نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 14 - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

319 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1404 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی و دوست داشتنی

    استاد عزیز خیلی خیلی سپاسگزارم از سایتی که درست کردید،فایل های رایگان که گذاشتید،دوره هایی که دارید و تمام امکانات سایتتان

    به هر نحوی که فکر میکنم میرسم به معجزه،شما خودتان که معجزه هستید به کنار،سایتتان معجزه است به کنار برام جالبه تک تک شاگرهاتون هم معجزه هستن و کامنت های معجزه وار

    استاد عزیز شما چه باورهایی ایجاد کردید که اینقدر میتوانید از هر لحاظ تاثیر گزار باشید،از هر لحاظ آزادی داشته باشید و از هر لحاظ همه چیز رو داشته باشید.خدایا شکرگزارم از نعمت خود استادو سایت استاد وشاگردان استاد

    آقای عطا روشن تبریک میگم رسیدن به مقام استادی رو بهتون که واقعا برازنده شماست،عالی کار کردید،باورها رو ایجاد کردید و نهایتا اصل رو متوجه شدید و کلا شاگرد خوبی برای استاد بودید

    چقدر عالی شما صحبت می‌کنید و صحبت‌ها تون از عمق دلتون میاد و لاجرم به دل میشینه

    چقدر شما همه جا به دنبال قانونید و بررسی میکنید و تلاش میکنید برای فهمیدن و اجرای آن

    چقدر شما عمل میکنید به ایمانتان

    نوش روحتان این همه موفقیت و به قول استاد بزرگمان که می‌فرمایند هنوز باید رشد رشد کنیم و من منتظر اتفاقات خارق العاده آینده شما هستم

    سپاسگزارم از شما که این ویدئو رو تهیه کردید و سپاسگزار استاد و خانم شایسته هستم که زحمت تدوین و بارگزاری و توضیحات رو کشیدن هستم

    آقا رضا میدونی چقدر شما هم در موفقیت من و امثال من که در آینده میان سهیمی،تبریک بهت میگم که آینده نگری و ویدئو رو تهیه کردید

    هر چقدر از زیبایی ویدئو تون بگم کمه و علاوه بر صحبتهات یه دیریم برد کوچولو هم برامون ساختی

    به ما یاد دادی می‌توان پس از سختی به آسانی رسید

    زندگی میتونه از همه جهت راحت بشه اگه قوانین رو یاد بگیریم و اصل رو درک کنیم

    تحسین میکنم از هر نظر ،از لحاظ قدر شناسیتان،از لحاظ ثروتتان،از لحاظ آزادی مالی و ومکانی و زمانیتان،از لحاظ معنوی بودنتان،از نظر ارتباطات عالی تان، از نظر شاگرد ممتاز بودنتان و از نظر پشتکار و اعتمادتان و از هر لحاظی شبیه استاد شدین

    باز هم سپاسگزار شما و تمام کسانی که در موفقیت شما سهیم بودند هستم

    از خدا برایتان آرزوی سعادت،سلامت،نعمت فراوان دارم

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    فاطمه رستاخیز گفته:
    مدت عضویت: 1383 روز

    به نام خدایی که مارا به آسان ترین شکل ممکن به مسیرخواسته هایمان هدایت میکند

    چقدر عاشق شور و شوق و علاقه وافر آقا رضای عزیز هستم که با چه علاقه ای صحبت های شمارو دنبال میکردن

    و درکی که از آموزه ها داریم خیلی مهم تراز این هست که چه تعداد فایل داریم

    به قول استاد:تاریخ عضویت شما درسایت مهم نیست، مهم کیفیت عضویت شما درسایت است

    چقدر قشنگ آقا رضای عزیز به این نکته زیبا توجه کردند که ایده هایی که خداوند به ما الهام میکند بسیار ساده است و ایده هایی به ما الهام میشود که با توجه به همان شرایط است فقط کافیه بند کفشمون رو محکم تر ببندیم

    و چقدر قشنگ عملگرا بودن و با هرامکاناتی که داشتن ایده هاشون رو اجرا میکردن

    اشک شوق حاکی از شنیدن صدای شما توسط آقا رضای عزیز باعث شد من هم از نتایجشون ذوق زده بشم و رشد کنم و درس یاد بگیرم که اگر هزاران بار هم این فایلها رو مجدد نگاه کنم باز هم نکات جدیدی توش پیدا میکنم

    چقدر تحسینشون کردم که با شنیدن نکاتی که برای اصلاح فایلها بهشون گفتید، با شوق و ذوق مجدد درطول یک روز مجدد فایل رو ضبط کردن و با گوش دادن چندین و چندباره فایلها انگیزه دوباره درایشان زنده شد

    باور تسلیم نشدن

    استمرار داشتن

    باورداشتن به خداوند

    انجام ایده های بسیار ساده

    قدم بزرگتر از خود برنداشتن

    هزینه بیشتر ازتوانایی انجام ندادن

    نقش خداوند را درتمام اتفاقات و موفقیت ها برای خودمان پررنگ بدانیم وقدردان او باشیم

    قدرت خلق ارزش با توکل به خدا و اینکه خداوند تمام افراد را به دور من جمع کرده

    پیش فروش کردن دوره ها چقدر برای من درس داشت و تحسین میکنم استاد عزیزم رو که قبل از قرارگرفتن دوره ثروت، افراد بهای آن را پرداختند

    چه زمانی نیاز به داشتن تیم دارم؟زمانی که دیگه نتونم کارها رو به تنهایی هندل کنم و تحسین میکنم آقا رضای عزیز رو که وقت های بیهوده رو حذف کردن و تمام کارهای سایتشون رو خودشون به تنهایی فقط بایک فرد به صورت مجازی مدیریت میکنند

    چقدر قانون همیشه دقیق عمل میکنه و افراد همفرکانس رو در مدار همدیگه قرار میده و بهترین فرد مورد نظر درمسیرشون قرار گرفته و ایده بسیار جالبشون که اگر نتونم تنهایی مدیریت کنم مراحل رو اونوقت فرد جدید رو استخدام میکنم

    هرکسی که در مسیر صحیح رشد و پیشرفت باشد خداوند به میزانی که آن فرد نیاز دارد، افراد و شرایط و موقعیت های جدید را وارد زندگی اش میکند و باعث رشد و پیشرفت فرد میشود(باورها دلیل پیشرفت فرد و کسب و کار وی میباشد)

    برای ساختن پول بیشتر نیاز به خرج کردن و هزینه کردن پول بیشتر نیست(باورکلیدی)

    استاد دراینجا به مثالی اشاره میکنم که مثال عینی هست که مشاهده کردم

    شخصی رو میشناسم که با وجود اینکه مغازه زدن اما باور بسیار نامناسبشون به همین بخش برمیگرده که اگه من هزینه بیشتری داشتم و میتونستم بیشتر هزینه کنم حتما فروش بیشتری داشتم و باعث شد به دلیل قرض گرفتن اصلا نتونن اجناسی که دارن رو بفروش برسونن

    بخاطر الگوهای نامناسب، هزینه های بیشتر رو حذف کنیم

    تحسین میکنم سپاسگزاری صادقانه آقا رضای عزیز رو

    اینکه بیشترین صدایی که شنیدن

    بیشترین تصویری که دیدن

    هرروز چقدر قشنگ این باور رو درخودشون ایجاد کردن که متعهد باشن و فایلهای شمارو گوش بدن

    سایت رو تحلیل میکنند و ویترین سایت استاد و باورهاشون رو مورد بررسی قرار دادن

    پرسش های دقیقی که مطرح کردن و به دنبال یافتن سرمنشا آگاهی ها بودند

    باور طلایی:برای قدردانی از خداوند نیز باید از آنچه خداوند خلق کرده سپاسگزاری داشته باشیم

    چقدر صحبت های آقا رضا رو در مورد صداقت شما دوست داشتم خود من هم گاهی دچار این لغزش هاشدم که بخوام از منابع دیگه استفاده کنم اما پایه مطالب به قدری مستحکم بود که من هم همیشه انتخابم در آخر شما بودید

    چقدر از صحبت کردن درمورد علاقشون لذت بردم که باعث شد بخاطر علاقشون کار ابزارشون رو جمع کردند و تمرکز اصلی خودرا روی تلگرام و فایلهای آموزشی گزاشتن

    ودرعرض دوسال چقدر تغییر و تحول داشتند

    قانون تمرکز عدسی وار روی یک موضوع را با وجود ترس هایی که داشتند با گوش دادن فایلهای مربوطه به خوبی اجرا کردند

    و چقدر قشنگ الهامی که به ایشان شده بود را در عمل اجرا کردند

    خداوند دلها را برایشان نرم کرده بود که همسرشان با ایشان همراه شده بودند

    موجودی مغازه اشون از 20 میلیون حدودا 90 میلیون شده بود(درعرض دوسال) خداروشکر

    و بهای موفقیت خودرا کامل پرداخت کردند

    ماشین خریدن ایشان به صورت هدایتی و عمل به قانون که به صورت نقد خریدند و حتی ماشین قبلی خودرا نفروختند

    خرید خانه مبله به صورت کاملا هدایتی حتی با وجود تمسخر اطرافیان، اما خواسته خودرا دنبال کردند و ادامه دادند

    چقدر زیبا با فرد مناسب در زمان مناسب آشنا شدند که اتفاقا فردی که خداوند هدایتشان کرده بود قصد مهاجرت به ترکیه داشتند، تمام لوازم را نو تهیه کرده بودند وهمه چیز مهیا بود و باز هم درآن شرایط به آموزه ها پایبند بودند که قرض نگیرند، وام نگیرند و درحد توان همان مبلغی که دارند را بیان کنند و چقدر جالب تر که فرد پیشنهاد دهنده خودش میوه فروش بود که نشان دهنده باورهای توحیدی و فراوانی است و به شکل معجزه وار تمام هزینه را خداوند جور کرد

    خدایاشکرت که دیدن الگوهای مناسب باعث میشود همیشه درمدار افراد بهتر، ایده های بهتر وموقعیت های بهتر قرار بگیریم

    عاشقتونم

    درپناه الله باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  3. -
    هلن گفته:
    مدت عضویت: 4010 روز

    سلام جناب اقای عطار روشن.

    من دارم روزها ویسهای شمارو که استاد تحلیل کردن بارها و بارها گوش میدم و باور دارم که هر چه گوش کنم ایمانم به این مسیر بیشتر میشه.

    ایمانم به خدا بیشتر میشه.

    اصلا یکتاپرست میشم و شرکم آب میشه و میره رد کارش.

    تو یکی تمریناتتون گفتین که مینوشتین و بارها تکرار میکردین که خدایا خودت بدهی بنده ات رو بده.

    منم چن روزه اومدم دلی، این تمرینو هم نوشتم و هم تکرار مزکردم و خدا دستاشو فرستاد و نمیدونین از جایی که اصلا امکان نداشت اون پول به دستم برسه، پول قابل توجهی اومد و خیلی برام کارگشا بود.

    دستان خدا همه جا هس.

    خدا بینهایت راه داره.

    نمیخاستم بیام بنویسم ولی بازم دلم نیومد که از تمرینی که شما گفتین و من نتیجه گرفتم نگم و تشکر نکنم.

    ممنونم که این اگاهی رو گفتین.

    ممنونم که شاگرد خوبه و ممتاز این دانشگاه بودین و هستین.

    ممنونم که هدایت شدین و قراره هزاران و میلیاردها نفر هم با این ویسها هدایت بشن.

    خدارو شکر که شاگرد عملگرای استاد شدین.

    بینهایت سپاس.

    خدا برات جبران کنه الهی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      جمال خسروی گفته:
      مدت عضویت: 1281 روز

      سلام هلن زیبا

      سپاسگذارم که هستی واین خانواده با هم کنار هم می‌توانیم درک عمیقی رو نسبت به جهانم درک کنیم

      از درک شما سپاسگذارم

      من دارم روزها ویسهای شمارو که استاد تحلیل کردن بارها و بارها گوش میدم و باور دارم که هر چه گوش کنم ایمانم به این مسیر بیشتر میشه.

      ایمانم به خدا بیشتر میشه.

      اصلا یکتاپرست میشم و شرکم آب میشه و میره رد کارش.

      تو یکی تمریناتتون گفتین که مینوشتین و بارها تکرار میکردین که خدایا خودت بدهی بنده ات رو بده.

      منم چن روزه اومدم دلی، این تمرینو هم نوشتم و هم تکرار مزکردم و خدا دستاشو فرستاد و نمیدونین از جایی که اصلا امکان نداشت اون پول به دستم برسه، پول قابل توجهی اومد و خیلی برام کارگشا بود.

      دستان خدا همه جا هس.

      خدا بینهایت راه داره.

      نمیخاستم بیام بنویسم ولی بازم دلم نیومد که از تمرینی که شما گفتین و من نتیجه گرفتم نگم و تشکر نکنم.

      ممنونم که این اگاهی رو گفتین.

      ممنونم که شاگرد خوبه و ممتاز این دانشگاه بودین و هستین.

      ممنونم که هدایت شدین و قراره هزاران و میلیاردها نفر هم با این ویسها هدایت بشن.

      خدارو شکر که شاگرد عملگرای استاد شدین.

      بینهایت سپاس.

      خدا برات جبران کنه الهی.

      سپاسگذارم بانو

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مصطفی جعفری سرابی گفته:
    مدت عضویت: 995 روز

    سلام و درود بیکران خدمت آقا رضای عزیز. و شاه شاهان استاد عباس منش عزیز و مریم بانو بخاطر این سایت و این آگاهی های نابی که در اختیار من و هزاران نفر مثل من میزارن تا بتونیم دنیای جدیدی برا خودمون بسازیم

    خیلی ذوق داشتم که ادامه فایل آقا رضا بیاد و گوش جان بشنومش

    راجب اون حرف آقا رضا که گفتن استاد گفته برای شروع کارتون چند نفر باشید،؛من فکر کنم تو یکی از فایلهای استاد هست که استاد میگه حضرت محمد به کمک خدیجه تونستن بخشی از مسیر رو برن

    فکر کنم آقا رضا منظورشون ا‌ون فایل بوده .البته منم اون موقعه که اون فایل رو شنیدم اون حرف رو برداشت کردم

    ایمان ایمان ایمان.ایمان فقط با عمل تکمیل میشه اقا رضا خیلی دل گنده ای داشته که مغازشو جمع کرده و به سمت مسیری قدم برداشته که آخرش معلوم نبوده؛آفرین و تحسینتون میکنم

    ماشین مورد علاقه من b.m.w.x4هست و امیدوارم که با استمرار در این مسیر.،و د زمان و مکان مناسب منم به خواسته ام برسم

    مدتی هست که من به خودم قول دادم در تمام موارد زندگیم بهترین خودم رو ،روبکنم و به لطف الله 70 درصد تونستم عمل کنم.ونتایج هم داره کم کم خودشو به صورت ثروت و روابط نشون میده

    آقا رضا مبارکتون باشه چه ماشین شیکی.چرخش براتون به شادی بچرخه.و بابت فایل ارزشمندتان بی نهایت سپاسگذارم

    تبریک میگم استاد جان بخاطر همچین شاگردهای

    در پناه الله شاد و پیروز و سعادتمن در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  5. -
    آیناز اکرمی گفته:
    مدت عضویت: 1222 روز

    بنام خالق زیبایی ها، خداوند هدایتگر ثروت آفرین

    وای چی بگم من، چی بگم. استاد اصلا هدایت خداوند منو به زانو در آورده. استاد اگر بهتون بگم که این فایل برای «من» بوده دروغ نگفتم. باور کنین خدا از طریق این فایل با من صحبت کرد.

    استاد من یکساله که با شما آشنا شدم، بماند که عضویتم در سایت و حتی استفاده از فایل های آپ تو دیت شما مسیر تکاملیش رو طی کرد. من یکسال پیش طرح پرستاریم رو شروع کردم، این طرح به این شکله که اگر دو سال تو بیمارستان دولتی کار کنم مدرک لیسانس من رو بهم میدن، در غیر اینصورت مدرکم رو نمی‌دن.

    استاد من تقریبا از ده ماه قبل فهمیدم که به این رشته علاقه ندارم، ولی خودم و اطرافیان کلی دلیل آوردیم که من باید ادامه بدم. چون مسیر مهاجرتش راحته، چون یه منبع درآمده، چون و چون و چون های مختلف دیگه.

    بعد گذشت و ما شش ماه قبل با خواهرم دوره دوازده قدم رو از سایت تهیه کردیم. با کار کردن این قدم من شرایط کارم تو بخش بهتر شد، بعد اومدم یکم روی چیزی که بهش علاقه داشتم زمان گذاشتم، حدودا از یک ماه قبل این کار مورد علاقه من شروع کرد به جلب توجه (مخاطب خودش رو پیدا کرد، در حد دو یا سه نفر البته) ، بعد, این ماه شیفتای من تو بیمارستان افتضاح شد، ینی من هر روز تو بیمارستان شیفت بودم.

    خب منم که از پارسال به فکر اینم که طرحمو ول کنم. حدودا بیست روز پیش این فکر در من تقویت شد. جدی شد. من احساس کردم خدا داره با من صحبت می‌کنه. ولی این فکر و با خواهرم ( که با هم داریم زندگی میکنم) در میون نزاشتم. چون مطمئن بودم مخالفه( اونم بخاطر تجربه های گذشته ی خودش و ترمز های ذهنی). بعد یه روز داشتیم با هم صحبت میکردم که یهو خیلی راحت و بدون ترس سر سفره قضیه رو باهاش مطرح کردم. و البته که ظاهرش رو حفظ کرد و گفت هر طور خودم راحتم. ولی روز بعد گفت که مضطرب شده، و اینکه من کارم رو ول کنم باور کمبود اون رو تحریک کرده، ولی من با وجود حرفاش قلبم مطمئن تر شدم. با خودم گفتم نه، خدا اینو انداخته به قلب من، من کی باشم که جلوی هدایت خدا رو بگیرم. خلاصه که روز بعدش با یه بی میلی پا شدم رفتم سر کار، و اتفاقی که افتاد این بود که شیفت به طرز معجزه آسایی آروم بود، بعد شک کردم، گفتم شاید من صرفا از خستگی خواستم از طرح جا بزنم و این حرفا. بعد, روز بعد یه اتفاقی افتاد که تو کل این یکسال نیافتاده بود، یکی از بیمار هام فوت شد که یه مقدار مورد دار بود. روز بعدش سرپرستارم به من زنگ زد و با یه حالت طلبکار، که تو سهل انگاری کردی و این حرفا. خلاصه بخوام بگم ممکن بود کار به شکایت بازی بکشه. ولی خب من اون روز از قانون استفاده کردم و حالمو خوب نگه داشتم و اصلا در مورد اون مسئله فکر نکردم تا اینکه روز بعد که رفتم سر کار هیچکس دیگه راجع بهش صحبت نکرد، انگار اصلا یه همچین اتفاقی نیافتاده بود. بعد من اومدم با خودم فکر کردم که اتفاقاتی که تو این ما داره می‌افته با باور های که من سعی دارم در خودم ایجاد کنم مغایرت داره. از طرفی اینکار اونقدر زمان منو میگیره که اصلا نمیتونم روی علاقم زمان بزارم، بماند که کلی هم خستم می‌کنه. و مهم تر از همه اصلا دلم نمیخواد این رشته رو ادامه بدم که حالا اگر مدرکش رو بگیرم ممکنه یه جا به دردم بخوره. خلاصه که دوباره تصمیم گرفتم برای توقف طرح. ولی خب شک و دو دلی هنوز هم بود. یه هفته گذشت و شیفت های من تو اون یه هفته رویایی بود. راحت و آروم و ساده. انگار جهان داشت من و امتحان میکرد. که آیا حاضری با وجود این شرایط خوب توقف بزنی؟ ببین امکان داره که شرایط راحت باشه، لازم نیست حتما بری سراغ علاقت. و از این حرف ها و فکر ها. تا اینکه دوباره تو شیفتم اتفاقای ناجور افتاد، دیگه با خودم گفتم، بسه، دیگه بسه. تا همین جا بود. من توقف طرح میزنم.

    ایندفعه تصمیم قطعی بود. به خواهرم گفتم، کلی با هام مخالفت کردم، برام دلیل آورد، گفت این کار رو نصفه نیمه ول نکن، حس بدی پیدا می‌کنی. و از این حرفا، ولی من میدونستم ذاتا این کار و تموم کنم هم حس خوب پیدا نمیکنم، چون به این کار هیچ علاقه ای ندارم.

    حالا باید میرفتم با مترون بیمارستان صحبت میکردم(رئیس پرستار های بیمارستان) و لازم به ذکره که من از اول طرحم از این فرد وحشت داشتم. وحشت به معنی واقعی. در حدی که تن و بدنم می‌لرزید وقتی میومد بخش ما. افتضاح، ینی شرک کامل.

    با خودم گفتم، نه آیناز، باید با یه تیر دو نشون بزنی ، هم میری توقف طرح میزنی هم با این وحشتی که برا خودت از این شخص ساختی رو برو میشی.

    کلی برنامه ریزی کرذم که روز یکشنبه برم باهاش صحبت کنم. دقیقا شب قبلش هم جلسه اول قدم شش رو گوش کردم که در مورد هدایت بود. خلاصه که اونروز رفتم و مترون اصلا تو بیمارستان نبود. اولش یکم حالم گرفته شد ولی بعد گفتم «هدایت». خدایی که کل جهان رو خلق کرده، قدرت بینهایت داره، اگر قرار بود من امروز با مترون صحبت کنم ، هر طور شده این اتفاق میافتاد، اگر نشده پس هدایت خداست، به خودم گفتم :آیناز صبر کن، به خدا اعتماد کن.

    روز بعدش از صبح تا شب شیفت بودم، و کارام همه عقب افتاد طوریکه اصلا با خودم گفتم بیخیال دو روز دیگه میرم باهاش صحبت میکنم، که به شکل کاملا هدایتی دقیقا همون روزی که فکر میکردم نمیشه و داشت شک به سراغم میومد، یه جوری شد که برم مترون رو ببینم. شدیداً استرس گرفتم، ترس برم داشت. «آیا تصمیم درستیه؟» « اگر پشیمون بشم چی؟» و کلی فکر دیگه، ولی گفتم این هدایت خدا بود. هیچ چیزی در جهان بدون اذن خدا اتفاق نمی افته.

    دل و به دریا زدم و راه افتادم. رفتم باهاش صحبت کردم و به طرز باور نکردنی هم خودم آروم بودم و هم اون شخص اصلا سعی نکرد منو منصرف کنه. و من خوش و خرم برگشتم بخشم.

    به خواهرم پیام دادم و خبرو بهش گفتم، بعد به همکاران گفتم. و اونا سعی کردن منصرفم کنن، باز دوباره شک اومد سراغم.

    « آخه من قراره بعد توقف طرح چیکار کنم؟» ( لازم به ذکره که من کلی برنامه دارم برا زمان آزادم ها ولی اون لحظه ای که شیطان حرف میزنه، دیگه آدم به تمام اون برنامه ریزی ها فکر نمیکنه که ، فقط می‌ترسه) ، اومدم دوباره فایل جلسه اول قدم شش رو گوش کردم، در مورد هدایت. اونحایی که استاد شما میگین، «چجوری؟ من نمیدونم، هدایت میشیم» بار ها به خودم تکرار کردم.

    و خدا دوباره بهم نشونه داد، این ویدیو رو شما آپلود کردین.

    آقا رضای عزیز، اونجا که گفتین مغازه ابزار یراق رو بستین، چون بهتون الهام شده بود، از اون لحظه دارم گریه میکنم، تمام بدنم سر شده. هی دارم به خودم میگم اگر آقا رضا تونسته منم میتونم. اگر برای ایشون اتفاق افتاده برای منم اتفاق می‌افته.

    استاد مرسی. مرسی که این فایل رو گذاشتین. مرسی که هستین.

    خداوند رو هزاران بار شاکرم که این فرصت رو به من داد تا شما و خانم شایسته عزیز و مهربون رو بشناسم.

    امیدوارم همیشه سالم و سلامت و ثروتمند و خوشحال باشین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  6. -
    سردار علی اشرفی گفته:
    مدت عضویت: 1597 روز

    سلام بر استاد عزیزم و مریم شایسته عزیز

    استاد واقعا سپاس گذارم با تموم وجودم که این فایل های برای ما میزارین که اینقدر توکل و ایمانوم و امیدمون بیشتر بیشتر بشه

    و اقا رضای عزیز که اینقدر فوق العاده این مسیر رو توضیح دادن من هر روز به سایت سر میزدم و میزنم که ببینم فایل شما امده یا نه

    واااااو چه این قسمت برام تاثیر گذار بود که اون ایمان وامیدتونو به خداوند نشون دادید و چه دستاورد های کسب کردید تو زمانی کوتاه و اون تکاملی که اول درک خاصی نداشتین و برسین به اون جایی که این همه دستاورد تو زندگیتون واقعا اخراش از ذوق وقتی اون عکس پل ترکیه رو دیدم که اون فرد این جوری تجسم کرده بود تو تو یه سال بعد مهاجرت میکنه به کشور ترکیه و عکس خونه ها رو دیدم ازذوق اشکم دراومد

    ما اولا تو این مسیری که هستیم زود نامید میشیم با اینکه امید داریم خیلی زود مسیر گم میکنیم در حالیکه میدونیم مسیر درس اینه ممکنه دیگه از خدا درخواست های بزرگ رو نداشته باشیم ولی میدونیم که فقط او میتونه به درخواست های ما بله بگه…. ولی ولی هیچ وقت نباید امیدمون رو از دست بدیم که میشه برا ما هم میشه الان غیر ممکن به حساب میاد الان که میخوام به اون خواسته هامون فکر کنیم میگیم اخ چطور ممکنه با این شرایطی که دارم چطور ممکنه اون خونه میلیاردی اون ماشین میلیاردی که خواستمه برسم چطورر واقعا اینا نجواهای ذهنه که بگه تو نمیتونی تو بی عرضه هستی تو عمرا بی این خواسته ات برسی ولی وقتی خودتو اروم کنی وبه حرف دلت گوش کنی خداوند بهت میگه نگرانشون نباش همه ی اونا رو من بهت میدم و حتی خیلی بیش از اونا روووو تو فقط با من باش فقط از من بخوای فقط به من ایمان بیار بقیش حله

    اون وقته که من ارروم میشم و میگم خداوند گفته دیگه حله پس برای چی من نگران باشم زمانش ک ه برسه و ظرف من بزرگ بشه همه اونا به من داده میشه و الان وظیفه من که من سمت خودمو درس انجام بدم و کار کنم و نقطه ضعف های خودمو بر طرف کنم و نقطه قوت های خدومو بهبود ببخشم و لذت ببرم و لذت ببرم از این که تو مسیر هستم ونگران چیزی نباشم چون خداوند سمت خودشو از انچه تصورات ما میگنجه بهتر انجام بده

    این ها رو در واقع به خودم یاداوری کردم چون تو اخرای فایل اون عکس خونه ماشین رو نشون میدادنین من هی تحسینتون میکردم که افرین چقدر خوب که به اینا رسیدین ولی از اون ور ذهنم بهم میگفت حالا که چی تو که نداریو چطوری میخوای به اینا برسی اصلا الان هیچ ایده ای نیس که تو هم بتونی و همون موقع دوباره خداوند الهام کرد این حرف ها رو

    میدونم که الان هیچ ایده ای خاصی ندارم که منم همچین حرکت ها رو بزنم ولی خداوند مث همیشه که منو هدایت کرده تا به اینجا و این همه من پیشرفت کردم از هر لحاظ باز میتونه هدایتم کنه به اون خواسته هام

    و اقا رضا منم مث شما خیلی علاقه دارم خونه رو بخرم که همه چیش دیگه کامل و ست شده باشه دیگه نخوام با خودم چیزی ببرم به اون خونم و چقدر خونتون لوکس بودد خیلی اصن خیلی خوب همه چیش ست شده بود و ماشینتون چقدر زیبا و اسپرتی بوود والبته ماشین مورد علاقه من بی ام و 528 هس که هم لوکس و هم اسپرررتی

    خیلی لذت بردم هم از صحبت های شما و هم استاد عباس منش عزیز که چقدر دوبار اگاهی کسب کردم و میتونه تو مسیری که هستم کلی کمکم کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    رضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 992 روز

    الیس الله بکافه عبده

    خدا برای ما کافیست!

    استاد عزیزم، خانم شایسته نازنین و همسفران نازنینم سلام وقت بخیری خدمت تون دارم !

    از خدای عرش الرحمن سپاسگذارم که هدایتگر لحظه هایم بسمت خواسته هایم هست!

    دوست عزیزم اولا موفقیت هایت را در تمام زمینه های که تاحالا گرفتی تبریک میگم و از خدای وهاب خواستار نعمت های بیشمار برای شما هستم رضای عزیز چیقدر خوب این داستان موفقیت هایت را به زبان صداقت و ساده گی بیان نمودی از اینکه تونستی ذهنتو کنترول کنی در شرایط های که تضاد پیش میاد و استمرار و آن باور های قوی که از فایل های استاد در وجود تون شکل گرفته بود را عملی کنی و ادامه بدهی و روی اصول خودت بایستی از اینکه خداوند چیقدر کار هارا بموقع میتونه ردیف کند به گفته استاد عزیز که اگر بتونین روی خدا حساب کنین واقعا که چنان قلب های را نرم میکند ، چنان موفقیت ها و پیروزی های را رقم می‌زند که هیچ کسی دیگر نمی‌تواند برای آدم انجام بدهد از اینکه تونستی روی اش اعتماد کنی و اون چیقدر دست بدست داد اون افراد زیادی رو یک شبه دور تو جمع کرد یه آیه قرآن است که خداوند میگه ای پیامبر تو پرتاب نکردی ما پرتاب کردیم ، یه آیه دیگر هست میگه فکر میکنید شما میکارید نخیر بلکه ما میکاریم از خداوند عزیز میخواهم باور های مارا نسبت به خودش هر لحظه قوی و قویتر کند تا در هر لحظه روی خودش حساب کنیم که تمام آنچه فکرش رو بکنیم دست او است رضای عزیز از نتایج که گرفتید خیلی خوشحال شدم و از فایل تون بی نهایت لذت بردم و خیلی باور هایم تقویت شد که بتونم بیشتر روی اصل خودمان ثابت قدم بمانیم و از حاشیه های که در زنده گی ما ایجاد میشه کناره گیری کنیم و ادامه بدهیم تا درها بروی مان باز شود و از خودش هدایت بخواهیم که لحظه مارا به حال خودمان رها نکند و از شر نجواهای نا امید کننده حفظ مان کند …….

    همه تان را به دستان خدای عشق و قدرت و ثروت می‌سپارم

    شاد باشید و شکرگذار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  8. -
    سینا عارفی گفته:
    مدت عضویت: 1271 روز

    سلام مجدد میکنم به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و آقارضای عزیز

    من بعد دیدن این فایل رفتم کانال تلگرام و فایل تصویری و فایلی که آقا رضا میکس کرده بود رو گوش کردم

    آقا رضا بی نهایت ازتون سپاسگذارم که انقدر با ذوق و سلیقه برامون ویدیو گرفتین و قششششششنگ مراحل تکاملتون برای من قابل لمسه ، چقدر لذت بردم از فایل صوتی میکس شده صحبت های استاد عشق

    از صداقتتون از استمرارتون و از حال دل عالیتون لذت بردم و خدارو سپاسگذارم که با ویدیو شما قلبم محکم تر شد برای تعهد بیشتر توی این مسیر و بدون شک طبق قانون ثابت الله مهربان من هم روزی مثل شما از تمام نتایجم میام تعریف میکنم تا این حقیقت هر روز و هروز برای همه آشکار تر بشه.

    منم وااااقعا استاد عباسمنش رو جزو اولیاءالله میدونم و خدارو صدهزار مرتبه شکر میکنم که در دوره حیات استاد عزیزم زندگی میکنم و هدایت شدم به این مسیر پاک و شفاف و دلنشین

    استاد جاان انشاءالله خداوند براتون هزااااراااان برابر عشقی که تکثیر میکنید بده و انرژی بیشتر بهتون بده برای هدف جدیدی که ازش توی سریال سفر به دور امریکا گفتین

    من خوشحال ترینم ، خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    یگانه ثروت گفته:
    مدت عضویت: 1768 روز

    به نام خدای وهاب

    سلام به استاد عباس‌منش عزیزم و مریم جان نازنینم و همه دوستان همراه در این مسیر الهی.

    آقا رضای عزیز، از صمیم قلبم تحسینتون می‌کنم برای این همه متعهد بودنتون، برای وحی منزل دونستن حرف‌های استاد، برای این حد از شور و اشتیاق که به رشد خودتون داشتید و دارید، برای این حد از ایمان و باور که به حرف‌های استاد و این مسیر الهی داشتید و دارید. برای این حد از عملگرایی‌تون و عمل به گفته‌های استاد و الهامات خودتون.

    تبریک می‌گم بهتون که تونستید در این مسیر همواره رو به بالا برید و به قول استاد عزیز مثل یویو نباشید، و در این مدت کوتاه به این نتایج بزرگ برسید.

    استاد جانم سپاسگزارم ازتون برای وقتی که می‌ذارید و این فایل‌ها رو برای ما تفسیر می‌کنید. سپاسگزارم برای بودنتون، برای این همه آگاهی که در اختیارمون می‌ذارید و برای این مسیر زیبایی که بهمون نشون دادید.

    واقعاً چقدر این مسیر ساده و لذت‌بخشه‌. باید سوت‌زنان بیای و لذت ببری. سختیش فقط اینه که باید همواره کنترل ذهنت رو حفظ کنی و مسیر خودت رو ادامه بدی و از اون خارج نشی و به چپ و راست نزنی. که خب اینم اوایل واقعاً سخته. از این نظر می‌شه مسیری سهل و ممتنع.

    ممنونم آقا رضا که اومدید مسیر حرکت و رسیدن به نتایجتون رو گفتید.‌ این باور ما رو تقویت می‌کنه.

    تمام اون قسمتی که شما درباره خرید خونه حرف می‌زدید و از این معجزه می‌گفتید که خونه مبله رویایی‌تون رو به قیمت پایین خریدید، من اشک‌هام همینطور سرازیر می‌شد.

    کاملاً می‌فهمیدم چی می‌‌گید. برام عین روز روشن بود. همین دیروز بود که در یکی از کامنت‌هام درباره لطف‌های بی‌‌حساب خداوند نوشتم و یکیش هم همین دریافت خونه بود.

    من دیروز در کامنت درباره هدایتم به خونه دلخواهم نوشتم و جالب اینکه امروز موضوع صحبت‌های آقا رضا درباره هدایت شدنشون به خونه رویایی‌شونه. خدایا شکرت. باز هم همزمانی…

    خداوند به هر کس به اندازه ایمانش می‌بخشه. ایمان آقا رضا بارها و بارها و بارها قوی‌تر از من بوده و نتایجشون هم گواهه.

    ولی منم به عینه دیدم که خداوند وعده‌ش حقه‌. اگه همونطور که استاد گفتند ما متعهد باشیم، نتیجه از راه می‌رسه.

    نتایج آقا رضا باعث شد من درباره خونه و ماشین و درآمد و مسیر علاقه‌ و خیلی از رویاهام بسیار بلندتر فکر کنم.

    اما داستان من:

    من چند ماه پیش بدون اینکه این بنگاه و اون بنگاه برم یا نگران چیزی باشم، از خدای خودم یه خونه عالی خواستم. و بعد، به قول مریم جون عزیزم خیلی شیک و مجلسی، کلید یه واحد آپارتمانی نوساز عالی و قشنگ رو در منطقه یک تهران از یکی از دستان خداوند گرفتم. در ازای چه مبلغی؟

    پولی که ما بابت این واحد دادیم حدود یک‌پنجم قیمت واقعی اون بود که تعجب اطرافیانمون رو برانگیخت.

    ما اومدیم و در خونه‌ای که از خونه قبلی‌مون (که اونم داستان داره و لطف خداوند بوده) خیلی بهتر بود، ساکن شدیم. اما اسباب‌کشی ما همزمان شد با مسائل و شرایط اجتماعی ناجالبی که همه‌مون می‌دونیم.

    منم مثل آقا رضا دوست داشتم وقتی می‌رم خونه جدید، وسایلمون هم نو و جدید باشن‌ و واسه همین بعضی وسایل قدیمی رو دادیم رفت. از اون طرف، وقتی جابجا شدیم، به خاطر اوضاع ناجالب و ناامن اصلاً نتونستیم از خونه بیرون بریم و خرید کنیم.

    انقدر این اوضاع بر من تأثیر گذاشته بود که کنترل ذهنم رو از دست دادم و به جای اینکه همچنان به خاطر این معجزه‌ای که در زندگیم رخ داده بود، سپاسگزار و شاکر و خوشحال باشم، توجهم رفت به اتفاقات تلخ و مشکلات مردم. و اینکه چرا به خاطر این شرایط، ما هم نمی‌تونیم بریم وسایلی رو که نیاز داشتیم بخریم و…

    خلاصه احساسم به شدت بد شد و همون طور که استاد بارها گفتند، طبق قانونِ احساس بد = اتفاقات بد، افتادم در زنجیره اتفاقات بد. پشت سر هم چند تا اتفاق افتاد و من نفهمیدم چطور روزها گذشت.

    ولی خدا رو شکر باز هم در بهترین زمان خداوند من رو هدایت کرد که برگردم توی مسیر. و تونستم دوباره به تدریج احساسم رو خوب کنم و به صورت عملی شکرگزار خداوندی باشم که این خونه و هزاران نعمت دیگه رو به من داده.

    و وقتی احساسم خوب شد و هر لحظه سعی کردم به زیبایی‌های خونه و سلامتی خودم و خانواده‌م توجه کنم و به صورت تمرکزی روی فایل‌های استاد وقت بذارم، دوباره نتایجم تغییر کرد و اتفاقات خوب افتاد و تونستیم چیزهایی رو که لازم داشتیم به راحتی بخریم.

    نکته خیلی خیلی مهمی که این وسط هست و باید باز به خودم یادآوری کنم و حواسم بهش باشه اینه که:

    من در این مسیر همواره و هر لحظه باید رو به بالا برم. نباید مثل یویو یه روز بالا و یه روز پایین باشم. و برای اینکه بتونم هر لحظه رو به بالا برم، باید افسار این ذهن چموشم رو سفت‌وسخت‌تر از قبل بکشم و نذارم به هر سمتی بره.

    باید در همین جا باشم، در همین لحظه حال‌. در احساس خوب. نه در گذشته و آینده، نه در اندوه و ترس. باید یادم باشه که فقط من مهم هستم. من مرکز جهانم. اون بیرون هر اتفاقی که افتاد، بهش توجه نکنم. روش تمرکز نکنم.‌ نذارم هیچ چیزی من رو از مسیر خارج کنه. باید در هر شرایطی به صورت تمرکز لیزری روی خودم و باورهام کار کنم.

    وقتی روی خودم کار کنم، به خدا نزدیک‌تر می‌شم و خدا رو پیدا می‌کنم. و وقتی خدا رو پیدا کنم دیگه به سرچشمه وصل می‌شم… خداونده که منشأ ثروت و پول و سلامتی و آرامش و همه چیزه. اصلاً همه چیز خداست. من فقط باید سیمم رو بهش وصل کنم. همین. به قول استاد «تموم شد و رفت»!

    اگه این کارها رو انجام بدم و در این مسیر ثابت‌قدم باشم، اون وقته که «وَ یَرزُقْهُ مِن حَیثُ لَا یَحْتَسِب وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» معنی پیدا می‌کنه: و از جایى که گمانش را ندارد روزى‌اش مى‌دهد. و هر که بر خدا توکل کند، خدا او را کافى است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  10. -
    علي حسين نيا ابكناري گفته:
    مدت عضویت: 1512 روز

    بنام خداوند بخشاینده و بشدت مهربان!

    خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته گرامی و همه خانواده عزیز عباسمنش سلام و عرض ارادت. والله قسم با دیدن این فایل از صحبتهای آقا رضا عزیز و اینکه چقدر درک کردن این مطالب و آموزه های استاد جان رو فقط داشتم لذت میبردم و خودم رو بجای ایشون فقط میدیدم. یعنی اینکه آنقدر عالی و واضح همه چی رو تعریف کردند و خوب درک و شناخته بودن که من فقط میگفتم الهی شکر به این همه درک و فهم و الهی شکر به این همه توکل و اعتماد به خداوند و الهی کرور کرور شکر به وجود استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته گرامی. به قول این دوست عزیز که گفتن که ما خیلی خوشبختیم که همزمان که زنده هستیم در این دنیا میتونیم از گوهرهای ناب و معجزات الهی مانند استاد عزیزمون که با ما در این دنیا هستن بهره مند بشیم. در داستانها همیشه صحبت از پیامبران و معجزاتی میشد ولی راستش برام قابل هضم نبود و سعی میکردم که باورشون کنم ولی ذهن منطقی من خطا میزد خیلی که مگه میشه که مرده تبدیل به زنده بشه و یا خیلی چیزای دیگه. ولی الان به جرات میگم که شما و عملکردتون و موفقیتهاتون برای من و همه ما حکم همون پیامبر و معجزاتش رو داره و همه آموزشهاتون همون وحی منزل است که اگه با جان و دل بهشون گوش کنیم و عمل کنیم صد در صد در دنیا و آخرت ثروتمند و سعادتمند خواهیم شد که این نتایج عالی و معجزات گویای این آیات و نشانه های الهی و وحی گونه است بی شک. و من چقدر لذت بردم از اینهمه صداقت و پاکی این دوست عزیزمون که همه چی رو خیلی ساده و بدون خجالت تعریف کردن که اینم لاجرم از همون آموزشهای درست سرچشمه میگیرد. استاد جان من خودم یکسالو نیم میشه که با شما آشنا شدم و این آشنایی هم میتونم بگم بصورت بسیار اتفاقی و معجزه وار بود( تو یکی از فایلهاتون فرمودید فقط فکر کنید که چطور و از چه راهی با من آشنا شدید و ببینید که همون خدا چطور براتون کارای دیگه رو ردیف میکنه و منظورتون از گفتن این جمله فقط توکل و اعتماد به خداوند بود) به خداوند سبحان قسم میخورم که زندگیم روز به روز دچار تغییر و تحوله. البته بگم که دوره روانشناسی ثروت یک رو چند ماه پیش خریدم چون قبلش فایلهای رایگانتون رو گوش میدادم تا به اون آمادگی و درک برسم که بتونم بصورت جدی عمل کنم هر چند که اونا هم خیلی کمکم کردن ولی یک وقفه طولانی افتاد تو این اموزشها و همونطور که خودتون فرمودید اگه روی فایلها کار نکنی نه تنها پیشرفت نداری که هیچ پسرفتم میکنی و برای من دقیقا همین شد ولی از امروز تصمیم گرفتم جدی و مداوم شروع کنم بعد از اینکه صحبتهای آقا رضا عزیز رو در این فیلم دیدم و همش به خودم میگفتم که ببین تکامل ایشون طی شده و بعد از دوسال اولین موفقیتش شروع شد. آهسته و پیوسته رفتن خیلی بهتره از تند رفتن و عجله کردن و بعدش متوقف شدنه. و اینو بگم که شاید براتون جالب باشه منم از خدا خواستم و همیشه میخوام که کمکم کنه بتونم به اون رویاهایی که دارم برسم که سلامتی و ثروت بیکرانه( منظور از ثروت مادیات و معنویات و روابط در سصح عالی). و اینکه کارم رو میخوام ارتقا بدم و پیشرفت کنم. تقریبا دو ماه پیش یک مشکلی که من فکر میکردم مشکل عظماست و الان میگم که نه تنها مشکل بلکه یک هدیه خداوند بزرگه که تو کارم برام پیش اومد یک چیزی در حد همون اختلاف بزرگ با رییس و تصمیم به ترک کارم. که البته این کار در شرف انجام شدنه. خدا خودش شاهد بود که چقدر ناراحت و افسرده بودم که چرا من باید اینطور برام پی بیاد و خلاصه یکماهی بشدت داغون بودم از نظر روحی که اصلا خواب و خوراک نداشتم. بشدت پیچیده بودم و افکار و باورهای غلط من هم بشدت منو تخریب و بمباران میکردن و کلا سرزنشهای منفی داشتم از طرف خودم و نه بیرون از خودم. تا امروز صبح که یک فایل استاد رو تو اینستا دیدم راجع به همون ماشین دنده آرژانتینی که داشتن و اونم دزد زد و با اینکه همون ماشین کل زندگیشون بود ولی نارحت نشدن و فقط شاکر خداوند بودن و بعد داخل سایت این فیلم و در واقع این معجزه الهی از زندگی این دوست عزیز رو دیدم و صحبتهای استاد عزیزم رو گوش دادم که اگه درخواست کار عالی و معجزه از خدا داشتی این درخواست امکان داره با یک اتفاق به ظاهر بد و ناگوار ولی در باطن بسیار عالی رخ بده رو گوش کردم و به خداوندی خدا قسم دستامو بردم بالا و فقط گفتم الهی کرور کرور شکر که به من از همین الان نشانه هاش رو نشون دادی. و شاید باورتون نشه که خیلی سریع و بطور اتفاقی یک پیشنهاد کار گرفتم از جای دیگه و شهر دیگه که همیشه آرزو داشتم که برای مدتی اونجا کار کنم. فقط اینو میخوام بگم که خداوند به همه درخواستهامون پاسخ میده و شنونده خوبیه اگه ما فقط توکل و اعتماد بهش داشته باشیم و فقط قدرت رو به خدا بدیم و نه غیر از او.

    خیلی سپاسگزارم که وقت گذاشتید و به نظرم گوش دادید.

    از خدای بزرگ و بشدت مهربان برای استاد عزیزمون و خانم شایسته بسیار شایسته و همه خانواده بزرگ و عزیز عباسمنش سلامتی و خوشبختی و ثروت بیکران خواهانم.

    در پناه خدای بزرگ و مهربان️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: