علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 2 - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/10/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-10-06 01:34:492024-02-14 06:09:30علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همه
دارم این کامنت با اشک در چشم مینویسم. خدایا تو همیشه هستی کاش من همیشه بهت وصل باشم…
استاد دیروز فایل دیدم رفتم. تو کارتابل و برای پست کارشناس مسول درخواست کتبی نوشتم و برای رئیس فرستادم بعد رفتم پیش مسول دفتر گفتم میخام رئیس ببینم راجع پست کارشناس مسول حرف بزنم. بهم گفت چند نفر اومدند درخواست دادند پشتت به جای گرم است؟ پارتی خوب و قوی داری؟
خواستم بگم نه من جز خدا کسی ندارم…
یهو یکی به قلبم گفت بگو اره دارم زورش هم خیلی زیاده .به همه هم زورش میرسد. خیالت راحت باشد برو .این پست مال تو هست.
منم رفتم و با رئیس صحبت کردم . نمیدونم چی میشود من این پست میگیرم یا نه؟
اما آرامش که اون ندا بمن داد خیالم راحت کرد .
امروز یهو بهم گفت برو فایل سوم قدم نهم ببین. وقتی گوش کردم دیدم دارد
میگویید خدا وعده داده اون رب است اون دست بالا همه است و بقیه کی باشند که نه بگویند. بقیه قدرتی در زندگی تو ندارند.
استاد تو کی هستی؟ چطوری به خدا وصلی که هروقت گیر میکنم تو با فایل هات کمک میکنی؟
استاد کمک کن منم مثل تو بتونم اینطوری بخدا وصل بشم.
استاد ازت ممنونم که من با خدا درونم آشتی کردم. من خیلی وقت بود این ندا را فراموش کرده بودم
سحر عزیز سلام
استاد میفرمایند همه ما به خدا وصل هستیم و خداوند همیشه ما رو هدایت میکنه این ماییم که به هزاران دلیل به هدایتهای الله گوش نمیدیم.بهت تبریک میگم که با دیدن این فایل باور لیاقتت قوی تر شد و با پیام بنده خدا به پیام اصلی خدا که همانا به محض تولد لیاقت بالایی به شما داده شده است رسیدی.تحسینت میکنم عمل به هدایتت رو و تحسین میکنم اون ندای قوی قلبت رو که بهت گفت الله بزرگترین و قوی ترین پارتی ماست و اگر او چیزی بخواهد غیر او نمیتواند از تو بگیرد
تحسینت میکنم که مدتهاست روی خودت کار میکنی و به لیاقتت رسیدی و در آینده هم به خواسته هات میرسی
سلام من خیلی اوقات کامنت شما در سفر به دور آمریکاو… میخونم و همیشه تحسین میکنم . بسیار از کامنت شما لذت میبرم چون احساس میکنم خیلی حالتون خوب است. درمسیر درست هستید. بابت کامنت زیبایی که صدرصد از دل اومده هم ممنون. ممنون که برام نوشتید.
به نام خداوند بخشنده ومهربان
سلام استاد عزیزم و مریم خانم گل
وای استاد من عاشق کلمه به کلمه این سلسله فایل های احساس لیاقت هستم
یعنی هر کلمه اش میشه ی آهن ربای فوق قوی و ی ترمز اصلی از وجود من میکشه بیرون که انصافا خودم هنگ میکنم که اصلا این کجا بوده تا الان
استاد من با تمام وجودم ایمان داشتم که هیچوقت احساس لیاقت در هیچ زمینه ای نداشتم
اما این فایل ها بهم ثابت کرد که حتی در نفس کشیدن هم احساس لیاقت نداشتم چه برسه ما بقی مسائل زندگی
و میتونم به جرات بگم تنها راه نجات زندگی فقط و فقط همین احساس لیاقته
وقتی من در هیچ شرایطی خودمو لایق هیچی نمیدانستم چرا افتاده بودم جون خدا که چرا اینجوری کردی چرا برای من نخواستی چرا اینجا کمک نکردی و هزاران چرای دیگه
یعنی اینقدر خودمو لایق نمیدونستم که در روابط من حتی ی دوست معمولی هم نداشتم و هرکی سراغ من می اومد دقیقا صرفا برای سواستفاده بود طوری که هروقت دوست میگرفتم خانوادم میگفتن این اولشه تا چند روز دیگه اینم مث فلانی باهات این رفتارو میکنه و همیشه هم افرادی سمت من می اومدن که بزرگترین ضربه هارو بهم میزدن
در صورتی که توی دوستی من هیچی کم نمیزاشتم ماشین از من هزینه بیرون رفتن از من هر وقت اونا بخوان من وقتمو واسشون خالی کنم و برم دنبالشون و جالب اینجاست که اونا هیچوقت تو شادی هاشون منو دعوت نمیکردن به این بهانه که فلانی بود و فلان شد تو نبودی و کلی از این حرفا
و همیشه ی احساس نیاز خاصی به دیگران داشتم بدون اینکه حتی چیزی ازشون بخوام
و همیشه هم تنهای تنها بودم
تا اینکه ی روز گفتم من این ساناز ضعیف وله رو خاک میکنم و ی دختر قوی و با شخصیت میسازم اینجوری نمیشه
چندماهی همه رو گذاشتم کنار و فقط روی خودم کار کردم انصافا تو این چند ماه حتی یکی از اون دوستا بهم پیام نداد که دختر کجایی زنده ای چیکار میکنی
گفتم وقتی من اینقدر برای اونا بی ارزشم چه دلیلی داره بچسبم بهشون و مزاحمت ایجاد کنم بزار به زندگیشون برسن
ومدت هاست تنهام و چقدر زندگیم لذت بخشه اینقدر به خودم ارزش و بها دادم که یکی از دوستان چندبار تماس گرفته ببینمت گفتم وقتم آزاد نیس هر وقت آزاد شد خبر میدم
قبلا هر وقت مشتری ی جنسی میخواست کلی پیگیری میکردم کلی وقت میزاشتم تا هر جور شده معامله رو ببندم
الان میگم من جنس با کیفیت و به قیمت بازار دارم اعلام میکنم اگه مشتری خواست من درخدمتم
حتی دیگه با مشتری چت هم نمیکنم فقط تماس
و این میزان خیلی کم احساس لیاقت انصافا درهای نعمت های فوق العاده ای رو برام باز کرده
و هر روز میگم خدایا شکرت که با اتمام ی رابطه به من درس هایی دادی که امکان نداشت من تا اخر عمرم بهش برسم
در زندگیم چه در روابط چه در محل کار چه در خانواده چه بین دوستان اندازه موهای سرم باج میدادم که من به چشم بیام
که منو ببینن که منو قبول کنن و طرد نکنن
و همیشه به بدترین شکل طرد شدم زخم خوردم و تنها شدم حتی توسط نزدیکترین فرد خانوادم حتی توسط مادرم که اینقدر عاشقش بودم
و مدت هاست فقط خودمو انتخاب کردم برای همراهی و داشتن
و خداروشکر اینقدر قوی بودم که هربار زخم خوردم قوی تر بلند شدم اما هیچوقت این درس احساس لیاقت و خود ارزشمندی درونی رو نگرفته بودم که چند مدت پیش چنان ضربه ای خوردم که هوزم آثارش هست
اما خدارو هزاران بار شکر همین ضربه درس هایی به من داد ترمز هایی از من کشف کرد که انصافا اگه این اتفاق نمی افتاد عمرا من متوجه این همه ترمز میشدم
خدایا هزاران بار شکر
خدایا هزاران بار شکر
خدایا هزاران بار شکر
و من دختری که همیشه با خدا جنگ داشتم که تو دشمن من هستی و خوبی و خوشی برای من نمیخوای این روزها هر لحظه میگم خدایا با تک تک سلول های بدنم ازت سپاس گذارم که این همه تضاد سر راه من قرار گرفت تا من به خود ارزشی برسم و بدونم اصلا از این جهان و خلقتش چی میخوم
خدایا هزاران بار شکر
و به جایی رسیدم که این شکر گذاری چقدر به گوشت و پوست و استخوان من میشینه
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
علائم عدم احساس لیاقت قسمت 2.
سلام به استاد قشنگم .به استادعزیزم..ومریم جون عزیز.
خیلی خوشحالم از اینکه این دوره رو خریداری کردم ،منتهی دارم رو دوره ی عزت نفس کار میکنم هنوز شروع به کار کرد ،این دوره نکردم.
ولی خیلی خیلی مشتاق هستم تا ببینم استاد برای پیدا کردن لیاقتهامون از چ راهکارهایی استفاده میکنن؟
تو این فایل به این کوتاهی به نکته ی خیلی جالب وخوبی اشاره کردید که اکثریت فکر میکنم هرروز باهاش درگیر هستیم .
خیلی جاها فکر میکنیم اعتماد به نفسمون خوبه وخیلی برای خودمون ارزش قائل هستیم اما اگه یه مرور ریز ولی صادقانه ای با خودمون داشته باشیم متوجه میشیم که عدم لیاقت خیلی رومون کار میکنه .
من خودمو میگم .باتوجه به صحبت کوتاهی که استاد کردن متوجه شدم خیلی خودمو سر مسائل وموضوعات کوچیک آزار میدم.
واینکه چرا به جای دیدن وتمرکز کردن به نظرات اکثریت میاییم تمرکزمونو میزاریم روی یه نظر یا یه نقطه ضعف از خودمون!
میدونید گاهی فکر میکنم شاید به خاطر این باشه که دنبال رفع نواقص خودمون هستیم ونقص کمال گرایی رومون کار میکنه در نتیجه دیدن یه ضعف حالمونو بد میکنه .انگار هنوز باور نکردیم که هیچ وقت نمیتونیم کمال گرا باشیم .
وهیچ کس تا حالا کامل نبوده که ما نفر دومی باشیم .
برای من که اینطوره .همش ذهنم درگیر خوب بودن وپرفکت بودنه .
یه وقتایی هم احساس میکنم خدا از من توقع بیشتر از اینا رو داره.
ومن به عنوان یک بنده هنوز خیلی جای کار دارم وباید خیلی بهتر باشم .
گاهی هم فکر میکنم ممکنه فرصتی نداشته باشم .
اگه یه وقت زود بمیرم چکار کنم ؟چ جوابی به خدا بدم؟چرانتونستم همه جا عالی باشم؟
واما آخرین ضعفم اینه که حرف دیگران برام باارزش تر از احساس خودمه.که خودش ضعفهای دیگه ای مثل تایید شدن ،قضاوت کردن،راضی نگه داشتن مردم رو در بر داره.
همه ی اینا نشون دهنده ی اینه که از درون همه چی خراب وداغونه .
وهماهنگی بین ذهن وروح من ،ایجاد نشده .
وذهن فرار من هنوز درگیر موضوعاتی هست که باعث اذیت کردن من میشه.
همین که ذهنم درگیر میشه خود آزاری هام شروع میشه .
چرا در مقابل دیگران انقد ضعف داریم ؟!!!!
ب نظر من برمیگرده به افکار وباورهای غلطی که مدت زمان زیادی باهاش انس گرفته بودیم ومتوجه ی آسیبهاش نبودیم .
حالا که متوجه هستیم بازم به سختی میتونیم خودمونو تغییر بدیم .
منظورم اینه بازم نیاز به زمان زیادی داره تا خود واقعیمون پیدا کنیم .
چطوری زندگی کنیم که هیچ ضعفی به کسی وحتی خودمون نشون ندیم ؟.
اونوقته که خودمونو با همه ی نواقصمون میپذیریم .وبا هر اشتباه یا هر چیزی از بیرون که میخاد حال ما رو بد کنه راحت مقابله میکنیم واجازه نمیدیم .
یه جورایی رها تر زندگی میکنیم .
هرچقدر بیشتر در مقابل واکنشها وریکشنهای دیگران ویا کلنجار رفتن های ذهنمون مقاومت کنیم وبه احساس بد نریم،آرامش بیشتری خواهیم داشت.
دقیقن این روزا با این موضوع مواجه بودم .
یک ماهه همسر من به خاطر بیماری برادرش اسیر رفتن واومدن تهران وبیمارستانه .
از روز اول به خودم گفتم ناهید این اتفاق ممکنه چند ماه همسرتو درگیر کنه.
خواهشاً بیا وبدون کوچکترین کنترلی همسرتو رها کن تا خودش هر کاری که صلاح دونست انجام بده.
به خودم گفتم ممکنه تنها بشی ،ممکنه همسرت نتونه تمرکز روی شغلش داشته باشه ،ممکنه کمک مالی به برادرش کنه ،ممکنه تهران بمونه ،ممکنه با هر چیز دیگه ای روبرو بشه که شاید تو با دونستنش ناراحت بشی ولی همه ی اینا رو بپذیر .
خداروشکر کن که این اتفاق برای همسر تو نیفتاده .
اون دوست داره به برادرش خدمت کنه .وتو نباید کاری بهش داشته باشی.
به خودم گفتم نبینم حال خودتم بد کنی .
سعی کن طوری باشی که بعد از اتمام این اتفاق،از خودت احساس رضایت داشته باشی.
یک ماه گذشت ،بارها وبارها همسرم ازم تشکر کرد .
از اینکه سنگ صبورش بودم ازاینکه تو هیچ کاری دخالتی نداشتم ،از اینکه هیچ کنترلی روی رفتارهاش نداشتم .از اینکه با تنهایی ومراقبت بچه ها کنار اومدم و قور نزدم ،خیلی تشکر کرد.
تا اینکه روز جمعه بطور عجیبی دلم گرفت وذهنم شروع کرد به نجوا سر دادن.
ب نظر خودم هرچی صبوری کرده بودم رو خراب کردم.
همسرم تماس گرفت ،خیلی سرد باهاش حرف زدم وبدون خداحافظی گوشیو قطع کردم .
سعی کردم آگاهانه تمرکزمو ببرم که حال خودمو خوب کنم اما موفق نشدم .فقط از خدا خواستم اون یه کاری کنه که حالم خوب بشه که یک ساعت بعد دایی همسرم گفت ما داریم میریم تهران ملاقات اگه شما هم دوست دارید بیایید بریم .ومن رفتمو و اومدم..با دیدن همسرم حالم بهتر شد.
ولی اون روز نتونستم با جاریم ارتباط خوبی بگیرم .
خیلی از دسش شاکی بودم.
ینی متوجش کردم که ما داریم یک ماهه جور تو رو میکشیم .
جاری من انقد ریلکس وخونسرد وشل و وا رفتس که کسی به اون اعتماد نداره که از همسرش مراقبت کنه .
به همین جهت همسر من این مسولیت رو قبول کرده .
منم از اونجایی که نمیخاستم رفتاری داشته باشم که بعدها پشیمون بشم اجازه دادم همسرم هرطور که خودش دوست داره از برادرش مراقبت کنه .
ولی اون روز به تنگ اومده بودم .
خلاصه شب حالم خوب شد ولی مدام به خودم میگفتم ناهید خرابش کردی.
تو که یه ماه صبوری کرده بودی ،ارزش کار خودتو پایین اووردی!
ولی بااین وجود همسرم بهم گفت اشکالی نداره .من درکت کردم که چیزی بهت نگفتم.
تازه به برادرم زنگ زده بود که برو برای ناهید لب تاپ بخر تا حال و هواش عوض بشه .
تا آخر شب خودمو سرزنش میکردم ومیگفتمکاش امروز رو خراب نمیکردم .
احساس میکردم ارزش کارم پایین اومدش .راسش ترس از قضاوت دایی همسرم را هم داشتم چون تو ماشین متوجه شدم من چقدر ناراحتم .وازاین جریانات خسته شدم.
حتی اونا هم گفت حق داری .درکتون میکنیم .
اما باز من از خودم گله مند بودم .
واقعن چرا انقد به خودمون سخت میگیریم ؟!!!
دیگران قراره چکارمونکنن که انقد قضاوتشون برامون مهمه .
احساس بد من اون روز بعد از گذشت یک ماه خیلی طبیعی بود ولی من توقع نداشتم .
خب همین کارامون عدم لیاقت رو تو وجودمون پرورش میده .
از این تجربه ها بی نهایت داریم .
بازم میگم خیلی خوشحالم که این دوره رو خریدم .
بی صبرانه دوست دارم این دوره کامل بشه ومن شروع به کارکردن کنم .
این احساس لیاقت همه جا کار میکنه .هم برای خودمون هم درمورد فرزندانمون هم همسر وهم بقیه .
باید یاد بگیریم که نه تنها به خودمون احساس لیاقت بدیم طوری باشیم که احساس لیاقت راازدیگران نگیریم .
مثل اون یه نفری که میاد میزنه تو بورجکمون ما اینطور عمل نکنیم .
وهمیشه با تحسین کردن وتعریف کردن از بچه هامون ودیگران حال خوب بهشون بدیم .
که جهان هم چندین برابرشو به خودمون برگردونه.
استاد جونم عاشقتم .
تو خیلی ماهی .خیلی دوستت دارم .
برای من، تو بهترینی.
سلام ناهید خانوم جان دوست هم فرکانسی
ممنونم بابت کامنت قشنگت
خیلی لذت بردم از خوندنش
چقدر خوبه ک تجربیات زندگی روزمرتون رو با ما ب اشتراک میزارید خیلی بیشتر صحبتای استاد و درک میکنم اینجوری هم اینکه مثال های زندگی خودمم ب یاد میاد
بی نهایت سپاس گزارم از شما دوست عزیزم
خوشحال میشم بازم کامنت هاتون رو بخونم
براتون آرامش و شادی بیشتر از خداوند میخوام
ب رب جهانیان میسپارمتون
سلام ناهید خانوم کامنتتون عالی بود
خیلی بهم کمک کرد به داشته اشیلم پی ببرم
منم در مورد روابط حالا با پدر و مادرم کلیییی عالیم کلی بگو بخند خوب و گرم صحبت کن حالا بعضا کمک مالی
ولی فقط یه نمه یه نمه مثلا تند بشم اونم نه توهین و دعوا مثلا در حد یه کلمه سرد جواب دادن خودم سرزنش میکنم این چی بود چرا اینو گفتی کلی خوب بودی حالا خرابش کردی دیگه ارزش کل کاراتو پایین آوردی و از این حرفا
من دوره لیاقت رو ندارم استارت دوازده قدم زدم به امید خدا
اما استاد در دوره عزت نفس گفتند کسایی که عزت نفس پایینی دارن به خاطر یه اشتباه خودشونو سرزنش میکنن مطمئنم مشکل منم از همونجا آب میخوره در صلح نبودن با خود. مچکرم از کامنتتون منو به فکر فرو برد
سلام سجادجان .
خودتون متوجه ی ضعف خودتون شدیدکه نیاز بیشتر دارید روی عزت نفستون کار کنید تا بیشتر با خودتون در صلح باشید.
دوره ی 12 قدمی که شروع کردید ،فوق العادس.
حتمن در آخر قدم متوجه میشید به چ رشد خوبی رسیدید.
حتمن هر قدم رو چند بار گوش بدید وبا عجله پیش نرید.
اجازه بدید هر قدم خوب ملکه ی ذهنتون بشه وخوب به درک اون قدم برسید بعد برید به قدم بعدی .
میدونم برای کار کرد هر دوره به خاطر هیجانی که داریم دوست داریم زود به آخرش برسیم .
ولی این کار اشتباهه.
امیدوارم به درک بیشتر جهان هستی برسیم تا موفقیتهای بیشتری کسب کنیم.
سلام دوست هم فرکانس واقعن کامنتتو خیلی خوب بود من یه خواهری دارم ک عروس شده و شوهرش خیلی اخلاق خوبی بهش نداره و من چند وقتیه ک میخواستم
خودم دست بکار بشم و برم خونه خواهرم و شر بپا کنم ولی از داستانی
ک تعریف کردین متوجه شدم کارم اشتباه و باید بزارم خواهرم خودم
مشگلشو حل کنه و متوجه شدم من
هیچ کاری نمیتونم براش بکنم و بدترش میکنم واقعن ممنون از اوستاد عزیز ک این شرایتو برامون فراهم کرده و سپاسگزارم از کامنت زیباتو
عصمت جان عزیز ،ما توانایی تغییر کسیو نداریم.
حس دلسوزی ونگرانی نسبت به خواهرتون رو از خودتون دور کنید.
سعی کنید کنترلشون نکنید.
حتی راجع به چیزایی که جالب نیستن هم صحبت نکنید.
شما نمیتوانید ناجی زندگی خواهرتون باشید.
اگر بیشتر تمرکزتون رو بزارید روی خواهریا همسرشون ،متاسفانه فرکانسهای منفی به خودتون میفرستیددر نتیجه اتفاقات ناجالب برای خودتون رخ میده.
دیدن تضادها در روابط دیگران باعث درس گرفتن برای خودمون باید باشه .تا خودمون بهتر زندگی کنیم.
تا وقتی که کسی از ما درخواست کمک نکرده ما حق مداخله تو زندگی کسیو نداریم.
حال خودتون رو به خاطر دیگری بد نکنید.
سعی کنید احساستون رو با تمرکز به زیبایی ها ومثبتهای هر فردی خوب نگه دارید.
همیشه این یادتون باشه که هر کسی هربرخورد یا واکنشی میبینه ،نتیجه ی فرکانسهای خودشه.
اینو گفتم که به خاطر کسی حال خودتو بد نکنی واگرنه ما در جایگاهی نیستیم که بخواهیم کسیو قضاوت کنیم.
ما فقط میتونیم روی افکار وباورهای خودمون متمرکز بشیم.
موفق باشی عزیزم
بنام تویی که پناه منی
بنام تویی که نزدیک به منی
بنام تویی از هرکسی مهربان تر به منی
خدای خوبم چقدر خوبه که هستی،تویی که منو دوست داری با همین چیزی که هستم ،عاشق منی ،قضاوتم نمیکنی ،با همه اشتباهاتم قبول کردی و گفتی ،نترس و تسلیم من باش،پارو نزن ،دیگه تقلا نکن ،رها کن و بسپر به من،میبرمت به یه ساحل امن ،شکر که هستی .
*«وَ اِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَهِ اِنِّی جاعِلٌ فِی الْاَرْضِ خَلیفَهً قالُوا اَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ اِنِّی اَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُون؛
[1]
و چون پروردگارت به فرشتگان گفت: من میخواهم، به طور مستمر، در زمین جانشینی بیافرینم؛ گفتند: در آن جا مخلوقی پدید میآوری که تباهی کند و خونها بریزد؟ با این که ما تو را به پاکی میستائیم و تقدیس میگوییم؟ گفت من آنچه میدانم که شما نمیدانید.»*
و چه زیبااا گفتی الله من ،
و چه شریف کردی از همون اول منو
چه ارج و قربی بهم دادی و از همون اولش ،که وجودمو میخواستی بنا کنی ،منو بهتر و برتر از همه موجودات میدونستی،و چه با ارزش آفریدی منووو،،،
سلاااام به استادم ،در پناه خدا باشی ،دست خدای من.
سلااام مریم جان ،شایسته بانو.
استاد اول از همه بخاطره این روزای عالی که دارم تجربه میکنم ازتون ممنونم ،شما با فایل هاتون زندگی منو تغییر دادی ،خدای من شمارو دست زیبایی کرد ،تو زندگیم و من خوشبخت ترینم این روزا ،همین که حالممممم عااالی ،قلبم آرومهههه ،برام بهشتههه دنیا:)
به حرفاتون بیاد آیه ای افتادم که الله ،انسانو ،خلیفه خودش در زمین کرد ،آیه ای که بنظرم چه زیبا از ارزش و لیاقت انسان میگه ،خدایی که مارو این همه با ارزش به وجود آورده،زمین و آسمون مسخر ما کرده،چطور ماها خودمونو لایق این نعمت ها نمیدونیم ،چطور بجای توجه به نکات مثبت خودمون ،دست میبریم توی ضعف هامون،الله من یکتای من،تویی که با چه ظرافت و زیبایی منو آفریدی،منه بنده ،چطور میام و از خودم از اون صورت ماهی که بهم دادی ایراد میگیرم ،؟؟؟؟
احساس لیاقت واقعاا پایه اساس زندگی،تو زمینه عزت نفس ،ما دقیقا زمانی عزت نفسمونو روش خاک میریزیم که از درون احساس خود ارزشی نداریم ،یادمه تو دوره عزت نفس یه جمله از شما گوشه ذهنم خیلی بیشتر مونده ،اینکه ،خودمو دوست داشته باشم با تمام نقاط قوت و ضعفم ،عاشقققق خودم باشم حتی زمانی که اشتباه میکنم ،خودمو دوست داشته باشم با همین چیزی که هستم،استاد من قبل همه اینااا،فقططط دست میزاشتم روی ایرادم ،خیلی دختر با استعداد و هنرمندیم ،بدون اینکه کلاس رفته باشم ،فوق العاده نقاشی میکنم ،توی کنکور بهترین رشته قبول شدم و مستقل شدم ،با اینکه خیلی ها تو سن من هنوز از پدر و مادر پول میگیرن ،امااا من از همون اول عاشق استقلال بودم،امااا این همه نکات مثبت به چشمم نمیومد و کافی بود یه اشتباه کوچیک کنم ،مدام خودمو سرزنش میکردم و میگفتم بقیه رو ببین ،اینو ببین ،اونو ببین ،اندازه اوناام نیستی!!!!!!!
مقایسه
مقایسه
مدام خودمو با بقیه مقایسه میکردم و این مقایسه ها واقعااا همه از نبودن احساس خود ارزشی بود،خلاصه اینکه تو هر زمینه ای خودمو تخریب میکردم و تعجبم میکردم چرا مثلا دوباره این روند داره تکرار میشه؟؟؟؟
غافل از اینکه تو به هرچیزی توجه کنی از همون جنس وارد زندگیت میشه،،،،
تو اگه مدام خودتو ،اشتباهاتتو بهش توجه کنی در مداری قرار میگیری که این چرخه تکرار میشه و باعث میشه اشتباهاتت زیاد و زیاد تر بشه.
امااا استادم ،عزیززززززززممممم
شما بهم یاد دادی ،خودمو سرزنش نکنم ،میدونم جا دارم هنوزم بهتر بشممممم،جا دارم ارزش و لیاقتمو بالا ببرم ،چرا که همه چیز در گرو احساس خود ارزشی،نمیدونم کی بشه که بتونم دوره رو بخرم ،اما مطمعن هستم تو زمان درستش اتفاق میوفته ،به قول دوستمون ،زمانی که در مدارش باشم حتمااا میاد جا میگیره تو باقی محصولاتم:)))))
خدایااا کمکم کن ،به هیچ چیزی بیرون از خودم وابسته نباشم.
خدای مهربونم ،کمکم کن خودمو لایق بهترین چیزا بدونم
خدایا کمکم کن توحیدی باشم و وقت روی خودت حساب کنم
استاد عزیززززم
مریم عزیززززم
برای بودنتون از خدا سپاسگزارم
و من تا آخر عمرم تااا آخرین لحظه عمرم از این مسیر دست نمیکشم
و من اگه کل دنیاااا جلوم وایسن ،نمیتونن از مسیری که میرم منحرفم کنن.
زندگی با قانون
زندگی با لذت
زندگی با حال خودش
زندگی به سبک خودم
زندگی به سبک اون 99درصدی ها ،
تمام من شده ،و من ثابت قدمم در این مسیر زیبااا،شاید ذهنم بخواد وقتایی فراموش کنه که قانون چی بود،خیلی زود مچشو میگیرم میام میشونم توی کلاس درسای شمااا،درسایی که گویندش خداس و شما بیان کننده زیبای اون هستی.
به خودم افتخار میکنممممممم
بخاطره اینکه به سبک خودم زندگی میکنم ،نه به سبک بدنه جامعه:)))))
استاد جوووونمممممم
لبخند همیشه روی صورت ماهت بدرخشه:)
در پناه الله
شاد
ثروتمند
سلامت باشید:)))))))
با سلام خدمت استاد بزرگوار و خانم شایسته که دست راست استاد گرامی مان هستند وسلام خدمت خانم مهسا سالار وند خدارو شکر که به حال خوب وعالی رسیدید نه خیلی قشنگ
به همه چیز اشاره کردید خدا شکر میکنم که این دوره فوق العاده آمده دست استاد عزیزم پر قوت باشه همیشه ماشاالله به هوش و درایت شما اشاره به یکی ازبزرگترین پر معناترین آیه قرآن کردید با سالها من قرآن میخوندم ولی این قدر شعف در مورد قرانیا خواندنش نمیتونستم داشته باشم چون ناآگاهی نمیزاشت پی ببریم هم به بزرگی و مهربانی خداجونمون وهم به عزتخودمون خدا به ما انسانها داده خدا رو شکر که راهت رو پیدا کرد ی جذب شدی ووقتش روهم داری چون لیاقتشرو هم داری دوست گلت هم پر قوت باشه باعث میشی من هم بتونم بعضی وقتها بیاموکامنت بنویسم خداشکرپیشرفت کردی من هم از چون خیلی مادرم وبرادرم منو کتک میزد ند خیلی احساس بیلیاقتیدارم نداشتم انشاالله همینطور پیش بریووبری اون بالا با لاهاوموفق و معیدوپیروز باشی وامیدوارم من هم یه روزی بشه آزاد و رها باشم ووقتم مال خودم باشه درسهای عباس منشیهامروخیلی عالی بتونم بخونم خسته نباشیداستاد جانم خسته نباشید مهسا خانم درحالی این کامنت رو مینویسم نوه ی
ششماه ام مسیحاجونم روپاهامه دارم آرومش میکنم ومینویسماز الله یکتااولبرای استاد بزرگ آرزوی سلامتیعمر باعزت به خودش وخانمش دوم به شما خانم سالاروند عزیز پر کارآرزوی سلامتی میکنم ودرآخر از خدای مهربان وحی وحاضر میخوام من روهم دراین مدرسه یادانشگاه یادراین مکان گرامی که نمایندگی خداوند معلمش هستمن رو هم این جا جا بده ومسکن بده وآگاهی بده ومن هم شاگرد اول این مکان علمی بشم انشاالله فعلن دوره کشف قوانین زندگی و خریدم انشاالله که موفق باشم برای همه ارزوسلامتی ثروت وماندن در این مکان عالی روآرزو کندم دیگه هر طور نوشتم منو ببخشید داداش داره گریه میکنه نوه ام گریه میکنه میبخشید چون من اونو نگه میدارم مامانش آرایشگر هستش خدا حافظ،
بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین
سلام خدمت استاد عزیز و ارزشمندم، سلام خدمت دوستان هم فرکانسی ارزشمندم
سلام به خودِ ارزشمندم که این روزا حس ارزشمندی زیادی رو حس میکنم و خیلی از خدا کمک میخوام این حس رو پایدار کنم، این حس رو جهت بدم به سمت بهبود شرایط خودم و اتفاقات زندگی ام. با اینکه من توی دوره نیستم اما اینقدر این روزا از طریق نشونه های مختلف چه از قسمت “نشانه ی من” چه از طریق حرف ها و گفتگوهایی که میشنوم و میبینم این حس ارزشمندی در من به وجد اومده. من تو دوره نیستم اما نتیجه اش رو در درونم دارم حس میکنم که عجب شاه ترمزی در وجودم کشف کردم و استاد جان عجب دوره ایی تهیه کردند روی یکی از کلیدی ترین و شاه ترمزهای اکثریت ما.واقعا سپاسگزارم ازتون استاد عزیزم برای این عشق و این روند رو به پیشرفتی که همیشه با ما هستید.
من از خدا میخوام خودش برام این دوره رو تهیه کنه واقعا هیچ ایده ایی ندارم و نمیخوام اصلا بهش فکر کنم. چون فکرای من با همین منطق های محدودم هست که دارم. میخوام خودش هدایتم کنه. من واقعا جام بیرون از کلاس نیست. من واقعا اینقدر لیاقت دارم که سرکلاس باشم نه بیرون کلاس.چند روزه نشونه هام یا دوره روان شناسی ثروت 3 هست(قیمت بالاترین دوره تا اکنون) یا راهکارهای روان شناسی ثروت 3 یا فایل هایی که یک ربطی به کلیدهای ثروت 3 داره…وای چقدر در مورد احساس لیاقت این روزا بیشتر خوندم و شنیدم و درک کردم. اصلا یک فایل های دانلودی رو دوباره و چندین باره بهشون برخورد کردم که قبلا بارها گوش دادما، اما داره درمورد احساس لیاقت به سادگی استاد میگن. یعنی همه اگاهی ها همه جا هست. حالا اگر من تو اون کلاس نیستم(اونم بخاطر باورهای خودمه و قطعا هرجایی هستم جای درستمه، اگر استاد همچین شاگردهایی رو بخواد و من بشم اون مدل شاگرد، یکجوری وارد این کلاس میشم که فقط شگفتی به پا کنم.با احترام به استاد عزیزم مهم نیست استاد چه جور شاگردی میخواد مهم اینه من چی میخوام و من اونو بدستش میارم.)
==========================================
مهم ترین احساسی که میتونیم در خودمون ایجاد کنیم کـه بیشترین تاثیر رو میتونه داشته باشه. احساس خوب ارزشمندی و احساس لیاقته
جهان به اندازه ایی که ما برای خودمون ارزش قائل هستیم، برای ما ارزش قائل هست.جهان داره به افکار ما پاسخ میده.
یــکی دیگه از نشانه های احساس عدم لیاقت:
_ افراد استعدادها و دستاوردهای خودشون رو با ارزش نمیدونن و بالعکس ناتوانی هاشون، شکست هاشون و ناکارآمدی هاشون رو بسیار بسیار پررنگ بهش توجه میکنن.
این ویژگی مشترک تمام افرادی است که احساس عدم لیاقتی رو دارند.
وای من چقدر در قالب کمال گرایی و سخت گرفتن به خودم این عادت رو در ذهنم نسبت به ندیدن توانایی ها و کارهام دارم…وحشتناک دارم.
اینکه خودمو دست کم بگیرم یعنی کم ارزش دانستن.
اینکه به خودم سخت بگیرم یعنی خودمو لایق نداستن.
خدایا تمرکز من کجای خودمه، چطور من زیبایی ها و تحسین ها رو برای بقیه میتونم انجام بدم اما به خودم میرسم اصلا نمیتونم، اصلا خجالت میکشم از خودم تعریف کنم یا تعریف بشنوم، چقدر حس گناه میکنم انگار اینکه اینجوری فروتن نیستم.اینکه خودمو ناخودآگاه با یک ایده آلی قضاوت میکنم.از خودم ایراد میگیرم یا یک موضوع نامناسب رو در خودم اینقدر بولد میکنم که انگار ضایع ترین آدم دنیام.
چقدر خودمو سرزنش کردم، چقدر به خودم سختگیرم. چقدر با خودم مهربون نیستم.
چقدر این جمله برای من آشنا بود استاد جان: چه فایده من این کار رو خوب بلد نیستم انجام بدم.خب چه فایده…
من باید یاد بگیرم خودمو تحسین کنم
من باید یاد بگیرم تمرکز کنم به چیزهای خوب و زیبای خودم.
اگر تمرکزتون روی اونجاهایی هست که خوب عمل نمیکنید، به جهان اینو میگید از این جنس برام بیشتر تو زندگیم بیار. این کاره جهانه که به تمرکز ما پاسخ بده. تمرکزم کجاست؟!
من باید یاد بگیرم تمرکزم بره روی نکات مثبتم.
من باید یاد بگیرم که دیدن نکات مثبتم بشه جز شخصیتم.
من باید یاد بگیرم فکرم رو کنترل کنم در مورد خودم ناعادلانه قضاوت نکنم اصلا یاد بگیرم خودمو قضاوت نکنم و بی قید و شرط خودمو دوست داشته باشم و از خودم ناراحت و عصبانی نباشم. من همینی که هستم دوست داشتنیه بدون اما و اگر اضافه. برای لایق بودن و با ارزش بودن واسه خودم شرط و شروط نذارم من بدون هیچ شرطی لایقم با تمام کم و کاستی ها و نقض ها و اشتباهاتم لایق و ارزشمندم. من باید یاد بگیرم اینجوری در مورد خودم فکر کنم و این بشه خط فکری جدید.
چقدر این مسیر قشنگه…
مسیر آسان شدن
مسیر رها شدن
مسیر هماهنگ شدن
مسیر خداگونه تر شدن
مسیر بهبودگرا شدن
مسیر رشد و گسترش خودم
خدایا شکرت منو در این مسیر زیبا و پرنعمت و ثروت قرار دادی.
خدایا شکرت منو لایق و آزاد آفریدی.
به نام الله مهربان
به نام خداوند هادی و هدایتگر
سلام به استاد عزیزم سلام به مریم بانوی دوست داشتنی
سلام به فهمیه عزیز
دختر خوب خدا چقدر کامنتت دلنشین بود
سپاسگزارم ازت
داشتم امشب فقط کامنت بچها رو میخوندم همه عالی نوشته بودن اونقدر ک من واقعا لذت میبردم .و هی سیو میکردم ک مجدد بخونمشون
رسیدم به کامنت شما
شما نوشتید و من خودم رو دیدم
شما نوشتید و من دیدم چقدر خودم رو نادیده گرفتم
شما نوشتید و من خودم رو تحسین کردم برای تمام مدتی ک دستاوردهای بزرگی داشتم و اصلا توجه نکرده بودم
پسر من برای رفتن به مدرسه سال اول دبستان هنوز تصمیمی نداره و سر کلاسش حاضر نمیشه
فردا نوبت مشاوره داره ک ببرمش
امشب با کامنتتون خودم رو تحسین کردم گفتم چیه ناراحتی مدرسه میگه تو بچه ات رو وابسته کردی
تو فقط عاشقانه بچهات رو دوست داری
تو فقط بهشون احترام گذاشتی
تو فقط بهشون عشق یاد دادی
تو فقط اونها رو جزیی از خدا دیدی و دوستشون داشتی
تو لایق بهترین هایی
لایق این هستی ک ی پسره باهوش و با استعداد داشته باشی ب پسر سالم و دوست داشتنی
آره بابا نگاه کن هر کی باهاش همصحبت میشه شیفته این بچه میشه اینقدر ک خوش صحبت و با معرفته و شیرین زبون
خدایی هنوز دو جلسه توی مدرسه چرخیده با مامانا همکلام شده ببین چ ذوقی واسش میکنن
سپاسگزار خدا باش برای خودت ک مادر خوبی بودی ک این بچه ات هست
سپاسگزار خدا باش ک چنین فرزندی بهت داده
هر دلیلی میتونه باشه شاید خیری توی این مورد هست ک بچه مدرسه نمیره بیا و کنترل ذهن کن
بیا و اون بغضی ک توی گلوت نگه داشتی رو بریز بیرون
تو همینجوری ک هستی لایق بهترین اتفاقهایی
تو همینجوری ک هستی بهترین مادر برای بچههاتی
توی همینجور ک هستی محترمی
بیا و بسپار ب خدا
چند روزه ک مدارس باز شدن و تلاش کردی ک تمرکزت رو بذاری روی زیبایی ها
الآنم خداوند هدایت کرده بری مشاوره اشکال نداره عزیزم
پسرت دوست داره تو هم دوسش داری و این محبت باعث شده ک بسیار با ادب با معرفت مهربان و خوش سرزبان باشه و باهوش .
شاید فراتر از مدرسه است بسپارش به خداوند
تو هر کاری کردی بهترین کار بوده و کاری به صحبت هیچ کس نداشته باش
من باید یاد بگیرم فکرم رو کنترل کنم در مورد خودم ناعادلانه قضاوت نکنم اصلا یاد بگیرم خودمو قضاوت نکنم و بی قید و شرط خودمو دوست داشته باشم و از خودم ناراحت و عصبانی نباشم. من همینی که هستم دوست داشتنیه بدون اما و اگر اضافه. برای لایق بودن و با ارزش بودن واسه خودم شرط و شروط نذارم من بدون هیچ شرطی لایقم با تمام کم و کاستی ها و نقض ها و اشتباهاتم لایق و ارزشمندم. من باید یاد بگیرم اینجوری در مورد خودم فکر کنم و این بشه خط فکری جدید.
چقدر این جمله به دلم نشست و چقدر اینو لازم داشتم
واقعا سپاسگزارم بابت تمام گوهرهایی ک کنار هم قرار دادید و ی کامنت عالی نوشتید.
خدایا شکرت ک من توی این خانواده خوب هستم
خدایا شکرت ک این همه خواهر برادر توحیدی دارم ک نادیده توی قلبم احساسشون میکنم
خدایا شکرت ک چنین استاد بی نظیری دارم
خدایا شکرت ک من لایق بهترین استاد و بهترین خانواده هستم
خدایا سپاسگزارم ک همیشه با من صحبت میکنی و منو هدایت میکنی
معبودم تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
خدایا سپاسگزارم ک من را در پناه خودت ایمن و محفوظ قراره داده ای
فهمیه جانم ک اسمت برازنده توست هر جا ک هستی برات بهترین ها رو آرزو میکنم در پناه الله مهربان باشی
سلام به شما دوست ارزشمندم ماریا عزیز و پر از عشقم
عزیزم واقعا “بنام خدای هادی و هدایتگر”
چقدر این پیامت برام هدایتی اومده، چقدر همزمانی، چقدر نشونه در نشونه شد. با چه منطقی با چه برنامه ریزی چطور ممکنه، کی اصلا قادره این کار رو بکنه.کی خبرداره از احوال و دل من یا شما.همه اینا فقط کار خداست. وقتی سوار جریان هدایت باشی و بزاری اون ببردت. میشه همینکه شگفتی میشه …….. اینجا “بهترین جای دنیاست” که در جریان هدایت داره همه چی جاری و ساری میشه. حتی پیام دادن های باربط و بی ربط مون به هم دیگه. حتی آشنا شدن ها و کامنت خوندن هامون. حتی همین به موقع کامنت ها بهمون میرسه.اصلا این همزمانی رو چطور توصیف کنم.
بزار برات بگم در چه حالی بودم و چطور این نقطه آبی رنگ و پیغام شما به من رسید.عاشق این خدای هدایتگر و همیشه حاضر وناظرم
این پیام قدردانی و تشکر من هـم، به خودمه، که اینجام.
هم، به دستی که این پیام رو به من رسوند و منتشر کرد به موقع(فقط نگاه کنین چه زمانی و چطور این پیام رو به من رسوندین شگفت زده میشین.)
این پیام و همزمانی ها هم، پیام و نکاتی داره برای شما دوست عزیز و ارزشمندم که سوار این جریان شدی و در یک زمانی دوباره این پیام بهت میرسه و میخونی(چه شما ماریا جان چه هرکسی که بعدا این جریان رو دنبال کنه و ببینه.)
این پیام برای تشکر از خداست که ازش خواستم سورپرایزم کنه و منو اینطور واضح از حضور خودش و پیام هایی که در نشونه هاش بهم میده و حسابی سورپرایزم کرد.خدایا شکرت که همه چیز میشوی برای همه کس در همه زمان و همه جا. اینجوریه که هم اینجایی، هم اونجا، همه جا هستی و همه چیز میشوی و میشه حست کرد به شرطی پاکی دل به شرط طهارت روح…اصلا میخوام از خدا و این همه بودن هاش و هدایت و حضورش بنویسم.اصلا عــشـق کردم بی وقفه “بنویسم از این عشق و هدایت” تا یادم نره…خدایا بی نهایت سپاسگزارم برای همه چیز و همه کس در زندگی و تجربه های زندگی ام.
ماریا جان من چند روز هست حسابی و تمرکزی دارم یک کار به تعویق افتاده ام رو انجام میدم.(مرتب کردن کل فایل ها و اطلاعات هارد و لپ تاپ، فایل های مربوط به سایت و این دُر وگوهرهای ناب که از استاد جان دارم. بیشتر از 1000 تا فایل صوتی و تصویری) دقایقی پیش من رسیدم به دسته بندی کردن فایل های تضاد و تو بخش “کلیدِ فرصتی شگفت انگیز بنام تضاد بودم و رفتم دنبال فایل های مرتبط با این کلید بگردم، درحالی که بیشتر از چهارتا پنجره تو لپ تاپم بازه تا همه رو در یکجا قرار بدم و از این پراکندگی در بیاد.و اصلا یک وضع در هم برهمی که خیلی انرژی و تمرکز میخواد و دارم با عشق چند روزه انجام میدم حتی دو سه روزه از خونه بیرون نرفتم. خلاصه همینطور که مشغول بودم یک فایل قدیمی تر توجه ام رو جلب کرد و گذاشتم تا همینطوری که میرم ادامه میدم اونو گوش بدم.اصلا یک حسی گفت اینو ببین.
بنظرم باید لینکش رو برای شما بفرستم.
abasmanesh.com
اسم فایلش هم پیغام هدایتگرایانه ی تضاد(پیشنهاد میکنم این فایل و اصلا این کلید “فرصتی شگفت انگیز بنام تضاد” رو زیاد گوش کن تا کلی آگاهی هاشو بگیری.)
وقتی داشتم فایل رو گوش میدادم همزمانی هایی شد که نمیتونم توصیف کنم اصلا یک قسمتی بود که استاد داشتن از تضاد میگفتن، که همون لحظه برام نقطه آبی رنگ اومد و همونجا با شوق و ذوق اسم شما رو دیدم و شروع کردم به خوندن و از اینطرف هم صدای استاد در بک گراند ذهنم داشت پخش میشد، تا رسیدم به جایی که متوجه شدم شما با یک تضاد مواجه شدی. تضاد مدرسه نرفتن پسرتون، تضاد وابستگی شدید،….
و از یک طرف شما داشتین کنترل ذهن میکردین و شروع کرده بودین به تحسین خودتون و توجه به نکات مثبت خودتون و پسرتون و همینطور کار بزرگتر اینکه داشتین مثل من بازسازی و بازیابی حس لیاقت و ارزشمندی رو در خودتون ایجاد میکردین….اصلا معرکه هستی عزیزم و منم بـارها تحسینت میکنم برای اینکه مراقب افکارت هستی مراقب احساست هستی و نگرانی به خودت راه ندادی.اینقدر بهترین مادر دنیا و توحیدی هستی.ماریا جان بنظرمن اجازه دادی تا با آرامش و احساس خوب بزاری اتفاقات بیفتن و قطعا خیره.الخیر فی ماوقع. قطعا خیریتی هست که بعد متوجه میشی یا شدی نمیدونم…
اومدم یک چیزه دیگه بنویسم یا پیشنهادهایی بهت بدم یک چیز دیگه شد…
فقط نکته ایی که هست باید باورهای محدود کننده خودت رو شناسایی کنی و باورهای محدود کننده و ترس های پسر ناز و مودبت رو شناسایی کنی که قطعا اونا رو پیدا کنی خیلی به خودشناسی خودت و رفتارهایی که باهاش به اسم عشق و محبت یا وظیفه مادری داشتی ببینی. من امیدوارم با همین وجود پر از عشق و لایق و ارزشمندت در مسیر بهبودهای دائمی قرار بگیری و خبرهای رشد و تغییرهای مثبتت رو بخونم و لذت ببرم…
تضادها فرصت های خوبی هستن برای فکر کردن،تضادها فرصت های خوبی هستن برای به وضوح رسیدن در مورد خواسته هامون، برای رشد کردن. خلاصه این فرصت شگفت انگیز رو قدردان و شاکر باش ماریا جان.
با عشق و شگفتی تندتند نوشتم و قدردان این پیام ارزشمندت هستم دوست لایق من، لایق بهترین فرزند دنیا.
برات از الله یکتا بهبودهای دائمی در درونت رو خواهانم که نمود اون رو در بیرون بصورت شگفتی ببینی.
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
به نام الله مهربان
به نام رب العالمین
به نام حضرت عشق
به نام حضرت دوست
به نام خدای حق خدای مسیر درست
معبودم تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
خدایا بابت تمام آنچه ک ب من داده ای و در زندگیم جاری و ساری است از تو سپاسگزارم
خدایا دوستت دارم و سپاسگزار تو هستم ک همیشه کنار من هستی و منو هدایت میکنی
خدایا عشقی عشق ،ابتدا و انتهای عشق هستی
با همه قلبم و با همه وجودم عاشقتم و میپرستمت
سلام به عزیز دلم فهمیه جانم .
خدایا چی بگم و چطور بگم که تمام اینها فقط کار خودته
تمام این همزمانی ها فقط کارخداست
خداوند چقدر زیبا کنار هم قرار میده مهره ها رو و چقدر لذت بخشه
میدونید پیغام خداوند از زبان شما کی به دستم رسید
توی انباری مدرسه نشسته بودم
پسرم هی میرفت توی کلاس هی میومد بیرون
میومد پیش من
و من ازش میخواستم بره سر کلاس
یه تایمی گفتم خدایا معبودم امروز هدایتم کن امروز بگو برای این لحظه هایی ک توی انباری مدرسه نشستم چه کاری انجام بدم من تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میخوام
اگر قراره کاری انجام بدم یا هرچی خودت بگو
ناگهان دستم رفت سمت گوشی
من خیلی عادت ندارم توی مدرسه گوشی دست بگیرم
اما گوشی رو برداشتم آره کار خدا بود.
گفت برو توی سایت استاد اونجا ی محل امن و آرومه اونجا کنترل ذهن کن خودت رو آروم کن
و وقتی وارد سایت شدم دیدم خدایا ی نقطه آبی رنگ
قلبم تند تند میزد گفتم خدایا چی میخوای بهم بگی جان دل بگو
و پیام شما رو دریافت کردم
دلم میخواست بذارم اشک هام راحت سرازیر بشن اما شرایطش نبود
میخواستم پاسخ بدم بازم قلبم گفت دست نگهدار
چند روزه ک گذشت هر چی خواستم پاسخ کامنتتون رو بنویسم و تشکر کنم بازم قلبم میگفت دست نگه دار
چون خیلی مشغولی داشتم و با اینکه قبلا کلیپ تضاد استاد رو دیده بودم صحبتهای ایشون یادم نبود قلبم میگفت بذار دستت آزاد بشه کلیپ رو مجدد نگاه کن و بعداً کامنت بذار
الان ک کلیپ رو دیدم فهمیدم خدایا همینه کار کردن روی باورهام
نشستن و نگاه کردن ب اینکه کجاها مسیر رو اشتباه رفتم ک نتایجم دلخواه نیست
من با خودم کار دارم
من به یه شروع تازه نیاز دارم چقدر دیدن دوباره کلیپ بهم کمک کرد
و یکهو قلبم گفت برو مجدد کامنتهاشو بخونم بزن روی کامنتای با امتیاز بالاتر
و این کامنت :
از دوست خوبمون محمدرضا ذوالفقاری عزیز
انشاله در این ماه عزیز حسابی فرکانستون مملو از دوستی با رب شده باشه٫٫٫و منم
خدایی که انقدر سریع الهدایته که اگه واقعا روش حساب کنی وهمون لحظه چشماتو ببندی ازش بخوای هدایتت کنه سریع بهت میگه چیکار کن٫٫٫
فقط به شرطی که انجام بدی و نپرسی چی و کجا٫٫٫حتی واسه یه رستوران رفتن٫٫٫
مشکل ما بیشتر اینه که همش میپرسیم آخه چجوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تقصیرم نداریم٫٫از بس اینکارو نکردیم و قدرت الله رو به وضوح ندیدیم باورش نداریم٫٫٫
ما یه درخواست کوچیک مثه پراید رو چقدر راحت از خدا میخوایم ولی واسه درخواست کردن یه پورشه اصلا جرات نداریم بگیمش٫٫٫چون فک میکنیم همونقدر که این دوتا واسه ما تفاوت داره واسه خداهم همونقدرتفاوت داره٫٫٫
و این برمیگرده به چند عامل:
یکی اینکه الکی گفتیم الله اکبر الکی گفتیم رب العالمین اگه واقعا این دوتا واژه رو درک کرده باشیم و به این بینهایت قدرت اعتماد کرده باشیم دیگه درخواستها مهم نیس چقدر بزرگ باشن٫٫٫
و دوم اینکه مطمئنا هنوز احساس لیاقته ایراد داره که خودمونو اندازه پرایده میدونیم ولی اندازه پورشهه نه٫٫٫چرا؟ چون ماها از بچگی دورو برمون ندیدیم کسانی رو که درخواستهای بزرگ کرده باشن٫٫٫همه ادمای دورو برمون در سطح همون بیمه و بازنشستگی و استخدام رسمی و امنیت شغلی و کارگری و همین چیزا بودن٫٫٫و اتفاقا به همه ماها هم گفته شده که شماهام نهایتا همین مقدار جای رشد دارید٫٫٫توکه دیگه بیشتر از بابات نمیتونی باشی تو خوابم پنبه دونه نبین٫٫٫فکر نون باش که خربزه آبه٫٫٫
به قول استاد هر چیزی رو که ارزوشو داری بذار داخل داستان سرنوشتت٫٫٫
بگو سرنوشت من اینه که بینهایت ثروتند بشم
سرنوشت من اینه که تا اخر عمر در سلامتی کامل باشم
سرنوشت من اینه که دوستی بینهایت با خدا داشته باشم
و هرچیز دیگه ای که دوست داری بهش برسی رو بذارش تو داستان سرنوشتت٫٫٫
و گول بزرگترین دروغ تاریخم نخور که ((سرنوشت تو از قبل رقم خورده))
سرنوشت تو از همین لحظه داره همونجور که خودت میسازیش رقم میخوره٫٫٫
دنبال بهشت بدون بها هم نباش ٫٫٫ بهانه نیار٫٫٫ بهاش رو بپرداز و حالشو ببر پورشه سوار شو هارلی دیوید سوار شو٫٫بهاش همین تمرکز واسه تغییر باوراس٫٫٫سپاسگزاریه٫٫٫کنترل ورودیه٫٫٫احساس خوبه٫٫٫که البته راحتم نیس ولی شدنیه٫٫٫٫٫استمرار استمرار استمرار
بدون که واسه خدا فرقی نداره و توام لیاقتشو داری مثه استاد٫٫٫این هزار تا اسمی که تو جوشن کبیره اگه فقط ادم یدونه شو درک کنه واسه رسیدن به همه ارزوهاش کافیه٫٫٫فقط باور میخواد٫
خدایا سپاسگزارم
تمام اینها رو لازم داشتم ی جانم نشست
خدایا شکرت خدایا سپاسگزارم خدایا من فبای الا ربکما تکذبان
کدوم نعمتت رو تکذیب کنم ک همه زندگیم سرشار از نعمت و رحمت و فراوانیه
تمام زندگیم حضورت لطفت و نگاهت رو حس میکنم
فهیمه جانم
نمیدونم این قراره برای شما چی پیغامی داشته باشه
فقط میدونم این خواست خداوند بود ک الان بنویسم و این گوهرهای ناب دوست عزیزمون رو هم براتون مجدد قرار بدم.
از شما هم بابت نگاه قشنگتون و صحبتهای زیبایی ک در خصوص من داشتید صمیمانه سپاسگزارم
در پناه الله مهربان باشی دوست عزیزم
و سپاسگزارم از استاد عزیزم از شما استاد عباس منش دست خداوند ک چنین محیطی معنوی و توحیدی ایجاد کردید ک توش میشه خدا رو دید حس کرد و پرستید.
با همه قلبم دوستتون دارم.
با سلام خدمت استاد عزیزم و همه ی دوستان خوبم
این فایل دو بارها و بارها گوش دادم
امروز صبح وقتی دیدم فایل جدید اومده از خداوند درخواست کردم که چیزی توی این فایل گفته بشه که دقیقا نقطه ضعف من رو بهم نشون بده
و وقتی فایل رو دانلود کردم دقیقا همونی بود که درخواست کرده بودم:
نقطه ضعف من نادیده گرفتن اونهمه موفقیت هاییه که من در گذشته کسب کردم و تمرکز کردن بر یک اشتباه که تمام زندگیم رو تحت تاثیر قرار داده بود
البته که تو این 5 سال کار کردن بهتر شدم اما اون موضوع هنوز مثل آتش زیر خاکستره که هر وقت اکسیژن بهش برسه فعال میشه و دوباره شعله ور میشه
امشب هدایت شدم به ی نرم افزار نهج البلاغه و توی قسمتی از خطبه 90 حضرت علی این جمله ها رو بیان کرده بود که :
هماناآنکس که خود را یاری نکند و پنده دهنده و هشدار دهنده خویش نباشد دیگری هشدار دهنده و پند دهنده او نخواهد بود
و این دقیقا یعنی اگر خودم خودم رو لایق ندونم هیچ کسی نمیتونه این احساس رو در من ایجاد کنه
سپاسگزارم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
ﺑﻪ ﻧﺎم ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﺭﺣﻤﺘﺶ ﺑﻲ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻲ ﺍﺵ ﻫﻤﻴﺸﮕﻲ.
الأعراف
قَالَ الْمَلَأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاکَ فِی سَفَاهَهٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّکَ مِنَ الْکَاذِبِینَ
ﺍﺷﺮﺍﻑ ﻭ ﺳﺮﺍﻥ ﻗﻮﻣﺶ ﻛﻪ ﻛﺎﻓﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻣﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﺒﻚ ﻣﻐﺰﻱ ﻭ ﻧﺎﺩﺍﻧﻲ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻴﻢ ﻭ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻏﮕﻮﻳﺎﻥ ﻣﻰ ﭘﻨﺪﺍﺭﻳﻢ!!(66)
قَالَ یَا قَوْمِ لَیْسَ بِی سَفَاهَهٌ وَلَٰکِنِّی رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ
ﮔﻔﺖ : ﺍﻱ ﻗﻮم ﻣﻦ ! ﺩﺭ ﻣﻦ ﻫﻴﭻ ﺳﺒﻚ ﻣﻐﺰﻱ ﻭ ﻧﺎﺩﺍﻧﻲ ﻧﻴﺴﺖ ، ﺑﻠﻜﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻧﻢ .(6٧)
أُبَلِّغُکُمْ رِسَالَاتِ رَبِّی وَأَنَا لَکُمْ نَاصِحٌ أَمِینٌ
ﭘﻴﺎم ﻫﺎﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭم ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻰ ﺭﺳﺎﻧﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺧﻴﺮﺧﻮﺍﻫﻲ ﺍَﻣﻴﻨﻢ .(6٨)
أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَکُمْ ذِکْرٌ مِّن رَّبِّکُمْ عَلَىٰ رَجُلٍ مِّنکُمْ لِیُنذِرَکُمْ وَاذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَکُمْ فِی الْخَلْقِ بَسْطَهً فَاذْکُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ
ﺁﻳﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﻛﺮﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻱ ﺍﺯ ﺟﻨﺲ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻣﻌﺎﺭﻓﻲ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ [ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺁﺧﺮﺕ ] ﺑﻴﻢ ﺩﻫﺪ ؟ ! ﻭ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺁﻭﺭﻳﺪ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺟﺎﻧﺸﻴﻨﺎﻧﻲ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻗﻮم ﻧﻮﺡ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ، ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ [ ﺟﺴﻢ ﻭ ﺟﺎﻥ ] ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪﻱ ﻭ ﻗﺪﺭﺕ ﺍﻓﺰﻭﺩ ، ﭘﺲ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﻱ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺁﻭﺭﻳﺪ ﺗﺎ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭ ﺷﻮﻳﺪ .(6٩)
سلام به استاد جانم و خانم شایسته بزرگوار
سلام به دوستان و عزیزانم و خانواده عزیزم
خانواده بزرگ عباسمنشی
دوستان عزیزم اتفاق میمون و مبارکی در بدو ورود به دوره برایم افتاد که دوست دارم برای شما عزیزانم باز گو کنم
من دوروز پیش شیفت کاریم بود
ساعت 16 بعد از ظهر یکی از همکارانم یه مقدار حالش
نا خوش نبود
و باید یکی همراه ایشان به بیمارستان میرفت
خلاصه مسئول مربوطه من از یکی از همکاران خواست که ایشان را همراهی کند
و از آنجا که این بنده خدا تمایلی به رفتن با این فرد را نداشت
از من خواسته شد که که ایشان را همراهی کنم
منم همان لحظه
گفتم «الخیر فی ما وقع»
و با ایشان راه افتادم
در طی مسیر فقط این جمله یادم میافتاد که خداوند چه پاداشی برایم در نظر گرفته
مهم این بود که تا رسیدن ما به بیمارستان من حال خوبی را تجربه کردم و همه حواسم و توجهم به نکات مثبت بود
از رفتار خوب پرسنل
از فضای آرامی که با ورود ما آماده شده بود
خلاصه که من تماما به خودم میگفتم الان وظیفه من اینه که مراقب حال خوبم باشم
من شاگرد مکتب عباسمنش هستم بعد دوماه سفر الان به این مکان هدایت شدم
حتما اتفاق مبارکی در انتظارم میباشد
و خودم را با جملات مثبت و تمرکز به زیباییها بمباران کردم
اصلا من فقط جسمم در این مکان بود و روحم در فضای دیگر
خلاصه اینکه این همکار خدارا شکر بعد از رسیدگیهای پرسنل حالشان رو به بهبودی بود
یه لحظه یادم افتاد که من کارتی که در آن پول دارم دست همسرم هست و برای خرید به ایشان دادم
و در عابر کارتهای دیگرم پولی ندارم
برای صورت حساب بیمارستان
خلاصه که یه لحظه نگرانی از این بابت احساس کردم
و همان لحظه به کمک خودم آمدم
انگار صدایی را در ذهنم به وضوح شنیدم که خدا گفت
من هستم نگران نباش
یه فلش بک به روز قبل بزنم که من شغلم را شروع کردم و در حال یادگیری هستم
آمدم در حین یادگیری شغلم
یاد آقای عطار روشن افتادم که میگفت لباس نو میپوشیدم و شروع کردم به پاک کردن قفسه ها و تمیز کردن آنها
منم گفتن من الان قدم اول را برای یادگیری برداشتم
و الان یه میز کار احتیاج دارم
محمد حسن جان یه میز تحریر نو داخل خانه دارد که اصلا استفاده نکرده
و نمیکند
من گفتم این میز را محیا میکنم برای شروع کارم بقیه را خدا کم کم فراهم میکند
خدا هست
خدا هست
خدا هست
رفتم چهارتا پایه گرفتم و میز را برای خودم آماده کردم
و در قدم بعدی من احتیاج به یک دستگاه برای شروع اولیه کارم دارم
اما الان و در حال حاضر پولی در حسابم نیست
روز بعد شد و این اتفاق
و ادامه ماجرا
فکر کردم در یکی از کارتهای عابر بانک ته حسابم مقداری پول دارم اما فکر کنم آنقدری نیست که هزینه بیمارستان را حساب کنم
من رفتم از ای تی ام صورت حساب بگیرم
که با عددی در روی مانیتور مواجه شدم که اصلا جا خوردم
خدایا این مقدار پول از کجا وارد حسابم شده
خلاصه که یادم آمد بخاطر تموم شدن اقساط بانکی، مبلغ بلوکه شده ، به حسابم آزاد شده و اومده
و خبر نداشتم چون یه ماهی بود که سیستم پیامک بانکی م قطع شده بود و دنبالش نرفته بودم …
اینجا بود که اشک شوق در چشمانم جمع شد
خدا جونم تو چقدر زود پاسخ میدی اگه من فقط یه کم ایمان و توکل داشته باشم و حرکت کنم
بگذریم اصلا این بنده خدا نذاشت من حساب کنم و خودش هزینه را حساب کرد.
وقتی خوب فکر کردم دیدم من یه هفته پیش و با عشق و بدون معطلی این مبلغ را پرداخت کردم و دوره را خریدم
و بیشتر از این مبلغ به حسابم آمده
و الان میتونم دستگاه مورد نیازم را هم بخرم
خدایا تو چقدر بزرگی
یه قدم من برداشتم و تو قدمهای بعدی را برایم برداشتی.
الهی شکر
یه هفته نشده پول دوره را برایم برگرداندی.
دوستان عزیزم
این یه دونه از نتیجه های ورودم به دوره لیاقته
به اندازه ای که خودتو لایق ثروت بدونی ثروت وارد زندگیت میشه
به اندازه ی توکل و باور توحیدی ت به خدا ، خدا محکم بغلت میکنه
به اندازه ای که در ناخواسته ها و تضادها حالتو خوب نگه داری پاداش ها از راه میرسن
این روزها خیلی در کنار شما احساس آرامش و حال خوبی دارم براتون بهترینها را آرزومندم
شاد و سلامت و ثروتمند و بالیاقت باشید.
عاشقتم استاد جااااااانم
سلاااااااااام رسول جونم
کامنتت خوندم ….
دمت گرم عشق دلم ،
بخاطر کنترل ذهنت تو اون موقعیت.
مثل همیشه حاااااال کردم ..
خیلی ماهی .
چه خوب کارت بانکی ت پیشم جا موند تا بری موجودی از کارت دیگه بگیری و
کلی لذت ببری ….
داشتم فکر میکردم بخاطر اینکه به من بیان نکنی که تو بیمارستانی و برات از همراه بانک پول جابجا کنم
هدایت شدی از کارتی که ظاهرا پول زیادی توش نبود موجودی بگیری ….
چقدر خوب این هدایت رو پذیرفتی و مقاومت نداشتی به گرفتن موجودی از کارتی که موجودیشو حدودی میدونستی …
واااااااای اگه بدونی
من چندباری قیافه ی هیجان زده تو تجسم کردم
تو ذهنم ..
خودمم کیف کردم از این جریان…
کلی ذوووووووق ……
فداااااااتم من .
بوووووووووووووووووووووووس.
خدایاشکرررررررررررررررت.
﷽
بنام خداوند بسیار بخشنده ، ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است
سلام به اقا رسول گل و عزیز دوست خوبم
رسول جانتبریکمیگمبهت خرید دوره احساس لیاقت را انشا الله که چنان نتایجی از عمل به اموزش های این دوره بگیری و برامونتعریف کنی که بسیار فراتر از کل خواسته هات باشه آمین یا رب العالمین
بسیار خوشحال و خرسند شدم اول از اینکه دوره عالی احساس لیاقت خریدی و دوم بخاطر این نشونه بزرگی که دیدی برای اومدن پول تو حسابت
برای شما ارزوی بهترین ها را میکنم
موفق باشید در پناه رب العالمین
سلام به رفیق عزیز و د ست داشتنی خودم آقا وحید گل
خیلی دلتنگت بودم
خوشحالم که خدا را شکر تو سایت فعال هستی و من زیاد این روزها چهره زیبات را میبینم
ممنون از لطف و محبتی که به من داشتی و دعای خوبی که به من هدیه دادی
برات بهترینها را در کنار پسر گلت برات آرزومندم.
شاد و سلامت و ثروتمند و با لیاقت باشی دوست خوبم.
سلام رسول آقای عزیز
خداوند به اندازه ای که به اون ایمان داشته باشیم برای ما کارساز میشه!به اندازه ای که بهش اعتماد کنیم!به اندازه ای که بخواهیم!
خداوند همه چیز میشود همه کس را!فقط این ذهن نجواگر نمیزاره در هر حالی بهش ایمان داشته باشیم و به اندازه ای که بتونیم افسار این ذهن رو در دست بگیریم و به خودش اعتماد کنیم زندگی برامون سهل و آسون میشه!
خوشحال شدم از نتایج اون روزتون که به زیبایی هر چه تماتر به پایان رسیدند و تبریک میگم به خاطر خرید دوره ی احساس لیاقت.
سلام به خواهر بزرگوار و ارزشمندم
سپاس برای پاسخی که به کامنت من دادید
نور بندگی و لذت توحید و ایمان ودرونی را براتون از خداوند منان خواستارم
بله واقعا همه ما انسانها به اندازه ایمانمون که از درون هست و و یه حس قلبیه خداوند در زندگیمون جاری میشه و هر کدوممون یه جهان مجزایی را داریم با خود خودش فقط و فقط سپری میکنیم
اما نجواها هم هستند و کافیه لحظه ای غفلت کنیم و باعث بشه فرسنگها دورتر بشیم از اون حس بندگی و ایمان.
پس خیلی مهمه که استمرار داشته باشیم تو این راه و خودمونا با این آگاهی ها بمباران کنیم.
در پناه الله باشید و بهترینها نصیبتان.
به نام خداوند هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته دوست داشتنی
سلام به همه دوستان ارزشمندم
خدایا ازت سپاسگزارم که لایق دریافت این آگاهی های ارزشمند هستم
استاد این روزا واقعا حالم عالیه احساس میکنم خوشبخت ترین انسان رو کره زمین هستم
به لطف قانون سلامتی صبح ها قبل از طلوع خورشید بیدار میشم و شروع میکنم به نوشتن و سپاسگزاری کردن و تمرین ستاره قطبی و با تمام وجودم سپاسگزار خداوند میشم که در مدار دیدن طلوع خورشید هستم
واقعا انرژی و حال و هوای اول صبح یه چیز دیگست
واقعا بزرگترین سپاسگزاریم اینه که فرکانسم رو با زیبایی های خداوند تنظیم میکنم
و روزم رو با گوش دادن به فایل های شما شروع میکنم
و خدارو بینهایت سپاسگزارم که با دوره حل مسائل تونستم به آزادی زمانی برسم و بهتر رو دوره ها و فایل ها تمرکز کنم
واقعا این احساس خوبم رو با هیچ چیز عوض نمیکنم
خدایا شکرت
من هنوز وارد دوره احساس لیاقت نشدم ولی به قول سعیده عزیز هر وقت در مدار دریافت آگاهی های این دوره قرار بگیرم در زمان مناسب وارد دوره میشم
اصلا هم از بابت اینکه مبلغ دوره بالا میره ناراحت نیستم
اتفاقا دیروز که دیدم مبلغ دوره بیشتر شده گفتم چه خوب خدایا شکرت من مبلغ بیشتری پرداخت میکنم و کیف پولم مبلغ بیشتری شارژ میشه
استاد با اینکه من هنوز دوره رو نخریدم ولی دارم رو همین فایلهای رایگان که در مورد احساس لیاقت میزارین کار میکنم و کامنت های بینظیر بچه ها رو که دوره رو خریدن و کپشن های بینظیر خانم شایسته که تو صفحه دوره نوشتن رو میخونم و کلی درس میگیرم
با اینکه هنوز وارد دوره نشدم ولی با همین آگاهی ها تو همین چند روز برام کلی اتفاقات عالی افتاده
و دارم کم کم وارد مدار دریافت آگاهی های دوره میشم به امید الله
من میدونم که احساس عدم لیاقت مخصوصا تو کارم و مهارت هام پاشنه آشیل من هست
اینو با دوره حل مسائل فهمیدم مخصوصا با دریافت آگاهی های مربوط به کمال گرایی
به خاطر همین خیلی دارم روش کار میکنم
خیلی دارم رو این کار میکنم که توانایی هام و استعداد هام رو ببینم و به قول استاد به جای تمرکز رو نقص هام بیام تمرکز کنم رو مهارت هام
و دیروز صبح از خدا درخواست کردم که خدایا امروز بهم یه نشانه بده در مورد اینکه کار من ارزشمنده و انگیزه هام برای ادامه مسیر بیشتر بشه و درستی مسیر و بهم نشون بده
اتفاقی که افتاد این بود که من برای یکی از مشتری هامون چند روز قبل یه کار زده بودم و تو تلگرام براش ارسال کرده بودم و مشتری مون پیام من و ندیده بود
دقیقا همون روزی که من از خدا نشانه خواستم اون مشتری پیام من و کاری که براش ارسال کرده بودم و دید
اونم یه پیام داد و تشکر کرد
بعد دیدم شب بهم زنگ زد و بهم گفت
انقدر از کارراضی بودم انقدر دوسش داشتم که گفتم درست نیست فقط یه پیام بدم و تشکر کنم
باید زنگ بزنم و سپاسگزاری کنم و به مونا بگم که چقدر این کار و برام عالی و حرفه ای انجام دادی
و کلی تحسین و تشکر کرد از من
و گفت کاری که برام انجام دادی خیلی ارزش داشت برام
و واقعا خدارو شکر میکنم که همیشه با نشانه هایی که برام میفرسته چراغ راه من میشه و باعث میشه من احساس ارزشمندیم و عزت نفسم بره بالاتر
استاد اینکه شما گفتین طرف دستاوردها و توانایی هاش و پررنگ نمیبینه ولی اگه تو کارش یه نقصی داشته باشه اونو میبینه و روش تمرکز میکنه
دقیقا من بودم
من تو دوره حل مسائل هم گفتم این پاشنه آشیل منه که باید روش کار کنم
و دیروز وقتی داشتم رو فایل مربوط به کمالگرایی کار میکردم از خودم پرسیدم
من که فهمیدم پاشنه آشیلم چیه و دارم روش کار میکنم و خیلی سعی کردم که با درمان کمال گرایی احساس لیاقتم رو ببرم بالا
من که سعی میکنم مهارت هام رو ببینم و توانایی هام رو ببینم
من که سعی میکنم اعتماد به نفسم رو تو کارم ببرم بالا
ولی انگار این چرخ نمیچرخه و دارم میبینم یه جای کار ایراد داره
چون نتیجه اون چیزی که میخوام نیست
خیلی با خودم حرف زدم و از خودم پرسیدم و از خدا هدایت خواستم که ترمز من چیه ؟
ناخودآگاه این جواب و به خودم دادم
من خیلی دارم رو احساس ارزشمندی و درمان کمالگرایی کار میکنم و خیلی سعی میکنم ترکز کنم رو توانایی هام من خیلی سعی میکنم خودم و تحسین کنم و ببینم موفقیت هام رو و …………….
ولی
من هرکاری میکنم ولی بازم همسرم تو کار سختگیری میکنه
من هرچقدر سعی میکنم کمال گرا نباشم ولی همسرم میخواد که کار عالی انجام بشه
اصلا همسرم باعث میشه اعتماد به نفس من تو کار بیاد پایین
اینجا بود که ترمزم رو پیدا کردم
گفتم آهان ترمز من اینه که من دلیل عدم لیاقتم و عدم موفقیتم رو یه عامل بیرونی میدونم
و اون عامل بیرونی همسرم هست
و از اونجایی که من توانایی تغییر عوامل بیرونی رو ندارم
پس یا تلاشی نمیکنم برای بهبود خودم یا اگر تلاشی میکنم مثل این میمونه که دارم رو تردمیل میدوم
و خودم رو ناتوان میبینم در ساختن احساس لیاقت
من به جای تمرکز رو خودم رو همسرم تمرکز کردم
و این باور و دارم که
همسرم هست که سخت گیری میکنه از من و میخواد کار خوب دربیاد و این رفتارهای اون باعث شده من تو کار کمال گرا باشم
اون باعث شده من احساس عدم لیاقت داشته باشم
اون باعث شده من توانایی هام رو نبینم
من هرچقدر هم که بخوام کمال گرا نباشم نمیشه
من با این صحبت ها فهمیدم که ترمزم چیه و به خودم گفتم اصلا تعجبی نداره که تو هرچی تلاش میکنی به جایی نمیرسی
اصلا تعجبی نداره که ماشین حرکت نکنه وقتی پات محکم رو ترمزه
اصلا تعجبی نداره که تو میخوای طلوع و ببینی و با سرعت هرچه تمام تر داری میری به سمت غرب
خوب معلومه نمیرسی
هرچقدر بخوای توانایی هات رو ببینی نمیتونی
چون تو به جای اینکه خودت و درست کنی میخوای همسرت و درست کنی و نمیشه
این همه استاد میگن ما مسئول تمام اتفاقات زندگی مون هستیم و هیچ عامل بیرونی در موفقیت یا عدم موفقیت ما تاثیر نداره
مگر اینکه تو بهش قدرت بدی
ولی من تا الان نفهمیده بودم این ترمز و دارم
استاد حتما اینم از احساس عدم لیاقت میاد که اصلا نمیتونم ببینم تو کار همسرم از من ایراد بگیره
در صورتی که این به نفع منه خوب من باید ایرادم رو برطرف کنم که پیشرفت کنم
دقیقا همون مثالی که گفتین طرف تو مهمونی این همه زیبایی و برخورد خوب رو نمیبینه ولی اگه کسی ازش یه ایرادی بگیره یا یه برخورد نامناسب داشته باشه اون رو بولد میکنه
ولی بازم به لطف آگاهی های دوره عشق و مودت خیلی بهتر شدم تو این زمینه
خیلی رو خودم کار میکنم که سپاسگزار باشم به خاطر این همه مهارتی که همسرم بهم یاد داد
استاد ازتون سپاسگزارم برای آموزشهای بینظیرتون
بنام
خداوند یکتا.
سلام به اوستاد عزیزم و خانم شایسته محترم و
همه دوستان
من خیلی آشنایی ندارم با این سایت ولی همین یه زره ک فهمیدم خیلی مفید بوده برام
من یه ادمی بودم ک همیشه خودمو هیچ حساب میکردم و هیچ وقت احساس لیاقت در وجودم نبود
تا هدی ک هیچ وقت یه لباس خوب
یا یه گفش دورست حسابی نمی خریدم
یه غذای خوب نمی خوردم هی خودمو گول میزدم
میگفتم توک نیازی به این چیزا نداری تو یه آدم خاکی استی
ولی وقتی این فایل اوستادو گوش کردم به خودم گفتم
تو لیاقتت بیشتر ازیناست و رفتم برای خودم یه لباس خوب کفش خو گرفتم و تو یه رستوران خوبم غذا خوردم
واقا نمیتونم بگم چقد احساسم خوب شد
و خیلی خیلی خوشحالم و تشکر میکنم از اوستاد عزیز برای این لطفی ک در حق ما میکنن
سلام به دوست عزیز تر از جان
چقدر خوشحالم که در اولین روز حضورتان در اینجا برایتان کامنت مینویسم!
چه احساس خوبی، خدا را شکر!
چقدر خوشحال شدم که از اینکه به خودتان اهمیت دادید، حالتان بهتر شده، تحسینتان میکنم.
زندگی کوتاهتر از آنست که در آن، به خاطر خواسته های بدیهی و کوچکمان، آرزو بدل بمانیم.
آفرین بر شما
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید ، تا همیشه
سلام دوستان عزیز واقعن از خدا خیلی خیلی سپاسگزارم بابات حدایتم به اینجا واقعن آدم احساس رضایت داره در اینجا وقتی وارد سایت میشم خیلی احساس خوبی دارم و نمیدونین امروز وقتی سایتو باز کردم و این
کامنتارو دیدم یه احساسی بهم دس داد ک توی تمام زندگیم نداشتم
اوستاد عزیز گفته بودن اگه تمام کتابای دنیا یه طرف باشن و
کامنتای دوستان سایت طرف دیگه هزاران برابر کامنتا سنگینترن
و من امروز شخصا تجربه کردم
سپاس فراوان از اوستاد عزیز
و دوستان هم فرکانس
آفرین به شما که اینقدر آگاهانه عمل کردید و زود وارد عمل شدید
خداوند هدایت تون کرده به یه مسیر عالی
استاد عباس منش خیلی واضح و روشن حرف میزنن اگر عملگرا باشیم خیلی زود نتیجه میگیریم
خدایاااااااااااااااااا شکرت که ما رو در مسیر کسانی قرار دادی که بهشون نعمت دادی نه گوران و نه کسانی که بر آنها غصب کردی
سلام عصمت الله
فقط با دو روز عضویت کامنت نوشتی و عمل کردی.آفرین به همتت،قول بهت میدم اگه تو سایت بمونی و رو خودت کار کنی بزودی فوق العاده میشی و به همه خواسته هات میرسی.واقعا عمل گرایی رو باید از تو یاد بگیرم،تحسینت میکنم و برات آرزوی بهترینها دارم
به نام خداوند مهربان و عزیز
به نام یگانه معبود من معشوق من
سلامم به استاد عزیزم سلام به همه بچه های عزیز سلام به مریم عزیز
استاد تک تک سخن های تان به من بود میدانن یعنی هر چی به خودم نگاه میکنم میبینم عالی هستم
اندام
زیبایی
لیاقت
هوش
جرات
عملکرد
صدا
فن بیان
طرز صحبت کردن
نیت پاک
قلب مهربان و بزرگ ( که با هر کس مهربان هستم حتی حتی در ماشین در بیرون همه به من عاشقانه لبخند میزنند با همه مهربان هستم همه همرایم مهربان هست )
هر چی که بگویید در من بهترین هست هیچ وقت فکر نمیکردم حس لیاقت من اینگونه داغون باشد فکر میکردم نی من در این حصه خوب هستم ولی حالا با این فایل های شما میبینم که احساس لیاقت من بسیاررررر داغون شده یعنی تک تک اینا در من هست
امروز با خودم نشستم گفتم چی باور در من وجود دارد که این اتفاقات در زنده گی من تکرار میشود( من با مادرم و دو دانه خواهر هایم و فامیل مادرم یعنی زمین تا آسمان فرق دارم اونا غرق غیبت قضاوت حسرت هستن هر چی میخایم در جمع شان قرار نگیرم ولی بازم بیشتر گله های شان در مورد خودم میشنوم پاکیزه خانه ما نمیاید پاکیزه همرایی ما نمیشیند پاکیزه کار هایش خوش ما نمیاید ایرقم هست او رقم هست ) و هیچ تغییری نمیبینم واقعا عاجز ماندم
یا شما که در دوره احساس لیاقت در باره گفتگو های زهنی گفتین من گفتم در این باره خوب هستم ولی امشب که نشستم صدای زهنم را شنیدم دانه دانه آشغال سمت من پرتاب میکرد تمامش گپ های منفی
هیچی نمیشی
هیچ چیز درست نمیشه
تو خودت بازی میتی
با همین چیز ها دلت خوش کردی
خودت هم میدانی او آرزو هایت زیاد دور هست
………………
هر روز همین جا غرق میشی
و زیاد اوقات واقعا حالم بد میشود و مشینم عاجزانه با خودم گریان میکنم که چی کنم ؟؟
ولی من تغییر میتم این شرایط را
من منتظر ناجی نمیمانم تا با اسپ سفید بیاید و من را نجات بدهد
من خودم ناجی زنده گیم هستم
خودم را تغییر میتم خودم بهترین میشوم
تمام این ها فرصت های هست برای رشد و پیشرفت من
جهان با این اتفاقت میخواهد درون من را نشان بدهد که پاکیزه اینجا ایراد هست تغییر کن
جهان پشتیبان من هست
بازم تلاش میکنم با جان و دل تلاش میکنم واقعی تلاش میکنم
از امروز که 14 ماه میزان هست تا اول ماه حمل ( فروردین ) سال جدید ( 1403)
من روی دوره احساس لیاقت تمرکزی کار میکنم و تمرکزم را فقط فقط روی این دوره ( نوت برداری و هر روز تکرار فایل ها چندین بار در روز ) و زیبایی های سریال سفر به دور امریکا و درک آیت های قرآن میگذارم
در هر حالت در هر شرایط که بودم باید هر روز این سه کار انجام میدهم و عاشقانه روی خودم کار کنم ( تا امروز هم واقعا با تمام توانی که داشتم روی فایل های رایگان شما کار کردم از این به بعد بیشتر بیشتر کار میکنم )
پاکیزه از این به بعد ناشنوا میشود در برابر حرف های دیگران ( فامیلم ) چنان شد چنین شد
از این به بعد فقط فقط تمرکزم روی دوره و زیبایی های امریکا و قرآن میگذارم
من به این جهان آمدم تا تجربه کنم تا لذت ببریم نی غرق خاله بازی های دیگران باشم
آمدیم مستقل باشم
امدم ثروت را تجربه کنم
امدم دختر خود ساخته و موفق شوم
امدم بهترین حال را تجربه کنم
امدم بهترین سلامتی را داشته باشم
امدم بهترین رابطه را داشته باشم
امدم زیبایی های جهان بیبینم
من پاکیزه بارکزی با تمام وجودم تعهد میتم که عاشقانه روی این سه مورد تا تاریخ تعیین شده کار کنم در هر شرایطی
و بعدا بیایم زیر همین فایل و زیر همین کمنت خودم بنویسم دممممممم گرم به وعده و تعهد که داده بودم وفا کردم شرایط هم اینگونه به نفع من شد چون جهان به فرکانس های من پاسخ میدهد نی به اشک های من
در پناه الله مهربان باشید
عاشق تان هستم
بنام خداوند بخشنده ی مهربان ”
سلام دارم خدمت جواهر و دختر بی نظیر ”
انسان زیبا”
انسان توحیدی ”
پاکیزه ی پاکیزه ”
کامنت شما رو خوندم ”
و عجب زیبا و جذاب بود منم بیشتر مواقع با خودم حرف میزنم ”
ما آمده ایم تا انسان دیگر شویم . به خودت افتخار کن ما در این جمع ملکوتی آماده ایم ” تا دنیا و آخرت خود رو زیبا کنیم ”
امروز که تعهد دادی روز تولد واقعی توست ” ما آمده ایم دوباره متولد بشویم ” از نو ”
متولد و متحول ”
ما به هر چی که بیندیشیم خلقش میکنیم ”
و این قدرت یک انسان است ”
خودت رو و خدایت رو باور کن ”
همه چیز در دنیای تو به گونه ی دیگر میشود ”
الله اکبر ”
از آن روز که یک انسان بلند شود ”
کار خانه ی تولید فکر انسان چه نمی کند ؟
فکر تو در دنیای بیرون می شود ” پول تو جیبی
اندیشه ی تو ماشین تو ”
اندیشه ی تو آرامش تو ”
اندیشه ی تو سلامتی تو ”
به چه فکر میکنی ”
در دنیای بیرون اتفاق می افتد ”
بناهای بزرگ و میدان های بزرگ ”
و آسمان خراش های بزرگ ”
زمانی در اندیشه یک انسان بوده است ”
در اندیشه اش ”
.
.
آری من می خواهم”
چرا ها ” زندگی تو رو نمی سازن ”
چرا اینطوری شد ”
چرا اینطوری نشد ”
چگونه ها ”
زندگی تو رو میسازند ”
چگونه می توانم ”
چگونه و چگونه ”
از خودت سوال بپرس”
روی خودت کار کن و تمرکز کن…
به روی هر چی تمرکز کنه انسان ”
الله اکبر ”
آتش به پا میکنه ”
ما آمده آیم ”
انسان زیبای دیگر شویم ”
موفق باشی ”
به هر آنچه می خواهی ”
میرسی ”
وجودت پراز عشق ”
ای انسان زیبا “
بهنام خداوندی که هرلحظه هدایتمان میکند
بنام خداوندی عاشق من و تو است
بنام خداوندی که زندگیمان را غرق در زیبایی ساخته است
سلام به گل سرسبد من
سلام دوست من
سلام خاهر من
سلام عزیزه دلم
نمیدانی چقدر دلتنگ کمنت هایت شدم عزیزم
انشالله از دوره بینظیر احساس لیاقت نتایج بسیار زیاد و فراوانی بگیری
.
پاکیزه عزیزم قوی باش تو بینظیری تو شجاعی تو بنده برگزیده خداوندی
.
من وقتی خاهرم یا فامیلهایم میگویند چرا اینجوری شدی میگم
من از چیزی که هستم راضیَم
حوصله غیبت و غرغر ندارم
بیزحمت اگه خاستین راجب خوشیا حرف بزنین صدام کنید
اونام احتمالا در خفا مسخرم میکنن اما تو روم میخندن
تو رو نمیدونم ولی من خیلی دختر رکی هستم و براحتی میتونم یهو وسط غیبت و…. بگم(البته من غیبت نمیکنم فقط گاهی تو شرایطی میوفتم که اونا میکنن و من راه در رفتن ندارم) میایید یکم راجب خوبی ها حرف بزنیم؟
.
یا خاهرام میخان باهام درد و دل کنن باشوخی میگم
ادا حال بدا رو درنیار بینم و میخندیم و کلن بحث به شوخی میکشه
عزیزم ایناروگفتم تا یکم بهت ایده داده باشم با شوخی بحثهارو عوض کن
و جهان براحتی اونارو از زندگیت خارج میکنه
مثل من که 6ماهه به طور کل شاید 3_4بار فامیلامو دیدم و این واقعن عالیه
ادامه بده اگاهانه حرفای مثبت بزن
بخدا ذهن خیلی چموشه ولی میشه
من و تو که تو این مسیریم پس خداوند خیلی بیشتر هوامونو داره
انشالله در سال 1403 یک پاکیزه جدید قوی باعتماد به نفس هستی که از دوره احساس لیاقت خودش را به گونه ای ساخته ک میخاسته
در پناه خداوند وهاب و مهربان و هدایتگر باشی عزیزم