پیروی از هدایت الهی و پدیده همزمانی - صفحه 53 (به ترتیب امتیاز)

853 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سونیا نوری گفته:
    مدت عضویت: 490 روز

    بنام خدایی مهربان

    سلام به همه دوستان خوبم و استاد عزیزم

    روز شمار تحول زنده‌گی من روز سی ام

    پیروی از هدایت الهی و پدیده همزمانی

    اگر نگاه ما فقط به خداوند باشد و نه عاملی دگه ای بدون شک که خداوند هدایتمان می‌کند، درست زمانیکه به سایت هدایت شدم و قبلا یادم است که بارها و بارها از خداوند خواستم که کمکم کند و دلیل این درخواست ها تضادهای بود که با آن روبرو شده بودم.

    و یاهم یکی از مواردی دیگری که هدایت شدم و خودم میفهمم که بیشتر نسبت به اطرافیانم در زمان درست و مکان درست قرار میگیرم و دلیلش هم اینست که شاید یک مقدار کمی خودم را به خداوند سپردم و تسلیم او شدم و هنوز هم خیلی کار نیاز است .

    خداره صدهزار مرتبه شکر بخاطر این سایت و تشکر خاص از استاد عزیزم که الگو من و صدها هزار نفر دگه درین مسیر زیبا شدید

    همه مان در پناه خداوند مهربان و در پرتو هدایت او باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1254 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    اگر بخواهیم در مورد هدایت ها و هم زمانی های خداوند که سال گذشته برای ما رخ داده بنویسیم که البته همه ی آنها تنها به واسطه ی گوش دادن به فایل های استاد مانند کلام خداوند و وحی منزل و انجام تمرینات خانم شایسته ی عزیز بوده طومار بسیار بلندی خواهد شد که در این متن به قسمتی از آن ها اشاره می کنیم:

    لوازم خانگی مورد نیاز خود را که زمانی داشتن آنها آرزیمان بود به راحتی و با بهترین کیفیت به شیوه ی معجزه آسا و کاملا هدایتی تهیه کردیم

    قسمتی از خانه که حدودا 20 سال بود پول کافی برای بازسازی و تعمیر آن نداشته به طرز معجزه آسا درست شد

    افراد منفی به راحتی از زندگی ما حذف شدند

    مکان زندگی ما تغییر کرده و خداوند ما را به مکانی بسیار زیبا و لذت بخش هدایت کرد پیش از این در مکان نامناسب با جو متشنج حضور داشتیم

    مطالعه ی قرآن را آغاز کرده و باورهای توحیدی ما نسبت به گذشته بهبود یافته

    خواسته های ما به راحت ترین شکل ممکن تحقق می پذیرد و پول آن از هزاران طریق به دست ما می رسد

    احساس آرامش و آزادی زمانی مکانی مالی ما افزایش یافته و از زندگی رضایت کامل داریم

    جسم ما سالم تر و انرژی بیشتری داریم

    انجام تمام کارها برای ما آسانتر شده و از زمان خود بسیار بیشتر از گذشته استفاده می کنیم

    بسیاری از عادات شخصیتی نامناسب ما تغییر یافته و گفتگوهای ذهنی منفی ما به سمت مثبت تغییر کرده

    نسبت به گذشته هنگام مواجه شدن با چالش ها و تضادها بهتر می توانیم ذهن خود را کنترل کنیم

    اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی ما نسبت به گذشته افزایش یافته و احترام بیشتری را از افراد دریافت می کنیم

    احساس خوب بیشتری نسبت به گذشته داشته و بیشتر می توانیم ذهن خود را کنترل کنیم

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    آتنا شکیب گفته:
    مدت عضویت: 251 روز

    به نام زیباترین عالم خدای عزیز و مهربون

    که هر چه دارم از آن اوست ،

    خدایا من در مقابلت هیچم و تو هستی همه کاره

    خدایا مرا تسلیم خودت کن ،

    خدایا من به هر خیری که بر من نازل کنی فقیرم

    خدایا بابت تمام هم زمانی ها و نشانه ها در مسیر و هدایت هات سپاسگزارم

    خدایا بابت اینکه در این مسیر الهی هستم و منو هدایت کردی در این مسیر زیبا سپاسگزارم.

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی

    چقد تحسین کردم این فایل زیبا روزیم شد وچه مکانی زیبا و عالی با ما به اشتراک گذاشتید

    خدا رو سپاسگزارم بابت این همه زیبایی و شگفتی که در این جهان عظیم خلق کرده

    و چقد جالب بود این هم زمانی ها که تجربه کردید و جالب تر اینکه سفر استاد به ایران دو روز به سفر نشونه بیاد کنسل شه و بعد خدا به این جای زیبا و رویایی هدایت کنه ، من یاد گرفتم نشونه رو جدی بگیرم و هر روز دارم سعی میکنم هدایت در من تقویت شه چون این سیستم هدایت از بدو تولد در ما هست ولی چون استفاده نکردیم ضعیف شده و باید با تمرین تقویت کنیم و آگاه باشیم به نشانه ها و هم زمانی ها ،

    چقد این جمله خانم شایسته ارزشمند بود::

    « که اگر من در مدار مناسب باشم به جاهایی که در مدار من نیست قرار نمیگیرم و جهان منو نمیبره به مکان های نا زیبا و افرادی که در فرکانس من نیستن »

    این جمله باید با طلا نوشت ، هیچ چیز مهم تر نیست من روی خودم کار کنم و در مدار مناسب باشم بقیه ش با جهانه ، و خیالم راحت میشه که من در جاها و افراد ناهماهنگ قرار نمیگیرم،

    و اینکه مثل استاد خودمو در شانه خداوند قرار بدم و اجازه بدم خدا منو ببره و هدایتم کنه و تسلیم خدا باشم و اعتماد کنم و روی مغزم حساب نکنم روی خداوند حساب باز کنم و بدونم وقتی اجازه میدم خداوند هدایت کنه بدونم خیر و خوبی هست و اعتماد کنم،

    من خودم هر جا آرام بودم و تسلیم واقعی بودم و به خداوند توکل کردم و در آخر گفتم خدایا من خسته شدم من نمی‌دونم ، خدا هدایتم کرده و به قدری کارهام به طور معجزه حل شده و آسون پیش میره

    مثلا یک نمونه وضعیت مالی که داشتم و درآمد محدود و در بدهی بودم و از خدا کمک خواستم و گذاشتم خدا هدایتم کنه و تسلیم خدا شدم و ذهنمو تو این شرایط کنترل کردم خدا منو هدایت کرد وارد سایت بشم و با تکرار فایل ها و باور های جدید درآمدم بالاتر رفت و نصف بدهی ام پرداخت شد از جایی که من فکرشو نمیکردم .

    و در طول زندگیم خیلی موارد دیگه بود که واقعا خدا کمکم کرد من اصلا نمیدونستم چطوری چون نه کاری بلد بودم و نه پارتی و هیچی فقط خدا کمکم کرد

    هر چی دارم چه خونه ای که دارم زندگی میکنم بهترین منطقه تهران و عالی چطور برام پیدا کرد و بهم الهام کرد

    از ماشینی که برام جور کرد همون ماشینی که عکسشو دیدم مشخصات پرینت گرفتم و بعد خیلی سریع برام به آسونی خداوند مهربونم تهیه کرد

    از کاری که اون زمان آرزوی من بود همه چیز با هم هر چی که میخواستم منو هدایت کرد توسط دستهاش جایی که استخدام در اونجا به همین راحتی نبود و بعد در همون کار باز توسط دست هاش هوای منو داشت اخه من اصلا کاری بلد نبودم تا من کار یاد بگیرم

    و خیلی موارد دیگه بوده که هر کدوم واقعا کار خداوند بوده نه من ، و برام معجزه کرده ،

    چه جاهایی هم بوده من اشتباه کردم به قول استاد روی مغزم حساب کردم اما وقتی پذیرفتم خودم اشتباه کردم باز منو هدایت کرد و منو نجات داده به طور معجزه و منو از اون داستان ها بیرون آورده و راه برام باز کرده

    واقعا میخوام تسلیم خداوند باشم وقتی الان مرور میکنم در زندگیم همیشه برام خداوند خیر و خوبی خواسته و رها میکنم و اجازه میدم خداوند منو ببره در مسیر درست راه کسایی که به آنها نعمت داده منو هم در فرکانس اونها قرار بده ،

    با خدا باش و پادشاهی کن .

    خدا بیاد در زندگیم ، همه چیز با خودش میاد

    خدایا من به تو اعتماد دارم چون قدرت از آن توست مالک همه چیز هستی ،

    تنها تو رو میپرستم و تنها از تو یاری می طلبم .

    فقط تو هستی خداوندا و من به عوامل بیرون قدرت نمیدم ، تنها قدرت جهان تو هستی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    محمد دهقان طزرجانی گفته:
    مدت عضویت: 2710 روز

    بنام او که هدایتگر است خیلی لذت بردم از دیدناین فایل دمتون گرم بیاکه من هنوز یادتم با آه سینه سوز یادتم

    شب یادتمو روز یادتم فدات شم یادتم فدات شم

    بیاکه جزتو یار ندارم صبر ندارم قرار ندارم

    به هیش کی جزتو کارندارم فدات شم ندارم فداتشم

    بیاکه دل آروم نمی شه غمم بیتو تموم نمی شه

    می خوامت اما روم نمی شه فدات شم نمی شه فدات شم

    تو مثله عمر من می مونی عشقمو تو چشمام میخونی

    من میدونمو تو می دونی فدات شم می دونی فدات شم

    همیشه اسمه تو مثله یه گل رویه لبامه

    همیشه شعره تو غصه ی توو شور صدامه

    امیده دیدنت باعث شادی روزامه

    تو رو توو خواب دیدن بهانه ی خواب شبامه

    بیاکه من هنوز یادتم باآح سینه سوز یادتم

    شب یادتمو روز یادتم فدات شم یادت فدات شم

    بیا که جزتو یار ندارم صبر ندارم قرار ندارم

    به هیشکی جز تو کار ندارم فدات شم ندارم فداتشم

    همیشه اسم تو مثل یه گل رویه لب هامه

    همیشه شعر تو غصه ی تو شوره صدامه

    امید دیدنت باعثه شادی روزامه

    تو رو توو خواب دیدن بهانه ی خواب شبامه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 706 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    132. روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا

    274 امین روز از عضویت من در این سایت پر از آگاهی

    چه جالب من دیروز دقیقا اومدم این فایل رو رد پا گذاشتم و در نظرم بود که رد پای روز 131 رو دو بار رد پامو بنویسم ولی یه حسی بهم گفت نه

    و برو تو فایلی بنویس که در مورد هدایت هست

    و اومدم و هدایت شدم این فایل از جستجوی سایت و نوشتم و اصلا فکر نمیکردم روز 132 از روز شمار تحول زندگی این فایل باشه

    دیشب یه حسی داشتما که بیام 132 رو بنویسم ولی نیومدم ، الان که میبینم خدا دقیقا دوباره هدایتی که کرد رو بهم گفت که ببین دیروز اگر باز میکردی روز شمار 132 رو این فایل بود

    ولی باز هدایتت کردم به همین فایل

    دقیقا به قول استاد ، در زمان مناسب در مکان مناسب رد پامو نوشتم که الان متوجه شدم رد پایی که دیروز برای این فایل گذاشتم در اصل اگر میرفتم روز شمار 132 همین فایل بود

    و خدا کاری کرد که من تو این فایل رد پامو بذارم وفرداش درک کنم همزمانی رو که به قول استاد عباس منش ، اگر قرار باشه جایی باشی که فرکانست با اونجا یکیه حتما میری اونجا و اگر نباید بری جهان کاری میکنه که نتونی بری اونجا

    و یا مثل الان من که دیروز خودم نرفتم روز شمار 132 بنویسم گفتم خدا تو بگو کجا بنویسم که شنیدم برو تو یه فایل هدایت بنویس

    و بعد اومدم اینجا

    این برای من درسی بود که طیبه حتی اگر خودت هم نخوای و مثلا بگی من فلان کارو نمیکنم هدایت میشی ،البته این در صورتی هست که درخواست هدایت کردی

    و هدایت شدی

    جالب بود برام امروز برام سوال بود که چجوری که استاد گفت اگر مدارت یکی نباشه نمیری جایی که باید بری یا اگر یکی باشه حتما میری و در زمان مناسب درمکان مناسب کاریو که باید انجام بدی انجام میدی طبق باورهات

    خداروشکر میکنم که کاری کرد تا درک کنم این موضوع رو

    امروز صبح تا شب من نقاشی میکشیدم مثل همیشه که با عشق صبح که بیدار میشم کار میکنم

    امروز روز دختر بود و قرار بود مادرم با خاله و دختر داییم برن پارک ،من خیلی دوست داشتم برم ولی مهم ترین چیز برام کشیدن نقاشی جدید برای فروش بود و نقاشیای هدیه استادمو تموم کنم و نرفتم و موندم خونه

    البته بین نقاشی کارای دیگه هم انجام میدادم مثلا کل بردم پشت بوم و ظرفاشو عوض کردم و گلدون دیگه کاشتم و دو بار رفتم ناهارمو و نزدیک غروب تخم مرغ آب پز بردم پشت بوم و با عشق و لذت خوردم و از خدا سپاسگزاری کردم

    و روز دختر هم بود بسیار بسیار حس خوبی داشتم

    من امروز دو تا از عکس استاد رنگ روغنم رو روی چوب قلب شکل کشیدم و فردا اگر خدا بخواد میبرم هدیه روز معلم رو

    امروز وقتی داشتم نقاشی میکشیدم متوجه شدم دارم به چیزایی که نمیخوام فکر میکنم از خدا کمک خواستم و یکم بعدش بهم گفته شد ضبط گوشیتو شروع کن و همینجور که داری نقاشی میکشی شروع کن به حرف زدم

    گفتم آخه من که گوشیم حافظه اش پره چجوری ضبط کنم و شنیدم که تو شروع کن تا با این کار با من بلند حرف بزنی و تمرکزت به من باشه و کنترل کنی ورودی ذهنت رو

    وقتی شروع کردم و حرف زدم بعد چند دقیقه قطع کردم ضبط رو و به صدای خودم گوش دادم که حین نقاشی کشیدن داشتم حرف میزدم

    تا حالا اینجوری دقت نکرده بودم وقتی حرفامو میشنیدم یه لحظه یاد حسابرسی افتادم که بعد از مرگ برای اعمالم میشه

    گفتم ببین طیبه مثل الان ،اونموقع یه فیلم از زندگیت رو میذارن که با سرعت بسیار بالا بهت نشون داده میشه و سعی کن که هر لحظه ات در خوب باشی و از مسیر لذت ببری

    بعد از ظهر رفتم بیرون تا دفتر چه های کوجیکی که به لوازم تحریری داده بودم درست کنن بگیرم برگشتنی تو راه گفتم که خدایا چی الان برای من خوبه

    از فایلای تصویری گوشیم که از اینستاگرام از استاد عباس منش و استاد الهه قمشه ای و فایلای دیگه داشتم ،گفتم خدا تو بگو و دستمو رو یکی گذاشتم دیدم صحبت های رونالدو هست بازش کردم دیدم در مورد بخشش میگفت که از وقتی بخشیده چندین برابرش براش اومده

    بعد دوباره گفتم خدا منظورت چیه ؟ چیکار باید انجام بدم

    بعدش دوباره انتخاب کردم و گفتم خدا تو بگو که از فایل استاد عباس منش بود که میگفتن در مورد وهاب و بخشندگی بی انتها که دعای حضرت سلیمان در قرآن بود

    خندیدم گفتم ببین دقیقا هر دو در مورد بخشندگی هست

    ولی من باید چیکار کنم چی رو ببخشم ؟؟ یا چه کاری باید انجام بدم تا منظور رو درک کنم

    استاد میگفت آخرش سطلتو باید بزرگ کنی

    اینجوری درک کردم که باید تلاشمو بیشتر کنم و کنترل کنم ورودی های ذهنم رو و اینکه توجه کنم به نکات مثبت بیشتر و سپاسگزار تر از هر لحظه ام باشم و مهم تر از همه ایمانم رو در عمل به خدا نشون بدم و سریع چشم بگم و ایمانم رو نشون بدم

    و سعی کنم بیشتر ببخشم تا بی نهایت بخشش خدا به من عطا بشه

    و اگر سرعت ببخشم به تلاش هام در جواب سریع تر از خدا دریافت میکنم

    از خدا میخوام که هر لحظه خودش هر آنچه که هست رو لازمه انجام بدم بهم یاد بده تا انجام بدم و الان سوال چند روزم اینه که چجوری باید شبا دیر بخوابم و صبحا زود بیدار بشم برای افزایش مهارت نقاشیم و تلاشم برای کنترل ورودی ها و پیشرفتم نسبت به روزهای قبل بیشتر بشه؟؟؟

    و هر آنچه که بهم میگه سعی کنم چشم بگم و انجام بدم تا بیشتر بشنوم الهاماتشو

    برای تک تک اعضای خانواده صمیمی عباس منش عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت بی نهایت از خدا میخوام و سعادت در دنیا و آخرت برای همه مون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 887 روز

    به نام یکتا خدای من

    خداوند را هزاران مرتبه شکر خدایا شکرت بابت همه چیز الهی شکرت

    روز 177

    سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و دوستان عزیزم خدایا شکرت

    آن زمان که همه در شبکه های اجتماعی توجه به نازیبایی ها میکردند شما به چیزی که می خواستین توجه میکردین به زیبایی ها توجه کردین و هدایت شدین به زیبایی ها

    چقدر به جا های هدایت شدین که واقعا هر بییننده بیبیند فکر می کند که این ها واقعی نیستند الهی شکرت

    و این پاداش خداوند به شما بود خدایا شکرت خدایاشکرت

    همین حالا هم خییلی از افراد می آییند در باره کمبود ها صحبت می کند و از همه می نالند به جز خودشان و این ها افرادی بودند که سال قبل می گفتن پارسال از امسال بهتر بود و همین حرف را امسال هم میزند

    من می خواهم مثل استاد عزیزم فکر کنم وهمیشه از زیبایی های بگم خدایا شکرت

    می خواهم از این به بعد این فکر را جایگزین کنم که درآمد همیشه رو به پیشرفت است من هر روز هدایت می شوم به ایده های جدید خداوند به طرز معجزه آسایی مرا هدایت میکند خدایا شکرت

    خداوند از من می خواهد بیشتر پول بسازم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    علیرضا شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1315 روز

    با سلام خدمت استاد گرامی و مریم خانم و دوستان گرامی

    امروز برای بار دوم این فایل رو دیدم

    با صحبت استاد از هدایت الله و همزمانی های بوجود امده در سفرشون این ایده آمد که بیایم و این کامنت رو بنویسم

    در حقیقت این کامنت رو برای خودم در این سایت به عنوان درپا بجا میگذارم تا عهدی که امروز بستم را هرگز فراموش نکنم و به عهدم وفا کنم.

    اگر الان درد دلم باز بشه راحت 40 صفحه مینویسم

    از اینکه در گذشته چقدر دویدم و روی خودم کار کردم برای اینکه هدایت الله را درک کنم بماند، اما در این مدت گذشته حدودا دو هفته ای میشد که در کنار تمرکز روی کارم یهو دلم هوای ماه رمضون رو کرد و یادم افتاد سال قبل ماه رمضون برام چقدر پر برکت بود و جهش خیلی خوبی به لحاظ معنوی کردم. این از ذهنم گشت و تمام.

    (جهشم مثل زمانهای تنهایی استاد بود که میگن این دوره های خلوت با خود و خدا عجیب آدم رو رشد میده و جامپ میکنه)

    ولی بعد از این فکر خدا ولم نکرد و اتفاقات و شرایطی پیش میامد که مشخصه اونه که داره میکشه

    من تمام تمرکزم روی کارم بود چون هدف اصلی امسالم کسب مهارت و پولسازی هست اما انگار خدا بیاد وسط کارهات یا هر وقت یکم آسوده تر هستی بگه ماه رمضون این کارم میتونی بکنیاااا و هی ایده میامد و چون جالب و کاربردی بودن توجه منو جلب میکرد مثلا میگفت تو که میخوای قران رو بخونی بیا 20 تا مورد پر کاربرد رو پیدا کن که درک اینها بتونه به مفهوم و درک انچه میخونی کمک کنه (مثلا انواع ترس مثل خوف و.. تا اتقوالله رو از خدا بترسید یا از خدا پروا کنید نخونی و درک بهتری پیدا کنی)

    خواسته های این اواخر اینها بود

    1- توانایی کسب ثروت به شکلی که مد نظرم بود

    2- برخورداری از هدایت الله به شکلی که من درک کنم

    3- قویتر و محکمتر شدن ارتباطم با خدا

    4- بزرگتر شدن ظرفم برای برخورداری از نعمتها

    و..

    و همگی به ساده ترین و لدتبخش ترین (حالت ممکن برای من)

    امروز صبح، شنبه، پنجم اذر 1401 در روز تولدم که ورود به 36 سالگی ام هست، حدود پنج و نیم صبح با اینکه دیر خوابیده بودم بیدارم کرد اهنگی در ذهنم پلی شده بود که برای من دارای معنی خاصی در آن لحظات بود و ایده یا ندایی میگفت پاشو دو رکعت نماز شکر بخون

    دلیلش این بود که خدا دو روز قبل راهی را نشانم داد و دری را باز کرد که دسترسی من را به بینهایت ثروت نامحدود باز میکنه منظورم از نامحدود دقیقا مانند اینکه تشنه جرعه ای اب باشی و به رودخانه برسی و این دو روز با فکر برخورداری از آن ثروت تمام حرص و طمع و زیاده خواهی در من رنگ باخت و هدف و خواسته ای جز او و رشد معنوی نماند

    پس منطقی بود که نماز شکر بخونم و در همین افکار بودم که خواب از سرم پرید خلاصه در حین وضو با خودم فکر کردم بهتره بعدش کمی قران بخونم و بعد تمرین نوشتن 4 سوال صبحم که معمولا میشه داستان تعریف کردن رو انجام بدم (نوشتن برام عملکرد ویژه ای داره)

    بعد از نماز شروع کردم به خوندن قران اخرای سوره مائده گفته بود

    یَوْمَ یَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَیَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ ۖ قَالُوا لَا عِلْمَ لَنَا ۖ إِنَّکَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُیُوبِ ﴿١٠٩﴾

    [از] روزی [پروا کنید] که خدا پیامبران را جمع می کند، و [به آنان] می فرماید: [در برابر دعوتتان به اجرای دستورهای خدا] چه پاسخی به شما داده شد؟ گویند: ما را [در برابرِ دانشِ تو] هیچ دانشی نیست؛ یقیناً تویی که به نهان ها بسیار دانایی. (۱۰۹)

    110

    إِذْ قَالَ اللَّهُ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ وَعَلَىٰ وَالِدَتِکَ إِذْ أَیَّدْتُکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا ۖ وَإِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَالتَّوْرَاهَ وَالْإِنْجِیلَ ۖ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَهِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنْفُخُ فِیهَا فَتَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِی ۖ وَتُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِی ۖ وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ بِإِذْنِی ۖ وَإِذْ کَفَفْتُ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَنْکَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَٰذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ ﴿١١٠﴾

    [یاد کنید] هنگامی که خدا فرمود: ای عیسی بن مریم! نعمتم را بر خود و بر مادرت یاد کن، آن گاه که تو را به وسیله روح القدس توانایی بخشیدم، که با مردم در گهواره [به اعجاز] و در میان سالی [به وحی] سخن گفتی، و آن گاه که تو را کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم، و هنگامی که به اذن من از گِل، مجسمه ای به شکل پرنده می ساختی، پس در آن می دمیدی و به فرمان من پرنده ای زنده می شد، و کور مادر زاد و شخص پیس را به اذن من شفا می‌دادی، و زمانی که مردگان را به اجازه من [زنده از گور] بیرون می آوردی، و آن گاه که [شرّ و آسیب] بنی اسرائیل را هنگامی که برای آنان دلایل روشن آوردی از تو بازداشتم، پس کسانی که از آنان کافر شدند، گفتند: این [دلایل و معجزات] جز افسونی آشکار نیست. (۱۱۰)

    111

    وَإِذْ أَوْحَیْتُ إِلَى الْحَوَارِیِّینَ أَنْ آمِنُوا بِی وَبِرَسُولِی قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ ﴿١١١﴾

    و [یاد کنید] هنگامی که به حواریون وحی کردم که به من و فرستاده من ایمان آورید. گفتند: ایمان آوردیم و شاهد باش که ما [در برابر خدا، فرمان ها و احکام او] تسلیم هستیم. (۱۱۱)

    112

    إِذْ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ هَلْ یَسْتَطِیعُ رَبُّکَ أَنْ یُنَزِّلَ عَلَیْنَا مَائِدَهً مِنَ السَّمَاءِ ۖ قَالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ ﴿١١٢﴾

    [و یاد کنید] زمانی که حواریون گفتند: ای عیسی بن مریم! آیا پروردگارت می تواند برای ما سفره ای که غذا در آن باشد از آسمان نازل کند؟! گفت: اگر ایمان دارید، از خدا پروا کنید. (۱۱۲)

    113

    قَالُوا نُرِیدُ أَنْ نَأْکُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَکُونَ عَلَیْهَا مِنَ الشَّاهِدِینَ ﴿١١٣﴾

    گفتند: می خواهیم از آن بخوریم و دل های ما آرامش یابد، و بدانیم که تو [در ادعای نبوتت] به ما راست گفته ای، و ما بر آن از گواهان باشیم. (۱۱۳)

    114

    قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَیْنَا مَائِدَهً مِنَ السَّمَاءِ تَکُونُ لَنَا عِیدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیَهً مِنْکَ ۖ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ ﴿١١۴﴾

    عیسی بن مریم گفت: خدایا! ای پروردگار ما! برای ما از آسمان سفره ای پر از غذا نازل کن تا عیدی باشد برای اهل زمان ما و نسل آینده ما، و نشانه ای از سوی تو؛ و ما را روزی بخش که تو بهترین روزی دهندگانی. (۱۱۴)

    115

    قَالَ اللَّهُ إِنِّی مُنَزِّلُهَا عَلَیْکُمْ ۖ فَمَنْ یَکْفُرْ بَعْدُ مِنْکُمْ فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِینَ ﴿١١۵﴾

    خدا فرمود: من مسلماً آن را بر شما نازل می کنم، پس اگر کسی از شما بعد از آن کافر شود [و به انکار نبوّت عیسی و معجزه اش برخیزد] بی تردید او را عذابی خواهم کرد که هیچ یک از جهانیان را آن گونه عذاب نکنم. (۱۱۵)

    اول وحی به حواریون توجهم رو جلب کرد و شروع کردم با دقت خوندن تا انتهای سوره و وقتی خودم را مخاطب ان آیات یافتم انگار با هر لحظه از تفکر بیشتر و بیشتر به عمق میرفتم نه اینکه قرآن را درک کنم منظورم اینه که با هر لحظه فکر و حلاجی کردن آن آیات در ذهنم جواب سوالهای بیشتر و بیشتری رو که داشتم میگرفتم و (راه من) برایم نمایان میشد

    از قلبم لحظه ای این گذشت که باید با خداوند عهدی ببندم که همه درخواستهایم را اجابت کند تنها به شرط ایمان

    آن لحظات ساعت 6 صبح پیامی به گوشیم اومد نیت کردم اگر متن خوبی بود یعنی ایده عهد بستن درست است و این نشانه ای برای تایید هست

    اخه چرا بیمه رازی ساعت 6 صبح پیامک تبریک تولد میده؟

    آن آیات اینقدر واضح با من حرف میزد و اینقدر نشانه داشت که جای تردیدی برای منه شکاک جا نگذاشت

    و من عهد بستم و اشک ریختم از شوق و از خودش یاری و هدایت خواستم تا ایمانم را محکم کنم تا پای عهدم بمانم

    (یاد زمانی افتادم که استاد هدفش را همیشه همراه خود داشت)

    و بعد وقتی شروع کردم به نوشتن توی دفترم تازه آرام گرفتم و شوک از اینکه در لحظات گذشته بر من چی گذشته که من نصف آن نشانه ها و هم زمانی ها رو هم اصلا متوجه نشده بودم و تازه میفهمم.

    پروردگارا این نوشته هم برای آنکه رد و نشانی باشد از عهدی که امروز بستیم و وسیله ای برای اثبات جدیت من بر انجامش و شهادت خوانندگان این متن

    استاد جان بینهایت سپاسگذارم

    سفر حسابی خوش بگذره بهتون

    الله حافظ و نگهدارتان

    به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    سکینه دهقان گفته:
    مدت عضویت: 933 روز

    سلام به اسناد گرامی وخانم مریم عزیز دلم

    استاد درباره ابنکه گفتید مردم فکرشون رو ایناست که همش چیزهای نا جالب ببینن. اتفاق نا جالب پیش میاد. اگه ذهنشون رو فراوانی وارامش سوق بدن چه از تو خونه. چه. از تو کشور. اتفاق های خوبی هم می افته. از بس مردم در باره گرانی صحبت. کردن. همین هم شد. اگر مردم اگاهی دا شتن به قدری که در باره چیزهای. منفی حرف می زنن مثبت می کفتن. واین راز پی می بردن. هیچ نا زیبایی نه در کشوربود نه. هیچ کحایی جهان عاشقانه دوستت دارم به خدای. مهربان و مهربان می سپارم با عشق تمام پست ها چندین بار گوش می کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    مهدی شیخ محسنی گفته:
    مدت عضویت: 3903 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و دوستان هم فرکانسی واقعا با این فایل حال کردم مخصوصا صحبت های پایانی یه آرامشی به آدم داد که قابل مقایسه با چیزی نیس من خیلی وقت بود از برنامه های استاد به دور بودم اتفاق های ناخوشایند زیاد بودن تو زندگیم الان چند روزه که از مطالب سایت استفاده می کنم اثراتش رو توی زندگیم می بینم ایشالله در آینده حرف های زیادی برای گفتن دارم و اتفاق های خوب رو با شما استاد عزیز و دوستان در میون می ذارم تا همه باهم از این همه زیبایی خداوند لذت ببریم

    خداروشکر واسه این استاد عزیز که در همه حال از انرژی مثبتش استفاده می کنم به امید اتفاق های شیرین و زیبا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    لیلا منیجی گفته:
    مدت عضویت: 740 روز

    سلام و درود به استاد بزرگوار ومریم خانم مهربان

    ودرود به همه دوستان عزیز

    خیلی عالی بو این فایل واقعا سپاسگزارم ازشما و خدا رو شکر میکنم به خاطر وجود نازنین شما در زندگیم

    این اولین کامنتی هست که تو سایت میزارم. دو سه ماهی هست نمیدونم دقیقا به صورت خیلیی اتفاقی از طریق کسی که میگفت من تو روجذبت کردم و در مورد شما یه چیزایی میگفت آشنا شدم خیلی عجیب وارد زنگیم شد منو با شما آشنا کرد و خیلی عجیبتر از زندگیم محو شد. چند ماهه که از فایلهای دانلودی مرتب استفاده می کنم دودوره قانون آفرینش رو هم تهیه کردم. میخواستم فقط ازتون تشکر کنم به‌خاطر اینکه منو با خدا آشتی دادید من مشرک بودم و از خدا دوری میکردم چون فک میکردم خدا فقط آدمای تنها و فقیر رو دوست داره و من نمیخوام فقیر و تنها باشم به همین دلیل از خدا دوری میکردم هر چند من به خدا پشت کرده بودم ولی خدا هیچ وقت منو ول نکرد شما که درمورد الهامات صحبت میکنید لایه‌های عمیق درونم رو که میشکافم میبینم خداوند هموراه با من صحبت کرده و به من الهام میکرده هر وقت گوش کردم به الهامات اتفاقاتی خوب برام افتاده اما هروقت گوش نکردم خیلی ضرر کردم و چک ولگدهای بیشماری خوردم

    ازتون سپاسگزارم استاد نمیدونم چطوری ازتون تشکر کنم بلد نیستم چی باید بگم بینهایت سپاسگزارم

    بینهایت خدارو شکر میکنم که با شما آشنا شدم

    بموند برامون هم شما هم مریم خانم خیلی مهربان

    زنده و پاینده باشید

    خیلی دوستون دارم شما تنها کسانی هستید که بیشترین وقتمو باهاشون میگذرونم حتی سر کار که هستم ایرپاد تو گوشم هست و فایلهای صوتی شما رو میشنوم و چون تنها هستم از وقتی میرسم خونه تا وقتی خوابم ببره صدای شما تو خونه پخش میشه

    بازم سپاسگزارم که انقدر دست و دلباز هستید که همه چیو واضح شرح میدید به قول مریم خانمِ مهربان انقد واضح اصل و از فرع برامون تفکیک میکنید

    سپاسگزارم استاد بزرگوار

    خدارو صدهزار مرتبه شکرمیکنم شما چشمای منو باز کردید منو از خواب غفلت بیدار کرد

    سپاسگزارم استاد

    خدا روشکر به خاطر اینهمه زیبایی الان دیگه بیشتر به زیباییهای اطرافم دقت میکنم

    بیشتر سپاسگزاری میکنم

    و مینویسم سپاسگزاریهامو

    وهر لحظه خدا رو شکر میکنم که با شما آشنا شدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: