علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 1 - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

487 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد غلامزاده گفته:
    مدت عضویت: 948 روز

    به نام خداوند روزی ده

    من چند روز قبل که اصلا این دوره معرفی بشه به چندتا داستن برخوردم که چن وقته خیلی منو تو فکر فرو برده چن روز پیش با چن تا از دوستام چت میکردم و خب یه شوخی میکردم که اونا خیلی حال میکردنو تعریف میکردن… یا کلا با دوست یا اشنا یا هر داستانی که چت میکردم وقتی این مورد پیش میومد که اونا از من خوششون میومد و تعریف میکردن من یه حس شادی خیلی زیاد از درون داشتم اولش خودمو گول میزدم میگفتم طبیعیه این طبیعیه ولی خب مشکل از جایی بود که حسه اونقدر خوب بود که تو حالت عادیم همچین حسی نداشتم میخواستم خودمو گول بزنم بگم این خوشحالی از اونجاس که تو روابطت قوی شده ولی حقیقت ماجرا این بود که من از تعریف اونا قدرت گرفتم .. بزار با خودم صادق باشم داستان اینه ، جدیدا یه سری رفتارا هم از خودم حس کردم که منشاش اینه . و وقتی اومدم تو سایت با دیدن توضیحات این محصول و این فایل کامل فهمیدم این موارد از کجا نشئت میگیره. ان شالله بتونم امسال این دوره ی زیبا رو بخرم و از آگاهی های زیباش استفاده کنم. استاد ممنونم ازت بخاطر این صحبت ها واقعا باعث میشه خودمو کندو کاو کنم ببینم با خودم چند چندم مرسی ازت استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
  2. -
    Masume گفته:
    مدت عضویت: 1861 روز

    بنام خدا

    استاد عزیز و دوستان خوبم سلام

    استاد بنظرم این احساس عدم لیاقت در مادران خیلی بیشتر از سایر افراد خانواده است

    بعنوان مثال مادر خودم

    من توی ی خانواده 6 نفره بزرگ شدم که وضع مالی خیلی معمولی داشتیم، یعنی همیشه باید یجوری قناعت میکردیم از ی سری چیزا میگذشتیم تا بتونیم زندگیمون رو بگذرونیم

    اولویت بسیار مهم مادرم مهمان بود

    یعنی همیشه باید بهترین غذا ، بهترین میوه و بهترین ظروف مال مهمان میبود(اما این بع این معنا نبود که ما چیز خوب نمیخوردیم اما خب اولویت اول مهمان بود)

    بنظرم اولین باوری که این دیدگاه به ما بچه ها و خود مادرم داده این بوده که ما لیاقت بهترین ها رو نداریم و همیشه اولویت آخر هستیم

    مادرم همیشه با پولی که قرار بود لباس یا وسیله ای بخریم اول برای داداشام میخرید ، بعد بابام و بعدم منو خواهرم و در آخر هم واسه خودش که بیشتر مواقع پولش کفاف نمیداد یا نمیخرید یا یچیز بی کیفیت و ارزون میخرید واسه خودش

    هیچ وقت توی این سال ها ندیدم که مادرم ی لباس درست و حسابی بپوشه

    همیشه میگفت زنی که شوهر و بچه داره اولویتش باید اونا باشن ، میگفت زن باید بفکر شوهرش باشه بساز باشه و این حرفا …

    من الان بعنوان یک مادر ناخودآگاه این نوع افکار رو دارم

    با اینکه واقعا روی خودم کار کردم و همیشه بهترین غذا یا لباس رو اول برای خودم میخرم بعد بچه هام ولی خب این موضوع خیلی ریشه ای تر از این حرفاست و خیلی باید روش کار بشه و از خدا میخام منو در مسیر خرید این دوره قرار بده

    ی موضوع دیگه ای از عدم احساس لیاقت اینکه استاد گفتین توی لباس پوشیدن حرف دیگران خیلی برامون مهمه من انقدر برام مهم بود که هیچ وقت توی هیچ مهمونی یا قرار دوستانه ای یا جایی لباس تکراری نمیپوشیدم و همیشه بیشترین پولم صرف خرید لباس میشد

    استاد پارسال وقتی داشتم کمد لباس هام رو مرتب میکردم باورم نمیشد این همه لباس که فقط یکبار پوشیدم دارم ، خیلی فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که اعتماد بنفسم بشدت پایینه که نظر دیگران برام مهمه اما امروز با دیدن فایل فهمیدم احساس لیاقتم هم خیلی مشکل داشته و داره

    استاد همون پارسال تصمیم گرفتم که دیگه لباس نخرم و الان تقریبا یک ساله که هیچ گونه لباس یا کفشی نخریدم و بیشتر جاهایی که میرم سعی کردم لباس تکراری بپوشم ک تا حدودی هم موفق بودم

    واقعا احساس میکنم بشدت به این دوره نیاز دارم و از خدا میخام بتونم تهیه ش کنم

    چون بخودم قول دادم دوره هارو با پولی که خودم بدست میارم بخرم نه پول همسرم

    و توی این راه تا حدودی تونستم پیش برم و الان توانایی خریدقدم اول از سایت رو دارم و قراره بزودی بخرمش چون بارها از خدا نشانه خواستم و اون بهم گفته از 12 قدم شروع کن و مطمئنم توی این راه به بهترین شکل منو هدایت میکنه

    ممنونم از شما استاد بی نظیرم و دوستان توحیدی

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
  3. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 969 روز

    بنام خدای هدایتگرم

    درود بر اساتید آگاهی بخشم

    عجب قانونیه این قانون

    عجب زندگی من روتغییر داد درک این قانون

    “”” ما همواره از طریق باورها و کانون توجه خود، در حال ارسال فرکانس‌هایی به جهان هستم. ساز و کار جهان این است که فرکانس‌های ارسال شده توسط ما را تبدیل می‌کند به شرایط، موقعیت ها، ایده‌ها و آدمهایی که تجربه‌های زندگی ما را می‌سازند”””

    .

    من فقط برای درک این قانون و قدمهای عملیم برای کاربرد این قانون در زندگیم باید تاعمر دارم سپاسگزار و شاکر باشم.

    خدایا بینهایت شکرت

    چقدر احساس ارامش به من داد

    چقدر من رها شدم

    چقدر من اسوده خاطر شدم

    خدایاشکرت

    خدایاشکرت

    هر لحظه به خودم یاداور میشم دختر خوب تو. داری ارتعاش میفرستیااااا

    ایا این اون چیزی هست که بخای؟

    خدایاشکرت

    خدایاشکرت

    .

    خب حالا سوال اینه ایا ارتعاش ارزشمندی و لیاقت رو هرلحظه میفرستم؟

    این ارتعاش تعیین کننده کیفیت زندگیم هستاااا

    ارتعاش لیاقت میفرستم یا عدمش؟

    .

    این ارتعاش ردپاش همه جا هستاااا

    تو تمام جنبه های زندگی

    پس خوب بررسی کن

    دقت کن

    و مطمین شو که ارتعاشی که میفرستی چیزی هست که وقتی جهان پاسخت میده دوست داشته باشی

    .

    خداروشکر که امروز دارم آگاهی های نابی رو درک و دریافت میکنم

    ــــــــــ

    علایم عدم لیاقت رو بشناسیم

    تایید طلب بودن

    توجه طلب بودن

    تعریف طلب بودن

    نظر دیگران براش مهم بودن

    دایم کنجکاوی کردن کجا بودی با کی بودی

    دایم کادو خریدن برای راضی نگهداشتن

    دایم فکر کنی باید حال طرف مقابل رو خوب کنی

    دایم تلاش کنی دوست داشتنت رو ثابت کنی

    جلب توجه کنی با ارایش خاص و پوشش خاص

    حسادت برای جلب توجه بیشتر

    افسرده شدن از نادیده گرفته شدن

    ــــــ

    اینها بخشی از علایم بی لیافتی درروابط هستن

    ـــــــــ

    خداروشکر که درفضای اگاهی بخش این خانواده هستم خداروشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای:
  4. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2879 روز

    به نام خالق ارزشمندی ها

    سلام به همگی خوبان راه عشق

    یکی از نشانه های احساس عدم لیاقت و کمبود اینکه از محدودیت و شکست دیگران خوشحال میشیم من هرزمان نسبت به کسی این احساس رو داشته باشم سریع به خودم میگم لطفا از رو کانال کم ارزشی بیا بیرون برو رو کانال بینهایت

    و بجای اینکه ببینی دیگری یا دیگران چکار میکنند فقط تمام تمرکزت رو خودت باشه

    بقول یه جمله بسیار معروف و ارزشمند در حرفه کاری من هست که میگه

    «همیشه بجای کوتاه کردن خط دیگران سعی کن خط خودتو بلند کنی»

    یعنی بجای اینکه بری خط دیگران و رقیبان رو هی نگاه کنی،بهم بزنی،پاک کنی و به دیگری ضربه بزنی یا انتظار شکست اونو بکشی که از تو بیاد پایین تر بلکه خط خودتو بلند کن یعنی فقط تمرکز کن رو اینکه مهارت ها و توانایی و احساس لیاقت خودتو بالا ببری

    استاد این دیالوگ ها و باورهایی رو که میگی تقریبا بیشترشون در وجود من هست با اینکه به خیلی هاشون علاقه ندارم اما بشدت در وجودم هست اما شکر خدا واقعا خیلی اوقات هم به خودم تبریک میگم چونکه تا الان توانسته ام چندتا از باورهای حسادت آمیزمو تبدیل به تحسین کنم،یادمه تا زمانی که رابطه دوستی دو جنس مخالف رو میدیدم و قضاوت میکردم و مورد تخریب قرارشون میدادم در ذهن خودم چونکه احساس کمبود شدید داشتم اما از زمانی که ناخودآگاه اومدم خیلی اوقات آگاهانه شروع کردم به تحسین کردن چنین موردهایی باعث شد کم کم وارد زندگی خودمم بشه یادمه با اینکه اولش حتی تحسین کردنمم خیلی اوقات واقعی نبود اما چونکه ذهنم داشت اون حرفهارو میشنید آروم آروم پذیرفت و باور کرد و اینگونه تربیتش کردم و کم کم وارد مدارهای جدید و تغیرات شدم

    اما واقعا اکثریت تفکرات مردم کشور ما هنوزم این احساس عدم لیاقت وجود داره چرا؟؟؟!!! چونکه درسته کشور ما هنوز از یسری علم و کارها عقب تره اما خیلی چیزهارم ما داریم هیچ کشوری هنوز نداره یکی از مثال های بارزش که همیشه منطقی برا ذهن منه رشد و ناب و تاپ بودن همین سایته که هیچ کجای دنیا و هیچ کشوری به گرد پاش هم نمیرسه چونکه ما اغلب توجهمون رو کمبودها و محدودیت هاست بجای فراوانی ها و ارزشمندی های خودمون و کشورمون یا همین حرفه کاری خودم تا الان یه عالمه از همکاران شاگردهای قدیمی استادم در کشورهای مختلف زندگی میکنند و حتی در کشوری که اولین سازنده این حرفه کاری من بوده اما گفتند هنوزم نیست بااینکه اون کشور که چین هست معدنش هست اما مثل استادم و این علم رو ندارن، خب حالا هرکدوم از ما چقدر از این مثال های ارزشمند و توانایی در وجودمون داریم اما خودمون هنوز نمیتونیم باور کنیم که ما داریم و ما لایق ارزشمندی بینهایت رو برا هر نعمتی داریم

    من که هنوز یه عالمه احساس عدم لیاقت در خیلی از جنبه ها در وجود و ناخودآگاهم هست اما از طرفی هم همیشه دارم سعی میکنم بیشتر با خودم در صلح باشم و همیشه کوچکترین افکار،احساس،ایده،خلاقیت،باور خوب،تجسم خوب و خلاق،و… سریع میشینم تو دفترم مینویسم چونکه یکی از بهترین رفیق های بسیار صمیمی و سازنده زندگی من نوشتنه و پیشنهاد میکنم به دوستان عزیز هر جمله،فکر و تجسم ساده به ذهنتون میاد رو کاغذ بیارید حتی وقتی هم حالتون خوب نیست با نوشتن تمرین در صلح با خود انجام بدید واقعا خیلی قدرت داره که هیچ سلاح جنگی نداره چونکه من تا الان یه عالمه معجزه و رویاهای واقعی در زندگی ازش کسب و دریافت کردم

    من هروقت احساسم خوبه میام مینویسم باعث میشه که بیشتر خوب بشه و قدرتمندتر بشه

    وقتی احساسم خوب هم نیست بازم میام مینویسم این باعث میشه که بتونم بصورت نفوذی حالمو بهتر کنم

    چقدر جالب این نوشتن در هر دو موقعیت جواب میده یه مکملی ست که در هر دو شرایط سازنده ست

    یکی دیگه از نکات خوب و سازنده برا من اینه که هروقت باور کمبود در هر مورد میاد سراغم سریع این جمله مثبت در فیلم جنگجوی درون برا خودم مرور میکنم که امکان نداره اتفاق نیفته ،یعنی برا منم حتما اتفاق میفته فقط باید بگردم ببینم دلیل و ایرادش کجاست وگرنه نمیتونه اتفاق نیفته

    شکر خدا با همین تمرین ها نسبت به قبلا بیشتر با خودم در صلح شدم

    ++استاد وقتی داری میگی اگر ما احساس لیاقت در خودمون بسازیم ،،از درون،، انگار این جمله برا من یه جمله جدیده واقعا خیلی برام جالب و زیبا شد مهم اینه که ما از درون احساس لیاقت کنیم اونوقت همه چیز کاملا تغییر میکنه و این تمرین هم با تمرین تجسم خلاق هم میتونه خیلی ساخته بشه چونکه داره یه آینده زیبا رو برا آدم برنامه ریزی میکنه++

    زنده باد به تمام لیاقتمندهای جهان

    خدا همیشه سایه سرتون وعشق تون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
    • -
      سلدا گفته:
      مدت عضویت: 759 روز

      درود دوست عزیز اوقاتتون به کام؛ کامنتتون خوندم و حقیقتا دلم میخواد به چند تا نکته که امروز موقع مطالعه و گوش کردن به آموزه های استاد یاد گرفتم من هم اشاره کنم چون شما هم اشاره کردید و داستان این دو مورده :

      اول نوشتن : واقعا چقدر نوشتن کمک کننده است به بهبود بهتر و سریع تر و تغییرات ناگهانی و خیلی خیلی سریع حتی تغییراتی که ممکنه درست بعد از نوشتن و پاسخ دادن و بررسی کردن آگاهی های خودمون برامون رخ بده و آدم هاج و واج بمونه بگه عه چطور ممکنه من که همین الان داشتم راجع بش کندوکاو میکردم چطور همچین اتفاق مبارک و خوشی آنی و غیر منتظره واقع شد … به نظرم این موضوع از اسرار و پدیده های خلقت انسان هاست مسئله نوشتن و توانمندی اینکه بتوانی آگاهانه کنکاشگرانه و هدفمند بنویسی و حتی گاهی استفاده از قانون بزرگ اراده ی آگاهانه را میطلبد ، یعنی در زمانی که نوشتن برایت دشوار است باز هم بنویسی و در جایگاهی قرار بگیری که بنویسی و دریافت کننده هدایت های ناب و الهیی خالق هستی ات باشی …

      خدای من باورم نمیشه منی که دو سه ساعته تازه از سر کار برگشتم با اینکه سر کارم هم خدارو هزارمرتبه شکر که توانستم مطالعه و بررسی کنم باز تو خونه به جای اینکه برم اینستاگرام و بقیه جاها وقت بگذرونم تا خوابم ببره ساعته یک بامداده و در این محفل زیبا و آرام میخواهم آنقدر انرژی بدهم و انقدر هماهنگ بشوم با استاد و اموزه های استادم که بتوانم پول کافی برای خرید فایلم را جذب کنم خدایا سپاسگزارم که این موقعیت و این دوستان هدفمند و هم هدف مارو گرد هم آورده ای تا از هم بیاموزیم و به هم نیز بیاموزیم الهییی هزار سپاس هزار سپاسسس و هزاررر ها سپاس … الله الله الله

      و موضوع دوم ، در اشاره تون به کلمه درون بود … بگذارید از کامنت قبلی یکی از دوستانمون در بالاتر از شما بگویم که اشاره کرده بودن به آرامشی که استاد زیبای ما موقع صحبت داشتند و بسیار عالی و فاخر سخن میگفتند و چقدر برای من هم این امر برانگیخته شده بود …. خدای من استاد باورتون میشه من موقع گوش کردن فایل ها اکثر موقع دور تند عادت دارم گوش بدهم تا بتوانم بشنوم وقتی دور معمولی است نمیشنوم ذهنم به این سو آن سو میپرد و برای همین دور یک و نیم یا یک و هفتاد و پنج گوش میدهم اما امروز موقع گوش سپردن مگرررر دلم میومد دور تند بزارم انقدر سخن گفتن همراه با آرامش شما زیبا و آرام کننده بود که من فقط گاهی خیره و مات و مبهوت نگاه میکردم و سعی میکردم جذب کنم حرف های نابتون رو ؛؛؛ اما و باز هم باورم نمیشه برای اولین بار دفتر باز کردم و جمله به جمله نوشتار کردم و وااااییی خدایا که چه گنجی در هر جمله کوتاه شما بود و من چه دریافتهای عمیق و عظیمی از پشت پرده افکار و احساساتم برداشت کردم و همچنان قراره که ادامه داشته باشد ؛ چون تقریبا یک ساعت طول کشید که من فقط چند دقیقه اولش را نوشتم و برای خودم و سوالاتی که ظاهر شده بود در این چند ماهه برای خودم بررسی و تحلیل میکردم تا بفهمم گره افکارم و نقطه ضعف هایم در هنگام افزایش رنج و غم هایم کجاست ؛ و خدایا که گاهیی انقدر حرف و فکر به ذهنم می اید که نمیدونم از کجا و کدوم مورد را بنویسم که دیگری را فراموش نکنم و از دستم در نرود …

      و حالا یکی از موضوعاتی که موقع نوشتن پیدا کردم همین موضوع اشاره به (درون) بود …

      که دوست عزیزم شما هم به آن اشاره کرده اید

      و من وقتی یاداشت برداری میکردم فهمیدم چندوقت پیش از خودم پرسیدم خدایا خدای من چطور آدم میتونه احساس آرامش اش بدون وابستگی به غیر باشد؟؟؟

      چگونه و چطور من از نعمتهای تو چه آدم ها و چه هر چیزی لذت ببرم اما آرامش ام احساس آرامش عمیقم بدون وجود آنها به هم نخورد؟

      نمیدونم اصلا همچین چیزی ممکن است یا نه!؟

      اما حقیقتااا باز دوباره که توجه کردم دیدم استادجان چند مورد اشاره کردند در توضیحات مؤثرشون و آنها این بودند که:

      من(استاد عباسمنش عزیزم) از وقتی تصمیم گرفتم روی باورهایم کار کنم و خودم رو تغییر بدم و سعی کردم احساس بهتری نسبت به خودم ( توجه کنید حالم با خودم) و نسبت به جهان داشته باشم و ورودی های ذهنم را کنترل کنم و بعد گفتند کانون توجهم را بزارم روی نکات مثبتی که به من حس بهتری میدهند آنگاه دیگه خیلی کمتر موقعیت های سخت برام بوجود می اومد ؛ و نکته ای که من میخواهم بگویم این جاست ::

      استاد در مرتبه ی اول احساس خوب درون رو ( چه آرامش چه لذت چه شادی ) از تغییر باورهاشون و پیدا کردن احساس بهتر نسبت به خودشون قرار دادند و بعد به موارد دیگه اشاره کردند

      ببینید میخوام دوباره بگم :

      تاکید من این نکته است ، این احساس بهتر داشتن به خود از کجا می آید؟

      نه از تمرکز و کانون توجه بر روی حتی نعمتهایی که خداوند به تو میدهد که ممکن است من نوعی آنقدر نعمت های خداوند را باارزش ببینم و دوستشان داشته باشم اما اگه روزی از ما گرفته شدند چی؟ آنوقت آن همه عشق و علاقه و آرامش و خوشحالی و شادی که بر روی آن ها چمبره زده بودیم چی؟ پس قطعا ناامید و شکست خورده خواهیم بود اگه یاد نگیریم که اول احساس بهتر نسبت به خودمون داشته باشیم وااای پروردگارا شما دیگه کی هستی پس بسیار مهم است که انسان قائم به ذات خود آنقدر غنی و پولدار باشد در درونش ( البته نمیدونم چطوری ها؛ من فقط فهمیده ام که هنوز وقتی به نکات مثبت توجه میکنم حالم بهتر میشود اما از طرفی دیده ام که اگه نعمت هایی را که دارمشان و گاهأ از دستشان میدهم بسیار احساس خلاء ترس درد اندوه ناراحتی پرخاشگری حتی خشم به خدا و جهان پیدا میکنم) و فکر میکنم به همین دلیل است که در اینجا پیدا کرده ام اینکه : (مرتبه ی اول ؛ که استاد فرمودند احساس بهتر پیدا کردن نسبت به خود« البته باز بگویم من طبق دریافت خودم دارم طبقه بندی میکنم و حس میکنم این ترتیب نکته ها مهم است » ) چقدر میتواند کمک کننده باشد برای دوام و بقای احساس آرامش ریشه ای و متداوم تر بدون وابستگی به غیر … الله الله الله خدایا

      خلاصه دوست عزیزم بنده هم با شوق فراوان از دریافت های یکسان به نکات استاد در کامنتهای شما و دوستانم دوست داشتم به این دو نکته اشاره کنم و البته که قراره تو همین یک پست احساس لیاقت با مطالعه دقیق و جز به جز مطالب و نکات عالیش با کامنت های بیشتر توجه بیشتر داشته باشم بر این فایل تا به لطف الله اعظم به دریافت این دوره ی با ارزش اموزشی ام نائل بشوم ، حق یار و یاورتان

      خداوندا از شما، سپاسگزارم و ازتون ممنونم که این هدیه ها را به بنده گانت به لطف و رحمانیتتون و رحیمیتتون بی دریغ عطا مینماییید

      الهی شکر ، الله اعلم و خداوندی که بسیار بزرگ و نعمت دهنده ای بی منت است متشکرم زندگی متشکر عشق بی دریغ الهی ؛ و ضحی و لیل اذا سجی ماودعک ربک و ما قلی و للاخره و خیر لک من الاولی و لسوف یعطیک ربک فترضی …

      پس راضی شو …

      در پناه خداوند بدرخشید دوستان عزیزم و اساتید گرانبهای من

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        سجاد طبسی نژاد گفته:
        مدت عضویت: 2879 روز

        به نام خدا سلام به دوست عزیزم سلدا خانم چقدر شما هم عالی فرمودید و پاسخ شما از کامنت من طولانی تر و بهتر شد و آفرین واقعا چندتا نکته خوب در مورد سپاسگذاری و توجه به نکات زیبا رو گفتی خلاصه از اینکه وقت گذاشتی و اینکه کامنت بنده رو مطالعه کردی و پاسخ دادی نظر لطف شماست امیدوارم که همیشه اینچنین زیبا و عالی در راه عشق زندگی باشی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ایمان متین فر گفته:
      مدت عضویت: 3194 روز

      به نام دوست که هرچه هست از اوست

      دوست عزیز از اشاره تون به نوشتن و قدرتش خیلی لذت بردم و برای من هم یادآوری شد که نوشتن چقدر ابزار قدرتمندیه تا حتی اینقدر قدرتمنده که سوره ای بنام قلم هم داریم

      تمرینات استاد ساده است و آدم خیلی زود گول می خوره که وقتی می نویسه ونتیجه میگیره

      شیطان ذهن کارش روشروع می کنه و آدم رو قافل می کنه از این ابزار ساده ای که خدا در اختیار انسان هاش قرار داده

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        سجاد طبسی نژاد گفته:
        مدت عضویت: 2879 روز

        به نام خداوند عزیز و بخشنده

        سلام به دوست عزیزم ایمان جان ممنونم شما لطف داری

        واقعا چقدر عالی و این دیگه بزرگترین نعمته که خداوند خودش قسم به قلم خورده خب الکی نیست میگن هر چه نوشته شود محکوم به اجراست امیدوارم که همیشه در بهترین مسیر زندگی باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      پریسا و جلال گفته:
      مدت عضویت: 1212 روز

      به نام خداوند بخشنده مهربان

      سلام خدمت دوست همفرکانسی عزیزم

      تحسین میکنم شما رو به خاطر درک و آگاهی که پیدا کردید و کامنت زیبایی که منتشر کردید

      و واقعا این کامنتها خودشون یک کتاب هستند و آگاهی های نابی رو در اختیار ما قرار می‌دهند

      من به شخصه از کامنتهای دوستان عزیزم درس های فراوانی یاد گرفتم و دارم سعی می‌کنم که به مرحله عمل برسونم

      امیدوارم در مدار تهیه این دوره ناب قرار بگیریم چون پاشنه آشیل اصلی من به شخصه هست

      یه سوال از شما دوست عزیز داشتم :

      در مورد تمرین صلح درون هنگام وجود احساس بد بیشتر توضیح بدید و بگید زمانی که احساس بد دارید چگونه با نوشتن احساسمون رو خوب میکنین و دقیقا چی مینویسین

      از لطفتون برای به اشتراک گذاشتن کامنتتون سپاسگزارم

      خداوند هدایتمون کنه در مسیرمون ثابت قدم باشیم

      در پناه حق موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        سجاد طبسی نژاد گفته:
        مدت عضویت: 2879 روز

        به نام خداوند عزیز

        سلام به دوست خوبم پریسا خانم عزیز

        میدونی در اصل موضوع اینه

        وقتی من کمی حال یا اوضاعم خوب نباشه بیشتر مواقع سعی میکنم در نوشتن از لذت و آگاهی تجسم خلاق استفاده کنم

        یا اگه در زمان هایی که حالم گرفته باشه و نتونم تجسم خلاقمو با حال خوب همراه کنم بلکه با این دیدگاه مینویسم که خشممو رو دفتر خارج کنم که باعث تخلیه یه عالمه انرژی منفی از وجودم میشه

        و در کل هرزمان میخوام درمورد تجربه های دلخواه و لذتبخشم بنویسم اگه همراه با احساس خوب باشه ادامه میدم اگر نه که با عدم احساس خوب واقعی نمینویسم و میذارم برا چندساعت دیگه

        و میرم به بقیه تمرینات اولویت دار و کارهای دیگه میپردازم

        امیدوارم که تونسته باشم بدرستی منظورمو بگم بازم اگه سوالی بود من در خدمتم خوشحال میشم جواب بدم

        و چقدر منم از وجود شما دوستان عزیز احساس خوب و سپاسگذاری و افتخار دارم

        بهترینهارو برات آرزو میکنم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          پریسا و جلال گفته:
          مدت عضویت: 1212 روز

          به نام خداوند هدایتگرم

          سلام بر دوست عزیزم آقا سجاد

          سپاسگزارم از لطفی که به من داشتی و پاسخ کامنت من رو دادی

          بسیار بسیار شیوا و واضح بود سپاسگزارم

          سپاسگزارم که کامنتتون رو به

          اشتراک گذاشتین

          و سپاسگزار استاد عزیزم و مریم بانو هستم که این بستر رو برای ما ایجاد کردند

          خدایا شکرت

          براتون آرزوی سلامتی و شادی و ثروت و سعادتمندی در دنیا و آخرت دارم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1805 روز

    سلام به استاد عزیز من قسمتایی که احساس لیاقت تو کار خودم رو ندارم میخوام بگم فقط یک درخواستی داشتم اینکه راه‌حل حال این احساس هم به طور خلاصه بگین عالی میشه

    احساس عدم لیاقت من اینطوریه که من حتما باید مشتریان تهش بهم بگه من کارم فوقالعاده ست تا خودمم بگم پس حتما و قطعا همینطوریه

    به خاطر بستر کارم نیاز دارم ادما کامنت بنویسن و اغلب اگر کامنتی نباشه که بهم بگه چه قدر کارم خوبه یه مدتی افسرده میشم و میگم باید کارم خوب نیست که مثلن کامنت خوب ندارم یا فالوم نمیکنن افراد

    یا مثلن استوری کارامو نمیبینن

    یا ازم خرید نمیکنن

    یا یکسری از دوستانم که سواد و مهارت بالایی تو کارم دارن اگر بهم من کارم خوب شده فکر میکنم واقعا کلان از بیس کارم خوب نیست

    و ته تهش برمیگرده میگه خب حالا که اینطوریه پس تو اصلا پول میگیری برای کارات برای چی اصلا؟

    در صورتی در واقعیت واقعا برعکسه تمام این حرفاست من خودم میدونم چه قدر مهارتم خوبه و چه قدر هر روز داره بهتر و پیشرفته ترم میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 36 رای:
  6. -
    رویا طالبی گفته:
    مدت عضویت: 1739 روز

    خورشیدی در جان ما پنهان است

    به نام یگانه ساحل امید

    سلام به استاد عزیز، مریم جان زیبا و خانواده عزیزم بابت وجود تک تک تان از آن مهربان بی همتا سپاسگزارم

    به خودم می بالم استادی همچون شما و خانواده محترمی همچون شما دارم عشق برای همتون

    هنوز انرژی سفر به دور آمریکا در میان سلول هایم هست و من هر روز سفری شبیه به سفر به دور آمریکا را دارم وقتی تو کامنت دوستان میخوندم که تنهایی پا به جنگل گذاشتن من خواننده فکر میکردم این چیزی نیست که این ترسناک نیست که ولی وقتی امروز شرایط به گونه ای بود من در میان کوه های انبود من بودم و من بودم نه نه خدا هم با من بود درست در لحظه ای که تنها شدم و ترس تمام وجودم را گرفت به خودم گفت عع عع رویا داری چیکار میکنی داری میترسی تو که ادعا میکردی ایمان داری و نترس هستی و آیه اِن الله مَعَنا را هی با خود زمزمه کردم و گفتم من که تنها نیستم خدا با من هست ما الان دقیقا چهار نفر هستم

    خدا

    من

    و دو فرشته ای که

    الله در کنار من نهاده و همواره با من است

    پس دلیلی نداره بترسی

    و شروع کردم به لذت بردن اونجا همون لحظه که آرامش تمام وجودم را گرفت شروع کردم به نوشتن در ذهنم برای شما می نوشتم و دنبال زیبایی های بیشتری بودم و چقدر مکانی که امروز بودم زیبا بود پروانه های رنگا رنگ وقتی قدم هامو بر میداشتم پروانه های رنگی رنگی از زیر پام به پرواز در میومدن خدایا شکرت بخاطر این تجربه زیبا

    واقعا وقتی استاد میگفت ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است وقتی ترسیدم چشمم افتاد به یک چوب ذهن منطقیم گفت چوب رو بردار اگر حیوان درنده ای اومد از خودت دفاع کن ولی به خود یِکه زدم و گفتم قرار نیست به چوب تکیه کنی قراره به خدا تکیه کنی و چوب رو هم بر نداشتم واقعا اینو رو با تمام وجودم امروز زندگی کردم بر ترس خودم غلبه کردم بر اینکه خداوند بهترین نگهبان است جامعه عمل پوشاندم برای همین خوبه که حرف های خوب بشنویم حرف های خوب بزنیم ولی باید عمل گرا باشیم به حرف باشه همه بلدن حرف های قشنگ بزنن

    واقعا از استاد عزیزم سپاسگزارم که ما را با خدای خود آشنا ساخت ما را جسور و شجاع کرد سپاسگزارم ای یگانه استادم

    اول این فایل دقیقا استاد با من صحبت میکرد که اتفاق به ظاهر ناخوشایند که در باطن به خیر و صلاح ماست به گونه ای نگاه کنیم که به ما احساس بهتری بده چون قانون جهان نگاه نمیکنه تو کی هستی به فرکانس های غالب تو پاسخ میده

    من پارسال معلم بودم ولی امسال حاضر نشدم برم سر کلاس چون در حد استاندارد های من نیست و هی از طرف دور اطرافم هی میپرسن کی میری مدرسه و حرف های منفی که میزنن ولی من بخاطر هدفم و بخاطر اینکه میخوام کسب و کار شخصی خودم رو داشته باشم و از آزادی زمانی و مکانی و مالی برخوردار باشم به این اتفاق به چشم اینکه خدا این اجازه رو داده تا در زمینه کسب و کار خودم کار کنم احساس خودم رو خوب نگه میدارم و از یار مهربانم می خواهم بالای سر من یک چتر آهنین بگیره برای انرژی های منفی

    واقعا داشتن احساس عالی و متعالی به احساس خود ارزشمندی بر میگرده یعنی اینکه من فارغ از اینکه چه دستاوردهای تا حالا به لطف الله کسب کردم من یک انسان هستم همین که خدا مرا انسان آفریده یعنی ارزشمندم این ارزشمندی رو خداوند به طور ذاتی در ما نهادینه کرده و احساس خود ارزشمندی اکتسابی نیست که بخواییم به دست بیاریم باید این احساس خود ارزشمندی رو به فعلیت برسونیم و نزاریم دیگران با حرف های منفی خرابش کنن که اگر جای جای قرآن رو بخونیم خداوند انسان رو مورد تکریم قرار داده است و این یعنی انسان فارغ از قوم و نژاد، وجودی ارزشمند و والا است چون جزئی از الله هستیم.

    در پناه آن یکتا بی همتا

    عشق براتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
  7. -
    حسین اعتباری گفته:
    مدت عضویت: 1432 روز

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانواده صمیمی…

    سپاسگذارم از استاد توحیدی و شهودیمون که مطالب ریز و موشکافانه ای درباره احساس عدم لیاقت رو باما به اشتراک گذاشتن..واما تجربیات…اینکه من در گذشته همیشه اینجوری بودم که از تنها دوست صمیمی و عزیزم هی میپرسیدم چقدر دوسم داری؟من تورو مثلا خیلی دوست دارم آیا تو هم همین قدری که من دوست دارم،دوسم داری؟،یا مثلا اگه گوشی رو جواب نمیداد من رگباری زنگ میزدم وگاهی وقتا تعداد تماس به 30عدد تماس بدون پاسخ میرسید یا اینکه مثلا پیامک ابراز علاقه میدادم بهش توقع داشتم که مثلا اونم جواب بده و 5دقیقه ای یکبار گوشی رو چک میکردم ببینم جواب داده یانه..ودر کل احساس نیاز به هرگونه ارتباطی رو داشتم که به نظرم به خاطر این بود که نمیتونستم از تنهایی خودم لذت ببرم واحساس بی کفایتی و بی لیاقتی میکردم…وجالب این بود که دنیا هم همینو هی بهم ثابت میکرد،و اون روزا بدترین روزای زندگیم بود… اون تقصیری نداشت بنده خدا،همیشه دنیا یجوری شرایط رو میچید که اون نتونه با من باشه یا مثلا جواب تماس یا پیامک منو بده وبه طور معجزه آسایی باورتون نمیشه همیشه یک اتفاق عجیب و غریب میفتاد تا فاصله ما بیشتر بشه..یا خیلی احساس توخالی بودن و خلأ میکردم…اما از یک جایی به بعد اینقدر رنج در من زیاد شد که نمیتونستم تحملش کنم و تصمیم گرفتم که رها کنم و بیخیال باشم..و جالب اینکه اتفاقات عجیب و غریب میفتاد تا ما باهم باشیم..وهمیشه خوش میگذشت اما این اتفاق دقیقا زمانی هایی میفتاد که من دیگه برام مهم نبود با اون بنده خدا باشم و مشغول کارکردن روی خودم و دیدن محصولات آموزشی استاد عزیزم بودم و ازش ممنونم که همیشه صحبت هاش و دوره هاش گشایشی رو در زندگی من ایجاد کرده وبه من کمک کرده انسان بهتری باشم و بیشتر از زندگیم لذت ببرم…الانم تمرکزی دارم روی دوره فوق العاده روانشناسی ثروت کار میکنم وایمان دارم که بهترین اتفاقات و گشایش ها در راهه تا وقتی که من به توحید پایبندم و با تمام وجودم روی خودم کار میکنم تا شرایط بهتری رو برای خودم و عزیزانم رقم بزنم..

    خداروشکر تو این خانواده ام,خداروشکر تو مسیر درستم،خداروشکر…هزاران بار که استاد عباسمنش رو توی زندگی من قرار داد تا به خواسته هام جامه عمل بپوشونم…امسال بهترین گشایش های مالی و روابط در راهه چون با تمام وجود متعهد شدم که روی توحید و باورهام کارکنم…مرسی که هستید..استاد عزیزم،بانو مریم شایسته و دوستان همفرکانسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای:
  8. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1377 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عباسمنش و خانم شایسته مهربان

    سلام به همه دوستان ثروتمندم

    معرفی دوره احساس لیاقت قسمت 1

    خدایا شکرت بخاطر این دوره بی نظیر و فوق العاده

    وقتی این فایل را نگاه کردم دچار حیرت شدم که دچار مشکل میشیم و علت در احساس بی لیاقتی ماست ولی ، فکر می‌کنیم مقصر پدرو مادرماست یا مقصر دولت و سیستم اداره جامعه هست .

    استاد علائم احساس بی لیاقتی را بخوبی توصیف کرد

    که اگر کسی آن را شناسایی نکنه و حلش نکنه هر چقدر هم پیشرفت کنه، هرچقدر هم پول بسازه یا مدرک تحصیلی خودش را بالا ببره ، چه فایده لذت نمی بره ،

    در حالی که شاید کسی را سراغ داشته باشیم نه سواد داره نه پول داره نه ماشین و خانه حسابی داره ولی همیشه اوقات خنده روی لباش هست و احساس خوبی داره ، بعد با حیرت وتعجب نگاهش می کنیم می گیم مگه امکان داره .

    علائم و نشانه های که استاد توضیح دادن خیلی مخفی هست یعنی کمتر کسی هست متوجه بشه که وقتی لباس می خری به دوستت می گی بهم می آد، خوب همین جمله ساده و کوتاه کلی داستان توش هست کلی بیماری درونی حساب میشه اگه در مان نشه حتما آسیب می زنه.

    گاهی یک رفتاری انجام میدیم وکلی ذوق میکنیم و به دیگران هم پیشنهاد می کنیم که بیاین ازمن یاد بگیرین ، و از این حرفا، در حالی که داریم تیشه به روابطمان می زنیم داریم خودمان را از خوشبختی و لذت دور می کنیم چقدر هم پول هزینه می کنیم چقدر گل و عطر و ادکلن هدر میدیم ولی روابط درست نمیشه که هیچ بدتر هم می شه و کلی هم از خدا گله و شکایت داریم که من آدم خوبی هستم من همیشه برای همسرم گل و شیرینی می خریدم ولی چرا الان سر از دادگاه خانواده در آوردم.

    اگه کمی دوربرمان را نگاه کنیم از این الگوها فراوان می بینیم .

    پس اگر حساب کتاب کنیم و پول یک سال گل خریدن را ، جمع کنیم و این دوره را بخریم تا آخر عمرمان می تونیم سعادتمند و خوشبخت زندگی کنیم

    پس خدایا شکرت بخاطر این استاد توحیدی که معنای زندگی را به ما فهماند و مارا با قرآن و قوانین جهان هستی آشنا کرد.

    در پناه الله یکتا شاد ثروتمند و سلامت باشید

    علیرضا یکتای مقدم

    مشهد مقدس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
  9. -
    یگانه بانو گفته:
    مدت عضویت: 817 روز

    الهی

    خلقِ تو شکرِ نعمت‌هایِ تو کنند،

    من شکرِ بودنِ تو کنم …

    نعمت، بودنِ توست …

    سلام دوستان جاااااان

    یه اعترافی کنم، من واقعا فکر نمی‌کردم احساس لیاقت در رسیدن به خواسته انقدر‌‌‌ مهم و حیاتی باشه.میدونستم احساس لیاقت لازمه ولی واقعا اهمیتشو الان که دوره ای مختص بهش تهیه شده میفهمم.

    با توضیحاتی که استاد دادن تازه درک کردم که چقدر لازم و ضروریه برام آگاهی های این دوره.

    دوستان همه ی ماهایی که در این سایت توحیدی حضور داریم و آگاهانه تصمیم گرفتیم که زندگیمونو خودمون خلق کنیم لیاقت استفاده از آگاهی های این دوره رو قطعا داریم.و با توجه به مدارمون در زمان مناسب درک خواهیم کرد این آگاهی های ناب و از زبان استاد ارزشمند و بینظیرم.

    چند وقته دارم با دوره عشق و مودت لحظه به لحظه زندگی میکنم، تازه دارم طمع آرامش واقعی و تو زندگیم حس میکنم، دوستان این دوره بینظیرررررره، جلسه به جلسه این دوره رو باید هزاران بار گوش کرد، پر از آگاهی ها و باورهای ناب.تازه متوجه شدم درکی که من از رابطه داشتم زمین تا آسمون فرق داشته با چیزی که باید باشه.چقدر خودمو اذیت کردم، لحظاتی که می‌تونست قشنگترین لحظات زندگیم باشه رو با باورهای اشتباهم نابود کردم.و چقدر خوشحالم از درک این آگاهی ها.به هر اندازه که دارم رو این دوره کار میکنم نتایج داره برام رخ میده، نتایجی که خودت ذوق میکنی از خلق آگاهانه ت.

    دیگه برده ی شرایط نیستی ، دیگه احساست وابسته به رفتار و عملکرد شخص خاصی نیست.فقط خودت هستی و خدای خودت، همینو بس.

    و همین خدا چقدر برات بسه……‌‌‌‌‌

    دوره ی احساس لیاقت مکمل خوبی خواهد بود برای درک بیشتر آگاهی های دوره عشق و مودتم.اینو احساسم بهم گفت

    وقتی که این محصول روی سایت قرارگرفت و قلبم شروع به تپش کرد حس کردم.

    چقدر خدا دوستمون داره، روز به روز مسیرو هموار می‌کنه برامون برای خلق زندگی پر از آرامش و لذت.

    به دلم انداختی که منم در این مسیر همراه دوستانم باشم و من جوابی ندارم جزززززززز یه چشممممممم ناقابل.

    راندا برن میگه:

    برای اینکه یک زندگی شاد رو تجربه کنی و به همه آرزوهات برسی یک بازی جالب انجام بده

    # فکر کن جهان هستی بسیار مهربونه و مایل تو به همه آرزوهات برسی پس با استفاده از قانون جذب نشانه ها رو برات می‌فرسته

    جهان هستی می دونه که بهترین راه رسیدن تو به آرزوهات  استفاده از قانون شکر گذاریه پس با استفاده از نشانه ها شکر گزاری رو بهت یادآور میشه مثلا

    #وقتی صدای آژیر آمبولانس می‌شنوی نشانه شکرگذاری برای سلامتی

    #وقتی میبینی کسی روزنامه می‌خره بابت خبرهای خوبی که قرار بهت برسه شکر گذار باش

    #وقتی زن و مردی رو میبینی که عاشق هم هستند بابت رابطه عالی که در انتظارته  سپاسگذار باش

    #وقتی میبینی کسی عزیزش رو از دست داده از اینکه صدای کسی رو که دوست داری می‌شنوی خدا رو شکر کن

    #وقتی اتفاق خاصی برات میافته با افراد جدید ملاقات میکنی به خاطر همه چیز سپاسگذار باش.

    و من امروز برای دوره ی احساس لیاقت از خداوند سپاسگزارم چون نوید رسیدن به خواسته ها و زندگی قشنگتری و بهم میده.

    مثل همیشه عاشقتووووووونم……….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
    • -
      مجید بختیارپور عمران گفته:
      مدت عضویت: 1007 روز

      سلام خواهر گلم یگانه خانم

      درود بر شما دوست توحیدی ام و احسنتم بر این یاداوری عالی از بازی بسیاااااار زیبای خانم راندبران عزیز که چقد زیبااااااا برامون این بازی رو درست کرده و چه دریچه های زیبای برام باز شد که یاد گرفتم ازین بعد چجوری شکرگزاری کنم خدایا شکررررررررت که این کامنت و روزی امروزم قرار دادی و ممنونم از شما که یه پله منو به بالاتر سوق دادین خواهر گلم بسیااااار لذت بردم که با نشانه ها یاد گرفتم شکرگزاری کنم سپاااااس از شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    مریم حسینی مطلق گفته:
    مدت عضویت: 1031 روز

    بنام الله

    سلام،استاد واقعا رد پای عدم لیاقت تو جای جای زندگیه من و توی تمامی جوانب زندگیم،زندگیه منو تحت تاثیر قرار داده

    تو مدرسه

    دانشگاه

    خانواده

    رابطه با جنس موافق و مخالف

    محیط کاری

    حقوق کاری

    الان،این یکسال اخیر که بهتر شدم توی موضوع عزت نفس،و احساس لیاقتم خیلی خیلی بهتر از قبل هستم

    .

    ی متنی رو با عشق مینویسم که حس میکنم میتونه احساس لیاقت رو در ما زنده کنه از جول اوستین؛

    گاهی اوقات ما ممکنه نفهمیم که چه کسی هستیم،ممکنه احساس متوسط بودن کنیم،معمولی بودن،مثل اینکه هیچ چیز برجسته ای در ما نیست،ولی بخاطر خالقمون،چیزی در مورد ما وجود داره،که ما رو خیلی با ارزش میکنه؛

    شما کپی شده نیستید

    شما تقلبی نیستید

    شما نمونه اصلی هستید

    خالق جهان هستی سازنده شماست

    نمیتوانید بیشتر از این بااعتبار شوید

    .

    مدتی قبل شخصی ساعتی به کلیسا داد من خارج از شهر بودم یکی از کارگزارن آمد و جعبه ای زیبا به من داد،آن را باز کردم در آن ساعت زیبایی بود،خیلی تجملی نبود،ولی جذاب و اسپرت بود

    مسلما از او خیلی تشکر کردم آن را بردم و در کشوی میزم گذاشتم،چندماه بعد در کشو را باز کردم تا چیزی بردارم،که ساعت را آنجا دیدم،آن را فراموش کرده بودم،دوباره به آن نگاه کردم،با خود فکر کردم چند دلاری می ارزد،متوجه برند معروفش نشدم،ولی بنابر دلایلی آن را در گوگل سرچ کردم وقتی این کار را کردم تقریبا غش کردم

    دقیقا همان ساعت آمد،بیشتر از 10 هزار دلار می ارزید،از ساعت ساز معتبری بود،شبیه ساعتهای زیاد دیگری بود که تابحال دیده بودم که قیمتشان چند دلار بود،ولی بخاطر شرکت سازنده اش این ساعت خیلی با ارزش بود،میتوانستید آنرا کنار ساعتهای دیگری بگذارید،تفاوت زیادی نداشت،متوسط به نظر میرسید،معمولی.مردم از آن کپی ساخته بودند،تقلبیش وجود داشت ،به طور سطحی مشابه بقیه به نظر میرسید،ولی ارزشش بخاطر شرکتی بود که آن را ساخته است.

    ولی اگر نمیدانید شما چه کسی هستید،مثل کاری که من با ساعت کردم خودتان را باور نمیکنید

    با خود میگویید من عادی هستم،چیزی برای ارائه دادن ندارم،چیز خاصی در مورد من وجود ندارد،شماهم باید خالقتون رو در گوگل سرچ کنید،اثر انگشت خداوند همه جای شماست.

    .

    .

    .

    در کتاب انجیل نوشته شده:

    خدایا من تورا میپرستم،چونکه مرا به گونه ای شگفت انگیز آفریده ای،کاری که انجام داده ای شگفت آور است.

    اگر میخواهید ارزش خود را بفهمید،باید خود را شگفت انگیز ببینید،نه بخاطر کسی که هستید،بلکه بخاطر کسی که شمارا آفرید،زندگی سعی میکند که باعث شود احساس کنید هر چیزی هستید بجز شگفت انگیز.ناامیدی ها،خیانتها و عدم پذیرش ها سعی میکنند که حس ارزش شمارا بدزدند،ولی در طول روز با وجود چیزهایی که افکارتان میگویند،با وجود کسی که شمارا کنار گذاشت،باید به خود یادآوری کنید که

    من فوق العاده هستم

    من شاهکار هستم

    من به طرز شگفت انگیزی آفریده شده ام

    چیزی را که خدا آفریده است بی ارزش ندانید

    بیرون نروید در حالی که احساس معمولی بودن میکنید وقتی که در واقع شما فوق العاده اید

    .

    خداوند میگوید:شما فوق العاده هستید

    .

    انجیل:شما متعلق به خدا هستید،ممکن است احساس متوسط بودن کنید،فکر کنید که معمولی بنظر میرسید ،چیز خاصی در مورد شما وجود ندارد ولی بخاطر کسی که به آن تعلق دارید ،این شمارا خیلی باارزش میکند.

    فقط کسی که هستید باشید،شگفت انگیزید

    شما متعلق به خداوند هستید نیازی نیست چیزی را ثابت کنید،مجبور نیستید مردم را تحت تاثیر قرار دهید

    شما شاهکارید

    ارزش خودتو از خالق خودت که تو رو خلق کرده بگیر نه از حرفهای مردم،نه نجواهای شیطان

    ببین خداوند در مورد تو چی میگه

    تو با ارزشی

    تو لایقی

    تو دوست داشتنی

    تو زیبایی،زیباترین

    تو عالی هستی

    تو کامل هستی و بی نقص

    تو سلامتی

    تو منحصر به فردی

    تو خاصی

    از تو فقط ی دونه تو دنیا هست(اثر انگشت تو فقط متعلق به توئه و بس)

    تو شاهکاری

    تو شگفت انگیزی

    تو همینجوری که هستی بهترینی

    تو محبوب خداوندی

    تو جانشین خداوندی

    تو بی نهایت لیاقتمند هستی

    لیاقت بهترینها رو داری

    ارزش خودتو از خداوند،خلق کننده ات،بگیر…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
    • -
      الهه گفته:
      مدت عضویت: 1238 روز

      سلام به دوست عزیزم سپاسگزارم از کامنت زیباتون خیلی لذت بردم اشکمو در اورد از احساس خوب خیلی ارزشمندیم ما فقط اون الماس درونمون یه کم خاک گرفت که ببریم زیر اب بشوریمش پاک میشه دوباره میدرخشه همین قرار نبود ما کار خاصی کنیم چون ما همین طوری خاص هستیم چون خدامون خاص هست خدای من امروز یکی از بهترین روزهای من بود کلی اتفاقات عالی برام افتاد طبیعی اینه که من حالم خوب باشه طبیعی اینه که ثروت تو زندگیم بیاد طبیعی اینه که ارامش داشته باشم و به خدام وصل باشم طبیعی اینه که روابط عالی داشته باشم طبیعی اینه که من سالم باشم طبیعی اینه که من در لحظه زندگی کنم و لذت ببرم فقط الان باید یاد بیارم خدایاشکرت که داری به یادمون میاری توسط بی نهایت دستانت

      س‌پاسگزارم از همه شما عزیزا در پناه خدا شاد و ثروتمند باشید دوستون دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: