توحید عملی | قسمت 10 - صفحه 69

1163 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهره یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 1418 روز

    سلام بر استاد عباسمنش عزیزم

    و استاد مریم شایسته عزیزم

    سپاسگزارم از حضور شما در زندگی من

    خدایا شکرت واقعا شکر شکررشکرررر

    فقط یک منبع نوره فقط یکی منبع ثروت ونعمت وفراوانی

    خداوند خودش ما رو در زمان ومکان درست وبه شمل درستش انجام میده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2162 روز

    الهی به امید تو

    خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم

    …..‌‌

    ……..

    ……….‌‌

    خدایا می خواهم از خزانه ی بیکرانی که داری بدون منت به من اونقدر عطا کنی که نتوانم بشمارمش

    من می دانم که برآورده می‌شود

    خدایا شکرت

    امشب خودم تنها رفتم پیاده روی یعنی اول به شوهرم گفتم و گفت که نمیاد بعد خودم رفتم و در طول پیاده روی خیلی سعی کردم که حال خودم را تا می تونم خوب کنم و در احساس خوب بمونم

    چون نباید دیگران دلیل حال خوب من باشند

    خدایا شکرت

    ..

    خدایا از خزانه ایی که داری به من پول . ثروت . ماشین . خونه . بده

    چون تو بدون منت به من می بخشی و این خیلی شیرینه

    این خیلی دلچسبه این خیلی گوارا است

    خدایا بی نهایت سپاسگزارم

    …..‌‌.

    همین طوری که برای استاد درست کردی دلها را ترک کردی که مهاجرت به آمریکا کنند همین جوری هم برای من درست کن

    رب من ارباب من

    تو نیازی به من نداری ولی من تمام قد نیازمند به تو هستم

    من محتاج به تو هستم صد در صد

    من به هیچ کسی باج نمی دهم

    چند روزی است همسرم دیگه پول بهم میده ولی خداوند این راهی است که خداوند درها را از خزانه ی بی کرانی که بی انتها است تمومی ندارد می خواهد به من عطا کند

    من نمی دانم

    و تو می دانی

    خدایا تو یوسف پیامبر را 15 سال در زندان برای بی ایمانی که به تو نشان داد نگه داشتی و وقتی توبه کرد و توبه ای که کرد پذیرفته شد آزاد شد

    خدایا توبه

    خدایا توبه

    خدایا توبه

    …….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    اریان قلی پور گفته:
    مدت عضویت: 1765 روز

    به نام پروردگار اسمان و زمین

    درود فراوان بر استاد گلم و خانم شایسته

    استاد غبطه میخورم به رابطه ای که با خدا انقدر بهش اعتماد ، اطمینان و اعتقاد داری .

    یه نفر اگه به من بگه پدرت در میارم هزار جور ذهن من فکر خیال میکنه و روح روانم خراب میکنه،چه خوبه آدم انقدر آرامش بگیره از خدا چه نیرویی بالاتر از خداوند، من دیگه با خودش بستم میگم 20 سالمه تجربه ندارم پدر پولدار ندارم پارتی ندارم،همشون تو باش،

    تو پارتی من باش تو پدر پولدار من باش تو تجربه من باش ، تو بحث کاری تو مشتری من باش تو فایل اجاره من باش، تو. کمیسیون کار من باش ، تو برکت مال من باش تو کمکم باش که جز تو کسی و چیزی به چشمم نیاد و ایمان منو نسبت به خودت بیشتر کن ، کاری کن بهت یقین بیارم با نتایجی که حاصل میکنی.

    خدایا من تسلیمم در برابر تو ، تو نادانی منو به بزرگی خودتت ببخش .

    بیست سالمه پرم از آرزو پرم از خواسته پرم از کارای نکرده چیزهایه نخریده جاهایه نرفته تو همه اینارو برام به سهولت و اسانی انجام بده که یه روز منم بشینم جلو استاده نازنینم و از راهی که تو برام با هدایتت و دستات یا به هر نحوی که آسون کردی بگم، منم چیزی برای عرضه کردن داشته باشم.

    جوری بشه که خدا مهر و محبت منو به دل همه بندازه

    کاری کنه همه بهم اعتماد کنن و فقد به واسطه اسمی که خدا از من در کرده و بستری که خدا فراهم کرده همه بخوان با من کار کنن هروز قرار داد هایه بزرگ هروز مشتری هایه پولداری که خدا گذاشته جلو پام

    هروز ملک هایی که خیلی خفنن ولی سره قیمته ، خدایا من عاجزم من نادانم من ناتوانم من از هرخیری که از تو به من میرسه فقیرم خدایا تو برام بساز نه هیچ دولتی نه هیچ ارز خارجی توان کارایی که تو میکنی ندارن تویی قادر تویی عالم

    یه درد دل دلی بود با خدا

    خدایا سپاس گزارم ازت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  4. -
    Paria گفته:
    مدت عضویت: 1413 روز

    به نام خدایی که هر لحظه برای من خدایی می کند

    خدای مهربان سلام.خدای عزیز تر از جانم که همیشه در کنارمی .چندروزه میخام باهات حرف بزنم.خودت میدونی که با نوشتن چقدر آروم میشم.الان دارم نگاه حساب بانکیم میکنم و کردیت و اعتبار همین پولی که تو حسابمه واسه توعه. خودت بودی که یه روز منو زنده کردی و دوباره بهم کار و زندگی دادی و این دوسالی که دارم از این شرکت رزق میبرم لحظه ای این فکر به ذهنم خطور نکرد که بگم خودم باعث شدم کار پیدا کنم.لحظه به لحظه یادمه تو این مسیر رو برام ساختی تو به من شغلی که همیشه در ذهنم بود و می گفتم کاش من این شغل رو میداشتم و تو به زیبایی هر چه تمامتر به من عطا کردی.

    خدای مهربانم من تمام اعتبار هر آنچه دارم از خیر و خوشی و سلامتی و پول رو به تو میدم .من همیشه روی دوش تو سوارم و خودم رو به سپردم .خدای مهربانم تو در تمام لحظات زندگی من حضور پررنگی داری.ببخش منو اگر ذهن نجوا گرم گاهی به من ترس میده .در این مواقع به گذشته ها برمیگردم و خودم رو آروم میکنم و میگم خدا با منه پس نگران نباش.

    این چندروز ذهن و فکرم خیلی درگیره و نباید اینجور باشم وقتی من به تو اطمینان دارم این حجم از نگرانی پس برای چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    من الان یک شغلی دارم که تقریبا شرایط استیبلی دارم و حقوق تقریبا مناسبی اما مدتهاس در جنگم با خودم که کسب و کار خودم رو شروع کنم اما امان از نجواهای شیطانی که میگن:

    اگر سریع به در آمد نرسیدی اجاره منزل مادرت رو چه میکنی؟؟؟؟؟؟

    اگر کسب و کارت نگرفت چه میکنی؟؟؟

    اگر پشیمون شدی و یه روز دوست داشتی دوباره به این شرکت برگردی چه میکنی؟؟؟؟؟؟

    اگر حالا حالا باید بدوئی تا به درآمدت تو این شرکت برسی چی؟؟؟؟؟؟

    و هزاران ترس و نگرانی دیگه

    اما باز بر میگردم به خودم که در هیچ دوره ای از زندگیم بی پول و بی درآمد نبودم

    دختر سختکشویی که سالهای سال خدا در کنارش بوده.

    من همون آدمم با باورهای قویتر و خدایی که در ذهنم قویتره و بهتر برام عمل میکنه

    پس پا رو ترسهات بزار

    استاد رو ببین که چه جوری درزندگیش عمل کرده

    سعیده شهریاری رو ببین

    سید جواد روحانی رو ببین

    که وای از دیروز که یک کامنت از سید جواد خوندم که در مقطع هایی از زندگیش چه جوری بهای رسیدن به اهدافش رو پرداخت کرده ازخودم خجالت کشیدم.

    من چرا باید بترسم وقتی همچین شخصی رو میبینم من چرا باید بترسم وقتی استاد رو میبینم

    من چرا باید بترسم وقتی هزاران مثال عینی دیگه رو میبینم

    خدای مهربانم فقط تویی که میتونی کمکم کنی، من هیچی نمیدونم، منو هدایت کن.من خودم رو در همه مراحل زندگیم به تو میسپارم.

    ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    لیلا طهماسبی گفته:
    مدت عضویت: 3187 روز

    سلام استاد عزیزم و دوستان ارزشمندم.

    بگیر از من هر چی که منو از تو دور میکنه بگیر که خوب معامله ایه من یه چیز فانی رو میدم ولی در عوض همه چی بدست میارم، تورو که همه چیزی.

    من دلمشغولیهای این دنیای مادی رو میدم اما آرامش بدست میارم. بزن در گوش من بزن هرجا از مسیر تو دور شدم تا دوباره برگردم به مسیر تو مسیر بهشتی توحید، پروردگار من زندگی با تو زیباست با تو شاده اصلا مگه بدون تو میشه شادی کرد؟ هرگز حتی یک لحظه. خدایا من همه امورم رو به تو میسپارم تویی که آگاهم میکنی به چیزی که هیچ راهی به آگاه شدن بهش نداشتم، تویی که هر لحظه مراقبمی که آب تو دلم تکون نخوره ، تویی که هرآنچه از تو به من میرسه خیر مطلقه، هر چند شاید عقل محدود من برعکس فکر کنه، خدایا من به هر خیری که از تو به من برسه فقیرم من از خودم هیچی ندارم همه ی برخورداریهای من از طرف توست و من ذره ای توانایی برای آوردن نعمتی به زندگیم رو ندارم، تویی که سلامتی و زیبایی جسمم میشی، تویی که هر لحظه هدایتم میکنی.تویی که برای من بهترینها رو میخوای. تو همون کسی هستی که بقول ابراهیم:

    ٱلَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یَهۡدِینِ

    همان کسى که مرا آفرید و هم او مرا هدایت مى کند،

    وَٱلَّذِی هُوَ یُطۡعِمُنِی وَیَسۡقِینِ

    و آنکه او طعامم مى دهد و سیرابم مى کند

    وَإِذَا مَرِضۡتُ فَهُوَ یَشۡفِینِ

    و هنگامى که بیمار مى شوم، او شفایم مى دهد

    وَٱلَّذِی یُمِیتُنِی ثُمَّ یُحۡیِینِ

    و آنکه مرا مى میراند سپس زنده ام مى کند

    وَٱلَّذِیٓ أَطۡمَعُ أَن یَغۡفِرَ لِی خَطِیٓـَٔتِی یَوۡمَ ٱلدِّینِ

    و آنکه امید دارم روز جزا خطایم را بر من بیامرزد

    رَبِّ هَبۡ لِی حُکۡمࣰا وَأَلۡحِقۡنِی بِٱلصَّـٰلِحِینَ

    پروردگارا! به من حکمت بخش، و مرا به شایستگان ملحق کن

    وَٱجۡعَل لِّی لِسَانَ صِدۡقࣲ فِی ٱلۡأٓخِرِینَ

    و براى من در آیندگان نامى نیک و ستایشى والا مرتبه قرار ده

    وَٱجۡعَلۡنِی مِن وَرَثَهِ جَنَّهِ ٱلنَّعِیمِ

    و مرا از وارثان بهشت پرنعمت گردان،

    خدایا شکرت که همیشه منو از بهترین مسیرها براحتی به خواسته ام میرسونی.

    خدایا شکرت که همیشه بهترین بندگانت رو سر راه من قرار دادی و میدی تا به من کمک کنن متناسب با نیاز اون زمان من.

    خدایا شکرت که همیشه دستمو گرفتی و آوردی تو مسیر درست کنار بهترین آدمها تا باز هم بهتر و بهتر بشم.

    خدایا شکرت که چون دارم روی خودم کار میکنم هر بار دنیای اطراف منو تغییر میدی، آدمای اطراف منو تغییر میدی و عالیترش میکنی چون فرکانس من مدار من بالاتر میره هر بار.

    پروردگار عزیزم از صمیم قلبم از تو سپاسگزارم برای سلامتی دوباره ای که بهم دادی تویی که شفا میدی.

    خدایا منو متواضعتر کن در مقابل خودت خدایا خودت کمکم کن که هر لحظه هر نعمتی که دارم بدونم که از طرف توست و هزاران بار سپاسگزارش باشم و رها باشم از هر وابستگی به غزر تو تو این دنیای مادی و کمکم کن که نعمتهات رو ببینم و هزاران بار به خودم یادآوری کنم، کمکم کن لطف های پی در پی ِ تو منو غافل نکنه از سپاسگزاری به درگاهت ، بلکه منو متواضعتر کنه، هیچ تر کنه در مقابل تو ، خودت کمکم کن که فکر نکنم خودم بلدم و دستمو از تو دست تو بیرون بکشم بگم خودم راهو میرم بدونم بدون تو قدم از قدم هم نمیتونم بردارم. بدونم اگه لحظه ای رهام کنی و نباشی گیج و منگ مثل دیوونه ها حتی از عهده ساده ترین نیازهای اولیه خودم هم برنمیام، بدونم برای حرکت انگشتهام به تو محتاجم و بدون تو حتی قادر نیستم راه برم، اونوقت به چی مغرور میشم؟ این غروره از کجا میاد؟ مگه غیر از اینه که من نبودم عدم بودم تو لطف کردی منو آوردی اینجا تا لذت تجربه کردن رو بچشم؟ چرا؟ چون لطف و مهربونیت عالمگیر بود، چون سراسر عشق بودی، عشقِ من، تنها عشق واقعی تو این عالم، همراه همیشگی من ای کسی که هر لحظه همراهمی مراقبمی کارهامو انجام میدی نگرانی هامو به ایمنی تبدیل میکنی، بهترین رفیق تو کل این عالم تویی، برم کجا دنبال چی بگردم آخه با وجود تو.. منو ببخش که گاهی درست سپاسگزارت نیستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      حدیث سادات حسینی گفته:
      مدت عضویت: 843 روز

      لیلای عزیز.. با تک تک جملاتت اشک ریختم و این تلاشی که برای خضوع داری رو تحسین می‌کنم. کاش بتونیم تو تک تک لحظه های زندگیمون باور کنیم که اوست که قادر است و قدرت مطلق است و می‌تواند و می‌شود همان چیزی که ما میخواهیم؛ او ثروت می‌شود برای نیازمند. سلامتی می‌شود برای بیمار؛ ایمان می‌شود برای ترس ها. اوست که خدای همه‌ی جهانیان است :)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        لیلا طهماسبی گفته:
        مدت عضویت: 3187 روز

        حدیث عزیزم ممنونم که برام نوشتی چقدر تو این لحظه نیاز داشتم دوباره این کامنت رو بخونم .

        وقتی همه ترکت بکنن کی همراهته؟ اون . کی به دادت میرسه؟ اون.

        کی حالت رو خوب میکنه؟ اون.

        کی لبخند میشه رو صورت آدما و بروت میخنده تا تو پر از حس خوب بشی؟ خودش.

        کی کلمات محبت آمیز میشه رو زبون آدمای غریبه و تو رو نوازش میکنه؟ خودش.

        کی دل آدمارو برات نرم میکنه؟ خودش. کیه که هواتو داره و مراقبته در هر لحظه؟ خودش.

        کیه که حواسش به نیازهای تو هست و اونچیزی رو که با تمام وجودت خواستی سر راهت قرار میده تا تجربه کنی و لذت ببری و آروم بشی و بگی آخیییش، شد بالاخره؟ خودش…چون عاشق ماست ، وقتی هیشکی نیست اون هست، کنارته، مراقبته، با توئه، برات کافیه، کی تواین دنیا میتونه مراقب ما باشه، جوری که خیالمون راحت باشه؟ پدر؟ خانواده؟ همسر؟ هیشکی، هیشکی نمیتونه.

        ما تنهاییم تو این عالم کی با شماست؟

        هیچکس با شما نیست

        پدر و مادر و زن و فرزندو اینا همه مبذارن میرن

        چهار روز با شما هستن بعدنم تازه همون موقع که با شما هستن در وجود خودشونن، هیچ کس نمیتونه وارد وجود شما بشه

        شما تک به تک و تنها هستید در این عالم

        اونوقت یه نفر میاد میگه

        و هو معکم اینما کنتم

        او با شماست

        این شراب معیت

        حضور

        که آدم حس بکنه که او حضور داره پیشش

        که دیگه هیچ وقت آدم تنها نیست

        چون‌معیت او غیر از معیت خلقه

        معیت او چنانه که از ما به ما نزدیکتره.

        هیچ وقت برامون کم نذاشته، بیماری که مارو ترسونده بود چنان شفا داده براحتی با هدایتهاش که اصلا یادمون رفته همچین دردی داشتیم، چنان شادی شده تو وجودمون که اصلا یادمون رفته دلمون مرده بود یه زمانی و افسرده بودیم، عشقها و محبتهارو بی منت به سمت ما سرازیر کرده، چقدر سپاسگزار این همه لطف و محبت هر لحظه و مدام و بیچشمداشت این خدای مهربان هستیم؟ خدایا سپاسگزارم ازت ، برای اینکه همیشه به دادم رسیدی همیشه دستمو گرفتی، همیشه برام معجزه کردی و خواسته های منو به بهترین شکل به من دادی جوری که به آرامش رسیدم، خدایا هر آنچیزی که دارم از آدمای خوب اطرافم تا سلامتی تا عشق و محبتی که به سمت من روانه همه و همه نعمتهای تو به من بوده و هست ، خدایا ازت ممنونم.

        حدیث عزیز برات زندگی پرنعمت در کنار خداوند و هدایتهای نابش رو آرزو میکنم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    سعیده گفته:
    مدت عضویت: 419 روز

    سلام به همه عزیزانم.

    امروز چهارشنبه داشتم از خدا طلب بخشش میکردم.

    به خاطر اینکه من تا قبل از شنیدن فایل های توحیدی استاد همیییییییشه به خدا شرک میورزیدم.

    ولی به خدا گفتم:خدایا خودت میدونی که عمدی نبوده.

    میدونی که نااگاهانه بوده.

    میدونی که نمیدونستم این رفتارهام شرکه.

    تازه فهمیدم خدایا.

    منو ببخش.

    و خیالم از عفوت راحته.

    خدایا .خدای خوبم.

    یادم میاد روزهایی که همش قدرت رو داده بودم دست بقیه.

    از همه میخواستم برام مشتری پیدا کنن.

    الا از تو.

    به همه میسپردم برای جذب مشتری.

    الا به تو.

    فک میکردم بقیه هستن که قدرت دارن.

    نمیدونستم این تویی که قدرت داری.

    خدای خوب و قشنگ و همراهم.

    منو ببخش.

    که دست جلو بندت دراز میکردم.

    اخر سر هیچکدوم از بنده هات هم نتونستن کمکم کنن.

    یادمه چقدرررر تقلا کردم برای گرفتن وام پرورش قارچ خانگی.

    مدام به خواهرم میگفتم به مسوول وام زنگ بزن و پیگیر وام بشو.

    مدام تو فکرش بودم و خوشحال.

    میگفتم اگر جور شه میدم یه پراید دست دوم مدل پایین.

    برای رفت و امد راحت میشم.

    ولی نمیدونستم خدا برام ماشین اخرین مدل و اخرین سیستم میشه.

    چرا باید وام بگیرم تا تازه بدم یه پراید غراضه؟؟؟؟؟؟اخه چرا سعیده؟

    مسوول وام هم همش وعده میداد که میشه.

    همش میگفت به زودی میشه.

    ولی خدایا به وعده های بندت اعتماد میکردم ولی وعده های تو رو اصلا نمیشنیدم.

    اخرشم نشد که نشد‌.

    بعد از زبون استاد فهمیدم که قرض و وام خط قرمزه.

    باور کمبود توشه.

    خدایا چقدر من دست و پا زدم.

    به قول خودت استاد چقدر پارو زدم.

    خدایا من تا الان کار میکردم چون از فقر میترسیدم از بی پولی میترسیدم.

    هنوزم میترسم.

    ولی دارم تو رو پیدا میکنم.

    با تو حال دلم خوبه.

    دیگه تصمیم گرفتم از هیچی نترسم.

    از بی پولی نترسم چون تو برام پول میشی.

    از گرسنگی نترسم چون برام غذا میشی

    از بی خانمانی نترسم چون برام خونه میشی

    دیگه از بی ماشینی غصه نخورم چون به چیز هزاران برابر بهتر از همه اینها رسیدم و اینم شناخت تو بوده خدای خوبم.

    خدایا خودم رو سپردم دست خودت.

    خدایا من همش فکر میکردم راه های موجود برای حل مسائلم،برای جواب های سوال هام،

    جواب هایی هست که از ذهن منطقیم میاد.

    اما استادم،رسولت،استاد عباسمنشم بهم اینو یاد داد که به ذهن منطقیت اعتماد نکن عزیزم.

    جوابای ذهن منطقیت بی نهااااااااااااااایت محدوده.

    بسپار به خدا.

    خودش بلده.

    اگر تو 10 تا جواب داری برای سوالت،خدا بی نهایت جواب داره.

    بی نهایت راه بلده.

    بذار خدا برات حلش کنه.

    خدایا من همیشه میگفتم به بچه هام محبت کنم خوب تربیتشون کنم تا بزرگ شدن بهم احترام بگذارن.

    هوام رو داشته باشن.

    اما الان دیگه اینم‌نمیخوام.

    احترام بچه هام رو نمیخوام.

    چون خدا خودش برام احترام میشه،

    خودش فرزند صالح میشه.

    خدا خودش همه چیز میشود همه کس را.چقدرررر این جمله رو دوست دارم من.

    وای خدایا اولین باره تو عمرم دارم حرفای دلم رو با تو مکتوب و ماندگار میکنم.

    وسط نوشتن این کامنت مادر همسرم زنگ‌زد.در حالی که نشسته بودم روبه رو دادسرای فرهنگ شهر.

    صحبت، پیرامون فروش امتیاز مسکن ملی همسرم بود.

    بهم گفت سعیده نذار شوهرت امتیاز مسکنتون رو بفروشه.

    و گرنه همه پشت سرت میگن سعیده براش خونه و زندگیش مهم نیست!!!

    سعیده هیچ تلاشی برای حفظ امتیاز مسکن ملی همسرش نکرده!!!

    منو میگی باورتون نمیشه چقدررررررر در مقابل این تهدید اروم بودم‌.

    هییییچ جوابی بهشون ندادم.

    البته چند بار ذهنم گفت سریع جواب بده.

    گفت یالا بهش ثابت کن تو چه کارهایی برای حفظ زندگیت کردی.

    بگو من فلانم‌.من بهمانم.

    ولی من باید یه فرقی با سعیده قبل کرده باشم یا نه.

    خب سعیده جدید دیگه مهم نبود پشت سرش چی بگن!!!

    سعیده جدید دیگه نیاز به اثبات خودش به مادرشوهرش نداشت!!!

    سعیده جدید دیگه از این حرف مادرشوهرش ناراحت نشد!!!

    سعیده جدید دیگه حرف بقیه براش مهم نیست.

    چون دیگه سعیده جدید دنبال فرع نیست.

    اصل رو پیدا کرده‌.

    افرین سعیده جون چقدر پیشرفت کردی.

    افرین که پیشرفت ها تو هم میبینی دختر خوب.

    خدایا میخوام بشینم روی دوشت.

    خدایا همین الان احساس کردم خم شدی تا بپرم روی شونت.

    خدایا توی این راه ازت کمک میخوام.

    خدایا تازه عشق تو،یاد تو،شناخت تو،توی قلبم ریشه زده.

    خدایا این ریشه ها نازکن.

    مراقبت میخوان.

    خدایا تو مراقب ریشه های عشق خودت تو قلبم باش.

    خدایا خودت ابیاریش کن.

    خدایا من بی تو هیچم.

    خدایا همه کارها رو به تو میسپارم.

    خدایا تو خودت من رو در این راه ثابت قدم کن.

    خدایا توکل بر خودت.

    برای تک تک دوستان خوبم توی این سایت توحیدی ارزوی سلامتی ثروت و سعادتمندی روزافزون رو دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    محمد حسین تجلی گفته:
    مدت عضویت: 2231 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به تمامی دوستان عزیزم ، استاد عباس منش گرامی و خانم شایسته‌ی گرامی

    به یه الگوی تکرار شونده در کسب و کارم رسیدم

    یعنی دقیقاً کسب و کار من اینجوری داره پیش میره : من یه قرارداد یا چند تا قرارداد خوب پشت سر هم دارم ، یه ورودی خوب وارد حسابم میشه و بعد دیگه تا مدت ها هیچ قراردادی به ثمر نمی شینه ، حتی پیش میاد که طرفین تا پای قرار میان ولی به دلایل واهی و مسخره!! قرار کنسل میشه… این در حالی هست که من هرچی فکر می کنم می بینم انصافاً بهترین خودم رو گذاشتم

    1- صداقت و درستی در رفتار

    2- احترام به هر دو طرف

    3- آن تایم بودن در تمام موارد

    4- خوش پوش بودن و رفتار درست

    5- برخورد زیبا و با لبخند

    6- صحبت کردن حرفه‌ای با توجه به تخصصی که دارم و …

    ولی قرار داد نمیشه!! یا اصلا مشتری نمیاد با مشتری هایی که من برایشون وقت می گذارم سر بزنگاه می فهمم که به جای دیگه رو پسندیدن و رفتن پای قرار … یا مشتری میاد من کلی هم برایش وقت می گذارم همه چیز هم داره سخت و رنج آور پیش میره و در نهایت … مشتری این چند مورد خیلی خوبی که … هم از نظر قیمت و هم از نظر کیفیت بهش نشون دادم رو به دلایل واهی و کاملاً غیر منطقی رد می کنه و نمی پسنده!!

    حالا چی میشه که من میرسم به جایی یک یا چند تا قرارداد پشت سر هم میزنم

    دقیقاً اتفاقی که می افته اینه که من دیگه رد میدم … زانوهام خم میشه و می‌شینم به گوشه میگم خدایا من هیچی بلد نیستم تو بلدی … خودت هدایتم کن … و سعی می کنم ابن خشوع و تواضع رو اعمال کنم در تمام رفتار هام و در تمام حرف هام

    و مثل یه ذکر دائما زیر لب بگم که خدایا خودت هدایتم کن من خیلییییی روی تو حساب کردم و روی خودم هیچ … من بلد نیستم

    و شاید برای شما جالب باشه

    مشتری ای که من اصلاً با عقل منطقی خودم یه درصدم فکر نمی کنم مشتری باشه … میاد با اولین بازدید ، همون اولین مورد رو می پسنده و خیلی راحت بیانه میده … خیلی راحت میاد پای قرارداد … خیلی راحت هم مبلغ کیمیسیونی که من درخواست می کنم می پذیره و پرداخت می کنه

    به همین خاطر هست که من به این جمله‌ی استاد ایمان آوردم که میگه وقتی روی خودت حساب می کنی !! حتی اگه همه کارها رو درست انجام بدهی هم نتیجه اشتباه از آب در میاد ، به خدا من این رو با پوست و گوشت و استخوانم تجربه کردم

    و به این نتیجه رسیدم که باید این رو تبدیل کنم به عادت که همیشه بگم من هیچی نیستم و هرچی دارم از آنِ خداوند هستش و همیشه آگاهانه سپاسگزار این خدای با معرفت عاشق و مهربانم باشم

    خداوند یار و نگهدار و هدایتگر همه‌ی ما باشه به سمت زیبایی های بیشتر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  8. -
    سایه سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 723 روز

    وای

    چه فایلی بود این فایل

    تیکه گم شده وجودم بود انگار

    توحید

    اینکه روحیه توحیدی داشتن یعنی چه؟!

    و من امروز بعد از گوش دادن به این جلسه، تازه برام جا افتاد. تازه فهمیدم هدایت کی اتفاق میفته.

    میخوام هر روز از خدا سپاسگزاری کنم توی همین صفحه

    اینکه بهم نشون دادی چیکار باید بکنم

    و این کار رو با زبان استاد منش بهم فهموندی

    خدا ازت ممنونم بابت قران و مثال بی نظیر مادر موسی

    خدا تلاش میکنم بندگی کنم و کسی رو شریکت قرار ندم

    شریک قرار ندادن یعنی چه؟

    یعنی وقتی درخواستت رد شد، وقتی کمکی از دیگری که ازش انتظار داشتی بهت نرسید و .. غمگین نشی.

    محتاج دیگران نباشی نه در دلت نه در زبان و عملت!

    و فقط محتاج به خدا باشی

    محتاج بقیه نبودن و از بقیه توقع نداشتن، یه دستاورد خوب برات داره، اینکه همیشه آرام و خوشحال هستی.

    خودت رو فقط محتاج خدا ببین و این رو به خدا هر روز و هر بار بگو تا برات یادآوری بشه

    یادت باشه خدا برات رفیق میشه، خدا برات مشتری میشه، خدا برات تبلیغ میشه، خدا برات همراز میشه، خدا کلا همراهت میشه و همه راه ها رو قدم به قدم باهات میاد و دستت رو میگیره!

    این راهنما بودن خییییییلی وسیعه هااااااااا

    انقدر که لازم نیست خودت رو هلاک کنی تا به یه چیزی برسی

    کافیه تمرکزت رو بذاری رو بندگی خدا و دوری از شرک و چشم و گوش باز کنی برای دریافت هدایت الهی!

    هدایت چیز عجیبی نیست

    نمیخواد نگران باشی که نکنه هدایت خدا رو متوجه نشم و نگیرم

    تو بندگی کن

    تو از خدا بخواه

    خدا کار خودش رو خوووووب بلده

    آرام، رها و مطمئن باش

    اما این ها به معنی حرکت کردن نیست هااااا

    هدایت رو گرفتی، حرکت کن

    تا به اون خواسته ات برسی

    یادت باشه تا قدم به پله اول نذاری، روشنی و وضوح پله بعدی رو نمیبینی

    پس حرکت کن

    دستان خدا بر روی زمین بی نهایته

    بهترین ابزار و بهترین بندگانش رو سر راهت قرار میده تا خواسته تو محقق بشه

    بندگی کن و از شریک قرار دادن برای خدا دوری کن

    بلد نیستی؟

    به خودش بگو

    باهاش حرف بزن

    بگو خدایا! من فقط تو رو میخوام! همه علم و قدرت و ثروت در دستان توانا و پر مهر تو قرار داره.

    ملکوت آسمان ها و زمین در ید قدرت توست

    هرآنچه که تو بخوای، به آنی انجام میشه

    و من میخوام در کنار خودت باشم

    کمکم کن که تو خدای من باشی و من این رو زندگی کنم

    کمکم کن که بهت محتاجم

    خدای آسمان ها و زمین

    کمکم کن تا دور بشم از هرآنچه من رو از تو دور میکنه

    تا برسم به منبع سلامتی و آرامش و ثروت

    تو خدایی

    تو میتونی

    و من فقط از تو طلب میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    امیر فدایی گفته:
    مدت عضویت: 427 روز

    درود بیکران به استاد عزیزم و هم گروهی های عزیزم،استاد نمیدونم چجوری و با چه زبونی ازتون تشکر کنم خیلی خیلی و بینهایت دوستتون دارم روز به روز دارم بهتر و بهتر و بهتر میشم و روز به روز باور هام نسبت به زندگی،روابط،ثروت و خیلی چیزهای دیکه داره بهتر و بهتر میشه و همه این ها رو مدیون شما هستم از دیروز یه ایرپاد خریدم و یکسره فایل های شما رو گوش می‌کنم حتی موقع غذا خوردن و اینکه صدای شما تصویر شما چنان آرامشی به من میده که خدا میدونه و بس،فقط میخاستم ازتون تشکر کنم و میخام توی این چند روز دوره 12 قدم رو بخرم و کار کنم،آنقدر که شما تعریف میکنین من دلم آب رفت دیگه،ممنونم از خدای عزیز که شما رو سر راه من گذاشت،دوستتون دارم‌ بی نهایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 780 روز

    به نام خداکه هم خالقمه،هم عاشقمه،سلام به استادعزیزم سیدحسین عباسمنش(باباابراهیم)ومریم جون ،وسلام و خداقوت وقبولی طاعات وعباداتون دربیت الله اقیانوسی استادگلم، خدایاصاحب این اقیانوس تویی ،مدیرتویی، معلم وشاگردهم تویی، خدایابرای خودم وداداش هاوخواهرجونای سایت وباباومامان سایت آرزوی احساس عالی دارم، آبجی گلم سعیده ی عزیزکامنت توحیدی الان راخواندم وکامنت22بهمن1402راهم خواندم وکل کامنتهای اون صفحه راخواندم تمام وجودم کیف شد.وشفای بچه های خواهرای دیگه کامنت گذاشته بودن روبهشون تبریک میگم،ونزدیک گلدنتایم که به نام نفس صبح خدانامیده است، توی تنهایی درغارحرایی که شمانامیده ای وبه قول من توی اقیانوس بی کران سوارکشتی بودم وباناخدای کشتی باباخداآنقدرحال کردم واشک ریختم واین احساس توحیدی راباتلاوت قرآن وخواندن نمازصبح وطلوع زیبای خورشید وصل کردم، خدایا خودت شاهدی که مکان،افراد،موقعیت‌ها، شرایط، وحتی خواهرانم به خصوص خواهر قبل از خودم که بی نهایت به هم وابسته ونزدیک بودیم به سلامتی اوهم اززندگیم حذف شد!حالالیلا مونده باخداکه همه کسمه، زندگیمه ،نفسمه وبااقیانوس بی کران،علم وآگاهی توحیدی استادگلم، زندگی میکنم ،باقلبی آرام وسرشارازانرژی مثبت هستم.چندروزپیش برای مراسم فاتحه همسایه ی چندسال پیش رفتم .ازرفتاروبه قول استاد ازعمل کردم یکی ازهمسایه هاکه آمادگی دریافت داشت.. از توی صحبتهام کلمه مقدس استادروشنید. پرسیدکلاس یادوره میری؟لبخندملیحی زدم ،گفتم :نه!سریع سرته حرفاروجمع کردم !.روزبعدبرای ناهاراون مرحوم رفتیم توی مسیر دوستم گفت:دیشب که شمارفتی به فاطمه خانم(صاحب خانه که میزبان بود)گفتم:صحبتهای لیلاخانم دلنشین بود. اینگاریک استاددانشگاه صحبت میکرد.

    وباخودم خیلی فکرکردم که بایدازلیلاخانم بپرسم منم به هرجلسه ای که میری معرفی کن ،فردادرمسیررستوران که نزدیک محله ی قدیمی من بود.پیاده میرفتیم برای صرف ناهارشروع کردبه صحبت کردن ویک دوست دیگمون کنارمون بود. من پرسیدم واقعادوست دااااارررییییی. گفت:آره جدی دارم حرف میزنم، اول،شماره ندادم ببینم چند چنده، گفتم؛شماره موازفاطمه خانم میتونی بگیری، بعدازچندروزپیام داد من خانم (x)هستم میتونم تماس بگیرم؟وبلاخره تماس گرفتن وگفتم یکجای خلوت باش کسی متوجه حرفهامون نشه!بله ازاینجاشروع کردم که 4ساله خدادست منوگرفته ویک شاه کلید که قبلا همراهم کرده بود گم کردم والان بهم برگردونده وتوی مصیربرگشت به خدادارم حال میکنم، اگه میخوای شوهرت بچه هاو….خوب باشن اولین قدم توی این مصیربرداشتن انگشت اتهام ازروی دیکران است، واین قدم رابرای خودم مثال زدم که منم هنوززیرخط صفرم ،…وحالا بااین ارزش گزاری کردن مصیرتوحیدی ،معرفی استادگلم وسایت روگفتم ،وراجع به این موضوع برای دلسوزی به عزیزترین کست نگو، حتی به فاطمه خانم که عصرانه میزبان مابود.چونکه شمابرای اولین باراین حرفهاروشنیدی!ولی فاطمه خانم که دوست صمیمی منوتواست، هم رودرو،وهم تلفنی باهم تماس داشتیم.نه برای دوره هابرای احوالپرسی که همیشه گله وشکایت اززمین وزمان داشته پس لطفاسکوت کن فقط ازدخترخانم تون مهلاجان کمک بگیرواردسایت شو ثبت نام والی آخر……حدود3روزبعدپیام دادم که اگرسوالی دراین رابطه داری مدیونی نپرسی من حاضرم برای دوستانی که درمصیربرگشت به اصل وجودالهی هستند خدمت کنم. بنده خداگفت:گوشی ندارم شروع کنم. براش آرزوی موفقیت وخریدن گوش کردم وتشویق کردم که تولیاقت گوشی خوب وهندزفری روداری چون دوباره متولدشدی و……پیام داداون شورونشاطی که توی صورت ونگاه، وجودشمادیدم منم میخوام این راه رابیام. انشاالله وبعدازماه محرم عروسی پسرشونه امیدوارم بتونه گوشی وهندزفری خوب تهیه کنه ارزششوداره ،اینم خاطره من توی ماه تیر بود. ازوجودخدادردرون من که پرازخیروبرکت است.ورنگ خدارودرخودم حس کردم.ناگفته نماندکه بنده توی همان محله بیشتراز10سال قاری قرآن بودم!وتمام وجودم استرس بود!برای کل خانواده ی بی نظیرم که ازسرتاسردنیاتشکیل شده آرزوی موفقیت ،آرامش ،شادی،سلامتی وثروتمندی دارم. برم که اذان مغرب شدخدانگهدارهمه ی شمادرآغوش خدا،توی اقیانوس بی کران وغارحرای سایت ارام باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: