عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 2 - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-02 10:26:292023-05-02 13:35:07عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
کلامم رو با ستایش خداوند زیبا آغاز می کنم که به این ظرافت اینهمه عظمت رو خلق کرده. چی بگم از این دریای بی انتهای هفت رنگ، از حجم احساسات مثبت و انرژی ناب این فضای بهشتی که مردم در اون قرار دارند. چقدر اون رنگ فیروزه ای آب لب ساحل رو دوست دارم وقتی که مثل تور سفید دوخته شده زیر یک دامن چیندار میشه لحظه ای که آب به ساحل میرسه. اون جایی که دوربین رفت توی ابرها دیگه اشکم سرازیر شد. خدایی که با این همه دقت این تابلوی نقاشی متحرک رو آفریده و توش روح زندگی رو جاری کرده چطور ممکنه خالق بدبختی باشه؟ این فقط و فقط ماییم که با مسدود کردن جریان نعمت و زیبایی ها برای خودمون فقر و مشکل و بیماری و نازیبایی خلق می کنیم. که این دقیقا عدل و انصافه که خدا هدایتت کنه به راهی که خودت تصمیم گرفتی بری.
استاد من از وقتی با آموزشهای شما آشنا شدم توی همین همین خونه بودم که الان هستم. ولی روز به روز بیشتر زیبا می بینمش. هر روزی که توی خیابونمون قدم میزنم برای این خیابون پهن و تمیز و آسفالت صافش خدا رو شکر می کنم. پیاده روهای پهن و سنگفرشمون رو عاشقشونم.شما توی کرج زندگی کردید و می دونید شهر چهارفصله. اصلا یه باغه که توش ساختمون هم ساختن.وای وای نگم از بوته های یاس پیچ امین الدوله که بوشون توی بهار آدمو دیوونه میکنه. هر دفعه بدون استثنا که از توی پیاده روی کوچه مون رد میشم بلند بلند خدا رو شکر میکنم و میگم این گلهای باغچه و این درختا و یاسهایی که روی نرده ساختمونای کوچه آویزونه خود خود بهشته. هی به ترانه میگم مامان بیا این گلها رو بو کنیم اونم یاد گرفته بو میکنه و میگه به به بوی خوب میده. خدای بینظیرم این گلهای یاس رو طوری آفریده که تا پایین نزدیک زمین هم میرسن طوریکه قد ترانه هم میرسه بوشون کنه. اصلا یادم میره از کجا اومدم و کجا دارم میرم. الان یهو یادم اومد که چرا من به کرج هدایت شدم. من دانشگاه کرج قبول شدم و چهار سال توی حصارک توی خوابگاه بودم. دانشگاهمون دقیقا یک باغ بزرگ بود که چهار پنج تا دانشکده توش بود. همش درخت و گل و زیبایی. انقدر من توی اون چهارسال دلبسته دم به کرج و این فضای زیبا که یادمه همیشه می گفتم احساس می کنم اینجا شهر منه خیلی بهش تعلق خاطر دارم. با اینکه ارشد رو اراک خوندم و پایان نامم هم تهران بودم ولی دلم همیشه پیش کرج بود. خلاصه درسم تموم شد و برگشتم اهواز و کار میکردم ولی همیشه می گفتم دلم میخواد با یه خوزستانی (مثل خودم) ازدواج کنم ولی بریم تهران یا کرج زندگی کنیم. دقیقا همین شد. با آقایی خوزستانی ازدواج کردم که تهران کار و زندگی میکرد. رفتم تهران ولی بعد از 5 ماهخونه خریدیم کرج و الان 5 ساله که کرجم. دنیا اینجوری میچرخه واسه احساسی که خالصانه از قلبت بیاد و حرفش رو همیشه بزنی.
الان با اینکه خونه همون خونه و کوچه و محله همونه ولی من خیلی بیشتر و بیشتر دوستشون دارم. و جالبه که توی کوچه ما دارن بیشتر از هرجای محله ساخت و ساز میکنن و ساختمونهای شیک و نورانی و مدرن ساخته میشه که اونها هم داره بیشتر توجه منو جلب میکنه و از دیدنشون لذت میبرم. مطمئنم که هدایت میشم به یه خونه شیکتر و مدرنتر با اینکه عاشق خونمون هستم.
اصلا الان دارم متوجه میشم چه تغییراتی کردم. مثلا یادمه دو شب پیش رفتم تو پارکینگ که برم واسه ترانه بستنی بخرم دیدم 4 تا از خانمهای همسایه دارن صحبت می کنند و موضوع بحثشون صاحبخونه هاشون بود. همه مستاجر بودن و وقتی من رفتم پیششون به شوخی به من گفتن تو برو مالک ما داریم حرف مستاجری میزنیم و همه با هم خندیدیم. دو سه دقیقه که موندم احساس خفگی و عذاب کردم و سریع در رفتم. دیدم واقعا روحم و ذهنم داره در مورد حرف منفی و غر و شکایت آلارم میده بخدا من قبلا اینجوری نبودم!!!!!! بعدش که با ترانه رفتیم بیرون دیدم ماه شب 14 کامله و از دیدنش اصلا میخکوب شدم. باز شروع کردم به شکرگزاری و تحسین با صدای بلند. به ترانه هم می گفتم تکرار کن. اونم قربون حرف زدنش با زبون بچگونه می گفت خدایا شکرت چه ماه قشنگی! هرچی من می گفتم تکرار میکرد. بعدش شب که ابراهیم از سرکار برگشت گفتم یه ایده دارم. بیا چای و کیکمون رو ببریم پشت بوم بخوریم ماه رو هم نگاه کنیم و دعا کنیم. اونم قبول کرد و رفتیم. ابراهیم و ترانه زودتر برگشن خونه ولی من موندم. سبحان الله هرچی بیشتر نگاه میکردم و مناجات میکردم انگار حرفام بیشتر میشد. هوا هم سرد شده بود ولی مگه من می فهمیدم. نمیدونم چقدر موندم ولی میدونم که اگه تا صبح میموندم سیر نمیشدم. روحیه ای گرفتم که احساس میکنم بمب هم تکونم نمیده. همین شد که با قدرت دارم مسیر تکاملم رو ادامه میدم و نتیجه این شد که به دوستان سطح بالایی در سایت هدایت شدم و از کامنت هاشون به پاسخ بعضی از سوالهام رسیدم . دیگه اینکه یه کار در منزل واسم جور شده که با دو ساعت کار کردن مبلغ قابل قبولی قراره گیرم بیاد. و خدا میدونه دیگه چیا در انتظارمه.
مساله ای هم که با ابراهیم خیلی مختصر داشتم و برام سوال بود که اعراض کنم یا ریشه ای حلش کنم امروز با خوندن کامنت بچه ها و دیدن دوباره این فایل ارزشمند فهمیدم که ریشه مشکل کجاست و چطوری حلش کنم. اصلا از دیشب خودش رفت به سمت حل شدن. الهی صد هزار مرتبه شکرت
راستی اینم بگم لذت بردم از موتورسواری استاد و مریم جان و نمیدونم کسی دقت کرد یا نه که وقتی از پرادایس زیبا خارج شدند در رو نبستند. چقدر باید خیالت از خدا راحت باشه که با خاطر جمع در خونه با اونهمه وسیله رو باز بگذاری و بری. الان متوجه شدم این ترمز منه چون هنوز نتونستم هضمش کنم. اگه من بودم حتما می بستم. ولی روش کار می کنم که برسم به این نقطه از اعتماد به حفاظت الهی و رها کردن…
آهان راستی دق کردم که استاد و مریم جان نپریدن توی اون آب عین آینه. دلم خنک شد وقتی اون آقا که دوست استاد بود دوید و بالاخره پرید توی آب. گفتم آخییییش !
اینم اضافه کنم من خواهری دارم که اول ایشون وارد فضای فرکانسی استاد عباسمنش شدند ولی الان دارن با استاد دیگری همین مسیر رو ادامه میدن و ما دوتا خواهر با اینکه از هم دوریم ولی هر روز تلفنی با هم راجع به پیشرفتها و جذبهای مثبتمون با هم حرف میزنیم. این یه کمک خیلی خیلی بزرگه که یک همراه مثل خواهر من داشته باشی که با شوق از دریافتها و ادراکهای جدیدت یا از پیشرفتهای فیزیکی و نتایج ملموست بگی. یا جایی که به راهنمایی نیاز داشتی بدون اینکه غر بزنی فقط تبادل نظر کنی. من و خواهرم یاد گرفتیم اصلا ناله نکنیم و به جاش دنبال راه حل باشیم.
این شده عادت همیشگیم که در حین کارهای روزمره مثل آشپزی و ظرف شستن گوشهام بیکار نباشن. یا فایل گوش میدم یا با صدای بلند تمرینها و جملات تاکیدیم رو تکرار میکنم. گاهی هم کتاب صوتیهایی که دقیقا در جهت آموزشهای استاد هست. من کتاب زیاد گوش دادم ولی فقط یکی دوتاش هست که دقیقا مثل استاد شسته رفته و بدون حاشیه مطالب اصلی رو بیان کرده. همونا رو گاهی گوش میدم. وقتی این کارها رو نکنم دقیقا ذهن نجواگرم شروع میکنه و من یهو متوجه میشم که مثلا 10 دقیقه هست که دارم به ساز ذهنم میرقصم. استاپ میکنم و میگم بسه من اقتدار جهان خودمم و اجازه نمیدم تو منو کنترل کنی. به قول استاد این اسب چموش رو کنترلش میکنم و ازش سواری می گیرم.
عاشقتونم و امیدوارم همه یه روزی دور هم جمع بشیم و با استاد برای موفقیتهامون جشن بگیریم.
سلام استاد جان
از دیروز تا حالا چندین بار این فایل رو دیدم حس میکنم آخر بهشته
رنگ دریا ، آزادی افراد ، پوشش های انتخابی ، غروب زیبا و خانه ها و شهر که از نمای بالا بسیار منظم دیده میشد همه خیره کننده است و با هر بار دیدن احساس شعف میکنیم
چقدر فراوانی در این فایل موج میزد ، هر جا نگاه میکردی آب هست و درختان و ما همیشه نالان از کمبود
استاد بعد از شروع دوره 12 قدم و جلسه ستاره قطبی من همیشه هر شب قبل از خواب در مورد اتفاقات خوب روزم سپاسگزاری ها مو یادداشت میکردم ولی الان مدت چندماهی که که زیباییها را هم مینویسم در طی روز اصلا نازیبایی نمیبینم و در زمانهایی که از نظر فرکانسی و احساسی افت دارم سعی میکنم فایلهای سایت رو ببینم کامنت بخونم یا برم پیاده روی ، من مدام با خودم حرف میزنم و بخودم نکات مثبت زندگیم و اطرافم رو یادآوری میکنم
نتیجه این شده که :
خیلی افراد منفی خودشون از زندگی من حذف شدن ، روند رشدم رو احساس میکنم بهتر شده ، رفتار پسرم خیلی بهتر از قبل شده ، راحت تر و بدون نگرانی کمتر زندگی میکنم ، درگیر حاشیه ها نیستم ، چون به سرسبزی علاقه زیادی دارم هر جای شهر رو میرم درختان زیبایی وجود داره و تمام خیابانهای تهران الان بنظرم انقدر تمیز و زیبا هستند که لذت میبرم و هیچ نازیبایی از زباله یا افراد بی خانمان یا تصادف یا درگیری های خیابانی اصلا نمیبینم حتی بنظرم ترافیک هم کم شده انگار شهر عوض شده و کوههای توچال بخاطر این حجم از باران الهی که در سال 1401 و بهار امسال باریدن گرفت سرسبز شده و میتونم از هر نقطه این سرسبزی رو ببینم چیزی که در تمام سالیان ندیده بودم شایدم وجود داشته ولی چشمانم اونموقع بدنبال پیدا کردن زیباییها نبوده و همیشه سطحی نگاه میکرده
استاد از شما یاد گرفتم در مواقعی که دچار سردرگمی و مساله ای میشم تمرکزم رو بزارم رو داشته هام و سپاسگزاری کنم نکته بعدی که یاد گرفتم اعراض کردن بود با اینکه خیلی سخت هست ولی تلاش میکنم تمرکزم رو بزارم روی نکات مثبت زندگیم و از شما یاد گرفتم که اگه جایی صحبتی هست که سیاسی هست یا درمورد مشکلات با پرسیدن سوالات خوب بحث رو عوض کنم در صورتیکه قبل این کار رو درست نمیدونستم ولی شما گفتید با پرسیدن در مورد ی مسابقه یا اینکه سوال در مورد علاقه افراد که باعث میشه افراد تمرکزشون بر روی رویاها و آرزوهاشون بره و بارها دیدم وقتی چنین سوالی میپرسم ناخودآگاه اون شخص برقی تو چشاش می افته و خودشو جمع و جور میکنه و با خوشحالی میگه اینو میخوام اونو میخوام اینکار رو میکنم و اون کار رو میکنم و اصلا دیگه یادش میره غر بزنه
فایلهای شما همیشه بهترین راه برای فرار از افکار منفی و یاس و ناامیدی بوده وقتی گوش میکنم اعتماد و باورم بخدا بیشتر میشه ، بیشتر تلاش میکنم برای ی زندگی بهتر ، توحیدی تر میشم و امیدوارتر
سپاسگزار خدا هستم که نعتمهاش بینهایت هست و من عاجز از شکرگذاری
در پناه الله باشید دوستتون دارم برای تمام چیزی که هستید و بهترین راهنما و استادی که هستید
به نام خدای بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیزم و دوستان گرامی
واقعا بی نظیر بود استاد زیبایی های این فایل!!!
اصلا رنگ آب که ما رو هم استاد از پشت دوربین مدهوش میکرد!!!
عادتی که زندگی شما رو برای همیشه تغیر میده!!
عادتی که من همیشه برعکسش رو داشتم استاد…
تمرگزروی نا زیبایی هاااااا
اصلا میدونید استاد زیبایی خاصی وجود نداشت برام من اصلا نمیدیدم با اینکه جلوی چشام بوده!!!!
یکی از پاشنه های آشیل منع استاد که باید تمرکزی براش وقت بزارم.
ایده های دوستان عالی بود من سعی میکنم هر کدومش که با روحیات من سازگارتره رو انتخاب کنم و انجامش بدم.
استاد من بیشتر اهل صحبت کردنم یعنی زبانی سپاسگزاری کردن یا تحسین زیبایی و،،،،،
یکم توی نوشتن تنبلی میکنم!!!!
ولی استاد ازوقتی که قدم اول رو خریدم و دارم کار میکنم بقول مریم عزیزم من خیلی دست به قلم شدم!!!!!!
اصلا خودم باورم نمیشه که من خییییلی بیشتر از قبل دارم مینویسم!!!
فکر کنم اینم از معجزات پرداخت بها باسه.
ناخود اگاه و با عشق این کار میکنمااااایعنی حتی اگه کلر دلشته باشم یه جوری تنطیم میکنم که کارم سریع انجام شه که بیامو بنویسم!!!!!!
درصورتیکه قبلا زور میزدم یه عالمه باخودم حرف میزدم که باید انجام بدم اما کم این اتفاق میوفتاد!
الان اون چیزیه که من همیشه میخاستم اونجوری شده البته که بیشتر و بیشتر میخام بشه چن واقعا نوشتن هم و بخصوص انجام تمرین هابرام لذتبخش شده.
قبلا هزارتا بهونه میاوردم که تمرینات رو انجام ندم الان برعکس شده تمام بهونه ها نا خود اگاه میرن کنار و راه باز تر میشه تامن انجام بدم.
دلیل انجام ندادن تمرینایکه توی فایلها میدادین هم همین تنبلی توی نوشتن بود!!!
اما الان خییییلی علاقمند به نوشتن شدم و اصلا ناخودآگاه هرجلسه رو نگاه میکنم میشینم مینویسمش توی دفترم!!!
اصلا دیگه اون حس تنبلی رو ندارم!!!
و خییییلی متعهدشدم استادنسبت به قبلا
خیییییییییییییلی خییییییییییلی خوشحالم استاد و ازتون ممنونم
واقعا این دوره با اینکه من هنوز کلاس اولی هستم و قدم اولم و اول راهم فقط توی یکهفته منو چنان دست به قلم کرده که الان مثلا دارم کار میکنم هااااا
وسط کارم یهو میبینم دارم یا کامنت میزارم یا مینویسم توی دفترم!!!
خدا رو شکر شغل و کارمم یه جوری هست که من توی خونه خودم دارم کارمیکنم اینم یکی از شرایط کاری بود که خییییلی برام مهم بود که توی خونه باشه و ساعت کاری هم نداشته باشه!!!!!!!
من کاملادستم بازه هر ساعتی از شبانه روز کارم رو انجام بدم و توی خونه کنار بچه هامم هستم!
اینارو قبل از شاعل شدنم نوشتم که میخام کارم این خصوصیات و شرایط رو داشته باشه و خداروشکر دقیقا همونیکه میخاستم شد.
استاد یکی از مهمترین درسهایکه از شما یادگرفتم این بود که همیشه درحال پول ساختن باشین و هیچوقت بیکار نمونین!
این جمله تون خیییییلی روی من تاثیرگزاشته استاد منم بخودم تعهد دادم که حتماهمیشه بایددکارکنم و کنارش هم روی باورهام کارکنم.
خداروشکر بخاطر شرایط کاریم استاد من براحتی شرایطی برام بوجود اومده که تمام مدتی که دارم کار میکنم همزملن دارم فایلهای شما رو هم گوش میدم.
درمورد تحسین دیگران استاد من پاشنه ی اشیلمه بهتر از قبل شدم اما هنوز خییییییلی جای کار دارم.
درمورد تحسین شدن توسط دیگرانم من بخاطر رنگ موهای خاصی که دارم به جرات میتونم بگم امکان نداره من بیرون برم و یکنفر از زیبایی موهای من تعریف نکنه!
خییییییییییییییییلی زیاد این اتفاق برام افتاده و انصافا استاد چقدر حس خوبیه تحسین شدن خخخخخ
باید منم یاد بگیرم که منم تحسین کنم حتما حتما انجامش میدم.
قضیه موهای منم داستان داره استاد چندسال پیش که باشما آشنا شدم بهم الهام شد که اولا موهاتوکوتاه کن(همیشه موهام خیییلی بلند بوده)
دوم اینکه دیگه موهاتو رنگ نکن!
چن من همیشه موهامو رنگ میکردم استاد توی تمام سالهایکه موهامو رنگ کردم حتی یکنفر یکبارم ازموهام تعریف نکرده بود!!!
خدا بهم گفت رنگ موهات خیلی قشنگه دیگه رنگش نکن اولش خیییییییلی مقاومت کردم استاد چن برام خیییلی سخت بود….
اما استاد ازوقتیکه انجام دادم و رنگ نکردم و گزاشتم موهای طبیعی با رنگ خدادادی خودم باشه اصلا مبهوت میشدم استاد اولیل که توی خیابون میومدن از رنگ موهام تعریف و تمجید میکردن و ادرس آرایشگاهی که رنگ زدم رو ازم میخاستن خخخخخخخ
اصلا باورشون نمیشد رنگ نزدم و رنگ موهای خودمه!
میخاستم اینو بگم استاد این نگاه توی ایران هم خییییلی زیادشده حالانمیدونم اون کسایکه اینکارو میکنن آگاهانه اس کارشون یانه!
اما من خودم که خییلی برام سخته تعریف کردن از دیگران توسط دیگران خیلی تحسین شدم.
یه چیز دیگه هم بگم استاد اینکه اینقدر راحت میام و از تحسین هایکه شدم مینویسمم بخاطر تعیری هس که کردم!!
من اگه اون آدم قبلی بودم عمرا نمیتونستم بیام و اینحرفاروبزنم!!
عزت نفسم لِه لِه بود….
درموردتحسین کردن هم استاد خیییلی بهتر شدم هااا
من اون اوایل حتی نمیتونستم شما رو تحسین کنم اما شروع کردم توی کامنت های چند سال قبلم هست…
ازشما هم شروع کردم الان 180درجه تغیرکردم و بهترم توی این زمینه دیگران رو هم تحسین میکنمااااااما خییییییییلی خییییلی کم!!!!!!!
خوب دیگه باید برم سر کارم……
عمیقا از ته قبلم ازتون سپاسگزارم بابت زیبایی های این فایل.
سلام اول روز معلم و به شما استادبزرگ تبریک میگم، ویه تبریک ویژه بابته اینکه شما بزرگترین درس و به انسان ها میدید اینکه چطور خدا رو بشناسن.
یه جا از صحبت هاتون شنیدم که میگفتیدیه جاآدم زمین میخوره کم میاره اونجاست که به خودت میای و خدا هدایتت میکنه.
من خداروهزار مرتبه شکر زندگیه خوبی دارم همسرخوب و فهمیده دوتا دختر سالم و نازنین و سلامتی………
اما سالها یه چیزی خیلی عذابم میداد. نمیتونستم خدارو اونجور که به ما گفتن قبول کنم یه حسه بده سردگمی شدید داشتم.
نماز میخوندم فقط رفع تکلیف بشه. گاهی هم نمیخوندم و عذاب وجدانش خیلی اذیتم میکرد.
نمیتونستم قبول کنم خدای به این بزرگی و مهربونی به خاطر تلفظ اشتباه یه کلمه در نماز عبادتم و قبول نمیکنه…. یا خیلی چیزهای دیگه که تو آموزه های دینی به خورده ما دادن……
هیچ کس هم نمیتونست قانعم کنه…..
تا اینکه دو ماه پیش از طریق دوسته عزیزم مونا ترحمی با سایت شما آشنا شدم و هرروز چند تا از فایل هارو گوش میکردم…..
یه جایی از صحبت هاتون گفتید خدا همه جا .. وقتی آتش به حضرت ابراهیم گلستان شد نه اینکه خدا آتش و تبدیل به گلستان کرد…. خدا خوده آتشه…………..
انگار بایه جمله جواب تمام سوالاتم و در مورد خدا گرفتم……
اصلا نمیتونم توصیف کنم چه حسی داشتم…..
یک دفعه دلم آروم گرفت…..
تا به حال کسی خدارو اینقدر ساده و اینقدر کامل برام توصیف نکرده بود.
یه وقتایی دارم راه میرم حس میکنم خدا کنارم داره با من قدم میزنه….. حس میکنم از همیشه بهم نزدیکتره…….
شما کمک خیلی خیلی خیلی بزرگی به من کردید….. باعث شدید یه عذاب وجدان وحسه بده کهنه در من از بین بره و آرامش و حسه خوبه معنوی جایگزینش بشه…….
براتون شادی و آرامش و موفقیت های بیشتر و بیشتر آرزو میکنم. و مجدد روزتون مبارک
سلام ریحانه عزیزم
چه خوبه که اینجایی
خدارو شکر
دقیقا مثل من که قبلا نماز میخوندم که فقط رفع تکلیف کرده باشم و هیچ اتفاق خاصی هم تو زندگیم نمیفتاد
الان هر لحظه خدا کنارمه
همیشه دارم بهش توجه میکنم دارم باهاش حرف میزنم
تازه با حال خوب با حس خوب با شور و شوق باهاش حرف میزنم ازش سپاسگزاری میکنم
براش مینویسم
و قشنگ درک میکنم که داره پاسخ میده بهم
همینکه الان تو خونه هستم
میز کارم و گذاشتم کنار پنجره
و به بیرون نگاه میکنم سرسبزی و قشنگی و میبینم
من این و از خدا خواسته بودم
تو ذهنم ساخته بودم و الان دارمش
چقدر آدم سپاسگزار تر میشه و خدا رو بیشتر حس میکنه وقتی میبینه که خدا داره بهش پاسخ میده
خیلی خوشحالم که هستی
واقعا تعداد دوستای خوبم دوستای هم فرکانسیم هرروز داره بیشتر میشه
خدارو شکر
این مسیر خیلی قشنگه
توش پر از حس آرامشه
الهی که همیشه زندگیتون پر از خیر و برکت و سلامتی و ثروت و اتفاقات قشنگ باشه
ایشالا که همیشه ازت خبرهای خوب بشنویم
سلام ریحانه جان
چقدر عالی و زیبا وصف حالتون توضیح دادید.ممنونم.
خیلی خوش امدی به این جمع دوست داشتنی .
واقعا ما با استاد عباسمنش خدا را بیشتر شناختیم،خدا را دیدیم،درک کردیم،حس کردیم .
خدا رو هزاران بار شکر که ما لیاقت بودن در این مسیر الهی را داریم.
منم نماز میخوندم و قرآن دوبار کامل خوندم ولی میگفتم ی چیزی هست که من باید درک کنم ولی نمیدونستم چی .
نمیتونستم قبول کنم که خدا مثلا موهامون موقع نماز بیرون باشه نماز را از ما قبول نمیکنه،یا لاک نباید بزنیم،یا قرآن عربی میخونیم خب ما که چیزی متوجه نمیشیم چطور سرلوحه زندگی قرار بدیم…
خیلی خوشحالم که خدا رو در تک تک لحظه های زندگیم احساس میکنم،خیلی خوشحالم که قرآن را درک میکنم،خیلی خوشحالم که سپاسگزار خداوندم هستم.
تبریک میگم به هممون که اینجا هستیم و به این آگاهی ها رسیدیم .
استاد عباسمنش بی نهایت سپاسگزاریم.
ممنون از تبریکت دوسته عزیز. واقعا خداروشکر میکنم که در بین شما دوستای بینظیر هستم. چقدر جالبه که همه دغدغه هایی از یه جنس داشتیم و الان همه در کنار همیم. خداروشکر بابته این هدایت.
آرامشی که الان درونم دارم و با هیچ چیز عوض نمیکنم.
از وقتی خدارو اینقدر ساده شناختم انگار دیگه با خودم هم به صلح رسیدم.
آرزوی یک دنیا حسه خوب برات دارم رویا جان
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز و همه دوستان عباسمنشی
در وصف زیبایی تصاویر واقعا نمیدونم که چی بگم ودر کلمات نمیگنجه چقدر رنگ آب های نزدیک ساحل زیبا بود چقدرررر همه چیز در آرامش وزیبایی محض بود سپاسگزار خداوندم هزاران هزار بار به خاطر خلق چنین پدیده هایی وسپاسگزار شما استاد عزیزم به خاطر وقتی که گذاشتین برای نشان دادن این زیبایی ها به ما وصحبت های ارزشمندی که روی این فایل گذاشتید.
استاد واقعا این چند وقت ذهن من درگیر این مسئله توجه به زیبایی ها واعراض از ناخواسته ها بود وچقدررررر این دوتا فایل به من کمک کرد که ادامه راهم رو بهتر بشناسم واز اصول غافل نشم.
استاد همونطور که گفتید واقعا در جنبه منفی این ماجرا متاسفانه در زندگی خودم وکسانی که میبینم بارها شاهد این موضوع بودم که چقدر توجه وتمرکز بر نازیبایی ها شرایط رو بد از بدتر میکنه واین یه چیز انکار ناپذیره.
خدارو هزاران بار شکر که این قانون در مورد توجه به زیبایی ها هم صدق میکنه و من هر موقع که به خودم اومدم و در مسئله ای سعی کردم آرامشم رو حفظ کنم و به زیبایی ها وخواسته هام توجه کنم یا حداقل از ناخواسته هام توجهم رو بردارم چقدر شرایط بهتر شده و چقدر این فایل به من راهکار داد که چطور این اصل مهم رو سعی کنم که تقویت کنم.
به نظرم اولین قدم همینه آره دقیقا همینه
1.اعراض از چیزهایی که نمیخوایم در زندگی شاهدشون باشیم.
2.توجه به خواسته ها وزیبایی ها وتحسینشون
این پله اوله که من تصمیم میگیرم از همین لحظه با تمام قوام در جهتشون قدم بردارم با تو کل به خدای بزرگم وهدایت هاش که هر لحظه مسیر رو برام روشن میکنه.
سپاسگزارم استاد در پناه خدا باشید.
بنام خدای مهربان
سلام به بهترین استاد دنیا عاشقتم استاد
استاد عزیزم این فایل فوق العاده زیبا و پر از آگاهی یه دنیا درس داشت واقعا نمیشه براش قیمتی گذاشت سپاسگزارم استاد جانم بخاطر این حس زیبایی که در من ایجاد کردی
این جهان فوقالعاده قانونمند قوانین بسیار ساده ی هم داره همونطور که استاد توضیح دادند چقدر راحت میشه با کنترل کانون توجه خودمون یک عالمه زیبایی به زندگیمون دعوت کنیم و این کار نیاز داره به تعهد قوی و ایمان به این قانون
چقدر نکات جالبی و آموزنده ی گفته شد که همه ما انجام میدیم ولی تکرار نمیکنیم که این بشه برامون یه عادتی که زندگیمون تغییر بده .همین ایده عکس گرفتن از زیبایی ها واقعا حس و حال ادمو به بهترین شکل ممکن خوب میکنه و من به خودم قول دادم هر روز این کار انجام بدم و شروع کنم به دنبال سوژه های زیبا برای عکاسی
یا اینکه استاد گفتن در آمریکا اگه کسی پیرهن قشنگی پوشیده باشه بهشون میگن که خیلی زیباست یا به قیافه تون میاد .من اون روز یه تی شرت خوش رنگ آبی پوشیده بودم و چند نفر بهم گفتند چه پیرهن خوش رنگی چقد بهت میاد نمیدونید چقدر حالم خوب شد و حالا که استاد اشاره کردن به اون آدم هایی که این حس خوب برام هدیه دادن میبینم اون چند نفر با خودشون همیشه در صلح هستن همیشه حالشون خوبه عزت نفس بالای دارند و منم تصمیم گرفتم هر زیبایی در هر کسی دیدم چه آشنا چه غریبه بهش یاد آوری کنم همین تمرین عزت نفس هم یه پاداش الهی داره برام
در مورد نوشتن که واقعا در زندگی من غوغا کرده .اون موقع هایی که در قسمت کامنت ها فعال بودم بهترین احساس داشتم و خوبی کامنت نوشتن اینه که همه کامنت ها با تاریخ و زمانش هست و وقتی میام مرور میکنم دقیقا اون روزی که برام اتفاق خوب فوق العاده که افتاده یاد آوری میکنه و برام یه الگو و یه باور قوی ساخته میشه که همه چیز بر میگرده به میزان احساس خوبی که در طول روز داریم
استاد جانم میدونید چی بهم خیلی آرامش میده تو یکی از فایل هاتون شما گفتید هیچ چیزی از قبل مشخص نشده حتی یک ثانیه بعد و فقط و فقط ما با فرکانس های ارسالی خودمون داریم این زندگی میسازیم و این قدرت به ما داده شده که خوب بسازیم یا…وقتی با احساس آرامش و شادی و حس خوب و تحسین کردن دیگران و عشق و ثروت و…این زندگی ساخته میشه پس چرا که لذت نبریم از ساختن زندگی
خوش باش که هر که راز داند ؛ داند که خوشی ،خوشی کشاند
شیرین چو شِکر تو باش شاکر شاکر هر دم شِکر ستاند
شُکر از شِکر ست آستین پُر تا بر سر شاکران فشاند
و موضوع دیگه که خیلی تاثیر گذار بود برا من موضوع سپاسگزاری هستش که بهترین روش برای داشتن حال خوب و وصل شدن به خداوند هستش هر چقدر این سپاسگزاری از ته دلمان باشد و اونو با تمام وجود احساس کنیم واقعا معجزه رخ میده همه چیز در اون لحظه عوض میشه و این حس خوب اون موقع خوبتر میشه که میدونی همین احساس عالی برات یه عالمه اتفاق خوب به همراه داره
استاد عزیزم بی نهایت ازتون سپاسگزارم برای یادآوری این قانون مهم
عاشق همتون هستم و برای همگی یه حس و حال عالی آرزو میکنم که درک کنیم که فقط و فقط همین حس خوب هستش که میتونه همه چیزو به نفع ما تغییر بده
سلام بر رب م
سلام به استاد عزیزم
سلام به مریم جون
استادان روزتون مبارک
خدا جونم تو مدیریت می کنی منو زندگی م، رو دوست دارم بگم
ای ربم روزت مبارک
خوب تعلیم میدید من ه، انسان ، آدم ابوالبشر
خدایا چشم هایم را عالی نوازش دادی با این همه زیبایی هایت
می خوای برات بگم لذت ببری
خدایا متشکرم از دریای بیکران ت
خدایا متشکرم از نبی، رسولی که از جنس خودم ه
بارها توو قرآن گفتی رسولی از جنس خودتون ، بشری مثل خودتون، که راه میره،مثل شما، غذا می خوره مثل شما،می خوابه مثل شما ، زندگی می کنه مثل شما.
خدایا متشکرم از ساحل برفی ، آردی
خدایا متشکرم از درون استادم که توو هدایت ش می کنی به سمت زیبایی ها
خدایا متشکرم از آرامش یه عالمه مرد و زن که راحتن
خدایا متشکرم از دریای آب شیرین ، در کنار دریای آب شور
خدایا متشکرم از این همه عظمت ، قدرت ، تو بگو بشو، می شود
خدایا متشکرم از تمیزی این ساحل با برکت
خدایا متشکرم ازت که اسب استاد ( براونی) که بهم نشون میدی
خدایا متشکرم از موتور سواری استاد و مریم جون
خدایا متشکرم از شنا کردن توو آب شیرین که بهم میگی و می گویی ، می خواهی، ؟؟؟؟
آره خدا جونم می خوام
خدایا متشکرم از این همه زیبایی
که توان نوشتن ، گفتن ندارم
خدایا متشکرم که همه چیز منی، همه کس منی.
استاد عزیزم متشکرم از این همه آگاهی و درس
اما جواب سوالات……
چه شیوهای برای کنترول کانون توجه خود استفاده کردهاید و چه نتایجی داشته ؟؟؟
من بیشتر اوقات با خودم، خدای خودم حرف میزنم خدایا منو ببخش و کمکم کن حالم رو خوب کنم ، مثلاً همسرم گاهی اوقات با عصبانی وارد خونه میشه ، اول از کوره در میرم جوابشو میدم ، اما مدتی که میگذره متوجه میشم حالم خوب نیست به خدا میگم خدایا آرومم کن ، کمکم کن من توو لحظه جواب ندم حرف های بد نزنم،همین جوری قرآن گفته بحث نکنید با نام های بد و حرف های زشت همدیگر رو نخوانید ، چرا که شیطان دشمن آشکاری ست، و خیییییلی سوء استفاده می کنه،
بارها توو زندگی م تجربه شده هر وقت با خدا حرف می زنم ، و حالم رو خوب می کنم، به طرز عجیبی اون داستان به خوبی تموم میشه و روی خوش بهم نشون میده
. خدایا متشکرم.
صحبت کردن در مورد زیبایی ها که حالم رو خوب میکنه ، تحسین کردن آدم های دور برم خیییییلی آرامش بهم میده،
من توو زندگی م خیییییلی مورد تحسین آدم ها قرار میگیرم، میگن خونه ات، چقققققدر تر تمیزه،
شغلم آرایشگری ست، خیییییلی تحسین م، میکنن ،میگن چقققغ کارت درسته، چقققققدر تر تمیز، با کیفیت انجام میدی،
چقققققدر به خودت عالی میرسی، که همیشه تر تمیزی،
من انگیزه میگیرم، و به خودم میگم آفرین بازم از این بهتر میشه ، و دنبال یه راهی میگردم ، از خدا هدایت میخوام که ساده کنه برام سادگی رو،
من در نوشتن زیبایی ها غرق میشم انگار اینجا نیستم هر وقت حس میکنم که نیاز بنویسم زیبایی ها رو، می نویسم خیلی لذت می برم ، و حتی میرسم به خواسته هام که یه مدتی میگذره راحت بهشون میرسم، خدایا متشکرم.
سعی میکنم بیشتر اوقات از نوشتن استفاده کنم چون خیییییلی تمرکزی نوشته میشه و حالم رو خوب می کنه.
من اگه تمرکز کنم رو یه چیزی از اصل اون وارد زندگیم میشه
من کباب ،رفتن، به رستوران ، رفتن به مسافرت رو خیییییلی دوست دارم ، چند وقت پیش توو سفر به دور آمریکا خیییییلی توجه به اون فایل های استاد که به رستوران می رفتن و کباب سالم و ناب رو توش جان میکردن،خیلی تمرکزی می رفتم توو دل داستان ، چندی نگذشت که با همسرم رفتیم کبابی و یه دست کباب کوبیده عالی نوش جان کردیم،در حین خوردن همونجا به خودم گفتم این نتیجه توجه به چیزهایی که دوست داری، پس قانون درست عمل می کنه.
اگه یه کاری کردم که بعدش حسن بد میشه و نجواها هی میان که تو نباید اینو انجام ش میدادی، شاید مدتی بگذره،ولی بلاخره افسارش توو دستم میگیرم،و هی با دلایل منطقی که آره اگه اشتباه کردم، درس گرفتم، به قول استاد میگن من توو زندگی م، خیلی اشتباه می کنم، اما تکرار اشتباه رو سعی میکنم هرگز نباشه در زندگی م،
منم با این منطق ذهن رو آروم میکنم و قسم می خورم که دگه نجواها همون لحظه تموم میشه، و من آروم میشم.
خدایا متشکرم.
استاد عزیزم قسم میخورم که این روزا توو زندگیم خیییییلی دارم آگاهانه توجه به زیبایی ها میکنم و هر چه بیشتر توجه میکنم جهان بیشتر بهم میده، حتی این روزا فایل های شما هم توجه به زیبایی ها ست، و این همون فرکانس هاست، همون مدارهاست،
استاد عزیزم متشکرم
خدایا متشکرم
به نام خداوند مهربان و هدایتگرم
سلام به همه ی عزیزان در این سایت ارزشمند و دوست داشتنی.
استاد هر چی بگم چقدر سرِ بزنگاه این دو فایلِ اخیرِ محشر رو گذاشتین رو سایت، کمه.
بی نهایت ازتون ممنونم.
همین دو فایل میتونه به شدت زندگیِ آدم رو زیر و رو کنه و سرشار از حالِ خوب نعمت بکنه.
یکی از کارهایی که من از قدیم انجام میدادم نوشتن بود.
اما همه چی مینوشتم، هم شادی و هیجاناتم، هم ناراحتی هامو…
احساس میکردم تخلیه میشم.
تحلیل هامو هم مینوشتم.
راهِ فکر کردنِ من از طریق نوشتن بود و هست.
اما الان متوجه شدم که فقط از زیبایی ها و نکات مثبتی که میبینم و درک میکنم و دوست دارمشون و برام جذابن بنویسم تا بیشتر بیان تو زندگیم.
استاد دقیقا از وقتی گفتین یه دفتر برداریم برای نوشتن نکات مثبت و زیبایی ها، همون موقع دفتر برداشتم و شروع کردم به نوشتن…
الان چند روزی هست که منسجم دارم مینویسم و حس و حالم عالیه، زیبایی های پیرامونم بیشتر شده، جهان رو زیباتر میبینم، آدما رو بیشتر دوست دارم، شادترم…
قبلا ایده ها، نشانه ها، هدایت های روزانه مو تو یه دفتر جداگانه مینوشتم، سپاس گزاری هامو هم تو یه دفتر دیگه…
الان واسه ساده تر کردن نوشتن برای خودم، همه رو با هم تو همون دفترِ توجه به نکات مثبت مینویسم.
یه دفتر که مجموعِ حس های خوبِ من از محیط و خودم و … است.
و چقدر هم کیف داره بازش میکنم به دفعات مینویسم و مینویسم…
دقیقا از وقتی تعهد میدی، تغییر رو شروع میکنی و عمل میکنی، نتایج دقیقا از همون لحظه شروع میکنن به ظاهر شدن…
تلاش و ادامه= نتایج بیشتر و بهتر
متوجه تفاوتِ خودم با اطرافیانم شدم این روزها
متوجه شدم دلیلِ حالِ خوب و آرامشم چیه.
متوجه شدم انجامِ کارِ درست، نتیجه ی منو از دیگران متفاوت کرده.
و این اعجازِ نوشتن و فکر کردن و توجه به نکات مثبت و زیبایی های پیرامونمه.
جالبه شماره های نوشتنم از 100 که بالاتر رفت، هیجان زده شدم. چون متوجه شدم دقت و توجهم نسبت به زیبایی ها و قشنگیهای اطرافم بالاتر داره میره تو هر بار نوشتن.
الهی شکر برای همه ی نعمت ها
ناخودآگاه زیبایی هایی که میبینم و درکشون میکنم رو تو ذهنم سپاس گزاری میکنم، به آدم ها میگم از قشنگی هاشون.
خیلی خوشم میاد از تحسین کردن آدما برای زیبایی هاشون، مرسی استاد جان که این کار باحال رو بهم یاد دادین.
مثلا حرف های خوبی که آدم ها میزنن، لباس قشنگی که میپوشن، رفتارهای قشنگشون رو تحسین میکنم.
وقتی دیگران منو تحسین میکنن خوشحال میشم، ذوق می کنم.
یه جور انتقالِ حسِ خوب هست تحسین کردن سخاوتمندانه ی همدیگه.
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
سلام و درود استاد من خودم هر زمان که زیبایی ها رو بهش توجه کردم چه در طبیعت و چه در نوشتن ناخودآگاه زیبایی های بیشتری رو جذب کردم وحس مثبت بیشتری رو دریافت کردم . بار ها شده که لباس زیبایی پوشیدم یا عطر خوشبویی زدم و اطرافیان همه تحسین کردن و من کلی حس خوب گرفتم درست مثل کسی که طراح اون لباس بوده یا صاحب شرکت اون لباس بوده . استاد ما همه هر روز شاهد این قانون زیبایی ها هستیم . شما به کودکی توجه کنین که فقط زیبایی هارو میبینه و چقدر خوشحاله و هیچ درگیری ذهنی نداره و همه چیز براش خوشایند و تحسین برانگیزه. من خودم یه زمانی روی بینی خودم حساس بودم و وقتی تو آینه بهش توجه میکردم متوجه چیز های ریزی میشدم که تاحالا متوجه نشده بودم و هر بار باعث میشد که من بیشتر روی بینیم حساس بشم . چیزی که خودم بسیار تجربه اش کردم تاثیرپذیری های افراد دور و برمونه .ذهنیت اونا خیلی روی ناخوداگاه ما تاثیر میزاره و اگه کنترلش نکنیم باعث پسرفتمون میشه .
سلام ایلا عزیز تحسین می کنم شما را به چه نکته مهمی اشاره کردید ذهنیت افراد دور و برمون روی ناخودآگاه ما تاثیر می گذاره واقعا همین طور است من خودم تو این چند سالی که با استاد هستم آنقدر ورودی هام کنترل کردم انگار تو غار بودم و خیلی از نظر توحید روم تأثیر داشت خیلی خیلی فرکانس هام عالی شدند و خیلی تو معنویت پیشرفت کردم الان که یک کوچولو شل شدم اون هم تو محیط کار کمتر هندزفری می گذارم ولی اصلا تو جمع نیستم که هم کلام با دیگران بشوم و می فهمم روی ذهن تاثیر بد داره ممنون دوست عزیز بابت این آگاهی خدارا شکر
بنام خداوند وهاب ک بی دلیل میبخشه
سلامی ویژه ب استاد زندگیم
سلامی گرم ب تاثیر گذارترین استاد دنیا
چقدر خوشحالم ک شما استاد بنده هستین
چقدر ب خودم میبالم ک شاگرد شما هستم
ب ولله ک کلمه ی (((((استاد))))) برازندتونههههههه
استاد روزت مبارک باشههههه
باعث افتخار جهان هستی
چقدر تشنه ی این زیبایی ها بودم……
چقدر تشنه ی این آگاهی ها بودم……
چقدر تشنه ی پروازکردن درون بودم………
چقدر تشنه ی کامنت نوشتن بودم …..
بعد از دیدن این فایل ، روحم مثل درون پرواز کرد
بعد از دیدن این فایل ، وجودم سیراب شد
دمتگرررم استاد
نمیدونم از کجا باید شروع بکنم ولی اینو میدونم ک فقط باید بنویسم
اول از همه تحسین میکنم شرکت درون رو ک با این خلاقیت ، بااین ایده ، ارزش فوق العاده ای رو در جهان خلق کردن و ب رشد جهان کمک کردن و باعث شدن زیبایی های جهان چندین برابر بیشتر دیده بشه و بیشتر ب چشم بیاد و از شما استاد عزیزم و خانم شایسته هم سپاسگزارم ک وقت گذاشتین و همچین فایل فوق العاده ای رو ، رو سایت قرار دادین
بنازم به یده قدرت پروردگار ک جهان روانقدر زیبا خلق کرده ک هرچقدر از زیبایی این فایل بگم ، بازم کم لطفی کردم چون واقعا زیبایی های این فایل غیر قابل شمارشه
ولی خب بازم خداروشکر میکنم ک یاد گرفتم کانون توجهمو بر خواسته ها و دیدنه زیبایی ها قراربدم و از وقتی ک تا حدودی درک کردم و ب یاد اوردم ک من با افکارم و کانون توجهم خالق اتفاقات زندگیم هستم و من هستم ک زندگیمو خلق میکنم واقعا سعی کردم و سعی میکنم ک شکارچی زیبایی ها باشم و دوس دارم با این عادت زیبا ، زندگیمو برای همیشه زیبا بکنم …..
فایل قبلی گفتم و الان هم میگم ک تنها چیزی ک باعث شد این عادت خوب(تنظیم کردن کانون توجه برزیبایها ) رو در ذهن نجواگرم جا بندازم ، فعالیت در سایت عباس منش دات کام بود
منظورم از فعالیت ، دادن ورودی های خوب ب ذهن هستش
مثل دیدن فایل ها (ورودی از طریق چشم ) ،
مثل شنیدن فایل ها( ورودی از طریق گوش) ،
مثل نوشتن کامنت( ورودی از طریق خواندن و نوشتن)،
و وقتی ورودی ها در طی 24 ساعت کنترل میشن طبیعتا باعث تغییر باورها میشوند و تغییر باورها باعث تغییر شخصیت ( رفتار ) میشوند
پس میشه گفت ورودی های مناسب همون غذای سالم برای ذهنمون هستش ک برای رشد و پیشرفتمون بسیار حائز اهمیتهههه
همونجوری ک برای اینکه جسمی سالم و استایل خوشگل داشته باشیم سعی میکنیم از بهترین غذاها استفاده بکنینم
حالا میخوام بهترین رستوران جهان رو بهتون معرفی بکنم ک برید فقط غذاهای پر پروتئین و سالم وخوشمزه بخورید ک ب رشد و پیشرفتتون کمک شایان میکنه
بله رستوران بینظیر عباس منش دات کام
من ک خیلی ازش راضیممممم
چون هم بدنمووو ساختم و هم ذهنمووووو
(امیدوارم منظورمو خوب رسونده باشم ک ورودی هامو
( کانون توجهه ) با فعالیت در سایت عباس منش دات کام کنترل کردم ک خیلی باعث رشد و پیشرفتم شد)
حالا دوس دارم تجربمو راجبه تحسین کردن بگم ک چقدر میتونه ب زیبابین شدن ما وانرژی مثبت دادن ب طرف مقابل بشه ک خودم بشخصه خیلی انرژی مثبت از مردمان عزیزم دریافت کردم و از طرفی هم یاد گرفتم ک تحسین کردن ، میتونه تاثیربسیار خوبی بر خودم داشته باشه و میتونه کمک بکنه ک کانون توجهم بر زیبایی ها باشه
وقتی چندین سال بدنسازی تمرین کردم و بدن قابل توجهی برای دل خودم و عشقی ک نسبت ب این ورزش داشتم رو بسازم ،
اکثریت مردم با جملات و کلمات مختلف منو تحسین میکردن و همین انرژی مثبت دادن ها تاثیر فوق العاده ای روی من گذاشت و منم یاد گرفتم تحسین بکنم و زیبایی هارو بیشتر ببینم و حتی باعث شد زیبایی ها رو بیشتر ب زبون بیارم
پس چقدر خوبه بجای قضاوت کردن و حسادت ،،بیایم توجهمونو بر زیبایی های اطرافمون بزاریم و عادت بکنیم زیبایی ها رو براحتی شکار بکنیم و تحسین بکنیم چون تحسین کردن در وهله ی اول ب رشد و پیشرفت خودمون کمک میکنه تا زیبابین تر باشیم و ورودی های خوب ب ذهنمون بدیم
من ک از دیدن این فایل سیر نمیشم پس برم ی بار دیگه ببینمش بعد بخوابم
الهی شکرررررت
تا کامنتی دیگر بدرود
عاشقتونم