عادتی که زندگی شما را برای همیشه تغییر می دهد | قسمت 1 - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

1469 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مرضیه صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1973 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم عزیزم

    و همه دوستان گلم

    این قانون طلایی که به هر آنچه که توجه کنی ،جهان از اساس آن وارد زندگیت میکنه .جهان کاری نداری که تو چی میخواهی ،جهان فقط به فرکانس هایی که ارسال میکنی پاسخ میده .حالا چجوری این فرکانس ها ارسال میکنی :به چی توجه میکنی،در مورد چی حرف میزنی ،به چی فکر میکنی، چی رو تجسم میکنی ،گفتگو های غالب ذهنی ت درمورد چی هست و خداوند اتفاقات شرایط آدم ها رو همسنگ با فرکانس هات وارد زندگیت میکنه

    من از این قانون طلایی چند جا به درستی استفاده کردم و واقعا میتونم بگم از جهنم به بهشت اومدم. من سال 2018 با استاد آشنا شدم و اولین دوره یی رو که تهیه کردم روانشناسی ثروت یک بود . آموزش های این دوره به قدری برایم ارزشمند بود قابل وصف نیست اولین قدم موفقیت من بعد از اون شروع شد. من دختری بودم در شهر کابل افعانستان ،اونم در یکی محله های فقیر نشین کابل زندگی میکردم،در خونه یی زندگی میکردیم نیم ساخت بود هنوز کامل ساخته نشده بود در پنجره نداشت پرده زده بودیم و پدرم کارگر ساده بود همیشه خدا از بچگی مشکل مالی داشتیم. صحبت های استاد که گوش میدادم .میگفتم این راه نجات منه.خدا دعای منو اجابت کرده .باورهای روانشناسی ثروت یک رو من و خواهرم از صبح تا شب با هم تکرار میکردیم فقط تکرار میکردیم. تکرار تکرار. دقیقا یادم نیست هفت ماه هشت ماه گذشت .من بزنس خودم باز کردم .یعنی در طایفه ما کسی نبود که بزنس داشته باشه همه کارگر بودند. اما تونستم بزنسم باز کنم .بعد از باز کردن مغازه م دو ماه بعد کرونا اومد افغانستان و همه جا بسته شد .نجواها شروع شد من دوباره روی اوردم به فایل ها شب روز .تو انترنت دنبال بزنس هایی گشتم که تو دوران کرونا پر فروش تر شدند . مثلا با خبر میشدم مغازه های اطرافم دارن میبندن همه کسب کارها شکست خوردند. من توجه نمیکردم، فقط دنبال کسب کارها هایی بودم که پر فروش تر شدند یا اینکه هیچ صدمه بهشون وارد نشده. بعد از یکماه هدایت شدم گفت فروش آنلاین شروع کن .گفتم الان من هزینه شرکت های دلیوری رو نمیتونم پرداخت کنم .دوباره هدایت شدم گفت پدرت دوچرخه داره .ده درصد از فروش به پدرت بده برات سفارش ها ببره .اول که به پدرم گفتم .گفت زحمت نکشن تلاش نکن هیچ کس نمیخره تو این اوضاع مردم پول ندارن نون خشک بخرن . گفتم نه درست میشه .یعنی وقتی من این کار شروع کردم خودم باورم نشد از اینهمه مشتری .اینقدر فروش کردم دوباره تونستم بزنسم ادامه بدم. بعد از کرونا الان دیگه قوی تر شده بودم هم حضوری بود .هم فروش آنلاین . و اینکه بزنس من جوهراتی بودند که نه طلا بود نه نقره .مثل جواهرات استیل .برنج مس اما دیزاین های جدید ،اولین نفر در کابل بودم این کار شروع کردم .وقتی شروع کردم خیلی ها میگفتن اینکار نمیگیره کسی نمیخره .من توجه نکردم .رفتم دنبال بزنس هایی گشتم که برای اولین بار اتفاق افتاده بود و خیلی هم پرفروش شدند .بعد از دو نیم سال من از خارج از کشور اروپا .آمریکا مشتری داشتم .وضع مالیم هم عالی شده بود .مشکل مالی نداشتم تو آپارتمان شیک زندگی میکردم.

    موضوع دوم اینکه من از استاد یاد گرفته بودم توجه نکنم به ناخواسته ها .کابل شهر خیلی ناامنی بود اکثر ا اوقات انفجار میشد اما من تاجایی که میتونستم توجه نمیکردم ،خیلی سخت بود مثلا وقتی انفجاری صورت میگرفت شاید صداش میشنیدم یا اینکه میدیدم تمام مردم درموردش صحبت میکنن .مشتری هام صحبت میکردند .کلن من تمام سعی این بود فقط روی زیبایی تمرکز کنم .سال 2021 که همه مردم میگفتن دولت سقوط میکنه چیکار کنیم چیکار کنیم .من با تمام قوا سعی میکردم توجه نکنم.فقط دنبال نکات مثبت باشم .خیلی سخت بود پیدا کردن نکات مثبت در اون شرایط. اما من گفتم قانون جهان همینه .باید راهی پیدا کنی توجه نکنی. هر چقدر دلیل منطقی داشته باشی نباید در حس بد بمونی. کلن شبکه های اجتماعی تلویزیون و دوستانم را کنار گذاشته بودم. تا هیچ ورودی دریافت کنم تا جایی که امکان داره ..اوصاع خیلی سخت بود مثلا صبح میومدم بیرون ،میدیدم مردم هجوم آوردن به بانک ها ، میخواهن پول هاشون از بانک دربیارن .کنترل ذهن خیلی سخت بود. خب بلاخره دولت سقوط کرد همه چی یک شبه تغیر کرد .اما خدا بعد از پنج روز من هدایت کرد به کشور پاکستان و بعداز اونجا مهاجرت کردم به کانادا .الان یک سال چهار ماه میشه در کانادا زندگی میکنم .و پاداش توجه به نکات مثبت گرفتم از جهان . الانم تمام تلاشم میکنم این قانون طلایی تمرکز بر نکات مثبت رعایت کنم. واقعا دارم میفهم زندگی یعنی چی و اینجا چقدر توجه بر نکات مثبت راحتر هست .و هر روز سپاسگذار خداوند هستم .

    سپاسگذار شما استاد عزیزم هستم که این قانون را به من یاد دادید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 73 رای:
    • -
      ریحانه رحمتی گفته:
      مدت عضویت: 1416 روز

      سلام مرضیه عزیزم

      من واقعا شما رو تحسین میکنم . تقوا و ایمانتون رو تحسین میکنم . خدای من اینگونه پاداش میده به بنده ایی که به قانونش عمل میکنه . چقدر خوشحالم عزیزم ، خدایا شکرت

      پوست تنم سیخ شده ، به این قانون بدون تغییرش که شما رو چه طور هدایت کرده الله اکبر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        مرضیه صالحی گفته:
        مدت عضویت: 1973 روز

        سلام به دوست عزیزم ریحانه جان

        تشکر میکنم از کامنت زیباتون

        خدا سپاسگذارم که این جهان قانونمنده و همیشه قانومند عمل میکنه بدون کوچکترین خطایی و

        اینکه این توانایی ذهن ما که در لحظه فقط میتونیم به یک چیز تمرکز کنیم یا خواسته یا ناخواسته ،خیلی کمک میکنه به ما برای رسیدن به خواسته هامون

        برای شما دوست عزیزم آرزوی سلامتی آرامش ثروت و خوشبختی دارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      احسان گفته:
      مدت عضویت: 869 روز

      سلام تبریک میگم به شما خانوم صالحی عزیز… که تونستید ذهنتون رو کنترل کنید و از شرایط نا دلخواه اعراض کردید و حالا به جایی هدایت شدید که پر اززیبایی و آرامشه…

      چقدر حس خوبی به آدم دست میده میبینه کسی از قانون بخوبی نتیجه گرفته و میاد از نتایجش با عشق تعریف میکنه.واقعا براتون آرزوی ثروت و خوشبختی و لذت فراوان رو دارم.هرکجا که هستید شاد باشید و شکر گذار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        مرضیه صالحی گفته:
        مدت عضویت: 1973 روز

        سلام خدمت شما آقای احسان عزیز

        تشکر میکنم از کامنت زیباتون

        به قول استاد عباسمنش یکی از شکرگذاری من اینکه قوانین این جهان ثابت است و این مشیت الهی هیچ وقت تغیر نمیکند . هر کسی اگر قوانین درک کنه و عمل کنه ، لاجرم به خواسته هاش میرسه

        برای شما هم آرزوی سلامتی آرامش ثروت و خوشبختی دارم

        موفق باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      عارفه محمودی گفته:
      مدت عضویت: 1437 روز

      سلام درود به خانم صالحی عزیز.

      اول از هرچیزی به دوست عزیزم تبریک می گم به خاطر مهاجرت تون به کانادااا درود برشما.

      بعدش تحسین تون می کنم که اینقدر خوب وعالی تونستید توجه تون بزارید روی نکات مثبت زمانی که شرایط حاکم برجامعه افغانستان طوری بود که خودتونم نمی خواستید صدا شو می شنوید.سخت بود توجه نکردن اما شما ازپس این کار برآمدید تحسین تون می کنم مهاجرت نوش جانت تون باشه انشاالله که زندگی روزگار وقف مراد تون باشه.درپناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت سعادتمند در دنیا وآخرت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        مرضیه صالحی گفته:
        مدت عضویت: 1973 روز

        سلام به دوست عزیزم عارفه محمودی

        تشکر میکنم از کامنت زیباتون . و اینکه شما هم چقدر خوب قانون رعایت میکنید ،تحسین کردن دیگران

        من خودم در شرایط قبلی ،کسانی مهاجرت کرده بودن تحسین میکردم و در اخر خودم هم مهاجرت کردم

        برای شما هم آرزوی خوشبختی سلامتی ثروت آرامش میکنم

        دز پناه خداوند باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      پریسا و جلال گفته:
      مدت عضویت: 1167 روز

      سلام بر دوست عزیزم

      آفرین ،آفرین بهت که تونستی کنترل ذهنت رو در دست بگیری

      اینها همه نتایج تمرکز بر نکات مثبت و کنترل ذهن هستش.

      نوش جونت این نتایج عزیزم

      تحسین میکنم این تلاشت رو این نتایج عالیت رو و این توجه به نکات مثبت رو

      موفق باشی عزیزم

      در پناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      الهام 🌳 گفته:
      مدت عضویت: 2340 روز

      مرضیه جون سلام عزیزم

      تحسینت می کنم و بهت تبریک می گم که انقدر خوب تونستی ، توجه کنی به نکات مثبت..

      انقدر خوب ورودی ها رو کنترل کردی…

      من توشرایط صدبرابر بهتر از شرایط شما در افغانستان زندگی

      میکنم ، اما کنترل ذهن خیلی سخت میشه بعضی وقت ها و دیدن زیبایی ها و نکات مثبت رو فراموش می کنم.

      واقعا تحسینت می کنم و از خدا میخوام به جایی هزار برابر بهتر از این که هستی برسی که مطمئنم با ادامه ی این مسیر ، حتما میرسی عزیزم.

      سپاسگزارم از کامنت قشنگت که حس خوب بهم داد.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    ندا گفته:
    مدت عضویت: 1553 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جون

    درخصوص سوالاتی ک استاد جان پرسیدن میخوام تجربیات خودم رو با دوستانم به اشتراک بذارم:

    1- چطوری کانون توجهتون رو ب سمت زیبایی های اطرافتون هدایت میکنید؟

    راهکار من برای توجه ب زیبایی ها، نوشتن هست. چون اطرافیانم زیاد در این مورد ک زیبایی ها رو باهاشون ب اشتراک بذارم با من هم مدار نیستن، پس سعی میکنم با نوشتن تو نوت بوک گوشیم به زیبایی ها توجه کنم و یا اگه تنها هستم خدا رو شکر کنم ب زبان و تحسین کنم زیبایی ها رو و سریع هم حالم و هم اتفاقاتی ک برام پیش میاد تغییر میکنه.

    2- چ تجربه هایی داشتین در مورد اینکه وقتی زیبایی ها رو تحسین کردین و چ اتفاقاتی افتاده؟

    دو، سه هفته پیش به یک سفر رویایی به دبی هدایت شدم و در اونجا من با دوستم همسفر شدم ک سفر دوستم کاری بود ولی من برای تفریح و دیدن زیبایی های دبی رفته بودم، و تو همین سفر من بعضی روزا توقعم میشد ک دوستمم برای دیدن جاهای دیدنی دبی و پارک و بازارش با من همراه بشه. و حتی ی بار سر این موضوع هم باهم بحثمون شد، اما چون قانون رو میدونستم ک احساس بد برابر با اتفاقات بده پس سعی میکردم سریع کانون توجهم رو تغییر بدم و

    یک شب درحالیکه کنار ساحل نشسته بودم و اولین باری بود ک دوستم منو تنها گذاشته بود تو اون سفر و گف خودت برو همه جا رو ببین، یکی از فایل های دوره عزت نفس رو گذاشتم و شروع کردم کنار ساحل راه رفتن و کم کم ذهنم به سمت زیبایی ها و فراوانی و نعمت و خانواده هایی ک اونجا بودن جلب شد و کم کم حالم هی بهتر و بهتر شد و ب حدی از احساس خوب و عالی رسیدم ک از خدا کلی تشکر کردم ک دوستم منو رها کرد ک بتونم خودم این جاها رو تنهایی برم و حتی تو همون مسیر با دستان خدا روبرو شدم و ب زبان انگلیسی در مورد خیلی مسائل صحبت کردیم و حالم باز بهتر و بهتر شد ک میتونم تنهایی تو ی کشور دیگه زندگی کنم و ارتباط بگیرم و همین ی پله ای شد برای من ک روزای دیگه هم به راحتی و به تنهایی به جاهایی ک دوست دارم برم و حتی اعتماد بنفسم بالااتر رفت و تونستم با ملیت های مختلف تو دبی ارتباط بگیرم و دوست بشم و‌ساعت ها باهاشون وقت بگذرونم و حتی ترس از مهاجرت کردن به تنهایی هم برام کمرنگتر شد چون تقریبا ده روز تونستم به تنهایی خیلی از جاها رو ببینم و حتی اعتماد بنفسم در مورد حرف زدن به زبان انگلیسی هم بیشتر شد و اراده ام برای ادامه دادن و یادگیری بیشتر زبان بیشتر شد و همه اینها بخاطر این بود ک اونشب تونستم ذهنم رو کنترل کنم و به زیبایی ها توجه کنم.

    و تو این سفر هم اتفاقا ب ی جزیره ای هدایت شدم ک خانه پروانه داشت و دقیقاااا تا وارد اونجا شدم گفتم نگااا دقیقاااا عین سفر ب دور امریکا ک مریم جون فیلم گرفته بودن دقیقا یادم نیست کدوم فایل بود اما پارسال دیده بودم و چققد دلم اون لحظه میخواست ک اون فضای زیبایی ک پر از پروانه بود رو تجربه کنم و تا وقتی ب اون جزیره هدایت شدم اولین چیزی ک ب ذهنم رسید همین بود ک دقیقاا عین فایل های سفر استاد رو دارم تجربه میکنم و کلییی بهم حس خوب داد ک بیشتر پیگیر فایل های سفر ب دور امریکا باشم تا بیشتر از این دست زیبایی ها وارد زندگیم بشه.

    خداااایاااا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 75 رای:
    • -
      کیمیا رضایی گفته:
      مدت عضویت: 1933 روز

      سلام ندای عزیزم

      چقدر قشنگ این تضادی که باهاش رو برو شدی رو واردش شدی و حلش کردی و اون نتایج بعدش که همیشه پاسخ جهان به بنده هایی هستش که بتونن کنترل کنن ذهنشون رو و عمل کنن به قانون

      تبریک میگم بهت که اینقدر خوب داری از این قانون استفاده میکنید

      موفق باشی دوست خوبم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        ندا گفته:
        مدت عضویت: 1553 روز

        سلام کیمیای عزیزم

        مرسی که کامنت من رو خوندین و برام پیام گذاشتین. من مدت ها بود که کامنت نمیذاشتم و فکر میکردم همین که تو گوشیم احساسم رو بنویسم و تجربهایی ک کسب کردم یا تو دفترم بنویسم کافیه. اما الان ک کامنت و پاسخ شما رو دیدم متوجه شدم چقد کامنت گذاشتن تو سایت حس متفاوت و بهتری رو انتقال میده. مخصوصا دوستانی چون شما وقتی پاسخ میدن انگار ک خدا داره بهم پاسخ میده و میگه افرین همینجور پیش برو. خدا رو شکر که صبحم با کامنت زیبای شما شروع شد و مرسی برای پاسخ و حس خوبی که بهم دادین. خدا رو شکر برای وجود بنده های نازنین چون شما

        در پناه خدا شاد و سالم و موفق باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    محمد جواد میگلی گفته:
    مدت عضویت: 2896 روز

    سلام و درود به استاد جان خانم شایسته و دوستان عزیزم

    توضیحات عالی استاد در مورد کنترل ذهن و گذاشتن کانون توجه روی زیبایی های جهان اطراف مون

    وقتی استاد داشتند صحبت می کردند من متوجه شدم الان مدت خیلی زیادی هست که من نمی بینم و نمی شنوم از آدمها نازیبایی ها و بدبختی ها اون اوایلی که شروع کردم به کنترل ذهنم پر بود از آدمهایی که همش از بدبختی و زشتی صحبت می کردند و من انرژی خیلی زیادی صرف می کردم تا نبینم و نشنوم ولی الان مدت هاست که خودش جهان دور می کنه اون افراد رو از من و اصلأ دیگه نیاز به زور زدن من نیست و کلا هر کسی هم که بیاد و بخواد از چیز های نا زیبا صحبت کنه خودش میره از کنار من

    حتی اعضای خانواده مثل همسرم هم همین طوره وقتی مادر ایشون تماس باهاشون میگیره و می خوان شروع به بد گویی و غیبت کسی کنند خودش میره توی اتاق که من صحبت ش رو نشنوم این کار جهانه به صورت قانون مند دور می کنه نازیبایی ها رو از کنار من

    خدا را شکر

    اونجایی که استاد گفتند برای من تکراری نمی شوند این زیبایی ها من دیدم که روی این موضوع من باید بیشتر کار کنم

    چون کار من به صورت اقماری هست و 14 روز سرکار و 14 روز خونه هستم که اونم داستانش مفصل هست بیشتر مواقع همکاران م رو میبینم که از همون روز و لحظه اول میان سرکار لحظه شماری می کنند و عجله که این 14 روز تمام بشه و برن خونه

    منم قبلاً این مسئله رو داشتم ولی هر چه بیشتر روی خودم کار کردم و از خودم سوال کردم که تو می خوای بری منزل چکار کنی

    جوابم این بود که می خوام برم لذت ببرم

    و بعدش به خودم می گفتم خب تو از همین جایی که هستی هم لذت ببر و اینقدر این تمرین رو انجام دادم که الان نگاه می کنم هیچ عجله ایی نه برای رفتن سرکارم دارم نه برای خونه اومدن و همین کنترل ذهن هم باعث شد من امکانات و پیشرفت هایی در کارم داشته باشم که به جرات می گم همکاران در رده خودم ندارند این امکانات رو

    موضوع بعدی از کنترل ذهن همسایه کوچه پشت خونمون بود که خیلی بلند بلند صحبت می کردند

    و خیلی از وقت‌ها مزاحم استراحت و آرامش ما می شدند

    همسرم هر روز گیر و بد و بیراه می گفت که این چه وضعیه

    من که از طریق آموزش های استاد قانون رو درک و نحوه کار کردش رو یاد گرفته بودم شروع کردم به اعراض کردن و بر داشتن توجه ام از این موضوع

    اتفاقی که افتاد من نمی دونم چی شد ولی کلا همسایه ما دیگه صداش نمیاد و ساکت شد اصلأ دیگه من صداش رو نمی شنوم و نمی دونم هم چه اتفاقی براشون افتاد ولی فقط اینو می دونم که جهان قانون منده و بر اساس قوانین خودش کار می کنه

    این کنترل ذهن برای من اتفاقات خیلی خوب و زیادی به ارمغان اورده تا حالا

    و جهان هی منو هدایت کرده به جا های بهتر آدم‌های مثبت تر در آمد بیشتر مکان های زیبا تر مهارت های تخصصی تر توی کارم

    چند روز پیش برای ارتقاء جایگاه شغلی ام درخواست کردند که بیا و رییس دفتر مدیر باش خب من رفتم ولی شرایط ش رو برام نداشت برگشتم آقا همه می گفتند که باید بیای پیش ما و برای قسمت ما کار کنی

    بی نهایت درخواست شده ازم که کار کنم براشون

    اینا قبلاً اصلأ نبودند و از زمانی که من تونستم کانون توجه ام رو کنترل کنم و به زشتی ها و نا زیبایی ها توجه نکنم و به زیبایی ها توجه کنم به وجود آمدند

    در صورتی که گفتم قبلاً من یک آدمی بودم که کسی حتی منو خونه ش راه نمی داد چه برسه به اینکه کار بهم بدهند

    دیروز یه موفقیت عالی دیگه برام رقم خورد اونم تحویل گیری دفتر کارم به عنوان رییس بخش نرم آی تی یه شرکتی که چند وقته براش نرم افزار داشتم طراحی می کردم و یه فرد بسیار ثروتمند و یک شرکت بسیار موفق

    که از در این شرکت وارد شدن هم برای من فقط سود هست و سود

    خدا را شکر بابت تمام اتفاقات خوبی و عالی که فقط با همین تغییری که استاد گفتند برام در زندگی رقم خورد

    استاد منم دارم روی خودم خیلی کار می کنم که این زیبایی ها برام تکراری نشوند و همیشه منو به وجد بیاورند

    زیبایی دخترام ، رفتار های شیرین پسرم زیبایی ها و رفتارهای همسرم و خونه ماشین شهرمون کارم و دنیای اطراف م

    مرسی استاد جان

    دوست دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 80 رای:
    • -
      شیرین عبدی زاده گفته:
      مدت عضویت: 2216 روز

      محمدجواد جان

      دوست عزیز

      خیلی ممنون از مطالب بسیار عالی که با ما به اشتراک گذاشتید، و تبریک میگم بهتون بخاطر ساختن اینهمه نتایج عالی و تحسین برانگیز

      نکته خیلی مهمی رو شما نوشته بودید اینکه منم قبلاً این مسئله رو داشتم ولی هر چه بیشتر روی خودم کار کردم و از خودم سوال کردم که تو می خوای بری منزل چکار کنی

      جوابم این بود که می خوام برم لذت ببرم

      و بعدش به خودم می گفتم خب تو از همین جایی که هستی هم لذت ببر و اینقدر این تمرین رو انجام دادم که الان نگاه می کنم هیچ عجله ایی نه برای رفتن سرکارم دارم نه برای خونه اومدن و همین کنترل ذهن هم باعث شد من امکانات و پیشرفت هایی در کارم داشته باشم که به جرات می گم همکاران در رده خودم ندارند این امکانات رو من تا حالا اینطوری به این مساله نگاه نکرده بودم

      از این به بعد باید بیشتر حواسم باشه ببینم چه کارهایی رو بی‌حوصله انجام میدم، یا از زیر بار انجام دادنشون شونه خالی میکنم و به تعویق میندازم، بعد ریشه یابی کنم و از قانون لذت بردن از لحظه برای نتیجه گرفتن و آرام شدن و انگیزه گرفتن برای رسیدن به نتیجه عالی استفاده کنم

      چه فرمول عالی و جذابی

      خیلی سپاسگزارم که هدایت شدید، عمل کردید و تجربه تون رو با سخاوتمندی به اشتراک گذاشتید

      خداوندم ممنونم که منو به این درس هدایت کردی.

      موفق و ثروتنمد باشید دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        محمد جواد میگلی گفته:
        مدت عضویت: 2896 روز

        سلام به دوست گرامی ام خانم عبدی زاده

        منم تشکر می کنم بابت نگاه ریز بینانه و عمیقی که نسبت به اتفاقات و قوانین دارید و همین موضوع چقدر می تونه به ما در لذت بردن بیشتر از زندگی کمک کنه

        کامنت شما منو یاد یه صحبتی که چند روز پیش با یکی از همکاران م داشتم انداخت

        از مراجعه کننده ایی در اداره ما که این آقا همیشه لبخند میزنه

        کلا هر وقت دیدمش در بدترین شرایط به دید من توی اون گرمای عسلویه و رطوبت هوا این آدم داره می خنده و اصلأ دیدنش به آدم یه حس خوب میده

        بله داشتم به همکار م می گفتم که این آقا چقدر پر انرژی هست و همیشه می خنده

        همکارم گفت (همون حرف عامه جامعه) خب اگه منم روزی 10 میلیون در آمد داشتم مثل این آقا می خندیدم (لازمه بگم همکارم ماهی 10 میلیون حقوق می گیره)

        من بهش گفتم می‌دونی چیه اون درآمده باعث این حال خوب و لبخند نشده ااا

        این حال خوبه و لبخند و انرژی مثبته باعث اون درآمد روزی 10 میلیون شده

        همکارم آقا لال شد برای چند لحظه

        بله دوست عزیزم ما اینجا هستیم که متفاوت از عامه جامعه ایی که هر لحظه می نالند فکر کنیم و نتیجه بگیریم

        ازتون سپاسگزارم که اینقدر عالی و کار درست دارید روی خودتون کار می کنید و کامنت ها و مطالب سایت رو مطالعه می کنید

        حال دلتون خوش

        آرزوی بهترین ها

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
        • -
          فرنگیس محمدی گفته:
          مدت عضویت: 2650 روز

          سلام آقای میگلی عزیز

          هم کامنت شما پر از محتوا و آگاهی بود و هم این پاسخ کوتاه که کلی نکته داشت ،یاداوری شد که لذت بردن رو به تعویق ننندازم و از همون جایی که هستم خلاقانه لذت طراحی کنم تا به سمت لذت های بیشتر هدایت شم

          دقیقا چقدر آدمهایی که لبخند به لب دارند،دوست داشتنی و خواستنی هستن و به صورت واضح انرژی رو به دیگران منتقل میکنند و صد البته که صد برابر اون رو از سمت جهان هستی دریافت میکنن

          در واقع اونها خودخواهانه خودشون رو خیلی دوست دارند و ارزشمند می‌دونن، و همین رو دریافت میکنن

          چقدر عالی که اینقدر در کارتون پیشرفت کردید و از همون محیط لذت میبرید ،و از قانون به نفع خودتون استفاده کردید و نتایج ش رو واضح دریافت کردید و با اشتراک گذاشتن این مثالها باعث شدید هم ایمان خودتون هم ما قویتر بشه ،که بله قانون جواب میده ،اگه این شد ،بقیه هم میشه

          در پناه قدرتمند تر از هر قدرتمندی و نزدیک تر از هر نزدیکی ، موفق باشید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
          • -
            محمد جواد میگلی گفته:
            مدت عضویت: 2896 روز

            عرض سلام به دوست عزیزم خانم فرنگیس

            چه اسم زیبایی هم دارید شما خانم محمدی

            ساعت 4:30 صبح روز پنجشنبه 11 خرداد 1402

            حسی بیدارم کرد و گفت سری از سایت بزن منم اطاعت کرده و سایت رو باز کردم نقطه آبی رنگ در کنار پاسخ به دیدگاه های من توجه منو جلب کرد و پاسخ زیبای کامنت شما رو دیدم

            الله اکبر

            هدایت های خداوند هر لحظه با ماست و ما رو داره راهنمایی می کنه حتی در خواب

            این روزها خودمو قشنگ تو بغل خدا می‌بینم دقیقا عین زمانی که بین 400 نفر سرباز همشهری که فقط وقتی بهشون گفتند که شهرمون سهمیه برای تقسیم نداره باور کردند و همشون هم نتیجه باور شون گرفتند ولی آقا من 18 سالم هم بیشتر نبود باور نکردم

            یعنی سخت بودا بین 399 نفر متفاوت فکر ، باور و عمل کنی

            خودمو انداختم توی بغل خدا با سلول سلول بدنم صداش کردم و اشک ریختم نه اشک بدبختی و فلاکت اشک شدت خواسته

            و روز تقسیم خوندن اسامی رو

            چابهار ، بندرعباس ، کرمان ، تهران ، وووووو

            و آخرین نفر محمد جواد میگلی بوشهر

            یا خدا مور مور میشم خدا شاهده بهش فکر می کنم حتی

            همه مثل اینا هستند توی حرم امامان که شفا می گیرند می‌ریزند لباس شفا گیرنده پاره پاره میکنند

            دنبال من توی میدون صبحگاهی می‌دویدند که تو کی هستی پدرت کیه حتماً یه آدم کله گنده و اطلاعاتی هست که این اتفاق برات افتاده

            ولی خب این باور عامه جامعه هست دیگه

            خدا را شکر

            ممنونم از پاسخ عالی تون

            نوش جان تون باشه تمام عشق و ثروت و نعمت های خداوند بخشنده و مهربان

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    شیرین امامی احتشامی گفته:
    مدت عضویت: 2198 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام ؛

    استاد جان بعد از دوره سلامتی وقتی فایلی رو میبینم تو سایت اولین زیبایی که منو به تحسین وا میداره اندام رویایی شماست . واقعا دمتون گرم که اینقدر اعتماد به نفس و عزت نفس و توکل به الله رو سرلوحه زندگیتون قرار دادید و چنان با تمرکز لیزری جلو رفتید که روی هرچی پزشک و متخصص تغذیه است کم کردید ، اصلا انقلابی کردید ……..

    ( هزااااار با دست )

    استاد جانم فکر کنم بالای هشت بار من این فایلو دیدم و لذت بردم ، وااااای…‌ وقتی روی اون ماسه های سفید و برف طور به قول خودتون آردی وایسادید و انگشتای پاتونو توش تکون دادید خدا میدونه حس کردم خودم پاهام رو ماسه هاست . چه حاااالی کردم .

    اون دریاااای وسیع و زلال که الله اکبر واقعااا چند رنگ داشت . همش فایلو پاوز میزدم و رنگ آب رو میدیدم و میگفتم خدااای من تو چه میکنی ؟؟؟!!!!

    این همه زیباییی …. این همه شکوه و عظمت ….

    آسمون آبی خوش رنگ ، مرغ دریایی زیبایی که انگار از آدما نمی‌ترسید و در ارتفاع کوتاهی پرواز میکرد . امواج سفید و ملایم که آرووووم روی هم غلت میخوردن و تن برهنه آدما رو نوازش میکردن .

    به عنوان یه زن خییییلی لذت بردم از آزادی پوشش اون خانما ، چقدر راحت ، چقدر رنگی رنگی ، چقدر با اعتماد به نفس و از همه مهمتر کسی رو ندیدم که زل زده باشه یا نگاه نامناسب داشته باشه ….

    خداااای من ….‌ این همه آزادی !!!!!

    این همه رهااایی….

    این همه امنیت ……

    این همه پاکی چشم و نگاه !!!!

    از ته قلبم یک همچین آزادی و رهایی رو خواستم و همش خودمو اونجا تصور میکردم .

    که گاهی دراز کش حمام آفتاب گرفتم و گاهی تن به امواج میسپرم و میرم زیر آب و از بس آب شفاف و پاکه سنگای کف دریا رو میبینم و از انعکاس نور آفتاب روشون لذت میبرم و دوباره بالا میام و به افق بنفش اقیانوس خیره میشم ، در قلبم غوغای شادی و سپاسگزاریه …..

    که چقدر خوشحالم … چقدر قلبم باز شده …. چقدر زیبایی ها احاطه ام کردن …..

    که هم دارم لذت شنا کردنو میبرم هم لذت آزادیو هم به قول استاد عزیز کلللی املاح ضروری بدنم داره تامین میشه ،

    آرررره …. به همین راحتی چند کار با هم داره انجام میشه بدون این که من زحمتی بکشم .

    صد البته بادبادک قرمز و سفیدمم پر میدادم تو هوا و کللللی ذوق میکردم و میدویدم این و اون ور …..

    خدایاااا…. این مردم اصلا با قضاوت بیگانه ان ،

    هر کسی هرجور دلش خواسته لباس پوشیده ….

    هر جور دلش خواسته پوزیشن خوابیدن داشته ….

    هرجور دلش خواسته از فضا استفاده کرده ….

    بعضی ها مثل اون خانم و آقای مسن پشت سر استاد فقط لذت تماشای اقیانوس مواج و صدای آب و نسیم خنک دریا رو انتخاب کرده بودن .

    بعضی دیگه

    مثل اون خانما آب بازی توی آب .

    بعضی دیگه شنا کردن رو

    ترجیح داده بودن .

    و بعضی هام مثل استاد و مریم عزیز کنار این ساحل رویایی رکاب زدن رو .

    هر کس به قدر وسع وجود خودش از اون فضا لذت میبرد.

    این مسئله چقدر منو یاد ما آدمها انداخت که هر کدوم با اندازه های متفاوتی از این عالم مادی بهره می بریم .

    استاد جان چی بگم از زیبابین شدنم ….

    چقدر خودم از این خصلتم لذت میبرم ( البته که هنوز خیییلی راه دارم ) .

    از زمانی که سعی کردم به قول شما (( آگاهانه )) به زیبایی ها و نکات مثبت توجه کنم انگار روحم بیشتر در آرامش قرار گرفته و جانم در حال شفاف شدنه .

    اوایل خییییلی برام سخت بود چون در افکار نامناسب ، کلام نامناسب و تمرکز بر نا زیبایی ها ید طولایی داشتم .

    و همش با خودم میگفتم آخه استاد جان مگه تو ایران میشه روی زیبایی ها تمرکز کرد ؟ کدوم زیبایی ؟؟؟ کدوم نکات مثبت ؟؟؟

    اما همش از خدا هدایت می خواستم و یواش یواش دیدم اون صدا قشنگه تو قلبم داره یه چیزایی رو بهم میگه :

    بنده عزیزم ، شیرینم

    بچه گیات یادت میاد ؟

    یادت میاد چی اون روزا تو رو خوشحال میکرد؟

    از چی به وجد میومدی ؟

    با اکراه شروع می کردم به فکر کردن :

    اووومممم…. خوووب….

    خوابیدن رو پشت بوم و دیدن و شمردن ستاره ها ….

    فصل بهار و اومدن پروانه ها تو باغچمون ….

    خوردن غذای مورد علاقم ….

    لباسا و عروسکا و کیف و …. که پدرم سوغاتی میاورد ….

    دوچرخه سواری با برادرم ….

    تو مسافرتا وقتی کنار رودخونه مینشستیم و دیدن اون هندونه گنده که تو آب گذاشته بودن بزرگترا و با آب رودخونه

    هزااارتا قل میخورد ولی نمیتونست فرار کنه ….

    بوی مست کننده گلها وقتی میرفتیم پارک و دوست داشتم یواشکی گل بچینم ….

    لبخند مامان بزرگم وقتی استکان چایشو می بردم تو آشپرخونه و وسط راه نمیشکوندم …..‌‌…

    وقتی حروف الفبا رو درست مینوشتم….‌

    وقتایی که زانوم زخمی میشد و به سرعت خوب میشد و حتی جاش نمیموند ….

    وقتایی که خییلی گرمم بود و مامانم اجازه میداد مستقیم جلوی پنکه بخوابم …..

    و…….

    شیرینم اگه الان زیبایی نمیبینی ،

    اگه به شعف نمیای ،

    اگه الان نکات مثبتی نیست !!!!

    نکه نیست ، تو نیستی ….

    اونا هستن ، بزرگتر ، بیشتر ، وسیعتر ، زیباتر ….

    ولی تو چشماتو بستی روشون ….

    تو نمیخوای ببینی ، تو نمی خوای لمس کنی ، تو نمیخوای لذت ببری .

    تو بخواه من بهت نشون میدم !!

    من دستتو میگیرم میبرم اونجا که زیباتره !!

    من حواس پنجگانه تو تقویت میکنم رو زیبایی ها رو نکات مثبت ….

    تو قلبتو باز کن من پر از شگفتی و شعفش میکنم ….

    من هر روز زیبایی جدیدی بهت نشون میدم ….

    اما محبوبم یادت باشه :

    یواش یواش میبینیااااا….

    یواش یواش میفهمیاااا….

    یواش یواش درک میکنیااااا….

    دستتو بده من

    ولی عجله نکن ، حوصله کن ، یاد آوری کن ، بنویس ، به خودت بگو ، به دیگری بگو ….

    تا یادت نره …

    تا من وسیعترت کنم ، بزرگترت کنم ، متنعم ترت کنم .

    فقط تو بیااااا….

    توقف نکن ….‌

    نا امید نشو…..

    دستتو از تو دستم نکش ….

    نگو خودم بلدم ….

    بزار یادت بدم …..

    آره استاد جان …. یواش یواش تاتی تاتی کردم و حالا به ولله قسم جایی که هییییچی نیست بهش توجه کنم

    یه دفعه چشمم میوفته به اون گیاه کوچولوهای سر سختی هستن که کنار دیوارا و جوبا در میان !!!!

    چشمم میره رو اونا میره تو گلبرگای ریزه شون و میگم الله اکبر

    تو چجوری در میایی ؟؟؟

    چقدر زیبایی ؟؟؟

    چقدر زندگی در تو موج میزنه ؟؟؟

    که انصافا مدتهااااس خداوند در اکثر مواقع هرررر جایی که بودم اونجا رو برام‌ پر از زیبایی کرده و به قول

    مریم جان انگار جهان هم سر شوق میاد وقتی شوق منو میبینه !!!

    میگه اینم ببین …..

    اونجارم ببین …..

    آسمووون …. آسمون یادت نره …..

    موهای فرفری و بامزه این بچه رو ببین …. و……

    خلاصه که استادم چه کردی با من ،

    با منه همییییشه نازیبا بین که الان با همه وجودش دنبال زیبایی و نکات مثبت میگرده ، دنبال تحسین کردن میگرده ، و خودش خودشو برای این کار تحسین میکنه و عشششششق اون لحظه اشو میبره و روحش پرواز میکنه .

    استاد جان جانانم خدا شما رو برام نگه داره که برای من زیباترین ، مثبت ترین و بهترین دست خداوند هستید .

    بماند به یادگار

    شیرین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 84 رای:
    • -
      عارفه محمودی گفته:
      مدت عضویت: 1437 روز

      سلام خانم امامی عزیز

      تحسین تون می کنم به خاطر این کامنت زیبا تون تحسین تون می کنم اینگونه چشم و ذهن تون رو عادت به دیدن زیبایی ها کردید تحسین تون می کنم خاطراتی که از گذشته به یاد آوردید سرشار از حس خوب احساس خوب بود سرشار از زیبایی بود.به قدری زیبا وقابل تجسم نوشته بودید.جاهایی خودم رو می دیدم خاطراتی که منم توی بچگی هام تجربه کردم اما هیچ وقت سپاسگزاری نکردم اونجاهایی که نوشته بودید.

      دوچرخه سواری با برادرم…

      به قدری زیبا وقابل تجسم نوشته بودید که کل تجربه های شیرین شبیه به شما رو داشتم برام زنده شد و خدارووو بابت تک تک اون لحظات سپاسگزارم.

      از شما بابت این کامنت تون سپاسگزارم… چقدر کامنت های دوستانی چون شما به دقت نظر ما رو برای دیدن زیبایی هایی که داشتیم وتجربه کردیم رو می بره بالاتر سپاس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      زینب معرفی گفته:
      مدت عضویت: 1299 روز

      سلام دوست عزیز

      چقدر لذت بردم از کامنت پر بارت

      چقدر عالی و دلی نوشته بودی

      چقدر تحسینت میکنم عزیزم

      به خیلی نکات ارزشمند اشاره کرده بودی که برای هر کسی که کامنت شما رو میخونه قطعا مفید و تاثیر گذار خواهد بود

      انشالله همچنان خداوند چشم هایتان را به روی دیدن زیبایی های بیشتر بیناتر کند.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      پرستو صادق آبادی گفته:
      مدت عضویت: 1293 روز

      سلام شیرین عزیز.

      بابا استاد یه جور ما رو دیوانه کرد توهم یه جور بابا عالی نوشتی چقدر زوق کردم چقدر زیبایی دیدم در کامنتت چقدر یاد بچگیم زنده شد چقدر با احساس نوشتی . ممنونم بخاطر انتقال انرژی مثبت. ببین من نتونستم کامنتت رو تا آخر بخونم وگفتم برم بنویسم وحالا برم ادامه کامنت شما رو بخونم .

      خدانگهدار ….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      یاسمن زمانی گفته:
      مدت عضویت: 2396 روز

      شیرینِ عزیز! چقــــــــدر زیبا نوشتی!! اشک از چشمام اومد با خوندن کامنتت! چقدر زیبا توصیف کردی اون لذت هایی که در دوران بچگی هممون تجربه کردیم…خوابیدن رو پشت بوم شبای تابستون و شمردن ستاره ها، اون هندونه ای که مینداختیم تو آب رودخونه…انقدر قشنگ توصیف کردی همش رو الان با تک تک سلول هام انگار دوباره تجربه کردم و اون حس شادی در من زنده شد. بهترین ها رو برات آرزو می کنم دوست عزیزم و از خدا میخوام در بهترین زمان شما رو هدایت کنه به همین آزادی و رهایی که در این فایل دیدیم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        شیرین امامی احتشامی گفته:
        مدت عضویت: 2198 روز

        سلام خدا بر شما دوستان ارزشمند و توحیدی خودم که باعث کلی انرژی مثبت و لبخند بهم شدین .

        عزیزای من :

        یاسمن جان زمانی

        پرستو جان صادق آبادی

        زینب جان معرفی

        عارفه جان محمودی

        علی و آفرین جان

        یک دنیا سپاسگزارم از کامنتهای تحسین کننده و مثبتتون . چقدر خوشحالم کرد .

        عزیزانم بنا بر ایده دوست خوبمون آقای خوشدل تصمیم گرفتم در جواب مهرتون به همتون 5 ستاره بدم که

        به الله لایقش هستید و

        امیدوارم هممون تا اخرین نفس در راه توحید و عمل به قوانین الهی باشیم و بعد از هدایت شدن جزو گمراهان نباشیم .

        آمین……..

        دوستدار همتون

        شیرین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      علی و آفرین گفته:
      مدت عضویت: 3601 روز

      سلام شیرین جانم

      چقدر از خوندن کامنت زیبات لذت بردم و اشک شوق ریختم. چقدر با چشم های زیبابینت با ذهن زیبابینت منو به وجد آوردی. چه لحظه های زیبا و شیرینی از کودکی رو به یادم آوردی چقدر مکالمه زیبایی با جان جانان داشتی. خدای من شکرت. شکرت. شکرت.

      شیرین جانم سپاسگزار وجود دوستان زیبابینی مثل شما هسنم که به من یاد میدین چی ببینم و چطور قانون رو با لذت در جای جای زندگیم اجرا کنم.

      سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    نفیسه گفته:
    مدت عضویت: 2111 روز

    به نام تنها ابر قدرت حاکم بر جهان هستی

    سلام به همه عزیزانم

    10 ماه قبل بود درست روزی که حاضری برای هدفت چه قربانی بدهی روی سایت قرار گرفته بود.

    همزمان با سرقت مسلحانه ای که به همسرم شد و آنجا بود که با توجه به هجم فرکانس های منفی که به سمتم از همه طرف به سمت من روانه بود باید میتوانستم تمام آموزه های گرانبهایتان در مورد اعراض از ناخواسته ها را اجرا میکردم.

    پیغام فأعرض عنهم بود که در گوشم غوغا می‌کرد اما یک شجاعتی میخواست که خدایم آن را در قلبم قرار داده بود.

    راه حل‌ها از قبل داده شده بود.اولین کاری که کردم دوش گرفتم به ظاهر مصیبتی بود که در دلش صبری جمیل و اعراض میطلبید.

    وقتی دیدم خانواده ام فقط نگرانی هایشان را به من انتقال می‌دهند حتی تلفن هایشان را دیگر جواب ندادم. اصرار داشتن همسرم را به منزل بیاورند و من به خانه پدرم بروم اما من با خودم عهد بسته بودم تا از طریق قانونی کارهایم کامل انجام نشود از خانه خارج نشوم همان رعایت عده و حدود الهی ام که باید درسش را پاس میکردم.

    حتی زمانی که پدرم با التماس و خواهش هایش و و یادآوری کردن استندهای داخل قلبش میخواست مرا تحت تاثیر قرار داده و به منزلش ببرد و سعی می‌کرد شرایط بحرانی را به من گوشزد کند خدا با پیغامی که به من گوشزد می‌کرد اگر آن دو (پدر مادر) تلاش کردند تو را از راه من خارج کنند از آنها اطاعت نکن خداحافظی کرده تلفن را روی همه قطع کرده و دیگر پیغام های تهدید آمیز و پر از سرزنششان را نخوانده و گوش نکرده پاک کردم.

    با خودم عهد بسته بودم در مکانهایی مثل بیمارستان به جز دیدن کودک های به دنیا آمده و زایمان نروم تا این میل به پرستاری از وجودم برداشته شود.

    پس اقدام بعدی این بود که برایم مهم نباشد چه حرف‌ها و حتی تهمت‌هایی به من زده میشود پای عهدم بمانم و در آنجا حضور نداشته باشم.

    با تمام وجود فارغ از اینکه چه فکری در موردم میکنن عزمم را جزم کرده و وقتی برادر همسرم برای اینکه از من سوالاتی بپرسد تماس گرفت به ایشان اعلام کردم همسرم را به خانه مادرشان ببرند چون من نمیتوانم در فضای پر از حال بد بمانم و من الان باید در آرامش باشم.

    چون میدانستم به محض حضورشان هر روز سیلی از افراد برای ملاقات آمده و من که در تمرین اعراض از نازیبایی بودم ناخودآگاه باید در اون فضا قرار میگرفتم.

    هیچ تلفن و پیغامی را که برای پیگیری حالم به طرفم روانه بود جواب ندادم.

    میدانید استادم چندی قبل بود که همسرم موفقیت هایی جهانی کسب کرده بودن اما انگار دیدن موفقیت ها انسان‌ها را تکان نمیدهد و دنبال تبریک گفتن نیستن اما منتظر هستن یک سانحه پیش آید و تماس بگیرن و جویای چگونگی ماجرا شوند.

    و افرادی که اینقدر از درک قوانین دور هستن ارزش این را نداشتن که حتی پیغامشان را جواب بدهم.

    خودم را در خانه دور از همه نگه داشته در را به روی همه بستم و فقط شروع کردم به نوشتن، شکرگذاری پاکسازی خانه مطالعه قرآن ، کامنت خواندن ،پیاده روی و هرکاری که توجه مرا از آن شرایط بردارد.

    آخ که استادم فایل های توحیدی تان چقدر آن روزها به کمکم آمد. از گوش دادن به فایل توحیدی 6 ، 7 و ده‌ای کمیل که برایتان نگویم.

    آن روزها فقط تنها صدای شما آرامش و ایمان را در دلم ایجاد کرد.در آن روزها فقط صدای شما در گوشم زمزمه می‌کرد.

    برایم همچون موسی بودید که با آموزه هایتان از توحید قلبم را مطمئن میکردید.

    استادم شکر گذاری چقدر در آن لحظات به کمکم آمد.

    حتی کامنت هم نوشتم اما کاملا غیر واضح و تمام سعی ام را کردم تمرکزم را بگذارم روی خیریت آن اتفاق.

    میدانید استادم من تولی عنهم حتی الی حین را خیلی واضح شنیده و عمل کردم. و هیچ تهدید و سرزنشی نتوانست مرا از عمل به آن امر الهی باز دارد.

    شاید از دید ناظر بیرونی خیلی هم بی رحمانه عمل کردم که حتی در خانه مادری شان به ملاقات نرفته و هیچ دلجویی نکردم. اما من از جذب بیماری و و رفتن به بیمارستان و پرستاری در زندگی ام به ستوه آمده بودم از و از شما یاد گرفتم که آدم نامناسبی باشم برای شنیدن درد دل‌ها و توجه به بیماری افراد و دلسوزی برایشان حتی نزدیک ترین افرادم.

    وقتی خدا تعهد مرا دید برایم خانه ای آرام در دل طوفان ایجاد کرد در آن شرایطی که رسانه ها و هرکس که این خبر را میشنید برای درآوردن ته و توی ماجرا و یا اینکه خودی نشان بدهد خودش را به دل معرکه میرساند خدا همه شان را از من دور کرد و برایم غار حرایی در منزلم ایجاد کرد که فقط خودم بودم و خودش و وعده های یاری ام نزدیک است که صداقتش در نتیجه زندگی ام نمایان است.

    خدا فرشته ای برایم از بچه های سایت فرستاد که مرا هم دقیق نمیشناخت و هیچ از ماجرا نمیدانست و ما فقط ساعت‌ها در مورد قوانین با هم صحبت میکردیم.و تمام تمرکز من روی درک قوانین بود.

    هر روز به پیاده روی های قانون سلامتی ام آزادانه میرفتم و از کافه گردی هایم عکس می انداختم و در بهترین کافه ای که منظره اش رو به پارک نیاوران بود آمریکانو ام را سفارش میدادم. و کتاب پول پر برکتم را میخواندم. و عکسهایی را در صفحه شخصی ام به اشتراک میگذاشتم.

    شاید باورتان نشود در همان شرایط بود که من به بهترین جواهر فروشی های آوا سنتر و پاساژ اقدسیه رفته و جواهرات دلخواهم را امتحان میگردم.

    رقص را که دیگر نگویم که چنان معجزاتی میکند در دل مصیبت ها که انگار خدا به فرشتگانش می‌گوید این بچه پر رو است ببین در این شرایط میرقصد کارش را راه بیاندازیذ.

    اینها همان تقوای من بود که در دل آن به ظاهر مصیبت به من الهام می‌شد که انجامش دهم. و نتیجه اش کاملا مشخص است.نتیجه اش این است که خدا با عزت و قدرت و پیروزمندانه من را از فضایی که همه اش تمرکزش روی سرقت و ناامنی و …. شده بود خارج کند.

    آن روزها یکسال بود که به دلیل اینکه من به تنهایی مهاجرت نکنم توسط همسرم ممنوع الخروج بودم اما وقتی اطرافیانم به من یادآوری اش میکردن خنده ای کرده و میگفتم خدای من خدای موسی است که دریاها میشکافد من آنجا از ته قلبم خدا با من است و به زودی هدایتم میکند را میگفتم همان باوری که دریاها را برای موسی شکافت و به چشم دیدم این باور دریاها میشکافد

    یوسف از دل چاه بیرون می آورد و همان ایمان همان اعراض نتیجه اش این شد که الان 6 ماه است که آزادی آن را دارم به هرکجای دنیا بخواهم مهاجرت کنم و مثل آب خوردن بدون اینکه باجی بدهم رفع ممنوع الخروجی شدم.

    آن روزها تمام تمرکز اطرافیان روی مصاحبه کردن و مصاحبه دیدن و توضیح جز به جز آن سانحه بود اما من حتی وقتی ایشان بعد از بهبود کامل به منزل آمدن و ناخودآگاه با توجه به اینکه پلیس امنیت و …. دنبال کارها بودن و صدای گفتگو های تلفنی حتی برایم اذیت کننده بود در را میبستم و آهنگی گذاشته میرقصیدم و به زور هم شده حالم را خوب نگه میداشتم.

    نتیجه زندگی آنها کاملا مشخص و نتیجه زندگی من هم مشخص هست.

    همان روزها بود که برایتان در قانون سلامتی مینوشتم که همچون خریداری دست به نقد پیاده روی کنان برج‌های اطراف را میبینم در دل همان تضادها که صدایش را هم هیچ کجا در نمی آوردم حتی در کامنت هایم و بیشتر تمرکزم روی زیبایی های همسرم بود

    و نتیجه اش آپارتمان مستقل و نوسازی است که نقد خریداری کردم.

    نتیجه اش آزادی و استقلال مالی است که دارم.

    نتیجه اش کنسرت دیشب سهراب پاکزاد بود که آرزوی رفتنش را داشتم و در هتل اسپیناس با عشق و لذت رفته و تمام تمرکزم را روی زوج عاشقی گذاشتم که روی صندلی جلویمان نشسته و با هر آهنگ عاشقانه ای هم دیگر را درآغوش کشیده و میبوسیدن و من هم که شکارچی لحظه هایشان دوربین به دست ءن لحظه های عاشقانه را ابتدا در ذهنم و سپس برای عزیزانم به ثبت رساندم.

    خدایم را سپاسگذارم که وعده ای همچون فألهمها فجورها و تقواهاقرار داده و کافیست به آن ایمان آوری آنوقت میبینی در همان شرایطی که به قول شما همه میگویند کارش تمام است چنان نجات می‌دهد چنان دستت را می‌گیرد که نه تنها اطرافیان انگشت به دهان میماند که با همه قدرت و اعتبار و پول و مقامشان نمیتوانند از پس دختر 42 کیلویی برآمده و در نهایت تو را به ساحره بودن هم متهم می‌کنند.

    خدایم را سپاسگذارم که من را لایق شنیدن پیغام سروشش کرد و وعده انا علینا الهدی را به گوشم رساند.

    چقدددددر حرف دارم از نتیجه تقوا نتیجه شکرگذاری ، نتیجه رعایت حدود الهی ، نتیجه عمل به آموزه های شما

    نتیجه عمل به دوره عزت نفستان

    نتیجه عمل به 12 قدمتان

    نتیجه عمل به قانون سلامتی تان هرچند که من تا حدودی زیاد به خودم سخت گرفته و از اینور بوم افتادم.

    نتیجه عمل به عشق و مودتان

    نتیجه عمل به فایلهای دانلودی تان.

    نتیجه عمل به مقاله های مریم نازنین که تک تکشان را با عشق به ذهنم تزریق کردم.

    اما باید برای اجاره واحدم سر قرار بروم.

    عاشقتونم موسی من برای حضورتان در زندگی ام از خدا بینهایت سپاسگذارم.

    استادم چه زیبا خدایم پیغام و بشر الصابرین را با کلامتان به گوشم رسان درست گفتی آن لحظه هایی که صدای شکسته شدن استخوان‌هایت را میشنوی اگر بتوانی ذهنت را کنترل کنی لحظه های طلایی تان است.

    و ما شما را قطعا با نقص اموال نقص انفس امتحان می‌کنیم

    تنها کسی که به زیباترین شکل این آیه را برایم معنا کرد شما بودی

    مریم نازنینم چه عاشقانه به تصویر میکشی در اوج تفریح و زیبایی های زندگی ات را با ما به اشتراک میگذاری از صمیم قلبم این بخشندگی ات را تحسین میکنم مهربانو

    دستانت را الماس باران ببینم بانو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 82 رای:
    • -
      ملورین گفته:
      مدت عضویت: 1816 روز

      سلام نفیسه عزیزم

      چقدر خوشحالم که بعد از مدت ها خیلی هدایتی به سمت دیدگاه تحسین برانگیز شما هدایت شدم و چقدر نوشته هاتون الهام بخش بود یادمه که برای نویسندگی هم اقدام کرده بودید اگر اشتباه نکنم.

      چقدر هم خوشحال شدم که بالاخره سعادت دیدن چهره زیبای شما را پیدام کردم.

      عزیزم من نمیدونم چه بر شما گذشته و میدونم که بسیار به همسرتون علاقمند هستید اما قطعا اونطور که متوجه شدم شرایط سختی بوده و شما هم مثل همیشه تونستید ذهنتون رو کنترل کنید و بزرگترین حربه شما در مقابل شیطان رقص و پایکوبی هست؛ یادمه همیشه با آهنگ مغرور جذاب میرقصیدین و من چقدر لذت میبردم.

      الهی که همیشه در کنار همسر نازنینتون خوشبخت و سعادتمند باشید و آسان باشید برای آسانی ها

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      ایمان بابایی گفته:
      مدت عضویت: 1728 روز

      سلام نفیسه عزیز

      این کامنت تقوای زیبایی در تک تک جملاتش هم نهفته بود و هم آشکار.

      چقدر زیبا اعراض را نشانم دادی.چه زیبا این جملات را از صمیم قلبت و وجودت جاری ساختی و اشک شوق و امید را در چشمانم آوردی.بی شک خداوند وعده یحب المتوکلین به توکل کنندگان واقعی داده است به کسانی که وقتی به آن ها تضادی میرسد با جمله انالله و انا الیه راجعون قلب هایشان را آرام میکنند خداوند, زیبا به این بندگان بشارت میدهد.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      Life time گفته:
      مدت عضویت: 1456 روز

      سلام عزیزدلم نفیسه بخدااشک توچشمام جمع شد

      نمیدونی توچه شرایطی هستم و خدامنواورد تاکامنتت رو بخونم

      چقدر الهی نوشتی بخدا من ازخدا خواستم تواین شرایط منو به حس خوب برسونه ازش خواستم خیریت این رخدادهارابهم بگه

      ممنونم که نوشتی عزیزدلم

      دوستت دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      فهیمه ومحمد گفته:
      مدت عضویت: 2134 روز

      سلام عزیزدلم نفیسه جان,,خیلی کامنت زیبایی بود واقعا تحسینت میکنم دختر قدرتمند و با عزت نفس ,,اگه من بودم تو اون شرایط نمیدونم میتونستم مثل شما عمل کنم یا نه اما خوشحالم ,که رب یکتام منو به کامنت شما که پر از اگاهی و نشونه برای من بود هدایت کرد ,خیلی ازت ممنونم و.تحسینت میکنم هزاران بار امیدوارم همیشه رابطت عاشقانه , تنت سالم لبت خندون و جیبت پر از پول باشه الهی امین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      الهام رمضانی گفته:
      مدت عضویت: 1461 روز

      نفیسه جان نفیسه جان چه گردی با من با این کامنت چه کردی

      در شرایطی قرار گرفتی به ظاهر دیگران لبه پرتگاه ولی همین نزدیک شدن تو به دره بود که باعث گشایش بال های پروازت شد

      و تو با پر گشودن تجربه های زیادی کسب کردی

      مطمعنم مطمعنم تا همیشه و برای نسل ها تو داستانی داری پر افتخار از خودت

      من به شخص خیلییی بهت افتخار میکنم دختر

      بینظیر بودی

      بهترین تجربه ای بود که خواندم و بهترین و بهترین نتیجه روهم کسب کردی

      عاشقتممممم

      همین جوری همین طوری ادامه بدهههه

      بهترینی نفیسه جوووونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    حامد محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1479 روز

    سلام به استاد عباس منش

    و خانم شایسته عزیز

    و همه دوستانی که دارند این کامنت رو مطالعه میکنند

    اول از همه میخواستم تشکر کنم از استاد عزیز که مدام به ما قانون توجه به زیبایی ها رو با فایل های مختلف گوشزد میکنه که ما هر بار بهتر و بهتر اهمیت توجه و تمرکز به زیبایی هارو بدونیم و به صورت عملی از آن در زندگی استفاده کنیم

    .

    خب،بریم سر اصل مطلب

    من زمانی که اهمیت توجه بر نکات مثبت رو درک کردم سعی کردم در زندگی هروز از آن استفاده کنم ولی من مدام این قانون رو یادم میرفت و برای همین به اندازه کافی نتونستم از اون استفاده کنم

    برای همین،به خودم گفتم من تا زمانی که تعهد جدی ندم نمیتونم از این قانون استفاده کنم،پس رفتم یک جدول ماهانه درست کردم که تاریخ اون روز داخل جدول نوشته شده و من باید از تاریخ روزی که دارم اون کار را شروع میکنم خودمو متعهد میکرم که در اون روز باید این تعداد مثلا حداقل 50 بار توجه کنم به نکات مثبت و البته درست نیست که از همون اول با اعداد بالا شروع کرد برای همین توی این قضیه باید قانون تکامل را رعایت کرد و روزی که شروع به اینکار میکنی باید از روزی حداقل 1 توجه به نکات مثبت شروع کنی و بعد برای فردا 2 بار و پس فرداش 3 و همین طور هروز یک دونه بهش اضافه میشه و جایی هم که تعداد خیلی بالا میره و فکر می‌کنیم که سخته که بیشتر از این تعهد بدی همون جا روی همون عدد استاپ میکنیم و بعد از یک مدتی که دیدیم می‌تونیم از این بیشتر تعهد بدیم تعداد توجه بر نکات مثبت رو بالا می‌بریم.

    و میتونید مثل من برنامه counter uxرو گوشتین نصب کنید و ویجت شمارنده اون رو روی صفحه اصلی گوشیتون بزارید که دم دست بشه و صبح زمانی که از خواب پا میشید بابت هر شکر گذاری یا توجه بر نکات مثبتی که انجام میدی یک عدد به اون شمارنده با کلیک کردن اضافه کنید تا به خوبی مشخص بشه در اون روز چند بار به نکات مثبت توجه کردید.

    و این روش جوریه که نمی‌تونید بگید من آخر شب فقط فک میکنم به اتفاقات مثبتی که برام افتاده و باید در طول روز به این نکات توجه کنید ن اینکه بگذارید یکدفعه وفقط در یک زمان مشخص به این نکات فکر کنین.

    البته میتونید بعد از این که در طول روز این توجه بر نکات مثبت رو انجام دادیم آخر شب هم اونو توی دفتر مون بنویسیم .

    ولی خیلی مهمه که این تمرین در طول روز انجام بشه.

    و مسئله مهم اینکه با این روش شما متعهد میشی که در تمام روز از صبح تا شب برای اینکه به تعهدی که برای خودت گذاشتی عمل کنی ، صبح از زمانی که بیدار میشی و تا زمانی که میخوابی توجهت روی نکات مثبته.

    .

    و مسئله دیگه که هست این تمرین هروز باید انجام بشه یعنی نمیشه گفت امروز به خودم تعهدی نمیدم.

    پس برای همین حداقل تعداد توجه بر نکات مثبتتون رو جوری قرار بدید که بتونین هر روز از این روش استفاده کنید.

    .

    .

    و وقتی که به مدت زیادی این تمرین رو انجام میدید به جایی می‌رسید که به راحتی میتونید از صبح تا شب به 200 تا نکته مثبت توی زندگی تون توجه کنید به راحتی هرچه تمام تر.

    .

    و واقعا اگر هروز به این تعهد عمل کنی به سرعت و با رعایت قانون تکامل تبدیل به فردی میشی و ذهنت جوری شرطی میشه که صبح که چشمات رو باز میکنی ذهنت به دنبال نکات مثبت میگرده تا زمانی که دوباره بخوابی.

    و این تمرین حسابی به من کمک کرد تا بتونم هر روز به صورت آگاهانه کانون تمرکزم رو روی نکات مثبت و شکرگذاری بزارم.

    .

    موفق باشید️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 86 رای:
    • -
      کیمیا رضایی گفته:
      مدت عضویت: 1933 روز

      سلام به آقای محمدی عزیز

      چه روش خوبی رو معرفی کردی چقدر خوب پای تعهدی که دادی وایستادی و عمل کردی بهش و چقدر عالی قانون تکامل رو درک کردی دوست خوبم مرسی برای این کامنت قشنگی که گذاشتی و حس خوبتو به ما هم منتقل کردی انگار نشونه من بود کامنت ممنونم از شما

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        حامد محمدی گفته:
        مدت عضویت: 1479 روز

        من هم از شما ممنونم خانم رضایی عزیز

        و خیلی خوشحالم از که این روش رو دوست داشتید

        من خودم چندین ماه است که از این روش استفاده میکنم و بسیار راضیم و امیدوارم با استفاده از این روش از توجه برنکات مثبت زندگیتون از همیشه زیباتر بشه،و نتایجتون بزرگ و بزرگ تر.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      آقای نیکو گفته:
      مدت عضویت: 3074 روز

      سلام به دوست هم فرکانسی آقای محمدی

      روش تون برای توجه به نکات مثبت و زیبایها و شکرگزاری عالیه

      و اینکه تعهد بدیم و تکاملی انجام بشه نکته بسیار مهمیه،

      خیلی لذت بردم از روشی که پیش گرفتین و سعی میکنم که من هم از این پس از این روش استفاده کنم.

      با تشکر از شما دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        حامد محمدی گفته:
        مدت عضویت: 1479 روز

        سلام به شما آقای نیکو عزیز

        خیلی خوشحالم که شما هم می‌خواهید از این روش برای شکرگذاری استفاده کنید

        من خودم چندین ماه هست که هروز از این روش استفاده میکنم و نتایج بسیار خوبی گرفتم

        بهتون قول میدم اگه هروز این تمرین رو انجام بدید نتایج باور نکردی میگیرید و یکدفعه چشم باز میکنید و می‌بیند که تبدیل به فردی شدین که از صبح تا شب فقط توجه تون روی نکات مثبته و به واسطه همین توجه بر نکات مثبت حالتون هر روز بهتر از دیروز میشه و به قول استاد چرخ زندگیتون روغن کاری میشه .

        موفق باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      مهدی یوسفیان راد گفته:
      مدت عضویت: 2081 روز

      حامد جان سلام و عرض ادب

      سپاسگزارم بابت این کامنت زیبات و این روش مبتکرانه ات

      و سپاسگزارم که باماهم به اشتراک گذاشتی تا ماهم استفاده کنیم

      حامد جان یه سوال داشتم درباره جدولی که طراحی کردی یه ذره برام گنگه

      میشه لطف کنی و توضیح بیشتری بدی از نحوه نوشتن برنامه ات و پر کردنش

      یا اگه امکانش هست یه شماره بدم و تو واتساپ یا تلگرام برام عکسشو بفرستی

      سپاس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    محمد مردانی گفته:
    مدت عضویت: 3094 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت استاد گلم و خانم شایسته عزیز

    اول از همه بگم عکسی که روی فایل گذاشتید چقدر زیباس من از این عکس روابط عاشقانه ، تن سالم و هیکل بسیار زیبا و تراشیده ، دریای ابی رنگ ساحل بسیار تمیز، لباس های خوشگل و با کیفیت میبینم

    استاد بازم مثل همیشه به موقع و به جا فایل آپلود کردید به طرز خارق العاده ای وقتی یه فایلی میذارید عده زیادی از بچه ها اتفاقا همون موقع به این فایل نیاز داشتن دقیقا مثل خودم

    استاد چقدر لذت بردم از خوندن کامنتهای دوستام توی این فایل کامنتها بی نظیره بی نظیر یعنی اصلا دلم نمیاد برم سراغ یه فایل دیگه به محضی که میام تو سایت مستقیم میام سراغ کامنتهای این فایل

    استاد روش خودم برای توجه به زیبایی ها رو میگم که هم برا خودم مرور بشه هم انشالا که به درد دوستام بخوره و ایده ازش بگیرن همینجور که من کلی ایده گرفتم تو این چند روز از کامنتهای دوستام

    استاد همینجور که خودتون خیلی تاکید دارید روی خوندن کامنتها مخصوصا صبح ها منم دقیقا صبح که از خواب بیدار میشم همونجا تو جام گوشیمو بر میدارم و شروع میکنم به خوندن کامنتها و انصافا فوق العاده هست برای تنظیم کردن فرکانس و دقیقا میفهمم که چرا شما هم صبح به محضی که چشمهاتون رو باز میکنید میرید سراغ کامنتها

    بعد از خوندن چندتا کامنت میرم سراغ دیریم بردم که تو گوشیم درست کردم چندتا دیریم برد از خواسته هام با صدای شما یا اهنگ زیبا درست کردم در حد فایلهای چهار پنج دقیقه شروع میکنم به دیدن اونها بعد از اون هم میرم تو یادداشتهای گوشیم و نعمتهایی که همون لحظه به ذهنم میاد و اتفاقات خوب دیروز رو مینویسم و از خداوند سپاسگزاری میکنم یعنی رو عرفش من معمولا 45 تا یک ساعت تو همون رخت خواب قبل از هر کاری موارد بالارو انجام میدم

    توی طول روز سعی میکنم چیزهای زیبایی که میبینم همون موقع با خودم در موردش صحبت کنم اگه کسی پیشم باشه که تو دلم حرف میزنم اگه تنها باشم بلند بلند اون نعمت رو تحسین میکنم مثلا یه زوج جوون که با هم میگن و میخندن رو کلی زوق میکنم براشون و تحسین میکنم یا یه ماشین خوشگل میبینم رو تحسین میکنم یا مغازه ی بزرگ و زیبا و شلوغ رو تحسین میکنم

    استاد اگه بخام از یکی از نتایجم بگم براتون اینه که من به شدت ادم خوش شانسی شدم قبل از این که من با شما آشنا بشم یکی از بدشانس ترین آدمها بودم معمولا منو با یکی که خلافی کرده بود اشتباه میگرفتن(:(:(: بعد کلی مکافات داشتم که ثابت کنم من اون نیستم اما بعد از اشنایی با شما و استفاده از اموزه های شما به شدت ادم خوش شانسی شدم همیشه تو شلوغترین جاها جای پارک عالی گیرم میاد به طرز معجزه آسایی از خطرات و اتفاقات بد در امان میمونم معمولا چیزی میخام بخرم میگن اتفاقا این محصولی که میخاید بخرید تخفیف خورده بدون اینکه اصلا بدونم معمولا فروشنده ها بهم تخفیف های بسیار عالی میدن بدون اینکه کلامی از تخفیف صحبت کنم تو هر بازی شرکت میکنم اصلا حرص بقیه در میاد اینقدر که شانس میارم و به راحتی میبرم چند روز پیش خواهرم میگفت اگه شانس قیافه داشت شکل تو بود کلی خندیدم به حرفش در کل چرخ زندگیم روونه کارم خیلی جایی گیر نمیکنه گیرم کنه خودش حل میشه

    استاد امروز رفتم جاده سلامت شهرمون که دقیقا کنار رودخونه زدن این جاده ی بهشتی رو دو طرفش درختان بلند سر سبز کنارش رودخونه که الانم جاریه اکثرا تو این جاده یا دارن میدوَن یا یه ورزشی میکنن منم امروز رفتم با چندتا از دوستام سپک(تنیس فوتبال)بازی کردیم و چقدر حال داد و چقدر لذت بخش بود

    استاد جدیدا با یه دختری آشنا شدم که تقربا تمام خصوصیاتی که من میخام رو داره از علایقش که با من یکیه مثل خودم ورزشکاره و عاشق ورزشه از هیکل زیبا و چهره ی زیبا از اخلاق بی نظیرش همیشه در حال خندیدنه از زیبا بین بودنش که توجه میکنه به زیبایی های اطرافش در کل خیلی از خصوصیاتی که من میخام رو داره و این چند روز چقدررر من خداارو شکر کردم که ما رو در مسیر هم قرار داد و با هم اشنا شدیم هنوز رابطه ی انچنانی نداریم با هم ولی همینم برای من نشونس که بی نهایت دختر خوب با خصوصیاتی که من میخام وجود داره اگر رابطمون ادامه پیدا کردو جدی شد که خداراشکر اگرم ادامه پیدا نکرد که حتما خیریتی توش هست و بازم همین برای من یک نشونس که من دارم تو مدار خواستم قرار میگیریم

    میخام اتفاقات خوبی که امروز برام افتاد رو اینجا بنویسم

    خدایاشکرت که دیشب یه خواب عمیق و بسیار خوب رو داشتم خدایاشکرت بابت پتو و بالشت عالیم که هر شب میزبان من هستن تا من به راحتی بخواب

    خدایاشکرت بابت مادر بی نظیرم که هر روز با عشق برام غذا درست میکنه امروزم فسنجون فوق العاده خوشمزه داشتیم

    خدایاشکرت بابت سلامتیم بابت تمام اعضای بدنم که به خوبی کار میکنه و من به راحتی ورزش میکنم و لذت میبرم

    خدایاشکرت بابت ماشین خوب ، نو و خوشگلم که من امروز رفتم باهاش بیرون و صحیح و سالم برگشتیم

    خدایاشکرت بابت موتور های بی نظیرم که تو فصل تابستون ازشون استفاده میکنم و امروز هم از جفتش استفاده کردم و چقدر کار منو راه میندازن با کمترین هزینه

    خدایاشکرت که امروز رفتم جاده سلامت و سپک بازی کردم با دوستام و چقدر حال کردیم و گفتیم و خندیدیم

    خدایاشکرت که امشب با داداشم فیفا بازی کردیم و من بردم طبق معمول و خیلی حال داد

    خدایاشکرت بابت خانواده ی بی نظیرم که در 99 درصد مواقع با صلح و صفا در کنار هم زندگی میکنیم و از وجود هم لذت میبریم و به هم عشق میورزیم و کمک هم میکنیم مثل امروز

    خدایاشکرت بابت حیاط زیبامون که من هر روز صبح که میخام برم بیرون اصلا زوق میکنم از دیدن حیاطمون که اینقدر بزرگه که به راحتی سه تا ماشین توش جا میشه بعد یه باغچه داریم که گل محمدی کاشتیم توش و گلهای رنگ و وارنگ میده یه درخت انگور داریم که تقربا دو سوم حیاطمون رو پوشونده و یه سایه ی بی نظیر داده به حیاطمون یه درخت توت بیرون خونمون هست دقیقا پشت دیوارمون که نصفش تو حیاط ماست و بهترین توت محله رو میده و ما تابستونا لذت میبریم از خوردن توت هاش

    خدایاشکرت چقدر نوشتن این کامنت حالمو بهتر کرد خدایاصد هزار مرتبه شکرت

    سپاسگزارم ازت استاد بی نظیرم انشالا که همیشه در مدار دریافت اگاهی های این سایت باشم

    در پناه الله شاد و ثروتمند باشیم یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 87 رای:
    • -
      اصغر کاظمی گفته:
      مدت عضویت: 2367 روز

      سلام به آقا محمد عزیز

      سلام به دیدگاه زیبابینت ونوشته های خوشحال کننده ات محمد جان از نوشته لذت بردم آقا این شانس نیست که در خونتو زده این همون قانون توجه به نکات مثبت وزیباییهای اطرافت هست که تورو به این مسیر زیبا واتفاقات خوشحال کننده است که برات پدیدار شده است این تعاریفی که آزارهای خوب برات پیش اومده نتیجه توجه آگاهانه له زیبایی‌های جهان اطرافت وتوجه نکردن به نازیبایی ونجات منفی اطرافت هست

      اینها روزهای زیبا رو خودت برای خودت ساختی با رعایت قانون که استاد هیشه میگه ونشون میده با فایلهای زیبایش اما ما اگر درک کردیم وعمل کردیم نتیجه همنی که شما ویا دوستان دیگه بهش برخورد می‌کنند رسیدن به خواسته هایت رو با شانس گره نزن که این ذهن نجوا گر اگر یکروز هم سرحال نباشی فورا میاد سراغت و میگه دیدی گفتم اون روز که خوشحال بودی اتفاقات خوب برات افتاده بود شانسی بود!

      دوست دارم محمد اقای خوشحال وزیبابین منتظر رسیدن به نتایجی که دردرینبرد داری هستم که بنویسی و من دوستان همراهت را انگیزه زیادتری بدی

      که آقا میشه اینهم فکت

      شاد وسالم موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        محمد مردانی گفته:
        مدت عضویت: 3094 روز

        سلام اصغر اقای عزیز سپاسگزارم از لطف و محبتت سپاسگزارم از کامنتی که برام نوشتی چقدر خوبه که دوستان خوبی مثل شما دارم انشالا که یه روز حضوری همدیگرو ببینیم در جمع دوستان و استاد عزیزمون

        انشالا که هممون به این درک برسیم که هر چی بیشتر به زیبایی ها توجه کنیم اتفاقات زیبا به راحتی و ساده تر وارد زندگیمون میشه به قول قران اسان بشیم برای اسانی ها

        بهترینهارو برات آرزو دارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1915 روز

    به نام رب هدایتگر

    سلام به تمام دوستان عزیز

    عادتی که زندگی شما را تغییر میدهد:

    بله استاد من هربار که زیبایی هایی رو میبینم حتی اگر قبلا هزار بار دیده باشم برام جذابه حس شگفت انگیزی داره ،هربار شکرگزار خداوندم بیشتر از پیش.

    هر روز صبح که چشمامو باز میکنم از اینکه روی تخت نرم و راحتم هستم حسم عالی میشه از اینکه کنار تختم پنجره ای هست که هرروز صبح نسیم خنکی تنم رو نوازش میده و‌من پتو رو بیشتر میکشم رو خودم از همینا لبخند میاد رو لبم و شکرگزارم .

    .

    من هرروز که چشمم و باز میکنم از اینکه پتوی سبک و گل گلی قشنگم رو دارم شکرگزاری میکنم و حسم بینهایت عالی میشه

    هرروز در اولین لحظات صبح، دیدن مناظر همیشگیه خونه و حیاط مان، بازهم حس بینهایت عجیبی در من ایجاد میکنه اصلا احساس نمیکنم عادی شده هربار که حتی دستشویی میرم ازاینکه این دستشویی چقدر نعمت خوبیه چقدر تمیزه چقدر امکانات داره اونقدر احساساتی میشم بزور کنترل میکنم اشکامو

    هرروز صبح زود که صدای خروس مون رو میشنوم انقدر تو دلم قربون صدقش میرم که ناخودآگاه خندم میگیره

    هرروز صبح به محض اینکه آلارم گوشیمو قطع میکنم سپاسگزار این تکنولوژی میشم که چقدرررر خوب در خدمت منه.

    استاد جان با آموزشهای شما چند وقتیه این عادت رو تو خودم پرورش دادم که شبها بعداز نوشتن ستاره قطبی ،وقتی سرم رو روی بالش میذارم که بخوابم ،سپاسگزار چیزایی باشم که همون لحظه میبینم :

    بالشم، تختم،تشک نرمم،پتوی سبکم،میز کنار تختم،پریز برقی ک کنار تختم هست،پنجره کنارتختم ،سقف بالا سرم،نور لامپ ترکیبی سفید و آفتابی اتاقم، کمدی که به وسایلام نظم داده و…..هرچیزی که یادم بیاد اصلا به خودم سخت نمیگیرم هرچیزیکه همون لحظه بهم حس عالی میده پیدا میکنم در حد پنج الی ده دقیقه توجه میکنم و بعد با حس خوب خوابم میبره

    و صبح به محض بیدار شدن ، واقعا ناآگاهانه لبخند میاد رو لبم

    اولا سپاسگزارم که روز دیگه ای شروع شده و بعد خوشحالم که عمیق خوابیدم و اصن خوابیدن چه نعمت بزرگیه برا ما

    دوباره صبحها که هنوز رو تخت هستم و کامل بیدار نشدم در حد چند دقیقه هرچی به ذهنم میاد براش سپاسگزاری میکنم .

    همین عادت ساده خیلی حالم رو بهتر کرده

    استاد من با توجه به زیبایی هایی که برای خیلیا بدیهی و عادی شده و همیشه داریمشون خیلی خیلی حالم خوب میشه

    با اطمینان میگم هرروز که نه ولی اغلب روزها حسم خوبه چون با حس خوب روزمو شروع کردم

    در طول روز ناخودآگاه ذهنم دنبال چیزایی میگرده که سپاسگزاری کنه و این خیلی عالیه

    یعنی این عادت در من نهادینه شده که بگردم چیزی رو برای سپاسگزاری پیدا کنم

    البته همیشه حواسم هست که ب مدت طولانی ذهنم را آزاد نگذارم چون به محض اینکه ولش کنم هرز میره و خصلت ذهن همینه چموشه!

    ی ویژگی قشنگی دارم اینه که بی نهایت ذوق و شوق میکنم حتی برای چیزهای کوچیک هنوز مثل بچه ها شورو شوقم رو نگه داشتم در حد بچه های پنج شیش ساله .

    یعنی خودم رو با بچه های بزرگتر نه یا ده ساله مقایسه کردم دیدم از اونها ذوقم بیشتره هههههه

    برای هرچیز کوچیکی اونقدر خوشحال میشم که بقیه تعجب میکنن

    مثلا چند روز پیش متوجه شدم یکی از پیچای کشوی کمد در اومده و نیستش که همین باعث شده در کمد خوب بسته نشه

    توی ابزارآلات داخل خونه دنبال پیچ گشتم ولی پیدا نکردم گفتم بیخیال تو ابزارای دیگه پیدا میشه اگرم نبود یکی میخرم

    و خب تو تمرین جلسه اول دوره حل مسائل به خودم قول داده بودم که حل کردن مسائل رو از ساده ترین چیزهایی که هست شروع کنم و خب تعمیر کشو تو گزینه هام بود

    چندساعت بعد که رفتم پیاده روی وسطای راه یهو به پایین پام نگاه کردم دیدم اع ی پیچ شبیه همون پبچ کشوی کمدم خیلی شیک و مجلسی اومده تو راهم

    وای خدا چون قبلش به فکر بستن اون پیچ بودم برای پیداکردن پیچ خیلی خوشحال شدم که حد نداره هرکی منو میدید فکر میکردید حتما جواهری طلایی چیزی پیدا کردم ههههههه

    بنظرم همین ویژگی ذوق کردن و خوشحالی که از بچگی تا الان ک سی سالمه کنارش نذاشتم باعث شده خیلی زود بتونم حال و احساسم و توجهم رو مثبت نگه دارم .

    وای استاد اگه سفر برم دریا جنگل کوه که اصن دیوانه میشم

    اونقدر از فایلای سفرنامه لذت میبردم که خودم رو اونجا میدیدم و واقعا درست میگید استاد چندین سفر عالی بعد از دیدن فایلای سفرنامه برام پیش اومد حس و حالش خیلی ناب بود و چقدر من در طول سفر احساسم خدایی بود چقدر اشک میریختم

    تو سفر همش کنار بچه های کوچیک بودم با اونها بازی میکردم با اونها میدویدم با اونها آب بازی میکردم با اونها آتیش بازی میکردم،با اونها رفتیم کنار سگهایی ک ازشون میترسیدم و دیدم اع این بچه ها اصن ترس نمیدونن چیه و‌چقدر من باید ازشون درس بگیرم ،مثل بچه ها خودمو غرق در لحظه ها کردم حتی با توپ شیطونک (این توپ کوچیکای نرم) تو کوچه و خیابون خندیدیم و شیطونی کردیم

    چه سفرهای رویایی بود من نزدیکترین آدم به خودم بود و چقدرررررر خوش گذشت

    .

    حتی تو یکی از همین سفرا که چندماه پیش بود به طرز شگفت انگیزی با فردی آشنا شدم که تا حالا همچین حسی رو به کسی نداشتم ی جنسی از عشق رو داشتم که فقط شما و افرادی که این رابطه رو تجربه کردن میفهمن چیه ،ی عشق قشنگ بدون قید و شرط با کلی احترام با کلی درک کردن.

    وقتی با این فرد آشنا شدم در رهاترین در بیخیالترین در شادترین حالتم بود هیچوقت یادم نمیره اون روز رو…..

    البته الان یکمی وابستگی در من ایجاد شده برای این رابطه ولی تو دوره حل مسئله یاد گرفتم اگه خودم خرابش کردم خودمم تنها کسی هستم که میتونم درستش کنم ، این رابطه قشنگ که اولش اونقدر رها بودم بزرگترین مسئله زندگیم که وابستگیه رو بهم فهموند خدا میدونه چقدر برای همین رابطه سپاسگزارم که الان باعث رشدم داره میشه .

    من یاد گرفتم فقط زیبایی ببینم یادگرفتم به احساسم توجه کنم یاد گرفتم این منم که به وقایع معنا میدم این منم که میتونم بسازم .

    نمیدونم از کجا به کجا رسیدم ولی این کلمات همینجوری میاد و‌میاد من فقط نوشتم .

    خدایاشکرت در مدار شنیدن این آگاهی ها قرار گرفتم

    خدایا شکرت برای اینکه میتونم زندگیمو خودم خلق کنم

    خدایاشکرت که درکم از قوانین بیشتر شده

    خدایاشکرت که عاشقانه نوشتم.

    ممنونم استاد زیبایی ها انقدر که خوبید حد نداره .

    دوستون دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 94 رای:
    • -
      مصطفی شاه محمدی گفته:
      مدت عضویت: 1162 روز

      نجمه عزیز سلام

      بینهایت از خوندن کامنتد لذت بردم و خوشحالم که کامنت زیبای تورو خوندم و اینکه کودک درونت به این خوبی وزیبائی داره همراهیت میکنه و از وجودش آگاهانه داری لذت میبری

      از اینکه اینقدر خوب از احساس ناب و خالصت نوشتی لذت بردم و احساس خیلی خیلی خوبی دارم و تحسینت میکنم تبریک میگم به تو دوست خوبم که اینقدر خوب عالی داری رو خودت کارمیکنی و احساس ناب و خوب وعالی داری

      آرزوی بهترینها برات دارم

      درپناه الله یکتا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        نجمه رضائی گفته:
        مدت عضویت: 1915 روز

        سلام آقای شاه محمدی عزیز

        همین اول باید بگم که عکس پروفایلتون خییلی خیلی حسش خووبه ،هم رنگ آبی لباستون که بسیار شاداب میکنه ببیننده رو و بهتونم میاد و هم اون برگها وگلهای پشت سرتون که فضا رو قشنگ تر کرده و رنگ سبز و آبی در کنار هم خیلی ترکیب زیبایی رو بوجود آوره،خدایی من لذت بردم ازین عکس قشنگی که اینجا گذاشتید ،انشاالله همیشه تو حس و حال عالی باشید.

        خیلی ممنون از اینکه نظر گذاشتید و ممنونم که مطالعه کردید کامنتم رو ،خوشحالم که باعث شد لذت ببرید.

        و خیلی بیشتر هم ممنونم برای اینکه برام آرزوی بهترینها رو کردین .

        من هم برای شما رسیدن به هرآنچه تو رویاهاتون هست رو آرزومندم.

        یا حق.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          مصطفی شاه محمدی گفته:
          مدت عضویت: 1162 روز

          نجمه عزیز سلام

          سپاسگزارم از کامنت پر از انرژی که برام با عشق و محبت و با احساس خالص و ناب نوشتی و من از خوندن پیام سراسر لطف و محبت شما لذت بردم و شاد و خوشحالم و احساس بسیار بسیار خوبی از خوندن این همه خوبی و مهر ومحبت که در وجود نازنین شماست و بمن هم منتقل شد ، دارم

          وآرزوی بهترینها برات دارم که بهترینی

          درپناه الله یکتا به تک تک آرزوها و رویای قشنگت میرسی با توکل به الله یکتا و اون روز جشن و شادی برای منهم هست و امیدوارم در بلندترین قله آرزوها و روباهات با اقتدار ببینمت

          یاحق

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2197 روز

      با درود و سلام خدمت شما دوست عزیز خانم نجمه رضایی عزیزم چقدر زیبایی های اطرافم رو قشنگ نوشتی اینکه صبح ها چقدر با لذت و شوق و ذوق و سپاسگذاری های زیباییت روزت رو شروع می کنی اینکه آن پیچ کشوی کمدت رو به راحتی جلوی پایت پیدا کردی و اینقدر قشنگ هدایت شدید .. نجمه جان امشب اومدم چرخی در سایت بزنم و یک سری کامنت ها رو بخونم که به کامنت زیبایت هدایت شدم و اینکه اینقدر قشنگ با خودت در صلح هستی و کودک درونت رو فعال نگه می‌داری یعنی داری روی خودت خوب کار می کنی و کنترل ذهن خوبی رو در پیش گرفتی و این روش زندگی تون رو تحسین می کنم و خواستم تشکر و قدردانی کنم از اینکه اومدی و برامون نوشتی حتی از کوچکترین لحظات و رختخواب و پنجره ی کنار تخت خواب نازنینت و پریز برق و هر آنچه که در اطرافت هست و… دیدن همان نکات جای شکر داره و نشان از قدردانی و قدرشناسی است که واقعا تحسین برانگیز است .

      نجمه جان برات بهترینع بهترین ها رو آرزو می کنم و بهترین خواب های طلایی و همراه با آرامش و آسایش و شادی و لذت رو از خداوند برای تو دوست عزیزم و برای همه مون آرزومندم

      روز و شبت به خوبی و خوشی و شادی و شادمانی و سلامتی … و ایام بکامت شیرین و گوارا همراه با نور و عشق الهی

      ممنون و سپاس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    سمیرا گفته:
    مدت عضویت: 1678 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم

    سلام به به استاد عزیزم و مریم مهربان

    استاد شما بی نظیری خیلی ازتون ممنونم بخاطر خلوص و آموزش های عالی تون که هدایت خداوند هست.

    استاد من مدت هاست روی خودم کار میکنم و گاهی موفق هستم و گاهی کمی احساسم بد میشه که با خودم میگم نتیجه این همه کار کردن روی خودم چیه !؟ و چرا نتیجه بزرگی نمی‌بینم چرا نتیجه مالی نمیاد و نجواهای دیگه

    با اینکه اگه چکاب فرکانسیم رو چک کنم میبینم خیلی اوضاعم بهتره شده اما من دنبال نتیجه بزرگ بودم

    من همیشه شب ها هم فایل های شما رو با صدای کم پخش میکنم و گوش میدم و می‌خوابم . دیشب حسی بهم گفت هندزفری بزار و من گذاشتم گوشم و فایل گوش دادم و خوابیدم. تو شهر مشهد هستیم یک زلزله اومد و اطرافیانم بسیار وحشت زده شدن . استاد اما من اون تغییر بزرگه رو دیدم . خدایا دیگران ترسیده بودن ولی من تو دلم خوشحال بودم و سپاسگزاری میکردم و اشک شوق میریختم . من اصلا ترسی رو احساس نکردم جز اون لحظه اولش که صدایی اومد که اونم بخاطر هندزفری صدا برای من خیلی کمتر بود ‌ . تو دلم تکرار میکردم حرفاتونو که من جای امنی هستم من همینجا میمونم و اگه لازم باشه بهم گفته میشه که کجا برم .من ایمان رو توی قلبم احساس کردم.

    برعکس بقیه من با خیال راحت و آرامش فراوان خوابیدم برعکس بقیه که همش اینترنت خبرها رو چک میکردن نگران بودن من آرامش داشتم . استاد اگه من آدم سابق بودم بچه هام رو برمیداشتیم و می‌رفتیم پارک میخابیدیم اما من تغییر کردم اون آدم قبل نبودم .و این بهم نشون داد که من نتیجه گرفتم و بسیار قوی تر شدم برای حرکت و پایدار بودن توی مسیرم .

    خیلی دوستتون دارم و سپاسگزارم

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 106 رای:
    • -
      منیره وطندوست گفته:
      مدت عضویت: 2364 روز

      سلام سمیرا جان ،دوست ارزشمند من ، منم اهل مشهد م . اون لحظه یی که زلزله اومد من خواب بودم و با صدای پرنده ها ی خونه مون بیدارشدم . ولی من هیچ ترس و واهمه یی تو وجودم نبود ومن دوباره با حس آرامش خوابیدم صبح که بیدارشدم خونوادم گفتن زلزله شده . بازمن حتی از طریق فضا مجازی و اخبار پیگیریش نکردم . چون در در مدار من نبوده . خدا خداست . به معنا واقعی من حضور خداوند رو کاملا در زندگیم و اون لحظه که منو در اغوش پر مهر خودش گرفته حس کردم . خدایا شکرت .من بسیار خوشحالم ازاینکه خداوند در هر لحظه و ثانیه منو به سمت بهترین مسیرها و انسانهای عالی و ارزشمند و مکان های زیبا هدایت میکنه. من اینروزا نتایج های عالی از این فایلها و کامنت ها گرفتم وبزودی میام تک تک شون براتون مینویسم . میتونم بگم آرامش درونی من هزاران برار بیشتر شده .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        سمیرا گفته:
        مدت عضویت: 1678 روز

        سلام به استاد عزیزم

        سلام به شما دوست خوبم منیره

        چقدر خوشحالم براتون و تبریک میگم بخاطر آرامش نزدیک بودنتون به خداوند. اون لحظه من به بچه هام نگاه کردم حتی تکون نخوردن آرامش و صلحی که در وجودشون بود رو چقدر تحسین کردم و از خدا همچین آرامشی خواستم.

        و منم خودم رو با گذشته خودم چند سال پیش تو همچین موقعیتی بودم و هوای سرد تو خیابون بودم مقایسه کردم و دیدم چقدر پیشرفت کردم و خداروشکر میکنم .

        امیدوارم یه جایی ببینمتون دوست خوبم,،

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مهناز محمدی مرام گفته:
      مدت عضویت: 1902 روز

      سلام دوست عزیزم سمیرای با ایمان سمیرا خانم قدرتمند چقدر دوست داشتم کامنت شمارا چقدر حس عالی بهم داد آفرین و هزاران آفرین به شما و این باور قشنگتون (من جای امنی هستم) آفرین امنیت و آرامش عمیق هردوازایمان قدرتمندهست که الهی شکرررر شما به این درجه عالی رسیدین و لاجرم لاجرم به قول استاد نتایج مالی عالی هم بعدازاین مرحله به سمت شما میاااد الهی شکر و صدهزاران مرتبه شکرررر ازاین حس و حال عالی شما و خودم الان که با تمام وجودم خداراشکرمیکنم و لذت بردم ازاین فایل زیبا و پرازآگاهی و کامنت شما

      این فایل استادهم که منا دیوانه کرد چقدر هرکلام استاد انرژی داشت چقدراین مناظر زیبا انرژیش زیاد بود اون لحظه اب بازی دخترا توی دریا را کاملا احساس کردم که نشستن توی ابهای خوش رنگ و پرانرژی دریا زیبای مکزیک وااااای که چقدر محشربود برای بارها و بارها دیدن این فایل دانلودکردم توی گالریم تا با توجه و تمرکز بیشترهربار ببینم و جذب کنم این مکان و انرژی خاص اونجا سپااااااسگزارم استادعزیزم و سپاسگزارم خدای خوب و مهربان و قدرتمندم که درفاصله چند متری ازهم آب شیرین و شور را قراردادی واین نشانه ای هست برای من که فاصله سختیها ازآسونیها بسیار کمه و تو زمان بسیارکم میشه با تغییر درک و فرکانسمون همه چیز عوض بشه ازسختی به آسونی برسیم از نگرانی به آرامش و ازهرچیز ناخوشایندی به چیزهای دلخواهمون اگر ایمان بیاوریم به قدرت و عظمت خداوندی که آب شوروشیرین را درچند قدمی هم آفرید

      خدایا دوست دارم و بابت همه چیز ازت سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        سمیرا گفته:
        مدت عضویت: 1678 روز

        سلام به استاد عزیزم

        سلام مهناز جانم ممنونم بخاطر جواب پراز انرژیت که حالمو بهتر کرد و خیلی خوشحالم که تو این جمع هستم و میبینم که هرروز بهتر از دیروز خودم شدم و هر روز پایدار تر و امیدوار ترم توی این مسیر .

        من خیلی از خواندن نتیجه و خبر های خوش دوستانم شاد و قوی تر میشم.

        خدایاشکر

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      علیرضا یکتای مقدم گفته:
      مدت عضویت: 1332 روز

      سلام سمیرا خانم

      دوست هم فرکانسی

      کامنت زیبای شما را مطالعه کردم عالی بود.

      من هم مشهد زندگی میکنم زلزله 4 ریشتری که شما گفتید تجربه کردم واقعا وحشتناک بود منطقه ما موسوی قوچانی،

      که دیدم همه ریختن خیابون و مضطرب هستن.

      واقعا تبریک عرض میکنم که خوب از آموزه‌های استاد استفاده می‌کنید و موفق شدید آرامش خودتان را حفظ کنین.

      انشالله در آینده نزدیک شاهد موفقیت و نتایج بزرگ شما باشیم.

      ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        سمیرا گفته:
        مدت عضویت: 1678 روز

        سلام به استاد عزیزم

        سلام به شما آقای یکتا مقدم

        خیلی سپاسگزارم از ارسال انرژی مثبت شما و جوابتون .

        همچنین موفقیت ها ونتایج بیشتر شما را شاهد باشیم

        سپاسگزارم از استاد عباسمنش بسیار آموزش های ساده و صادقانه ای دارن و هرکسی در مدار باشه میشنوه و متحول میشه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      فاطمه دبیری گفته:
      مدت عضویت: 1409 روز

      سلام به استادعزیزم ومریم جوون

      سلام به شمادوست همفرکانسی کامنت شماروخوندم ولذت بردم احسنت

      منم اهل مشهدهستم واون شب زلزله ماباعده ای ازدوستان مون هدایت شدم من که برم به روستایی خارج ازمشهدسمت کلات واونجاشب بمونیم اونجااصلازلزله نشدتاصبح بیداربودیم وگفتیم وخندیدیم وصبح دیدم همه به گوشی اطرافیانم زنگ میزدن خبرمیدادن که تاشروع کردن به صحبت کردن من ازاونجادفترم برداشتم رفتم کنارکوه به نوشتن سعی کردم اعراض کنم ودیگه چیزی نشنوم وگفتم خدایاشکرت که منوهدایت کردی اینجاباشم بابچه هام واینجاامن وامان باشه برامون چون خونه ماآپارتمانه توشهر

      تبریک بهتون میگم دوست عزیز

      موفق باشیدوسربلنددرپناه الله یکتا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    محجوبه گفته:
    مدت عضویت: 2132 روز

    سلام استاد عزیزم سلام مریم بانو جان سلام دوستان عشق.

    امروز یکی از بهترین روزهای زندگیم بود. این دو سه روز چنان هم زمانیهای فوق العاده ای با توجهی که چند وقته بر نکات مثبت گذاشتم برام اتفاق افتاده که نمیدونم چی بگم از کجا شروع کنم.

    اولیش؛دقیقا عید بود قرار بود با چندتا از فامیلای نزدیک که مثل دوست میمونن برامون بریم سفر و خیلی هدایتی نشد.درعوص سعی کردم حالمو خوب نگه دارم و نتیجه این شد که کلی خرید خوب برا خونه کردم و باز بعد عید همه رفتن مسافرت که باز هم ما نرفتیم و همسرم موافقت نکرد که بریم و به جاش یک موتور لوکس خرید طوری که هفته ای دو یا یک شب که از سر کار میاد دو نفری میریم موتور سواری و هر لحطه اش میگم خدایا شکرت دلم رو دادم به تو و تو باز هم مثل همیشه بهترین پلن رو برام ریختی.چون اونایی که اون سفر خارج رو رفتن طوری که تعریف کردن اون هتل اون مسافرت همش پای میز بار بودن و برای من جذابیتی نداشت با اینکه اندازه موتور لوکس ما خرج کردن.و قسمت مهمترش این بود که من تصمیم گرفتم با خودم گفتم اگه قانون اینکه به هر چی توجه کنی تجسم کنی خدارو شکر کنی بابتش به همون مسیر هدایت میشی.استاد جان شاید فقط شما و شاگردای زرنگتون حرفای منو درک کنن خدا شاهده من فقط 8 یا 10 روز مرتب کلیپها و فیلمهای استان لرستان ابشارها و هر جاییکه ابشار داشت سرسبزی داشت رو نگاه میکردم خودم رو تجسم میکردم جوری که انگار اونجام و دقیقا بعد از این 8 یا 10 روز به طور کاملا اتفاقی و هدایتی در اخرین لحطات همسرم تور سفر لرستان رو گرفت و شاید باورتون نشه یکی از رویایی ترین سفرهای عمرم چیزی که 5 ساله ارزوش رو داشتم ولی طریقه رسیدن بهش رو بلد نبودم رو رفتم اونننققققدر این سفر خوش گذشت و اونقدر فیلم و عکس گرفتم که الان حتی دلم نمیاد عکساییکه تکرارین رو پاک کنم.و در طول روز گاهی که میشینم چندین بار هر فیلم رو نگاه میکنم یکهو میبینم دو ساعت گدشت و من دارم فیلما رو نگا میکنم و گذر زمان رو نفهمیدم.به قدری تو این سفر با ادمهای درست و حسابی اشنا شدم که میگم ببین چقددر راحت میشه زندگی کرد چقدر راحت میشه سفر کرد فقط نباید زندگی رو سخت گرفت و به قول استاد میشه از جاده اسفالت سر پایینی رفت تا به نعمتها رسید.همیشه هر موقع کاری که میخام برام اتفاق بیفته برام اتفاق نمیفته میگم خدا بهترشو برام میخاد و کنسل شدن سفر خارج و جایگزین شدن سفر لرستان بهترین پلنی بود که خدا برام خواست.

    دومین؛دو روز پیش یک کلیپ دیدم که نوشته بود این لحطه رو براتون ارزو دارم بعد تصویر شادی افرادی که پای لپتاپ بودن و اوکی شدن کار مورد علاقه یا خرید مورد علاقه یا نمیدونم قبولی دانشگاهشون رو که تو لپتاپ میدیدن و شادی میکردن رو نشون میداد.خودم رو تو اون لحطه بارها تصور کردم که اگه اولین خرید از سایت یا نمیدونم اولین بازدید فروشگاه از سایت کاریم بشه من چیکار میکنم و اماااا امروز وقتی رفتم تو قسمت سفارشات فروشگاه باورم نشد دوتا مشتری ثبت سفارش کرده بودن و وقتی همسرم اومد گفت یکیشون زنگ زده مغازه و خرید کرده.خدایاااا هزاااار مرتبه شکرت به خاطر این قانون بی نقصت.من دو روز پیش از ذوق کردن ادمای اون کلیپ ذوق کردم و خودم رو تو لحطه ای که اونا بودن گذاشتم و امروز دقیقا برام اتفاق افتاد نفسم بند اومده بود فقط رو کردم به اسمونش گفتم شکررررت خدایا شکرت و اشک تو چشام جمع شد و من قلبم از این همه معجزه فقط باز شد.

    سومیش؛توجه به نکات اخلاقی خوب همسرم بود.به قول استاد فقط کافیه چند روز از قانون دور بشی باز نم نم برمیگردی به روال قبل که چند وقت پیشا تو عید این اتفاق برام افتاد به خاطر مشغله های خونه داری کمی دور شده بودم که باز از قبل سفر تصمیم گرفتم به نکات مثبتش دوباره توجه کنم حتی ریز به ریز ترین نکات.نکاتی مثل؛

    خندیدنش شوخی کردنش با بچه ها.پول ریختن به حسابم ولو کم.صبح بخیر گفتنش.حتی خور خور کردنای شبانش.وقتی بحث کوچیک بینمون پیش میومد سعی میکردم مثل اون اهو که استاد گفتن 15 دقیقه بعد از حمله شیر اهو همه چی رو یادش میشه بعد موضوع بحث دیگه همه چی رو از ذهنم پاک کنم و فراموش کنم که حتی در مورد چی صحبت میکردیم اینبار سعی کردم مثل حیوونا باشم.یک رید اونلی مموری داشته باشم که زود فراموش میکنه و انگار نه انگار.و اینا همه باعث شد دوباره به اوج نزدیکی به همدیگه نزدیک بشیم و من دوباره برسم به احساس خوشبختی همیشگیم.

    این چند مورد مواردی بود که فعلا یادم بود و هر لحطه سعی میکنم توجه کنم به هر نکته ریزی که مثبته و در طول روز برام اتفاق میفته حتی وقتی که قاشق غذام چپه میشه بگم شکرت حتما یک حکمتی بوده.و الان هم دارم توجه میکنم به تمام ماشینای دنا پلاس و اونقدر این روزا دنا پلاس میبینم که انکار تمام ماشینای دنیا شدن دنا پلاس.منتظر کامنتای بعدیم با دنا پلاس باشین.

    دست حق همیشه یارتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 100 رای:
    • -
      افسانه عرب گفته:
      مدت عضویت: 991 روز

      سلام محبوبه عزیز . افسانه هستم و کلی کلی منم از خوشحالی شما ذوق کردم و حتی بغضی شدم

      شکر و حمد خدا از نتایج عالی که گرفتین

      دقیقا بعد از اتفاق افتادن اتفاقات زندگی ، ادم به خودش میگه ااااااا پس انقدر زندگی کردن راحت بود

      چرااااااااااااااااااااااا انقدر ما پیچیده کرده بودیم برای خودمون یا اطرافیانمون حرفای عجیب و غریب می زدن

      واقعا همه چیز همه چیزززززززززززززززززززززز کنترل ذهن است

      اگر من بخوام از تجربه سه قدم از دوره دوازه قدم برای فردی که هنوز اقدام به تهیه این دوره نکرده بخوام بگم

      قطعاً میگم کنترل ذهن

      حال خوب

      احساس خوب

      من بارها تو کامنت ها نوشتم از جذب اتفاقات خوبی که داشتم و شما در مورد ماشین مورد علاقه تون نوشتین

      دقیقا این اتفاق پارسال برای من پیش اومد طوری بود که قبل از خریدش من وقتی سوار ماشین قبلیم (ریو ) می شدم طوری رانندگی می کردم و طوری حالم حالم حالم خوب بود که

      انگار سوار ماشین مورد علاقه ام (جک جی 5 شدم )

      عاشق این ماشین بودم و هستم و خیلی راحت ، خیلی ماشین آپشن دار ، خیلی عالی را پارسال به شکر و حمد خدا خریدم

      و حتی بعد از یکسال سوار شدن محبوبه جون هنوز برام این نعمت عادی نشده و انگار همین الان و همین لحظه خریدمنش

      امیدوارم و مطمنم به زودی زود سوار این ماشین می شین و لذت بخش ترین لحظه ای ش وقتی هست که می بینی ذهن چه قدرتی داشته و داره

      در مورد سفر نوشتی اتفاقا من تو این 200 روز که عضو سایت شدم و همیشه روی زیبائی های تمرکز می کردم با وجود اینکه من سال گذشته از تسهیلات رفاهی

      اداره م استفاده کرده بودم و قطعا در سال 1402 نمی تونستم استفاده کنم اماااااااااااااااااااااااااااااا از اونجایی که دلم لک می زد تو اردیبهشت شمال زیبا رو ببینم

      خدا برای من پلن سفر رو چیند و جالب بود که در تاریخ 7 اردیبهشت که تولد همسر جان من هم بود هیچ کس دوره محمود اباد را با وجود اینکه پنج شنبه هم بود

      و نیاز به مرخصی گرفتن نبود ثبت نام نکرده بود

      و مجبور شد اداره به جای سوخت شدن سهمیه مجدد امسال هم به من بده

      و چه قدر هوا عالی ، چه قدر چه قدر به من و پسر و همسرم خوش گذشت

      پیامم طولانی شد فکر نمی کردم انقدر بخوام بنویسم

      اما خوشحالم که به کامنت شما هدایت شدم بهترین ها زیباترین ها فراوانی ترین نعمتهای خدا برای شما و عزیزانتون

      در پناه خدا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        محجوبه گفته:
        مدت عضویت: 2132 روز

        سلام افسانه عزیزم.

        چقدددر لذت بردم از کامنتت الهی شکررر الهی شکر که تونستی ماشین مورد علاقه تو بخری الهی شکر که سفر عالی رفتی.چقدددر این تایید کردنا چقدر رسیدن دیگران به خاسته هاشون چقدر ذوق کردناشون به ادم انرژی میده.حالتو خوب درک میکنم وقتیکه ماشین مورد علاقه تو سوار شدی.ممنونم که به کامنتم توجه کردی و پاسخ دادی و کلی انرژی مثبت برام فرستادی.امیدوارم به همه انچه که ارزوشو داری به زودیه زود برسی.

        موفق باشی عزیزم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زهرا سرلک گفته:
      مدت عضویت: 887 روز

      سلام استادبی نظیرررم،مریم جونم،دوستای عزیز خانواده صمیمی عباسمنشیم سلام به روی ماهتون خواهرعزیزم محبوبه جان با تک تک کلماتت دل منو بردی به اون لحظات قشنگت واقعا باتمام وجودم حس کردم چی تجربه کردی،میخواستم بگم خیلی بی نظیری که اینقدر توانایی کنترل ذهنت رو قشنگ به دست گرفتی واینقدر قشنگ داری روبه جلو حرکت میکنی،امیدوارم روز به روز شادتر زندگی کنی ودونه دونه به خواسته هات برسی وبیای بنویسی ومابخونیم ولذت ببریم،چقدر خوشحال شدم که به شهر ما سفرکردی،من متولد لرستانم بزرگ شده تهران،هیچ وقت تا زمانی که اینطوری تعریف کردی زیباییهای شهرم رو ندیده بودم و تمرکز نداشتم،چقدر خوشحال شدم از روابط فوق العاده ات باهمسرت والگو گرفتم از رفتارت،مطمئنم به دناپلاس هم میرسی،منتظرخبرهای عالی هستم،آرزوی بهترین هارو برات دارررم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        محجوبه گفته:
        مدت عضویت: 2132 روز

        سلام زهرای عزیزم.ممنون از این همه لطف و مهربونیت.خوشا به حالت که اهل لرستانی دیار بهشت.جاییکه ادمهاش مثل خودش بهشتی ان.اونقدددر تو این سفر ادمهای خوب و مهربون و بی الایش دیدم که گاهی میگم واقعا از لرستان بهشتی تر هم داریم؟از ابشارها کوهها تنگه ها ادمها …همه و همه مثل هم یک دست فقط زیبایی اند.یک دنیا سپاس از اینهمه انرژی مثبتی که فرستادی عزیزم.امیدوارم هر چه زودتر برسی به هر چیزی که ارزوش رو داری.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      اکرم حکم آبادی گفته:
      مدت عضویت: 1143 روز

      سلام محبوبه جان

      کامنت زیبات رو خوندم واقعا دل نشین بود.دقیقا همین طوره کافیه فراموش کنی و از این فضا دور بشی دوباره برمیگردی به روال قبل و واقعا پیش اومده برای خیلی هامون که فقط دو روز از آگاهی ها دور شدیم و نتایجمون کم رنگ شده ولی به محض اینکه برمیگردیم تومسیر همه چیز زیبا و قشنگ میشه.اینکه به زیبائیها و نکات مثبت توجه کنیم و حس و حالمون رو خوب نگه داریم یکی از مهم ترین آگاهی های این فایل بود.انقدر زیبا وبا ذوق نوشتی که همه ی ماشینا رو دنا پلاس میبینم که منم حسش کردم.

      چقدر عالی که با دیدن کلیپ از زیبائیها و ابشار در استان لرستان تونستید به این استان سفرکنید.این هم به ما نشون میده که قانون چقدر دقیق کارش رو انجام میده.واقعا من هم احساس کردم از لذتی که شما ازسفرتون بردید.

      چقدر خوب که به نکات مثبت اخلاقی همسرت توجه میکنی که بقول استاد شما به هرچیزی توجه کنی جهان از اصل همون شرایط و اتفاقات رو وارد زندگیت میکنه.

      امیدوارم همیشه در این مسیر پرازآگاهی و زیبایی برقرار بمونید و از نتایجتون توی کامنتهای بعدی برامون بگید.

      موفق و پیروز باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فهیمه ومحمد گفته:
      مدت عضویت: 2134 روز

      سلام محبوبه عزیزم ,چقدر کامنتت برام درس داشت مخصوصا اون قسمتی که گفتی آهو 15دقیقه بعد فراموش میکنه حمله شیر رو ,انگار نه انگار ,,من تو این مورد مشکل دارم شاید اتفاقاتی که 10سال پیش افتاده و ناراحتم کرده هنوز تو ذهنم هست ,به امید رب یکتام کم کم منم بتونم مثل اون اهو 15دقیقه بعد همه چیز رو یادم بره ان شاالله ,,,امیدوارم همیشه شاد و سلامت و ثروتمند باشی گلم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        محجوبه گفته:
        مدت عضویت: 2132 روز

        سلام فهیمه مهربونم.

        اینکه مثل اون اهو باشیم به نظرم درست ترین کار برا ما خانوماست.چون مردا زودتر میتونن فراموش کنن ولی ما خانوما گاهی یک اتفاق 20 سال پیش رو شاید هر روز مرور کنیم.من خودم 10 سال پیش تنشهایی در زندگیم داشتم که فکر میکنم اگر حتی یکیشو یک خانوم داشته باشه نتونه تحمل کنه ولی الان به خودم افتخار میکنم که با سربلندی از اون سختی ها بیرون اومدم و الان کاملا درک میکنم مقصر تمام اون سختیها فقط و فقط خودم بودم.مثال اهو اینجور مواقع که بین زن و شوهرها بحثی پیش میاد رو اگه از ته دل عمل کنیم باور کن دو هفته نشده به ارامشی میرسیم که دیگه هیچ پولی برامون ارزش نداره فقط و فقط اون ارامش و عشق تو زندگی برامون مهم میشه.ممنون از تو عزیزم که وقت گذاشتی و کامنتمو خوندی و پاسخ دادی.

        دست حق نگهدارت.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          فهیمه ومحمد گفته:
          مدت عضویت: 2134 روز

          سلام محبوبه عزیزم تحسینت میکنم بابت اینکه تونستی برمشکلاتت غلبه کنی و سربلند بیرون بیای,ازت ممنونم که با پاسخ دادن به کامنتم بازم بهم کمک کردی ,,منم تازه دارم درک میکنم مقصر همه چیز تو روابطم خودمه ,اینو میدونستم اما درک نمیکردم انگار مثل یه تصویر فقط از ذهنم میگذشت میشنیدم از استاد تو کامنتا میخوندم که همه چیز رو ما خودمون به وجود میاریم اما فقط در حد شنیدن بود نه درک کردن ,اگه من درک میکردم باید عمل هم میکردم اما تنبلی میکردم چون درک نکرده بودم میگفتم میدونم دیگه من خلق کردم حالا بذار اینکار رو.کنم بعدم ذهنم رو کنترل میکنم بعدا فایل گوش میدم الان 5دقیقه استراحت کنم میدیدم ای دل غافل ناراحتیام بزرگتر شد به جای اینکه حل بشه اما الان تازه دارم متوجه میشم و اتفاقات رو میذارم کنار هم میفهمم خودم باعث شدم ,فقط از خوده رب یکتام میخوام کمکم کنه تا بتونم ذهنم رو کنترل کنم و بتونم تضادی که بهش برخوردم رو حل کنم ان شاالله همیشه شاد و ثروتمند و موفق باشی گلم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: