الگوبرداری از افراد موفق | قسمت 5 - صفحه 18 (به ترتیب امتیاز)

395 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 905 روز

    به نام خدای یکتا و بی همتا

    خدایی که قدرت جهان رو بر عهده‌ دارد خدایا تو کمکم کن

    سلام به استاد عباس منش عزیزم و سلام به خانم شایسته عزیز و سلام به دوستان مهربانم

    از موقعی که با قوانین زیبا آشنا شدم تغییرات اساسی رو حس میکنم هم در وجودم هم در زندگیم

    و وقتی بر میگردم به عقب یعنی به چند ساله پیش خوب این روند تغییر رو میفهم و درک میکنم اونم از کجا میفهم از نتایج خوب و از آرامشم در بیشتر مسائل از رها بودنم و سپردن هر کاری به خداوند

    خب این یعنی رشد و پیشرفت حالا از نظر مالی هنوز جا داره که بیشتر روی خودم کار کنم اما در بیشتر جنبه های دیگه عالی شدم باورهای فراوانیم بهتر شده قدرت خداوند رو باور دارم و فقط روی خودش حساب باز کردم

    وقتی با قوانین زندگی میکنی همش آگاهانه قدم بر میداری چطوری صحبت کنی چطوری باور کنی به چه چیزها توجه کنی از ناخواسته ها دوری کنی شاید در بعضی مواقع لنگ بزنیم اما خوبیش اینکه که سریع بر میگردیم به مسیر و کنترل کردن ذهن بهتر شده و افسارشو بدست گرفتیم خدا رو هزاران هزار بار شکر میکنم که استاد عزیز رو سر راه من قرار داد تا مسیر درست رو پیدا کنم و فانوس راه من شد یه زندگی عالی با روابط عالی خدایا شکرت سپاسگزارتم

    استاد ممنونتم ای بنده زیبای خداوند که فانوس راه هزاران هزار نفر شدی اجرکم عندالله

    خدایا بهترینها رو نصیبشون کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    صدف صادقی گفته:
    مدت عضویت: 626 روز

    بنام خدای فراوانی ها

    دیروز هدایت شدم که منی که دارم روی کسب و کارم و‌مهارت اختصاصی شغلیم و روانشناسی ثروت کار میکنم باید در کنارش روی خودم ذهنم قانون هم کار کنم و‌اون نقاطی که راحت تر از نقاط دیگه باعث انحراف من میشه باعث‌میشه شیطان نفوذ کنه بهم اون نقاطی که پشتش باور افکار و احساس خوبی نیست …. رو‌اون ها هم همچنان باید کار کنم ها

    و امروز نشانه ام رو زدم

    کل مطلبی که دییینگ تو گوشم صدا خورد

    بحث تمرکز عست

    راستش از دوره 12 قدم من یه تصویر سازی عمیقی از اوضاع 88 و کار استاد تو ذهنم ساختم

    اینکه گفته بود تنها کسی که سمینار و برنامه هاش به راه بود تو اون اوضاع و قوانینی که اجرا میشه برنامه های استاد بود …….

    این نشونه دهنده این باور قوی بود که عوامل بیرونی تاثیری تو زندکی ما ندارن تا کی ؟؟؟؟ تا وقتی که ما با توجه و افکارمون بهشون قدرت ندیم و تا وقتی که تمرکزمون با باورهای صحیح توحیدی و‌قدرتمند کننده روی خودمون و کسب و کار خودمون باشه و بدونیم‌ جز خودمون خدا و‌قوانین جهان عامل دیگه ای نمی تونه گریزی روی روند و نتیجه ما بزاره جز اینکه خودمون راه نفوذ و اجازه رو بهش بدیم ………..

    میوه ای که کرم زده میشه و خراب میشه از یک روزنه اجازه داده کرم به صورت نامحسوس واردش بشه …..

    درست مثل افکار ما اگه اون فکر ضعیف کننده محدود کننده زو بزاریم از طرف جامعه یا خودمون تو ذهنمون وارد بشه ممکنه بزرگ شه و نهایتا اون کرم ضعیف قدرت رو تو دستش بگیره و همه وجود ما کسب و کار ما رو خراب کنه

    ولی مثال استاد تو ذهنم حک شده …..

    اینجا هم بحث بحث ذهن ، کنترل ذهن ، و قدرت ذهنی و تمرکز هست

    اگه من انقد نگران ‌‌منتظر یه عامل از بیرون خودم‌باشم خب طبیعتا اون لحظه تمرکزم از خودم رشدم ‌وکسب و کارم ورداشته میشه و میره روی اینکه ببینم قراره چه اتفاقی بیوفته

    یعنی اون تایمی که من می تونم رو خودم‌کار کنم دود هوا میشه به جاش میزارم روی اینکه بیرون یه اتفاقی رو رقم بزنم‌که نتیجه اش دست من نیست

    در حالی که کار کردن رو خودم‌همه چیز دست منه

    اینجا لحظه ای هست که من باخت رو دادم

    هر لحظه ای که بخوام از روی خودم بردارم بزارم روی هر چیزی که تحت کنترلم نیست من باخت دادم …. ( اون چیز می تونه دیگران ، سنم ، هر عامل بیرونی هر عامل محدود کننده باشه ) در واقع اون لحظه من دچار شرک شدم

    یعنی قدرت دادم به هر آنچه که نباید میدادم و‌ از توحید فاصله گرفتم

    به نظرم توهین به خداست …. خدایی که جهان و انسان ها رو طوری خلق کرده که در نهایت عدالت به هر موجودی فضای یکسان و راه یکسان و امکانات یکسان برای رسیدن به کمال خودش داده …. توهینه اگر من لحظه ای غافل بشم که ازین موقعیتی که تو این دنیا دارم برای رسیدن به خواسته ها و آرزوهام استفاده نکنم به جاش این انرژی این فرصت رو حروم کنم بزارم برای دیگران

    این انرژی ، عمر ، فرصت که به هر حال میگذره و داره میگذره

    می تونم هدرش بدم و می تونم ازش استفاده کنم

    هدر بدم به چه صورت ؟ برم درگیر تغییراتی شم که هیچ دست من نیست … اصلا به من چه ! دیگران دولت !!!!!!! من عرضه دارم خودم‌کار صحیح انجام بدم

    یا مثلا همین داوری ….. آدم اگر نگران این باشه که داوری قراره بر ضدش بشه یا به نفعش عملا اون لحظات منفعل میشه

    ولی اگر با خودش بگه انقد کارم رو‌عالی انجام‌میدم که به قول شما با اقتدار برنده شم‌اصلا به داوری کشیده نشه

    اصلا هیچ‌عامل بیرونی تاثیری روی نتیجه من نداره

    هر چقد قوی تر باشم چه ذهنی چه عملکردی نتیجه قوی تری هم میگیرم

    پس وظیفه من اینه که هر روز فقط روی ذهن و عملکرد خودم کار کنم و‌جهان بیرون من نشأت میگیره از همین جهان بهبود یافته و کنترل شده درونم

    نمی خواد نگران اتفاقات بیرونی باشم خنده داره وقتی اتفاقات بیرونی رو‌خودم‌خلق میکنم چرا باید اصلا دنبالش باشم !

    من باید دنبال اون‌چیزی باشم که باهاش اتفاقات بیرونی ام رو‌ خلق و‌ایجاد میکنم و اگر فرد کودن و خنگی باشم گول شیطان رو می خورم و میپرم میرم سمت عواملی که نتیجه عامل اصلیه

    بله بیرون نتیجه عوامل درونی هست

    من باید تمرکزم رو بزارم روی عاملی که نتیجه رو رقم میزنه

    نمیشه که بدون عامل نتیجه اتفاق بیوفته خود به خود ! بله نتیجه دست منه ولی به چه شکل ! از راه قانونش باید عمل کنم ‌وارد شم

    یه نکته دیگه هم واسم جالب اومد که گفتین من نمی تونم شبیه چیزی بشم که دیگران انتظار دارن

    من چیزی هستم ‌میشم که باید بشم ‌‌و درسته حالا این می تونه همون چیزی باشه که دیگران دوست دارن از من ببینن می تونه هم چیز ی باشه خلاف چیزی که دیگران انتظار دارن ‌‌تمایل دارن از من ببینن

    یاد سوره قلم می افتم اونجا خدا به حضرت محمد گفت

    کافران بسیار مایلند که تو‌با آنها مدارا کنی تا آنها هم به نفاق با تو مدارا و‌مداهنه کنن ….

    و‌تو‌نباید از اون ها اطلاعت کنی بلکه باید از خدا اطاعت کنی

    یعنی ما برای ایجاد شخصیت درست برای مسیر خودمون باید ببینیم طبق قوانین چی درسته

    نه اینکه چی بقیه دوست دارن

    بقیه افکار و سلایق متفاوتی دارن که برای پیشبرد کارهای ما اهمیتی نداره

    درجه اهمیت صفره حتی 1٪ هم نیست

    ولی اون مسیر صحیح الهی درجه اهمیتش 100 ٪ هست

    اینا همه ریشه کن کردن شرک و قدرت ندادن به هیچ عامل بیرونی اعم از انسان اتفاقات و ….. هست حتی سلیقه شخصی خودمون ………..!

    مثل امام علی که تو یه جنگی برای کشتن اون فردی که بهش توهین کرد یا تف ریخت رو صورتش نخواست غریزه انسانی و سلیقه شخصیش جای انجام رسوندم وظیفه الهیش رو بگیره اول خودش رو آروم کرد و با نیت رضایت خدا و انجام صحیحی کارش اون طرف رو کشت

    ما برای انجام وظایفمون تو زندگی و‌کسب و کارمون و هر جا به عنوان شهروند همسایه شاگرد استاد هر جایگاه باید اصل رو‌انجام صحیح وظیفه خودمون قرار بدیم نه توقعات دیگران از ما و نه سلیقه ها و افکار شخصی ما که این ها منحرف کننده هستن

    اون‌ چیزی که اصل هست توحید و رضایت خداست

    واقعا چقد عمیق بود …. و چقد وقتی داشتم می‌نوشتم مثال ها ‌‌افکار خودشون اومدن تا به اون نتیجه و‌مطلب ‌نکته اصلی برسم

    ‌ذهنم شفاف شه

    امیدوارم فردی که نیاز داره هم به این کامنت هدایت بشه و کمکی به فرد مناسب بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    AMIRALI گفته:
    مدت عضویت: 1336 روز

    سلام به همه دوستان هم فرکانسیم

    از این فایل یاد گرفتم که سعی کنم پشت سر کسی بدگویی نکنم و فقط نکات مثبت افراد رو بگم و ببینم

    این جز عادت های بد من هست که وقتی تو جمعی غیبت کسی میشه من هم با اون افراد همراهی میکنم امیدوارم بتونم تو این پاشنه آشیلم بهتر بشم و آگاهانه موقع غیبت کردن به قول استاد زیپ دهنم رو ببندم و تمرکزم فقط روی بهبود شخصیتم و پیشرفت خودم باشه و به هیچکس کاری نداشته باشم و خودم رو فقط با دیروزم مقایسه کنم نه با بقیه که وقتی خودم رو با کسایی که خیلی خیلی بهتر از من هستند مقایسه می‌کنم خیلی حالم بد میشه امیدوارم بتونم مثل آقای مسی ذهنیتم رو تغییر بدم من چندین سال پیش خیلی فوتبال رو پیگیری میکردم و طرفدار کریستیانو رونالدو بودم و الآنم هستم و از آقای مسی خیلی بدم میومد ولی وقتی این فایل رو گوش کردم چند وقت قبل به فوتبالش و البته شخصیت دوست داشتنی خیلی علاقه مند شدم

    سپاسگزارم ازتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    عسل گفته:
    مدت عضویت: 741 روز

    1403/8/29روز136

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد و مریم عزیز ودوستان گل

    خدایا شکرت بخاطر استاد عزیز خدایا شکرت بخاطر این آگاهی های ناب

    استاد نمی‌دونم چطوری توصیف کنم اثرات این فایلهای رایگان روی سایت و واینکه من هر روز میام سراغ روز شمار عجیب مسیر منو تنظیم میکنه مثل اینکه من تازه رانندگی دارم یاد می‌گیرم واین فایلها و سایت و صحبت های شما مثل جاده صاف و آسفالت که میبینمش اما چون خودم هنوز رانندگی کردن و بلد نیستم هنوز نمیتونم بخوبی فرمون و هدایت کنم هی به سمت چپ و راست منحرف میشم و اگر حواسم نباشه و نیام سراغ این فایلها و من از مسیر خارج میشم و میفتم توی دره

    و این فایلها خیلی خیلی داره به من کمک میکنه برای اینکه توی مسیر بمونم درسته که نمیتونم صاف و راست حرکت کنم الان اما حداقل از مسیر هم خارج نمیشم خدایا شکرت

    درس‌هایی که این فایل داشت برای من

    من دیروز که ایده ایی اومد سراغم و پیگیری کردم و تصمیم گرفتم تغییراتی و ایجاد کنم. تا خود صبح حتی توی خوابمم داشتم بهش فکرمیکردم و همه صحبت های شما که توی فایلهای مختلف ازتون شنیدم میومد توی ذهنم مثلا یهو یادم میومد اگر ایده ایی میاد که با شرایط الانت شدنی نیست ولش کن اون مال الان نیست

    یا اینکه اگر ایده ایی میاد سراغت که احساست درموردش خوب نیس ولش کن اون هدایت و از سمت خدا نیست

    یا اینکه باوری که بهت قدرت نمیده باید عوضش کنی

    یا اینکه اگر یه کاری قراره با سختی پیش بره راه درستی نیست

    یا اینکه اگر روی دیگران و شرایط حساب کردی داری شرک میورزی

    همینطور این صحبت ها میومد توی ذهنم

    و صبح که از خواب بیدار شدم دوباره خودم و سپردم دست خدا و ازش هدایت خواستم و به این نتیجه رسیدم که اون ایده دیروز برای الان نیست و من هنوز تکاملمو طی نکردم و چقدر این باور شما استاد (که میگید من چیزی و نمیفروشم اگر میخوام چیزی بخرم باید پولشو بسازم) عجیب رفت روی مخم و منم میخوام که اینطوری باور کنم و اینطوری بشم و چقدر به آرامش رسیدم و فعلا بیخیال اون ایده شدم چون دیدم هنوز باورهام ایراد داره

    امروز که این فایل شنیدم گفتم الله اکبر

    دقیقا من داشتم پیش بینی میکردم و اگر این کارو بکنم فلان میشه و…..

    و خداروشکر متوجه باورهای اشتباهم شدم

    درس دیگه ایی که این فایل داشت:

    اینکه احترام بالاتر از صمیمیت و چقدر این تاثیر گذاره توی روابط ما و چقدر شخصیت ما با این روش ساخته میشه

    درس دیگه ایی که داشت برام :

    اینکه درمورد دیگران حرف نزن درمورد دیگران قضاوت نکن مواظب باش حرفه‌ای بیهوده نزنی

    درس دیگه این بود که وقتی موفق میشی مغرورر نشو و جوری رفتار نکن که دیگری احساس حقارت یا کمبودی بکنه و اینکه دلسوزی در شرایط سخت که طرف مقابل داغ هست هیچ کمکی به اون فرد نمیکنه و طرف دچار سوتفاهم میشه پس بهتره که هیچ کاری نکنی و بزاری خودش حالش خوب بشه

    خدایا خودت کمک کن هر چی بیشتر روی خودم کار می‌کنم بیشتر متوجه میشم که هیچی نمی‌دونم و کلی باگ دارم خدایا خودت هدایت کن منو به راه راست به راه آنانی که نعمت دادی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    شیدا میرزایی گفته:
    مدت عضویت: 2318 روز

    سلام به تک تک خوبان

    بله استاد این خیلی دیدگاه خوبیه که نباید اجازه بدیم که معروف بودن مانع بعضی لذت ها بشه چون بالاخره ما یه انسانیم و دوست داریم همه لذتهای این دنیای مادی رو تجربه کنیم یاد یه موردی افتادم که دوست دارم تعریفش کنم …یکی دو سال پیش برادر زاده من با کسی ازدواج کرد که از فامیل های دورمون بودن و از فامیلای درجه یک نبودن خوب منم چون منشی مطب هستم و خیلی از دوستان فامیلا و آشناها میان مطبمون من بیشتر کسایی رو که توی مراسم عروسی برادر زادم بودن رو می شناختم خیلی برام جالب بود مثلا یه شخصیت های که من دیده بودمشون و اونجا توی عروسی بودن در نظر من یه جور دیگه ای به نظرم میومدن برداشت من در موردشون این بود که مثلا چون بیشترشون شغلشون رسمی و فرهنگی بودن اهل رقص و بزن بکوب و شادی نیستن اما توی عروسی دیدمشون کلی میرقصیدن و برای خودشون خوش بودن اما من مثلا توی طایفه مون اینجوری نیست بیشتر اونایی که کارمندن فرهنگی یا شغلای رسمی دارن رو اصلا ندیدم که عروسیا برقصن نمیدونم شاید واقعا دوست داشته باشن اما به نظرشون نه برای ما عیبه و ….

    و اون موقع بود که خیلی اون افراد رو تحسین کردم که هم چه آدمای خوبی هستن وقتی باهاشون رو در رو میشی چه قدر با شخصیت و سنگین و توی مراسماهم برای خودشون خوشن نه اینکه بگن نه مردم شاید نظرشون دربارمون عوض بشه اونا در مورد ما یه جور دیگه فکر میکنن و…. وبا این کار خودشونو محروم میکنن از خیلی از خوشیها و لذت ها .

    یه مورد جالب دیگه هم گفتین استاد اون جملات پایانی فایل اینکه وقتی خانما مشکل یا ناراحتی دارن دوست دارن طرفشون دوروبرش باشه ازش بپرسه باهاش حرف بزنه اما آقایان اینجوری نیستن …حالا من خیلی دیدم عکس این مساله رو که آقایان که دوست دارن در این شرایط در غار تنهایی خودشون باشن خانما خیلی با این نیت که بهش کمک کنن دور و برشون میرن هی میپرسن هی سئوال جواب میکنن یا اینکه وقتی خانمی ناراحته خیلی اهمیت نمیدن کاری باهاش ندارن و اون خانم هم خیلی ازین بابت غمگینتر میشه و همشو توی خودش می ریزه و تجمع این غصه و عقده ها نتیجه های بدی بوجود میاره .

    امیدوارم که با هدایت خداوند بتونیم راه درست رو پیدا کنیم و در کمال آرامش زندگیمونو پیش ببریم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 873 روز

    به نام خداوند مهربان و بخشنده

    سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و دوستان خوبم

    روز 139

    خداوند را هزاران مرتبه شکر در این فایل خییلی نکات ارزشمندی گفته شده است و خییلی لذت بردم و هر بار این صحبت ها و این مصاحبه ها را از زبان استاد عزیزم می شنویم انگار انرژی بیشتری پیدا می کند قوی تر می شود و خییلی زیاد تاثیر می گذارد روی من خدایا شکرت

    منم می خواهم جز همان افرادی محدودی باشم که غیبت نکنم تهمت نزنم و در جمع اگر کسی نمی باشد نکات مثبت اش را بگویم نه این که بیایم و نکات منفی آنرا بگویم و خییلی سعی ام را کردم خدا را شکر و انشالله می توانم بهبود بیابم

    و این هم پاشنه آشیل من هم است که آینده را پیش بینی میکنم و از حالا به بعد می خواهم آگاهانه تصمیم بیگیرم که در لحظه زندگی کنم و از لحظات زندگی ام لذت ببرم خدایا شکرت

    خدای عزیزم مهربانم سپاسگزارم که همیشه مرا هدایت کردی و همیشه هدابتم می‌کنی خدایا شکرت بابت همه نعمت های که دادی خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    علی میرزایی گفته:
    مدت عضویت: 1580 روز

    سلام عرض میکنم خدمت استادعباسمنش عزیز٬ خانم شایسته و دوستان عزیز دیگر

    خداوند را صد هزار مرتبه شکر میکنم که در معرض دریافت چنین آگاهی هایی قرار دارم و عضوی از این دانشگاه زندگی هستم.

    بازم یک فایل کولاک دیگه که کلی درس داشت برای یاد گرفتن و باید خیلی این فایل ها را گوش کنم تا درک بهتری از آموزه ها داشته باشم

    کارمورد علاقه

    اولین موضوعی که استاد فرمودند درباره انجام کاری که بهش علاقه داریم- یادم می اید یک زمانی استاد گفته بودن که اگر کار مورد علاقتون را پیدا کنید٬ انجام بدید و باورهاتون را درست کنید٬ صد درصد میتونید موفق بشید و ثروت کسب کنید- اوایل این موضوع را خیلی متوجه نمیشدم چرا که ذهن منطقیم استدلال میکرد بعضی کارها پتانسیل بهتری برای پول سازی دارن به نسبت کارهای دیگه- اما چند وقت است به این درک رسیدم که اگر اون کار مورد علاقمو پیدا کنم که بتونم با عشق و عطش فراوان انجامش بدم صد درصد به اون نتیجه مادی خواهم رسید. این روزها خیلی به پیدا کردن کار مورد علاقم فکر میکنم چرا که هنوز به اون رضایت کامل از کار نرسیدم

    عدم نیاز به دیده شدن

    چقدر استاد زیبا درباره عدم نیاز به زیبا دیده شدن صحبت کردن و با مثال آوردن از مسی٬ به ما درباره این موضوع مهم آگاهی دادند- اساس این موضوع همانطور که استاد فرمودند برمیگرده به عزت نفس که ما داریم- به هرمیزانی که عزت نفس ما بالاتر باشه و با خود وجودمون در صلح و آرامش باشیم٬ کمتر به حرف دیگران و توجه دیگران نیازمند هستیم و برعکس آن هم صادق است یعنی اگر از عزت نفس پایین برخوردار هستیم٬ دایم تلاش میکنیم با تغییر ظاهری و یا انجام بعضی کارها٬ تا در کانون توجه قرار بگیریم اما کسی که از ظرف عزت نفسش به اندازه کافی پر باشه و خودش را همانطوری که هست قبول داره٬ هیچ توجه به نظر دیگران نداره و بر اساس معیارهای خودش زندگی میکنه فارغ از اینکه دیگران ممکن است چه فکرایی بکنن- واقعا استاد عباس منش در این زمینه یک الگو به تمام معنا هستن که انطوری زندگی میکنن که دوست دارن و هیچ ترسی از قضاوت شدن یا نظر دیگران ندارن که این خودش به نظرم یک شجاعت عظیم نیاز داره

    احترام به دیگران و عدم صحبت درباره دیگران

    نکته بعدی که خیلی برای این فایل داشت٬ اهمیت احترام به دیگران فارغ از اینکه در چه جایگاهی باشن – این را مسی در مصاحبش گفت و استاد هم در فایل گذشته و این فایل صحبت کرد- ما انسانها وقتی با کسی اشنا مشیم یا صحبت میکنیم اول با توجه به بعضی اطلاعات پیش زمینه ای٬ شروع به قضاوت میکنیم در ذهنمان که این ممکن است منجر شود به بعضی ها احترام بیشتری بگذاریم و به بعضی دیگر احترام کمتری- اما به لطف آموزه های استاد چند وقتی است که تلاش کردم به همه انسان ها فارغ از جایگاه اجتماعیٍ و اقتصادی و شرایط دیگر٬ قضاوت نکنم و به همه احترام بگذارم و خیلی جالب است که از وقت این رویکرد را در پیش گرفتم٬ همیشه با ادم های سروکار دارم که واقعا عالی و مثبت هستن و کمتر به ادم های که در مدارهای دیگه هستن٬ برخورد میکنم

    ما انسانها گاهی کمبود ها و عدم موفقیتهامون را با سرزنش و کوچک کردن دیگران میخواهیم پنهان کنیم. برای همین صحبت درباره بدهای دیگران با به قول معروف غیبت کردن را دوست داریم چون حس بهتری بهمون دست میده وقتی با کسای دیگه داریم یک نفر که آنجا حاضر نیست را کوچک میکنیم- ولی انسان که عزت نفس بالایی داشته باشه و خودش را به خوبی قبول داشته باشه و روی اهداف و برنامه زندگی کنه٬ هیچگاه وقت اینکه بخواد درباره دیگران اون هم بصورت منفی صحبت کنه را نداره٬ چرا که مطابق قانون اگر در مورد موضوعات منفی صحبت کنیم و تمرکز کنیم٬ از جنس همون منفی ها٬ شرایط و اتفاقات در زندگی ما رخ خواهد داد- بهترین کار اینکه به جای بدی دیگران را گفتن ادم وقت بزار با خودش درباره خوبی های دیگران صحبت کنه تا هم احساسش بهتر بشه و خودش را در مسیر شرایط و اتفاقات بهتر قرار بدهد.

    خداوند هزارن مرتبه شکر میکنم بابت وجود استاد عباسمنش که حضورایشان و کلامشون همیشه برای ما برکت و خیر بهمراه دارد و به ما کمک میکنه مسیر درست را تشخص بدیم و در آن بمانیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    مصطفی مجیدی گفته:
    مدت عضویت: 2317 روز

    به نام تنها خالق زیبایی های بی پایان

    سلام به استاد گل و مریم بانوی عزیز و تک تک اعضای خانواده من

    باید یاد بگیرم زیاد به اینده فکر نکنم و تمرکزم رو رویه زمان حال بذارم و تا لذت میبرم کاری رو انجام بدم و در غیر این صورت کار های نا خوشایند و حوصله سر بر را انجام ندهم توکلم به خدا باشه زمان حالم رو بسازم و زندگی کنم اینده با خواسته هاش خودشون میان و من عاشقانه منتظر حل مسائل جدیدم تا بزرگ تر بشم فقط کافیه تسلیم هدایت الهی باشم چون نمیدونم در اینده قرار چی پیش بیاد و چی در انتظار منه من اینو میدونم جیدمان خدا برای من بهترین جیدمان توحیدی و الهی که صد در صد در اون برای من خیری نهفته پس باید تلاش کنم تا همیشه بهتر سریع تر راحت تر و با کیفیت تر زندگی کنم و یاد بگیرم رویه هیچ چیز و هیچ کس و هیچ قدرتی بقیر خدا حساب نکنم و همیشه اونجوری زندگی کنم که خودم راحتم و هیچ ترسی از قضاوت شدن نداشته باشم و نخوام تایید دیگران رو کسب کنم و خودمم کسی رو قضاوت نکنم باید سعی کنم تحت هر شرایطی احترام افراد رو نگه دارم چرا که با احترام گذاشتن به دیگران بخودم احترام گذاشتم و برای خودم ارزش قائل شده ام و با این کار شخصیت زیباتری برای خودم ساخته ام و این حجم از زیبایی باعث میشه احساس بهتری رو داشته باشم و دیگران هم احترام منو حفظ کنند

    وقتی یکی رو میبینم که حالت عصبی و یا حالت روحی خوبی نداره سعی نکنم دلداریش بدم یا بخوام بهش نزدیک بشم یا نصیحتش کنم چون طرف در شرایطی که فقط زمان میتونه بهش کمک کنه

    مجدد سپاسگذارم از شما استاد عزیز بابت وقتی که برای تهیه این فایل ارزشمند گذاشتین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    Amin Iloon گفته:
    مدت عضویت: 894 روز

    به نام خدا

    بریم سراغ اگاهی های این قسمت

    اینکه مسی این حد از شخصیت قوی رو داره که دوست نداره مورد توجه قرار بگیره در حالی که همه ما دنبال هر کاری هستیم تا جلب توجه کنیم.

    اینکه مسی همواره در لحظه زندگی میکنه

    و توضیحات بی نظیر استاد و رهایی و در لحظه زندگی کردن چقدر مهم هست

    اینکه همواره تلاش کنیم که به گذشته فکر نکنیم – اینده رو قضاوت نکنیم و..

    تمرکزمون فقط و فقط باید رو خودمون باشه و همواره یاد آوری کنیم که من خودم شرایط زندگی ام رو خلق مبکنم – نه دولت – نه اوباما – نه فلان رئیس جمهور – نه دوره شاه و..

    واقعا که حاشیه نقطه مقابل موفقیت هست.

    چقدر مسی نقاط مثبت داره و دوست داشتنی هست

    چقدر شخصیت قوی ساخته واسه خودش

    چقدر بی نظیر هست

    این نکته چقدر برا من درس داشت که خانم ها شاید بخوان در موقع مشکل درد و دل کنن تا اروم بشن

    ولی مرد ها میخوان با تنهایی و کنترل ذهن خودشون رو آروم کنن.

    چقدر به من میگن که ما دوست دارین کمکت کنین – تو جرا هیچی به ما نمیگی و..

    الان میبینم که این جز شخصیت ما مرد هاست و اینکه چقدر شخصیت ما رو قوی تر کرده – واقعا درد و دل و نیاز برا اینکه کسی ارومت کنه چیز اصلا جالبی نیست.

    اینکه مسی در مورد جام جهانی بعدی صحبت نمیکنه و نمیخواد اینده رو پیش بینی کنه.

    اینه تا موقعی که از بازی کردن لذت میبرم

    بازی میکنم – تا موقعی که از نطر جسمی اکی باشم.

    شکر خدا بابت این اگاهی های با حال و تاثیر گذار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 620 روز

    به نام خداوند جان

    قدم 139

    خداروشکر هر روز یک اگاهی جدید که نشانه روزانه میشه و همزمانی هایی برخورد میکنم که منو تفکر و درک بیشتر وا میداره.

    توی چند هفته گذشته چندبار فکر کردم که موقعی که پیشرفت کردم و مسلط شدم به کارم برم تو این حوزه که اینده داره به سمت همون میره .

    بعد با نشون ها الان میفهمم همین مسیر رو برم و خدا به من میگه چکار کنم و همه چی رو بسپارم به خدا و اون پلن اعتماد کنم . حقا که خداوند منو اورده و وظیفه هدایت منو بر عهده گرفته. وقتی روی فردا که نداری برنامه ریزی میکنی یعنی غرور داری و شرک داری که من میدونم و میدونم اتفاقی پیش میاد

    این فکر نکردن نه به گذشته و اینده شاید یه حرف جالب باشه اما در عمل که این حس رو تجربه میکنی خیلی لذت میبری که ذهنت رها از هرچیزی باشه و همین مصداق رهایی و وابسته نبودنه و بپذیری خداوند همه چی رو درست میکنه و وقتی زندگی رو یه نگاه میکنیم همه تکه های کوچک به هم وصل شده .

    یاد گرفتیم راه بریم و بزرگ شدیم و صحبت کردیم تا به اینجا رسیدیم و همه این ها تو مسر حرکت بوده. از این لحظه لذت ببرم . هرکسی تو مسیر باشه میرسه چه زود و چه دیر مهم اینه که شروع کنم

    افرادی بودن که که پیش بینی داشتن و رفتن توی بورس که سود کنن اما اشتباه کردن .

    افرادی روی فکرهای خودشون که اگر این کار رو بکنم اینجور میشه حساب کردن و سرمایه میذارن و اون چیزها درست از اب در نمیاد . به قول استاد من روی خودم کنترل دارم نه شرایط و اینو بپذیرم

    در مورد استاد وقتی فکر میکنم شاید گفتنش اسون باشه . اینکه همه ازت یه فکر دارن و تو رو الگو کردن و بتونی به شیوه خودت زندگی کنی و مثل داستان رقصیدن استاد.

    این کنترل ذهن و عزت نفس بالا میخواد که به بقیه توجه نکنی وقتی الگو هستی اما خودت رو بشناسی و برای خودت زندگی کنی و برای روحت ارزش قایئ باشی و بدانی که انسانی هستی مثل انسان های دیگه . این عزت نفس و این لیاقت افراد رو بیشتر مجذب میکنه اما تو فقط راه خودت را میری

    خداروشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: