غذای روح چگونه تأمین می‌شود؟ - صفحه 94 (به ترتیب امتیاز)

1378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1783 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام میکنم به استاد عزیز و تمامی دوستان خوبم

    آیا ما به اندازه ای که به غذای جسم مان اهمیت قائل میشیم به همان اندازه هم به خوراکی که به روح مان می‌دهیم توجه میکنیم؟

    البته اگه به درک درستی از تاثیر ی که خوراک روح مان در زندگی ما میگذارد برسیم دیگر به همان اندازه ای که به غذای جسم مان اهمیت می‌دهیم به همون اندازه هم مواظب ورودی های ذهن مون میشیم

    ورودی های ذهن ماست که داره افکار و باورهای ما را ایجاد میکنه

    برای داشتن باورهای مناسب و قدرتمند باید اجازه ندهیم هر حرفی هر اخباری هر فیلم و سریالی و هر چیزی که احساس مارو بد کنه رو به ذهن مون بدیم

    باید با تمام وجود همه ی زمان و انرژی خود را صرف توجه کردن روی نکات مثبت و زیبایی های بی نهایت این جهان و روی چیزهایی که به ما احساس بهتری بده بگذاریم

    واقعا ارزششو داره وقتی به زندگی استاد نگاه میکنم و این تحول بزرگ و در زندگی شون میبینم به خودم میگم این بهترین الگویی که میتوانی از آن الگو بگیری چون خوشبختی و سعادت و در همه ی ابعاد زندگی داره تجربه میکنه

    خیلی از خدای خوبم سپاسگزارم بخاطر اینکه منو به این سایت هدایت کرد تا بتونم زندگی خودمو هرجور که بخواهم رقم بزنم و مهمتر از آن خدامو پیدا کنم

    ممنونم از استاد عزیزم بخاطر این آگاهی های ارزشمند شون براشون خوشبختی و سعادتمندی بیشتر را هم در این دنیا و هم در آخرت آرزومندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    آروین ادوای گفته:
    مدت عضویت: 1540 روز

    من از وقتی که با این سایت آشنا شدم بعد دو یا سه روز این ایستگاه ورودی های ذهنی رو تو مغزم ایجاد کردم و هر چیزی که حس خوبی بهم نمیداد یا ناراحتم میکرد و اعصابمو بهم میریخت رو دیگه بهش اجازه ورود بیشتر نمیدادم ولی فکر هایی که حالمو خوب میکردن و لذت میبردمو و ذوق میکردم از فکر کردن بهشون اجازه ورود چندین برابری رو بهشون میدادم و این باعث میشد که امیدم روزانه بیشتر بشه هر چند اگر این کارو نمیکردم امیدم وفول میکرد و بازم نا امید میشدم ولی تمام ذهن و فکرم این شده بود که چجوری بیشتر حس خوشحالی داشته باشم و هر روز در حال انجام این کار هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    حمید ریگی گفته:
    مدت عضویت: 2348 روز

    سلام

    امروز روز هفتم هستش مریم جان

    و این فایل ( غذای روح ). باعث شد تا من جدی تر باشم و بیشتر وردی ها مو کنترل کنم که البته سالهاست که من از وردی های نامناسب دور شدم و خیلی کم پیش میاد تا جایی باشم که وردی نامناسب باشه چون اکثر موقع ها تنهام

    این فایل باعث شد تا من آگاه تر و وسواس تر باشم برای بهبود خودم

    و مهم‌ترین از همه برداشت من از این فایل این بود که بیشتر به نکات مثبت توجه کنم و بیشتر به زیبایی ها توجه کنم

    و در نهایت ازت متشکرم 🌹❤️🤗😍

    دوستتون دارم 😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    امیر پیروز گفته:
    مدت عضویت: 1447 روز

    خدای من ارزش همین یه فایل 12ثانیه از شما استاد به نظرم ملیون ها دلار ارزش داره

    پس درک و عملش هم به همین اندازه و تی بی نهایت می‌تونه به صورت موفقیت مالی و سلامتی و روابط و… وارد زندگیمون بشه استاد عزیز واقعا جز بهترین فایل های بود که شنیدم و از اینجا واقعا میخوام یک روزه روحی بگیرم از خوردن غذاهای ناسالم ذهنی تا آخر عمرم البته که تو شرایط سخت بچلوننم امکان داره دوباره برم سراغ تغذیه ناسالم روحی البته که ما باید هنر توجه به نکات مثبت دقیقا در همین اوضاع پیدا کنیم در زمان های که فکر میکنیم دنیا رو سرمون خراب شده هم چیز های قشنگ فراوان دیده میشن کافی توجه کرد و زندگی هر کس به اندازه خودش سختی داشته داره و خواهد داشت این ما هستیم که باید توجه به نکات مثبت بزاریم بله استاد عزیزم شما راست میگید به این میگن ایمان،عمل صالح،ایمان به غیب ، توکل و…..

    ممنون از فایل ارزشمندتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    سهیلا راد گفته:
    مدت عضویت: 697 روز

    به نام خدای مهربون

    میخوام فقط شکرگذاری کنم

    واسه این لحظه از زندگیم

    واسه اشنایی با استاد عزیزم که دستمو گرفت و تو دست خدا گذاشت

    چقد رشد کردم

    روز هفتم سفرنامس اما نمیدونم چند روزه که تعهد دادم به این مسیر زیبا

    استارت کارمو زدم و اولین مشتریمو داشتم

    از جایی که فکرشو نمیکردم

    خدا میدونه استاد حین کارم چقد استرس و نجوا سراغم اومد که داری گند میزنی برو بگو استادت بیاد درست کنه موهای مردمو داری خراب میکنی

    اما من ادامه دادم

    عرق سرد کرده بودم

    اما گفتم خدایا من نمیرم به مربیم بگم بیاد درست کنه

    تو ابرومو بخر و تو درستش کن

    و امشب مشتریم راضی بهم پیام داد و دقیقا این متن پیامش بود

    آره باو اصلا دلم خواست بیام پیشت ببینم اگ استعدادشو دارم منم برم تو کارش… از بس ک تکی

    ینی مشتری ک من میترسیدم کارشو انجام بدم میخاد بیاد پیش من اموزش!

    اگه این بزرگی خدا نیست پس چیه؟

    خدایا هزاااار بار شکرت

    من عاشقتم

    که اینقدر همسرم عاشقانه حمایتم میکنه

    الان ک به بیست روز پیش فکر میکنم میگم چجوری من با این مرد مشکل داشتم؟

    این مردی که اینقدر حامیه

    غذا درست میکنه که تو بری اموزش ببینی و کار کنی

    خودش میبرتت خودش میاد دنبالت

    تشویقت میکنه

    کلی بهت محبت میکنه

    کمکت میکنه

    سفره جمع میکنه

    میندازه

    همین دیروز یه کارت هدیه بدون مناسبت بهت داد

    عاشقشم

    اول عاشق توام خدا

    اما این بندت پرو شده

    کلیییی خواسته دیگه ازت داره

    چون میدونه خدا تنها کسیه که کنتور نمیندازه وقتی ازش چیزی بخوای

    خدایا شکرت واسه سوپرایز قشنگ تولدم

    که مربی مهربونم انقد بی چشم داشت سوپرایزم کرد

    چقد حالم خوبه

    چقد زندگی قشنگه

    ساعت سه بامداد پنجم خرداد ماه

    یک روز مونده به تولد 25 سالگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    نیلوفر گفته:
    مدت عضویت: 4076 روز

    ﺳﻼﻡ اﺳﺘﺎﺩ ﻋﺰﻳﺰ.

    ﻟﻂﻔﺎ ﻳﻚ ﺑﺎﺭ ﻫﻢ ﻛﻪ ﺷﺪﻩ ﺟﻮاﺏ ﻣﻨﻮ ﺑﺪﻳﻦ ﺷﻤﺎ ﮔﻔﺘﻴﻦ ﺑﻤﺎ ﻗﺪﻣﺖ اﻳﺪﻳﻬﻢ ﻳﻌﻨﻲ ﻓﺮﻛﺎﻧﺲ ﻭﻟﻲ ﻣﻴﺘﻮﻧﻪ ﭼﻴﺰ ﺩﺩﻳﮕﻪ اﻱ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﻪ ﻣﺜﻞ اﻋﻤﺎﻝ ﺑﺪ ﻳﺎ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ اﺯ ﺭﻭ ﺑﻲ ﻓﻜﺮﻱ اﻧﺠﺎﻡ ﺩاﺩﻳﻢ اﻳﻨﻬﺎ ﻫﻢ ﻣﻴﺘﻮﻧﻪ ﺑﻼ ﺳﺮ ﺁﺩﻡ ﺑﻴﺎﺭﻩ ﻧﻤﻴﺘﻮﻧﻪ? ﭘﺲ ﻧﻤﻴﺸﻪ ﮔﻔﺖ ﻧﭽﻪ اﺯ ﭘﻴﺶ اﻧﺠﺎﻡ ﺩاﺩﻳﺪ ﻳﺎ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻳﺪ ﻓﻘﻄ ﻓﺮﻛﺎﻧﺴﻪ ﭼﻮﻥ ﻣﻴﺘﻮﻧﻪ اﺛﺮاﺕ ﺑﺪ ﻛﺎﺭ ﻫﺎﻱ ﺑﺪ ﻳﺎ ﻏﻠﻄ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﻪ

    ﻟﻂﻔﺎ ﻳﻪ ﺟﻮاﺑﻲ ﺑﺪﻳﻦ ﻓﻜﺮﻡ ﻣﺸﻐﻮﻟﻪ ﺑﺎ ﺗﺸﻜﺮ ص

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      گروه تحقیقاتی عباس‌منش گفته:
      مدت عضویت: 4086 روز

      سلام دوست عزیز

      فرکانس های ما و باورهای ما قبل از اعمال و رفتارهای ما هستند یعنی رفتارهای ما نیز بر اساس باورها ی ما هستند. ما رفتارهایی از جنس فرکانس ها و باورهایمان انجام می دهیم.

      در جمله “بما قدمت ایدیهم” هیچ اثری از عمل و رفتار نیست فقط می گوید بواسطه آنچه از پیش فرستاده اید.

      اما جمله دیگری نیز در قرآن وجود دارد : “بما کانوا یعملون” قرآن می گوید، به واسطه آنچه انجام داده اید. قطعا اعمال و رفتارهای ما نیز تعیین کنند هستند اما باید بدانیم این اعمال و رفتار از کنا نشأت می گیرند. تا بتوانیم آنها را تغییر دهیم. اعمال ما از باورهای ما نشأت می گیرند. ما در هر لحظه در حال ارسال فرکانس هایی از جنس باورهایمان هستیم و باورهای ما از افکار ما بوجود می آیند. افکاری که به طرق مختلف بارها و بارها تکرار شده اند!. ورودی های ذهن ما باورهای ما را می سازند

      پیشنهاد می کنم برای درک بیشتر مقاله ” من می توانم آینده مالی شما را پیشگویی کنم” و نیز ” غذای روح چگونه تأمین می شود” را از بخش محبوب ترین دانلودها ببینید .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    علی علی دوست گفته:
    مدت عضویت: 3573 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    من همواره سعی در کنترل ورودی های ذهنم هستم .ازوقتی فهمیدم که باید روی محیطی فکری صحبتی که هست توجه کنم و انتخاب کنم که کدوم ها وارد ذهنم بشه وارد زندگیم بشه که اینهاست باورهای من رو میسازه زندگی امروز اینده من رو میسازه ،تمام توجه ام رو میکنم که گزینش کنم

    هرموقع که من نا امید شدم از به موفقیت انجام دادن کاری و مایوس شدم از توانایی خودم همون موقع بوده که لحظات شاد تبدیل به لحظات زجر اوری شد

    مایوس شدم. میدونم که تقصیر خودمه یه مسله در من درست نیست.باور اشتباهی دارم.باین حال نمیدونم دقیقا چیه.

    دنبال این بودم حال خودمو بهتر کنم . با انجام دادن اون کاری که دوست دارم. میدونم با یه انرژی و ایمان کم نمیتونم از پس انجام اون کار بربیام . از اون موقع بود که حالم بهتر شد.اتفاق های خوبی افتاد و دراخر منجر بهتر شدن قویتر شدن من با گوش دادن به صحبت های ذی قیمت استاد درمورد اینکه . مشکلات دلیل اصلی موفقیت

    فهمیدم که این ناخواسته ها دارن چی رو بهم نشون میدن دارن . نیازم رو به واضح نشون میدن . و نوشتم فهمیدم این خواسته رو دارم و رفتم طرفش و بر اساس قانون همه چی طبیعیه وقتی ما به طرف خواسته هامون میریم.

    زندگی شاد ثروتمندانه سعادتمند سالم سلامت . یک زندگی کاملا طبیعی ایست که هر فردی باید دارای این زندگی باشه. ولی ما اینقدر غیرطبیعی زندگی کردیم که از یاد یردیم کمترین لیاقت ما این زندگیست.من که تازه درک عمیق تری پیدا کردم

    بحمدالله خواسته های بیشتر در من شکوفا شده و در روند براوردن اونام

    از خداوند بلندمرتبه مون سپاس گذارم که استاد دوستان سایت دوستان بیرون رو بهم هدیه داده و این ارامش .. الن کم کم درک میکنم که هدف ما چیه چی هستیم قراره کجابریم کی مارو درست کرده دینا چیه زندگی چیه

    از استاد باهوش مون هم متشکرم از لطف های ایشون در حق ما در حق کسایی که خودشون خداشون زندگی شون خونه شون گربه خونشون رو دوست دارن و احترام میزارن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      آینا راداکبری گفته:
      مدت عضویت: 3424 روز

      سلام

      مرسی عالی بود خدایا باورهای جدید و خوبمان را هر چه زودتر جایگزین قبلیها کن . خدایا شکر

      آیه : وَهُوَ الَّذِی أَنشَأَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَهَ قَلِیلًا مَّا تَشْکُرُونَ ( مومنون ، 78 )

      و او کسی است که برای شما گوش و چشم و قلب پدید آورد؛ اما کمتر شکر او را به جا می آورید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    پريسا كريمي گفته:
    مدت عضویت: 2705 روز

    ب نام خدا

    نکته ی این فایل:

    هر لحظه ورودی های ذهنمون رو کنترل کنیم،با دقت اجازه ی ورود افکار ب ذهنمون رو بدیم و اجازه ندیم ک هرچیزی وارد ذهنمون بشه!ب نکات مثبت توجه کنیم و ذهنمون رو با توجه ب خواسته ها تغذیه کنیم،فرکانس های ارسال کنیم ب جهان ک دوست داریم نتیجه ی اون فرکانس اتفاقات و شرایط دلخواه ما باشه،

    توجه خودمون رو از روی نداشته ها برداریم و ب نعمت هایی ک ب ما داده شده توجه کنیم و شکر گزار خداوند باشیم.

    ب زیبایی های جهان توجه کنیم،مثل

    صبح ک چشم باز میکنیم و سالمیم ومیبینیم ک خدا این فرصت رو به ما داده تا ی روز عالی رو خلق کنیم،با صدای گنجشک هایی ک روی درختا نشستن و اواز میخونن بیدار میشیم?

    هر روز ک بیدار میشی میبینی خانوادت سالم،سرحال،وشادابن?این ک هر روز جسمی سالم تر و سرحال تر داریم?

    خدایا شکرت بابت تمام نعمت ها???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    حامد امیری گفته:
    مدت عضویت: 2537 روز

    سلام

    یکی از ورودیهای نامناسب من ارتباط با افرادی بود که هر حرفی رو میزدند و هر چی دلشون میخواست میگفتند و به این طریق غذای روحم نا مناسب و فاسد بود.

    بعدی اخبارهای سیاسی و تلویزیون بود که توجهم رو میبرد به سمت خشونت، درگیری، جنگ ، و همش فک میکردم ناعدالتی در جهان حاکمه، و این یک غذای نامناسب و فاسد بود.

    یکی از ورودیهای واقعا مخرب و نامناسب که به شدت کانون توجهم رو میبرد سمت فقر و بدبختی و گرسنگی آهنگهای یه خواننده بنده خدا همش توجهش به سمت فرودستان و نادیده گرفته شدگان و رنج کشیدگان و فراموش شدگانو از این داستانها بود منم همش میرفتم همه جا بحث میکردم آره فرادستان در حق فرودستان ظلم میکنند و چرا باید فقر وجود داشته باشه چرا فقیرا باید کارگری کنند و… واقعا کانون توجهم سمت ناخواسته ها بود و روز به روز ناخواسته ها رو وارد زندگیم میکردم…

    خدا رو شکر میکنم که توی این مسیر و همه ی کانون توجهم رو بردم سمت نکات مثبت و چیزهایی که میخوام .. احساسم خوب میشه وقتی به خواسته هام فکر میکنم، توجه میکنم، به سلامتی ، ثروت ، ارتباطهای عالی فکر میکنم. احساسم خوب میشه . یکی از ابزارها برای اینکه کانون توجهم رو کنترل کنم نوشتنه. هر لحظه نکته مثبتی که ببینم و تجربه کنم در موردش مینویسم و آخر شبها میخونم و از خداوند سپاسگزاری میکنم. این تمرین فوق العاده ست.

    موفق و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    محمد جهانی گفته:
    مدت عضویت: 2247 روز

    به نام خدای یگانه

    در هفتمین روز سفر پربرکت هستم که موضوع این قسمت غذای روحه

    خدمت شما عزیزان عرض کنم که من قبلا پسری به شدت عشق اخبار و تلویزیونو اهنگای غمگین بودم ولی به لطف الله مهربان ک منو هدایت کرد به این مسیر شروع کردم به کار کردن به روی خودم و دیگ از فیلم و سریال دوری میکنم حتی بخاطر اینکه من اخبار گوش نکنم اومدم زیرزمین خونمونو مرتب کردم و توی زیر زمین زندگی میکنم چون بابام عشقه اخباره و جونش بسته به اخبار …. و فقط اهنگای با موضوع خوبو گوش میدم و بیشتر کتاب میخونم و از موقعی من با این مسایل اشناشدم که تو مدرسه بودم من دقت کردم در زمان امتحانات به علت اعتماد به نفس پایینی ک داشتم همیشه به دوستام الکی می گفتم درس نخوندم ک اگه نمرم خوب نشد نگن چقد خنگیو این حرفا و جالبیش این بود که اصلا نمره های خوبی نمیگرفتم و یه روز با خودم گفتم بزار به بچه ها راستشو بگم سر یه امتحانه زیست بود فک کنم اومدم به بچه گفتم حسابی خوندمو این حرفا و نمره خیییلی خوبی گرفتم جوری ک همه ی بچه ها هنگ کردن ک محمد جهانیی ک همیشه نمره ش داغون چی شده ک انقد پیشرفت کرده یهو و چن وقت بعدش با استاد عزیز اشنا شدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: