اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
(ﻭ ﺁﻥ [ﺯﻧﻲ] ﻛﻪ [ﻳﻮﺳﻒ] ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ او ﺑﺎ ﻧﺮﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ ﻛﺎم ﺟﻮﻳﻲ ﺷﺪ، ﻭ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: بشتاب برای تو [آماده ام] ؛ [ﻳﻮﺳﻒ] ﮔﻔﺖ: ﭘﻨﺎﻩ بر ﺧﺪﺍ ، ﺍﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ، ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﻢ ﺭﺍ ﻧﻴﻜﻮ داشته، همانا او ستمکاران را رستگار نمیکند)
(سوره یوسف آیات 22-23)
————————————————————————————
خدایا ای پروردگار وهابم ، ای یگانه معبود صاحب فضل و رحمت ابدی، این عبد تو به هر خیر و برکت و رحمتی از سوی تو محتاج و نیازمند و فقیر ست. خدایا هدایتی فرما تا قلبم را از تاریکی های جهل و ظلم به خود نجات دهم و به سوی نور تو هدایت شوم؛ ای پروردگار وهاب و صاحب فضلم، تو را سپاس بر بینهایت نعمت و رحمت دائمی که بر این بندهات عطا کردی ، پروردگارم تو را سپاس بر هر نَفَسی که فقط تا چند ثانیه زندهام میدارد ولی سالهاست هر بار نفسی از پی نفسی دیگر جاری میشود ؛ خدایا تو را سپاس برای هر ضربان قلبم که فقط چند ثانیه حیاتم میبخشد، ولی اکنون سالهاست هر ضربانی از پی ضربانی دیگر بی وقفه ادامه دارد «إِلَىٰ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» خدایا دم و بازدم و ضربان قلبم هنوز جاریست، پس چگونه ممکن ست حتی لحظه ای رحمت و فضل تو از مخلوقت باز داشته شود؟! هرگز چنین نیست، تو بر مخلوقات خود صاحب فضل عظیم و رحمت دائمی هستی.
خدایا این عبد تو از کنترل نفس و ضربان قلب خود ناتوان ست، از حرکت پلک خود ناتوان ست ؛ الهی بر هر قطره آب و هر لقمه غذا که سیرابم میکنی و اطعامم مینمایی تو را شکر میکنم. پروردگارم از رحمت و فضل تو دستانت سقف اتاقم شده و نور تو فضا را برایم روشن کرده. خدایا تو را شکر و سپاس بر قدرت شنوایی و بینایی و قلبها ، که همواره «قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ» بودم ولی تو از هدایتم دریغ نکردی و نعماتت را از مخلوقت بازنداشتی. خدایا اعتراف میکنم بر ظلم و جهل و شرک و کفر خودم؛ و از شر منیت ها و نجواهای شیطانی ذهنم پناهی جز تو ندارم و در برابر بینهایت بودن نعماتت خود را عاجز و ناتوان از سپاسگزاری میبینم که اگر دریاها و قلمها و ورقها به کار گرفته شوند ، از وصف کلمات تو ناتوانند، ای اربابِ همواره پیروزمندی که بر همه امور هستی صاحب حکم کنندگی مطلق هستی.
خدایا کمکم کن از تو، و برای تو، و فقط بخاطر تو بنویسم؛ پروردگارا با نور خودت قلبم را منور کن تا هدایت شوم و از رستگاران باشم. که تو بر همه بندگانت صاحب رحمت بیکران هستی.
————————————————————————————
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و همچنین استاد شایسته بزرگوار و همه دوستان نازنینم در این سایت.
وقتی میرسیم به فایلهای توحید عملی، واقعاً جز عجز و ناتوانی در برابر پروردگار چیزی برای ارائه نداریم.
بقول حافظ شیرازی: «اَلمِنَّهُ لِلَّه که درِ میکده باز است ؛ زان رو که مرا بر در او رویِ نیاز است» ؛ «از وی همه مستی و غرور است و تَکَبُر ؛ وز ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است» ؛ «رازی که بَرِ غیر نگفتیم و نگوییم ؛ با دوست بگوییم که او محرمِ راز است»
در راستای عجز و نیاز شخصی به بهبود شخصیتم، نیاز دیدم که بیام و این فایل رو گوش بدم و بازم اعلام نیازمندی کنم و از خداوند کمک بخوام، و از خودش بنویسم تا بتونم بهش وصل بشم. چون اون چیزی که باعث رستگاری ما میشه روشن بودن و متصل بودن قلب ماست، و اگر ارتباط قلبی مون با خدا قطع بشه چنان توی تاریکیها غرق میشیم که دیگه نمیتونیم به رستگاری و سعادت برسیم. ماییم که محتاج این ارتباط قلبی هستیم و اون از ما بینیازه.
مدتی بود داشتم سوره یوسف رو آیه به آیه کار میکردم. امروز رسیدم به آیه 23. قبلاً هم توی کامنتم نوشتم بخاطر دوتا کلید واژه مهم توی این سوره مشخصاً این تمرکز رو ضروری دیدم. یکی «احسن القصص» بودنش و دیگری آیه 7 که میگه «توی این سرگذشت یوسف و برادرانش نشانههای فراوانی هست برای افراد پرسشگر». یه نکته دیگه هم که قابل تامل هست و به نوعی این سوره رو متمایز میکنه ، شرح پیوسته ای از روند تکامل یوسف از ابتدای کودکی تا زمانی که عزیز مصر میشه و مثل داستان انبیاء دیگه نیست که بخش های مختلف زندگی شون توی سوره های مختلف بیان شده باشه.
————————————————————————————
(قبل از هر چیز تاکید کنم اینها درسها و هدایتها و برداشتهای شخصی منه از این آیه، و هر کسی هدایتهای مخصوص خودش رو دریافت میکنه، اگر هدایت شما با هدایت من تفاوت داره این موضوع کاملاً طبیعیه ؛ تفاوت در هدایت و تفاوت دیدگاه کاملاً طبیعیه و منم انسانم ممکنه جایی اشتباه کنم و بعداً دوباره هدایت بشم؛ پس اگه دیدین با جایی از کامنت مقاومت دارید، این ماجرا طبیعیه)
——————————
درسهایی از آیه 23 یوسف :
وقتی که یوسف توی شرایطی قرار میگیره که اون پیشنهاد نادرست بهش میشه، چندتا نکته رو بیان میکنه که خیلی باورهای ارزشمندی توش داره؛ نقل قولهای افراد بیانگر باورهای اونهاست، باورهای بنیادینی که باعث رستگاری و سعادت و موفقیت یوسف میشه.
(این نکته رو هم اضافه کنم که از زمان هبوط آدم تا زمان نزول قرآن خدا میدونه چند هزار سال زمان گذشته، چند تا پیامبر اومدن و رفتن و هر کدوم بعضاً تا چند صد سال زندگی کردن، و چیزایی که توی قرآن ما در مورد پیامبران میخونیم هایلایت های زندگی اونها و مهمترین باورهای اونهاست. حتی قرآن میگه پیامبرانی بودن که ما سرگذشت شون رو برای شما بیان نکردیم؛ پس با این ذهنیت میریم سراغ باورهای پیامبران …)
توی آیه 22 خداوند میگه «ما طبق قوانین الهی به یوسف حکمت و دانش عطا کردیم و اینچنین نیکوکاران را پاداش میدهیم». حالا ببینیم یوسف چه باورهایی داشته که از نیکوکاران بوده و میتونه اون نتایج رو دریافت کنه و توی مداری باشه که خداوند بهش حکمت و دانش رو عطا کنه.
«یوسف بخاطر باورهایی که داشته از نیکوکاران بوده پس در مسیر تکاملش، در مدار دریافت حکمت و دانش قرار گرفته»
اولین جمله ای که یوسف پاسخ میده اینه: «مَعَاذَ اللَّهِ» یعنی پناه بر خدا. یعنی من توی این شرایط هیچ پناهی جز الله ندارم ، یعنی من روی عقل خودم حساب نمیکنم، من خودم رو محتاج و نیازمند میدونم که خداوند کمکم کنه. توی آیه 53 هم میگه من نفس خودم رو مبرا نمیدونم ، نفس همواره سرکشی میکنه مگر اینکه خداوند رحمتش رو بفرسته. پس اینجا یوسف از شر نفس خودش و زشتی اون عمل به خداوند پناه میبره چون پناه دیگری نداره.
——————————
«إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ» او پروردگار من ست و مرا نیکو و گرامی داشته. یوسف اولین فکتی که ارائه میده یادآوری نعمتهای خداست. ظاهراً هم ربطی نداره به اون پیشنهاد، ولی چرا از نعمتهای خداوند حرف میزنه؟؟
از اونجایی که یوسف توی احساس سپاسگزاری دائمی و اتصال قلبی به خداوند بوده و این حقیقت رو میدونه که بالاترین فرکانس برای حفظ اتصال و ارتباط قلبی، فرکانس سپاسگزاریه ، پس بیاد آوردن نعمتهای خداوند و جایگاهی که خداوند بهش عطا کرده مهمترین فکتیه که میتونه اون رو نجات بده. چون هر فکر و باور و عملی که انسان رو از احساس سپاسگزاری در بیاره ارتباط قلبی رو قطع میکنه. شیطان وقتی از درگاه خداوند رانده میشه به عزت خداوند قسم میخوره که از پیش رو و پشت سر و چپ و راست به انسان حمله کنه تا انسان رو از احساس سپاسگزاری دور کنه چون میدونه این احساس مهمترین اتصال قلبی به خداست.
عملاً یوسف داره میگه «من چطوری به این درخواست تن بدم درحالیکه این موضوع منو از احساس سپاسگزاری در میاره و ارتباط منو با خداوند قطع میکنه.»
پس احساس سپاسگزاری باعث بازدارندگی از جرم و گناه میشه.
احساس سپاسگزاری باعث میشه انسان توی چالشها بهترین تصمیم رو بگیره.
احساس سپاسگزاری انسان رو وارد مدار حکمت و آگاهی و دانش میکنه.
احساس سپاسگزاری به انسان عزت نفس و احساس ارزشمندی میده که مراقب رفتار و گفتارش باشه.
احساس سپاسگزاری باعث میشه انسان منبع نعمتها و منشأ احساس خوب خودش رو بشناسه و تحت هر شرایطی که شده به احساس بهتر برسه و توی هر موقعیتی تمام تلاشش رو بکنه که از احساس سپاسگزاری دور نشه.
احساس سپاسگزاری باعث میشه انسان خودش رو نیازمند به خداوند (و فقط خداوند) ببینه و از هر رفتاری که موجب میشه ارتباطش با خدا قطع بشه دوری کنه.
احساس سپاسگزاری باعث میشه انسان صدای خطرها و آلارم ها رو بلافاصله دریافت کنه و به خودش ظلم نکنه و چک و لگد نخوره.
احساس سپاسگزاری باعث احساس خوب میشه و احساس خوب باعث اتفاقات خوب و هر چیزی که احساس بد رو به همراه بیاره مستقیماً داره قطع ارتباط میکنه.
«إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ» همانا او ظالمان را رستگار نمیکند.
ظالم ؟؟؟!!! این موضوع چه ربطی به ظلم داشت؟؟ آدم این کاره یه چی دیگه بهش میگن ولی چرا یوسف گفت ظالم ؟؟
بریم ببینیم ظلم چیه؟
در بیشتر مواردی که توی قرآن ظلم رو بیان میکنه داره میگه ظلم به نفس.
ظلم چیه؟ ظلم یه رخداد بیرونی نیست ، یه اتفاق درونیه. عبارت کاملش اینه : «ظلم به خود».
ظلم به خود در واقع هر فکر و باور و رفتار و گفتاری هست که به وسیله اون ارتباط قلبی ما با خداوند قطع بشه.
طبق آیه 23 و 33 سوره یوسف: تن دادن به این پیشنهاد، ظلم به خود محسوب میشه چون یوسف رو از ارتباط قلبی با خداوند بازمیداره.
طبق آیه 16 قصص ظلم به خود برای موسی میشه درگیری و زد و خورد و قتل عمد.
طبق آیه 44 نمل ظلم به خود برای ملکه سبأ میشه شرک و پرستش غیر خدا (خورشید)
طبق آیه 87 انبیاء برای یونس ظلم به خود میشه خشم و عصبانیت و تمرکز بر روی ناخواسته ها و ترک کردن قوم قبل از اینکه فرمان الهی بیاد.
پس نتیجه گیری اینکه: «هر فکر و باور و رفتاری و گفتاری که اتصال قلبی انسان با خداوند رو قطع کنه میشه ظلم به خود» و همه اقوام پیشین که مورد عذاب الهی واقع شدن فقط بخاطر ظلم به خود بوده و خداوند به کسی ظلم نمیکنه و فقط برای بنده هاش خیر و برکت و خوبی و فضل و نعمت و ثروت میخواد.
مشخصترین و بولدترین رفتارها و افکاری که باعث ظلم به خود میشه، شرک و کفر نعمته و بعد از اون بقیه گناهانی که قلب انسان رو از یاد خداوند غافل کنه. طبق آیه 135 آل عمران و 64 نساء و البته یه جورایی 16 قصص اولین اقدام بعد از ظلم به خود درخواست مغفرت و طلب بخشش هست، هر چه زودتر. و ادامه ندادن مسیر غلط.
توبه و بازگشت باید عامل احساس خوب باشه ؛ و ادامه دادن گناه یعنی کماکان قطع نگه داشتن ارتباط.
ولی کاری که ما در واقعیت انجام میدیم (و یه جورایی بقیه و جامعه بهمون توصیه کردن انجامش بدیم) باقی موندن توی احساس منفی و احساس عذاب وجدان و احساس گناهکار بودن دائمیه.
«این به هیچ وجه به این معنی نیست که هر کاری دلمون خواست بکنیم، پدر ملت رو در بیاریم و بیخیال باشیم و بگیم من عذاب وجدان به خودم نمیدم و توی احساس گناه نمیمونم» این خودش یه جور دیگه ظلم به خود محسوب میشه.
منظور اینه که انسان ممکنه به هر دلیلی درگیر نجوا و احساس ترس و کمبود بشه و به خودش ظلم کنه و ارتباط قلبی خودش رو با خداوند قطع کنه. الان مهمترین کار، برقراری مجدد ارتباط قلبیه که بهش میگن توبه (بازگشت) اینکه ارتباط قلبی رو دوباره برقرار کنیم و از خدا بخوایم هدایت مون کنه و اگر راهی برای جبران اشتباه هست انجامش بدیم. هر کاری لازمه انجام بدیم تا این ارتباط قلبی بهبود پیدا کنه. احساس گناه و عذاب وجدان دائمی خودش عامل قطع ارتباط محسوب میشه. خودش ناامیدی از رحمت خداست، خودش نوعی شرک هست که ما به اون گناه قدرت میدیم.
————————————
آیا ما میتونیم به دیگری ظلم کنیم یا دیگری میتونه به ما ظلم کنه ؟!
هیچکسی نمیتونه ارتباط قلبی دیگری رو با خداوند قطع کنه. ارتباط قلبی با خدا یه موضوع درونیه دور از دسترس دیگران ، ولی اگر ما بعد از اینکه یه رفتاری رو از کسی ببینیم و اون رفتار باعث بشه ما به اون آدم قدرت بدیم و به ناخواسته توجه کنیم و شرک بورزیم این میشه ظلم به خود. ظلم به خود ناشی از شرک خودم، نه بخاطر رفتار دیگری.
بخاطر اینه که توی داستان پیامبر اسلام میگن هر چقدر بهش اهانت میکردن، هر چقدر خاکستر روی سر پیامبر میریختن، هر چقدر تهدیدش میکردن، اون باز حال خوب خودش رو خراب نمیکرد و ارتباط قلبیش با خداوند رو حفظ میکرد و اونجایی که داره ارتباطش با خداوند دچار افت میشه خداوند بهش میگه ما میدونیم بخاطر شرک و تکذیب مشرکین قلبت ناراحت میشه… خدا از این طریق داره به پیامبر یادآوری میکنه ارتباط قلبی مهمترین موضوعه و نباید بذاری چیزی اون رو قطع کنه، پس از مشرکین اعراض کن.
پس اعراض کردن از ناخواسته یکی از راههای برقرار نگه داشتن ارتباط قلبیه …
(برعکس رسانه ها و اخبار که دائماً بر ناخواسته ها توجه و تمرکز دارن)
وقتی خداوند به موسی پیامبر(ع) فرمان میده برو به سمت فرعون: بهش نمیگه فرعون داره به بقیه ظلم و ستم میکنه ؛ میگه برو سمت فرعون که فرعون «طغیان» کرده، به فرعون بگو بنی اسرائیل رو آزاد کن تا ما بریم و بهشون «تعدی» نکن.
اونجایی که صحبت ظلم میشه میگه برو به سوی قوم فرعون چون با قدرت دادن به فرعون شرک ورزیدن. (شرک = قطع ارتباط قلبی با خدا)
———————————————
از دل آیه 23 سوره یوسف ، به این نتیجه رسیدم که ظلم به خود هر فکر و باور و رفتار و گفتاری میشه که ارتباط قلبی با خداوند رو قطع میکنه.
و در ادامه یوسف اونجایی که میخواد با چنگ و دندون ارتباط قلبیش با خدا رو حفظ کنه، نعمتهای خداوند رو بیاد میاره و به هر قیمتی شده نمیذاره از احساس سپاسگزاری در بیاد.
پس احساس سپاسگزاری مهمترین و موثرترین راهه برای ارتباط قلبی با خداوند.
و چقدر من خودم مشتاق رسیدن به این احساس سپاسگزاری هستم، این احساس سپاسگزاری خودش نعمت محسوب میشه. ما با احساس سپاسگزاری داریم شکر نعمتهای خداوند رو میگیم ، غافل از اینکه خود همین احساس سپاسگزاری و قانون شکرگزاری خودش موهبت و نعمت خداست.
————————————————————————————
پس نتیجه گیری پایانی اینکه هر باور و عملی که ارتباط قلبی با خداوند رو قطع کنه میشه ظلم به خود.
شرک ورزیدن ، کفران نعمت ، تمرکز روی ناخواسته ها و خشم ، گناه کردن و ادامه دادن مسیر غلط …
نقطه مقابل ظلم به خود میشه ارتباط قلبی با خداوند و شرح صدر و ایمان و آرامش…
که با باورهای توحیدی و شکرگزاری و تصدیق زیباییها و تمرکز روی خواسته ها و نیکوکاری حاصل میشه، هر رفتار و باوری که احساس بهتر و آرامش و شفافیت قلب بده.
(بقول استاد عباس منش توی دوره همجهت با جریان خداوند: سپاسگزاری با اختلاف بیشتر از هر کار دیگه ای انسان رو به احساس بهتر میرسونه)
چی بگم از این متن نمی دونم واقعا الله اکبر از این آگاهی و درک شما وای خدای من شما چه نکات مهمی رو اینجا گفتین
اون تکهای که حضرت یوسف تو اون لحظه نعمت های خدا رو به یاد میاره چقدر به ذهن می فهمونه که سپاسگزار بودن چقدر مهم هست سپاسگزاری باعث میشه تو یه همچین لحظه ای توجه تو از روی اتفاق بد برداشته بشه بره به سمت نعمت هایی که خدا تا به حال بهت داده و نتیجه هم اینکه این زاویه دید باعث تغییر شرایط میشه
من باید باز هم برم بخونم این کامنت ارزشمند رو
آقای امیری عزیز بسیار سپاسگزارم که هدایت هاتون رو اینجا به اشتراک میگذارید
سلام و درود فراوان به شما خواهر بزرگوار ، مرضیه خانم.
امیدوارم که حالتون عالی و مثبت باشه و همواره به نور هدایت رب العالمین متصل باشید.
عکس پروفایل تون ساحل کجاست؟ چقدر انرژیش مثبته. نامبرده خودش جنوبیه ولی هر بار میره کنار ساحل یا عکس ساحل رو میبینه ذوق میکنه.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که خداوند همه مون رو از نعمت هدایتش متنعم میکنه. خودتون هم میدونید اعتبار این کامنت ها با افراد نیست و این خداست که همیشه در حال هدایت ماست. از خداوند میخوام کمکمون کنه همواره در مدار هدایت باقی بمونیم.
از شما متشکرم بخاطر پاسخ ارزشمندی که برام نوشتین.
در پناه رب العالمین همواره شاد و سلامت و ثروتمند و موفق و متنعم باشید.
اون دفعه از خوندن کامنت زیباتون اینقدر به هیجان اومدم که فقط سریع خواستم ازتون تشکر کنم. همیشه کامنت های شما برام پر از آگاهی بوده خدا رو شکر می کنم که دوستان نابی چون شما در این سایت فعالیت می کنن.
البته که سرچشمه اصلی هدایت ها کسی دیگری هست اما همین که شما دریافت کننده و نشر دهنده اون هستین هم کار بزرگی هست.
همیشه وقتی صحبت از هدایت و ارزشمندی دریافت اون میشه یاد این کامنت شما می افتم که نوشته بودین مگه حضرت ابراهیم دکترا مکانیک داشتن یا تو فلان دانشگاه درس خونده بودن اونا فقط خدا رو باور کردن و ایمان آوردن و به این درجه از علم و حکمت رسیدن این تکه رو با خودم تکرار می کنم و سریع جلو نجوا رو می گیره.
این رو گفتم که بدونید همین نوشته ها برای افراد زیادی راهگشا هستن و باعث تقویت باورها شون میشه حتما باز هم این هدایت ها رو بنویسید.
این عکس هم مربوط به ساحل جزیره زیبای هنگام هست. (البته من همسرم جنوبی هستن و ارادت داریم)
بله انرژی دریا فوق العاده هست چون یه احساس بی نهایت بودن رو بهت میده.
الهی شکرت بابت نعمت چرخ خیاطیم و مهارتی ک دارم ب راحتی میتونم برای خودم لباس های خوشگل بدوزم
مدتیه ک استوری میزارم کارهام رو و از حین دوخت باچرخ فیلم میگیرم
چقد حس خوبی میگیرم از دیدن مهارتم ک هررپز داره بهتر میشه، و لذت میبرم از ایده هایی ک خداوند بهم میگه و من انجام میدم و سوپراییز میشم از این همه دقیق بودن و عالی بودن ایده ها
سلام و درود فراوان به شما خواهر بزرگوار ، خانم لرستانی گرانقدر.
امیدوارم که حالتون عالی و مثبت و توحیدی باشه و همواره به نور رب العالمین وصل باشید.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که این کامنت تونسته برای شما احساس خوب و مثبت ایجاد کنه و نکاتی برای تامل و هدایت داشته.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که خداوند بر سرم منت گذاشته و من رو اسباب هدایتهای خودش قرار داده. از خداوند میخوام این نعمتش رو بر من افزون کنه.
خداوند در هر ثانیه در حال هدایت بندگانش هست. از بینهایت طریق. از بازی کودکانه تا وزیدن نسیم و جاری شدن آب و سبزی برگ درختان. من باید انسان کفور و مغروری باشم اگر اعتباری به خودم بدم. همه مطلق عزت از آن خداست و خدا برای هدایت و یاری بندگانش کافیه.
از لطف و محبت شما سپاسگزارم. و ممنونم که شکرگزاری هاتون رو توی پاسخ برام نوشتین تا من هم بتونم سپاسگزاری رو تمرین کنم.
در پناه رب العالمین همواره شاد و سلامت و ثروتمند و متنعم باشید.
چه دعاهای قشنگی ابتدای کامنتت نوشتی من کامنت شماروبااون دعاهای زیباکه هیچی کم نداره سیو کردم تایادم باشه وهرروز بخونمش جهت شکرگزاری وسپاسگزاری عالی وهم درمورد ظلم به خوداونجا که گفتی اگرازکسی بدی دیدیم ناراحت بشیم درواقع به اون فردقدرت دادیم وشرک ورزیدیم تاحالمون روخراب کنه این یعنی ظلم به خود .
من تاحالا میدونستم این کاریعنی شرک ورزیدن به خداوند ولی نمی دونستم ظلم به خود محسوب میشه همراه بامثال های قرآنی متنوعی که زدین باعث میشه برای همیشه توذهنم بمونه خیلی ازتون ممنون وسپاسگزارم من همیشه دنبال کننده کامنت های زیباوپرازآگاهیتون هستم ازخدامیخوام هرلحظه بردانش وحکمت قرآنی شمابیافزاید تاشماهم بااشتراک گذاشتن دانش وعلم قرآنی تون ماروهم بهره مند کنید خداوندیکتا ، پروردگارجهانیان همیشه وهرلحظه حافظ ومراقب شماباشه که اوبهترین نگه دارنده ومهربان ترین مهربانان هست وعاشق بنده های مومن وباتقواش .
و هر کس کار زشتی کند یا برخود ستم ورزد، سپس از خدا آمرزش بخواهد، خدا را بسیار آمرزنده و مهربان خواهد یافت.
ایه 110نساء
دراین آیات خداوند به وضوح می فرمایدهرکس خیانت کندیاکارزشتی انجام دهددرواقع به خود خیانت کرده وبه تعبیری دیگربه خودستم وظلم کرده است پس اگربا رفتارکسی مانارحت شده وباتمرکزبرآن رفتاردجارشرک ورزیدن میشویم ودرنهایت به خودظلم می کنیم پس خیانت کردن به هرکسی هم ظلم وستم به خودمحسوب می شوددرحالیکه ماگمان می کنیم به دیگری یادیگران ضرر زده ایم ولی خداوندمی فرماید درواقع به خودمان ظلم کرده ایم
ما این کتاب (آسمانی) را برای مردم بحق بر تو نازل کردیم؛ هر کس هدایت را پذیرد به نفع خود اوست؛ و هر کس گمراهی را برگزیند، تنها به زیان خود گمراه میگردد؛ و تو مأمور اجبار آنها به هدایت نیستی.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
سلام حمید جان
دعا میکنم حال دلت عالی باشه و قلبت پر از آرامشِ خدا
در راستای تمرکز من روی سوره ی آل عمران در حد مدار خودم،امروز رسیدم به آیه ی ١٠…از همون لحظه ای که آیه و ترجمه رو توی دفترم نوشتم یک ندایی ازم میخواست که اینو توی سایت برات بنویسم،احتمالا دریافتی های شما خیلی به فهم بیشترم ازین آیه کمک میکنه.
توی سایت دانشنامه ی اسلامی ،میتونی 5 تا ترجمه ی متفاوت رو بخونی و از بینشون بهترین رو برای خودت انتخاب کنی،اون چیزی که برام جالب بود این بود که هر 5 تا مترجم این تیکه از آیه رو (مِنَ اللَّهِ شَیْئًا ۖ) ترجمه کردن از عذاب خدا ،٣ تاشون کلمهی عذاب رو گذاشتند توی پرانتز ،٢ تاشون تو پرانتز هم نزاشتند.
تو معنی کلمات هم نوشته :
تغنى: غنى: کفایت، بى نیازى، اغناء: کفایت کردن، بى نیاز کردن. این لفظ اگر با «عن» و «من» همراه باشد بمعنى کفایت و بدون آن دو بمعنى بى نیازى است.
من تو دفترم نوشتم :
یقینا اموال و فرزندان کافران هرگز آن ها از از خداوند بی نیاز نمی کند،و آنان خود هیزم دوزخند.
من خودم فکر میکنم اون ها بخاطر اینکه از خود خدا دور موندند،توی عذاب ناشی ازین دوری قرار میگیرند،همون داستان خورشید و مدارها…
خدا نمیخواد اونا تو مدارهای پایین و یخبندان باشند…اونا خودشون رو از خورشید دور نگه داشتند…و درنتیجه در عذاب این دوری گرفتار میشند.
یقینا،ثروت و فرزندان کسانی که نسبت به خدا دچار کفر شدند …اون هارو از خدا بی نیاز نمیکنه…
امثال قارون ها…فرعون ها…نمرود ها…
که با خاک یکسان شدند…تو دریا غرق شدند…یا با یک پشه به هلاکت رسیدند…
نه پولشون اون هارو نجات داد،نه کس و کارشون.
یاد صحبت های استاد تو جلسه ٧ قدم 4 در توضیح سوره ی لیل افتادم که میگفت ما نباید ثروت رو جدا از خدا بدونیم…اینکه فکر کنیم ثروت ما میتونه مارو خوشحال کنه،یا مارو به خوشبختی برسونه …این شرکه…
اگر ستمکاران تمام آنچه را روی زمین است مالک باشند و همانند آن بر آن افزوده شود، حاضرند همه را فدا کنند تا از عذاب شدید روز قیامت رهایی یابند؛ و از سوی خدا برای آنها اموری ظاهر میشود که هرگز گمان نمیکردند!
ما نباید ثروت رو از خداوند جدا بدونیم.
ما نباید توکلمون روی حساب های بانکی مون باشه.
ما نباید احساس خوبمون رو به میزان ثروتمون گره بزنیم.
ما نباید احساس خوشبختی رو به میزان دارایی هامون گره بزنیم.
ما نباید لذت بردن از زندگی رو به زمانِ رسیدن به خواسته هامون موکول کنیم.
زندگی در لحظه یعنی حال خوب من فقط وابسته به اتصال قلب من به خداونده و نه هیچ چیز و هیچ کس دیگه.
غصه گذشته هارو خوردن و یا منوط کردن حال خوبمون به رسیدن خواسته ها در آینده ،مارو از رفاقت با خدا باز میداره:
(و میان آنان و میان آنچه مىخواستند حایلى قرار مىگیرد؛ همان گونه که از دیرباز با امثال ایشان چنین رفت، زیرا آنها در شک و تردید سختى بودند)
—————————————–
سلام و سلامتی به حمیدجان عزیز و نازنین
امیدوارم هر جاییکه که هستی حالت عالیِ عالی باشه و زیر سایه رحمت پروردگار آرامشی از جنس خودِ خدا رو تجربه کنی و همیشه و همیشه دلت شاد باشه و قلبت وصل باشه به خداوندی که جزء خیر و برکت و خوشبختی و نور و عشق، چیز دیگه ای ازش جاری نمیشه
چطوری شما حمیدجان؟
از هوای بهاری جنوب چه خبر…؟
اینجا که هوا بهشتیه
روزها و شب ها یه نسیم خنک آرومی میوزه که اصلاً انگار خدا داره با دست هاش نوازشت میکنه
کامنت هایی که از سوره یوسف نوشته بودی رو خوندم واقعاً حمیدجان تحسینت میکنم، این درک و فهمی که نسبت به آیات قرآن داری رو خیلی دوست دارم چون واقعاً اون چیزی که اصل هستش رو میتونی از آیات قرآن به خوبی تشخیص بدی و با زبان بسیار ساده و شیرین برامون توضیحش بدی
عاشقانه ازت ممنونم حمیدجان از اینکه مسیری رو انتخاب کردی که فقط خوشبختیه فقط نوره
اگر یادت باشه چند ماه پیش یعنی همون زمانیکه تازه دوره همجهت با جریان خداوند روی سایت لانچ شد، برات نوشته بودم که خیلی دوست داشتم وارد این دوره بشم ولی خدا به من الهام کردش که باید 12قدم رو ادامه بدم و قدم 11 و 12 بخرم
که منم همون موقع چشم گفتم و خریدم
اون موقع اصلاً فکر نمیکردم که دیگه من وارد دوره همجهت با جریان خداوند بشم و کلاً هم تمرکزمو گذاشتم روی دوره 12قدم
تا اینکه دوره 12 قدم رو کامل گذروندم یعنی دیگه آخرای فروردین ماه همین امسال میشد و بعد از چند روز که دقیقاً یکم اردیبهشت ماه میشد به شکل بسیار سریع و فوری خداوند منو به دوره همجهت با جریان خداوند هدایتم کرد در حالیکه تا دو سه روز قبلش من فقط داشتم 12قدم کار میکردم
انگار که خدا میخواست به من بگه که اگر قراره مسیر درست رو برم باید رهاش نکنم و ادامه اش بدم و باورت نمیشه حمیدجان که چقدر شخصیت من توی همین مدتی که در دوره همجهت با جریان خداوند دارم روی خودم کار میکنم رشد کرده با این حال جلسات این دوره رو هر سه روز یکبار رفتم جلو یعنی فکر کن امروز جلسه رو گوش میدادم فردا نکته برداریش میکردم پس فردا کامنتشو مینوشتم بعدش میرفتم جلسه بعدی، تا الان همینجوری رفتم
یعنی اگر دوسال اولی که وارد این سایت شده بودم اون موقع از من میپرسیدی چقدر تغییر کردی، تازه میتونستم بگم من بعد از 2 سال فلان تغییرات رو داشتم و بعد از اینکه 12قدم رو تموم کردم گفتم من طی یکسال این تغییرات رو داشتم یعنی دیگه 2سال زمان نبرد ولی الان که هنوز دوره همجهت با جریان خداوند تموم هم نشده میتونم به جرئت بگم من نسبت به دو سه ماه پیشم تغییرات و بهبودهای خیلی خوبی داشتم و تغییر شخصیتم خیلی خیلی ملموس تر شده از نوع نگاهم به خدا و دنیا تا رفتارم و کلامم
البته که به قول استاد عباسمنش، افکار شیطانی هم هست ولی من دیگه اجازه نمیدم ادامه پیدا کنه
خداروشکر که توی این مسیر هستیم
راستی حمیدجان یکی دو هفته پیش کامنتی که توی جلسه 9 دوره نوشته بودی رو خوندم، عالی بودش مخصوصاً شوخی که از حضرت سلیمان نوشته بودی باورت نمیشه چقدر خندیدم همین الانش یادم افتاد خندم گرفتش
واقعاً حمید جان اینکه دنبال حال خوب هستی رو دوست دارم، چون بارها و بارها دیدم توی کامنت هات خیلی جدی در مورد یه موضوعی نوشتی بعد توی کامنتت با یه جوکی چیزی کلاً حال و هوا رو عوض کردی این احساس آرامش و شادیتو دوست دارم، امیدوارم همیشه بیشتر و بیشتر هم بشه
خب حالا از اینجا به بعد میخوام در رابطه با یک موضوع بسیار مهمی که حدود یکی دوهفته پیش هدایت شدم برات بنویسم
قطعاً این موضوع بسیار مهمی که میخوام باهات صحبت کنم در مورد خداست
ولی از یک درک بالاتر
من حدود یک هفته پیش بودش که توی اتاقم نشسته بودم بعد همینجوری موبایلمو برداشتم از خدا پرسیدم که خدایا اگر بخوام از آیات قرآن برای باورسازی هام مثل همیشه سرچ بزنم در مورد چی سرچ کنم خوبه؟
یعنی از خدا خواستم که منو به یک سوره ای هدایتم کنه که با خوندن آیاتش، من به یک موضوعی برسم که بخوام برای بهبود باورهام در موردش سرچ بزنم
آهان اینم بگم یکی از دلایلی که من از آیات قرآن توی کامنت هام به صورتی که بخواد باورهامو بهبود بده مینویسم الهامی بودش که خودِ خدا به من کرده بود که در مورد خدا توی قرآن باید شروع کنم به خوندن تا با بهبود باورهام در مورد خدا بیشتر مطیع و تسلیم خدا باشم
اگر اینارو دارم برات مینویسم بخاطر اینکه میدونم میتونی درک کنی چی دارم میگم
آره، تقریباً یک هفته پیش وقتی این درخواست رو از خدا کردم همون لحظه منو به سوره تغابن هدایتم کرد
وقتی شروع کردم به خوندن سوره تغابن رسیدم به این آیه:
(پس به خدا و پیامبرش و نوری که نازل کردیم، ایمان آورید و خدا به آنچه انجام می دهید، آگاه است)
همون لحظه که من رسیدم به این آیه نظرمو روی یک چیزی که داره تاکید میکنه جلب کرد
اونم اینکه توی این آیه، خدا و پیامبر رو جدا جدا نوشته و نور هم جدا نوشته
یعنی شده:
خدا
پیامبر
نور
بعد به این فکر کردم که احتمالاً وَالنُّورِ چیز مهمی هستش که خدا توی این آیه داره جدا بیانش میکنه
همین باعث شدش که بیام ببینم که اصلاً کلمه نور توی قرآن که ریشه سه حرفیش هم همینه چندبار توی آیات مختلف تکرار شده
متوجه شدم 36 بار توی قرآن تکرار شده حتی یک سوره به اسم نور داریم که همون سوره نور میشه
پس به واسطه تکرار ریشه نور توی قرآن، نشون میده چیز مهمی هستش یعنی نمیتونه فرع باشه
خب حمیدجان پیش خودم فکر کردم که چرا اینقدر خدا از کلمه نور توی قرآن استفاده کرده
امدم نور رو توی دنیای مادی بررسی کردم
رفتم سایت ناسا، دیدم کارمندان ناسا نوشتن نور تنها چیزیه که میتوانند دنیا رو باهاش درک کنند
مثلاً یک ستاره ای که توی سیاهی کیهان اون دور دست ها داره برای خودش زندگی میکنه رو فقط از طریق نوری که از خودش داره پخش میکنه میشه فهمید که آره توی یک گوشه ای از این کیهان پهناور یک ستاره ای به فاصله چند میلیارد سال نوری وجود داره
پس فهمیدم که نور توی دنیای مادی هیچ جهت مشخص و دقیقی نداره
یعنی وقتی یک نوری از یک ستاره داره ساطع میشه، نور اون ستاره به همه طرف ارسال میشه و تا بی نهایت میتونه ادامه داشته باشه یعنی نور تنها چیزیه که از همه چیز میتونه بگذره و همزمان به همه جهت ها میتونه پخش بشه و تا بی نهایت میتونه امتداد داشته باشه
مثلاً حمیدجان دورترین ستاره ای که من سرچ زدم دیدم یه ستاره ای هستش به اسم WHL0137-LS که با نام Earendel شناخته میشه
این ستاره که در سال 2022 توسط تلسکوپ فضایی هابل کشف شد، اولین و دورترین ستاره شناخته شده هستش که در فاصله 28 میلیارد سال نوری قرار داره
یعنی فکر کن نور تا چقدر میتونه در فضا حرکت کنه یعنی هیچ حد و مرزی براش وجود نداره
بعد گفتم آهان بابت همین خدا خودشو توی قرآن نور هم گفته
(میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی خدا جز این نمیخواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند)
خب مشخصه که خدا حتی نور هم نیست چون نور از ذرات فوتون توی دنیای مادی ایجاد شده البته باز هم شک دارم که جنس نور از چیه…! ولی اینکه باعث درک ما نسبت به این عظمت میشه میتونه کمک کننده باشه
البته جاهایی هم بوده که خدا از کلمه نور برای خودش به کار نبرده، اینم بوده که به آدم های با ایمان داره نسبت میده، مثل این آیه:
(روزی که مردان و زنان باایمان را می بینی که نورشان پیش رو و از جانب راستشان شتابان حرکت می کند، امروز شما را مژده باد به بهشت هایی که از زیرِ آن نهرها جاری است، در آنها جاودانه اید، این است آن کامیابی بزرگ)
البته باز هم خدا توی سوره نور به یه شکل دیگه ای از نور گفته مثل این آیه:
(یا مانند تاریکی هایی است در دریایی بسیار عمیق که همواره موجی آن را می پوشاند، و بالای آن موجی دیگر است و بر فراز آن ابری است، تاریکی هایی است برخی بالای برخی دیگر؛ هرگاه دستش را بیرون آورد، بعید است آن را ببیند. و کسی که خدا نوری برای او قرار نداده است، برای او هیچ نوری نیست)
این دیگه مشخصه که داره میگه اگر کسی از خداوند دور باشه هیچ راه نجاتی نداره
تاریکه تاریک
پس تا الان متوجه شدیم که کلمه نور توی قرآن به شکل های مختلف امده
نوری که نازل میشه (وَالنُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنَا)
خدایی که نور هستش (اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ) یا آیه 32 سوره توبه
نور نجات دهنده برای انسان (وَمَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ)
البته که خیلی آیات دیگه هم هستش که من ننوشتم
ولی اینارو برات نوشتم تا خودت از علم و آگاهیت از آیات قرآن در مورد این موضوع برام بنویسی، من خیلی دنبال بهبود باورهام در مورد خدا هستم
قطعاً حمید جان شما خیلی درکت از آیات قرآن بالاتر از منه
بابت همین میخوام در رابطه با این موضوع که در مورد خودِ خداست برام بنویسی
میخوام از درک خودت برام بنویسی
شاید یه جور چالش قرآنی باشه خخخخ
ظرف من توی آیات قرآن هنوز پلاستیکیه
اینا هم به اندازه ظرف خودم بود که برات نوشتم
ازت ممنونم حمیدجان، همیشه وقتی یک درکی از آیات قرآن داری میایی برای ما هم مینویسی تا ما هم با خوندشون نگاهمون به خداوند و قوانین بهتر بشه
امیدوارم با هوای جنوب و اون ساحلی که همیشه میری کلی عشق کنی
از خدا میخوام همیشه سلامت باشی و دلت شاد باشه شادی و خوشبختی از خدا وارد زندگیت میشه
سلام و درود به شما حسن جان. امیدوارم که حالت عالی و مثبت و توحیدی باشه و همواره و هر ثانیه در پناه رب العالمین باشی.
حسن جان ازت متشکرم بخاطر کامنت ارزشمندی که برام نوشتی. کامنتت هم موضوعش فوق العاده بود و هم برام نشانه داشت و هدایتگر بود، هم تمرکزش روی آیات با موضوع نور بود. و البته هدایت قرآنی برای پاسخ کامنتت هم داستان موسی پیامبر بود توی دل تاریکی شب و اون آتشی که از دور دید؛ اگر همه این شواهد رو بهم ربط بدم حس همزاد پنداری میکنم با حضرت موسی، و حس میکنم این کامنت شما همون آتشی باشه که از دور و دل تاریکی دارم میبینم که باید به سمتش برم و وقتی بهش میرسم این خداست که بهم میگه: «إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ» یا اینکه بگه ای بنده من، من از خودت به خودت مشتاق ترم برای رشد و پیشرفت و تعالی.
یه لحظه یه شب تاریک رو تصور کن. توی بیابون باشی و تا کیلومتر ها اطرافت هیچ آبادی نیست، گاهی اوقات توی دوردست صداهای ترسناک هم شنیده میشه (من تا حدودی تجربهش کردم، پس تجسمش برام خیلی کار سختی نیست) و احتمالا تنها هم باشی و احتمالا از درست بودن مسیرت هم مطمئن نیستی و از دور یه نور میبینی … (آتش یا چراغ یا نشانه ای از زندگی) توی این لحظه اون آتش یا نور فقط یه نور ساده نیست، بلکه معنیش اطمینان خاطر هم هست، معنیش هدایت هم هست، معنیش امنیت و رها شدن از ترس هم هست ، معنیش امید هم هست. و البته چیزای دیگه که شاید الان به ذهنم نمیرسه.
یه وقتایی توی شرایطی قرار میگیرم که به یه مطلب فوق العاده هدایت میشم ولی چون ذهنم رو نمیتونم کنترل کنم عملاً اونجوری که باید اون مطلب به جانم نمیشینه. مثل کامپیوتری که قراره یه نرم افزار رو اجرا کنه ولی توی بکگراند چندتا نرم افزار دیگه هم هستن که بخشی از توان CPU و هارد و گرافیک رو به خودشون مشغول کردن، و الان اون نرم افزار مورد نیاز اونجوری که باب میل باشه اجرا نمیشه.
حکایت هدایت منه به این کامنت فوق العاده و بخشی از توان پردازش ذهنم که درگیر پروتوکل های دفاعی ذهنه.
بگذریم …
————————————————————————————
یادمه چند وقت پیش یه ماجرایی رو دیدم از یه آقایی که تجربه نزدیک به مرگ رو داشته و میگفت چیزایی رو دیده یا به نوعی دریافت کرده منجمله اینکه شیطانی که درحال نجوا کردن برای ذهن انسانها بوده. دو تا نکته توی صحبتهای اون بنده خدا عجیب به دلم نشست. یکی اینکه میگفت خداوند توی وجود همه انسانها یه نوری رو قرار داده بود از جنس نور خودش و تمام دشمنی شیطان با انسان هدفش قطع دسترسی انسان به اون نور بود. مثال خوبی هم براش زدن. مثل فانوسی که دائماً روشنه و نورش از بین نمیره ولی شیطان سعی میکنه حبابش رو تاریک کنه که نور اون فانوس یا چراغ از دسترس خارج بشه …
و دیگری اینکه میگفت روحی که خداوند از جنس خودش به انسانها عطا کرده قدرتش به مراتب چند هزار برابر قدرت عملکرد شیطان بود در انجام دادن کارها. (مفهوم کلی صحبتها این بود) یعنی اینکه اگر ما به قدرت و ارزشمندی واقعی خودمون پی ببریم شیطان به هیچ وجه حریف ذهن ما نمیشه. همانطور که توی قرآن هم اعتراف شیطان نقل شده که «من بر بندگان مخلص تو کنترلی ندارم»
وقتی به موضوع نور در این آیات دقت کردم رسیدم به همون نوری که توی وجود ما قرار داده شده و ابزار هدایتگر ماست.
حتی صرف نظر از تجربه اون بنده خدا ، اگر فقط استناد کنیم به آیات قرآن ، باز هم به همون مفهوم نور هدایت الهی میرسیم. نوری که باعث هدایت و قدرت تشخیص میشه. توی آیات مختلف این مفهوم بیان شده ، مثلاً در سوره بقره برای درک مفهوم هدایت میگه: «خداوند سرپرست اهل ایمانه و اونها رو از تاریکیها به سوی نور هدایت میکنه». همونجوری که خودت توی کامنتت هم بیان کردی خداوند در مورد خودش میگه: «الله نور آسمانها و زمین ست». یا در مورد اهل ایمان در دنیا میگه: «من براشون نوری قرار میدم که مایه هدایتشون باشه» ، و در مورد اهل ایمان در آخرت میگه: «روزی را میبینی که مردان و زنان مومن در پیش روی خودشون نوری رو دارن که هدایتشون میکنه و مایه بشارتشون به بهشت هست؛ و منافقین بهشون میگن صبر کنید از نور شما بهره ببریم؛ و بهشون میگن به عقب بازگردید و نوری از اونجا دریافت کنید…»
خلاصه اینکه این ماجرای نور هم شد موضوعی برای چالش ذهن مشغول من. و بنظرم میرسه مفهومش خیلی خیلی عظیم باشه، و واقعاً ذهن فسقلی من از درک مفهوم نور در آیات قرآن خیلی ناتوانه مگر اینکه خداوند خودش بر درک و فهم من از نورش عطا کنه. امروز آیه 31 سوره یوسف رو توی دفترم نوشتم در حالیکه طبق برنامه باید آیه 42 باشم. و قصد داشتم بعد از سوره یوسف برم سراغ سرچ موضوعی بعضی از کلمات. به نظر میرسه یکی از این کلمات باید درک مفهوم «نور» در آیات قرآن باشه.
—————————————————————————
خییییییییییلییییییی حرف زدم ببخشید. امیدوارم توی حرفام نکته مفید هم پیدا بشه.
راستی بهت تبریک میگم بابت اتمام دوره مقدس 12 قدم و ورودت به دوره همجهت با جریان خداوند. به این نکته دقت کن که قبلاً هر چی از دوره ها تهیه میکردیم از دوره های قدیمی استاد بوده، ولی الان توی دوره ای هستیم که آنلاین استاد داره آماده ش میکنه. یعنی از مدارهای قدیمیتر به مدارهای بالاتر رسیدیم.
راستی حسن جان ، فیلم رستگاری در شاوشنک رو دیدی؟ پیشنهاد میکنم اگه ندیدیش، ببینیش فیلم جالبیه،
یه جاییش واردن به اندی دوفرین یه جمله از انجیل رو میگه، رفتم توی چت جیپیتی سرچ کردم به این نتیجه رسیدم برات کپیش میکنم.
انجیل یوحنا 8:12 «عیسی باز به آنان گفت: من نور جهان هستم. هر که از پی من آید، در تاریکی راه نخواهد رفت، بلکه نور حیات را خواهد داشت.»
————————————————————————————
در پناه رب العالمین همواره شاد و سلامت و تندرست و موفق و ثروتمند باشی. در مدار نور هدایت خداوند.
سلام و درود به برادر توحیدی آقا حمید انشاالله همیشه بدرخشید و شاد و تندرست باشی برادر
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که در فرکانس این آگاهی ها بودم و هدایت شدم به کامنت زیبات که پر از نور خداست که با قلب پاکت نوشتی خیلی تحسینت میکنم که این آگاهیها رو نوشتی و برامون به اشتراک گذاشتی
از قلب پاک و نورانیت کلام خدا رو گفتی
از داستان یوسف گفتی
خیلی به دلم نشست و خوشحال شدم که این همه قشنگ نوشتی
میدونی آقا حمید چقدر خوبی قدر خودتو بدون برادر چون من مردهای جوان دیدم اصلا صبح تا شب سرشون تو گوشیه و هیچی از این آگاهی ها نمی دونن واقعا بهت افتخار میکنیم که چقدر خوب داری روی خودت و توحید کار میکنی
برادر خدا قوت
دارم برات دعا میکنم شکر خدا بجا میارم که من فکر می کردم قبلا مردها هیچی از توحید نمیدونن این باور مخرب دور انداختم شما باعث شدید توی این سایت این باورم تعقییر بدم امثال شما ها رو خیلی تحسین میکنم و دیدم باز کردم جهان پر از مردهای با ایمان هست پر از مردهای توحیدی هست مثل آقا رسول مثل سید علی مثل علی ابودرایی عزیز و آقا حسن و…. دیگه بردران عزیز ….که الان یادم نیست این سایت الگوهای زیادی به من نشون داد خدایا شکرت
خدایا هزار مرتبه شکرت می تونم بنویسم بخونم و ببینم
برام نشونه خوبیه کامنت شما دفتر شکرگزاری ام تموم شده دوباره برم بنویسم
شکرگزاری حالمو خوب میکنه
خداوند حافظت باشه
همیشه برامون بنویس الهی همیشه حال دلت عالی باشه از صمیم قلبم دعات کردم و میکنم
استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربان ازتون بی نهایت سپاسگزارم برای احساسی که به واسطه این فایل در من بوجود آوردین .بعد از مدتها احساس کردم قلب من مثل روزهای اولی که با استاد آشنا شدم لطیف شده و حس قشنگ لبخند به همراه اشک شوق دوباره در من زنده شد ..من همونطور که در داستان هدایت خودم به این سایت داستان آشنایمو توضیح دادم وقتی که حسابی از این جهان چک و لغت خوردم و عاجز شده بودم و ترجیحم این بود که بمیرم ولی به این سبک زندگی ادامه ندم خداوند دست منو گرفت و گذاشت در دستان استاد عزیز و اونجا بود که همه چی از نو شروع شد محمدی که کل زندگیش ترس بود و نگرانی و آرزوی درست خوابیدن رو اشت از اون روز به بعد تبدیل شد به کسی هر صب با ذکر این دعا که خدایا تنها تو راه میپرستم و تنها از تو یاری میجویم روزمو شروع میکردم و تسلیم خداوند بودم کل روزمو تا شب فایلهای استاد توی گوشم بود غرق عشق بازی با خدا شده بودم محمد از اون روز به بعد شده بود یه محمد شجاع و نترس و آماده دریافت الهامت و حرکت کردن به سمتشون …طولی نکشید با خروارها بدهی که داشتم به مسیرهای هدایت شدم که هر روز درآمدم بیشتر شد و چه ایدها و چه آدمهای مثل فرشته اومدن توی زندگیم و منو به مسیرهای هدایت کرد که اگر هر کسی داستان زندگی خودمو برام تعریف میکرد باورش برام سخت بود ..منی که طلبکارا هر روز به محل کار من میومدن و هر طوری میخواستن با حکم جلب منو به زندان بندازم تبدیل شدم به کسی که بدهی هامو تقریبا تسویه کردم و شعبه دوم خودمو در نزدیکی محل زندگیم در حال افتتاح کردنم با کمترین هزینه ممکن و البته با درک قانون تکامل به صورت کاملا نقد
همه اینا رو فقط میتونم توی یه جمله خلاصه کنم اونم توحید اونم وصل شدن به رب که کارها رو برام به آسونی هر چه تمام تر انجام داد
خدایا خودت میدونی که من بنده توام و فقط تلاشم بندگی کردن تو بود هر جا که ذره ای خواستم شرک بورزم گوشمو بپیچون
خدایا بی نهایت سپاسگذارتم برای موهبت زندگی برای هر بار تپش قلبم توی سینم
همیشه این حد از تواضع و خشوع شما برام هم جای تعجب داشته هم بسیار تحسین برانگیز بوده
چطور یه انسان میتونه در ریزترین مسائلشم هدایت بطلبه ؟ وفقط از اون یاری بگیره و مثله یه نوزاد خودشو وابسته به خدا بدونه و با تموم وجودش نشون بده که بدون خدا هیچه
خدایاشکرت که منو با این بنده ی بینظیرت آشنا کردی و ازطریق این انسان منو به راه درست هدایت کردی
انسانی که نه تنها گفتار ورفتارش یکیه
حتی از اشکی که تو چشماش بارها حلقه میزنه و اون نگاهش میتونی بفهمی چقدر وصله به تو
چقدر باور داره تو رو
چقدر اعتماد داره بهت
بقول آقای عرشیانفر اعتماد نه اعتقاد
استاد عزیزم مایه ی مباهات منه که دارم از شما یاد میگیرم و حرکت میکنم و تموم حرفهاتونو وحی منزل میدونم و در حد ظرفم سعی میکنم بهشون عمل کنم .
هدایت ، خشوع ، توکل کردن ، فقط و فقط از خودش خواستن ، توحید عملی
کلماتی هستند که حتی شنیدنشون قند تو دلم اب میکنه چه برسه عمل کردن به اونها
یادمه وقتی ازتون شنیدم کلمه هدایتو
خیلی راحت پذیرفتم که من لایقم هیچ ترمزی نداشتم که منم میتونم هدایت بشم
ولی قسمت دوم ماجرا رو خیلی عجله داشتم
قسمت دوم برا من چطوریش بود ؟
اینکه بپذیرم که علم ودانش من درمقابل خداوند هیجی نیست رو هم به راحتی پذیرفتم
البته مثله ایمان اینم مرحله مرحله بود
بصورت زبانی و قلبی پذیرفته بودم ولی در عمل خیلی جاها کم میوردم
اونم بخاطر تجربیات قبلیم، توانایی کم در کنترل ذهن،
عجول بودنم ،عادت داشتن به اینکه بصورت خودکار یه سری کارها رو بکنم و……
مثله یه آدم مشتاق و تشنه که ولع آب گوارا داشت
ومیدونست رسیدن به این هدایته
یعنی رسیدن به آب خنک همیشگی
نمیدونستم چه طعمی داره ولی تموم وجودم میدونست و باور داشت لذیذترین طعمیه که نه تنها طعمش خوشاینده بلکه تو رو اسون میکنه برا آسونیها
وای از اینکه اون بگه تو عمل کنی
اون بگه تو بخری بفروشی
بری نری قبول کنی نکنی
اون بگه تو بنویسی
خلاصه یه تقسیم کار باحال باخدا
99درصد کارا با اون یه درصدشم با تو
اون یه درصدم لذت بردن باشه از مسیر همواری که اون برات قطعه هاشو میچینه
سعیده عجول ما خیلی دلش میخواست زود بفهمه
جطوری میتونه بشنوه اون صدارو
ببینه وقتی خدا داره چشمک میزنه رو
حس کنه اون هدایتو و شاخکهاش تیز بشن برا دریافتشون
بعد فهمید اینم تکامل میخواد با عجله نمیشه
آروم آروم باید بری جلو تا پرده ها از حلو جشمات برن کنار تا کم کم بتونی اون نور الهامات رو ببینی
خیلی آزمون و خطا کردم چون عجول بودم
تا الان که یکم بهترم
فهمیدم نشونه گذاری بهترین روشه
وهربار یه نشونه میزارم جواب قطعا درست از آب درمیاد
البته تو موضوعاتی که همون لحظه میخوام بدونم آره یا نه یکم هنوز به جایگاه استیبل نرسیدم
ولی استاد کلا بیشتر گفتگوهای ذهنیم با خداست تا اونجایی که بتونم همش دارم تو ذهنم باخدا حرف میزنم
یا تشکر میکنم یا هدایت میخوام یا آرامش میخوام یاذکر حسبی الله ، الهی و ربی من لی غیرک میگم
خلاصه سعیم بر اینه که ذهنمو با خدا کانکت کنم
چند وقته دارم سعی میکنم هر روز یه کامنت بنویسم
واقعا برا خیلیاشون هیچ ایده ای ندارم
ولی به قول مریم جون که به شما میگفتن بشین پشت دوربین خدا هدایتتون میکنه
آنقدر ریشه ایمان به تو در تارو پودِ وجودم تنیده شده
که دیگر ناممکنی برایم معنایی ندارد ،
چون با تو بودن و با هدایت هایت پیش رفتن
یعنی عینِ عینِ خوشبختی و سعادتمندی
سلام به استاد بزرگوارم و مریم بانوی عزیزم
و همه دوستانم در اینمسیر توحیدی
خدایاشکرت که بار دیگر توانایی در نوشتن را با ذهنی بازوپاک و قلبی آرام و لبریز از آرامش به من عطا کردی و هر نوشته پیام توست که می آید و بر قلب این صفحه زیبا جا خوش می کند در فایلی به نام توحید که چقدر این فایل های توحیدی به دل هزاران هزار انسان نشسته و چه دگرگونی های عظیم درونی صورت گرفته و آشنایی با خدایی که شناختش و باورش شده حلالِ تک تک مسائلی که یک عمر در ناآگاهی زیستن باعث شد فقط لذّت بردن در لحظه را از دست بدهیم اما به قول شاعر
باز آ باز آ، هر آن چه هستی باز آ
گر کافر و گبر و بتپرستی باز آ
این درگهِ ما، درگهِ نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ
و صد البته که تاوان ها داده شد و در این مسیر سراسر لبریز از معجزه با خدابودن مان،نتیجه اش شد
آگاهانه قدم برداشتن وهر نفس از او هدایت خواستن و رسیدن به اصل داستان
همان احساسات عالی مساوی با اتفاقات عالی از دید یک انسان توحیدی و عملگرا یک بنده ای که تمامیت خود را به خدامی سپارد و نه نگرانی او را از پا
می اندازد و نه خوشی او را مست، در حالتی متعادل همیشه سر به سجده شکرگزاری می گذارد و از صبح که خود را زنده می بیند و هدیه زیبای یک روز دیگر را از خداوند دریافت می کند ،قلبش آرام است و ذهنش باز برای دریافت الهامات و می داند در هر اتفاق و شرایطی خداوند خیرو صلاحش را می خواهد چون خیالش راحت است هر لحظه راه درست و پاکی را از خداوند طلب می کند با همان نوشتن هایی که در دفتر معجزه وارِ ستاره قطبی اش می نویسد و تنها با خداوند معامله حق و حقیقت می کند و در عملکردهایش ثابت می کند که به هر خیری از جانب رب العالمین اش فقیر است و تنها محتاج راهنمایی و هدایت های اوست .
چند روز پیش و با توجه به آمدن گرما که خوش آمدو شاد آمد ، مصطفی بنده خدا خیلی تو فکر من بود که اطاق خنک باشد و کولر پنجره ای هم یه مسئله داشت خوب خنک نمی کرد با وجود اینکه همه کار های اصولی رو با هدایت های خداوند و الهامات خوشگلش مثل انجام عالیه بقیه کارها مصطفی جان انجام داده بود و
مجدد سرویس شد و عموجانِ خودش هم لطف کرده بود یه موتور از کولر خودش آورده بود برای تست،
اولا که این مسئله کولرهمزمان شده بود با شروع مجدد دوره شگفت انگیز و لبریز از معجزه کشف قوانین زندگی و شروع نوشتن خواسته هایم و یکی از آن خواسته ها همین خنکی عالی کولر بود و به دوروز نکشید وااای اشکم در میاد بخدا
تا مصطفی جانم هم از خداوند هدایت خواسته بوده که موتور کولر خودمان درست شود و اشکالش پیدا گردد و حتی یکی از دوستان چندین ساله اش هم پیشنهاد داده بود که کولر بلا استفاده دارد،
ولی مصطفی اصلا راضی نبود که محتاج کسی شویم و از خدا هدایت طلبید و درستش و اصولیش هم همین بود خلاصه رفتیم یه تعمیرات کولر تا دوتا موتور هم موتور عمو و هم موتور خود مان ابتدا تست شو د ولی تعمیرکار گفت باید موتور ها بماند و آماده شد خبر می دهم و ما هم احتیاج داشتیم و وقتی جایی مراجعه می کنیم ونه می شنویم و رفتاری حالت بی محلی می بینیم طبق تجربیات گذشته برایمان نشانه واضح و آشکار خداوند هست و همان چشمک زدن خداوند که این مکان و شخص مناسب انجام کاری که خواست من باشد و صلاح بدانم برایتان، نیست و قشنگ هدایت شدیم چند دقیقه بعد به یک تعمیرکار گُل و در واقع از دیدگاه ما انگار خداوند پشت میز نشسته بود
چقدر خوش برخورد یه پسر ورزشکار از بروبازویش مشخص بود ،چون مثل خودم حسابی عضله داشت ،
قشنگ و شیک موتورکولر خودمان که مصطفی دل و جگر همه چیز که برا تست نیاز بود رو هم آورده
بود و دوسه دقیقه بعد تست کرد و تمام و
گفتند موتور عمو 18 هزاره و موتور شما14 و اگر روی کولر نصب کرده بودید امکان داشت کلا فن خراب شود چون قدرتشون فرق می کند و بنده خدا چقدر توضیح و تجربه از خودش بیان کرد و من فقط می گفتم خدایا تو اینجایی و شکر می کردم و برای مغازه دار طلب خیروبرکت و فراوانی
گفت موتور و فن عالی و اگر لوله ها یخ می زند یعنی آت و آشغال داخلش گیر کرده و باید اساسی شیلنگ
آب داخل کولر گذاشته و حمام اصولی شود،
هر کاری کردیم چقدر هزینه اش می باشد گفتند هزینه ای نداشت و حتی قطعه ای هم می خواستیم بخریم تا حداقل کارتی به عنوان تشکر و قدردانی کشیده شود گفت نیاز به هیچ قطعه ای نیست و بنده خدا آنچه که نیاز بود انجام داد و بسلامتی آمدیم خانه و مصطفی باعشق مشغول سرویس کولر شد
و الان که دارم براتون می نویسم به جای لوله ها من یخ کردم از خنکی عالی و علت اصلی هم این بود که مصطفی موقع سرویس کولر فن رو با کیسه پلاستیکی می پوشاند آب داخلش نرود اما این دفعه کامل درآورده بود و اساسی شست.
چه بگویم از کدام لطف و محبت و سخاوتمندیش زبان بگشایم،
تمام لحظه لحظه های زندگیم شده وجود خودش و انجام عالیه هر کاری که شما فکرش را بکنید و گوش جان سپردن به هدایت هایش
کولر عمو هم حسابی سرویس کردیم .
و خداوند همه چیز می شود وقتی با یقین باورش می کنی و با ایمانی قلبی به او می سپاری بدونِ عجله ،نگرانی،دودلی و سه دلی ……
در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت، ثروتمند، سعادتمند، موفق و عالی باشید و بدرخشید، عاشقتونم
به تجربیات خود درباره مفهوم این فایل فکر کن و در بخش نظرات این فایل بنویس:
الف) درباره چه تجربیاتی فکر کردی خودت می دانی، به مهارت و کاربلدی خود آنقدر مغرور شدی، خود را بی نیاز از هدایت های خدا دیدی و سراغ ایده های خودت یا راهکارهای دیگران رفتی اما به طرز غیر قابل انتظاری، نتیجه خوب از آب در نیامد یا دچار خطا و اشتباه شدی؟
-در بسیاری از موارد البته بیشتر در گذشته بر عقل و توانمندی های خود حساب کرده و متوجه ی نتایج نامناسب آن شده ایم به ایده هایی که دیگران به ما می دادند عمل کرده و دچار سردرگمی می شدیم هر بار فردی با دادن ایده ای ما را از هدف اصلیمان دور می کرد و به تدریج با بیان مشکلات و مسائل پیش رو و اینکه توانایی انجام این کار در تو وجود ندارد ما را از مسیر درست منحرف می کرد برای مثال زمانی که قصد داشتیم کسب و کار شخصی خود را ایجاد کنیم اغلب افراد به مشکلاتی که ممکن است به آن برخورد کنیم اشاره داشته و راهکاری که از نظر خودشان منطقی بود به ما پیشنهاد می دادند که در انتها باعث شد کلا از ایجاد کسب و کار شخصی صرف نظر کنیم
و زمانی که به آنها می گفتیم از انجام این کار منصرف شدیم آنها بسیار ما را تشویق و ترغیب به کارمند بودن یا هیچ کاری انجام ندادن می کردند
در عوض کجاها با وجود مهارت و کاربلدی، متواضعانه از خداوند طلب هدایت کردی، سپس به ایده هایی هدایت شدی که کارها با روانی و آسانی انجام شد یا نتیجه حتی بارها بهتر از انتظار شما پیش رفت؟
-اکنون خواسته های خود را با هیچ کسی جز خداوند مطرح نکرده و از او درخواست می کنیم راه هایی برای تحقق اهداف به ما الهام کند و به بسیاری از خواسته های خود از راه های معجزه آسا دست یافته ایم که اگر در گذشته به ما می گفتند شما به چنین خواسته هایی دست میابید هرگز باور نمی کردیم
ب) وقتی چرخ زندگی شما به روانی می چرخد و کارها به خوبی پیش می رود، آیا می توانی ارتباط این جنس از روانی در انجام کارها را با نگرش “تواضح در برابر خداوند” حتی با وجود حرفه ای بودن، تشخیص دهی و برعکس؟
-بله هر زمان برای تحقق اهداف خود عجله کرده و خواسته ایم با داشتن احساس بد زور زدن تقلا کردن جلو زدن از دیگران مقایسه ی خودمان با آنها به اهداف خود دست یابیم با نتایج بسیار نامناسب مشکلات زیاد کلاهبرداری و سوء استفاده مواجه شدیم و کاملا درک کرده ایم که اگر خواسته ای از خداوند داریم باید تسلیم او باشیم و اجازه دهیم در زمان مناسب بدون عجله سختی کشیدن زجر و تقلا ما را به اهدافمان برساند چون اگر بخواهیم بدون طی کردن قانون تکامل به خواسته های خود برسیم علاوه بر داشتن احساس بد به دلیل ناسپاسی نعمت های کنونی خود را هم از دست می دهیم
خداوند همواره سمت خود را به درستی انجام می دهد اگر به خواسته های خود دست نمیابیم ایراد از باورها و افکار نامناسب ماست و خداوند به هیچ فردی ستم نکرده و تقدیر از پیش تعیین شده برای هیچ کس وجود ندارد
-انجام هر کار در ابتدا بسیار سخت و دشوار و به تدریج با تمرین و تکرار آسان می شود
-در ابتدا برای انجام هر کار دقت نظر بیشتری داشته و به تدریج دقت ما کمتر و کمتر شده و انجام کار برایمان به صورت ناخودآگاه صورت می گیرد
-اجازه ندهیم انجام کارها برایمان روتین و تکراری شده و هیچ گاه فکر نکنیم به تسلط کامل در اجرای آن رسیده ایم
-همواره خشوع و تواضع خود را در مقابل خداوند حفظ کنیم
-اگر نسبت به توانمندی های خود مغرور شویم حتما دچار دردسر و ضربه خواهیم شد
-همواره مراقب باشیم ادعای برتر بودن در هیچ حوزه ای را نداشته باشیم
-همواره اجازه دهیم در تمام امور خداوند ما را هدایت کند
-هنگام مواجه شدن با تضاد و چالش ها از خداوند درخواست هدایت داشته باشیم
-به الهامات الهی عمل کنیم
-زمانی که اولین بار اقدام به انجام کاری می کنیم همواره از خداوند طلب هدایت کرده و بر او توکل کنیم
-هر چه در انجام کارها حرفه ای تر شویم بر خداوند کمتر توکل کرده و اجازه هدایت شدن توسط او را نمی دهیم
-غرور و تکبر با حرفه ای شدن در انجام کارها جایگاه توکل و اعتماد کردن به هدایت های خداوند را پر می کند
-اعتماد کردن به خداوند و پیروی از هدایت های او باعث می شود از اقداماتی که آسیب و ضربه به ما می زند جلوگیری کنیم
-تواضع و خشوع در برابر خداوند را همواره در وجود خود زنده نگه داریم
-مرتبا به خود یادآوری کنیم که: بدون هدایت های خداوند هیچ هستیم
-حتی اگر در انجام کارها حرفه ای هستیم تواضع و خشوع خود را با طلب هدایت از خداوند نشان دهیم
-از خداوند درخواست کنیم به ما بگویید: چه زمانی چه اقدامی انجام دهیم
برای دریافت الهامات الهی باورهای زیر را در ذهن خود ایجاد کنیم:
+باور کنیم خداوند هر لحظه در حال هدایت ماست
+باور کنیم خداوند هر لحظه با ما صحبت می کند
+باور کنیم ما لایق هم صحبتی با خداوند هستیم
+باور کنیم ما لایق دریافت پیام های خداوند هستیم
-داشتن احساس لیاقت و ارزشمندی نداشتن احساس گناه که از باورهای نادرست مذهبی ناشی می شود از جمله مهم ترین دلیل عدم درخواست و عدم دریافت پیام های الهی است
-اینکه باور کنیم به خاطر اشتباهاتمان رانده شده از درگاه خداوندیم بدترین باوری است که مانع هدایت و دریافت پیام های الهی می شود
+از خداوند طلب بخشش کرده و باور کنیم مورد بخشش خداوند قرار گرفته ایم
+باور کنیم خداوند هدایت ما را بر خودش واجب کرده است
+باور کنیم اطلاعات و علم ما در مقابل آگاهی های خداوند هیچ است تا آماده ی دریافت پیام های او شویم
+ظرف وجودی خود را از اطلاعات و باورهای مخرب گذشته پاک کنیم
+خود را فقیر و محتاج هدایت ها و پیام های الهی بدانیم
-شیطان و قارون از جمله کسانی بودند که در مقابل خداوند تکبر ورزیدند
-همواره پیش از انجام هر کار از خداوند درخواست کمک و هدایت کنیم
-قلب خود را برای دریافت پیام های الهی باز کنیم
-خداوند همواره با ما صحبت می کند
-خداوند هر لحظه تمام موجودات کیهان و کهکشان ها را هدایت می کند
-تنها زمانی قادر به دریافت پیام های خداوند هستیم که در فرکانس و مدار او قرار گیریم
چگونه قلب خود را به شنیدن پیام های الهی حساس کنیم؟
-باور کنیم خداوند وجود دارد و هر لحظه در حال هدایت ماست
-باور کنیم لایق دریافت هدایت ها و پیام های خداوند هستیم
-باور کنیم لایق هم صحبتی با خداوند هستیم
-بپذیریم که هیچ چیز نمی دانیم
-در مقابل خداوند خاشع و متواضع باشیم
-خاشع و متواضع بودن در مقابل خداوند به این معناست که:
ما در مقابل او هیچ هستیم
-به اندازه ای که در مقابل خداوند خاشع و متواضع هستیم به همان اندازه در مقابل غیر خداوند جایگاه بالاتری داریم
-هر چقدر قلب خود را در مقابل دریافت پیام های خداوند باز کنیم و باور داشته باشیم هیچ چیز نمی دانیم الهامات الهی را بهتر و بیشتر دریافت می کنیم
-با خشوع تواضع و خضوع نسبت به خداوند اعتماد به نفس بالاتری داریم
-اگر اجازه دهیم همواره مشمول دریافت هدایت های خداوند شویم هیچ گاه دچار شک تردید و دو دلی نخواهیم شد
-اطمینان قلبی به تحقق خواسته ها نشانه ی اعتماد کردن به هدایت های خداوند است
-خداوند در زمان مناسب ما را به سمت تحقق خواسته هایمان هدایت می کند
-بپذیریم ما در مقابل خداوند علم و آگاهی او هیچ هستیم
-با پیروی از هدایت های خداوند در زمان مناسب در مکان مناسب قرار می گیریم
-تنها زمانی از خداوند درخواست هدایت می کنیم که باور داشته باشیم هیچ چیز نمی دانیم
-همواره از خداوند طلب هدایت و یاری کنیم
-اگر به راه حل مسائل هدایت نمی شویم به این دلیل است که:
به اطلاعات علم و آگاهی محدود خود بسنده کرده ایم
از هدایت ها و الهامات الهی استفاده نمی کنیم
تجارب نامناسبی از گذشته داریم
فکر می کنیم استفاده از راه حل مسائل گذشته باعث حل مسائل کنونی می شود
باور داشته باشیم:
خداوند همواره راه حل مسائل را به ما الهام می کند
قدم اول برای دریافت الهامات الهی:
احساس عجز و ناتوانی در مقابل خداوند است
باور داشته باشیم اگر خداوند ما را هدایت نکند نمی توانیم مسیر درست تحقق خواسته هایمان را طی کنیم
به احساس عجز و ناتوانی در مقابل خداوند برسیم تا:
توسط او به آسانترین شیوه ی ممکن هدایت شویم
اگر خردمند باشیم:
از همان ابتدا اجازه می دهیم خداوند ما را هدایت کند
-همواره بدانیم هر چیزی که داریم از آن خداوند است
-تنها نیرو و انرژی حاکم بر جهان خداوند است
-اگر اتکای ما به ابزاری بیش از خداوند شود حتما به مشکل و مسئله برخورد می کنیم
-با پیروی از الهامات الهی چرخ زندگی ما به آسانترین شکل ممکن می چرخد
-به خداوند اجازه دهیم ما را هدایت کند
-با داشتن باورهای نامناسب و قدرت دادن به عوامل بیرونی مانند این است که گاری سنگینی را از سراشیبی تند کوه با پای برهنه حمل کنیم
-خداوند تمام درخواست های ما را به شرط ایمان و اجابتش برآورده می کند
-خداوند همواره سمت خود را به درستی انجام می دهد
-با خاشع و سپاسگزار بودن در مقابل خداوند مشمول دریافت نعمت های او می شویم
-با خاشع و فروتن بودن در مقابل خداوند افراد شرایط موقعیت ها ایده ها به راحتی برای تحقق خواسته هایمان به سمتمان هدایت می شوند
-جایگاه خود را در مقابل خداوند به درستی درک کنیم
-با درک جایگاه خداوند اعتماد به نفس بالاتری داریم می دانیم قدرتمندترین نیرو پشتیبان ماست
-تمام قدرت تنها از آن او و در دستان خداوند است
-خداوند را به عنوان رب و تنها قدرت جهان باور کنیم
-توحید به این معناست که:
تنها خداوند است که ما را هدایت می کند رزاق رحمان غفور رحیم و صاحب تمام نعمت هاست
-تنها به خداوند توکل کرده و از او یاری بخواهیم
-هر روز از ابتدای صبح روز خود را با طلب هدایت و یاری خداوند آغاز کنیم:
ایاک نعبد و ایاک نستعین
-برای تحقق تمام خواسته هایمان چه بزرگ یا کوچک از خداوند درخواست هدایت کنیم
-اگر به خداوند توکل کرده و به او ایمان بیاوریم راه حل تمام مسائل به ما گفته خواهد شد
-اگر بر سر دو راهی قرار گرفتیم با گذاشتن نشانه ای از خداوند طلب هدایت کنیم
-حتی اگر پاسخ سوالی را می دانیم باز هم از خداوند طلب هدایت کنیم
-دریافت الهامات الهی مربوط به عضله ای در مغز ماست که با هر بار طلب هدایت از خداوند تقویت می شود
-خداوند بسته به ویژگی ها و شرایط هر فرد به صورت مجزا او را هدایت می کند
-استاندارد خاصی برای دریافت الهامات الهی وجود ندارد
-الهامات الهی بسته به هر شخصی متفاوت است
-با ایجاد باورهای مناسب الهامات الهی را بهتر و آسانتر دریافت می کنیم
-اگر متوجه ی الهامات الهی نشدیم با درخواست مجدد از خداوند هدایت ها و نشانه های او را دریافت می کنیم
-متواضع بودن در مقابل خداوند اعتماد کردن به او انجام کارها را برای ما ساده و آسان می سازد
-اجازه دهیم خداوند تمام کارها را برای ما انجام دهد
-نخواهیم با داشتن باوری مانند نابرده رنج گنج میسر نمی شود…با زجر و تقلا به اهداف خود دست یابیم
-اگر قصد تحقق اهداف خود را داریم بدانیم هزاران راه برای آن وجود دارد
-باور سخت کار کردن و نتیجه گرفتن را یکبار برای همیشه کنار بگذاریم
-اینکه فکر کنیم با سختی کشیدن لایق دریافت نعمت ها می شویم باور بسیار مخربی است که باید اصلاح گردد
-همواره بخواهیم از ساده ترین و لذت بخش ترین راه ممکن به اهداف خود دست یابیم
-باور کنیم توسط خداوند هدایت می شویم برای دریافت پیام های الهی لایق و شایسته هستیم در مقابل خداوند خاشع و متواضع باشیم خود را عالم دهر ندانیم و بپذیریم در مقابل خداوند هیچ هستیم
-راه حل مسائل همواره در دسترس ماست
-خداوند می گویید: باش و می شود
-به محض مغرور شدن در مقابل خداوند نشانه های آن را دریافت می کنیم
-همواره تواضع و فروتنی خود را در مقابل خداوند نشان دهیم
-در انجام هر کاری حرفه ای شدیم بیشتر از خداوند طلب هدایت کنیم
سلام میکنم خدمت شما دوست عزیز و ارجمندم که لطف کردین و این کامنت رو نوشتین و در اختیار ما قرار دادین واقعا از صمیم قلبم ازتون تشکر میکنم که وقت گذاشتین و به بهترین حالت ممکن کل فایل رو به عالی ترین شکل ممکن خلاصه نویسی کردین؛ یعنی واقعا میشود کل مطالب 67 دقیقه ای این فایل رو با خوندن کامنت شما مرور کرد: یه حسی بهمگفت حتما از شما تشکر کنم و منم گفتم چشم و تحسینتون میکنم که یکی از اعضای همیشه فعال این سایت هستین و از خدا میخام تک تک آرزوهاتون رو به آسان ترین و راحت ترین شکل ممکن نعمت زندگیتون کنه
قبل از هر چیز تبریک ما را برای پیوند مقدستان بپذیرید عکس زیبایی را در پروفایلتان دیدیم و کلی لذت بردیم برای شما و همسر گرامیتان سلامتی، سعادت و خوشبختی را از صمیم قلب ارزو داریم.
ممنون و سپاسگزار از محبت شما امیدواریم در این جمع خانوادگی فعالیتی مثمر ثمر باشد و برای دوستان یادآور ی هایی را به همراه اورد.ما هم شما را تحسین می کنیم و خواهان پیشرفت هر روزه شما و رسیدن به هر آنچه را آرزو دارید هستیم. سلامتی،ثروت،موفقیت و بهترینها را برایتان از رب یکتایمان خواسناریم
از صمیم قلبتون ازتون تشکر میکنم بابت پیام پر مهر و زیباتون بابت تبریکتون و بابت دعای قشنگتون
از صمیم قلبم خوشحالم که اینجام و با بهترین و مهربون ترین و خوش قلب ترین آدمای روی کره زمین هم مدارم؛ بالاترین سپاسگذاری من حضور در این سایت و بودن کنار شما خوبان هست
پیامتون احساس قشنکی بهم داده و من از خدا میخام این احساس قشنگ و انرژی مثبتی که من از پیام شما دریافت کردم به زندگیتون برگرده
هر وقت روی خودم حساب کردم چک و لگد و از جهان خوردم ولی هر وقت روی خدا حساب کردم ترسم کمتر شده خیالم راحت شده وقتی استرس داشتم گاهی چیزی نشده ولی ترسه بوده گفتم ببین مریم ترس یک توهم هست ترس کار شیطان هست تو رو خدا حساب کن بقیه با خدا خودش هدایت میکنه
وقتی آرامش دارم قشنگ میفهمم کار خداست
خدایا بدون تو هیچم نمیتونم راه برم بخندم لباس بپوشم حرف بزنم بشنوم…
خدایا من هیچی بلد نیستم تو بلدی تو راهنمایی کن تو بگو کجا برم چکار کنم چی بخورم چی بپوشم
خدا جان با نام تو می خوابم و با نام تو بلند میشم
سپاسگزارم فرصت زندگی دارم این یعنی حواست بهم هست
بابت هر دم و بازدم صد هزار مرتبه شکرت
تو همه ی اعضای بدنم تنظیم آفریدی
خدا جان بابت شب و روز شکرت
بابت فرکانس بالای سحر شکرت
خدا جانم وقتی خروسها در سحر می خونن شکر تو را بجا میآورند من چرا روزی هزار مرتبه شکر تو باید بکنم چون بدون ازن تو برگی از درخت نمی افته
صدای گنجشک ها روی درخت درخت دم خونمون که می شنوم ذوق زده میشم و من هم شکرگزار تر میشم
خدا جانم جهانت همش نظم هست
خدا جان من هیچم بدون تو
کار فرمام تو باش هدایت گرم تو باش وکیلم تو باش تو که باشی زندگیم آسان میشه آرامش ام بیشتره
خدای خودم را همیشه شاهد بر اعمال خودم بدانم و او را کمک ویاری رسان خودم بدانم
از او کمک بگیرم او بی هیچ منتی به من کمک می کند و حال من را خوب می کند
بهترین اتفاقات را برای من رقم می زند
همیشه حال خوب خودم را
موفقیت های خودم را
دستاورد های خودم را
همه و همه را به او منشا بدانم و بدانم که دستهای او همیشه در کار است تا من به راحتی و آسانی در همه امور زندگی خودم موفق و شاد باشم
این بزرگترین کاری است که همیشه و همیشه باید در همه مراحل زندگی خودم انجام بدهم
چه نکته عالی در این فایل یاد گرفتم
من همه چیز را نمی دانم
بلکه از خدای خودم این را بپرسم که تو به من کمک کن
تو هوای من را داشته باش
تو به من بگو
چقدر این مهم و لازم است
نکته
من هیچ نمی دانم
این ندانستن من را به جلو هدایت می کند
این نداستن به من کمک می کند تا بهتر بتوانم از مسیر و هدایت های خودم بهره ببرم
نکته ای دیگر
وقتی که می گویم من هیچ نمی دانم
هیچ بلد نیستم بی شک به این ندانستن من پاسخ داده می شود و جواب سوال های خودم را دریافت خواهم کرد
این خیلی عالی و فوق العاده است
همه چیز برای من از زمانی به خوبی پیش رفت که دست در دستهای خدای خودم دادم و روند امور زندگی خودم را به او می سپارم
این واقعا زیبا و عالی و دوست داشتنی است
کمک می خواهم از او او به من کمک می کند
وقتی که من می دانم و بلد هستم دیگر چه لزوم دارد که به من کمک بشود
چه لزوم دارد که بخواهد دستهای من گرفته بشود
خوب این یک نکته است
از او هدایت می خواهم و او به من هدایت خواهد کرد
بیایم از امروز این هدایت خواستن را در زندگی خودم به کار بگیرم و در نهایت نتایج آنرا در زندگی روزمره خودم ببینم
این ویژه گی خیلی اوقات در زندگی به داد من رسیده است مخصوصا از زمانی که در مغازه خودم و در کسب و کار خودم این توکل را به مرور در حال قوی تر کردن هستم و در نهایت واقعا نتایج خوب و مثبت آنرا در حال دیدن و مشاهده کردن هستم
وقتی که یک قدرت وجود دارد که کارهای من را انجام می دهد دیگر چه لزوم دارد که من بخواهم زیادی زحمت بکشم
زحمت های من برای خداوند و در نهایت لذت بردن ها از آن من
این قول و قرار من و خدای من از امروز است که بین او و خودم آنرا نوشته ام
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
«وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَکَذَٰلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ»
(ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻳﻮﺳﻒ ﺑﻪ ﺳﻦّ ﻛﻤﺎﻝ ﺭﺳﻴﺪ، ﺣﻜﻤﺖ ﻭ ﺩﺍﻧﺶ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻋﻄﺎ ﻛﺮﺩﻳﻢ، ﻭ ﻣﺎ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻣﻰﺩﻫﻴﻢ)
«وَرَاوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَیْتَ لَکَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ»
(ﻭ ﺁﻥ [ﺯﻧﻲ] ﻛﻪ [ﻳﻮﺳﻒ] ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ او ﺑﺎ ﻧﺮﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ ﻛﺎم ﺟﻮﻳﻲ ﺷﺪ، ﻭ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: بشتاب برای تو [آماده ام] ؛ [ﻳﻮﺳﻒ] ﮔﻔﺖ: ﭘﻨﺎﻩ بر ﺧﺪﺍ ، ﺍﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ، ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﻢ ﺭﺍ ﻧﻴﻜﻮ داشته، همانا او ستمکاران را رستگار نمیکند)
(سوره یوسف آیات 22-23)
————————————————————————————
خدایا ای پروردگار وهابم ، ای یگانه معبود صاحب فضل و رحمت ابدی، این عبد تو به هر خیر و برکت و رحمتی از سوی تو محتاج و نیازمند و فقیر ست. خدایا هدایتی فرما تا قلبم را از تاریکی های جهل و ظلم به خود نجات دهم و به سوی نور تو هدایت شوم؛ ای پروردگار وهاب و صاحب فضلم، تو را سپاس بر بینهایت نعمت و رحمت دائمی که بر این بندهات عطا کردی ، پروردگارم تو را سپاس بر هر نَفَسی که فقط تا چند ثانیه زندهام میدارد ولی سالهاست هر بار نفسی از پی نفسی دیگر جاری میشود ؛ خدایا تو را سپاس برای هر ضربان قلبم که فقط چند ثانیه حیاتم میبخشد، ولی اکنون سالهاست هر ضربانی از پی ضربانی دیگر بی وقفه ادامه دارد «إِلَىٰ یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» خدایا دم و بازدم و ضربان قلبم هنوز جاریست، پس چگونه ممکن ست حتی لحظه ای رحمت و فضل تو از مخلوقت باز داشته شود؟! هرگز چنین نیست، تو بر مخلوقات خود صاحب فضل عظیم و رحمت دائمی هستی.
خدایا این عبد تو از کنترل نفس و ضربان قلب خود ناتوان ست، از حرکت پلک خود ناتوان ست ؛ الهی بر هر قطره آب و هر لقمه غذا که سیرابم میکنی و اطعامم مینمایی تو را شکر میکنم. پروردگارم از رحمت و فضل تو دستانت سقف اتاقم شده و نور تو فضا را برایم روشن کرده. خدایا تو را شکر و سپاس بر قدرت شنوایی و بینایی و قلبها ، که همواره «قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ» بودم ولی تو از هدایتم دریغ نکردی و نعماتت را از مخلوقت بازنداشتی. خدایا اعتراف میکنم بر ظلم و جهل و شرک و کفر خودم؛ و از شر منیت ها و نجواهای شیطانی ذهنم پناهی جز تو ندارم و در برابر بینهایت بودن نعماتت خود را عاجز و ناتوان از سپاسگزاری میبینم که اگر دریاها و قلمها و ورقها به کار گرفته شوند ، از وصف کلمات تو ناتوانند، ای اربابِ همواره پیروزمندی که بر همه امور هستی صاحب حکم کنندگی مطلق هستی.
«وَلَوْ أَنَّمَا فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَهٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَهُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ کَلِمَاتُ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»
خدایا کمکم کن از تو، و برای تو، و فقط بخاطر تو بنویسم؛ پروردگارا با نور خودت قلبم را منور کن تا هدایت شوم و از رستگاران باشم. که تو بر همه بندگانت صاحب رحمت بیکران هستی.
————————————————————————————
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و همچنین استاد شایسته بزرگوار و همه دوستان نازنینم در این سایت.
وقتی میرسیم به فایلهای توحید عملی، واقعاً جز عجز و ناتوانی در برابر پروردگار چیزی برای ارائه نداریم.
بقول حافظ شیرازی: «اَلمِنَّهُ لِلَّه که درِ میکده باز است ؛ زان رو که مرا بر در او رویِ نیاز است» ؛ «از وی همه مستی و غرور است و تَکَبُر ؛ وز ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است» ؛ «رازی که بَرِ غیر نگفتیم و نگوییم ؛ با دوست بگوییم که او محرمِ راز است»
در راستای عجز و نیاز شخصی به بهبود شخصیتم، نیاز دیدم که بیام و این فایل رو گوش بدم و بازم اعلام نیازمندی کنم و از خداوند کمک بخوام، و از خودش بنویسم تا بتونم بهش وصل بشم. چون اون چیزی که باعث رستگاری ما میشه روشن بودن و متصل بودن قلب ماست، و اگر ارتباط قلبی مون با خدا قطع بشه چنان توی تاریکیها غرق میشیم که دیگه نمیتونیم به رستگاری و سعادت برسیم. ماییم که محتاج این ارتباط قلبی هستیم و اون از ما بینیازه.
مدتی بود داشتم سوره یوسف رو آیه به آیه کار میکردم. امروز رسیدم به آیه 23. قبلاً هم توی کامنتم نوشتم بخاطر دوتا کلید واژه مهم توی این سوره مشخصاً این تمرکز رو ضروری دیدم. یکی «احسن القصص» بودنش و دیگری آیه 7 که میگه «توی این سرگذشت یوسف و برادرانش نشانههای فراوانی هست برای افراد پرسشگر». یه نکته دیگه هم که قابل تامل هست و به نوعی این سوره رو متمایز میکنه ، شرح پیوسته ای از روند تکامل یوسف از ابتدای کودکی تا زمانی که عزیز مصر میشه و مثل داستان انبیاء دیگه نیست که بخش های مختلف زندگی شون توی سوره های مختلف بیان شده باشه.
————————————————————————————
(قبل از هر چیز تاکید کنم اینها درسها و هدایتها و برداشتهای شخصی منه از این آیه، و هر کسی هدایتهای مخصوص خودش رو دریافت میکنه، اگر هدایت شما با هدایت من تفاوت داره این موضوع کاملاً طبیعیه ؛ تفاوت در هدایت و تفاوت دیدگاه کاملاً طبیعیه و منم انسانم ممکنه جایی اشتباه کنم و بعداً دوباره هدایت بشم؛ پس اگه دیدین با جایی از کامنت مقاومت دارید، این ماجرا طبیعیه)
——————————
درسهایی از آیه 23 یوسف :
وقتی که یوسف توی شرایطی قرار میگیره که اون پیشنهاد نادرست بهش میشه، چندتا نکته رو بیان میکنه که خیلی باورهای ارزشمندی توش داره؛ نقل قولهای افراد بیانگر باورهای اونهاست، باورهای بنیادینی که باعث رستگاری و سعادت و موفقیت یوسف میشه.
(این نکته رو هم اضافه کنم که از زمان هبوط آدم تا زمان نزول قرآن خدا میدونه چند هزار سال زمان گذشته، چند تا پیامبر اومدن و رفتن و هر کدوم بعضاً تا چند صد سال زندگی کردن، و چیزایی که توی قرآن ما در مورد پیامبران میخونیم هایلایت های زندگی اونها و مهمترین باورهای اونهاست. حتی قرآن میگه پیامبرانی بودن که ما سرگذشت شون رو برای شما بیان نکردیم؛ پس با این ذهنیت میریم سراغ باورهای پیامبران …)
توی آیه 22 خداوند میگه «ما طبق قوانین الهی به یوسف حکمت و دانش عطا کردیم و اینچنین نیکوکاران را پاداش میدهیم». حالا ببینیم یوسف چه باورهایی داشته که از نیکوکاران بوده و میتونه اون نتایج رو دریافت کنه و توی مداری باشه که خداوند بهش حکمت و دانش رو عطا کنه.
«یوسف بخاطر باورهایی که داشته از نیکوکاران بوده پس در مسیر تکاملش، در مدار دریافت حکمت و دانش قرار گرفته»
اولین جمله ای که یوسف پاسخ میده اینه: «مَعَاذَ اللَّهِ» یعنی پناه بر خدا. یعنی من توی این شرایط هیچ پناهی جز الله ندارم ، یعنی من روی عقل خودم حساب نمیکنم، من خودم رو محتاج و نیازمند میدونم که خداوند کمکم کنه. توی آیه 53 هم میگه من نفس خودم رو مبرا نمیدونم ، نفس همواره سرکشی میکنه مگر اینکه خداوند رحمتش رو بفرسته. پس اینجا یوسف از شر نفس خودش و زشتی اون عمل به خداوند پناه میبره چون پناه دیگری نداره.
——————————
«إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ» او پروردگار من ست و مرا نیکو و گرامی داشته. یوسف اولین فکتی که ارائه میده یادآوری نعمتهای خداست. ظاهراً هم ربطی نداره به اون پیشنهاد، ولی چرا از نعمتهای خداوند حرف میزنه؟؟
از اونجایی که یوسف توی احساس سپاسگزاری دائمی و اتصال قلبی به خداوند بوده و این حقیقت رو میدونه که بالاترین فرکانس برای حفظ اتصال و ارتباط قلبی، فرکانس سپاسگزاریه ، پس بیاد آوردن نعمتهای خداوند و جایگاهی که خداوند بهش عطا کرده مهمترین فکتیه که میتونه اون رو نجات بده. چون هر فکر و باور و عملی که انسان رو از احساس سپاسگزاری در بیاره ارتباط قلبی رو قطع میکنه. شیطان وقتی از درگاه خداوند رانده میشه به عزت خداوند قسم میخوره که از پیش رو و پشت سر و چپ و راست به انسان حمله کنه تا انسان رو از احساس سپاسگزاری دور کنه چون میدونه این احساس مهمترین اتصال قلبی به خداست.
عملاً یوسف داره میگه «من چطوری به این درخواست تن بدم درحالیکه این موضوع منو از احساس سپاسگزاری در میاره و ارتباط منو با خداوند قطع میکنه.»
پس احساس سپاسگزاری باعث بازدارندگی از جرم و گناه میشه.
احساس سپاسگزاری باعث میشه انسان توی چالشها بهترین تصمیم رو بگیره.
احساس سپاسگزاری انسان رو وارد مدار حکمت و آگاهی و دانش میکنه.
احساس سپاسگزاری به انسان عزت نفس و احساس ارزشمندی میده که مراقب رفتار و گفتارش باشه.
احساس سپاسگزاری باعث میشه انسان منبع نعمتها و منشأ احساس خوب خودش رو بشناسه و تحت هر شرایطی که شده به احساس بهتر برسه و توی هر موقعیتی تمام تلاشش رو بکنه که از احساس سپاسگزاری دور نشه.
احساس سپاسگزاری باعث میشه انسان خودش رو نیازمند به خداوند (و فقط خداوند) ببینه و از هر رفتاری که موجب میشه ارتباطش با خدا قطع بشه دوری کنه.
احساس سپاسگزاری باعث میشه انسان صدای خطرها و آلارم ها رو بلافاصله دریافت کنه و به خودش ظلم نکنه و چک و لگد نخوره.
احساس سپاسگزاری باعث احساس خوب میشه و احساس خوب باعث اتفاقات خوب و هر چیزی که احساس بد رو به همراه بیاره مستقیماً داره قطع ارتباط میکنه.
«إِنَّهُ لَا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ» همانا او ظالمان را رستگار نمیکند.
ظالم ؟؟؟!!! این موضوع چه ربطی به ظلم داشت؟؟ آدم این کاره یه چی دیگه بهش میگن ولی چرا یوسف گفت ظالم ؟؟
بریم ببینیم ظلم چیه؟
در بیشتر مواردی که توی قرآن ظلم رو بیان میکنه داره میگه ظلم به نفس.
آل عمران 135 : «وَالَّذِینَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَهً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ یُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ یَعْلَمُونَ»
نساء 64: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا»
یونس 44 :«إِنَّ اللَّهَ لَا یَظْلِمُ النَّاسَ شَیْئًا وَلَٰکِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ»
ظلم چیه؟ ظلم یه رخداد بیرونی نیست ، یه اتفاق درونیه. عبارت کاملش اینه : «ظلم به خود».
ظلم به خود در واقع هر فکر و باور و رفتار و گفتاری هست که به وسیله اون ارتباط قلبی ما با خداوند قطع بشه.
طبق آیه 23 و 33 سوره یوسف: تن دادن به این پیشنهاد، ظلم به خود محسوب میشه چون یوسف رو از ارتباط قلبی با خداوند بازمیداره.
طبق آیه 16 قصص ظلم به خود برای موسی میشه درگیری و زد و خورد و قتل عمد.
طبق آیه 44 نمل ظلم به خود برای ملکه سبأ میشه شرک و پرستش غیر خدا (خورشید)
طبق آیه 87 انبیاء برای یونس ظلم به خود میشه خشم و عصبانیت و تمرکز بر روی ناخواسته ها و ترک کردن قوم قبل از اینکه فرمان الهی بیاد.
پس نتیجه گیری اینکه: «هر فکر و باور و رفتاری و گفتاری که اتصال قلبی انسان با خداوند رو قطع کنه میشه ظلم به خود» و همه اقوام پیشین که مورد عذاب الهی واقع شدن فقط بخاطر ظلم به خود بوده و خداوند به کسی ظلم نمیکنه و فقط برای بنده هاش خیر و برکت و خوبی و فضل و نعمت و ثروت میخواد.
مشخصترین و بولدترین رفتارها و افکاری که باعث ظلم به خود میشه، شرک و کفر نعمته و بعد از اون بقیه گناهانی که قلب انسان رو از یاد خداوند غافل کنه. طبق آیه 135 آل عمران و 64 نساء و البته یه جورایی 16 قصص اولین اقدام بعد از ظلم به خود درخواست مغفرت و طلب بخشش هست، هر چه زودتر. و ادامه ندادن مسیر غلط.
توبه و بازگشت باید عامل احساس خوب باشه ؛ و ادامه دادن گناه یعنی کماکان قطع نگه داشتن ارتباط.
ولی کاری که ما در واقعیت انجام میدیم (و یه جورایی بقیه و جامعه بهمون توصیه کردن انجامش بدیم) باقی موندن توی احساس منفی و احساس عذاب وجدان و احساس گناهکار بودن دائمیه.
«این به هیچ وجه به این معنی نیست که هر کاری دلمون خواست بکنیم، پدر ملت رو در بیاریم و بیخیال باشیم و بگیم من عذاب وجدان به خودم نمیدم و توی احساس گناه نمیمونم» این خودش یه جور دیگه ظلم به خود محسوب میشه.
منظور اینه که انسان ممکنه به هر دلیلی درگیر نجوا و احساس ترس و کمبود بشه و به خودش ظلم کنه و ارتباط قلبی خودش رو با خداوند قطع کنه. الان مهمترین کار، برقراری مجدد ارتباط قلبیه که بهش میگن توبه (بازگشت) اینکه ارتباط قلبی رو دوباره برقرار کنیم و از خدا بخوایم هدایت مون کنه و اگر راهی برای جبران اشتباه هست انجامش بدیم. هر کاری لازمه انجام بدیم تا این ارتباط قلبی بهبود پیدا کنه. احساس گناه و عذاب وجدان دائمی خودش عامل قطع ارتباط محسوب میشه. خودش ناامیدی از رحمت خداست، خودش نوعی شرک هست که ما به اون گناه قدرت میدیم.
————————————
آیا ما میتونیم به دیگری ظلم کنیم یا دیگری میتونه به ما ظلم کنه ؟!
هیچکسی نمیتونه ارتباط قلبی دیگری رو با خداوند قطع کنه. ارتباط قلبی با خدا یه موضوع درونیه دور از دسترس دیگران ، ولی اگر ما بعد از اینکه یه رفتاری رو از کسی ببینیم و اون رفتار باعث بشه ما به اون آدم قدرت بدیم و به ناخواسته توجه کنیم و شرک بورزیم این میشه ظلم به خود. ظلم به خود ناشی از شرک خودم، نه بخاطر رفتار دیگری.
بخاطر اینه که توی داستان پیامبر اسلام میگن هر چقدر بهش اهانت میکردن، هر چقدر خاکستر روی سر پیامبر میریختن، هر چقدر تهدیدش میکردن، اون باز حال خوب خودش رو خراب نمیکرد و ارتباط قلبیش با خداوند رو حفظ میکرد و اونجایی که داره ارتباطش با خداوند دچار افت میشه خداوند بهش میگه ما میدونیم بخاطر شرک و تکذیب مشرکین قلبت ناراحت میشه… خدا از این طریق داره به پیامبر یادآوری میکنه ارتباط قلبی مهمترین موضوعه و نباید بذاری چیزی اون رو قطع کنه، پس از مشرکین اعراض کن.
پس اعراض کردن از ناخواسته یکی از راههای برقرار نگه داشتن ارتباط قلبیه …
(برعکس رسانه ها و اخبار که دائماً بر ناخواسته ها توجه و تمرکز دارن)
وقتی خداوند به موسی پیامبر(ع) فرمان میده برو به سمت فرعون: بهش نمیگه فرعون داره به بقیه ظلم و ستم میکنه ؛ میگه برو سمت فرعون که فرعون «طغیان» کرده، به فرعون بگو بنی اسرائیل رو آزاد کن تا ما بریم و بهشون «تعدی» نکن.
اونجایی که صحبت ظلم میشه میگه برو به سوی قوم فرعون چون با قدرت دادن به فرعون شرک ورزیدن. (شرک = قطع ارتباط قلبی با خدا)
———————————————
از دل آیه 23 سوره یوسف ، به این نتیجه رسیدم که ظلم به خود هر فکر و باور و رفتار و گفتاری میشه که ارتباط قلبی با خداوند رو قطع میکنه.
و در ادامه یوسف اونجایی که میخواد با چنگ و دندون ارتباط قلبیش با خدا رو حفظ کنه، نعمتهای خداوند رو بیاد میاره و به هر قیمتی شده نمیذاره از احساس سپاسگزاری در بیاد.
پس احساس سپاسگزاری مهمترین و موثرترین راهه برای ارتباط قلبی با خداوند.
و چقدر من خودم مشتاق رسیدن به این احساس سپاسگزاری هستم، این احساس سپاسگزاری خودش نعمت محسوب میشه. ما با احساس سپاسگزاری داریم شکر نعمتهای خداوند رو میگیم ، غافل از اینکه خود همین احساس سپاسگزاری و قانون شکرگزاری خودش موهبت و نعمت خداست.
————————————————————————————
پس نتیجه گیری پایانی اینکه هر باور و عملی که ارتباط قلبی با خداوند رو قطع کنه میشه ظلم به خود.
شرک ورزیدن ، کفران نعمت ، تمرکز روی ناخواسته ها و خشم ، گناه کردن و ادامه دادن مسیر غلط …
نقطه مقابل ظلم به خود میشه ارتباط قلبی با خداوند و شرح صدر و ایمان و آرامش…
که با باورهای توحیدی و شکرگزاری و تصدیق زیباییها و تمرکز روی خواسته ها و نیکوکاری حاصل میشه، هر رفتار و باوری که احساس بهتر و آرامش و شفافیت قلب بده.
(بقول استاد عباس منش توی دوره همجهت با جریان خداوند: سپاسگزاری با اختلاف بیشتر از هر کار دیگه ای انسان رو به احساس بهتر میرسونه)
————————————————————————————
«رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»
خدایا حمد و سپاس و شکر و ستایش مخصوص تو که منت سرم گذاشتی و نامت رو بر زبانم جاری کردی و قلبم رو به سمت خودت متمایل کردی.
الهی صد هزار مرتبه شکر.
الهی صد هزار مرتبه شکر که خودت رو بهم عطا کردی.
الهی صد هزار مرتبه شکر برای نعمت سپاسگزاری از نعماتت.
خانواده عزیزم، در پناه رب العالمین همواره شاد و سلامت و متنعم و سپاسگزار باشید.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
سلام دوست عزیزم
چی بگم از این متن نمی دونم واقعا الله اکبر از این آگاهی و درک شما وای خدای من شما چه نکات مهمی رو اینجا گفتین
اون تکهای که حضرت یوسف تو اون لحظه نعمت های خدا رو به یاد میاره چقدر به ذهن می فهمونه که سپاسگزار بودن چقدر مهم هست سپاسگزاری باعث میشه تو یه همچین لحظه ای توجه تو از روی اتفاق بد برداشته بشه بره به سمت نعمت هایی که خدا تا به حال بهت داده و نتیجه هم اینکه این زاویه دید باعث تغییر شرایط میشه
من باید باز هم برم بخونم این کامنت ارزشمند رو
آقای امیری عزیز بسیار سپاسگزارم که هدایت هاتون رو اینجا به اشتراک میگذارید
سلام و درود فراوان به شما خواهر بزرگوار ، مرضیه خانم.
امیدوارم که حالتون عالی و مثبت باشه و همواره به نور هدایت رب العالمین متصل باشید.
عکس پروفایل تون ساحل کجاست؟ چقدر انرژیش مثبته. نامبرده خودش جنوبیه ولی هر بار میره کنار ساحل یا عکس ساحل رو میبینه ذوق میکنه.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که خداوند همه مون رو از نعمت هدایتش متنعم میکنه. خودتون هم میدونید اعتبار این کامنت ها با افراد نیست و این خداست که همیشه در حال هدایت ماست. از خداوند میخوام کمکمون کنه همواره در مدار هدایت باقی بمونیم.
از شما متشکرم بخاطر پاسخ ارزشمندی که برام نوشتین.
در پناه رب العالمین همواره شاد و سلامت و ثروتمند و موفق و متنعم باشید.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
سلام مجدد دوست عزیز
اون دفعه از خوندن کامنت زیباتون اینقدر به هیجان اومدم که فقط سریع خواستم ازتون تشکر کنم. همیشه کامنت های شما برام پر از آگاهی بوده خدا رو شکر می کنم که دوستان نابی چون شما در این سایت فعالیت می کنن.
البته که سرچشمه اصلی هدایت ها کسی دیگری هست اما همین که شما دریافت کننده و نشر دهنده اون هستین هم کار بزرگی هست.
همیشه وقتی صحبت از هدایت و ارزشمندی دریافت اون میشه یاد این کامنت شما می افتم که نوشته بودین مگه حضرت ابراهیم دکترا مکانیک داشتن یا تو فلان دانشگاه درس خونده بودن اونا فقط خدا رو باور کردن و ایمان آوردن و به این درجه از علم و حکمت رسیدن این تکه رو با خودم تکرار می کنم و سریع جلو نجوا رو می گیره.
این رو گفتم که بدونید همین نوشته ها برای افراد زیادی راهگشا هستن و باعث تقویت باورها شون میشه حتما باز هم این هدایت ها رو بنویسید.
این عکس هم مربوط به ساحل جزیره زیبای هنگام هست. (البته من همسرم جنوبی هستن و ارادت داریم)
بله انرژی دریا فوق العاده هست چون یه احساس بی نهایت بودن رو بهت میده.
بنام الله رحمان
سلام ب حمید حنیف دوست توحیدی قشنگم
خداقوت بابت این تحقیق زیبایی ک انجام دادین و با ما ب اشتراک گذاشتین
چ درهایی از آگاهی ب روی قلبم باز شد چقد قشنگ ردپای قانون و میشه دید
چقد خداوند واضح داره مارو هدایت میکنه
چقددد تحسین کردم شمارو ک ب این درجه از ایمان رسیدین ک خیلی زیبا شیرجه زدین تو عمق آیات خداوند
و چ آگاهی های ارزشمندی و دریافت کردین
الهی صدهزار مرتبه شکرت ک منو هدایت کردی ب این آگاهی های ارزشمند
منو لایق دریافت این آگاهی ها دونستی کمکم کن تا درک کنم و عمل کنم بهش
خدایا صدهزار مرتبه شکرت بخاطر وجود نازنین دوست عزیزم آقای امیری ک دست تو شد برای درک بهترم از قانونت
خیییلی ممنونم ازشما
استاد بارها اشاره کرده بود ک سپاسگزاری نزدیک ترین فرکانس ب خداونده
خوشبختی و سپاسگزاری باهم هستند
والان متوجه شدم:
معنیظلم ک درقرآن اومده ،ظلم ب خود هست
ظلم ب خود یک عمل درونی هست و هیچ عامل بیرونی نمیتونه درحق ما ظلم کنه.
و خداوند بارها گفته تو قرآن خداوند ب کسی ظلم نمیکنه بلکه اونها خودشون ب خودشون ظلم میکنن
از اونجا روح خداوند در درون ماست و هرلحظه داره
هدایتمون میکنه
خیر و شر مارو بهمون الهام میکنه
اگر احساسمون بد میشه
ب ناخواسته ها توجه میکنیم
عصبانی میشیم
کفران نعمت میکنیم
مقایسه میکنیم
شرک میورزیم
در اصل ب خودمون ظلم میکنبم
مدارمون میاد پایین
از مدار خداوند خارج میشیم
احساسمون بد میشه و اتفاقات بد میفته برامون
کل داستان اینه ک من باید حواسم باشه ب احساسم ،ب افکارم ک از مسیر خارج نشم
و کلیدی ک اینجا پیدا کردم
سپاسگزاری هست ک ارتباط من باخداوند رو همیشه حفظ میکنه
و همین سپاسگزاری خودش ی نعمته ،هرکسی نمیتونه قدردان داشته هاش باشه و سپاسگزار خداوند
اگه آگاهانه حواسش ب ذهنش نباشه
ک 95٪از جامعه توی این مدار نیستن خدایا خودت کمکم کن
منو قدردان داشته هام قرار بده
الهی صدهزار مرتبه شکرت
لن شکرتم لازیدنهم
واین وعده ی خداونده
الهی صدهزار مرتبه شکرت ک ایمانم با این آگاهی ها قوی تر کردی
خودت ثابت قدمم کن توی این مسیر زیبا.
الهی صدهزار مرتبه شکرت ک هرلحظه داری هدایتم میکنی
سپاسگزارم بابت خواب بسیار عمیق و عالی دیشبم
چقد هواعالی بود فوق العاده بود سپاسگزارم گ ب درخواستم پاسخ دادی و هوا رو خنک کردی ک شب بیرون بخوابم
الهی شکرت بابت سکوت و آرامش شب و ستاره های زیبا
خدایا شکرت بابت شروع روز جدیدم مرسی ک زود بیدارم کردی و همدار شدنم با شنیدن ارکست سمفونی پرنده ها ،بلبل ها،خروس و ..کل هستی.
الهی شکرت بابت بوی عطر نون های مادر ک امروز صبح درست کرد خیییلی خوشگل و عالی بودن و خوشمزه
الهی شکرت بابت نعمت کولرمون ک اصلا یادم میره تابستونه
الهی شکرت بابت نعمت چرخ خیاطیم و مهارتی ک دارم ب راحتی میتونم برای خودم لباس های خوشگل بدوزم
مدتیه ک استوری میزارم کارهام رو و از حین دوخت باچرخ فیلم میگیرم
چقد حس خوبی میگیرم از دیدن مهارتم ک هررپز داره بهتر میشه، و لذت میبرم از ایده هایی ک خداوند بهم میگه و من انجام میدم و سوپراییز میشم از این همه دقیق بودن و عالی بودن ایده ها
خدایا شکرت بخاطر صدای زیبای بلبل ک از پشت پنجره ی اتاق داره میاد
الهی شکرت بخاطر وجود مادر و پدر عزیزم ک دست تو هستن تو زندگیم
الهی شکرت بخاطر وجود آجی ناهید ،صبح ک داشتم نون های تازه رو تا میزدم تو پلاستیک میزاشتم
یادم اومد ک قبلا خودم چند سال پیش موقع اپیدمی چون مادر نبود ب مدت 6 ماه مجبور بودم خودم نون بپزم
اونو ب چشم یک مسئله دیدم ک باید حلش کنم
و گفتم انجامش میدم
قدم اول درست کردن خمیر بود،ک بلد نبودم
سری اول ک درست کردم خوب نشد ولی همون خمیر و انداختم روی ساج ک بپزه خخخخخخخ
ک ب زور بر گردوندم ک سمت دیگه اش بپزه کلا خراب شد ولی من براش ذوق کردم ک میشه
بار دوم خمیرم ی کم بهتر شد
ولی موقعی ک میخواستم بندازم روی دست ک بزرگتر بشه انگشتام از توی خمیر میزد بیرون خخخخ
ک خواهرم راهنماییم میکرد ک انگشتات بزار کنار هم باشن بعد از این دست بده اون دستت
یادش بخیر چقد من هربار بهتر میشدم و هی ذوق میکردم
پدر هم هی تشویق میکرد میگفت عجب نونی درست میکنی از مال مادرت بهتره .
ب جرات میتونم بگم ک هیچ کس و ندیدم ک مث مامان تاحالا نون بپزه
یادمه اون موقع تو سایت نبودم ولی فایلهای استاد و از تو کانالهای فیک دنبال میکردم
و براساس اون آگاهی ها تونستم این مسئله رو حل کنم اینقد ک خودم راضی باشم از کارم و لذت ببرم
الهی صدهزار مرتبه شکرت
الان ک بهش فکر میکنم هربار خداوند بهم میگفت ایراد کارت چیه سری بعد درستش کن
و هدایتم میکرد
بارها و بارها چ قبل این مسیر چ الان شاهد هدایت هاش بودم
بعد من اون موفقیت هارو ب خودم نسبت میدادم
برای خیاطی هم همین جور هدایتم کرده و میکنه
اوایل ک یاد گرفتم از خواهرم الگو کشیدن بالاتنه رو خیلی عالی و باعشق پیش رفتم
خداوند خواهر دیگه ام و مامور کرد ک بشه مشتریم ث چقد من مدلهای دوختم ک بار اولم بود و همه رو خدا برام انجام میداد
ولی من طمع کردم و ناسپاسی ک بعد از ی مدت خواهرم دیگه نیومد پیشم لباس بدوزه
واقعا هر خیری ب من میرسه از طرف خداونده و هر شری ب من میرسه از سمت خودمه
خدایا مرسی ک بهم گفتی دوباره شروع کنم با تمام وجودم ب سپاسگزاری کردن و ب احساس خوب رسیدن
مرسی ک پازل گمشده ام رو بهم نشون ندادی
الهی شکرت بخاطر این فایل توحیدی و این سایت الهی
وجود استاد عزیزم و دوستان ارزشمند پاکم تو ی این مسیر زیبا
خدایا شکرت ک منو لایق دریافت الهامات قرار دادی
قلبم و باز کردی
الهی صدهزار مرتبه شکرت
مررسی دوست عزیز
رد پای امروزم اینجا نوشتم خخخخ
ممنون ک باعث شدین دست ب قلم بشم
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
ب خدای بزرگ میسپارمتون
شاد موفق ثروتمند و سعادتمند باشید
الهی صدهزار مرتبه شکرت
سلام و درود فراوان به شما خواهر بزرگوار ، خانم لرستانی گرانقدر.
امیدوارم که حالتون عالی و مثبت و توحیدی باشه و همواره به نور رب العالمین وصل باشید.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که این کامنت تونسته برای شما احساس خوب و مثبت ایجاد کنه و نکاتی برای تامل و هدایت داشته.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که خداوند بر سرم منت گذاشته و من رو اسباب هدایتهای خودش قرار داده. از خداوند میخوام این نعمتش رو بر من افزون کنه.
خداوند در هر ثانیه در حال هدایت بندگانش هست. از بینهایت طریق. از بازی کودکانه تا وزیدن نسیم و جاری شدن آب و سبزی برگ درختان. من باید انسان کفور و مغروری باشم اگر اعتباری به خودم بدم. همه مطلق عزت از آن خداست و خدا برای هدایت و یاری بندگانش کافیه.
از لطف و محبت شما سپاسگزارم. و ممنونم که شکرگزاری هاتون رو توی پاسخ برام نوشتین تا من هم بتونم سپاسگزاری رو تمرین کنم.
در پناه رب العالمین همواره شاد و سلامت و ثروتمند و متنعم باشید.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
سلام حمید امیری عزیز
دوست هم فرکانسی ام
چه دعاهای قشنگی ابتدای کامنتت نوشتی من کامنت شماروبااون دعاهای زیباکه هیچی کم نداره سیو کردم تایادم باشه وهرروز بخونمش جهت شکرگزاری وسپاسگزاری عالی وهم درمورد ظلم به خوداونجا که گفتی اگرازکسی بدی دیدیم ناراحت بشیم درواقع به اون فردقدرت دادیم وشرک ورزیدیم تاحالمون روخراب کنه این یعنی ظلم به خود .
من تاحالا میدونستم این کاریعنی شرک ورزیدن به خداوند ولی نمی دونستم ظلم به خود محسوب میشه همراه بامثال های قرآنی متنوعی که زدین باعث میشه برای همیشه توذهنم بمونه خیلی ازتون ممنون وسپاسگزارم من همیشه دنبال کننده کامنت های زیباوپرازآگاهیتون هستم ازخدامیخوام هرلحظه بردانش وحکمت قرآنی شمابیافزاید تاشماهم بااشتراک گذاشتن دانش وعلم قرآنی تون ماروهم بهره مند کنید خداوندیکتا ، پروردگارجهانیان همیشه وهرلحظه حافظ ومراقب شماباشه که اوبهترین نگه دارنده ومهربان ترین مهربانان هست وعاشق بنده های مومن وباتقواش .
خداوندیارویاورتون باشه ای دوست مومن وباتقوا . همیشه شاد ، سلامت ، پرازآرامش وثروتمند باشید
سلام برادرامیری عزیز
پیرو آیاتی که درباب طلم به خود نوشتین من وقتی داشتم سوره نساء رومطالعه می کردم متوجه دوآیه شدم که خیانت به خود رو خداوند مطرح می کنند توجه کنید:
إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاکَ اللَّهُ ۚ وَلَا تَکُنْ لِلْخَائِنِینَ خَصِیمًا
یقیناً این کتاب را به درستی و راستی بر تو نازل کردیم؛ تا میان مردم به آنچه خدا به تو آموخته داوری کنی، و حمایت گر خائنان مباش.
آیه 105نساء
وَلَا تُجَادِلْ عَنِ الَّذِینَ یَخْتَانُونَ أَنْفُسَهُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ مَنْ کَانَ خَوَّانًا أَثِیمًا
و از کسانی که به خود خیانت می کنند دفاع مکن؛ زیرا خدا هر کس را که خیانت پیشه و گناه کار است دوست ندارد.
ایه 107نساء
وَمَنْ یَعْمَلْ سُوءًا أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِیمًا
و هر کس کار زشتی کند یا برخود ستم ورزد، سپس از خدا آمرزش بخواهد، خدا را بسیار آمرزنده و مهربان خواهد یافت.
ایه 110نساء
دراین آیات خداوند به وضوح می فرمایدهرکس خیانت کندیاکارزشتی انجام دهددرواقع به خود خیانت کرده وبه تعبیری دیگربه خودستم وظلم کرده است پس اگربا رفتارکسی مانارحت شده وباتمرکزبرآن رفتاردجارشرک ورزیدن میشویم ودرنهایت به خودظلم می کنیم پس خیانت کردن به هرکسی هم ظلم وستم به خودمحسوب می شوددرحالیکه ماگمان می کنیم به دیگری یادیگران ضرر زده ایم ولی خداوندمی فرماید درواقع به خودمان ظلم کرده ایم
بسیارسپاسگزارم ازشمابرادرامیری عزیزکه نگاهم رابه آیات قرآنی عمیق کردیدتابتوانم درحدخودم بهترآیات الهی رافهم ودرک کنم
الهی همیشه دربهترین زمان وبهترین مکان وهم مداربا رخ دادهای زندگیت باشی برادرعزیز
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
إِنَّا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ ۖ فَمَنِ اهْتَدَىٰ فَلِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا ۖ وَمَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ(4١ الزمر)
ما این کتاب (آسمانی) را برای مردم بحق بر تو نازل کردیم؛ هر کس هدایت را پذیرد به نفع خود اوست؛ و هر کس گمراهی را برگزیند، تنها به زیان خود گمراه میگردد؛ و تو مأمور اجبار آنها به هدایت نیستی.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
سلام حمید جان
دعا میکنم حال دلت عالی باشه و قلبت پر از آرامشِ خدا
در راستای تمرکز من روی سوره ی آل عمران در حد مدار خودم،امروز رسیدم به آیه ی ١٠…از همون لحظه ای که آیه و ترجمه رو توی دفترم نوشتم یک ندایی ازم میخواست که اینو توی سایت برات بنویسم،احتمالا دریافتی های شما خیلی به فهم بیشترم ازین آیه کمک میکنه.
اول آیه رو بنویسم:
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئًا ۖ وَأُولَٰئِکَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ
توی سایت دانشنامه ی اسلامی ،میتونی 5 تا ترجمه ی متفاوت رو بخونی و از بینشون بهترین رو برای خودت انتخاب کنی،اون چیزی که برام جالب بود این بود که هر 5 تا مترجم این تیکه از آیه رو (مِنَ اللَّهِ شَیْئًا ۖ) ترجمه کردن از عذاب خدا ،٣ تاشون کلمهی عذاب رو گذاشتند توی پرانتز ،٢ تاشون تو پرانتز هم نزاشتند.
تو معنی کلمات هم نوشته :
تغنى: غنى: کفایت، بى نیازى، اغناء: کفایت کردن، بى نیاز کردن. این لفظ اگر با «عن» و «من» همراه باشد بمعنى کفایت و بدون آن دو بمعنى بى نیازى است.
من تو دفترم نوشتم :
یقینا اموال و فرزندان کافران هرگز آن ها از از خداوند بی نیاز نمی کند،و آنان خود هیزم دوزخند.
من خودم فکر میکنم اون ها بخاطر اینکه از خود خدا دور موندند،توی عذاب ناشی ازین دوری قرار میگیرند،همون داستان خورشید و مدارها…
خدا نمیخواد اونا تو مدارهای پایین و یخبندان باشند…اونا خودشون رو از خورشید دور نگه داشتند…و درنتیجه در عذاب این دوری گرفتار میشند.
یقینا،ثروت و فرزندان کسانی که نسبت به خدا دچار کفر شدند …اون هارو از خدا بی نیاز نمیکنه…
امثال قارون ها…فرعون ها…نمرود ها…
که با خاک یکسان شدند…تو دریا غرق شدند…یا با یک پشه به هلاکت رسیدند…
نه پولشون اون هارو نجات داد،نه کس و کارشون.
یاد صحبت های استاد تو جلسه ٧ قدم 4 در توضیح سوره ی لیل افتادم که میگفت ما نباید ثروت رو جدا از خدا بدونیم…اینکه فکر کنیم ثروت ما میتونه مارو خوشحال کنه،یا مارو به خوشبختی برسونه …این شرکه…
وَمَا یُغْنِی عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّىٰ ﴿١١لیل﴾
و هنگامی که سقوط کند ثروتش [چیزی از عذاب خدا] را از او دفع نمی کند.
این آیه تو سوره ی الزمر هم همچنین مفهومی داره:
وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ ۚ وَبَدَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ(4٧)
اگر ستمکاران تمام آنچه را روی زمین است مالک باشند و همانند آن بر آن افزوده شود، حاضرند همه را فدا کنند تا از عذاب شدید روز قیامت رهایی یابند؛ و از سوی خدا برای آنها اموری ظاهر میشود که هرگز گمان نمیکردند!
ما نباید ثروت رو از خداوند جدا بدونیم.
ما نباید توکلمون روی حساب های بانکی مون باشه.
ما نباید احساس خوبمون رو به میزان ثروتمون گره بزنیم.
ما نباید احساس خوشبختی رو به میزان دارایی هامون گره بزنیم.
ما نباید لذت بردن از زندگی رو به زمانِ رسیدن به خواسته هامون موکول کنیم.
زندگی در لحظه یعنی حال خوب من فقط وابسته به اتصال قلب من به خداونده و نه هیچ چیز و هیچ کس دیگه.
غصه گذشته هارو خوردن و یا منوط کردن حال خوبمون به رسیدن خواسته ها در آینده ،مارو از رفاقت با خدا باز میداره:
أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ(6٢ یونس)
آگاه باشید! یقیناً دوستان خدا نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند.
چه جالب.وقتی ازم میخواست برات بنویسم هیچ ایده ای نداشتم جز نوشتن خود آیه …
به قول استاد تو جلسه ی ١4 دوره،مثل در های اتوماتیک…
از دور انگار بسته ست…اما وقتی به سمتش حرکت میکنی میبینی که در بهترین زمان اون در باز میشه …
اینم از دریافتی ظرف محدود من از آیه ١٠ آل عمران …گفته شد و نوشته شد …
در پناه نور آسمون ها و زمین میسپارمت.الله یارت باشه همیشه.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ وَأَنَّىٰ لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِنْ مَکَانٍ بَعِیدٍ (آیه 52 سبأ)
(و مىگویند: «به او ایمان آوردیم.» و چگونه از جایى دور، دست یافتن براى آنان میسّر است؟)
وَقَدْ کَفَرُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ ۖ وَیَقْذِفُونَ بِالْغَیْبِ مِنْ مَکَانٍ بَعِیدٍ (آیه 53 سبأ)
(و حال آنکه پیش از این به او کافر شدند، و از جایى دور، به نادیده افکندند)
وَحِیلَ بَیْنَهُمْ وَبَیْنَ مَا یَشْتَهُونَ کَمَا فُعِلَ بِأَشْیَاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ ۚ إِنَّهُمْ کَانُوا فِی شَکٍّ مُرِیبٍ (آیه 54 سبأ)
(و میان آنان و میان آنچه مىخواستند حایلى قرار مىگیرد؛ همان گونه که از دیرباز با امثال ایشان چنین رفت، زیرا آنها در شک و تردید سختى بودند)
—————————————–
سلام و سلامتی به حمیدجان عزیز و نازنین
امیدوارم هر جاییکه که هستی حالت عالیِ عالی باشه و زیر سایه رحمت پروردگار آرامشی از جنس خودِ خدا رو تجربه کنی و همیشه و همیشه دلت شاد باشه و قلبت وصل باشه به خداوندی که جزء خیر و برکت و خوشبختی و نور و عشق، چیز دیگه ای ازش جاری نمیشه
چطوری شما حمیدجان؟
از هوای بهاری جنوب چه خبر…؟
اینجا که هوا بهشتیه
روزها و شب ها یه نسیم خنک آرومی میوزه که اصلاً انگار خدا داره با دست هاش نوازشت میکنه
کامنت هایی که از سوره یوسف نوشته بودی رو خوندم واقعاً حمیدجان تحسینت میکنم، این درک و فهمی که نسبت به آیات قرآن داری رو خیلی دوست دارم چون واقعاً اون چیزی که اصل هستش رو میتونی از آیات قرآن به خوبی تشخیص بدی و با زبان بسیار ساده و شیرین برامون توضیحش بدی
عاشقانه ازت ممنونم حمیدجان از اینکه مسیری رو انتخاب کردی که فقط خوشبختیه فقط نوره
اگر یادت باشه چند ماه پیش یعنی همون زمانیکه تازه دوره همجهت با جریان خداوند روی سایت لانچ شد، برات نوشته بودم که خیلی دوست داشتم وارد این دوره بشم ولی خدا به من الهام کردش که باید 12قدم رو ادامه بدم و قدم 11 و 12 بخرم
که منم همون موقع چشم گفتم و خریدم
اون موقع اصلاً فکر نمیکردم که دیگه من وارد دوره همجهت با جریان خداوند بشم و کلاً هم تمرکزمو گذاشتم روی دوره 12قدم
تا اینکه دوره 12 قدم رو کامل گذروندم یعنی دیگه آخرای فروردین ماه همین امسال میشد و بعد از چند روز که دقیقاً یکم اردیبهشت ماه میشد به شکل بسیار سریع و فوری خداوند منو به دوره همجهت با جریان خداوند هدایتم کرد در حالیکه تا دو سه روز قبلش من فقط داشتم 12قدم کار میکردم
انگار که خدا میخواست به من بگه که اگر قراره مسیر درست رو برم باید رهاش نکنم و ادامه اش بدم و باورت نمیشه حمیدجان که چقدر شخصیت من توی همین مدتی که در دوره همجهت با جریان خداوند دارم روی خودم کار میکنم رشد کرده با این حال جلسات این دوره رو هر سه روز یکبار رفتم جلو یعنی فکر کن امروز جلسه رو گوش میدادم فردا نکته برداریش میکردم پس فردا کامنتشو مینوشتم بعدش میرفتم جلسه بعدی، تا الان همینجوری رفتم
یعنی اگر دوسال اولی که وارد این سایت شده بودم اون موقع از من میپرسیدی چقدر تغییر کردی، تازه میتونستم بگم من بعد از 2 سال فلان تغییرات رو داشتم و بعد از اینکه 12قدم رو تموم کردم گفتم من طی یکسال این تغییرات رو داشتم یعنی دیگه 2سال زمان نبرد ولی الان که هنوز دوره همجهت با جریان خداوند تموم هم نشده میتونم به جرئت بگم من نسبت به دو سه ماه پیشم تغییرات و بهبودهای خیلی خوبی داشتم و تغییر شخصیتم خیلی خیلی ملموس تر شده از نوع نگاهم به خدا و دنیا تا رفتارم و کلامم
البته که به قول استاد عباسمنش، افکار شیطانی هم هست ولی من دیگه اجازه نمیدم ادامه پیدا کنه
خداروشکر که توی این مسیر هستیم
راستی حمیدجان یکی دو هفته پیش کامنتی که توی جلسه 9 دوره نوشته بودی رو خوندم، عالی بودش مخصوصاً شوخی که از حضرت سلیمان نوشته بودی باورت نمیشه چقدر خندیدم همین الانش یادم افتاد خندم گرفتش
واقعاً حمید جان اینکه دنبال حال خوب هستی رو دوست دارم، چون بارها و بارها دیدم توی کامنت هات خیلی جدی در مورد یه موضوعی نوشتی بعد توی کامنتت با یه جوکی چیزی کلاً حال و هوا رو عوض کردی این احساس آرامش و شادیتو دوست دارم، امیدوارم همیشه بیشتر و بیشتر هم بشه
خب حالا از اینجا به بعد میخوام در رابطه با یک موضوع بسیار مهمی که حدود یکی دوهفته پیش هدایت شدم برات بنویسم
قطعاً این موضوع بسیار مهمی که میخوام باهات صحبت کنم در مورد خداست
ولی از یک درک بالاتر
من حدود یک هفته پیش بودش که توی اتاقم نشسته بودم بعد همینجوری موبایلمو برداشتم از خدا پرسیدم که خدایا اگر بخوام از آیات قرآن برای باورسازی هام مثل همیشه سرچ بزنم در مورد چی سرچ کنم خوبه؟
یعنی از خدا خواستم که منو به یک سوره ای هدایتم کنه که با خوندن آیاتش، من به یک موضوعی برسم که بخوام برای بهبود باورهام در موردش سرچ بزنم
آهان اینم بگم یکی از دلایلی که من از آیات قرآن توی کامنت هام به صورتی که بخواد باورهامو بهبود بده مینویسم الهامی بودش که خودِ خدا به من کرده بود که در مورد خدا توی قرآن باید شروع کنم به خوندن تا با بهبود باورهام در مورد خدا بیشتر مطیع و تسلیم خدا باشم
اگر اینارو دارم برات مینویسم بخاطر اینکه میدونم میتونی درک کنی چی دارم میگم
آره، تقریباً یک هفته پیش وقتی این درخواست رو از خدا کردم همون لحظه منو به سوره تغابن هدایتم کرد
وقتی شروع کردم به خوندن سوره تغابن رسیدم به این آیه:
فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنَا ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ
آیه 8 سوره تغابن میشه
معنی آیه هم این میشه:
(پس به خدا و پیامبرش و نوری که نازل کردیم، ایمان آورید و خدا به آنچه انجام می دهید، آگاه است)
همون لحظه که من رسیدم به این آیه نظرمو روی یک چیزی که داره تاکید میکنه جلب کرد
اونم اینکه توی این آیه، خدا و پیامبر رو جدا جدا نوشته و نور هم جدا نوشته
یعنی شده:
خدا
پیامبر
نور
بعد به این فکر کردم که احتمالاً وَالنُّورِ چیز مهمی هستش که خدا توی این آیه داره جدا بیانش میکنه
همین باعث شدش که بیام ببینم که اصلاً کلمه نور توی قرآن که ریشه سه حرفیش هم همینه چندبار توی آیات مختلف تکرار شده
متوجه شدم 36 بار توی قرآن تکرار شده حتی یک سوره به اسم نور داریم که همون سوره نور میشه
پس به واسطه تکرار ریشه نور توی قرآن، نشون میده چیز مهمی هستش یعنی نمیتونه فرع باشه
خب حمیدجان پیش خودم فکر کردم که چرا اینقدر خدا از کلمه نور توی قرآن استفاده کرده
امدم نور رو توی دنیای مادی بررسی کردم
رفتم سایت ناسا، دیدم کارمندان ناسا نوشتن نور تنها چیزیه که میتوانند دنیا رو باهاش درک کنند
مثلاً یک ستاره ای که توی سیاهی کیهان اون دور دست ها داره برای خودش زندگی میکنه رو فقط از طریق نوری که از خودش داره پخش میکنه میشه فهمید که آره توی یک گوشه ای از این کیهان پهناور یک ستاره ای به فاصله چند میلیارد سال نوری وجود داره
پس فهمیدم که نور توی دنیای مادی هیچ جهت مشخص و دقیقی نداره
یعنی وقتی یک نوری از یک ستاره داره ساطع میشه، نور اون ستاره به همه طرف ارسال میشه و تا بی نهایت میتونه ادامه داشته باشه یعنی نور تنها چیزیه که از همه چیز میتونه بگذره و همزمان به همه جهت ها میتونه پخش بشه و تا بی نهایت میتونه امتداد داشته باشه
مثلاً حمیدجان دورترین ستاره ای که من سرچ زدم دیدم یه ستاره ای هستش به اسم WHL0137-LS که با نام Earendel شناخته میشه
این ستاره که در سال 2022 توسط تلسکوپ فضایی هابل کشف شد، اولین و دورترین ستاره شناخته شده هستش که در فاصله 28 میلیارد سال نوری قرار داره
یعنی فکر کن نور تا چقدر میتونه در فضا حرکت کنه یعنی هیچ حد و مرزی براش وجود نداره
بعد گفتم آهان بابت همین خدا خودشو توی قرآن نور هم گفته
مثل این آیه:
اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ ۖ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لَا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ
آیه 35 سوره نور میشه
یا آیه 32 سوره توبه:
یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ
(میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی خدا جز این نمیخواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند)
خب مشخصه که خدا حتی نور هم نیست چون نور از ذرات فوتون توی دنیای مادی ایجاد شده البته باز هم شک دارم که جنس نور از چیه…! ولی اینکه باعث درک ما نسبت به این عظمت میشه میتونه کمک کننده باشه
البته جاهایی هم بوده که خدا از کلمه نور برای خودش به کار نبرده، اینم بوده که به آدم های با ایمان داره نسبت میده، مثل این آیه:
یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَىٰ نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَبِأَیْمَانِهِمْ بُشْرَاکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ۚ ذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
آیه 12 سوره حدید میشه، اینم معنیش:
(روزی که مردان و زنان باایمان را می بینی که نورشان پیش رو و از جانب راستشان شتابان حرکت می کند، امروز شما را مژده باد به بهشت هایی که از زیرِ آن نهرها جاری است، در آنها جاودانه اید، این است آن کامیابی بزرگ)
البته باز هم خدا توی سوره نور به یه شکل دیگه ای از نور گفته مثل این آیه:
أَوْ کَظُلُمَاتٍ فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشَاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحَابٌ ۚ ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَکَدْ یَرَاهَا ۗ وَمَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ
(یا مانند تاریکی هایی است در دریایی بسیار عمیق که همواره موجی آن را می پوشاند، و بالای آن موجی دیگر است و بر فراز آن ابری است، تاریکی هایی است برخی بالای برخی دیگر؛ هرگاه دستش را بیرون آورد، بعید است آن را ببیند. و کسی که خدا نوری برای او قرار نداده است، برای او هیچ نوری نیست)
این دیگه مشخصه که داره میگه اگر کسی از خداوند دور باشه هیچ راه نجاتی نداره
تاریکه تاریک
پس تا الان متوجه شدیم که کلمه نور توی قرآن به شکل های مختلف امده
نوری که نازل میشه (وَالنُّورِ الَّذِی أَنْزَلْنَا)
خدایی که نور هستش (اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ) یا آیه 32 سوره توبه
نور نجات دهنده برای انسان (وَمَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ)
البته که خیلی آیات دیگه هم هستش که من ننوشتم
ولی اینارو برات نوشتم تا خودت از علم و آگاهیت از آیات قرآن در مورد این موضوع برام بنویسی، من خیلی دنبال بهبود باورهام در مورد خدا هستم
قطعاً حمید جان شما خیلی درکت از آیات قرآن بالاتر از منه
بابت همین میخوام در رابطه با این موضوع که در مورد خودِ خداست برام بنویسی
میخوام از درک خودت برام بنویسی
شاید یه جور چالش قرآنی باشه خخخخ
ظرف من توی آیات قرآن هنوز پلاستیکیه
اینا هم به اندازه ظرف خودم بود که برات نوشتم
ازت ممنونم حمیدجان، همیشه وقتی یک درکی از آیات قرآن داری میایی برای ما هم مینویسی تا ما هم با خوندشون نگاهمون به خداوند و قوانین بهتر بشه
امیدوارم با هوای جنوب و اون ساحلی که همیشه میری کلی عشق کنی
از خدا میخوام همیشه سلامت باشی و دلت شاد باشه شادی و خوشبختی از خدا وارد زندگیت میشه
به خدا میسپارمت رفیق
لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ ۚ وَکَانَ اللَّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا (آیه 148 نساء)
(خداوند، آشکار کردن گفتار بد را دوست نمىدارد، مگر از کسى که به او ستم شده باشد و خداوند، شنواى داناست)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
«فَلَمَّا قَضَىٰ مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِن جَانِبِ الطُّورِ نَارًا قَالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَارًا لَّعَلِّی آتِیکُم مِّنْهَا بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَهٍ مِّنَ النَّارِ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُونَ»
(ﭼﻮﻥ ﻣﻮﺳﻲ ﺁﻥ ﻣﺪﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎﻳﺎﻥ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺵ ﺭﻫﺴﭙﺎﺭ [ﻣﺼﺮ] ﺷﺪ، ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﻃﻮﺭ ﺁﺗﺸﻲ ﺩﻳﺪ، ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺵ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭﻧﮓ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺁﺗﺸﻲ ﺩﻳﺪم، [ﻣﻰﺭﻭم] ﺷﺎﻳﺪ ﺧﺒﺮﻱ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺑﻴﺎﻭﺭم ﻳﺎ ﭘﺎﺭﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺁﺗﺶ ﺭﺍ ﻣﻰﺁﻭﺭم ﺗﺎ ﮔﺮم ﺷﻮﻳﺪ)
«فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِیَ مِن شَاطِئِ الْوَادِ الْأَیْمَنِ فِی الْبُقْعَهِ الْمُبَارَکَهِ مِنَ الشَّجَرَهِ أَن یَا مُوسَىٰ إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ»
(ﭼﻮﻥ ﻧﺰﺩ ﺁﻥ ﺁﻣﺪ، ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺭﺍﺳﺖ ﺁﻥ ﻭﺍﺩﻱ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ مبارک ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺪﺍ ﺭﺳﻴﺪ ﻛﻪ ﺍﻱ ﻣﻮﺳﻲ؛ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻣﻨﻢ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ)
(سوره قصص آیات 29-30)
—————————————————————————
سلام و درود به شما حسن جان. امیدوارم که حالت عالی و مثبت و توحیدی باشه و همواره و هر ثانیه در پناه رب العالمین باشی.
حسن جان ازت متشکرم بخاطر کامنت ارزشمندی که برام نوشتی. کامنتت هم موضوعش فوق العاده بود و هم برام نشانه داشت و هدایتگر بود، هم تمرکزش روی آیات با موضوع نور بود. و البته هدایت قرآنی برای پاسخ کامنتت هم داستان موسی پیامبر بود توی دل تاریکی شب و اون آتشی که از دور دید؛ اگر همه این شواهد رو بهم ربط بدم حس همزاد پنداری میکنم با حضرت موسی، و حس میکنم این کامنت شما همون آتشی باشه که از دور و دل تاریکی دارم میبینم که باید به سمتش برم و وقتی بهش میرسم این خداست که بهم میگه: «إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ» یا اینکه بگه ای بنده من، من از خودت به خودت مشتاق ترم برای رشد و پیشرفت و تعالی.
یه لحظه یه شب تاریک رو تصور کن. توی بیابون باشی و تا کیلومتر ها اطرافت هیچ آبادی نیست، گاهی اوقات توی دوردست صداهای ترسناک هم شنیده میشه (من تا حدودی تجربهش کردم، پس تجسمش برام خیلی کار سختی نیست) و احتمالا تنها هم باشی و احتمالا از درست بودن مسیرت هم مطمئن نیستی و از دور یه نور میبینی … (آتش یا چراغ یا نشانه ای از زندگی) توی این لحظه اون آتش یا نور فقط یه نور ساده نیست، بلکه معنیش اطمینان خاطر هم هست، معنیش هدایت هم هست، معنیش امنیت و رها شدن از ترس هم هست ، معنیش امید هم هست. و البته چیزای دیگه که شاید الان به ذهنم نمیرسه.
یه وقتایی توی شرایطی قرار میگیرم که به یه مطلب فوق العاده هدایت میشم ولی چون ذهنم رو نمیتونم کنترل کنم عملاً اونجوری که باید اون مطلب به جانم نمیشینه. مثل کامپیوتری که قراره یه نرم افزار رو اجرا کنه ولی توی بکگراند چندتا نرم افزار دیگه هم هستن که بخشی از توان CPU و هارد و گرافیک رو به خودشون مشغول کردن، و الان اون نرم افزار مورد نیاز اونجوری که باب میل باشه اجرا نمیشه.
حکایت هدایت منه به این کامنت فوق العاده و بخشی از توان پردازش ذهنم که درگیر پروتوکل های دفاعی ذهنه.
بگذریم …
————————————————————————————
یادمه چند وقت پیش یه ماجرایی رو دیدم از یه آقایی که تجربه نزدیک به مرگ رو داشته و میگفت چیزایی رو دیده یا به نوعی دریافت کرده منجمله اینکه شیطانی که درحال نجوا کردن برای ذهن انسانها بوده. دو تا نکته توی صحبتهای اون بنده خدا عجیب به دلم نشست. یکی اینکه میگفت خداوند توی وجود همه انسانها یه نوری رو قرار داده بود از جنس نور خودش و تمام دشمنی شیطان با انسان هدفش قطع دسترسی انسان به اون نور بود. مثال خوبی هم براش زدن. مثل فانوسی که دائماً روشنه و نورش از بین نمیره ولی شیطان سعی میکنه حبابش رو تاریک کنه که نور اون فانوس یا چراغ از دسترس خارج بشه …
و دیگری اینکه میگفت روحی که خداوند از جنس خودش به انسانها عطا کرده قدرتش به مراتب چند هزار برابر قدرت عملکرد شیطان بود در انجام دادن کارها. (مفهوم کلی صحبتها این بود) یعنی اینکه اگر ما به قدرت و ارزشمندی واقعی خودمون پی ببریم شیطان به هیچ وجه حریف ذهن ما نمیشه. همانطور که توی قرآن هم اعتراف شیطان نقل شده که «من بر بندگان مخلص تو کنترلی ندارم»
وقتی به موضوع نور در این آیات دقت کردم رسیدم به همون نوری که توی وجود ما قرار داده شده و ابزار هدایتگر ماست.
حتی صرف نظر از تجربه اون بنده خدا ، اگر فقط استناد کنیم به آیات قرآن ، باز هم به همون مفهوم نور هدایت الهی میرسیم. نوری که باعث هدایت و قدرت تشخیص میشه. توی آیات مختلف این مفهوم بیان شده ، مثلاً در سوره بقره برای درک مفهوم هدایت میگه: «خداوند سرپرست اهل ایمانه و اونها رو از تاریکیها به سوی نور هدایت میکنه». همونجوری که خودت توی کامنتت هم بیان کردی خداوند در مورد خودش میگه: «الله نور آسمانها و زمین ست». یا در مورد اهل ایمان در دنیا میگه: «من براشون نوری قرار میدم که مایه هدایتشون باشه» ، و در مورد اهل ایمان در آخرت میگه: «روزی را میبینی که مردان و زنان مومن در پیش روی خودشون نوری رو دارن که هدایتشون میکنه و مایه بشارتشون به بهشت هست؛ و منافقین بهشون میگن صبر کنید از نور شما بهره ببریم؛ و بهشون میگن به عقب بازگردید و نوری از اونجا دریافت کنید…»
خلاصه اینکه این ماجرای نور هم شد موضوعی برای چالش ذهن مشغول من. و بنظرم میرسه مفهومش خیلی خیلی عظیم باشه، و واقعاً ذهن فسقلی من از درک مفهوم نور در آیات قرآن خیلی ناتوانه مگر اینکه خداوند خودش بر درک و فهم من از نورش عطا کنه. امروز آیه 31 سوره یوسف رو توی دفترم نوشتم در حالیکه طبق برنامه باید آیه 42 باشم. و قصد داشتم بعد از سوره یوسف برم سراغ سرچ موضوعی بعضی از کلمات. به نظر میرسه یکی از این کلمات باید درک مفهوم «نور» در آیات قرآن باشه.
—————————————————————————
خییییییییییلییییییی حرف زدم ببخشید. امیدوارم توی حرفام نکته مفید هم پیدا بشه.
راستی بهت تبریک میگم بابت اتمام دوره مقدس 12 قدم و ورودت به دوره همجهت با جریان خداوند. به این نکته دقت کن که قبلاً هر چی از دوره ها تهیه میکردیم از دوره های قدیمی استاد بوده، ولی الان توی دوره ای هستیم که آنلاین استاد داره آماده ش میکنه. یعنی از مدارهای قدیمیتر به مدارهای بالاتر رسیدیم.
راستی حسن جان ، فیلم رستگاری در شاوشنک رو دیدی؟ پیشنهاد میکنم اگه ندیدیش، ببینیش فیلم جالبیه،
یه جاییش واردن به اندی دوفرین یه جمله از انجیل رو میگه، رفتم توی چت جیپیتی سرچ کردم به این نتیجه رسیدم برات کپیش میکنم.
انجیل یوحنا 8:12 «عیسی باز به آنان گفت: من نور جهان هستم. هر که از پی من آید، در تاریکی راه نخواهد رفت، بلکه نور حیات را خواهد داشت.»
————————————————————————————
در پناه رب العالمین همواره شاد و سلامت و تندرست و موفق و ثروتمند باشی. در مدار نور هدایت خداوند.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
سلام و درود به برادر توحیدی آقا حمید انشاالله همیشه بدرخشید و شاد و تندرست باشی برادر
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که در فرکانس این آگاهی ها بودم و هدایت شدم به کامنت زیبات که پر از نور خداست که با قلب پاکت نوشتی خیلی تحسینت میکنم که این آگاهیها رو نوشتی و برامون به اشتراک گذاشتی
از قلب پاک و نورانیت کلام خدا رو گفتی
از داستان یوسف گفتی
خیلی به دلم نشست و خوشحال شدم که این همه قشنگ نوشتی
میدونی آقا حمید چقدر خوبی قدر خودتو بدون برادر چون من مردهای جوان دیدم اصلا صبح تا شب سرشون تو گوشیه و هیچی از این آگاهی ها نمی دونن واقعا بهت افتخار میکنیم که چقدر خوب داری روی خودت و توحید کار میکنی
برادر خدا قوت
دارم برات دعا میکنم شکر خدا بجا میارم که من فکر می کردم قبلا مردها هیچی از توحید نمیدونن این باور مخرب دور انداختم شما باعث شدید توی این سایت این باورم تعقییر بدم امثال شما ها رو خیلی تحسین میکنم و دیدم باز کردم جهان پر از مردهای با ایمان هست پر از مردهای توحیدی هست مثل آقا رسول مثل سید علی مثل علی ابودرایی عزیز و آقا حسن و…. دیگه بردران عزیز ….که الان یادم نیست این سایت الگوهای زیادی به من نشون داد خدایا شکرت
خدایا هزار مرتبه شکرت می تونم بنویسم بخونم و ببینم
برام نشونه خوبیه کامنت شما دفتر شکرگزاری ام تموم شده دوباره برم بنویسم
شکرگزاری حالمو خوب میکنه
خداوند حافظت باشه
همیشه برامون بنویس الهی همیشه حال دلت عالی باشه از صمیم قلبم دعات کردم و میکنم
در پناه خداوند باشید
بنام الله یکتا که هرآنچه دارم از اوست
استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربان ازتون بی نهایت سپاسگزارم برای احساسی که به واسطه این فایل در من بوجود آوردین .بعد از مدتها احساس کردم قلب من مثل روزهای اولی که با استاد آشنا شدم لطیف شده و حس قشنگ لبخند به همراه اشک شوق دوباره در من زنده شد ..من همونطور که در داستان هدایت خودم به این سایت داستان آشنایمو توضیح دادم وقتی که حسابی از این جهان چک و لغت خوردم و عاجز شده بودم و ترجیحم این بود که بمیرم ولی به این سبک زندگی ادامه ندم خداوند دست منو گرفت و گذاشت در دستان استاد عزیز و اونجا بود که همه چی از نو شروع شد محمدی که کل زندگیش ترس بود و نگرانی و آرزوی درست خوابیدن رو اشت از اون روز به بعد تبدیل شد به کسی هر صب با ذکر این دعا که خدایا تنها تو راه میپرستم و تنها از تو یاری میجویم روزمو شروع میکردم و تسلیم خداوند بودم کل روزمو تا شب فایلهای استاد توی گوشم بود غرق عشق بازی با خدا شده بودم محمد از اون روز به بعد شده بود یه محمد شجاع و نترس و آماده دریافت الهامت و حرکت کردن به سمتشون …طولی نکشید با خروارها بدهی که داشتم به مسیرهای هدایت شدم که هر روز درآمدم بیشتر شد و چه ایدها و چه آدمهای مثل فرشته اومدن توی زندگیم و منو به مسیرهای هدایت کرد که اگر هر کسی داستان زندگی خودمو برام تعریف میکرد باورش برام سخت بود ..منی که طلبکارا هر روز به محل کار من میومدن و هر طوری میخواستن با حکم جلب منو به زندان بندازم تبدیل شدم به کسی که بدهی هامو تقریبا تسویه کردم و شعبه دوم خودمو در نزدیکی محل زندگیم در حال افتتاح کردنم با کمترین هزینه ممکن و البته با درک قانون تکامل به صورت کاملا نقد
همه اینا رو فقط میتونم توی یه جمله خلاصه کنم اونم توحید اونم وصل شدن به رب که کارها رو برام به آسونی هر چه تمام تر انجام داد
خدایا خودت میدونی که من بنده توام و فقط تلاشم بندگی کردن تو بود هر جا که ذره ای خواستم شرک بورزم گوشمو بپیچون
خدایا بی نهایت سپاسگذارتم برای موهبت زندگی برای هر بار تپش قلبم توی سینم
برای اشنایی من با استاد عباس منش
بنام خدای مهربان
سلام به توحیدیترین انسانی که تا به امروز دیده ام
همیشه این حد از تواضع و خشوع شما برام هم جای تعجب داشته هم بسیار تحسین برانگیز بوده
چطور یه انسان میتونه در ریزترین مسائلشم هدایت بطلبه ؟ وفقط از اون یاری بگیره و مثله یه نوزاد خودشو وابسته به خدا بدونه و با تموم وجودش نشون بده که بدون خدا هیچه
خدایاشکرت که منو با این بنده ی بینظیرت آشنا کردی و ازطریق این انسان منو به راه درست هدایت کردی
انسانی که نه تنها گفتار ورفتارش یکیه
حتی از اشکی که تو چشماش بارها حلقه میزنه و اون نگاهش میتونی بفهمی چقدر وصله به تو
چقدر باور داره تو رو
چقدر اعتماد داره بهت
بقول آقای عرشیانفر اعتماد نه اعتقاد
استاد عزیزم مایه ی مباهات منه که دارم از شما یاد میگیرم و حرکت میکنم و تموم حرفهاتونو وحی منزل میدونم و در حد ظرفم سعی میکنم بهشون عمل کنم .
هدایت ، خشوع ، توکل کردن ، فقط و فقط از خودش خواستن ، توحید عملی
کلماتی هستند که حتی شنیدنشون قند تو دلم اب میکنه چه برسه عمل کردن به اونها
یادمه وقتی ازتون شنیدم کلمه هدایتو
خیلی راحت پذیرفتم که من لایقم هیچ ترمزی نداشتم که منم میتونم هدایت بشم
ولی قسمت دوم ماجرا رو خیلی عجله داشتم
قسمت دوم برا من چطوریش بود ؟
اینکه بپذیرم که علم ودانش من درمقابل خداوند هیجی نیست رو هم به راحتی پذیرفتم
البته مثله ایمان اینم مرحله مرحله بود
بصورت زبانی و قلبی پذیرفته بودم ولی در عمل خیلی جاها کم میوردم
اونم بخاطر تجربیات قبلیم، توانایی کم در کنترل ذهن،
عجول بودنم ،عادت داشتن به اینکه بصورت خودکار یه سری کارها رو بکنم و……
مثله یه آدم مشتاق و تشنه که ولع آب گوارا داشت
ومیدونست رسیدن به این هدایته
یعنی رسیدن به آب خنک همیشگی
نمیدونستم چه طعمی داره ولی تموم وجودم میدونست و باور داشت لذیذترین طعمیه که نه تنها طعمش خوشاینده بلکه تو رو اسون میکنه برا آسونیها
وای از اینکه اون بگه تو عمل کنی
اون بگه تو بخری بفروشی
بری نری قبول کنی نکنی
اون بگه تو بنویسی
خلاصه یه تقسیم کار باحال باخدا
99درصد کارا با اون یه درصدشم با تو
اون یه درصدم لذت بردن باشه از مسیر همواری که اون برات قطعه هاشو میچینه
سعیده عجول ما خیلی دلش میخواست زود بفهمه
جطوری میتونه بشنوه اون صدارو
ببینه وقتی خدا داره چشمک میزنه رو
حس کنه اون هدایتو و شاخکهاش تیز بشن برا دریافتشون
بعد فهمید اینم تکامل میخواد با عجله نمیشه
آروم آروم باید بری جلو تا پرده ها از حلو جشمات برن کنار تا کم کم بتونی اون نور الهامات رو ببینی
خیلی آزمون و خطا کردم چون عجول بودم
تا الان که یکم بهترم
فهمیدم نشونه گذاری بهترین روشه
وهربار یه نشونه میزارم جواب قطعا درست از آب درمیاد
البته تو موضوعاتی که همون لحظه میخوام بدونم آره یا نه یکم هنوز به جایگاه استیبل نرسیدم
ولی استاد کلا بیشتر گفتگوهای ذهنیم با خداست تا اونجایی که بتونم همش دارم تو ذهنم باخدا حرف میزنم
یا تشکر میکنم یا هدایت میخوام یا آرامش میخوام یاذکر حسبی الله ، الهی و ربی من لی غیرک میگم
خلاصه سعیم بر اینه که ذهنمو با خدا کانکت کنم
چند وقته دارم سعی میکنم هر روز یه کامنت بنویسم
واقعا برا خیلیاشون هیچ ایده ای ندارم
ولی به قول مریم جون که به شما میگفتن بشین پشت دوربین خدا هدایتتون میکنه
منم میشینم پشت گوشی بنام خدارو مینویسم بعد میگم خودت بگو
ووقتی که خدا میگه همینطور پشت هم مینویسم یهو میبینم یکساعت هم بیشتره دارم تایپ میکنم
استاد میدونید خدا آشپز خیلی خیلی ماهریه؟
باور کنید موقعهایی که میگم خدایا تو بپز با اینکه دست پخت خودم عالیه ولی
اون غذا به طرز عجیبی خوشمزه تر از همیشه میشه
من همون مراحل همیشگی رو میرم ولی همینکه میگم خدایا تو بهش طعم و مزه بده
کولاک میکنه خداوند
انقدر صحبتهای روزانم حول خدا وهدایتهاشه تو خونه که شیرین خانم ما هم یه پا عاشق و شیفته ی خداوند شده
کتاب قران رو تو کیفش جلوی بقیه کتابا میزاره
هرچی بخواد یا سر دوراهی بمونه
میگه بزار از خدا بپرسم
تکه کلامش شده مامان خدا هدایتم کرد به این، به اون
حتی به دوستاشم میگه و اونا میمونن هدایتم کرد یعنی چی؟
یه روز گفت مامان خدا کارش اینه که نعمتها رو بیافرینه و مارو به آرزوهامون برسونه
انگار داشت میگفت خدا برا این افریده شده که ما رو به خواسته هامون برسونه
درواقع وظیفشه
فقط یه مشکل داره که چرا منکه انقدر خدارو میخوام وهمه چیم بهم داده تا الان
نمیتونم پرواز کنم ؟ چرا این خواستمو محقق نمیکنه؟
استاد انقدر بعضی روزها حالم عالیه عالیه که خودم یه ان میگم چته سعیده ؟
نکنه فلان خواستت براورده شده ؟ میبینم نه
نکنه یه خبر عالی شنیدی ؟ میبینم نه
فقط میبینم از شوق خدا و اتصال به اون و هدایتهای ریز ریزش و روونی زندگیم
میخوام پرواز کنم همش قند تودلم داره آب میشه
خلاصه به قول شاعر
همه چی ارومه من چقد خوشحالم
پیشم هستی حالا به خودم میبالم
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
خدای وهاب و قدرتمندم
آنقدر ریشه ایمان به تو در تارو پودِ وجودم تنیده شده
که دیگر ناممکنی برایم معنایی ندارد ،
چون با تو بودن و با هدایت هایت پیش رفتن
یعنی عینِ عینِ خوشبختی و سعادتمندی
سلام به استاد بزرگوارم و مریم بانوی عزیزم
و همه دوستانم در اینمسیر توحیدی
خدایاشکرت که بار دیگر توانایی در نوشتن را با ذهنی بازوپاک و قلبی آرام و لبریز از آرامش به من عطا کردی و هر نوشته پیام توست که می آید و بر قلب این صفحه زیبا جا خوش می کند در فایلی به نام توحید که چقدر این فایل های توحیدی به دل هزاران هزار انسان نشسته و چه دگرگونی های عظیم درونی صورت گرفته و آشنایی با خدایی که شناختش و باورش شده حلالِ تک تک مسائلی که یک عمر در ناآگاهی زیستن باعث شد فقط لذّت بردن در لحظه را از دست بدهیم اما به قول شاعر
باز آ باز آ، هر آن چه هستی باز آ
گر کافر و گبر و بتپرستی باز آ
این درگهِ ما، درگهِ نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ
و صد البته که تاوان ها داده شد و در این مسیر سراسر لبریز از معجزه با خدابودن مان،نتیجه اش شد
آگاهانه قدم برداشتن وهر نفس از او هدایت خواستن و رسیدن به اصل داستان
همان احساسات عالی مساوی با اتفاقات عالی از دید یک انسان توحیدی و عملگرا یک بنده ای که تمامیت خود را به خدامی سپارد و نه نگرانی او را از پا
می اندازد و نه خوشی او را مست، در حالتی متعادل همیشه سر به سجده شکرگزاری می گذارد و از صبح که خود را زنده می بیند و هدیه زیبای یک روز دیگر را از خداوند دریافت می کند ،قلبش آرام است و ذهنش باز برای دریافت الهامات و می داند در هر اتفاق و شرایطی خداوند خیرو صلاحش را می خواهد چون خیالش راحت است هر لحظه راه درست و پاکی را از خداوند طلب می کند با همان نوشتن هایی که در دفتر معجزه وارِ ستاره قطبی اش می نویسد و تنها با خداوند معامله حق و حقیقت می کند و در عملکردهایش ثابت می کند که به هر خیری از جانب رب العالمین اش فقیر است و تنها محتاج راهنمایی و هدایت های اوست .
چند روز پیش و با توجه به آمدن گرما که خوش آمدو شاد آمد ، مصطفی بنده خدا خیلی تو فکر من بود که اطاق خنک باشد و کولر پنجره ای هم یه مسئله داشت خوب خنک نمی کرد با وجود اینکه همه کار های اصولی رو با هدایت های خداوند و الهامات خوشگلش مثل انجام عالیه بقیه کارها مصطفی جان انجام داده بود و
مجدد سرویس شد و عموجانِ خودش هم لطف کرده بود یه موتور از کولر خودش آورده بود برای تست،
اولا که این مسئله کولرهمزمان شده بود با شروع مجدد دوره شگفت انگیز و لبریز از معجزه کشف قوانین زندگی و شروع نوشتن خواسته هایم و یکی از آن خواسته ها همین خنکی عالی کولر بود و به دوروز نکشید وااای اشکم در میاد بخدا
تا مصطفی جانم هم از خداوند هدایت خواسته بوده که موتور کولر خودمان درست شود و اشکالش پیدا گردد و حتی یکی از دوستان چندین ساله اش هم پیشنهاد داده بود که کولر بلا استفاده دارد،
ولی مصطفی اصلا راضی نبود که محتاج کسی شویم و از خدا هدایت طلبید و درستش و اصولیش هم همین بود خلاصه رفتیم یه تعمیرات کولر تا دوتا موتور هم موتور عمو و هم موتور خود مان ابتدا تست شو د ولی تعمیرکار گفت باید موتور ها بماند و آماده شد خبر می دهم و ما هم احتیاج داشتیم و وقتی جایی مراجعه می کنیم ونه می شنویم و رفتاری حالت بی محلی می بینیم طبق تجربیات گذشته برایمان نشانه واضح و آشکار خداوند هست و همان چشمک زدن خداوند که این مکان و شخص مناسب انجام کاری که خواست من باشد و صلاح بدانم برایتان، نیست و قشنگ هدایت شدیم چند دقیقه بعد به یک تعمیرکار گُل و در واقع از دیدگاه ما انگار خداوند پشت میز نشسته بود
چقدر خوش برخورد یه پسر ورزشکار از بروبازویش مشخص بود ،چون مثل خودم حسابی عضله داشت ،
قشنگ و شیک موتورکولر خودمان که مصطفی دل و جگر همه چیز که برا تست نیاز بود رو هم آورده
بود و دوسه دقیقه بعد تست کرد و تمام و
گفتند موتور عمو 18 هزاره و موتور شما14 و اگر روی کولر نصب کرده بودید امکان داشت کلا فن خراب شود چون قدرتشون فرق می کند و بنده خدا چقدر توضیح و تجربه از خودش بیان کرد و من فقط می گفتم خدایا تو اینجایی و شکر می کردم و برای مغازه دار طلب خیروبرکت و فراوانی
گفت موتور و فن عالی و اگر لوله ها یخ می زند یعنی آت و آشغال داخلش گیر کرده و باید اساسی شیلنگ
آب داخل کولر گذاشته و حمام اصولی شود،
هر کاری کردیم چقدر هزینه اش می باشد گفتند هزینه ای نداشت و حتی قطعه ای هم می خواستیم بخریم تا حداقل کارتی به عنوان تشکر و قدردانی کشیده شود گفت نیاز به هیچ قطعه ای نیست و بنده خدا آنچه که نیاز بود انجام داد و بسلامتی آمدیم خانه و مصطفی باعشق مشغول سرویس کولر شد
و الان که دارم براتون می نویسم به جای لوله ها من یخ کردم از خنکی عالی و علت اصلی هم این بود که مصطفی موقع سرویس کولر فن رو با کیسه پلاستیکی می پوشاند آب داخلش نرود اما این دفعه کامل درآورده بود و اساسی شست.
چه بگویم از کدام لطف و محبت و سخاوتمندیش زبان بگشایم،
تمام لحظه لحظه های زندگیم شده وجود خودش و انجام عالیه هر کاری که شما فکرش را بکنید و گوش جان سپردن به هدایت هایش
کولر عمو هم حسابی سرویس کردیم .
و خداوند همه چیز می شود وقتی با یقین باورش می کنی و با ایمانی قلبی به او می سپاری بدونِ عجله ،نگرانی،دودلی و سه دلی ……
در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت، ثروتمند، سعادتمند، موفق و عالی باشید و بدرخشید، عاشقتونم
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم با تمام وجودم متشکرم متشکرم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
تمرین:
به تجربیات خود درباره مفهوم این فایل فکر کن و در بخش نظرات این فایل بنویس:
الف) درباره چه تجربیاتی فکر کردی خودت می دانی، به مهارت و کاربلدی خود آنقدر مغرور شدی، خود را بی نیاز از هدایت های خدا دیدی و سراغ ایده های خودت یا راهکارهای دیگران رفتی اما به طرز غیر قابل انتظاری، نتیجه خوب از آب در نیامد یا دچار خطا و اشتباه شدی؟
-در بسیاری از موارد البته بیشتر در گذشته بر عقل و توانمندی های خود حساب کرده و متوجه ی نتایج نامناسب آن شده ایم به ایده هایی که دیگران به ما می دادند عمل کرده و دچار سردرگمی می شدیم هر بار فردی با دادن ایده ای ما را از هدف اصلیمان دور می کرد و به تدریج با بیان مشکلات و مسائل پیش رو و اینکه توانایی انجام این کار در تو وجود ندارد ما را از مسیر درست منحرف می کرد برای مثال زمانی که قصد داشتیم کسب و کار شخصی خود را ایجاد کنیم اغلب افراد به مشکلاتی که ممکن است به آن برخورد کنیم اشاره داشته و راهکاری که از نظر خودشان منطقی بود به ما پیشنهاد می دادند که در انتها باعث شد کلا از ایجاد کسب و کار شخصی صرف نظر کنیم
و زمانی که به آنها می گفتیم از انجام این کار منصرف شدیم آنها بسیار ما را تشویق و ترغیب به کارمند بودن یا هیچ کاری انجام ندادن می کردند
در عوض کجاها با وجود مهارت و کاربلدی، متواضعانه از خداوند طلب هدایت کردی، سپس به ایده هایی هدایت شدی که کارها با روانی و آسانی انجام شد یا نتیجه حتی بارها بهتر از انتظار شما پیش رفت؟
-اکنون خواسته های خود را با هیچ کسی جز خداوند مطرح نکرده و از او درخواست می کنیم راه هایی برای تحقق اهداف به ما الهام کند و به بسیاری از خواسته های خود از راه های معجزه آسا دست یافته ایم که اگر در گذشته به ما می گفتند شما به چنین خواسته هایی دست میابید هرگز باور نمی کردیم
ب) وقتی چرخ زندگی شما به روانی می چرخد و کارها به خوبی پیش می رود، آیا می توانی ارتباط این جنس از روانی در انجام کارها را با نگرش “تواضح در برابر خداوند” حتی با وجود حرفه ای بودن، تشخیص دهی و برعکس؟
-بله هر زمان برای تحقق اهداف خود عجله کرده و خواسته ایم با داشتن احساس بد زور زدن تقلا کردن جلو زدن از دیگران مقایسه ی خودمان با آنها به اهداف خود دست یابیم با نتایج بسیار نامناسب مشکلات زیاد کلاهبرداری و سوء استفاده مواجه شدیم و کاملا درک کرده ایم که اگر خواسته ای از خداوند داریم باید تسلیم او باشیم و اجازه دهیم در زمان مناسب بدون عجله سختی کشیدن زجر و تقلا ما را به اهدافمان برساند چون اگر بخواهیم بدون طی کردن قانون تکامل به خواسته های خود برسیم علاوه بر داشتن احساس بد به دلیل ناسپاسی نعمت های کنونی خود را هم از دست می دهیم
خداوند همواره سمت خود را به درستی انجام می دهد اگر به خواسته های خود دست نمیابیم ایراد از باورها و افکار نامناسب ماست و خداوند به هیچ فردی ستم نکرده و تقدیر از پیش تعیین شده برای هیچ کس وجود ندارد
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خدای بزرگم خدایی رزاق و وهابم
سلام به استاد عزیزم
ممنونم بابت این فایلهای پر از درس و آگاهی
متشکرم
خدایا شکرت که هر روز که از خواب بیدار میشم احساسم و ذهنم از دیروزم بهتر شده
خدایا شکرت که برای هر نفسم شکرت میگویم
خدابا شکرت که هر روزم یه آگاهی و ایده میگیرم که بابا قدرت دسته نیست قدرت زندگی خودت دسته توست نه زندگى دیگران
به کسی کاری نگیر خودت و استعدادهاتو ببین
وقت و انرژیتو صرف خودت کن نه دیگران تو لایق خوبیها هستی
تو لایق خونه بزرگ و رسیدن به خواسته هات هستی
و هر روز هزاران مرتبه خدا رو شکر میکنم
خدایا شکرت که امروز این فایل رو دیدم
استاد بی نهایت ممنونتم سپاسگزارتم
ای بنده محبوب خداوند
در پناه خدای مهربانم باشین
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
-انجام هر کار در ابتدا بسیار سخت و دشوار و به تدریج با تمرین و تکرار آسان می شود
-در ابتدا برای انجام هر کار دقت نظر بیشتری داشته و به تدریج دقت ما کمتر و کمتر شده و انجام کار برایمان به صورت ناخودآگاه صورت می گیرد
-اجازه ندهیم انجام کارها برایمان روتین و تکراری شده و هیچ گاه فکر نکنیم به تسلط کامل در اجرای آن رسیده ایم
-همواره خشوع و تواضع خود را در مقابل خداوند حفظ کنیم
-اگر نسبت به توانمندی های خود مغرور شویم حتما دچار دردسر و ضربه خواهیم شد
-همواره مراقب باشیم ادعای برتر بودن در هیچ حوزه ای را نداشته باشیم
-همواره اجازه دهیم در تمام امور خداوند ما را هدایت کند
-هنگام مواجه شدن با تضاد و چالش ها از خداوند درخواست هدایت داشته باشیم
-به الهامات الهی عمل کنیم
-زمانی که اولین بار اقدام به انجام کاری می کنیم همواره از خداوند طلب هدایت کرده و بر او توکل کنیم
-هر چه در انجام کارها حرفه ای تر شویم بر خداوند کمتر توکل کرده و اجازه هدایت شدن توسط او را نمی دهیم
-غرور و تکبر با حرفه ای شدن در انجام کارها جایگاه توکل و اعتماد کردن به هدایت های خداوند را پر می کند
-اعتماد کردن به خداوند و پیروی از هدایت های او باعث می شود از اقداماتی که آسیب و ضربه به ما می زند جلوگیری کنیم
-تواضع و خشوع در برابر خداوند را همواره در وجود خود زنده نگه داریم
-مرتبا به خود یادآوری کنیم که: بدون هدایت های خداوند هیچ هستیم
-حتی اگر در انجام کارها حرفه ای هستیم تواضع و خشوع خود را با طلب هدایت از خداوند نشان دهیم
-از خداوند درخواست کنیم به ما بگویید: چه زمانی چه اقدامی انجام دهیم
برای دریافت الهامات الهی باورهای زیر را در ذهن خود ایجاد کنیم:
+باور کنیم خداوند هر لحظه در حال هدایت ماست
+باور کنیم خداوند هر لحظه با ما صحبت می کند
+باور کنیم ما لایق هم صحبتی با خداوند هستیم
+باور کنیم ما لایق دریافت پیام های خداوند هستیم
-داشتن احساس لیاقت و ارزشمندی نداشتن احساس گناه که از باورهای نادرست مذهبی ناشی می شود از جمله مهم ترین دلیل عدم درخواست و عدم دریافت پیام های الهی است
-اینکه باور کنیم به خاطر اشتباهاتمان رانده شده از درگاه خداوندیم بدترین باوری است که مانع هدایت و دریافت پیام های الهی می شود
+از خداوند طلب بخشش کرده و باور کنیم مورد بخشش خداوند قرار گرفته ایم
+باور کنیم خداوند هدایت ما را بر خودش واجب کرده است
+باور کنیم اطلاعات و علم ما در مقابل آگاهی های خداوند هیچ است تا آماده ی دریافت پیام های او شویم
+ظرف وجودی خود را از اطلاعات و باورهای مخرب گذشته پاک کنیم
+خود را فقیر و محتاج هدایت ها و پیام های الهی بدانیم
-شیطان و قارون از جمله کسانی بودند که در مقابل خداوند تکبر ورزیدند
-همواره پیش از انجام هر کار از خداوند درخواست کمک و هدایت کنیم
-قلب خود را برای دریافت پیام های الهی باز کنیم
-خداوند همواره با ما صحبت می کند
-خداوند هر لحظه تمام موجودات کیهان و کهکشان ها را هدایت می کند
-تنها زمانی قادر به دریافت پیام های خداوند هستیم که در فرکانس و مدار او قرار گیریم
چگونه قلب خود را به شنیدن پیام های الهی حساس کنیم؟
-باور کنیم خداوند وجود دارد و هر لحظه در حال هدایت ماست
-باور کنیم لایق دریافت هدایت ها و پیام های خداوند هستیم
-باور کنیم لایق هم صحبتی با خداوند هستیم
-بپذیریم که هیچ چیز نمی دانیم
-در مقابل خداوند خاشع و متواضع باشیم
-خاشع و متواضع بودن در مقابل خداوند به این معناست که:
ما در مقابل او هیچ هستیم
-به اندازه ای که در مقابل خداوند خاشع و متواضع هستیم به همان اندازه در مقابل غیر خداوند جایگاه بالاتری داریم
-هر چقدر قلب خود را در مقابل دریافت پیام های خداوند باز کنیم و باور داشته باشیم هیچ چیز نمی دانیم الهامات الهی را بهتر و بیشتر دریافت می کنیم
-با خشوع تواضع و خضوع نسبت به خداوند اعتماد به نفس بالاتری داریم
-اگر اجازه دهیم همواره مشمول دریافت هدایت های خداوند شویم هیچ گاه دچار شک تردید و دو دلی نخواهیم شد
-اطمینان قلبی به تحقق خواسته ها نشانه ی اعتماد کردن به هدایت های خداوند است
-خداوند در زمان مناسب ما را به سمت تحقق خواسته هایمان هدایت می کند
-بپذیریم ما در مقابل خداوند علم و آگاهی او هیچ هستیم
-با پیروی از هدایت های خداوند در زمان مناسب در مکان مناسب قرار می گیریم
-تنها زمانی از خداوند درخواست هدایت می کنیم که باور داشته باشیم هیچ چیز نمی دانیم
-همواره از خداوند طلب هدایت و یاری کنیم
-اگر به راه حل مسائل هدایت نمی شویم به این دلیل است که:
به اطلاعات علم و آگاهی محدود خود بسنده کرده ایم
از هدایت ها و الهامات الهی استفاده نمی کنیم
تجارب نامناسبی از گذشته داریم
فکر می کنیم استفاده از راه حل مسائل گذشته باعث حل مسائل کنونی می شود
باور داشته باشیم:
خداوند همواره راه حل مسائل را به ما الهام می کند
قدم اول برای دریافت الهامات الهی:
احساس عجز و ناتوانی در مقابل خداوند است
باور داشته باشیم اگر خداوند ما را هدایت نکند نمی توانیم مسیر درست تحقق خواسته هایمان را طی کنیم
به احساس عجز و ناتوانی در مقابل خداوند برسیم تا:
توسط او به آسانترین شیوه ی ممکن هدایت شویم
اگر خردمند باشیم:
از همان ابتدا اجازه می دهیم خداوند ما را هدایت کند
-همواره بدانیم هر چیزی که داریم از آن خداوند است
-تنها نیرو و انرژی حاکم بر جهان خداوند است
-اگر اتکای ما به ابزاری بیش از خداوند شود حتما به مشکل و مسئله برخورد می کنیم
-با پیروی از الهامات الهی چرخ زندگی ما به آسانترین شکل ممکن می چرخد
-به خداوند اجازه دهیم ما را هدایت کند
-با داشتن باورهای نامناسب و قدرت دادن به عوامل بیرونی مانند این است که گاری سنگینی را از سراشیبی تند کوه با پای برهنه حمل کنیم
-خداوند تمام درخواست های ما را به شرط ایمان و اجابتش برآورده می کند
-خداوند همواره سمت خود را به درستی انجام می دهد
-با خاشع و سپاسگزار بودن در مقابل خداوند مشمول دریافت نعمت های او می شویم
-با خاشع و فروتن بودن در مقابل خداوند افراد شرایط موقعیت ها ایده ها به راحتی برای تحقق خواسته هایمان به سمتمان هدایت می شوند
-جایگاه خود را در مقابل خداوند به درستی درک کنیم
-با درک جایگاه خداوند اعتماد به نفس بالاتری داریم می دانیم قدرتمندترین نیرو پشتیبان ماست
-تمام قدرت تنها از آن او و در دستان خداوند است
-خداوند را به عنوان رب و تنها قدرت جهان باور کنیم
-توحید به این معناست که:
تنها خداوند است که ما را هدایت می کند رزاق رحمان غفور رحیم و صاحب تمام نعمت هاست
-تنها به خداوند توکل کرده و از او یاری بخواهیم
-هر روز از ابتدای صبح روز خود را با طلب هدایت و یاری خداوند آغاز کنیم:
ایاک نعبد و ایاک نستعین
-برای تحقق تمام خواسته هایمان چه بزرگ یا کوچک از خداوند درخواست هدایت کنیم
-اگر به خداوند توکل کرده و به او ایمان بیاوریم راه حل تمام مسائل به ما گفته خواهد شد
-اگر بر سر دو راهی قرار گرفتیم با گذاشتن نشانه ای از خداوند طلب هدایت کنیم
-حتی اگر پاسخ سوالی را می دانیم باز هم از خداوند طلب هدایت کنیم
-دریافت الهامات الهی مربوط به عضله ای در مغز ماست که با هر بار طلب هدایت از خداوند تقویت می شود
-خداوند بسته به ویژگی ها و شرایط هر فرد به صورت مجزا او را هدایت می کند
-استاندارد خاصی برای دریافت الهامات الهی وجود ندارد
-الهامات الهی بسته به هر شخصی متفاوت است
-با ایجاد باورهای مناسب الهامات الهی را بهتر و آسانتر دریافت می کنیم
-اگر متوجه ی الهامات الهی نشدیم با درخواست مجدد از خداوند هدایت ها و نشانه های او را دریافت می کنیم
-متواضع بودن در مقابل خداوند اعتماد کردن به او انجام کارها را برای ما ساده و آسان می سازد
-اجازه دهیم خداوند تمام کارها را برای ما انجام دهد
-نخواهیم با داشتن باوری مانند نابرده رنج گنج میسر نمی شود…با زجر و تقلا به اهداف خود دست یابیم
-اگر قصد تحقق اهداف خود را داریم بدانیم هزاران راه برای آن وجود دارد
-باور سخت کار کردن و نتیجه گرفتن را یکبار برای همیشه کنار بگذاریم
-اینکه فکر کنیم با سختی کشیدن لایق دریافت نعمت ها می شویم باور بسیار مخربی است که باید اصلاح گردد
-همواره بخواهیم از ساده ترین و لذت بخش ترین راه ممکن به اهداف خود دست یابیم
-باور کنیم توسط خداوند هدایت می شویم برای دریافت پیام های الهی لایق و شایسته هستیم در مقابل خداوند خاشع و متواضع باشیم خود را عالم دهر ندانیم و بپذیریم در مقابل خداوند هیچ هستیم
-راه حل مسائل همواره در دسترس ماست
-خداوند می گویید: باش و می شود
-به محض مغرور شدن در مقابل خداوند نشانه های آن را دریافت می کنیم
-همواره تواضع و فروتنی خود را در مقابل خداوند نشان دهیم
-در انجام هر کاری حرفه ای شدیم بیشتر از خداوند طلب هدایت کنیم
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خدا
سلام میکنم خدمت شما دوست عزیز و ارجمندم که لطف کردین و این کامنت رو نوشتین و در اختیار ما قرار دادین واقعا از صمیم قلبم ازتون تشکر میکنم که وقت گذاشتین و به بهترین حالت ممکن کل فایل رو به عالی ترین شکل ممکن خلاصه نویسی کردین؛ یعنی واقعا میشود کل مطالب 67 دقیقه ای این فایل رو با خوندن کامنت شما مرور کرد: یه حسی بهمگفت حتما از شما تشکر کنم و منم گفتم چشم و تحسینتون میکنم که یکی از اعضای همیشه فعال این سایت هستین و از خدا میخام تک تک آرزوهاتون رو به آسان ترین و راحت ترین شکل ممکن نعمت زندگیتون کنه
بازم مرسی از شما
به نام خداوند مهربان
سلام آقای نوروزی
قبل از هر چیز تبریک ما را برای پیوند مقدستان بپذیرید عکس زیبایی را در پروفایلتان دیدیم و کلی لذت بردیم برای شما و همسر گرامیتان سلامتی، سعادت و خوشبختی را از صمیم قلب ارزو داریم.
ممنون و سپاسگزار از محبت شما امیدواریم در این جمع خانوادگی فعالیتی مثمر ثمر باشد و برای دوستان یادآور ی هایی را به همراه اورد.ما هم شما را تحسین می کنیم و خواهان پیشرفت هر روزه شما و رسیدن به هر آنچه را آرزو دارید هستیم. سلامتی،ثروت،موفقیت و بهترینها را برایتان از رب یکتایمان خواسناریم
خدایا شکرت
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام میکنم خدمت شما سرکار خانم مهشید خانم و شیرین خانم
از صمیم قلبتون ازتون تشکر میکنم بابت پیام پر مهر و زیباتون بابت تبریکتون و بابت دعای قشنگتون
از صمیم قلبم خوشحالم که اینجام و با بهترین و مهربون ترین و خوش قلب ترین آدمای روی کره زمین هم مدارم؛ بالاترین سپاسگذاری من حضور در این سایت و بودن کنار شما خوبان هست
پیامتون احساس قشنکی بهم داده و من از خدا میخام این احساس قشنگ و انرژی مثبتی که من از پیام شما دریافت کردم به زندگیتون برگرده
بهترین هارو از صمیم قلبم براتون خواستارم
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عباسمنش وسلام به استاد شایسته جون
هر وقت روی خودم حساب کردم چک و لگد و از جهان خوردم ولی هر وقت روی خدا حساب کردم ترسم کمتر شده خیالم راحت شده وقتی استرس داشتم گاهی چیزی نشده ولی ترسه بوده گفتم ببین مریم ترس یک توهم هست ترس کار شیطان هست تو رو خدا حساب کن بقیه با خدا خودش هدایت میکنه
وقتی آرامش دارم قشنگ میفهمم کار خداست
خدایا بدون تو هیچم نمیتونم راه برم بخندم لباس بپوشم حرف بزنم بشنوم…
خدایا من هیچی بلد نیستم تو بلدی تو راهنمایی کن تو بگو کجا برم چکار کنم چی بخورم چی بپوشم
خدا جان با نام تو می خوابم و با نام تو بلند میشم
سپاسگزارم فرصت زندگی دارم این یعنی حواست بهم هست
بابت هر دم و بازدم صد هزار مرتبه شکرت
تو همه ی اعضای بدنم تنظیم آفریدی
خدا جان بابت شب و روز شکرت
بابت فرکانس بالای سحر شکرت
خدا جانم وقتی خروسها در سحر می خونن شکر تو را بجا میآورند من چرا روزی هزار مرتبه شکر تو باید بکنم چون بدون ازن تو برگی از درخت نمی افته
صدای گنجشک ها روی درخت درخت دم خونمون که می شنوم ذوق زده میشم و من هم شکرگزار تر میشم
خدا جانم جهانت همش نظم هست
خدا جان من هیچم بدون تو
کار فرمام تو باش هدایت گرم تو باش وکیلم تو باش تو که باشی زندگیم آسان میشه آرامش ام بیشتره
در پناه خداوند باشید
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
وقتی که من حال خوب داشته باشم
وقتی که من شاد و سرحال باشم
احساس لیاقت و ارزشمندی دارم
می توانم روی احساس لیاقت و ارزشمندی خودم کار کنم
خودم را شایسته بدانم
خدای خودم را همیشه شاهد بر اعمال خودم بدانم و او را کمک ویاری رسان خودم بدانم
از او کمک بگیرم او بی هیچ منتی به من کمک می کند و حال من را خوب می کند
بهترین اتفاقات را برای من رقم می زند
همیشه حال خوب خودم را
موفقیت های خودم را
دستاورد های خودم را
همه و همه را به او منشا بدانم و بدانم که دستهای او همیشه در کار است تا من به راحتی و آسانی در همه امور زندگی خودم موفق و شاد باشم
این بزرگترین کاری است که همیشه و همیشه باید در همه مراحل زندگی خودم انجام بدهم
چه نکته عالی در این فایل یاد گرفتم
من همه چیز را نمی دانم
بلکه از خدای خودم این را بپرسم که تو به من کمک کن
تو هوای من را داشته باش
تو به من بگو
چقدر این مهم و لازم است
نکته
من هیچ نمی دانم
این ندانستن من را به جلو هدایت می کند
این نداستن به من کمک می کند تا بهتر بتوانم از مسیر و هدایت های خودم بهره ببرم
نکته ای دیگر
وقتی که می گویم من هیچ نمی دانم
هیچ بلد نیستم بی شک به این ندانستن من پاسخ داده می شود و جواب سوال های خودم را دریافت خواهم کرد
این خیلی عالی و فوق العاده است
همه چیز برای من از زمانی به خوبی پیش رفت که دست در دستهای خدای خودم دادم و روند امور زندگی خودم را به او می سپارم
این واقعا زیبا و عالی و دوست داشتنی است
کمک می خواهم از او او به من کمک می کند
وقتی که من می دانم و بلد هستم دیگر چه لزوم دارد که به من کمک بشود
چه لزوم دارد که بخواهد دستهای من گرفته بشود
خوب این یک نکته است
از او هدایت می خواهم و او به من هدایت خواهد کرد
بیایم از امروز این هدایت خواستن را در زندگی خودم به کار بگیرم و در نهایت نتایج آنرا در زندگی روزمره خودم ببینم
این ویژه گی خیلی اوقات در زندگی به داد من رسیده است مخصوصا از زمانی که در مغازه خودم و در کسب و کار خودم این توکل را به مرور در حال قوی تر کردن هستم و در نهایت واقعا نتایج خوب و مثبت آنرا در حال دیدن و مشاهده کردن هستم
وقتی که یک قدرت وجود دارد که کارهای من را انجام می دهد دیگر چه لزوم دارد که من بخواهم زیادی زحمت بکشم
زحمت های من برای خداوند و در نهایت لذت بردن ها از آن من
این قول و قرار من و خدای من از امروز است که بین او و خودم آنرا نوشته ام
من هم به او توکل می کنم
الهی به امید تو
سپاس از خدای هدایتگر خوب خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
وقتی که من حال خوب داشته باشم
وقتی که من شاد و سرحال باشم
احساس لیاقت و ارزشمندی دارم
می توانم روی احساس لیاقت و ارزشمندی خودم کار کنم
خودم را شایسته بدانم
خدای خودم را همیشه شاهد بر اعمال خودم بدانم و او را کمک ویاری رسان خودم بدانم
از او کمک بگیرم او بی هیچ منتی به من کمک می کند و حال من را خوب می کند
بهترین اتفاقات را برای من رقم می زند
همیشه حال خوب خودم را
موفقیت های خودم را
دستاورد های خودم را
همه و همه را به او منشا بدانم و بدانم که دستهای او همیشه در کار است تا من به راحتی و آسانی در همه امور زندگی خودم موفق و شاد باشم
این بزرگترین کاری است که همیشه و همیشه باید در همه مراحل زندگی خودم انجام بدهم
سپاس از خدای هدایتگر خوب خودم
سپاس از خدای فراوانی ها