https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/02/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-02-14 22:22:142024-09-24 19:35:13نتایج دوستان از آموزه های استاد عباس منش | قسمت 16
792نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
بسیار زیبا و دلنشین بود کامنتتون و من کلی کیف کردم و استفاده بردم و خدا رو بسیار شکر میکنم بابت فضایی که ایجاد کرده تا از طریق استاد عزیز و دوستان هم فرکانسیمون در آقیانوس عمیق و بی ساحلش شنا کنیم و در و گوهر صید کنیم که هم باعث آبادی دنیامون بشه و هم سعادت اخروی برامون ببار بیاره.
و چقدر شعر حضرت مولانا زیبا و اثر گذار بود برام و کیف کردم
دمت گرم .
فقط یک نکته ای که میخواستم خدمت شما و دیگر عزیزان عرض کنم که خلقت الاشیا لاجلک حدیثه وآیه قرآن نیست چون شما یجا گفتید که آیه من رفتم توی اینترنت س
رچ کردم که این کدوم آیه بوده که من بهش بر نخوردم و دیدم که این یک حدیث قدسیه و آیه قرآن نیست .
البه چه فرقی میکنه مهم فهم و درک درست از بودن ما در این جهانه و درک قوانین جهان هستی اینو فقط منباب اطلاع گفتم خدمتتون آقا جمال عزیز و دوستانی که کامنت رو میخونن.
خدا رو هزاران هزار بار شکر بخاطر استاد عباسمنش عزیز و مجموعه بسیار موحد و دوست داشتنیشون.
مخصوصااین قسمت که استادمی گفت :نقش خودمون نقش تغیرشخصیت خودمون وحرکتمون روبدانیم درمیزان دریافت نعمت های خداوند
یعنی خداوندمثل خورشیدهمیشه وبه یک میزان نوربه همه میتابونه ولی دریافت ماازاین نوربرمیگرده به خودمون به میزان تغییرشخصیت درونی
واقعاتوبرای اینکه نعمات بیشتری دریافت کنی چه تغیراتی رابرای خودت ایجادکردی
ازوقتی که مافایل های اقارضاروگوش کردیم تعهدبیشتررادروجود خودم وهمسرم احساس کردم همیشه میگفتیم بایدبدهی هامون روبدیم ولی اونقدرباجدیت نبودیاهمیشه میگفتیم دیگه قرض نمیگیرم ولی اگه شرایط پیش می اومداینکارومیکردیم ازوقتی که باتعهدبیشتری گفتیم میخاهیم بدهیهامون روبدهیم جهان به کمک مااومدوشرایطی روبرامون ایجادکردتابتوانیم بدهی هارابپردازیم وتاالان دوتاازبدهی هارادادیم وداریم برای بدهی بعدی پول کنارمیزاریم تاپرداخت کنیم وحتی درموردوام نگرفتن برادرم زنگ زدکه یک وام باشرایط عالی وباسودکم هست که ضامن نمیخاد فقط یک جوازکافیه ولی ماباقاطعیت گفتیم دیگه وام نمیگیرم وحتی وسوسه هم نشدیم ولی اگه قبلابودممکن بودبگیرم
واقعادارم یه حرکت روبه جلوی رادرزندگیم احساس میکنم
خدایاشکرت بابت این اگاهی های که دریافت میکنم
درموردخلق ارزش که استادگفتن درست متوجه نشدم منظورشون رو چیزی که فهمیدم این بود که مابایدیک کاریایک محصول تولید کنیم که دیگران حاضربشوندبرایش بهایی بپردازند
حالانمیدونم چقدر درست گفتم
همسرم شغلی که الان داره خیلی یهویی بهش رسید توی خونه برامون گاهی اوقات صبحانه های خوشمزه درست میکردویک ماه توی یک ساندویچی سرکاررفت واونجابه پیشنهادخودش برای بعضی مشتری ها ودوستانی که اونجامی امدنداملت درست میکردیاصبحانه های دیگه وفقط میخاست ببینه کسی حاضره براش بهاپرداخت کنه واناکه میخوردندخیلی تعریف میکردند ومیگفتندتاحالاتوهیچ کافه ای به این خوشمزه ای مانخوردیم فقط یک یادوماه گذشت وهمش میگفتن حیفه که تواینجایی کاشکی کافه ای داشتی وبعد همسرم دیدکه مردم خوششون اومد خداوندکمکمون کرد وماکافه ای زدیم والان خداراشکرخیلی راضی هستیم ولی اصلاهمسرم قبلانه کافه داشت ونه درکافه ای کارکردی بوده همش ازتوخونه شروع شد والان 6ماهه ماکافه داریم
وازلحاظ اعتبار باکافه های چندین ساله وباتجربه مقایسه میکنندمیگن شماازاوناهم بهترین البته هنوزکلی کارمیتونه بهترهم باشه
فکر کنم همسرم خلق ارزش کرد
مرسی ازاستادورضای عزیز
امیدوارم بازهم ازاین فایل های نتایج دوستان ببینیم
البته منوهمسرم بهم میگیم بایداینقدرنتایجمون بزرگ بشه که ماهم یه روزی نتایجمون رابرای استادبفرستیم وبانتایجمون بااستادحرف بزنیم
سلام به استاد عزیزم، سلام به خانم شایسته مهربون و دوستداشتنی و سلام به همه دوستای عزیزم در خانواده صمیمی عباسمنش، امیدوارم حال همگی عالی باشه.
استاد عزیز و نازنینم، ترکوندید، واقعا محشر بود این فایل، باید صد بار این فایل رو گوش کنم.
نمیدونم از کجا شروع کنم، استاد جان، مغز و جان صحبتهای شما این بود که حرکت کنید، مهارتهاتون رو بهتر کنید، از جاییکه هستید شروع کنید به انجام دادن ایدهها، توقع نداشته باشید یک شبه میلیاردر بشید، توقع نداشته باشید یک شبه وضعتون از لحاظ مالی عالی بشه، تکاملتون رو طی کنید. این هم از این فکر اشتباه میاد که حتی من زمانی فکر میکردم، میشینم با خودم صحبت میکنم، مینویسم و تمرین انجام میدم و این میشه کار کردن روی باورها، حرکت کردن و عمل کردن نداره، باورها ایجاد بشه، تمومه دیگه،اون درک اشتباه اینه که مگه نه اینکه ثروت فقط به ذهن من بستگی داره و به هیچ عامل بیرون از من بستگی نداره، خب من هیچ کاری نمیکنم، فقط صبح تا شب مطالعه میکنم و فایل گوش میدم تا از آسمون کیسه پول بیاد برام. نه، استاد اگر میگن ثروت فقط به ذهن شما و باورهای شما بستگی داره و به هیچ عامل بیرونی ربطی نداره، یعنی باور وقتی شروع میشه که شما حرکت میکنی و وقتی ساخته میشه که شما به نتیجه پایدار توی فلان موضوع رسیدی، باوره با نتیجه و با عمل کردن گره خورده، نتیجه زندگی من چیزی جز باورهای من نیست. وقتی استاد میگن عوامل بیرونی هیچ تاثیری روی میزان ثروت شما ندارن، نه یعنی تصمیمات من تاثیری ندارن، بلکه تمام آنچه در درون منه، از قبیل احساسات من، افکار و گفتگوهای ذهنی من، تصمیمات من، رفتار و عادتهای من، فرکانسهای غالب من همه و همه روی میزان ثروت من تاثیر دارن و از یک طرف بالا و پایین رفتن قیمت دلار، وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور، دولت و پدر و مادر و شرایط جغرافیایی و هزاران عامل بیرون از من روی زندگی من تاثیری ندارن.
چقدر زیبا گفتن استاد: که وقتی تو مهارت کسب میکنی و توی زمینه مورد علاقهات کار میکنی، با هر بار کار کردن، اوضاعت هر بار بهتر و بهتر میشه، هر چقدر بیشتر روی مهارتهات کار میکنی قویتر میشی و این ارزشی که تولید کردی، این مهارتی که کسب کردی هیچوقت از بین نمیره، هیچوقت پایین نمیای، چون مهارتت که همیشه باهاته، از بین نمیره که، حالا هر اتفاقی که بیوفته برای بورس و ارزهای دیجیتال، اتفاقی برای تو نمیافته و تو وقتی توانایی خلق ارزش رو داری، همه جای دنیا میخوانت. خدا رو صد هزار مرتبه شکرت.
من از یه جایی به بعد به خودم میگفتم: کار کردن روی باورها باید خودش رو در قالب عمل نشون بده، ایمان در کنار عمل معنا پیدا میکنه. قرآن کریم تقریبا هرجایی صحبت از ایمان آوردن کرده بعدش از عمل صالح یاد کرده. «الذین ءامنوا و عملوا الصالحات»
به خودم دارم میگم: اگر میگی من به خدا ایمان دارم، خب، برادریت رو ثابت کن، چه کاری انجام دادی به واسطه این باوری که میگی. مثل مثالی که استاد درباره یکی از دوستانشون گفتن: یکی از دوستای ما، نشسته بود توی خونه، هیچ کاری نمیکرد و همش میگفت من یه ایدهای دارم و دارم روش کار میکنم، استاد هم میگفتن: اگر ایمان ساختی، چه حرکتی کردی، برو جلو ببینم چند مَرده حلاجی؟
اینکه یه کاری انجام بدیم، با همون امکاناتی که داریم، این میشه ارزش خلق کردن.
چه مثالهای قشنگی زدید از اون خانمی که توی تهران شروع کرد به ترشی درست کردن و اول مثلا به چندتا همسایه داد، بعد تبلیغات دهان به دهان اتفاق میوفته، خدا حمایت میکنه، مشتریها بیشتر میشه، بعد یه مغازه کوچکیک اجاره میکنه تا میرسه به یه جاییکه توی میدون ولی عصر چندتا مغازه رو به خودش اختصاص میده. از چه کاری؟ از ترشی درست کردن، اون هم یه خانم خانهدار، یعنی فقط از یک راه مشخص نیست، که همه باید از یه مسیر برن. همه ما تواناییهای منحصر بفردی داریم، وقتی که میریم سراغ علاقهمون و توی اون زمینه کار میکنیم و شور و شوق داریم، با هر بار کار کردن، سرعت یادگیریمون، مهارتهامون و ارزشی که خلق میکنیم و بهبودی که ایجاد میکنیم به مراتب بیشتر و بیشتر میشه، اون شور و شوق و لذت و آرامشی که توی این مسیر داریم، این خوشبختیه، شادیه. پول و ثروت خودش میاد. پول میخوای ارزش ایجاد کن، پول بیشتر میخوای ارزش بیشتر ایجاد کن. حرکت کن، اینها رو دارم به خودم میگم. یا اون مثال خانمی که گفتید اول کار چندتا غذا درست میکرد به مسافرها میداد، بعد آروم آروم غذاهای بیشتر درست کردن و تبدیل شدن به یه بیزینس موفق. چقدر از داستان دیجیکالا خوشم آمد که آمدن یه دوربینی رو سفارش دادن و دوربین تقلبی بود و اونها آمدن به خاطر علاقهشون گفتن: وقتی یه محصول این ویژگیها رو داشته باشه، محصول اصله و اگر فلان ویژگیها رو داشته باشه، محصول تقلبیه، چقدر لذت بردم که گفتید: بدون توقع این کار رو کردن و بعد مردم گفتن: ما به شما بیشتر اعتماد داریم، شما اگه میدونید که چه محصولی اصله و چه محصولی تقلبیه، پس شما اون محصول رو بیارید، ما از شما میخریم و ایده دیجیکالا از اینجا کلید خورد. نکتهای که توی این داستان و داستانهای مشابه هست اینه که چه موقع مشتری میاد بگه من بهت اعتماد دارم؟ وقتیکه اون فرد صادق و درستکار باشه. که یاد فایل سرمایه اصلی شما افتادم. مثال اون آقا توی روستاهای شیراز که دیگه معرکه بود که این آقا دامداری داشت و یک بار یه توریست خارجی نصف شب توی جاده گیر میکنه و از این آقا کمک میخواد، این آقا هم بهش کمک میکنه و براش نوش و شیر و ماست محلی میاره بی توقع. بعد این بابا میره کشورش و از تجربه سفرش برای دوستاش تعریف میکنه و دوستاش برمیدارن میان پیش این آقا و آروم آروم بابت محل سکونتشون بهش پول میدن، بعد یه چادر اجاره میکنه و چقدر پیشرفت می کنه و بعنوان کارآفرین برتر شناخته میشه. چقدر لذت بردم از این مثالها از اونجایی که میگفتید: فلانی شروع کرد بیتوقع. آقا رضا توی تلگرام با عشق کار میکرد، چقدر مهمه تمرکز گذاشتن توی موضوع مورد علاقه و اولش برای آقا رضا توی بیزینس جدیدش نتیجه مالیی در کار نبود، اما وقتی تمام تمرکزش رو میذاره روی کار مورد علاقهاش و ادامه میده و ارزش خلق میکنه و هر بار مهارتش رو افزایش میده، اول فایلها فقط صوتی بود، اصلا اول کار، بدنبال پول نبودن، اول کتاب میذاشتن برای پایه دوربین، بعد آروم آروم مهارتشون توی ادیت کردن کلیپها رو افزایش دادن، آروم آروم وسایل کارشون رو تهیه کردن، مهارتشون توی کار کردن با سایت و پشتیبانی سایت بهتر شد. بعد باورشون که میتونم از این مهارتم ثروت بسازم تقویت شد و پول و ثروت هم دنبالشون آمد.
دیدن این الگوها باید رسیدن به خواستهها رو برامون باورپذیر کنه.
نتایج مالی رو خیلی راحت میشه دید، اینها میوههای شیرینه که ایجاد شده، اما تغییرات شخصیتی که قبل از نتایج مالی ایجاد شدن، ممکنه کمتر دیده بشن، مثل اینکه آدم وقتی شروع میکنه روی خودش کار کردن، این کار کردنه اول خودش رو توی میزان آرامش ما نشون میده، توی میزان سلامتی ما خودش رو نشون میده، توی افکار مثبت، توی کلام مثبتتر و توی ارتباطات بهتر خودش رو نشون میده و بعد نتایج مالی اتفاق میوفته.
باید بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم، باید وقتی اطرافیان از سر خیرخواهی میخوان ما رو از بودن توی مسیرمون منحرف کنن، باید بتونیم صبر کنیم، ذهنمون رو کنترل کنیم و توی کاری که عاشقش هستیم ادامه بدیم و زمانیکه باورهای درست درباره ثروت داشته باشیم، ثروت دنبال ما میاد.
استاد جان، چقدر تحسینتون میکنم، چقدر عالی گفتید: آقا، خدا مثل یه خورشیده، خداوند بینهایت عادله، این نیست که خدا برای یک نفر بخواد، برای یک نفر دیگه نخواد، نه، خدا برای همه میخواد، خدا بیشتر از ما میخواد که ما موفق و ثروتمند بشیم، اما داستان اینه که به اندازهای که من باور میسازم، به اندازهای که حرکت میکنم، به اندازهای که توی دل ترسها میرم، به اندازهای که ارزش تولید میکنم، به اندازهای که ظرف من بزرگ میشود، باران رحمت الهی رو بیشتر دریافت میکنم.
چقدر لذت بردم که گفتید: مهم اینه که ما چقدر شخصیت خودمون رو تغییر میدیم، ما تعیینکننده هستیم، ما اصلیم، همه چیز از حرکت ما شروع میشه، از ایمان و باور ما شروع میشه، از خلق ارزش ما شروع میشه، اگر میخوام ثروت تولید کنم، باید ارزش خلق کنم، اگر ارزش تولید میکنم، اما پول نمیسازم، باورهام درباره پول و ثروت ایراد داره و باید درستشون کنم. اما مسئله اینه که افراد زیادی ارزش خلق نمیکنن و مثلا میرن سراغ بانک، ارزهای دیجیتال، بورس و … و با این باور این کارها رو انجام میدن که من که عرضه پول ساختن ندارم، پولم رو بدم یکی بیرون از من، که برام پول بسازه، این تفکر فقرآلودیه، این تفکر باعث بدبختی میشه. اینطوری میشه که یه سری اعداد توی بورس یا ارزهای دیجیتال بالا و پایین میره و وضعیت یه سری افراد هیچ تغییری نمیکنه.
ثروتمند شدن پایدار اولش آروم آروم اتفاق میوفته، بقول استاد قطره چکونیه، چون باورهامون به صورت بنیادین ایراد داره، باید به خودم یادآوری کنم که هیچکس یکشبه به موفقیت مالی نرسیده. من یاد گرفتم وقتی عاشق یه کاری هستم، من ذوق و شوق دارم به اون کار، من دارم شادی و خوشبختی رو تجربه میکنم.
باید دائما از خودم بپرسم من چطور میتونم از آگاهیهای فایلهای هدیه یا محصولات در عمل استفاده کنم، چطور باید حرکت کنم، چطور باید ارزش خلق کنم، با شرایط فعلی چه کاری میتونم انجام بدم.
چقدر لذت بردم که گفتید: وقتی حرکت میکنید توی مسیر علاقه تون به یه جایگاهی میرسید که پول ساختن دیگه دغدغه نیست، دیگه انگیزه اینکه من میخوام ارزش بیشتر بسازم، من میخوام خودم انسان بهتری بشم، مهارتهام بیشتر بشه، باعث میشه من حرکت کنم، نه اینکه من کار میکنم که پول بیشتر بسازم. پول و ثروت خودش میاد.
چقدر آقا رضای عزیز رو تحسین میکنم، چقدر عالی روند موفقیتش رو با مثال توضیح داده بود، چقدر عالی خودش رو متعهد کرده بود به حرکت کردن با امکاناتی که داشت، چقدر عالی این کلیپ رو با کیفیت عالی ضبط و ویرایشش کرده بود. تحسینتون میکنم آقا رضای عزیز. این زندگی زیبا مبارکتون باشه و برای خودتون و خانم و بچههاتون آرزوی سلامتی و بهترینها رو دارم.
چقدر جالب بود صحبتهای تکمیلی استادم که گفتن: اینکه بعضی افراد دنبال پول و ثروت رفتن، خیلی پول دارن ولی همه چیز رو ندارن، این درست نیست، همه دنبال پول هستن، اما خیلی افراد پولی بدست نمیارن، چون به صرف خواستن یک چیز ما بهش نمیرسیم، وقتی قانون رو درک کنیم، اونوقت میتونیم ازش توی هر حوزهای از زندگی ازش استفاده کنیم.
استاد گلم، چقدر تحسینتون میکنم، چقدر شما عشقید، استاد جان، در مورد اتفاقات این چند روزه زندگی خودم میخوام بگم: استاد جان، من از کار مهندسی کردن، از کار با نرمافزارهای مهندسی و برنامهنویسی توی این زمینه و حل مسئله لذت میبرم، این کار رو دوست دارم، استاد، آمدم یه سایتی رو پیدا کردم که میتونم ازش پروژه برنامهنویسی بگیرم و با انجام کدنویسی، بقول شما ارزش خلق کنم، من برای اینکه بتونم دسترسی به پروژهها پیدا کنم، نیاز به فیلترشکن و استفاده از تلگرام داشتم، اولش بیخیال شدم ولی گفتم چه ایراد داره، انجامش میدم، خلاصه میکنم: رفتم توی یه مغازه تعمیرات کامپیوتری و چقدر حس میکردم یه ذره دارم حرکت میکنم و چندین و چند بار خدا داره برای من همزمانی میچینه توی این مسیر، استاد اون بنده خدا بعد از آشنایی با من، بهم پیشنهاد یه شاگردی برای یه نمایندگی ایران خودرو رو داد و گفت حقوق ماهیانهاش بالاست، من اول دودل شدم، بعد اصلا نرفتم که ببینم، به اعضای خانوادهام هم چیزی نگفتم درخصوص پیشنهاد این آقا و قراره دو، سه روز دیگه برم اهواز و سراغ کار کردن توی یه کارگاه تولیدی ادوات خاکورزی رو بگیرم، چون انتخاب کردم و بررسی کردم دیدم من به چی علاقه دارم، با وجود اینکه ممکنه حتی چند ماه اول حقوقی نداشته باشه و حکم کارآموزی داشته باشه برام، ولی تصمیم دارم ان شاء الله حرکت کنم و توی این مسیر خدا رو شکر خانوادهام تا به الان حمایت کردن از من. چیزی که قبلاً نبود و من تجربه مهاجرت کاری هم نداشتم.
انگار این فایل برای من بود، به انواع و اقسام روشها یه سری کلمات مثل حرکت کردن، ارزش خلق کردن، بهبود شخصیت و افزایش مهارت توی زمینه مورد علاقه رو از زبان استادم، بارها و بارها شنیدم، عاشقتونم استاد جان، حرفاتون رو باید با طلا نوشت.
امیدوارم همه دوستان گلم در پناه خدای بزرگ همیشه شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
جهان ما را باورهای ما میسازه واین را الان میتونیم ببینیم که چقدر از نعمتها را داریم توی زندگیمون تجربه میکنیم و خداوند در عین عدالت نعمتها را دراختیار همه قرارداده اما هرکس به اندازه ارزشی که خلق میکنه و باورهاش از اونا برداشت میکنه پس بیاییم بیس جهان که فراوانی و سادگی است را باور کنیم وتحسین کنیم این دو باور را که هرچه تاکید کنیم این باورها را به همان مقدار وارد زندگیمون میشه وبدونیم که خالق زندگیمون هستیم
سلام استاد جان عجب فایلی بود این فایل کلی دگرگون شدم اومدم کامنت بنویسم تا این ترسم بریزه از اینک خود افشایی کنم میخام بهتون بگم استاد من از اون دسته از آدم هایی هستم ک کلی بهانه دارند برای حرکت نکردن…. با اینک میدونم علاقم چیه و میدونم قدم اولش رو باید بردارم ولی نمیکنم این کارو….اونم به خاطر کمبود عزت نفسم ی مدتی داشتم مهارت کسب میکردم تو مسیر علاقم ولی بعدش دچار حاشیه شدم و ولش کردم گفتم باید برم مدرکش رو بگیرم مهم مدرکه همش خودم رو گول میزدم ن تو فعلا مدرکت بگیر بعد روی مهارتتم کار میکنی در صورتی ک فعلا شرایط گرفتن مدرکش ندارم…
وقتی ک داشتید میگفتید ادمها میخوان ثروتمند بشن بدون اینک ارزش خلق کنن گفتم اره این منم دقیقا من رو میگ میخام پولدار بشم ولی هیچ کاری نکنم با این بهانه ک من توانایی ندارم یکی دیگ باید بهم پول بده ….دلیل خواستن ثروت هم برای خودم نیس برای اینک لباس خوشگل تر بپوشم نمیدونم ماشین فلان بخرم ک دیگران ازم تعریف کنن و ی جورایی جلب توجه کنم ….. روی مهارتم کار نمیکنم چون میگم این همه دخترا خانواده شون دارن خرجشون میدن من چرا خودم بندازم زحمت این ینی کوتاه فکری من ینی اینک من همه چی رو پول میبینم و هیچ وقتم با این طرز فکرم بهشم نمیرسم و باید شخصیتم تغییر کنه این شخصیتی ک مدام دوست داره جلب توجه کنه این شخصیتی ک دوست داره احساس قربانی شدن رو دوست داره سختی کشیدن رو ک به دیگران بگه ببینید من ادم روز های سختم…
الان ک دارم مینویسم بغضی توی گلوم گیر کرده ی جورایی دارم آشغالارو از زیر مبل درمیارم ولی واقعا خسته شدم از این همه ادا دراوردن های الکی از این طبل تو خالی بودن خودم….
میخام واقعا تغییر کنم گفتید تعهد بدید استاد جان و من زهرا رحمانی تعهد میدم در تاریخ 26.11.1401 ک روی مهارتم در حوزه ی مورد علاقم ک بدنسازی هست کار کنم و دیگر دنبال بهانه نباشم و همینطور روی شخصیتم کار کنم و هدف بعدیم اینه ک حتما دوره عزت نفس رو بخرم تا ی عزت نفس خیلی خوبی رو برای خودم بسازم
اینارو نوشتم ک اگ تو مسیر کم اوردم با دیدن این کامنتم بهم یاداوری بشه ک ن تنها به خودم بلکه به تمام بچه های سایت و استاد عزیزم تعهد دادم و باید ادامه بدم
خیلی دوستتون دارم استاد ممنونم بابت این فایل بینظیرتون
سلام به استاد عزیزم ودوستان وهم خانوادهی عزیز عباسمنش من فقط میخوام بگم که خیلی خوشحالم که در مدار شنیدن این همه آگاهی هستم.خداروهزاران مرتبه شکر. از شما استاد عزیز ممنونم که با گذاشتن نمونه های عینی و واقعی به ما کمک میکنید که بیشتر درک کنیم قوانین رو وبفهمیم که در زندگی چطور باید عمل کنیم تا نتایج برامون حاصل بشه.من خودم با شنیدن صحبت های رضای عزیز بیشتر یاد گرفتم که چطور رفتار کنم .هر چند که استاد عزیزم هزاران بار در فایل های مختلف همه چیز رو خیلی واضح بیان کردن ولی خوب این روند نیاز به یک سیر تکاملی داره که با دیدن عینی و واقعی زندگی افراد بچه ها قوانین رو بیشتر درک ودریافت میکنند.من هم از همین لحظه متعهد میشم که تمام چیزهایی که از استادم آموختم رو مو به مو در زندگی اجرا کنم وشنیدهارو وحی منزل بدونم واینجوری دیگه ایمان صددرصد دارم که نتایج عالی به سمت من وزندگیم سرازیر میشه.به قول استاد کافیه فقط ما به آنچه که فهمیدیم عمل کنیم وعجله نکنیم وصبر کنیم که ظرف وجودمان بزرگ وبزرگتر شود تا نتایج هم بزرگ وبزرگتر شود. خیلی دوستون دارم استاد جان
با سلام و کلی آرزوهای خوب برای همه شما خوبان و استاد ارجمند و خانم شایسته ستودنی
بسیار از مراحل رشد و تلاش آقای عطار روشن لذت بردم، هر تکه از کلامشون یه خواسته جدید یه هدف جدید به لیست من اضافه کرد، کلی رفتار در خودم پیدا کردم که باید اصلاح شوند.
نوع جدیدی از پیگیری و عمل یاد گرفتم، خدارو صدهزار مرتبه شکر
انگار این فایلها جواب سوال خیلیهامون بودند که از خودمون میپرسیدیم ایراد کارمون کجاست ما که گوش میدیم ما که داریم عمل میکنیم پس چرا نمیشه
الان متوجه شدیم که باید مثل آقا رضای عزیز عمل کنی و شایدم هم بهتر و محکم تر، هیچ چیزی مرز نداره بهتر و محکم تر از این هم میشه
استاد عزیز چقدر این سخنان تکمیلیتون فوق العاده بود، هر جمله اش آگاهی بود
اگه از من بپرسند تا الان( که بیشتر از دو ساله شمارو میشناسم اما دو ماهه که هر روز مهمون سایتتونم ) مهمترین چیزی که از این راه یادگرفتی چیه میگم تکامل،تکامل، تکامل
و خیلی برام لذت بخشه
من قبلا خیلی عجول بودم و میخواستم خیلی زود نتیجه بگیرم در هرچیزی، حتی غذا پختن
اما الان یه آرامش قشنگی در رسیدن به خواسته هام دارم اما نه از روی تنبلی و تعلل، از روی سپری کردن زمان درست
قطعا هست روزهایی که حالم بده یا نمیخوام اصلا کاری بکنم اما بعدش خیلی قدرتمند به مسیرم برمیگردم
و دومین چیزی که یادگرفتم، تکرار، تکرار،تکرار
من از تکرار بیزار بودم و بابتش تاوان هم دادم، یکیش کنکور، دوران دبیرستانم همه فکر میکردند رتبه ام در بدترین حالت سه رقمی میشه اما خیلی افتضاح شد چرا چون من حاضر نبودم یه سوال رو دوبار بخونم
اما الان یه کتاب خوب رو بارها میخونم، یه فایل شما رو بارها گوش میدم
مثلا عادتهای اتمی رو دوبار پشت سر هم خوندم ک الان برای بار سوم دارم میخونمش تا موتور تغییر عادتهام خاموش نشه
کتاب اثر مرکب رو بالای 8 بار خوندم و خیلی کتابهای خوب دیگه
هرچیزی که بهم کمک کنه میره تو لیست تکرار من
اولین تعهدی که به خودم میدم اینکه تمرکزی کار کنم، یکی از بزرگترین پاشنه آشیلهای من نداشتن تمرکز هست، چندتا کار رو باهم پیش میبرم
باید بگم خیلی بهتر شدم، مثلا همزمان از دوتا مهارتم دست و پا شکسته درآمد داشتم و یه مهارت جدید هم یاد میگرفتم، یکی از این کارهارو گذاشتم کنار و با یکی درامد دارم تا ورودیم قطع نشه و همچنان رو مهارت جدیدم با باورهای درست کار میکنم
خیلی ذوق دارم که با باورهای درست یه کاری رو شروع کنم و از دیدن نتایجش لذت ببرم
و تعهد بعدیم متعهد بودن به سر زدن هر روزه به سایت شماست، گنجینه ای ارزشمند که هر کلامش هر خط نوشته اش یه دنیا آگاهیه
از سال 94 تا الان شاگرد شما هستم و تقریبا تمام دوره های شمارو دارم
از وقتی چند سال پیش در یکی از فایل هاتون فرمودین خیلی زود میام ایران و یه سمینار خیلی بزرگ برگزار میکنم تا حالا چندین بار با خانم فرهادی عزیز تماس گرفتم و پرسیدم استاد کی میان
تا اینکه چند ماهه پیش فرمودین قرار بود بیاین که حستون گفت بهتون الان زمان مناسب نیست
استاد عزیزم الان فکر میکنم اون زمان مناسب رسیده و ماها بی صبرانه بعد 7 سال دیدن شما از صفحه مانیتور منتظر دیدن شما از نردیک هستیم
استاد جانم مثل همیشه دور وگوهر از کلامتون جاری وساری شده،و منم مدتهاست شدم رباینده دور و گوهر کلامتون، من به دنبال ثروتم ، ثروتمند بودن در یکتاپرستی که انقدر یکتاپرست باشم که ایمان وتوکل وتوحیدی بودنم مشهود ومعلوم باشه از گفتار واعمالم، میخوام ثروتمند باشم در داشتن صحت وسلامتی، که آرایش وپیرایش تن وجسمم همیشه، لبخند روی لبم و سرخی گونه هام از شوق وذوق زیادی باشه و آب وغذایی که میخورم،سپاسگزاری و شادی ، داروی شفاء بخش جسم وجانم باشه ، میخوام ثروتمند باشم در عشق در مهربانی، در محبت، در صلح ودوستی، که روابطم باخودم باخداوند وبا هرجیز وهرکس در این جهان برپایه عشق بلاعوض باشه، میخوام ثروتمند باشم در شادی ودرشوق در نشاط در آرامش،در امنییت که ایمانم از آرامشی که دارم از لبخند همیشگی رو لبم معلوم ومشخص باشه، میخوام ثروتمند باشم در داشتن پول و مال و ملک و املاک که با این ثروتم به گسترش جهان در علم، درهنر، در تقسیم کردن عشق ومحبت و یاری وکمک به عزیزانم وبه نیازمندان با آبرو وشرف، ودرراه ماندگان با ایمان و خدادوست همیشه پیش قدم باشم…انشالله به لطف الله..
اینهارو گفتم که بگم من از شما از تک تک کامنتهای پراز عشق دوستانم ونتیجه های عالیشون، یادگرفتم که با همون داشته هام شروع کنم و حس ثروتمند بودن در معنوییات در سلامتی در روابط در سعادت وخوشبختی وآرامش رو به خودم هدیه بدم…
من از سال گذشته که دوباره در دوره ای از زندگیم قرار گرفتم که باید از صفر شروع میکردم، (صفر شده بودم در عشق ومودت، در توکل،در ایمان، در سلامتی، در مادییات،)
دقیقا از همونجا شروع کردم ، تواکثر کامنتهام تعریف کردم جریان هدایتم رو…
من به لطف الله به کمک آموزه های شما شروع کردم وحالا تا حد زیادی از خودم وشرایطم راضی هستم..الهی هزاران بارشکرالله مهربان رو
استاد جانم شما بهتر میدونید که اگه فقط برای تسکین درد در لحظه های سخت، یا برای یه ایده گرفتن کوتاه مدت، یا یادگرفتن چهار تا راه و روش هرکی بیاد سراغ شما وسراغ این سایت به جایی نمیرسه!!!
کسی رشد میکنه مثل آقا رضای عزیز، مثل من ومثل خیلی از دوستان که نتایج عالی گرفتن، به قول شما نتایج پایدار،که اصل رو فهمیدن درک کردن واجراش کردن..
من تمام مدتی که فایلهای آقا رضای عزیز رو میدیدم برمیگشتم این یک سال گذشته ام رو میدیدم ومیگفتم الهی هزاران بارشکر پس مسیر درسته، پس از روی شانسم نبوده، پس اتفاقی نیست، باید همین مسیر رو ادامه بدم…
چه مسیری؟! مسیری که شخصییتم رو زیر ورو کرد، باورهامو کن فیکون کرد، مسیری که از روی فرش بلندم کرد وبه سمت عرش داره هدایتم میکنه…
من واقعا وقتی به این مسیر نگاه میکنم قشنگ به وضوح متوجه میشم که تغییر شخصیتی که باتغییر باورهام در من شکل گرفت باعث شد انقدر رشد کنم خدارو شکر…
قبلا گفتم وقتی همسرم در حقم هم خیانت عاطفی کرد هم مادی، و من مجبور شدم به طلاق اجباری، خیلی برام سخت بود، ولی الان میگم واقعا چقدر راحت عبور کردم از اون شرایط،چرا؟!
چون داشتم از اموزه های شما توی زندگیم استفاده میکردم..
من دلم میخواست جواب خیانتشو بدم، میخواستم برم حقمو از حلقومش بکشم بیرون، میخواستم نذارم آب خوش از گلوش بره پایین،باید پله های دادگاهو سالها بالاپایین میکردم که ثابت کنم حقمو بالا کشیده!!!
خلاصه بگم میخواستم انتقام بگیرم، باید پناه میبردم به قرص ودارو، از فشارهای عصبی وسرزنشهای خانواده وترس از آبروریزی، باید یه بلایی سرخودم میاوردم، باید یه کاری بیرون از خودم انجام میدادم به حساب اینکه کاری کرده باشم( کار فیزیکی) اگه آدم گذشته بودم وبا شمانبودم واز آموزه های شما استفاده نمیکردم!
اماااااااااااااااا، من میخواستم تغییر کنم، من نمیخواستم استفاده کنم از همون راه وروشها والگوهای تکراری که هربار برای حل کردن مشکلاتم دست به دامنشون میشدم، همون راههای غلط واشتباه…
همون افکار وباورهای غلطی که ریشه اش از نداشتن اعتماد به رب میومد، از نداشتن اعتماد به نفس وعزت نفس، همون حسهای قربانی شدن، همون احساس گناهها، ترس از قضاوت شدنها، شرک ورزیدنها، جنگیدن و نفرت ورزیدن و کینه توزیهایی که فقط شر رو زیاد میکرد وبیشتر بهم آسیب میزد
من میخواستم اعراض کنم از جنگیدن وتسلیم شدن در مقابل باورهای غلطم!!!
من در برابر رب خودم تسلیم شدم وعاجزانه اختیارات تمام زندگیمو بهش دادم، گفتم سیدحسین عباسمنش میگه نباید به خودمون ظلم کنیم چون خدا توکتابش گفته هرچه خیروخوبیست از من است وهرجه شر وبدی از جانب خودتون!!
من خودم رو تواون شرایط بافایلهای این سایت شستشوی مغزی و ذهنی وروحی وروانی دادم، تمام مدت بیداریم وحتی شبها هنذفری توی گوش با فایلهای شما به مدت 5و6 ماه خوابیدم وبیدار شدم،والبته عمل کردم، خب اوایل خیلی سخت بود، ولی از اهرم رنج ولذت استفاده کردم،گفتم میخوای یه بار یه درد حسابی بکشی مثل سختی که کرم ابریشم موقعه بیرون اومدن از پیله اش میکشه ولی بعد پروانه بشی، یا نه باز میخوای مثل گذشته پیله ات رو دیگران سوراخ کنن یا عقایدت وباورهای پوچت، وترسهات،وعجول بودنت پیله ات رو سوراخ کنه تابیای بیرون از این وضعییت؟! بعد اون بیرون اومدنهای اجباری وزورکی له بشی ناقص باشی یا تاسرحد مردن بری باز؟!!
من خیلی خسته بودم به اندازه 30 سال رنج و درد، برای همین تسلیم شدم، اولین تصمیمی که گرفتم این بود هیچ کاری نکنم، برعکس گذشته که به قول شما که تو فایلهای 12 قدم گفتید،موقعه ای که مشکل ومسئله ای پیش میاد 98 درصد مردم دنبال اینن یه کارفیزیکی بیرون از خودشون انجام بدم، من تصمیم گرفتم که اصلا کاری نکردن من، تصمیمی نگرفتن من خیلی خیلی برام بهتره تا اینکه ندونسته واز روی نااگاهی تصمیمی بگیرم…
کم کم به خودم اومدم کم کم اروم شدم، هدایتها کم کم از راه رسید، چون باسکوت ومراقبه وتسلیم بودنم وسپاسگزاری برای داشته هام کم کم الهامات از راه رسیدن، این در صورتی بود که من توی خونه ی مشترکمون زندگی میکردم هنوز، هر روز پیامها وتماس داشتم از طرفش ، پیامکهای دادگاه برام میومد ومن تصمیم گرفته بودم که از حق وحقوقم بگذرم تا نخوام برم دادگاه و….
خیلی برام سخت بود که بخوام ببخشمش، برای همین اول تصمیم گرفتم خودم رو ببخشم، چون از آموزه های شما فهمیده بودم که خودم بافرکانسهایی که به جهان فرستاده بودم این شخص واین شرایط رو به زندگیم آورده بودم، برای همین باید خودم درونم تغییر میکرد..
هر روز ساعتهای زیادی قرآن میخوندم، نماز خوندن طوطی وار و از روی نیاز وبا گریه وگله وشکایت رو گذاشتم کنار، همزمان که فایلهای شمارو گوش میدادم خداوند قلبمو برای درک آیاتش باز میکرد و تازه فهمیدم رازو نیاز چیه هست اصلا، عشق بازی با معبود ومعشوق چه مزه ای داره، وقتی نشستی روبروش وباهم حرف میزنید اونم باعشق، خدا توکتابش بامن حرف میزد در جوابش منم یه حرفی میزدم بعد باهم میخندیدیم باهم گریه میکردیم باهم امیدوار میشدیم وباهم شراکتی تلاش میکردیم من سهم خودم خداهم سهم خودش…
خلاصه اون روزها وشبهای سخت گذشت..تواون دوران من از هر هنری که بلد بودم سعی کردم پول دربیارم، واز صفر به 20 برسم و کم کم ایده های خوبی بهم الهام شدوافرادی سر راهم قرار گرفتند که ایده هام عملی بشه و من از تمام اون وقتی که جهان با اون تضادها توی زندگیم آورده بود استفاده مفیدکردم..
وحالا به لطف الله از هر نظر توشرایط مطلوبی هستم وکلی ایده ی پولساز پیش رو دارم که انشالله توسال جدید یکی دوتا از اون ایده هارو که باشرایطم همخونی داره وهماهنگه اجراییش میکنم…
خداوند چنان تو این مدت برام جبران کرده، که دیگه با تک تک سلولهای وجودم حرفتون رو باور کردم که در جهان همه چیز مسخر ماست وبرای ماست کافیه تو اون فرکانسش قرار بگیریم و برش داریم برای خودمون، به همین راحتی، وصدالبته به شرط ایمان به شرط پاکی دل، به شرط صداقت ودرستکاری…
اگر باورهای من تغییر نمی کرد، افکار من تغییر نمیکرد، گفتار من وعملکرد ورفتار من تغیر نمی کرد، ودر نهایت شخصییت من تغییر نمیکرد!! من هنوز تو همون شرایط بد وحتما شرایط بدتری بودم الان…
من حالا این دستاوردهامو میذارم همشو پای لطف خدا و آموزهای شما که باعث شد باتغییر شخصیتم در مسیر کسانی قرار بگیرم که خداوند بهشون نعمت عطاء کرده واز مسیر گمراهان وناسپاسان جدا بشم…
استاد جانم واقعا حرفتون رو صد درصد قبول دارم کسیکه برای خودش ارزش خلق میکنه وتوی کار وحرفه وزندگیش حرفی برای گفتن داره، اون ارزش براش موندگار میشه هر روز بیشتر وبزرگتر میشه وبرای خلق رویاهای بعدیش پلی هست برای رسیدن به اون رویاهاش، دیگه برای اون فرد چه فرقی میکنه کی رئیس جمهور باشه، دلار بالا وپایین بشه، کسی از زندگیش بره،کسی بیاد، کدوم شهر وکدوم کشور باشه اصلا تو چه سن وسالی باشه!!
اون آدم یادگرفته با ایمانی که ساخته برای خودش جهانی بسازه در ارامش وامنیت وایمان، که فقط براش خیرو خوبی داره واگرهم تضادی بیاد میگه حاضرم برای بزرگتر کردن ظرف وجودم برای دریافت علم ودانش و معنوییت وثروت و سعادت و ارامش وسلامتی بیشتر..
مثل من که میگم خدای خوبم عزیز دلم باز قراره اینو حل کنم چه پاداشی بگیرم؟
بازم ازتون سپاسگزارم استاد جانم واز دور روی ماهتون رو می بوسم
عرض سلام دارم خدمت همهی دوستان و همفرکانسی های عزیزم.بخصوص استاد عباسمنش ومریم بانو
خدارو بی نهایت سپاسگذارم که در مسیر دریافت این آگاهی های ناب قرار دارم و هر روز دارم خودم رو با قوانین بدون تغییر جهان هستی و خداوند هماهنگ میکنم
بی نهایت از استاد عباسمنش عزیز بخاطر آگاهی های ناب این قسمت که در مورد خلق ارزش بود ممنونم .من مدتها بود که نیاز به شنیدن همچنین نکته کلیدی در مورد خودم و کسب و کارم داشتم که با همین شغلی که دارم باید یک ارزشی رو خلق کنم که بتونم درآمدم به سه برابر یا حتی بیشتر برسونم.
دیشب یه داستان قشنگی رو یادم اومد که خالی از لطف نیست گفتنش
چندسال پیش یه فامیل داشتیم که خیلی از نظر مالی وضعیت خوبی نداشت ولی همیشه خانومش میگفت خدا بزرگه همه چی درست میشه. و همیشه این حرف رو میزد. یه بار سر زمین کشاورزی بودیم و داشتیم چغندر بار کامیون میکردیم که یه دفعه یه چغندر از بالای کامیون پرت شد و افتاد رو سرش، و زن بنده خدا بیهوش شد ،بعد 2 ساعت که بهوش اومد شوهرش بهش گفت الان خوبی؟ زنش جواب داد آره خوبم ولی شکر خدا چغندارمون خیلی بزرگ و سنگین هستن و همهی ما زدیم زیر خنده که یارو داره چی میگه.حالا نکته اینجاست که به قول استاد که میگه در هر شرایط بد ما میتونیم به زیبای ها توجه کنیم .اون موقعه اون زنه میتونست کلی بدوبیراه بگه به شوهرش به این زندگی سختش به همه چی ….ولی اون تا حالش خوب شد گفت خدا رو شکر که محصولمون(چغندر)خیلی خوب رشد کرد.اون موقعه اون بدون اینکه قانون رو بشناسه همیشه شکر گزار بود و امید داشت که زندگیش خوب میشه والان به لطف خدا اینقدر ثروت مند هستن که نگو و همچنان یک انسان خوشبین. مهربان.و شکر گزار هست.اما من تا قبل اینکه با استاد آشنا بشوم این قانون رو نمیدونستم.
قانونی که همیشه بود و هست و هیچ تغییری هم در اون به وجود نمیاد
امیدوارم که ما هم بتونیم از اون زن کشاورز یاد بگیرم و همیشه شکر گزار خداوند باشیم تا درهای نعمت به روی ما باز بشه
خوشحالم که در جمع شما دوستان هستم براتون آرزوی بهترینها رو میکنم شاد باشید
سلام آقا جمال عزیز
بسیار زیبا و دلنشین بود کامنتتون و من کلی کیف کردم و استفاده بردم و خدا رو بسیار شکر میکنم بابت فضایی که ایجاد کرده تا از طریق استاد عزیز و دوستان هم فرکانسیمون در آقیانوس عمیق و بی ساحلش شنا کنیم و در و گوهر صید کنیم که هم باعث آبادی دنیامون بشه و هم سعادت اخروی برامون ببار بیاره.
و چقدر شعر حضرت مولانا زیبا و اثر گذار بود برام و کیف کردم
دمت گرم .
فقط یک نکته ای که میخواستم خدمت شما و دیگر عزیزان عرض کنم که خلقت الاشیا لاجلک حدیثه وآیه قرآن نیست چون شما یجا گفتید که آیه من رفتم توی اینترنت س
رچ کردم که این کدوم آیه بوده که من بهش بر نخوردم و دیدم که این یک حدیث قدسیه و آیه قرآن نیست .
البه چه فرقی میکنه مهم فهم و درک درست از بودن ما در این جهانه و درک قوانین جهان هستی اینو فقط منباب اطلاع گفتم خدمتتون آقا جمال عزیز و دوستانی که کامنت رو میخونن.
خدا رو هزاران هزار بار شکر بخاطر استاد عباسمنش عزیز و مجموعه بسیار موحد و دوست داشتنیشون.
سلام استاد عزیز
وسلام بردوستان
چقدر جالب بوداین فایل خصوصاباتوضیحات تکمیلی استاد
مخصوصااین قسمت که استادمی گفت :نقش خودمون نقش تغیرشخصیت خودمون وحرکتمون روبدانیم درمیزان دریافت نعمت های خداوند
یعنی خداوندمثل خورشیدهمیشه وبه یک میزان نوربه همه میتابونه ولی دریافت ماازاین نوربرمیگرده به خودمون به میزان تغییرشخصیت درونی
واقعاتوبرای اینکه نعمات بیشتری دریافت کنی چه تغیراتی رابرای خودت ایجادکردی
ازوقتی که مافایل های اقارضاروگوش کردیم تعهدبیشتررادروجود خودم وهمسرم احساس کردم همیشه میگفتیم بایدبدهی هامون روبدیم ولی اونقدرباجدیت نبودیاهمیشه میگفتیم دیگه قرض نمیگیرم ولی اگه شرایط پیش می اومداینکارومیکردیم ازوقتی که باتعهدبیشتری گفتیم میخاهیم بدهیهامون روبدهیم جهان به کمک مااومدوشرایطی روبرامون ایجادکردتابتوانیم بدهی هارابپردازیم وتاالان دوتاازبدهی هارادادیم وداریم برای بدهی بعدی پول کنارمیزاریم تاپرداخت کنیم وحتی درموردوام نگرفتن برادرم زنگ زدکه یک وام باشرایط عالی وباسودکم هست که ضامن نمیخاد فقط یک جوازکافیه ولی ماباقاطعیت گفتیم دیگه وام نمیگیرم وحتی وسوسه هم نشدیم ولی اگه قبلابودممکن بودبگیرم
واقعادارم یه حرکت روبه جلوی رادرزندگیم احساس میکنم
خدایاشکرت بابت این اگاهی های که دریافت میکنم
درموردخلق ارزش که استادگفتن درست متوجه نشدم منظورشون رو چیزی که فهمیدم این بود که مابایدیک کاریایک محصول تولید کنیم که دیگران حاضربشوندبرایش بهایی بپردازند
حالانمیدونم چقدر درست گفتم
همسرم شغلی که الان داره خیلی یهویی بهش رسید توی خونه برامون گاهی اوقات صبحانه های خوشمزه درست میکردویک ماه توی یک ساندویچی سرکاررفت واونجابه پیشنهادخودش برای بعضی مشتری ها ودوستانی که اونجامی امدنداملت درست میکردیاصبحانه های دیگه وفقط میخاست ببینه کسی حاضره براش بهاپرداخت کنه واناکه میخوردندخیلی تعریف میکردند ومیگفتندتاحالاتوهیچ کافه ای به این خوشمزه ای مانخوردیم فقط یک یادوماه گذشت وهمش میگفتن حیفه که تواینجایی کاشکی کافه ای داشتی وبعد همسرم دیدکه مردم خوششون اومد خداوندکمکمون کرد وماکافه ای زدیم والان خداراشکرخیلی راضی هستیم ولی اصلاهمسرم قبلانه کافه داشت ونه درکافه ای کارکردی بوده همش ازتوخونه شروع شد والان 6ماهه ماکافه داریم
وازلحاظ اعتبار باکافه های چندین ساله وباتجربه مقایسه میکنندمیگن شماازاوناهم بهترین البته هنوزکلی کارمیتونه بهترهم باشه
فکر کنم همسرم خلق ارزش کرد
مرسی ازاستادورضای عزیز
امیدوارم بازهم ازاین فایل های نتایج دوستان ببینیم
البته منوهمسرم بهم میگیم بایداینقدرنتایجمون بزرگ بشه که ماهم یه روزی نتایجمون رابرای استادبفرستیم وبانتایجمون بااستادحرف بزنیم
به نام الله یکتا
سلام به استاد عزیزم، سلام به خانم شایسته مهربون و دوستداشتنی و سلام به همه دوستای عزیزم در خانواده صمیمی عباسمنش، امیدوارم حال همگی عالی باشه.
استاد عزیز و نازنینم، ترکوندید، واقعا محشر بود این فایل، باید صد بار این فایل رو گوش کنم.
نمیدونم از کجا شروع کنم، استاد جان، مغز و جان صحبتهای شما این بود که حرکت کنید، مهارتهاتون رو بهتر کنید، از جاییکه هستید شروع کنید به انجام دادن ایدهها، توقع نداشته باشید یک شبه میلیاردر بشید، توقع نداشته باشید یک شبه وضعتون از لحاظ مالی عالی بشه، تکاملتون رو طی کنید. این هم از این فکر اشتباه میاد که حتی من زمانی فکر میکردم، میشینم با خودم صحبت میکنم، مینویسم و تمرین انجام میدم و این میشه کار کردن روی باورها، حرکت کردن و عمل کردن نداره، باورها ایجاد بشه، تمومه دیگه،اون درک اشتباه اینه که مگه نه اینکه ثروت فقط به ذهن من بستگی داره و به هیچ عامل بیرون از من بستگی نداره، خب من هیچ کاری نمیکنم، فقط صبح تا شب مطالعه میکنم و فایل گوش میدم تا از آسمون کیسه پول بیاد برام. نه، استاد اگر میگن ثروت فقط به ذهن شما و باورهای شما بستگی داره و به هیچ عامل بیرونی ربطی نداره، یعنی باور وقتی شروع میشه که شما حرکت میکنی و وقتی ساخته میشه که شما به نتیجه پایدار توی فلان موضوع رسیدی، باوره با نتیجه و با عمل کردن گره خورده، نتیجه زندگی من چیزی جز باورهای من نیست. وقتی استاد میگن عوامل بیرونی هیچ تاثیری روی میزان ثروت شما ندارن، نه یعنی تصمیمات من تاثیری ندارن، بلکه تمام آنچه در درون منه، از قبیل احساسات من، افکار و گفتگوهای ذهنی من، تصمیمات من، رفتار و عادتهای من، فرکانسهای غالب من همه و همه روی میزان ثروت من تاثیر دارن و از یک طرف بالا و پایین رفتن قیمت دلار، وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور، دولت و پدر و مادر و شرایط جغرافیایی و هزاران عامل بیرون از من روی زندگی من تاثیری ندارن.
چقدر زیبا گفتن استاد: که وقتی تو مهارت کسب میکنی و توی زمینه مورد علاقهات کار میکنی، با هر بار کار کردن، اوضاعت هر بار بهتر و بهتر میشه، هر چقدر بیشتر روی مهارتهات کار میکنی قویتر میشی و این ارزشی که تولید کردی، این مهارتی که کسب کردی هیچوقت از بین نمیره، هیچوقت پایین نمیای، چون مهارتت که همیشه باهاته، از بین نمیره که، حالا هر اتفاقی که بیوفته برای بورس و ارزهای دیجیتال، اتفاقی برای تو نمیافته و تو وقتی توانایی خلق ارزش رو داری، همه جای دنیا میخوانت. خدا رو صد هزار مرتبه شکرت.
من از یه جایی به بعد به خودم میگفتم: کار کردن روی باورها باید خودش رو در قالب عمل نشون بده، ایمان در کنار عمل معنا پیدا میکنه. قرآن کریم تقریبا هرجایی صحبت از ایمان آوردن کرده بعدش از عمل صالح یاد کرده. «الذین ءامنوا و عملوا الصالحات»
به خودم دارم میگم: اگر میگی من به خدا ایمان دارم، خب، برادریت رو ثابت کن، چه کاری انجام دادی به واسطه این باوری که میگی. مثل مثالی که استاد درباره یکی از دوستانشون گفتن: یکی از دوستای ما، نشسته بود توی خونه، هیچ کاری نمیکرد و همش میگفت من یه ایدهای دارم و دارم روش کار میکنم، استاد هم میگفتن: اگر ایمان ساختی، چه حرکتی کردی، برو جلو ببینم چند مَرده حلاجی؟
اینکه یه کاری انجام بدیم، با همون امکاناتی که داریم، این میشه ارزش خلق کردن.
چه مثالهای قشنگی زدید از اون خانمی که توی تهران شروع کرد به ترشی درست کردن و اول مثلا به چندتا همسایه داد، بعد تبلیغات دهان به دهان اتفاق میوفته، خدا حمایت میکنه، مشتریها بیشتر میشه، بعد یه مغازه کوچکیک اجاره میکنه تا میرسه به یه جاییکه توی میدون ولی عصر چندتا مغازه رو به خودش اختصاص میده. از چه کاری؟ از ترشی درست کردن، اون هم یه خانم خانهدار، یعنی فقط از یک راه مشخص نیست، که همه باید از یه مسیر برن. همه ما تواناییهای منحصر بفردی داریم، وقتی که میریم سراغ علاقهمون و توی اون زمینه کار میکنیم و شور و شوق داریم، با هر بار کار کردن، سرعت یادگیریمون، مهارتهامون و ارزشی که خلق میکنیم و بهبودی که ایجاد میکنیم به مراتب بیشتر و بیشتر میشه، اون شور و شوق و لذت و آرامشی که توی این مسیر داریم، این خوشبختیه، شادیه. پول و ثروت خودش میاد. پول میخوای ارزش ایجاد کن، پول بیشتر میخوای ارزش بیشتر ایجاد کن. حرکت کن، اینها رو دارم به خودم میگم. یا اون مثال خانمی که گفتید اول کار چندتا غذا درست میکرد به مسافرها میداد، بعد آروم آروم غذاهای بیشتر درست کردن و تبدیل شدن به یه بیزینس موفق. چقدر از داستان دیجیکالا خوشم آمد که آمدن یه دوربینی رو سفارش دادن و دوربین تقلبی بود و اونها آمدن به خاطر علاقهشون گفتن: وقتی یه محصول این ویژگیها رو داشته باشه، محصول اصله و اگر فلان ویژگیها رو داشته باشه، محصول تقلبیه، چقدر لذت بردم که گفتید: بدون توقع این کار رو کردن و بعد مردم گفتن: ما به شما بیشتر اعتماد داریم، شما اگه میدونید که چه محصولی اصله و چه محصولی تقلبیه، پس شما اون محصول رو بیارید، ما از شما میخریم و ایده دیجیکالا از اینجا کلید خورد. نکتهای که توی این داستان و داستانهای مشابه هست اینه که چه موقع مشتری میاد بگه من بهت اعتماد دارم؟ وقتیکه اون فرد صادق و درستکار باشه. که یاد فایل سرمایه اصلی شما افتادم. مثال اون آقا توی روستاهای شیراز که دیگه معرکه بود که این آقا دامداری داشت و یک بار یه توریست خارجی نصف شب توی جاده گیر میکنه و از این آقا کمک میخواد، این آقا هم بهش کمک میکنه و براش نوش و شیر و ماست محلی میاره بی توقع. بعد این بابا میره کشورش و از تجربه سفرش برای دوستاش تعریف میکنه و دوستاش برمیدارن میان پیش این آقا و آروم آروم بابت محل سکونتشون بهش پول میدن، بعد یه چادر اجاره میکنه و چقدر پیشرفت می کنه و بعنوان کارآفرین برتر شناخته میشه. چقدر لذت بردم از این مثالها از اونجایی که میگفتید: فلانی شروع کرد بیتوقع. آقا رضا توی تلگرام با عشق کار میکرد، چقدر مهمه تمرکز گذاشتن توی موضوع مورد علاقه و اولش برای آقا رضا توی بیزینس جدیدش نتیجه مالیی در کار نبود، اما وقتی تمام تمرکزش رو میذاره روی کار مورد علاقهاش و ادامه میده و ارزش خلق میکنه و هر بار مهارتش رو افزایش میده، اول فایلها فقط صوتی بود، اصلا اول کار، بدنبال پول نبودن، اول کتاب میذاشتن برای پایه دوربین، بعد آروم آروم مهارتشون توی ادیت کردن کلیپها رو افزایش دادن، آروم آروم وسایل کارشون رو تهیه کردن، مهارتشون توی کار کردن با سایت و پشتیبانی سایت بهتر شد. بعد باورشون که میتونم از این مهارتم ثروت بسازم تقویت شد و پول و ثروت هم دنبالشون آمد.
دیدن این الگوها باید رسیدن به خواستهها رو برامون باورپذیر کنه.
نتایج مالی رو خیلی راحت میشه دید، اینها میوههای شیرینه که ایجاد شده، اما تغییرات شخصیتی که قبل از نتایج مالی ایجاد شدن، ممکنه کمتر دیده بشن، مثل اینکه آدم وقتی شروع میکنه روی خودش کار کردن، این کار کردنه اول خودش رو توی میزان آرامش ما نشون میده، توی میزان سلامتی ما خودش رو نشون میده، توی افکار مثبت، توی کلام مثبتتر و توی ارتباطات بهتر خودش رو نشون میده و بعد نتایج مالی اتفاق میوفته.
باید بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم، باید وقتی اطرافیان از سر خیرخواهی میخوان ما رو از بودن توی مسیرمون منحرف کنن، باید بتونیم صبر کنیم، ذهنمون رو کنترل کنیم و توی کاری که عاشقش هستیم ادامه بدیم و زمانیکه باورهای درست درباره ثروت داشته باشیم، ثروت دنبال ما میاد.
استاد جان، چقدر تحسینتون میکنم، چقدر عالی گفتید: آقا، خدا مثل یه خورشیده، خداوند بینهایت عادله، این نیست که خدا برای یک نفر بخواد، برای یک نفر دیگه نخواد، نه، خدا برای همه میخواد، خدا بیشتر از ما میخواد که ما موفق و ثروتمند بشیم، اما داستان اینه که به اندازهای که من باور میسازم، به اندازهای که حرکت میکنم، به اندازهای که توی دل ترسها میرم، به اندازهای که ارزش تولید میکنم، به اندازهای که ظرف من بزرگ میشود، باران رحمت الهی رو بیشتر دریافت میکنم.
چقدر لذت بردم که گفتید: مهم اینه که ما چقدر شخصیت خودمون رو تغییر میدیم، ما تعیینکننده هستیم، ما اصلیم، همه چیز از حرکت ما شروع میشه، از ایمان و باور ما شروع میشه، از خلق ارزش ما شروع میشه، اگر میخوام ثروت تولید کنم، باید ارزش خلق کنم، اگر ارزش تولید میکنم، اما پول نمیسازم، باورهام درباره پول و ثروت ایراد داره و باید درستشون کنم. اما مسئله اینه که افراد زیادی ارزش خلق نمیکنن و مثلا میرن سراغ بانک، ارزهای دیجیتال، بورس و … و با این باور این کارها رو انجام میدن که من که عرضه پول ساختن ندارم، پولم رو بدم یکی بیرون از من، که برام پول بسازه، این تفکر فقرآلودیه، این تفکر باعث بدبختی میشه. اینطوری میشه که یه سری اعداد توی بورس یا ارزهای دیجیتال بالا و پایین میره و وضعیت یه سری افراد هیچ تغییری نمیکنه.
ثروتمند شدن پایدار اولش آروم آروم اتفاق میوفته، بقول استاد قطره چکونیه، چون باورهامون به صورت بنیادین ایراد داره، باید به خودم یادآوری کنم که هیچکس یکشبه به موفقیت مالی نرسیده. من یاد گرفتم وقتی عاشق یه کاری هستم، من ذوق و شوق دارم به اون کار، من دارم شادی و خوشبختی رو تجربه میکنم.
باید دائما از خودم بپرسم من چطور میتونم از آگاهیهای فایلهای هدیه یا محصولات در عمل استفاده کنم، چطور باید حرکت کنم، چطور باید ارزش خلق کنم، با شرایط فعلی چه کاری میتونم انجام بدم.
چقدر لذت بردم که گفتید: وقتی حرکت میکنید توی مسیر علاقه تون به یه جایگاهی میرسید که پول ساختن دیگه دغدغه نیست، دیگه انگیزه اینکه من میخوام ارزش بیشتر بسازم، من میخوام خودم انسان بهتری بشم، مهارتهام بیشتر بشه، باعث میشه من حرکت کنم، نه اینکه من کار میکنم که پول بیشتر بسازم. پول و ثروت خودش میاد.
چقدر آقا رضای عزیز رو تحسین میکنم، چقدر عالی روند موفقیتش رو با مثال توضیح داده بود، چقدر عالی خودش رو متعهد کرده بود به حرکت کردن با امکاناتی که داشت، چقدر عالی این کلیپ رو با کیفیت عالی ضبط و ویرایشش کرده بود. تحسینتون میکنم آقا رضای عزیز. این زندگی زیبا مبارکتون باشه و برای خودتون و خانم و بچههاتون آرزوی سلامتی و بهترینها رو دارم.
چقدر جالب بود صحبتهای تکمیلی استادم که گفتن: اینکه بعضی افراد دنبال پول و ثروت رفتن، خیلی پول دارن ولی همه چیز رو ندارن، این درست نیست، همه دنبال پول هستن، اما خیلی افراد پولی بدست نمیارن، چون به صرف خواستن یک چیز ما بهش نمیرسیم، وقتی قانون رو درک کنیم، اونوقت میتونیم ازش توی هر حوزهای از زندگی ازش استفاده کنیم.
استاد گلم، چقدر تحسینتون میکنم، چقدر شما عشقید، استاد جان، در مورد اتفاقات این چند روزه زندگی خودم میخوام بگم: استاد جان، من از کار مهندسی کردن، از کار با نرمافزارهای مهندسی و برنامهنویسی توی این زمینه و حل مسئله لذت میبرم، این کار رو دوست دارم، استاد، آمدم یه سایتی رو پیدا کردم که میتونم ازش پروژه برنامهنویسی بگیرم و با انجام کدنویسی، بقول شما ارزش خلق کنم، من برای اینکه بتونم دسترسی به پروژهها پیدا کنم، نیاز به فیلترشکن و استفاده از تلگرام داشتم، اولش بیخیال شدم ولی گفتم چه ایراد داره، انجامش میدم، خلاصه میکنم: رفتم توی یه مغازه تعمیرات کامپیوتری و چقدر حس میکردم یه ذره دارم حرکت میکنم و چندین و چند بار خدا داره برای من همزمانی میچینه توی این مسیر، استاد اون بنده خدا بعد از آشنایی با من، بهم پیشنهاد یه شاگردی برای یه نمایندگی ایران خودرو رو داد و گفت حقوق ماهیانهاش بالاست، من اول دودل شدم، بعد اصلا نرفتم که ببینم، به اعضای خانوادهام هم چیزی نگفتم درخصوص پیشنهاد این آقا و قراره دو، سه روز دیگه برم اهواز و سراغ کار کردن توی یه کارگاه تولیدی ادوات خاکورزی رو بگیرم، چون انتخاب کردم و بررسی کردم دیدم من به چی علاقه دارم، با وجود اینکه ممکنه حتی چند ماه اول حقوقی نداشته باشه و حکم کارآموزی داشته باشه برام، ولی تصمیم دارم ان شاء الله حرکت کنم و توی این مسیر خدا رو شکر خانوادهام تا به الان حمایت کردن از من. چیزی که قبلاً نبود و من تجربه مهاجرت کاری هم نداشتم.
انگار این فایل برای من بود، به انواع و اقسام روشها یه سری کلمات مثل حرکت کردن، ارزش خلق کردن، بهبود شخصیت و افزایش مهارت توی زمینه مورد علاقه رو از زبان استادم، بارها و بارها شنیدم، عاشقتونم استاد جان، حرفاتون رو باید با طلا نوشت.
امیدوارم همه دوستان گلم در پناه خدای بزرگ همیشه شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
الهی فدات بشم
استاد عزیزم
برحسب اتفاق امروز یه مینی بیل شبیه مینی بیل شما دیدم
قیمتش کردم 2میلیارد
گفتم خدایا شکرت فقط یه وسیله کوچیک در مزرعه استاد پول یک خونه 50متری وسط تهرانه
اونجا بود که فراوانی و ثروت شمارو تحسین کردم.
و به این نتیجه رسیدم دارای شما نقطه ای در دل این کائنات بزرگ هستی نیست
بعد فهمیدم چقد ذهنم و دنیام کوچیکه
و چقد از خدا کم خاستم
چقد کم درخاست کردم
چقد کم آرزو کردم
هم خودم کوچیک بودم هم خدارو کم تصور کردم
خدایا منو ببخش
سلام
جهان ما را باورهای ما میسازه واین را الان میتونیم ببینیم که چقدر از نعمتها را داریم توی زندگیمون تجربه میکنیم و خداوند در عین عدالت نعمتها را دراختیار همه قرارداده اما هرکس به اندازه ارزشی که خلق میکنه و باورهاش از اونا برداشت میکنه پس بیاییم بیس جهان که فراوانی و سادگی است را باور کنیم وتحسین کنیم این دو باور را که هرچه تاکید کنیم این باورها را به همان مقدار وارد زندگیمون میشه وبدونیم که خالق زندگیمون هستیم
سلام استاد جان عجب فایلی بود این فایل کلی دگرگون شدم اومدم کامنت بنویسم تا این ترسم بریزه از اینک خود افشایی کنم میخام بهتون بگم استاد من از اون دسته از آدم هایی هستم ک کلی بهانه دارند برای حرکت نکردن…. با اینک میدونم علاقم چیه و میدونم قدم اولش رو باید بردارم ولی نمیکنم این کارو….اونم به خاطر کمبود عزت نفسم ی مدتی داشتم مهارت کسب میکردم تو مسیر علاقم ولی بعدش دچار حاشیه شدم و ولش کردم گفتم باید برم مدرکش رو بگیرم مهم مدرکه همش خودم رو گول میزدم ن تو فعلا مدرکت بگیر بعد روی مهارتتم کار میکنی در صورتی ک فعلا شرایط گرفتن مدرکش ندارم…
وقتی ک داشتید میگفتید ادمها میخوان ثروتمند بشن بدون اینک ارزش خلق کنن گفتم اره این منم دقیقا من رو میگ میخام پولدار بشم ولی هیچ کاری نکنم با این بهانه ک من توانایی ندارم یکی دیگ باید بهم پول بده ….دلیل خواستن ثروت هم برای خودم نیس برای اینک لباس خوشگل تر بپوشم نمیدونم ماشین فلان بخرم ک دیگران ازم تعریف کنن و ی جورایی جلب توجه کنم ….. روی مهارتم کار نمیکنم چون میگم این همه دخترا خانواده شون دارن خرجشون میدن من چرا خودم بندازم زحمت این ینی کوتاه فکری من ینی اینک من همه چی رو پول میبینم و هیچ وقتم با این طرز فکرم بهشم نمیرسم و باید شخصیتم تغییر کنه این شخصیتی ک مدام دوست داره جلب توجه کنه این شخصیتی ک دوست داره احساس قربانی شدن رو دوست داره سختی کشیدن رو ک به دیگران بگه ببینید من ادم روز های سختم…
الان ک دارم مینویسم بغضی توی گلوم گیر کرده ی جورایی دارم آشغالارو از زیر مبل درمیارم ولی واقعا خسته شدم از این همه ادا دراوردن های الکی از این طبل تو خالی بودن خودم….
میخام واقعا تغییر کنم گفتید تعهد بدید استاد جان و من زهرا رحمانی تعهد میدم در تاریخ 26.11.1401 ک روی مهارتم در حوزه ی مورد علاقم ک بدنسازی هست کار کنم و دیگر دنبال بهانه نباشم و همینطور روی شخصیتم کار کنم و هدف بعدیم اینه ک حتما دوره عزت نفس رو بخرم تا ی عزت نفس خیلی خوبی رو برای خودم بسازم
اینارو نوشتم ک اگ تو مسیر کم اوردم با دیدن این کامنتم بهم یاداوری بشه ک ن تنها به خودم بلکه به تمام بچه های سایت و استاد عزیزم تعهد دادم و باید ادامه بدم
خیلی دوستتون دارم استاد ممنونم بابت این فایل بینظیرتون
سلام به استاد عزیزم ودوستان وهم خانوادهی عزیز عباسمنش من فقط میخوام بگم که خیلی خوشحالم که در مدار شنیدن این همه آگاهی هستم.خداروهزاران مرتبه شکر. از شما استاد عزیز ممنونم که با گذاشتن نمونه های عینی و واقعی به ما کمک میکنید که بیشتر درک کنیم قوانین رو وبفهمیم که در زندگی چطور باید عمل کنیم تا نتایج برامون حاصل بشه.من خودم با شنیدن صحبت های رضای عزیز بیشتر یاد گرفتم که چطور رفتار کنم .هر چند که استاد عزیزم هزاران بار در فایل های مختلف همه چیز رو خیلی واضح بیان کردن ولی خوب این روند نیاز به یک سیر تکاملی داره که با دیدن عینی و واقعی زندگی افراد بچه ها قوانین رو بیشتر درک ودریافت میکنند.من هم از همین لحظه متعهد میشم که تمام چیزهایی که از استادم آموختم رو مو به مو در زندگی اجرا کنم وشنیدهارو وحی منزل بدونم واینجوری دیگه ایمان صددرصد دارم که نتایج عالی به سمت من وزندگیم سرازیر میشه.به قول استاد کافیه فقط ما به آنچه که فهمیدیم عمل کنیم وعجله نکنیم وصبر کنیم که ظرف وجودمان بزرگ وبزرگتر شود تا نتایج هم بزرگ وبزرگتر شود. خیلی دوستون دارم استاد جان
با سلام و کلی آرزوهای خوب برای همه شما خوبان و استاد ارجمند و خانم شایسته ستودنی
بسیار از مراحل رشد و تلاش آقای عطار روشن لذت بردم، هر تکه از کلامشون یه خواسته جدید یه هدف جدید به لیست من اضافه کرد، کلی رفتار در خودم پیدا کردم که باید اصلاح شوند.
نوع جدیدی از پیگیری و عمل یاد گرفتم، خدارو صدهزار مرتبه شکر
انگار این فایلها جواب سوال خیلیهامون بودند که از خودمون میپرسیدیم ایراد کارمون کجاست ما که گوش میدیم ما که داریم عمل میکنیم پس چرا نمیشه
الان متوجه شدیم که باید مثل آقا رضای عزیز عمل کنی و شایدم هم بهتر و محکم تر، هیچ چیزی مرز نداره بهتر و محکم تر از این هم میشه
استاد عزیز چقدر این سخنان تکمیلیتون فوق العاده بود، هر جمله اش آگاهی بود
اگه از من بپرسند تا الان( که بیشتر از دو ساله شمارو میشناسم اما دو ماهه که هر روز مهمون سایتتونم ) مهمترین چیزی که از این راه یادگرفتی چیه میگم تکامل،تکامل، تکامل
و خیلی برام لذت بخشه
من قبلا خیلی عجول بودم و میخواستم خیلی زود نتیجه بگیرم در هرچیزی، حتی غذا پختن
اما الان یه آرامش قشنگی در رسیدن به خواسته هام دارم اما نه از روی تنبلی و تعلل، از روی سپری کردن زمان درست
قطعا هست روزهایی که حالم بده یا نمیخوام اصلا کاری بکنم اما بعدش خیلی قدرتمند به مسیرم برمیگردم
و دومین چیزی که یادگرفتم، تکرار، تکرار،تکرار
من از تکرار بیزار بودم و بابتش تاوان هم دادم، یکیش کنکور، دوران دبیرستانم همه فکر میکردند رتبه ام در بدترین حالت سه رقمی میشه اما خیلی افتضاح شد چرا چون من حاضر نبودم یه سوال رو دوبار بخونم
اما الان یه کتاب خوب رو بارها میخونم، یه فایل شما رو بارها گوش میدم
مثلا عادتهای اتمی رو دوبار پشت سر هم خوندم ک الان برای بار سوم دارم میخونمش تا موتور تغییر عادتهام خاموش نشه
کتاب اثر مرکب رو بالای 8 بار خوندم و خیلی کتابهای خوب دیگه
هرچیزی که بهم کمک کنه میره تو لیست تکرار من
اولین تعهدی که به خودم میدم اینکه تمرکزی کار کنم، یکی از بزرگترین پاشنه آشیلهای من نداشتن تمرکز هست، چندتا کار رو باهم پیش میبرم
باید بگم خیلی بهتر شدم، مثلا همزمان از دوتا مهارتم دست و پا شکسته درآمد داشتم و یه مهارت جدید هم یاد میگرفتم، یکی از این کارهارو گذاشتم کنار و با یکی درامد دارم تا ورودیم قطع نشه و همچنان رو مهارت جدیدم با باورهای درست کار میکنم
خیلی ذوق دارم که با باورهای درست یه کاری رو شروع کنم و از دیدن نتایجش لذت ببرم
و تعهد بعدیم متعهد بودن به سر زدن هر روزه به سایت شماست، گنجینه ای ارزشمند که هر کلامش هر خط نوشته اش یه دنیا آگاهیه
خداروشکر که در مدار سایت شما قرار گرفتم
با سلام و احترام خدمت استاد عزیز
از سال 94 تا الان شاگرد شما هستم و تقریبا تمام دوره های شمارو دارم
از وقتی چند سال پیش در یکی از فایل هاتون فرمودین خیلی زود میام ایران و یه سمینار خیلی بزرگ برگزار میکنم تا حالا چندین بار با خانم فرهادی عزیز تماس گرفتم و پرسیدم استاد کی میان
تا اینکه چند ماهه پیش فرمودین قرار بود بیاین که حستون گفت بهتون الان زمان مناسب نیست
استاد عزیزم الان فکر میکنم اون زمان مناسب رسیده و ماها بی صبرانه بعد 7 سال دیدن شما از صفحه مانیتور منتظر دیدن شما از نردیک هستیم
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهرانم
سلام به تک تک دوستانم در این سایت
الهی هزاران بارشکر الله مهربان رو بابت اینهمه اگاهی های ناب ودر دسترس، واجرا شدنی، واصل واساس، وزندگی ساز، شخصیت ساز..
استاد جانم مثل همیشه دور وگوهر از کلامتون جاری وساری شده،و منم مدتهاست شدم رباینده دور و گوهر کلامتون، من به دنبال ثروتم ، ثروتمند بودن در یکتاپرستی که انقدر یکتاپرست باشم که ایمان وتوکل وتوحیدی بودنم مشهود ومعلوم باشه از گفتار واعمالم، میخوام ثروتمند باشم در داشتن صحت وسلامتی، که آرایش وپیرایش تن وجسمم همیشه، لبخند روی لبم و سرخی گونه هام از شوق وذوق زیادی باشه و آب وغذایی که میخورم،سپاسگزاری و شادی ، داروی شفاء بخش جسم وجانم باشه ، میخوام ثروتمند باشم در عشق در مهربانی، در محبت، در صلح ودوستی، که روابطم باخودم باخداوند وبا هرجیز وهرکس در این جهان برپایه عشق بلاعوض باشه، میخوام ثروتمند باشم در شادی ودرشوق در نشاط در آرامش،در امنییت که ایمانم از آرامشی که دارم از لبخند همیشگی رو لبم معلوم ومشخص باشه، میخوام ثروتمند باشم در داشتن پول و مال و ملک و املاک که با این ثروتم به گسترش جهان در علم، درهنر، در تقسیم کردن عشق ومحبت و یاری وکمک به عزیزانم وبه نیازمندان با آبرو وشرف، ودرراه ماندگان با ایمان و خدادوست همیشه پیش قدم باشم…انشالله به لطف الله..
اینهارو گفتم که بگم من از شما از تک تک کامنتهای پراز عشق دوستانم ونتیجه های عالیشون، یادگرفتم که با همون داشته هام شروع کنم و حس ثروتمند بودن در معنوییات در سلامتی در روابط در سعادت وخوشبختی وآرامش رو به خودم هدیه بدم…
من از سال گذشته که دوباره در دوره ای از زندگیم قرار گرفتم که باید از صفر شروع میکردم، (صفر شده بودم در عشق ومودت، در توکل،در ایمان، در سلامتی، در مادییات،)
دقیقا از همونجا شروع کردم ، تواکثر کامنتهام تعریف کردم جریان هدایتم رو…
من به لطف الله به کمک آموزه های شما شروع کردم وحالا تا حد زیادی از خودم وشرایطم راضی هستم..الهی هزاران بارشکرالله مهربان رو
استاد جانم شما بهتر میدونید که اگه فقط برای تسکین درد در لحظه های سخت، یا برای یه ایده گرفتن کوتاه مدت، یا یادگرفتن چهار تا راه و روش هرکی بیاد سراغ شما وسراغ این سایت به جایی نمیرسه!!!
کسی رشد میکنه مثل آقا رضای عزیز، مثل من ومثل خیلی از دوستان که نتایج عالی گرفتن، به قول شما نتایج پایدار،که اصل رو فهمیدن درک کردن واجراش کردن..
من تمام مدتی که فایلهای آقا رضای عزیز رو میدیدم برمیگشتم این یک سال گذشته ام رو میدیدم ومیگفتم الهی هزاران بارشکر پس مسیر درسته، پس از روی شانسم نبوده، پس اتفاقی نیست، باید همین مسیر رو ادامه بدم…
چه مسیری؟! مسیری که شخصییتم رو زیر ورو کرد، باورهامو کن فیکون کرد، مسیری که از روی فرش بلندم کرد وبه سمت عرش داره هدایتم میکنه…
من واقعا وقتی به این مسیر نگاه میکنم قشنگ به وضوح متوجه میشم که تغییر شخصیتی که باتغییر باورهام در من شکل گرفت باعث شد انقدر رشد کنم خدارو شکر…
قبلا گفتم وقتی همسرم در حقم هم خیانت عاطفی کرد هم مادی، و من مجبور شدم به طلاق اجباری، خیلی برام سخت بود، ولی الان میگم واقعا چقدر راحت عبور کردم از اون شرایط،چرا؟!
چون داشتم از اموزه های شما توی زندگیم استفاده میکردم..
من دلم میخواست جواب خیانتشو بدم، میخواستم برم حقمو از حلقومش بکشم بیرون، میخواستم نذارم آب خوش از گلوش بره پایین،باید پله های دادگاهو سالها بالاپایین میکردم که ثابت کنم حقمو بالا کشیده!!!
خلاصه بگم میخواستم انتقام بگیرم، باید پناه میبردم به قرص ودارو، از فشارهای عصبی وسرزنشهای خانواده وترس از آبروریزی، باید یه بلایی سرخودم میاوردم، باید یه کاری بیرون از خودم انجام میدادم به حساب اینکه کاری کرده باشم( کار فیزیکی) اگه آدم گذشته بودم وبا شمانبودم واز آموزه های شما استفاده نمیکردم!
اماااااااااااااااا، من میخواستم تغییر کنم، من نمیخواستم استفاده کنم از همون راه وروشها والگوهای تکراری که هربار برای حل کردن مشکلاتم دست به دامنشون میشدم، همون راههای غلط واشتباه…
همون افکار وباورهای غلطی که ریشه اش از نداشتن اعتماد به رب میومد، از نداشتن اعتماد به نفس وعزت نفس، همون حسهای قربانی شدن، همون احساس گناهها، ترس از قضاوت شدنها، شرک ورزیدنها، جنگیدن و نفرت ورزیدن و کینه توزیهایی که فقط شر رو زیاد میکرد وبیشتر بهم آسیب میزد
من میخواستم اعراض کنم از جنگیدن وتسلیم شدن در مقابل باورهای غلطم!!!
من در برابر رب خودم تسلیم شدم وعاجزانه اختیارات تمام زندگیمو بهش دادم، گفتم سیدحسین عباسمنش میگه نباید به خودمون ظلم کنیم چون خدا توکتابش گفته هرچه خیروخوبیست از من است وهرجه شر وبدی از جانب خودتون!!
من خودم رو تواون شرایط بافایلهای این سایت شستشوی مغزی و ذهنی وروحی وروانی دادم، تمام مدت بیداریم وحتی شبها هنذفری توی گوش با فایلهای شما به مدت 5و6 ماه خوابیدم وبیدار شدم،والبته عمل کردم، خب اوایل خیلی سخت بود، ولی از اهرم رنج ولذت استفاده کردم،گفتم میخوای یه بار یه درد حسابی بکشی مثل سختی که کرم ابریشم موقعه بیرون اومدن از پیله اش میکشه ولی بعد پروانه بشی، یا نه باز میخوای مثل گذشته پیله ات رو دیگران سوراخ کنن یا عقایدت وباورهای پوچت، وترسهات،وعجول بودنت پیله ات رو سوراخ کنه تابیای بیرون از این وضعییت؟! بعد اون بیرون اومدنهای اجباری وزورکی له بشی ناقص باشی یا تاسرحد مردن بری باز؟!!
من خیلی خسته بودم به اندازه 30 سال رنج و درد، برای همین تسلیم شدم، اولین تصمیمی که گرفتم این بود هیچ کاری نکنم، برعکس گذشته که به قول شما که تو فایلهای 12 قدم گفتید،موقعه ای که مشکل ومسئله ای پیش میاد 98 درصد مردم دنبال اینن یه کارفیزیکی بیرون از خودشون انجام بدم، من تصمیم گرفتم که اصلا کاری نکردن من، تصمیمی نگرفتن من خیلی خیلی برام بهتره تا اینکه ندونسته واز روی نااگاهی تصمیمی بگیرم…
کم کم به خودم اومدم کم کم اروم شدم، هدایتها کم کم از راه رسید، چون باسکوت ومراقبه وتسلیم بودنم وسپاسگزاری برای داشته هام کم کم الهامات از راه رسیدن، این در صورتی بود که من توی خونه ی مشترکمون زندگی میکردم هنوز، هر روز پیامها وتماس داشتم از طرفش ، پیامکهای دادگاه برام میومد ومن تصمیم گرفته بودم که از حق وحقوقم بگذرم تا نخوام برم دادگاه و….
خیلی برام سخت بود که بخوام ببخشمش، برای همین اول تصمیم گرفتم خودم رو ببخشم، چون از آموزه های شما فهمیده بودم که خودم بافرکانسهایی که به جهان فرستاده بودم این شخص واین شرایط رو به زندگیم آورده بودم، برای همین باید خودم درونم تغییر میکرد..
هر روز ساعتهای زیادی قرآن میخوندم، نماز خوندن طوطی وار و از روی نیاز وبا گریه وگله وشکایت رو گذاشتم کنار، همزمان که فایلهای شمارو گوش میدادم خداوند قلبمو برای درک آیاتش باز میکرد و تازه فهمیدم رازو نیاز چیه هست اصلا، عشق بازی با معبود ومعشوق چه مزه ای داره، وقتی نشستی روبروش وباهم حرف میزنید اونم باعشق، خدا توکتابش بامن حرف میزد در جوابش منم یه حرفی میزدم بعد باهم میخندیدیم باهم گریه میکردیم باهم امیدوار میشدیم وباهم شراکتی تلاش میکردیم من سهم خودم خداهم سهم خودش…
خلاصه اون روزها وشبهای سخت گذشت..تواون دوران من از هر هنری که بلد بودم سعی کردم پول دربیارم، واز صفر به 20 برسم و کم کم ایده های خوبی بهم الهام شدوافرادی سر راهم قرار گرفتند که ایده هام عملی بشه و من از تمام اون وقتی که جهان با اون تضادها توی زندگیم آورده بود استفاده مفیدکردم..
وحالا به لطف الله از هر نظر توشرایط مطلوبی هستم وکلی ایده ی پولساز پیش رو دارم که انشالله توسال جدید یکی دوتا از اون ایده هارو که باشرایطم همخونی داره وهماهنگه اجراییش میکنم…
خداوند چنان تو این مدت برام جبران کرده، که دیگه با تک تک سلولهای وجودم حرفتون رو باور کردم که در جهان همه چیز مسخر ماست وبرای ماست کافیه تو اون فرکانسش قرار بگیریم و برش داریم برای خودمون، به همین راحتی، وصدالبته به شرط ایمان به شرط پاکی دل، به شرط صداقت ودرستکاری…
اگر باورهای من تغییر نمی کرد، افکار من تغییر نمیکرد، گفتار من وعملکرد ورفتار من تغیر نمی کرد، ودر نهایت شخصییت من تغییر نمیکرد!! من هنوز تو همون شرایط بد وحتما شرایط بدتری بودم الان…
من حالا این دستاوردهامو میذارم همشو پای لطف خدا و آموزهای شما که باعث شد باتغییر شخصیتم در مسیر کسانی قرار بگیرم که خداوند بهشون نعمت عطاء کرده واز مسیر گمراهان وناسپاسان جدا بشم…
استاد جانم واقعا حرفتون رو صد درصد قبول دارم کسیکه برای خودش ارزش خلق میکنه وتوی کار وحرفه وزندگیش حرفی برای گفتن داره، اون ارزش براش موندگار میشه هر روز بیشتر وبزرگتر میشه وبرای خلق رویاهای بعدیش پلی هست برای رسیدن به اون رویاهاش، دیگه برای اون فرد چه فرقی میکنه کی رئیس جمهور باشه، دلار بالا وپایین بشه، کسی از زندگیش بره،کسی بیاد، کدوم شهر وکدوم کشور باشه اصلا تو چه سن وسالی باشه!!
اون آدم یادگرفته با ایمانی که ساخته برای خودش جهانی بسازه در ارامش وامنیت وایمان، که فقط براش خیرو خوبی داره واگرهم تضادی بیاد میگه حاضرم برای بزرگتر کردن ظرف وجودم برای دریافت علم ودانش و معنوییت وثروت و سعادت و ارامش وسلامتی بیشتر..
مثل من که میگم خدای خوبم عزیز دلم باز قراره اینو حل کنم چه پاداشی بگیرم؟
بازم ازتون سپاسگزارم استاد جانم واز دور روی ماهتون رو می بوسم
انشالله در پناه امن خداوندباشید هرلحظه وهمیشه
نتونستم پیامی در متن شما ننویسم.
چقدرررر عالی نوشتین
چقدر خوب قانون رو درک کردین
بخشیدن دیگران
و بخشیدن خودمون برای رهایی
برای آرامش بیشتر
و چه تعهدی روی فایل ها روی قرآن کار کردین و در ها دونه دونه باز شدن
فایل حساب نکردن روی کار های فیزیکی و حساب روی کنترل کردن ذهن توی جلسه سوم قدم دوم دوازده قدمه
جلسه دوم تجسم که عالیه با مثال های فوقالعاده استاد
چقدرررر لذت میبرم که با نتایجتون ذهن نجوا گر تون رو ساکت میکنین
براتون آروزی موفقیت دارم
هرروز یه قدم جلو تر از دیروز برید
ایشالله سال جدید پر از خیر و برکت براتون باشه
بنام خداوند هدایتگر
عرض سلام دارم خدمت همهی دوستان و همفرکانسی های عزیزم.بخصوص استاد عباسمنش ومریم بانو
خدارو بی نهایت سپاسگذارم که در مسیر دریافت این آگاهی های ناب قرار دارم و هر روز دارم خودم رو با قوانین بدون تغییر جهان هستی و خداوند هماهنگ میکنم
بی نهایت از استاد عباسمنش عزیز بخاطر آگاهی های ناب این قسمت که در مورد خلق ارزش بود ممنونم .من مدتها بود که نیاز به شنیدن همچنین نکته کلیدی در مورد خودم و کسب و کارم داشتم که با همین شغلی که دارم باید یک ارزشی رو خلق کنم که بتونم درآمدم به سه برابر یا حتی بیشتر برسونم.
دیشب یه داستان قشنگی رو یادم اومد که خالی از لطف نیست گفتنش
چندسال پیش یه فامیل داشتیم که خیلی از نظر مالی وضعیت خوبی نداشت ولی همیشه خانومش میگفت خدا بزرگه همه چی درست میشه. و همیشه این حرف رو میزد. یه بار سر زمین کشاورزی بودیم و داشتیم چغندر بار کامیون میکردیم که یه دفعه یه چغندر از بالای کامیون پرت شد و افتاد رو سرش، و زن بنده خدا بیهوش شد ،بعد 2 ساعت که بهوش اومد شوهرش بهش گفت الان خوبی؟ زنش جواب داد آره خوبم ولی شکر خدا چغندارمون خیلی بزرگ و سنگین هستن و همهی ما زدیم زیر خنده که یارو داره چی میگه.حالا نکته اینجاست که به قول استاد که میگه در هر شرایط بد ما میتونیم به زیبای ها توجه کنیم .اون موقعه اون زنه میتونست کلی بدوبیراه بگه به شوهرش به این زندگی سختش به همه چی ….ولی اون تا حالش خوب شد گفت خدا رو شکر که محصولمون(چغندر)خیلی خوب رشد کرد.اون موقعه اون بدون اینکه قانون رو بشناسه همیشه شکر گزار بود و امید داشت که زندگیش خوب میشه والان به لطف خدا اینقدر ثروت مند هستن که نگو و همچنان یک انسان خوشبین. مهربان.و شکر گزار هست.اما من تا قبل اینکه با استاد آشنا بشوم این قانون رو نمیدونستم.
قانونی که همیشه بود و هست و هیچ تغییری هم در اون به وجود نمیاد
امیدوارم که ما هم بتونیم از اون زن کشاورز یاد بگیرم و همیشه شکر گزار خداوند باشیم تا درهای نعمت به روی ما باز بشه
خوشحالم که در جمع شما دوستان هستم براتون آرزوی بهترینها رو میکنم شاد باشید