اصل و اساسی که «صاحب یک کسب و کار موفق» باید بداند - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

827 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    آرش صداقت گفته:
    مدت عضویت: 3503 روز

    سلام به دوستان و استاد عباسمنش عزیز

    خدارو هزاران بار شاکرم بابت آگاهی هایی که به ما عطا فرموده و روز به روز بیشتر و بیشتر عطا میفرماید

    خواستم نظرم رو درمورد آخرین لایو استاد و عکس و فایلهایی که در کانال گزاشتن بیان کنم. فایل رو من توی فرودگاه بودم و داشتم برمیگشتم که سوار ماشینم بشم گوش میدادم و اینقدر محو این فایل و عکسها و مخصوصا فیلمی که از دماوند گزاشتن شدم که اومدم توی ماشین و قشنگ 10 دقیقه هننننگ استاد و کارهای خداوند شدم و اشک شوقم در اومد. چرا؟

    این فایلها و لایو استاد چند تا پیام اساسی واسه من داشت که دوست داشتم با شما دوستان عزیز به اشتراک بزارم.

    1- وقتی داشتم به این ویدئو نگاه میکردم فقط داشتم به بر و روی استاد و حرفایی که میزنه نگاه میکردم.این فایل رو چندین بار نگاه کردم.نمیدونم چجوری هدفمو برسونم .اما انصافا به استاد نگاه کنید.(نمونه شخصی که از هیچ به همچی رسیده در تمام جنبه ها).

    من اگر اون زمان استاد رو میدیدم حتی یک جلسه هم توی سیمینارهاش شرکت نمیکردم چه برسه به اینکه باهاش برم تور مسافرتی.میگفتم بابا این بنده خدا خودش هشتش گرو نهشه چی میخواد به من یاد بده.اگه چیزی میدونست که توی زندگی خودش پیاده میکرد .پس جرا اینهمه آدم دورش جمع شدن و دارن با عشششق دعا میخونن؟ واقعا چرا ؟ چون خدای استاده که کارها رو انجام میده و نه استاد .خدای استاده که باعث شده اینهمه آدم به حرفای کسی که هنوز خودش چیزی نداره گوش کنن و باهاش همراه بشن.( خداونده که کارها رو انجام میده)-((وَ مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ))

    2- من وقتی این فایل رو دیدم خیلی خیلی خیلی ایمانم به قوانین خداوند و خداوند بیشتر شده و بیشتر اینو درک کردم که قوانین خداوند بدون تغییر هستن.به حرفای استاد گوش بدید.دقییییقا همین حرفاییه که الان استاد میزنه ( بیس یکیه) . اون حرفا و طرز فکر و باورها بوده که استاد رو در زمانی که ندار بوده به اینجا رسونده که دارا بشه. پس چرا ما نتونیم ؟ اگر ما هم همین باور ها و طرز فکررو داشته باشیم قطططعا نتیجه استاد رو میگیریم.چون قانون خدا یکیه و تغییر نمیکنه. (قوانین بدون تغییر خداوند)

    3- نکته بعدی که من از این فابل همیدم اینه که استاد در همون زمان که هنوز این نتیجه ها رو نگرفته بوده کاملا شاد و سپاسگزار خداونده و بعد نتیجه های بزرگ رخ داد. این کاریه که اغلب ماها دقیییقا برعکس انجام میدیم.یعنی منتظریم اتفاقات خوب و بزرگ رخ بدن و بعد سپاسگزار خداوند و شاد باشیم. ((لَئِن شَکَرْ‌تُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ))

    امیدوارم که خداوند مارو به راست هدایت بفرماید.راه کسانی که به انها نعمت فراوان داده . و روز به روز بر آگاهی های ما بیفزاید.

    از استاد عزیزمون کمال تشکر رو دارم که دستی از دستان خداوند هستن تا ما به این راه راست هدایت بشیم.

    موفق و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  2. -
    رسول خانکی گفته:
    مدت عضویت: 1119 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم

    الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ

    حمد و سپاس مخصوص پروردگاریست که رب و فرمانروای جهانیان است.

    نگاه درست به قرآن این است که چگونه فکر خدارا بخوانیم= سیستم چطور عمل می‌کند

    چطور از این قوانین به نفع خودم استفاده کنم که در دنیا و آخرت زندگیم را بهبود ببخشم و زندگی با کیفیت تری را تجربه کنم.

    قرآن منطقی ترین کتاب در کیهان که منطبق بر اصل و اساس قوانین جهان است.

    یه روزی را یادم میاد که واقعا بریده بودم و خیلی خسته شده بودم و این سوال برام ایجاد شده بود که چرا بعضی ها زندگی با کیفیت تری دارند ولی من و خیلی ها نه؟

    و در این موقع به قلبم رجوع کردم و از خدای درونم سوال پرسیدم ،یعنی واقعا گیو آپ کردم.

    متوجه شدم هر کسی در هر جایگاه و موقعیتی که هست اگر احساس لیاقت کنه از همون جا مرحله رشد و تغییرش شروع میشه .

    وقتی خداوند از بینهایت راه منم مثل بقیه اعضای بینظیر این سایت هدایت کرد به سمت استاد عزیزمون و استاد شایسته و این مامن امن و روحانی و توحیدی و لذت‌بخش به تمام معنا

    اون روزها استاد در قدم اول یه چیزی از من خواست ؟

    با گوش دادن به فایلها های دانلودی متوجه شدم که من موجودی کاملا فرکانسی ام و خودم خالق زندگیم هستم

    اولین قدم این بود در جهت رشد

    تلویزیون را به کلی حذف کردم از زندگیم و از آدم‌های درب و داغون فاصله گرفتم و در کنترل ورودیهام به طور کلی یه تعهد جهاد اکبری دادم.

    بخشی از اون را خودم خودآگاه انجام دادم و بخش بیشترش را خدا برام انجام داد.

    حالا اجازه وارد شدن به مرحله بعدی را خدا بهم داد.

    تا نگردی آشنا زین پرده رازی نشنوی

    گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

    حالا من محرم شدم و داشت این آگاهی ها اجازه ورود پیدامیکرد و من داشتم کم کم رشد میکردم

    مرحله بعدی را خدا برام از زبان شیوای استاد گفت :ما صد ودر صد مسئول زندگی خودمون هستیم ،ما خالقیم، خداوند به ما قدرت خلق کنندگی داده.

    حالا وارد مرحله دوم زندگیم شدم و اون دیدن نعمتهام بود

    دیدن و کیف کردن از نعمتهایی که یه روزی رسیدن بهشون آرزوم بود

    داشتن خونه ،داشتن همسر بینظیر بهشتی،داشتن فرزندان با ادب و باشخصیت و سالم و صالح

    داشتن ماشین

    داشتن شغل

    و بینهایت نعمتی هر لحظه که میبینمشون دلم قنج بره و ناخوداگاه اشک از چشمانم جاری بشه

    توحید یعنی یه ذره در برابر عظمت نعمتهایی که خدا بهت داده معرفت نشون بدی

    توحید یعنی هر لحظه با دیدن هر نعمتی سرت را بندازی پایین و بگی

    خدایا ممنونم ،تو خوب خدایی هستی

    تو حق خدایی را در بالاترین درجه در حقم تموم کردی و هر کمی و کاستی بوده از سمت منه

    توحید یعنی هر لحظه نورت را به من تابوندی ولی من بودم رفتم توسایه تردید و شک و حساب کردن روی بقیه

    خلاصه که رسیدم به مرحله ای که ازش درخواست نعمتهای بهتر و باکیفیت تری کردم

    چون ذره ذره داشت باور لیاقت من رشد می‌کرد و داشت ترمزهام کم کم برداشته میشد به لطف خودش.

    بهم گفت راه بهتر و مسیر هموارتری برات سراغ دارم و اون اینه به همه خواسته هات میرسونم

    ولی بیا حق این نعمتهام را که تا الان بهت دادم به جا بیار

    انگاری سپاسگزاری این نعمت‌ها و باور به این که همه این نعمت‌ها را تا الان خودش بهم داده و زمانی من آرزوش را داشتم مهر تاییدی هست برای داشتن نعمتهای بیشتر

    خلاصه که الان مدتی میشه دارم خودآگاه بابت کوچکترین و بزرگترین نعمتهام سپاسگزاری میکنم و خودم را در لحظه و ملاقاتش حس میکنم و همون روز پاسخ بهم داده میشه با ورودیهای ریز و درشت و احساس رضایتی که وقتی سرم را بر بالین میزارم ، آرامشی دارم که مدتهاست متوجه نمیشم کی خوابم میبره.

    اصلا عجله ای برای رسیدن ندارم و سعی بر این دارم از داشته هام لذت حداکثری ببرم و در مسیر رشد یه مدتی این عجله و شتاب را برای رسیدن نداشته باشم

    و زندگی را زندگی کنم .

    و از انجام‌دادن کارهایی که میکنم هم لذت ببرم

    استاد واقعا الان در شرایط خیلی عالی به سر میبرم و نشونه اون اینه که حالم در طی روز عالیه و زمانهایی که انرژیم پایین میاد ،سریعا میرم تو حالت سپاسگزاری و این فرکانسم را مثبت نگه میداره.

    و در مواقعی که حال خیلی خوبی را دارم تجربه میکنم به قول شما و استاد شایسته ذهن و روح با هم یکی میشه و خود به خود فرکانس خواسته و فکر کردن به خواسته ها شروع میشه و خیلی راحت جهت دهی آگاهانه انرژی فکری در جهت رسیدن به خواسته اتفاق میوفته

    و باز هم در حال لذت بردن خودم را می‌بینم.

    استاد جان الان در شرایطی هستیم که به لطف الله تنهایی را داریم تجربه میکنیم و با اطرافیان هم روابطمون عالیه و کمترین مراوده و ارتباط را داریم و اگر هم ببینمشون در کمال احترام لحظات خوشی را سپری میکنیم.

    چون‌دیگه بعد دوسال بقیه مرزبندی و چهارچوب ما را کاملا متوجه شدن و بهمون احترام میزارن.

    و زندگی در لحظه بودن است و لذت بردن از مسیر و تایید بینهایت نشانه و دلسپردن به هدایت ها.

    بینهایت از شما و استاد شایسته و دوستان و خانواده توحیدی و ارزشمندم تشکر و قدردانی میکنم.

    حق یار و یاورتان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  3. -
    اندیشه افشین گفته:
    مدت عضویت: 2941 روز

    سلام

    دیشب من یک کامنت نوشتم که قسمتی از زندگی خودم بود و همینطور که می نوشتم آگاهی های جدید مثل آبی که از دل خاک وارد ساقه گیاه بشه در ذهن من باریک باریک به راه افتاده بود و امروز صبح بمحض اینکه بیدار شدم این جریان باریک را حس کردم که هنوز ادامه داشت و این آگاهی برای اولین بار به من الهام شد ….و اون در مورد فراوانی هست ، من همیشه با بحث فراوانی این مشکل را داشتم که می گفتم خدایا من فراوانی را باور دارم چون میبینم که خیلی ها ثروتمند هستند ولی باور ندارم که من بتونم ازاین فراوانی استفاده کنم و مسلما این طرز نگاه ، به کمبود عزت نفس ارتباط داره ولی هرچی روی عزت نفسم کار میکردم باز نتایج مقطعی بود تا اینکه آخرین نوشته ی خانم شایسته در قسمت عقل کل را مطالعه کردم که ایشون گفتند احساس عدم لیاقت یکی از شاخه های باور کمبود فراوانی هست و این جمله خیلی ذهن من را مشغول کرد و با خودم گفتم من باید روی فراوانی کار کنم اما درست کار کنم و امروز صبح من چیزی را درک کردم که تابحال اینطوری درکش نکرده بودم و اون اینکه هرگز نمیشود انسان زیر باران بایستد و خیس نشود و از آنجا که هیچ جا را نمیشود پیدا کنی که باران نبارد پس قائدتا همه باید زیر این باران خیس بشوند مگر اینکه خودشون طوری بایستند که خیس نشوند و باران را دریافت نکنند مثلا پالتوی ضد آب بپوشند یا چتر بدست بگیرند یا دستهای خود را روی سر بگذارند و سپر باران کنند پس باران هست ، حالت ایستادن ما متفاوت است … هرچند که استاد تمام اینها را گفتند ولی من واقعا الان درکش میکنم ، تا حالا فکر میکردم فراوانی هست ولی برای بقیه ، در حالیکه اصلا چنین چیزی با منطق جور نیست ، وقتی باران بباره پیر و جوان ، کودک و نوجوان ، ثروتمند و فقیر ، همه و همه باید خیس شوند مگر اینکه چیزی از جنس شرک ، این نظام طبیعی را برهم بزند و اون چیزی نیست به جز حرکات انسان ها وقتی که زیر این باران قرار میگیرند ، باران هست ، واکنش ها متفاوت هست …..خدایا شکرت که من بینا شدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  4. -
    mohsen گفته:
    مدت عضویت: 3039 روز

    عباسمنش

    همه حرفات عین حقیقت میدونم این حرفهارو هزاران بار شنیدی ولی می خوام بدونی استاد عزیزم تو داری به لطف خدا کاری میکنی با ما که جهان به خودش ندیده.

    واقعا از خدا میخوام که این کلمات رو وارد پوست و استخونم که با تمام وجودم بتونم باورش کنم باورش کنم باورش کنم باورش کنم باورش کنم باورش کنم. که تمام اتفاقات زندگی فقط بواسطه قدرتی هست که من دارم میسازم. وقتی در رابطه با این موضوع صحبت کردین یاد ابراهیم افتادم که می گفت اوایل به خدای خورشید و ماه و ستاره می خواست دل ببنده وبعدش می دید اونا افول میکنن. بعد نهایتا رسید به خدا چون خدا همیشه هست هیچ وقت افول نمیکنه . تبلیغات خدایی هست که افول خواهد کرد. افرادی که بهشون قدرت میدیم چیزهایی هستن که افول میکنن. باید خدایی ور بپرستیم که هیچ وقت خوابش نمیبره. این قدرت تمام جهان رو مسخر ما میکنه. خدا رو خیلی خیلی شکر میکنم. که الان این هارو می شنوم مگه چند در صد میتونن اینا رو بشنون. ولی از خدا میخوام که منو با ایمان تر از روز قبل کنم با عمل با عمل و اقدام. ممنوم استاد عباسمنش عزیزم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  5. -
    مژگان m گفته:
    مدت عضویت: 2426 روز

    سلام استاد عزیزم ممنونم از این فایلتون که بی نظیر بود وانگار دقیقا با قلب مادر ارتباط بود استاد امیدوارم بتونم به این گفته ها شما عمل کنم ٫٫من دقیقا برج ۷پارسال تو بدترین شرایط که بین زمین و هوا من وهمسرمو پسرم بودیم وشبی که هیچ وقت یادم نمیره که همونجا در خواست مرگمو از خدا کردم با اتفاقی که افتاده بود ولی خدا بهم صبرداد وکمکم کرد ٫٫٫٫خلاصه استاد من همسرم داشتن فایل یکی از اسا تید دیگه رو کار میکردن ولی هر وقت به من میگفتن گوش کن اصلا به دلم من حرفای این اقا نمیشست میگفتم این حرفاش انگار خودش عمل نمیکنه انگار تقلیده و٫٫٫٫٫خلاصه بگم ٫٫٫دوسال پیش من تو دانشگاه یکی از اساتید بنا به حرفی که یکی از دانشجویان زد وگفت که خدا جباره خودش گفته وستمگره ٫٫٫٫استاد بی نهایت عصبانی شد وشروع به سرو صدا کردن ودرادامه شروع کردبه حرفای ارامش دهنده زدن البته انگار برای من ارامش دهنده بود که بعدگفت اگه میخاین در مورد خدا بهتر بدونین برین فایلای این استاد که اسم شمارو اورد برین گوش کنین من بعداز کلاس به استاد گفتم میشه برای من تلگرام این اقا روبفرستین وایشونگفتن به شماره من پیام بده تا بفرستم منم شب پیام دادم واستاد کانال شمارو برام فرستاد من اومدم باز کردم به نظر خوشایند میومد ویک فایلو نگاه کردم انگاری بد نبود به همسرم گفتم بیا شماهم نگاه کن همسرم شدیدا مخالفت کرد وگفت من دارم با این استاد که دوستم معرفی کرده کار میکنم ودوره هاشو خریدم با هیچ کس دیگه کارنمیکنم به منم گفتن شماهم پاک کن وبیا اینو کار کن ٫٫٫٫خلاصه بعد از مدتی منم پاک کردم تا دوسال گذشت واون اتفاقی که افتاد وما همه چیز باخته ترس از همه جا وهمه کس توی یه جای بد ٫ ٫٫٫٫٫هیچ چیز اروممون نمیکرد ٫٫٫همون دوستی که اون استادو معرفی کرددر تماسی که شوهرم باهاش داشت گفت یه فایل برات میفرستم گوش کن وببین حرفای این استاد چقدر با استاد ما شبیه همه ٫٫٫٫خلاصه گفتم بپرس اسم استاد چیه وزدم تلگرام پیدا شد وگفتم من دارم٫٫٫٫کلی از فایلاروگوش مکردیم باهمسرم انگار اونم یه رضایت نسبی داشت ولی تا این که به اون فایلتون که در مورد جبرو اختیار بود که همسرم گفت با من این هم خونی نداره اون استاد یه چیز میگه این یه چیز ٫٫٫٫ولی از جایی که خدا بخواد بعداز چند روز حرف زدن همسرم بامن وفکر کردن ناگهان گفت این استاد عباس منش درست میگه ٫٫٫٫تو شش ماه من وهمسرم انگار بااین که همه چیز از دست داده بودیم فقط شب وروز وبا فایلای شما سپری میکردیم تا این که برج یک تونستیم روانشناسی ثروت یکو بخریم وخداروشکر داریم کار میکنیم ونتایجو حتما اعلام میکنم ٫٫٫٫٫فقط وقتی میگین خدا دستانشو میرسونه واقعا همین طوره وتو ی اون شرایط سخت ما که هیچ روانشناسی نمیتونست ما رو اروم کنه وهنوز تاثیراتش هست فقط حرفای شما ارممون میکرد ودستی از دستان خدا بودین که ما بدون هزینه ای که به روانشناس بدیم اروم شدیم وخداروصد هزار مرتبه سپاسگزارم که هرروز داریم ارومترم میشیم ٫٫٫من استاد از بچگی خیلی دوست داشتم خارج زندگی کنم ولی نمیدونم الان که ۳۵سالمه هنوز نشده امیدوارم هر چه زودتر ترمزای این خواستمو پیدا کنم وروش کار کنم تا به خواستم برسم من چندتا اصل وتواین مدت برای خودم فهمیدم ومیگم

    ۱سپاسگزاری

    ۲کنترل ورودیهای

    ۳کنترل ذهن

    ۴کار کردن روی باورها

    کار کردن روی باورها یعنی من که شدیدا قصد مهاجرت دارم ودوست دارم باید ترمزها یا همون باورهای مخربمو پیدا کنم وباورهای درست رو جایگزینش کنم وهمش برای خودم تکرار کنم تا تبدیل به باورم بشه

    استاد من همونم که هر فایلی شما اینستا میزارین منم پاش میزارم که استاد به زودی میام همسایتون میشم و هرروز میام در خونتون ازتون سوال میپرسم

    موفق باشید درپناه خدا دوستون دارم خیلی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      مجتبی یعقوبی زاده گفته:
      مدت عضویت: 2660 روز

      سلام مژگان جان من محبوبه سادات مهربانم که با پروفایل همسرم کامنت میزارم نمیدونی با خوندن کامنتت چه حالی شدم اشکانم سرازیر شده ودقیقا منو بردی به یک سال گذشته وقتی با استاد آشنا شدیم ووقتی که پا رو ترسامون گذاشتیم ودقیقا وقتی که ما هم فقط با فایل های استاد آروم میشدیم مرسی از یاد آوریت دوست گلم به یاد اوردم کجا بودم وبه کجا رسیدم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      پارسا فریور گفته:
      مدت عضویت: 2492 روز

      سلام مژگان خانوم

      اتفاقا منم همیشه کامنتتون رو زیر فایل های استاد و گاهی توی لاو ها میبینم اولین بار باخودم گفتم چقدر خوبه که ایشون اینقدر ثروتمندن که دارن میرن امریکا

      خوش به حالشون و انشاءالله هر روز ثروتمند تر بشن)

      باورتون میشه من ازتون یاد گرفتم و یک پیجی بود که پیج رسمی موبایل سامسونگ توی ایران بود منم میرفتم و زیر پستاش مینوشتم

      منم یک اس ناین پلاس دارم

      خدایا شککککررررتتت

      (اینم تو پرانتز بگم که: ما ها توی مسیری هستیم با اینکه که برای اهدافمون و با توکل به خدامون داریم پیش میریم این مسیر خودش اندازه هدفمون قشنگه.

      خداااااااایااااااااااششککرررررررررررتتتتتتتتت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    زینب سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 1643 روز

    بنام خداوندی که برایم کافیست ❤️

    سلام استاد

    استاد شما کی هستین ؟

    پیامبر خدا ؟بله همینطوره ،بهش ایمان دارم که شما فرستاده خدا هستید ،هرچی بگیدروبهش فکر میکنم ومیبینم همه حرفای شما تهش به توحید میرسه تهش به رب وایمان به رب میرسه

    این فایلو قبل دوره دوازده قدم گوش دادم وحالا که قدم پنج هستم دوباره گوش دادم استاد باورم نمیشه من اونموقع اینو گوش کردم چقدر امروز درکم بیشتر شده وچقدر بیشتر فهمیدمش نیازه که میلیونها بار گوشش بدم تا درکش کنم

    چطور شما این فایلو تو محصولات نذاشتید بخدا ارزشش اونقدر زیاده که نمیشه روش قیمت گذاشت

    از توحید گفتید وقلبم رو که باز میشه بااین کلمه حس کردم

    چرا ماروی نیرویی که اونقدر قدرت داشته که جهانو خلق کرده منو خلق کرده وداره اداره میکنه حساب نمیکنیم بعد به یه آدم ظعیف مثل هودمون اینهمه قدرت میدیم

    بخدا قدرت دست اونه ،قدرت دست ربه ،من چکارتوزندگیم تونسام بکنم با عقل خودم که تهش نتیجه بخش باشه ،بخداقسم هیچی همه وقتایی که فکرمیکردم خیلی بلدم تهش گند زدم وسالها تو منجلاب عقل خودم گیر کردم

    من به این نتیجه رسیدم که هیچی نیستم ،حتی رو عقل ودانسته های خودمم نباید حساب کنم من هیچمو بس،همه آگاهی ها اونه وقشنگیه ماجرا اینجاست که این خدای رحمان خودشو قدرتشو دراختیارمن گذاشته من جز قدرت اون چی دارم ؟هیچی وبا قدرت اون چی ندارم؟؟؟؟

    من با این خدا همه چی دارم ،

    استاد وقتی فکر میکنم به این منبع تمام ثروتها سلامتی ها عشق ها وخوشبختی ها خانه ای داره درقلب من

    وقتی فکر میکنم این منبع روح خودش رو به من هدیه داده اونقت احساس میکنم چیزی نیست که نداشته باشمش ،همه چی درونمه

    خدایا من باتو چیزی نیست که بخوام ونداشته باشمش

    وقتی فکر میکنم خدا باهمه عظمتش عاشقمه ودارهددرهر لحظه هرجا منو هدایت میکنه وقتی فکر میکنم منو جانشین خودش درزمین قرارداده قلبم بزرگ میشه اشکم جاری میشه

    چقدر این خدا گفته که خدا برای بنده اش کافیست،من چقدر بهش ایمان دارم من چقدر بهش توجه میکنم ،وقتی غمی میاد تصادی میاد من چقدر ذهنم رو آرام میکنم وتوکل میکنم ؟

    تازه فهمیدم که به خدا خدا کردن نیست دقیقا ایمان یعنی در لحظه مواجهه با تضاد خودتو آرام کنی واعتماد کنی به حکمت الله وگرنه تو موقع شادی که طبیعیه حالم خوب باشه

    استاد قلبم یه جوریه چند روزه احساس میکنم لطیف شدم ،حسش میکنم بخدا حسش میکنم خدارو

    آره منم لیاقتشو داشتم که حسش کنم توهم لیاقتشو داری این خدا خدای آسمانها نیست همینجاست تو خونم تو وجودم

    .

    براش شعر میخونم ،باهاش میرقصم باهاش حرف میزنم این خدا چقدر قشنگه چقدر مهربونه چقدر فرق داره با خدای قبلیم

    نمیتونم از آگاهی های این فایل بگم چون حدنداره وقلب منو مثل یک غنچه گل شکوفا کرده

    استاد منم یه موقعی تو فازتبلیغ بودم چون میگفتم خوب پس چجوری دیده بشم؟

    اما ازش نتیجه معکوس گرفتم کلی پولم رفت ونتیجه ای هم نگرفتم این برام درسی شد تابفهمم الان حرفای شمارو

    وباشروع کارجدیدم خیلی ها گفتن یکم پول بده تبلیفچغش کن اینجوری کسی نمیبینه ومشتری نداری که

    اما من تو قلبم گفتم به من چه که کسی نبینه مگه ای وظیفه منه ،؟این وظیفه خداست،من کی هستم که بخوام برم نقش خدارو اجراکنم

    وظیفه من ساخت تابلوهای قشنگمه تازه اونم خداباید دستمو بگیره چون واقعا بلد نیستم

    وظیفه من عشق کردنه باهرقلمی که میکشم رو بوم لذت بردنه

    وبعضیا میگفتن یه کاری کن فالوورات بره بالا هرکی میبینه فکر کنه خیلی شاخ ومعروفی،

    دوباره قلبم بهم میگفت تو دنبال چی هستی ؟هدفت فالووره ؟هدفت دیده شدن واین لوس بازیای اینستائه ؟گفتم نه من هدفم کارکردنه هدفم کسب درآمد از علاقمه ،ولم کن فالوورو برای چی میخوام

    هرکی درمدار من باشه میاد من نمیخوام هرچی آدم دروداغونه دورم باشن بذار خدا گلچین کنه

    استاد فالوورام کمن اما فروش خوبی دارم فالوورام کمن اما باکیفیتن وخدا مشتری رو از جایی میفرسته که گمان نمیکنم وبیشتر مواقع کار میکنم وعشق میکنم باکارم وقانون تکامل رو به خودم یادآورمیشم

    وبه ایده های قابل اجرا باشرایط الانم عمل میکنم

    وخدامشتریهایی برام میفرسته که به خدا نمیشه از کیفیتشون از علاقشون به هنر از پولداریشون و…گفت

    وقتی خدا برات کارکنه این میشه

    من توانی ندارم برای جذب مشتری ،من نمیدونم چجوری اما عشق من رب من آرام جان من بلده وبهم میگه

    خدایا دورت بگرده دخترت آخه تو چقد خوبی

    دارن از فرط شادی دیوونه میشم وفقط خدا میدونه چه حسی تو قلبم واگه از کل دنیا تنهاداراییم این احساس باشه برام کافیه انقدر که دوسش دارم

    خدایا من از تو خودت رو میخوام وتو برای بنده ات کافی هستی

    استادجانم مهربونم سپاسگزاشما وعشق خالصتون وخدای بزرگتون هستم ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  7. -
    رقیه طالب گفته:
    مدت عضویت: 968 روز

    سلام به استاد عزیز و همه ی همراهان

    من عضو جدید این خانواده بزرگ و خوبم

    و این اولین کامنت منه

    استاد اگه بگم تو این 2ماه که با شما آشنا شدم تو زندگیم شاهد معجزه شدم

    بخدا که دروغ نگفتم

    استاد من از اون دسته خانم هایی هستم که

    همیشه عمر دغدغه اینو داشتم که کسب درآمد داشته باشم

    همیشه حسرت گذشته رو می‌خوردم که چرا درس مو ادامه ندادم چرا زود ازدواج کردم

    توی یه شهر غریب امکان اینکه سر کار برم هم نداشتم بخاطر محدودیت های خانواده

    اینقدر این دغدغه کسب درآمد برای من جدی بود که افسردگی گرفته بودم و احساس میکردم

    سرتاسر زندگیم پوچ و بی هدف و بی معنیه

    چون آرزوهای خیلی بزرگی داشتم همیشه

    ولی حالا که نه تحصیلاتی داشتم و نه اجازه داشتم جایی استخدام بشم

    قشنگ لب لب پرتگاه بودم

    تا اینکه حدود دو ماه و نیم پیش از طریق خواهرم که یک سالی میشه دنبالتون میکنه

    با شما آشنا شدم

    اول از همه هم رفتم سراغ فایل های رایگان ثروت ساز

    استااااددد نمی‌دونید نمی‌دونید چقدر اوضاع من یکدفعه فرق کرد این شاید برای بقیه خیلی کوچیک باشه اما برای من خیلی قدم بزرگی بود خیلی

    من همیشه فکر میکردم اگه یه پول زیادی بهم برسه یا وام بگیرم میتونم یه کسب و کار خانگی برای خودم راه بندازم همیشه منتظر بودم خدا یه جایی یه وقتی یه پول خوبی بهم برسونه

    ولی تو یکی از فایل های شما فهمیدم که این خبرا نیست و اگه من نتونم اون به اصطلاح 1ملیون خودم رو به 2ملیون و یا بیشتر نرسونم پس لیاقت شو ندارم

    شروع کردم اول یه کاری تو خونه قبول کردم (زعفران پاک کردم)تا تونستم خودم 1میلیون درآمد داشته باشم

    چون نمی‌خواستم هم از روی همسرم حساب باز کنم

    بعد من یه هنری داشتم سالها بود برای اقوام و فامیل انجام میدادم ولی هیچوقت به صورت جدی بهش به عنوان کسب و کار فکر نکرده بودم

    ژله درست میکردم ژله های تزریقی و هیچوقت فکر نمی‌کردم از این راه بشه به درآمد رسید ولی خیلی به این کار عشق داشتم

    نشستم فکر کردم حالا با این یک میلیون چیکار میشه کرد

    خیلی معجزه وار انگار که بهم الهام شده باشه فکر کردم که خودمو تو کار ژله بالا بکشم

    رفتم اول چند دوره آموزشی خریداری کردم که فکر میکردم تو اون بخش ها ی ژله ضعیفم

    بعد با مابقی همون یک تومن رفتم مواد اولیه خریدم طرح جدیدی به زهنم رسید روی ژله اجراش کردم بعد نمونه کارمو با اعتماد به نفس ضعیف اما امید وار بردم به قنادی ها نشون دادن

    من چون تا حالا هیچ تجربه ای با محیط بیرون نداشتم خیلی دست و پام می‌لرزید اما با خودم عهد کرده بودم این کارو بکنم

    قنادی اول یه قنادی کوچیک بود قبول نکرد قنادی دوم هم همین طور

    قنادی سوم یه هایپر قنادی خیلی بزرگ بود که اصلا دو دل بودم برم توش یا نه ولی یه حسی به جلو هولم داد

    رفتم تو با صندوق دار صحبت کردم منو به طرف صاحب فروشگاه که از قضا اون روز به خاطر کاری اونجا بود راهنمایی کرد

    چون معمولا کمتر صاحب فروشگاه میاد اونجا چون فروشگاه زنجیره ای هست و هر روز یه جایی

    باورتون نمیشه انگار که خدا این قرار و برام جور کرده باشه انگار که صاحب فروشگاه منتظر من بود تا دیدمش بهش گفتم حاج آقا من کار ژله میکنم شما تو فروشگاه ژله نمی خواین

    خیلی سریع گفت چرا میخوایم از این مدل اون مدل سفارش داد گفت یه یخچال مخصوص میذارم برات بیار ژله هارو بچین تو اون

    من ذوق مرگ داشتم میشدم

    و منی که تا حالا 100هزار تومن درآمد نداشتم توی شب یلدا از طریق اون فروشگاه و البته مشتری های دیگه ای که به سمت من هدایت شدند

    7ملیون فروش داشتم

    شاید این مبلغ برای شما خیلی ناچیز باشه اما این قدم اول بود برای رسیدن به هدف های بزرگترم فهمیدم که خدا خیلی دوستم داره و خیلی دوست داره من ثروت مند بشم و همه چیز رو خودش به خوبی برای من آماده میچینه

    فقط کافیه قدم اول رو بردارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  8. -
    سردار نظری گفته:
    مدت عضویت: 2713 روز

    خدایا شکرت واقعأ خدایا شکرت

    استاد سپاسگزارم از شما

    چقدر شنیدن صدای شما آرامش به من میده امنیت بهم میده

    چه باورهای در این فایل گفتید چقدر این باورها عالی بودن

    در هر کسب کاری بی نهایت ثروت است

    در هر شغلی که عشق باشد بی نهایت نعمت است بی نهایت ثروت است خدایا شکرت

    این فایل خودش یه محصول بود عالی بود

    من هنوز ثروت یک رو تهیه نکردم اما فکر می‌کنم استاد خیلی از اون باورها رو در این فایل گفتن

    استاد آخرش خیلی خوب گفتین این فایل رو یه میلیون بار گوش بدین ????

    من برم امروز اون باورهای که استاد در این فایل گفتن رو یاداشت کنم برمیگردم و منتظر نظرهای شما دوستان هستم

    فعلا خدا نگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  9. -
    Negin Ourani گفته:
    مدت عضویت: 2313 روز

    علاقه +باور های قدرتمندکننده و ثروت آفرین = ورود طبیعی ثروت و نعمت به زندگی

    میدونین چیه استاد؟ من خیلی خوب حرفتو میفهمم از خوبم خوب تر

    چون توی خونواده ای بزرگ شدم که دقیقا باور دارن به اینکه شغلت باید پولساز باشه

    خیلی جالبه خانوادم شغلی هم میپسندن که حتما با تحصیلات بدست بیاد یعنی پزشک مهندس و٫٫٫ کسانی که شغلشون آزاده با مدرک تحصیلی کمتر از لیسانس از نظرشون فرهنگ و ادب یک فرد تحصیل کرده رو ندارن

    بعد اونوقت من حوالی ۱۹ سال هم دارم قشنگ این حرفا و خزعبلات به گوشم خورده و توی سن شنیدن از این دست حرفام

    میدونین چند باری گفتم ثروت از علاقه میاد بیرون و بحثی راه انداختم بیا و ببین که به خونوادم ثابت کنم با عشق و علاقه و باور های درست میشه خوشبخت شد با هرکاری اما هردفعه به این موضوع برخوردم که با هرچی بجنگی قوی تر میشه

    دیگه باهاشون نه بحثی کردم نه جنگیدم تمرکزمو گذاشتم روی خواسته هام نه ناخواسته هام٫٫٫

    استاد همونقدر که من واسه خانوادم عجیبم

    اونا هم واقعا واسه من عجیبن

    شناختن سایت شما به من یک چیزیو فهموند که تفکرات من اشتباه نبوده رویاهای من اشتباه نبوده ، من درست فکر میکردم ولی بقیه مسخره ام میکردم

    نمیگم همه چیو میدونستم و خیلی انسان موحدی بودم و حرف بقیه واسم اهمیت نداشت

    من میدونستم هرچی بخوام میتونم بدست بیارم

    میدونستم موفقیت واسه افراد خاصی نیست

    میدونستم میشه همه چیو باهم داشت

    میدونستم میشود همه ی اهدافی که ادم داشته باشه بهش برسه با باور درست

    من الهاماتو میدونستم

    من لبریز بودم از آگاهی

    ولی ترمزم مدت ها این بود که همه ی اینارو میدونستم اما توی خانواده ای بزرگ شدم که در مقابل طرز تفکرمن جبهه گرفته میشه دقیقا عکس فکر میکنن بشدت به شانس معتقدن به شدت موفقیتو به عوامل بیرونی وصل میدونن

    من همه ی آگاهیای شما رو داشتم اما باورای خانوادم به آگاهیای خودم میچربید

    وقتی با شما آشنا شدم اون آگاهیا اون دونستا لباس باور داره به تن میکنه

    لباس باوری که داره به تن آگاهی هام میره منو از محیطی که توش هستم بیرون میکنه

    همه ی نشونه هاشو میبینم میبینم که ربّ داره هدایتم میکنه و ارتباطم با خیلیا از بین رفته و با خیلیا کمرنگ شده

    جالبه حتی وقتی آگاهیام لباس باور به تن کرده حتی حرف های متضاد با باورهای من در خانوادم به شدت کاهش پیدا کرده

    خیلی از حرفارو من دیگه نمیشنوم یعنی جلوی من خودبخود زده نمیشه که بشنوم

    استاد من دقیقا همونجایی هستم که همه بهتون میخندیدن میگفتن راهی که میری اشتباهه برمیگردی دست از پا درازتر

    خیلیا به من میگن هنوز بچه ای متوهمی بلندپروازی جهان چهارتا توی گوشی بهت زد میشینی سر جات

    به من میگن تو ۱۹ سالته هنوز وارد جامعه نشدی مردم گرگ اذیتت نکردن زجر نکشیدی

    من میشنوم ولی توی دلم میگم چه سیلی ؟ چه زجر کشیدنی ؟ جهان قانون منده

    من سیلیو زمانی میخورم که باورام محدودکننده و شرک آلود باشه نه زمانی که میدونم خداوند قدرت خلق خواسته هامو به من بخشیده و خداوند عاشق منه!!!

    زمانی که میدونم سیستمو هرجوری شکلش بدم همونجوری وارد زندگیم میشه

    فرکانس هرچیو بفرستم میسازمش و وارد زندگیم میشه

    خداوند از طریق قلبم صحبت میکنه باهام و بهم الهام میکنه و عمل به الهامات یعنی لذت

    آخه کدوم زجر؟ کدوم بی رحمی ؟

    این جهان نه وحشیه نه مهربون

    ما با باورامون وحشی یا مهربونیو وارد زندگیمون میکنیم

    آرزوی بمب بارانی با باورای خوب و قدرتمندکننده برای همه میکنم

    ممنون استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  10. -
    مهدیار عباسی گفته:
    مدت عضویت: 2576 روز

    خدایااااااااااا جواب نزدیک به 3سالمو امروز گرفتم اوستاااااااااااااااااااد عاشقتم هیچ چیزی توی دنیا بهتر از این قوانین نیست 3سال توی اموزش بودم ریشم داشت محکم میشد همش میگفتم خدایا من چه شغلی رو دوست دارم که پر درامده اسونه همه چیزو باهم داره جوابشو گرفتم خدا میگه فقد ایمان داشته باش نشانه هارو دنبال کن دیگه کاری با چیزی نداشته باش من بهت میگم جوابمو گرفتم فقد نشانها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای: