علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 2 - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)

364 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    داود نیکزاد گفته:
    مدت عضویت: 1922 روز

    سلام استاد عزیزم مریم جان و دوستان فوق العاده ام

    امروز حالم خیلی عالیه خیلی خوشحالم چون به درجه ای رسیده ام که خداوند هر روز برام کن فیکون میکنه

    من بعد از چهار پنج سال کار کردن با استاد بلاخره به صفر رسیدم یعنی از منفیها بیرون اومدم

    هدایت شده ام به شرایطی آرام کار مورد علاقه روابط عالی و غیره

    طبق قانون برداشتم از خودم مثل این بود که من یک ماشین خراب شده بودم که مثلا چرخش در رفته و چراغ راهنماشم کار نمیکنه

    و من باید اول چرخشو مینداختم که حداقل تا پیش اوستا برسونمش بعد به چراغ راهنما و سایر خرابی هاش میرسیدم

    من باید اول اعتماد بنفس و احساس لیاقت و هدف گذاری و ایجاد سایر باورهای ثروت ساز و توحیدی را درست میکردم و البته این امتحانم پس میدادم که تغییرم ثبات داشته تا به جای برسم که کار و زندگیه مورد علاقه ام را داشته باشم

    تا به امروز همه کارها و کسب درآمد های که انجام داده بودم در خور شانم نبوده ولی بدلیل باورهای نامناسب تو همچین حالو روزی افتاده بودم اما بعد از اینکه یک خدای درست تو ذهنم ساختم

    خداوند هدایتم کرد به جا و مکانو زندگی و کسبو کاری که حالا در خور شخصیتم میدانمش

    و استاد عزیزم ازت بینهایت سپاسگزارم خیلی خیلی

    همه آموزه هات برام بینهایت تاثیرگزار و ارزشمند بوده اند و خودم بهتر از هر کسی از ارزششون با خبرم

    و اگه برای من فقط سپاسگزار بودن را در نظر بگیریم نمیدونید استاد اینکه من یک آدم راضی و قدردان شدم چقدر برام ارزشمند بوده این سپاسگزاری که از شما آموختم و چقدر زندگیم تغییر کرد

    امشب خیلی خوشحالم اینجا را برای نوشتن این حرفها نشانه رفتم

    و استاد من عباسمنش من پیامبر خدا دستبوستم خیلی ارزشمندی برام و خیلی قدر استادی تو را میدانم چون لحظاتی که خوشبختی را احساس میکنم خیلی زیاد شده اند و همشون از خیر و برکت وجود تو بوده

    به امید دیدار شما و دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    ناصر گفته:
    مدت عضویت: 1385 روز

    سلام

    از وقتی این موضوع مورد توجهم قرار گرفته ، شخصیتم به واسطه افزایش احساس لیاقت در حال تغییره،

    عموما تو طول روز دارم به رفتارام و افکارم توجه میکنم،

    هر چند روز یه بار اشکالات شخصیتی مو تو این حوزه دارم پبدا میکنم،

    دارم به این درک میرسم که اصلی ترین دلیل نرسیدن به خواسته هام، نداشتن حس لیاقتمندی من برای اون خواسته ها هست،

    حالا میخام موارد عدم احساس لیاقت رو که جدیدن کشف کردم باهاتون به اشتراک بزارم.

    1.من ماهاست که علی رغم نیاز شدید به لباس نو ، هر ماه خرید لباس برای خودم رو به تعویق مینداختم، چون هر ماه از خودم میگذشتم و برا بچه هام خرید انجام میدادم، این ماه باز یه چندتا لباس برای بچه هام لازم بود و حتی قرار گزاشته بودم که براشون بخرم، ولی با خودم گفتم این ماه دیگه اینکارو نمیکنم و لذا رفتم برای خودم لباس های خوشگل خریدم و خرید بچه ها رو موکول کردم به ماه بعد،

    وقتی خرید کردم چقدر احساسم بهتر شد .

    2. خودروی من دوگانه سوز هست و لذا همیشه با سوخت گاز از ماشین میکردم و در واقع خودم رو لایق اسنفاده از بنزین نمیدونستم، ولی الان دیگه اکثرا با بنزین از خودروم استفاده میکنم.

    3. اون روز یکی از همکارانم رو تو خیابون دیدم و خواستم سوارش کنم، ولی دیدم داخل ماشین وضعیت مناسبی نداره، و زود زدم کنار و داخل خودرو رو مرتب کردم و بعد رفتم سمت همکارم تا سوارش کنم، بعد از انجام اینکار یه دفعه به ذهنم اومد که چرا به خاطر دیگری، ماشین رو مرتب میکنی و برای خودت نه ، و اون لحظه متوجه شدم که تو این قضیه برای خودم احساس لیاقت ندارم، اون لحظه خدا رو شکر کردم که یه باگ دیگه رو تونستم پبدا کنم و از اون روز به بعد، داخل ماشین رو به خاطر خودم مرتب و تمیز میکنم و لذا احساس ارزشمندیم رو با این کار افزایش دادم.

    ممنون از استاد گلم و دوستای نارنینم

    عاشقتونم

    موفق باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    اسامه پروین گفته:
    مدت عضویت: 3845 روز

    به نام این خدایی که واقعا خداست.

    استاد عزیز خانم شایسته ی گرامی بچه ها

    سلام و درود خداوند به تک تکتون و از خدا میخام که بهترین تجربیات و حال خوب رو داشته باشید.

    امروز نشانه ای که از قرآن برام اومد می فرماید که : مگر ندیدی خداوند مثال کلمه ی طیب رو برات زد که ریشه و اصلش در زمینه و فرعش و شاخه هاش در آسمان پخشه؟

    توی سوره ی ابراهیم بعد رفتم و کلمه ی طیب رو سرچ کردم که می فرمود خداوند کلمه ی طیب رو بالا میبره و چه کلمه ای طیب تر‌و پاک تر از سپاس گزاری چه کلمه ی پاک تر از تمرکز بر زیبایی ها و نکات مثبت چه کلمه ای زیبا تر از دیدن توانایی های خودمون و بیان اون ها به خودمون و به خدا چه کلمه ای زیبا تر از لذت بردن از داشته ها و ارزوهای جدید چه کلمه ای زیباتر از تحسین و سپاس گزاری از خودمون به خاطر شجاعتی که داریم و کارهایی که کردیم و درس ها و تجربیاتی که گرفتیم؟

    چه کلمه زیبا تر از این که خودمون رو دوست داشته باشیم؟

    نکته ی بعدیش اینه که خداوند وقتی که ما این کلام رو میگیم منجر به عمل میکنه اون رو و با عمل‌صالح اون رو بالاتر میبره و ما باز زیبایی ها و نعمت ها و تحسین های بیشتری خواهیم داشت.

    خیلی فایل فوق العاده ای بود واقعا سپاس گزارم استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1889 روز

    سلام استاد عزیزم

    این فایل نشانه روزم بود…

    متوجه کج فهمی خودم از صحبتهای شما در مورد قانون شدم

    مثلا اگر صحبت در مورد شناختن نقاط ضعف شخصیتی بوده و‌اصلاح و هی بهتر شدنش ، من فقط قسمت اول رو انجام میدادم !

    فقط شناسایی نقاط ضعف ، همش مرور کردنش با خودم حتی صحبت در موردش با افراد نزدیک ! و همش بابتش خودمو سرزنش کردن!

    و انقدر از مسیر دور شده ام که به هر نقطه ضعفی همینجوری نگاه میکنم !

    انگار که همواره خودم رو شماتت کنم …

    اما از خداوند عزیزم میخام منو هدایت کنه به درک درست قانون و عمل درست به آن …

    خدایا هدایتم کن به مسیر صراط مستقیم…

    میخوام از این لحظه به بعد تلاش ذهنیم این باشه که نقاط قوت خودمو ببینم ، تحسین کنم خودمو

    توانایی هامو لیست کنم …

    و به احساس خوبی برسم

    و نگران نقاط ضعف نباشم ! چون با نگرانی چیزی درست نمیشه

    هدایتها رو زمانی میشنوم که آرام باشم…

    رها باشم

    باید پارو نزد وا داد

    باید دل رو به دریا داد …

    خدایا کمکم کن در مسیر درست

    واقعا سپاسگزارم برای صحبتهای ارزشمندتون استاد عزیزم

    واقعا اینکه تمرکز من رو چه وجهی از موضوعاته خیلی مهمه

    و واقعا تلاش ذهنی زیادی میخواد برای تغییر این رویه نادرست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    رضا زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1945 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز دل و دوستان گل

    یادمه اوایل آشنایی با استاد به لطف معجزه الله ، دوره قانون آفرینش به دستم رسیده بود و الان فکر میکنم به مطالب اون دوره یک چیز خیلی یادمه

    این جمله که : این طبیعیه ثروتمند باشم طبیعیه سالم باشم و …

    الان میبینم که این همون احساس لیاقته هست و تجارب اون موقع من بزرگ بود با اینکه تازه با این مطالب آشنا بودم و الان خدارو هزاران مرتبه شکر خیلی خیلی خیلی بهتر شدم از همه لحاظ ولی وقتی با اون موقع مقایسه میکنم انگار اون موقع دروازه نعمت و ثروت خدا باز شده بود برام

    و الان میفهمم بله باز شده بود به دلیل احساس لیاقت!

    الان احساس لیاقت بدی ندارم ولی چون کار نشده ، به دلیل ورودی ها از جامعه یا فیلم یا هرچی این باور عدم لیاقته هرچند کم قوی تر شده

    من خودمو لایق هدیه یا محبت دوستام یا مهم تر از اون خودمو لایق درآمد و ثروت خلق کردن نمیدونستم یا کسب درآمد به راحتی.

    وقتی یکم مثلا بازی میکنم یا مسافرت میرفتم یا بیرون پیاده روی میکردم احساس گناه انگاری میکردم و میگفتم باید سریع برم خونه و فلان کارو کنم برای چنلم و … و میخواستم با سختی خودمو لایق پول درآوردن از این راه یا سابسکرایبرز ها کنم!

    و وقتی با دوستام به مسافرت میرفتم و به هردلیلی پول دونگ رو ازم نمیگرفتن و من پیگیر میشدم نه آقا بگو چند شد من پرداخت کنم!!!

    یا خیلی به سختی از پدر یا مادرم درخواست پول میکردم

    یا حتی قبل از آشنایی با این قوانین و مسیر الهی ، ازخدا هم روم نمیشد درخواست کنم

    یا حتی الان وقتی میگم رویام چیه ، یه جورایی در حد نیاز میگم و میبینم در تمام زندگیم ریشه داره این احساس لیاقت

    من فقط عاشقانه خدارو سپاسگزارم که همونقدری که به استاد عزیزم نزدیکه به منم نزدیکه و خیلی جالبه در مورد احساس عدم لیاقت و غرور و اینا من هدایت هایی قبل از معرفی دوره شده بودم.احساس لیاقت کم تر بود ولی دارم میبینم که من نزد خدا عزیزم و به من گفته که ازش بخوام و اون همواره اجابت میکنه به شرط ایمان

    استاد عزیز ازت سپاسگزارم

    خانوم شایسته عزیز ازت سپاسگزارم ، هر روز خوشگل تر و خوش اندام تر از روز قبلی

    همیشه شاد و سالم و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    Rouzbeh somayeh گفته:
    مدت عضویت: 1256 روز

    به نام خداوند هدایتگر مهربان

    سلامت خدمت استاد گرانقدرم و همراهان عزیزم

    خداروشاکرم که اینجا هستم تا یاد بگیرم زندگی رو احسن زندگی کنم.

    انقد زیر ذره بین رفتم که دیگه نمیتونم از دست خودم در برم.

    همیشه حواسم به احساسم بوده که خوب باشه، اما یه وقت هایی انقد احساست مخفی میشه که روشنگری های استاد ارزشمندم کمک میکنه به وضوح احساسم رو راجع به زندگیم و رفتارم درک کنم و باعث رسیدن به حال خوب بیشتر بشه.

    این روزا بیشتر به گذشته برگشتم تا ببینم احساس لیاقتم رو کجا وصل به چیزی کردم که حقیقت بیرونی نداشت.

    خداروشاکرم بابت رفع اشکال وجود خودم و ….

    اره خیلی خیلی نمره خوبی دارم میگیرم چون

    یادمه

    نزدیکانم وصل به هدایایی بودن که وقتی کسی به مسافرت میرفت و وظیفش خرید هدیه و بازپس دادن اون بود و میدیدم که وقتی کمتر یا انجام نمیشد چقدر درموردش صحبت میکردن

    ولی من با سن کم و تجربه کم، به خودم میگفتم خداروشکر بهوش خوش گذشته، خداروشکر که سالم و سرحالن ، خداروشکر که خانواده گرمی دارن و کلی خوش بودن برام که خوشی اونهارو میدیدم

    و امروز که مینویسم یه تاج خوشگل افرین به خودم دادم که همیشه توقع از دیگران برام خیلی خیلی کم بوده و باعث می‌شد کمتر ناراحت و نگران باشم .

    اره رد هرجایی از ناراحتی از دیگران بابت کم گذاشتن برای من ، رنگ باخته و با شنیدن فایل ارزشمند امروز ، دیگه به وضوح و وضوح بیشتر رسیدم که مسیر من درست بوده و شک هام به یقین رسیده است.

    تجربه دیگه من میرسه به حدودا 15 سال پیش ، که یه دختر خیلی زیبا و مثال زدنی به فامیل اضافه شد همه در موردش صحبت میکردن و …

    منم کلی ذوق که ببینمش ، خداییش در نظر اول خیلی عالی بودن ولی ملاک هایی که همیشه فکر میکردم رو نداشتن ولی عالی بود.

    این تو ذهنم بود تا چند سال گذشت اون دختر مثل همیشه زیبا بود اما برای من شده بود مثل بقیه، واقعا آنقدری نبود که همه انگشت به دهن بمونن و …

    از اون روز یاد گرفتم که زیبایی زیباست و مورد تحسین و ستایش خداوندی که خالقش.

    ولی آنقدر نیست که خودمو وصل به این بکنم که چرا فلان ملاک ندارم و یا …

    نمیدونم چرا ،ولی یه 15 سالی میشه که شروع کردم به دیدن زیبایی‌های چهره افراد ، هر جور که باشن سیاه و سفید ، لاغر و چاق ، دختر و پسر ، پیرمرد یا پیر زن

    انقد تو این مسیر پخته شدم که به راحتی از دیدن چهره افراد به ذوق میام و الان ها حتی اگه کسی رو نشناسم میرم جلو و به فرد میگم خدا چقدر خوشگل نقاشیت کرده و افراد مینونن اصلا جوابمو چی بدن

    وقتی با استاد آشنا شدم این مورد رو وصل به خیلی از چیزا کردم که در روابط میتونم بکار بگیرم تا از زندگی و احساس خوبم نسبت به افراد لذت بیشتری ببرم اره لیاقت ما به چهره خاص و مورد تایید دیگران داشتن نیست مهم وجود ارزشمند و پراز آرامش که با حضورت ریزو درشت جهان اطرافت به وجد بیان.

    من هم تو خیلی از کارها ماهرم ، بخصوص تو هماهنگی امور

    از زمانی که مامانم تعریف میکنه یعنی سه سالگی ، کارهایی رو یواشکی انجام میدادم که اصلا در سن من نبود و باعث صدمه های جسمی و شاید روحی میشد که نباید انجام می‌دادم آخه خرابکاری میشد و ….

    ولی بزرگتر که شدم تقریبا همه اطرافیان می‌دونستن که سمیه خیلی دقیق، مرتب ،مدیر خیلی خوب کارها و هماهنگی ها، حس خوب و آرامشه

    اما

    اما

    اما

    استاد ارزشمندم یادم آورد که از لابلای همه اون کارهای عالی

    نقص هام بیشتر یادم مونده که چرا نتونستم صددرصد عالی عمل کنم و همون ها باعث شد سرخوردگی داشته باشم و حس خوبم رو از دست بدم

    اینجا یاد میگیرم که همیشه باب دلم جلو برم اگه کاستی هم بود جزو مسیره، خودم را لابلای اگر اماها ، قرار ندم و مدینه فاضله نخوام ، بلکه بدونم همه اونها داره راه بهتر و تکامل رو نشون میده که دفعه بعد عملکرد بهتر رو داشته باشم و نتایج عالی تر .

    یادم باشه و یادم میمونه تو هر لحظه که در صحبت ها درونی مخاطب نباشم ، از دید دیگران باخودم صحبت نکنم بلکه منم که گوینده هستم و صاحب فکر و و اینجوری لیاقتم رو بیشتر و بیشتر بکنم برای رسیدن به حال خوب و تجربه های عالی

    درک احساس لیاقت ، منو وصل به موارد زیادی میکنه که دیگه لازم نیست ازشون هراس داشته باشم

    موقعیت های مختلف زندگی با درک احساس لیاقت بهترین ها، دلم رو سبکبارتر به انتخاب وا میداره و کلی امید و یقین پروردگار پشت شه که باعث میشه پرقدرت دست تو دست خدا جلو برم .

    احساس آرامش و آسودگی ام وصف نشدنیه این چند سال و خداروشاکرم که اینجا هستم و همیشه و همیشه درحال یادگیری حال خوب بیشتر.

    در پناه خدا، ناب ترین هارو تجربه کنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      ناصر گفته:
      مدت عضویت: 1385 روز

      باسلام خانم سمیه عزیز

      لذت بردم از کامنت زیباتون ، مطالب مفیدی رو بیان کردین و من استفاده بردم، تحسینتون میکنم به خاطر این روحیه تون و اینکه از سالهای قبل احساس لیاقت دارین و دارین روی خودتون کار میکنین.

      من هم مثل شما از قبل از شروع آشنایی با این سایت ، در مورد هدیه آوردن از سفر و اینجور مسایل احساس نیاز نداشتم و خودم هم اونجوری عمل نمیکردم که حتما باید هدیه بخرم.

      در مورد تحسین چهره های زیبا،

      من هم دارم یه مدتیه چهره های زیبا، پوشش های زیبا، رابطه های زیبا رو ستایش و تحسین میکنم و این باعث میشه با زیباییهای بیشتری روبرو بشم،

      سپاسگزار شما هستم و اون جمله ویژه تون رو بازم برای خودم تکرار میکنم:

      + آره لیاقت ما به چهره خاص و مورد تایید دیگران داشتن نیست مهم وجود ارزشمند و پر از آرامش که با حضورت ریز و درشت جهان اطرافت به وجد بیان+

      بهترینهای دو جهان رو براتون آرزومندم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    سارا نوید گفته:
    مدت عضویت: 2225 روز

    مهم ترین احساسی که می توانیم برای خود ایجاد کنیم و بیشترین تاثیر را داشته باشد روی احساس خوب احساس ارزشمندی است . (احساس خوب = اتفاقات خوب)

    جهان به اندازه ای که ما برای خودمان ارزش قائلیم برای ما ارزش قائل است .

    افراد و حتی ثروت ، به اندازه ای که ما خودمان را لایق ثروت می دانیم ، به اندازه ای که خودمان را لایق احترام می دانیم ، به اندازه ای که خودمان را لایق خوشبختی می دانیم ؛ به همان اندازه خوشبختی و احترام و آدم های خوب وارد زندگی مان می شود.

    جهان داره به افکار ما پاسخ می ده

    به دلایل زیادی ممکن است احساس لیاقت ما از دست رفته باشد و ممکن است احساس بی ارزشی کنیم .

    اگر بتوانیم نشانه های آن را بشناسیم ؛ روی خودمان کار کنیم و تغییر کنیم ؛ زندگی ما در تمامی ابعاد عوض می شود.

    استاد عزیزم سلام . بی نهایت سپاسگزارم بابت تهیه و خلق یک فایل جدید و نیز سپاسگزار خداوند هستم بابت هدایت شما در این مسیر .

    لذت می برم از حیاتم حالا که در تمامی ابعاد به سمت مثبت آن را جهت می دهم و آگاهانه با استفاده از موهبتی که خالقم به همه ی انسانها عطا کرده اند یعنی قدرت عقل ، اختیار و تصمیم گیری انتخاب می کنم روی چه موضوع هایی تمرکز کنم و هر بار که به صورت ریشه ای روی باوری کار کرده ام ، در تمامی ابعاد و تمام جنبه های زندگی ام تغییر کرده ام .

    ما به عنوان انسان مدام در حال تغییر هستیم و نیز دنبال شیوه و نگرش جدید برای خلق زندگی بهتر .

    خوشحالم بابت این دوره ی فوق العاده ، هرچند هنوز آن را تهیه نکرده ام اما انرژی اش حتی از همین خارج دوره به من می رسد و با فایل های رایگان همین حوزه بسیار بسیار باورهای مخرب خودم را شناسایی کرده برای تغییرشان می کوشم.

    استاد

    بسیار دوستتان دارم و برایتان بهترین ها را از خدای بخشنده و مهربان خواستارم .

    مسیر زندگی تان هر روز سرسبز تر و هموار تر و زیبا تر شود . پرندگان بخوانند و صدای رودخانه در فضا بپیچد . همه جا عطر گلها و گیاهان خوب باشد و نور طلایی خورشید ، سپیدی مهتاب همواره مسیرتان را روشن تر کند .

    در این جهان شگفت انگیر همواره برایتان خیر ببارد ،

    از هر جهت و هر سو .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    ابراهیم ربانی گفته:
    مدت عضویت: 1548 روز

    به نام خداوند یکتا

    سلام به همگی دوستان عزیزم و استاد و مریم خانم گرامی.

    بسیار خوشحالم این دوره فوق‌العاده آماده شده ایشالا با توکل به خلاف و نچسبیده به خواسته ام که خریداری این دوره باشه این دوره ارزشمند رو بگیرم و استفاده کنم.

    خدایا بینهایت سپاسگزارم بابت این همه نعمت و زیبایی در زندگیم.

    هر چی بیشتر میگذره دارم بیشتر درک میکنم قوانین الهی رو که چطور سعادتمند زندگی کنم و تلاش کنم جهان جای بهتری برای زندگی کردن باشه.

    خدایا صد هزاران مرتبه شکرت.

    خیلی این باور مهمه که تو همه جوره خودت رو لایق بهترین هه بدونی اینکه بدون سن و جنس و قد و پول و توانایی هات خودت رو لایق بدونی که بهترین ها رو برای خودت جذب کنی،این حس بسیار مهمه و جا داره خیلی روش تاکید کنیم و کار کنیم چون هر چی بیشتر به اون چه که داریم توجه کنیم زندگی ما با کیفیت تر و بهتر از قبل میشه.

    خدایا دمت گرم بابت این دوره فوق‌العاده و هدایت بی نظیرت.

    خدانگهدار تون باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    نگین سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 977 روز

    به نام خداوند جان و دلم

    سلام به استاد عزیزم به مریم جان دلبندم سلام به دوستان ارزشمندی که دارن رو خودشون کار میکنند.

    چقدر ادمو قشنگ هدایت میکنی اخه؟؟ میبینی؟ دنبال فایلی بودم درمورد روابط و بین فایل های دانلودی گذرم خورد به این فایل کوتاه اما خیلی قابل تامل و کاربردی

    دقیقا این کسیه که جدیدا بهش تبدیل شدم البته نه بااون شدت من کیم؟ یه دختر 24سالم رفتم درس خوندم و اومدم دانشگاه و درراستای معلمی دارم تلاش میکنم تا حالا مسابقه ی خاصی برنده شدم؟ مقام بیارم؟ نه تا حالا دستاورد بزرگی داشتم؟ نه اونقدر و برامم مهم نیس من از بچه هایی بودم که از ابتدایی نمره برام مهم نبود چون پدر مادرمم زیاد ملاک نمیدونستن بچه بودم ولی میگفتم مهم اینه من چی و چقدر یادمیگیرم دبیرستانم هیچوقت اونقدر خودمو نکشتم برای نمره های بالا تا حد کمی سعی کردم از مطالب کتابم یاد بگیرم بیشتر و الانم دانشگاه اومدم دیدم اینجوریه به درس ها

    ادم باهوشی هم نبودم معمولی ولی هیچوقتم هوش ریاضی رو برای احساس ارزشمندی به خودم ملاک قرار ندادم هیچوقت مسابقات الکی دانشگاه برای من مهم نبوده تا مقام بیارم چون خوشم نیومده چون ظاهر سازی باید میکردی

    و اینکه دانشگاهی قبول شدم که خیلی خوبه و همیشه گفتم ایول نگین درس خوندی قبول شدی چیزی که میخواستی اوردی همیشه دوست داشتم ساده و راحت بدست بیارم هیچوقت خودمو نکشتم برای چیزی و ایمان داشتم اگه چیزی رو بخوام و تلاش زیادی براش بکنم قطعا بدستش میارم ولی متاسفانه هیچوقت به خودم سخت نگرفتم و خیلی وقتا سوتی دادم اشتباه کردم بین رفیقام به جای سرزنش کردن خودم گفتم ببین مهم اینه الان گفتی و درستشو یادگرفتی. که بعدا پیش ادمای بزرگتر ابروت نره

    و حالا چیشد خداوند من رو هدایت کرد به این فایل

    دقیقا چند روزیه میرم جلو آینه و میگم فلان ایراد و ایراد رو دارم درست شه خیلی خوب میشه و اون زیبایی های جزی و کلی صورتمو نمیبینم اینکه واقعا قیافه دلنشینی دارم رو نمیبینم

    من اوایل سال 1403 هدف گذاشتم که تسلط کامل روی درس های ابتدایی پیدا کنم و تونستم پایه های اول و دوم رو تدریس کنم انقدر تسلط پیدا کردم و میدونم مطالبش چجوری تدریس میشه به روش نوین اما ذهنم میگه ببین پایه های دیگه رو مسلط نیستی

    جدیدا تو اتاق با هم اتاقیام خیلی زودرنج شدم حرفاشون بهم برمیخوره چرا این شرایط رو خلق کردم؟ چون اوایل اون همه تعریف و تمجید و حرف خوب میزدن و شوخی میکردن من به یه حرف کوچیک که این وسط طرف گفته و خوشم نیومده توجه کردم و دقیقا الان هی حرفا بیشتر و بیشتر شدن

    اخه چقدر جالبه اصلا متوجه نبودم این شرایط رو من خلقش کردم میگفتم بهشون محل نده کار خودتو بکن درصورتی که من کافیه به زیبایی و نکات مثبت اتاق مون توجه کنم نه اون یه موردا که اینجوری اون بعد خوب اونا واسه من بیشتر بشه

    خدایا خودت کمکمون کن این ذهن و مغز شیطانی رو کنترل کنیم

    و مرسی عشق منی توو انقدر قشنگ باهام حرف میزنی و هدایتم میکنی به مسیرای درست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      رهاخانم گفته:
      مدت عضویت: 2174 روز

      به نام خدا

      خدایا شکرت

      سلام عزیزم

      نگین جان نازنین ️

      .

      حالا شما صحبت از مقاطع تحصیلی و ابتدایی کردید من هم یادم اومد

      که چقدر خودمو سرزنش می کردم و تحقیر می کردم چون «« درس ریاضی »»» را اصلأ و ابدا یاد نمی گرفتم

      یعنی در ذهن من درس ریاضی و زنگ ریاضی شده بود برای جونم

      تا اسم ریاضی می اومد تنم می لرزید

      و استرس می گرفتم

      برای همین هم در انتخاب رشته ام

      رشته ی ادبیات را انتخاب کردم

      چون ریاضی خیلی نداشت .

      البته که گذشته ها گذشته و نباید بهش توجه کنم ولی این خودخوری ها و تو سر زدن ها همین طور از بچگی با ما بوده و اول باید قبول کنیم

      ولی الان در صدد رفع کردن اونها هستیم

      چون تا رفع نشود همین طور این زنجیر و زنجیروار با ما هست

      و این خودش یک موفقیت است که

      به زیباییها و نکات مثبت و موفقیت ها توجه کنیم و همین که اینجا هستیم و سعی و تلاش می کنیم که

      حواسمان به اصل باشد و تو در و دیوار نرویم خودش احساس منو خوب می کند

      خدا را شکر.

      .

      به نظر من هم تمام روابطی که از هم پاشیده شد و پاشیده می شود برای این هست که ما خیلی بهش بها

      می دهیم

      یعنی من قبلاً 24 ساعتم فقط به بدیها و سو برداشت ها . کنایه زدن های دیگران وووو بود

      حالا بماند که چقدر گریه و اشک و غصه هم به همراه داشت

      و همین ها باعث دور شدن ها می شود

      همین توجه به نکاتی که اصلا در قانون نیست ما را از روابط عاشقانه

      دور می کند

      حالا باید چیکار کنیم ؟ باید حداقل سعی کنیم به نکات مثبت افراد آدمها

      شرایط موقعیت ها ووو توجه و تمرکز کنیم .

      باید به وجه خوب و عالی و مثبت آدمها توجه کنیم

      اگر کسی در مدار بود بهش بگیم

      ولی اگر هم نبود برای خودمون تکرار کنیم

      چون تکرار کردن ها خودش یک تمرین بزرگی است

      و باعث حک شدن در مغز و قلب و جان آدم میشود

      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.

      امروز از خداوند هدیه خواستم و به چه صفحه هایی از سایت هدایتم کرد خدایا شکرت خدایا ممنونم.

      .

      خدا را شکر با آوردن مثال‌ها در مورد خودمون و زندگی خودمون پی به اصل بیشتر می بریم و این یعنی رشد بیشتر ما خدایا شکرت.

      .

      من تمرین آینه رو که استاد در دوره عزت نفس گفتند رو هر روز خدا را شکر انجام می دهم

      چند روزی بود به خودم می گفتم

      خدایا می خواهم بهتر این تمرین

      را انجام بدهم

      چطور را نمی دونم

      می خواهم بهتر انجام بدهم

      و خدا را شکر هدایت شدم به احساس لیاقت

      که این خودش باز هم درسها برام دارد که اگر این تمرین آینه رو همیشه انجام بدهم این در ضمیر ناخودآگاه من حک می شود و برای تصمیمات

      بزرگ زندگیم هم سست نیستم و

      محکم‌تر تصمیم می گیرم.

      خدایا شکرت

      .

      چند روزی بود خیلی خیلی برای داشتن آدمهایی که الان دارمشون شکر و شکرکزاری می کردم

      چون قبلاً اصلا می خواستم نباشن

      ولی الان خدا را شکر برای وجودشون خیلی خوشحالم

      ..البته جدا از بحث وابستگی و عدم وابستگی که این وابستگی هم خودش باید از درون حل شود .

      و نتیجه چی شد اینکه خدایا شکرت بیشتر از قبل وجه خوب و عالی و مثبت خودشون رو به من نشون می دهند خدایا شکرت

      چون من فرکانس بهتر می فرستم خدا را شکر.

      همه چیز بر می گردد به خودمون . به فرکانس هامون.

      به باورها مون یعنی اگر همیشه و پیوسته در حال ارسال فرکانس درست باشیم دریافت غالب ما هم درست است

      خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.

      ممنون دوست عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    اعظم گفته:
    مدت عضویت: 912 روز

    سلام و صد سلام

    وای استاد جااااانم من دیشب خوابتون رو دیدم و چقدر حس و حالم عالی شد با اینکه توی خوابم یه اتفاق منفی افتاد ولی من فقط تمرکزم روی جنبه مثبتشه و کلی حال میکنم امروز .استاد جان دیشب خواب دیدم یه جایی بودیم با خانوادم بعد شما اومدید با یه ماشین خفن رد شدین و چند نفر هم که انگار خانودتون بودن توی ماشینتون بودن من با دیدنتون جیغ زدم که واااااای استاد و اومدم پیشتون شما هم که چقدررر مهربون بودید استاد عزیزم بهتون گفتم میشه خواهش کنم بمونید با من عکس بگیریم شماهم گفتین چشم بعدش که رفتم لباس مرتب بپوشم بیام شما هم منتظرم بودین⁦⁦(。بعدش استاد جان داداش بزرگم اومد گفت هرگز نمیزارم بری با یه مرد عکس بگیری و یه چوب گنده برداشت که نمیزارم از خونه بری بیرون و شماهم که منتظر .خخخخ وای استاد چقدررر گریه کردم و داد میزدم که به خداااا اون استاااااادمه خواهش میکنم بزار برم و همینطور که داشتم توی خواب داد میزدم و گریه میکردم از خواب بیدار شدم بعد خاستم حسم بد بشه و فکر بد بیاد که آخرش که بد شد ولی گفتم نه همینکه استاد رو. تو خواب دیدم خودش خیلی خوب بود و بقیشو وللش

    خداروشکر میکنم من اینکه خوابتون رو دیدم معنیش اینه که این روزها خییییلی بیشتر از قبل دارم تصویر و صداتون رومیبینم و میشنوم و دارم تمام تلاشم رو میکنم که هر روز روی خودم کار کنم و دارم با کلی تضاد دست و پنجه نرم میکنم

    استاد جانم هر روز از خدا کمک میخام پناهم باشه …تکیه گاهم باشه ….وکیلم باشه ..هر روز ازش هدایت میخام و نشانه میخام و میخام که قلبم رو باز کنه و چشمهام رو بیناتر کنه برای دیدن نشانه هاش

    استاد جانم اگه شما خدارو بهم نشون نمیدادید و نمیشناختید الان اعظم چه بلاهایی سرش میومد توی این تضاد ها ..نمیدونید استاد که اگه خدارو نداشتم الان وضعم چجوری بود تنها و تنها دلخوشی من این خداییه که شما بهم نشون دادید وقتی که نفسم میگیره از فشار تضادها فقط و فقط میگم من خدارو دارم ..من خدارو که دارم .

    ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده

    در شب ظلمانی ام ماه نشانم بده

    یوسف مصری ز چاه گشت چنین پادشاه

    گر که طریق این بود. چاه نشانم بده

    بر قدمت همچو خاک ناله کنم سوزناک

    گل شد از این گریه خاک. روح به جانم بده

    سرخوشیه این جهان. لذت یک آن بود

    آنچه تو را خوشتر است. راه به آنم بده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: