اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خیلی خوشحالم که اولین نظر میزارم استاد عزیز من جدیدا دارم روی این باور کار میکنم که در زمان بارداری هورمون های بدن من تغییر میکنه طوری که عادت ماهانه حذف میشه و روی پوست و مو وبدن من تغییرات زیادی شکل میگیره که قابل مشاهده هست و هزاران تغییر در بدنم که من نمیبینم ولی هست و باور دارم که در زمان بارداری طی این تغییرات قد من هم بلندتر میشه مثال زن عمو خودم که مادرم همیشه میگفت با اولین بارداری اش یهو استخون ترکوند و قدش بلند شد
من این یاد داشت اینجا گذاشتم در 23 تیر 02 و میشه رد پای من و نتیجه این باور در چندین ماه بعد اینجا یادداشت میکنم
سال 1395 که بار اول با شما آشنا شدم نتایجی خوبی از جمله غلبه بر ترس هایم در خصوص صحبت کردن در جمع های بزرگ گرفته تا کامیابی در قسمت بست های معلمی و کامیابی در امتحان برای ورود به دوره فوق لیسانس . اون موقع ها فکر می کردم برای هر هدفی باید قدم برداشت الا داشتن یک همسر دلخواه ، فکر می کردم همین که آدم در خواست کنه وتجسم هم در پهلویش بکنه خدا میده آن موقع ها نمی فهمیدم که مثل دیگر خواسته هایم که براش قدم برداشتم برای اینم باید قدم بردارم، به همین خاطر 5 سال دست روی دست گذاشتم و فقط هر از گاهی تجسم می کردم بابت این خواسته و تمام. در طول این مدت با خودم میگفتم اگر تا الان خدا نداده حتما موقعش فرا نرسیده بعد گذشت پنج سال دیدم هی زمان میگذره ولی هنوز هم من به خواسته ام دست نیافتم در همین فکر روز ها شب ها گذشت ولی از دریافت خواسته ام خبری نبود البته اینم بگم گه گاهی خدا از طریق نشانه ها در این خصوص با من صحبت می کرد نظیر این که صبر داشته باش موقعش که فرا رسد به خواسته ات می رسی ویا قلبت را برای کسی نگهداری که مستحقش است و باور داشته باش که وعده الله حق است. اما بالاخره کار به جایی رسید که فکر کردم حتما به صلاحم نیست که خدا بهم همسر بده وکم کم با این طرز فکر حالم بد شده می رفت کار به جایی رسید که سه بار با خدا با لحنی تند و گستاخانه گفتم اگر قرار بود بهم همسر ندی پس چرا امیدوارم کردی با نشانه های مختلف تو خدایی و به خدایی تو نمی زیبد که وعده بدی و بعد خلاف وعده کنی حال آنکه در قرآن میگی وعده ام حق است. بعد به مرور زمان یعنی آغاز سال 1400 شروع کردم به مقصر دانستم پدرم و بار ها به مادرم می گفتم که اگر پدرم شرایط سختی رو برای خاستگار هام تعیین نمی کرد الان من وقت ازدواج کرده بودم و حال بد هم روز به روز در من گسترش میافت و باعث شد مریضی های پی در پی در وجودم ایجاد شود از کمر درد های شدید گرفته تا کیست تخمدان و درد های رحمی ، اما آخرای همین سال صرف به خاطر این که حالم برای مدت کوتاهی هم که شده خوب بشه تصمیم گرفته دوباره بیام و فایل های شمارا گوش بدم سه فایلی از شما را از داخل ویدمت گرفتم یک روزی داشتم فایل سومی را گوش می دادم که دیدم شما در وسط های حرف های تان گفتید تمام سرنوشت ما به دست خود ماست و مردم وقتی به چیز های که میخواهن نمی رسن مقصر خدارا میدونن و میندازن گردن خدا ، این جمله تان باعث شد فایل های دیگری از شمارا دنبال کنم و بخاطر اینکه بتونم به فایل ها عمل کنم تصمیم گرفتم وارد سایت شما بشم وارد سایت تان شدم و روز به روز حالم بهتر شده می رفت مثل قرص مسکنی که درد های جسمی را آرام می کند فایل های تان آرامم می کرد و در کنار این بدنم نیز روز به روز سالم تر میشد . تا باز تصمیم گرفتم تا خدارا بشناسم برای این هدف یک سال صرف کردم و الان دیگه باور دارم که سرنوشتی دست خودمه چرا چون خدارا شناختم. هم چنان که در فایل های قبلی گفتم ؛ دو ماهی است که دارم روی خود شناسیم کار می کنم و استاد فایل الگوهای تکراری قسمت 2 خیلی بهم کمک کرد و سبب شده تا یک ترمز خیلی مخفیم را که پنهان بود شناسایی کنم چرا که من فکر میکردم خاستگار ها کسایی را می پسندند که سن پایین و زیبا باشد وهمین باور شرک آلودم باعث شده بود که هر خاستگاری که برام میامد تنها و تنها تمرکزش روی زیبایی بود و سن خورد ، استاد خواهرم از من سنش خوردتره یعنی 19 سالشه و از سوی خیلی زیباست و این خاستگار های منم همه به طرز عجیبی هر موقعی که به خاستگاریم میامدن متوجه خواهرم بودن به نحوی که وقتی هر دوی ما وارد اطاق میشدیم برای احوال پرسی با خاستگار هایم اونها چنان به خواهرم توجه می کردن که انگار من وجود ندارم با خودم می گفتم من تقریبا دو ساله که روی خودم کار می کنم و اینم میدونم که در دنیا علایق و سلایق و عقاید مختلفه اما چگونه است که هر خاستگاری برام میاد فقط و فقط تمرکز شانروی زیبایی و سن پایین است چرا یه بار هم که شده خاستگاری برام نمی یاد که به چهره وسن چنان اهمیت ندهد در پهلویش به شخصیت هم بها دهد.
از برکت همین فایل الگوهای تکراری قسمت2 من متوجه این ترمز در ذهنم شدم که خدارا بابتش سپاس گزارم و هم چنان از شما استاد عزیزم که دستی از خدا شدید و این فایلرا تهیه کردید برای ما.
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان همفرکانسی
چقدر این بهشتمون زیبا هست و این آهنگی ک پس زمینه اش شده با دیدنش حسمون چند برابر خوب شد و استاد عزیزم تحسینت میکنم بابت اندامتون
خدا رو شکر میکنم ک به موقع به این فایل هدایت شدم ک هواسم به خودم باشه ک شرک نورزم هر موقع روی غیر از خدا حساب کردم بدجوری ضربه اش خوردم چون بعضی جاها فراموش میکنیم ک داریم شرک میورزیم اما حواسمون نیست و مخفی هست به قول پیامبر ک گفتن راهیابی شرک به دل انسان از راه رفتن مورچهای سیاه در دل تاریکی شب بر تخته سنگی سیاه پنهان و مخفی است.
من خودم فکر میکردم با گفتن روی خدا حساب میکنم و تکرار این جمله هواسم بود ک روی دیگران حساب نکنم اما در عمل میبینیم کلا خدا رو فراموش میکنیم
2هفته هست ک دارم روی باورهای توحیدی کار میکنم ک به هیچ کس غیر خدا حساب باز نکنم و چقدر خدا رو میدیم ک با نشانه اش بهم میگفت علیرضاجان فقط روی من حساب باز کن هر تابلویی میدیم ک این جمله رو خیلی میدیم خدا رو فراموش نکن،یا ی جایی ی تبلیغ دیدیم ک زیرش نوشته بود به اصل وصل بشین و نشونه های زیادی ک بهم میداد یا کلمه توحید رو میدیدم زیاد اما بازم حواسم نبود
شغل من مشاور املاک دپارتمان هست ک یکسال فعالیت دارم در زمینه خریدوفروش کار میکنم با 14تا شعبه، ک اوایل کار آموزش بود اما با باورهای ثروت کار میکردم 5ماه پشت سرهم مشاور اول شدم
و عالی کار میکردم و قراداد پشت سرهم اما یکماه دیدم از اون قراردادها دیگه خبری نبود 1ماه توی درودیوار بودم و خیلی گشتم توی خودم ک کجای کارم میلنگه چ ترمزی دارم دیدم فقط شرک داشتم ک جلوی درهای نعمت و ثروت رو گرفته داستان این بود ک سرمایه گذارای ک داشتم ک واسشون ملک میخریدم و بهم آنقدر اعتماد کرده بودن ک خودشون بهم میگفتن ملک خودت ببین اگه خوب بود و میشه سود کرد جلسه اش رو بزار و خدا روشکر هرملکی ک میخریدم سودی خوبی واسشون داشت و اوایل میگفتم خدا این آدما رو فرستاده و از طریق این آدما بمن نعمت و رزق میده و همینطور بود اما ی جایی خود خدا اومد بهم بگه ببینم در عمل هم همینطوری هستی ک فقط روی من حساب میکنی یا رو آدما دیدم خود خدا بهم ثابت کرد ک من روی آدما در عمل دارم حساب میکنم وقتی دیدم اون سرمایه گذار بعد از 1هفته روی یکی از ملکهاش داشتم کار میکردم کلید از من گرفت بهم ریختم و بلافاصله محل کارم رو ترک کردم ی جای خلوت نشستم شروع کردم به نوشتن دیدم شرک داشتم و فهمیدم چرا یکماه قرارداد ننوشتم منی ک با کمک خدا هر ماه بین 15شعبه مشاور اول شدم چیشد ک ی دفعه ورق برگشت دیدم مث اون بازیکن فوتبالی شدم ک توی ی فصل پشت سرهم گل میزنه بعد از مدتی گل نمیزنه فشار از همه طرف روی اون بازیکن هست منم همینجور بودم ک باید میگشتم کجای کارم اشتباه هست وقتی ایرادم رو پیدا کردم دیدم خدا روشکر دیروز قرارداد نوشتم و دیدم ک بعضی میان میگن بخاطر دلار و هزار عامل بیرونی دخیل میدونن اما من میدونستم ک خودم هستم ک دارم زندگیم روخلق میکنم با افکارم با باورهام با کانون توجهم و فرکانسهایی ک در هر لحظه میفرسم و درون خودم رفتم تا بتونم خودم رو اصلاح کنم ک خدا گفت بهم ک من رو فراموشش کرده بودم و از موقعی ک توبه کردم ک در عملم باید خیلی حواسم باشه ک قدرت رو به دیگران ندم اگه هرجایی ناراحت و غمگین شدم بدونم دارم شرک میورزم همونجا باید بگردم به چی دارم شرک میورزم این کامنت رو نوشتم ک یادم باشه ک اگه کسی بهم محبت میکنه بگم خدا از این دستش داره بهم محبت میکنه اگه کسی داره کمک میکنه خود خدا رو ببینم ک از طریق دستاش داره منو به خواستهام میرسونه
چقدر این فایل به موقع بود ک چقدر ترمزداشتم
ی باوری ک پدرم داشت الان ساکن بهشت هست این باور رو داشت ک میگفت ما به سن 60سالگی نرسیده از دنیا میریم چون پدرشون همین باور رو داشته و حتی 2تا عموهای خودم تا قبل از 60سال از دنیا رفتن و پدر خودم هم همینطور و قبلا پذیرفته بودم وقتی دیدم باورهاشون هست ک حتی مرگ خودشون رو رقم میزنن بخودم این باور رو ایجاد کردم به لطف خدا بالای 100سال سالم و قوی و سلامت و ثروتمندعمر میکنم.و خیلی از باورای دیگه هست در مورد سلامتی خودم پذیرفته بودم ک شکم بزرگ داشتن ژنتیکی هست توی فامیل و خواهر و بردار رو دیده بودم میگفتم این ژنتیک هست و چقدر رژیم میگرفتم و هیچ فایده ایی نداشت وقتی دوره سلامتی شرکت کردم و طبق دوره سلامتی جلو رفتم از وزن 84کیلو به وزن 67کیلو گرم رسیدم ک همه تعجب کردن ک چطور 3ماه به این وزن رسیدم و خدا رو شکر میکنم ک خداوند همه جوره هواسش بما هست هر جا شرک میورزیم بما نشونه میده ک باید بخودش نگاه کنیم به یادش باشیم و کاری میکنه ک بیشتر بهش وابسته بشیم ای قربونش برم ک داره برام خوشکل میچینه و توی خوابم 2شب پیش بهم گفت غمگین نباش ثروت بسمتم جاری میشه
خدایا سپاسگزارم بابت این سایت الهی ک میتونیم بیایم اینجا بنویسم وبا خودت صحبت کنیم استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز سپاسگزارم بابت این فایلی گذاشتین ک درزمان مناسب ببینم و بفهم ک کجای کارمون ایراد داره و دوستان عزیز ک با خوندن کامنتاتون چقدر باورام قوی میشه برای رشد و پیشرفت
ریشه ی تمام نرسیدنها رو وقتی توی دوره ی کشف قوانین بررسی میکنم به شرک میرسم .
به یک مانع فکری بخاطر قدرت دادن به یک عامل بیرونی میرسم.
هر موضوعی رو از هر زاویه ای بررسی میکنم که تا به امروز برام سخت پیش رفته ویا اصلا پیش نرفته به شرک میرسم .
چرا ها وچراها همه جوابش یه عامل بیرون از وجودمه واین همون شرکه.
استاد جان با وجوداینکه از سال 97 دارم شاگردی شمارو میکنم و روی خودم وباورهام کار میکنم وبی نهایت نتایج عالی گرفتم ولی بازم این شرک از کوچکترین روزنه وارد میشه .
بارها وبارها برای فروش ملک رفتم املاک واز اونها شنیدم که خرید وفروش ملک راکد شده وهرکاری کردن که من اینو باور کنم برای خونه هام مشتری پیدا نکردن وبعد یه مدت زنگ زدن گفتن یه مشتری پیدا شده زیر قیمت میخواد حالا چرا این اتفاق رو تجربه کردم چون کنترل شرایط رو دست املاک دادم .گفتم اونا هستن که باید خونه های منو بفروشن .گفتم حتما راست میگن مشتری نیست وشرایط خرید وفروش راکده.
ولی بخاطر کار کردن روی باورهای توحیدی وکشف قوانین ودرک قانون جهان هستی علنی به یه سری هاشون میگفتم شرایط برای من فرق میکنه من چیزی که شما میگین رو قبول ندارم ولی اینا همش ادا بود چون اگه باور بود باید نتایج پدیدار میشد اگه نشده ، یعنی من با دلیل ومنطق ذهنم رو به باور درست نرسوندم فقط چون یه چیزی راجع به باورهای توحیدی شنیده بودم وظاهرا درک کرده بودم میگفتم ولش کن اینارو .
بازار ملک برای من عالیه.
ملکهای منو خدا میفروشه.
اینارو میگفتم هم به خودم هم به املاک ولی باز ذهنم درگیر بود که خونه هام فروش نرفت .فروش نمیره چون بازار ملک راکده.
دنبال راهی بودم که با مدرک به ذهنم ثابت کنم که اینا یه دروغه محضه .اتفاقا خرید وفروش عالیه .
اتفاقا مشتری خوب فراوونه.
خلاصه گفتم بزار این سری به عنوان خریدار برم املاک .
چنان با شکم سیری قیمت میدادن واصلا قیمت رو پایین نمیاوردن پیش خودم گفتم چطوره داستان؟
میخوان برای ما بفروشن میگن مشتری نیست ولی میخوان بخرن کلی کلاس میزارن وقیمت بالا میگن حرف تخفیف هم که میاد اصلا کوتاه نمیان .
همون جا گرفتم داستان چیه ؟
وبه قول ما ایرانیها دوزاریم افتاد .
دیگه ذهنم براش ثابت شد که این چیزی که شنیده حقیقت نیست .
حقیقت چیزی هست که من باور کنم.
من باور نمیکنم که الان بازار نیست وباید زیر قیمت بدم بره.
حقیقت اینه که مثل هزاران هدایت قبلی در زندگیم ایناینبارم هدایت های خداوند ودستان خداوند میان وکار فروش واحدهام به بهترین شکل ممکن ودر خیروبرکت فراوان انجام میشه .
خواستهی من توسط خداوند استجابت میشه چون منم با باور توحید وتوکل وپاک کردن شرک از قلبم وذهنم خداوند رو اجابت میکنم.
وخداوند با نشانه هاش با من حرف میزنه.
شب خواب دیدم که من یه خونه ی خیلی بزرگ رو خریدم وبا خود صاحب ملک قرار داد رو توی کوچه نوشتیم ودونفر از املاکی ها افتادند دنبال من وقصد ربودن وباطل کردن اون قرار داد رو داشتن.
حالا که خوب فکر میکنم خداوند داشت با این خواب با من حرف میزد.
بهم میگفت عزیز من تو قدرت رو دادی به املاکی ها. اون باورهایی که قدرت رو بهشون دادی وحرفهاشون روی تو تاثیر داشته دزد موفقیتهای تو هستند.نه این که املاک دزد باشن اون افکار تو وباورهای شرک آلوده تو هستند که موفقیتهای تورا میدزدند.
بحث من اقای ایکس نیست .
که این آقای ایکس هم بخاطر فرکانسهای خودم بهش هدایت شدم .
اگر من بگم اقا من توی هر شرایطی باشم برای من فراوانی مشتری هست همون طور که به عنوان خریدار رفتم چقدر املاک با شکم سیری قیمت میدادن.پس املاکی هستند که اشتیاق فراوانی برای فروش دارند وباورهاشون درسته وادم های توحیدی هستند وباور به فراوانی مشتری دارند وروی فروش ملک من کار میکنند ومن به سمت این افراد هدایت میشم چون این باورو توی ذهنم شکستم که مشتری نیست یا املاک خوب نیست وحال که این باور محدودکننده در ذهنم شکست وباورهای توحیدی که من هستم که اتفاقات زندگیم رو خلق میکنم به سمت آدم های هم فرکانس خودم وبه سمت اتفاقات هم فرکانس خودم هدایت میشوم چون این قانونه جهانه.
تو افکارت رو وورودیهات رو وباورهات رو تغییر بده خداوند هم هدایتهاشو تغییر میده .
اگه میخوای هدایت هات به سمت خواسته هات باشه فقط ورودیهات وباورهات رو با خواسته هات هماهنگ کن .تموم شد رفت.
آلام چی با خواستت هماهنگه؟
اینکه قبول کنی رکوده؟
یا اینکه قبول کنی همه چی عالیه و ومشتاقن هم بخرن وهم بفروشن؟
کدومش؟
کدومش تورو به خواستت میرسونه؟
اصلا هیچ کاری نداریم چی درسته چس غلطه؟
کی راست میگه کی دروغ میگه؟
تو چیو دوست داری اول باورکنی بعد تجربه کنی ؟ خیلی واضحه جواب!
ما هممون میدونیم چیو دوست داریم !
اما مشکل اینجاست که باوری که مارو به خواستمون میرسونه رو قبول نداریم همین میشه ترمز.
دنبال یه راه بگرد تا عکس چیزی که همه میگن رو بهت نشون بده ، یه الگو ، یه مدرک ، یه واقعیت باعث میشه راحت بپذیری که نه بابا میشه یه جور دیگه فکر کرد میشه یه جور دیگه نتیجه گرفت ونخوای مثل 99درصد جامعه فکر کنی ومثل اونا نتیجه بگیری.
استاد جان شما بارها گفتین بچه ها هر چیزی که میشنوید رو باور نکنید .
خودتون برید دنبالش بگردین ببینین همه جا صدق میکنه؟ ببینین میشه یه جور دیگه هم عمل کرد ویه جور دیگه نتیجه گرفت !
گوسفند نباشیم.
بخدا استاد همه ی ای حرفا رو به خودم میگم.
لیلا خانوم گوسفند نباش .میگن بازار نیست قبول نکن شاید برای اونا نباشه ولی تو قبول نکن که واقعیت زندگیه تو باید حتما واقعیت زندگیه بقیه باشه چون هرکسی فرکانسها وباورهای خودش رو داره.
مگه اون موقع که همه گفتن شما یه جگرکی کوچیک داشتین نمیتونید از پس کرایه وهزینه های یه مغازه ی بزرگ بربیایید باور کردی؟ مگه ترسیدی؟ مگه گفتی همه میگن پس راست میگن.
نه نه نه!
قبول نکردم گفتم میرم این مغازه رو میگیرم چون درسته مغازم کوچیک بوده ولی کلی تجربه دارم .وکلی آزمون وخطا کردیم چرا باید قدرت رو بدم به حرف وافکار مردم؟
چرا باید قدرت رو بدم به کرایه مغازه ی چند برابری این مغازه ی بزرگ؟
رفتم تو دلش!
انجامش دادیم وخدا از همون روز اول مشتریهارو واسه ما به صف کشید .
گرانترین وبالاترین کرایه مغازه رو ما توی شهرک میدادیم والان هم همونطور که توی کامنتهای قبلم گفتم با اختلاف از همه بیشتر داریم کرایه مغازه میدیم انقده اومدن مارو بترسونن گفتن نمیتونید.
خیلی بالا برده ورشکست میشین واز این حرفها .
ولی دل ما اول به خدا وبعد به اون توان وتجربه هامون قرص بود وخداروشکر الانم خیلی راضی وموفق هستیم.
شلوغ ترین وپر مشتریترین جگرکی وکبابی رو تو منطقه داریم .خداروصد هزار مرتبه شکر.
هرجا تو ذهنت وقلبت قدرت رو از دیگران گرفتی ودادی به خداوند واون توانایی که خودت داری پاداش ها بهت داده میشه .
آخیش استاد جان .
الهی دورت بگردم من.
چقدر به این فایل نیاز داشتم .
چقدر شرک هام رو شناسایی کردم.
چقدر با به یاد آوری هدایت ها وتوحیدی عمل کردنهای قبلم افتادم وقلبم باز شد .
چراغ قلبم روشن شد.
انگار پرده ای سیاه کنار زده شد .
پرده ی تاریک شرک!
چقدر خیالم راحت شد .
همه چیز دست خداست .
خداوند تنها قدرت جهان هستی ست.
ومن چون بهش متصلم همواره به منبع قدرت دسترسی دارم.
خدا از رگ گردن به من نزدیک تره .
همونه که مشتری میاره پس رکود رو باور نکن.
همونه تورو به سمت قانون سلامتی و غذاهای مناسب هدایت میکنه پس بیماری رو باور نکن.
همون خداست که نعمت وثروتش بی حسابه وغیر قابل شمارشه پس کمبود رو باور نکن.
همون خداست که عشق بدون توقع داره پس به کسی وابسته نباش.
همون خداست که راه حلها رو در دل مسائل گذاشته پس سر درگم ومستاصل نباش.
همون خداست که راهها رو میدونه پس گمراهی رو باور نکن.
همون خداست که بهت بی منت میبخشه پس آویزون کسی نباش.
همون خداست که قلبهارو برات نرم میکنه پس از هیچ کس نترس وباور کن که تمام جهان در تسخیر تو هستند از قاضی ،از املاک، از رئیس شهرداری، از رهبر ،از اقتصاد دان مملکت، از تمام انسانهایی که فکر میکنی تصمیم گیری ورفتارهای اونها زندگیه تورو تحت تأثیر قرار میده همه وهمه هستند تا به تو خدمت کنند در جهت رسیدن تو به خواسته هات در بهترین زمان وبهترین مکان ودر بهترین شرایط .
هیچ کدوم اینا به خودیه خود هیچ قدرتی ندارند .
تو هستی که از اونا برای خودت یه قدرت مافوق میسازی یا یه خدمتکار عاشق.
من همینجا تعهد میدم بیام ودر همین صفحه بنویسم که
من لیلا بشارتی توانستم با حذف شرکها از ذهنم وتغییر باورهای محدود کنندم هر دوتا واحدم رو با بهترین قیمت وبالاترین قیمت دلخواه وراضی کننده ی خودم به راحتی بفروشم.
همین دیشب با دوستم در مورد ماتریکس و همین موضوعات داشتیم بحث میکردیم که البته 2 تامون توی راه روشنایی هستیم
ایشون تازه در مورد این موضوع فهمیده هست و من چندین سال هستش و خسته شده بودم و میگفتم این قضیه نمیتونه صحت داشته باشه
البته ما انسان ها هر کدوم مون توی دنیای جداگانه زندگی میکنیم و میتونیم یه ماتریکس درست کنیم برای خودمون و الان هم یه ماتریکس جمعی و میلیاردی برای تمام انسان های روی زمین و خود آدم ها برای خودشون ساختن
البته به فیلم ماتریکس که 20 سال پیش ساخته شده بود نباید دست کم گرفت چون این فیلم پر مفهوم و رمز و کد هستش رفته توی ناخودآگاه جمعی آدم ها و الان 20 سال گذشته مردم ایران هم توی اینستاگرام و شبکه های اجتماعی صحبت میکنند
من خودم تا همین یک سال پیش قربانی همین موضوع بودم و بالای 8 مرتبه این فیلم دیدم و هر بار برای دونستن یک مطلب دیگه و یه کد دیگه که فکر میکردم واقعی هستش نگاه میکردم فیلم رو و واقعا تحت تاثیر قرار میگرفتم
(یه چیزی داخل پرانتز بگم الان هم یه فیلم ایرانی طنز هم در مورد این فیلم ماتریکس هم ساختن )
در واقع فیلم ماتریکس و و همه عوامل دیگر (حرف ها و صحبت ها و اکانت های شبکه های اجتماعی ) آماده سازی ذهن ها برای ماتریکس جمعی هستش
بیشتر از این هم واقعا دلم نمیخواد در موردش صحبت بکنم
یه عوامل دیگه ایی که صحبت عام هستش و البته من خیلی روش فوکوس بودم قدرت های رهبرها و سیاست مدارهای کشورهای خارجی و آدم های خاص و پشت پرده که مردم کشوهای دیگر را استعمار و استثمار به صورت مخفی و به بهونه دین و مذهب و هرچیز دیگری نمونه هاش هم میگفتم هند و افریقا کشورهای خاورمیانه و خود ایران و نمونه اش هم جمهوری اسلامی
همیشه برام سوال بود و قدرت میدادم به این آدم های پشت پرده انگلیس و امریکا و غیره برای مردم و ما تصمیم میگرن
واقعا برام معضل شده بود و راستش هم بخواهید تا همین الان هم بعضی از موارد و حرف ها از ذهن ناخودآگاهم پاک نشده و چیزی جایگزین نشده البته دارم با فایل ها و برنامه های استاد عزیزم خودم را اصلاح میکنم اما با سرعت خیلی کم
همین جا از استاد عزیزم و مریم خانوم مهربان میخواهم یک فایل در مورد این سوال ها و حرف هایی که میدونید از 10 تا کلمه مردم ایران حداقل 8 تاش از این هاست و چه باورهایی و چه چیزی جایگزین این حرف ها بکنیم برای ما درست کنید
میدونم وارد سیاست نمیشید و نمیخواهید بشوید اما به ما بگید چه باورهایی بسازیم که این عوامل کارهایی که انجام دادن به ضرر کشورمون و ما شده بتونیم با خودمون صلح داشته باشیم و همچنین دنیا رو بهتر ببینیم و خدا رو باور کنیم
چون بلاخره این کارها انجام شده و ما هم به اشتباه با خبر شدیم از الان به بعد چه باورهایی میتونیم بسازیم که به صلح برسیم
ممنون از استاد عزیزم
خدای مهربانم سپاسگذارم که همچین فایلی را به این زودی در اختیارم گذاشتی و رب شایستگی خودت هست تا ابد
سلام و درود بر همه عزیزان به ویژه استاد عباسمنش گرانقدر
استاد گرانقدر؛ همزمانی هایی که اینروزها در زندگیم میبینم،نشانه هایی هستند از تائید خداوند بر مسیری که دارم طی میکنم.
دیشب در جواب کامنت یکی از دوستان عزیزم کامنتی نوشتم که در آن بحث توحید رو پیش کشیدم و صبح زود که تو رختخواب به زور چشمامو باز کردم دیدم نوشته توحید و خواب از سرم پرید. اول خیال کردم دوره جهان بینی توحیدی 2 است که در دوره جهانبینی 1 قولش رو داده بودید و من بی صبرانه مشتاق دوره جهان بینی 2 ام.بلافاصله فایل صوتی رو دانلود کردم و تو همان حالت تو رختخواب گوش دادم و به خودم گفتم خدایا چقدر این فرکانس ها و این همزمانی ها، داره قانونمندی هات رو در زندگیم بولد میکنه! قبل از اینکه کامنتم رو شروع کنم لینک کامنت دیشبم رو که هنوز تائید نشده اینجا قرار میدم تا اگه دوستان خواستند ببینند و ردپایی بشه برای خودم برای تقویت باورها و قانونمدیهای جهان.
abasmanesh.com
=============================================
توحید # شرک
هر چقدر بیشتر یاد میگیرم، هر چقدر بیشتر فکر میکنم،هر چقدر بیشتر روی خودم کار میکنم و هر چقدر بیشتر خلق میکنم؛ بیشتر به نقش توحید بعنوان پایه و اساس هر چیزی در زندگیم پی میبرم. بگونه ای که باور دارم که اگه همه چیز در زندگیم داشته باشم، ولی توحید نداشته باشم. چیزی از زندگی حاصل نکرده ام! و اگر توحید داشته باشم، آنوقت هر چیزی بخواهم در زندگی برایم فراهم خواهد شد.
توحید چیست؟
هر چقدر که تعریف توحید برایمان شفاف تر و عینی تر شود، مظاهر شرک در زندگی برایمان واضح تر و کمتر می شود.
توحید یعنی اعتقاد به خداوند بعنوان یگانه قدرت موجود در جهان. همه ما این تعریفو قبول داریم ولی ناآگاهانه در زندگیمان طوری عمل می کنیم که نشات گرفته از هزاران شرک است.
شرک چیست به قول استاد عزیز شرک یعنی قدرت دادن به هر عامل بیرونی در زندگیمان است. با این تعریف هر کدام از ما به گذشته مان و حتی حالمان رجوع کنیم. میبینیم که با وجود اعتقاد به خداوند چقدر مشرکیم!!!
وقتی که میدانم خداوند تنها قدرت موجود در جهان است.
وقتی که میدانم این قدرت از رگ گردن به من نزدیکتر است.
وقتی که میدانم هر لحظه که ازش درخواست کنم، اجابت می کند.
وقتی که میدانم هر ثانیه دارد با الهامات و نشانه هایش مرا هدایت و یاری می کند.
وقتی که میدانم از روح خودش در من دمیده است و به من مثل خودش قدرت خلق کنندگی بخشیده است.
وقتی که میدانم این من هستم که با نوع نگاه، توجه و فکرم، فرکانس هایی رو به جهان می فرستم که شرایط و اتفاقات زندگیم را خلق می کند.
آیا حجت خداوند بر من تمام نشده است؟ آیا شایسته است که من به هر شکلی و به هر نوعی؛ بجز خداوند به کس یا چیز دیگری در زندگیم قدرت بدهم؟
وقتی زندگیمان آگاهانه نباشد. وقتی دائمآ این آگاهی ها را با خودمان مرور نکنیم و باور نسازیم و با اتفاقات و شرایطی که جذب می کنیم این باورمان را دائما تقویت نکنیم. وقتی به خودمان می آئیم که میبینیم غرق شرک شده ایم و تنها کسی در زندگیمان وجود ندارد؛ تنها کسی که در زندگیمان قدرت ندارد «خداوند» است!
شیطان کارش رو خیلی بهتر از آنچه ما تصورش کنیم بلد است. چنان موجه و سازگار با باورهایمان در وجودمان نفوذ می کند که خیال می کنیم این دقیقآ خود خداست!
به قول رسول گرامی اسلام «راهیابی شرک به دل انسان از راه رفتن مورچهای سیاه در شب تاریک بر تخته سنگی سیاه پنهانتر است»!
اگر غیر از این بود که شیطان زود دستش رو میشد و از زندگیمان کنار میرفت. در حالی که تا آخرین نفس زندگیمان در وجودمان هست و تلاشش را خواهد کرد تا ما را از خداوند دور کند.
============================================
ریشه شرک در آموزه های غلط دینی
آموزه های غلط دینی به جای این که ما رو به خداوند نزدیکتر کنند متاسفانه دارند دقیقآ برعکس عمل می کنند.
باز در اینجا ریشه انحرافات رو میتوان در عدم تشخیص اصل از فرع پیدا کرد. تمام ادیان؛ پیامبران؛ امامان؛ مذاهب همه یک رسالت دارند و آن هم اینست که به بشر پیام خداوند را ابلاغ کنند که خداوند تنها قدرت و یگانه فرمانروای جهان است. اما هر کسی و هر مذهبی آمد گفت من بلدیه بهتری هستم بیا تیم من تا ببرمت پیش خدا!! و هی واسطه پشت واسطه بقدری که خدا رو آنقدر دور دست یافتیم که برایمان دست نیافتنی بود.
خیلی ها هم برای خودشان از این غفلت کیسه دوختند یکی کشیش شد یکی مبلغ یکی آخوند یکی خاخام یکی راهب و …
و ما به جای اینکه دست به دامن خدا بشیم، دست به دامن اینها شدیم و دین و دنیای خودمان را دادیم دستشان و برای خودمان ذلت و خواری دنیا و آخرت خریدیم.
هنوز هم چه بسیار افرادی در اطراف ما که به گره زدن یا قفل کردن کلیدی در امامزاده ای معتقدند. یا بدتر از آن به فالگیر و رمال و فال و …پناه میبرند برای تغییر زندگیشان!
این تحریف بقدری در زندگی ما ریشه دوانده که در جامعه و اطرافیانم کسی را نمی بینم که از خداوند درخواست کند!!! همه پناه میبرند به خلق خدا یا به امامزاده یا امامی که ضریحی را زیارت کنند تا برایشان کاری انجام دهد.و خیلی ها هم بر تنور این شرک بنزین میریزند و هر روز مظاهر بیشتری از خرافه و شرک زندگیمان را احاطه می کند. آنهم به اسم دین. به اسم خدا.و با هدف رسیدن به بهشت.
بارها در کامنت های قبلیم هم اشاره کرده ام. اگر تنها نتیجه من از آموزشها و آگاهی های استاد همین یافتن توحید و خداوند باشد برای من کافیست. اینقدر این نگاه سیستمی به خداوند و این قانونمندیهای جهان زنگی مرا دگرگون نموده است که قابل مقایسه با هیچ چیز دیگری نخواهد بود.
===============================================
صحبت های استاد و باورهای عامه
وقتی که ما شاه کلیدی در دستمان داشته باشیم، آنوقت به راحتی هر قفلی را باز میکنیم. و هر چقدر بقیه زور بزنند قفلی بیارند که ما از پسش بر نیایم و ما رو شکست بدن بی نتیجه خواهد بود. آن شاه کلید همان «توحید» است. حالا میخواد دوست استاد عباسمنش کلید بیاورد باز کنیم یا استیون هاوکینگ! و این قدرت توحید است.
استاد چقدر قشنگ اشاره کردند که اگر ما 99.99% خودمان را خالق شرایطمان بدانیم و فقط 00.01% عوامل بیرونی رو دخیل در سرنوشتمان بدانیم .آنوقت به محض اینکه مشکلی برایمان پیش بیاید آن 00.01% در ذهنمان تبدیل می شود به 99.99% این دقیقآ عین واقعیت است. این دقیقآ همان شرک است.
این جمله استاد رو باید با طلا نوشت که گفتند: توی زندگی به جای اینکه ببینیم دانشمندان (علمی و عامه) چی می گویند، ببینم …
چه فکر و باوری میتونه در زندگیم به من کمک کنه؟
چه فکر و باوری میتونه در زندگیم به من کمک کنه؟
چه فکر و باوری میتونه در زندگیم به من کمک کنه؟
مراقب باش چه چیزهایی رو می پذیری!
مراقب باش چه چیزهایی رو باور کی کنی!
مغز ما دائمآ دنبال پیدا کردن مقصره در شرایط سخت! وقتی که میدانیم و میفهمیم مغز چه جور داره کار میکنه
نباید اجازه بهش بدیم که یه باوری رو بسازه یا اخباری رو گوش بده یا یه حرفایی رو بشنوه که قدرت رو از وجود من میگیره. اگه اینو بپذیریم آنوقت این فکره هر وقت که اوضاع و شرایط برایمان سخت میشه میاد بالا و آن شرایط یا افراد رو مقصر میدونه و باعث میشه ما حرکت نکنیم؛ ما ایرادامونو پیدا نکنیم چون عاملی رو نشونمون میده که خارج از وجود ماست و کنترلش در دست ما نیست.و به همین راحتی می پذیریم این سیکل باطل رو و میگیم همینه که هست و تسلیمیمم.هر چیزی رو «باور» کنیم؛ همان را در زندگیمان تجربه خواهیم کرد.
مثال عینی در این خصوص از زندگی خودم اینست که من همواره زود خسته میشدم و انرژی کافی نداشتم. دلیلش رو کم خونی مینور که یک نوع تالاسمی خفیف است می دونستند و من هم این مساله رو پذیرفته بودم و بعنوان اهرمی در جهت توجیه شکست هام استفاده می کردم و به من نقش قربانی رو میداد.آزمایشات پزشکی هم اینو تائید می کرد. همینه که هست!. شانس آوردید کم خونی ماژور نیستید. سابقه آن در نسل های خانوادگی اینو تائید می کرد. وقتی استاد گفتند یکی از اهداف دوره قانون سلامتی افزایش انرژی است تو خریدش درنگ نکردم با اینکه گفته بود افرادی که اضافه وزن ندارند دوره رو نخرند. خرید این دوره و عمل به آن خط بطلانی بر تمام باورهای قبلی من کشید و من بقدری سالمم که نزدیک یکساله حتی احساس سرماخوردگی هم نکردم و بقدری انرژی دارم که قبل از سال 2 ساعت استخر میرفتم و بعد از آن میرفتم باشگاه بدنسازی! دو ورزشی که هر کدوم برای یک فرد عادی هم بسیار انرژی بر است. و کیفیت خوابم قابل مقایسه با قبل نیست ومیزان خوابم هم بسیار کمتر از گذشته است.ژنتیک عامل نیست؛ من عاملم!
یا در بدنسازی که استاد مثال آوردند بدن من به قدری خوش فرم شده که خودم واقعآ از دیدن اندامم لذت میبرم. به قول بدنسازها بدن من خشک خشکه و هیچگونه چربی اضافه نداره. به همین دلیل عضلاتم کاملا مشخص اند. عضلات شکمم سیس پک شده اند دقیقآ شبیه شکم کریستیانو رونالدو! دخترم میگفت بابا تو اولین بابایی هستی که سیس پک داری خخخ. مربی باشگاهم میگفت هیچکسی باور نمیکنه بدنت در این مدت کوتاه که یکسالم نشده اینقدر رشد کرده اونم بدون هیچ مکمل و پروتئینی.خیلی ها که چندین ساله میان باشگاه اگه اندام تو رو داشتند برای همیشه میرفتند خونشون! من حتی تو ماه رمضان هم با یک وعده تمرین می کردم در حالی که مربیم خوردن چند وعده غذا برای رشد عضلاتم رو ضروری می دونست.و خدا رو شکر بدن زیبا و قوی ای دارم و لذت میبرم از باشگاه رفتن.
=========================================
شرک تنها گناهیه که خداوند نمی بخشه
واقعا فکر کردیم چرا شرک تنها گناهیه که خداوند نمی بخشه؟؟؟
قبلنا فکر می کردیم حق الناسه که خداوند نمی بخشه! معلوم نیست این باور از کجا اومده بود که هنوزم عامه مردم این باور و دارند.
وقتی به این جمله که استاد گفتند فکر کردم دیدم این قضیه مانند اینست که من عضو باشگاه مثلا پرسپولیس باشم ولی انتظار داشته باشم حقوق و مزایام رو باشگاه مثلا استقلال بده! همینقدر غیر منطقی و عجیب.
وقتی ما زیر پرچم کسی غیر از خدا رفتیم نباید انتظار بخشش از خداوند را داشته باشیم چون ما در زمین خداوند بازی نکرده ایم. پس چنین ادعا و خواسته ای از اساس اشتباه است! و این اهمیت توحید و یکتا پرستی رو در زندگیمان بولد میکنه.
ممنون قدردان استاد گرانقدر بابت این فایل ناب هستم که سرشار از آگاهی بود. امیدوارم توفیقی حاصل بشه که این فایلهای توحیدی ادامه پیدا کنه و شاهد تهیه دوره جهانبینی توحیدی 2 باشیم. زیرا هیچ چیزی در زندگیمان به اندازه توحید اهمیت ندارد.یا حق
هر آنجه به من گفتید، انعکاس و بازتاب صفات و ویژگی های خودتون است عزیز؛ ممنون از لطف و نگاه زیباتون.
ما یه جمله گفتیم و شما با هزار جمله تشریحش کردی؛ توضیحش دادی؛ از کلام خدا گرفته تا شعر و نثر شاعران بزرگ!
احسنت به شما برای داشتن این گنجینه عظیم از علم و واژگان.آنهم از جنبه های مختلف. من که فقط لذت بردم و تحسینتون کردم بابت قلم توانا و نفوذ کلامی که دارید.
در تائید کلامتون همینقدر اشاره کنم که حتی پهلوانان و اسطوره های ما هم از امامان و سایرین مدد می گیرند تا از خداوند. بارها میبینیم طرف وزنه بر میداره میگه یا اباالفضل یا یا حسین. درست است همه آنها اولیا خداونداند اما خود همین بزرگواران جایگاهشان بواسطه ارتباط با خداوند کسب کرده اند. وقتی ما آنها را غایت و هدف خودمان میبینیم ، لاجرم غز خداوند دور میشویم و این همان شرک خفی است.
ممنونم آقا رضای عزیز دوست توحیدی و ارزشمندم، یاد گرفتم از کلامتون مررررررسی که هستین، براتون سلامتی و سعادت و ثروت از خداوند بخشنده و مهربان آرزو میکنم دوست عزیز،یا حق
الان حدود یک ساعت و نیم است که دارم کامنت بچهها را میخونم و دوست داشتم پاسخ اونها را بدم حداقل تشکر کنم که این حس و حال و آگاهی ها را با ما به اشتراک میذارند، ولی نشد. چرااااا!!! چونکه مات و مبهوت این همه آگاهی و زیبایی کلام شدم، چند وقتیه دیگه نمیتونم پاسخ کامنت ها را بدم با اینکه یکی از بهترین دریافت آگاهی بود برام. احساس می کنم نمی توانم کلماتی را پیدا کنم که در خور تحسین این نوشته ها بر بیایند. و کامنت شما هم فعلا آخرین کامنت بود که دوست داشتم اون حس غریب را به شما بگم.
اون کامنت قبل از این را خواندم واقعا نمیتوانم حسم را بیان کنم.
فقط دلم میخواد غرق این آگاهی ها بشم و آرام در خلوت خودم با خدای خودم گفتگو کنم که تنها اوست که شنوای داناست.
در پناه حق روز به روز توحیدی تر و آگاه تر باشید. آمین یا رب العالمین
حتمـآ براتون پیش اومده خواستید جایی برید و بهتون گفتن اگه تو نیای لطفی نداره یا شما حتما باید باشید یا تو نیای منم نمیرم و …
میخوام بگم شما هم همین که هستید و لایک می کنید برای ما کافیه و انرژی مثبتتون دریافت میشه.حالا که منت گذاشتین و کامنت نوشتید که دیگه لطف و سخاوتتون رو در حق ما کامل نمودید.
مررررررسی که هستید رضوان جان. در پناه خدا غرق نور و صفا و آرامش باشید.یا حق
سپاسگزار خداوندم که منو به کامنت عالی وبی نظیرت هدایت کرد
البته بگم با اینکه لینک دیدگاهتون را فعال کردم الان متوجه شدم که کامنت گذاشتی نمیدونم چرا اینقدر دیدگاه دوستان با تاخیر دریافت میکنم
تحسینت میکنم با حد از عملگرایی احسنت به شما چقدر دقیق ومنظم کلمه به کلمه ،جمله به جمله دسته بندی کردید و هر چیزی رو در جای خودش گنجاندی چی بگم که حق مطلب را ادا کرده باشم به قول رضوان عزیزم حجم آگاهی دوستان خیلی بالاست
اسداله عزیز باید بگم این روزها منم دارم همزمانیهای خیلی نابی را تجربه میکنم
خدایا چقدر این فرکانس ها و این همزمانی ها، داره قانونمندی هات رو در زندگیم بولد میکنه! قبل از اینکه کامنتم رو شروع کنم لینک کامنت دیشبم رو که هنوز تائید نشده اینجا قرار میدم تا اگه دوستان خواستند ببینند و ردپایی بشه برای خودم برای تقویت باورها و قانونمدیهای جهان.
وقتی به این قسمت رسیدم یه حسی بهم گفت کامنتی هست که برا من نوشتی زدمرو لینک دیدم آره خودش حالا من براتون بگم من بعد از نماز یه شرک خفی رو در لباس خیلی زیبا در خودم کشف کردم همون لحظه قرآن را باز کردم سوره ص آیه 21 تا 25 اصلا ناخودآگاه به یاد شما افتادم من دوباره رو این فایل کامنت گذاشتم وایمان آوردم که فرکانسها چقدر دقیق عمل میکنه سپاسگزار وجود ارزشمندت هستم واز خدا میخوام که روز به روز توحیدی تر عمل کنیم در زندگی ودر افکارمون
بهترین بهترینها را برای تو بنده توحیدی خدا آرزو میکنم
درپناه رب العالمین شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید در دنیا وآخرت
دلم نیومد برم بخوابم و کامنتتو فردا جواب بدم . انگار تکلیفی بر گردنم بود که باید انجامش می دادم تا راحت بخوابم، از قدیم هم گفتن کار امروز رو نباید به فردا انداخت زیرا ممکنست فردایی در کار نباشد.
فهیمه جان همینکه در مدار دریافت این آگاهی ها هستیم؛ همینکه این همزمانی ها را داریم تجربه میکنیم گواه بر اینست که در مسیر درستی قرار داریم.و این مایه خوشحالی و مسرت است. و از این بابت هم بهتون تبریک میگم.
ممنونم بابت لطف و محبت همیشگیتون و سپاسگزارم از اینکه وقت گذاشتید و کامنتم رو خوندید. امیدوارم این کامنت در بهترین زمان و در بهترین مکان به دستتون برسه.برایتان در این مسیر زیبا هر لحظه حضور خداوند در زندگیتان را آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق
آقا چقدر شما قشنگ مفهوم رو درک کردید و قشنگ تر که چقدر عالی و سلیس درس های که درک کردین رو می نویسین . واقعاً جای تحسین داره .
ریشه شرک در آموزه های غلط دینی
این پاراگراف رو با گوشت و خونم درک می کنم ، چون از یه خانواده مذهبی بودم و به قول شما فقط از خدا دور و دورتر شدم تا با استاد آشنا شدم و الان آگاهانه با خدا رفیقم!
گفتین امیدوارین در مدار دوره 12قدم قرار بگیرین و تهیش کنین ، چه طرز فکر فوقالعاده ای.
من به عنوان شخصی که فقط کامنت های شما رو خونده ، فکر می کنم از لحاظ ذهنی حقیقتا آماده ین .
امیدوارم به خودتون هدیه اش بدین و کمال استفاده رو ازش ببرین .
اشاره به قانون سلامتی و انرژی تون کردین ،
یادمه یه کامنتی ازتون خوندم که نوشته بودین در هفته بیشتر همبرگر خانگی می خورین ،
می خواستم درخواست کنم اگه براتون مقدور بود ، یه توضیح کوچک از طرز تهیه اش بفرمایید ، چون هنوز شیوه درست کردن همبرگری که بتونه احساس خوبی بهم بده رو پیدا نکردم.
وااای وااای اگر بدونین برای من این فایل استاد و کامنت شما در ادامه چه مکملی بود ….!!!
خدا رو شکر می کنم برای آگاهی های جدیدی که دریافت می کنم.
خدارو شکر می کنم برای اینکه شاگرد استادم.
خدارو شکر می کنم برای دوستانی که این کامنت های فوق العاده رو می نویسم.
ممنونم بابت کامنت زیباتون؛ بابت انرژی مثبتی که دارید و آنرا با کامنتتون منتقل کردید که نشان از حال خوب و احساس قشنگتون دارد.امیدوارم این انرژی مثبتی که منتقل کردید، برگرده و صد برابرش را دریافت کنید.از نگاه مثبت و نظر و لطفی که داشتید سپاسگزارم.
راجع به تهیه همبرگر خانگی به روش دوره قانون سلامتی خدمتتون بگم خیلی تهیه غذا به شیوه این دوره راحت است.بگونه ای که هر آقایی هم میتونه غذای مورد نیازشو به این شیوه تهیه و آماده کنه.
برای درست کردن همبرگر خانگی من گوشت رو از قصابی ها یا مراکز فروش گوشت تهیه میکنم و دوبار چرخ میکنم. بعدش در بسته بندی های حدود 400 گرمی (بسته به میزان کالری مورد نیاز بدن) داخل فریزر میگذارم و هر روز که میخوام استفاده کنم میزارم یخچال یخش باز بشه و بعد با یک وسیله پلاستیکی (درب پارچ خخخ) که حالت دایره ای داره برای شکل دادن به گوشت استفاده میکنم که می تونید از قالب هایی که در بازار است هم استفاده کنید.
برای اینکه گوشت به قالب نچسبه یه نایلون فریزر میکشم روی قالب که گوشت راحت جدا بشه از قالب و روی سینی ای که نایلون فریزر کشیدم پهن میکنم . برای اینکه همبرگرها به هم نچسبند باز از نایلون فریزر بینشون استفاده میکنم و میزارم یخچال.
هر موقع میخوام استفاده کنم از یخجال بیرون میارم و در کباب پز خانگی که هم ذغالیه و هم گازی کباب میکنم . برای اینکه گوشت به سینی کباب پز نچسبه با روغن دنبه مرطوب میکنم قبلش و ده دقیقه ای غذایم آماده میشه. امیدوارم خوب توضیح داده باشم به سبک بفرمائید دوره قانون سلامتی خخخ
امیدوارم مورد استفادتون قرار بگیره. بهترینها رو براتون آرزو میکنم دوست عزیز.با سوالی بود اگه بتونم جواب بدم در خدمتم. یا حق
دوست عزیز ببخشید اگه با تاخیر جواب میدم. واقعیتش الان بصورت اتفاقی پیامتونو دیدم! نمیدونم چرا گوی آبی خاموش شده بدون اینکه من این پیامو ببینم.
راجع به سوالتون عرض کنم که فرقی نمیکنه کجای گوسفند باشه. من خودم معمولا یه راسته گوسفندی رو سفارش میدم. موقع گوشت گیری هم میگم کمی گوشت همراه استخونها بذارن که برای درست کردن قلمه ازشون استفاده میکنم.
در خصوص چاشنی همسرم اوایل نمک و فلفل میزد به گوشت ولی بعدا خودم ازش خواستم که فقط نمک اضافه کنه و احتیاج به چیز دیگه ای نیست.
اینم بگم نمیخواد گوشتو زیاد ورز بدی مثل درست کردن کوبیده. و قالبی که استفاده می کنید زیاد ضخیم همبرگر ها رو نگیرید تا راحتتر و بهتر مغز پخت بشه.
بازم سوالی بود اگه بتونم جواب بدم با کمال میل اینکار را انجام خواهم داد. در پناه خداوند سالم و با نشاط باشید.یا حق
شاه کلید ارامش،شاه کلید خوشبخت بودن همین جمله است《شرک یعنی قدرت دادن به هر عامل بیرونی به غیر از خدا》
و همین فایل یک قطب نمایی بود برای اینکه صراط مستقیم را تشخیص بدم و قرار بگیرم در مسیری که پر از نعمت است ومن با باورهام با افکارم خودم رو محروم ساختم از داشتنشون،اما حالا این سمانه به لطف خدا آگاه ترشده داره تکاملش رو طی میکنه با هدایت الله ،
سمانه ای که وجودش پر از تنش بود حالا میدونه که هر موقع به تضادی بر میخوره به بیرون از خودش دنبال جست و جو نیست (بیرون ز تو نیست در عالم ،،،از خود بطلب هر آنچه که خواهی)و میاد وجودشو شخم میزنه میاد طبق آگاهی هایی که خداوند بهش عطا کرده استفاده وعمل میکنه …
خداجونم صدهزار بار شکرت که باهام حرف میزنی،استجابت میکنی خواستم رو
وقتی این فایل رو دیدم اشک توچشمام جمع شد و واقعا خدا باهام حرف زد
مدت هاست که ضعف وجودیم رو بهش آگاه شدم اینکه “میترسم”
ترس از تاریکی
ترس از انسان که جایی تنها باشم
ترس از سگ
ترس از همسر
و…..
حالا سمانه داره آگاهانه برای این ذهن دلایل منطقی درباره هرکدوم از ترس هاش میاره و خداوند هم داره با نشانه هاش باهاش حرف میزنه و آگاهم میکنه و من هم قدم قدم دارم شناسایی میکنم باورهای مخربی که از طریق خانواده ،رسانه و… بهم منتقل شده وجایگزین میکنم با باورهایی که بهم حس بهتر میده ،حس توکل ،ایمان،شجاعت، و از اونجایی که حرف استاد آویزه گوشمه “”ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت هست “”دارم به نشانه ها و آگاهی ها عمل میکنم
و چه لذتی داره رفتن تو دل ترس هایی که ترس نبودن و فقط توهم بودن برا من !!!
خدایا شکرت بابت این فایل زیبا، پر از درس، پر از فراونی
خدایا شکرت برای اون بهشت همیشه رو بهبود و زندگی در اون و ارتباط با افراد ساکن در اون
خدایا شکرت برای این همه هماهنگی و همزمانی هایی که منو سرشار میکنه و من سوق میده به سمت زیبایی ها و خواسته هام
خدایا شکرت برای این گوشی سفید رنگ زیبام که به من کمک میکنه در هر لحظه و هرجا اونجایی خودمو غرق کنم که دوست دارم (تا حالا اینجوری به موبایلم نگاه نکرده بودم خدایا شکرت)
خدایا شکرت برای زیبایی و پاکی رنگ سفید
خدایا شکرت برای اندام زیبا و سالم در مسیر توحید استاد عزیزم
خدایا شکرت که منم در مسیر درست سلامتی هستم و هر روز سالم تر و شاداب تر و زیباتر میتونم بشم و این سقفی نداره، تا وقتی بار سفر از این دنیا برم به سمت بهتر و بهبود میتونم خودمو قرار بدم.
خدایا شکرت برای وجود دوستان ارزشمندی که منو احاطه کردند و منو دعوت میکنن به جاهای زیبا و تفریحی و دلنشین
خدایا شکرت برای اینکه مثل ابوموسی نخواستم باشم و تغیبر کردم و از نقطه امن و بلدم خارج شدم و دارم زندگی رو زندگی میکنم دارم تجربه میکنم و رشد میکنم. خدایا شکرت که به من یاد میدی تا شکرگزار و سپاس گزار تو و هرآنچه برای من قرار دادی باشم تا ظرفم بزرگ بشه تا عمق وجودم لبریز از داشتن بشه.
خدایی خودمو باید کنترل کنم تا احساس شوقی که از به یاد آوردن نعمت ها و زیبایی هایی که مسخر من شده و در اختیارم هست رو بتونم وسط این مترو خنک و راحت بروز ندم، خدایا شکرت برای یاد گرفتن توانایی کنترل ذهن و کنترل احساس خدایا سپاسگزارم و جایی جز اینجا امن تر و عشق تر سراغ ندارم که احساس و افکارم رو بنویسم.
استاد جان سپاسگزار شما و وجود شما و آگاهی های این فایل ها هستم شدیدا، اینکه چقدر عالی و به موقع فایل میذارین تا به یاد بیارم توحیدی عمل کردن یعنی چی، تا شناسایی کنم شرک به چـه شکلی تو ذهن من میاد جای تــــوحیــــد رو بگیره.
فکر کنم من به پول تو ذهنم قدرت دادم و وقتی بی پول باشیم یا بدهی ها بهم فشار لیاره قدرت رو میدم به اون…
فکر کنم اینم یکی ار اون سوال هایی که تا شب باید بهش فکر کنم، اون مورچه سیاهی که روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب راه میره رو پیدا کنم.
هر کسی این مورچه سیاه شرک براش یکجوری خودش رو نشون میده و قطعا در برهه های زمانی مختلف به شکل و شرایط مختلف خودشو نشون میده، خدایا ازت میخوام تا منو بیناتر کنی تا ببینمشون…
أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ
آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟!
یهو به این سوال هدایت شدم فکر کنم باید همیشه فکر کنم که خدا برام کافی نبوده، جاهایی که ترس ها اومده، نگرانی ها اومده اما اون خدا بوده مثل همین الان که سوال کردم و در قالب یک آیه خودشو به من نشون داد، گفت برو ببین کجا برات کافی نبودم و به غیر از من روی آوردی. جایی که فکر کردی کتاب زیاد بخونی، یا علم فلان رو یاد بگیری، بله اونجاها بوده.
استاد چقدر قشنگ با نتایجت بهمون داری نشون میذی که به قدرتی باور داری، به نیرویی باور داری و حساب کردی و هیچ وقت نگران سوال های بی جواب نبودی. من میخوام این نیرو رو در خودم بیدار کنم، اون قدرت رو باور کنم باوری که عمل بیاره، که همه چیز اونه و همه چیز میشود همه کس را…
اره استاد جان وقتی یک ذره بیدازش کردم راه حل داد و باعث تغییر محل زندگی من شد و خودش راه حل ها رو نشون داد و به هیچ چیزی قدرت ندادم حتی بسته بودن همه جا و تعطیلی ها، فقط منو راهی به سفر هجرت از خودم به خودش کرده. خدایا ببخش که یادم میره گاهی چرا اینجام، چرا اومدم یادم میره و قدرت تو رو در همه اموز درک نمیکنم. خدای بخشنده ام خودت اون مورچه های سیاه وجودم رو بهم نشون بده تا بدونم کجا ها باید توحیدی عمل کنم.
باید روی خودم حساب نکنم، بلکه به نیرویی حساب کنم و قدرت همه چیز رو در اون ببینم که بزرگتر از من و هر کس و هر چیزه.
باید مورچه های سیاه وجودم رو پیدا کنم و وحودم رو پاک کنم از شرک ها و شک ها و سرشار کنم از خدا و توحید.
اگر همه مردم جهان با هم متحد بشوند اون کسی رو که باور داره به یگانگی و ربوبیت الله، بکشنش پایین نمیتونن اونو بکشن پایین. نمیتونن…
تـــــوحـــید
توحید یعنی یگانگی الله
توحید یعنی قدرت رب العالمین
توحید یعنی قدزت یکی است
توحید یعنی شریک قائل نشدن برای الله یکتا
توحید عملی کردن هم بعنی فقط همه چیز و همه کس رو اون ببینی و بدون ترس و نگرانی شروع کنی قدم برداری.
قدرت دست هیچکس نیست
قدرت یعنی اون چه که انتظار داری بقیه برات انجام بدن. از هیچکس انتظار نداشته باش. هیچکسی نمیتونه بهت کمک کنه… هیچ ملتی هیچ کسی هیچ چیزی
و سیدی که اتفاقا امروز تو این فایل یکم مثل قدیم نهیب محکم زد و عصبی شد. :)) نه به خاطر اینکه سیده، به خاطر اینکه نمیدونه چند هزار بار دیگه باید تکرار کنه این قوانین زندگی سازو تا تو مغز امثال من فرو بره. نمیدونه دیگه به چه زبونی بگه که صفر تا صد زندگیت دست خودته تا باور کنی. میفهمم وقتی یه موضوعی رو با گوشت و پوست و استخونت درک میکنی چه عطشی داری که به کسی که خودش ازت کمک خواسته بفهمونی که قضیه چیه.
هیچکس قرار نیست علم رو زیر سوال ببره. من یه مطلبی رو اینجا روشن کنم و اون اینکه خود قرآن هم بارها به علم تاکید کرده.
ژنتیک یعنی توالی دی ان ای افراد از نظر علمی پذیرفته شده ولی ژنتیک چیه؟
ژنتیک تنها و تنها وضعیت شروع رو مشخص میکنه ولی قرار نیست وضعیت ادامه ی زندگی تو رو تعیین کنه.
اگه ژنتیک علم ثابت شدس، از اون طرف فرکانس هم علمیه و علم فرکانس ورای همه ی علم های دیگس که قرآن هم روی اون تاکید داره. فرکانسه که میتونه وضعیت بعدی تو رو بوجود بیاره.
پس قانون چی شد؟
بله ممکنه کسی که از پدر و مادر کوتاه قامت متولد بشه کوتاه قامت باشه ولی قرار نیست وضعیت اینطور باقی بمونه چون اون ژنتیک فقط تونسته شروع کار رو رقم بزنه ولی اون چیزی که آینده رو رقم میزنه فرکانس و باور توعه. نمونه های زیادی داشتیم که از نظر ژنتیک کوتاه قامت بودن ولی تونستن با باورهاشون معجزه ایجاد کنند.
بله ممکنه کسی از نظر ژنتیکی بیماری خاصی داشته باشه ولی این فقط شروع کاره و آینده رو فرکانس ها رقم میزنن. بیماری ای که خودم داشتم و در ظاهر لاعلاج بود یه بیماری ژنتیکی بود ولی من باور کردم که همه چیزو میشه تغییر داد، من باور کردم که ژنتیک فقط شروع راهه ولی ادامه ی راه نیست، من باور کردم که حتی ژنتیک رو میشه تغییر داد. و شد و رسیدم و ژنتیک رو تغییر دادم.
اگه حرف دانشمندان براتون مهمه اونایی رو بشنوید که باورهاتونو فولادی میکنن. اونایی رو بشنوید که بهتون توانایی میدن کوهو جابجا کنید. جدیدترین تحقیقات دانشمندان ثابت کرده که حتی ژنتیک رو هم میشه تغییر داد. یعنی توالی دی ان ای ممکنه تغییر کنه. تو چه کسایی تغییر میکنه؟ توی کسایی که از یه عامل بسیار قدرتمند به نام فرکانس استفاده میکنند. فرکانس ها ژنتیک رو هم تغییر میدن. باور کنید که ژنتیک هم چیز ثابتی نیست، ژنتیک هم قابل تغییره، چون هیچ چیز در این دنیا ثابت نیست، همه چیز سیاله. همه چیز در گرو موج و فرکانسیه که انرژی رو با خودش جابجا میکنه و اون انرژی کار انجام میده. قوانین فیزیک ثابت میکنن که اون انرژی کار انجام میده در همون جهتی که فرستاده شده.
کل این جهان با اینهمه فراوانی و تنوع گلوله ی مذابی بیش نبوده و بفهم که چقدر تغییرات میتونه بی انتها باشه وقتی قدرت خداوند توش دخیله.
پس ما ژنتیک رو زیر سوال نمیبریم. ژنتیک به عنوان توالی دی ان ای وجود داره و خیلی از ویژگی های فیزیکی انسانها رو مشخص میکنه ولی عامل تعیین کننده نیست چون شما با باور خوب، با فرکانس خوب، با احساس خوب، با استفاده از انرژی، با استفاده از قوانین فیزیک یا هرچی اسمشو میزاری میتونی همه چیو تغییر بدی. صفر تا صد همه چیزو میتونی تغییر بدی.
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته عزیز
خیلی خوشحالم که اولین نظر میزارم استاد عزیز من جدیدا دارم روی این باور کار میکنم که در زمان بارداری هورمون های بدن من تغییر میکنه طوری که عادت ماهانه حذف میشه و روی پوست و مو وبدن من تغییرات زیادی شکل میگیره که قابل مشاهده هست و هزاران تغییر در بدنم که من نمیبینم ولی هست و باور دارم که در زمان بارداری طی این تغییرات قد من هم بلندتر میشه مثال زن عمو خودم که مادرم همیشه میگفت با اولین بارداری اش یهو استخون ترکوند و قدش بلند شد
من این یاد داشت اینجا گذاشتم در 23 تیر 02 و میشه رد پای من و نتیجه این باور در چندین ماه بعد اینجا یادداشت میکنم
به نام خدای مهربان
سلام استاد عزیزم خدا کنه که خوشحال و آرام باشید .
سال 1395 که بار اول با شما آشنا شدم نتایجی خوبی از جمله غلبه بر ترس هایم در خصوص صحبت کردن در جمع های بزرگ گرفته تا کامیابی در قسمت بست های معلمی و کامیابی در امتحان برای ورود به دوره فوق لیسانس . اون موقع ها فکر می کردم برای هر هدفی باید قدم برداشت الا داشتن یک همسر دلخواه ، فکر می کردم همین که آدم در خواست کنه وتجسم هم در پهلویش بکنه خدا میده آن موقع ها نمی فهمیدم که مثل دیگر خواسته هایم که براش قدم برداشتم برای اینم باید قدم بردارم، به همین خاطر 5 سال دست روی دست گذاشتم و فقط هر از گاهی تجسم می کردم بابت این خواسته و تمام. در طول این مدت با خودم میگفتم اگر تا الان خدا نداده حتما موقعش فرا نرسیده بعد گذشت پنج سال دیدم هی زمان میگذره ولی هنوز هم من به خواسته ام دست نیافتم در همین فکر روز ها شب ها گذشت ولی از دریافت خواسته ام خبری نبود البته اینم بگم گه گاهی خدا از طریق نشانه ها در این خصوص با من صحبت می کرد نظیر این که صبر داشته باش موقعش که فرا رسد به خواسته ات می رسی ویا قلبت را برای کسی نگهداری که مستحقش است و باور داشته باش که وعده الله حق است. اما بالاخره کار به جایی رسید که فکر کردم حتما به صلاحم نیست که خدا بهم همسر بده وکم کم با این طرز فکر حالم بد شده می رفت کار به جایی رسید که سه بار با خدا با لحنی تند و گستاخانه گفتم اگر قرار بود بهم همسر ندی پس چرا امیدوارم کردی با نشانه های مختلف تو خدایی و به خدایی تو نمی زیبد که وعده بدی و بعد خلاف وعده کنی حال آنکه در قرآن میگی وعده ام حق است. بعد به مرور زمان یعنی آغاز سال 1400 شروع کردم به مقصر دانستم پدرم و بار ها به مادرم می گفتم که اگر پدرم شرایط سختی رو برای خاستگار هام تعیین نمی کرد الان من وقت ازدواج کرده بودم و حال بد هم روز به روز در من گسترش میافت و باعث شد مریضی های پی در پی در وجودم ایجاد شود از کمر درد های شدید گرفته تا کیست تخمدان و درد های رحمی ، اما آخرای همین سال صرف به خاطر این که حالم برای مدت کوتاهی هم که شده خوب بشه تصمیم گرفته دوباره بیام و فایل های شمارا گوش بدم سه فایلی از شما را از داخل ویدمت گرفتم یک روزی داشتم فایل سومی را گوش می دادم که دیدم شما در وسط های حرف های تان گفتید تمام سرنوشت ما به دست خود ماست و مردم وقتی به چیز های که میخواهن نمی رسن مقصر خدارا میدونن و میندازن گردن خدا ، این جمله تان باعث شد فایل های دیگری از شمارا دنبال کنم و بخاطر اینکه بتونم به فایل ها عمل کنم تصمیم گرفتم وارد سایت شما بشم وارد سایت تان شدم و روز به روز حالم بهتر شده می رفت مثل قرص مسکنی که درد های جسمی را آرام می کند فایل های تان آرامم می کرد و در کنار این بدنم نیز روز به روز سالم تر میشد . تا باز تصمیم گرفتم تا خدارا بشناسم برای این هدف یک سال صرف کردم و الان دیگه باور دارم که سرنوشتی دست خودمه چرا چون خدارا شناختم. هم چنان که در فایل های قبلی گفتم ؛ دو ماهی است که دارم روی خود شناسیم کار می کنم و استاد فایل الگوهای تکراری قسمت 2 خیلی بهم کمک کرد و سبب شده تا یک ترمز خیلی مخفیم را که پنهان بود شناسایی کنم چرا که من فکر میکردم خاستگار ها کسایی را می پسندند که سن پایین و زیبا باشد وهمین باور شرک آلودم باعث شده بود که هر خاستگاری که برام میامد تنها و تنها تمرکزش روی زیبایی بود و سن خورد ، استاد خواهرم از من سنش خوردتره یعنی 19 سالشه و از سوی خیلی زیباست و این خاستگار های منم همه به طرز عجیبی هر موقعی که به خاستگاریم میامدن متوجه خواهرم بودن به نحوی که وقتی هر دوی ما وارد اطاق میشدیم برای احوال پرسی با خاستگار هایم اونها چنان به خواهرم توجه می کردن که انگار من وجود ندارم با خودم می گفتم من تقریبا دو ساله که روی خودم کار می کنم و اینم میدونم که در دنیا علایق و سلایق و عقاید مختلفه اما چگونه است که هر خاستگاری برام میاد فقط و فقط تمرکز شانروی زیبایی و سن پایین است چرا یه بار هم که شده خاستگاری برام نمی یاد که به چهره وسن چنان اهمیت ندهد در پهلویش به شخصیت هم بها دهد.
از برکت همین فایل الگوهای تکراری قسمت2 من متوجه این ترمز در ذهنم شدم که خدارا بابتش سپاس گزارم و هم چنان از شما استاد عزیزم که دستی از خدا شدید و این فایلرا تهیه کردید برای ما.
به نام خدا
خیلی خوشحالم ک برای چندمین بار اولین کامنت رو من میزارم
واقعا استاد تحسین میکنن شما رو ک باور های جامعه رو نمیپذرید و خودتون کد نویسی و خلق میکنید زندگی تون
در بدنسازی این ژنتیک فوق العاده زیاد گفته میشه
یا روزی 7 وعده غذایی صبحانه 11 تا تخم مرغ و …
و سوال من این بود آیا بدن به این همه وعده غذایی نیاز داره؟
همه ی ما کم زیاد باور شرک آلود داریم
تازه افرادی ک روی خودشون کار میکنن
من خودم پدرم،اقتصاد،حکومت و …
باور های شرک آلودم از کلامم فهمیدم
و با فرمول تغییر باوری ک استاد گفتن تا ی جایی تغییر دادم
ک هنور راضی کننده نیس
با دیدن آدم هایی خلاف باور من
مثلا آدم هایی میبینم ک بدون کمک مالی پدر ب موفقیت های مالی بزرگ رسیدن
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان همفرکانسی
چقدر این بهشتمون زیبا هست و این آهنگی ک پس زمینه اش شده با دیدنش حسمون چند برابر خوب شد و استاد عزیزم تحسینت میکنم بابت اندامتون
خدا رو شکر میکنم ک به موقع به این فایل هدایت شدم ک هواسم به خودم باشه ک شرک نورزم هر موقع روی غیر از خدا حساب کردم بدجوری ضربه اش خوردم چون بعضی جاها فراموش میکنیم ک داریم شرک میورزیم اما حواسمون نیست و مخفی هست به قول پیامبر ک گفتن راهیابی شرک به دل انسان از راه رفتن مورچهای سیاه در دل تاریکی شب بر تخته سنگی سیاه پنهان و مخفی است.
من خودم فکر میکردم با گفتن روی خدا حساب میکنم و تکرار این جمله هواسم بود ک روی دیگران حساب نکنم اما در عمل میبینیم کلا خدا رو فراموش میکنیم
2هفته هست ک دارم روی باورهای توحیدی کار میکنم ک به هیچ کس غیر خدا حساب باز نکنم و چقدر خدا رو میدیم ک با نشانه اش بهم میگفت علیرضاجان فقط روی من حساب باز کن هر تابلویی میدیم ک این جمله رو خیلی میدیم خدا رو فراموش نکن،یا ی جایی ی تبلیغ دیدیم ک زیرش نوشته بود به اصل وصل بشین و نشونه های زیادی ک بهم میداد یا کلمه توحید رو میدیدم زیاد اما بازم حواسم نبود
شغل من مشاور املاک دپارتمان هست ک یکسال فعالیت دارم در زمینه خریدوفروش کار میکنم با 14تا شعبه، ک اوایل کار آموزش بود اما با باورهای ثروت کار میکردم 5ماه پشت سرهم مشاور اول شدم
و عالی کار میکردم و قراداد پشت سرهم اما یکماه دیدم از اون قراردادها دیگه خبری نبود 1ماه توی درودیوار بودم و خیلی گشتم توی خودم ک کجای کارم میلنگه چ ترمزی دارم دیدم فقط شرک داشتم ک جلوی درهای نعمت و ثروت رو گرفته داستان این بود ک سرمایه گذارای ک داشتم ک واسشون ملک میخریدم و بهم آنقدر اعتماد کرده بودن ک خودشون بهم میگفتن ملک خودت ببین اگه خوب بود و میشه سود کرد جلسه اش رو بزار و خدا روشکر هرملکی ک میخریدم سودی خوبی واسشون داشت و اوایل میگفتم خدا این آدما رو فرستاده و از طریق این آدما بمن نعمت و رزق میده و همینطور بود اما ی جایی خود خدا اومد بهم بگه ببینم در عمل هم همینطوری هستی ک فقط روی من حساب میکنی یا رو آدما دیدم خود خدا بهم ثابت کرد ک من روی آدما در عمل دارم حساب میکنم وقتی دیدم اون سرمایه گذار بعد از 1هفته روی یکی از ملکهاش داشتم کار میکردم کلید از من گرفت بهم ریختم و بلافاصله محل کارم رو ترک کردم ی جای خلوت نشستم شروع کردم به نوشتن دیدم شرک داشتم و فهمیدم چرا یکماه قرارداد ننوشتم منی ک با کمک خدا هر ماه بین 15شعبه مشاور اول شدم چیشد ک ی دفعه ورق برگشت دیدم مث اون بازیکن فوتبالی شدم ک توی ی فصل پشت سرهم گل میزنه بعد از مدتی گل نمیزنه فشار از همه طرف روی اون بازیکن هست منم همینجور بودم ک باید میگشتم کجای کارم اشتباه هست وقتی ایرادم رو پیدا کردم دیدم خدا روشکر دیروز قرارداد نوشتم و دیدم ک بعضی میان میگن بخاطر دلار و هزار عامل بیرونی دخیل میدونن اما من میدونستم ک خودم هستم ک دارم زندگیم روخلق میکنم با افکارم با باورهام با کانون توجهم و فرکانسهایی ک در هر لحظه میفرسم و درون خودم رفتم تا بتونم خودم رو اصلاح کنم ک خدا گفت بهم ک من رو فراموشش کرده بودم و از موقعی ک توبه کردم ک در عملم باید خیلی حواسم باشه ک قدرت رو به دیگران ندم اگه هرجایی ناراحت و غمگین شدم بدونم دارم شرک میورزم همونجا باید بگردم به چی دارم شرک میورزم این کامنت رو نوشتم ک یادم باشه ک اگه کسی بهم محبت میکنه بگم خدا از این دستش داره بهم محبت میکنه اگه کسی داره کمک میکنه خود خدا رو ببینم ک از طریق دستاش داره منو به خواستهام میرسونه
چقدر این فایل به موقع بود ک چقدر ترمزداشتم
ی باوری ک پدرم داشت الان ساکن بهشت هست این باور رو داشت ک میگفت ما به سن 60سالگی نرسیده از دنیا میریم چون پدرشون همین باور رو داشته و حتی 2تا عموهای خودم تا قبل از 60سال از دنیا رفتن و پدر خودم هم همینطور و قبلا پذیرفته بودم وقتی دیدم باورهاشون هست ک حتی مرگ خودشون رو رقم میزنن بخودم این باور رو ایجاد کردم به لطف خدا بالای 100سال سالم و قوی و سلامت و ثروتمندعمر میکنم.و خیلی از باورای دیگه هست در مورد سلامتی خودم پذیرفته بودم ک شکم بزرگ داشتن ژنتیکی هست توی فامیل و خواهر و بردار رو دیده بودم میگفتم این ژنتیک هست و چقدر رژیم میگرفتم و هیچ فایده ایی نداشت وقتی دوره سلامتی شرکت کردم و طبق دوره سلامتی جلو رفتم از وزن 84کیلو به وزن 67کیلو گرم رسیدم ک همه تعجب کردن ک چطور 3ماه به این وزن رسیدم و خدا رو شکر میکنم ک خداوند همه جوره هواسش بما هست هر جا شرک میورزیم بما نشونه میده ک باید بخودش نگاه کنیم به یادش باشیم و کاری میکنه ک بیشتر بهش وابسته بشیم ای قربونش برم ک داره برام خوشکل میچینه و توی خوابم 2شب پیش بهم گفت غمگین نباش ثروت بسمتم جاری میشه
خدایا سپاسگزارم بابت این سایت الهی ک میتونیم بیایم اینجا بنویسم وبا خودت صحبت کنیم استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز سپاسگزارم بابت این فایلی گذاشتین ک درزمان مناسب ببینم و بفهم ک کجای کارمون ایراد داره و دوستان عزیز ک با خوندن کامنتاتون چقدر باورام قوی میشه برای رشد و پیشرفت
شاد باشین در پناه خدا
به نام خدا
با سلام خدمت استاد ارزشمندم ومریم نازنینم
وسلام خدمت تمام اعضای خانواده
ریشه ی تمام نرسیدنها رو وقتی توی دوره ی کشف قوانین بررسی میکنم به شرک میرسم .
به یک مانع فکری بخاطر قدرت دادن به یک عامل بیرونی میرسم.
هر موضوعی رو از هر زاویه ای بررسی میکنم که تا به امروز برام سخت پیش رفته ویا اصلا پیش نرفته به شرک میرسم .
چرا ها وچراها همه جوابش یه عامل بیرون از وجودمه واین همون شرکه.
استاد جان با وجوداینکه از سال 97 دارم شاگردی شمارو میکنم و روی خودم وباورهام کار میکنم وبی نهایت نتایج عالی گرفتم ولی بازم این شرک از کوچکترین روزنه وارد میشه .
بارها وبارها برای فروش ملک رفتم املاک واز اونها شنیدم که خرید وفروش ملک راکد شده وهرکاری کردن که من اینو باور کنم برای خونه هام مشتری پیدا نکردن وبعد یه مدت زنگ زدن گفتن یه مشتری پیدا شده زیر قیمت میخواد حالا چرا این اتفاق رو تجربه کردم چون کنترل شرایط رو دست املاک دادم .گفتم اونا هستن که باید خونه های منو بفروشن .گفتم حتما راست میگن مشتری نیست وشرایط خرید وفروش راکده.
ولی بخاطر کار کردن روی باورهای توحیدی وکشف قوانین ودرک قانون جهان هستی علنی به یه سری هاشون میگفتم شرایط برای من فرق میکنه من چیزی که شما میگین رو قبول ندارم ولی اینا همش ادا بود چون اگه باور بود باید نتایج پدیدار میشد اگه نشده ، یعنی من با دلیل ومنطق ذهنم رو به باور درست نرسوندم فقط چون یه چیزی راجع به باورهای توحیدی شنیده بودم وظاهرا درک کرده بودم میگفتم ولش کن اینارو .
بازار ملک برای من عالیه.
ملکهای منو خدا میفروشه.
اینارو میگفتم هم به خودم هم به املاک ولی باز ذهنم درگیر بود که خونه هام فروش نرفت .فروش نمیره چون بازار ملک راکده.
دنبال راهی بودم که با مدرک به ذهنم ثابت کنم که اینا یه دروغه محضه .اتفاقا خرید وفروش عالیه .
اتفاقا مشتری خوب فراوونه.
خلاصه گفتم بزار این سری به عنوان خریدار برم املاک .
چنان با شکم سیری قیمت میدادن واصلا قیمت رو پایین نمیاوردن پیش خودم گفتم چطوره داستان؟
میخوان برای ما بفروشن میگن مشتری نیست ولی میخوان بخرن کلی کلاس میزارن وقیمت بالا میگن حرف تخفیف هم که میاد اصلا کوتاه نمیان .
همون جا گرفتم داستان چیه ؟
وبه قول ما ایرانیها دوزاریم افتاد .
دیگه ذهنم براش ثابت شد که این چیزی که شنیده حقیقت نیست .
حقیقت چیزی هست که من باور کنم.
من باور نمیکنم که الان بازار نیست وباید زیر قیمت بدم بره.
حقیقت اینه که مثل هزاران هدایت قبلی در زندگیم ایناینبارم هدایت های خداوند ودستان خداوند میان وکار فروش واحدهام به بهترین شکل ممکن ودر خیروبرکت فراوان انجام میشه .
خواستهی من توسط خداوند استجابت میشه چون منم با باور توحید وتوکل وپاک کردن شرک از قلبم وذهنم خداوند رو اجابت میکنم.
وخداوند با نشانه هاش با من حرف میزنه.
شب خواب دیدم که من یه خونه ی خیلی بزرگ رو خریدم وبا خود صاحب ملک قرار داد رو توی کوچه نوشتیم ودونفر از املاکی ها افتادند دنبال من وقصد ربودن وباطل کردن اون قرار داد رو داشتن.
حالا که خوب فکر میکنم خداوند داشت با این خواب با من حرف میزد.
بهم میگفت عزیز من تو قدرت رو دادی به املاکی ها. اون باورهایی که قدرت رو بهشون دادی وحرفهاشون روی تو تاثیر داشته دزد موفقیتهای تو هستند.نه این که املاک دزد باشن اون افکار تو وباورهای شرک آلوده تو هستند که موفقیتهای تورا میدزدند.
بحث من اقای ایکس نیست .
که این آقای ایکس هم بخاطر فرکانسهای خودم بهش هدایت شدم .
اگر من بگم اقا من توی هر شرایطی باشم برای من فراوانی مشتری هست همون طور که به عنوان خریدار رفتم چقدر املاک با شکم سیری قیمت میدادن.پس املاکی هستند که اشتیاق فراوانی برای فروش دارند وباورهاشون درسته وادم های توحیدی هستند وباور به فراوانی مشتری دارند وروی فروش ملک من کار میکنند ومن به سمت این افراد هدایت میشم چون این باورو توی ذهنم شکستم که مشتری نیست یا املاک خوب نیست وحال که این باور محدودکننده در ذهنم شکست وباورهای توحیدی که من هستم که اتفاقات زندگیم رو خلق میکنم به سمت آدم های هم فرکانس خودم وبه سمت اتفاقات هم فرکانس خودم هدایت میشوم چون این قانونه جهانه.
تو افکارت رو وورودیهات رو وباورهات رو تغییر بده خداوند هم هدایتهاشو تغییر میده .
اگه میخوای هدایت هات به سمت خواسته هات باشه فقط ورودیهات وباورهات رو با خواسته هات هماهنگ کن .تموم شد رفت.
آلام چی با خواستت هماهنگه؟
اینکه قبول کنی رکوده؟
یا اینکه قبول کنی همه چی عالیه و ومشتاقن هم بخرن وهم بفروشن؟
کدومش؟
کدومش تورو به خواستت میرسونه؟
اصلا هیچ کاری نداریم چی درسته چس غلطه؟
کی راست میگه کی دروغ میگه؟
تو چیو دوست داری اول باورکنی بعد تجربه کنی ؟ خیلی واضحه جواب!
ما هممون میدونیم چیو دوست داریم !
اما مشکل اینجاست که باوری که مارو به خواستمون میرسونه رو قبول نداریم همین میشه ترمز.
دنبال یه راه بگرد تا عکس چیزی که همه میگن رو بهت نشون بده ، یه الگو ، یه مدرک ، یه واقعیت باعث میشه راحت بپذیری که نه بابا میشه یه جور دیگه فکر کرد میشه یه جور دیگه نتیجه گرفت ونخوای مثل 99درصد جامعه فکر کنی ومثل اونا نتیجه بگیری.
استاد جان شما بارها گفتین بچه ها هر چیزی که میشنوید رو باور نکنید .
خودتون برید دنبالش بگردین ببینین همه جا صدق میکنه؟ ببینین میشه یه جور دیگه هم عمل کرد ویه جور دیگه نتیجه گرفت !
گوسفند نباشیم.
بخدا استاد همه ی ای حرفا رو به خودم میگم.
لیلا خانوم گوسفند نباش .میگن بازار نیست قبول نکن شاید برای اونا نباشه ولی تو قبول نکن که واقعیت زندگیه تو باید حتما واقعیت زندگیه بقیه باشه چون هرکسی فرکانسها وباورهای خودش رو داره.
مگه اون موقع که همه گفتن شما یه جگرکی کوچیک داشتین نمیتونید از پس کرایه وهزینه های یه مغازه ی بزرگ بربیایید باور کردی؟ مگه ترسیدی؟ مگه گفتی همه میگن پس راست میگن.
نه نه نه!
قبول نکردم گفتم میرم این مغازه رو میگیرم چون درسته مغازم کوچیک بوده ولی کلی تجربه دارم .وکلی آزمون وخطا کردیم چرا باید قدرت رو بدم به حرف وافکار مردم؟
چرا باید قدرت رو بدم به کرایه مغازه ی چند برابری این مغازه ی بزرگ؟
رفتم تو دلش!
انجامش دادیم وخدا از همون روز اول مشتریهارو واسه ما به صف کشید .
گرانترین وبالاترین کرایه مغازه رو ما توی شهرک میدادیم والان هم همونطور که توی کامنتهای قبلم گفتم با اختلاف از همه بیشتر داریم کرایه مغازه میدیم انقده اومدن مارو بترسونن گفتن نمیتونید.
خیلی بالا برده ورشکست میشین واز این حرفها .
ولی دل ما اول به خدا وبعد به اون توان وتجربه هامون قرص بود وخداروشکر الانم خیلی راضی وموفق هستیم.
شلوغ ترین وپر مشتریترین جگرکی وکبابی رو تو منطقه داریم .خداروصد هزار مرتبه شکر.
هرجا تو ذهنت وقلبت قدرت رو از دیگران گرفتی ودادی به خداوند واون توانایی که خودت داری پاداش ها بهت داده میشه .
آخیش استاد جان .
الهی دورت بگردم من.
چقدر به این فایل نیاز داشتم .
چقدر شرک هام رو شناسایی کردم.
چقدر با به یاد آوری هدایت ها وتوحیدی عمل کردنهای قبلم افتادم وقلبم باز شد .
چراغ قلبم روشن شد.
انگار پرده ای سیاه کنار زده شد .
پرده ی تاریک شرک!
چقدر خیالم راحت شد .
همه چیز دست خداست .
خداوند تنها قدرت جهان هستی ست.
ومن چون بهش متصلم همواره به منبع قدرت دسترسی دارم.
خدا از رگ گردن به من نزدیک تره .
همونه که مشتری میاره پس رکود رو باور نکن.
همونه تورو به سمت قانون سلامتی و غذاهای مناسب هدایت میکنه پس بیماری رو باور نکن.
همون خداست که نعمت وثروتش بی حسابه وغیر قابل شمارشه پس کمبود رو باور نکن.
همون خداست که عشق بدون توقع داره پس به کسی وابسته نباش.
همون خداست که راه حلها رو در دل مسائل گذاشته پس سر درگم ومستاصل نباش.
همون خداست که راهها رو میدونه پس گمراهی رو باور نکن.
همون خداست که بهت بی منت میبخشه پس آویزون کسی نباش.
همون خداست که قلبهارو برات نرم میکنه پس از هیچ کس نترس وباور کن که تمام جهان در تسخیر تو هستند از قاضی ،از املاک، از رئیس شهرداری، از رهبر ،از اقتصاد دان مملکت، از تمام انسانهایی که فکر میکنی تصمیم گیری ورفتارهای اونها زندگیه تورو تحت تأثیر قرار میده همه وهمه هستند تا به تو خدمت کنند در جهت رسیدن تو به خواسته هات در بهترین زمان وبهترین مکان ودر بهترین شرایط .
هیچ کدوم اینا به خودیه خود هیچ قدرتی ندارند .
تو هستی که از اونا برای خودت یه قدرت مافوق میسازی یا یه خدمتکار عاشق.
من همینجا تعهد میدم بیام ودر همین صفحه بنویسم که
من لیلا بشارتی توانستم با حذف شرکها از ذهنم وتغییر باورهای محدود کنندم هر دوتا واحدم رو با بهترین قیمت وبالاترین قیمت دلخواه وراضی کننده ی خودم به راحتی بفروشم.
استاد جان شما بهترین استاد جهان هستین .
من عاشقانه شما ومریم عزیزم را دوست دارم.
من عاشقانه بچه های سایت را دوست دارم .
اینجا خونه ی منه .
یه خونه پر از نور وآگاهی.
در پناه خدا باشید.
سلام بر لیلا خانم عزیز
چقدر نام شما زیباست
یاد داستان لیلی و مجنون میفته آدم
شما لیلی هستید و مجنون هم خدا
مجنونی که 124 هزار پیغمبر برای جواب بله گرفتن به سوی شما فرستاد
و در عصر امروز یک رسولی به اسم استاد عباس منش فرستاد و شما بله گفتید و به ضیافت الله پاگذاشتید
و خدا در این ضیافت شرابی ناب و طهور به شما داد و چنان سرمست شدین که اومدین در اینجا زکات این سرمستی را با چنین کلماتی پرداخت میکنید…
و چقدر فامیل شما زیباست که بشارتی از ملکوت خداوند را برای ما به ارمغان آوردین
بشارتی از جنس حسبی الله
چقدر کامنت شما زیبا بود
و گل سرسبد کامنت شما قسمت آخرش بود که شروع جملاتش اینگونه بود…
همون خداست که…
در پناه خدا باشین
همان خدایی که از زبان حافظ شیرازی به همه ما میگه
به جانِ دوست که غم پرده بر شما نَدَرَد
گر اعتماد بر الطافِ کارساز کنید
سلام استاد گرامی و هوشمند ما
واقعا دنیا هوشمند و خدای ما به هم وصل هستند
همین دیشب با دوستم در مورد ماتریکس و همین موضوعات داشتیم بحث میکردیم که البته 2 تامون توی راه روشنایی هستیم
ایشون تازه در مورد این موضوع فهمیده هست و من چندین سال هستش و خسته شده بودم و میگفتم این قضیه نمیتونه صحت داشته باشه
البته ما انسان ها هر کدوم مون توی دنیای جداگانه زندگی میکنیم و میتونیم یه ماتریکس درست کنیم برای خودمون و الان هم یه ماتریکس جمعی و میلیاردی برای تمام انسان های روی زمین و خود آدم ها برای خودشون ساختن
البته به فیلم ماتریکس که 20 سال پیش ساخته شده بود نباید دست کم گرفت چون این فیلم پر مفهوم و رمز و کد هستش رفته توی ناخودآگاه جمعی آدم ها و الان 20 سال گذشته مردم ایران هم توی اینستاگرام و شبکه های اجتماعی صحبت میکنند
من خودم تا همین یک سال پیش قربانی همین موضوع بودم و بالای 8 مرتبه این فیلم دیدم و هر بار برای دونستن یک مطلب دیگه و یه کد دیگه که فکر میکردم واقعی هستش نگاه میکردم فیلم رو و واقعا تحت تاثیر قرار میگرفتم
(یه چیزی داخل پرانتز بگم الان هم یه فیلم ایرانی طنز هم در مورد این فیلم ماتریکس هم ساختن )
در واقع فیلم ماتریکس و و همه عوامل دیگر (حرف ها و صحبت ها و اکانت های شبکه های اجتماعی ) آماده سازی ذهن ها برای ماتریکس جمعی هستش
بیشتر از این هم واقعا دلم نمیخواد در موردش صحبت بکنم
یه عوامل دیگه ایی که صحبت عام هستش و البته من خیلی روش فوکوس بودم قدرت های رهبرها و سیاست مدارهای کشورهای خارجی و آدم های خاص و پشت پرده که مردم کشوهای دیگر را استعمار و استثمار به صورت مخفی و به بهونه دین و مذهب و هرچیز دیگری نمونه هاش هم میگفتم هند و افریقا کشورهای خاورمیانه و خود ایران و نمونه اش هم جمهوری اسلامی
همیشه برام سوال بود و قدرت میدادم به این آدم های پشت پرده انگلیس و امریکا و غیره برای مردم و ما تصمیم میگرن
واقعا برام معضل شده بود و راستش هم بخواهید تا همین الان هم بعضی از موارد و حرف ها از ذهن ناخودآگاهم پاک نشده و چیزی جایگزین نشده البته دارم با فایل ها و برنامه های استاد عزیزم خودم را اصلاح میکنم اما با سرعت خیلی کم
همین جا از استاد عزیزم و مریم خانوم مهربان میخواهم یک فایل در مورد این سوال ها و حرف هایی که میدونید از 10 تا کلمه مردم ایران حداقل 8 تاش از این هاست و چه باورهایی و چه چیزی جایگزین این حرف ها بکنیم برای ما درست کنید
میدونم وارد سیاست نمیشید و نمیخواهید بشوید اما به ما بگید چه باورهایی بسازیم که این عوامل کارهایی که انجام دادن به ضرر کشورمون و ما شده بتونیم با خودمون صلح داشته باشیم و همچنین دنیا رو بهتر ببینیم و خدا رو باور کنیم
چون بلاخره این کارها انجام شده و ما هم به اشتباه با خبر شدیم از الان به بعد چه باورهایی میتونیم بسازیم که به صلح برسیم
ممنون از استاد عزیزم
خدای مهربانم سپاسگذارم که همچین فایلی را به این زودی در اختیارم گذاشتی و رب شایستگی خودت هست تا ابد
به نام خداوند قادر و توانا
سلام و درود بر همه عزیزان به ویژه استاد عباسمنش گرانقدر
استاد گرانقدر؛ همزمانی هایی که اینروزها در زندگیم میبینم،نشانه هایی هستند از تائید خداوند بر مسیری که دارم طی میکنم.
دیشب در جواب کامنت یکی از دوستان عزیزم کامنتی نوشتم که در آن بحث توحید رو پیش کشیدم و صبح زود که تو رختخواب به زور چشمامو باز کردم دیدم نوشته توحید و خواب از سرم پرید. اول خیال کردم دوره جهان بینی توحیدی 2 است که در دوره جهانبینی 1 قولش رو داده بودید و من بی صبرانه مشتاق دوره جهان بینی 2 ام.بلافاصله فایل صوتی رو دانلود کردم و تو همان حالت تو رختخواب گوش دادم و به خودم گفتم خدایا چقدر این فرکانس ها و این همزمانی ها، داره قانونمندی هات رو در زندگیم بولد میکنه! قبل از اینکه کامنتم رو شروع کنم لینک کامنت دیشبم رو که هنوز تائید نشده اینجا قرار میدم تا اگه دوستان خواستند ببینند و ردپایی بشه برای خودم برای تقویت باورها و قانونمدیهای جهان.
abasmanesh.com
=============================================
توحید # شرک
هر چقدر بیشتر یاد میگیرم، هر چقدر بیشتر فکر میکنم،هر چقدر بیشتر روی خودم کار میکنم و هر چقدر بیشتر خلق میکنم؛ بیشتر به نقش توحید بعنوان پایه و اساس هر چیزی در زندگیم پی میبرم. بگونه ای که باور دارم که اگه همه چیز در زندگیم داشته باشم، ولی توحید نداشته باشم. چیزی از زندگی حاصل نکرده ام! و اگر توحید داشته باشم، آنوقت هر چیزی بخواهم در زندگی برایم فراهم خواهد شد.
توحید چیست؟
هر چقدر که تعریف توحید برایمان شفاف تر و عینی تر شود، مظاهر شرک در زندگی برایمان واضح تر و کمتر می شود.
توحید یعنی اعتقاد به خداوند بعنوان یگانه قدرت موجود در جهان. همه ما این تعریفو قبول داریم ولی ناآگاهانه در زندگیمان طوری عمل می کنیم که نشات گرفته از هزاران شرک است.
شرک چیست به قول استاد عزیز شرک یعنی قدرت دادن به هر عامل بیرونی در زندگیمان است. با این تعریف هر کدام از ما به گذشته مان و حتی حالمان رجوع کنیم. میبینیم که با وجود اعتقاد به خداوند چقدر مشرکیم!!!
وقتی که میدانم خداوند تنها قدرت موجود در جهان است.
وقتی که میدانم این قدرت از رگ گردن به من نزدیکتر است.
وقتی که میدانم هر لحظه که ازش درخواست کنم، اجابت می کند.
وقتی که میدانم هر ثانیه دارد با الهامات و نشانه هایش مرا هدایت و یاری می کند.
وقتی که میدانم از روح خودش در من دمیده است و به من مثل خودش قدرت خلق کنندگی بخشیده است.
وقتی که میدانم این من هستم که با نوع نگاه، توجه و فکرم، فرکانس هایی رو به جهان می فرستم که شرایط و اتفاقات زندگیم را خلق می کند.
آیا حجت خداوند بر من تمام نشده است؟ آیا شایسته است که من به هر شکلی و به هر نوعی؛ بجز خداوند به کس یا چیز دیگری در زندگیم قدرت بدهم؟
وقتی زندگیمان آگاهانه نباشد. وقتی دائمآ این آگاهی ها را با خودمان مرور نکنیم و باور نسازیم و با اتفاقات و شرایطی که جذب می کنیم این باورمان را دائما تقویت نکنیم. وقتی به خودمان می آئیم که میبینیم غرق شرک شده ایم و تنها کسی در زندگیمان وجود ندارد؛ تنها کسی که در زندگیمان قدرت ندارد «خداوند» است!
شیطان کارش رو خیلی بهتر از آنچه ما تصورش کنیم بلد است. چنان موجه و سازگار با باورهایمان در وجودمان نفوذ می کند که خیال می کنیم این دقیقآ خود خداست!
به قول رسول گرامی اسلام «راهیابی شرک به دل انسان از راه رفتن مورچهای سیاه در شب تاریک بر تخته سنگی سیاه پنهانتر است»!
اگر غیر از این بود که شیطان زود دستش رو میشد و از زندگیمان کنار میرفت. در حالی که تا آخرین نفس زندگیمان در وجودمان هست و تلاشش را خواهد کرد تا ما را از خداوند دور کند.
============================================
ریشه شرک در آموزه های غلط دینی
آموزه های غلط دینی به جای این که ما رو به خداوند نزدیکتر کنند متاسفانه دارند دقیقآ برعکس عمل می کنند.
باز در اینجا ریشه انحرافات رو میتوان در عدم تشخیص اصل از فرع پیدا کرد. تمام ادیان؛ پیامبران؛ امامان؛ مذاهب همه یک رسالت دارند و آن هم اینست که به بشر پیام خداوند را ابلاغ کنند که خداوند تنها قدرت و یگانه فرمانروای جهان است. اما هر کسی و هر مذهبی آمد گفت من بلدیه بهتری هستم بیا تیم من تا ببرمت پیش خدا!! و هی واسطه پشت واسطه بقدری که خدا رو آنقدر دور دست یافتیم که برایمان دست نیافتنی بود.
خیلی ها هم برای خودشان از این غفلت کیسه دوختند یکی کشیش شد یکی مبلغ یکی آخوند یکی خاخام یکی راهب و …
و ما به جای اینکه دست به دامن خدا بشیم، دست به دامن اینها شدیم و دین و دنیای خودمان را دادیم دستشان و برای خودمان ذلت و خواری دنیا و آخرت خریدیم.
هنوز هم چه بسیار افرادی در اطراف ما که به گره زدن یا قفل کردن کلیدی در امامزاده ای معتقدند. یا بدتر از آن به فالگیر و رمال و فال و …پناه میبرند برای تغییر زندگیشان!
این تحریف بقدری در زندگی ما ریشه دوانده که در جامعه و اطرافیانم کسی را نمی بینم که از خداوند درخواست کند!!! همه پناه میبرند به خلق خدا یا به امامزاده یا امامی که ضریحی را زیارت کنند تا برایشان کاری انجام دهد.و خیلی ها هم بر تنور این شرک بنزین میریزند و هر روز مظاهر بیشتری از خرافه و شرک زندگیمان را احاطه می کند. آنهم به اسم دین. به اسم خدا.و با هدف رسیدن به بهشت.
بارها در کامنت های قبلیم هم اشاره کرده ام. اگر تنها نتیجه من از آموزشها و آگاهی های استاد همین یافتن توحید و خداوند باشد برای من کافیست. اینقدر این نگاه سیستمی به خداوند و این قانونمندیهای جهان زنگی مرا دگرگون نموده است که قابل مقایسه با هیچ چیز دیگری نخواهد بود.
===============================================
صحبت های استاد و باورهای عامه
وقتی که ما شاه کلیدی در دستمان داشته باشیم، آنوقت به راحتی هر قفلی را باز میکنیم. و هر چقدر بقیه زور بزنند قفلی بیارند که ما از پسش بر نیایم و ما رو شکست بدن بی نتیجه خواهد بود. آن شاه کلید همان «توحید» است. حالا میخواد دوست استاد عباسمنش کلید بیاورد باز کنیم یا استیون هاوکینگ! و این قدرت توحید است.
استاد چقدر قشنگ اشاره کردند که اگر ما 99.99% خودمان را خالق شرایطمان بدانیم و فقط 00.01% عوامل بیرونی رو دخیل در سرنوشتمان بدانیم .آنوقت به محض اینکه مشکلی برایمان پیش بیاید آن 00.01% در ذهنمان تبدیل می شود به 99.99% این دقیقآ عین واقعیت است. این دقیقآ همان شرک است.
این جمله استاد رو باید با طلا نوشت که گفتند: توی زندگی به جای اینکه ببینیم دانشمندان (علمی و عامه) چی می گویند، ببینم …
چه فکر و باوری میتونه در زندگیم به من کمک کنه؟
چه فکر و باوری میتونه در زندگیم به من کمک کنه؟
چه فکر و باوری میتونه در زندگیم به من کمک کنه؟
مراقب باش چه چیزهایی رو می پذیری!
مراقب باش چه چیزهایی رو باور کی کنی!
مغز ما دائمآ دنبال پیدا کردن مقصره در شرایط سخت! وقتی که میدانیم و میفهمیم مغز چه جور داره کار میکنه
نباید اجازه بهش بدیم که یه باوری رو بسازه یا اخباری رو گوش بده یا یه حرفایی رو بشنوه که قدرت رو از وجود من میگیره. اگه اینو بپذیریم آنوقت این فکره هر وقت که اوضاع و شرایط برایمان سخت میشه میاد بالا و آن شرایط یا افراد رو مقصر میدونه و باعث میشه ما حرکت نکنیم؛ ما ایرادامونو پیدا نکنیم چون عاملی رو نشونمون میده که خارج از وجود ماست و کنترلش در دست ما نیست.و به همین راحتی می پذیریم این سیکل باطل رو و میگیم همینه که هست و تسلیمیمم.هر چیزی رو «باور» کنیم؛ همان را در زندگیمان تجربه خواهیم کرد.
مثال عینی در این خصوص از زندگی خودم اینست که من همواره زود خسته میشدم و انرژی کافی نداشتم. دلیلش رو کم خونی مینور که یک نوع تالاسمی خفیف است می دونستند و من هم این مساله رو پذیرفته بودم و بعنوان اهرمی در جهت توجیه شکست هام استفاده می کردم و به من نقش قربانی رو میداد.آزمایشات پزشکی هم اینو تائید می کرد. همینه که هست!. شانس آوردید کم خونی ماژور نیستید. سابقه آن در نسل های خانوادگی اینو تائید می کرد. وقتی استاد گفتند یکی از اهداف دوره قانون سلامتی افزایش انرژی است تو خریدش درنگ نکردم با اینکه گفته بود افرادی که اضافه وزن ندارند دوره رو نخرند. خرید این دوره و عمل به آن خط بطلانی بر تمام باورهای قبلی من کشید و من بقدری سالمم که نزدیک یکساله حتی احساس سرماخوردگی هم نکردم و بقدری انرژی دارم که قبل از سال 2 ساعت استخر میرفتم و بعد از آن میرفتم باشگاه بدنسازی! دو ورزشی که هر کدوم برای یک فرد عادی هم بسیار انرژی بر است. و کیفیت خوابم قابل مقایسه با قبل نیست ومیزان خوابم هم بسیار کمتر از گذشته است.ژنتیک عامل نیست؛ من عاملم!
یا در بدنسازی که استاد مثال آوردند بدن من به قدری خوش فرم شده که خودم واقعآ از دیدن اندامم لذت میبرم. به قول بدنسازها بدن من خشک خشکه و هیچگونه چربی اضافه نداره. به همین دلیل عضلاتم کاملا مشخص اند. عضلات شکمم سیس پک شده اند دقیقآ شبیه شکم کریستیانو رونالدو! دخترم میگفت بابا تو اولین بابایی هستی که سیس پک داری خخخ. مربی باشگاهم میگفت هیچکسی باور نمیکنه بدنت در این مدت کوتاه که یکسالم نشده اینقدر رشد کرده اونم بدون هیچ مکمل و پروتئینی.خیلی ها که چندین ساله میان باشگاه اگه اندام تو رو داشتند برای همیشه میرفتند خونشون! من حتی تو ماه رمضان هم با یک وعده تمرین می کردم در حالی که مربیم خوردن چند وعده غذا برای رشد عضلاتم رو ضروری می دونست.و خدا رو شکر بدن زیبا و قوی ای دارم و لذت میبرم از باشگاه رفتن.
=========================================
شرک تنها گناهیه که خداوند نمی بخشه
واقعا فکر کردیم چرا شرک تنها گناهیه که خداوند نمی بخشه؟؟؟
قبلنا فکر می کردیم حق الناسه که خداوند نمی بخشه! معلوم نیست این باور از کجا اومده بود که هنوزم عامه مردم این باور و دارند.
وقتی به این جمله که استاد گفتند فکر کردم دیدم این قضیه مانند اینست که من عضو باشگاه مثلا پرسپولیس باشم ولی انتظار داشته باشم حقوق و مزایام رو باشگاه مثلا استقلال بده! همینقدر غیر منطقی و عجیب.
وقتی ما زیر پرچم کسی غیر از خدا رفتیم نباید انتظار بخشش از خداوند را داشته باشیم چون ما در زمین خداوند بازی نکرده ایم. پس چنین ادعا و خواسته ای از اساس اشتباه است! و این اهمیت توحید و یکتا پرستی رو در زندگیمان بولد میکنه.
ممنون قدردان استاد گرانقدر بابت این فایل ناب هستم که سرشار از آگاهی بود. امیدوارم توفیقی حاصل بشه که این فایلهای توحیدی ادامه پیدا کنه و شاهد تهیه دوره جهانبینی توحیدی 2 باشیم. زیرا هیچ چیزی در زندگیمان به اندازه توحید اهمیت ندارد.یا حق
سلام آقا اسدالله عزیز
دوست توحیدی و خوش تیپ و خوش هیکل من
چقدر زیبا گفتید از شرکی که بواسطه مذهب بوجود آمده
پیامبران و امامان آمدند به سوی ما با ندای
قُلْ تَعَالَوْا ، قُلْ تَعَالَوْا
آنها از طرف خدا آمدند به خواستگاری ما تا جواب بله را بگیرند و دست ما را در دست خدا بگذارند
و ما بله گفتیم و به ضیافت الله رفتیم و خدا به ما گفت
ببینید عزیزان من ، من خواب ندارم ، 24 ساعته بدون نوبت و وقت قبلی در اختیار شما هستم ، کاری بود بیاین پیش خودم و به خودِ خودِ خودِ من بگین…
اما ما چه کردیم
رفتیم همین پیامبران و امامان را واسطه قرار دادیم و آنها را منشی خدا فرض کردیم و…
و فراموش کردیم خدایی را که از وجود خودش در ما دمید و به ما جان بخشید
فراموش کردیم خدایی را که اینقدر عاشق ما بود که 124 هزار پیامبر فرستاد به جهت خواستگاری از ما تا جواب بله از ما بگیرد
به قول مولانا که از زبان خدا میگه
صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم
یا راه نمیدانی یا نامه نمیخوانی
فراموش کردیم فَإِنِّی قَرِیبٌ بودن او را و در آسمان های دور دنبال او بودیم
ما خدا را طلاق دادیم و رفتیم به مسیر ناکجاآباد
اما الان پشیمانیم و قصد برگشت داریم
قصد برگشتی چون ساحران فرعون که در برابر وحشیانه ترین تهدیدهای فرعون ذره ای به دلمان ترس راه ندهیم
إِنَّا إِلَىٰ رَبِّنَا مُنْقَلِبُونَ
به قول سعدی
هر چه گفتیم جز حکایت دوست
در همه عمر از آن پشیمانیم
سلام و درود آقا رضای گل
هر آنجه به من گفتید، انعکاس و بازتاب صفات و ویژگی های خودتون است عزیز؛ ممنون از لطف و نگاه زیباتون.
ما یه جمله گفتیم و شما با هزار جمله تشریحش کردی؛ توضیحش دادی؛ از کلام خدا گرفته تا شعر و نثر شاعران بزرگ!
احسنت به شما برای داشتن این گنجینه عظیم از علم و واژگان.آنهم از جنبه های مختلف. من که فقط لذت بردم و تحسینتون کردم بابت قلم توانا و نفوذ کلامی که دارید.
در تائید کلامتون همینقدر اشاره کنم که حتی پهلوانان و اسطوره های ما هم از امامان و سایرین مدد می گیرند تا از خداوند. بارها میبینیم طرف وزنه بر میداره میگه یا اباالفضل یا یا حسین. درست است همه آنها اولیا خداونداند اما خود همین بزرگواران جایگاهشان بواسطه ارتباط با خداوند کسب کرده اند. وقتی ما آنها را غایت و هدف خودمان میبینیم ، لاجرم غز خداوند دور میشویم و این همان شرک خفی است.
ممنونم آقا رضای عزیز دوست توحیدی و ارزشمندم، یاد گرفتم از کلامتون مررررررسی که هستین، براتون سلامتی و سعادت و ثروت از خداوند بخشنده و مهربان آرزو میکنم دوست عزیز،یا حق
خیلی باید مطالعه ک
به نام خدای این باغ پر از گل های خوشبو و رنگارنگ
سلام به اسدالله عزیز و موحد و مومن و خداجویم
الان حدود یک ساعت و نیم است که دارم کامنت بچهها را میخونم و دوست داشتم پاسخ اونها را بدم حداقل تشکر کنم که این حس و حال و آگاهی ها را با ما به اشتراک میذارند، ولی نشد. چرااااا!!! چونکه مات و مبهوت این همه آگاهی و زیبایی کلام شدم، چند وقتیه دیگه نمیتونم پاسخ کامنت ها را بدم با اینکه یکی از بهترین دریافت آگاهی بود برام. احساس می کنم نمی توانم کلماتی را پیدا کنم که در خور تحسین این نوشته ها بر بیایند. و کامنت شما هم فعلا آخرین کامنت بود که دوست داشتم اون حس غریب را به شما بگم.
اون کامنت قبل از این را خواندم واقعا نمیتوانم حسم را بیان کنم.
فقط دلم میخواد غرق این آگاهی ها بشم و آرام در خلوت خودم با خدای خودم گفتگو کنم که تنها اوست که شنوای داناست.
در پناه حق روز به روز توحیدی تر و آگاه تر باشید. آمین یا رب العالمین
سلام و درود رضوان عزیز
حتمـآ براتون پیش اومده خواستید جایی برید و بهتون گفتن اگه تو نیای لطفی نداره یا شما حتما باید باشید یا تو نیای منم نمیرم و …
میخوام بگم شما هم همین که هستید و لایک می کنید برای ما کافیه و انرژی مثبتتون دریافت میشه.حالا که منت گذاشتین و کامنت نوشتید که دیگه لطف و سخاوتتون رو در حق ما کامل نمودید.
مررررررسی که هستید رضوان جان. در پناه خدا غرق نور و صفا و آرامش باشید.یا حق
بنام الله مهربان
سلام اسداله عزیز
سپاسگزار خداوندم که منو به کامنت عالی وبی نظیرت هدایت کرد
البته بگم با اینکه لینک دیدگاهتون را فعال کردم الان متوجه شدم که کامنت گذاشتی نمیدونم چرا اینقدر دیدگاه دوستان با تاخیر دریافت میکنم
تحسینت میکنم با حد از عملگرایی احسنت به شما چقدر دقیق ومنظم کلمه به کلمه ،جمله به جمله دسته بندی کردید و هر چیزی رو در جای خودش گنجاندی چی بگم که حق مطلب را ادا کرده باشم به قول رضوان عزیزم حجم آگاهی دوستان خیلی بالاست
اسداله عزیز باید بگم این روزها منم دارم همزمانیهای خیلی نابی را تجربه میکنم
خدایا چقدر این فرکانس ها و این همزمانی ها، داره قانونمندی هات رو در زندگیم بولد میکنه! قبل از اینکه کامنتم رو شروع کنم لینک کامنت دیشبم رو که هنوز تائید نشده اینجا قرار میدم تا اگه دوستان خواستند ببینند و ردپایی بشه برای خودم برای تقویت باورها و قانونمدیهای جهان.
وقتی به این قسمت رسیدم یه حسی بهم گفت کامنتی هست که برا من نوشتی زدمرو لینک دیدم آره خودش حالا من براتون بگم من بعد از نماز یه شرک خفی رو در لباس خیلی زیبا در خودم کشف کردم همون لحظه قرآن را باز کردم سوره ص آیه 21 تا 25 اصلا ناخودآگاه به یاد شما افتادم من دوباره رو این فایل کامنت گذاشتم وایمان آوردم که فرکانسها چقدر دقیق عمل میکنه سپاسگزار وجود ارزشمندت هستم واز خدا میخوام که روز به روز توحیدی تر عمل کنیم در زندگی ودر افکارمون
بهترین بهترینها را برای تو بنده توحیدی خدا آرزو میکنم
درپناه رب العالمین شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید در دنیا وآخرت
سلام و درود فهیمه عزیز
دلم نیومد برم بخوابم و کامنتتو فردا جواب بدم . انگار تکلیفی بر گردنم بود که باید انجامش می دادم تا راحت بخوابم، از قدیم هم گفتن کار امروز رو نباید به فردا انداخت زیرا ممکنست فردایی در کار نباشد.
فهیمه جان همینکه در مدار دریافت این آگاهی ها هستیم؛ همینکه این همزمانی ها را داریم تجربه میکنیم گواه بر اینست که در مسیر درستی قرار داریم.و این مایه خوشحالی و مسرت است. و از این بابت هم بهتون تبریک میگم.
ممنونم بابت لطف و محبت همیشگیتون و سپاسگزارم از اینکه وقت گذاشتید و کامنتم رو خوندید. امیدوارم این کامنت در بهترین زمان و در بهترین مکان به دستتون برسه.برایتان در این مسیر زیبا هر لحظه حضور خداوند در زندگیتان را آرزو میکنم دوست عزیز.یا حق
درود بر جناب زرگوشی گرامی
آقا چقدر شما قشنگ مفهوم رو درک کردید و قشنگ تر که چقدر عالی و سلیس درس های که درک کردین رو می نویسین . واقعاً جای تحسین داره .
ریشه شرک در آموزه های غلط دینی
این پاراگراف رو با گوشت و خونم درک می کنم ، چون از یه خانواده مذهبی بودم و به قول شما فقط از خدا دور و دورتر شدم تا با استاد آشنا شدم و الان آگاهانه با خدا رفیقم!
گفتین امیدوارین در مدار دوره 12قدم قرار بگیرین و تهیش کنین ، چه طرز فکر فوقالعاده ای.
من به عنوان شخصی که فقط کامنت های شما رو خونده ، فکر می کنم از لحاظ ذهنی حقیقتا آماده ین .
امیدوارم به خودتون هدیه اش بدین و کمال استفاده رو ازش ببرین .
اشاره به قانون سلامتی و انرژی تون کردین ،
یادمه یه کامنتی ازتون خوندم که نوشته بودین در هفته بیشتر همبرگر خانگی می خورین ،
می خواستم درخواست کنم اگه براتون مقدور بود ، یه توضیح کوچک از طرز تهیه اش بفرمایید ، چون هنوز شیوه درست کردن همبرگری که بتونه احساس خوبی بهم بده رو پیدا نکردم.
وااای وااای اگر بدونین برای من این فایل استاد و کامنت شما در ادامه چه مکملی بود ….!!!
خدا رو شکر می کنم برای آگاهی های جدیدی که دریافت می کنم.
خدارو شکر می کنم برای اینکه شاگرد استادم.
خدارو شکر می کنم برای دوستانی که این کامنت های فوق العاده رو می نویسم.
الهی شکرت.
همیشه سلامت و توحیدی و خوش فرکانس باشید .
سلام و درود خوشبخت عزیز
ممنونم بابت کامنت زیباتون؛ بابت انرژی مثبتی که دارید و آنرا با کامنتتون منتقل کردید که نشان از حال خوب و احساس قشنگتون دارد.امیدوارم این انرژی مثبتی که منتقل کردید، برگرده و صد برابرش را دریافت کنید.از نگاه مثبت و نظر و لطفی که داشتید سپاسگزارم.
راجع به تهیه همبرگر خانگی به روش دوره قانون سلامتی خدمتتون بگم خیلی تهیه غذا به شیوه این دوره راحت است.بگونه ای که هر آقایی هم میتونه غذای مورد نیازشو به این شیوه تهیه و آماده کنه.
برای درست کردن همبرگر خانگی من گوشت رو از قصابی ها یا مراکز فروش گوشت تهیه میکنم و دوبار چرخ میکنم. بعدش در بسته بندی های حدود 400 گرمی (بسته به میزان کالری مورد نیاز بدن) داخل فریزر میگذارم و هر روز که میخوام استفاده کنم میزارم یخچال یخش باز بشه و بعد با یک وسیله پلاستیکی (درب پارچ خخخ) که حالت دایره ای داره برای شکل دادن به گوشت استفاده میکنم که می تونید از قالب هایی که در بازار است هم استفاده کنید.
برای اینکه گوشت به قالب نچسبه یه نایلون فریزر میکشم روی قالب که گوشت راحت جدا بشه از قالب و روی سینی ای که نایلون فریزر کشیدم پهن میکنم . برای اینکه همبرگرها به هم نچسبند باز از نایلون فریزر بینشون استفاده میکنم و میزارم یخچال.
هر موقع میخوام استفاده کنم از یخجال بیرون میارم و در کباب پز خانگی که هم ذغالیه و هم گازی کباب میکنم . برای اینکه گوشت به سینی کباب پز نچسبه با روغن دنبه مرطوب میکنم قبلش و ده دقیقه ای غذایم آماده میشه. امیدوارم خوب توضیح داده باشم به سبک بفرمائید دوره قانون سلامتی خخخ
امیدوارم مورد استفادتون قرار بگیره. بهترینها رو براتون آرزو میکنم دوست عزیز.با سوالی بود اگه بتونم جواب بدم در خدمتم. یا حق
سپاس از شما جناب زرگوشی
خصوصا بابت دیدگاه های فوق العاده تون
و ممنون که انقدر با دقت طرز تهیه همبرگر رو برام نوشتین.
نمی خواستم وقت تون رو بگیرم ، اما فرمودید بازم سوالی بود ، بپرسم :)
اگر بفرمایید که مهمه گوشتی که تهیه می شه ، کجای گوسفند باشه ؟
و اینکه برای چاشنی فقط نمک و فلفل بهش می زنین ؟
یا چی ؟
بازم ممنون.
موفق و پیروز و سربلند باشید.
سلام و درود مجدد خوشبخت عزیز
دوست عزیز ببخشید اگه با تاخیر جواب میدم. واقعیتش الان بصورت اتفاقی پیامتونو دیدم! نمیدونم چرا گوی آبی خاموش شده بدون اینکه من این پیامو ببینم.
راجع به سوالتون عرض کنم که فرقی نمیکنه کجای گوسفند باشه. من خودم معمولا یه راسته گوسفندی رو سفارش میدم. موقع گوشت گیری هم میگم کمی گوشت همراه استخونها بذارن که برای درست کردن قلمه ازشون استفاده میکنم.
در خصوص چاشنی همسرم اوایل نمک و فلفل میزد به گوشت ولی بعدا خودم ازش خواستم که فقط نمک اضافه کنه و احتیاج به چیز دیگه ای نیست.
اینم بگم نمیخواد گوشتو زیاد ورز بدی مثل درست کردن کوبیده. و قالبی که استفاده می کنید زیاد ضخیم همبرگر ها رو نگیرید تا راحتتر و بهتر مغز پخت بشه.
بازم سوالی بود اگه بتونم جواب بدم با کمال میل اینکار را انجام خواهم داد. در پناه خداوند سالم و با نشاط باشید.یا حق
سلام به جناب زرگوشی گرامی
حتماً لازم بوده که اینطور بشه ، هر چی پیش بیاد همون خوبه ست. ؛)
سپاسگزارم که دقیق و واضح جواب سوالم رو دادین.
الان دیگه ،
Ready to go
هستم برای آزمون و خطا
البته که می دونم در هر چیزی استمرار هم باید چاشنی بشه تا به نتیجه دلخواه رسید.
بازم ممنون و سپاسگزارم
برقرار و مانا باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم
شاه کلید ارامش،شاه کلید خوشبخت بودن همین جمله است《شرک یعنی قدرت دادن به هر عامل بیرونی به غیر از خدا》
و همین فایل یک قطب نمایی بود برای اینکه صراط مستقیم را تشخیص بدم و قرار بگیرم در مسیری که پر از نعمت است ومن با باورهام با افکارم خودم رو محروم ساختم از داشتنشون،اما حالا این سمانه به لطف خدا آگاه ترشده داره تکاملش رو طی میکنه با هدایت الله ،
سمانه ای که وجودش پر از تنش بود حالا میدونه که هر موقع به تضادی بر میخوره به بیرون از خودش دنبال جست و جو نیست (بیرون ز تو نیست در عالم ،،،از خود بطلب هر آنچه که خواهی)و میاد وجودشو شخم میزنه میاد طبق آگاهی هایی که خداوند بهش عطا کرده استفاده وعمل میکنه …
خداجونم صدهزار بار شکرت که باهام حرف میزنی،استجابت میکنی خواستم رو
وقتی این فایل رو دیدم اشک توچشمام جمع شد و واقعا خدا باهام حرف زد
مدت هاست که ضعف وجودیم رو بهش آگاه شدم اینکه “میترسم”
ترس از تاریکی
ترس از انسان که جایی تنها باشم
ترس از سگ
ترس از همسر
و…..
حالا سمانه داره آگاهانه برای این ذهن دلایل منطقی درباره هرکدوم از ترس هاش میاره و خداوند هم داره با نشانه هاش باهاش حرف میزنه و آگاهم میکنه و من هم قدم قدم دارم شناسایی میکنم باورهای مخربی که از طریق خانواده ،رسانه و… بهم منتقل شده وجایگزین میکنم با باورهایی که بهم حس بهتر میده ،حس توکل ،ایمان،شجاعت، و از اونجایی که حرف استاد آویزه گوشمه “”ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت هست “”دارم به نشانه ها و آگاهی ها عمل میکنم
و چه لذتی داره رفتن تو دل ترس هایی که ترس نبودن و فقط توهم بودن برا من !!!
سپاسگزارم استاد و مریم جان
بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین
سلام به استاد عزیزم
سلام به مریم شایسته نازنینم
سلام به دوستان در مسیر توحید و ارزشمندم
خدایا شکرت بابت این فایل زیبا، پر از درس، پر از فراونی
خدایا شکرت برای اون بهشت همیشه رو بهبود و زندگی در اون و ارتباط با افراد ساکن در اون
خدایا شکرت برای این همه هماهنگی و همزمانی هایی که منو سرشار میکنه و من سوق میده به سمت زیبایی ها و خواسته هام
خدایا شکرت برای این گوشی سفید رنگ زیبام که به من کمک میکنه در هر لحظه و هرجا اونجایی خودمو غرق کنم که دوست دارم (تا حالا اینجوری به موبایلم نگاه نکرده بودم خدایا شکرت)
خدایا شکرت برای زیبایی و پاکی رنگ سفید
خدایا شکرت برای اندام زیبا و سالم در مسیر توحید استاد عزیزم
خدایا شکرت که منم در مسیر درست سلامتی هستم و هر روز سالم تر و شاداب تر و زیباتر میتونم بشم و این سقفی نداره، تا وقتی بار سفر از این دنیا برم به سمت بهتر و بهبود میتونم خودمو قرار بدم.
خدایا شکرت برای وجود دوستان ارزشمندی که منو احاطه کردند و منو دعوت میکنن به جاهای زیبا و تفریحی و دلنشین
خدایا شکرت برای اینکه مثل ابوموسی نخواستم باشم و تغیبر کردم و از نقطه امن و بلدم خارج شدم و دارم زندگی رو زندگی میکنم دارم تجربه میکنم و رشد میکنم. خدایا شکرت که به من یاد میدی تا شکرگزار و سپاس گزار تو و هرآنچه برای من قرار دادی باشم تا ظرفم بزرگ بشه تا عمق وجودم لبریز از داشتن بشه.
خدایی خودمو باید کنترل کنم تا احساس شوقی که از به یاد آوردن نعمت ها و زیبایی هایی که مسخر من شده و در اختیارم هست رو بتونم وسط این مترو خنک و راحت بروز ندم، خدایا شکرت برای یاد گرفتن توانایی کنترل ذهن و کنترل احساس خدایا سپاسگزارم و جایی جز اینجا امن تر و عشق تر سراغ ندارم که احساس و افکارم رو بنویسم.
استاد جان سپاسگزار شما و وجود شما و آگاهی های این فایل ها هستم شدیدا، اینکه چقدر عالی و به موقع فایل میذارین تا به یاد بیارم توحیدی عمل کردن یعنی چی، تا شناسایی کنم شرک به چـه شکلی تو ذهن من میاد جای تــــوحیــــد رو بگیره.
فکر کنم من به پول تو ذهنم قدرت دادم و وقتی بی پول باشیم یا بدهی ها بهم فشار لیاره قدرت رو میدم به اون…
فکر کنم اینم یکی ار اون سوال هایی که تا شب باید بهش فکر کنم، اون مورچه سیاهی که روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب راه میره رو پیدا کنم.
هر کسی این مورچه سیاه شرک براش یکجوری خودش رو نشون میده و قطعا در برهه های زمانی مختلف به شکل و شرایط مختلف خودشو نشون میده، خدایا ازت میخوام تا منو بیناتر کنی تا ببینمشون…
أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ
آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟!
یهو به این سوال هدایت شدم فکر کنم باید همیشه فکر کنم که خدا برام کافی نبوده، جاهایی که ترس ها اومده، نگرانی ها اومده اما اون خدا بوده مثل همین الان که سوال کردم و در قالب یک آیه خودشو به من نشون داد، گفت برو ببین کجا برات کافی نبودم و به غیر از من روی آوردی. جایی که فکر کردی کتاب زیاد بخونی، یا علم فلان رو یاد بگیری، بله اونجاها بوده.
استاد چقدر قشنگ با نتایجت بهمون داری نشون میذی که به قدرتی باور داری، به نیرویی باور داری و حساب کردی و هیچ وقت نگران سوال های بی جواب نبودی. من میخوام این نیرو رو در خودم بیدار کنم، اون قدرت رو باور کنم باوری که عمل بیاره، که همه چیز اونه و همه چیز میشود همه کس را…
اره استاد جان وقتی یک ذره بیدازش کردم راه حل داد و باعث تغییر محل زندگی من شد و خودش راه حل ها رو نشون داد و به هیچ چیزی قدرت ندادم حتی بسته بودن همه جا و تعطیلی ها، فقط منو راهی به سفر هجرت از خودم به خودش کرده. خدایا ببخش که یادم میره گاهی چرا اینجام، چرا اومدم یادم میره و قدرت تو رو در همه اموز درک نمیکنم. خدای بخشنده ام خودت اون مورچه های سیاه وجودم رو بهم نشون بده تا بدونم کجا ها باید توحیدی عمل کنم.
باید روی خودم حساب نکنم، بلکه به نیرویی حساب کنم و قدرت همه چیز رو در اون ببینم که بزرگتر از من و هر کس و هر چیزه.
باید مورچه های سیاه وجودم رو پیدا کنم و وحودم رو پاک کنم از شرک ها و شک ها و سرشار کنم از خدا و توحید.
اگر همه مردم جهان با هم متحد بشوند اون کسی رو که باور داره به یگانگی و ربوبیت الله، بکشنش پایین نمیتونن اونو بکشن پایین. نمیتونن…
تـــــوحـــید
توحید یعنی یگانگی الله
توحید یعنی قدرت رب العالمین
توحید یعنی قدزت یکی است
توحید یعنی شریک قائل نشدن برای الله یکتا
توحید عملی کردن هم بعنی فقط همه چیز و همه کس رو اون ببینی و بدون ترس و نگرانی شروع کنی قدم برداری.
قدرت دست هیچکس نیست
قدرت یعنی اون چه که انتظار داری بقیه برات انجام بدن. از هیچکس انتظار نداشته باش. هیچکسی نمیتونه بهت کمک کنه… هیچ ملتی هیچ کسی هیچ چیزی
سلام به سید حسین عباس منش و مریم شایسته ی عزیز
و سیدی که اتفاقا امروز تو این فایل یکم مثل قدیم نهیب محکم زد و عصبی شد. :)) نه به خاطر اینکه سیده، به خاطر اینکه نمیدونه چند هزار بار دیگه باید تکرار کنه این قوانین زندگی سازو تا تو مغز امثال من فرو بره. نمیدونه دیگه به چه زبونی بگه که صفر تا صد زندگیت دست خودته تا باور کنی. میفهمم وقتی یه موضوعی رو با گوشت و پوست و استخونت درک میکنی چه عطشی داری که به کسی که خودش ازت کمک خواسته بفهمونی که قضیه چیه.
هیچکس قرار نیست علم رو زیر سوال ببره. من یه مطلبی رو اینجا روشن کنم و اون اینکه خود قرآن هم بارها به علم تاکید کرده.
ژنتیک یعنی توالی دی ان ای افراد از نظر علمی پذیرفته شده ولی ژنتیک چیه؟
ژنتیک تنها و تنها وضعیت شروع رو مشخص میکنه ولی قرار نیست وضعیت ادامه ی زندگی تو رو تعیین کنه.
اگه ژنتیک علم ثابت شدس، از اون طرف فرکانس هم علمیه و علم فرکانس ورای همه ی علم های دیگس که قرآن هم روی اون تاکید داره. فرکانسه که میتونه وضعیت بعدی تو رو بوجود بیاره.
پس قانون چی شد؟
بله ممکنه کسی که از پدر و مادر کوتاه قامت متولد بشه کوتاه قامت باشه ولی قرار نیست وضعیت اینطور باقی بمونه چون اون ژنتیک فقط تونسته شروع کار رو رقم بزنه ولی اون چیزی که آینده رو رقم میزنه فرکانس و باور توعه. نمونه های زیادی داشتیم که از نظر ژنتیک کوتاه قامت بودن ولی تونستن با باورهاشون معجزه ایجاد کنند.
بله ممکنه کسی از نظر ژنتیکی بیماری خاصی داشته باشه ولی این فقط شروع کاره و آینده رو فرکانس ها رقم میزنن. بیماری ای که خودم داشتم و در ظاهر لاعلاج بود یه بیماری ژنتیکی بود ولی من باور کردم که همه چیزو میشه تغییر داد، من باور کردم که ژنتیک فقط شروع راهه ولی ادامه ی راه نیست، من باور کردم که حتی ژنتیک رو میشه تغییر داد. و شد و رسیدم و ژنتیک رو تغییر دادم.
اگه حرف دانشمندان براتون مهمه اونایی رو بشنوید که باورهاتونو فولادی میکنن. اونایی رو بشنوید که بهتون توانایی میدن کوهو جابجا کنید. جدیدترین تحقیقات دانشمندان ثابت کرده که حتی ژنتیک رو هم میشه تغییر داد. یعنی توالی دی ان ای ممکنه تغییر کنه. تو چه کسایی تغییر میکنه؟ توی کسایی که از یه عامل بسیار قدرتمند به نام فرکانس استفاده میکنند. فرکانس ها ژنتیک رو هم تغییر میدن. باور کنید که ژنتیک هم چیز ثابتی نیست، ژنتیک هم قابل تغییره، چون هیچ چیز در این دنیا ثابت نیست، همه چیز سیاله. همه چیز در گرو موج و فرکانسیه که انرژی رو با خودش جابجا میکنه و اون انرژی کار انجام میده. قوانین فیزیک ثابت میکنن که اون انرژی کار انجام میده در همون جهتی که فرستاده شده.
کل این جهان با اینهمه فراوانی و تنوع گلوله ی مذابی بیش نبوده و بفهم که چقدر تغییرات میتونه بی انتها باشه وقتی قدرت خداوند توش دخیله.
پس ما ژنتیک رو زیر سوال نمیبریم. ژنتیک به عنوان توالی دی ان ای وجود داره و خیلی از ویژگی های فیزیکی انسانها رو مشخص میکنه ولی عامل تعیین کننده نیست چون شما با باور خوب، با فرکانس خوب، با احساس خوب، با استفاده از انرژی، با استفاده از قوانین فیزیک یا هرچی اسمشو میزاری میتونی همه چیو تغییر بدی. صفر تا صد همه چیزو میتونی تغییر بدی.
همین