخونم، همش نور و برکت و آگاهیه.
به هر طرفی رو میندازم عطرِ حضورِ خدا اونجاست…
مگه چی میخوام دیگه از دنیا و زندگیم…
امشب از اون شبای خاص شده برام…
همون چیزی که چند ساعت قبل از خدا خواستم…
که با هم کانکت شیم …
مثل وقتایی که اشکم درمیاد از گفتگو باهاش…
اشکم در نیومد امشب، غرقِ حیرت و شگفتی شدم از جایی که الان داخلشم…
از فرکانس سالمِ محیط…
از حضورِ پررنگِ خودش اینجا…
که هر کدوم از بچه ها از خدا میگه، بیش از پیش عاشقِ خدا میشم…
که چقدر دوست داشتنیه و آدمای اینجا عاشقِ خدا هستن…
مولانا در کتاب مثنوی داستان موسی و فرعون رو اینجور نقل میکنه:
موسی میره پیش فرعون و به فرعون میگه من به تو چهار قول میدم، در عوض تو فقط یک قول به من بده، فرعون پرسید که، چیه؟ موسی گفت: تو فقط قول بده که بندگی خدا رو بکنی، و دعوی خدابی نکن، و فقط خدا رو بپرست، فرعون پرسید و اون چهار قول تو؟
موسی گفت، اول این قول رو به تو میدم که تا آخر عمرت سلامت باشی، دوم اینکه به پادشاهیت و سلطنتت هیچ لطمه ایی نخواد خورد، تو میتونی پادشاه باقی بمونی، سوم اینکه هیچ رنج و محنتی رو تجربه نخواهی کرد و نهایتا چهارم اینکه، عمرطولانی خواهی داشت و مرگتم به دلخواه خودته.
فرعون گفت خُب من باید مشورت کنم، بهت میگم، باکی مشورت کرد؟ با آسیه.
باز گفت او این سخن با ایسیه
گفت جان افشان برین ای دلسیه
من با ادامه داستان کاری ندارم، ولی همین چند بیت اول هزاران درس واسه ما میتونه داشته باشه
مولانا از زبان موسی اینو به همه ما میگه، موسی زمان هست، هم در درون ما و هم در بیرون، و اون اینکه وقتی بندگی خدا رو کردیم ما میتونیم پادشاهی کنیم قرار نیست وقتی رفتیم سمت خدا همه چیز رو از دست بدیم قرار نیست دنیا رو نداشته باشیم، ولی پادشاهی از جنس سلیمان، نه پادشاهی فرعون، میخواد به همه ما بگه که فرعون نباش، سلیمان باش و پادشاهی کن، در سلامتی کامل، بدود هیچ درد و رنجی، و جوری این دنیا رو ترک کن که هیچ حسرتی به دل نداشته باشی، زمانی از دنیا بری که همه چی رو تجربه کردی و خودت بگی که من میخوام برم، همون حرفی که استاد توی آموزه هاش بهش اشاره کرده.
مولانا میگه این پیشنهاد به همه ما داده میشه، اینکه ما بندگی خدارو بکنیم و از تمام لذات جهان بهرهمند شویم، البته منظور از بندگی کردن این نیست که به زبان بگیم : خُب خدایا من بنده تو شدم، نه، بندگی به عمل کردنه، وقتی راه میری، وقتی معامله میکنی، وقتی ازدواج میکنی، هرلحظه باید با اعمالمون بندگی خدا رو بکنیم نه با 5نوبت نماز خواندن، هرچند که به نظر من همین نماز ظاهری که از واجبات دین میگن، خودش میتونه واسه این باشه که ما رو به یادمون بندازه بندگی خدا رو باید بکنیم، وقتی صبح میگیم ایاک نعبدُ و ایاک نستعین ، این رو یادمون بیاریم.
و این بندگی کردن تنها و تنها و تنها راه سعادتمندی، خوشبختی، سلامتیست که بلطف خداوند رحمان و رحیم ما میتونیم به وضوح در زندگی استاد عزیز ببینیم.
بنده ایی که توحیدی ایمان آورد و بلطف خداوند، بهشت رو در این جهان داره تجربه میکنه و ادامه این بهشت رو در جهان آخرت نیز تجربه خواهد کرد.
استاد بخاطر نشون دادن سبک زندگیت به ما، و بخاطر تمام آموزه هات، آگاهیها و همه چیز از تو بی نهایت سپاسگزارم.
استاد از زمین تااااااااا آسمون ازت سپاسگزارم.
خداروشکر که امروزم رو با این فایل زیبا ساختی.
اگه ما بخواییم از خداوند دور بشیم، شیطان قایق زیبایی برای ما خواهد ساخت، همون قایقی که به حضرت یونس داد، و حضرت یونس با خودش فکر کرد که خوب من پول دارم، قایق عالی دارم و میرم از اینجا و دیگه نیازی نیست بندکی خدا رو بکنم، و همان یونس در وسط دریا گرفتار نهنگ میشه، اگه روزی یادمون بره، حتی همین استاد عزیزمون، اگه خدایی نکرده روزی گمراه بشه و یادش بره که از کجا اومده و چه کسی اونو به این مقام و ثروت و روزی رسونده، هرکز در برابر خداوند بزرگتر از یونس نخواهد بود.
خدایا از تو میخوام بندگی کردن رو به ما بیاموزی، کنترل ذهن رو به ما بیاموزی و ما رو به راه راست هدایتمون کنی، راه کسانی که به آنها نعمت داده ایی.
خدایا چنان آگاهی به ما بده تا خودمون رو به تو بچسبونیم و خودمون رو از ورطه گرداب زندگی نجات بدیم.
در بخش عقل کل دوستی در مورد منجی سوال کرده بودن که من با اجازه استاد عزیزم پاسخ خودم رو اینجا کپی پیست میکنم، شاید که بدرد عزیزی بخوره:
——————————————————————————-
چه کسی ما رو نجات خواهد داد؟ منجی کیست؟
شیطانی ترین چیز توی دنیا میدونین چیه؟
اینکه ما همش “فکر کنیم” فردا بهتر از امروز خواهد بود.
واااا، اینکه بهش میگیم امید، چرا شیطانی شد الان؟
این فریبِ ذهنه
میدونین میخوام چی بگم؟
ما خوبه که واسه فرداهامون برنامه ریزی کنیم، و صد در صد انسان به امید زنده است، ولی امید داشتن یک تیغ دو لبه اس. (امید با بهانه فرق میکنه)
چطور؟
ما هر روز، هر روز، هر روز به این امید که امروز بد بود ولی فردا روز بهتری خواهد بود داریم زندگیمون رو هدر میدیم، مثلا، ما میگیم الان که دارم درس میخونم، ولی میدونم، بعد از اتمام تحصیلاتم زندگیم عالی خواهد شد، یا مثلا، الان زندگیم نابسامانه، ولی میدونم بعد از ازدواج کردن زندگیم رو به راه میشه، و یا الان دارم سختی میکشم ولی بعد از پیشرفت شغلیم حتما زندگی بهتری خواهم داشت.
اعتقاد به منجی، یعنی اینکه اول من لیاقت بهبود زندکیم رو ندارم و بدتر از اون اینکه من به امید ظهور منجی هر روز، و هر روز دارم با شرایط زندگی کنار میام.
داستانی که استاد تعریف کردن در مورد موجوداتی که در کف آب زندگی میکردند و شیوه زندگی اونا چسبیدن به خزه های کف دریاست، و وقتی یکی از اونا از خزه ها خودش رو رها میکنه و به سطح آب میره، همه موجوداتی که در کف دریا بودند فریاد میزنن، منجی!! منجی!! و اونی که رفته بود بالا، از اون بالا صدا، نه، من منجی نیستم، منجی خودتونین، رها کنید، خزه ها رو رها کنین تا نجات پیدا کنین، ولی موجودات کف دریا صدای اونو نمیشنوم.
منجی ایلان ماسکه، واسه زندکی خودش.
منجی استاده، واسه زندگی خودش.
منجی منم، واسه زندگی خودم.
و منجی، خودِ خودِ خودتی، واسه زندگی خودت.
قرار نیست کسی تو رو نجات بده، تو باید به سطحی از آگاهی ها برسی که بتونی خودت روداز جسبیدن به باورهای غلط رها کنی و زندگیت رو امروز بسازی، و هرگز امروز رو به بهانه اینکه فردا بهتر از امروز، خواهد بود هدر ندی.
چون هر روز ما، امروزه و فردایی داره، که اگه ما به این باور برسیم که همیشه فردا بعتر خواهد بود، از امروزمون استفاده نمیکنیم.
امید و بهانه با هم فرق میکنه
اینکه ما امید داشته باشیم فردا بهتر خواهد بود و اینکه ما بهانه داشته باشیم کع فردا بهتر خواهد بود.
قرآن کتابی نیست که بیاد افسار زتدگی ما رو به یک شخصی متعلق بدونه، و بگه، ای بنده من تو بشین، یکی خواهد آمد.
قرآن همیشه به فرد اشاره میکنه.
تمام داستانهای قرآن برای من و برای شماست.
پیامبر فرموده: قرآن را طوری بخوانید که انگار تمام آیاتش برای توست.
موسی، فرعون، یوسف، یعقوب، محمد، ابراهیم، همه این اسمها منم، شمایید، همه ما یک موسی در خود داریم، همه ما یک فرعون در وجودمون داریم، همه ما یک ابراهیم در وجود خود داریم، پس ما خودمون باید از قرآن درس بگیریم و زندگی خودمون رو نجات بدیم.
موسی، فرعون، یوسف، یعقوب، محمد، ابراهیم، همه این اسمها منم، شمایید، همه ما یک موسی در خود داریم، همه ما یک فرعون در وجودمون داریم، همه ما یک ابراهیم در وجود خود داریم، پس ما خودمون باید از قرآن درس بگیریم و زندگی خودمون رو نجات بدیم.
ممنونم بابت کامنتهای عالی که مینویسد. من اکثر اوقات کامنت های شما رو میخونم خیلی عالی اجازه میدین این آگاهی ها مکتوب بشه و به همه ما کمک میکنه برای زندگی بهتر برای ایمان بیشتر برای حرکت کردن و ثابت نبودن .
برای ذهن منطقی ما این توضیح هایی که نوشتید خیلی تاثیرگزار هست .
این بندگی خدا کردن تنها و تنها و تنها راه سعادتمندی، خوشبختی، سلامتیست
منجی خوده خودمم
پیامبر فرموده: قرآن را طوری بخوانید که انگار تمام آیاتش برای توست.
موسی، فرعون، یوسف، یعقوب، محمد، ابراهیم، همه این اسمها منم، شمایید، همه ما یک موسی در خود داریم، همه ما یک فرعون در وجودمون داریم، همه ما یک ابراهیم در وجود خود داریم، پس ما خودمون باید از قرآن درس بگیریم و زندگی خودمون رو نجات بدیم.
چه نکته ای رو باز یادآوری کردین،با اینکه چقدر شنیدم و به خودم گفتم ولی بازم تو مسیر که میفتم گاها فراموش میکنم، که همین الان میتونم با تفییر زاویه ی دیدم به حس خوشبختی برسم، خواسته ها قزار نیست منو به حس خوب برسونه
سلام به آغا جمال عزیز چقدر عالی و با جزئیات این مسله را باز کردین با اینکه هر روز در معرض باور مذهبی هستم که این فلان شخص منجی است یا فلان طور میشه به خدا نزدیک شد این آگاهی ها کم داره اون باور ها را کم رنگ می کند در زهنم باز هم این قدر این زهن مقاومت دارد که باید هر روز این آگاهی تکرار بشه مخصوصا اون موضوع در مورد امید داشتن توضیح داد ین که زهن چطور مارا فریب می دهد با خواندن کامنت تان دری از آگاهی برام باز شد که موضوع فقط عمل کردن است که انشالله کوشش می کنم که کارهام را باید انجام بدم به فردا واگزار نکنم این پاشنه آشیل م را با خواندن کامنت تان پیدا در زنده گی خود م یک جهان سپاس از شما دوست عزیزم که قوانین خوب درک کردین سپاس گزارم
به به عالی بود لذت بردیم لطفا در هفته 3 یا 4 بارسریال زندگی در بهشت رو بزارید خیلی عالیه هر وقت توجه ما به این همه زیبایی هستش دیگه عادت میکنیم که در زندگی خودمون هم زیبایی های بیشتری و ببینیم که قبلا توجهی به اون ها نمیکردیم من چندین بار رفتم از اوایل سریال نگاه کردم توجه من رو میبره به زیبایی ها به نعمات و با صلوات شمارم همین طور شکر گزاری میکنم بخاطر این همه زیبایی
سید و خانوم شایسته بسیار بدنتون زیبا و عالی شده سید که اصلا ترکونده و دوره قانون سلامتی رو جهان هستی که در بهترین موقع و در بهترین زمان من رو همیشه هدایت میکنه پارسال به من هدیه داد
و من از ماه رمضون امسال موفق شدم به صورت تکاملی پیش برم و به چربی سوزی برسم الان نزدیک 2 هفته هست که یک وعده ای هستم و احساس خیلی خوبی دارم و بخاطر همین که در این سن(17)خداوند من و به این دوره هدایت کرد صد ها بار شکر میکنم و اطمینان دارم که روز به روز از لحاظ جسمی و سلامتی بیشتر و بیشتر رشد میکنم و به نتایج عالی میرسم و همین طور رشد و تکامل روحی
و خداوند من رو در تمام جنبه های زندگی به طور تکاملی هدایت کرد و در ها رو برام باز کرد
و بخاطر همین هر وقت کاری رو میکنم فکر نمیکنم که بعدش چی میشه چون میدونم خداوند در بهترین زمان و در بهترین مکان من رو در قدم بعدی هدایت میکنه
مدت ها بود سوال میکردم از خودم چه را تو کار با اینکه من لیزری متمرکز هستم اما چرا نتیجه نمیگرفتم ابن سوال مدتها بود میکردم
یک شب قبلا از خواب طبق عادت همیشگی با خدای خودم خلوت دارم سوال میکنم ازش درخواست دارم شکرگزاری میکنم بعد ابن سوال ازش پرسیدم و در حال نوشتن سوال بودم چرا با اینکه من آنقدر متمرکز هستم روی کار نتیجه مطلوبی نمیگیرم
یک دفعه بهم الهام شد من این همه به تو نعمت میدم اما تو ازشون استفاده نمیکنی دائما در حال کار کردن هستی نگرانی نگران چی هستی من هستم به من بسپار خودت میخوای همه کارها رو انجام بدید خوب نمیتونی لذت ببر آخرین باری که رفتی مسافرت یادت آخرین باری که مهمانی رفتی یادت آخرین باری که برای خودت وقت گذاشتی یادت اینها گفت میشد من مینوشتم با تعجب اما احساس خیلی خوب هر وقت به الهام میشه با هدایت میشم جنس احساسش فرق داره متوجه میشم هدایت الهام خداوند است خلاصه نشستم گفتم درست میگه من آخرین باری که رفتم مسافرت یکسال پیش بود آخرین باری که رفتم مهمانی سه ماه پیش اون هم ساعت دوازده فقط رفتم شام خوردم اومدم من حتی مدت هاس یک فیلم نگاه نکردم حتی به مدت چندین سال سینما نرفتم آنقدر که من به خودم بی توجه بودم باعث شد بود که این حس خوشحالی این حس قشنگی این شادی از من بره تصمیم گرفتم لذت ببرم برای خودم وقت بزارم در کنار خانواده که دارم همه این کارها و انجام میدم همه به امکانات مالی و هم اصل مطلب احساس خوب بهتر برسم من همه اینها و فدایی فقط رسیدن به مقصد کرده بودم ابن همه فایلی که شما زحمت کشیدی ساختی متوجه نبودم که باید از مسیر لذت ببری تا به راحتی به آسانی تا به قشنگی هدایت بشی به مقصد اما من متوجه این موضوع نشده بودم تصمیم گرفتم وقت بزارم برای خودم با خانواده برم سینما تصمیم گرفتم با عزیزان وقت بزارم برای خودم اصلا تنهایی در دل طبیعت برم لذت ببرم از ابن همه لذت از ابن همه نعمت فراوانی که من در اختیارم هست استاد استاد وقتی این کارو کردم دریچه های از آگاهی به روی من باز شد وقتی فایلهارو میذاشتم تو گوش فقط گوش میدادم صبح تا شب شب تا صبح اما این بار دیگه میفهمیدم درک میکردم که شما توی فایل چه چیزی دارید بیان میکنید اصلا دیگه مطلب میفهمیدم آنقدر احساسم عوض شد خندیدن من حتی خندیدن لذت بازی کردن با بچه های کوچک خواهر زاده برادرزاده چه لذتی داره خدای من وقتی میری باهاشون بازی میکنی و در دنیای کوچک اما نا محدود آنها غرق میشی چه لذتی داره وقتی همه چیز از جنس خداست به هیچ چیز فکر نمیکنند جز بازی جز این بلند بشن بازی کنند چه قدر نعمت وجود داره چقدر نعمت وجود داره توی سینما بودم با خانواده داشتم فیلم میدیم به این فکر میکردم چرا من لذت از خودم گرفت بودم اما خدارو شکر میکردم برای این آگاهم کرد و من به مسیر درست هدایت کرد استاد بابت این فایل بینهایت ازتون ممنونم چقدر احساس خوب چقدر حس خوب وقتی با خاله مریم سیخ کباب در آورد شمشیر بازی کردید باد بردارزده خودم ترانه 4سال داره از وقتی که وقت میزارم برای تفریح خودم یکی از تفریحاتم این میرم بالشت میگرم اون مشت میزنه و کلی بازی دیگه خاله بازی چقدر دوست دارم میرم با وسایل بازیش بازی میکنم چقدر حس خوبی داره چقدر زیبا شکرت خداوند عزیز آنقدر نعمت در زندگی هست آنقدر آنقدر فراوانی در زندگی ما هست میشه لذت برد منتها من فکر میکردم نه حتما باید من به اون خواسته خودم برسم اما بخاطر فایلهای شما بخاطر هدایت پرودگار الان هم دارم تفریح میکنم من تازه بعد از ابن متوجه شدم شروع کردم برای خودم وقت گذاشتن چقدر نتایج من عوض شد چقدر نتایج عالی ترب گرفتم اصلا آنقدر راحت منتظر مواد اولیه بودم هر روز زنگ میزدم چرا نمیفرستید هی انتظار نگرانی نگرانی الان دارم لذت می برم بعد کارمندم میگه چی شد حسن آقا مواد اولیه من میگم میاد دیگه و واقعا همینطوری میشه قبلا یک جوری بود حتما خودم باید اونجا بودم تحویل میگرفتم اما شرایط راحت هدایتی کارمندانم انجام میدن تازه از خودم من هم بهتر عالی تر این کار انجام میدن خلاصه استاد چقدر حس خوبیه چقدر حس لذت بخشی است ممنونم از شما خاله مریم عزیز ممنونم شمارو به خدای متعال میسپارم
نمونه لذت هایی ک توی زندگی من باعث شادی و رضایت من شده میشه گفت اول از همه گوش کردن به فایل ها و دیدن زندگی در بهشت و سفر ب دور امریکاست ک واقعا حس عالی میدن…
_مورد بعدی پیاده روی کردن هست ک به من حس خوبی میده مخصوصا زمانی ک بخوام حواسم رو از احساس بد دور کنم.
_رقصیدن هم باعث میشه انرژی بگیرم
_ آشپزی کردن و درست کردن غذاهای خوشمزه برای خودم و اعضای خانواده
_دوش گرفتن
_بازی های گروهی با خانواده
_صحبت درباره ی فایل ها با خواهرم
_کار مورد علاقمو انجام دادن
مورد دوم اگر حرف مردم رو کنار بزارم و به زندگی منصفانه تر نگاه کنم میشه گفت:
دوچرخه سواری واقعا لذت بخشه حتی اگر خودمون دوچرخه نداریم میتونیم از دوچرخه هایی ک داخل شهر برای عموم هست استفاده کنیم.
_رفتن ب طبیعت با یک تور فوق العاده مثبت
_رفتن و با غریبه ها بازی کردن(والیبال،پینگ پنگ و…)
_رفتن به یک پارک و دیدن ادمها
_ورزش کردن در هوای ازاد
_اب دادن به گیاه ها
_تمیز کردن خونه
_یک بازی گروهی با خانواده
مورد سوم(لذت های مشترک من و خواهرم):
_ صحبت درباره ی فایل ها و قوانین
_دیدن سفر به دور امریکا
_پیاده روی
_رقصیدن
_آشپزی کردن
مهم ترین لذت ما همین هست ک درباره ی قوانین باهم صحبت کنیم چون زمان زیادی در طول روز رو کنارهم نیستیم برای همین همون زمان کم رو هم برای این موضوع میزاریم.
مطمعام خیلی لذت های بیشتری توی زندگیم هست که الان یادم نمیاد و متوجه شدم باید بیشتر روشون تمرکز کنم.
ممنونم از شما استاد عزیز و خانم شایسته ی زیبا برای خلق این تصاویر زییا️
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته همه چی تمام
سپاسگذار خدایم که منو در این زمان و مکان آفریده که همچین مناظر زیبایی ببینم باور کنم که ما خالق تک تک لحظهای زندگیمون هستیم اونم به لطف آموزهای استاد بینظیری مثل شما دو زوج بهشتی
اول از همه تحسین میکنم اندام بینظیر شما زوج طلای که الحق برازنده همید
تحسین مکینم روابط شما رو که در صلح و آرامش در کنار هم و در این بهشت زیبا که اونم حاصل تداوم و تقوا شماست زندگی میکنید
خدایا چقدر زیباست این پرادایس چقدر زیباست امکانت عالی که استاد ما بدون ذره ای نگرانی از داشتنشون اراده میکنه و خلقشون میکنه
بخصوص اون موتورهای فوق العاده که در یه گوشه با نظم کنار هم چیده شدن و دارن از اونجا بهم دست تکون میدن که منتظریم که بزودی ببینیمت و من با باز شدن قلبم تایید میکنم این دعوت رو
استاد عزیزم و خانو شایسته چقدر جنجالی دارین با هم ست بازی میکنید و خانو شایسته رو دستتونو زد استاد جانم و مات و مبهوت شدم از این همه مهارت خانوم شایسته عزیز
ضمنا اندام بینظیر شما دو زوج آرزوی هر مرد زنی که دارن با زندگی میکنن
بریم سراغ زیبایهای گریل برزیلی
استاد من مثل شما علاقه خاصی به وسایل آشپز خونه دارم و همیشه برای استفاده کردن ازشون ذوق داشتم
این دستگاه بینظیر همه چی تمام مهمون این روزا پردایس که قرار با غذای های خوشمزه ای که خانوم شایسته توش طبخ میکنه قشنگیهای پردایس برامون چند برابر کنه
استاد جان صمیمیتی که شما و خانوم شایسته عزیز موقع باز کردن بسته داشتین و شوخیهای که انحام میدادین چقدر منو بیاد آورد که وقتهای بود که کودک درون منم از این بچه بازیا میخواست ولی با هزار جور فکرای الکی اون لحظه رو ازش چشم پوشی کردم و همش میترسیدم مردم منو قضاوت کنن و به خودم زهر مارش میکردم که بقیه بگن خیلی مردسالار و پارتنرش ازش حساب میبره
بخدا هر چقدر بیشتر میگذره از پیگیرهای من نسبت به سایت بیشتر متوجه میشم که همین کارای ساده که استاد داره بارها و بارها به شیوهای مختلف نشون میده اصل
من خودم بارها از زبون استاد شنیدم که قدردان همین لحظه باشید و توی همین لحظه میتونید یه میلیارد نعمت مثال بزنید شکرگزارش باشید و راه رسیدن به نعمات بزرگتر اینه و در واقع اصل اینجوری به ما گفتین
ولی انگار من خودم هیچوقت بهش دقت نکردم و حس میکردم اینا فقط یه جملات قشنگی که شنیدم
ولی کم کم قلق مغزم داره میاد دستم و میفهمم که اصل چیه و دیگه گول ذهنمو نمیخوام بخورم
نباید منتظر اون اتفاق بزرگ شگفت انگیز باشم برای شکرگزار بودن بلکه همین لحظهای ساده راه رسیدن به اون اتفاق بزرگست
خدایا دست من توی دستای تو تو هدایتم کن به راه راست و ساده
خانوم شایسته عزیز یه جمله موقع تیز کردن چاقو گفت که منو به خودم آورد ..گفت که تیز کردن چاقو و زمانیکه براش میزاری خیلی مهمه و برداشت من از این جمله این بود که تیز کردن چاقو همون باورهای ما قبل از استارت کاره که هر چقدر بیشتر روش کار کنیم و بهتر بسازیمش موقع شروع کار پیشرفت بیشتری میتونیم توی کارمون داشته باشیم و این باورهاست که میتونه نتیجه گرفتن بهش شدت بده
استاد راستی چه مبلهای سفید قشنگی پشت سرتون بود تا حالا ندیده بودمشون خیلی زیبا بودن
خانوم شایسته و نکته ای که راجب ادویه گفت یه نکته طلای بود که جا داره بیشتر بهش دقت کنیم
از اونجای که من یه آدمی بیشتر با نیم کره راستم تصمیمات زندگیمو میگرفتم و همیشه از روی احساس عمل میکردم از وقتی که یادم گرفتم دنبال منطقی باشم برای انجام کارهای که انجام میدم و یه عمر در موردش یه جور دیگه و کاملا برعکس به ما گفته بودن
دقیقا این جمله خانوم شایسته درک کردم و بارها بکارش بردم توی زندگیم
مثالش در مورد قانونهای سلامتی که از فایلهای رایگان شما نکته برداری کردم و توی زندگیم استفاده کردم ازش این بود که همیشه به من گفته بودن وعده صبحانه اصلی ترین وعده روز و باید مفصل خورده بشه به همین خاطر کل زندگیم درگیر این بودم صبحانه چی بخورم چی نخورم و اگه یه روزم نمیخوردم احساس میکردم که عضلاتم تحلیل رفته و دارم ضعیف میشم و جالب دقیقا همین اتفاق میافتاد برام
ولی از وقتی این باور در وجود من شکل گرفت که بدن انسان خودش منبع انرژی و فقط یه وعده غذا نیاز داره همه چی عوض شد و ذهن من خیلی راحت پذیرفت و الان تقریبا 6 ماه دارم با این فرمول جلو میرم و هم انرژیم خیلی زیاده هم وزنم متعادل شده و خیلی چیزا دیگه
اما در مورد سوالات این بخش
استاد من عاشق اینم که با پسرم پلی استیشن بازی کنم کلی بچه بازی در بیارم و تقریبا هر موقع که شد این کارو انجام میدم کلی با هم بازی میکنیم بدن قضاوت دیگران و بعضی وقتا میریم پارک چه کارهای که باهاش نمیکنم اصلا برام مهم نیست که بقیه چی فک میکنن ..اینم بگم خدمتتون گذشتم اصلا اینجوری نبودم و فک میکردم خیلی با کلاسم که اینطوری باشم
انصافا یکی از زمانهای که اصلا متوجه گذر زمان نمیشم این مواقع بوده
من فک میکنم وقتی قضاوت دیگران از زندگیم تقریبا حذف کردم مدارم و انگیزم خیلی خیلی بیشتر شده برای لذت بردن از زندگیم
استاد من برای بالا بردن عزت نفسم و ترس قضاوت دیگران تمرین آگهی تبلیغاتتونو انجام دادم مثل شما رفتم دانشگاه شهرمون و اولین کلاسی که دیدمو هل خوردم داخلش از استاد اجازه گرفتم کنفرلنس دادم
این موضوع فک کنم 4 بار توی چهار روز تکرار کردم جوری که هر وقت بچها کلاس منو میدیدن میگفتن بیا برامون صحبت کن
اولش منو مسخره میکردن ولی بعدش چنان اشتیاق داشتن که خودم لذت میبردم و به خودم افتخار کردم مثل شما عمل کردم
سلام به شما محمد کرمی عزیز
چقدر خوشحالم و خداوند رو سپاسگزارم که هدایت شدم کامنت شما رو با دقت بخونم.
واقعا بارها برای این کامنت زیبا تحسین تون کردم و دلم نیومد که ننویسم واقعا چقدر خوب نوشتین و چقدر خوب دارین خودتون رو میشناسید.چقدر لذت بردم از خوندن کامنت تون.
سپاسگزارم از نکته ایی که از جمله ی خانم شایسته نوشتین که من اونجا خوب نشنیدم چی گفتن، با خودم گفتم دفعه بعدی برم اونجا رو ب دقت بشنوم ببینم چی گفتن.این قسمت رو برای یادآوری خودم و تکرار این نکته زیبا مینویسم.
خانوم شایسته عزیز یه جمله موقع تیز کردن چاقو گفت که منو به خودم آورد ..گفت که تیز کردن چاقو و زمانیکه براش میزاری خیلی مهمه و برداشت من از این جمله این بود که تیز کردن چاقو همون باورهای ما قبل از استارت کاره که هر چقدر بیشتر روش کار کنیم و بهتر بسازیمش موقع شروع کار پیشرفت بیشتری میتونیم توی کارمون داشته باشیم و این باورهاست که میتونه نتیجه گرفتن بهش شدت بده.
واقعا سپاسگزارم برای تک تک جملاتی نوشتین.
واقعا سپاسگزار شما هستم محمد جان که اینقدر خوب داری روی خودتون کار میکنید و خوب زندگی میکنید جهان رو جای بهتری برای زندگی میکنید سپاسگزارم.
به نام خداوند آفریننده ی نعمتها …..
سلام به استاد عزیز ومریم بانوی شایسته وزیبا،
استاد وقتی العان این بدن واین چهره ی شما رو میبینم ،.اصلا باورکردنی نیست برام ،
اینهمه تغییر ،
ازهر لحاظ شما عالی شدین ،
خیلی بدن زیبا وعضلانی،جذابی پیداکردن،حتی پوست صورتتون هم باز شده واصلا یه شفافیت خاصی پیدا کرده ،
واقعا تبریک میگم بهتون استاد ،واقعا بینظیرین شما ،وخانم شایسته وعزیزم که بسیار بسیار عالی شدن .هرچند که ایشون قبلا هم خیلی بدن خوب وروفرمی داشتن ،ولی الحق که العان بهتر شدین ،
واقعا شمارو تحسین میکنم ،
چقدر صمیمی وراحت ودوستانه پینگ پونگ بازی میکنین،خیلی هم بازی خوبی انجام دادین لذت بردم .وتحسینتون کردم ،
استاد جان این روابط فوقالعاده شماومریم جان رو ،تابه این سن که رسیدم هیج جا ندیدم ،
شاید یه چیزهایی درذهن من بود از روابط خیلی خوب ،ولی به این صورت هیچ وقت تصور نمیکردم ،
که یه زن و شوهر میتونن تااین حد توزندگی رفیق وپایه هم باشند ،واینقدر ازباهم بودن لذت ببرن ،
باهم بازی کنند ،کارکنن،غذا درست کنم ،اصلا هرچی ،
شما فوق العاده هستین ،یه الگوی عالی برای من توزندگی هستین ،
اینکه میبینم چطور بایه بازی پینگ پنگ میشه اینهمه لذت برد ،کنار عزیز دلتون ،وهمچنین ایشون درکنار شما ،باخودممیگم مریم ببین اینا همش درسه برات ،
واسه لذت بردن مهم نیست کجایی همین جا توخونه کناربچها وهمسرت اززندگی لذت ببر حتی با یه بازی ساده مثل منچ ،یاگل یا پوچ،،،،،
من خودم لذتهایی توزندگی دارم که هروقت اون کارها و انجاممیدم کلی عشق میکنم وحتی آب و غذا هم یادم میاره بخورم ،
میرم سراغ ابزار هنری ..
یه طرح میکشمازیه حیوان مثل روباه ،که خیلی دوسش دارم ،
بعد میام به شکل کارتونی درش میارم یه جوری که اون کودک درونم عاشقش بشه ،بعد وسایلمو میارم واونو تبدیل به عروسک میکنم ،
بعد اونقدر ازاین کارلذت میبرم که حدنداره ،
بعد ازون پارچه وکامواهام رو میارم ،وقشنگترین لباس روبراش میبافم ودرست میکنم ،بعد هم که کارم تموم میشه ،میبینمساعتها داشتم کارمیکردم واصلا متوجه زمان نشدم ،
داستان عروسکمو میسازم باهاش رویا پردازی میکنم ،باهاش بازی میکنم ،کلی قربونت صدقش میرم ،وبعدکلی لذت میبرم عشق میکنم حال میکنم ،باخودم میگم مریم هنرمندیا ،
ویا اینکه میرم سراغ گل و گلدون به اونها میرسم ،
وکلی لذت میبرم ،
یامیرم توروستای زیبامون ،طبیعت بهاری رو میبینم وکلی لذت میبرم ،
حتی دیدن بچها برامپراز عشق وهیجانه،عاشق خنده ها وبازیهای بچهام،کلی بهم انرژی میدن وقتی یکیشونو،بقل میکنم…
وجذابترین کاربرام ورزش کردنه،
العان یکسال شده میرم باشگاه ،ولی هربار میخوام برم باشگاه قلبم تند تند میزنه ،عشق ورزش رفته تووجودم ،
ومن خیلی لذت میبرم خیلی زیاد که ورزش میکنم،
من از خودم بودن و کارهایی که خودم انجام میدم خیلی بیشتر لذت میبرم تااینکه بخوام باکسی بازی کنم .
ولی وقتی زندگی استاد رو میبینم ،خیلی سرذوق میام منم تجربه کنم ،
البته که باید بگم من خیلی وقتها دوست دارم صبحها با همسرم بریم توطبیعت پیاده روی یا بدویم ویادوچرخه سواری کنیم ،
ولی اکثر اوقات این اتفاق پیش نمیاد ،
چون نگران حرف مردم هستیم،
که چی میگن ،درصورتی که من عاشق این تفریحات هستم با همسرم ،
بابچهام ،بادوستام ،
حتی اینکه موتور سواری یادبگیرم وبخوامبرمتاباشگاهم و برگردم یا حتی دوچرخه ،
ولی نمیتونم وحرف مردم هنوز برام مهمه ،و….
اما باید روی خودم کارکنم ،وبزارم تجربه کنم این چیز هارو وحرف مردم برام مهم نباشه ،
من و همسرم هردو خیلی به مرغ و جوجه وخروس واینا علاقه داریم یعنی هم ماهم بچهامون ،واقعا لذت میبریم وقتی مرغها وغازهامون برامون تخم میزارن،
بادخترم باهم نقاشی میکشیم ،باهم ورزش میکنیم واینکاریه که هردومون ازانجامش کلی سرذوق میآییم ومیخندیم ،
باپسرم البته قبلا باهم منچ بازی میکردیم ،خیلی باهم میخندیدم وشاد بودیم .واون همیشه جر میزد ….
وحالا که نگاه میکنم میبینم هیچ کدوم ازاین کارها نه ماشین میخواد نه هزینه ،
چقدر ما باهم خوش گذروندیم ،حتی با یه مرغ و جوجه
خدایا شکرت بابت اینهمه شادی که توزندگی دارم وبهش توجه نکرده بودم ،
خدایا شکرت که یه خانواده دارم که باهم خوشبختم ،
وکنارهم باعشق و دوستی زندگی میکنیم ،
استاد عزیزم
روابط زیبای شما بامریم جان ،یه درجدید برام بازکرد ازارتباط با همسرم ،که باخودم بگم ،میشه بهترازاینم بشه ،مثل روابط استاد ،
وچقدر این روابط برام تحسین برانگیزه ،خدایا شکرت ،
استاد خوشتیپ وجذابم ومریم بانو ازتون بینهایت سپاسگذارم ،
درپناه خداوند یکتا باشید …..
سلام مریم جان
چقدر قشنگ به تصویر کشیدی لذت هایی رو که تجربه میکنی تو زندگیت.
خیلی روان و جذاب نوشتی، کیف کردم از خوندنِ کامنتت.
از بازی ها بگیر تا مرغ و خروس و کارهای هنری.
همشون عالی هستن و لذت بخش و شاد کننده.
انجام دادن کار هنری که عالیه، آدم غرق میشه و متوجه گذرِ زمان نمیشه.
منم اوریگامی کار میکنم و خیلی لذت میبرم.
اینو تو کامنت خودم یادم رفت بنویسم، الان که شما از کارهای هنری نوشتی تازه یادم اومد.
و اینکه همین اوریگامی چقدر در مسیر زندگیم از بهار 99 تا الان، بهم درس های مختلف داده که باعثِ بهبودم شده.
یعنی هم لذت داشته هم به شدت تاثیرگذار روی زندگیم.
انقدر جذابیت داشت و داره که تو این 3 سال کلی باهاش رفیق شدم، کلی حس خوب برای خودم و بقیه خلق کردم…
با کلی آدم جذاب به واسطه ی همین دوست عزیزم آشنا شدم.
اوریگامی، برای من یکی از دست های خداست که برام کارهای بزرگی کرده و میکنه.
تو هر کدوم از دوره های اوریگامی که شرکت کردم کلی چیز یاد گرفتم، رو در رو شدم با چالش های بزرگی که حلشون کردم، اعتماد به نفسم بالاتر رفت و به خودم افتخار کردم.
خدا رو شکر میکنم که وارد زندگیم شد و لحظات نابی باهاش ساختم و میسازم.
واقعا ازت ممنونم مریم جان که یادم انداختی چه دوستِ خوبی تو زندگیم وارد شده و موندگار شده.
خیلی آروم وارد زندگیم شد و باهامه.
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
به نام خدای عشق زیبایی ثروت
سلام به استاد و مریم عزیز
چه تصویر زیبایی چه خبر خوشحال کننده ای دوباره شروع زندگی در بهشت و دیدن زیبایی ها در این کاراژ پر از فراوانی موتور های زیبا تراکتور سانتافه زیبایی چه زمین بازی طور کشیده زیبایی بازی کنترل ذهن و زندگی در لحظه چقد تصویر برداریتون عالی از دو طرف و هر روز بهتر شدن تصاویر و بیشتر لذت بردن ما از زیبایی ها خدایا شکرت
تحسین میکنم برای داشتن این ثروت و کنترل ذهن و برنامه زندگی برای لذت بردن از زندگی
تحسین میکنم برای روابط عاشقانه که دارین چقد
تحسین میکنم این اندام طبیعی عالی که ساختین چقد بی نظیر شده
کیفیت تصاویر عالی خوبه چقد بازیتون جالب قشنگ
چقد خونتون زیباس مبل های زیباپنجره ها که بهشت سرسبز زیبا پیدا ازش کشور زیبای امریکا کلاه پشمی حیوانی قیمت حول هوش پنجاه میلیون خونه ساده و زیبا تلوزیون زیبا خونه چوبی چقد زیباست قسمت جذاب ان باکسینک فر برزیلی اینقد استاد خستس که مریم خانوم باز کرده فک کنم اخر پینک پنک حسابی جنگ جدل شده و شمشیر جومونگ چه سیخ های حرفه ای واقعن چقد دسته های خوبی دارن
چه نمایی زیبایی چقد سرسبزی چقد زیبایی چه اسمون زیبایی هوای صاف بی نظیر رودخانه صاف زلال مبل های ماساژ تمپا
چه گوشتی به به بچه های دوره سلامتی میفهمن چی میگم این طلای ناب خالص
چه دستگاه کباب پزی چه شود چه انرژی بدهد بی نظیره خدای من چه گوشت های چه رنگی چه سیخ هایی پر هیوجی فروانی چقد نعمت فراوانی چقد راحت میپزه و فوق العاده چه گوشتی چه پخت زیبایی چقد راحت و فراوان گوشت
چقد پردایس زیباس و بی نهایت ماهی برای خوردن گوشت درجه یک ماهی طبیعی
خدایاشکرت برای ان همه نعمت و فراوانی
یعنی مولد ثروت بودن به تمام معنا و لذت بردن از ثروت زنده پاینده باد انسان های ثروتمند و مولد ثروت فراوانی
سپاسگذاری برای این فایل فراوانی و نعمت وزیبایی خیلی فایل شیرین لذت بخشی بود
آرزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله دارم براتون
بسم الله الرحمن الحیم
سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش و خانم شیسته عزیز
پسر چقدر بازی شما خوب و حرفه ای شده معلوم که همیشه تمرین دارید و عالی دارید روی خودتون کار میکنید
حتی تو این مورد هم عمل کرد قانون رو میشه دید
که اگر بخواهی تو چیزی مهارت بدست بیاری نیازه بارها بارها تمرین کنی و تکرار کنی تا مهارت افزایش پیدا کنه
که رسیدن به این هدف نیاز به تکامل داره که باید درست طی بشه که البته رسیدن به این خواسته داشتن علاقه خیلی مهمه که میتونه سرعت نتیجه گرفتن رو چندین برابر افزایش بده
حالا بریم سراغ انباکسیم
اخ خداااااا من میخوام
اتفاقا اون فیلم رو من چندبار از سایت دیده بودم که استاد با عزیز دلشون رستوران برزیلین رفته بودن و اون سبک غذایی برای مشتری سرو میکردن
خیلی جالب بود که تا موقعی که سیر نشدی اگر اون علامت سبز رنگ بالا باشه نامحدود برات غذا میارند
این نشون میده دنیا بینهایت ثروت داره که استاد در مداری قرار گرفته که نامحدود میتونه از این نعمت استفاده کنه
این ثابت میکنه استاد خیلی خوب روی باور فراوانی کار کرده که الان در این مدار قرار گرفته که اتفاقاتی و مسیرهایی هدایت میشه که نامحدود میتونه از اون نعمتها بهر ببره خدایا شکرت
خدای من چه گوشتی چه کیفیت عالیه داره خدایا شکرت
چه دستگاه کباب پز باحالی خیلی خوب بود من خواهم تجربه اش کنم
چقدر زندگی با قانون سلامتی راحت و اسون شده که نیاز نیست تایم طولانی برای خوردن چند وعده غذا صرف کنی
خیلی جالبه وقتی که من دوره قانون سلامتی استاد نگاه میکنم باز هم میرسم به همون اصلی که استاد بارها بارها تو فایهاشون اشاره میکنند
که اگر مسیری داری طی میکنی سخت است و کلی داری زور میزنی بدون اون مسیر اشتباست
مسیر که ختم میشه به ثروت . نعمت و خداوند باید مسیر راحت و اسون و همراه با لذت باشه
این دقیقا همون اصلیه که استاد عباس منش عزیز بارها بارها تو تمام فایلهاشون دارند اشاره میکنند
و چون خودشون این باور رو دارند هدایت میشن به مسیرهایی که خیلی راحت به تمام خواسته هاشون میرسند بدون اینکه هیچ زوری بزنند
عاشقتم استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی
خیلی خوشحال و شاکر خداوند هستم این نعمت با ارزش مثل سایت و استاد بینظر مثل شما تو زندگی خودم دارم
انشالله هرکجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا . شاد . سالم . خوشبخت . ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
فعلا
یا حق
بنام تنها فرمانروای جهانیان
ی موضوع دیگه در مورد روابط و آگاهی های دوره عشق مودت میخوام بنویسم چون قلبم میگه اینجا بنویسش
دوستِ دوران کودکی ام که همسن هم هستیم فنلاند زندگی میکنه و باهام تماس گرفت و حرفهایی و زد که ایمانم 10000 برابر شد به قوانین خداوند
الهام دوسال پیش به شدت وضعیت روحی بدی داشت طوری که حتی نمیتونست بخوابه یک روز در اوج ناامیدی مطلق در اوج سیاهی و تاریکی با تمام وجودش شروع میکنه با خدا حرف زدن و ازش کمک میخواد و به قول خودش وقتی به معنای واقعی تسلیم خداوند میشه در چشم بهم زدنی از ناامیدی به امید میرسه(خداوند در سوره نمل میگه ساعت برای من مثل برهم زدنِ چشمِ) و از اون روز به بعد در درونش به یک آرامش عمیق میرسه و اتفاقات فوق العاده شروع میشه براش که من شاهد خیلی هاش بودم
و وقتی با خودش به صلح میرسه وقتی به خدا وصل میشه وقتی رها میکنه و به معنای واقعی میگه من نمیدونم خدایا خودت درست کن زندگی مو در همه ابعاد طی این دوسال همه چی براش بینظیر شد
اول تسلیم شد با تسلیم شدن به آرامش رسید بعد یکی یکی اتفاقات افتاد و هدایت شد
این آدم به طرز عجبیبی سپاسگزارِ و همیشه همه رو تحسین میکنه ،از کوچکترین چیزها لذت میبره ،برای بقیه چیزی میخواد که برای خودش میخواد
وقتی باهاش حرف میزنم میبینم چقدر باورهای فوق العاده ایی داره که در رفتارش موج میزنه و من چون این آدم سالهاست میشناسم و راحت باهم حرف میزنیم از درونش تا حدودی با خبرم ، اما اگه کسی نشناسش و فقط ظاهر زندگیش و ببینه میگه چه آدم خوش شانسی در حالیکه شانسی وجود نداره
دانشگاه رشته مورد علاقه اش داره درس میخونه
و دوماه پیش یکی و بهش معرفی کردن که خودش بهم گفت اگه من میخواستم ی آدم هماهنگ با خودم بسازم نمیتونستم به این دقت و هماهنگی بسازمش
دقیقا این آدم در همه ابعاد کسی که میخواسته
الهام نه کار فیزیکی کرد برای هماهنگ کردن این آدم نه دنبالش گشت فقط با روحش یکی شد فقط باور توحیدی حقیقی داشت
بخدا که اگه درونمون حقیقی تغییر کنه تمام اتفاقات بیرون خود به خود تغییر میکنه
وقتی یاد بگیریم از نعمت هایی که داریم لذت ببریم و سپاسگزار باشیم وقتی خدا رو در هر لحظه ببینیم وقتی بهترین یار و حامی ما خداوند باشه ، خودش از بینهایت راه درهای خیر و برکت و به رومون باز میکنه
و جالبه که طی این دو ماه حرفی در این مورد نگفته بود و دقیقا وقتی من دارم روی این موضوع کار میکنم خداوند پیامش و از طریق دوستم بهم داد
چقدر احساس ِ بینظیریه وقتی هدایتِ خداوند و هر لحظه دریافت میکنیم و آرامش داریم که خدایی که جهان به این عظمت و داره مدیریت میکنه زندگی منم مدیریت میکنه
حرفهای الهام تک تک قوانین و برام مرور کرد
1- باور توحیدی و تسلیم بودن حقیقی
2- تکامل
3- رهایی و لذت بردن
4- در زمان مناسب اتفاقات مناسب رخ دادن
5- عزت نفس و رها شدن از هر عامل بیرونی
ایشالا که همگی با عمل کردن به اصل خالق بهترین ها باشیم در زندگی مون
سلام سارا جان.
عالی بود، عالی…
از هر خطی که نوشتی لذت بردم…
برای من پر از درس و آگاهی و یادآوری هست کامنتت.
مرسی که وقت گذاشتی و نوشتی.
مرسی که ارسالش کردی.
مرسی که انقدر دقیق کلیدها رو نوشتی.
حتما پیامتو ذخیره میکنم تو نوت موبایلم.
راهکارهای عالی تو کامنتت جمع آوری و ارائه شدن.
دقیقاً برای من نوشتی، ممنونتم عزیزم.
چقدر این عبارت شگفت انگیزه:
من نمیدونم خدایا خودت درست کن زندگی مو در همه ابعاد
صبح ها از خدا میخوام منو به انجام بهترین کارهای اون روز هدایت کنه…
انقدر قشنگ هدایت میکنه، عاشق زمان بندی ها و چیدمان هاشم، وقتی کارها رو موازی انجام میدم کلی وقت اضافه میشه بهم، تازه کارها رو دارم با لذت انجام میدم هر بار…
مثلا ظرف شستن و مرتب کردن پیرامونم واقعا برام جذاب شده…
موازی کار کردن رو از مریم جانم، خانم شایسته عزیزم یاد گرفتم، مخصوصا که انرژیم هم بالاتر رفته با دوره سلامتی ذوقم واسه تمیز بودن خونه و انجامِ کارهای خونه خیلی بالا رفته، خیلی متفاوت شدم با سمانه ی پارسال…
خدایا شکرت، مریم جان، استاد جان، سپاسِ بیکران.
مریم جان، شما خیلی حقِ استادی گردنِ من دارین.
ممنونتم عزیزم.
باورهای توحیدی، تسلیمِ خدا بودن، سپاس گزاری، لذت بردن از داشته ها در لحظه، تحسینِ دیگران، اتصال به خدا، صلحِ درون، کلید واژه های جذاب این کامنت برای منه.
*
امشب یه کم درک کردم مسئولیت زندگی و رفتارها و عملکردم با خودِ منه. دستِ منه، خودم فرستادم پیش پیش…
ربطی به چشم زدن، تشویقِ دیگری یه پیمودنِ مسیرِ غلط و … نداره.
بهانه ای وجود نداره.
عاملی خارج از من نیست.
خودم انجام دادم، خودم انجام ندادم.
خودم حرفشو زدم، خودم حرفشو نزدم.
خودم ذهنمو کنترل نکردم.
اول و آخر خودمم که انتخاب میکنم و باید پای تصمیم و عملکردم بایستم…
چه درست چه غلط…
تصمیماتِ من، مسئولیت پذیریِ منو میطلبه.
سمانه جون، موعظه ی دیگران راحته، بکن نکن واسه دیگران راحته، خودت چند چندی با خودت؟
مسئولیت رفتارت رو میپذیری؟
واسه بهبود و جبرانش حاضری چیکار کنی؟
بهاشو پرداخت میکنی؟
یا فقط برای دیگران بالای منبر میری که چنین است و چنان؟
یه شرایطی پیش اومد امروز…
عصر رفتم بالای منبر برای یه بنده خدا که چرا کاری که باید، رو انجام نمیدی….
شب، با رفتار و عملکرد نادرستِ خودم سرِ یه موضوعی روبه رو شدم…
جهان آینه است
جهان میچرخه، برمیگرده سمت خودمون، دیر و زود داره سوخت و سوز نداره…
جهان آزمون میگیره بلافاصله…
واسم لازم بود روبه رو شم با خودم و ببینم خودم چیکارم؟ چند چندم با خودم و عملکردم.
فقط حرف میزنم یا انجام هم میدم…
فردا صبح جدی باید به بهای پرداختیِ واسه کارم فکر کنم…
خدایا مرسی برای این سایت ارزشمند، استاد عباس منش، مریم جان، دوستانِ سایت، کامنت های سرشار از آگاهی تو سایت که بچه ها سخاوتمندانه با هم به اشتراک میذارن، حالِ خوبی که بعد از خوندن و نوشتن کامنت دارم، جریانِ آگاهی در سایت، اینکه با کنترلِ ذهن و توجه به نکات مثبت چقدر میشه حالِ آدم و شرایط آدم عوض شه …
وای خدایا، چقدر کامنتها خوبن…
چطوری انقدر خوبن
چطوری انقدر خوب مینویسن بچه ها و دست میذارن رو اصل ها و دائما تکرارشون میکنن
هر کسی به مدلِ خودش
یکی از دیگری بهتر و بهتر و بهتر…
مگه میشه؟
هر بار هدایت میشم به یه کامنتی، از تو دلش یه عالمه واسم نکته و درس خارج میشه.
یعنی چی میشه بچه های اینجا انقدر متفاوتن با دنیای بیرون؟
خودِ من میام اینجا تا تغذیه شم، بعد برم بیرون و تلاش کنم و تلاش کنم و تلاش کنم…
تمرین کنم درس ها رو روی خودم و عملیاتیشون کنم…
وای که چقدر درکِ چیکه چیکه ای آگاهی ها میچسبه بهم…
منو همین بس که درک کردم باید روند تکاملی مو طی کنم و تو مسیر لذت ببرم…
به قولِ یکی از بچه ها چه عجله ای هست؟
آروم و پیوسته و لذت بخش جلو میرم، کلی کیف میکنم در لحظه با هر آگاهی که بهش عمل میکنم و نتیجه شو میبینم…
اینطوری دلیلِ هر چیزی رو بهتر درک میکنم، میتونم اصل رو بهتر بفهمم…
خدایا هر لحظه به هدایتِ تو سخت محتاجم.
خدا رو شکر اینجا جائیه که میتونم با خدا، از تهِ قلبم صحبت کنم، و آدم هایی هم اینجان که حسشون نسبت به خدا عشقِ مطلقه.
اینجا، خودش یکی از بزرگترین نعمتهای منه.
هر طرف رو نگاه میکنم، به هر چی فکر میکنم، هر فایلی رو باز میکنم، هر کامنتی رو که میخونم، همش نور و برکت و آگاهیه.
به هر طرفی رو میندازم عطرِ حضورِ خدا اونجاست…
مگه چی میخوام دیگه از دنیا و زندگیم…
امشب از اون شبای خاص شده برام…
همون چیزی که چند ساعت قبل از خدا خواستم…
که با هم کانکت شیم …
مثل وقتایی که اشکم درمیاد از گفتگو باهاش…
اشکم در نیومد امشب، غرقِ حیرت و شگفتی شدم از جایی که الان داخلشم…
از فرکانس سالمِ محیط…
از حضورِ پررنگِ خودش اینجا…
که هر کدوم از بچه ها از خدا میگه، بیش از پیش عاشقِ خدا میشم…
که چقدر دوست داشتنیه و آدمای اینجا عاشقِ خدا هستن…
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
مولانا در کتاب مثنوی داستان موسی و فرعون رو اینجور نقل میکنه:
موسی میره پیش فرعون و به فرعون میگه من به تو چهار قول میدم، در عوض تو فقط یک قول به من بده، فرعون پرسید که، چیه؟ موسی گفت: تو فقط قول بده که بندگی خدا رو بکنی، و دعوی خدابی نکن، و فقط خدا رو بپرست، فرعون پرسید و اون چهار قول تو؟
موسی گفت، اول این قول رو به تو میدم که تا آخر عمرت سلامت باشی، دوم اینکه به پادشاهیت و سلطنتت هیچ لطمه ایی نخواد خورد، تو میتونی پادشاه باقی بمونی، سوم اینکه هیچ رنج و محنتی رو تجربه نخواهی کرد و نهایتا چهارم اینکه، عمرطولانی خواهی داشت و مرگتم به دلخواه خودته.
فرعون گفت خُب من باید مشورت کنم، بهت میگم، باکی مشورت کرد؟ با آسیه.
باز گفت او این سخن با ایسیه
گفت جان افشان برین ای دلسیه
من با ادامه داستان کاری ندارم، ولی همین چند بیت اول هزاران درس واسه ما میتونه داشته باشه
مولانا از زبان موسی اینو به همه ما میگه، موسی زمان هست، هم در درون ما و هم در بیرون، و اون اینکه وقتی بندگی خدا رو کردیم ما میتونیم پادشاهی کنیم قرار نیست وقتی رفتیم سمت خدا همه چیز رو از دست بدیم قرار نیست دنیا رو نداشته باشیم، ولی پادشاهی از جنس سلیمان، نه پادشاهی فرعون، میخواد به همه ما بگه که فرعون نباش، سلیمان باش و پادشاهی کن، در سلامتی کامل، بدود هیچ درد و رنجی، و جوری این دنیا رو ترک کن که هیچ حسرتی به دل نداشته باشی، زمانی از دنیا بری که همه چی رو تجربه کردی و خودت بگی که من میخوام برم، همون حرفی که استاد توی آموزه هاش بهش اشاره کرده.
مولانا میگه این پیشنهاد به همه ما داده میشه، اینکه ما بندگی خدارو بکنیم و از تمام لذات جهان بهرهمند شویم، البته منظور از بندگی کردن این نیست که به زبان بگیم : خُب خدایا من بنده تو شدم، نه، بندگی به عمل کردنه، وقتی راه میری، وقتی معامله میکنی، وقتی ازدواج میکنی، هرلحظه باید با اعمالمون بندگی خدا رو بکنیم نه با 5نوبت نماز خواندن، هرچند که به نظر من همین نماز ظاهری که از واجبات دین میگن، خودش میتونه واسه این باشه که ما رو به یادمون بندازه بندگی خدا رو باید بکنیم، وقتی صبح میگیم ایاک نعبدُ و ایاک نستعین ، این رو یادمون بیاریم.
و این بندگی کردن تنها و تنها و تنها راه سعادتمندی، خوشبختی، سلامتیست که بلطف خداوند رحمان و رحیم ما میتونیم به وضوح در زندگی استاد عزیز ببینیم.
بنده ایی که توحیدی ایمان آورد و بلطف خداوند، بهشت رو در این جهان داره تجربه میکنه و ادامه این بهشت رو در جهان آخرت نیز تجربه خواهد کرد.
استاد بخاطر نشون دادن سبک زندگیت به ما، و بخاطر تمام آموزه هات، آگاهیها و همه چیز از تو بی نهایت سپاسگزارم.
استاد از زمین تااااااااا آسمون ازت سپاسگزارم.
خداروشکر که امروزم رو با این فایل زیبا ساختی.
اگه ما بخواییم از خداوند دور بشیم، شیطان قایق زیبایی برای ما خواهد ساخت، همون قایقی که به حضرت یونس داد، و حضرت یونس با خودش فکر کرد که خوب من پول دارم، قایق عالی دارم و میرم از اینجا و دیگه نیازی نیست بندکی خدا رو بکنم، و همان یونس در وسط دریا گرفتار نهنگ میشه، اگه روزی یادمون بره، حتی همین استاد عزیزمون، اگه خدایی نکرده روزی گمراه بشه و یادش بره که از کجا اومده و چه کسی اونو به این مقام و ثروت و روزی رسونده، هرکز در برابر خداوند بزرگتر از یونس نخواهد بود.
خدایا از تو میخوام بندگی کردن رو به ما بیاموزی، کنترل ذهن رو به ما بیاموزی و ما رو به راه راست هدایتمون کنی، راه کسانی که به آنها نعمت داده ایی.
خدایا چنان آگاهی به ما بده تا خودمون رو به تو بچسبونیم و خودمون رو از ورطه گرداب زندگی نجات بدیم.
در بخش عقل کل دوستی در مورد منجی سوال کرده بودن که من با اجازه استاد عزیزم پاسخ خودم رو اینجا کپی پیست میکنم، شاید که بدرد عزیزی بخوره:
——————————————————————————-
چه کسی ما رو نجات خواهد داد؟ منجی کیست؟
شیطانی ترین چیز توی دنیا میدونین چیه؟
اینکه ما همش “فکر کنیم” فردا بهتر از امروز خواهد بود.
واااا، اینکه بهش میگیم امید، چرا شیطانی شد الان؟
این فریبِ ذهنه
میدونین میخوام چی بگم؟
ما خوبه که واسه فرداهامون برنامه ریزی کنیم، و صد در صد انسان به امید زنده است، ولی امید داشتن یک تیغ دو لبه اس. (امید با بهانه فرق میکنه)
چطور؟
ما هر روز، هر روز، هر روز به این امید که امروز بد بود ولی فردا روز بهتری خواهد بود داریم زندگیمون رو هدر میدیم، مثلا، ما میگیم الان که دارم درس میخونم، ولی میدونم، بعد از اتمام تحصیلاتم زندگیم عالی خواهد شد، یا مثلا، الان زندگیم نابسامانه، ولی میدونم بعد از ازدواج کردن زندگیم رو به راه میشه، و یا الان دارم سختی میکشم ولی بعد از پیشرفت شغلیم حتما زندگی بهتری خواهم داشت.
اعتقاد به منجی، یعنی اینکه اول من لیاقت بهبود زندکیم رو ندارم و بدتر از اون اینکه من به امید ظهور منجی هر روز، و هر روز دارم با شرایط زندگی کنار میام.
داستانی که استاد تعریف کردن در مورد موجوداتی که در کف آب زندگی میکردند و شیوه زندگی اونا چسبیدن به خزه های کف دریاست، و وقتی یکی از اونا از خزه ها خودش رو رها میکنه و به سطح آب میره، همه موجوداتی که در کف دریا بودند فریاد میزنن، منجی!! منجی!! و اونی که رفته بود بالا، از اون بالا صدا، نه، من منجی نیستم، منجی خودتونین، رها کنید، خزه ها رو رها کنین تا نجات پیدا کنین، ولی موجودات کف دریا صدای اونو نمیشنوم.
منجی ایلان ماسکه، واسه زندکی خودش.
منجی استاده، واسه زندگی خودش.
منجی منم، واسه زندگی خودم.
و منجی، خودِ خودِ خودتی، واسه زندگی خودت.
قرار نیست کسی تو رو نجات بده، تو باید به سطحی از آگاهی ها برسی که بتونی خودت روداز جسبیدن به باورهای غلط رها کنی و زندگیت رو امروز بسازی، و هرگز امروز رو به بهانه اینکه فردا بهتر از امروز، خواهد بود هدر ندی.
چون هر روز ما، امروزه و فردایی داره، که اگه ما به این باور برسیم که همیشه فردا بعتر خواهد بود، از امروزمون استفاده نمیکنیم.
امید و بهانه با هم فرق میکنه
اینکه ما امید داشته باشیم فردا بهتر خواهد بود و اینکه ما بهانه داشته باشیم کع فردا بهتر خواهد بود.
قرآن کتابی نیست که بیاد افسار زتدگی ما رو به یک شخصی متعلق بدونه، و بگه، ای بنده من تو بشین، یکی خواهد آمد.
قرآن همیشه به فرد اشاره میکنه.
تمام داستانهای قرآن برای من و برای شماست.
پیامبر فرموده: قرآن را طوری بخوانید که انگار تمام آیاتش برای توست.
موسی، فرعون، یوسف، یعقوب، محمد، ابراهیم، همه این اسمها منم، شمایید، همه ما یک موسی در خود داریم، همه ما یک فرعون در وجودمون داریم، همه ما یک ابراهیم در وجود خود داریم، پس ما خودمون باید از قرآن درس بگیریم و زندگی خودمون رو نجات بدیم.
عاشقتونم
موفق و پیروز باشید
سلام وصد سلام
سپاسگذارم
سپاسگذارم
موسی، فرعون، یوسف، یعقوب، محمد، ابراهیم، همه این اسمها منم، شمایید، همه ما یک موسی در خود داریم، همه ما یک فرعون در وجودمون داریم، همه ما یک ابراهیم در وجود خود داریم، پس ما خودمون باید از قرآن درس بگیریم و زندگی خودمون رو نجات بدیم.
عاشقتونم
سپاسگذارم
به نام خداوند رحمن و رحیم
سلام جمال عزیز
ممنونم بابت کامنتهای عالی که مینویسد. من اکثر اوقات کامنت های شما رو میخونم خیلی عالی اجازه میدین این آگاهی ها مکتوب بشه و به همه ما کمک میکنه برای زندگی بهتر برای ایمان بیشتر برای حرکت کردن و ثابت نبودن .
برای ذهن منطقی ما این توضیح هایی که نوشتید خیلی تاثیرگزار هست .
این بندگی خدا کردن تنها و تنها و تنها راه سعادتمندی، خوشبختی، سلامتیست
منجی خوده خودمم
پیامبر فرموده: قرآن را طوری بخوانید که انگار تمام آیاتش برای توست.
موسی، فرعون، یوسف، یعقوب، محمد، ابراهیم، همه این اسمها منم، شمایید، همه ما یک موسی در خود داریم، همه ما یک فرعون در وجودمون داریم، همه ما یک ابراهیم در وجود خود داریم، پس ما خودمون باید از قرآن درس بگیریم و زندگی خودمون رو نجات بدیم.
سپاسگزارم دوست عزیز
سلام خدمت جمال عزیز
آقا واقعا سپاسگزارم از کمنت بی نهایت زیباتون
چه نکته ای رو باز یادآوری کردین،با اینکه چقدر شنیدم و به خودم گفتم ولی بازم تو مسیر که میفتم گاها فراموش میکنم، که همین الان میتونم با تفییر زاویه ی دیدم به حس خوشبختی برسم، خواسته ها قزار نیست منو به حس خوب برسونه
چه زیبا فرق امید و بهانه رو گفتین
سپاسگزارم سپاسگزارم، بهترین ها رو براتون میخوام
در پناه رب باشین
سلام به آغا جمال عزیز چقدر عالی و با جزئیات این مسله را باز کردین با اینکه هر روز در معرض باور مذهبی هستم که این فلان شخص منجی است یا فلان طور میشه به خدا نزدیک شد این آگاهی ها کم داره اون باور ها را کم رنگ می کند در زهنم باز هم این قدر این زهن مقاومت دارد که باید هر روز این آگاهی تکرار بشه مخصوصا اون موضوع در مورد امید داشتن توضیح داد ین که زهن چطور مارا فریب می دهد با خواندن کامنت تان دری از آگاهی برام باز شد که موضوع فقط عمل کردن است که انشالله کوشش می کنم که کارهام را باید انجام بدم به فردا واگزار نکنم این پاشنه آشیل م را با خواندن کامنت تان پیدا در زنده گی خود م یک جهان سپاس از شما دوست عزیزم که قوانین خوب درک کردین سپاس گزارم
به به عالی بود لذت بردیم لطفا در هفته 3 یا 4 بارسریال زندگی در بهشت رو بزارید خیلی عالیه هر وقت توجه ما به این همه زیبایی هستش دیگه عادت میکنیم که در زندگی خودمون هم زیبایی های بیشتری و ببینیم که قبلا توجهی به اون ها نمیکردیم من چندین بار رفتم از اوایل سریال نگاه کردم توجه من رو میبره به زیبایی ها به نعمات و با صلوات شمارم همین طور شکر گزاری میکنم بخاطر این همه زیبایی
سید و خانوم شایسته بسیار بدنتون زیبا و عالی شده سید که اصلا ترکونده و دوره قانون سلامتی رو جهان هستی که در بهترین موقع و در بهترین زمان من رو همیشه هدایت میکنه پارسال به من هدیه داد
و من از ماه رمضون امسال موفق شدم به صورت تکاملی پیش برم و به چربی سوزی برسم الان نزدیک 2 هفته هست که یک وعده ای هستم و احساس خیلی خوبی دارم و بخاطر همین که در این سن(17)خداوند من و به این دوره هدایت کرد صد ها بار شکر میکنم و اطمینان دارم که روز به روز از لحاظ جسمی و سلامتی بیشتر و بیشتر رشد میکنم و به نتایج عالی میرسم و همین طور رشد و تکامل روحی
و خداوند من رو در تمام جنبه های زندگی به طور تکاملی هدایت کرد و در ها رو برام باز کرد
و بخاطر همین هر وقت کاری رو میکنم فکر نمیکنم که بعدش چی میشه چون میدونم خداوند در بهترین زمان و در بهترین مکان من رو در قدم بعدی هدایت میکنه
سپاسگزارم
به نام خداوند بخشنده مهربان فرمانروایی زمین آسمان
سلام به استاد عزیزم و خاله مریم گرانقدر
استاد چه فایل هدایتی گذاشتید
مدت ها بود سوال میکردم از خودم چه را تو کار با اینکه من لیزری متمرکز هستم اما چرا نتیجه نمیگرفتم ابن سوال مدتها بود میکردم
یک شب قبلا از خواب طبق عادت همیشگی با خدای خودم خلوت دارم سوال میکنم ازش درخواست دارم شکرگزاری میکنم بعد ابن سوال ازش پرسیدم و در حال نوشتن سوال بودم چرا با اینکه من آنقدر متمرکز هستم روی کار نتیجه مطلوبی نمیگیرم
یک دفعه بهم الهام شد من این همه به تو نعمت میدم اما تو ازشون استفاده نمیکنی دائما در حال کار کردن هستی نگرانی نگران چی هستی من هستم به من بسپار خودت میخوای همه کارها رو انجام بدید خوب نمیتونی لذت ببر آخرین باری که رفتی مسافرت یادت آخرین باری که مهمانی رفتی یادت آخرین باری که برای خودت وقت گذاشتی یادت اینها گفت میشد من مینوشتم با تعجب اما احساس خیلی خوب هر وقت به الهام میشه با هدایت میشم جنس احساسش فرق داره متوجه میشم هدایت الهام خداوند است خلاصه نشستم گفتم درست میگه من آخرین باری که رفتم مسافرت یکسال پیش بود آخرین باری که رفتم مهمانی سه ماه پیش اون هم ساعت دوازده فقط رفتم شام خوردم اومدم من حتی مدت هاس یک فیلم نگاه نکردم حتی به مدت چندین سال سینما نرفتم آنقدر که من به خودم بی توجه بودم باعث شد بود که این حس خوشحالی این حس قشنگی این شادی از من بره تصمیم گرفتم لذت ببرم برای خودم وقت بزارم در کنار خانواده که دارم همه این کارها و انجام میدم همه به امکانات مالی و هم اصل مطلب احساس خوب بهتر برسم من همه اینها و فدایی فقط رسیدن به مقصد کرده بودم ابن همه فایلی که شما زحمت کشیدی ساختی متوجه نبودم که باید از مسیر لذت ببری تا به راحتی به آسانی تا به قشنگی هدایت بشی به مقصد اما من متوجه این موضوع نشده بودم تصمیم گرفتم وقت بزارم برای خودم با خانواده برم سینما تصمیم گرفتم با عزیزان وقت بزارم برای خودم اصلا تنهایی در دل طبیعت برم لذت ببرم از ابن همه لذت از ابن همه نعمت فراوانی که من در اختیارم هست استاد استاد وقتی این کارو کردم دریچه های از آگاهی به روی من باز شد وقتی فایلهارو میذاشتم تو گوش فقط گوش میدادم صبح تا شب شب تا صبح اما این بار دیگه میفهمیدم درک میکردم که شما توی فایل چه چیزی دارید بیان میکنید اصلا دیگه مطلب میفهمیدم آنقدر احساسم عوض شد خندیدن من حتی خندیدن لذت بازی کردن با بچه های کوچک خواهر زاده برادرزاده چه لذتی داره خدای من وقتی میری باهاشون بازی میکنی و در دنیای کوچک اما نا محدود آنها غرق میشی چه لذتی داره وقتی همه چیز از جنس خداست به هیچ چیز فکر نمیکنند جز بازی جز این بلند بشن بازی کنند چه قدر نعمت وجود داره چقدر نعمت وجود داره توی سینما بودم با خانواده داشتم فیلم میدیم به این فکر میکردم چرا من لذت از خودم گرفت بودم اما خدارو شکر میکردم برای این آگاهم کرد و من به مسیر درست هدایت کرد استاد بابت این فایل بینهایت ازتون ممنونم چقدر احساس خوب چقدر حس خوب وقتی با خاله مریم سیخ کباب در آورد شمشیر بازی کردید باد بردارزده خودم ترانه 4سال داره از وقتی که وقت میزارم برای تفریح خودم یکی از تفریحاتم این میرم بالشت میگرم اون مشت میزنه و کلی بازی دیگه خاله بازی چقدر دوست دارم میرم با وسایل بازیش بازی میکنم چقدر حس خوبی داره چقدر زیبا شکرت خداوند عزیز آنقدر نعمت در زندگی هست آنقدر آنقدر فراوانی در زندگی ما هست میشه لذت برد منتها من فکر میکردم نه حتما باید من به اون خواسته خودم برسم اما بخاطر فایلهای شما بخاطر هدایت پرودگار الان هم دارم تفریح میکنم من تازه بعد از ابن متوجه شدم شروع کردم برای خودم وقت گذاشتن چقدر نتایج من عوض شد چقدر نتایج عالی ترب گرفتم اصلا آنقدر راحت منتظر مواد اولیه بودم هر روز زنگ میزدم چرا نمیفرستید هی انتظار نگرانی نگرانی الان دارم لذت می برم بعد کارمندم میگه چی شد حسن آقا مواد اولیه من میگم میاد دیگه و واقعا همینطوری میشه قبلا یک جوری بود حتما خودم باید اونجا بودم تحویل میگرفتم اما شرایط راحت هدایتی کارمندانم انجام میدن تازه از خودم من هم بهتر عالی تر این کار انجام میدن خلاصه استاد چقدر حس خوبیه چقدر حس لذت بخشی است ممنونم از شما خاله مریم عزیز ممنونم شمارو به خدای متعال میسپارم
سلام دوباره به همه…
مورد اول:
نمونه لذت هایی ک توی زندگی من باعث شادی و رضایت من شده میشه گفت اول از همه گوش کردن به فایل ها و دیدن زندگی در بهشت و سفر ب دور امریکاست ک واقعا حس عالی میدن…
_مورد بعدی پیاده روی کردن هست ک به من حس خوبی میده مخصوصا زمانی ک بخوام حواسم رو از احساس بد دور کنم.
_رقصیدن هم باعث میشه انرژی بگیرم
_ آشپزی کردن و درست کردن غذاهای خوشمزه برای خودم و اعضای خانواده
_دوش گرفتن
_بازی های گروهی با خانواده
_صحبت درباره ی فایل ها با خواهرم
_کار مورد علاقمو انجام دادن
مورد دوم اگر حرف مردم رو کنار بزارم و به زندگی منصفانه تر نگاه کنم میشه گفت:
دوچرخه سواری واقعا لذت بخشه حتی اگر خودمون دوچرخه نداریم میتونیم از دوچرخه هایی ک داخل شهر برای عموم هست استفاده کنیم.
_رفتن ب طبیعت با یک تور فوق العاده مثبت
_رفتن و با غریبه ها بازی کردن(والیبال،پینگ پنگ و…)
_رفتن به یک پارک و دیدن ادمها
_ورزش کردن در هوای ازاد
_اب دادن به گیاه ها
_تمیز کردن خونه
_یک بازی گروهی با خانواده
مورد سوم(لذت های مشترک من و خواهرم):
_ صحبت درباره ی فایل ها و قوانین
_دیدن سفر به دور امریکا
_پیاده روی
_رقصیدن
_آشپزی کردن
مهم ترین لذت ما همین هست ک درباره ی قوانین باهم صحبت کنیم چون زمان زیادی در طول روز رو کنارهم نیستیم برای همین همون زمان کم رو هم برای این موضوع میزاریم.
مطمعام خیلی لذت های بیشتری توی زندگیم هست که الان یادم نمیاد و متوجه شدم باید بیشتر روشون تمرکز کنم.
ممنونم از شما استاد عزیز و خانم شایسته ی زیبا برای خلق این تصاویر زییا️
بنام خدای رحمن
سلام به استادان زندگی
سلام به دوستای عزیزم
خدا رو شکر میکنم که یک روز دیگه رو با زندگی در بهشت شروع کردم
به سالن چند میلیون نفره تنیس پارادایس خوش آمدید
ماشالا استاد چه بدنی ساختی
هر روز ورزیدهتر و عضلانی تر میشه بدنتون
این استایل جوری بهت میاد که اصلا بدن قبلی فراموشم شده
انگار از اول آشنایی با همین بدن دیدمتون
مبارکتون باشه این بدن و این سلامتی
چه دستگاه خوبی خریدین استاد
اتفاقا دو روزه دارم به داشتن یک دستگاه گریل گوشت فکر میکنم
چند نمونه هم سرچ کردم و دیدم تو سایتهای مختلف
با خودم گفتم من که روزی یک وعده گوشت میخورم، گاز چند شعله رو میخوام چیکار اصلا
ی دستگاه گریل باشه برام بسه
تمیز کردنش راحتتر از گازه
جای خیلییییی کمتری نسبت به اجاق گاز میگیره
گوشت و سریعتر و بهتر میپزه
و در کل پروسه درست کردن غذا برام راحت میشه
و امروز شما تو فایل جدید از ی دستگاه جدید برای پخت گوشت رونمایی کردید که نشانهای بود برای من که خواسته من هم در راهه و به زودی بهم داده میشه
خدا رو شکر که انسانهایی بودن و هستن که با ساختن دستگاههای خوراک پزی زندگی رو برای ما آسان کردن
چقدر خونه رو خلوت کردین با بردن موتورها
خیلی فضا بازتر شده
میز پینگ پنگ هم رفته بیرون و فضای خونه فوقالعاده شده
من عاشق این سمت از دریاچه هستم که ویو جزیره رو داره
خیلی زیباست این سمت از دریاچه
این فصل از سال هم که دلبری میکنه این دریاچه و این پارادایس
همه چی تو این قسمت از زندگی در بهشت عالی بود
تمیزی و مرتب بودن سوله
بازی پینگ پنگ
بدن استاد و خانم شایسته
گوشتهای برزیلی
فضای دریاچه و پارادایس
سپاسگزارم استاد بابت این ستاپ خوبی که تو زندگی کردین و به ما هم کمک میکنین تا باور کنیم که میشه تو ی همچین فضایی زندگی کرد
این حد از آزادی رو داشت
آزادی زمانی و مکانی و مالی
اینکه بتونم از زمانم به دلخواه خودم استفاده کنم
بازی کنم، تفریح کنم، ورزش کنم، استراحت کنم، مسافرت برم و لذت ببرم از تمام لحظههای زندگیم هر طور که دوست دارم
بتونم به این آزادی مالی برسم که یک رستوران و بیارم تو خونه داشته باشم
ایشالا هر روز زندگی براتون آسانتر، لذتبخشتر و زیباتر بشه استاد
در پناه خدای رحمن شاد و سالم و موفق باشید