دستیابی به اهداف سخت است یا آسان؟ - صفحه 18 (به ترتیب امتیاز)

436 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عسل گفته:
    مدت عضویت: 777 روز

    1403/10/1روز168

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد و مریم عزیز ودوستان گل

    خدایا شکرت بخاطر یک روز فوق العاده و یک فایل بی نظیر دیگه

    واقعا ممنونم ازتون استاد چقدر نکات فوق العاده ایی گفتید صفحه ها نت برداشتم خدایا شکرت

    اول دوست دارم خبرهای عالی و‌نتایج بگم که صددرصد هم ارتباط داره به این فایل چون شما استاد بزرگوارم تاکید میکنید که با نتایجمون حرف بزنیم .

    امروز خداروشکر پروژه طراحی و گرفتم 8میلیون اومد توی حسابم البته قبل ازاینکه اصلا واریزی انجام بشه من زنگ زدم به کارفرما و‌گفتم دارم میام سرپروژه برای عکاسی و خواسته های شما توی این هوای سرد با عشق رفتم و بررسی کردم وکلی صحبت کردم و برگشتم خونه پول واریز شد . استاد میدونم که شما حرفهامو درک میکنید من وقتی پول اومد توی حسابم خیلی خداروشکر کردم اما احساسم با روزهای قبل که پول نداشتم فرقی نداره یعنی من حالم و احساسم خوبه چه با پول چه بدون پول و این خیلی برام عجیب بود و خداروشکر می‌کنم که اینقدر درکم رفته بالا

    اولین کاری که کردم یه دوره آموزشی تخصصی یک میلیونی خریدم جالبه من یک هفته ایی میشه یه کتاب تخصصی میخواستم بخرم به مبلغ140هزار چون پول نداشتم صبرکردم تا بعد بتونم بخرم ولی امروز به صورت معجزه آسا هدایت شدم برای خرید یه دوره کامل که یه قسمتی از آموزش هم مربوط به اون اطلاعاتی کتابی بود که میخواستم بخرم و خدارو هزاران بار شکر کردم که من چی میخواستم و خدایا تو چی دادی بهم خدایا شکرت

    این موضوع هم دقیقا مرتبط به صحبت های شما که گفتید باید قدم برداریم تا نتیجه بیاد و اینکه گفتید کسی که مهارتهاشو بهبود میده و مهارت جدید یادمیگیره امید داره و باورهای درستی داره که حرکت میکنه

    چقدر ذوق کردم این آگاهی هارو شنیدم انگاری خدای مهربونم از زبان شما کارهای امروز و مسیری که دارم توش حرکت می‌کنم و تایید کرد خدایا شکرت ازشماهم ممنونم استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    محمد علی موسوی گفته:
    مدت عضویت: 754 روز

    سلام و درود مهر

    یه تجربه خیلی قشنگی در همین موضوع میخوام بگم

    امسال میخواستم معافی بگیرم خونه ی ما با اون شهر که باید کارای اداریش رو انجام بدیم دوره و باید با اتوبوس میرفتیم

    ولی من یکمی مقاومت داشتم که الان بریم با چی برگردیم کجا واسیم خوب اتوبوس هم ساعت 6 صبح از شهرمون حرکت میکنه و 12 ظهر برمیگرده و ما فقط توی این تایم فرصت داریم کارای معافی رو بکنیم و مامانم که همیشه همرام بود حتا با پول کم همیشه میگه بریم خدابزرگه بریم یه کاریش میکنیم نترس بیا !! همیشه کارایی که بخواد رو انجام میده و کاراش هم انجام میشه با این حال که منطقی نیست با اون شرایطی که داره .

    خلاصه ما هروقت میرفتیم کارای معافی رو بکنیم شرایط جوری تنظیم میشد که ما سر موقع به اتوبوس برسیم و برای من این یک معجزه بود . دفعه ی اخری که رفتیم ساعت 12 گذشت و مامانم زنگ زد اتوبوس که کمی دیر تر حرکت کنه و ما باید از پلیس +10 خودمونو به ایستگاه میرسوندیم ولی تاکسی پیدا نمیشد چندین دقیقه وایسادیم و یک نفر که ماشین شخصی داشت مارو تا خیابون اصلی رسوند!! و 3 دقیقه بعدش اتوبوس جلومون بود من اون لحظه گفتم خدایا تو چقدر هماهنگی دمت گرم مارو رسوندی ایول عشقی و تا چند روز توی فکرش بودم .

    و یکی از روز های دیگه که رفته بودیم بازم داشت کم کم دیر میشد و من رفتم بانک مسکن کارت مامانم رو تعویض کنم شانس ما پسر خاله ام اونجا بود و ماشین داشت ما با ارامش کارامون رو انجام دادیم و اخر سر سوار ماشین شدیم و خودمونو رسوندیم به اتوبوس و بازم به مقصد رسیدیم . خدایا شکرت بخاطر دستانت بینهایتت عشقی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1748 روز

    بنام خدای فراوانی ها

    سلام به استاد عزیزم مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام

    بازم یه فایل کاربردی دیگه که اگه بتونیم مطلب اصلی رو ازش استخراج کنیم و تو عمل به طور مرتب استفاده کنیم خیلی از مسائل حل نشده ما حل میشه

    خدایا به من توانی بده که بتونم جایی که باید اقدام کنم اقدام و جایی که باید صبر کنم ، صبر کنم

    استاد خیلی خوبه این فایل

    این رو بگم خیلی از ما ها تو مسائلی که واسمون راحته بیش فعالیم و تو مسائل پاشنه اشیلمون ( که روش مقاومت داریم ) عملمون به نسبت کمتره ، دلیل اصلیش اینه که تو تصویر ذهنی ما کارهایی که راحت انجام میشه تمرکز روی نتیجه نهایی و لذت هاش و‌خوبی های اون کاره ، خب این مغز عزیز واسش انرژی آزاد میکنه و‌هی ما رو پوووش میکنه که بورو انجام بده

    و تو مسائلی که عملمون به نسبت ضعیف تره ، تصویر ذهنی‌مون اینه که خب مثلا اینجاش با اونجاش سخته ،هزار بار مرور کردیم مراحل سختشو تو ذهنمون و خدا رو شکر که این ساز و کار رو یادگرفتیم و می تونیم با الگو برداری از جاهایی که خوب عمل کنیم برسیم به جاهایی که توش نیاز به اقدام داریم

    ولی قبل اقدام بهتره چندین بار به ذهنمون بگیم نتایجی خوبی که آخرش نصیبمون میشه ‌‌هی مسیر رو واسش راحت تر جلوه بدیم ( من همیشه میگم به خودم نترس خدا هست قرار نیست همه رو تنها خودت انجام بدی ، یادته فلان کار چقد اولش سخت و‌ترسناک بود وقتی رفتی تو دلش و هی نجوا میومد میگفت اخ سخته ، طول میکشه اصلا چه اصراری هست انجام بدی و و و ، ولی تو گوشتو گرفتی و ادامه دادی و راحت شدی و دیدی سخت نبود و تو سختش کرده بودی و اینجا ذهنت اگه ادامه بدی باهات همراه میشه )

    تمرین این جلسه

    کارهای که از نظر ذهنم راحته

    کارهایی که از نظر ذهنم سخته

    چقد استاد مثل همیم وقتی گفتی اسباب کشی داشتم از خنده می مردم 😃😃😃

    یکی از مشکلات و مسائل طاقت فرسا زندگیم اسباب کشی هست

    اونم چون ۷-۸ بار اسباب کشی کردم تنهایی و چون خسته شده بودم و بیش از اندازه فشار میاوردم به خودم ، طبق تجربه قبلیم که از باور قبلی میومد ذهنم کار رو سخت میکنه الان

    حتی یادمه یکی از دوستام که عضو سایت هم هست بهم میگفت تو چرا انقد گیر دادی به اسباب کشی یعنی چپ و راست میرفتم میگفتم چطوری لوازم رو جمع کنم چطور فلان و … تو ذهنم در واقع سختش کرده بودم 😃( همین الانم روی این قضیه مشکل دارم اصلا هرچیزی که نیاز به به هم ریختگی داره نیاز به از نو چییدن و مرتب کردن داره )

    خود مهاجرت واسم خیلی آسونه ولی اسباب کشی ترمز شده که نتونستم تا آلان مهاجرت کنم

    ارسال و دریافت بسته های پستی رسیدن به موقع

    آشپزی در عین حال شاغل بودن البته آشپزی هر روزه

    وقتی فکر میکردم تمام مراحلشو تو ذهنم میاوردم ( دلایل سخت کردن کارها اینه که ما فقط روی خودمون حساب میکنیم نه روی خدا )

    انجام چند تا کار در طول روز و مدیریت همه کارها اصلا صبح بیدار شم یکم سختمه که چطوری به همه کارهام برسم و همه رو مدیریت کنم ( سعی کردم تو این مسئله وقتی دارم یه کاری رو میکنم به این فکر کنم که هیچ کار دیگه ای وجود نداره اینطوری خیالم راحت تره و بگم خدا کمکم میکنه سخت نگیرم )

    شغل جدید و مهارت جدید خیلی خیلی واسم سخت بود و هست ( تغییر شغل قبلیم به شغل جدیدم خیلی طول کشید انقد می دونستم واسم سخته به خدا گفتم یه طوری انجام بده اصلا نفهمم از کجا خوردم 😅)

    گرفتن مدارکی که نیاز به انجام کارهای اداری داشت مثل گواهینامه ( خیلی رو این موضوع کار کردم و خدا رو شکر از خودم راضیم یادمه چندین سال از گواهینامه دوستام استفاده میکردم )

    کارهای فیزیکی مثل ورزش تو خونه ( اینم خیلی روش کار کردم و از کم شروع کردم با اهرم رنج و لذت و الان توش خیلی خوب شدم )

    کارهایی که واسم خیلی راحته اونم توی این سایت از کامنت بچه ها متوجه شدم

    مهم‌ترین رعایت تغذیه هست واقعا بعضی ها اضافه وزن دارن و میگن ما نمی تونیم جلوی غذا خوردنمون رو بگیریم من درک نمیکنم اصلا تو مغزم عصبش ساخته نشده چون خودم راحت تر از دیگران این کار رو‌میکنم چون تمرکزم روی اندام و سلامتیم هست و اصلا به لذت خوردن غذاهایی مثل شیرینی نوشابه و … فکر نمیکنم البته از بچگی عادت به خوردن غذاهای این چنینی نداشتیم ‌‌اینم دلیلش هست

    استقلال کاری

    اینکه چطوری بعضی ها حتی اقایون میگن ما نمی تونیم از شغل کارمندی بیایم بیرون ! یادمه وقتی رفتم دانشگاه و اطاق عمل قبول شدم و شغلش هم آماده بود ولی من نرفتم و گفتم من که دارم انقد انرژی میزارم و کارم انقد خوبه چرا واسه دولت کارکنم میتونم بزارم روی کاری که می تونم گسترشش بدم و توانایی هامو ارتقا بدم تو شغل کارمندی توانایی هام محدود درآمد محدوده زندگی ماشینی من می خوام نا محدود باشم و گذاشتمش کنار به سادگی

    همین کامنت نوشتن که بعضی ها میگن سختمونه، واسه من راحته فکر کنم دلیلش اینه که عاشق نوشتن و نویسندگی هستم و اینو یه کار مفید میدونم هم برای خودم هم دیگران چون خودم با نوشته های دیگران خیلی تاثیر گرفتم پس قطعا کسی هم هست که با نوشته های من تاثیر + میگیره سوای اینکه به نفع خودم هم هست و باعث تمرکز و تثبیت اون موضوع میشه

    سلامتی جسم و مسائل مربوط. به جراحی و کارهای تهاجمی پزشکی

    دیدم خیلی افراد تو مسائل این چنینی ترس دارن ولی خدا رو شکر این ترس رو اصلا ندارم چون واسه رشته ام صفر تا صد خیلی از عمل ها رو دیدم

    و یه چیز دیگه هم که یه هو به ذهنم رسید که اضافه کنم

    این ویژگی خوبی که دارم رو هم خدا هدایتم کرد که متوجه شدم

    چون همیشه با افرادی که تو این زمینه ها مشکل داشتم برخورد میکردم و میدونستم براحتی بهشون کمک کنم

    و تکرار این الگو باعث شدمتوجه بشم و

    برعکس

    تو زمینه‌هایی که مشکل داشتم و نیاز به کمک افرادی داشتم که تو اون زمینه ها قوی هستن میومدن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    سیدامیر عقیلی گفته:
    مدت عضویت: 2807 روز

    سلام عجب کلیپ زیبا و کاربردی بود .

    واقعا همینه همه چیز ذهنیه من کارهایی که میکنم واس دیگران عذابه و انگار میخوای جونشونو بگیری ولی واس من خیلی راحته چون از قبلش توذهنم راحتش کردم مثلا هرهفته کوه میرم اوایل مثلا بار اول فقط از رخت خواب بیدار شدن و کندن سخت بود فقط همون یه بار از دفعات بعد خیلی راحت و ساده شد واسم .یا قانون سلامتی اویل شاید دوسه روز یه خرده سخت بود بعدش انگار من از موقعی که به دنیا اومدم روش تغذیه ام همین شیوه بوده یعنی مثل اب خوردنه برام باز هم برمیگرده به خوده انسان من عاشق تغییرم وهراتفاقی بیافته باآغوش باز میپذیرمش وحالا جالب اینجاست که دیگران فکر میکنن خیلی سخته ولی درصورتی که برای منی که مدام درحال تغییر هستم واقعا راحته وقتی میری تودلش من به نظرم سختیش فقط تو کنترله ذهن واس شروعه وگرنه کافیه قدم اولو فقط برداری تموووووووومه یعنی ومن هم استاد خیلی تو زمینه تغییر خوبم خداروشکر اصلا مقاومتی ندارم .سپاس ازاین ویدیو زیبا ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    لیلی اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1894 روز

    به نام خدای وهاب رهمیشگی ام عشق بزرگم

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانو شایسته و همه دوستان عزیزم

    من امروز صبح در حین پیاده روی این فایل رو گوش کردم و الان هم چند تا از کامنتهای دوستانم رو خوندم .

    و مچ خودمو گرفتم که ای بابا لیلی تو که هنوز گاهی نتایج خودت رو با دیگران مقایسه میکنی ! باز هم داری شرایطت رو مقایسه میکنی !

    استاد خیلی عزیزم یادمه یکبار در فایلی از شما شنیدم من کامنت اون دوستانی که از نکات منفی و مشکلاتشون میگن رو نمیخونم . مثلا طرف نوشته سردرد داشتم و خوب شدم … این مثال کوچیک …

    و منم قصدم این نیست از مشکلات خانوادگیم بنویسم قصدم اینه از خدای وهابم بنویسم و کمکهاش که بسیار بسیار بزرگتر از اون موانع هست .

    دو سال هست که من دارم فایلها و محصولات شما رو کار میکنم و دوره عزیز ثروت رو هم از زمستان گذشته شروع کردم و جلسه ۱۱ هستم . جلسه نازنین تضادها …. یادمه به اون عزیزی که پاسخگوی تلفنی سایت شما هستن زنگ زدم و گفتم به نظرم خیلی دارم کند پیش میرم ایشون با درایت جوابم رو دادن که هیچ اشکالی نداره شما فقط در مسیرت حرکت کن و ادامه بده… همینجا باز از ایشون تشکر میکنم . من ایشون رو نمیشناسم .

    جسته گریخته نتایج مالی رو داشتم پایدار نبودن ولی اول دوره یه خواسته اام این بود که همیشه تو حسابم پول داشته باشم همیشه حسابم پر باشه و خالی نشه که هر چی دلم خواست بخرم و واقعا به این رسیدم ولی فعلا از نتایج بزرگتر نمیخوام بنویسم فعلا فقط دارم یاد میگیرم و لذت میبرم

    در مورد فایل میخوام بنویسم که یکی از بزرگترین پاشنه آشیلهای من در زندگی سهل و آسون نگرفتن کارهام بوده و چه ضربه ها که در این مورد به لیلی نازنین زدم و همه درس شدن برام . همه درسهای عزیز من شدن

    و نمیدونم این هم زمانی ها چطور اتفاق می افتن. منم دارم با جدیت و تعهد روی خودم کار میکنم و قوربون صدقه چهره زیبای خودم در آیینه میرم و تصمیم میگیرم از قانون سهل گرفتن کارها در زندگیم استفاده کنم و استاد هم این فایل رو میذارن ….

    بله بله بله بله بله استاد من واقعا راحت میشه به خواسته ها رسید واقعا راحته به شرطی که سخت نگیریم و فقط عمل کنیم . من چشمامو بستم و گفتم خدای مهربان قدرتمند عاشقتم خودش منو تو بغل گرفته و کمکم میکنه . یه مثال کوچیک شاید باشه ولی من از درون اشک شوق و شکرگذاری ریختم . اصلا حالم یه مدتیه یه جوریه استاد ( بعد از فایل قربانی کردن من مثل مادر موسی عمل کردم و یه چیز بسیار بسیار باارزش رو به آب دادم و رهاش کردم به دست خدا و خیالم هم آسوده بود .این بار واقعا عمل کردم گرچه کار راحتی نبود برام ولی انجامش دادم.می نویسم میگم چی رو به آب دادم : عشق عزیزم رو به آب دادم که باید رهاش میکردم باید رهاش میکردم. خدایا شکرت . چقدر زیاد دوست دارم .)

    و اما مثال و نتیجه ای که از قانون آسون گرفتن کارها به دست آوردم :

    در خانواده من چند نفری هستن که به بیماری های شدید روحی و عصبی مبتلا هستن و همیشه کارهای این افراد به دوش بقیه هست .

    یک کار بانکی داشتیم مربوط به خواهر بیمارم و ما وکالت کاری براشون نگرفتیم هنوز و رفت و آمد با این افراد در جامعه راحت نیست چندان .

    به بانک رفتم با مادرم . در حالی که من قبلش با چشم بسته با خدای خودم حرف زده بودم و ازش خواستم که کمکم کنه راحت اینکار انجام بدیم چون خواهرم رو هم همراه نبردیم

    و میدونید چی شد استاد عزیزم ؟ بچه ها می دونید چی شد؟ یه بانک دولتی با اونهمه مشغله معاون بانک خودشون ااومدن منزل ما و از خواهرم امضا گرفتن و کارهای مربوطه رو انجام دادن و حتی دوبار هم رفتن و آمدن . چقدر انسان شریف و محترمی چقدر چقدر زیاد و….

    و من میدونستم منی که دارم با استاد پیش میرم می دونستم فهمیدم که این فقط کار خداست خدا به قلب اون آقا انداخت که اینکاروو انجام بدن و یکی از کارهای من رو از دوشم برداشت .

    خدایا خیلی دوست دارم .

    از درون اشک شوق و شکرگذاری ریختم.

    برای من این مثال کوچیک یه نشونه خیلی مهم هست یه نشونه از اینکه تو مسیر درست دارم درست پیش میرم .

    آفرین لیلی بانو . آفرین عزیز دلم . جایزه چی میخوای برای خودت بگیری ؟(نمیدونم دلم یه عطر خیلی عاااااالی میخواد که بخرم و دوست دارم عطرمم رو عوض کنم)

    من خیلی خوب دارم کار میکنم . احساس هر روز خوبم و اتفاقات خوبی که برام می افته و آدمهای خیلی خوبی که ملاقات میکنم حاکی ا ز درستی مسیرمه

    استاد خیلی دوست دارم .

    دوستتون دارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1206 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    خوشحال هستم که در حال شنیدن این فایل هستم

    واقعا استاد نکته و مسائل عالی و زیبایی را بیان کردند

    هر چه بیشتر روی خودم کار کنم بی شک جهان هم راه و مسیر راحت تری را سر راه من قرار می دهد

    این نکته برای من خیلی عالی و فوق العاده بود

    هر چه انجام کاری و دست یافتن به آن برای من راحت تر و ساده تر باشد بی شک آن کار برای من به آسانی انجام خواهد شد

    هیچ دلیل ندارد که من انجام کاری را بخواهم در ذهن خودم سخت و مشکل کنم

    اگر چنین کاری را انجام بدهم باید مطمین باشم که من آن کار را انجام نخواهم داد

    پس اولین درس

    هرگز نباید انجام کاری را در ذهن خودم سخت جلوه بدهم که اگر چنین کاری را کنم انجام دادن آن کار واقعا برای من سخت و طاقت فرسا خواهد شد و آن کار را انجام نخواهم داد

    نکته دیگر برای من این بود که باید برای اهداف خودم برای خواسته های خودم قدم بردارم

    حرکت کنم

    همین حرکت و اقدام به جهان هستی این را نشان می دهد که من می خواهم تغییر کنم و جهان هم به این حرکت من پاسخ می دهد و من را در این راه کمک می کند

    پس باید این را برای خودم بسازم که می شود و آنهم با کنترل کردن ذهن خودم امکان پذیر است

    دقیقا موفقیت من در قانون سلامتی برای من به راحتی اتفاق افتاد

    حالا می توانم از همین موفقیت برای خودم در رسیدن به دیگر اهداف خودم هم کمک بگیرم

    وقتی که حال من خوب است

    نتیجه ها برای من به دست می آید همه اینها نشان از این است که من در مسیر درست هستم

    آرامشی که دارم

    روابط خوبی که با خانواده و دوستان خودم دارم

    درآمد مالی که هر زمان که بخواهم وارد زندگی من می شود

    آزادی مکانی و زمانی که اکنون دارم

    بدهی های خودم را که تسویه کردم و اکنون فارغ از هر وام و بدهی بانکی هستم

    دوره قانون سلامتی که به راحتی و آسانی پشت سر گذاشتم

    اینها همگی برای من نشان از این است که در مسیر درستی هستم و به راحتی و آسانی می توانم به موفقیت های خودم برسم

    هر زمان که بخواهم می توانم به موفقیت دست پیدا کنم و همه اینها برای من از زمانی رخ داد که بخواهم تغییر کنم

    کار پیدا کردن و در بازار کار کار کردن برای خودم خیلی سخت کرده بودم

    همیشه می ترسیدم که وارد بازار کار بشوم

    همیشه درگیر این بودم که من نمی توانم به موفقیت برسم

    من بازار را بلد نیستم

    معامله کردن را بلد نیستم

    اما اکنون به حدی موفق شده ام که ناخوداگاه وارد بازار شده ام و بر ترس های خودم غلبه کرده ام

    اینها با آموزش دیدن و فایل های استاد برای من عملی شد

    حال می دانم که من به موفقیت خواهم رسید

    به راحتی من به مدارج بالا خواهم رسید

    اکنون آرامش برای من مهمترین قدمی است که در تمام موقعیت های زندگی خودم برای من اولویت دارد

    خداوند را ممنون هستم که اینگونه راه را برای من آسان می گرداند

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 938 روز

    سلام به استاد عزیزم ومریم مهربانم

    وهمه دوستانم دراین مسیر صراط المستقیم

    إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا

    به‌راستی ما راه را به او نشان دادیم یا سپاس گزار خواهد بود یا ناسپاس

    سوره انسان، آیه 3

    به نام خداوندی که به زیبایی وشیوایی در کتابش قرآن کریم همه چیز را به وضوح بیان نمود و فقط خواندیم وبه سادگی عبور کردیم ویک عمر در ناآگاهی ادامه دادیم تا

    اینکه به مسیری ما راهدایت نمود وبه استادی توحیدی تا نتیجه همان هرروز طوطی وار قرآن خواندن هایم جهت درستش را طی کند و باتفسیر زیبایش از سوره مبارک انشراح حجت را برایم تمام تا خود خالق مسیری باشم که دستیابی به خواسته ها برایم سخت شود یا آسان …..

    وقتی در این راه مقدس گام نهادم خود رابه جریانی سپردم که داشت مرا به ساحلی امن هدایت می کرد،من تمام وجودم را به این جریان عظیم سپردم وبا علاقه‌ای وصف ناپذیر دل به دل استادم سپردم ،سعی کردم هرروز باشم باتلاش وعشق حرکت کنم و همه چیز را وحی بدانم ازجانب پروردگارم که برقلب ایشان نازل و برایم با زبان شیوا وتجارب ونتایج عالی شان درتمام زمینه ها صحبت می کند ،تمرکز کردم بر تک تک فایل ها،کتابها،دوره ها ومن عاشق متفاوت زندگی کردنی شدم که داشت به من حس عالی تزریق می کرد وخونی جدید وپاک در رگهایم داشت به جریان می افتاد وتمام سعی ام نهادینه کردن شان بود چون باهر تغییر به سمت احساس وآرامش خوب ،جواب می گرفتم ،معجزه می دیدم وروز به روز شکرگزارتر می‌شدم، من دیگر به زندگیم معنا بخشیدم ،دیگر هدف داشتم وبا هرکلام استاد انگیزه می گرفتم ،رفتارها وعملکردهایی متفاوت در کلام و نگاه شان به این دنیا مرامجذوب خودکرد ومن هر رشدوپیشرفتی را که نیاز دیدم و نقص های من درآن ها بیشتر بود، سعی کردم تمرکز گذاشته وحرکت کنم و عملکرد داشته باشم واز گزافه گویی ها دست بردارم ،از بهانه ها وتوجیه ها که مرا درحصاری زندانی کرده بود ومن آن حصارها را آرام آرام با هرروز بودنم ومتعهد شدنم، از میان برداشتم.

    من هرروز باعشق ولذت ادامه دادم ،تغییرات بی نظیر بود برایم هرآنچه که در گذشته به آن علاقه داشتم دوباره در وجودم جوانه زده بود ومن ناممکن ها را باایمان وتوکلی که به زیبایی از استادم هرروز آموختم ،ممکن کردم چون برای هر هدفی مسیرم را لذت بخش کردم واصلا من خود به اصلی ترین وشگفت انگیز ترین مسیر رویایی کنار استاد هدایت شده بودم وفقط کافی بود باورهایم شخمی اساسی بخورند ،درد داشت اما ارزشمند بود چون من هدایت را فهمیدم ودرک کردم آن هم از جانب معبودم ،چقدر لذت این مسیر چندین برابر شد وقتی خداوند را کنار خود احساس کردم وهمه چیز رابه اوسپردم واو هم باتغییراتم به سمت مثبت وصراط المستقیی که در عملکردم می دید چه سخاوتمندانه به من عطا کرد.

    سالها بود که از اسباب کشی کردن خسته ودرمانده بودم ،من آواره گی ها کشیدم بخاطر ناآگاهی هایم ویک جرقه کافی بود که باکنترل ذهنم وباورهای توحیدی ام به این درماندگی خاتمه دهم

    وخداوندی که باهرسختی ،آسانی را به زندگیم آورد واین آسانی تداوم پیدا کردومرا صاحب خانه ای کرد که دیگر نیازی به نگه داشتن کارتن های وسایلش نداشتم وبا دل راحت همه سوزانده شدند واین معجزه بزرگی در زندگیم بود ،من با هروز متعهد بودن در کنار استاد وعمل به آنچه آموختم درهای رحمت وبرکت های خداوند به زندگیم باز شد،زندگیم بر پایه های هدایت خداوند استوار شد وهر لحظه را با هدایت هایش به جلو بردم واو هم با نشانه های واضح به من مسیر را نشان می‌داد زمانی که احساسم عالی بود وقلبم لبریزاز آرامش،او با من صحبت می کرد…..

    دیگر همه چیز ساده وآسان به پیش رفت همان نکته طلایی استاد دراین فایل که به زیبایی توضیح دادند(ساده کردن همه چیز)

    واقعا همین است استاد جانم ،خداوند تعهد،اقدام ،حرکت وعملکرد مرا دید وهمه جوره دستانش را برای یاری رساندن برای من فرستاد وشما خود دستانی شُدید برای آگاهانه زندگی کردن من در تمام ابعاد واین نتایج عالی که در زندگیم خداوند به واسطه عمل به فرامین شما درزندگیم جاری کرده است .

    سعی کرده ام هرروز عالی تر از روز قبلم باشم ،این مسیر با شما بودن برایم قابل احترام است به ویژه که هدایت خداوند در آن نقشی اساسی دارد وبیشتر مرا متعهد کرده است تا با ایمان واقعی حرکت کرده وعمل کنم ،من با استادی روبرو شدم که فقط با نتایجش با من صحبت کرد واین واقعا به چه معناست؟؟؟!!!!الگو قراردادن ایشان به چه معناست؟؟؟؟!!!!از خانواده وجامعه ای سر بیرون آوردیم با چه باورهایی ،چه چیز عایدمان شد جز هرروز دست وپازدن در باتلاق نا آگاهی ها ویک دستانی نجات دهنده می خواستیم که خداوند فرستاد برایمان ،نجات پیدا کردیم اما بعضی زود فراموش می کنیم….خدایا مرا از جمله فراموش کاران وناسپاسان قرار مده ،الهی آمین.

    بعد استادی که باکلام ناطق خود چه زیبا به جانمان امید می بخشید ،ایمان مان به خداوندی که خود باور کرده را در وجودمان هرروز قوی وقوی تر می کرد ،از روند زندگیش می گوید،با صداقت همه چیز رابیان می کند وبعد نتایجی که از باورهای توحیدی اش گرفته وهنوز ادامه دارد.

    قانون سلامتی را برایمان هدیه می آورد دردهای روحی مان را التیام می بخشد وبعد به فکر برطرف کردن درهای جسمانی که خود به سلول های مان جذب کردیم باخشم ها،کینه ها،حسادت ها،حرص وطمع ها وبی خدایی هایمان وبعد به یکباره این تابو شکسته می شود وبا رعایت یک سری اصول که همه به نفع خود وسلامتی مان است چه بیماری ومرض هایی از وجودمان رخت بربستند آن هم کمتر از دویا سه ماه ،چقدر پرانرژی تر شدیم ،سرحال تر ،رسیدن به وزن ایده عال،عمل کردن عالی تر به اهرم رنج ولذت ودیگر همه چیز برایمان امکان پذیر شد ،هرروز ورزش عضلانی را ادامه دادن با عشق ولذت وعضلاتی که دوباره قوی شدند ،پیاده روی هایی که جان گرفتند واااای برمن اگر فراموش کنم این همه تحول اساسی در جسم وروحم را …..

    این سایت مقدس است برایم ،استادش مقدس،خدایش مقدس باید دودستی بچسبم.

    تمرکز بر نشانه های هرروزم ،شده سریال های هرروز زندگیم ،دیدن سریال های زندگی در بهشت وسفرهای به دور آمریکای زیبا شده برنامه های هرروز زندگیم ،خدایی چه قدر کارهای خداوند زیباست،به کجا هدایت مان نمود خود به درستی آگاه بود به این حد از تغییر وتحول مان ،پس هرروز با تمرکز عالی تر باید ادامه داد ،قدر وارزشش را درک کردوانگیزه هایی عالی برای رشد وپیشرفت مان در هر شرایط واوضاع واحوالی ،ما متفاوتیم از هر جهت ،تفاوت هارا باید احساس کرد ودرک کرد وهرروز شکرگزارتر ومتعهدانه تر دراین مسیر گام برداشت ویک یک هدف ها وخواسته هارا تیک زد با همان قدرت ایمان وتوکلی که باید تا به امروز به زیبایی در وجودمان نهادینه شده باشد…..

    در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، دوستتون دارم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    Zahra گفته:
    مدت عضویت: 1035 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان

    چقدر این فایل همونی بود که نیاز داشتم

    چقدر من همه ی کارها رو توی ذهنم بزرگ و پیچیده میکنم و مرحله به مرحلش تو ذهنم طراحی میکنم و ازش یه غول میسازم واقعا پاشنه ی آشیلم بود

    استاد خیلی ازتون سپاسگزارم برای آگاهی های این فایل که ذهنم و روشن کرد.الان که فکر میکنم هر وقت که هر کاری تو ذهنم اسان کردم واقعا آسان پیش رفت و هر وقت سختش کردم سخت پیش رفت0سالها بود که میخواستم رانندگی کنم اما ازش توی ذهنم یه غول ساخته بودم

    تا اینکه شما فایل ذهنیت قدرتمند کننده در برابر ذهنیت محدود کننده روی سایت قرار دادید و من چقدر ازش استفاده کردم چندین و چند بار هر کدوم از فایل ها رو گوش دادم شما گفتین که از هدفهاتون توی ذهنتون غول نسازید و اون رو به اهداف کوچکتر قسمت کنید و مرحله به مرحله جلو برید و هر قدم کوچکی که برداشتین تحسین کنین واین شروع حرکت من شد برای رانندگی

    قدم به قدم

    اول صبح های زود در خیابان های خلوت

    قدم به قدم مسیر ها رو بیشتر کردم و مدام خودم تحسین میکردم که به ترس هام غلبه کردم و با پشتکار ادامه دادم

    نمیخوام الان بگم که یک راننده حرفه ای هستم ولی خیلی راحت در شلوغ ترین ساعت ترافیک در شلوغ ترین خیابان ها رانندگی میکنم به لطف خدا

    خدارو هزاران بار شکر که با این سایت الهی اشنا شدم0

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    مجتبی کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 3377 روز

    به نام خداوند هدایتگر مهربان

    خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است

    سلام و درود و سپاس بر استاد عباس‌منش عزیز و سرکار خانم شایسته گرامی

    خداوند را بابت فرصت زندگی کردن و داشتن روزی جدید و بودن در این سایت الهی شاکر و سپاسگزارم

    روز 171

    قبل از هرچیزی تحسین میکنم این ارتباط عالی و صمیمی و در نهایت احترام شما دو بزرگوار را

    جاهایی که مراحل رسیدن به خواسته‌‌ام را در ذهنم سخت کرده‌ام:

    من بعد از اینکه از شغل قبلی خودم بازنشسته شدم بدلیل علاقه‌ای که به شغل گلخانه‌داری داشتم نزد یکی از آشنایان که صاحب یک گلخانه تولید صیفی‌جات بود رفتم و حدود یکسال به کارآموزی مشغول شدم

    بعد از مدتی صاحب گلخانه بدلیل کهولت سن و نداشتن توانایی به من پیشنهاد داد که گلخانه را از وی اجاره کرده و بطور مستقل مشغول بکار گردم و من هم زمان کافی داشتم هم سرمایه اولیه برای شروع کشت و کار و هم میتوانستم از کمک صاحب گلخانه هم بهره‌مند باشم و با توجه به اینکه خودش نیز در همان محل سکونت داشت یک امتیاز خوبی برای مراقبت بحساب می‌آمد؛

    ولی همین سخت کردن مسیر کار در ذهنم و نجواهایی که بسراغم آمد که تو سی‌سال کارمند بوده‌ای و هیچ تجربه‌ای در زمینه کشاورزی نداری و اگر در طول زمان کشت مشکلی برای گیاهان پیش آمد دست‌وپا بسته‌ای و هیچ کاری بلد نیستی و از این دست نجواها که از سخت کردن مسیر در ذهنم پرورش پیدا کرده بود و یا اینکه میگفت حالا تو بسلامتی هم تولید کردی، چه کسی را در بازار میوه می‌شناسی یا چه کسی ترا می‌شناسد که بخواهد از تو خرید کند یا تو محصولاتت را بفروشی

    و متاسفانه این نجواها بر من غلبه کرده و پیروز شدند و من ماندم و حدود دوسال که مشغول هیچ‌کاری نشده و سرمایه اولیه هم در حال کم شدن می‌باشد

    کجاها مراحل را ساده و راحت کرده و قدم برداشته‌ام:

    من در زمینه کامنت نوشتن در سایت خیلی کم فعالیت داشتم بطوریکه در طی این چند سال عضویتم در سایت تعداد کامنت‌هایم به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسید،

    یکی از دلایل این کامنت ننوشتن سرعت پایین من در تایپ کردن بود که مجبور بودم با دو انگشت تایپ کنم

    در دوره شیوه حل مسائل و پس از اینکه سرکار خانم شایسته تمرینی اعلام کرد که اگر فکر می‌کنید تا کنون نتوانسته‌اید مسئله‌ای را حل کنید همین امروز اقدام کنید و مثلاً شروع به یادگیری تایپ ده‌انگشتی کنید من هم در ذهنم مسیر بسیار سهل و آسان ترسیم شد و بلافاصله همان روز اقدام به ثبت‌نام در دوره آموزش تایپ ده‌انگشتی کرده وشروع کردم به انجام تمرینات

    و در مدت زمان کوتاهی به سرعت و دقت کافی در این زمینه رسیدم

    این علاوه بر اینکه در من این باور راحت بودن حل مسائل را بوجود آورد، از آنجائیکه سرعتم در تایپ کردن بالا رفته بود انگیزه‌ای شد برای کامنت بیشتر نوشتن و همین باعث شد بمراتب سرعت و دقت من هرروز بیشتر و بیشتر گردد.

    تمامی اعتبار این کامنت صرفاً متعلق بخداوند است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1512 روز

    به نام الله هدایتگر

    سلام دوستان خوبم

    ردپای من درفایل171سفرنامه

    من باوردارم که تمام اتفاقات زندگی من به خاطرافکاروباورهاوفرکانس هایی هست که به جهان هستی ارسال میکنم الهی شکرت

    مسیررسیدن به خواسته سخت هست یااسان

    یادمه من رانندگی روتوذهنم سخت میگرفتم وبعدازچندسال گفتم برم تودل ترس هام واسون گرفتم این کارروورانندگی یادگرفتم والان راحت رانندگی میکنم خداروشکرت

    یک مورددرموردشغل جدیدوکسب وکارم که ابان توذهنم سخت گرفتم که ایا

    میشه

    موفق میشم.همکارام چطورین

    درامدم چی میشه

    ایابه روحیه من میخوره

    وووووو

    همه این هاباعث شده حرکت نکنم وتجربه نکنم وهمین کمالگرایی باعث میشه که اقدامی نکنی وبترسی ازنتیجه

    من بایدبه چگونگی کارنداشته باشم وحرکت کنم وبه ایده هام عمل کنم بعدمتوجه میشم دقیقاچی میخوام

    یادمه کنکورداشتم وشب امتحان خوندم واسترش نداشتم وحالم خوب بودوراحت گرفته بودم کنکوررووفرداش کنکوردادم وقبول شدم به راحتی

    یکی ازکارهایی که سخت میگیرم صبح زودپاشدن هست منظورم 6صبح پاشم ودیگه نخوابم وتوذهنم میگم بروباباکی حالشوداره وخوابم میبره مگردرمواقعی که واقعاکارواجبی داشته باشم 6صبح بیدارمیشم

    باشگاه رفتن یکی ازمواردی هست که توذهنم به خودم سخت گرفتم

    حتی انجام تمرینات استادروهم بعضی وقت هاانجام نمیدم یاکمترانجام میدم وسخت میگیرم توذهنم این تمرینات روکه بایداصلاح کنم خودم رووبه خودم انگیزه بیشتری بدم برای حرکت کردن وتغییرکردن

    بایدتوهرزمینه ای که میخوایم قدم برداریم بریم الگوهای موفق روتواون زمینه ببینیم که تونستندبه راحتی انجام بدن وبه خودمون بگیم اگراون تونسته منم میتونم حتی بهترازاون

    قدم برداریم وخداونددرهاروبرای مابازمیکنه که الان هیچ ایده ای براش نداریم ونمیدونیم چی هست ودستان خداوندمیان وماروهدایت میکنند

    کسی که حرکت میکنه یعنی ایمان داره یعنی باورهاش درست شده وبعدنتیجه میاد

    خدایاازت میخوام که کمکم کنی که هدف هایی که درذهنم دارم برای تغییرزندگیم درذهنم راحتتر واسانتر شودوحرکت کنم وتوکل کنم به تووهدایت شوم به مسیرهای بهتر

    الهی امین

    شادوموفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      منیر گفته:
      مدت عضویت: 1938 روز

      به نام خدا

      سلام به دوستان عباسمنشی

      دوست عزیز کامنت شما نکته های این فایل رو بیشتر برای من تاکید کرد

      مرسی بابت اینکه نکته ها رو نوشتید

      واقعا باید توی دل ترس هامون بریم واقعا باید توجه نکنیم به شرایط به توجه نکنیم به همکارا توجه نکنیم به مکان و زمان

      فقط قدم برداریم و جلو بریم

      خودمون هستیم که با انرژی که از درونمون ساطع میکنیم با تلاشی که برای برداشتن قدم ها انجام میدیم به هدف مون میرسیم

      خدایا شکرت

      امیدوارم در پناه خدا شاد و پیروز و موفق باشید و خبرای عالی رد توی کامنت ها برامون بنویسید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: