سریال زندگی در بهشت | قسمت 261 - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

612 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 816 روز

    به نام خدا

    ردپای 39

    استاد عزیز دوستای خوبم سلام

    باید اعتراف کنم که چند شب از این 39 روزی که ردپا به جای میزارم ،وسوسه شدم که بیخیال کامنت نذارم یا چند بار موندم که خب چی بگم؟از کجا بگم؟

    اینو هم باید اعتراف کنم تو انجام پروژه که دارم انجام میدم ،چندین بار وسوسه شدم که بیخیال بشم ،رها کنم،فرار کنم

    باید اعتراف کنم که 5،6 سال گذشته من همینطوری گذشت!مدام تا قدم آخر کاری انجام می‌دادم و بعد رها میکردم و از مواجهه با ترس هام فرار میکردم خودتون حساب کنین چقدر از عزت نفس من با این لایف استایل تخریب شده بود !دیگه کم کم وارد هر کاری میشدم قبل من طرز فکر شکست و از پسش بر نیومدن ،زودتر از من اونجا بود

    چقدر از تلاش هام سوخت تو این چالش من با من

    فرق من الان با گذشته ،گوش نکردن به این وسوسه هاس پناه آوردن به نجوا های درونی خدای گونه به جای نجواهای شیطانی

    نجوا های از جنس امید به جای ترس نجوا از جنس آرامش که برخلاف گذشته پیروز نبرد نجواها میشه

    من عاشق این من جدیدم که دیگه ناخودآگاه بهم یادآوری میکنه ولش کن حال خودت بد نکن وقتی سخت میشه صداش تو ذهنم میاد میگه نگران نباش بیا از یه سمت دیگه شروع کنیم بیا یه بار دیگه امتحان کنیم و…

    دیگه ناخودآگاه در برابر اتفاقات خوب و بد زندگی ،قوانین بهم یادآوری میشه تا بهتر تصمیم بگیرم

    البته بگما منظورم نیس که استاد این سبک زندگی شدم نه میخوام بگم وارد مرحله شدم که میتونم تا حدودی از زندگی 23 سال تجربه قبلیم فاصله بگیرم و با سبک جدید زندگی کنم

    درست مثل زمانی که یه زبان میخوایم یادبگیریم اول باید کلی گوشمون تیز کنیم تا تک و توک لغات بفهمیم چیه و بعد در مرحله بعد لغات آشنا متوجه میشیم بدون تیز کردن گوش

    طرز فکر شکست در من کمرنگ شده !الان حداقل درصدی احتمال میدم که اگه خوب پیش بره چی میشه !و این عالیه من عاشق پیشرفت ها مختلف تو جنبه های مختلف شخصیتم هستم

    مطمئنم سال دیگه که این کامنت میخونم کلی با امروزم فرق کردم .از خدا بابت لطفی که در حقم کرد سپاس گزارم. ممنونم که بهم قوت داد تا مسیر طی کنماز استاد عزیز هم سپاسگزارم بابت سایت فوق‌العاده که حجت بر ما تموم کرد تا هیچ بهانه نتونیم بیاریم و ادامه بدیم

    ازتون ممنونم استاد جان

    راسی من چند باری خواسته های کوچیک کوچیک کردم ،و به طرز عجیبی همشون فراهم شد !خیلی کمک کرد که تو ذهنم باور سریع الحساب بودم خدارو بسازم

    مخصوصا در زمینه فراوانی ،این مدت مدام در معرض فراوانی های مختلف قرار میگیرم که بسیار لذت بخشه .خداروشکر

    ازتون ممنونم استاد جان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
    • -
      امیرحسین ترکمان گفته:
      مدت عضویت: 2071 روز

      سلام دوست عزیز من

      بهتون تبریک میگم که به نفس نجوا گرتون غلبه کردید و اون فاطمه ای که خودتون خیلی خیلی بیشتر دوست دارید رو دارید شکل میدید

      به نظر من طبق آموزش های استاد این یک گام خیلی خیلی بزرگ تو مسیر موفقیت هر کس تو زندگیش هست که بتونه به صداهای درونیش جهت بده و اونا رو مطابق با خواسته خودش پیش ببره و در نهایت این ختم بشه به احساس لیاقت در تمامی جوانب

      و من به شما تبریک میگم که 39 روزه قوی و جسور پا تو این مسیر گذاشتید و برای حذف باورهای مخرب گذشتتون دارین الگو های تاپ جدید میسازید

      احسنت به شما تبریک میگم بهتون

      ان شالله در ردپاهای بعدیتون از موفقیت های خیلی خیلی بزرگ ترتون برامون بنویسید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        Fatima گفته:
        مدت عضویت: 816 روز

        سلام آقای ترکمان خیلی ممنون بابت پیامتون

        بله به لطف خدا و عمل به دستورالعمل ها ،این سعادت داشتم که نتایج ایمان به غیب ببینم ،تا جسورانه تر به مسیر ادامه بدم

        خیلی خوشحال شدم از پیامتون و یادآوری اینکه ،جهت دهی به صدا های درونی خودش نتیجه بزرگی که نتایج بعدی همراه خودش میاره

        ممنونم ازتون ،در پناه خدا باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    ملکه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 852 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم تحسین می‌کنم استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین که چقدر با تعهد به قانون سلامتی عمل کردن چقدر اندام‌ شما عزیزان زیبا شده از نظر سلامتی بماند که چقدر قوی و پر انرژی هستید

    هر روز به دنبال بهبود وپیشرفت دائمی هر روز پردایس زیبا و زیبا تر می‌شود چقدر اون مثالی که زدید جالب بود واقعا همین طور این ما بدون اینکه دلیل کارها را بدانیم چشم و گوش بسته همه چیز را قبول می‌کنیم

    به قول قرآن هر چقدر پیامبر تلاش کرد که مردم را آگاه کند خداوند فرمود که آنها کر و کورند آنها همیشه دنبال کردار و رفتار پدران خود بودند بدون هیچ دلیلی از آنها پیروی می کردند مثل رفتار من که قبل از آشنایی با شما انجام می دادم ولی الان خدا را شکر که در مسیر درست قرار گرفتم وسعی میکنم که به کلی شخصیتم را عوض کنم

    تحسین می‌کنم این همه عشق و محبت بین شما عزیزان که چقدر هر روز با لذت به دنبال بهبود وراحتی هستید یک موقع ای لازم بود که اون فنس ها را به فضای بیشتری بکشید ولی الان دیگه اون همه فضا لازم نیست وباید راحت تر و بهتر عمل کنید با جا به جایی فنس ها چقدر هم جالب تر شد هم برانی لذت میبره وهم شما عزیزان

    ایده‌ی فواره چقدر جالب بود و این هم از قانون تکامل استفاده کردید واول از پمپ برای ساختن فواره استفاده کردید وبعد باید یه سوال خوب پرسیدن به دنبال بهبود وبهترین ایده افتادید واون فواره زیبا را از آمازون سفارش دادید من که کلی ذوق کردم از پردایس زیبا که چقدر از این به بعد زیباتر و جذاب تر می‌شود

    با دیدن تخم مرغ ها باور فراوانی به ذهن من آمد

    و یاد حدیث امام علی علیه السلام افتادم که می فرماید که روزی دو نوع است روزی که تو می‌روی دنبالش و روزی که اون خودش به دنبال تو می‌آید مثل استاد عزیز که در مدار درست قرار دارند واز روزی بی حساب بهره‌مند می‌شوند

    خدا را شکر که در مدار فراوانی وثروت وزیبایی وروابط عالی قرار گرفتم و هر روز با گوش کردند به فایل های دوازده قدم یک شخصیت جدید می سازم با تمرکز بر زیبایی ونعمت وثروت وعشق ازاین جنس ویژگی ها را جذب می کنم

    خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها

    تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم

    ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده‌ای نه راه گمراهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
  3. -
    مجید مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3453 روز

    آیه 247 سوره ی بقره

    سلام به همگی امیدوارم عالی باشید

    امشبم میخام به ایده ام عمل کنم و یه ایه دیگه از قرآنو اون چیزی که ازش میفهممو اینجا بنویسم

    وَقَالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طَالُوتَ مَلِکًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَهً مِّنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَهً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ ۖ وَاللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَن یَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ ‎﴿٢۴٧﴾

    و پیامبرشان به آنان گفت: «در حقیقت، خداوند، طالوت را بر شما به پادشاهی گماشته است.» گفتند: «چگونه او را بر ما پادشاهی باشد با آنکه ما به پادشاهی از وی سزاوارتریم و به او از حیث مال، گشایشی داده نشده است؟» پیامبرشان گفت: «در حقیقت، خدا او را بر شما برتری داده، و او را در دانش و [نیروی‌] بدنی بر شما برتری بخشیده است، و خداوند پادشاهی خود را به هر کس که بخواهد می‌دهد، و خدا گشایشگر داناست.»247

    این آیه رو واسه ی این انتخاب کردم

    که اونا اولین چیزی که میگن اینکه این آدم فقیره پس چون فقیره آدم با صلاحیتی نیس

    نه فقط برای این اینجوری باشه آ

    برای موسی هم همینجوری بوده

    اصن فرعون اینکه موسی مثل خودش ثروتمند نیستو میزنه توی سرش

    هرچن اوضاع موسی حداقل اینجوری نمیمونه آ

    اون میشه بزرگ بنی اسرائیل و طبیعتا کوچکترین ثمره اش ثروته

    ولی بعدش خدا میاد چی میگه

    میاد میگه اگه هرکسی در مشیتش قرار بگیره

    خدا بهش فرمانروایی رو میده

    نمیاد بگه قطعا مثلا من طالوت اون فرمانروایی رو میدم

    بعدش میرن جلوتر اتفاقا به یه تضاد میخورن

    به افرادش میگه که میرسیم به یه چشمه

    اونایی که از این بخورن از من نیستن

    ولی اونایی که اگه اشتباه نکنم به اندازه یه مشت ازش بخورن از منن

    بعد اکثریت از اون آب میخورنا

    بعدم نرسیده به جنگ ول میکنن

    ولی طالوت جا نمیزنه

    اینجا اون مشیت رو خدا نشون میده

    باورشو به زبون میاره

    میگه چ بسا گروه اندکی به گروه کثیری پیروز شوند

    و همینم میشه و داوود میزنه گنده ی اون دشمنا رو که جالوت باشه میکشه

    کاری به این ندارم

    اولش خدا اومد گفت که خدا به کسی که درمشیتش باشه اون فرمانروایی رو میده

    خب طالوتم با شرایط گل و بلبل داشت میرفت وسط راه کلی از یاراش جا میزنن سر همون قصه

    ولی اینجور موقع هاس که باید نشون بدیم که ما هم طبق مشیت خدا پیش میریم

    میتونس توی فرکانس بد بمونه که کاش اینا بودن

    کاشکی نمیرفتن

    کاشکی از اون آب نمیخوردن

    ولی اینجوری رفتار نکرد

    باورشو گفت

    و گفت که ما تعدامون کمه ولی خدا پشتمونه و با همین تعداد کم پیروز میشیم

    اینجور موقعهاس که باور خودشو نشون میده

    و همونم شد

    چ قدر قشنگه این قوانین خدا

    و اینکه بهش بهش عمل کرد

    این داستان توی همون قرآنی اومده که میگن زندگی دنیا یعنی ریاضتو

    اتفاقا تو اگه بشینی یه گوشه تضاد خاصی برات رقم نمیخوره

    تو زمانی پیشرفت میکنی که اتفاقا شروع به حرکت کنی

    از اون منطقه ی امنت بیای بیرون

    یاد روانشناسی ثروت یک میوفتم

    ما فک میکنیم که کار کردن روی باورها اینکه بشینی یه گوشه بعد طرف بهت زنگ بزنه فلانی بیا اینجا این گونی پولا بردار برو

    یعنی ساده بگم حرفهای استادو من با باورم خودم میشنوم

    محال که تو نری توی دل ترسهات و به درآمد یه ذره بهتر برسی

    یعنی بشینی یه گوشه آ

    توقع داشته باشم برام پروژه های گنده گنده بیاد کور خوندم

    تو باید اقدام کنی

    تو باید یه زوری بزنی

    ب تناسب اون تلاشی که میکنی

    اگه باورات درست باشه زور پشتش تصاعدی میره بالا

    مثل کسی که میره یه مشت میزنه مثلا توی آهن دست خودش درد میگیره

    حالا فک کن با همون دستش اهرم یه جرثقیل دستش باشه و با یه تیکه فولاد بزنه به اون آهن

    اون آهن له میشه

    باورهای ما حکم اون جرثقیل اس

    ولی تا زمانی که ما با دستمون یه زوری نزنیم هیچ اتفاقی نمیوفته

    و هلاک آخرشم

    خدای مهربون ما اول میاد میگه خدا با طالوتم با قوانینش برخورد میکنه

    و آخرش میاد باور خوبه رو هم میگه

    وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ

    خدا گشایش گر داناست

    میگه اگه اینو باور داشته باشی میتونی اون فرمانروایی رو به دست بیاری

    اول باید قبول داشته باشی قدرت دست خداس

    اون دشمنا همشون بنده ی خدا هستن

    و بعدش اتفاقات خوبه که رقم میخوره

    خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی

    خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیست

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
    • -
      سحر دیزجانی گفته:
      مدت عضویت: 1298 روز

      درود خدا بر شما آقای مرادی ، آقا خواستم تمام قد از تون تشکر ویژه کنم به خاطر عمل به تعهد تون که هر بار استوار تر و محکم تر از قبل یک آیه قرآنی رو تفسیر می کنید ، من اکثرا میخونم ،( هرچند که بیشتر وقتها درک درستی ندارم که مطمئنم خدا وقتی استمرار منو ببینه حتما برام ساده ترش میکنه) ولی غرض از پاسخ دادن به شما اینه که میبینم شما بدون اینکه پاسخی هم دریافت کنیین(البته من اینو میبینم، حتما که پاسخ های عالی دریافت کردین) ولی باز هم با اقتدار به تعهدتون عمل می کنید و این خیلی به من حس خوبی رو میده و کمک میکنه که خیلی جاهای دیگه یاد شما کنم و کم نیارم

      احسنت به شما

      بازم آقای مرادی عزیز ممنونم ممنونم که این ایمان رو در من تقویت کردین

      از خدا میخوام که یه جایی صداتونو بشنوه که از ذوق سجده کنید

      خدای هدایتگرم به من قدرت درک نشانه هایت را عطا کن و کم‌کم کن تا الهاماتت و فرمانهایت را به گوش جان بشنوم و اطاعت کنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    حسین یزدانی گفته:
    مدت عضویت: 2559 روز

    به نام خدا.

    سلام میکنم به استاد عزیزم و مریم خانم.

    استاد همین اول کامنت بگم که خدا خیرت بده که به ما درس میدی که زندگی اونی نیست که ما فکر می‌کنیم و دنبالش میدویم. شما با وجود این همه ثروتی که تو زندگی هست، همه رو گذاشتی کنار داری از چیزهای ساده لذت میبری. کاری که ما الان باید انجام بدیم تا از ثروت گذر کنیم. یعنی راه تجربه ی ثروت جدا از بحث بارورسازی همین لذت بردن از بدیهیات زندگی هست. لذت بردن از لحظه لحظه‌ی زندگی و زندگی رو زندگی کردن و لذت بردن و نتیجش میشه اتفاقات خوب و ورود نعمت و ثروت بیشتر به زندگی. اینکه وقتی از زندگیت لذت ببری و نتیجه اش رو ببینی دیگه هر کاری هم انجام بدی فقط بهبود و بهبود و بهبود هست. نه دست و پنجه نرم کردن با مشکلات و سختی های زندگی.

    به نظر من همه ی این موهبت ها از همون شخصیت شکارچی نکات مثبت بودن میاد.

    و استاد به خاطر این شخصیت شون که قبل از اینکه به تضادی بر بخوره به فکر این هستن که بهبود بدن وضعیت زندگی و کسب کار و در کل همه ی جوانب زندگی شون رو، و اون شخصیت حلال مسائل بودن هی بهش ایده میده هر لحظه کیفیت زندگیش رو بالاتر ببره، برای لذت بیشتر. همین فواره ها، این چالشی نبود که بخواد حل بشه، این یک راهکاری بود برای لذت بردن بیشتر. امکاناتی که برای مرغ خروس ها فراهم شده، زدن فنس ها و جمع کردنشون،ایده هایی بوده برای آزادی بیشتر، لذت بیشتر و بهره وری بیشتر.

    همه ی این بهبودهایی که داره انجام میشه به خاطر بهبودهای شخصیتی هست که استاد از بدو شناخت قوانین برای خودش ایجاد کرده، آگاهانه.

    و این مسئله که آدم میاد بعضی کارها رو تکراری انجام میده و نگاه نمیکنه که آیا براش سودی داره یا داره بیشتر محدودش میکنه، به این خاطر هست که اون شخصیت حلال مسائل بودن رو درون خودشون کشف نکردن و پذیرفتن که این تنها راهه و دیگه به این فکر نمیکنن که بابا شاید یه راه دیگه هم باشه که کوتاه تر. لذت بخش تر، و مفیدتر هم باشه.

    استاد من مطمئنم که برای این داستان شاهین ها هم شما راه کاری پیدا می‌کنید یا یکی قبلا پیدا کرده یا پیدا میکنه، چون تمام مسائل راهکار دارن و راهکارهای ساده هم دارن.

    احسنت میگم به مریم خانم عزیز که اصلا سبک زندگیشون با همه‌ی خانوم‌های ثروتمندی که دیدم و میشناسم فرق داره از زمین تا آسمون. اونها به خاطر آزادی مالی که دارن حتی غذاشون رو هم یکی دیگه براشون درست میکنه.

    ولی خانم شایسته داره لذت میبره از این سبک زندگی، دست به هر کاری میزنه برای بهبود زندگیش، حتی کارهای مردونه،

    کشاورزی میکنه، دامداری میکنه، مرغ و خروسها رو رسیدگی میکنه، فنس ها رو جمع میکنه، یعنی خودش رو از هیچ لذتی محروم نمیکنه.

    اصلا نیازی نمیبینه یا احساس کمبودی نمیکنه که بخواد زندگی تجملاتی داشته باشه. دمت گرم که این قدر خودتی، و اینقدر لذت میبری.

    خدا رو شکر برای این همه فراوانی، که این شده نتیجه زندگیتون. فراوانی آب، فراوانی درختان و سبزه ها،فراوانی دیدن آسمان و آب های قشنگش، فراوانی محیط برای استفاده از این همه ابزار الات، و ماشین ها حتی RV، و فراوانی این همه تخم مرغ محلی و ارگانیک،و لذت و لذت و لذت.

    خدایا شکرت، و از این همه فراوانی هست که آدم میتونه ببخشه، استاد مطمئنا که شما این همه تخم مرغ رو هدیه میدی به دوست و اشناهاتون، و اونها خوشحال میشن و شما خوشحال‌تر از اونها که بخشیدی و هدیه دادی.

    استاد دم این مرغها گرم، براتون تخم میزارن بی منت، و این رو باید از شما یاد بگیریم که حتی از این موجودات که احساس ندارن و عقل شعوری ندارن هم سپاسگذاری میکنید،و این باعث میشه که نعمتت افزون شود.

    استاد شما چقدر زبونی هم خدا رو شکر میکنین. خیلی دوست دارم این جوری باشم ولی همش یادم میره، که البته استمرار میخواد،

    و باز هم خوبی های این فراوانی، که غذایی رو میخوری که دوست داری و برات مفیده، تخم مرغ محلی با روغن قلم، بدون تشریفات و پر از لذت. خدایا شکرت.

    استاد دلم برای اردک‌ها سوخت ولی خیلی از شما لذت بردم، از طرز نگاهتون به اون اتفاق به ظاهر بد، که سریع گفتید خدا رو شکر مرغهامون سالم هستند.

    و ارزش ابزار، من این تراکتور خوشگل رو خیلی دوستش دارم، وقتی میبینمش برام مثل مرغ و خروس ها و بز و گوسفندها میمونه، خیلی ازش خوشم میاد و یکی از خواسته هامه، انشاالله تو ملک شخصی خودم و فقط برای لذت بردن و مسائل رو حل کردن.

    و در آخر می‌رسیم به این فواره های زیبا، که در راستای لذت بردن از زندگی بوده که یه دوستی بهتون پیشنهاد داده و آدرس داده بهتون،

    استاد چه حالی میکنی که هر لحظه که دلت خواست میپری تو آب، و روحت تازه میشه.

    چقدر قشنگ شده بود این فواره، هم روزش و هم شبش با اون نورهای رنگی‌.

    و هم رنگین کمانی که ایجاد می‌کرد،

    و چه ذوقی کردین شما استاد از رنگین کمان کوچکی که ایجاد شد، و اون خدایا شکرت گفتن های شمابابت هر لحظه از زندگیتون، مثل بچه ها بدون در نظر گرفتن هیچ قضاوتی یا تر از حرف کسی، فقط لذت می‌برید، از کوچکترین اتفاقات.

    به قول فلورانس اسکاول شین، تا مانند طفل خردسالی نشوید وارد ملکوت اعلا نمی‌شوید.

    یعنی طعم و لذت زندگی رو نمی چشید.

    استاد، مریم خانم عزیز، دمتون گرم که درس درست زندگی کردن رو بهمون یاد میدید.

    استاد من این کامنت رو نوشتم فقط برای اینکه بتونم ذهنم رو کنترل کنم. چون دیدم ذهنم داره اذیت میکنه، به خودم قول دادم که بیام نکات مثبت و آگاهی های این فایل زیبا رو ببینم و در دفترم بنویسم و بعدش هم بیام کامنت کنم.

    خدایا شکرت که جایی دارم که حرفم رو بفهمند و درکم کنند و تشویقم کنن برای ادامه مسیرم.

    در پناه حق باشید استادم و دوستان گلم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
  5. -
    هلنا گفته:
    مدت عضویت: 2688 روز

    بسم رب چشم هایم

    با سلام و درود و عرض ادب و احترام خدمت استاد جان و شریک زندگیش و همه دوستان و خوانندگان این کامنت ارزشمند…

    خدایا هدایتم کن ب نوشتن کامنتی تاثیر گذار و یه ردپا از خودم در این روز بهشتی

    سریال زیبای زندگی در بهشت قسمت 261

    الهی صد هزار مرتبه شکرت ک یک روز دیگه شانس دوباره خلق کردن و زندگی کردن بهم دادی

    سپاسگذارم از استاد و مریم عزیز بابت تهیه این فایلا

    ک روح و روان ادم رو جلا میدن واقعا و هم اکنون دارم صبحم رو با این فایل بهشتی استارت میزنم

    بریم ب امید خدا واس شکار کردن نکات مثبت این فایل بهشتی

    خدایا شکرت ب این پرادایس رویایی

    خدایا شکرت ب این آب و هوای آفتابی و بهشتی و رویایی تو پرادایسمون

    خدایا شکرت بخاطر این ایده ای ک ب ذهن استاد و مری رسید واس خلق این پارت ارزشمند ازین سریال بهشتی و ایده نصب فواره تو دریاچه پرادایس مون

    بریم سراغ بهبود هایی ک میخوایم امروز انجام بدیم …

    چون ما هرروز سعی می‌کنیم بهبود هایی رو تو شخصیت مون رفتارمون و زندگی مون و محیط پیرامون مون انجام بدیم

    تحسین میکنم استاد عزیزم رو ک همچنان وفادار و متعهد موندن ب دوره قانون سلامتی

    چقدر حالم خوب میشه با دیدن مرغ و خروسا خدایا شکرت

    چقدر قشنگ و رویایی

    استاد همچنان داره رویاهاشو زندگی میکنه طبق همون چیزی ک تو کتاب رویاهایی که رویا نیستند گفته بودن سالها پیش خدای منننن

    استاد خیلی دوست دارم اینجا یه پرانتز () باز کنم و از نتایج خودم و همسر جانم بگم …

    الان که دارم این کامنت رو مینویسم و این ردپا رو از خودم ب جا میزارم تو خونه رویایی مون هستیم با یه ویوی فوق العاده از طلوع خورشید و هذا من فضل ربی

    هوای رویایی پونزده بیست درجه این روزا تو قشنگترین شهر از بهترین کشور جهان از نظر خودم نروژ رویایی

    و هذا من فضل ربی

    رابطه ای داریم عاشقانه و یه زندگی مشترک آرام و هدفمند ب لطف خدا

    سراسر عشق و تفاهم و هماهنگی ب لطف خالق زیبایی ها

    حالم خیلی خوبه تو این رابطه استاد جانم

    همین دیشب قبل خواب کریستوفر برام یه بسته خودکار رنگی رنگی خریده بود تا سپاسگذاریام رو بنویسم یعنی میخوام بگم انقدر با هم هماهنگ و هم مداریم خدارو صد هزار مرتبه شکررررر

    ما ماه گذشته عروسی فرمالیته مون رو تو ترکیه در استانبول زیبا با کمک دست نازنین خداوند سپیده عزیز گرفتیم و کلی خاطرات زیبا ثبت کردیم و هذا من فصل ربی …

    الان هم عکسامون در حال ادیتن و بزودی دستمون انشالله

    خدایا شکرت

    ازونور این روزا به یه استقلال مالی و آزادی زمانی ای رسیدم که خیلی احساس قدرت میکنمم

    و هذا من فضل ربی

    از امروز تا بیستم ماه جون من مرخصی دارم و قراره حسابی برم دور دور و لذت ببرم

    انشالله

    و هذا من فضل ربی

    رابطه مون ب سمت و سویی داره پیش میره که کاملا جفت مون مستقل هستیم از لحاظ عاطفی و مالی و …

    کریستوفر هروقت دلش بخواد با دوستاش میره تور آخر هفته ها و منم هروقت اراده کنم سویچ ماشینم رو برمیدارم و میزنم ب دل جاده و هدایت میشم ب چیزی فراتر از انتظارم در اکثر مواقع و هذا من فضل ربی

    آخر هفته هم راهی استکهلم هستم ب امید الله مهربان و بعدش هم میرم سمت برلین المان و قراره کلی لذت ببرم از تنهایی خودم و اروپا گردی و تولید محتوا کنم ب امید الله مهربان

    روابطم با خانواده همسرم هرروز داره زیباتر و بهتر میشه و منم سعی میکنم فقط ب نکات مثبت شون توجه کنم آگاهانه

    خدایا شکرت بابت هدایت شدنم ب این فایل زیبا و نوشتن این کامنت ارزشمند

    حکایت همچنان باقیست …

    رسیدیم به دقیقه ی 34 فایل …

    فواره رویایی خدای من چقدر منو یاد فواره های شهر زیبامون کریستین ساند میندازه

    چقدر هوس کردم امروز برم داون تاون شهر و لذت ببرم از دیدن آبشار و فواره های مرکز شهر

    نروژی ش هم میشه fontener استاد جانم

    چه غروب زیبایی خدای من چقدر نمای شب فواره مون رویایی و قشنگ شده فتبارک الله احسن الخالقین

    خالق زیبایی ها سپاسگذارتم تا ابد

    خدایا شکرت واقعا

    من برم کم کم سراغ فایل نشانه امروزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 47 رای:
    • -
      Amin Iloon گفته:
      مدت عضویت: 899 روز

      سلام هلما جان

      جشن ازدواج تون رو بهتون تبریک میگم انشالله که رابطه تون هر لحظه بی نظیر و رویایی بشه..

      قبلا کامنت هاتون رو خونده بودم و از رابطه بی نظیرتون اشنایت دارم…

      انشالله شرایط تون همین قدر عالی و رویایی باشه…

      خدا را صد هزار مرتبه شکر بابت این همه حس بی نظیری که خلق کردید واینکه اینقدر عالی میتونید تنهایی برید مسافرت و لذت ببرید – بخصوص سفر های به کشور های دیگر که باعث تجربه کردن لذت بیشتر و بهتر میشه….

      فردی که تو این سایت باشه قطعا میتونه به نتایج رویایی و بی نظیری برسه – و اگر نرسه جای تعجب هست..

      واقعا که با مطالعه کامنت تون احساس بی نظیری گرفتم و این باور برام تداعی شد که اگر هلما تونسته سفرهای خارجی به کشور های متفاوت رو بره پس چرا من نتونم… باور به اینکه می شود.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        هلنا گفته:
        مدت عضویت: 2688 روز

        سلام و درود خداوند ب دوست عزیز ‌ مهربانم

        مرسی بابت کامنت پرمهری ک برام نوشتین و صبحم با خودندنش بخیر شد واقعا و روحم شاد خخخ

        سپاسگذارم بابت تبریکاتون الهی ک بهترین رابطه عاشقانه دنیا وارد زندگی خودتون بشه دوست مهربانم

        مرسی بابت دعای زیباتون

        الهی امین واقعا

        مرسی بابت نگاه زیبا بین و تحسین گرتون

        بقول خودتون فردی ک تو این سایت باشه و رو خودش هرروز کار کنه و از خدا هدایت بخواد قطعا میتونه ب نتایج رویایی برسه و اگه نرسه جای تعجب هست

        من هنوز خیلی جای کار دارم ولی خداروشکر ب نسبت خودم و در رقابت با دیروز خودم خداوند ب من لطف ویژه ای داشته و برام بهترین ها رو رقم زده تو این چند سال اخیر و تو این 1924 روز ک عضو این سایت کهکشانی هستم

        تجربه گرفتن شهروندی تو کشور رویاهام نروژ

        ازدواج موفق ب لطف خدا و تجربه خوشبختی مطلق کنار عشق زندگیم و این چیز کمی نیست‍️‍‍️‍️

        رفتن به ماه عسل رویایی ب شهر زیبای استانبول و گرفتن جشن فرمالیته مون با کمک سپیده عزیز

        مستقل شدن ‌و شاغل شدن اونم بصورت تمام وقت

        تجربه گرفتن گواهینامه بین المللی و خریدن ماشین شخصیم که کلی سفر خارجی و داخلی باهاش رفتم تابحال هم تنهایی هم با عزیز دلم

        و هذا من فضل ربی

        و بی نهایت الطاف ریز و درشت ک حضرت حق بهم داشته و هرروز داره

        ممنونم دوست عزیزم ک نعمت های پروردگارم رو ب یادم آوردین و میارین

        ممنونم از کامنت ها و فایو استارهای پرمهرتون خانواده صمیمی عباسمنشی خودممم

        عاشقتونم

        در پناه الله یکتا شاد ثروتمند سلامت خوشبخت و سعادت مند باشید در دنیا و آخرت

        ب امید دیدار

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  6. -
    فرنگیس محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2653 روز

    سلام استاد عزیز

    العان که دارم این کامنت رو می‌نویسم در مسیر جاده شمال سرسبز هستیم ، آزاد شهر به مقصد گرگان زیبا

    خواستم این رو با شما و دوستان عزیزم به اشتراک بزارم که ما چند وقته ماشینمون رو با هدف خرید یه ماشین بهتر فروختیم، و‌دو ماهی هست با موتور تریل و کوله به دوش از زندگی لذت میبریم

    چند وقته که به صورت کاملا جدی افتادم به تولید

    و حسابی درگیر کارم هستم

    چند شب پیش فکر میکردم چقدر دوست دارم این چند روز تعطیلات یه شرایط ی مهیا شه یه مسافرت کوتاه بریم و شب بیرون بخوابیم ،اما هیچ ایده ای هم برای نداشتم

    فقط دوست داشتم برم یه محیط یکم دور و

    بیشتر رو کارم و ایده هام تمرکز کنم و با انرژی بیشتر برگردم

    تا اینکه خواهر همسرم تماس گرفت،که، برا همسرش کاری پیش اومده و چند روز تعطیل رو می‌ره سمت کرمانشاه

    اگر برنامه ای نداریم ،برای ما و خانواده اش ویلا رزرو کنه و..

    و ماشینش رو سرویس کرده، آماده در اختیارمون گذاشت و….العان که بعد تعطیلات عید، دوباره به سفر کوتاه چند روزه عازم شمال زیبا هستیم

    استاد همه این نعمت ها رو مدیون این قوانین که هر روز و هرروز دو فایل‌ها تون تکرار میکنید هستم

    مدیون این سریال های زیبا ی ،زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا هستم

    این آزادی زمانی ،مکانی که در کارم دارم رو با الگو برداری از شما بدست آوردم ,

    العان کاملا آگاهانه وقتی تو کارم( که اول راههم و کلی مسئله برای حل کردن دارم) ذهنم شروع می‌کنه به بیراهه رفتن،به عجله, به توجه به کمبود ها ،با ایمان خیلی بیشتر از قبل( به توجه به نتایج م )قانون رو به خودم یادآوری میکنم ،که یادت باشه تو خالقی ,همینطوری که تا اینجا این شرایط رو برای خودت به وجود آوردی, باقی ش رو هم میتونی

    فقط خودت رو با کسی مقاسیه نکن جز با دیروز خودت

    و به تلاشت نمره بده نه نتایج ت( اینو مدام دارم به خودم گوشزد میکنم )

    و یادت باشه باید ظرف ت بزرگتر. بشه ،با ایجاد باور لیاقت و ارزشمندی و باور های درست در زمینه ثروت

    خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها

    سپاس از حضور ارزشمند شما در زندگی ام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 48 رای:
    • -
      سید عظیم بساطیان گفته:
      مدت عضویت: 818 روز

      بنام الله مهربان

      پایان کامنت ها

      میشه لحظه ی دیدار دوستان

      سلام بر خانم محمدی فوق‌العععععاده.

      کامنت شما رو مطالعه کردم و لذت بردم .مرسی که با دوستان به اشتراک گذاشتید.

      مهم موتور و ماشین نیست .

      مهم اینکه لذت ببرید از زندگی و جهان لذت های بیشتری به شما بده و اونو در مسیر راهت قرار بده .

      با ایمانی و اراده که شما دارید، انشاءالله بهترین نتایج رو برای خودتون رقم میزنید .

      امیدوارم ظرفتون همیشه بزرگتر و بزرگتر بشه

      و آماده ی نعمت های بیکران و بی انتهای

      الله باشید .

      هر کجای کره ی خاکی هستید.

      بهتون خوش بگذره، مواظب خودو دوستان باشید .بهترین ها رو براتون از خداوند متعال خواستارم.

      و دنیا رو براتون شاد شاد ،

      و شادی رو دنیا ، دنیا براتون آرزومندم.

      کامنت تون بسیار عالی و پر محتوا بود ، انشاءالله آسون بشید برای آسونی ها..

      به الله مهربان میسپارمتون .

      برقرار باشید و

      سایتون

      مستدام

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1223 روز

      سلام خانوم محمدی عزیز دوست مهربان و پر تلاش و هم فرکانسی خودم

      از سفرتون لذت ببرید و جای ما رو هم خالی کنید

      ممنونم ازت که یاداوری کردی بهمون که باید به تلاش خودمون امتیاز بدیم نه به نتیجه ای که بدست میاریم ..

      البته که نتیجه داشتن از تلاش میتونه لذت بخش باشه ولی همین تلاشهاست که باعث نتیجه میشه

      من باید خودمو فقط با دیروز خودم مقایسه کنم نه با هر کس دیگه

      سپاسگزارم ازت دوست خوبم و ب اتون روزهای سراسر خوشی و آرامش آرزومندم

      خوش بگذره بهتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    عمران نوری گفته:
    مدت عضویت: 1986 روز

    سم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز

    تو این کامنت میخوام در مورد باور لیاقت و تمریناتی که انجام دادم صحبت کنم که هم باورهام قویتر بشه و هم ایده‌ای باشه برای دوستان همکلاسی که تو این مسیر هستند

    الان نزدیک به یه هفته‌ای هست من تمرکز گذاشتم روی باور لیاقت و ارزشمندی

    و دارم روی خودم کار میکنم

    و علاوه بر اینکه فایل استاد رو بارها بارها گوش میدم تو دفتر خودم هم خیلی تکرار میکنم و مینویسم که من برای خودم و کار خودم و محصول خودم ارزش بالایی قائل هستم و هر کسی که نیاز به من و محصول من داشته باشه من و محصولم براش گران هستم

    چرا ؟

    چون من انسان باارزشی هستم و محصول من خیلی باکیفیت و باارزشه و اگر کسی نیاز داشت بر هر دلیلی باید زحمت بکشه بهاشو پرداخت کنه و هزینه‌اش رو بده

    و جهان هم بینهایت مشتری ثروتمند و باکیفیت داره که عاشقانه دوست دارند محصول منو رو داشته باشند و کلی پول تو حساب من واریز میکنند من میخوام با این مشتریها کار کنم

    من الان حدود دو هفته تو محل همون روستای خودمون هستم ‌

    قبلا معمولا من وقتی می‌اومدم محل 2 یا 3 روزه برمیگشتم خونه خودم تو یه شهر دیگه که سکونت دارم

    ولی اینسری هنوز هدایت نشدم که برگردم دلیلش رو نمیدونستم ولی گفتم بیخیال خلاصه هر چی باشه به نفع منه

    الان که دارم این کامنت رو مینویسم تازه دارم متوجه میشم که چرا خدا بمن گفته فعلا باید تو روستا باشی؟

    چون احساس میکنم اینسری تمرکز گذاشتم روی تقویت باور لیاقت جهان هم داری کاری میکنه من بصورت عملی بیام این باور رو تقویت کنم و ایمان خودم رو تو عمل نشون بدم به جهان که من دارم تغییر میکنم

    برای همین تو این مدت در راستای تقویت این باور علاوه فقط فایل گوش دادن و نوشتن دارم بصورت عملی تو‌زندگیم دارم اجراش میکنم

    حالا چرا تو روستا؟

    چون تو روستا من معمولا همه فک و فامیل یا دوست و اشنا هستند و مطمئنا خیلی سخت‌تر برای کار و محصولت که قبلا براشون رایگان انجام میدادی یهویی بیایی پول دریافت کنی

    1.. تمرین اول

    یکسری یکی از بچه محلهام با هموش اومده بود سر گلخانه من و ازم خواست در مورد کار و بیزنسم بهش مشاوره بدم

    اگر ادم قبلی بودم خیلی راحت حدود یه ساعت مفت و رایگان وقتم رو در اختیارش قرار میدادم

    چرا؟ حالا چه دلیلی قانع کننده برای خودم داشتم ؟

    چون طرف رفیقم بود

    یه جواب مسخره

    با اینکارم به جهان ثابت میکردم که من هیچ ارزشی برای خودم قائل نیستم

    ولی اون زمان به لطف هدایت خدا که ترمزم رو پیدا کرده بودم که چرا ثروت سمت من هدایت نمیشه و اون هم بخاطر باور لیاقتم بود

    دیگه همون جا گفتم باید از همین الان شروع کنم

    بنابراین قبل از اینکه مشاوره بدم به دوستم گفتم حق مشاوره من جلسه 300 تومنه برای تو نصف حساب میکنم اگر خواستی من در خدمتم هستم اگر نه که من کار با ارزش و واجب تری دارم

    و رفیقم اول تعجب کرد و بعد خلاصه قبول کرد

    و اونجا بود که من تابو ترسهام رو شکوندم و وارد دل ترسهام شدم

    2.. تمرین دوم

    تقریبا 3 ، 4 روز بعدش بود که داییم تماس گرفت و گفت دستگاه جوششت رو بیار برام چندتا خال جوش بده ( که در مورد این اتفاق چند روز پیش کامنت نوشتم )

    تو این مورد خیلی ترس داشتم چون داییم بود و نمیتونستم و روم نمیشد ازش پول درخواست کنم و متاسفانه رفتم کار رو براش انجام دادم و اومدم

    ولی وقتی اومدم خونه یکسره خودم رو داشتم میخوردم از اینکه چرا فرکانس بی ارزشی به جهان فرستادی

    و پیش خودم گفتم هر جور شده باید باور لیاقت خودت رو به جهان ثابت کنی اگر که میخوایی ثروت سمت تو هدایت بشه

    خلاصه بعدش رفتم پیش دایی و از اونجایی که داییم تخم مرغ تو محل میفروشه من بجای پول

    ازش درخواست تخم مرغ کردم و داییم رفت برام 40 تا تخم مرغ اورد و خواست باهام حساب کنه من گفتم دایی من 5 تا تخم مرغ رو با شما حساب نمیکنم عوض جایزه و اشاتیون از شما میگیرم

    و دایی هم خیلی راحت قبول کرد و اوکی داد

    خداشکر خلاصه اینکه تمرین دوم هم سربلند اومدم بیرون و تونستم اون باور لیاقت رو در خودم زنده نگه دارم

    3.. تمرین سوم

    امروز یکی از همسایه‌ها که عموی همسرم میشه برای همسرم تماس گرفت و گفت منو صدا بزنه که برم خونه‌شون تا ابگرم رو یه لحظه براش جابجا کنیم

    و همسرم اومد بمن گفت و همون جا به همسرم گفتم اوکی میرم ولی 10 تومن پول میگیرم

    همسرم سریع مقاومت کرد و من گفتم نمیدونم میخواهی به عموت بگو

    قرار نیست من اینجا از کار خودم بزنم برم کار اون رو انجام بدم که بخوام اون رو راضی کنم

    خواستی میرم نخواستی من هم کار واجبتر دارم و نمیرم

    بالاخره اینکه همسرم گفت اشکال نداره برو پول رو من میدم

    خلاصه اینکه من رفتم و پول رو همسرم بمن داد

    و خبر خوب اینکه حالا درسته عمو پول نداد

    ولی نکته‌اش این بود که من ایمان خودم رو نشون دادم و بخاطر ارزشی که خلق کردم و لیاقتی که برای خودم قائل شدم پول دریافت کردم

    و خداشکر از تمرین سوم هم سربلند اومدم بیرون

    4.. تمرین چهارم که از همه سخت تر بود

    امروز بعدازظهر من تو گلخانه مشغول بودم که همسرم با من تماس گرفت و گفت بابام میگه یه روز وقت کردی بیا ته باغ فنس بزنم و دور باغ حفظ بشه

    شاید باور نکنی من اونجا به همسرم گفتم باشه برنامه ریزی میکنم یه روز میام انجامش میدم

    ولی بابت کاری که انجام میدم پول دریافت میکنم

    اولش همسرم شاکی شد و گفت یعنی چی ؟

    اگر بخواهی برای پدر خانمت کار کنی پول میگیری ؟

    خیلی راحت گفتم اره غریبه و اشنا نداره

    من برای خودم و کار و محصول خودم ارزش بالایی قائل هستم و هر کسی نیاز بمن داشته باشه باید زحمت بکشه بها منو رو پرداخت کنه

    اگر خواستید میام اگر نخواستید که فلان

    خلاصه با کلی حرص خوردن همسرم و کلی جنگ و دعوا

    من خیلی راحت گفتم سیستم من از این به بعد همینه و دوست و اشنا و فک و فامیل هم نمیشناسم هر کسی کارش بمن گیر کنه من دیگه عمران قدیم نیستم که مفت و رایگان خودم و محصولم رو در اختیارش قرار بدم

    من میخوام تغییر کنم من میخوام ثروتمند باشم من باید از همین جا ارزش و لیاقت خودم رو به جهان نشون بدم و ثابت کنم

    و این نشونه‌ها و این ادمها از طرف خدا سمت من هدایت میشن تا منو رو امتحان کنند تا ایمان منو رو ببینند

    بنابراین من کوتاه نمیام

    اگر به قیمت ناراحت شدن کل فامیلهام و حتی همسرم هم بشه من اینکار رو انجام میدم

    چون من هدف بزرگتر دارم

    من باید ثروت و نعمت کل جهان رو داشته باشم

    من باید تو عمل به جهان ثابت کنم که تغییر کردم

    من باید ثابت کنم که عمران قبلی نیستم

    من باید ثابت کنم که برای خودم و محصول و کار خودم ارزش بالایی قائل هستم

    خلاصه اینکه من کار خودم رو انجام دادم

    جالبه اینکه خانواده همسرم اونها هم اولش ناراحت شدن ولی بعدش قبول کردن و گفتن بابت کاری برای ما انجام میدی پول بهت میدیم

    من گفتم اهان حالا شد

    خداشاهده تمام این تمریناتی که من انجام دادم

    و تک تک ادمهایی که تو هر اتفاق و تمرین باهاشون برخورد داشتم و منو و این رفتار منو میدید پیش خودش میگفت عمران خیلی عجیب و غریب شده

    رفتارهاش نرمال نیست

    هر چند من که اصلا اهمیت نمیدادم و کاری به نظر اونها نداشتم و کاری که از نظر من درست بود و انجام میدادم

    حالا چرا بقیه این حرف رو میزدند و چرا تعجب میکردن ؟

    چون چنین رفتار و برخورد رو به هیچ عنوان تو عمرشون تو هیچ یک از ادمهای روستا نمیدیدن

    تا بوده این بوده که همه برای همدیگر مخصوصا دوست یا اشنا و فامیل بصورت مفت و رایگان کاری رو برای هم انجام میدادن و هیچ پول یا جبرانی در کار نبود

    بخاطر همین بود که من تصمیم گرفتم مثل بقیه مردم زندگی نکنم و مثل اونها رفتار نکنم

    چون اگر قرار بود من مثل بقیه باشم پس من هم مثل اونها نتیجه میگرفتم

    و این چیزی نبود که من میخواستم

    اگر من میخوام ثروتمند باشم و تمام نعمتهای خدا رو داشته باشم باید متفاوت از بقیه عمل کنم و کاری رو انجام بدم که عموم مردم انجام نمیدم

    برای همین بود که خدا منو هدایت کرد که فعلا تو روستا باشم که بیام این تمرینها رو انجام بدم

    چون انجام این تمرینات مطمئنا رو فامیل و دوست و اشنا خیلی خیلی سخت‌تر هست تا اینکه طرف غریبه باشه و نیاز به ایمان قوی برای وارد شدن تو دل ترسهات میخواد

    بنابراین این هدایت خدا بود که من از همین جا شروع کنم و بیام بصورت جدی از ریشه باور لیاقت و باور ارزشمندی رو در خودم ایجاد کنم و روش هی کار کنم و تا میتونم قویتر و قویتر کنم

    و از همه مهمتر بیام تو عمل به جهان ثابت کنم که من انسان ارزشمند و لایقی هستم

    دوستان و استاد عزیز عاشق همه تون هستم

    دوست داشتم از اتفاق امروز و از تمریناتی که دارم این روزها انجام میدم برای شما تعریف کنم

    که یه جورایی زندگی الان من هم کلی چالش داره هم جنگ هم فال و هم تماشا

    خخخخخخخ

    چون برای من تجربه جدیده که همراه با کلی ارزش لیاقتمندی هست که دارم در خودم ایجاد میکنم

    خدایا بینهایت سپاسگزارم که من همواره دارم توسط تو هدایت میشم به مسیری که صاف و اسون و راحت و لذت بخشه مسیری که داره بمن یاد میده که چطور مسائل زندگی خودم رو حل کنم و بتونم خودم رو یه انسان حلال مسئله بار بیارم

    این همون مسیری هست که خداوند به بندگانش نعمت داده که من همواره دارم توسط خدای مهربان هدایت میشم

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت

    دوستان و استاد عزیز

    انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

    فعلا

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 51 رای:
    • -
      آرزو کریمی گفته:
      مدت عضویت: 1696 روز

      سلام به آقا عمران عزیز امید وارم ک هر جایی ک هستی عاااالی باشی

      نمیدونی با خوندن کامنتت چقدررررررررشجاعتت رو تحسین کردم

      آفرین به این شجاعت افرین به این عمل گرایی وقتی خودمو جای تو گذاشتم دیدم اگه من بودم عمرا میتونستم از پسش بربیام چقدر برام سخت و سنگین بود ک بخوام ب خانواده همسرم بگم در برابر کارم بها پرداخت کنن واقعا دمت گرم پسر این عملگرایی شما از یه ایمان و عزت نفس خیلی بالایی میاد نترسیدن از قضاوت و حرف مردم میتونم درک کنم ک چقدر با نجواها و مقاومتای ذهنیت کلنجار رفتی

      واقعا با خوندن کامنتت ب وجد اومدم اصلا قصد کامنت نوشتن نداشتم اما کارت واقعا با ارزش و قابل تحسینه بهت تبریک میگم اقا عمراااااان منتظر پاداش های جهان باش ک نتیجه این عملگرایی و تغییر شخصیت شجاعانته

      اگر ما خودمون واسه خودمون ارزش قائل باشیم اون موقست ک خدا جهان و ادماهم واسمون ارزش قائلن همه چی اول از خودمون میاد ما باید نشون بدیم ب جهان ک چندچندیم

      با خوندن کامنتت منم چند لحظه ای ب خودم و کارم فکر کردم ک چقدر تونستم این احساس لیاقته رو تو کارم نشون بدم

      من مربی رقصم واموزشم ب صورت پکیجه و تونستم رفته رفته با کار کردن روی باور فراوانی ولیاقت ب درامد خیلی خوب و البته غیر فعال از فروش اموزشام ب صورت پکیج برسم ک لطف خداوند و اموزشای با ارزش استاده

      بعضی وقتا ک بعصی از هنر جوها میگن قیمتاتون خیلی بالاست تخفیف بدین اصلا اسم این این کلمه ک میاد حسابی بهم بر نیخوره

      منم بهش میگم دوست عزیز ارزش هنر من خیلی بالاتر ازاین قیمته و هزارتومنم تخفیف نداره جالبه ک خیلی راحت میپذیرن و خرید میکنن

      الان ک نگاه میکنم میبینم ک روی این باوره تقریبا خوب کار کردم ترس از دست دادن مشتری و اصلا ندارم میگم خدا میرسونه از هزاران دستش اگه لیاقتوارزش هنر منو بدونه میخره اگرم نه میره یکی بهترش میاد و خداروشکر هر روز ک میگذره جنس مشتری هام خیلی بهتر ازقبل میشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      نجمه رضائی گفته:
      مدت عضویت: 1918 روز

      سلام دوست عزیزم ،امیدوارم همیشه در مسیر پیشرفت و سعادت خوش بدرخشی.

      وای خیلی خیلی جسارت داری و تحسینت میکنم برای اقدامات شجاعانه ات که خیلیم به عزت نفس مربوطه.

      منم بچه روستام و درک میکنم چی میگی.

      کامنتت و میخوندم مدام تحسینت میکردم ولی خدایی ی جاهایی میگفتم اووووه این مورد خب منطقیه ولی این یکی رو چطور مطرح کرده چطور روش شده چه فشاری به آدم میادا…

      خیلی جالب بود برام که متفاوت از بقیه عمل میکنی.

      مثلا مامان من ی خانمیه که تو روستا مورد اعتماد همه س و خیلیا قبولش دارن بخاطر همین تو خیلی از مسائل از کمک مامانم استفاده میکنن که گاهی برا مامانم سخته ولی اصلا مامانم نمیتونه نه بگه .

      یا اینکه یکسری کارهارو مامانم بلده که خیلیا بلد نیستن یا اصلا دوس ندارن انجام بدن همین کارهای روستا مثل روغن گرفتن از کره محلی، روغن دنبه تهیه کردن،ماست خیکی درست کردن،سمنو پختن،شیردوشیدن ، درست کردن رشته آش،پختن نونای محلی، درس کردن تشک و لحاف با پشم و….

      از مامانم کمک میخوان و مامانمم کل روز‌ش رو میره برا اونا کار میکنه مفت و مجانی و تهش فقط خستگیشو میاره خونه

      که بارها گفتم اگه نمیتونی انجام نده یا حداقل پولش و بگیر

      ولی مامانم حرفای منو قبول نداره و تو ذهنش جور دیگه فکر میکنه منم بحثو ادامه نمیدم

      مثلا میگه من براشون فلانکارو میکنم شاید ی زمانی بهشون نیازمند بشم اونام برام کاری بکنن و ازین مدل افکار که بنظرم بوی شرک میده…

      و این رفتارها و اعمال شما خیلی خیلی حس خوبی بهم داد

      منم چندوقته میخوام روی باور لیاقت و ارزشمندی کار کنم و کامنتت نشونه بود که باید جزییات رفتارا و‌کارام و بشناسم و شروع کنم .

      در پناه حق تعالی باشی دوست عزیزم.

      Just do it

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2228 روز

      به نام خدایی که در این نزدیکی ایست

      سلام عمران عزیز

      واووووووو خدای من، عجب شجاعتی.

      بابا آخر اعتماد به نفس رو داری.

      من از پس این نوشته ها بجای شما حالم بد میشد و حتی تا حالا تصورش رو هم نمیتونم بکنم. و همین طور که نوشته شما را میخوندم درونم جنگ و دعوا شروع شد، که کارش درسته؟ پس کمک به همدیگه چی میشه؟ آیا منم میتونم همچنین کاری بکنم؟ آخه سخت ترین کاری که تا حالا انجام دادم آگهی بازرگانی و چند مورد رد درخواست مامانم که برم خونشون بوده .

      و همین طور دلیل و منطق و … تا اینکه به این نتیجه رسیدم که آره میشه، همانطور که شما در ازای کاری که برایشان انجام میدید درخواست بها دارید اونها هم میتونند درخواست کنند و این میشه همان پرداخت بها که استاد حتی در مورد خانواده اش کوتاه نمی آید.

      آره باید بها پرداخت کنی و طلب کنی که کار ارزشمند بشه.

      منم باید این تمرین رو به تمرین هایم اضافه کنم.( یارو یه پوست موز میبینه رو زمین، با خودش میگه هم باید لیز بخوریم) حالا ماجرای منم همینطوره. هر تمرینی میبینم که با آموزه‌های استاد اوکی هست می کنم انجام بدم و مطمئن ام این تمرین معجزه ها میکنه.

      مررررسی عمران عزیز که تجربه بسیار ارزشمند تون را با ما به اشتراک گذاشتید.

      در پناه حق روزی تان پر برکت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        عمران نوری گفته:
        مدت عضویت: 1986 روز

        سلام خانم یوسفی عزیز

        از وقتی که دارم روی خودم و باور لیاقتم کار میکنم دقیقا به وضوح دارم متوجه میشم که تمام رفتارهام بیشتر برای راضی کردن دیگرانه

        مخصوصا روستامون میام از اونجایی وقتی نگاه کنی کلا ملت همه دارند میدونند وقت ازاد ندارند

        ولی خداشکر بیزنس من جوریه که بصورت انلاین کارم انجام میشه و ازادی زمانی خوبی دارم

        بخاطر همین تو ظاهر کسی منو ببینه فکر میکنه من بیکارم و کار خاصی ندارم که بصورت فیزیکی انجام بدم

        برای همین کار من قبلا شده بود اینکه بیام کار این و اون رو برسم

        تو روستای ما اینجوریه که کسی همش در حال دویدن هست و صبح و شبش رو بهم دوخته از نظر اونها اون طرف تو مسیر درسته و کارش حالا هرچی که باشه با ارزشه

        چرا

        چون یکسره داره میدوه

        ولی کاری من تو خونه بدون فعالیت فیزیکی دارم انجام میدم از نظر اونها بی ارزشه

        برای همین هر موقع کسی که یه خورده کار به قول خودشون کار ریز داشته باشه سریع پیش خودشون میگن اهان به عمران میگیم که انجام بده چون اون بیکاره

        منطق ادمها رو داشته باش

        فعالیت فیزیکی = داشتن ارزش تو زندگی

        البته طبق قانون نتیجه این اتفاقات تو زندگی من بخاطر باورهای بی لیاقتی منه که باعث شده این باز خورد رو از جهان تو زندگیم ببینم

        برای همین خیلی خیلی راه دارم تا بتونم باور لیاقت رو در خودم ایجاد کنم

        واقعا اعتراف میکنم خیلی خیلی سخته

        ولی باید ادامه بدم

        رضوان عزیز ، من شما رو تحسین میکنم از اینکه گفتید تبلیغات اگهی بازرگانی رو اجرا کردید

        خیلی خوشحال شدم از اینکه دیدم شما موفق به اجرای این تمرین سخت شدید و وارد دل ترس‌هاتون شدید

        چون خود من هنوز نتونستم این تمرین رو انجام بدم چون هنوز نتونستم ذهنم رو قانع کنم

        ولی میدونم این هم یکی دیگه از مسائل زندگی منه که باید روش کار کنم اگر میخوام ثروتمند بشم اگر میخوام لایق دریافت تمام نعمتهای جهان بشم

        بازم سپاسگزارم از شما خانم یوسفی عزیز در مورد کامنت من نظر دادید خیلی خوشحال میشم از خوندن کامنت زیبای دوستان

        که همش پر از نکته و اگاهیه و درس داره برای من

        انشالله هر کجا از این کره خاکی هستید در پناه الله یکتا ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

        فعلا

        یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
        گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      علی بردبار گفته:
      مدت عضویت: 1863 روز

      سلام عمران جان، دوست عزیزم

      خیلی کیف کردم از اینکه تو دل ترسهات رفتی و برای وقت خودت و خدمتی که ارائه میدی ارزش قائل هستی.

      با خواندن کارهات، اولش منم رنگ به رنگ شدم! این مسأله برای من پاشنه آشیل وحشتناکی هست و اصلا نمی‌دونستم آنقدر موثر و آنقدر مهمه. خدایی، من آنقدر برای دور و بریهام ارزون در میام که بعضی اوقات متوقع میشن که یه چیزی هم دستی بهشون بدم!! کسی اصلاً به مخیله اش خطور هم نمیکنه که من بایستی حق و حقوقی داشته باشم! و این مسأله بصورت بسیار واضحی با شرایط مالیم در طول زندگیم، تناظر یک به یک داشته!

      وقتی نوشتی توی ده اینکارها رو انجام دادی، بیشتر تحسینت کردم! واقعا در پیش گرفتن این رویه در یک محیط کوچک فامیلی، خیلی خیلی سخت تر است.

      یک کامنت عالی و یک تلنگر بینظیر برای من بود. خیلی و بشدت به چگونگی انجامش فکر خواهم کرد و به زودی راه خوبی برای کنار آمدن باهاش پیدا خواهم کرد.

      ممنونم از این آگاهی و عمل بینظیر که ارائه دادید.

      خوشبخت و خوش شانس و تندرست و پولدار باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      الناز محمدی گفته:
      مدت عضویت: 1231 روز

      به نام خداوند مهربان

      سلام خدمت دوست عزیزم جناب آقای نوری

      سپاسگزار خداوند رحمانم هستم که در این جمع فوق العاده حضور دارم و دوستان آگاهی همچون شما دارم

      واقعاً ازتون سپاسگزارم که این نکات ارزنده رو در اختیارمان گذاشتید

      و از ته دلم تحسین تون میکنم که دارید با این همه قدرت و اراده روی باور لیاقت تون کار میکنید

      ایده ی فوق العاده یی بود و من سعی میکنم ازش استفاده کنم چون خودمم با همین موضوعات درگیرم الخصوص جلوی فامیل و دوست و آشنا

      مثلاً وقتی برای یکی از دور و وری هام لباسی میدوزم روم نمیشه ازش پول بگیرم اگرم بگیرم یه چیز خیلی کمی میگیرم

      خودمم میدونستم اشتباهه ولی خوب ایده یی هم براش نداشتم

      اول سپاسگزار خداوند هستم که هدایتم کرد به خواندن کامنت های دوستان عزیزم بعد از شما دوست عزیز هم ممنونم

      در پناه حق باشید

      خدانگهدار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      شیرین عبدی زاده گفته:
      مدت عضویت: 2219 روز

      عمران جان

      دوست عزیزم

      من بی‌نهایت تحسینت میکنم، واقعا برازنده ی همه نتایج دلخواهت هستی، چند وقت پیش داشتم با دوستم راجع به شما صحبت میکردم، اینقدر که شما سخاوتمندانه و با ایمان و بدون اهمیت دادن به دیگران کامنت هات رو واضح دقیق و با جزییات مینویسی، من هروقت توی فایلی سوالی دارم میام اول میبینم شما چی نوشتی، مخصوصا دوره کشف قوانین زندگی

      من خودم و خیلی از بچه هایی که کامنت مینویسیم وقتی راجع به تضادی که حل کردیم (برای مثال)، مینویسیم میگیم تضادی داشتیم با استفاده از اگاهی های این فایل حل کردیم و …

      ولی شما بی نهایت تحسین برانگیز میای قشنگ تضاد رو توضیح میدی، و تمرینات و راه‌حل و همه چی…

      همین میشه دقیقا همون مثال های واضح تر و بیشتری که من از استاد میخوام و گاهی با خودم میگم کاش استاد بیشتر مثال ملموس توی فلان فایل میزدن…

      برای همینه که میگن کامنتها رو بیشتر مطالعه کنیم چون از وجود دوستانی چون شما خبر دارن که اینطور دست خدا میشید و دقیق مینویسید، من بی‌نهایت این ویژگی شما رو تحسین میکنم.

      در مورد کامنتی که نوشتید هم بگم که منو یاد خودم انداخت، من گرافیست هستم و بسیار با استعداد و خوش ذوق، همین شده بود که هرکی از آشناها از راه می رسید میگفت بیا یه تابلو برای من بزن یا کارت ویزیت یا حتی یه نقاشی برای پروژه مدرسه بچه م

      حالا از اونطرف من خواسته م چی بود اینکه نقد کار کنم و هر مبلغی که فاکتورم هست قبل از شروع کار تسویه باشه، بخاطر تضادهای که برام پیش اومده

      من دیدم اینطوری نمیشه خودم باید درستش کنم

      اولین قدم من این بود، خیلی وقت پیش یه روزی که خواهرم رنگ زد و گفت یه طرح تبلیغاتی میخوان گفتم اوکی براش طراحی کردم کار خیلی ساده و کوچکی بود ( البته برای من که متخصص هستم، البته که خیلی ها این مهارت و استعداد رو ندارن و بعضا برای استفاده از نرم افزار طراحی باید کلی وقت بذارن) گفتم میشه 50 هزار تومن، و اون هم گفت آره مگه میشه مجانی همون لحظه واریز کرد

      من خیلی خیلی این 50 تومن برام باارزش بود و هست، چون مبلغ ناچیزی بود اتفاقا گفتنش شجاعت بیشتری میخواست، مثلا من با خودم فکر میکردم که اره بعد فلانی نمیگه پنجاه تومن چی بود آخه این گفت پرداخت کنم و … ولی وقتی اعلام کردم نه تنها همچین طرز فکری نداشت بلکه با کمال میل و کلی تشکر پرداخت کرد

      اینطوری ترسم شروع به ریختن کرد

      روی باور فراوانی مشتری کار کردم، سر یه پروژه چند میلیونی ولی کم آوردم و مصالحه کردم و نتیجه ش هم دیدم و همون شد درسی که گرفتم و از مهر پارسال تونستم بهتر عمل کنم، حتی دو هفته پیش یکی از مشتری ها گفت شما کار رو شروع کنید من پرداخت انجام میدم، گفتم ببخشید روال کار من نقد هست نمیتونم قبول کنم، در صورتی که مبلغ خوبی هم بود و ذهنم میگفت نکنه مشتری ناراحت بشه بره و نیاد گفتم من به فراوانی ایمان دارم، برای این مشتری هم طلب ثروت میکنم خواست بیاد نیمد هم یکی بهترش میاد، و مشتری بعد از یکی دو روز کامل پرداخت کرد و کارش رو استارت زدیم و چقدر آدم حسابی بود به لطف خدا و کارش براحتی انجام شد

      یا یکی از دوستان مادرم که همسایه مون هم میشه پروژه های دخترش رو اورد گفت داره برا کنکور درس میخونه میگه وقت ندارم شما انجام بدم هزینه ش هم هرچی باشه اوکیه، نمیدونم شاید انتظار داشت من بگم نه قابل نداره و این چه حرفیه و … که من اصلا نگفتم و بعد که نیمی از پروژه رو تحویل دادم و فاکتور رو ارسال کردم، گفتن چرا اینقدر گرون و … گفتم من حرفه ای هستم قیمتم اینه، که دیگه همون ها رو پرداخت کردن و مابقی کار رو کنسل کردن، خیلی خوشحالم که دارم یاد میگیرم به خودم اهمیت بدم و ارزش خودمو بدونم، همینکار باعث شد که چند روز بعدش، یه پروژه چند میلیونی با یه کارفرمای ادم حسابی خدا بهم هدایت کنه و نقد و راحت کار اجرا بشه

      خداروشکر میکنم که امروز به کامنت شما هدایت شدم و خودم رو به یاد آوردم تا تمام خود سرزنشی های دیروزم رو به خودم ببخشم ، تا به یاد بیارم که منم دارم خوب پیشرفت میکنم، خودم رو با کسی مقایسه نکنم و فقط با خود قبلم مقایسه کنم و به یاد بیارم چقدر بهتر شدم و چقدر باکیفیت تر شدم و به طبع نتایجم هم تغییر کرده

      من ابان ماه 15 برابر مهرماه درآمد داشتم به لطف خدا و قوانین

      و باید یادم بمونه که من تغییر کردم که نتایج تغییر کرد، بقول استاد توی جلسه سوم کشف قوانین زندگی همون کارهایی که قبلا انجام میدادی و نتیجه نمیدادن داره جواب میده

      و این تغییرات مصداق همون هست که استاد توی فایل چگونه درآمد را چندین برابر کنیم میگن که همینی که هست، همین، دقیقا همین شرایط امکانات و کار و… نتیجه میده

      خداروشکر میکنم که هدایت شدم به این کامنت شما تا بیاد بیارم و سپاسگزارتر باشم

      ممنونم از شما که با نوشتن این کامنت ها و دقیق و باجزییات نوشتنشون باعث شدین مسیرتون، تمریناتتون و نجواهای ذهنی‌تون به سمت موفقیتی که امروز دارید و چند مدت از این کامنت و فایل میگذره مشخص باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        عمران نوری گفته:
        مدت عضویت: 1986 روز

        بسم الله الرحمن الرحیم

        سلام شیرین عزیز

        بینهایت سپاسگزارم از اینکه اومدید نظر زیبای خودتون رو با من به اشتراک گذاشتید

        خیلی خوشحال شدم و خیلی خودم رو تحسین کردم از اینکه گفتید کامنتهای منو دنبال میکنید

        این باعث افتخار من که من تونستم در مسیر رشد و پیشرفت حرکت کنم و سعی کنم هر روز یه قدم کوچیک در مسیر بهبود بردارم و یه ورژن بهتر از خودم به نمایش بذارم که هم نتیجه و بازخورد بهتری از جهان بگیرم و هم الگوی خوبی باشم برای دیگران که کاری کنم جهان جای بهتری باشه برای زندگی

        جالبه من هر چقدر که این روند رو به رشد رو دارم ادامه میدم بیشتر از این دست نتایج میبینم که جهان الگو و نشونه‌های بیشتر داره سمت من میفرسته که ادمها عزت و احترام بیشتری قائل هستند

        مثلا همین امروز قبل از اینکه برای شما کامنت بنویسم ، تو بیزنسم الان تو شرایطی قرار گرفتم که چند تا کارخانه دار که خود صاحب کارخانه شخصا با من تماس میگیره و ازم خواهش میکنه تا کمکش کنم تا تو کارش بهبود ایجاد کنم

        یا چند کشاورز و یا تولید کننده تلفنی که داشتم باهاش صحبت میکردم خیلی با افتخار میگفت

        اقای نوری ما خیلی خوشحال میشیم در اینده بیشتر با شما کار کنیم

        خوب اینها چی رو ثابت میکنه ؟

        این نشونه‌ها تا همین چند ماه پیش اصلا خبری نبود ، این بخاطر همون تمرینات و کارهای عملی بود که من قبلا تصمیم گرفتم انجام بدم و وارد دل ترسهام بشم و الان خداشکر جهان با این نشونه‌ها داره بمن پاداش میده

        این اتفاق از وقتی شروع شد که من اول تصمیم گرفتم به خودم و ارزش‌هام احترام بذارم ( که تو همین بالا توضیح داده بودم ) و بعد جهان بمن احترام گذاشت

        و تا وقتی که این روند رو ادامه بدم خدا پاداش و نعمت بیشتر بمن خواهد داد

        در مورد خود افشایی بگم

        من در گذشته این شخصیت رو نداشتم ، کلا زندگی من این بود بیام دیگران رو از خودم راضی کنم و جوری رفتار کنم که بقیه یه تصویر خوب از من تو ذهن خودشون داشته باشند

        برای همین بیشتر مواقع تو صورتم نقاب داشتم و خود واقعی خودم نبودم

        ولی از وقتی که با استاد اشنا شدم خیلی سعی کردم که بیام برای خودم زندگی کنم و کاری نداشته باشم بقیه در مورد من چی فکر میکنند

        و از وقتی که وارد دوره احساس لیاقت شدم خیلی بیشتر بیشتر دارم خودم میشناسم و ایرادهای خودم رو پیدا میکنم که کجاها مشکل دارم و دارم یاد میگیرم که چطور برطرفش کنم

        و خداشکر یواش یواش این شخصیت داره جزی از رفتارهای من میشه و برای همین خیلی به خودم دارم افتخار میکنم

        شیرین عزیز چقدر لذت بردم از اینکه اومدی از نتیجه کار کردن روی خودت مخصوصا روی احساس ارزشمندی و لیاقت خودت گفتی

        که وقتی اومدی برای خودت و کار خودت ارزش قائل شدی جهان بهت کلی پاداش داد

        که در عرض یک ماه 15 برابر درامدت افزایش پیدا کرد این عالیه خدایا صد هزار مرتبه شکرت

        با اینکه اول مقاومت و ترس داشتی از حرف مردم ولی با این حال رفتی تو دلش و انجامش دادی

        افرین لذت بردم از این جسارتت

        تو فوق العاده‌ای

        من وقتی داشتم کامنت خودم رو میخوندم خیلی چیزها بیاد اوردم

        اون موقعی که من برای خودم تمرین ساخته بودم که بیام احساس ارزشمندی خودم رو بالا ببرم

        خیلی خیلی زیاد مقاومت داشتم و اتفاقا اون زمان دانشجو دوره کشف قوانین هم بودم و کاملا درک میکردم تو احساس لیاقت من ترمز دارم

        و خداشکر وقتی که تونستم وارد دل ترسهام بشم و ادامه بدم ، الان خیلی وضعیت بهتری پیدا کردم

        البته نمیگم خیلی خوب شدم چون هنوز هنوزه کلی راه دارم برای پیشرفت و رشد بیشتر

        ولی به لطف خدا و اموزهای طلایی استاد تو دوره احساس لیاقت خیلی خیلی بیشتر این روند رو به رشد داره سرعت میگیره و خیلی از ایرادها و مشکلاتی که تو زندگیم داشتم که اصلا بهش توجه نمیکردم رو یک به یک دارم بهش پی میبرم و روش کار میکنم تا توش بهتر بشم

        بینهایت سپاسگزارم شیرین عزیز

        امروز شما باعث شدید که من بیاد بیارم که قبلا تو چه مدار فرکانس بودم و الان کجا هستم و به خودم افتخار کنم از این پیشرفت و این روند رو به رشد خودم من طی میکنم و عین حال از مسیر لذت ببرم

        منتظر خبرها و موفقیت‌های خوبت هستم که بیایی تو سایت با ما به اشتراک بذاری و کمک کنی این باور در ما ایجاد بشه که میشود

        همان طور که شیرین عزیز تونست پس من هم میتونم

        بریم که بترکونیم

        انشالله هر کجا از این کره خاکی هستی در پناه رب شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی

        فعلا

        یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          شیرین عبدی زاده گفته:
          مدت عضویت: 2219 روز

          عمران جان

          دوست عزیزم

          از همون روزی که پاسخ شما رو دریافت کردم از خدا خواستم که موقعیت ارزشمندی رو خلق کنم وهدایتم کنه که بتونم با یک پله رشد برات بنویسم و صرفا حرف نزنم ووقتی که نتیجه گرفتم (که نشونه عمل کردن واقعیه) بیام و بنویسم برات

          من اول اینو بگم که اولین کسی هستی که احساس میکنم با جزییات میتونم برات بنویسم حتی باوجود اینکه اصلا زمینه کاری مون شبیه هم نیست اونم بخاطر اینه که شما خودت با جزییات مینویسی و اینهمه رشد داشتی و من بی نهایت برات خوشحالم و بهت تبریک میگم

          از اون روزی که برام نوشتی از نتایجت واقعا کیف کردم و سپاسگزاری کردم که میشه اینطوری نتیجه ساخت

          و بعدش به یک جلسه کاری دعوت شدم، هرچی بگم که چقدر توی این جلسه خصوصی که فقط برای من و همکارم تدارک دیده شده بود عزت و احترام و اعتماد به نفسم رو دیدم کم گفتم، به بهترین کافه دعوت شدیم و این برای من بی نهایت لذت بخشه چون مدام دارم به خودم یادآوری میکنم که من ازادی زمانی و مکانی دارم و با همین فرمون دارم به ازادی مالی هم میرسم

          بعد اینکه اینقدر این مدت روی احساس ارزش خودم، عزت و اعتماد به نفس خودم تمرکز کردم و اصلا کوتاه نیمدم که بخوام با هرکسی یا هر پروژه ای سروکار داشته باشم که باعث شدم به میزبان و شرایطی عزتمندانه و با احترام بی نهایت دعوت بشم که در تمام مدت جلسه میزبانم مدام به من میگفت استاد، چون قبلا شاگرد من بود توی دانشگاه(همون شغل قبلی م که ازش اومدم بیرون و جریانشو قبلا یه جایی تو کامنتهام نوشتم)، و وقتی که از جزییات و ریزه کاری های شرکت و کارگاه تولیدی م هم باخبر شد که دیگه تا یه مدت ساکت نشسته بود میگفت چرا من تا حالا خبر نداشتم و این باشکوه ترین کاریه که تا حالا توی زمینه هنر دیدم (باوجود اینکه کلی نمایشگاه های خارجی شرکت کرده و کارهای متنوع دیده) و دلیل همین جمله ش هم خودم هستم چون این اواخر مدام با خودم ارزش و قیمت و دلیل خاص بودن خدمات و محصولاتم رو مرور میکردم

          خداروشکر واقعا خداروشکر

          همین ارزشی که من توی خودم شناختم و مدام سرمایه های درونی خودم رو به خودم یاداوری کردم و باور داشتم و دارم که شناخت من و ارزش قایل شدن من برای خودم دقیقا شرایطی با همین کیفیت و حتی بهتر رو صددرصد برام فراهم میکنه براحتی چون این قانونه

          واقعا خداروشکر میکنم

          و کلی برنامه ریزی کردیم توی جلسه برای برنامه های فروش و آموزشی و سفرهای کاری که من همه رو به خداسپردم تا خودش برنامه هاشو بریزه و فقط من با مهارت و سرمایه هایی که خودش بهم داده و شناختمشون و پرورششون دادم براحتی انجام بدم

          من خیلی به موفقیت هایی که دارم میسازم و میخوام و امکانپذیری شون ایمان دارم خیلی زیاد

          برای اینکه دارم میبینم که چطور خدا مدام داره هدایتم میکنه تامینم میکنه اجابتم میکنه و مشتاقانه هراتفاقی که اطرافم میفته رو به عنوان نشونه الهی خودم ثبت میکنم و به نفع خودم گل میگیرم

          امروز صبح داشتم کامنت بچه ها رو میخوندم و هدایت شدم به نوشتن پاسخ و توی همون نوشتن یک ترمزی پیدا کردم که اینقدر از صبح دارم بخاطر پیدا کردنش سپاسگزاری میکنم که اصلا این کامنتم هم به نوعی برای قدردانی از پیداکردنشه

          یکبار شما نوشته بودی که متوجه شدی که یکی از ترمزهای کاریت اینه که باور نداشتی توی همین کشور و شهر و جامعه میشه موفق بود، مشتری داشت و پول ساخت برای همین به صادرات فکر میکردی و همون موقع هم من کلی راجع بهش با خودم حرف زدم و بررسی کردم ولی نتایج خفنی برام رخ نداد در واقع چون اون چیزی که میدونستم ظرفیتش رو دارم رخ نداد میگم که هنوز نشده بود اونی که باید بشه

          با خودم میگفتم اره ببین فلانی فلانی فلانی تونستن و شده و همین کشور، همین روزها و … ولی باز هم یجای کار درست نبود که نتیجه نبود

          حالا تکامل چطور اتفاق افتاد؟

          دلیل استمرار من این شد که اونقدر اعتماد به نفس و ایمان به قانون تجسم و تحسین و … داشتم و باعث شد که من بالاخره شروع کنم برم فروشگاههای خیلی مرفه و ماشین مورد علاقه م رو سوار بشم، برم محصولاتی رو پرو کنم که قیمتشون اندازه درامد یکسال منه در حال حاضر و توی اخرین بازدیدم توی یکی از همین فروشگاهها یکی از دوستان و همکار و هم صنفی های خودمو دیدم و خودش خودجوش شروع کرد راجع به کار صحبت کرد و متوجه شدم ک حداقل ماهی 70میلیون تومن درامد داره و از همون روز مدام تکرار کردم برای خودم که توی همین شهر همین صنف همین جا میشه اینقدر درامد داشت و با بالاتر رفتن فرکانسم دیدم ذهنم میگه چطور الان از 8 میلیون میخوای برسی به 70 میلیون اخه ولی من دست بردار نبودم برای همین خدا منو هدایت کرد به این یکی همکار و دوستم که خودش بدون اینکه من بپرسم گفت من حداقل ماهی 16 میلیون از کارها و پروژه های متفرقه و جدا از این سمت شغلی م درامد دارم، و باز من بی نهایت سپاسگزاری کردم مدام تکرار کردم که ببین میشه میشه همینجا همین شهر همین ادمها همین صنف اینقدر پتانسیل داره که فقط دونفر روی هم اینطور در ماه درامد دارند دیگه تو ببین چند نفر دارن اینجا کار میکنن، و این باورسازی آگاهانه باعث شد که فرکانس من بالاتر بره و وقتی ظرف دریافت نعمتم باکیفیت تر و بزرگتر شد و در واقع من اماده شدم، خدا امروز به این ترمز که ریشه همون ترمزی هست که من ازکامنت شماخونده بودم هدایت شدم

          من یه عادتی دارم که کاری رو نیمه تمام نمیتونم بپذیرم، مثلا یبار یه پروژه تموم شد مشتری تحویل گرفت و رفت ولی اینقدر فکرم ادامه داشت که چندوقت بعدش کار رو تغییر دادم و گفتم بیا این رو تحویل بگیر من از این نتیجه راضی تر هستم و دیگه میتونم پرونده کارمو ببندم

          جلسه کاری مون هم همین بود، تا هنوز دارم به حرفها و باورها و عکس العمل هام… فکر میکنم و متوجه شدم که:

          اون ترمز اصلی و تنه درخته که شاخه های اضافی ش رو قبلا پیدا کرده بودم اینه که من هنوز کینه گذشته رو دارم، با ادمها و شهرم رابطه م رو قطع کرده بودم و اصلا بهش امید نداشتم یجورایی میگفتم که اصلا عطای این شهر رو نمیخوام چون در گذشته به من بی مهری شد و …

          کینه

          دلخوری

          قدرت دادن به ادمها و همکارها و هم صنفی ها

          که اونها بودن که من اینقدر ناراحتی دیدم سختی و فشار رو تحمل کردم و هر راهی به ذهنم میرسید رو انجام میدادم ولی نتیجه نمیگرفتم

          اینها باعث شده بود من کینه و ناراحتی داشته باشم همیشه تا امروز

          ولی الان فهمیدم و باید پرونده ش رو ببندم و از صبح ساعت 8 که ترمزه رو پیدا کردم خیلی خوشحالم چون احساس میکنم به محض پیدا کردنش یه بار سنگین از روی دوشم برداشته شد

          احساس میکنم الان بهترم

          امکانپذیری ها برای ملموس تر شده

          خلاصه که امروز هوا ابری و تاریک پاییزیه همونی که خیلی دوسش دارم، غذای مورد علاقه م رو خوردم و اینقدر ازادی مالی دارم به لطف خدا رفتم و کلی خرید کردم و دکور کریسمس/یلدایی چیدم برای خودم چون از استاد یاد گرفتم که خودم رو اجابت کنم تا جهان به آسونی اجابتم کنه، اینهمه حس خوب امروزم نشونه برداشتن بار کینه و سایه اتفاقات و تجربیات گذشته از روی نتایجمه

          واقعا سپاسگزار خدا هستم برای همه هدایت های امروزم که فقط خودش میدونه قراره تا شب چه نتایج بیشتری داشته باشم، حسش میکنم، چون خیلی خوشحالم

          دوست هم مسیرم برات ارزوی بهترین ها رو دارم

          همیشه با جزییات بنویس

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
          • -
            عمران نوری گفته:
            مدت عضویت: 1986 روز

            بسم الله الرحمن الرحیم

            سلام شیرین عزیز

            بینهایت سپاسگزارم این کامنت زیبا و پر از اگاهی و امید و انگیزه رو با من به اشتراک گذاشتی

            ممنونم از اینکه کلی وقت و انرژی گذاشتی و این کامنت طولانی و با ارزش از نتایج عالی که بدست اوردی با من در میون گذاشتی

            خیلی خیلی خیلی خوشحال شدم

            کلی کیف کردم هم بهت افتخار کردم بابت نتیجه‌ای که بدست اوردی و هم به خودم افتخار کردم که دوستهای خوب و با ارزش و خوبی مثل شما دارم که وقتی حالش خوبه ، اون انرژی ، اون حس خوب رو میان با من به اشتراک میذارید

            این بهترین و با ارزش‌ترین نعمتی که یه دوست خوب میتونه بمن بده

            اینها همش لطف خداست که منو با ادمهای نازنین و فرشته‌ای هم مدار کرده و این امید رو بمن بده که تو در مدار درست قرار دادی و لاجرم از دست اتفاقات برای تو هم رخ میده

            پس ادامه بده

            شیرین جان وقتی از ازادی مالی صحبت کردی نمیدونی چقدر ذوق کردم و خوشحال شدم از این همزمانی

            چون همین دیروز من تو جلسه 14 دوره بینظیر احساس لیاقت ترمزم رو در مورد بدست نیاوردن نتایج مالی دلخواه پیدا کردم که در موردش تو اون جلسه کامنت کردم

            که ربط داشت به عدم احساس لیاقت و داشتن عزت نفس پایین

            که من به معنای واقعی مسئولیت اتفاقات زندگی خودم رو حالا تو این مورد نتایج مالی بر عهده نگرفته بودم و چون عزت نفس پایین داشتم یه جورایی داشتم فرار میکردم از داشتن احساس مسئولیت

            خیلی جالبه ، با اینکه من در روز حتی تو تمرین ستاره قطبی و کدنویسی خلق خواستها هر روز تعهد میدم که این من هستم تک تک اتفاقات زندگی خودم رو دارم خلق میکنم و عوامل بیرونی هیچ تاثیری تو زندگی من نداره

            اما وقتی ریز میشم میبینم تو بک گراند ذهنم هنوز من منتظر عوامل بیرونی هستم تا بیاد شرایط منو تغییر بده

            بیشتر توضیح میدم و ریز میکنم تا متوجه شید

            من تو بیزنسم در روز تا حدودی تمرکز میذارم برای پیشرفت و فروش بیشتر اما بیشتر تمرکز من روی تقویت باورهاست

            که این خودش خیلی خوبه و باید به همین صورت هم ادامه داشته باشه

            چون پایه و اساس داشتن زندگی سرشار از لذت و ارامش و ثروت و روابط ازادی ، داشتن فونداسیون قوی و محکم است که همیشه تا اخر عمر باید تقویت و قویتر شود

            ولی مشکل اون چند در صدی که در روز روی کارم تمرکز میذارم و ایده‌هایی که بمن الهام میشه و عمل میکنم

            بعد از مدتی ارام میشم و منتظر نتیجه می‌مونم تا ببینم چی میشه

            مثلا تو فروش بیشتر من با چند کارخانه ارتباط گرفتم و قرار بر این شد بار براشون ارسال کنم

            تا اینجا کار عالی بود و طبق قانون خوب عمل کردم

            ولی مشکل از این به بعد شروع میشه که

            من منتظر میشم

            حالا تو این مثال منتظر مشتری میشم تا سفارش بده و دیگه پیگیری با کارخانه‌های دیگه یا جذب مشتری دیگه رو دنبال نمیکنم

            و یه جورایی ته ذهنم یه ترمز ریزی هست که میگه

            شرایط مالی تو با خرید کردن این فلان کارخانه‌ که بهت قول داد تغییر میکنه

            ببین این طرز فکر خودش چندتا ایراد داره

            1.. شرک ورزیدن ( مشتری )

            2.. نداشتن احساس ارزشمندی ( که اون مشتری اگر خرید کرد ثابت میشه محصولت با ارزشه )

            3.. داشتن عزت نفس پایین ( غرور بیجا نمیذاره ادامه بدم که برم با مشتری جدید ارتباط بگیرم و میگه مشتری خودش باید بیاد )

            کسی که از ریشه قوی باشه و احساس لیاقت و ارزشمندی بالا داشته باشه و برای خودش و کار خودش ارزش قائل باشه

            خیلی با اعتماد بنفس بالا به کار خودش ادامه میده

            و اصلا منتظر کسی نمیشه

            یه ادمی که قوی باشه و به توانایی خودش اعتماد داشته باشه

            رفتاری که ربط داشته باشه به انتظار رو انجام نمیده

            فقط ادامه میده

            میره دنبال مشتری دیگه باز مشتری ، باز مشتری

            کار سمت خودش رو انجام میده ، اینکه مشتری سفارش داد چه بهتر

            کارها براش رو انجام میدی

            اگر هم نداد تو چیزی از دست ندادی چون جلوتر کلی دونه پاشیدی و کار سمت خودت رو انجام دادی

            و ممکنه خداوند از درهای دیگه بهت نعمت بده

            ترمز

            پس منتظر نباش

            تو فقط ادامه بده کاری ماله سمت تو رو انجام بده

            دیروز تو ذهنم درگیر همین بررسی کردن ترمزهام بودم و همون جا به درگاه خدا توبه کردم و گفتم خدایا منو ببخش که داشتم شرک می‌ورزیدم

            و اتفاقات و نشونه‌های خوبی که داشت برام رخ میداد بجای اینکه من به روند حرکتی خودم ادامه بدم

            درگیر اون نشونه‌ و اون اتفاق خوب میشم و یه جورایی منتظر نتیجه بودم تا ببینم چی میشه

            که تازه اگر جواب نداد بعدش دوباره مجبور بشم که ادامه بدم

            عاشقتم شیرین عزیز

            شما باعث شدی این آگاهی‌ها ناب و خالص بمن الهام بشه و من هم برات بنویسم

            تازه با نوشتن دارم متوجه میشم چرا من مثل یویو فروش دارم که هی درامدم بالا و پایین میشه

            بخاطر همین ترمزه انتظار ، که ببینم چی میشه بود

            یه جورایی من شرک خفی داشتم

            جالبتر اینکه وقتی دیروز من توبه کردم همون لحظه خداوند منو هدایت کرد

            ریز برات مینویسم ممکنه بهت ایده بده

            قدم اول خداوند بهم گفت برو برای پیشرفت بیشتر در مورد کسب و کارت ، تحقیق و بررسی بیشتر بکن تا مهارت تو حوزه کاریت بیشتر بشه

            خدا شاهده رفتم تو اینترنت و سایت که در مورد صادرات اموزش میدن

            داشتم مطالعه میکردم همون لحظه چشم به یه مطلبی خورد که نوشته اگر میخواهید مشتری صادراتی داشته باشید

            یکی از بانک‌های اطلاعاتی رایگان اینکه برید تو گوگل مپ قسمت سرچ اسم محصول و نام کشور یا یکی از شهرهای اون کشور بنویسید

            من اینکار رو همون لحظه با کشور هند و ترکیه کردم دیدم شماره چندتا کارخانه تو کشور هند و ترکیه که دقیقا مربوط به حوزه کاری من هست بمن نشون داد

            اونم با لوکیشن دقیق

            بعد که شماره‌ها رو سرچ کردم دیدم همه‌شون واتساپ هم دارند

            اقا این بهترین خبر و بهترین هدایت بود

            که من جدا از اینکه تو بازار داخلی کار میکنم میتونم سیگنالهای خارجی رایگان داشته باشم و با اونها هم ارتباط بگیرم

            تا قبل از این من مشرک بودم

            چطور؟

            همش فکرم این بود که برای صادرات من باید منتظر باشم تا یه مشتری خارجی یا واسطه از راه برسه و بیاد از من خرید کنه و بعد محصول منو صادر کنه

            البته چندین بار توسط واسطه‌ها این اتفاق برام رخ داد و من چندبار محصولم رو صادر کردم

            ولی بخاطر همون ترمز انتظار که مشتری بیاد سفارش بعدی رو بده

            بعد از مدتی یهویی میدیدی همه چی غیب میشد

            باز همون داستان یو یو

            جلسه 14 دوره فوق العاده احساس لیاقت باعث شد من ترمز داشتن انتظار بیخود و بی‌جهت رو شناسایی کنم

            که اگر کسی برای خودش و کار خودش ارزش قائل باشه و مطمئن باشه تواناییش با ارزشه

            خیلی با اعتماد بنفس بالا به روند کاری خودش ( حالا ماله من اینکه باز دنبال مشتری باشم ، مشتری جدید ، مشتری جدید ) ادامه میده

            و منتظر کسی یا چیزی نمیشه که اگر جواب نداد ، تازه بعدش من فکر کنم و مجبور بشم برم دنبال مشتری جدید

            نه من ارزشمندم و کاری که من دارم انجام میدم بینهایت با ارزشه و همه عاشق محصول و خدمات من هستند

            پس خیلی با اعتماد بنفس بالا ادامه میدم

            کسی که به معنای واقعی برای کار خودش ارزش قائل باشه و واقعا بدونه محصولش عالیه ، که میتونه برای جهان کلی ارزش خلق کنه

            اون موقعست که زمین و زمان رو یکی میکنه و تا میتونه تمام تلاش رو میکنه که به ادمهای بیشتری خدمت کنه

            و با عزت نفس خیلی بالا منتظر چیزی نمیمونه

            فقط ادامه میده

            عاشقتم شیرین عزیز

            وقتی در مورد ازادی مالی صحبت کردی

            باز من اون نشونه و اون الهام رو از خدا گرفتم که دیروز روی همین موضوع من تمرکز گذاشتم و امروز دیدم درست شما از این اتفاق زیبای نتایج ازادی مالی دارید صحبت میکنه

            و این همزمانی و هم مدار بودن من با شما نشونه فوق العاده‌ست برای من که ثابت میکنه من تو مسیر درستم

            این هم نشونه‌ش

            بینهایت سپاسگزارم شیرین عزیز

            شما باعث شدید امروز صبح بیام کامنت زیبای شما رو بخونم و کلی انرژی بگیرم و بیام در مورد این ترمز بیشتر بنویسم

            و در حین نوشتن بودم که مسیر بیشتر برام واضح شد

            خدا خیرت بده

            راستی اخر کامنتت که بهم گفتی

            همیشه با جزئیات بنویس

            این خودش هدایت خداست و یکی از بهتریم موهبت خداست برای من

            باور نمیکنی نوشتن کامنت با جزئیات جدا از اینکه به دوستان کمک میکنه و بهشون کلی ایده میده

            خدا شاهده از همه مهمتر به خود من و شناخت درون من کلی کمک میکنه

            انگار خدا روبرو من نشسته و بمن املا میگه و من هم مینویسم

            و بعدش من خودم نوشته‌هام رو میبینم بیشتر از همه تعجب میکنم که این افکارهای محدود کننده کجا بودن که من نمی‌دیدم

            درست مثل همین کامنت که الان نوشتم

            بقول شما اگر با دیتیل و جزئیات دقیق نمی‌نوشتم عمرأ ، مسیر برام واضح نمیشد

            کلی لذت بردم شیرین عزیز

            وقتی که نتیجه عالی بدست اوردی برای خودت کلی ارزش قائل شدی رفتی کلی خرید کریسمس و شب یلدا کردی

            عالیه شیرین جان

            با همین فرمون برو

            تو فوق العاده‌ای

            تو با ارزشی

            منتظر خبرهای خوب و عالیت هستم که بیایی بازم برام بنویسی و بهم کلی انرژی و ایده بدی

            انشالله هر کجا از این کره خاکی هستی در پناه رب ، شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی

            فعلا

            یا حق

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    علیرضا خنجری گفته:
    مدت عضویت: 1934 روز

    سلام سلام

    امیدوارم حال همگی خوب خوب باشه

    استاد جون به قول حضرت سعدی

    از در درامدی و من از خود ب در شدم

    گویی که از این جهان به جهانی دگر شدم

    و دوباره سریال زندگی در بهشت داریم دوباره

    چقدر دلم تنگ شده بود برای این سریال

    چقدر روابط شما و مریم جان را تحسین میکنم

    و تحسین قانون های خداوندا و مخصوصا قانون. مدار ها را

    خدایا شکرت

    استاد میخوام در مورد بهبود شخصیت با شما صحبت کنم

    استاد من الان دارم روی دوره عشق و مودت کار میکنم

    استاد تا جلسه 3 پیش رفتم و میخوام بگم تو این مدت چقدر من رشد کردم

    چقدر من شخصیتم عوض شده

    چقدر ادمی شادی شدم

    اصلا حس میکنم خوشبخت ترین ادم دنیام

    استاد من تو این 3 جلسه ی چیزیو با گوشت و پوست و استخوونم حش کردم

    اون هم این بود

    که پسر مسئول احساس خوبت خودتی

    فقط خودتی

    چرا نشستی یکی از بیرون بهت احساس خوبی بده

    چرا همش میخوای احساس خوب را از یکی دیگه بگیری

    استاد از وقتی تعهد دادم که من مسئول احساس خوب خودم هستم و بقیه مسئول احساس خوب خودشون هستن و به من ربطی نداره که احساس بقیه را خوب کنم

    اصلا دنیام عوض شده

    اصلا حس میکنم دوباره دارم زندگی میکنم

    دوباره متولد شدم

    استاد فقط دارم حال میکنم با زندگی خودم

    و یه چیزی که توجه منو جلب کرد این بود که

    بقیه ادم ها وقتی احساس خوبی دارند

    من اونا را میبینم و تو این مدت من ی ادمی با احساس بد با احساس خشم و ناراحتی ندیدم

    دوستان اینو بدونید که من در مورد ادم های جدیدی حرف نمیزنم

    من در مورد ادمی هایی میگم که اونا را هر روز دارم میبینم

    همون دوستام

    همون هم کلاسیام

    همون هم دانشگاهی هام

    و تازه وقتی منو میبیند ی صمیمیت و احترام جدید و خاصی درک میکنم

    خدایا شکرت

    با خانواده ام مخصوصا

    مادرم چقدر تلفنی صحبت میکنم

    مگو جالبه ک همش در مورد ی چیزی هست که حس ادمو خوب میکنه

    چقدر میگم و میخندیم

    استاد من تو این ی مدت گذشته روزی 10 12 ساعت میخوابیدم

    و نمیدونم جرا کمبود خواب داشتم حالا از نظر علمی و قانون سلامتی نمیدونم دلیلش چیه

    ولی اینو میدونم که چند روزه که به احساس ارامشی رسیدم ک قبلا هیچ وقت تجربه نکردم

    روزی 4 تا 5 ساعت میخوابم

    همین دیشب ساعت 12:30 خوابیدم ساعت 5 صبح بیدار شدم اونم با احساس انرژی

    اونم ب احساس سپاسگزاری

    من دارم لحظه به لحظه زندگیمو زندگی میکنم

    الان تو خوابگاه دانشگاه هستم و نشستم تو بالکن اتاق و رو ب روی من ی حیاطی بزرگ هست که پر از درخت و گله

    چقدر من اینا را همیشه تحسین میکنم

    و دارم چایی میخورم

    دارم شجریان گوش میدم

    دارم کامنت مینویسم

    و چه احساس خوشبختی و لذتی دارم تجربه میکنم

    اینا را من دارم زمانی مینویسم که میدونم از بهمن 1401 تا اردیبهشت 1402 چی به من گذشت

    من به خاطر وابسته شدن به روابطم

    ی ضربه ای خوردم

    که گیج گیج ام کرد و تا اومدم خودمو جمع کنم و به احساس ارامش برسم

    3 ماهی طول کشید

    و خدا را شکر میکنم به خاطر این چک و لگدش

    خدا را شکر میکنم به خاطر اینکه هدایتم کرد

    و الان لحظه به لحظه زندگیم شده

    احساس خوب

    همگی در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 57 رای:
    • -
      آزاده کاکاوندی گفته:
      مدت عضویت: 1451 روز

      سلام ب علیرضای عزیزخوشحالم برای شخصیت جدیدت برای حسو حال خوبت برای آرامش قلبت برای کار کردن روی خودت برای انرژی فوق العادت برای ثروت و زیبایی و فراوانی من تو دوره عشق و مودت هم کلاسیم اونجا چن تا از کامنتهاتو خوندم منم الان حدود چند روزه یا ی هفته نمیدونم دقبق از یه رابطه ای ک وابسته بودم خارج شدم البته خودم خواستم بعد از چند سال باوجود دوست داشتن بینمون اما دیدم اقدام عملی صورت نمیگیره وگفتم باید تموم بشه و برای خودم ارزش قائل بشم البته اینم بگم من خیلی وقتها نشونه دیده بودم که باید عزت نفسمو بالا ببرم و برای خودم ارزش قائل بشم و رابطه رو تموم کنم اما من متوجه نمیشدم فکر میکردم بعد ی سال و خورده چرا نتیجه بزرگ نمیگیرم گاهی میگفتم خسته شدم از رابطه ولی ادامه میدادم چون رابطمون خوب بود اما وابسته بودم و بارها یکی از اقوام همون پارنترم بهم گفت بعد چن سال هنوز ب نتبجه نرسیدی خودتو بکش بیرون ولی من فکر مبکردم این اقا حسمو بد میکنه و به حرفش اهمیت نمیدادم تا چند روز پیش با یکی از دوستانم ک عضو سایتم هست وخودش کلی نتیجه گرفته صحبت کردم گفت آزاده تا کی میخای ادامه بدی چن سال دیگه بازم میتونی وقتی اقدامی این وسط صورت نمیگیره پس خودتو بکش بیرون گفت به قول استاد ما گاهی وقتها حرف استادو برعکس متوجه میشیم ینی دوست داریم اون چیزی که خودمون میخایم باشه استاد گفتن بعد پایان دوره یا تا 3 ماه اقدامی صورت ندید الان تو چن سال با این اقایی و یک سال خورده تو دوره عشق و مودت داری چرا نتیجع نمیگیری جرا پیشرفتی نمیکنی تا کی میخای ادامه بدی دیدم راست میگه من چرا باید ادامه بدم چرا برای خودم ارزش قائل نشم و با اون اقا خیلی محترمانه و دوستانه صحبت کردم و رابطه رو تموم کردم بدون ناراحتی از اون طرف اینم بگم ایشون خیلی خوب بودن شاید 80 درصد اون خصوصیاتی ک میخاستم داشتن اما دیگه وابستگی داشت بیشتر میشد و هیج اقدام عملی صورت نمیگرفت تا دیگه تموم کردم الان نمیگم حسم خیلی خوبه اما سعی میکنم کم کم حسمو خوب کنم هنوزم خوب نشده کامل کامل اما سعی میکنم روزی ی ذره حسمو خوب کنم الان ک کامنت شما رو خوندم گفتید از رابطه خارج شدم و بعد 3 ماه به اون آرامش رسیدم خیلی خوشحال شدم برات منم فقط ارامش میخام الان انشالله که بتونم به آرامش قلبی کامل برسم ک حتما میرسم و باید این اتفاق بیفته

      بازم سپاسگزارم برات این حس و حال خوبتو برامون نوشتی

      آرامش سهم قلب مهربونت باشه علیرضای عزیز و به تموم خواسته های قشنگت برسی

      شاد و موفق و پیروز باشی

      از استاد عزیزم و مریم جان بابت این فایل امروزبسیار سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
      • -
        علیرضا خنجری گفته:
        مدت عضویت: 1934 روز

        سلام ازاده جان

        امیدوارم حالت خوب خوب باشه

        خیلی خوشحال که تونستی خودتو نجات بدی

        ولی اگه مدار ما عوض بشه

        اصلا نمیتونیم با اون شخص تو رابطه باشیم

        رابطه چیه

        ما اصلا نمیتونیم همو ببینیم

        اگه بخوام راسشو بگم

        الان خودم خیلی خوشحالم ک به اون تضاد تو رابطه خوردم

        چون خودمو شناختم

        چون خدا را شناختم

        چون باعث شده که از لحظه به لحظه زندگیم ببرم

        ازاده جان بچسب ب دوره عشق و مودت و شروع کن به خوردنش

        بعدش مطمئنم میترکونی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      سحر نصیری گفته:
      مدت عضویت: 983 روز

      سلام به شما دوست عزیز جناب خنجری خیلی تحسینتون میکنم و بهتون تبریک میگم بابت خودشناسی و خود ارزشی و آرامشی ک بهش رسیدید امیدوارم روز به روز آرامش تون و عشق به خودتون و خداوند بیشتر و بیشتر و پایدارتر بشه چیزی ک من خودمم باید انجام بدم و این نتایجی ک شما گرفتید رو تجربه کنم و قطعا به زودی منم از این نتایجم می‌نویسم…شادو سلامت و پر عشق و سعادتمند و ثروتمند در دنیا و آخرت باشیم همگی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    ام البنین بیگدلی فر گفته:
    مدت عضویت: 3076 روز

    به نام خداى مهربان و هدایتگر

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین و دوستان عزیزم

    خدا رو شکر میکنم که بار دیگر شاهد این همه زیبایى و فراوانى و نعمت در پرادایس زیبا هستم.

    استاد دلمون براتون تنگ شده بود، هر روز نگاه مى کردم مى دیدم هیچ فایلى نذاشتید ، حتى دیروز برادر زاده ام هم گفت استادت هیچى نذاشته . امروز دیدم خدا رو شکر یه سریال جدید از زندگى در بهشت رو گذاشتید و کلى ذوق کردم

    استاد از شما و خانم شایسته عزیز بسیار سپاسگزارم که این زیبایى ها رو با ما به اشتراک میذارید.

    -چه فواره ى زیبایى ، چقدر این فواره و صداى آب زیبایى پرادایس رو چند برابر کرده .

    – تحسین میکنم شما دو عزیز رو که همیشه بفکر یهبود هستید و با همراهى هم با عشق این بهبودها و ایده ها رو انجام میدید و چقدر قشنگ بر اساس توانمندى ها تقسیم کار میکنید .

    – خدا رو شکر بخاطر این فراوانى و مرغ ها که اینقدر تخم میگذارن .

    – خدا رو شکر بابت این باران زیبا

    – خدا رو شکر بخاطر این فواره ى جدید که بسیار زیباست .

    واى استاد وقتى فواره جدید رو دیدم کلى ذوق کردم واقعا عالیه .

    – خدا رو شکر بابت ثروت استادم که هرچیزى رو اراده کنن مى تونن بخرن .

    – خدا رو شکر میکنم که استادى دارم که بهم یاد داده که همیشه بفکر بهبود و ارتقا خودم و زندگیم باشم .

    – استاد جالبه برادرزاده ام داشت سریال رو نگاه مى کرد و هر سوالى میپرسید شما بلافاصله جوابش رو میدادید مثل اینکه چجورى تخم مرغا میان تو جا تخم مرغى ، یا مرغا چجورى میرن آن بالا.

    استاد و خانم شایسته عزیز بسیار از شما سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 60 رای:
  10. -
    محمدعلی قماش چی گفته:
    مدت عضویت: 1393 روز

    سلام استاد عزیزم

    سلام مریم خانمِ شایسته

    از فواره عالی و کارهای قشنگی که تو پارادایس انجام دادید می‌گذرم چون دوستان خوش ذوق ،خیلی بهتر از من کامنت خواهند گذاشت

    اما دوتا نکته خیلی مهم در این فایل وجود دارد

    و آنهم بحث تخم مرغ ها

    استاد جان

    من دوبار این فایل رو نگاه کردم و گوش هام داغ کرد که بشنوم شما یک کلمه بگید،

    یا خدااا

    حالا با این همه تخم مرغ چیکار کنیم..

    اما نگفتید و من نشنیدم

    همه اش گفتید الهی شکر

    خدا برکت

    از مرغ ها تشکر کردید..

    استاد من مطمئنم بیش از 90 درصد بچه هایی که این فایل رو دیدند،گفتند حالا با اینهمه چیکار کنیم؟

    خودم که ده دفعه گفتم.

    رفتار استاد و مریم خانم یعنی ذهن ثروتمند

    یعنی عادت به فراوانی

    تمرکز به فراوانی و در نتیجه جذب فراوانی بیشتر.

    ذهن فقیر مثل من،از حجم ثروت ،ناخودآگاه می‌ترسه.

    این ترس هم، طبق قانون، فرکانس تولید میکنه و از جنس همان ترس، وارد زندگیمون میشه.

    یعنی عدم فراوانی، فقر ،کمبود

    از دوستان میخوام رفتار استاد رو بشدت زیرنظر بگیرند.

    عادت کنیم به فراوانی

    نگیم اینهمه رو میخوایم چیکار کنیم

    نگیم ای بابا،لازم نیست

    همین سه چهارتا تخم مرغ کار ما رو راه میندازه،خدا بده برکت

    نه هرگز.

    هرگز این حرفها را نزنیم و ناخودآگاه خودمون رو تربیت کنیم

    عادت کنیم به فراوانی

    یعنی دیدن فراوانی برای ما عادی بشه..

    نکته دوم این بود که اول 70 هشتادتا تخم مرغ بود

    اما وقتی استاد آنها را جمع کرد،ظرف سه روز دوبرابر تخم گذاری صورت گرفت.

    خلا، عامل جذب است.

    تو خرج کن،تو خالی کن،با توکل بر فراوانی رب العالمین، خدا چند برابر برات می‌فرسته.

    الهی شکر

    خدا رو شکر

    استاد جان ،حرکاتت برای ما درس هست

    چه برسه به گفتارت

    خوش باشید

    مالت جسمت عشقت،هر روز پر برکت تر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 64 رای:
    • -
      مونا ترحمی گفته:
      مدت عضویت: 2118 روز

      به نام خداوند ثروت و فراوانی

      سلام آقای محمدعلی

      ممنونم برای این آگاهی که باهامون به اشتراک گذاشتین و باور ذهن فقیر و گفتین

      دقیقا من این ایراد رو دارم و خودم متوجه نشده بودم

      همسر عزیز من همیشه تمرکزش رو فراوانی هست ولی من برعکس

      همیشه دستش به بیشتر بودن میره

      ولی من همیشه میگم این همه میخوایم چی کار؟؟؟؟

      زیاد نیست؟؟؟؟؟؟؟

      دقیقا این جمله تون برای من بود که گفتین

      ذهن فقیر از حجم ثروت زیاد میترسه

      دیشب در یخچال و باز کردم و دیدم پره و گفتم خدایا شکرت که یخچالمون پره ولی ته ذهنم میگفت اینا خراب نشه ؟

      یعنی ته ذهنم میترسیدم از حجم وسایل داخل یخچال

      میدونم ذهنم رو کمبود هست و دقیقا دیشب به خودم گفتم چرا به خراب شدن فکر میکنی

      و کامنت شما برام نشانه بود

      راست میگین هیچ وقت استاد نگفت این همه تخم مرغ میخوایم چی کار

      ممنون که نوشتین بعضی کامنتها کوتاه هستن ولی یه نکته کلیدی توش گفته شده یه باور مخرب و شناسایی کرده

      در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند و سلامت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
      • -
        عاطفه نوری گفته:
        مدت عضویت: 1960 روز

        عاشقتم مونا جان بینهایت درود برکت و ثروت رو واست ارزومندم و همیشه کامنتهات خلاصه مفید و بینهایت آگاهی دهنده هستن…

        مونا جان در راستای کامنتی ک شما گذاشتید و تجربه فراوانی و اسماعیل جان رو مثال زدید یه نکته اومد تو ذهنم راجب فایل سفر به دور آمریکا بارها و بارها دقت کردم به این موضوع،

        می‌نویسم بلکه نشانه و هدایت گر مسیرمون باشه…

        بارها شده خانوم شایسته نازنین یا حتی استاد موقع خرید کردن چندین و چند لباس رو انتخاب کردن و برداشتن بعد زمانی ک نظر همدیگرو میپرسن فقط میگن عاشقتم مبارکت باشه چقدر زیباست دقت کنی ناخودآگاه ذهن فقیر میگه چخبره این همه لباس اصن میخوایین چیکار هردفعه انقد خرید میکنین…

        بارها دقت کردم خانوم شایسته چندین و چند لباس رو انتخاب کردن استاد فقط گفتن عاشقتم و لبخند زدن حتی حتی حتی من کلمه ای رو نشنیدم ک استاد بگن خب میخوای همه رو بخری؟!!؟

        کوچکترین کلمه منفی رو دقت کردم نشنیدم…

        و بالعکس مخصوصا خانوم شایسته نازنین فقط لبخند زدن و گفتن ک عاشقتم و بهت میاد…

        چقدر باور فراوانی چقدر باور عشق چقدر احترام چقدر عزت چقدر رعایت کردن احترام ها و ادبها در رابطه چقدر همیشه برای من تحسین برانگیز بود و توی ذهنم چقدر تحسین میکردم و برایم بینهایت الگو شده بود…

        یا اینکه یک قسمت از سریال زندگی در بهشت استاد تعداد زیادی تخم مرغ رو پختن دریغ از کلمه ای ک خانوم شایسته بگن چخبره این همه….

        گفتن عاشقتم و نوش جانت…

        چقدر این نکات ریز این رفتارهای مودبانه آگاهانه پر از فهم و زیبایی زندگی و رابطه رو میسازه بینهایت بینهایت بینهایت…

        واقعا کامنت شما مونا جانم بینهایت نشانه و آگاهی دهنده بود و هدایت شدم این مثالهارو بزنم…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
        گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      اکرم مهدی گفته:
      مدت عضویت: 1223 روز

      سلام خدمت شما آقا محمدعلی

      چقدر کامنت زیبایی نوشتید درباره باورهای فقر در ذهن شاید سوالی که به آن فکر می کردیم این بود که این همه تخم مرغ اگر داشته باشی باید چکار کرد ولی یاد آمد استاد عزیز می گفت که از آن تخم مرغ ها به همسایگان خودش می داد ولی ما باید فقط به خواستن وداشتن فکر کنیم نه به اینکه اگر داشتیم چکار ‌کنیم شاید روزی دیگران در ثروت ونعمت ما باشد وخدا به وقتش راه را به ما نشان خواهد داد واین حیله ذهن ماست که مارا به باور فقر می کشاند .

      برایتان ثروت وفرا وانی از خداوند خواهانم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: