توحید عملی | قسمت 8 - صفحه 9

903 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حمید ریگی گفته:
    مدت عضویت: 2275 روز

    سلام

    نکته طلایی متفاوت بودن شما با بقیه فقط توی یک جمله هست که خیلی ساده هست که خیلی ها گول سادگی این کلمه رو میخورن (توحید )

    چقدر خوبه که ادم بتونه اصل رو از فرع تشخیص بده

    اگر واقعا کسی بخواد میتونه تشخیص بده خیلی ام راحته ولی خیلی ها به سادگی و به راحتی گول میخورن و غرق میشن توی شرک فقط با حرف یک نفری که برای بقیه مهم بوده مثل ( دانشمندان و پرو فسور ها ) به قول خودتون شرک مثل مورچه سیاه در دل تاریکی شب روی سنگ سیاه پنهانه واقعا همیشه باید تفکر کرد توی هر موضوعی باید فکر کرد و تحمق کرد !

    استاد یادمه که یک مثال از غورباقه ها زدین و خیلی هامون دنبال جواب بودیم ولی اصلا جوابی نداشت حقیقت اش به همین سادگی میشه از مسیر خارج شد

    استاد هر چقدر که از توحید میگی من بیشتر شیفته ات میشم چون خودم خیلی سعی میکنم توی زندگی آم تا توحید رو آلویت خودم قرار بدم

    از زمانی که با شما آشنا شدم خیلی کم یادم میاد که من عامل بیرونی رو مقصر بدونم و یادم نمیاد که اتفاقی برام افتاده باشه که مقصر کس دیگه ایی باشه و خیلی کم اتفاقی برام افتاده که من بخوام فکر کنم یا شاید ام هیچ اتفاقی نیوفتاده چون هر چی فک میکنم چیزی یادم نمیاد و خداروشکر میکنم بابت اینکه من توی مسیر درست قرار گرفتم

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  2. -
    مهرداد یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 986 روز

    سلام به همه دوستان و استاد توحیدی که هر فایلی که مزارن رو سایت همش بر میگرده به توحید و واقعا همه زندگی ما بستگی به باورهای توحیدی داره که توی هر کاری هر عملی هر طرز فکری اگه توحید باشه ما راحتترین بهترین زیباترین لذتبخشترین وخدایی ترین زندگی رو داریم استفاده میکنیم

    من از حدود ده سال پیش شروع کردم به کار کردن توی شرکتها و کارخونه ها و فکرم این بود که باید هزینه های زندگی از کار کردن برای دیگران به دست میاد و همیشه از اطرافیان میشنیدم که شغل برا خودت کار کنی هی کم و زیاد میشه فایده نداره باید بری یه جایی کار کنی که هر ماه یه اب باریکه بیاد و بیمه داشته باشه و یا اگه میخای بیرون برا خودت کار کنی باید گرگ باشی و حواست رو جمع کنی که کلاتو بر ندارن و با راست گویی وسالم صالح بودن نمیتونی کار کنی خب من هم این خصوصیات را داشتم برای دیگران که کار میکردم خیلی صالح صادق سالم راستگو و خیلی درست کار بودم و با حرفهایی که از دیگران شنیده بودم در تضاد بود

    تا اینکه یک سال پیش به صورت جدی شروع کردم که کار کردن روی قوانین و فایلهارو گوش دادن و فهمیدم که یه باور خیلی جدی و مهم تو کل جهان هست به اسم باور توحیدی که اگر ما همه وجودمون رو در اختیار خداوند قرار بدیم و بزاریم خودش ما رو راهنمایی و هدایت کنه دیگه اصلا احتاجی به دروغ گفتن گرگ بودن وکلک زدن نداره وقتی در مسیر درست باشی خداوند هدایتمون میکنه به مسیرها ادمها مکانها و زمانهایی که بهتر و راحتتر میتونیم زندگی کنیم و کسب و کارمون رو جلو ببریم و با این باور عید نوروز امسال از کارخونه ای که کار میکردم و حقوق سر وقت و بیمه و سرویس رفتو برگشتی که داشتم شجاعت به خرج دادم و با این ایمان و باور که اولا من خودم هستم که زندگی خودم رو خلق میکنم و دوما خداوند همه کارها راهها و ایدهارو بهم الهام میکنه و انجام میده اومدم بیرون .

    همه اون افرادی که به ظاهر مذهبی بودن و نماز و روزه انجام میدادن میگفتن به چه پشتوانه ای میخای از کارخونه بری بیرون منم گفتم به پشتوانه خداوند و اونها هم میگفتن خدا درست اما ….

    این اما یعنی اینکه خدارو باور ندارن که میتونه از بی نهایت طریق به ما نعمت و ثروت بده میتونه از بی نهایت طریق برامون مشتری میاره .

    ومن از شرکت اومدم بیرون و لطف خداوند و استاد عزیز که بی نهایت ازش تشکر میکنم که این فایلهای رایگان رو در اختیارمون قرار دادن من تونستم کار گاه کوچکی با کمترین امکانات اولیه برای شروع کار در زمینه کارهای تزیینی چوبی ایجاد کنم اون هم با همون حقوقی که میگرفتم و تا الان خیلی راحت و خوب از جایی که من گمان نمیکنم برام مشتری نعمت پول سلامتی و شادی اورده .

    من تازه دارم طعم زندگی رو میچشم و میفهمم زندگی یعنی چی .کارو لذت و شادی و تفریح یعنی چی

    هر روز دارم روی این باور توحیدی کار میکنم که من اگر تونستم پا روی ترسهام بزارم و از مطقه امن خودم بیام بیرون و روی علاقه هام کار کنم پس میتونم هر هدایتی کاز طرف خداوند میاد عمل کنم و لذت بیشتری ببرم و همینتور هم میتونم محاجرت کنم به بهترین کشورهای دنیا که زیباترین مناطق طبیعی رو دارن فقط باید باور توحیدی رو توی ذهنمون درست کنیم که خداوند میتواند همه کار برامون انجام بده

    خداوند همه چیز میشود همه کس را به شرط ایمان به شرط پاکی دل

    خداراشکر که تونستم به خدا توکل کنم و جواب توکلم رو هم داد در پناه الله یکتا شادو ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  3. -
    راحله منشادیان گفته:
    مدت عضویت: 778 روز

    سلام ودرود به استاد عزیزم

    وخانم شایسته مهربون

    با این فایل استاد من و برد به 8 سال گذشته که پسر سوم به دنیا آمدو با مشکلات مادرزادی

    وبه قول استاد هر دکتر و دانشمندی ی نظری داشتن

    ولی چیزای که من از این بچه میدیدم باز خیلی متفاوت بود ومن اصلا دوست نداشتم بپذیرم شرایطی که اونا میگفتن چون من دوتا پسر خیلی عالی وزیبا داشتم برام سخت بود

    یک دکتر می گفت،پول تون خرج نکنین

    یکی میگفت 3ماه بعد میمیره خلاصه خیلی از این چیزها

    واون موقع من اصلا با قانون آشنا نبودم ولی چون من شرایط اونا رو نپذیرفتم ناخودآگاه قانون برام کار می‌کرد ولی من خبر نداشتم

    الان که شما برام قانون باز میکنین من یاد اون روز ها میفتم

    که خیلی شرایط سختی بود و هردکتر چیزی میگفت خدایا چه کار کنم من چه کاری از دستم به عنوان مادر برای این بچه بر میاد

    وفقط دوست داشتم ی کاری انجام بدم فارغ ازاین که دکتر ها چی میگن

    خلاصه تا شش ماه خیلی با خودم کلنجار رفتم ی روز گفتم با خودم راحله پاشو تو ی قدم بردار ببین چی میشه اینم بگم که اینجا من دیگه دل از همه بریده بودم وفقط به خدا امید وایمان داشتم

    واین که الان اقا علی رضا ما بامن زندگی در بهشت رو میبینه وسفر به دور امریکا و فایل ها رو گوش میده من هر جا زندگیم که قدرت رو دادم به دست رب ی شاهکارهای برام انجام داد که خودم در حیرتم فقط رب است و رب و رب است که کون فیکون می‌کند برای ما

    دوستانم شما را به خداوند یکتا میسپارم

    خداوند نگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    مریم میرشب گفته:
    مدت عضویت: 1931 روز

    سلام به استادخوبم و خانم شایسته عزیز و همچنین به همه بچه های سایت

    خداروشاکرم بخاطر اینکه منم جزئی از این خانواده هستم و در مسیر دارمای خودم درحال تکاملم

    دیروز یه حسی بهم گفت مریم برو توحید عملیا رو گوش بده و من از ظهر تا عصر هر هفت قسمت توحید عملیارو دیدم و خیلی برام جالب بود که الان استاد قسمت 8رو گذاشتن اگه این معجزه و هم زمانی نیست پس چیییببیه اگه خدا با تمام کائناتش باهام حرف نمیزنه و هدایتم نمیکنه پس چیه :))))

    هدایتی که بهم گفت یادت بیاد خودتوگذشتتو کارایی که کردی مریمی که توحید رو درست کرد توی یه وجهه از زندگیش و نتیجه الان اینه و اینقد راضی هستی و… پس توی ثروتم میتونی و باهاش فاصله ای نداری خدااااااایاشکرت

    استاد من وقتی میخاستم زندگیمو تغییر بدم احساس اسارت میکردم قشنگ برام واضح بود مانعها چی هستن یکی از بزرگترین موانعم که همون اول متوجهش شدم این بود که فک میکردم تحت کنترل خانواده ام و آزادی عمل ندارم اونا توی ذهن من قدرت داشتن و هیچ وقت یادم نمیره که وقتی فایل چه کسی مالک توست رو گوش دادم انگارجون گرفتم قدرتمند شدم دیگه کسی و چیزی جلو دارم نبود من فقط میخاستم برم جلو برسم به خواسته هام خب قانونو بلد نبودم اول باجنگیدن بود ولی کم کم راهمو پیدا کردم به صلح رسیدم و درها باز شد دونه دونه

    تمام ذهنیت من و باوری که دارم اینکه وقتی تو با تمام وجودت بخای برسی به اهدافت تمام کائنات دست به دست هم میدن تا بهت کمک کنن من وقتی باخودم به صلح رسیدم این باور جایگزینش شد اینکه کسی وجود نداره همه چی خودمم و همه آدمای اطرافم اتفاقات همه و همه فقط اومدن بهت یه چیزیو بدن و برن و در مسیر زندگی توان

    و توی تمام طول مسیرم اینو تجربه کردم و هر لحظه داره تجربه گسترده تر و لول بالاتریو تجربه میکنم

    خداروشکرررر آدما توی ذهن من قدرتی ندارن .(تاجایی که خودمو شناختم)

    دیروز یکی از دستای خدا دقیقا همین ذهنیتی که دارم کارهایی واسم انجام داد و حرفایی بهم زد که خیلی خیلی خودباوریم رفت بالا

    انگار کمکم کرد خود واقعیمو ببینم شبیه فیلما بود برام

    شاید اون اصلا متوجه طرز نگرش و فاز من نبود و فقط داشت کارشو انجام میداد حتی من از نیتشم خبر ندارم ولی همش درجهت رشد و آگاهی منه دقیقا همون حرفی که استاد توی توحید عملی 5یا6 گفتین اصلا نیت آدما مهم نیست درهرصورت دارن به من خدمت میکنن ، من دنیای تک نفره خودمو دارم فارغ از اینکه دیگران باخودشون چه فکری میکنن اینکه میتونن بهم ضربه بزنن یا کمکم کنن من قدرتی بهشون نمیدم ضربه رو که میدونم به نفعم میشه و باعث رشدم میشه در واقع ضربه ای نیست

    کمک کردناشونم اونا جزئی از کائناتن و خداوند هزاران راه و روش و آدم سر راهم میزاره پس قدرتی ندارن

    من دیروز بارها و بارها قویتر شدم و فهمیدم اگه حس قربانی شدن توی وجودت نباشه اونوقته که تو قدرت رو در درونت پیدا میکنی اون قدرت همون خدایی که استاد شما میگین

    هیچ کسی و هیچ چیزی نه میتونه تورو خوشبخت کنه نه بدبخت رئیس تویی فرمانروا تویی و باید و باید اینو با تمام وجودت درک کنی و هی لول به لول ارتقاش بدی و هی بیشتر از جنس خدا بشی خداتر بشی

    انرژی که هر لحظه بخاد میتونه کن فیکون کنه …

    چقد باهاش فاصله داری مریم ؟ (هم اکنون تنها تضاد زندگیم همینه )

    توی باورهای مالی و ثروت قفل قفلم انگار

    مشرکترینم هنوز نمیتونم بپذیرم که جامعه هیچ تاثیری ندارن توی ثروت من همش داره این جمله توی سرم پلی میشه بازار خرابه پول نیست و‌…

    هنوز کلی دلیل و عامل هست توی سرم که واسه همینه که تو پولدار نیستی

    ولی ایمان دارم و مطمئنم که شرکا رو دونه دونه شناسایی میکنم و تغییر میدم این شرکو به توحید

    تاحدودی هم متوجه شدم که دلیل نبودن ثروت من بازم برمیگرده به نگاه دیگران و احساس قربانی داشتن

    و هی لایه لایه لول به لول مدار به مدار خودمو کشف میکنمو اوج میگیرم و این شرکا رو نابود میکنم و ثروتمند میشم

    یه زن کاملا مستقل پازل استقلال من فقط همین ثروتو نداره

    بزودی اتفاق میوفته و من میشم یه زن کاملا مستقل

    دیروز انگار تمام رسالت کائنات این بود که بهم بگه خودتو باور کن ما همه چیو مسخر تو کردیم و این فایل حجت رو بر من تمام کرد. عاشقتونم استاد

    من میترکونم ….

    هذا من فضل ربی :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  5. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3820 روز

    به نام خدای روزی رسان بی حساب و هدایتگر مطلق

    .

    .

    سلام

    .

    .

    یک داستان میخوام براتون تعریف کنم براساس واقعیت.

    دو

    سه ماه پیش بود که یک روزی عادله کیانی عزیزم را دوباره پیدا کردم خیلی راحت و آسون و لاجرم گونه، به دلم افتاده بود یک سوال ازش بپرسم.

    گفتم، اگر بخوای کل این دورانی که داشتی و ندیدمت و این همه تغییر داشتی و تجربه های فوق العاده، داستان های رسیدن هات را در یک خط بهم بگی، چی میگی؟

    گفت: تو این همه روزا با تمام تجربه ها و اتفاقات یک چیزو دیدم لبخند خدا را … لبخند خدا را حسش میکردم، اینکه همیشه باهامه.

    و شنیدن این داستان و کلمه “لبخند خدا” جرقه ای برق آسا شد برای من محمد که بخوام کاری را انجام بدم که خیلی وقت پیش دوست داشتم انجامش بدم یعنی میکسی از تمام فایل های توحیدی، هفت فایل توحیدی.

    از اون جایی که موسیقی یعنی هنر بیان احساس، دوست داشتم با موزیک های بی کلام و باکلام مورد علاقم را با اون قسمت های مهم مهم میکس کنم تا همیشه گوش بدم چون این ورودی هاست که میدونید خروجی را میسازه و چه ورودی مهم تر از توحید و یکتاپرستی و نام خدا و قدرت خدا و قدرتی که خداوند به هر کدام از ما روی زمین داده.

    شروع کردم،

    پنج قسمت اول هر روز یک قسمتش را طبق تعهدم تموم کردم و سخت لذت و اشک ریختم حین ادیت، و خدا را به معنای واقعی کلمه بیشتر از همیشه روزای دیگه‌ام داشتم حسش میکردم، فایل ششم یک هفته زمان برد و فایل هفتم بیش از 50 روز، به هر حال دیشب یعنی بامداد 23 تیر 1402 اتفاقی افتاد که فهمیدم من در زمان مناسب و در مکان مناسب هستم و مسیرم درسته، چطور؟

    به محض تمام شدن ادیت و خروجی گرفتن و فرستادنش برای کسی که این پروژه با او جرقه خورد به سایت رفتم و دیوانه گشتم و گشتم و گشتم!

    بعد از یکســــــــــــال و اندی فایل توحید عملی 8 اومده بود روی سایت! درست درست درست همون شبی که من پروژه را تموم کرده بودم؟ واقعا؟!!!!!!

    و من از خدا هدیه میخواستم برای دیروزم ( برای هر روزم درخواست میکنم ) و این توحید عملی 8 بهترین هدیه‌ی سوپرایزی بود که میتونست منو دیووانه کنه در حد گیجی که نفهمم چی شد اصلا ( خنده ) ساعت 3 بامداد شده بود تو خواب و بیداری بامداد جمعه را به صبح شش رسوندم و اومدم این فایلم چندبارم گوش دادم و چند بارم تو تو ادیتش و اضافه کردنش به میکسی از هفت فایل و پروژه همین الان اماده شد و اپلود کردم تو کانالم تا فرشته های خدا هم همون حس و اشکی که من میرختم و داشتم هر کسی که تو مدارشه تجربه‌اش کنه.

    روزهایی که مینشستم این کارو انجام میدادم بیشتر فهمیدم این واقعیت را « از هر دستی بدی از همون دستم میگیری “ این جهان یک کارمای فوق العاده است انرژی بدی انرژی میگیری، عشق بدی عشق میگیری، و استاد جان نمیدونم چی بگم واقعا به خاطر وجود شما از خدا سپاس گزارم انقدر متصل انقدر رها شما یک الگوی فوق العاده هستید برای هر کسی که خواهان تغییر +. بامداد و امروز که داشتم این فایل را گوش میدادم کلی دعاتون کردم و به خودم گفتم با همین فایل توحید عملی 8 خدا میدونه چقدر از ادما الان دوباره برگشتن به مسیر چند نفر اون کارهایی عقب مینداختن الان سوخت جت لازمشو دریافت کردند، چند نفر به هوش اومدند بیدار شدند … God knows

    دوستون دارم یادتون باشه

    این کارو فقط به خاطر لبخند خدا انجام دادم

    و یادتون نره شما فرشته های خدا روی زمینید به خاطر خنده های شما،عاشقتونم … مارکو

    در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند و در آرامش باشید.

    من شاکرم شاکر این فرصت، این لحظه، این قلم، این حضور، این من، این شما، این حال، این قانون، این درک قانون و عمل به قانون.

    شاکرمم من شاکر وجود ارزشمند خودم

    شاکرمم شاکر این خویش که سعی میکنه همیشه خودش باشه.

    شاکرم شاکر این خداا برای این فرصت زندگی که خیلی ها امروز از دستش دادند و دنیا را دارن تو بعد جدیدی تجربه میکنند.

    شاکرم برای اینکه هر روز داره حال من بهتر میشه و هر روز وضع من از هر جهتی بهتر و بهتر.

    من اشرف مخلوقاتم و لایق بهترین زندگی لایق زندگی سرتاسر از زیبایی و شکوه و ثروت و فراوانی و ماجراجویی … یووهوووو پیش به سوی تجربه های بیشتررر و بیشترررر )))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 48 رای:
    • -
      سینا سبزواری گفته:
      مدت عضویت: 1253 روز

      سلام و درودفراوان به محمد عزیزم

      چطوری مارکو؟

      محمد جان بنویس که عاشق کامنت هات هستم من

      این انرژی فوق العادت رو خیلی دوست دارم که قشنگ انرژی رو در قلم جاری میکنی تا مارو هم شریک کنی و باز به خودت برمیگرده این انرژی به قول خودت این جهان یک کارمای فوق العادست

      .

      لبخند خدا

      چقدر همین حرف داره ها! مرسی که اشتراکش کردی با ما تا ماهم بهش فکر کنیم و چقدر این جرقه ایی که توی ذهنت زده شد بعد از شنیدن این کلمه قشنگ بود!!

      محمد جان این پروژه ات رو چطوری گوش بدم؟ چطوری کانالت رو پیدا کنم عزیزم ادرسی چیزی بزار منم دوست دارم از این فایل توحیدی استفاده کنم.و کانالت رو بیینم

      این روز ها هدف بزرگ من همین توحیدِ منم کلی ذوق کردم وقتی دیدم توحید در عمل 8 رو استاد آماده کرده. و هرروز این رو بیشتر درک میکنم که توحید اصل و اساس همه چیزِ*

      همیشه پر انرژی باشی:)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      یاسمن زمانی گفته:
      مدت عضویت: 2399 روز

      سلام به محمد فتحی عزیز!

      داستان مصادف شدن فایل توحید عملی 8 با اتمام فایل “لبخند خدا” که میکسی از تمام فایل های توحید عملی هست واقعاً برای من که فقط یک شخص سومی بودم که این ماجرا رو میشنید تکان دهنده بود و باورت نمیشه چه حس شور و شوقی در من ایجاد کرد که چقدر زیبا خدا هدایت میکنه و به ما میگه که راهمون درسته!

      این فایل که ساختی بی نظیره، تا حالا البته 1 ساعت و نیمش رو موفق شدم گوش بدم، باهاش اشک ریختم، خوشحال شدم، به پرواز دراومدم، حتی همینجور که روی تختم دراز کشیده بودم و گوش میکردم و از پنجره ی اتاقم به حرکت برگ های درخت توی باد و آسمون ابری نگاه میکردم، رفتم تو خلسه و با اون حس فوق العاده یه کمی خوابم برد…اصن یه وضعی! خیلی دارم حال میکنم باهاش! چقدر خوبه که پیدات کردم! خدایا شکرت! حالا میخوام تجسم کنم ببینم خودت چه حال و هوایی داشتی از ساختن این میکس زیبا…میدونم که قابل توصیف نیست!

      الحَمدُ لِلَّهِ الَّذی هَدانا لِهٰذا وَما کُنّا لِنَهتَدِیَ لَولا أَن هَدانَا اللَّه

      منتظر کارهای قشنگ دیگه و موفقیت های روزافزونت هستم (قلب قلب قلب)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        رویا مهاجرسلطانی گفته:
        مدت عضویت: 2201 روز

        سلام یاسمین جان چقدر خوبه که شما فایل های میکس توحید عملی مارکو عزیز رو پیدا کردید و گوش کردید .

        میخواستم بدونم چطوری میشه این فایل میکس شده رو داشته باشم . آنقدر تعریف کردید که هیجان زده شدم . چطوری پیداش کنم عزیزم،،،،؟؟

        وقتی داشتی برای مارکوس عزیز تعریف می کردی اینکه..

        این فایل که ساختی بی نظیره، تا حالا البته 1 ساعت و نیمش رو موفق شدم گوش بدم، باهاش اشک ریختم، خوشحال شدم، به پرواز دراومدم، حتی همینجور که روی تختم دراز کشیده بودم و گوش میکردم و از پنجره ی اتاقم به حرکت برگ های درخت توی باد و آسمون ابری نگاه میکردم، رفتم تو خلسه و با اون حس فوق العاده یه کمی خوابم برد…اصن یه وضعی یاسمن جون راستش خیلی دلم می خواست منم این فایل های میکس مارکو رو گوش بدم

        ممنون میشم راهنمایی ام کنید عزیزم ممنون

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      حسین امیری گفته:
      مدت عضویت: 1393 روز

      با سلام خدمت آقا محمد امیدوارم که همیشه در زمان مناسب در مکان مناسب باشیدچقدرخوبه که شادی و تفریح ولدت بردن در لحظه از اولویت های شماست اگه امکانش هست راهنمایی بفرماید برای دریافت میکس فایلهای توحیدی باسپاس از شما واستاد وتمام دوستان سایت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      Shahnaz گفته:
      مدت عضویت: 2095 روز

      سلام آقای فتحی امیدوارم که همیشه سلامت و شاد باشید و لبخند روی لبتون باشه مثل عکس پروفایل تون

      کامنت شما مثل همیشه عالیه من همیشه کامنتهای شمارو با عشق میخونم ویه حس خیلی عالی به من میده

      اگه امکان داره بگید چطوری میتونیم این فایل میکس رو گوش بدیم چطوری کانال رو پیدا کنیم

      منم دارم روی توحید کار میکنم و تا این موضوع درست نشه به مرحله بالاتر نمی‌ریم

      لطفاً منو راهنمایی کنید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3820 روز

      سینا، رویا، حسین، شهناز و دوستای عزیز دیگه ام

      داشتم به این سوال فکر میکردم که چطوری میتونم پاسخ این سوال را بدم

      و خودمو جای استاد گذاشتم و گفتم واقعا چطور فکر میکرد نسبت به این سوال، منی که میدونم قانون این سایت چیه.

      خب همه چیز مدار … همه چیز

      به خودم میگم و مرور میکنم که

      چطور شد من عادله عزیز را دوباره بعد از مدت ها خیلی اسون دیدم، یا رضای عطارروشن را یا هادی ترابی عزیز یا حامد را و .. به راحتی چطور هر کدام را به راحتی در زمان و مکان مناسب دیدم و هم صحبت شدیم … خیلی راحت و اسون بوده.

      یا تو چیزای دیگه چطور شد ایده‌هایی که به دنبالشون بودم توی کارم تو کافه توی محصولی که میخواستم اومد و انجام دادم و نتیجه گرفتم هومم

      و میبینم همه چیز اینجوری بوده زمانی اتفاق افتاده که میخواستمش و گذاشتم هدایت بشم حالا این هدایت گاهی به هم صحبتی با دوستی بوده، گاهی توی صفحه‌ی مانیتور تی وی یا اینترنت بوده گاهی تو مصاحبه یک شخص گاهی تو ولاگ و کانال یک شخص بوده واقعا.

      .

      ‌هدایت میشی

      هدایت …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
      • -
        جابر عثمانی حسن آبادی گفته:
        مدت عضویت: 1143 روز

        سلام محمد عزیزم

        چقدر خوبی پسر تو

        چقدر لذت میبرم از اینکه هستی

        خداروشکر میکنم بخاطر حضورت در این مجموعه الهی

        من شروع کردم به خوندن کامنتات از صفحه ی اول تا که حدودا 80 صفحه بود و دیدم چقدر عالی رشد کردی عزیزم واقعا تحسین برانگیزه برام

        چقدر حس خوبیه و چقدر خوشحال بخدا

        نمیدونم ازت چجوری تشکر کنم و فقط میتونم از همینجا ببوسمت عزیزم

        یه سوال داشتم ازت

        من عاشق سفرم و توی مدت یکسال نصف ایرانو رفتم حتی با ماشین کیش هم رفتم منم هم سن خودتم عزیزم براحتی هم، این اتفاق برام رخ داد و بشدت دستان خداوند اومدن و برام فراهم میشد و پولم می‌ساختم توی سفر

        میدونی چیه محمد

        اینه که من علاقه ام سفر کردنه

        میدونی چی میگم

        من به خیلی کارها خودم رو سوق دادم و حتی نتیجه گرفتم و خیلی هم خوب نتیجه گرفتم میدونی

        اما من داشتم برای پول میرفتم سراغ اون کار و در کنارش سفرم میکردم

        خلاصه کنم

        من وقتی متوجه شدم که علاقه ی من سفر هست و باید این کارو بکنم

        نه تنها از اون کار به طرز عجیبی اومدم بیرون بلکه الان دوماه هست متوقف شدم ولی حالم خوبه

        خیلی دارم خوب حسم رو خوب نگه میدارم

        در مسیر درست هستم

        چالش ها رو حل میکنم

        مسائل رو براحتی حل میکنم

        من فقط میخوام سفر کنم اما ترمزی هست که میگه سفر نیاز به پول داره!!

        یا اینکه سفر کردن های قبلیت برای این بوده که برای بقیه و کار بقیه ارزش ایجاد میکردی!!

        من میخوام تجربه تو بشنوم

        ایده ای اومده برام که بلیط بگیر برو شمال و چند روزی توی جنگل باش و لذتشو ببر

        این ترس این وسط چی میگه ها

        منی که خیلی تغییرات داشتم وچقدر شجاع تر شدم

        حالا وقتی از کاری اومدم بیرون که برام سفر رو فراهم می‌کرد اینجوری برای یک سفر دارم دو دوتا میکنم

        من سفر رو میخوام

        من عاشق سفر کردنم

        همونطور که استاد عباسمنش رسالتش ترویج یکتاپرستی بوده

        من یعنی رسالتم سفر کردنه؟؟

        ازت مچکرم

        نمیدونم چقدر منظورم رو گرفتی اما من کسی هستم که از صفر به جایی رسیدم که درآمدم شد ماهی 20 میلیون تومان خب توی سفر کردن

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
        • -
          محمد فتحی گفته:
          مدت عضویت: 3820 روز

          بهت پیشنهاد میکنم پادکست پی پی زد فرناز جاودان خرد را ببین!

          سلام جابر

          از وقتی که اولین بار این کامنتت را خواندم گفتم میام و جوابت را میدم یک گوشه ی ذهنم گذاشتم تا وقتش برسه!

          پادکست را ببین در یوتیوب، مسیری که براش واضح واضح ترش میکنه.

          تو خودت میدونی چی میخوا، عشق و علاقتو میدونی کجاست

          پس خودت پاتو در ره بنما و هیچ مپرس که این راه قشنگ خود بگویدت که چون باید کرد.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            جابر عثمانی حسن آبادی گفته:
            مدت عضویت: 1143 روز

            محمد بدون سلام بهت بگم من به 10 روزی هست توی سفرم با بهترین کیفیت الانم سمت سنندج کرمانشاه و کلی جاهای خوب در غرب هستم،،، منم یه روزی دوباره سر فرصت میام برات از خوبی های سفرم میگم

            میدونستم جواب میدی عزیزم

            میدونستم حس خوبتو در جایی عالی میگیرم

            الانم در طاق بستان کرمانشاه هستم جات خالی

            مو توی تنم سیخ شده بخداا

            خدایا شکرت خدایا شکرت

            همه چی عالی

            خداوند دقیقا هدایت میکنه

            اون شعری که گفتی تو خودت پای در راه بنه و هیچ مپرس رو دارم بصورت عملی در زندگیم میبینم ب الله

            خدایا هزار مرتبه شکرت

            اصلا رها ترین شدم بدجور

            ازت سپاسگزارم

            من از این زیبایی ها لذت ببرم

            شما هر جا هستی پر از عشق باشی

            انرژیت بالا باشه

            می بوسمت بخداا

            در قلب منی

            خداحفظت کنه

            وقتی دیدم جواب دادی بدجور لذت بردم فرکانسم بصورت تصاعدی رفت بالا و درحالی که دستم توی آب یخ بود فریاد زدم و همه برگشتن و لذت بخش ترین حس دنیا رو داشتم درواقع این سفر باتجربه تر شدم

            الهی تر شدم

            الهامات رو بیشتر میفهمم

            بیشتر رها تر شدم

            بیشتر ارتباط میگیرم

            بیشتر هدایت میشم به آسانی ها

            بیشتر داره رشد میده منو

            بیشتر زندگی رو دارم درک میکنم

            جزئیات داره حذف میشه

            یسری اصل ها داره حفظ میشه

            و پایدار می مونن

            در کل سفر همون چیزی هست که من آرزوشو داشتم

            درسته الان بصورت یک جوی آبه ولی بالخره این جوی آب تبدیل به رودخونه میشه و بعد بزرگ و بزرگ و بزرگتر میشه در واقع من هر روز به اقیانوس میرسم

            مهم مسیر هست

            موقعی هایی زیادتر حسم خوبه

            خونه ی من هر صبح که از چادر میام بیرون جای جدیدی هست این چقدر بمن حس خوبی میده

            اصلا من تسلیم هستم و تسلیم هستم

            محمد جان خیلی دوست دارم ببینمت

            درواقع همه ی انسان ها عالی هستن

            اما یسری ها خیلی به آدم نزدیک تر هستن اونا رو آدم بیشتر باید از خدا بخواد

            برات سفری آسان با کیفیت در بهترین کشور های دنیا از جمله سوئیس، ایتالیا، آمریکا، برزیل میخوام

            برات عشق فراوان میخوام

            برات ثروت پایدار میخوام

            برات روابط عالی از خداوند میخوام

            هرجا هستی شاد باشی

            پاشو بزن برقص لذت ببر

            عاشقتم

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2201 روز

      سلام و درود آقای فتحی ماکوی عزیز

      آقای جواد فتحی که در این سایت هستند با شما نسبتی دارند . آخه تشابه فامیلی با شما داشتند . چقدر خوبه که اکثر دوستان سایت یا خانوادگی و یا زوج ها در اینجا فعال هستند و چقدر هم خوبه که چنین باشه حد اقل صحبت های مشترک با هم دارند و این همبستگی در صحبت ها مدار رشد و پیشرفت رو تصاعدی می کنه و این خودش یک نعمت فوق العاده ای است که نصیب چنین افرادی است. خدا رو شکر

      در ضمن می خواستم بدونم این هشت تا فایل های توحیدی استاد رو که میکس کردید رو چطوری میشه دریافت کرد .. آخ که چقدر این میکس های توحیدی استاد می تونه تاثیر گذار باشه.. آخه من شب تا صبح فایل های استاد رو روشن می‌ذارم تا هر وقت خوابم برد و یا صبح زود بیدار میشم یکسره صدای استاد رو بشنوم.

      توی کامنت دوستان خواندم که این میکس فایل های دانلودی استاد رو دریافت کردند ای کاش من هم در مدار دریافت این میکس توحیدی استاد بودم

      بخاطر سعی و تلاشی که برای این فایل های دانلودی توحیدی استاد وقت و زمان گذاشتید تحسین تون کردم واقعا اشک ذوق و شوق من رو در آوردید

      چقدر این سایت نورانی و الهی و بهشتی است با چنین ساکنینی که سرشار از عشق و مهر و محبت و نور الهی است

      بهترینها بهترین نور الهی رو برای شما آقای فتحی عزیز و برای همه مون آرزومندم

      پایدار و موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    علی هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 1326 روز

    سلام به همه کسایی که دارن این کامنتو می‌خونن.

    زمانی که باور به تاثیر عوامل بیرونی مثل: ژنتیک، سیاست، قدرت یک فرد خاص و… داشتید، چه نتایجی در زندگیتان گرفتید؟

    خب من برای جواب دادن به این سوال باید برگردم به زمانی که هنوز عضو سایت نشده بودم… من یادمه خیلی خیلی قدرت رو داده بودم به دست دیگران. همیشه فکر میکردم ی سری آدم هستن که ی قدرت های خاصی دارن و دارن جهانو رهبری میکنن و اگه از من خوششون نیاد نابود خواهم شد تئوری توطئه و از این چیزااا و افکار وحشتناکی هم داشتم… این افکار بیماری زا آرامش رو از من گرفته بود. همیشه ی ترسی داشتم. ی ترس بی دلیل و واهی که حتی خودمم نمی‌فهمیدم دقیق از چیه وقتی بیرون میرفتم کلی استرس داشتم که الان یکی میاد منو می‌کنه تو گونی و همیشه احساس میکردم یکی داره دنبالم می‌کنه یکی میخواد منوو… و این رو همه چیز دیگه تاثیر گذاشته بود اعتماد به نفس… روابط سلامتی (واضحه که این فکرا چجوری اعتماد به نفسمو از بین می‌بردند و اعتماد به نفس نداشتن = روابط خوب نداشتن و سلامتیم هم از دست داده بودم چون همششششش نگران بودم و..) واقعا زندگیم رو جهنم کرده بود. خودم زندگی خودمو جهنم کرده بودم. بله قطعا وقتی شرک بورزی زندگیت هم جهنم میشه! (;

    اما از وقتی که وارد سایت شدم و فایل هارو گوش دادم خیلی به من کمک کرد که احساسم بهتر بشه تا وقتی که رسیدم به فایل های توحید که اونا واقعا خیلی روی من تاثیر گذاشتن و یادمه اولین بار که این مفهوم رو شنیدم از شما که می‌گفتید

    اگه همه جهان بخواهند شمارو بکشند پایین نمیتونن این کارو بکنن اگه توکل و توحید داشته باشید و من واقعا خیلی مقاومت داشتم برای اولین بار گفتم چیی؟ وا. اینم دیگه داره اغراق می‌کنه. معلومه که میتونننننن قطعا میتونن. ی نفر بخواد زندگیمو خراب کنه دیگه تمومهه!!!! چه برسه به اینکه چندین نفر بخوان!! اینکه داره میگه کل دنیا مارو مسخره کرده.

    شاید ما یکم کنترل روی زندگیمون داشته باشیم ولی همش که دست ما نیست هست؟ آره

    و وقتی کم کم است مقاومت های مسخره که این ها دارن جهان رو کنترل میکنن رو کنار گذاشتم و باور کردم که نه جهان من رو کسی بجز من کنترل نمیکنه. چیزی بجز باور ها و افکار من تاثیری در زندگی من نداره.

    خدایی که من میپرستمش قدرت خلق تک تک چیز های زندگیم رو در دست های من قرار داده

    و اگه من در مسیر درست باشم هرکی بخواد به من ضرری برسونه فقط به من کمک کرده

    بخدااا نمیدونید وقتی به اون زمان ها فکر میکنم خندم میگیره با خودم میگم که چقدر جاهل و تباه بودم. از وقتی من باورش کردم…

    آرامشم برگشت دیگه نگران نبودم. چون میدونستم خودم دارم همه چیز رو خلق میکنم. دیگه نگران آدما نبودم آدما میان و میرن‌. نگران قدرت های blah blah blah نبودم. (:

    زندگیم انکار کلا سیاه و سفید بود قبل از اینکه باور های توحیدیمو تغییر بدم. همیشه نار آرام بودم. ناآرامی ای ابدی.

    شاید هنوز هم ی سری ترسا باشه ولی واقعاااااااااااااا مثل اون دوران قبل از عضویتم توی سایت نیستن. قطعا نیستن. قطعا‌.

    و واقعا آرامشو پیدا کردم

    لذذذت زندگی کردن بدونه اینکه عوامل بیرونی سازنده ی زندگیم باشن رو پیدا کردم

    قبلا بخاطر نگرانی هام و احساس بد همیشگیم خیلی راحت تق و تق مریض میشدم سالی 10 بار سرماخوردگی. الان تو یک سالِ گذشته مریضی ای تقریبا نگرفتم فوقش ی سه روز آبریزش بینی بوده. فقط بخاطر اینکه دیگه مثل اون دوران نگران نیستم. بخدا دارم زندگیو‌ بلاخره بعد از اینهمه سال میچشم‌. زندگیمو دارم زندگی میکنم. خوشحالم که توی سن کم با این آگاهی ها آشنا شدم و واقعا خیلی زندگی لذت بخشه. اون هیجان واسه بقیه کارایی که میخوای انجام بدیی اون حس لذتت اون حس رهایی و نگران نبودن. واقعا لذذتت

    خدایاشکرت. خدایاشکرتتت

    ممنونم برای اینکه تا اینجا خوندید و موفق باشیددد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    حسن کفاش دوست گفته:
    مدت عضویت: 2933 روز

    به نام خداوند جان آفرین

    حکیم سخن بر زبان آفرین

    سلام استاد گرامی و خانم شایسته

    سلام دوستان هم خانواده عزیز

    الله واکبر از این همزمانی ها. الله و اکبر از این ذهن. الله و اکبر از این هدایتهایی که بر کلام استاد جاری می شود تا من در بهترین زمان ممکن آن را بشنوم

    به خداوندی خدا قسم صبح قبل از اینکه این فایل بیاید روی سایت آمدم در یک کانال تلگرامی که خودم برای خودم به نام ( ترمزهای ذهنی ) برای خودم درست کردم که فقط یک عضو دارد که خودم هستم داشتم به این ترمز ذهن خودم فکر می کردم و در مورد‌ آن فکر می کردم که چرا این چند وقته مشتریان من کم شده اند؟

    از خدای خودم خواستم که جواب این سوال خودم را خواستم.

    و از آنجایی ک سریع جواب میدهد سریع جواب من را داد.

    جواب خیلی ساده بود:

    من در این چند وقت خیلی نامحسوس اجازه ورود اطلاعاتی را به ذهنم داده بود که به من می گفت که اوضاع اقتصادی ایران خوب نیست (با اینکه من در خارج از ایران زندگی می کنم) ولی با توجه به اینکه برخی از مشتریان من از ایران هستند و شاید تعداد زیادی از آنها از ایران هستند، ذهن من هم به صورت خیلی ساده این را پذیرفته بود و خیلی راحت وا داده بود که آره دیگه همین است و به همین دلیل است که اتفاقات خوبی نمی افتد و طبیعی است که من مشتری کم داشته باشم به خاطر اوضاع نابسامان اقتصادی ایران و از این چرندیات.

    و جهان هم به من ثابت می کرد که درست است.

    با برخی از دوستان که صحبت می کردند این حرفها را می گفتند

    دوستم که تازه از ایران برگشته بود می گفت.

    آن یکی دیگر درخواستی از من داشت که من میگفتم این با آنهمه دارایی درخواست این مبلغ ناچیز پول از من را دارد پس ببین چقدر شرایط سخت شده توی ایران.

    و نگویم برایتان که دیگه این ذهن بی ادب من هم داشت جولان می داد که ببین شرایط چقدر سخت است و تازه اگر تو مشتری داشته باشی جای تعجب دارد و نگم براتون که چه جولانی می داد. و من هم اصلا حواسم نبود که دارم از کجا ضربه می خورم.

    تا اینکه به این نتیجه رسیدم که باید جلوی جولان دادن ذهنم را در این مورد بگیرم.

    اون باگ ذهنی را پیدا کردم. به خودم یک نهیب زدم که تو چرا حواست نیست.

    بعد یک دفعه طبق عادت همیشگی اول صبح سایت رو چک کردم و دیدم که استاد جان چه فایل عالی گذاشه بودند. ممنونم استاد جان بابت این فایل زیبا.

    من خودم خیلی سعی می کنم که تاثیر عوامل بیرونی را در موفقیت ها و مخصوصا شکستهای خودم نادیده بیگرم و همه چیز را در داخل خودم ببینم. ولی ولی ولی زهی خیال باطل که غافل شده بودم از کنترل ورودی ها واین عدم توجه من در کنترل ورودی ها من که از بی توجهی من نشأت گرفته بود من را به چه نتایجی نزدیک کرده بود.

    جهان ماشین اثبات باورهای ماست.

    و به من ثابت میکرد که من درست فکر میکنم و بیشتر به من ثابت می شد که درست فکر میکنم.

    استادجان من خودم می دانم که چقدر باید تلاش کنم که باز برگردم به شرایطی که مثل قبل مشتریان خوبی داشته باشم و این نتیجه این است که نوانستم وردی های ذهن خودم را کنترل کنم و شاید برای چند روز هم بیشتر نبود که این اتفاق افتاد ولی خوب شد سریع متوجه این باگ ذهنی خودم شدم.

    خدایا شکرت بابت این استاد دوست داشتنی و بودن در این جمع صمیمی.

    در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
    • -
      مانلیا گفته:
      مدت عضویت: 1595 روز

      سلام دوست عزیز بسیار بسیار از کامنتتون لذت بردم ممنونم ازتون

      دقیقا همینه

      عاشق این جملتون شدم من

      جهان ماشین اثبات باورهای ماست

      اولین باره این جمله رو به این شکل میشنوم

      عاشقش شدم دلم میخوام روی دیوار اتاقم یا یه جایی که همه اش جلو چشمم باشه بنویسمش

      و از ورودی گفتید

      یاد فایل دلیل نتایج پایدار افتادم

      استاد گفت من از دوره قانون سلامتی فهمیدم افراد چه قدر در دوره های ذهنی هم چیت میکنن

      همونجور که چند روز به خودشون استراحت میدن و ورودی نامناسب به بدنشون میدن و میگن حالا چیزی نیست یکم بخوریم

      توی دوره های دیگه که ذهنی هست هم همینکارو میکنن و ورودی نامناسب میدن به ذهنشون و فکر میکنن حالا چیزی نیست یکم ، و همین یکم یکم یکم ها نتایج رو از زمین تا اسمون متفاوت میکنه

      ممنونم از کامنت زیباتون … در پناه الله یکتا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    زهرا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2337 روز

    به نام الله یکتا

    به نام یگانه خالق هستی که من انیان رو هم خالق زندگی خودم قرار داد

    خدایا هزاران بار سپاس بابت این فایل ارزشمند

    کلا بگم که من عاشق فایلهای توحید عملی هستم

    بعنی به نطر خودم این فایلهای توحید عملی کلا من رو زیر و رو کردن

    من فایلهای توحید عملی رو بارها و بارها گوش دادم، اشک ریختم و چنان تحولی در من ایجاد کرد و باعث شد که هر روز ایمانم به این مسیر و آموزه ها و این استاد، بیشتر و بیشتر بشه

    ترکیب فایلهای توحید عملی با فایل« رابطه ما با انرژی که انرا خدا نامیده ایم» اصلا یه معجون معجزه گر هست برای هر کسی که میخواد درونا باور کنه همه چیز از اون انرژی بی همتا نشات میگیره و اون انرژی ، به من هم قدرت خلق کنندگی داده و اگر میخوام مژابق خواسته هام، مطابق آرزوهام زندگی کنم و نتیجه بگیرم باید این اصول رو بپذیرم و لا غیر

    امروز وقتی اومدم سایت و دیدم توحید عملی 8 اومده اصلا ثانیه ای درنگ نکردم و تصویری دلنلود کردم و گوش دادم و صحبت ها و فکت های قاطع استادم رو با گوش جانم شنبدم و هدایت شدم به سمت کامنت نوشتن و اشتراک تجربه هام در این زمینه که: کی به عوامل خارجی قدرت دادم و نتایج منفی گرفتم و کی نپذیرفتم که بقیه و عوامل خارجی تاثیر دارن در زندگی من، و نتایج عالی گرفتم؟؟

    برای دوتاش موال دارم و جالبه که مثال منفیش برام خیلی جدید تره و زودتر به ذهنم رسید و خدا رو شاکرم که با این فایل دوباره یه هینت بهم داد که کجای این قضیه هستم و چکار باید انجام بدم

    در مورد روابط بگم

    من در خانواده ای معمولی بزرگ شدم هم از لحاظ مالی و هم اعتقادی

    راحت لودم و بابام بهم پر و بال میداد

    خیلی از خانواده ها اجازه نمیدلدن بچه ها اردو برن ، با دوستا بگردن و … اما من از این احاظ اصلا محدودیت نداشتم اما یه چیزی خیلی برام بلد بود و اون ابنکه من نباید به صورت هیچ پسری نگاه کنم حتی، چه برسه به یه سلام ساده و این انگار خط قرمز بود برام و گذشت تا ابنکه من در سن 25 سالگی ازدواج کردم بدون هیچ شناختی از جنس مخالف

    جنس مخالف برای من فقط پدرم و داداشام بودن و تصور میکردم همه مردها اینجوری هستن اما واقعیت برای من و باورهام، جور دیگه ای رقم خورد و بگم که من خیلی وقتا خانوادم و مخصوصا برادر بزرگم رو مقصر دونستم که اگه ابنقدر به من سختگیری نمیکردن و در این رمینه اجازه بیشتری به من میدادن، من با شناخت و آگاهی بیشتری نسبت به جنس مخالف ازدواج میکردم و در نتیجه رفتارهای درست تری انجام میدادم و رابطه زناشویی بهتری هم می ساختم و همه اینا باعث شد که این قدرت دادن به عوامل خارجی، من رو در رابطه زناشویی به یه قربانی، به یه انسان بی اعتماد به نفس و صعیف و در واقعیت خودم، شکست خورده تبدیل کنه در حالیکه من در خیلی از جنبه ها بسیار موفق بوده و هستم و خیلیها همیشه من رو تحسین میکنم

    و چقدر عالی استاد دوباره این قدرت دادن به عوامل خارجی رو مطرح کردن و این پاشنه آشیل ته ذهن و وجود من رو دوباره و با تاکید بیشتر به باد من آوردن و گفتند که من میتونم بسازم و فراموش کنم همه اون باورهایی که نتیجه مثبت نداد که هیچ بلکه من رو هر روز داغون تر کرد

    اما بگم از تجربه مثبتم از قدرت ندادن به عوامل خارجی

    من حدود 15 سال هست دانشگاه تدریس میکنم و 13 سال هست هیات علمی هستم

    اون موقع اصلا در مورد قانون هیچی نمیدونیتم اما خیلی به خودم افتخار میکنم که در طی این دوران هیچ زمان به اوامل خارجی در موفقیت بها ندادم

    اینخدام شدنم رو مرهون لیاقت های خودم میدونم جوری که اساتید مصاحبه‌گر عامی که بسیار ایاتید برجیته ای هم هستند در رشته من، اقرار کردند که تنها فردی که لیاقت استخدام شدن داره من هستم

    همچنین من از همون دوران به اعتقاد به سخت گرفتن داشتم

    بعنی بسیار خوب تدریس میکنم و در مقابل، توقع بالا هم از دلنشجوهام دارم و در زمان حق التدریس شدنم همه میگفتن اینقدر یخت نگیر ایتخدام نمیشی ، زیر ابتو میزنن و هزار حرف دیگه اما من برای خودم یه اصولی گذاستم و از روز اول عمل کردم و تا حالا هم طبق همون اصول پیش رفتم و بهایی ندادم به حرفای بقیه، به قدرتی که بقیه دارن و هر چیزی که خارج از منه و میتونه مانع من بشه و من اینجوری پیش رفتم و حالا جز اساتید واقعا برتر نه تنها رشته خودم بلکه کل دانشگاه هستم و همه به یه نحو کاملا مثبتی به من و توانمندی و لیاقت من، ایمان دارن و من هم تونستم خیلی عالی بر تکیه بر وجود خودم و البته ایمان و امیدی که به خداوندم دارم، واقعا در کارم که بسیار هم بهش علاقه دارم موفق باشم

    سپاس استادم بابت همه صحبت هاتون مه ندای حق رو لبیک گفتنه و ریوندن این حقایق به گوش ما، قطعا پاداشی بی نهایت داره که در زندگی و تجربیات شما جاریه

    سپاس دوستان ارزشمندم و بر خودم می بالم که عضوی از ابن جمع آگاه و ارزشمند و خدایی هستم

    هممون رو به دستان آن یگانه قدرت هستی می یپارم

    تا بعد … ‍️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
    • -
      نفیسه گفته:
      مدت عضویت: 2114 روز

      سلام زهرای عزیزم

      غرق شادی و غرور شدم وقتی از موفقیت های ارزشمندت نوشتی،

      تو بینظیری دختر چقدر هم رسالت زیبا و ارزشمندی را برعهده گرفتی و آفرین به تو که برای خودت استانداردها و اصول شخصی خود را داری و از آنها کوتاه نمیایی.

      واقعا تحسینت میکنم دختر به خاطر توانمندی‌هایت در آموزش همان رسالت آدم ، خدا به او علم اسماء را آموخت و او نیز مسئولیت آموزش به فرشتگان مقرب الهی را بر عهده گرفت و مشمول سجده فرشتگان شد.

      گویا یادگیری علمی با توجه به ندای قلبی مان و سپس آموزش آن به بندگان خدا مهمترین رسالت ماست.

      تحسینت میکنم نازنین که چه زیبا در حال انجام این رسالت الهی به سبک شخصی خودت هستی.

      برایت بهترین های دنیا و آخرت را آرزومندم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
      • -
        زهرا حسینی گفته:
        مدت عضویت: 2337 روز

        به نام او که یکتاست

        سلام نفیسه جانم

        ممنونم و سپاسگذار دوست ارزشمندم که کامنتم و تجربه هام رو خوندی و اون حس زیبات رو در قالب کلمات گنجوندی و برام نوشتی

        قطعا همه ما میتونیم از ابن هم بهتر نتیجه بگیریم وقتی واقعا اول و آخر هر چیز رو خداوند بدونیم، نترسیم و باور کنیم خداوند از طریق هزاران دست به من مومن، هدایت خواهد رسوند دقیقا مثل امروز توی دانشگاه که باید یه کاری رو انجام میدادم و وظیفه خودم بود اما یکی از اون دستای مهربونش بهم گفت خانم دکتر، اصلا نیاز نیست شما زحمت بکشید، این کار رو انجام شده بدونید، من خودم کامل انجامش میدم، تازه خیلی هم با روی خوش و مهربانی

        و ما به ابن شکل مبتونیم کارهامونو ساده انجام بدیم وقتی فقط کردیت هر چیزی رو به خداوند و راههای بی نهایتش برای کمک به خودمون بدیم

        شما هم عالی هستی و من همواره تلاش های ارزشمندتون رو در روابط و نتایج عالی و ایمانی که در عمل دارید و اون نترس بودن و جسارتتون رو تحسین میکنم

        برای هممون در زندگی تجربیاتی لبریز از شادی سلامتی عشق و آرامش و ثروت رو آرزو دارم

        میبوسمت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    نفیسه گفته:
    مدت عضویت: 2114 روز

    به نام تنها ابر قدرت حاکم بر جهان هستی

    سلامی پر عشق بر عزیزانم و سپاسی همراه با عشقی الهی به دوستان نازنینی که با دستان الهی شان پیغامهای الهی و ارزشمند گذاشته و شادی را مهمان خانه دلم می‌کنند.

    مسلما خدا کسانی را که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند، به بهشت هایی در آورد که نهرها از زیر آن جاریست در آنجا به زیور آلاتی از طلا و مروارید آراسته شوند و لباسشان در آنجا حریر است

    به انگشتر گرانبها در دستانم مینگرم، مزین شده با بهترین مروارید جهان و با کیفیت ترین مارکیزها و اشک های برلیان و طلایی ناب از یکی از بهترین گالری های جواهر دنیا مظفریان.

    چندیست که مروارید در صدف برایم مفهومی دیگر پیدا کرده است. آنقدر این زینت الهی برایم جلوه گر شده بود که در خواب‌هایم به وضوح میدیدم که باید نشانی از این جواهر را خریداری کرده و از آن استفاده کنم.

    چند روز پیش بود عزم خود را جزم کرده تا این هدایت را عملی کنم.شرایط خریدش به راحتی فراهم بود. فقط سمعا و طاعتا شدن الهی را میخواست.

    صبح روز موعود طبق تعهد تمرین های دوره کشف قوانین زندگی که هر بار که آن را گوش کرده غرق تحسین مریم جان شده که چه زیبا قوانین را درک کرده و چه زیبا و با عشق این تمرینات را برایمان شفاف و واضح توضیح داده و به روز رسانی کرده اند.

    نوشتم میخواهم با قیمتی استثنایی جواهری زیبا خریداری کرده و آنجا با من همچون یک ملکه رفتار شود.

    خود را به گالری مظفریان رساندم. همچون همیشه با من مثل یک ملکه رفتار کرده و با عشق بهترین خدمت رسانی را انجام دادند.

    به وضوح میشنیدم که این جواهر باید برای دستانم خریداری شود.

    به خاطر آوردم زمانی را که توحید را در عمل اجرا کرده وقتی به من گفته شد دیگر به گالری جواهر بختیاری که از دوستان علی بود، نرو من تو را به بهتر از آن هدایت میکنم، عمل کرده و از هدایت تبعیت کردم.

    روزهایی که غرق در شرک بودم ،به گمانم همسر علی بودن برایم آن عزت را آورده بود که به قول خودش همه خبردار بایستن تا من به آنجا رفته و همچون ملکه در یکی از بهترین گالری های جواهر ایران نشسته همچنان که قهوه ام را مینوشم جواهری البته با یک محدودیت مالی را با قیمت و خدمت رسانی استثنایی خریداری کنم.

    وقتی با داستان عزت نفس و توحید آشنا شدم، وقتی با عزت جمیعا از آن خدا و مؤمنین است آشنا شدم، از آن شرک لعنتی بیزاری جسته و زمانی که خود صاحب جواهری بختیاری با علی تماس گرفته که به خانمت بگو بیاد از ما خرید کنه ما خرید سوپرش رو هم انجام میدهیم، را دیگر از خدایی دیدم که به پاداش ایمان و عمل صالحم به من آن عزت را داده بود.

    منطقش را هم کاملا خدا برایم واضح کرده بود ، زیرا هیچکدوم از نزدیکان علی حتی مادر و خواهرش از این نعمتها بهره مند نبودند و تنها زنی که این نعمتها شامل حالش می‌شد من بودم.

    و این بیشتر برایم مسجل میکرد که این عزت از طرف خدای من بود نه علی.

    لازم بود آن درب را در بهترین موقعیت ببندم تا خدا باز هم به پاداش انتخاب توحید مرا سورپرایز کرده و بیشتر به من ثابت کند که آن عزت ،آن موقعیت ،جمیعا از طرف خدا بود.

    دفعه دومی بود که با استقلالی مالی و به اعتبار خدا به گالری مظفریان برای خرید میرفتم ،همه شان مرا میشناسند آنقدر که میگویند هربار کسی آمده و پلاکی خاص میخواهد، یاد شما می افتیم و پلاک تو گردنی خاصتان.

    همان که داستان هدایتش را در کامنتی با جزئیات نوشتم. همانکه با واژه خدا با منه مزین شده است و با نگاه کردن به آن به یاد باز شدن دریا برای موسی و تارعنکبوت بسته شده در غار برای ایجاد امنیت برای پیامبر افتاده که با نشان دادن ایمانشان و به یادآوری الله معی سیهدین راه نجات برایشان قرار داده شد.

    یاد رسیدنم به گلوگاه های زندگی ام که با نگاه کردن به این واژه و با ایمان قلبی بیان کردنش ،من هم چون موسی و پیامبر طعم معجزات الهی را چشیدم.

    روز قبلش بود که لحظه ای از خاطرم گذشت که چقدر خوب می‌شد صندلی هایی قرار داده تا من راحت تر بنشینم و انتخاب کنم .

    وقتی با صندلی های جدیدی مواجه شدم که تازه خریداری کرده بودند و برای راحتی مشتری دور تا دور چیده بودند، أدعونی أستجبلکم را بهتر درک کردم.

    یکی از قشنگترین لحظات زندگی ام بودن در گالری های جواهر فروشی است. اینک دلیلش را به وضوح میدانم ، زیرا این زینت های الهی برای من خلق شده است تا پاداش ایمان و عمل صالحم باشد.

    چایی تازه دم با طعمی بینظیر در استکانی کمر باریک مینوشیدم و مشغول انتخاب.

    از خدا هدایت میخواستم تا مرا برای انتخاب یاری دهد. آگاهانه انتخاب کرده بودم تنها به خرید بروم.

    گویی خدا همه شان را مسخر من کرده بود تا در انتخاب چیزی که برازنده دستان الهی ام باشد یاری دهند و پیشنهادهایشان را هدایتی از طرف خدا میدیدم.

    تخفیف گرفتن را از زندگی ام خط زده ام ،اما قیمت را من تعیین میکنم. هرچیزی انتخاب میکردم با توجه به قیمت دلاری اش حساب کرده و خودشان درصد چشمگیری بدون اینکه من بگویم کسر کرده و بارها میشنیدم ، برای شما این قیمت

    وقتی میشنیدم که قسمی لله ی خورده که این قیمت را فقط به شما میدیم ، خدا را میدیدم که همه زینت های الهی را برای من خلق کرده و چه کسی شایسته تر از من برای دریافتش.

    انگشتر دلخواه را انتخاب کردم ، با کسر درصدهایی که خودشان زده بودند،10 میلیون با بودجه من اختلاف قیمت داشت.

    روی بودجه و قیمت پیشنهادی خود ایستادم، اگر من از هدایت تبعیت میکنم و این همان زینت الهی من است که پاداشی از طرف خداست پس با همان بودجه باید خریداری شود.

    اصراری نداشتم ، گفتم اگر این قیمت میدهید من میخواهم ،نشانه گذاشته بودم، ماشین حسابشان را بالا پایین کرده و صحبتی رد و بدل کرده و پیشنهاد 3500 را دادند.

    مرغ من یک پا داشت آن را هم قبول نکردم، خواسته من قیمتی استثنایی و تیک خوردن خواسته تمرین دوره کشف قوانینم بود.

    در نهایت خودشان با عشق و احترام آن را با همان قیمت پیشنهادی و بودجه من تقدیم کرده و بارها و بارها به زبان آورند، لله یی این درصد کسر قیمت را تا به حال برای هیچکس نزده ایم.

    یکی از رضایتبخش ترین خریدهای جواهر در زندگی ام را تجربه کرده بودم.

    از خدایم راضی بودم زیرا در این بخش از زندگی ام به خاطر انتخاب توحید یک مدار بالا رفته بودم و کیفیت و شرایطی بهتر که عزت نفس را در من بیشتر کرده بود تجربه کرده بودم.

    در تک تک لحظات حضورم در آن گالری خدا را کنارم حس میکردم که با نشانه ها مرا هدایت میکند و کافی بودن خودش را به رخم میکشد.

    از خودم راضی بودم که از هدایتش تبعیت کرده بودم و توحید را انتخاب کرده و پاداشش شرایط و خریدی با کیفیت تر از قبل را تجربه کرده بودم.

    شب هنگام که خواسته های اول صبحت را مرور میکردم ، با احساسی که مملو از رضایت بود با خود تایید کردم که چقدر خالق خواسته هایم هستم و قانون را برای خود تصدیق کردم.

    هر روز به آن مینگرم زیبایی اش چشم‌ها را به خود خیره میکند،برق نگین های پاک و سفیدش که بالاترین کیفیت جواهر در دنیاست ، گردی و رنگ زیبای مروارید استرالیایش زیبایی زینت های الهی را به چشمانم هدیه می‌دهد.

    بعد از خریدش بود که به آیه فوق هدایت شدم، اشک در چشمانم حلقه زد، اینک میدانستم این زینت الهی چرا به آسانی و ملکه وار ،وارد زندگی ام شد و خدا به وضوح برایم منطقش را با این آیه واضح کرد.

    با خواندن این آیه خود را بیشتر از قبل لایق داشتن بهترین زینت های الهی دیدم.

    میماند بهشتی که نهرها از زیر آن جاریست که در زندگی شما دیدمش ، مدتهاست خدا چون نشانه ای زیبا به دستان پاک و الهی شما به چشمانم نشان می‌دهد، یک استمرار در توحید عملی لازم است تا با این بهشت که نهرها از زیر آن جاریست نیز اصابت کرده و مشمول دریافتش شوم.

    برایم از توحید بیشتر بگویید استاد نازنینم ،این فایل های توحید عملی تان نجاتبخش من از ظلمات زندگی ام بود ، این آگاهی های ناب الهی ، همان که در طوفان های زندگی ام نوری بود که همه وجودم را فرا میگرفت و در ساق پاهایم جاری شده و مرا به حرکت وا میداشت.

    همین توحید عملی بود که باعث شد من با 40 کیلو وزن بدون پارتی و پول ، در مقابل یک قوم که به ظاهر همه چیز داشتند،از دور بازویی که به اندازه ران پاهای من بود، از شهرت ، از پارتی در همه ارگان‌ها و …. پیروز شوم.

    من به غیر از توحید و قوانین الهی هیچ چیزی را باور نکردم.

    من قدرت قاضی و قوانینی که آدم‌ها نوشته اند را باور نکردم و همه رأی ها در کمال ناباوری به نفع من صادر شد.

    باوری که به من کمک کرد ، این بود :

    کسی که به قوانین الهی عمل کند خدا همه قوانینی که آدم‌ها نوشته اند را به نفعش تغییر می‌دهد.

    من به قوانین الهی عمل میکنم ، وظیفه خدا این است قوانین یک کشور را برای تحقق خواسته من تغییر دهد.

    و این به تجربه زندگی ام تبدیل شد.

    من قدرت همسر را باور نکردم و در نهایت او را به تسلیم و تعظیم خود درآورده و آزادی ام را خلق کردم.

    من ممنوع الخروج بودنم را باور نکردم و طعم یجعل له مخرجا را به شیرینی عسل چشیدم.

    من قانون شرک آلود بخشیدن مهریه برای داشتن حق طلاق را باور نکردم ،و بدون حتی یک هزار تومن بخشش از مهریه نه تنها مهریه و حق طلاق را با عزت دریافت کردم، بلکه درآخرین لحظه شبی متوجه شدم با اینکه توافق ما برای مهریه طلای 18 عیار بوده ، اما دست الهی سردفتر طلای 24 عیار را ثبت کرده بود و من طعم یرزقه من حیث لایحتسب را همچون عسل چشیدم.

    آن شب را هرگز فراموش نمیکنم،مات و مبهوت قدرتهای الهی بودم،

    مبهوت خیرالرازقین بودنش بودم.

    مات و مبهوت رزق به غیر الحسابش بودم.

    مات و مبهوت وعده صدق أحسن رزقا بودم.

    صدایش را همان شب به وضوح به گوشم رساند، تو خود را برای من خالص کردی من هم خالص ترین طلای جهان را که برایت لا یحتسب بود روزی ات کردم

    این مات و مبهوت بودن را در همه اطرافم میدیدم.

    در چهره همانها که حتی لحظه ای باور نمیکردند که من بتوانم مشمول دریافت این رزق الهی ام بشوم.

    من توحیدی عملی در زندگی ام را اجرا کردم و خدا سپاه زمین و آسمان را به تسخیر من درآورد تا من طعم فتحا مبینا را بچشم.

    من باور نکردم که کسی می‌تواند مرا از بودن در این مسیر و دریافت این آگاهی ها محروم کند ، و همین چند روز پیش بود که دوره کشف قوانین زندگی را به مجموعه محصولات خریداری شده از گروه الهی عباسمنش اضافه کردم.

    همان که تا آخرین لحظه نزدیکترین فرد به زندگی ام تمام تلاشش را کرد که مرا از بودن در این مسیر بازدارد و من این آگاهی ها را نشنوم.اما از آنجا که اوتوالعلم و الحکمه کار خداست ، خدا او را از زندگی ام حذف کرد. و من هر روز بیشتر به این آگاهی ها دسترسی پیدا کرده و خود را با آن بمباران میکنم.

    من لحظه ای باور نکردم کسی می‌تواند مرا از نوشتن در مورد قوانین و تجربیاتم محروم کند، و الان با آزادی و امنیتی الهی، خدا را در جاری شدن قلمم میبینم و با خیالی آسوده با فراغ بال نشسته و از معجزاتش مینویسم.

    آری همان عمل به عهد روزهای اضطرارم، همان که به او متعهد شدم اگر با عزت و سر سلامت مرا از دل طوفان ها نجات دهد همه جا اسمش را فریاد زده و میگویم او برایم چه کرد.

    گویی خدا به پاداش نوشتنم از خودش ، دست پاکی ام در شرایطی که میتوانستم آن را به هزار حرام آلوده کنم ، اصرار داشت که این انگشتر زیبا را برای دستانم خریداری کنم.

    من آن لحظه ای که همه شرایط به ظاهر برعلیه من بود و میشنیدم که اختیارت دست من است و تو هیچکاری نمیتونی بکنی و قلاده انداختم گردنت تو رو هرجا بخواهم میشکونم را باور نکردم ، در همان لحظه ها بود که مینوشتم تنها مالک و صاحب اختیار من خداست و او هیچ قدرتی در زندگی من ندارد، و به طرفه العینی دیدم که خدا به پاداش باور کردن ربوبیتش چنان ورق را به نفع من برگرداند که همه انگشت به دهان ماندند.

    همانی که ادعا میکرد نه طلاق میدهم، نه مهریه میدهم،نه تنها دو دستی هر دوی آن را به من تقدیم کرد بلکه بیشتر از آنچه فکر میکرد را نیز به عنوان مهریه پرداخت کرد.

    چه زیبا به من توحید عملی را آموزش دادید،

    چه زیبا پیغام الهی را به گوش من رساندید ، نه کسی که گفت بدبختت میکنم بیچاره ات میکنم ، اونو باور نکن، ولی خدا رو باور کن که به تو وعده پیروزی داده میدانید من این فایلها را چند بار گوش دادم؟

    میدانید شما همان رسول وعده داده شده من بودید که با خواندن آیات مبین الهی مرا از ظلمات به نور رساندید؟

    من تشنه ام ، تشنه درک توحید.

    من به چشم خود دیدم زیبایی مثال زدنی ام، همسر قدرتمند و ثروتمند و زیبا و جذاب و مشهور و خوش اندامم، خانواده فوق العاده ام، ماشینها و خانه لاکچری ام ، برایم کاری نکرد.

    من به چشم دیدم همانها که روزی به جای خدا رویشان حساب میکردم در مقابلم قرار گرفته و از هیچ هربه ای برای به زمین زدنم دریغ نکردند.

    توحید عملی آن چیزی بود که امنیت آزادی و آرامش و حال خوب را برایم به ارمغان آورد.

    گرچه هنوز ریشه های شرک همان تنها نجس دنیا ، را در وجودم لمس میکنم ، هنوز هم همچون کرمی درونم وول میزند و مرا از دریافت های بیشتر الهی باز میدارد.

    اما خبر خوب این است که درک این را پیدا کرده ام

    که قدرت از آن خداست و لا غیر.

    طعم شیرین قدرت را از همه گرفتن و به خدا دادن آنقدر برایم گواراست که هر لحظه مرا بیشتر برآن میدارد که مهمترین کار زندگی ام را کار کردن روی این بخش از زندگی ام قرار دهم.

    قدرت بقیه را پایین بیار و قدرت خدا را بالاببر در قلب ما جای یک نفر است به قول قرآن دوتا قلب هم نداریم

    رئیس حراست کیه خدا کارها را انجام می‌دهد

    هنوز هم در لحظات حساس انتخاب توحید و شرک همچون آلارمی الهی این جملاتتان در گوشم زنگ میزند و سکینه الهی را به قلبم نازل کرده و کمک شایانی در انتخاب آگاهانه توحید میکند.

    زمانی که مرا از سپاه و پلیس امنیت میترساندند،صدایتان همچون بلندگویی الهی در گوشم زمزمه می‌شد و این پیغام ها را جاری میکرد و کمک میکرد من قدرت را از همه گرفته و به خدایی بدهم که نجات و یاری مومنین حقیست بر گردنش.

    آن روزها که از گوشه و کنار میشنیدم همه اموال به نام غیر شده و خدایی که به من وعده جاء الحق و زهق الباطل را میداد، حتی از دزدان استفاده کرد تا مدارک شناسایی که برای انتقال سند در ماشین بود ربوده شود تا کسی نتواند قدمی از قدم بر خلاف اراده و مشیت الهی بردارد.

    من آن روزها خدایی را باور کردم که اگر اراده کند به من خیری را پس هیچ برگرداننده ای برای آن نباشد آن را میرساند به هرکس که در مشیت بخواهد

    گفتنش سخت است اما من ما رمیت إذ رمیت لکن الله رمی را در زندگی ام لمس کردم.

    وقتی خبر سرقت مسلحانه را شنیدم ، این پیغام را به وضوح شنیدم.

    آن روزها که یکی از گنده لاتهای ایران که به خیال خودش با خیرخواهی میخواست مرا متقاعد کند و ترس را به وجودم رسوخ دهد، که اگر بخشی زیادی از مهریه ات را نبخشی طلاق در کار نیست و با مثالهایی میخواست مرا از تبعیت هدایت الهی باز دارد،با همان درک توحید جلویش تمام قد ایستادم و گفتم همه کاره زندگی من خداست او حتی نتوانست از خودش دفاع کند چه قدرتی در زندگی من دارد.

    روزی که یکی از بهترین و مطرح ترین مربی های تیم ملی ایران به من گفت نفیس ما سه تا مرد گردن کلفت نشستیم روبروت اما مردانگی رو من در تو دیدم نه خودمون توحید بود که به من آن قدرت را داد.

    چندی پیش بود که با او تماس گرفتم که برای محبتهایی که همیشه در طی این چندین ساله به من داشت سپاسگذاری کنم ، میگفت اگر دخترم روزی به مسئله ای بخورد میفرستمش پیش تو که تو راهنماییش کنی،از تو یاد بگیره.

    میگفت همین الان داشتم راجع به ایمان و توکلت پیش یکی از دوستانم تعریف میکردم.

    این ایمان این توکل و توحید را شما به من آموزش دادی اینکه در یک جلسه ای که همه مرد بوده و تنها من زن بودم ،همان گنده لات ایران که از نظر بقیه اسمش را لازم است یک تریلی حمل کند، بلند شده و جلویم تعظیم کرده و اجازه میگرد و سرم را میبوسد و مرا غرق تحسین میکند،

    مرا یاد توحیدی می اندازد که باعث‌شد افراد با هر قدرت و اعتبار و جایگاهی را در ذهنم پایین کشیده و خدا را بالا ببرم.

    برایم از توحید بیشتر بگویید من تشنه درک توحید هستم ، عملش هم که تا پای جان می‌روم.

    تو یک زن قوی باش بقیه مجبور می‌شوند به تو تعظیم کنند

    میدانید من این تیکه را چند بار گوش دادم ؟

    و در دنیای واقعیت دیدم کسانی که به قول بقیه یک تریلی لازم است اسمشان را بکشد مسخر من شده و جلویم تعظیم می‌کنند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 121 رای:
    • -
      الهام رمضانی گفته:
      مدت عضویت: 1464 روز

      نفیس جان سلام

      واقعا که اسمت زیباست و برازنده ات

      طوری هدایت شدم به کامنتت که نگم برات

      از اشتباهی دستم خوردن روی ایمیل ها و دیدن پیام از گروه تحقیقاتی عباسمنش و دیدن فعالیتت در این فایل

      خدا را میبینی نفیس؟

      مدتی است که به دوست بودن و هم فرکانس بودنت میبالم نفیس

      انگار تو در یک مدار دیگه ای

      انگار از مدار دیگه ای امده ای از جایی امده ای که تمام دختر ها و حتی خود من ارزوی بودن در ان شرایط را داریم

      اما نفیس هر چی که شنیدم که میگویند خدا و خدا حتی از زبان استاد من میگفتم یعنی ته ته دلم میگفت نه فعلا فقط پول فعلا فقط موفقیت

      امام نفیس تو از انجا امدی تا من ببینم تو را که ته ته دلم بفهمد الهام اول و اخر فقط خدا

      تا انا لله و انا الیه راجعون را من درک کنم

      وای نفیس

      از گفتن اسمت لذت میبرم

      من خودم عاشق اسم خودم هستم و به نظرم اسمم خیلی حال خوب کنه

      اما نفیس اسم تو را هم به لیست اسم هایی که با گفتنش حالم خوب میشود اضافه کردم

      الهام و نفیس

      عاشق اسمت هستم خیلی اسمت قشنگه

      و اما هدایتم برای چه بود خیلی وقت ها من خودم را میگویم از ترس

      تر س هایی که از غیر خداوند داریم

      یک گوشه قایم میشویم و میگوییم خدا خودت درستش کن

      نه نه سیستم این طوری کار نمیکنه نه

      باید توحید عملی داشته باشی

      موقعیت شما خیلی سخت تر بود اما موقعیت منم به اندازه خودم چالش برانگیز بود

      خدا بارها بهم گفت نه الهام اینجا جای تو نیست اما ترس هایم نمی گذاشت خودم را از ان محیط بیرون بکشم

      اما با خوندن پیامت اصلا حالم دگرگون شد

      نفیس لطفا شما فقط بنویس بنویس عاشق نوشته هایت هستم و خیلی ازشون درس میگیرم

      بارها از خدا نشانه خواستم

      و نشانم داد اما من ترسیده نتوانستم جرعت نداشتم

      اما این نشانه اش چنان واضح است که اگر به ان عمل نکنم قطعا از جاهلان خواهم بود

      مثال جواهر فروشی ات نشانه من بود

      و خدا ارحمن راحمین است

      مرسی نفیس عزیزم برای اشنا شدن با شما بسیار بسیار خوشحالم و سپاسگذار خدا هستم

      انشالله یک روز ببینمت و فقط صدات کنم

      نفیس

      خدا را شکر خدایا بایت نشانه ات تو شما سپاسگذارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      ایمان بابایی گفته:
      مدت عضویت: 1732 روز

      درود بر تو نفیسه عزیزم

      چقدر قلم تو گیراست و چقدر خوب میتونی کلمات رو از قلب بنویسی

      بی شک که این کلمات الهی است.

      وقتی گفتی :

      کسی که به قوانین الهی عمل کند خدا همه قوانینی که آدم‌ها نوشته اند را به نفعش تغییر می‌دهد

      فکر کردم فکر کردم و فکر کردم چقدر این جمله برام آشنا بود انگار از قبل این جمله در وجودم بوده انگار این جمله اصل بود و بقیه فرع .

      وقتی گفتی انسانی که قدرت را به غیر خدا بدهد همان ها میتوانند روزی بر علیه آن باشند یاد قرآن افتادم که خداوند میگوید گناه کاران جوارح بدنشان بر علیه آن ها شهادت میدهند

      مهم نیست که 40 کیلو باشی یا 140 کیلو عضله مهم اینه که خداوند میگه یک فرد با ایمان بر 200 نفر پیروزه تو ایمان نشان دادی و خداوند پیروزی را طبق قانونش برای تو نوشت

      سپاس از نوشته های زیبات

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      راضیه گفته:
      مدت عضویت: 1673 روز

      سلام . به نفیسه عزیز دختر موحد

      بسیار بسیار تحسینت میکنم عزیزم به خاطر این ایمانت و این توکلت

      چه کامنت پر محتوایی از دو روز پیش دو بار خواندم و هر بار بیشتر مشتاق این درون پاکت میشم

      چقدر زیبا خدا رو درک کردی چقدر زیبا توحید رو در زندگی اجرا میکنی

      این کار هر کسی نیست خیلی از ماها به زبون میگیم ایمان داریم و توکل میکنیم ولی وقت عمل ترس همه ی وجودمون رو میگیره که اگه نشه

      اگه خدا فراموش کنه وای خدای من چقدر هنوز شرک تو وجودم

      هر روز از خدا میخواهم ایمانم قویتر بشه فقط روی خودش حساب کنم

      ولی نمی دونم چرا این ترس لعنتی هنوز با منه

      تحسینت میکنم نفیسه جان چقدر آیه ها رو خوب درک کردی

      چقدر قانون رو فهمیدی

      کسی که به قوانین الهی عمل کند خدا همه قوانینی که آدم‌ها نوشته اند را به نفعش تغییر می‌دهد.

      من به قوانین الهی عمل میکنم ، وظیفه خدا این است قوانین یک کشور را برای تحقق خواسته من تغییر دهد.

      نفیسه جان نمیدونم چطور میتونم ایمانم رو قویتر کنم غبطه میخورم به ایمانت به توکلت

      یه همچین ایمانی رو از خدا میخواهم روزی ام کنه

      نفیسه موحداز خدا برات بهترین ها رو آرزو میکنم

      قلبی آرام و لبی خندان در کنار عزیزانت

      راستی عکس پرو فایلت فرکانسی بود که من فرستادم با خودم گفتم چقدر خوب میشه اگه یه عکس تمام چهره بزاره که من دختر زیبا رو از روبرو ببینم و فرداش دیدم عکس ‌‌‌‌پرفایلت رو تغییر دادی الله اکبر

      نفیسه جان قلم زیبایی داری بیشتر برامون بنویس

      تا ایمانم قویتر بشه تا بیشتر باور کنم

      مواظب خودت و خوبیهات و ایمانت باش

      می‌سپارمت به رب العالمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2228 روز

      به نام خدایی که در این نزدیکی ایست

      سلام نفیسه جان دوست توحیدی و مومن و موحد و ثروتمند و خداجویم

      چه چهره ی زیبایی داری بانو جان، دختر دلمون برای نوشته های سحرآمیزت تنگ شده، مدتی است دست به قلم نشدی، گفتم بیام یه حال و احوالی ازت بکنم.

      قلم بسیار دلنشین و شیدایی داری.

      نفیسه جان در پناه حق روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر باشی مهربان ام.

      مراقب مهربان هایت باش.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      اسداله زرگوشی گفته:
      مدت عضویت: 1274 روز

      سلام و درود نفیسه عزیز

      امیدوارم حال دلتون عالی باشه دوست عزیز. هر بار که فایلی روی سایت میاد با خودم میگم این دفعه دیگه نفیسه با کامنت های الهی و زیبایش ما رو مهمان خودش خواهد کرد و این انتظار یکماه است که ادامه دارد!

      هر بار ندائی در درونم مرا صدا میزد که بیایم و برایت بنویسم و هر بار به امید فرداها و روزهای بعد به تعویق می افتاد. اما در این لحظه دیگر دست دست کردن را جایز ندیدم و خداوند دستانم را گرفت و از کاری که مشغول انجامش بودم (دیدن و نت برداری جلسه نهم دوره قانون کشف قوانین زندگی) باز داشت و نوشتن این کامنت را برایم واجبتر از انجام هر کاری دانست!

      نفیسه عزیز با اینکه می دانم ایمان و باورهای شما آنقدر قوی و محکم هستند که حتی با کامنت ننوشتن هم فرکانس الهی تون برقرار و قوی است ولی شک نکن در این نقطه آبی ای که من از آن به چشم خدا تعبیر می کنم خیریتی نهفته است که فقط خدا میداند. به همین دلیل دوست دارم این کلماتی که خداوند بهم گفت و من برایت نوشتم را نشانه بگیری و کلام خدا را بر دستان و اندیشه زیبایت جاری کنی تا دستی از دستان خداوند باشی برای گسترش توحید و گسترش احساس خوب.

      امیدوارم در بهترین زمان و در بهترین مکان این پیام را دریافت کنی دوست عزیز.در پناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    جواد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 1450 روز

    به نام خدای عشق و مهربانی

    استاد عزیزم چقدر استفاده کردم و چقدر لذت بردم

    چقدر زیبا و چقدر دلنشین مسیر یکتاپرستی رو میشه از صحبت های استاد پیدا کرد. هر بار که از فایل های استاد استفاده میکنم قوانین هستی عمیق تر و روشن تر تو عمق وجودم نمایان میشه و انگار همه اصول و حقایق تو وجود ما به زیبایی و درستی ثبت شده فقط باید ذهنمون رو از نادرستی ها پاک کنیم تا جریان خوشبختی وارد زندگیمون بشه.

    استاد عزیزم من هم مثل خیلی ها باورهای غلط زیادی داشتم و دارم و در تلاشم که باورهای غلطم رو پیدا کنم و اونها رو از بین ببرم تا تو سفر زندگیم تو جاده خوشبختی برونم و بمونم.

    از تجربه چندوقت اخیرم بگم با این باور پیش رفتم که ” هر آنچه که نیاز دارم به راحتی میتونم تهیه کنم.” ظاهرا این باور یکی از تبرهایی بود که باید میساختم تا ریشه باورهای غلطم که نمیذاشت جریان پول وارد زندگیم بشه یا خیلی ضعیف و منقطع بود رو از بین ببره. بعد از اینکه این باور رو بهش قدرت دادم شاهد نتایجی بودم که تمام محاسبات ذهنیم رو زیر سوال برد و بدون اینکه من برای کسب و کارم تبلیغ کنم و هزینه کنم یعنی کاری که همیشه انجام میدادم، مشتری های من هرروز با من تماس میگرفتن و سفارش میدادن و جریانی از درآمد برام ایجاد شد که مهر تاییدی به تاثیر باور درست من زد.

    باور محدود که باید حتما سرمایه باشه تا بشه کار کرد و حتما باید محصول یا کالا رو داشته باشم تا بتونم بفروشم رو بعد از سالهای سال توی ذهنم شکست و به راحتی تونستم محصولم رو پیش فروش کنم. و جالبتر اینکه محصولاتی رو به این شکل فروختم که به نظر همکاران من تو حوزه کاری خودم فروش این محصولات خیلی کار سختی هست و مشتری خیلی کم سراغ این محصول میاد.

    یه نکته جالب دیگه ای که توی چندوقت اخیر برام اتفاق افتاد این بود که از زمانی که به جای اینکه روی پیج اینستاگرامم کار خاصی انجام بدم روی ذهنم کار کردم بازدیدهای پیج و مشتری های پیجم بیشتر شدن.

    به خودم میگم واقعا خدا دیگه چجوری باید بهم بگه که باورتو درست کن تا زندگیت درست بشه.

    توی پلتفرمی مثل اینستاگرام که قاعده و قانون خود سازنده اش هم بر اساس اینه که هرچی بیشتر روی پیج کار کنی نتیجه بهتری میگیری من با درست کردن باورهام نسبت به کارم نتیجه گرفتم و تاثیر مثبت باورهام بسیار چشمگیر تر از تاثیر کارهایی بود که منطقی انجام میدادم.

    خدایا شکرت

    از استاد عزیزم و تیم بی نظیرش همیشه سپاسگزارم

    هدایت خداوند در زندگی هممون پایدار باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: