علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 1 - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-16.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-09-29 00:22:482024-02-14 06:09:57علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام و درود
سپاس از استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و دوستای گلم
از موقعی که استاد فایل رو آپلود کردن ، من هم تمرکز کردم رو قضیه احساس لیاقت، روی رفتار خودم زوم کردم تا ببینم آیا نشانه های عدم لیاقت رو میتونم پیدا کنم،
استاد مثالهایی که زدن رو روی خودم بررسی کردم و دیدم که این نوع رفتارها رو من ندارم،
مثلا وقتی همسرم تو خونه نمیاد پیشم یا ابراز علاقه نمیکنه، ناراحت نمیشم و با خودم میگم اونم حق داره تنها باشه و به علایق خودش برسه،
یا وقتی که تنهایی بیرون میره ، بهش زنگ نمیزنم و کنترلش نمیکنم و با خودم میگم بزار راحت باشه و به کاراش برسه و اگه دیر بکنه، خودم شام درست میکنم و کارای خونه رو انجام میدم،
ولی باز میدونستم که با توجه یه تاکیدات استاد، حتما منم نوعی از عدم احساس لیاقت دارم برای همین تو رفتارام و اعمالم کندوکاو میکردم
تا بالاخره بعد از چند روز ، امروز موفق شدم یه رفتارمو بهش شک کردم که دیدم آره ، یه رفتاری که خیلی ریزه و خیلی تو لفافه داره کارشو میکنه که در واقع باعث میشه،
دیگران ازم تعریف بکنن، و این یعنی منم نیاز به توجه دارم، در حالی که تا امروز فکر میکردم و ادعا داشتم که برای من تعریف یا مذمت دیگران مهم نیست،
خلاصه خیلی خوشحال شدم و خدا رو شکر کردم که به لطف آموزه های استاد تونستم یه باگ تو شخصیتم رو پیدا کنم و تعهد دادم که از امروز ریشه فکری این رفتارمو حذف کنم و بی رحمانه حذفش کردم.
تو رفتارهای اطرافیان هم دقت کردم و یه نمونه بگم،
چند روز پیش یکی از همکارام بهم پیام داد که فردا رو مرخصی گرفته و ازم خواسته بود که براش برگه مرخصی پر کنم که منم براش پیام دادم که باشه،
بعد دیدم یه پیام دیگه فرستاد که به خاطر اینکه مریض شده مرخصی گرفته، دقت که کردم دیدم ایشون هم نیاز به توجه داره ، ولی بهش پیام همدردی ندادم.
یه مثال دیگه از یه همکار دیگه ام که اون روز دیدم بگم،
ایشون چند روز رفته بود مرخصی و اون روز که اومده بود، از صبح میگفت حوصله ندارم و سرم درد میکنه که این هم یه نوع نیاز به توجه هستش که با این کار میخاد بدست بیاره و منم به حرفش توجه نکردم و بحث رو عوض کردم.
در پایان از استاد و دوستان تشکر میکنم.
موفق باشین
به نام حضرت حق
سلام استاد عزیزم استاد جانم واقعا لذت بردم و بارها بغض کردم و ناراحت شدم اما این ناراحتی پایانی بود بر تمام بی لیاقتی هایم
سلام بر مریم شایسته عزیز و دوستان عالیم
استاد من چند روز پیش در روابط با همین مشکل روبرو شدم چون عشق مودت رو هم خریدم بودم واقعا دیگه احساس نمیکردم که باید تایید بشم و همسر من به من میگفت باید اجازه بگیری از من بعد بری خونه مادرت من روز اول گفتم چشم که شاید من غرور دارم و این تکرار شدد دوباره من اونجا بود که واقعا دیدم من با تایید این آدم نباید احساس خودم رو خراب کنم و دقیقا برگشتم بهش گفتم من فقط از خدای خودم اجازه میگیرم و کلی حرف رد بدل شد بین ما و من از همشون اعراض کردم چون دوس دارم تجربمو بگم اینارو بازگو میکنم و خود افشایی میکنم و اون روز رفتم شاید طول کشید از اون حالت خارج بشم ولی واقعا تمام سعی خودم رو کردم کلی باور رو تکرار کردم و دیگه نیاز نمیبینم که از کسی اجازه بگیرم که نشون بدم خوبم از دید اون آدم من باید از دید خودم خوب بنظر برسم نه دیگران و در زمینه کادو گرفتن من اصلا خداروشکر نیاز دیگه نمیبینم که باید حتما بهترین کادو رو بگیرم چون من همینطوری ارزشمندم و 6رکس ارزوشه که با من هم کلام بشه
یا مثلا بیرون که میریم طرف من اصلا من جای دیگرو دارم نگاه میکنم تو به اون خانم نگاه کردی بابا اصلا نگاه کنم من دنبال چیزی نیستم که اصلا یا حرف زدن با ی مشتری پشت گوشی چرا باید به تو زنگ بزنن
خیلی بیشتر از این حرفا بود ولی خب من روی خودم کار کردم خیلی عالی تر شد من عوض شدم اون آدم هم بهتر شد و الا هم خداوند خواست که این نقص منو درست که که آقا تو با لیاقتی اصلا به اجازه دیگران احتیاج نداری واقعا هر چیزی بشه من به خدا سپردم که انجام بشه یا این آدم عالی تر رفتار میکنه یا این آدم میره و کس دیگری میاد الخیر فی ماوقع
مطمئنم که اوضاع تغییر خواهد کرد چون من خیلی روی خودم دارم کار میکنم واقعا من ی آدم شاد و به خود متکی شدم و نتایج مالی هم میاد مطمئنم و میام میگم براتون از اون هم و باز هم میگم از اتفاقاتی که برام افتاد خیلی خوبه این خود افشاگری ی حس آرامشی میده و نقصهای بیشتری در من پیدا میشه مطمئنم
و من این دوره رو میخوام با تمام وجودم میخوام که فقط روی خودم کار کنم مهمترین کار من اینه
در رابطه با ثروت من چند روز هست کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید رو شروع کردم و اون چیزی که من برای ثروت میخواستم داشته باشم رو نداشتم ولی واقعا پیداش کردم و توصیه من هست دوستان این کتاب رو هم بخونن منی که اصلا کتاب خون نبودم الا فقط هر ثانیه میگم بخونم کامنت کتاب واقعا تغییر کردم استاد مرسی راه زندگی رو به ما دارین یاد میدین راه سعادت و خوشبختی
استاد خوبم سید حسین عباسمنش هر لحضه زندگیت بهشت گوارای وجودت خوشبختی سلامتی سعادت و ثروت الگوی زندگی من عاشقتم قلبن
در پناه رب جانانم باشی مرد بزرگ
از خداوند هم سپاس گذارم برای این همه آگاهی و عشق و لذت بی انتها خدایا شکرت
دوستان عزیزم و مریم شایسته همیشه در صلح آرزوی سلامتی سعادت و ثروت دارم براتون هر لحضه بیشتر و ثانیه افرون روزتون
به نام خدای زیباییها و فراوانیها
به خدایی که این جهان پهناور را با قوانین زیبا و آسانش آفرید به نام خدایی که منو آفرید و قدرت خلق زندگیم رو به خودم داده تا در مسیر زیبا و فراوانی قدم بردارم با افکار و باروهای درست که خودم به ذهنم میدهم لذت ببرم
سلام به بهترین و زیباترین و مهربانترین استاد دنیا که هر چی در طبق اخلاص داره برای ما میذاره ممنونتم سپاسگزارتم ای استاد عزیز
من اینو متوجه شدم از این قانون زیبا که هر چی در طی روز چه آگاهانه و چه نا آگاهانه به ذهنمون بدهیم جهان از جنس همون افکار وارد زندگیمون میکند چه خوب و چه خوب
حالا ما باید هر چه از این فایلها فهمیدیم از این قانون فهمیدیم بیایم به صورت عملی آگاهانه بهشون توجه کنیم و فکر کنیم و صحبت کنیم در موردشون و جهان هم کار خودشو انجام میده و ما رو در زمان مناسب و در مکان مناسب و در شرایط مناسب قرار میدهد و احساسمون رو هم باید کنترل کنیم واحساس خوب داشته باشیم
احساس خوب = اتفاقات خوب
به من ثابت شد تو چند روز پیش که وقتی هواست به ذهنت نباشه و نمیتونی کنترلش کنی تو رو میکشونه به مسیر خاکی و نجواها رو نمیتونی جلوشو بگیری جهان هم از جنسهمون افکار تحویلت میده حالا تو میخوای خوشت بیاد با بدت بیاد خودت مقصری و من اینو فهمیدم و پذیرفتم و هواسم به ذهنم بیشتر هست که خطا نکند و منو هم به تو چاه نکشونه
و افسار ببندم و خودم اونو بکشم نه اون افسار به گردن من بندازه و منو هر جا میخواد ببره و بعد هم آخر کار پشیمونی و ناراحتی باشه
بیشتر دارم رو ذهنم کار میکنم بیشتر فایل گوشمیکنم و بیشتر در مورد فایلها تو خونه با همسرم صحبت میکنیم و از این قوانین بدون تغییر خداوند صحبت میکنیم
خدایا من لیاقت زندگی خوب و شهر خوب و انسانهای خوب رو دارم من خودم اول باید برای خودم ارزش قائل باشم تا جهان هم برای من ارزش قائل بشه همه چیز دسته خودمه چون خداوند منو خالق زندگیم آفرید
خدایا شکرت من قدرتتو دیدم تو چند روز پیش دیدم که چطور کمکم کردی و در بدترین شرایط دستاننتو فرستادی یا بهتر بگم خودت دست بکار شدی و همه رو به آسانی انجام دادی و من هم ایمانم بهت بیشتر و بیشتر شد
خدایا شکرت برای این استاد عزیز که یکی از بندگان خوب و مخلصت هست و برای ما نوری روشن در زندگیمان شده
خداوند بهترینهای بهترینها رو نصیبت کنه استاد جانم
خداوند یارو نگهدارتون
همیشه توی ذهنم دارم به این و اون زنگ می زنم تا خودم را در دلش جا بیندازم و بگم من هم هستم من هم وجود دارم مخصوصا مادر شوهرم چون ایشون روابط بالایی داره و اکثر فامیل و همسایه وو باهاشون در ارتباط هستند من هم یه جورایی خودم را می خواهم در دل ایشون حل بیندازم و شب و روز و صبح تا شب بصورت ذهنی دارم با ایشون حرف می زنم
همیشه می خواهم خودم را اون آدم خوبه برایش باشم
همیشه آدم پولدار که خودش می دونه من نیستم ولی من باید از خوبیها بگم برایش
این ها را گفتم تا به خودم بگم چقدر در کارهام دارم می لنگم و میگم چرا نتیجه نمیده ؟ پس چرا خدا نمی دهی به من مثل بقیه ؟؟
البته خیلی روی خودم کار کردم ولی همین که استاد گفت همون آنی خودم فهمیدم که دارم از کجا ضربه می خورم
پس باور باید درست شود که به من مربوط نیست که هر کسی داره چیکار می کنه و الان کجاست و در چه موقعیتی
من خودم زندگی خودم را باید ببینم
سرم توی زندگی خودم باشه
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
احساس عدم لیاقت و ارزشمندی:
در تمام حوزه ها و زمینه ها تاثیرات نامطلوبی بر جای می گذارد
بنابراین:
همواره باید بر روی احساس ارزشمندی کار کرده تا در تمام حوزه ها به موفقیت و پیشرفت دست یابیم
قانون:
در جهانی زندگی می کنیم که به افکار فرکانس ها و باورهای ما پاسخ داده می شود
چگونه متوجه شویم چه افکار و باورهایی داریم؟
از احساسمان
اگر احساس خوبی داریم:
افکار و باورهای مناسب داریم
اگر احساس شادی عشق آرامش اشتیاق و لیاقت داریم:
افکار و فرکانس هایی را به جهان ارسال می کنیم که:
از جنس همان را در زندگی خود دریافت خواهیم کرد
جهان اینگونه عمل می کند:
هر آن چیزی که به جهان ارسال می کنیم ان را:
به شرایط موقعیت افراد ایده ها تبدیل کرده و وارد زندگی ما می کند
این قانون:
*تنها قانونی است که باید به خوبی آن را درک کنیم چون
*می تواند زندگی ما را در تمام ابعاد برای همیشه متحول کند
اگر افکاری در ذهن خود داریم که به ما احساس بی ارزشی ترس نگرانی خشم افسردگی می دهد:
از جنس همان را وارد زندگی خود می کنیم
به همین دلیل بسیار مهم است بتوانیم:
از درون با تغییر افکار زاویه نگاهمان باورهایمان احساس خود را بهبود دهیم
اگر در موقعیت و شرایط ناجالب قرار داریم:
باید بتوانیم از زاویه ای به آن نگاه کرده که به ما احساس بهتری دهد تا در مسیر دریافت نعمتهای بیشتر قرار گیریم
اگر احساس بدی داریم:
فرکانسی را به جهان ارسال می کنیم که از آن اتفاق بد را بیشتر و بیشتر وارد زندگی خود خواهیم کرد
به همین دلیل :
اتفاق نامناسب یکسان با دو فرد با باورهای متفاوت : می تواند دو نتیجه ی کاملا متفاوت و متضاد در بر داشته باشد
زندگی فردی را نابود کرده و زندگی فرد دیگر را رشد و پیشرفت دهد
اگر ورودی های ذهنی خود را کنترل کرده تمرکز خود را بر نکات مثبت قرار دهیم:
اتفاقات نامناسبی برای ما رخ نخواهد داد که بخواهیم تمرکز خود را از روی آنها برداشته یا زاویه ی نگاه خود را تغییر دهیم
احساس ارزشمندی:
تاثیر بسیار زیادی بر ارسال فرکانس های غالب ما بر جهان هستی دارد
زمانی که از درون احساس بی ارزشی و عدم لیاقت داریم:
همواره به جهان احساس بی ارزشی و بی لیاقتی ارسال می کنیم و
جهان به ما ثابت می کند: بی ارزشیم
اگر بتوانیم از درون به احساس ارزشمندی دست یابیم:
همه ی شرایط و موقعیت ها به نفع ما تغییر خواهد کرد
نشانه های احساس عدم ارزشمندی و لیاقت:
*فرد احساس نیاز به تایید توجه تعریف و تحسین دیگران برای دستیابی به احساس خوب دارد
بسیاری از ما:
تا زمانی که توسط دیگران تحسین و تعریف نشویم احساس خوبی نداریم و
احساس خوب خود را: به عوامل بیرونی متصل کرده ایم
تا زمانی که نتوانیم احساس لیاقت و ارزشمندی درونی ایجاد کنیم:
جهان ضربات بیشتری به ما وارد کرده و ثابت می کند بی ارزش و بی لیاقتیم
* برای ابراز عشق به طرف مقابل هر بار هدیه می گیرند
احساس بی لیاقتی با هدیه گرفتن جبران نمی شود:
با داشتن احساس بی ارزشی جهان به ما ثابت می کند بی ارزشیم
*نیاز به کنترل کردن طرف مقابل دارند
دائما از طرف مقابل سوال می پرسند: زمان خود را در طول روز چگونه سپری کرده اند با چه افرادی ارتباط برقرار می کنند چه اتفاقاتی برای آنها رخ داده است و…
*دائما از روابط گذشته ی طرف مقابل سوال می کنند تا به ویژگی های آنها پی برده و مطمئن شوند از آنها برتر هستند
اگر چنین کنجکاوی هایی داریم: برای خود ارزش قائل نیستیم
*احساس خوب خود را وابسته به طرف مقابل می دانند و اگر فردی به هر دلیلی احساس بدی داشته باشد سعی می کنند احساس او را خوب کنند
وظیفه ی ما:
خوب بودن احساس طرف مقابل نیست
اگر تمام تلاش خود را برای رساندن طرف مقابل به احساس خوب می کنیم:
برای خودمان ارزش قائل نیستیم
*فرد نیاز به لمس فیزیکی طرف مقابل دارد
همیشه به دنبال راهی برای در آغوش گرفتن بوسیدن و..دارد:
تا به او ثابت شود طرف مقابل او را دوست دارد
بررسی کنیم رفتارهای ما چه منشائی دارد:
احساس عشق یا ترس؟ احساس لیاقت یا بی ارزشی؟
*همیشه دوست دارند در جمع جلب توجه کنند و اگر فردی مورد توجه بیشتری قرار گیرد رفتارهای احمقانه ی بیشتری از خود بروز داده تا توجه بیشتری جلب کند
اگر احساس بی لیاقتی دائمی داریم:
-جهان به ما ثابت می کند بی لیاقتیم
-شرایط و موقعیت هایی را برای ما به وجود خواهد آورد که به ما ثابت کند بی لیاقتیم
ریشه ی احساس بی ارزشی و عدم لیاقت:
باید در درون ما تغییر کند
احساس خود ارزشمندی: باید در درون ما ساخته و ایجاد شود
خدایا شکرت
عاشقتونیم
با سلام به استاد دوست داشتنی و خانواده صمیمی عزیزم
من این فایل دیدم و به ذهنم رسید که بیام بنویسم که من چقدر از این تجربه ها داشتم که هر وقت احساس لیاقت داشتم و احساس خوبی داشتم چقدر این احساس خوبم بیشتر بهتر شد و نتایج بهتری در ارتباطات،امور مالی،معنویت،سلامتی داشتم و دارم و هروز هم این نوع نگاه رو نگاه با احساس خوب و توجه به نکات مثبت بیشتر و با کیفیت میکنم و نتایج فوق العاده میگیرم
شاد و موفق باشید..
سلام استاد عزیز
چقدر نشانه های عدم احساس لیاقت در روابط رو عالی و ملموس توضیح دادید
لطفا” در مورد این نشانه ها در کسب و کار و در ارتباط با مشتری و نیز در رابطه با پول و درآمد و ثروت هم توضیح بدید
بسیار از شما ممنونیم و از تجربیاتتون استفاده می کنیم
خدا پشت و پناهتون
سلام استاد وقت شما بخیر من در مواردی کاملا برعکس چیز هایی که شما گفتید رو دارم مثلا توجه و تعریف های که از من میشه رو نمیپذیرم . و یا اینکه این باورهارو دارم که برای داشتن رابطه خوب نیستم و افراد نا مناسب رو ملاقات میکنم و باور محدودکننده در مورد موارد ظاهری خودم دارم و یا در مورد اهداف با اینکه کار و مهارت مورد علاقه ام را پیدا کرده ام ولی ثابت قدم تا به دست اومدن نتیجه نمی ایستم و احمال کاری دارم
به نظرتون این دوره برای من مفید هست؟
سلام به همه،بچه هاکامنت هاتون میخوندم یه چیزی یادم اومدمنم میرفتم مهمونی کلی بایدظرف میشستم وبه خودم زحمت میدادم اثلاوضعیت جوری بودکه شده بودوظیفه ام آخرش یه روزبه خودم گفتم بسه یلدایی توکلفت کسی نیستی تمومش کن ودرجواب درخواست مادربرای کمک به میزبان خیلی جدی گفتم من مهمونم به من ربطی نداره وتمام ،هروقت میخواستم لباس بخرم بایدپونصدنفرنظرمیدادن حالاانتخاب میکنم نظرم بپرسم اگه خودم دوست داشته باشم میگیرم آخرین باری که خریدکردم لباسیوگرفتم که ازنظره همه مسخره بودولی من خوشم اومداصلاحسمم بدنشداتفاقاخیلیم دوسش دارم البته من خیلییییییییی رو احساس لیاقت کارکنم چون هنوزچیزیایی که میخواموبدست نیاوردم ولی خب امروزکه این فایلوگوش کردم به خودم گفتم آفرین دختردوقدم برداشتی خوبه بازم پیش بروتوازپسش برمیای،خدایاشکرت،ممنونم استاد
بنام خدای مهربان و بخشنده
سلام ب استاد عزیز، مریم نازنین
و دوستان گلم
ردپای52
وقتی داشتم فایلو گوش میدادم
متوجه شدم ن تنها خودم بلکه تمام آدمای دور وبرم
دچار این احساس عدم لیاقت هستن
اولیش همین انتخاب لباس برای رفتن ب مهمونی ک کدومو بپوشم بهتر کدومو باهم ست کنم؟
این چطوره؟
نظرت چیه؟
خودمم قبلا کل لباسامو امتحان میکردم تا اونایی ک ب نظر بقیه بهتره و انتخاب کنم
ک چی میخوام برم عروسی چش بقیه رو درارم
ولی خداروشکر بهتر شدم تو این مورد و کمتر نظر میپرسم خودم انتخاب میکنم چی بپوشم
ولی قبلا هرچی بقیه میگفتن بی بروبرگرد میپوشیدم چون میگفتم نظر بقیه بهتره
سنگ صبور بودن ،خوب کردن حال بقیه قبلا رسالت من بود مخصوصا تو رابطه عاطفی
درحدی ک طرف کوتاه میومد من ول نمیکردم دیگه خخخخخ
تو رابطه عاطفی نیاز داشتم ب شنیدن دوست دارم و قربون صدقه
ولی نمیگفتم و حتی درخواستم نمیکردم حالا ک فکرشو میکنم خییلی احساس خلا میکردم
حالا نمیدونم این خوبه یابدخخخ
ولی الان خداروشکر خیلی بهتر شدم اندازه شاید 1درجه
چون خودم این کارو برای خودم انجام میدم :))
و ی احساس سبکی و ارزشمندی درونی دارم چون هرروز ب خودم میگم
من لایق بهترین هام و من سزاوار بیشترین هام
ولی باز خیلی جای کار دارم
و باید اصولی مسئله شو حل کنم
قبلا فک میکردم باید با کسی ازدواج کنم ک پدر ومادرم میگن
چون خودمو لایق این نمیدونستم ک خودم باید انتخاب کنم
و همین هم اتفاق افتاد ک شد بزرگترین تضاد زندگیم و باعث شد
ب خودم بیام و دیگه خودم برای هرچیزی تو زندگیم تصمیم بگیرم
وخداروشکر با انتخاب های خودم هدایت شدم ب اینجا
تو رابطه احساسی ک داشتم دوسداشتم زمان زیادی باهم باشیم صحبت کنیم چون حس خوبی میگرفتم و بیشتر خودمو دوسمیداشتم ب واسطه اون حس خوب ،البته ک رابطه ما مجازی بود
و وقتی داشتم فایلو گوش میدادم
یادم اومد ک من چندبار از دوستم درخواست کردم ک ویس بفرسته تا صداشو بشنوم
وتازه دارم متوجه عمق این عدم احساس لیاقته میشم
خدایاشکرت بابت این مثال های عالی ک چشم منو باز کرد ک ایراد کارم از کجاست
من چند روزه دارم عدد1234
یا2345. اعداد متوالی
و زیاد میبینم دوستان کسی معنی شو میدونه؟؟
خداروشکر میکنم بابت مسیری ک درش قرار گرفتم و سایت الهی ک خداوند هدایتم کرده
دراین لحظه اینجا باشم
واقعا نعمت بزرگیه و منو هرروز آگاهتر و بینا تر میکنه و کامنت های دوستان چقد فوق العاده س
ازهمین جا ازتون تشکر میکنم دوستان عزیزم بابت تجارب ارزشمندی ک ب اشتراک میزارین
سپاسگزارم استاد عزیزم
مرسی ک هستین