https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/12/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-12-06 04:51:242023-12-06 05:26:44قدم اصلی تحوّل زندگی
648نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
آره استاد خلاصه تمام فایلها و محصولات فقط در این تصویر آمده بود
شرک .خالق بودن .توجه . کنترل ذهن و احساس
استاد گریه ام گرفت ازاین جایگاهی که الان هستی چی بودی و الان چی هستی
منم سپاسگذارم که هستی و باور کردی که باور کنم این راه درسته
استاد شیطان همیشه فعاله درست میگی و اینقدر که مدام با نجوای در حال منصرف کردن از ما ازاین مسیره
استاد من خودم نمونه اینم که فراموش کردم دلیلش نداشتن الگو بود نداشتن هدف بود نداشتن ایمان به خدا بود اسلا خدا کی بود کجا زندگی ام هس .استاد فایل خیلی به موقعه بود در حین نماز داشتم فکر میکردم بابا شرک نداشتن سخته وام .چک .روی دیگران حساب کردن
به خداوندی خدا اگر آنجا بودم در آغوشت میگرفتم وسپاس خدای دامیکردم به خاطر این نعمت بزرگ که من دارم
خدایی که قدرت خلق کنندگی خودش را در وجودم قرار داد
ای خدای مهربان ازتو سپاسگزارم که بمن فرصت دادی که زیر این فایل بینظیر یک کامنت عالی بنویسم
.
سلام به روی ماهت استاد گلم خانوم شایسته نازنین
دوستای هم فرکانسی و خانواده بینظیرم سلام به تک تک شما و عاشق همه شما هستم .
.
استاد من اصلا قصد نوشتن نداشتم دیروز گفتم نمینویسم اما امروز همین الان دلم گفت بنویس و منم گفتم چشم
میخاستم این کامنتم رو زیره فایل قدم 1 جلسه 4 بنویسم و بگم استاد من امروز 5تا مشتری داشتم
حدود 10روز میشه ک هرلحظه احساس فوق العاده دارم و قلبم از شدت هیجان میزنه بیرون
اون باورهایی ک استاد شما گفتید رو 10روزه مثل نفس کشیدن درحال تکرارشم حتی وقتی یدونه هم مشتری نداشتم ولی گفتم خدا مشتری هارو میاره
گفته بودم من باید هرروز 5تا مشتری داشته باشم و امروز با افتخار بعداز 10روز به گفته ام رسیدم و باید اینقدر 5تا مشتری داشته باشم که برای ذهنممنطقی بشه و بعدش بریم سراغ 8تا و 10تا مشتری
ولی بخدا اینقدر همین لحظه درحال نوشتن ذوق دارم که نمیدونم از کجا بگم از چی بنویسم
امروز ساعت 3 سالن رو بستم و گفتم برم یکم قدم بزنم
تو بویین زهرا امروز هوا اینقدر بهشتی بود که خوده خدا بهم گفت فرشته بهشتو اوردم تو بویین زهرا عاشقشم
راه افتادم به سمت خیابون
بعد یهو یادم افتاد حدود 11ماهِ قبل من تمامتجسمم شده بود که تو یک خیابونی که بسیار درازه زیره هوای بارونی راه برم تنها باشم و باخدا حرف بزنم
امروز این اتفاق افتاد هرچند من خیلی وقته به آزادیی رسیدم ولی امروز که دارم روی خودم و ذهنم و باورهام کار میکنم این بسیار منطق قویی بمن به ذهنم داد که اصلااااااا ببین فرشتهههههه هرچیزی بخایی میشود
تمام دنیا امروز تو دستم بود انگار
بعدش رفتم سالن
تا شب تو سالن بودم چیزی ک بازم قبلا تجسمش کرده بودم
موقع برگشت داشتم باخدا حرف میزدم سپاسگزاری میکردم کلی ذوق داشتم رفتم و رفتم که یهو ی +dena سفید برام واستاد و گفت کجا میری گفتم … گفت بشین
واییییییییییییی
دنا+همون ماشینیه که من دوست دارم همسرم داشته باشه
خیلییی احساس خوبی دارم
تو ماشین چشمام رو بستم و همسرم رو کنارم حس کردم دستاش رو موهاش رو ریش و سبیل و هیکلش رو حس کردم داره باهام حرف میزنه باهم حرفای قشنگ میزنیم تو یک جاده زیبا که دو طرفش درخته درحال رفتن هستیم و همش تحسین میکنیم
بعد یهو قلبم اروم گفت
(فرشته تو توی رابطه عاطفی خیلیی به خودت ستم کردی و روزهای وحشتناکی رو داشتی که اون روزها باعث شد قویتر بشی ولی خدا درمورد رابطه عاطفی راضیت میکنه)
وقتی کلمه راضیت میکنه رو گفت تمام وجودم لرزید
حس کردم چقدر زندگیم قشنگ شده
چقدر خاسته هام راحت وارد زندگیم میشه
چقدر خوبِ همه چی
و فقط تلاشم رو میکنم که این موضوعات و این نشونه هارو ببلعم سعی میکنم این اتفاقات رو هرلحظه به خودمبگم
سعی میکنم اصلا به نداشته هام فکر نکنم
سعی میکنم فقط به خوبی ها به خاسته هام فکر کنمنجواها رو در نطفه خفه میکنم دیگه نمیزارمدیگه تموم شد
همین امروز که داشتم تو خیابون قدممیزدم داشتم تجسممیکردم خاسته های بعدیم رو داشتمتجسم میکردم آزادیم رو هوای قشنگشمال رو که دارم تو ساحل راه میرم سالن خفنی ک شنیونکارشم و و و و و و
قشنگیه زندگیم اینه که احساسم رو به اونا وصل نکردم
اتفاقن دیشب نوشتم تو دفترم که چجور دختری باید بشم؟ ی صفحه پر شد ولی تهه همشون این بود که ی ادم علی بی غم و خوش خیال باشم و احساسم رو بدون واسطه خوب کنم
نمیدونم نمیدونم کامنتم چجوری شد نمیخام برم ادیتش کنم میخام هرچی اومده و نوشته همون باشه
محمنیست چقدر میگذره که به خاسته هام برسم
محم اینه ک فرشته الان داره خاسته های پارسالش رو زندگی میکنه و خدا میدونه تا سال بعد چه اتفاقات قشنگتر و چه خاسته هایی از من براورده شده
و محم تر از همه خدا میدونه چقدر درکماز خداوند و قوانینش بیشتر شده که تمام دستاوردهام بخاطر درک قوانین خداونده
خدایا شکرت
ممنونم که کامنتم رو خوندید
خیلییییی دوستتون دارم
به امید دیدار دوستای خوبم درکنار بهترین استاد دنیا
به نام خالق هدایتگر سلام به فرشتهی عزیزم دوست زیبا و دوست داشتنیم
قشنگم کامنت زیبای تو امروز نشانه من از طرف خداجون برای بودن در مدار رسیدن به درآمد مستقل از خانوادم الان ساعت 2و نیم شبه و آنقدر قشنگ به سمت کامنت زیبات هدایت شدم
عزیزم بهت تبریک میگم برای احساس خوبت در کسب و کار برای شوق و ذوقی که داری بهت تبریک میگم برای رسیدن به تک تک خواسته هات تا این لحظه بهت تبریک میگم برای مشتری هایی که اومدن و باورهای خوبی که ساختی و درحال ساختنش هستی بهت تبریک میگم و به شدت تحسین میکنم ت برای تعهدی که نسبت به خودت و عمل به قانون داری . خوش حالم برای این که کامنت زیبات رو خوندم هرجا هستی شاد و ثروتمند و سلامت و لیاقتمند در دنیا و آخرت باشی انشالله
منتظر شنیدن خبرهای خوب و شگفت انگیز از زندگیت هستم و روی ماهتو میبوسم فرشته جان
آره استاد خلاصه تمام فایلها و محصولات فقط در این تصویر آمده بود
شرک .خالق بودن .توجه . کنترل ذهن و احساس
استاد گریه ام گرفت ازاین جایگاهی که الان هستی چی بودی و الان چی هستی
منم سپاسگذارم که هستی و باور کردی که باور کنم این راه درسته
استاد شیطان همیشه فعاله درست میگی و اینقدر که مدام با نجوای در حال منصرف کردن از ما ازاین مسیره
استاد من خودم نمونه اینم که فراموش کردم دلیلش نداشتن الگو بود نداشتن هدف بود نداشتن ایمان به خدا بود اسلا خدا کی بود کجا زندگی ام هس .استاد فایل خیلی به موقعه بود در حین نماز داشتم فکر میکردم بابا شرک نداشتن سخته وام .چک .روی دیگران حساب کردن
به خداوندی خدا اگر آنجا بودم در آغوشت میگرفتم وسپاس خدای دامیکردم به خاطر این نعمت بزرگ که من دارم
استاد جانم اومدم تا ازنتایجم بگم ولی قبلش بهتره از نقطه شروع واز مسیر رسیدن به این نتایج حرف بزنم.
من لیلا بشارتی سال 97
از لحاظ سلامتی:اضافه وزن 25 کیلویی
درد در قسمت پاها دوستانم
سردردهای همیشگی
همیشه عصبی وپراز استرس
همیشه با تپش قلب بیدار میشدم.
خواب ناآرام وپراز نگرانی
بیشتر اوقات بی حس وحال ودر حال خوابهای منقطع روزانه وهمیشه خسته وبی رمق وده ها مورد دیگر …
لیلا بشارتی سال 1402
از لحاظ سلامتی:وزن 58 کیلو با قد 159
همیشه سلامت وپراز انرژی وشادابی
خواب عمیق وراحت شبانه
در طول روز بی نیاز به خواب واستراحت ؛پر انرژی وشاداب هستم.
کل بدنم آرام ودر هماهنگی کامل هستم.
بدون هیچ خستگی مشغول فعالیتهای روزانه در خانه ومحل کارم هستم.
این حد از سلامتی نتیجه ی استفاده از آگاهیهای این سایت مقدسه بخصوص دوره ی قانون سلامتی که واقعا تحول عظیمی در سبک تغذیه وزندگی من وهمین طور بهبود دائمی وثابت در زمینه ی سلامتی من ایجاد کرد.
استاد جان بی نهایت از شما سپاسگزارم برای این دوره ی بی نظیر.
لیلا بشارتی سال 97
از لحاظ روبط:
همیشه حس قربانی بودن ومظلوم بودن داشتم فکر میکردم کل جهان به من ظلم وستم کرده.
همیشه در حال گدایی کردن محبت وتوجه از اطرافیانم وخصوصا همسرم بودم.
یه ادم کاملا پرخاشگر وعصبی که علت پرخاشگریهام رو نادیده گرفته شدن توسط دیگران میدونستم فکر میکردم اونا باید برای بهبود زندگیم کاری کنند وچون نمیکردن همیشه طلبکار بودم همیشه حس میکردم بهم ظلم میشه بهم توجه نمیشه .
حس میکردم اونطور که باید دوست داشته نمیشم.
یه ادم متوقع بودم.
بخاطر جلب توجه ومحبت دیگران همیشه درحال فدا کردن خودم بودم.
همیشه در حال چک کردن همسرم بودم که مبادا بهم خیانت نکنه.
همیشه نگران زندگی بچه هام بودم که چطور میشه؟
همیشه نگران مادرم بودم که با بیماری دست وپنجه نرم میکرد وهروقت بهش فکر میکردم به شدت ناراحت ونگران میشدم.
همیشه در حال نفرت وکینه از بعضی از آدمهای دوروبرم بودم.
همیشه فکر میکردم چرا باید چنین انسانهای ناسازگار ناهماهنگی توی زندگیم باشن
که از وجودشون انقده عذاب بکشم.
هیچوقت خوشحال نبودم.
همیشه دلم گرفته بود وفکر میکردم چرا همسرم برام کاری نمیکنه که دلم باز شه مثلا سفری ببره یا چیزی بخره یا توجهی کنه خلاصه یه طلبکار دائمی از زمین وزمان وبه قول استاد به گدا چیز خوب نمیدن!
هرچی دریافت میکردم خلاف چیزی بود که انتظار داشتم.محبت میخواستم بی مهری میدیدم .عشق میخواستم خیانت حس میشد .توجه میخواستم تبعیض حس میکردم.ارامش میخواستم استرس وتنش بود .رابطه ی صمیمی میخواستم بدخواهی حس میکردم تحقیر حس میکردم.توجه کنید که من حس میکردم نه اینکه در واقعیت چنین باشه.
بخدا اگه در زمینه ی روابط داغونم بشینم کتاب بنویسم فکر کنم یه کتاب 100صفحه ای بشه .
با هیچ کس دلم خوش نبود چون دنبال دلخوش بودن با دیگران بودم واحساس تنهایی میکردم خودم برای خودم خیلی دلم میسوخت .
بیشتر اوقات در حال شکوه وگلایه از خدا بودم ودرحال گریه وزاری….
لیلابشارتی سال 1402
عااااااشق خودم وعااااااشق تمام انسانها هستم.
عاااااشق همسرم هستم .وبی نیاز از او…
عشق بدون قیدوشرط ؛بدون توقع؛فقط برای وجود خودش میخوامش ودوستی دارم واصلا نگران از دست دادنش نیستم وهیچ تقلایی برای توجه ویا نگه داشتنش نمی کنم چون منی که بدون هیچ نیازی به عوامل بیرون از خودم با خودم حالم خوبه .خودمو دوست دارم برای خودم ارزش قاعل هستم دیگه اون بیرون همه چی تغییر کرده همه دوست دارن به من عشق بدن بهم محبت کنند باهام وقت بگذرونن کنارم باشن بهم هدیه بدن برام دولت بگیرن باهام همسفر بشن وخلاصه اینکه جهان بیرون از من با تمام آدمهاش تغییر کرده وقشنگتر شده دیگه خبری از اون آدمهای ناهماهنگ وناسازگار نیست وجهان اونهارو از من جدا کرده.
هرکی بامنه باهم حالمون خوبه وخوشحالیم .
با همسرم عاشقانه ترین سفرهارو میرم .
بدون همسرم زیباترین سفرهارو میرک.
همسرم بدون من هیجان انگیز ترین سفرهارو میره.
بچه هام رو دوست دارم ولی اولویت زندگیم خودم هستم.
هرکدوم از بچه هام در مسیر خواسته هاشون هستند بدون هیچ تلاش وتقلایی از طرف من دارن علاقه هاشون رو دنبال میکنند واین بخاطر توکل به خداوند بخاطر ایمانی که از نوح وابراهیم واستاد نشون ذهنم دادم ودر ذهنم این باور واین الگو جلوی تمام نگرانیهایی که برای بچه هام داشتم رو گرفت.
وقتی فهمیدم هیچ کس هیچ تاثیری توی بد بودن یا خوب بودن زندگیم نداره واین من هستم که با کانون توجهم واحساساتم زندگیم رو خلق میکنم دیگه از هیچ کس هیچ توقع وهیچ ناراحتی ندارم.
به لطف قوانینی که در دوره 12 قدم آموختم وتغییر شخصیتم رابطم اصلا قابل مقایسه با قبلم نیست.
منتظر تایید وتحسین دیگران نیستم.
از قضاوت شدن نمیترسم واصلا یادم نمیاد حس کرده باشم کسی منو قضاوت میکنه .خودمم سرم از زندگی دیگران بیرونه وهیچ کس رو نقد وقضاوت نمیکنم .
اصلا کاری به دیگران ندارم ببینم کی چیکار میکنه کارش درسته یانه؟
واگر هم بشنوم کسی توی زندگیش حالا توی هر بعدی از زندگی خوب عمل میکنه وموفقه فقط تحسینش میکنم وبراش خوشحال میشم.
نه حسادتی هست نه مقایسه ای نه قضاوتی چون باور کردم هر کس هرجاهست جای درستش همونجاست.
خلاصه درسهایی که از اموزشهای استاد یادگرفتم ودر زندگیم عمل کردم باعث شده الان در آرامش بهشتی زندگی میکنم که تمام انسانها رو مثل پاره های خداوند در حال عشق ورزیدن به خودم میبینم.
لیلا بشارتی سال 97
از لحاظ معنویت
خدارو فرسنگها دورتر از خودم احساس می کردم.
فکر میکردم از چشم خدا افتادم.
فکر میکردم خدا فقط منتظر نشسته ببینه کی میمیرم تا عذاب خودش رو شروع کنه .
زندگیم رو جهنمی میدونستم که در اون پناهی نداشتم.
کارم فقط شکایت از خدا بود.
حس میکردم یه رها شده ام.
حس میکردم خدا یه عده رو دوست داره وبهشون شانس میده ولی من از چشم خدا افتادم.
حتی خودمو لایق هم صحبتی با خدا نمیدونستم .
به شدت احساس گناه میکردم وعذاب وجدان داشتم.
کلا یه ادم ناسپاس بودم که هیچ نعمتی رو در زندگیم نمیدیدم.
خودمو مورد قهر وظلم خدا میدونستم که حتی توی این دنیاهم داره عذابم میده.
باهاش بیگانه بودم.
فقط حالت تضرع وگریه داشتم که حداقل دلش برام بسوزه.
فقط از ناکامیها وشکست هام وکمبودهام بهش گلایه داشتم .
همش میگفتم اخه چرا من؟
خدا رو یک عذاب دهنده ی ترسناک درک کرده بودم.
فکر میکردم خدا بین بنده هاش فرق میزاره وعدالت خدارو نفی میکردم.
نگاهم به خدا مثل یک مامور بود که هم قدرت زندگیم دستش بود وهم آماده باش که فقط بلا سرم بیاره.
من حتی محبت وتوجه رو از خدا گدایی میکردم خودمو ضعیف ومظلوم نشون میدادم که بهم رحم کنه .
نگاهم بخدا نگاه انسانگونه بود .
عشق خدارو نه حس میکردم نه درک میکردم.
خودمو مثل یه برگی در باد میدیدم که خدا هرطرف میخواد میکشونه ومن هیچ قدرتی ندارم و از اونجایی که بخاطر گناهانی که از جامعه وخانواده برای حجاب برای محرم ونامحرم برای واجبات ومستحبات دینی باور کرده بودم وخودم رو بنده ی گنهکار میدونستم خودمو لایق دریافت نعمت وسعادت از طرف خدا نمیدیدم.
وقتی عرصه بهم تنگ میشد فریاد میکشیدم خدااااا جون خودت منو ببین وبعد خودم جواب خودمو میدادم بین این همه عزیز دردانه که داره صدای من به گوشش نمیرسه .اصلا من دیده نمیشم…
لیلا بشارتی سال 1402
خدا کیست؟
خدا انسان نیست ومثل انسان احساساتی عمل نمیکنه.
خدا عادله.
خدا در وجودمه.
خدا به من نزدیکه.
خدا عشق مطلقه وخیر مطلقه.
خدا قدرت خلق زندگی هرکس رو به خودش داده.
خداوند این جهان رو خلق کرده واون رو طبق یک سیستم اداره میکنه.
خداوند نیروی خیر وبرکت وزیبایی وعشق مطلقه مثل یک مسیر زیبا وسرسبزه
واز طرفی به ما قدرت اختیار وقدرت خلق داده که با افکارمون وبا کانون توجهمون وبا احساسات غالبمون زندگیه دلخواهمون رو خلق کنیم.یعنی سعادت وثروت وسلامتی وعشق همیشه در جریانه ما باید مسیرمون رو تنظیم کنیم که اینهارو دریافت کنیم .
این ماهستیم که با سپاسگزاری با توجه به نکات مثبت وزیبایی با کنترل ذهن با دادن ورودیهای مناسب به ذهنمون در مسیر خیر وخوشیه طبیعی قرار میگیریم.
خدایی که به شدت نزدیکه .
درون منه وبیرون از من خودش رو به شکل احساسات درون من متجلی میکنه.
خدایی که عذاب دهنده نیست غفارو بخشندست.
خدایی که بهم میگه اگه تو کار خطا واشتباهی کنی نتیجش رو هم این دنیا وهم در دنیای پس از مرگ خودت خواهی دید .
خدایی که میگه قاضی خودتی وخودت هستی که در برابر اعمال ورفتارت قرار خواهی گرفت .
خدایی که هر لحظه گرمای حضورش رو حس میکنم.
یه انرژی عشقه.
یه نیروی قدرتمند که قدرت رو به خودمون داده.
هیچ شانس والله بختکی نیست.
همه چیز طبق قانونه.
قانون احساس خوب مساوی اتفاقات خوب.
قانون الخیر فی ماوقع.
خدایی که به شدت برایم کافیست.
خدایی که باهاش میخندمو میرقصم .
خدایی که منو از همه کس وهمه چیز بینیاز کرده.
خدایی که هر لحظه که بخوام باهاش حرف بزنم در دسترسه.
اما نه گلایه وشکوه بلکه فقط شکر وسپاسگزاری.
خدایی که سخاوتمندانه قدرت تغییر شرایط رو به خودم داده واستاد رو به سمتم هدایت کرد که باهاش بتونم بیشتر بشناسمش واز قوانین وسیستمش در جهت خلق زندگیه دلخواهم بهتر وراحتتر استفاده کنم.
خدای من برای حضور استاد در زندگیم بینهایت ازت سپاسگزارم.
لیلا بشارتی سال 97
از لحاظ مالی
بیش از 100 ملیون تومان بدهی.
درآمد ماهیانه نزدیک به 3ملیون که همش خرج میشد وکلی هم کم میاواردیم.
کرایه مغازه ی عقب افتاده
کرایه خانه ی عقب افتاده
در حسرت خوراک وپوشاک خوب
درحسرت یه سفر حتی یه روزه
مستاجر بدون خانه .
کیفیت پایین زندگی از لحاظ مالی که باعث شده بود زندگیم در تمام ابعاد کیفیت نداشته باشه وپایین باشه سلامتی ارامش ومعنویت وروابط همه چیز خراب وداغون بود.
در سال چندین سفر با کیفیت عالی با اجاره ی ویلاهای لوکس وزیبا در مناطق زیبا با امکانات بسیار خوب.
مولد ثروت در زندگی صدها نفر غیر مستقیم ودر زندگی تقریبا 20 نفر به صورت مستقیم به واسطه ی کسب وکارمان
فعالیت در مجموعه مستقل برای خودم که عاشقانه مشغول به کارم وکترینگم در اسنپ فود به راحتی داره خدمات میده و هدایت من به آپ اسنپفود هم از باز نگه داشتن قلبم برای الهامات خداونده.
نه از کسی قرض میکنم ونه به کسی قرضی میدم که چشمم دنبالش باشه .
به یکی از دوستانم پول ووسایل خونه دادم که کلا چشمم رو بهش بستم ودیگه دنبالش نیستم که بهم بده یانه.
نه وامی نه چکی هیچی نیست که بهم استرس بده.
وخلاصه شرایط به لطف خدا ودوره های استاد که اکثرا تهیه کردم وکارکردن روی خودم هرروز بهتر وبهتر میشه.
جا داره اینجا یه اعترافی کنم که مطمئنم به کار خیلی از دوستان میاد وبا صحبتهای استاد در این فایل هماهنگه .
چند وقتی هست که شرایط مالیه ما استوپ کرده ورشد نکردیم .
نجوا میاد که گوشت ومرغ وبرنج و….گرون شده وسود شما کم شده وقدرت خرید مردم کم شده
توجه کنید این نجوا توذهن منی اومده که این همه روی خودم کار کردم واین همه نتیجه تو دستمه.
یا نجوا میاد که چون همسرم نسبت به قبل که باهم یه شعبه رو اداره میکردیم الان کمتر توجه داره به شعبه ی خودش چون اونجا دست تنهاست.
یا نجوا میاد که منشی اون شعبه قدرت ارتباطی خوبی با مشتریان اون شعبه نداره واین بازخورد ضعیفی در نبود همسرم در شعبه ی اونطرف به ما میده.
وچندین نجوای دیگه
..
جواب …
لیلا جان مسیر موفقیت یکیه .
روی دوره هایی که داری دوباره وبا همون انگیزه واشتیاق برای بهبود کار کن.
چون از یه جایی به بعد که اوضاع وشرایط خوب میشه اون اشتیاق سوزان وانگیزه ی بالا وتعهد بی مذاکره برای تغییر وبهتر شدن کمتر میشه وهمینکه اوضاع وشرایط حتی در حالت خوب استاپ میکنه یعنی زنگ خطر.
یعنی باید دوباره همان میل به پیشرفت وحرکت باید در مابیدار بشه.
باید به خودمون سوخت برسونیم.
باید مسیر رو مرور کنیم.
باید مثل همین نوشته چکاپ فرکانسی بنویسیم.
که کجا بودیم الان کجاییم وچطور این مسیر پیش رفته
وهمیشه درحال رشد باشیم واگه یه جایی مثل الان من اوضاع خوب بود ولی راکد بود نشون میده که باید دوباره همین حد از تعهد وتلاش رو برای پیشرفت به کار بگیرم چون اگه نگیرم تو همین جایی که هستم نخواهم موند چون جهان در حال رشده واگه من باهاش رشد نکنم زیر چرخ دنده هاش له میشم .
همین رشد قیمتها وهزینه هارو هم من برای خودم رشد جهان تلقی میکنم.
اگه بااین به اصطلاح اقتصادی تورم من بیزینس وکسب وکارم رو بهبود ندم وروی باورهام کار نکنم وفرکانسم رو روی مدار فراوانی وثروت وخوشبختی واحساس خوش تنظیم نکنم این تورم قطعا منو مبلعه ولی من قدرت زندگی رو از تورم گرفتم من خالق زندگیم هستم وحتی افزایش قیمتها هم نمیتونه احساس منو بد کنه و منو بترسونه .
باید به صورت منطقی جلوی ذهنم فکت وواقعیتی بزارم که ساکت بشه .
البته فکت از این بالاتر ندارم که باتوجه به نرخ وقیمت گوشت سال 97 کباب سیخی 5 هزار تومان بود والان سیخی 50 هزار
یعنی در هر صورت وهر اتفاقی که بیرون بیافته به لطف خدا من مشتری دارم وکیفیت مالی زندگیه مشتریهام هم در حال رشده واونها همیشه قدرت خرید دارندچنان که در این 5سال بودند از این به بعد هم خواهند بود.
اینکه من در سال 97 اگه 3ملیون درآمد داشتم الان طبق رشد قیمتها باید 30 ملیون درآمد داشته باشم ولی به لطف خدا وکارکردن روی قوانین نزدیک به 500 ملیون درآمد دارم.
حالا نمیدونم اصلا چرا این چیزارو دارم اینجا میگم واصلا درست میگم یا غلط ولی اینها چیزایی که چند وقته ذهنم رو به خودش مشغول کرده وهیچ جارو محرم تر از اینجا ندیدم برای نوشتن.
والبته این حرفا خودش جاری شد .
استاد عزیزم همیشه قدردان شما هستم برای تمام آگاهیهایی که به ما منتقل میکنید.
سلام به خواهر عزیز انشاالله همیشه در تمام طول زندگیت پیشرفتت 500برابر بشه از همه لحاظ یعنی سلامتی وخوشبختی ویکتا پرستی وثروت خیلی انرژی گرفتم از صحبت هات همیشه در آغوش گرم الله مهربان باشی
قطعا با سعی وتلاش میتونید به درآمد 1میلیارد هم برسید من دعا میکنم واز خدا میخوام که همیشه در سلامتی کامل وخوشبختی بی نظیر و ثروت قارون برسید انشالله
سلام استاد عزیزم و مریم بانوی شایستهیلام هم دوده ایهای عزیزو خانواده هم فرکانس در این سایت الهی
سلام لیلای عزیز
لیلا جان من کامنتهاتو دنبال میکنم و همیشه تحسینت کردم برای موفقیتهای مالی عاطفی و معنوی ات همیشه شمارو مثال میزنم که چقدر تونستی با افکارو باور و کنترل ذهن چنین تغییراتی و تو زندگیمون ایجاد کتید بازم براتون ایستاده کف میزنم و اشک شوق میریزم که شما و بقیه دوستان الگوی خوبی هستید برای من که حرکت کنم و رها باشم و حال خوب اتفاقات خوب
دوستان عزیزی چون را عطار پگاه مرجانی که ماشالله ترکوندن ارشیا هادی جان آقای خوشدل عزیز وخیلی دوستان دیگه که الان خاطرم نیست اسامیشونو
بله درسته قانون جواب میده خداوند در هر لحظه درحال اجابت کردن درخواست درخواست کننده است الهی شکرت که در این سایت الهی هستن و هر روز دارم یاد میگیرم
استاد عزیزچقدر شما بی نظیری و هر روز و هر لحظه دارم تحسینتون میکنم که یه آدم یه انسان مسلمان ایرانی ( البته موضوع تعصب نیس) همه جای دنیا سرای من است ولی از این لحاظ که یهک آدم هم زبان هم فرهنگ از کشور خودت از کجا به کجا رسیده اونم در سن خیلی کم استاد میگه از سن 20 سالگی به بعد تحول زندگیش شروع شده و این یعنی تو سن 42 سالگی به تمام اهداف زندگیتون رسیدید
استاد جان منم با شما هم سنم و در این سن 42 سالگی هنوز تو درودیوارم هنوز رسالت و پیدا نکردم علایقم و پیدا نکردم برگی در آب که به هر جا میره شدم
با اینکه دوساله عضو سایتم هنوز دستاورد مال خوبی ندارم البته نا گفته نمونه خدارو صد هزار مرتبه شکرت تغییرات کوچکی داشتم ولی به صورت یو یو
آنا همین تغییرات کوچک دلیلش بودن در این سایت و استفاده از دوره های شماست
استاد من اکثر دوره هاتونو دریافت کردم و از هر کدوم چند جلسه پیش رفتم و به طور کامل کار نکردم تمرین نکردم ولی با این حال اوضاعم خیلی بهتر شده درآمدم بهاره ولی نه خیلی آرامشم و سلامتیم به برکت دوره قانون سلامتی که اونم دست و پا شکسته دارم پیش میرم روابطم بهتر شده دیگه زود عصبی نمیشم رهاتر شدم و توکل و ایمانم به خدا بهتر شده و برای بهبود شرایط میدونم که باید تکامل طی بشه تمرین کنم کار کنم و استمرار داشته باشم و هر روز به خودم یادآوری کنم قانون و و پیشرفت های شما رو و الگوهای دیگه رو
لیلا جان ازت میخوام باورهایی که برای خودت ساختی که به این حد از دسد رسیدی و چند نمونه بهم بگی که چطور باورهاتون و تغییر دادی و چطور ترمزهارو شناختی و چی جایگزینش کردی
لیلا جان این روند رشد شما در لین مدت بسیار ستودنیه از 3 میلیون به 500 میلیون انشالله به زودی میری رو یه میلیارد و یه رشد تصاعدی داری
و منم همین راه و پیش میرم و با ایمان و توکل و تکامل یه رشد صعودی و تجربه میکنم
اگه حسم بد بود نگران بودم غمگین بودم ناامید بودم کم انرژی شدم افسرده شدم قلبم فشرده شد یعنی یه چیزی سرجای درستش نیست .
میگردم ببینم اون بالا چه خبره وچرا؟
سعی میکنم زاویه ی دیدم وباورم رو بشناسم.
ببینم چه باوری دارم که باعث شده چه رفتاری رو داشته باشم وچه احساسی داشته باشم ؛؟
یعنی نسرین عزیزم همه چی خیلیییییییییییییی سادست.
فقط باید تکرار بشه…
وقتی یه رفتاری رو انجام میدم قبلش یا حتی در حین انجامش به خودم میگم چرا دارم انجامش میدم .
مثلا وقتی یه نیروی کاری که با من هماهنگ نیست رو میخوام نگه دارم این رفتارم از کجا نشأت میگیره …
از باور کمبود نیروی کار نشأت میگیره …
باور کمبود توی هر چیزی به انسان حس نگرانی میده …
حس نگرانی قلبم رو فشرده میکنه.
ولی وقتی میگم خداوند دستش بازه.
نیروی کار عالی با ویژگیهای دلخواه من بسیاره…
دیگه بدون هیچ نگرانی ومعطلی اون نیروی کار ناهماهنگ رو تسویه حساب میکنم وخیلی محترمانه میگم امکان ادامه ی همکاری باشما رو ندارم وانشالله هرجا که هستین موفق وسربلند باشید .
وقانون جهان این سیستم به این حس قوت قلبم که نیروی کار خوب فراوونه جواب میده وقتی جهان این فرکانس شجاعت منو دریافت میکنه گویی که من بهش پیام دادم که من نترسیدم که نیروی خوب وجود نداره من نیروی ناهماهنگم رو کنار گذاشتم وجهان یا خدا یا انرژی یا سیستم هرچی که اسمش رو بذاریم این پیام رو دریافت میکنه ودر لحظه پاسخ میده اول الهام میکنه آگهی کن .بعد میگه شرایط کاریت رو به کسانی که بهت زنگ میزنن مطرح کن .بعد از میان تماس گیرنده ها کسی هدایت میشه که دقیقا ویژگیهای دلخواه تورو دارند.
این یه مثال بود …که بارها برای من اتفاق افتاده.
وحالا این قانون رو من برای انجام هر کاری در زندگیم اجرا میکنم.
فرمول یکیه فقط مولفه ها عوض میشه.
فقط یه چیز خیلی مهم مهم مهم مهم…
اگه فکر کنیم که اوکی من فهمیدم داستان چیه پس خدافظ رفتم که زندگیم رو خلق کنم سخت در اشتباهید …
چون ذهن مثل علف هرز میمونه که هیچوقت از ریشه قطع نمیشه .
وباید همیشه در حال حرص کردن وقطع کردن شاخ وبرگهاش باشیم .
از شاخه ی کمبود فراوانی قطعش میکنیم شاخه ی احساس عدم لیاقتش میزنه بیرون .ازشاخه ی عدم احساس لیاقتش قطع میکنیم شاخه ی شرک میزنه بیرون .این شاخه ی هرز رو قطع نکرده شاخه ی احساس نیاز وابستگی در روابط میاد بالا وخلاصه علفهای هرز ذهن نجواگر همیشه در حال بیرون زدن وباعث میشه مسیر درست زندگی رو گم کنیم اگه این علفهای هرز رو از سر راه بر نداریم واین اتفاق فقط با کار کردن دائمی در هر بعد از زندگی اتفاق میافته.
من اولین دوره ای که تهیه کردم 12 قدم بود .
بعدش گفتم اوکی فهمیدم قانون چیه پس ادامه میدم.
بعد دیدم یا باید برگردم دوباره 12 قدم که واقعا یکی از جامع ترین وکامل ترین دوره های استاد تا به امروز بوده رو شروع کنم ویا باید دوره های بروز رسانی شده ی استاد رو تهیه کنم تا همیشه در حال کار کردن روی خودم وذهنم باشم .
خودمو در تمام ابعاد زندگی رشد بدم .
واین دیدگاه رو نوشتم که یه چکاپ بزارم جلوی ذهنم که بگم اولآ ببین از کجا به کجا رسیدی ودوما به یاد بیارم این مسیر چطور طی شده وسوما فکر نکنم که دیگه تهشه وباید بازم حرکت کنم وبازم دوره ها رو اگاهیها رو آموزش هارو جدی بگیرم چون حس میکنم که اون تعهد واشتیاق قبل رو ندارم چون فکر میکنم دیگه همه چی رو میدونم بخاطر همینم متوقف شدم وتقریبا 9 ماهه که درآمدم بین 400 الی 500 ایستاده.
البته که من از زندگیم لذت میبرم اما نشونه زیاده که باید به خودم بگم تو باید رشد کنی باید بازم باهمون عشق واشتیاق روی دوره ها کار کنی .
الان دارم روی دوره ی احساس لیاقت کار میکنم .
ولی فقط گوش میکنم.
در صورتی که توی دوره ی 12 قدم دفترها پر کردم وجزو اولین نفراتی بودم که کامنت میزاشتم وحتی بیشتر کامنتهای هم دوره ایهام رو میخوندم وبا هاشون مشارکت داشتم.
اما الان فکر میکنم دیگه با چند بار گوش کردن فایلهای دوره ی احساس لیاقت کافیه …
اما این همون دری هست که ذهنم ازش وارد شده ..
نسرین جان این ذهنمه که میگه تو همه چی رو میدونی این همه نتیجه داری پس بی خیال نوشتن ..
اما قلبم میگه دختر اگه میخوای بازم رشد کنی اونم یه رشد تصاعدی با همون شور وعلاقه واشتیاق فایلها رو گوش کن بنویس وکامنت بزار واجرا کن واموزشی که شنیدی رو در موردش مشارکت کن تا دوباره انرژی این اگاهی به شکل پیام به جهان برسه وبازم اتفاقات عالی بیشتری در جهت رشد خودت وجهان رقم بخوره.
خیلی خوشحال شدم از کامنت زیبای شما خواهر گرامی واقعا من هم انگیزه گرفتم که برای خانم بشارتی شده برای من هم میشه
تبریک میگم برای درآمد عالی که دارین خدا رو هزار مرتبه شکرت
انشاالله همیشه بدرخشی خدا رو شکرت سلامت و شاد هستی آن قدر خوشحال شدم انگار خودم به درآمد رسیدم برای ما هم باور سازی خوبی هس
خداوند هیچ فرقی بین بنده هاش نمی گذاره همه چیز به خود ما ربط داره از کامنت قشنگت سپاسگزارم قوانین خداوند برای همه یکسان هست امیدوارم همه ی بچه های توحیدی به قوانین عمل کنیم و موفق باشیم کافیه بهش اعتماد کنیم باورش کنیم و روی خداوند حساب کنیم و دستمون بگذاریم توی دستان قدرتمند و ثروتمند خداوند
هر الهامی ک دریافت میکته با ما ب اشتراک میزاره اونم ب رایگان
سلام ب مریم عزیزم ک کلی با عشق وقت میزارن و فیلم میگیرن دستتون سلامت
وسلام ب دوستان گلم ک با خوندن کامتت هاشون کلی ایمانم قوی تر شد ب ادامه دادن مسیر و نتایج عالی ک گرفتن قلبم و لبریز از عشق و امید کرد
الهی صدهزاررر بار شکرت بابت این فایل جدید ک درمدار دریافتش قرار گرفتم
و باعث شد مسیری ک تا اینجا اومدم و مرور کنم با خودم
چقد زود فراموش میکنیم خواسته هایی رو ک روزی آرزومون بوده
ی روزی من آرزوم بود نشان خریدار دوره گوشه کامنتم باشه والان دارمش خداروشکر
چن روز پیش ک دیدمش کلییی ذوق کردم گفتم ببین زکیه این نشان یک روز ارزوت بود والان داریش
چقد تحقق خواسته ها بدیعی هست
وقتی ک بهش میرسی ذهنت میگه این ک چیزی نیست و کم رنگش میکنه
ولی این خواسته ی ب ظاهر کوچیک خییلی برای من مهم و بزرگ بوده
و نشون میده ک من با افکارم دارم زندگیم و خواسته هامو خلق میکنم
من خالق زندگی خودم هستم
هرچند شاید الان فقط خواسته های کوچیکم داره ب راحتی محقق میشه
این نشون میده ک اگه میتونم ب خواسته های کوچیکم با این مسیر برسم میتوتم ب خواسته های بزرگترم هم برسم
و تامیتونم باید برای خودم تکرارشون کنم ک اره میشه و قانون جواب میده ب خواسته های من
خدا از من مشتاق تره برای رسبدن ب خواسته هام
و من ارزشمتدم و لایق خوشبختی ام
و ب هرآنچه بخوام میتونم با این مسیر بهش برسم
امروز از کامنت های دوستان ک نتایج خیلی بزرگ گرفتن خداروشکر متوجه شدم ک با تمام وجودشون وقت گذاشتن و باور کردن و خودشون و بستن ب دوره ها
و جهان لاجرم کرنش کرده در مقابلشون
و اجابتشون کرده و دست ودلبازانه پول وثروت خوشبختی و روابط عالی و سلامتی و ب سمتشون هدایت کرده
این در صورتیه ک من فک میکردم همین ک یکی از دوره های استاد و تهیه کنم دیگه تمومه و ب همه ی خواسته هام میرسم
ولی الان متوجه شدم ک ب میزانی ک باور میکنم آموزش هارو و روخودم کار میکنم ب مراتب نتایج هم بزرگ و بزرگتر میشه
البته ک باید با تکامل درک کنم و صبور باشم وادامه بدم و ثابت قدم باشم تواین مسیر
و اینکه لذت ببرم از مسیر و آرام باشم
و با تکرار و تکرار وتکرار ک تووذهنم نهادینه میشه
و نتایج هم در زمان مناسب خودش میاد
من نباید احساس ارزشمندی خودم و وصل کنم ب نتایج
من فارغ از اینکه پول بسازم یا نسازم ارزشمندم
من فارغ از اینکه کار مفیدی انجام بدم یا ندم ارزشمندم
من فارغ از اینکه نتیجه بگیرم یا نگیرم ارزشمندم
من همین جوری هم کافی هستم
همین جوری هم مفید هستم
من میتوانم با تغییر افکارم با تغییر احساسم با تغییر زندگی و نگرشم زندگیم و خلق کنم
و باید همیشه باخودم تکرار کنم ک من خالق زتدگی خودم هستم واین قدرت ب واسطه ی افکار باور واحساسم ب من داده شده
فقط باید کنترل ذهن کنم
و ب زیبایی ها و داشته هام توجه کنم
و شکرگزار داشته هام باشم
و خداوند منوودر جهت خواسته م هدایت میکنه
استاد من پریروز رفتم ب سالنی ک چهار سال گذشته توش کار میکردم یعنی هدایت شدم بهش
از اونجایی ک ب ی تضاد درمورد کارم ک خیاطی هست برخورده بودم خسته شده بودم از افکارم و گفتم خدایا هدایتم کن
من میخوام کارم راحتتر باشه
هرچند اینم ب باوره ک خیاطی سخته و زحمت داره ک پاشنه آشیل منم هست
خلاصه رفتم ب مکانی ک هیچ وقت فک نمیکردم دیگه برم اونجا چون ذهنم ب شدت مقاومت میکرد ک نرو چون قبلا من باخودم در صلح نبودم و برای همین رفتار مناسبی باهام نداشتن اون موقع
خلاصه گفتم حتما دلیلی داره دیدن تابلوی سالن و اومدنش ب نزدیک محل زندگیم و رفتم
و متوجه شدم چقدررر تغییر کردم
چقد راحتتر میتون باهاشون ارتباط برقرار کنم و احساسمو بگم و فهمیدم ک چقددد دلم تنگ شده بود برای سالن
محیطش
و مسئول سالن
چقد تحسین کردم دکور جدید و شیک سالن رو خیلی زیبا و حرفه ای بود کلی لذت بردم
حتی بهم پیشنهاد کار هم داد
متوجه شدم ک این سالن هم تکاملشو طی کرده ک اینقدر زیبا شده چون قبلا جایی ک سالن بود ی ساختمون خیلی قدیمی بود
ولی الان ی جای نوساز بود ک کلی هم روش کار کرده بود سارا
و متوجه شدم ک سارا چقد مهربون تر و پخته ترشده و آرامشش بیشتر شده چون از دوستاش جدا شده بود و سالن مستقل گرفته بود
و اینکه منم تغییر کردم ک همدار شدم با این تغییرات زیبا وعالی خداروشکر
امروز ک کامنت یکی از دوستان و ک خوندم آقا مهدی چقد انرژی گرفتم ازش و
و ایمانم قوی تر شد و ی پیام برای من داشت کامنت ایشون ک ب هیچ عنوان برای کسی کار نکنم چون هر شغلی پتانسیل ثروت ساختن و داره
من فقط باید باورهامو درست کنم
نتایج خودش میاد همزمانی ها اتفاق میفته
امروز حسم گفت ب اجیت زنگ بزن و منم تسلیم شدم و زنگ زدم
آجیم گفت زکیه حس میکنم بزرگتر شدی
پخته تر شدی (تقریبا ی ماهه ندیدمش)
الان یادم اومد فک کردم همین جوری چیزی گفته ولی الان فهمیدم ک من رشد کردم و بزرگتر شدم
تواین مدت ک دوره احساس لیاقت و تهیه کردم پاروی چنتا از ترس هام گذاشتم و واقعا حس عالی دارم و ایمانم قوی تر شده ولی هنوز کلی باید رو خودم کار کنم
خواهرم گفت هم عروسم گفته اگه جات باشم میدم زکیه برام کت وشلوار بدوزه
خواهرم خودش خیاطه ها
گفت چقد پارچه بگیرم هرچی هم دستمزد بخوایی بهت میدم
واین ی نشونه بود برای من خداروشکر چون نزدیک بود از مسیر علاقه م بخاطر ی تضاد خارج بشم
ولی الان مصمم شدم ک مسیرم و ادامه بدم و بیشتر رو خودم کار کنم
من همین جا ب خودم تعهد میدم ک من زکیه لرستانی متهعد میشم ک اینقدر رو خودم و باورهام و دوره احساس لیاقت کار کنم ک از در و دیوار برام نتایج بیاد و غرق خوشبختی حال خوب و ثروت بشم ان شاالله
خداوند این قدرت و داده ب من ک من زندگی خودمو خلق کنم و هرجور ک دوسدارم زندگی کنم
من خالق زندگی خودم هستم
اگه استاد تونسته با تغییر باورهاش ب اینجا برسه منم میتونم
اگه دوستان تونستن از این مسیر نتیجه بگیرن منم میتونم
و قانون برای همه جواب میده
همه ی ما ب یک اندازه ب خداوند ارتباط داریم و نزدیکیم
حمد و سپاس خدایی را که تنها فرمانروای جهانیان است.
سلام و درود خدمت استاد عزیز. خدا قوت ویژه به خانم شایسته که با عشق این صحبت های ارزشمند رو ظبط میکنند.
دوستان بهشتی من سلااااام.
بازهم استاد دقیق و درست زدن به هدف و مخلص کلام رو گفتن”استاد من چند وقتیه که دچار بی هدفی و بی انگیزگی شدم.هر روز که از خواب بیدار میشم با بی میلی و طبق عادت میرم سر کار.هر روزم دچار بی میلی شده و هر روز که میرم سر کار فقط میخوام روزم تموم بشه و بخوابم یا برم سراغ کارهایی که اصلا سودی واسم نداره.
من عاشق کارم هستم و این شغلی که الان دارم دقیقا کاری هستش که هیچ وقت ازش خسته نمیشم.ولی دچار بی انگیزگی شدم و فقط دارم باری به هر جهت میرم جلو.
من یه دوره ایی شاگرد خووب این سایت بودم و خیلی خوب روی خودم کار میکردم.ورزش و پیاده روی هر روز توی برنامه هام بود و حین پیاده روی به صحبت های شما گوش میدادم و با خودم تمرین میکردم.انصافا حال و روحیه اون موقع من اصلا قابل مقایسه نیست با این روزها.اون موقع هر روز یک قدم رو به جلو برمیداشتم و حالم خوب بود.
استاد دیدن این فایل قلب منو باز کرد و میخوام برگردم به سایت و هر روز کامنت بذارم.انصافا وقتی کامنت میذارم و کامنت بچه هارو میخونم حالم خوب میشه و انگیزه میگیرم برای حرکت رو به جلو.
میخوام متعهد بشم به انجام تمرینات و هر روز حداقل یک کامنت بذارم و توی اون کامنت از حال روحی و اتفاقاتی که واسم میفته بهتون بگم. از خدای یکتا میخوام منو هدایت کنه به مسیر خواسته های زیبا.
اینم بگم که چون میدونم شما کامنت هارو میخونید هر روز با عشق واستون مینویسم.
برای تکتک دوستانم در این سایت الهی ارزوی توفیق دارم.
با سلام خدمت استاد عزیزم که قانون رو گسترش میده و برامون توضیح میده
من دوره دوازده قدم هستم دوتا از قدم ها رو خریدم الان یک سال هست توی این یکسال کامل نچسبیدم بهش دست و پا شکسته انجام میدادم
این فایل چنان منو در فکر فرو برد که چرا من یادم رفته خالق زندگی خودم هستم
من انتخاب میکنم راه رو و خداوند هدایت میکنه هر مسیری رو که خودم بخوام
این باور چقدر قدرتمند کننده هست و چقدر ایمان رو قوی میکنه قلبی باورش کنیم
خداوند برای ما کافی هست ::: صد البته پس چرا یادمون میره چون باور های ما از بین نمیره فقط ضعیف میشه و به محض اینکه روی خودمون کار نکنیم شروع به قدرت گرفتن میکنه که انقدر ارام ارام این ذهن باورهای مخرب قدرتمند میشه که خودمون نمیدونیم چطور شده تا زمانی که از جهان سیلی بخوریم
ذهن ما انقدر به سختی ها و باور های سخت خو گرفته که اصلا باورش نمیشه که به کوچکترین چیز زیبا توجه کنیم از همون جنس بیشتر وارد زندگیمون میشه
باید اول از همه متعهد باشیم این تعهد انقدر باید قوی باشه که مچ شیطان رو بگیریم
وای استاد بما کان یعملون چقدر خوبه درک کردنش ایمان انقدر قوی میشه که دوست داری توی عمل اجراش کرد
من چقدر لذت بردم
همه چیز دست خودمون هست انتخاب کردن مسیر هم دست خودمونه :: قران به نظرم بهترین کتاب هست برای ساختن باور های قوی
اگاهانه
ما چقدر یاد گرفتیم اگاهانه غیبیت کنیم
اگاهانه دروغ بگیم
اگاهانه خودمونو بی ارزش کنیم
اگاهانه مسخره کنیم اگاهانه به اخبار و همه چیز نگاه کنیم
پس این قدرت هم در من وجود داره که به زیبایی ها توجه کنم غیبت نکنم
ویژگی ها مثبت رو نگاه کنیم
این فایل درخواست قلبی من بود از خداوند که مسیری رو بهم نشون بده که چه کار کنم از این همه کار و گناه نکنم و مسیر درست رو برم و این فایل منتشر شد
خلاصه چیزی که از این فایل یاد گرفتم اینه که
به نکات مثبت توجه کنم و ه زیبایی ها رو اگاهانه توجه کنیم
و سپاسگزاری اگاهانه از خداوند کردن بابت نعمت هایی که در زندگیم وجود دارد
استاد جان سپاسگزارم بابت این فایل که گذاشتید
خدایا سپاسگزارم بابت استاد عزیزم که مارو اگاه میکنه از قوانین جهان
سلام به دواستاد گرانقدرم ،سلام به پرادایس زیبا وسلامی به زیبایی ،زیبایی های پاییز به دوستان توحیدیم در این سایت الهی
خداراشاکر وسپاسگزارم که مرا در مدار دریافت آگاهیهای این فایل ارزشمند قرار داد
استاد جان با دیدن این فایل واین حجم از زیبایی از ترکیب جادویی ابرها برپهنای آسمان آبی،انعکاس درختان وکلبه چوبی بر دریاچه آرام آنقدر سرمست شدم که قادر نیستم این حال واحساسم را در قالب کلماتی محدود توصیف کنم پس سپاسگزاری ازخالق این زیبایی ها و نعمت ها وسپاسگزاری از شما استادان عزیزم حداقل کاری است که به رسم ادب میتوانم انجام دهم
سپاسگزار وجود ارزشمندتان هستم
سپاسگزار خداوندم که مرا به سوی این مسیر هدایت کرد
استاد جان از لحظه ای که صحبت را در مورد قدم اصلی تحول زندگی شروع کردید وروند تغییرات زندگی وباورها وسیر تکاملی این روند را توضیح دادید لحظه به لحظه آشنایی ام با شما وسایت برام تداعی شد
اواخر سال 95 بود که در برهه ی سختی از زندگی قرار داشتم که اصلا نمیدونستم چی درسته چی غلطه هر کاری که میتونستم برا نجات زندگیم انجام داده بودم از یجایی به بعد خسته شدم ورها کردم گفتم خدایا سازنده تویی تو بساز برام راه رو تو به من نشان بده من تا قبل از آشنایی با شما در زمینه موفقیت به جز یه سمینار یه روزه دوره ای رو نرفته بودم ویکبار فیلم راز را دیده بودم که اصلا درک نمیکردم ویه چیزی در همین حد که من میتونم زندگی ام را تغییر بدم
بعد از آن به اصرار یکی از آشنایان عضو سایت شما شدم
نگم که ذهنم چقدر به خود شما ،کامنت دوستان مقاومت داشت که خنده تون میگیره ولی استاد جان میتونم بطور قطع بگم فایل چه کسی مالک توست و تفسیر دعای کمیل و نامه 31 حضرت علی زندگی مرا متحول کرد با تمام مقاومتهایی که داشتم ولی همین که متوجه شدم از فایلهای رایگان من خودم خالق زندگی ام هستم چه در جهت مثبت چه در جهت منفی
هرچه که باور کردم برام اتفاق افتاد من آن زمان فقط گاهی به سایت سر میزدم ذهنم به شدت به فایلهای سریال زندگی در بهشت وگفتگوی دوستان با شما مقاومت داشت ولی به همان اندازه که باور کردم زندگی ام را خلق کردم
وقتی با تمام وجودم پذیرفتم برگی بدون اذن خداوند بر زمین نمی افته ،کمتر ترسیدم هرچند گاهی مواقع بخاطر باورهای اشتباه هنوز شرک تو وجودم بود ولی در اکثر مواقع آگاهانه سعی میکردم قدرت رو بدم به خداوند وقتی دلیل اشرف مخلوقات بودن برام منطقی شد گفتم پس هر چه که زشتی وناپاکی است از خدا به دور است واز من که اشرف مخلوقات او هستم استاد جان من همان اوایل چند جلسه از دوره قانون آفرینش را تهیه کردم وانصافا خوب کار کردم ،ودوره عزت نفس به جز تمرین تبلیغ آگاهی بازرگانی تمام تمرینات رو انجام دادم بعد دوره کشف قوانین زندگی را تهیه کردم وکتاب رویاهایی که رویا نیستند وچگونه فکر خدا را بخوانیم وبعد از آن شخصی بودم که از تنهایی ام لذت میبردم، فقط مشغول نوشتن بودم ،از همسرم جدا شده بودم وهیچ دغدغه وفکر آزار دهنده ای از طرف خانواده ونزدیکانم نداشتم بدون اینکه رو باورهای مالی ام کار کنم در آمدم افزایش یافت .شبکه های اجتماعی را کامل قطع کردم یادم هست از طریق تلگرام من دوره عشق ومودت را خریدم دقیق یاد نیست چند جلسه آن از طریق ناشناس برایم ارسال شد ومن همان چند جلسه رو بارها گوش دادم وسعی کردم عمل کنم ویه روز باخانم فرهادی تماس گرفتم گفتم من این دوره را خریدم ولی ندارمش گفت آن کلاه برداری بوده وشما باید از سایت دوره رو تهیه کنید تشکر کردم وبخود گفتم مهم نیست به اندازه ای که بهاش رو پرداخت کردم از آگاهیهایش استفاده میکنم وتمام آن چند جلسه رو پاک کردم
بعد از آن با کار کردن روی عزت نفسم ودوره قانون آفرینش ومقدمه کشف قوانین زندگی تونستم زندگی که میخواستم که هنوز هم که هنوز هست خیلی از نزدیکان باور ندارند خلق کردم همسری باتمام ویژگیهای اخلاقی وشخصیتی که میخواستم بدون اینکه کوچکترین حرف وسرزنشی از خانواده اش بشنوم حتی خداوند آنقدر دلهایشان را برام نرم کرده بود که یادم رفت من قبلا ازدواج کردم آنقدر که از خانواده اش ونزدیکانش محبت دیدم
ولی خب آنقدر درگیر روزمرگی های زندگی میشیم که خیلی وقتا قانون واینکه من خودم خالق زندگی ام را فراموش میکنیم فراموش میکنیم آرامش وحس وحال خوبی که الان دارم آزادی که دارم همه از ایمان به خداوند باور به اینکه من با افکارم وکانون توجه ام دارم شرایط واتفاقات زندگی ام را خلق میکنم بوجود آمده وچه باور قدرتمندی است این باور
که من خودم خالق زندگی ام هستم
استاد جان من تا مهر ماه سال قبل نه تعهدی داشتم نه زیاد پایبند بودم حتی خیلی از قوانین سایت رو نمیدونستم گاهی وقتا میومدم تا حالم خوب بشه با اینکه من درآمد آن موقعه ام 3 برابر الانم بود به جز آن دوره هایی که ابتدا تهیه کردم دیگه دوره ای تهیه نکردم ولی تو این یکسال
از بس تمرکز رو گذاشتم رو این باور که من خودم خالق زندگی ام هستم حتی خواسته هایی که از همسرم یا دیگران داشتم در ذهن میساختم بدون اینکه به زبان بیارم وبا عکس العمل آنها روبرو بشم
تو یکسال من دوره دوازده قدم را تهیه کردم ،شیوه حل مسائل زندگی،به صلح رسیدن با خود وارزشمندترین دوره در کنار بقیه دوره های ارزشمندتون، دوره احساس لیاقت وارزشمندی بود
استاد جان من فقط قدم اول را به طور لیزری کار کردم یعنی نتایج فوق العاده بود نتایجی که از سلامتی گرفتم با کنترل ذهن وتوجه کردن به زیبایی ها ومراقبت از ورودیهای ذهنم قابل مقایسه با پارسال نیست ،تا آخر امسال به یاری الله به خانه خودمان نقل مکان میکنیم که این خانه کلا به سلیقه خودم وهمسرم طراحی وساخته شده
درهایی از نعمت وثروت به روی زندگی ام باز شده که خودم میدونم بخاطر چی هست
آرامشی که حتی الان در بدترین شرایط دارم قابل مقایسه با قبل در بهترین شرایطم نیست
نزدیکی که باخدا دارم هر لحظه حسش میکنم
سالی که گذشت پراز تضاد واتفاقات ناجالب بود که برای دیگرانی که با قانون آشنا نبودند خیلی بد بود ولی برای من پله هایی بود برای پیشرفت وترقی
استعفا از کاری که 15 سال مانند غل وزنجیر به دست وپای خود بسته بودم درهایی از آرامش ونعمت رو به رویم گشود وهر لحظه من آن اتفاق ناجالب سال قبل را که نقطه عطف زندگی ام بود را مرور میکنم که همیشه یادم بماند از چه مسیری واز چه عملکردی به جایگاه کنونی رسیده ام وتنها عاملی که سبب شد من به موفقیتهای بیشتر نرسم نداشتن تعهد بود که همین جا ودر این لحظه به خودم تعهد می دهم آگاهی های 12 قدم را بطور اساسی کار کنم ومنتظر نباشم شرایط تغییر کند من باید تغییر کنم تا شرایط تغییر کند
استاد جان از صمیم قلبم از شما سپاسگزارم
درپناه حق شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت ولیاقتمند باشید در دنیا وآخرت
این فایل هم بینظیر و فوق العاده بود مثل بقیه فایل های سایت
چند روزیه متوجه یه چیزی شدم که دوست داشتم در موردش بنویسم
البته نمیخام این موضوعو به همه نسبت بدم ولی فکر میکنم همونطور که استاد تو فایلهای بسیار زیادی گفتن ما ادماا معمولا خیلی شبیه هم هستیم
کامنت من بسیار ارزشمنده البته اگر با عینک مناسبی بهش نگاه کنید
یه روزی طبق معمول که صبح رفتم دوش بگیرم یه فکری اومد تو ذهنم
زیر دوش یاد یه قسمت از زندگی در بهشت افتادم که استاد تو هوای آزاد بیرون خونه تو پرادایس دوش میگرفت
یه لحظه این فکر اومد تو سرم که چطوریه که استاد زندگی خودشو بهشت میدونه ولی ما نه
آیا اول زندگی استاد شبیه بهشت شده بعد استاد اسم بهشت روش گذاشته ، یا طبق قانون استاد زندگیشو بهشت دونسته بعد لاجرم زندگیش شبیه بهشت شده
زندگیشو بهشت دونسته یعنی اینکه نعمتها و موهبتها و رشد ها و خلاصه هنه جیز زندگیشو دیده و بابتش سپاسگزار بوده و باز طبق قانون در مدار دریافت بیشتر قرار گرفته؟
اگر تو این سایت هستیم و داریم برنامه های استادولی دنبال میکنیم حتما درگ مناسبی از قوانین پیدا کردیم
میخام یه تلنگر به خودم و بقیه بزنم
تقریبا تو تمام فایلهای استاد تو تمام بخشها، چه سفر به دور آمریکا چه زندگی در بهشت چه فایلهای هدیه که تو فضاهای زیبا ضبط میشه کلی کامنت زیر اون فایل میاد
من خیلی به این کامنت ها دقت کردم
به جرات بیش از نود درصد کامنتها اولش یا همش داره به یه سری جزئیات اشاره میکنه که خیلی خیلی کوچک و ظریفه و البته بسیار ارزشمند و زیباست
اون روز زیر دوش به این فکر افتادم
که استاد داره زیر دوش آب، از همین دوش گرفتن ساده یه جوری با لذت حرف میزنه که آدم فکر میکنه داره عجیب ترین کار دنیا رو انجام میده
زیر همون فایل هم صدها کامنت میاد که واااااای استاد چقدر قطرات آب زیبا بود چقدر وقتی که شما دوش میگرفتید ما بوی شامپوی شما رو هم حس کردیم
آیا ما تابحال خودمون دوش نگرفتیم؟
چجوریه که از دوش گرفتن خودنون هیچ لذتی نمیبریم ولی با چنان دقت و جزئیاتی میایم نیم ساعت از یه دوش گرفتن ساده حرف میزنیم و به به و چه چه میکنیم
مثلا استاد نشسته داره توی سفر به دور آمریکا یه قهوه ساده میخوره
دوهزار تا کامنت میاد که واااااای استاد وقتی شما داشتید قهوه میخوردید من بوی عطر قهوه رو احساس کردم
من بخاری که از فنجون قهوه تون بلند شد رو حس کردم
آیا ما تا حالا قهوه نخوردیم؟
یکبار شده تا حالا همون حسی که به قهوه خوردن استاد داریم نسبت به قهوه خوردن خودمون داشته باشیم.
نکنه داریم برای نوشتن یک کامنت تظاهر به مثبت بینی میکنیم.
در صورتی که یک هزارم همون هارو تو زندگی خودمون نمیبینیم
مثلا تو یه سکانس استاد با درون میاد بالا و مثلا صدتا ماشین کنار هم توی پارکینگ رو نشون میده
پونصد تا کامنت میاد وااااااای خدایا چقدر فراوانی چقدر زیبایی چقدر نظم چقدر ……
یعنی ما تا حالا صد تا ماشین کنار هم توی پارکینگ ندیدیم که انقدر برامون اعجاب انگیز و شگفت انگیزه
بخدا قسم همین صد تا ماشینو هر روز توی زندگی خودمون میبینیم و از بالا تا پایین بهشون فحش میدیم که خاک تو سرتون با این شهر و کشور و مملکتتون ، چه وضعشه کل شهر شده ماشین ، هنش ترافیک همش بدبختی
حالا چجوریه که این ماشینا تو فایل استاد میشه مایه تعجب مایه فراوانی؟
نکنه به صرف این که زیبا بین به چشم بیایم و بگن عجب کامنت زیبایی نوشته میریم صد بار فایلو جلو عقب میکنیم که بیایم بنویسیم استاد تو دقیقه بیست و سه تو ثانیه چهل و هشت چقدر رنگ بند کفشتون که با رنگ بند اپل واچ تون و با دکمه پشتی شلوارکتون ست شده بود جذاب شده بودید
بخدا هممون بند کفش و شلوارک و ساعت داریم ولی یکبار همینجوری که واسه لوازم شخصی استاد ذووووووق میکنیم واسه خودمون و واسه لوازم شخصی خودمون ذوق کردیم؟
ذوق کردن خیلی هم خوبه ولی آیا مطمعنیم که اینا ادا نیست؟
اگه واقعیه پس چرا نعمتهای خودمونو نمیبینیم؟
توجه به زیباییها توجه به فراوانیها قشنگه ، ولی پس چرا همینارو تو زندگی خودمون نمیبینیم
بقول یه خواننده ای درسته بنز ندارم ولی دویست شیش که دارم
دوش تو هوای آزاد ندارم ولی تو خونم که دارم
یکبار شکر گزاری همون آب گرم و دلنشین حموم خونه خودمو کردم که میام تعداد قطرات آب تو فایل استاد میشمرم؟
اپل واچ ندارم ولی یکبار شکرگزار همین ساعت هوشمند شیائومی که خودم دارم بودم؟
فورد 150f ندارم ولی یکبار شکرگزار همین ماشین صفر کیلومتر ایرانی که عاشقش بودم و خدا براحتی بهم داده بودم؟
ده یازده ها موتور ندارم ولی شکرگزار هنین اسکوتر زیبایی که عاشقش بودم و خدا بهم داد بودم؟
پارادایس ندارم ولی کوه و جنگل و منظره های زیبای اطراف خونمو با همین نگاه عاشقانه دیدم؟
استاد اگه اینجاییه که الان هست به قول خودشون تو بندرعباس زیر آفتاب پیاده میرفته دانشگاه و انقدر محو زیبایی های زندگی خودش بوده که الان تو این شرایط
نکنه فقط داریم با نگاه مقایسه گر و حسرت آلود فایلها رو میبینیم و فقط میخایم کامتهای پر زرق و برق بنویسیم؟
اینارو به خودم میگم
چون دارم سعی کنم تمام همون چیزایی که استاد با عشق ازشون فیلم میگیره و من هم بخش زیادیشو دارم ولی تا حالا یکبار هم بهشون توجه نکردم ببینم و درک کنم و حسش کنم و شورشو بجا بیارم
شده تا حالا با یه فنجون قهوه مون احساس خوشبختی کنیم؟
شده تاحالا از یه پیاده روی ساده و لذت بخش انقدر به وجد بیایم؟
شده تا حالا بخاطر یه غذایی که مادرمون یا عزیز دلمون برامون درست میکنه همینجوری مثل استاد ذوق کنیم و سپاسگزار باشیم؟
شده تا حالا ارزش همین نعمتهایی که الان داریم درک کنیم و قدردانشون باشیم؟
شده واقعا؟
زندگی هنه ما زندگی در بهشته ولی آیا ما این بهشتو دیدیم؟
همین که نود درصد روزمون شبیه به اکثریت جامعه نیست مگه کم چیزیه؟
بخدا یه روزایی که ناچارا بیشتر با آدمها هم صحبت میشم میبینم خدای من ، ابنا چی میگن چرا انقدر درگیرن چرا انقدر مشکل دارن
هممون پاشنه اشیلهایی داریم که هنوز داریم روش کار میکنیم ولی ذهن ما تمام توجه مارو گذاشته رو همون ده درصد نازیبا و باعث شده نود درصد زندگی رویایمونو نبینیم
باعث شده نبینیم سلامتی رو خونمون رو ماشینمون رو عزیزانمون رو احساس خوبمون رو
فقط میگیم کو پول کو سلامتی کو رابطه کو فلان
بابا این هنه چیزو رسیدی بهش
به اونم میرسی فقط کافیه خودت تغییر کنی
مثل تمام چیزایی که الان داری و یروز آرزوت بود
بنظرم اینهم یه یادآوری قانون بود که ما متاسفانه هیلی فراموشش کردیم
امیدوارم هم به خودم و هم به بقیه کمک کنه بهتر این بهشت رو ببینیم
ممنون بابت تلنگری که زدی که ما همون داریم اون خوشبختی که خود استاد میگه احساس با اون وقت تو بندر عباس فرقی ندارن ولی من خودم میگم ناشکر هستم یا بهتر بگم یادم میاره اون چیزهایی که آرزو بودم والن بدیهی شده برام ممنون ازت بابت این کامنت متفاوت قطعا من هدایت شدم که بخونمش چون موضوعی بود که امروز درگیری بودم خدایا شکر بابت این سایت و دوستانی مثل شما
به چه نکته خوب وعالی اشاره کردید واقعا چقدر خداوند به ما نعمت داده است وما آنطور که شایسته است شکر گزار آنها نیستیم بارها شده فلان نعمتی را در زندگی دیگران میبینیم ولی جالبه به داشته های خودمون توجه نمیکنیم
واقعا کامنت خوبی نوشته اید ومن چقدر لذت بردم از خوندنش وبرام درس داشت که هر لحظه شکرگزار داشته هام باشم اره همه ما میتونیم در بهشت زندگی کنیم وقتی نگاه زیبابین شکرگزار داشته باشیم
تحسینت میکنم بابت این کامنت که من خودمو بهم زدم دیدم واقعا همین حرف هایی هست که مسزنی هست ما وقتی برای داشته هامون سپاسگزار نیستیم یعنی تمرکز به نداشته ها و طبق قانون از همون جنس وارد زندگیمون میشه
ازت سپاسگزارم بابت کامنت فوق العاده ای که منتشر کردی
و عینک رو باید عوض کنیم برای خودمو و وسایل هایی که دارم ارزش قائل باشم
که خیلی از ماها اون چیزی که خودمون از فایلها میخوایم میشنویم نه اون چیزی که استاد میخواد بهمون بگه
شاید پاشنه های آشیلمون هنوززز باما هستن ما قبلا به به و چه چه میکردیم واسه جلب توجه و نمره بیشتر و….
و الانم گاهی ظاهر سازی میکنیم واسه امتیاز بیشتر و دیده شدن در سایت
اونقدری که یادمون میره درس بگیریم
اصلو ول میکنیم میچسبیم به حاشیه
زندگی کردنو فراموش میکنیم
واقعا ازت سپاسگزارم که این موضوعو بهم یاد آوری کردی که فقط منم و من و این زندگی تا یه روز یه ماه یه سال یا ده سال دیگه هست و هر لحظه ممکنه دیگه تو این جهان نباشم پس دست بردارم از حاشیه ها بچسبم به اصل و این چند صباحی که مونده فقط لذت ببرم
شاید بزرگترین دلیلی که به خواسته هامون نمیرسیم همینه که عمل نداریم یا اینکه فکر میکنیم داریم عمل میکنیم ولی در واقع فقط خودمونو گول میزنیم
اره فایل استاد رو میبینم و میگم به به عجب خونه تمیزی و همون لحظه به اتاقم نگاه میکنم لباسهایی که چند روز پیش باهاش بیرون رفتم هنوز رو صندلیمه
میبینیم… میدونیم…. اما عمل نمیکنیم…..
استاد میگن که اگر حتی یک درصد عمل کنی و به اندازه یه اپسیلون باورهات تغییر کنه زندگیت هم تغییر میکنه به همون نسبت
ما اینو میشنویم ولی به شکلی که میخوایم تعبیرش میکنیم
ازتون متشکرم که اونچه که در قلبتون بود برامون نوشتین
این کامنتو سیوش میکنم تا همیشه بخونم و یادآوری کنم
کامنت زیبایی نوشته بودی من از خواندنش لذت بردم ممنونم شما عین حقیقت را نوشته بودیدی ما همیشه لذت ها وزیبایی ها را در اطراف داریم وهمیشه در دسترس بوده اما خودمان ندیدیم ودر گیر کار ها واتفاقات ناجالب کرده بودیم
من همیشه با عشق سریال زندگی در بهشت وسفر به دور امریکا را میبینم ولدت میبرم اما نتونستم از جزئیات سریال ها بنویسم
اما الان خیلی به زیبایی های اطراف خودم دقت میکنم ولذت میبرم وشکر گذار نعمات زندگی ام هستم در صورتی که سالیان سال در زندگی ام بوده وعادی بوده اما الان جور دیگه نگاه میکنم
حتی صبح ها نانوایی میرم همیشه آسمان را نگاه میکنم واز دیدن طلوع خورشید وابرها ا لذت میبرم وخدا روسپاس گذارم که بابت اینکه در جمع دوستان عزیزم هستم واز کامنت های خوبشان استفاده میکنم
منم با شما موافقم داداش گلم اصلان دوست ندارم یه کامنت بزارم که بگم منم هستم نه شما میتونی به جایی این همه تعریف وتمجید وقت با چند کلمه توحیدی یه کامنت بزاری که اولآ خدا دوست داشته باشه ودوما استادان و دوستان دیگر نیاز نیست این همه جملات بنویسی که انگار غرق در ظلمت و فقری که فقط استادان عزیز فقط این نعمات رو دارن به قول برادر عزیزم حمید شما این فایل رو میبینی فقط باید بدونی که استاد میخواد که تو هم شکر گزار باشی به خدا به قول استاد همه ما یعنی 99 درصد ما این نعمت هارو داریم اگه به اندازه استاد نداریم چون مثل استاد سپاسگزار نیستیم منو ببخشیداگه پر حرفی کردم از خدا میخوام قلب همه مارو به نور خودش روشن کنه ایمان مارو قوی کنه تا تک تک ما به آنچه که استاد رسیده وحتی بیشتر برسیم که در راس همه این نعمت ها فقط الله رو بفرستیم ویکتا پرست باشیم همه شما عزیزان رو به آغوش گرم الله مهربان میسپارم یا حق
کامنت عالی شما را خوندم و لذت بردم اول از همه جسارت شما را تحسین میکنم که چقدر روک با همه ما عباس منشی ها صحبت کردی آره درست میگی
من هم خیلی به این موضوعات فکر میکنم
صبح تا شب بینهایت نعمتهای ریز و درشت دورو بر همه ما هست
یه جورهایی پراز بهشت هستیم آیا اصلا شکر گذار هستیم
امروز صبح توی منطقه دروس پاسداران قدم میزدم چه خونه هایی چه طبیعت زیبایی گفتم خدایا اینجا خود بهشته
چقدر ثروت چه خونه های لاکچری چه ماشینهایی توی کوچه ها و خیابانهای پارک بود
مردم را میدیدم توی کافه ها چقدر راحت از محیط اونجا استفاده میکنند به راحتی پول خرج میکنند
مدام به خودم میگفتم خدای من چقدر ثروت چقدر فراونی هست
تو همین تهران که خدا میدونه من که اصلا جرات نمیکنم بعضی اوقات با مردم صحبت کنم از بس که همه ناله هستند بیشتر مردم فقط شکایت میکنند از زمین و زمان
چرا مردم ما فقط نازیبایی ها را میبینند
البته نه فقط برای منطقه دروس باشه ها که من این منطقه را دیدم و الان بگین خوب معلومه دیگه اونجا بالاشهر دیگه
پاشو برو پایین شهر برو شهر فلان شهرستان فلان
من هفته پیش رفته بودم عبدول آباد تهران
واقعا اونجا هم جزء منطقه پایین شهر تهرانه
ولی همونجا هم جوانها و مردم خوب زندگی میکردند کافه هاش پر بود
مرکز خریدهاپر بود از بهترین جنس ها و پر بود از آدما مردم خرید میکردند شور و هیجانی بود
مثلا من قسمت لباسهای بچه گانه و سیسمونی بودم
چه جنسهای خوبی بود چقدر مردم خرید میکردند چه رستورانها خوبی داشت چه کافه هایی بود
ما رفتیم یه کافه وسط همون عبدول آباد به خدا قسم متل کافه تو ولنجک درست کرده بودن چقدر زیبا همه چی عالی مردم هم استفاده میکردند
مثلا همونجا همه جور قشری آدم بود بیشترشون با ماشینهای شخصی خودشون اومده بودند
یا حتی مردمی که اونجا زندگی میکردند
شرایط اکثرشون یه خونه داشتند ماشین هم داشتند درآمدی داشتند
بچه هاشون میدیم خوب لباس پوشیده بودند
چون من برای باورهای خودم به اینجور چیزها هر جا میرم توجه میکنم سوال میکنم
مثلا از کاسب ها سوال میکنم
خوب بابا بیایم قدر همینها را بدونیم واقعا شکر گذار باشیم شکر گذار واقعی باشیم ها
مثلا طبیعت ایران طبیعت همین شهر تهران اطراف تهران چقدر عالیه آیا ما قدر میدونیم سپاسگزار هستیم
فقط خدا نکنه یه روز هوا آلوده باشه وای. دیگه نمیشه پاتو از در خونه بزاری بیرون از بس که همه دارند فقط از هوا بد میگند و فحش میدهند و مسئولین و نفرین میکنند
خوب دیگه میخوایم چی رو داشته باشیم
آره من هم قبول دارم و اینو همیشه روزی چند بار به خودم میگم
میگم فرزانه این زندگی استاد عباس منش که میبینی
این استاد همون روزی که توی بندر عباس بوده با همان شرایط سخت شکر گذار بوده ها به زیبایی ها توجه داشته ها
تو چقدر شبیه اون موقع های استادت هستی
من ادعایی ندارم ولی سعی میکنم سعی میکنم هر روز شکر گذار نعمتهای ریزو درشت خودم و زندگی ام و اطرافم باشم
فکر میکنم شکر گذار بودن وظیفه اصلی منه
مثلا واقعا در این زمان که ما داریم زندگی میکنیم نعمتهای آب برق تلفن اینترنت گاز نت واتس آپ مترو و خیلی چیزهای دیگه که داریم
آیا تا حالا یک بار هم شکر گذارش بودیم
من یکی از شکر گذاری های هر روزم اینه که خدایا از شما ممنونم که من را در این زمان آفریده ای که این همه نعمتها داریم که تا همین 50 یا 60 سال پیش نبود و مردم سخت تر زندگی میکردند
خلاصه اگر بخوام از این چیزها بنویسم تا صبح هم بنویسم کمه
مهم اینه که عمل کنم و شکر گذار واقعی باشم
وقتی کامنت شما را خوندم
خواستم احساسم را با شما و دوستانم در میان بزارم و بگم
خیلی سپاسگزارم برای کامنت های باارزشی که مینویسین فرزانه جان من برای سیوکردن کامنتی که دوست دارم هروقت دلم خواست بخونم پایین کامنت سمت راست ستاره هاکه امتیاز میدیم یه قلب کوچک صورتی رنگ هست اونومیزنم پررنگ میشه میره توارشیو علاقه مندی ها توپرفایل شخصی هروقت خواستم میرم ازاونجاانتخاب میکنم میخونم
سلام به دوست خوبم چقدر حرفاتون به دل نشست و این نشون دهنده بالا رفتن مدارتون هست به قول استاد عزیزم ما ریشه های تغییر استاد رو نمیبینیم و داریم شاخ و برگهارو میبینیم
قطعا استاد ابتدای مسیر به کوچکترین و کمترین نعمت و زیبایی توجه کردند و لذت بردن و تکاملشون رو طی کردن و افرادی رو جذب میکنند که با کوچکترین چیزهایی که استاد در فایل نشون میدن ذوق میکنند و این تغییر فرکانس استاد هست که توجه هارو جلب میکنه پس ما باید از کوچکترین و کمترین نعمتها و زیباییهای اطراف خودمون لذت ببریم بعد حتما ما هم توجه افرادی رو جذب خواهیم کرد که با شادی ما شاد میشوند وتحسین میکنند و این همه زیباییها برای ما بدیهی میشود و دیگران با تحسین کردن لذت میبرند
چه تلنگری ،چقدر قشنگ بهمون یادآوری کردید ،واقعا چرا ما نعمت های خودمون و نمیبینم یا اگرم ببینم اینقدر بولد نیست برامون ،چرا اونطوری که باید برای داشته هامون شکر گزار نیستیم و لذت نمیبریم
منی که چند سال پیش از جنوبی ترین نقطه تهران میومدم محل کارم تو مترو خط کهریزک اونقدر شلوغ بود یا زیر دست و پا له میشدم یا همه دکمه های مانتوم میکند یا لباسام پاره میشد وقتی میرسید م خونه ،تازه اونم خونه خودم نه خونه مادرم کلی غرغر میشنیدم که بچه ات و انداختی سر من رفتی دنبال خوش گذرونیت ،چرا الان یادم رفته که ده تا منطقه اومدم بالاتر با ماشین خودم میرم سر کار تازه 5دقیقه بیشتر نیست تا برسم ،وقتی هم که میام خونم ،خونه ای که بهترین جای دنیاست برام واقعا بهشتمه پر از امنیت و عشق و آرامش تازه دختر قشنگم با عشق برام قهوه درست میکنه ،چرا من اینارو یادم رفته ،البته من کلا صبح تا شب برای چیزهایی که دارم خدارو شکر میکنم ،ولی واقعا بازم کمه بازم خیلی چیزها رو یادم میره دوست عزیزم ممنونم بخاطر این کامنت زیبات منو به خودم آورد یه تلنگر بود برام که بیشتر و بیشتر شاکر باشم و دستاوردهام و چیزهایی که دارم و دست کم نگیرم و هر لحظه برای خودم یادآوری کنم
امیدوارم بهترینها پیش روتون باشه
خدایا صد هزار مرتبه شکرت برای اینهمه نعمت و فراوانی و حال خوب و ثروت و سلامت و آرامش و امنیت تو زندگیم
اینکه از هر زیبایی تو فایلهای استاد ذوق میکنیم، مینویسیم، میگیم، همونا رو تو زندگیِ شخصیِ خودمون میبینیم؟ حس میکنیم؟ ذوق می کنیم.
مثلا همین پردایسِ زیبا، با درختها و دریاچه ی خوشگلش که تو ویدئوها استاد از کنارشون به آرامی عبور میکنن و صحبت میکنن، تو زندگیِ شخصیِ من به چی تبدیل یا تشبیه میشه.
ما همه ی پنجره های خونه مون روبه طبیعته، مخصوصا هر روز از پنجره آشپزخانه میبینمشون، فضایی شبیهِ پارک پر از درخت، شبیهه میدان کوچولو که یه درخت وسطشه دورادورش باز هم درخت و گل هست و 4 عدد نیمکت، خودم گاهی روی اون نیمکت ها نشستم و گاهی تماشاگر عزیزانی بودم که روی نیمکتها نشستن.
از اونجا که داخلِ مجتمع هستیم، پس این فضا کاملا شخصی و محافظت شده است و ساکنین مجتمع عبور و مرور دارن که خیلی هم کمه، یعنی سکوت دلچسبی دارم با این محوطه ی بهشتیِ خودم.
چند روز پیش که داشتم دور محوطه مون پیاده روی میکردم دیدم فقط روبه روی پنجره آشپزخونه ی ما درختِ توتِ نازنینمون، خیلی خوشرنگ با رنگ زرد تزیینِ پاییزی شده.
یعنی عینِ یه نگین میدرخشه بین بقیه درختای اطراف و روبه روش که سبز هستن.
همونجا گفتم شگفتا….
خدایا این قشنگ جان رو دقیقا گذاشتی جلویِ دیدِ من هر روز؟
هر صبح؟
با اون رنگهای زردِ خوشگلشون…
تازه هر بار گنجشک ها و کبوترها و سایر دوستان میان روش میشینن و دلبری میکنن…
مخصوصا این روزها پرنده ها بیشتر میان جلوی چشمهام، روی درخت، روی لبه ی پنجره آشپزخونه و دلبری میکنن.
الحق که منم باهاشون احوالپرسیِ گرمی دارم هر بار به محضِ مشاهده.
دقیقا میان و حالِ منو خوش تر میکنن.
چقدر خوشحالم پرده نزدم برای پنجره آشپزخونه و هر روز شاهدِ این دلبری های طبیعتِ خدا هستم.
پنجره ی کشیده و مستطیلیِ کوچک، که از بیرون دید نداره به داخل، ولی از داخل من دیدِ شگفت انگیزی دارم به یه عالمه درخت که روبه روم هستن.
شاید از لحاظِ فیزیکی کوچک باشه پنجره آشپزخانه مون، ولی از لحاظِ عمقِ زیبایی به بیرون خیلی وسیع و شگفت انگیزه.
طیِ 4 فصل هر روز یه رنگ و لعابی از طبیعت رو دریافت میکنم.
بارون و برف رو باهاش دیدم و حض بردم.
بادهایی که برگهای درختان رو تکون میدادن دیدم و حض بردم.
پرنده ها و گربه روی درخت رو از طریقش دیدم و حض بردم.
محصولِ توت سفید درخت جان رو دیدم از طریقِ و حض بردم.
شب و روز، طلوع و غروبش رو دیدم و حض بردم.
هوای خنک رو از همین پنجره حس کردم و حض بردم.
این فقط یه پنجره نیست، یه دریچه ی شگفت انگیز هست برای خونه مون، یه عضوِ خاص و دوست داشتنی.
این درختِ محترم روبه روی پنجره اشپزخونه، یه درخت هست با شاخه هایی بزرگ و دوست داشتنی، بهار پُر از بارِ توت سفید بود، یه روز رفتم و کلی از نزدیک عکس گرفتم ازشون، از محصولاتِ فراوان و قشنگش.
وقتی از نزدیک میبینمش انگار شاخه هاش رو مثل دست باز کرده رو به جهان، دستهایی بزرگ و بلند و مهربان. شاخه های بلندش رو میبینم حس میکنم میخواد همه رو بغل کنه با عشق.
خُب این برای من تبدیل شده به اینکه زیبایی پردایس رو دیدم، آوردم تو بهشتِ خودم، مجتمعِ خودمون که عینِ بهشته، پر از درخت، پر از گلهای متنوع.
استاد تریل دارن، ما هم فضای مجتمع مون بزرگه و برای پیاده روی عالیه، از داخلِ دار و درخت و گل و باغچه رد میشم، یه سری از بلوک ها بالکن های بزرگ دارن، اونا رو با عشق ستایش میکنم، یه عالمه ماشین پارک هست، میبینمشون و لذت میبرم از تمکنِ مالیِ همسایه هامون و ماشین های قشنگشون.
فضای پارکینگی تو محوطه زیاده و این از اول که اومدیم اینجا برام تحسین برانگیزه، که هر کسی بیاد هیچ دغدغه ی پارکینگی نخواهد داشت نه برای خودش نه مهمانانش.
منطقه ی خلوتی هست چه داخل مجتمع چه پیرامونِ مجتمع.
خیابان های وسیع و خوش آب و هوا.
گذر کردن سگ های مهربان تو خیابان ها و صلحِ شگفت انگیزِ مردم و سگ ها با هم.
اینا همه ی نتایجی هست که من مخصوصا از پاییز پارسال تا به الان، که تمرکزی تر با استاد جلو اومدم متوجه شدم دارم کجا زندگی میکنم.
به قولِ شما مواردی هم هست که در استاد و ویدئو تحسین میکنیم در حالیکه در خود و زندگیِ شخصی مون متوجهش نمیشیم.
یه مثالِ جالب، ساعت هوشمندِ من صفحه اش شبیهِ اپل واچه، یکی از اقوام گفت اپل واچه؟
گفتم نه از سایرِ دوستانِ دیگه است :)
حقیقتش اینه در لحظه ی کنونی من یه ساعت هوشمند دلم میخواست که خدا بهم داد این نازنین رو، اونم به شکلِ هدیه تولد از طرف همسرم ماه ها قبل از تولدم…
خب نگاهِ من فقط تشکر هست و خوشحالی.
که الان ساعت هوشمند دستمه ماه هاست و باهاش میرم پیاده روی و اطلاعات فعالیتم رو میبینم و دوست دارم.
خوشحالم که هدیه ی زیبا و دلنشینی گرفتم از همسرم، به محضِ ابرازِ علاقه ی من به ساعت، برام گرفت.
خب حالا بیام فکر کنم این که اپل واچ یا هر برندِ دیگه ی ساعت هوشمند نیست و چه فایده؟
برای من مهم نیست.
من دارم با ساعتم و بندهاش عشق میکنم، اتفاقا یه بند نارنجی دارم که وقتی دست استاد هم دیدم باز یادِ ساعتِ عزیزِ دل خودم افتادم.
اصلا ادعا ندارم دوست دارِ برندهای شناخته شده و باکیفیتِ جهانی نیستم.
چرا منم عاشق تکنولوژی هستم و کیفیتِ بالا واسم جذابتره.
اما باید یاد بگیرم از چیزی که دارم خوشحال باشم، کیف کنم، استفاده اش کنم، تا به مدار بالاتر هدایت شم.
اینو در مورد خانه کشف کردم، گفتم تو باید حالت تو خونه مستاجری خوب باشه تا هدایت شی به بهتر…
این شد که الان هر چی یادم میاد خاطراتِ خوشم از منزل و محله ای بود که 3 سال مستاجر بودیم و بعدش که خدا هدایتمون کرد به این بهشتِ زیبا و منزلِ شخصیِ خودمون.
این نتیجه ی بسیار بزرگیه.
از فضلِ خداونده و حاصلِ فرکانسهای خودمون، هر چند که اون موقع درکی از قوانین فرکانس نداشتم، الان بهتر متوجه میشم دلیل بعضی چیزها رو.
یادمه اون 3 سال مستاجری با همسرم میرفتم اطراف منزل پیاده روی، تحسین میکردیم خلوتیِ کوچه های دنجِ اونجا رو، پارک میرفتیم، فضای سبز رو تحسین میکردیم و کلا کیف میکردیم با اون منطقه که حقیقتا برام شیرین بود، اینچنین شده که بعدش هم هدایت شدیم به یه بهشتِ دیگه، در ادامه ی بهشتِ قبلی.
آقای ثانی، کامنت و تلنگر به جا و شایسته تون باعث شد برای خودم یادآوری کنم چی دیدم تو فایلهای استاد دیدم و بعد باعث شده تو زندگی خودم چشمم به چه نعمتهایی که دارم بازتر بشه.
ما باید واقعا تمام نعمتهامونو با هنین جزئیات ببینیم و شکرگزار باشیم تا برسیم به جایی که استاد رسیده.
دیروز بعد از نوشتن کامنت، خودم رفتم تو فکر، چجوریه که بند ساعت استاد انقدر مورد توجه قرار میگیره در صورتی که این بند دست میلیونها نفر هست؟ دلیلش شکرگزار بودن و توجهیه که اسناد قطعا هزاران بار نسبت بهش داسته،
دنیا هم مثل اینه همینو هز زبان هزاران نفر بهش برمیگردونه
این بند ساعت یه موضوع بسیار کوچیکه و میتونه در مورد تمام مساعل بسط پیدا کنه
بخدا همین مسایل تو ذهن منم اومده بود چند وقت پیش یه منظره زیبا که کمه بسیار بسیار زیبایی دیدم با خودم گفتم اگه استاد اینو میدید یه فایل در موردش می ساخت اما من به اندازه ایشون ذوق کردم حتی حوصله نکردم به فیلمی ازش بگیرم و دقیقا اونجا فرق بین خودم و استاد،فاصله بین ایمان و عمل گرایی خودم و استاد رو فهمیدم و گفتم اگه بخوام ریزتر ببینم منم خیلی چیزا دارم برای ذوق کردن ولی انگار یا برام عادی شده یا ی نیرویی یه چیزی نمیدونم چیه مانع بروز احساساتم میشه خیلی به احساسم پر و بال نمیدم این پاشنه آشیل منه که باید اهمیت بدهم به این ساخت مقدس
سلام به جناب حمیدرضا نارنجی ثانی دوست و برادر عزیزم در این سایت الهی وقت شما بخیر امیدوارم حالتون عالی باشه تشکر میکنم از دیدگاه بسیار ارزندهتان و عرض میکنم که بنده از زمانی که با استاد آشنا شدم و آموختم که تحسینگر نکات مثبت و زیباییها باشم و مشغول این موضوع مهم گردیدم به طور خودکار و اتوماتیک در زندگیم بر همین مدار هستم و به نکات زیبای زندگی و پیرامونم توجه میکنم و آنها را تحسین مینمایم با این وجود از دیدگاهتان خوشم آمد و به قول خودتان تلنگرتان را پسندیدم به نظرم افرادی که در این سایت به قول شما ادا در میآورند نمیتوانند در زندگی پیشرفت و موفقیت و رجعت به مدارهای بالاتر را تجربه نمایند برایتان از خداوند مهربان شادی سلامتی خوشبختی ثروت و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم به خدای مهربان میسپارمتان خدانگهدار
برام جالبه که چند روز قبل در قدم اول جلسه اول من هم به این اشاره کردم که گاهی نمیتونم ارتباط برقرار کنم با کامنت ها ، البته نه همه ،بیشتر در مورد سریال زندگی در بهشت
چون یک تفاوتی بین لذت و رضایت استاد و خانم شایسته با کامنت ها برام وجود داشته در گذشته
و چقققدر با خوندن کامنت شما خوشحال شدم
چون فهمیدم خیلی خوشبخت تر از تصور خودم هستم
چون بیشتر این لذت هارو در زندگی خودم میبرم
وبعد کامنت ها رو میخوندم یک تفاوتی حس میکردم که دیگران انگار حالشون از من بهتره و بهتر زیبا بین هستن
در حالیکه من غروبها که میرم قدم بزنم آسمون و غروب افتاب میبینم میخکوب میشم و چنان لذتی میبرم که حد و مرز نداره و تکراری نمیشه
حتی از یک دوش ابگرم شکر گزارم از لباسهای متنوع و تمیز که همیشه اماده است تا برم قدم بزنم و با خودم خلوت کنم و…
چقدر احساسم خوبتر شد نسبت به خودم
البته خودم آرامش م میبینم و میدونم خیلی پیشرفت کردم
ولی مقایسه!امان از این مقایسه که فکرمیکردم به اندازه دیگران با دیدن زیبایی به وجد نمیام
دقیقا درست میگید قبلا اصلا توجه به تعداد ماشین ها نداشتم اما الا من در حال راه رفتن تعداد ماشین های لاکچری میشرم و تحسین می کنم ومیگم ببین معصومه میگن ثروت نیست پس این همه ماشین چیه اون هم تو شهر کوچک ما!
خیلی حالم بهتر شد که این راه درسته خیلی هم درسته، فقط رو باور مالی باید به شدت کار کنم که خیییلی ضعف دارم
ولی بتازگی یعنی از همون دوهفته پیش زیر دوش تصمیم گرفتم هر فایلی که از استاد میبینم سریع نمود اون تصویر یا اون نعمت رو تو زندگی شخصیم بیاد بیارم و تو ذهنم بزرگ و ارزشمندش کنم .
واقعا گل گفتی همه بچه های سایت بیشتر اوقات فقط نعمتهای استاد عباسمنش رو میبینن تحسین میکنن وفکر میکنن خیلی توجه آگاهانه کردن به زیبایی ها و شکارچی نکات مثبت شدن در حالی که نعمتهای خودشون زیبایی های کشور خودشون رو نمیبینن واقعا تلنگر به جایی بود آفرین منم موافق نظر شما هستم .وقتی مثل استاد برای نعمتهایی که خودت داری ذوق کنی وشکرگزار باشی بهت داده میشه وقتی مثل استاد جوری از داشته هات لذت ببری مثل ندید بدید ها لذت میبری راستش یکبار که با همسرم فایلهای استاد رو میدیدم همسرم زیاد با مباحث آشنا نیستن ومن چون همسرم عاشق طبیعت ومزرعه هستن فایلها رو نشون میدم یه روز گفت چقدر اینا ندید بدیدن مثل اینکه هیچی ندیدن ازاینا تو ایران هم هست دیگه من اونجا متوجه شدم که استاد به خاطر ندید بدبد بودن ذوق نمیکنه بلکه استاد مثل بچه ها از داشته هاش لذت میبره واحساس شادی داره
بازم ممنون آقای حمید رضا بابت حرفهای که حقیقت محض بود ..
سلام به اقای ثانی دوست و همراه ما در این سایت زیبا
خداروشکر میکنم که روزم رو با خوندن کامنت شما شروع کردم
و شما به نکته ای توجه کردید که شاید ذهن مقاومت گر من حالاها حالاها به من نمیگفت و چقدر زیبا نوشتید واقعا زیبا بود واقعا
جدا سپاس گزاری چیزی جز این دیدن چیز های کوچک نیست چون شما اگر ثروت مند ترین فرد جهان باشی باز به احساس خوب نیازمندی و هیچی جز سپاس گزار بودن انسانرو به احساس خوب نمیرسونه و چقدر خوشحالم که این کامنت این پیام رو به من داد که به خاطر جز به جز اتفاقات امروز سپاس گزار باشم
به خاطر بوی قهوه بی نظیرم
به خاطر ماگ های خوشگل و رنگ و وارنگم که هر روز یکیشون رو انتخاب میکنم واسه خوردن قهوه
به خاطر قهوه باکیفیتم
به خاطر اینکه قهوه انرژی خوبی بهم میده
به خاطر قهوه سازم
ببینید همین قهوه ساده چقدر جای سپاس گزاری داشت !!!!
یا به خاطر دفتر کدنویسی روزانه ام که طرح ونگوگ داره
یا به خاطر خودکار های رنگ و وارنگم
یا به خاطر این حس ارامش و تنهایی که روزا تو خونه دارم
……
انقدر زیادن که واقعا جایی واسه احساس کمبود نذاشتن اگرکه واقعا بینا باشیم و ان ها را ببینیم
کامنتتون خیلی جالب بود برام، خیلی وقته که من کامنتی نخوندم ولی دید شما جالب بود
یاد جلسه دوم یا سوم قدم اول از 12 قدم افتادم، اونجایی که استاد میرن به گالری و از ماها میخوان که توجهم کنیم به اون زیباییها
ولی در فایل بعدی میگن که اینکه بیای بنویسی و بگی آره این نقاشی قشنگ بود، کارهای اون قشنگ و راحت بود، این باورها رو میشه درآورد، اینکه راحته و به درآمد رسیدن از این شرایط امکان پذیره رو همه رو نوشتی
ولی چقدر به حرفایی که زدی اعتقاد داری؟ چقدر باور داری این مسئله میتونه واقعا اتفاق بیوفته؟ چقدر از ته قلبت به جمله هایی که نوشتی ایمان قلبی داری.
من ازت نخواستم بیای برای من بنویسی که چه باورهای فراوانی ای میشه ازش درآورد. باید یاد بگیری که هرچیزی میبینی رو باور داشته باشی. و این صحبت های شما منو برد به این فضا.
راستش از وقتی که با استاد آشنا شدم و دیدم که چطور زیبایی ها رو تحسین میکنن تلاش کردم یاد بگیرم منم در زندگیم این کار رو انجام بدم و واقعا هم نتیجه گرفتم.
حتی شده مثلا توی یه فایل از استاد رنگ غروب آسمون خیلی خیلی بی نظیر بود و من انقدر از اون صحنه لذت بردم که نگو، جالبی ماجرا اینجاست که دو روز بعد خودم همون غروب رو تجربه کردم و واقعا سپاسگزار بودم که با توجه به یک ویدیو، اون رو توی زندگی واقعیم هم تجربه کردم.
از وقتی که با استاد آشنا شدم یاد گرفتم زیبایی ها رو تحسین کنم، قطعا که صد در صد نیست ولی میدونم که حداقل 60-70 درصد دارم خوب عمل میکنم
همین دیشب به سیامک (نامزدم) گفتم که خداروشکر وقتی ماشین های مدل بالا رو میبینیم، یا ماشین هایی که ازشون خوشمون میاد. فقط تحسین میکنیم، بهش درود میفرستیم که تونسته این ماشین رو سوار بشه، و سالهاست دیگه خبری از این نیست که بگیم فلانی چون دزد بوده تونسته سوار این ماشین بشه. یا فلانی چون پدرش درومده، هزاران سال کار کرده تونسته به همچین موقعیتی برسه.
نه واقعا دیدگاه من خیلی وقته توی این قضیه تغییر پیدا کرده.
شاید هیچکس مثل من نباشه که هرشب که ماه رو میبینه سپاسگزاری کنه بابت دیدنش و هرلحظه از نگاه کردن بهش لذت ببره. از اینکه یهو یه عالمه ستاره توی آسمون میبینه لذت ببره.
یا اینکه مثلا بفهمم رنگ کمربند i8 آبیه و با خود ماشین ست شده و کلی کیف کنم چون تابحال کمربند آبی ندیده بودم.
یا مثلا فورد استاد رو میبینم و کیف میکنم، بعد یهو توی مسیرم یه نمایشگاه ماشین میبینم که فورد F450 آورده، چیزی که تا بحال ندیده بودم، با اینکه مدلش جدید نیست ولی دیدنش خیلی برام قشنگ بود، به حدی که رفتم توی نمایشگاه و مسئولش گفتم اگر اجازه میده من ماشین رو از نزدیک ببینم و ایشون هم اجازه دادن و چقدر هیولا بود این ماشین. و چقدر سپاسگزار بودم که تونستم این ماشین رو ببینم، چند نفر هستن مثل من که بتونن تمرکز کنن و چیزی رو ببینن که بودنش توی ایران اصولا امکان پذیر نیست؟
اینها رو واقعا میبینم و لذت میبرم و کیف میکنم.
به خودم یاد میدم فراوانی هارو ببینه، ایمان داشته باشه که ثروت برای همه هست و اگر هستند ایییییییییین همه آدم که توی ایران، دارن ماشین لوکس سوار میشن، خونه های زیبا دارن، حال خوب دارن و پر از خوشی هستند، پس چرا من نتونم؟ ثروت بینهایته و من باید ظرفم رو انقدر بزرگ کنم از این باران رحمت الهی که همواره داره میباره بی نصیب نمونم.
خلاصه که ممنونم بابت کامنت جالبتون، باعث شد بهم یادآوری بشه کجای کارم و چقدر باید بهتر عمل کنم
امیدوارم که هممون واقعی و دلی، با عشق و علاقه قلبی از زیبایی ها لذت ببریم.
وااای از این فایل تکون دهنده. چرا 100 ها صفحه نشد؟ انقدرررر زیبا و آگاهی دهنده بود و از یه دید دیگه و بهتر به موضوع نگاه کردید که من واقعا مبهوت مونده بودم و میگفتم راست میگه، راست میگه، راست میگه! اون کلمه “حسرت آلود “اون فایل استاد رو به یادم آورد که استا میگفت توجه میکنید؟اوکی به چه چیزیش توجه میکنی؟ به پول؟ خب به وجود پول یا به نداشتنش؟ این کلمه منو تا اون فایل برد و فهمیدم یه وقتایی با دیدن زندگی استاد، باید بیشتر باعث شه که من زیبایی های زندگی نامحدود خودمو ببینم. باید بیشتر به دنبال همون نکات تو زندگی خودم باشم.
نمیخواستم کامنت بنویسم ولی واقعا باید تحسین کرد آگاهی که از دیدگاه شما بهمون داده شد
ممنون از،نظر زیبا و قاطعتون و دید خیلی قوی و قدرتمندتون در بکارگیری قانون
نظرتون ارزشمنده و جنبهی صحیحی از قانون رو هم شامل میشه
ولی خواستم این تجربه ام هم از درک قوانین خدمتتون توضیح بدم شاید براتون مفید بود:
هربار که هرفایل و هر سبک زندگی در فایلهای زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا میبینم و لذت میبرم و تحسین میکنم و با دقت نگاه میکنم و حسم حتی تغییر میکنه و حالم خوب میشه
و همینطور ناآگاهانه به مواردی بیشتر توجه میکنم که خیلی دوست دارم و لذتش برام بیشتره
مثل سفرها ، مثل طبیعت زیبا ، بارون، غروب ، طلوع ، صخره و دریا و کوه و پیاده روی و عاشقتم گفتن ها و غذاهای لذیذ و …
بعد از،مدت کوتاهی ، دقیقا همون صحنه ها، دقیقا همون اتفاقات، همون رفتارها، همون منظرهها، همون خوراکی ها، فقط روی یه قسمت دیگهی این خاک، برام اتفاق میافته،
بدون اینکه منتظرشون باشم
بعدا که اتفاق میفته باخودم میگم اا من این صحنه رو کجا دیدم بعد یادم میفته تو زندگی در بهشت یا سفر به دور امریکا
ولی چون حین تماشا، نااگاهانه تمرکز کرده بودم روی علایقم، از جنس همونا وارد زندگیم شد در زمان خیلی کوتاه
الان با خودم میگم چرا آگاهانه تمرکز نذارم روی تماشای آدمهای خوب وسالم و مهربانی که سرراهشون قرار میگیرن، معاملات خوبی که انجام میدن، خرید های پر سود و پر نتیجه ی مثبتی که بهش میرسن، انتخاب های مناسب و صحیحی که انجام میدن(که البته اینها نه ققط با توجه و تمرکز بر زندگی استاد بلکه با تماشای زندگی خیلی های دیگه در اطراف ممکنه)
تا معاملاتم همه پر سود و پر رضایت بشه، تا تصمیماتم همه پر سود و برکت بشه ،تا آدمای خوب سرراهم قرار بگیرن
تا انتخاب های خوب کنم
درسته حق با شماست باید از دیدن زیبایی های زندگی خودمون شاد بشیم و ببینیم
ولی در کنارش لازمه تمرکز به اطراف هم بذاریم نه برای مقایسه بلکه برای دعوت اونها به زندگی خودمون
کامنتتون عالییییی بود. چقدر خیلی از ما اونچیزی که داریم رو نمیبینیم و شکرگزار همین نعمت هایی که داریم نیستیم و مقایسه میکنیم و درونا بهم میریزیم و حتی خودمونم متوجه نمیشیم چرا حالمون بده.
چشمهامون رو به روی داشته های ارزشمندمون بیشتر باز کردین
دقیقا درست میگید
ماباید یاد بگیریم لحظه لحظه ذهن مون رو عادت بدیم به دیدن داشته هامون نه چیزهایی که نداریم
ما باید یاد بگیریم که شکرگزار باشیم
شکرگزار کوچکترین داشته
کوچکترین زیبایی
کوچکترین نعمت
یادمه استاد در یه فایلی می گفتن وقتی ماشین ظرفشویی خریدن روزی صدبار لیوانها یی که شسته بود و براق شده بود رو بر میداشتن و شکر میکردن بخاطر ماشین ظرفشویی
یا موقعی که کرج بودن می گفتن از همون چند تا درخت نزدیک منزل شون بارها زیبایی ش رو تحسین میکردن
ما باید یاد بگیریم تحسین کردن و سپاسگزاری کردن برای ذره ذره داشته هامون
لحظه لحظه لذت بردن هامون
بقول سهراب چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید
طوری باید داشته هامون رو ببینیم که به وجد بیاییم
زبانمون به سپاسگزاری باز شه
قلبمون به شوق بیاد
بقول یکی از دوستان راه ورود نعمت های بیشتر به زندگی از لذت بردن همین اندک ها
تحسین آنها
و سپاس برای اونها میگدره
بسیار ممنونم برای یادآوری تون
خدایا به همه ی ما کمک کن تا چشمهامون بیناتر و قلب هامون آگاه تر به همه ی نعمت های اطرافمون بشه
وای وای عجب کامنتی بود به خدااااا من چن. وقت دیش داشتم فکر میکردم زندگی خودم و تشبیه کتم به سریال زندگی در بهشت با خودم میگفتم بابا من هم وقتی میزم بیرون یه عالمه ابرهای زیبا میبینم پرنده ه رومیبینم گربه های ناز خوشگل فراوانی تو زندگی خودم هم زمانی ها دوستان عالی این همه نعمت که هروز میشه به سریال عالی و غنی ازش ساخت چرا خودم و دست کممیکیرم و فکر میکنم این ها که چیزی نیست عادیه واقعا عجب کامنت معرکه ای بود مرسی ازتون
آقای ثانی من صبح هم یه کامنت برای شما نوشتم که خب احتمالا هنوز دریافتش نکرده باشین.
دیشب که هدایت شدم به کامنت شما و حس کردم سوال مد نظرم را ازشما بپرسم پشت سرش باز هدایت خداوند بدلم جاری شد که تمام کامنتهای شما که درسایت گذاشتین را بخونم و من ازصبح فقط مشغول خوندن کامنتهای شما هستم. خیلی چیزا یاد گرفتم. با خوندن یکسری از کامنتهاتون که درپاسخ به دوستان نوشته بودین هدایت میشدم که کامنت اون دوستمون را هم بخونم. و تمام این جریانی که برام جاری شده همش بخاطر قرار گرفتنم در مرحله ای هست که در جهت تحقق خواستم درش قرار گرفتم. بامید خدا درمرحله دریافت.
و درین مرحله باز من باید به درک یکسری از آگاهی ها برسم. به درک مفهوم رهایی، درک مثل بچه شدن، درک احساس نیاز نداشتن درمورد هدفم و…
و چقدرررر چقدرررر این کامنت شما برام پراز آگاهی بود. چون یساعت پیش داشتم بخدا میگفتم خدایا کمکم کن و هدایتم کن که به چه شکل به شرایط نگاه کنم که حس نیاز نداشته باشم. و بازم خدا مثل همیشه سریع جوابمو داد. چقدر این نوشته شما بمن حس خوب داد. چقدر باعث شد باز با دید بهتر و دقیقتری به نعمتهام نگاه کنم. چقدر کمکم کرد برای درک بهتر مفهوم بی نیازی.
خدایا هزاران هزار مرتبه شکرت.
بخدا آنچنان موجی از شادی توی وجودم جاری شده که حدنداره
چقدر آگاهی ازسمت خداوند به وجودم جاری شد از طریق این نوشته شما.
خدایا صدهزار مرتبه شکر.
نمیدونم چی بگم.
ممنونم ازشما دوست عزیز. امیدوارم هزاران برابر این حس شادی و لذتی که که از طریق نوشته شما به وجود من جاری شد خدا به وجود خودتون جاری کنه.
کامنتت رو خوندم و از همون عینک مناسبی که گفتی استفاده کردم، این فایل نشانه روزانه من برای امروز فوق العاده و زیبایم بود که هنوز کلی از روز باقی مونده ولی اتفاقات فوق العاده ای واسم رخ داده، همش عالی همش مثبت همش خدایی، کامنت تو یکی از اون اتفاقات زیبا بود، راستش من ذهنم خیلی منطقیه و اگر حرفی درست باشه راحت اونو میپذیره و ذهنم وقتی کامنت رو خوندم کاملا پذیرفت که این کامنت یک کامنت فوق العادست، دقیقا مثل تمام فایل های استاد و قوانین خداوند که ذهن من میپذیره براحتی، که عمل میخاد و واقعا حالا که نگاه میکنم و یه ذره بررسی کردم دیدم واقعا من خیلی عمل کردم و این از نتایج مشخصه و البته از مقایسه 2سال پیشم با الانم، بخدا یکی دوسال پیش منو میدید و الان منو ببینه باورش نمیشه این مصطفی همون مصطفی هست، منتها چون هنوز ماشین چندمیلیاردی نداره این ذهن عزیز خیلی کمال گرایی میکنه که اونم درست میشه، چون من متوجه بودم ولی دوباره بهم یادآوری شد که با سپاسگزاری از همین داشته هامون هرچند کوچک، به خواسته های بسیار بسیار بزرگتر میرسیم، این قانون خداونده و لاغیر
سلام به استاد عزیزم عباس منش وبانوی بسیار خوب ومهربان مریم جان عزیزم
استاد عزیز من با تک تک حرفاتون در این فایل بغض کردم وانگار یه بیداری عظیمی در من بوجود اومد اصلا احساس کردم خدا است که داره با من حرف میزنه وجواب تمامی این صبر کردنای این چند مدت اخیر را میده
برای من نزدیک به دوماه یه مسئله ای پیش اومده وازلحاظ احساسی خیلی حال خوبی نداشتم وتصمیمی گرفتم برای زندگیم که خیلی سخت بود برام ولی من به احساس درونم گوش کردم واون تصمیم را با قاطعیت گرفتم. و از اون ماجرا هرچی بیشتر میگذره، بیشتر خوشحالم واحساس آرامش بیشتری دارم وخودم رو به خدا بیشتر نزدیک میدونم.استاد شما خودتون بارها گفتین که زمانی که میخواید بدونید مسیرتون درسته یا نه ببینید در اون مسیر احساس آرامش درونی دارید یانه
قلب ما آدما باهامون حرف میزنه اینا با تک تک سلول های بدنم حسش کردم .
من خیلی الان بابت این مسیری که توش قرار گرفتم انقدر قدرتمندانه دارم ادامه میدم خوشحالم ویقین دارم که این صبر وقدرت را خداوند مهربانم بهم داده.از خداوندم سپاسگزارم که هر لحظه منا هدایت میکنه وکنارمه
من اینهارو توی سایت شما نوشتم برای اینکه هم از شما تشکر وقدر دانی کنم که انقدر خوب ومهربان هستین که هر تجربه ی خوبتون را با ما به اشتراک میگذارید
هم بخاطر اینکه این نوشتم در اینجا بمونه ویادم باشه این روز هارو.
یک روز میام وتوی این سایت مینویسم که بابت این تصمیمم چه نتیجه ی عالی وخوبی گرفتم وچطوری واز چه مسیر قشنگی به این خواستم رسیدم من ایمان دارم که خداوند مرا به بهترین ها قشنگترین ها هدایت میکنه
سلام
آره استاد خلاصه تمام فایلها و محصولات فقط در این تصویر آمده بود
شرک .خالق بودن .توجه . کنترل ذهن و احساس
استاد گریه ام گرفت ازاین جایگاهی که الان هستی چی بودی و الان چی هستی
منم سپاسگذارم که هستی و باور کردی که باور کنم این راه درسته
استاد شیطان همیشه فعاله درست میگی و اینقدر که مدام با نجوای در حال منصرف کردن از ما ازاین مسیره
استاد من خودم نمونه اینم که فراموش کردم دلیلش نداشتن الگو بود نداشتن هدف بود نداشتن ایمان به خدا بود اسلا خدا کی بود کجا زندگی ام هس .استاد فایل خیلی به موقعه بود در حین نماز داشتم فکر میکردم بابا شرک نداشتن سخته وام .چک .روی دیگران حساب کردن
به خداوندی خدا اگر آنجا بودم در آغوشت میگرفتم وسپاس خدای دامیکردم به خاطر این نعمت بزرگ که من دارم
دلم نوشتم از بودن این فضا لذت بردم لذتشو بردم
در پناه خداوند باشید
بنام خدایی که وعده اش همیشه حق است
خدایی که قدرت خلق کنندگی خودش را در وجودم قرار داد
ای خدای مهربان ازتو سپاسگزارم که بمن فرصت دادی که زیر این فایل بینظیر یک کامنت عالی بنویسم
.
سلام به روی ماهت استاد گلم خانوم شایسته نازنین
دوستای هم فرکانسی و خانواده بینظیرم سلام به تک تک شما و عاشق همه شما هستم .
.
استاد من اصلا قصد نوشتن نداشتم دیروز گفتم نمینویسم اما امروز همین الان دلم گفت بنویس و منم گفتم چشم
میخاستم این کامنتم رو زیره فایل قدم 1 جلسه 4 بنویسم و بگم استاد من امروز 5تا مشتری داشتم
حدود 10روز میشه ک هرلحظه احساس فوق العاده دارم و قلبم از شدت هیجان میزنه بیرون
اون باورهایی ک استاد شما گفتید رو 10روزه مثل نفس کشیدن درحال تکرارشم حتی وقتی یدونه هم مشتری نداشتم ولی گفتم خدا مشتری هارو میاره
گفته بودم من باید هرروز 5تا مشتری داشته باشم و امروز با افتخار بعداز 10روز به گفته ام رسیدم و باید اینقدر 5تا مشتری داشته باشم که برای ذهنممنطقی بشه و بعدش بریم سراغ 8تا و 10تا مشتری
امروز متوجه ی چیزی شدم و نمیدونید چقدر احساس خوبی داشتم حالا درادامه میگم
ولی بخدا اینقدر همین لحظه درحال نوشتن ذوق دارم که نمیدونم از کجا بگم از چی بنویسم
امروز ساعت 3 سالن رو بستم و گفتم برم یکم قدم بزنم
تو بویین زهرا امروز هوا اینقدر بهشتی بود که خوده خدا بهم گفت فرشته بهشتو اوردم تو بویین زهرا عاشقشم
راه افتادم به سمت خیابون
بعد یهو یادم افتاد حدود 11ماهِ قبل من تمامتجسمم شده بود که تو یک خیابونی که بسیار درازه زیره هوای بارونی راه برم تنها باشم و باخدا حرف بزنم
امروز این اتفاق افتاد هرچند من خیلی وقته به آزادیی رسیدم ولی امروز که دارم روی خودم و ذهنم و باورهام کار میکنم این بسیار منطق قویی بمن به ذهنم داد که اصلااااااا ببین فرشتهههههه هرچیزی بخایی میشود
تمام دنیا امروز تو دستم بود انگار
بعدش رفتم سالن
تا شب تو سالن بودم چیزی ک بازم قبلا تجسمش کرده بودم
موقع برگشت داشتم باخدا حرف میزدم سپاسگزاری میکردم کلی ذوق داشتم رفتم و رفتم که یهو ی +dena سفید برام واستاد و گفت کجا میری گفتم … گفت بشین
واییییییییییییی
دنا+همون ماشینیه که من دوست دارم همسرم داشته باشه
خیلییی احساس خوبی دارم
تو ماشین چشمام رو بستم و همسرم رو کنارم حس کردم دستاش رو موهاش رو ریش و سبیل و هیکلش رو حس کردم داره باهام حرف میزنه باهم حرفای قشنگ میزنیم تو یک جاده زیبا که دو طرفش درخته درحال رفتن هستیم و همش تحسین میکنیم
بعد یهو قلبم اروم گفت
(فرشته تو توی رابطه عاطفی خیلیی به خودت ستم کردی و روزهای وحشتناکی رو داشتی که اون روزها باعث شد قویتر بشی ولی خدا درمورد رابطه عاطفی راضیت میکنه)
وقتی کلمه راضیت میکنه رو گفت تمام وجودم لرزید
حس کردم چقدر زندگیم قشنگ شده
چقدر خاسته هام راحت وارد زندگیم میشه
چقدر خوبِ همه چی
و فقط تلاشم رو میکنم که این موضوعات و این نشونه هارو ببلعم سعی میکنم این اتفاقات رو هرلحظه به خودمبگم
سعی میکنم اصلا به نداشته هام فکر نکنم
سعی میکنم فقط به خوبی ها به خاسته هام فکر کنمنجواها رو در نطفه خفه میکنم دیگه نمیزارمدیگه تموم شد
همین امروز که داشتم تو خیابون قدممیزدم داشتم تجسممیکردم خاسته های بعدیم رو داشتمتجسم میکردم آزادیم رو هوای قشنگشمال رو که دارم تو ساحل راه میرم سالن خفنی ک شنیونکارشم و و و و و و
قشنگیه زندگیم اینه که احساسم رو به اونا وصل نکردم
اتفاقن دیشب نوشتم تو دفترم که چجور دختری باید بشم؟ ی صفحه پر شد ولی تهه همشون این بود که ی ادم علی بی غم و خوش خیال باشم و احساسم رو بدون واسطه خوب کنم
نمیدونم نمیدونم کامنتم چجوری شد نمیخام برم ادیتش کنم میخام هرچی اومده و نوشته همون باشه
محمنیست چقدر میگذره که به خاسته هام برسم
محم اینه ک فرشته الان داره خاسته های پارسالش رو زندگی میکنه و خدا میدونه تا سال بعد چه اتفاقات قشنگتر و چه خاسته هایی از من براورده شده
و محم تر از همه خدا میدونه چقدر درکماز خداوند و قوانینش بیشتر شده که تمام دستاوردهام بخاطر درک قوانین خداونده
خدایا شکرت
ممنونم که کامنتم رو خوندید
خیلییییی دوستتون دارم
به امید دیدار دوستای خوبم درکنار بهترین استاد دنیا
به اینکه شاگرد استاد عباسمنش هستم افتخار میکنم
سلام فرشته عزیزم
کامنتت پراز انرژی و احساس خوب بود
چقدر لذت بردم که گفتی زیربارون با خدا حرف میزدم و سپاسگذاری میکردم
چقدررر قشنگ در مورد احساس خوبت گفتی که من با خوندن کامنتت تونستم احساست رودرک کنم
خداروشکر که اینقدر حالت خوبه و از لحظه هات لذت میبری
ممنون که با کامنتت انرژی دادی
برات بهترین هارو از ارزو دارم عزیزم
بنام تنها فرمانروای جهان
سلام به روی ماهت فرشته جونم
دختر زیبا و خدایی
با کامنتت اینقدر اشک ریختم و لذت بردم و تحسینت کردم که روی شونه های خدای مهربان نشستی و خدا داره برات انجام میده هر چی که تو دستور میدی
فرشته جونم ، خداوند تو رو اجابت کرده
قشنگم با آغوشی باز و چشمهایی خیس از اشک شوق آماده دریافت تک تک خواسته هات باش
خدا طوری بهت میده که حتی فکرشم نمیکردی
چنان غرق در نعمتت میکنه ، بیش از آنچه خودت خواسته بودی
قربون اون قلب پر احساس و مهربونت بشم عزیزم ، مبارکت باشه تک تک نعمتهای خداوند
روی ماهت و می بوسم
دوستت دارم
سلام سارای مهربونم
برای پاسخ زیبا و احساس زیبایی که بهم دادی سپاسگزاری میکنم
وقتی چشام روازخاب باز کردم گفتم:امروز یک روزه زیباتر از دیروزه
اخ جون
و اولین قشنگیه امروز این بود که کامنت قشنگ شما رو خوندم
برای آرزوهای قشنگت ممنونم و منم از خدا میخام ک شما هم به تک تک خاسته هات برسی
دوستت دارمسارای مهربونم
فعلا
به نام خالق هدایتگر سلام به فرشتهی عزیزم دوست زیبا و دوست داشتنیم
قشنگم کامنت زیبای تو امروز نشانه من از طرف خداجون برای بودن در مدار رسیدن به درآمد مستقل از خانوادم الان ساعت 2و نیم شبه و آنقدر قشنگ به سمت کامنت زیبات هدایت شدم
عزیزم بهت تبریک میگم برای احساس خوبت در کسب و کار برای شوق و ذوقی که داری بهت تبریک میگم برای رسیدن به تک تک خواسته هات تا این لحظه بهت تبریک میگم برای مشتری هایی که اومدن و باورهای خوبی که ساختی و درحال ساختنش هستی بهت تبریک میگم و به شدت تحسین میکنم ت برای تعهدی که نسبت به خودت و عمل به قانون داری . خوش حالم برای این که کامنت زیبات رو خوندم هرجا هستی شاد و ثروتمند و سلامت و لیاقتمند در دنیا و آخرت باشی انشالله
منتظر شنیدن خبرهای خوب و شگفت انگیز از زندگیت هستم و روی ماهتو میبوسم فرشته جان
سلام مریم زیبا
خاهره قشنگ من ازت ممنونم که برام کامنت زیبا نوشتی
وقتی درآمدی داری که نتیجه دسترنج خودته و میبینی که داری ارزش خلق میکنی احساس لیاقتت ده برابر میشه
خیلی ممنونم عزیزم
انشالله همیشه در پناه هدایت الله یکتا باشی
دوستت دارم گلم
بنام خداوند باران ”
سلام بر فرشته ی گل ” فرشته عزیز و دوست داشتنی ”
سلام به عشق و به عاشق سلام ”
سلام بر دختر بهشتی و توحیدی ”
حالتون عالی و متعالی ”
نقطه ی آبی شما رو دریافت کردم ”
دختر به این خوبی مگه داریم ”
مگه هست ”
چقدر خوب احساس تو نوشتی ”
چقدر لطیف ”
چقدر انرژی مثبت دادی بهمون ”
با این سن کم، شما بی نظیری ”
قطعا آینده از آن شماست ”
در جواب کامنت قبلی ”
باید بگم ”
مرسی که برام نوشتی ” دختر بهشتی ”
منم شما رو دوست دارم ”
شما خود بهترینی ”
من همیشه سعی کردم در بهترین احساسم برای دوستان بنویسم ”
و وقتی برای بچه ها می نویسم همه بهم میگن ”
چقدر زیبا نوشتی ”
اندازه ی اون حس قشنگ توی کامنت تتون دوست دارم و عاشقتم ”
یک حس قشنگ ”
یک شادی بی دلیل ”
یک نفس عطر خدا ”
دنیا دنیا آرزوی خوب ”
و آرامش رو
براتون خواستارم ”
وجود گلت پراز عشق ”
و همیشه باش ”
انشاءالله استاد و تمام دوستان
در ورزشگاه آزادی ” همدیگر رو در بهترین احساس
و در بهترین زمان ملاقات کنیم “
سلام براستادعزیز و خانم شایسته پرانرژی
آره استاد خلاصه تمام فایلها و محصولات فقط در این تصویر آمده بود
شرک .خالق بودن .توجه . کنترل ذهن و احساس
استاد گریه ام گرفت ازاین جایگاهی که الان هستی چی بودی و الان چی هستی
منم سپاسگذارم که هستی و باور کردی که باور کنم این راه درسته
استاد شیطان همیشه فعاله درست میگی و اینقدر که مدام با نجوای در حال منصرف کردن از ما ازاین مسیره
استاد من خودم نمونه اینم که فراموش کردم دلیلش نداشتن الگو بود نداشتن هدف بود نداشتن ایمان به خدا بود اسلا خدا کی بود کجا زندگی ام هس .استاد فایل خیلی به موقعه بود در حین نماز داشتم فکر میکردم بابا شرک نداشتن سخته وام .چک .روی دیگران حساب کردن
به خداوندی خدا اگر آنجا بودم در آغوشت میگرفتم وسپاس خدای دامیکردم به خاطر این نعمت بزرگ که من دارم
دلم نوشتم از بودن این فضا لذت بردم لذتشو بردم
در پناه خداوند باشید
به نام خداوندی که مارو خالق آفرید.
سلام به عشقترین استاد جهان
سلام به عشقترین بانوی بهشت روی زمین
سلام به دوستان همفرکانسم
استاد جانم اومدم تا ازنتایجم بگم ولی قبلش بهتره از نقطه شروع واز مسیر رسیدن به این نتایج حرف بزنم.
من لیلا بشارتی سال 97
از لحاظ سلامتی:اضافه وزن 25 کیلویی
درد در قسمت پاها دوستانم
سردردهای همیشگی
همیشه عصبی وپراز استرس
همیشه با تپش قلب بیدار میشدم.
خواب ناآرام وپراز نگرانی
بیشتر اوقات بی حس وحال ودر حال خوابهای منقطع روزانه وهمیشه خسته وبی رمق وده ها مورد دیگر …
لیلا بشارتی سال 1402
از لحاظ سلامتی:وزن 58 کیلو با قد 159
همیشه سلامت وپراز انرژی وشادابی
خواب عمیق وراحت شبانه
در طول روز بی نیاز به خواب واستراحت ؛پر انرژی وشاداب هستم.
کل بدنم آرام ودر هماهنگی کامل هستم.
بدون هیچ خستگی مشغول فعالیتهای روزانه در خانه ومحل کارم هستم.
این حد از سلامتی نتیجه ی استفاده از آگاهیهای این سایت مقدسه بخصوص دوره ی قانون سلامتی که واقعا تحول عظیمی در سبک تغذیه وزندگی من وهمین طور بهبود دائمی وثابت در زمینه ی سلامتی من ایجاد کرد.
استاد جان بی نهایت از شما سپاسگزارم برای این دوره ی بی نظیر.
لیلا بشارتی سال 97
از لحاظ روبط:
همیشه حس قربانی بودن ومظلوم بودن داشتم فکر میکردم کل جهان به من ظلم وستم کرده.
همیشه در حال گدایی کردن محبت وتوجه از اطرافیانم وخصوصا همسرم بودم.
یه ادم کاملا پرخاشگر وعصبی که علت پرخاشگریهام رو نادیده گرفته شدن توسط دیگران میدونستم فکر میکردم اونا باید برای بهبود زندگیم کاری کنند وچون نمیکردن همیشه طلبکار بودم همیشه حس میکردم بهم ظلم میشه بهم توجه نمیشه .
حس میکردم اونطور که باید دوست داشته نمیشم.
یه ادم متوقع بودم.
بخاطر جلب توجه ومحبت دیگران همیشه درحال فدا کردن خودم بودم.
همیشه در حال چک کردن همسرم بودم که مبادا بهم خیانت نکنه.
همیشه نگران زندگی بچه هام بودم که چطور میشه؟
همیشه نگران مادرم بودم که با بیماری دست وپنجه نرم میکرد وهروقت بهش فکر میکردم به شدت ناراحت ونگران میشدم.
همیشه در حال نفرت وکینه از بعضی از آدمهای دوروبرم بودم.
همیشه فکر میکردم چرا باید چنین انسانهای ناسازگار ناهماهنگی توی زندگیم باشن
که از وجودشون انقده عذاب بکشم.
هیچوقت خوشحال نبودم.
همیشه دلم گرفته بود وفکر میکردم چرا همسرم برام کاری نمیکنه که دلم باز شه مثلا سفری ببره یا چیزی بخره یا توجهی کنه خلاصه یه طلبکار دائمی از زمین وزمان وبه قول استاد به گدا چیز خوب نمیدن!
هرچی دریافت میکردم خلاف چیزی بود که انتظار داشتم.محبت میخواستم بی مهری میدیدم .عشق میخواستم خیانت حس میشد .توجه میخواستم تبعیض حس میکردم.ارامش میخواستم استرس وتنش بود .رابطه ی صمیمی میخواستم بدخواهی حس میکردم تحقیر حس میکردم.توجه کنید که من حس میکردم نه اینکه در واقعیت چنین باشه.
بخدا اگه در زمینه ی روابط داغونم بشینم کتاب بنویسم فکر کنم یه کتاب 100صفحه ای بشه .
با هیچ کس دلم خوش نبود چون دنبال دلخوش بودن با دیگران بودم واحساس تنهایی میکردم خودم برای خودم خیلی دلم میسوخت .
بیشتر اوقات در حال شکوه وگلایه از خدا بودم ودرحال گریه وزاری….
لیلابشارتی سال 1402
عااااااشق خودم وعااااااشق تمام انسانها هستم.
عاااااشق همسرم هستم .وبی نیاز از او…
عشق بدون قیدوشرط ؛بدون توقع؛فقط برای وجود خودش میخوامش ودوستی دارم واصلا نگران از دست دادنش نیستم وهیچ تقلایی برای توجه ویا نگه داشتنش نمی کنم چون منی که بدون هیچ نیازی به عوامل بیرون از خودم با خودم حالم خوبه .خودمو دوست دارم برای خودم ارزش قاعل هستم دیگه اون بیرون همه چی تغییر کرده همه دوست دارن به من عشق بدن بهم محبت کنند باهام وقت بگذرونن کنارم باشن بهم هدیه بدن برام دولت بگیرن باهام همسفر بشن وخلاصه اینکه جهان بیرون از من با تمام آدمهاش تغییر کرده وقشنگتر شده دیگه خبری از اون آدمهای ناهماهنگ وناسازگار نیست وجهان اونهارو از من جدا کرده.
هرکی بامنه باهم حالمون خوبه وخوشحالیم .
با همسرم عاشقانه ترین سفرهارو میرم .
بدون همسرم زیباترین سفرهارو میرک.
همسرم بدون من هیجان انگیز ترین سفرهارو میره.
بچه هام رو دوست دارم ولی اولویت زندگیم خودم هستم.
هرکدوم از بچه هام در مسیر خواسته هاشون هستند بدون هیچ تلاش وتقلایی از طرف من دارن علاقه هاشون رو دنبال میکنند واین بخاطر توکل به خداوند بخاطر ایمانی که از نوح وابراهیم واستاد نشون ذهنم دادم ودر ذهنم این باور واین الگو جلوی تمام نگرانیهایی که برای بچه هام داشتم رو گرفت.
وقتی فهمیدم هیچ کس هیچ تاثیری توی بد بودن یا خوب بودن زندگیم نداره واین من هستم که با کانون توجهم واحساساتم زندگیم رو خلق میکنم دیگه از هیچ کس هیچ توقع وهیچ ناراحتی ندارم.
به لطف قوانینی که در دوره 12 قدم آموختم وتغییر شخصیتم رابطم اصلا قابل مقایسه با قبلم نیست.
منتظر تایید وتحسین دیگران نیستم.
از قضاوت شدن نمیترسم واصلا یادم نمیاد حس کرده باشم کسی منو قضاوت میکنه .خودمم سرم از زندگی دیگران بیرونه وهیچ کس رو نقد وقضاوت نمیکنم .
اصلا کاری به دیگران ندارم ببینم کی چیکار میکنه کارش درسته یانه؟
واگر هم بشنوم کسی توی زندگیش حالا توی هر بعدی از زندگی خوب عمل میکنه وموفقه فقط تحسینش میکنم وبراش خوشحال میشم.
نه حسادتی هست نه مقایسه ای نه قضاوتی چون باور کردم هر کس هرجاهست جای درستش همونجاست.
خلاصه درسهایی که از اموزشهای استاد یادگرفتم ودر زندگیم عمل کردم باعث شده الان در آرامش بهشتی زندگی میکنم که تمام انسانها رو مثل پاره های خداوند در حال عشق ورزیدن به خودم میبینم.
لیلا بشارتی سال 97
از لحاظ معنویت
خدارو فرسنگها دورتر از خودم احساس می کردم.
فکر میکردم از چشم خدا افتادم.
فکر میکردم خدا فقط منتظر نشسته ببینه کی میمیرم تا عذاب خودش رو شروع کنه .
زندگیم رو جهنمی میدونستم که در اون پناهی نداشتم.
کارم فقط شکایت از خدا بود.
حس میکردم یه رها شده ام.
حس میکردم خدا یه عده رو دوست داره وبهشون شانس میده ولی من از چشم خدا افتادم.
حتی خودمو لایق هم صحبتی با خدا نمیدونستم .
به شدت احساس گناه میکردم وعذاب وجدان داشتم.
کلا یه ادم ناسپاس بودم که هیچ نعمتی رو در زندگیم نمیدیدم.
خودمو مورد قهر وظلم خدا میدونستم که حتی توی این دنیاهم داره عذابم میده.
باهاش بیگانه بودم.
فقط حالت تضرع وگریه داشتم که حداقل دلش برام بسوزه.
فقط از ناکامیها وشکست هام وکمبودهام بهش گلایه داشتم .
همش میگفتم اخه چرا من؟
خدا رو یک عذاب دهنده ی ترسناک درک کرده بودم.
فکر میکردم خدا بین بنده هاش فرق میزاره وعدالت خدارو نفی میکردم.
نگاهم به خدا مثل یک مامور بود که هم قدرت زندگیم دستش بود وهم آماده باش که فقط بلا سرم بیاره.
من حتی محبت وتوجه رو از خدا گدایی میکردم خودمو ضعیف ومظلوم نشون میدادم که بهم رحم کنه .
نگاهم بخدا نگاه انسانگونه بود .
عشق خدارو نه حس میکردم نه درک میکردم.
خودمو مثل یه برگی در باد میدیدم که خدا هرطرف میخواد میکشونه ومن هیچ قدرتی ندارم و از اونجایی که بخاطر گناهانی که از جامعه وخانواده برای حجاب برای محرم ونامحرم برای واجبات ومستحبات دینی باور کرده بودم وخودم رو بنده ی گنهکار میدونستم خودمو لایق دریافت نعمت وسعادت از طرف خدا نمیدیدم.
وقتی عرصه بهم تنگ میشد فریاد میکشیدم خدااااا جون خودت منو ببین وبعد خودم جواب خودمو میدادم بین این همه عزیز دردانه که داره صدای من به گوشش نمیرسه .اصلا من دیده نمیشم…
لیلا بشارتی سال 1402
خدا کیست؟
خدا انسان نیست ومثل انسان احساساتی عمل نمیکنه.
خدا عادله.
خدا در وجودمه.
خدا به من نزدیکه.
خدا عشق مطلقه وخیر مطلقه.
خدا قدرت خلق زندگی هرکس رو به خودش داده.
خداوند این جهان رو خلق کرده واون رو طبق یک سیستم اداره میکنه.
خداوند نیروی خیر وبرکت وزیبایی وعشق مطلقه مثل یک مسیر زیبا وسرسبزه
واز طرفی به ما قدرت اختیار وقدرت خلق داده که با افکارمون وبا کانون توجهمون وبا احساسات غالبمون زندگیه دلخواهمون رو خلق کنیم.یعنی سعادت وثروت وسلامتی وعشق همیشه در جریانه ما باید مسیرمون رو تنظیم کنیم که اینهارو دریافت کنیم .
این ماهستیم که با سپاسگزاری با توجه به نکات مثبت وزیبایی با کنترل ذهن با دادن ورودیهای مناسب به ذهنمون در مسیر خیر وخوشیه طبیعی قرار میگیریم.
خدایی که به شدت نزدیکه .
درون منه وبیرون از من خودش رو به شکل احساسات درون من متجلی میکنه.
خدایی که عذاب دهنده نیست غفارو بخشندست.
خدایی که بهم میگه اگه تو کار خطا واشتباهی کنی نتیجش رو هم این دنیا وهم در دنیای پس از مرگ خودت خواهی دید .
خدایی که میگه قاضی خودتی وخودت هستی که در برابر اعمال ورفتارت قرار خواهی گرفت .
خدایی که هر لحظه گرمای حضورش رو حس میکنم.
یه انرژی عشقه.
یه نیروی قدرتمند که قدرت رو به خودمون داده.
هیچ شانس والله بختکی نیست.
همه چیز طبق قانونه.
قانون احساس خوب مساوی اتفاقات خوب.
قانون الخیر فی ماوقع.
خدایی که به شدت برایم کافیست.
خدایی که باهاش میخندمو میرقصم .
خدایی که منو از همه کس وهمه چیز بینیاز کرده.
خدایی که هر لحظه که بخوام باهاش حرف بزنم در دسترسه.
اما نه گلایه وشکوه بلکه فقط شکر وسپاسگزاری.
خدایی که سخاوتمندانه قدرت تغییر شرایط رو به خودم داده واستاد رو به سمتم هدایت کرد که باهاش بتونم بیشتر بشناسمش واز قوانین وسیستمش در جهت خلق زندگیه دلخواهم بهتر وراحتتر استفاده کنم.
خدای من برای حضور استاد در زندگیم بینهایت ازت سپاسگزارم.
لیلا بشارتی سال 97
از لحاظ مالی
بیش از 100 ملیون تومان بدهی.
درآمد ماهیانه نزدیک به 3ملیون که همش خرج میشد وکلی هم کم میاواردیم.
کرایه مغازه ی عقب افتاده
کرایه خانه ی عقب افتاده
در حسرت خوراک وپوشاک خوب
درحسرت یه سفر حتی یه روزه
مستاجر بدون خانه .
کیفیت پایین زندگی از لحاظ مالی که باعث شده بود زندگیم در تمام ابعاد کیفیت نداشته باشه وپایین باشه سلامتی ارامش ومعنویت وروابط همه چیز خراب وداغون بود.
لیلا بشارتی سال1402
به هیچ کس بدهکار نیستم.
درآمد ماهیانه تقریبا بین 400 الی 500 ملیون
دوتا شعبه رستوران یکی بیرون بر ودیگری سالن
دوتا خونه 3خوابه نوساز وکلید نخورده
کیفیت غذا وپوشاک شاهانه میخوریم وشاهانه میپوشیم وبرای خرید چیزی اصلا قیمت نمیپرسیم.
در سال چندین سفر با کیفیت عالی با اجاره ی ویلاهای لوکس وزیبا در مناطق زیبا با امکانات بسیار خوب.
مولد ثروت در زندگی صدها نفر غیر مستقیم ودر زندگی تقریبا 20 نفر به صورت مستقیم به واسطه ی کسب وکارمان
فعالیت در مجموعه مستقل برای خودم که عاشقانه مشغول به کارم وکترینگم در اسنپ فود به راحتی داره خدمات میده و هدایت من به آپ اسنپفود هم از باز نگه داشتن قلبم برای الهامات خداونده.
نه از کسی قرض میکنم ونه به کسی قرضی میدم که چشمم دنبالش باشه .
به یکی از دوستانم پول ووسایل خونه دادم که کلا چشمم رو بهش بستم ودیگه دنبالش نیستم که بهم بده یانه.
نه وامی نه چکی هیچی نیست که بهم استرس بده.
وخلاصه شرایط به لطف خدا ودوره های استاد که اکثرا تهیه کردم وکارکردن روی خودم هرروز بهتر وبهتر میشه.
جا داره اینجا یه اعترافی کنم که مطمئنم به کار خیلی از دوستان میاد وبا صحبتهای استاد در این فایل هماهنگه .
چند وقتی هست که شرایط مالیه ما استوپ کرده ورشد نکردیم .
نجوا میاد که گوشت ومرغ وبرنج و….گرون شده وسود شما کم شده وقدرت خرید مردم کم شده
توجه کنید این نجوا توذهن منی اومده که این همه روی خودم کار کردم واین همه نتیجه تو دستمه.
یا نجوا میاد که چون همسرم نسبت به قبل که باهم یه شعبه رو اداره میکردیم الان کمتر توجه داره به شعبه ی خودش چون اونجا دست تنهاست.
یا نجوا میاد که منشی اون شعبه قدرت ارتباطی خوبی با مشتریان اون شعبه نداره واین بازخورد ضعیفی در نبود همسرم در شعبه ی اونطرف به ما میده.
وچندین نجوای دیگه
..
جواب …
لیلا جان مسیر موفقیت یکیه .
روی دوره هایی که داری دوباره وبا همون انگیزه واشتیاق برای بهبود کار کن.
چون از یه جایی به بعد که اوضاع وشرایط خوب میشه اون اشتیاق سوزان وانگیزه ی بالا وتعهد بی مذاکره برای تغییر وبهتر شدن کمتر میشه وهمینکه اوضاع وشرایط حتی در حالت خوب استاپ میکنه یعنی زنگ خطر.
یعنی باید دوباره همان میل به پیشرفت وحرکت باید در مابیدار بشه.
باید به خودمون سوخت برسونیم.
باید مسیر رو مرور کنیم.
باید مثل همین نوشته چکاپ فرکانسی بنویسیم.
که کجا بودیم الان کجاییم وچطور این مسیر پیش رفته
وهمیشه درحال رشد باشیم واگه یه جایی مثل الان من اوضاع خوب بود ولی راکد بود نشون میده که باید دوباره همین حد از تعهد وتلاش رو برای پیشرفت به کار بگیرم چون اگه نگیرم تو همین جایی که هستم نخواهم موند چون جهان در حال رشده واگه من باهاش رشد نکنم زیر چرخ دنده هاش له میشم .
همین رشد قیمتها وهزینه هارو هم من برای خودم رشد جهان تلقی میکنم.
اگه بااین به اصطلاح اقتصادی تورم من بیزینس وکسب وکارم رو بهبود ندم وروی باورهام کار نکنم وفرکانسم رو روی مدار فراوانی وثروت وخوشبختی واحساس خوش تنظیم نکنم این تورم قطعا منو مبلعه ولی من قدرت زندگی رو از تورم گرفتم من خالق زندگیم هستم وحتی افزایش قیمتها هم نمیتونه احساس منو بد کنه و منو بترسونه .
باید به صورت منطقی جلوی ذهنم فکت وواقعیتی بزارم که ساکت بشه .
البته فکت از این بالاتر ندارم که باتوجه به نرخ وقیمت گوشت سال 97 کباب سیخی 5 هزار تومان بود والان سیخی 50 هزار
یعنی در هر صورت وهر اتفاقی که بیرون بیافته به لطف خدا من مشتری دارم وکیفیت مالی زندگیه مشتریهام هم در حال رشده واونها همیشه قدرت خرید دارندچنان که در این 5سال بودند از این به بعد هم خواهند بود.
اینکه من در سال 97 اگه 3ملیون درآمد داشتم الان طبق رشد قیمتها باید 30 ملیون درآمد داشته باشم ولی به لطف خدا وکارکردن روی قوانین نزدیک به 500 ملیون درآمد دارم.
حالا نمیدونم اصلا چرا این چیزارو دارم اینجا میگم واصلا درست میگم یا غلط ولی اینها چیزایی که چند وقته ذهنم رو به خودش مشغول کرده وهیچ جارو محرم تر از اینجا ندیدم برای نوشتن.
والبته این حرفا خودش جاری شد .
استاد عزیزم همیشه قدردان شما هستم برای تمام آگاهیهایی که به ما منتقل میکنید.
سلام خدمت خانم بشارتی
خ
تبریک میگم به شما به خاطر موفقیت هایی که داشتین
اینقدر خوشحال شدم به خاطر این موفقیت ها که انگار خودم بهشون رسیدم
خداروشکر که این تغییرات رو نوشتی تا برای ما هم باورسازی بشه که ثروتمند شدن ربطی به کسب وکار نداره
انشالله که به درآمد 1 میلیارد در ماه برسی و بیای اینجا برامون بگی
در پناه الله یکتا
سلام به خواهر عزیز انشاالله همیشه در تمام طول زندگیت پیشرفتت 500برابر بشه از همه لحاظ یعنی سلامتی وخوشبختی ویکتا پرستی وثروت خیلی انرژی گرفتم از صحبت هات همیشه در آغوش گرم الله مهربان باشی
قطعا با سعی وتلاش میتونید به درآمد 1میلیارد هم برسید من دعا میکنم واز خدا میخوام که همیشه در سلامتی کامل وخوشبختی بی نظیر و ثروت قارون برسید انشالله
خدایا شکرت خدایا سپاسگزارم خدایا مرسی
بنام خداوند بخشنده و هدایتگر در هر لحظه
سلام استاد عزیزم و مریم بانوی شایستهیلام هم دوده ایهای عزیزو خانواده هم فرکانس در این سایت الهی
سلام لیلای عزیز
لیلا جان من کامنتهاتو دنبال میکنم و همیشه تحسینت کردم برای موفقیتهای مالی عاطفی و معنوی ات همیشه شمارو مثال میزنم که چقدر تونستی با افکارو باور و کنترل ذهن چنین تغییراتی و تو زندگیمون ایجاد کتید بازم براتون ایستاده کف میزنم و اشک شوق میریزم که شما و بقیه دوستان الگوی خوبی هستید برای من که حرکت کنم و رها باشم و حال خوب اتفاقات خوب
دوستان عزیزی چون را عطار پگاه مرجانی که ماشالله ترکوندن ارشیا هادی جان آقای خوشدل عزیز وخیلی دوستان دیگه که الان خاطرم نیست اسامیشونو
بله درسته قانون جواب میده خداوند در هر لحظه درحال اجابت کردن درخواست درخواست کننده است الهی شکرت که در این سایت الهی هستن و هر روز دارم یاد میگیرم
استاد عزیزچقدر شما بی نظیری و هر روز و هر لحظه دارم تحسینتون میکنم که یه آدم یه انسان مسلمان ایرانی ( البته موضوع تعصب نیس) همه جای دنیا سرای من است ولی از این لحاظ که یهک آدم هم زبان هم فرهنگ از کشور خودت از کجا به کجا رسیده اونم در سن خیلی کم استاد میگه از سن 20 سالگی به بعد تحول زندگیش شروع شده و این یعنی تو سن 42 سالگی به تمام اهداف زندگیتون رسیدید
استاد جان منم با شما هم سنم و در این سن 42 سالگی هنوز تو درودیوارم هنوز رسالت و پیدا نکردم علایقم و پیدا نکردم برگی در آب که به هر جا میره شدم
با اینکه دوساله عضو سایتم هنوز دستاورد مال خوبی ندارم البته نا گفته نمونه خدارو صد هزار مرتبه شکرت تغییرات کوچکی داشتم ولی به صورت یو یو
آنا همین تغییرات کوچک دلیلش بودن در این سایت و استفاده از دوره های شماست
استاد من اکثر دوره هاتونو دریافت کردم و از هر کدوم چند جلسه پیش رفتم و به طور کامل کار نکردم تمرین نکردم ولی با این حال اوضاعم خیلی بهتر شده درآمدم بهاره ولی نه خیلی آرامشم و سلامتیم به برکت دوره قانون سلامتی که اونم دست و پا شکسته دارم پیش میرم روابطم بهتر شده دیگه زود عصبی نمیشم رهاتر شدم و توکل و ایمانم به خدا بهتر شده و برای بهبود شرایط میدونم که باید تکامل طی بشه تمرین کنم کار کنم و استمرار داشته باشم و هر روز به خودم یادآوری کنم قانون و و پیشرفت های شما رو و الگوهای دیگه رو
لیلا جان ازت میخوام باورهایی که برای خودت ساختی که به این حد از دسد رسیدی و چند نمونه بهم بگی که چطور باورهاتون و تغییر دادی و چطور ترمزهارو شناختی و چی جایگزینش کردی
لیلا جان این روند رشد شما در لین مدت بسیار ستودنیه از 3 میلیون به 500 میلیون انشالله به زودی میری رو یه میلیارد و یه رشد تصاعدی داری
و منم همین راه و پیش میرم و با ایمان و توکل و تکامل یه رشد صعودی و تجربه میکنم
سلام به نسرین عزیزم
دوست قشنگم هیچ تکنیک خاصی رو دنبال نکردم …
تنها سعی کردم به احساسم توجه کنم.
ببینم در طول روز به چی توجه میکنم.
چی گوش میکنم.
چی میگم.
وبه چی فکر میکنم.
واینها در وجودم چه حسی ایجاد میکنه.
اگه حسم بد بود نگران بودم غمگین بودم ناامید بودم کم انرژی شدم افسرده شدم قلبم فشرده شد یعنی یه چیزی سرجای درستش نیست .
میگردم ببینم اون بالا چه خبره وچرا؟
سعی میکنم زاویه ی دیدم وباورم رو بشناسم.
ببینم چه باوری دارم که باعث شده چه رفتاری رو داشته باشم وچه احساسی داشته باشم ؛؟
یعنی نسرین عزیزم همه چی خیلیییییییییییییی سادست.
فقط باید تکرار بشه…
وقتی یه رفتاری رو انجام میدم قبلش یا حتی در حین انجامش به خودم میگم چرا دارم انجامش میدم .
مثلا وقتی یه نیروی کاری که با من هماهنگ نیست رو میخوام نگه دارم این رفتارم از کجا نشأت میگیره …
از باور کمبود نیروی کار نشأت میگیره …
باور کمبود توی هر چیزی به انسان حس نگرانی میده …
حس نگرانی قلبم رو فشرده میکنه.
ولی وقتی میگم خداوند دستش بازه.
نیروی کار عالی با ویژگیهای دلخواه من بسیاره…
دیگه بدون هیچ نگرانی ومعطلی اون نیروی کار ناهماهنگ رو تسویه حساب میکنم وخیلی محترمانه میگم امکان ادامه ی همکاری باشما رو ندارم وانشالله هرجا که هستین موفق وسربلند باشید .
وقانون جهان این سیستم به این حس قوت قلبم که نیروی کار خوب فراوونه جواب میده وقتی جهان این فرکانس شجاعت منو دریافت میکنه گویی که من بهش پیام دادم که من نترسیدم که نیروی خوب وجود نداره من نیروی ناهماهنگم رو کنار گذاشتم وجهان یا خدا یا انرژی یا سیستم هرچی که اسمش رو بذاریم این پیام رو دریافت میکنه ودر لحظه پاسخ میده اول الهام میکنه آگهی کن .بعد میگه شرایط کاریت رو به کسانی که بهت زنگ میزنن مطرح کن .بعد از میان تماس گیرنده ها کسی هدایت میشه که دقیقا ویژگیهای دلخواه تورو دارند.
این یه مثال بود …که بارها برای من اتفاق افتاده.
وحالا این قانون رو من برای انجام هر کاری در زندگیم اجرا میکنم.
فرمول یکیه فقط مولفه ها عوض میشه.
فقط یه چیز خیلی مهم مهم مهم مهم…
اگه فکر کنیم که اوکی من فهمیدم داستان چیه پس خدافظ رفتم که زندگیم رو خلق کنم سخت در اشتباهید …
چون ذهن مثل علف هرز میمونه که هیچوقت از ریشه قطع نمیشه .
وباید همیشه در حال حرص کردن وقطع کردن شاخ وبرگهاش باشیم .
از شاخه ی کمبود فراوانی قطعش میکنیم شاخه ی احساس عدم لیاقتش میزنه بیرون .ازشاخه ی عدم احساس لیاقتش قطع میکنیم شاخه ی شرک میزنه بیرون .این شاخه ی هرز رو قطع نکرده شاخه ی احساس نیاز وابستگی در روابط میاد بالا وخلاصه علفهای هرز ذهن نجواگر همیشه در حال بیرون زدن وباعث میشه مسیر درست زندگی رو گم کنیم اگه این علفهای هرز رو از سر راه بر نداریم واین اتفاق فقط با کار کردن دائمی در هر بعد از زندگی اتفاق میافته.
من اولین دوره ای که تهیه کردم 12 قدم بود .
بعدش گفتم اوکی فهمیدم قانون چیه پس ادامه میدم.
بعد دیدم یا باید برگردم دوباره 12 قدم که واقعا یکی از جامع ترین وکامل ترین دوره های استاد تا به امروز بوده رو شروع کنم ویا باید دوره های بروز رسانی شده ی استاد رو تهیه کنم تا همیشه در حال کار کردن روی خودم وذهنم باشم .
خودمو در تمام ابعاد زندگی رشد بدم .
واین دیدگاه رو نوشتم که یه چکاپ بزارم جلوی ذهنم که بگم اولآ ببین از کجا به کجا رسیدی ودوما به یاد بیارم این مسیر چطور طی شده وسوما فکر نکنم که دیگه تهشه وباید بازم حرکت کنم وبازم دوره ها رو اگاهیها رو آموزش هارو جدی بگیرم چون حس میکنم که اون تعهد واشتیاق قبل رو ندارم چون فکر میکنم دیگه همه چی رو میدونم بخاطر همینم متوقف شدم وتقریبا 9 ماهه که درآمدم بین 400 الی 500 ایستاده.
البته که من از زندگیم لذت میبرم اما نشونه زیاده که باید به خودم بگم تو باید رشد کنی باید بازم باهمون عشق واشتیاق روی دوره ها کار کنی .
الان دارم روی دوره ی احساس لیاقت کار میکنم .
ولی فقط گوش میکنم.
در صورتی که توی دوره ی 12 قدم دفترها پر کردم وجزو اولین نفراتی بودم که کامنت میزاشتم وحتی بیشتر کامنتهای هم دوره ایهام رو میخوندم وبا هاشون مشارکت داشتم.
اما الان فکر میکنم دیگه با چند بار گوش کردن فایلهای دوره ی احساس لیاقت کافیه …
اما این همون دری هست که ذهنم ازش وارد شده ..
نسرین جان این ذهنمه که میگه تو همه چی رو میدونی این همه نتیجه داری پس بی خیال نوشتن ..
اما قلبم میگه دختر اگه میخوای بازم رشد کنی اونم یه رشد تصاعدی با همون شور وعلاقه واشتیاق فایلها رو گوش کن بنویس وکامنت بزار واجرا کن واموزشی که شنیدی رو در موردش مشارکت کن تا دوباره انرژی این اگاهی به شکل پیام به جهان برسه وبازم اتفاقات عالی بیشتری در جهت رشد خودت وجهان رقم بخوره.
عاشقتم نسرین جان .
سلام و درود خدمت خانم بشارتی عزیز
خیلی خوشحال شدم از کامنت زیبای شما خواهر گرامی واقعا من هم انگیزه گرفتم که برای خانم بشارتی شده برای من هم میشه
تبریک میگم برای درآمد عالی که دارین خدا رو هزار مرتبه شکرت
انشاالله همیشه بدرخشی خدا رو شکرت سلامت و شاد هستی آن قدر خوشحال شدم انگار خودم به درآمد رسیدم برای ما هم باور سازی خوبی هس
خداوند هیچ فرقی بین بنده هاش نمی گذاره همه چیز به خود ما ربط داره از کامنت قشنگت سپاسگزارم قوانین خداوند برای همه یکسان هست امیدوارم همه ی بچه های توحیدی به قوانین عمل کنیم و موفق باشیم کافیه بهش اعتماد کنیم باورش کنیم و روی خداوند حساب کنیم و دستمون بگذاریم توی دستان قدرتمند و ثروتمند خداوند
امیدوارم همگی در پناه خداوند باشید
خداوند کار نمیکنه شاهکار می کنه
بنام خدایی ک رحمتش بی انتهاست و مهربانیش همیشگی
سلام ب استاد خوش استایلم ک عاشقانه
هر الهامی ک دریافت میکته با ما ب اشتراک میزاره اونم ب رایگان
سلام ب مریم عزیزم ک کلی با عشق وقت میزارن و فیلم میگیرن دستتون سلامت
وسلام ب دوستان گلم ک با خوندن کامتت هاشون کلی ایمانم قوی تر شد ب ادامه دادن مسیر و نتایج عالی ک گرفتن قلبم و لبریز از عشق و امید کرد
الهی صدهزاررر بار شکرت بابت این فایل جدید ک درمدار دریافتش قرار گرفتم
و باعث شد مسیری ک تا اینجا اومدم و مرور کنم با خودم
چقد زود فراموش میکنیم خواسته هایی رو ک روزی آرزومون بوده
ی روزی من آرزوم بود نشان خریدار دوره گوشه کامنتم باشه والان دارمش خداروشکر
چن روز پیش ک دیدمش کلییی ذوق کردم گفتم ببین زکیه این نشان یک روز ارزوت بود والان داریش
چقد تحقق خواسته ها بدیعی هست
وقتی ک بهش میرسی ذهنت میگه این ک چیزی نیست و کم رنگش میکنه
ولی این خواسته ی ب ظاهر کوچیک خییلی برای من مهم و بزرگ بوده
و نشون میده ک من با افکارم دارم زندگیم و خواسته هامو خلق میکنم
من خالق زندگی خودم هستم
هرچند شاید الان فقط خواسته های کوچیکم داره ب راحتی محقق میشه
این نشون میده ک اگه میتونم ب خواسته های کوچیکم با این مسیر برسم میتوتم ب خواسته های بزرگترم هم برسم
و تامیتونم باید برای خودم تکرارشون کنم ک اره میشه و قانون جواب میده ب خواسته های من
خدا از من مشتاق تره برای رسبدن ب خواسته هام
و من ارزشمتدم و لایق خوشبختی ام
و ب هرآنچه بخوام میتونم با این مسیر بهش برسم
امروز از کامنت های دوستان ک نتایج خیلی بزرگ گرفتن خداروشکر متوجه شدم ک با تمام وجودشون وقت گذاشتن و باور کردن و خودشون و بستن ب دوره ها
و جهان لاجرم کرنش کرده در مقابلشون
و اجابتشون کرده و دست ودلبازانه پول وثروت خوشبختی و روابط عالی و سلامتی و ب سمتشون هدایت کرده
این در صورتیه ک من فک میکردم همین ک یکی از دوره های استاد و تهیه کنم دیگه تمومه و ب همه ی خواسته هام میرسم
ولی الان متوجه شدم ک ب میزانی ک باور میکنم آموزش هارو و روخودم کار میکنم ب مراتب نتایج هم بزرگ و بزرگتر میشه
البته ک باید با تکامل درک کنم و صبور باشم وادامه بدم و ثابت قدم باشم تواین مسیر
و اینکه لذت ببرم از مسیر و آرام باشم
و با تکرار و تکرار وتکرار ک تووذهنم نهادینه میشه
و نتایج هم در زمان مناسب خودش میاد
من نباید احساس ارزشمندی خودم و وصل کنم ب نتایج
من فارغ از اینکه پول بسازم یا نسازم ارزشمندم
من فارغ از اینکه کار مفیدی انجام بدم یا ندم ارزشمندم
من فارغ از اینکه نتیجه بگیرم یا نگیرم ارزشمندم
من همین جوری هم کافی هستم
همین جوری هم مفید هستم
من میتوانم با تغییر افکارم با تغییر احساسم با تغییر زندگی و نگرشم زندگیم و خلق کنم
و باید همیشه باخودم تکرار کنم ک من خالق زتدگی خودم هستم واین قدرت ب واسطه ی افکار باور واحساسم ب من داده شده
فقط باید کنترل ذهن کنم
و ب زیبایی ها و داشته هام توجه کنم
و شکرگزار داشته هام باشم
و خداوند منوودر جهت خواسته م هدایت میکنه
استاد من پریروز رفتم ب سالنی ک چهار سال گذشته توش کار میکردم یعنی هدایت شدم بهش
از اونجایی ک ب ی تضاد درمورد کارم ک خیاطی هست برخورده بودم خسته شده بودم از افکارم و گفتم خدایا هدایتم کن
من میخوام کارم راحتتر باشه
هرچند اینم ب باوره ک خیاطی سخته و زحمت داره ک پاشنه آشیل منم هست
خلاصه رفتم ب مکانی ک هیچ وقت فک نمیکردم دیگه برم اونجا چون ذهنم ب شدت مقاومت میکرد ک نرو چون قبلا من باخودم در صلح نبودم و برای همین رفتار مناسبی باهام نداشتن اون موقع
خلاصه گفتم حتما دلیلی داره دیدن تابلوی سالن و اومدنش ب نزدیک محل زندگیم و رفتم
و متوجه شدم چقدررر تغییر کردم
چقد راحتتر میتون باهاشون ارتباط برقرار کنم و احساسمو بگم و فهمیدم ک چقددد دلم تنگ شده بود برای سالن
محیطش
و مسئول سالن
چقد تحسین کردم دکور جدید و شیک سالن رو خیلی زیبا و حرفه ای بود کلی لذت بردم
حتی بهم پیشنهاد کار هم داد
متوجه شدم ک این سالن هم تکاملشو طی کرده ک اینقدر زیبا شده چون قبلا جایی ک سالن بود ی ساختمون خیلی قدیمی بود
ولی الان ی جای نوساز بود ک کلی هم روش کار کرده بود سارا
و متوجه شدم ک سارا چقد مهربون تر و پخته ترشده و آرامشش بیشتر شده چون از دوستاش جدا شده بود و سالن مستقل گرفته بود
و اینکه منم تغییر کردم ک همدار شدم با این تغییرات زیبا وعالی خداروشکر
امروز ک کامنت یکی از دوستان و ک خوندم آقا مهدی چقد انرژی گرفتم ازش و
و ایمانم قوی تر شد و ی پیام برای من داشت کامنت ایشون ک ب هیچ عنوان برای کسی کار نکنم چون هر شغلی پتانسیل ثروت ساختن و داره
من فقط باید باورهامو درست کنم
نتایج خودش میاد همزمانی ها اتفاق میفته
امروز حسم گفت ب اجیت زنگ بزن و منم تسلیم شدم و زنگ زدم
آجیم گفت زکیه حس میکنم بزرگتر شدی
پخته تر شدی (تقریبا ی ماهه ندیدمش)
الان یادم اومد فک کردم همین جوری چیزی گفته ولی الان فهمیدم ک من رشد کردم و بزرگتر شدم
تواین مدت ک دوره احساس لیاقت و تهیه کردم پاروی چنتا از ترس هام گذاشتم و واقعا حس عالی دارم و ایمانم قوی تر شده ولی هنوز کلی باید رو خودم کار کنم
خواهرم گفت هم عروسم گفته اگه جات باشم میدم زکیه برام کت وشلوار بدوزه
خواهرم خودش خیاطه ها
گفت چقد پارچه بگیرم هرچی هم دستمزد بخوایی بهت میدم
واین ی نشونه بود برای من خداروشکر چون نزدیک بود از مسیر علاقه م بخاطر ی تضاد خارج بشم
ولی الان مصمم شدم ک مسیرم و ادامه بدم و بیشتر رو خودم کار کنم
من همین جا ب خودم تعهد میدم ک من زکیه لرستانی متهعد میشم ک اینقدر رو خودم و باورهام و دوره احساس لیاقت کار کنم ک از در و دیوار برام نتایج بیاد و غرق خوشبختی حال خوب و ثروت بشم ان شاالله
خداوند این قدرت و داده ب من ک من زندگی خودمو خلق کنم و هرجور ک دوسدارم زندگی کنم
من خالق زندگی خودم هستم
اگه استاد تونسته با تغییر باورهاش ب اینجا برسه منم میتونم
اگه دوستان تونستن از این مسیر نتیجه بگیرن منم میتونم
و قانون برای همه جواب میده
همه ی ما ب یک اندازه ب خداوند ارتباط داریم و نزدیکیم
حمد و سپاس خدایی را که تنها فرمانروای جهانیان است.
سلام و درود خدمت استاد عزیز. خدا قوت ویژه به خانم شایسته که با عشق این صحبت های ارزشمند رو ظبط میکنند.
دوستان بهشتی من سلااااام.
بازهم استاد دقیق و درست زدن به هدف و مخلص کلام رو گفتن”استاد من چند وقتیه که دچار بی هدفی و بی انگیزگی شدم.هر روز که از خواب بیدار میشم با بی میلی و طبق عادت میرم سر کار.هر روزم دچار بی میلی شده و هر روز که میرم سر کار فقط میخوام روزم تموم بشه و بخوابم یا برم سراغ کارهایی که اصلا سودی واسم نداره.
من عاشق کارم هستم و این شغلی که الان دارم دقیقا کاری هستش که هیچ وقت ازش خسته نمیشم.ولی دچار بی انگیزگی شدم و فقط دارم باری به هر جهت میرم جلو.
من یه دوره ایی شاگرد خووب این سایت بودم و خیلی خوب روی خودم کار میکردم.ورزش و پیاده روی هر روز توی برنامه هام بود و حین پیاده روی به صحبت های شما گوش میدادم و با خودم تمرین میکردم.انصافا حال و روحیه اون موقع من اصلا قابل مقایسه نیست با این روزها.اون موقع هر روز یک قدم رو به جلو برمیداشتم و حالم خوب بود.
استاد دیدن این فایل قلب منو باز کرد و میخوام برگردم به سایت و هر روز کامنت بذارم.انصافا وقتی کامنت میذارم و کامنت بچه هارو میخونم حالم خوب میشه و انگیزه میگیرم برای حرکت رو به جلو.
میخوام متعهد بشم به انجام تمرینات و هر روز حداقل یک کامنت بذارم و توی اون کامنت از حال روحی و اتفاقاتی که واسم میفته بهتون بگم. از خدای یکتا میخوام منو هدایت کنه به مسیر خواسته های زیبا.
اینم بگم که چون میدونم شما کامنت هارو میخونید هر روز با عشق واستون مینویسم.
برای تکتک دوستانم در این سایت الهی ارزوی توفیق دارم.
امضای خدا پای تک تک ارزوهاتون.
با نام خداوند مهربان
با سلام خدمت استاد عزیزم که قانون رو گسترش میده و برامون توضیح میده
من دوره دوازده قدم هستم دوتا از قدم ها رو خریدم الان یک سال هست توی این یکسال کامل نچسبیدم بهش دست و پا شکسته انجام میدادم
این فایل چنان منو در فکر فرو برد که چرا من یادم رفته خالق زندگی خودم هستم
من انتخاب میکنم راه رو و خداوند هدایت میکنه هر مسیری رو که خودم بخوام
این باور چقدر قدرتمند کننده هست و چقدر ایمان رو قوی میکنه قلبی باورش کنیم
خداوند برای ما کافی هست ::: صد البته پس چرا یادمون میره چون باور های ما از بین نمیره فقط ضعیف میشه و به محض اینکه روی خودمون کار نکنیم شروع به قدرت گرفتن میکنه که انقدر ارام ارام این ذهن باورهای مخرب قدرتمند میشه که خودمون نمیدونیم چطور شده تا زمانی که از جهان سیلی بخوریم
ذهن ما انقدر به سختی ها و باور های سخت خو گرفته که اصلا باورش نمیشه که به کوچکترین چیز زیبا توجه کنیم از همون جنس بیشتر وارد زندگیمون میشه
باید اول از همه متعهد باشیم این تعهد انقدر باید قوی باشه که مچ شیطان رو بگیریم
وای استاد بما کان یعملون چقدر خوبه درک کردنش ایمان انقدر قوی میشه که دوست داری توی عمل اجراش کرد
من چقدر لذت بردم
همه چیز دست خودمون هست انتخاب کردن مسیر هم دست خودمونه :: قران به نظرم بهترین کتاب هست برای ساختن باور های قوی
اگاهانه
ما چقدر یاد گرفتیم اگاهانه غیبیت کنیم
اگاهانه دروغ بگیم
اگاهانه خودمونو بی ارزش کنیم
اگاهانه مسخره کنیم اگاهانه به اخبار و همه چیز نگاه کنیم
پس این قدرت هم در من وجود داره که به زیبایی ها توجه کنم غیبت نکنم
ویژگی ها مثبت رو نگاه کنیم
این فایل درخواست قلبی من بود از خداوند که مسیری رو بهم نشون بده که چه کار کنم از این همه کار و گناه نکنم و مسیر درست رو برم و این فایل منتشر شد
خلاصه چیزی که از این فایل یاد گرفتم اینه که
به نکات مثبت توجه کنم و ه زیبایی ها رو اگاهانه توجه کنیم
و سپاسگزاری اگاهانه از خداوند کردن بابت نعمت هایی که در زندگیم وجود دارد
استاد جان سپاسگزارم بابت این فایل که گذاشتید
خدایا سپاسگزارم بابت استاد عزیزم که مارو اگاه میکنه از قوانین جهان
بنام خالق زیبایی ها
بنام خالقی که مرا خالق ولایق زندگی ام آفرید
سلام به دواستاد گرانقدرم ،سلام به پرادایس زیبا وسلامی به زیبایی ،زیبایی های پاییز به دوستان توحیدیم در این سایت الهی
خداراشاکر وسپاسگزارم که مرا در مدار دریافت آگاهیهای این فایل ارزشمند قرار داد
استاد جان با دیدن این فایل واین حجم از زیبایی از ترکیب جادویی ابرها برپهنای آسمان آبی،انعکاس درختان وکلبه چوبی بر دریاچه آرام آنقدر سرمست شدم که قادر نیستم این حال واحساسم را در قالب کلماتی محدود توصیف کنم پس سپاسگزاری ازخالق این زیبایی ها و نعمت ها وسپاسگزاری از شما استادان عزیزم حداقل کاری است که به رسم ادب میتوانم انجام دهم
سپاسگزار وجود ارزشمندتان هستم
سپاسگزار خداوندم که مرا به سوی این مسیر هدایت کرد
استاد جان از لحظه ای که صحبت را در مورد قدم اصلی تحول زندگی شروع کردید وروند تغییرات زندگی وباورها وسیر تکاملی این روند را توضیح دادید لحظه به لحظه آشنایی ام با شما وسایت برام تداعی شد
اواخر سال 95 بود که در برهه ی سختی از زندگی قرار داشتم که اصلا نمیدونستم چی درسته چی غلطه هر کاری که میتونستم برا نجات زندگیم انجام داده بودم از یجایی به بعد خسته شدم ورها کردم گفتم خدایا سازنده تویی تو بساز برام راه رو تو به من نشان بده من تا قبل از آشنایی با شما در زمینه موفقیت به جز یه سمینار یه روزه دوره ای رو نرفته بودم ویکبار فیلم راز را دیده بودم که اصلا درک نمیکردم ویه چیزی در همین حد که من میتونم زندگی ام را تغییر بدم
بعد از آن به اصرار یکی از آشنایان عضو سایت شما شدم
نگم که ذهنم چقدر به خود شما ،کامنت دوستان مقاومت داشت که خنده تون میگیره ولی استاد جان میتونم بطور قطع بگم فایل چه کسی مالک توست و تفسیر دعای کمیل و نامه 31 حضرت علی زندگی مرا متحول کرد با تمام مقاومتهایی که داشتم ولی همین که متوجه شدم از فایلهای رایگان من خودم خالق زندگی ام هستم چه در جهت مثبت چه در جهت منفی
هرچه که باور کردم برام اتفاق افتاد من آن زمان فقط گاهی به سایت سر میزدم ذهنم به شدت به فایلهای سریال زندگی در بهشت وگفتگوی دوستان با شما مقاومت داشت ولی به همان اندازه که باور کردم زندگی ام را خلق کردم
وقتی با تمام وجودم پذیرفتم برگی بدون اذن خداوند بر زمین نمی افته ،کمتر ترسیدم هرچند گاهی مواقع بخاطر باورهای اشتباه هنوز شرک تو وجودم بود ولی در اکثر مواقع آگاهانه سعی میکردم قدرت رو بدم به خداوند وقتی دلیل اشرف مخلوقات بودن برام منطقی شد گفتم پس هر چه که زشتی وناپاکی است از خدا به دور است واز من که اشرف مخلوقات او هستم استاد جان من همان اوایل چند جلسه از دوره قانون آفرینش را تهیه کردم وانصافا خوب کار کردم ،ودوره عزت نفس به جز تمرین تبلیغ آگاهی بازرگانی تمام تمرینات رو انجام دادم بعد دوره کشف قوانین زندگی را تهیه کردم وکتاب رویاهایی که رویا نیستند وچگونه فکر خدا را بخوانیم وبعد از آن شخصی بودم که از تنهایی ام لذت میبردم، فقط مشغول نوشتن بودم ،از همسرم جدا شده بودم وهیچ دغدغه وفکر آزار دهنده ای از طرف خانواده ونزدیکانم نداشتم بدون اینکه رو باورهای مالی ام کار کنم در آمدم افزایش یافت .شبکه های اجتماعی را کامل قطع کردم یادم هست از طریق تلگرام من دوره عشق ومودت را خریدم دقیق یاد نیست چند جلسه آن از طریق ناشناس برایم ارسال شد ومن همان چند جلسه رو بارها گوش دادم وسعی کردم عمل کنم ویه روز باخانم فرهادی تماس گرفتم گفتم من این دوره را خریدم ولی ندارمش گفت آن کلاه برداری بوده وشما باید از سایت دوره رو تهیه کنید تشکر کردم وبخود گفتم مهم نیست به اندازه ای که بهاش رو پرداخت کردم از آگاهیهایش استفاده میکنم وتمام آن چند جلسه رو پاک کردم
بعد از آن با کار کردن روی عزت نفسم ودوره قانون آفرینش ومقدمه کشف قوانین زندگی تونستم زندگی که میخواستم که هنوز هم که هنوز هست خیلی از نزدیکان باور ندارند خلق کردم همسری باتمام ویژگیهای اخلاقی وشخصیتی که میخواستم بدون اینکه کوچکترین حرف وسرزنشی از خانواده اش بشنوم حتی خداوند آنقدر دلهایشان را برام نرم کرده بود که یادم رفت من قبلا ازدواج کردم آنقدر که از خانواده اش ونزدیکانش محبت دیدم
ولی خب آنقدر درگیر روزمرگی های زندگی میشیم که خیلی وقتا قانون واینکه من خودم خالق زندگی ام را فراموش میکنیم فراموش میکنیم آرامش وحس وحال خوبی که الان دارم آزادی که دارم همه از ایمان به خداوند باور به اینکه من با افکارم وکانون توجه ام دارم شرایط واتفاقات زندگی ام را خلق میکنم بوجود آمده وچه باور قدرتمندی است این باور
که من خودم خالق زندگی ام هستم
استاد جان من تا مهر ماه سال قبل نه تعهدی داشتم نه زیاد پایبند بودم حتی خیلی از قوانین سایت رو نمیدونستم گاهی وقتا میومدم تا حالم خوب بشه با اینکه من درآمد آن موقعه ام 3 برابر الانم بود به جز آن دوره هایی که ابتدا تهیه کردم دیگه دوره ای تهیه نکردم ولی تو این یکسال
از بس تمرکز رو گذاشتم رو این باور که من خودم خالق زندگی ام هستم حتی خواسته هایی که از همسرم یا دیگران داشتم در ذهن میساختم بدون اینکه به زبان بیارم وبا عکس العمل آنها روبرو بشم
تو یکسال من دوره دوازده قدم را تهیه کردم ،شیوه حل مسائل زندگی،به صلح رسیدن با خود وارزشمندترین دوره در کنار بقیه دوره های ارزشمندتون، دوره احساس لیاقت وارزشمندی بود
استاد جان من فقط قدم اول را به طور لیزری کار کردم یعنی نتایج فوق العاده بود نتایجی که از سلامتی گرفتم با کنترل ذهن وتوجه کردن به زیبایی ها ومراقبت از ورودیهای ذهنم قابل مقایسه با پارسال نیست ،تا آخر امسال به یاری الله به خانه خودمان نقل مکان میکنیم که این خانه کلا به سلیقه خودم وهمسرم طراحی وساخته شده
درهایی از نعمت وثروت به روی زندگی ام باز شده که خودم میدونم بخاطر چی هست
آرامشی که حتی الان در بدترین شرایط دارم قابل مقایسه با قبل در بهترین شرایطم نیست
نزدیکی که باخدا دارم هر لحظه حسش میکنم
سالی که گذشت پراز تضاد واتفاقات ناجالب بود که برای دیگرانی که با قانون آشنا نبودند خیلی بد بود ولی برای من پله هایی بود برای پیشرفت وترقی
استعفا از کاری که 15 سال مانند غل وزنجیر به دست وپای خود بسته بودم درهایی از آرامش ونعمت رو به رویم گشود وهر لحظه من آن اتفاق ناجالب سال قبل را که نقطه عطف زندگی ام بود را مرور میکنم که همیشه یادم بماند از چه مسیری واز چه عملکردی به جایگاه کنونی رسیده ام وتنها عاملی که سبب شد من به موفقیتهای بیشتر نرسم نداشتن تعهد بود که همین جا ودر این لحظه به خودم تعهد می دهم آگاهی های 12 قدم را بطور اساسی کار کنم ومنتظر نباشم شرایط تغییر کند من باید تغییر کنم تا شرایط تغییر کند
استاد جان از صمیم قلبم از شما سپاسگزارم
درپناه حق شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت ولیاقتمند باشید در دنیا وآخرت
استاد عزیزم سلام
خانم شایسته نازنین سلام
دوستان بهشتی سلام
این فایل هم بینظیر و فوق العاده بود مثل بقیه فایل های سایت
چند روزیه متوجه یه چیزی شدم که دوست داشتم در موردش بنویسم
البته نمیخام این موضوعو به همه نسبت بدم ولی فکر میکنم همونطور که استاد تو فایلهای بسیار زیادی گفتن ما ادماا معمولا خیلی شبیه هم هستیم
کامنت من بسیار ارزشمنده البته اگر با عینک مناسبی بهش نگاه کنید
یه روزی طبق معمول که صبح رفتم دوش بگیرم یه فکری اومد تو ذهنم
زیر دوش یاد یه قسمت از زندگی در بهشت افتادم که استاد تو هوای آزاد بیرون خونه تو پرادایس دوش میگرفت
یه لحظه این فکر اومد تو سرم که چطوریه که استاد زندگی خودشو بهشت میدونه ولی ما نه
آیا اول زندگی استاد شبیه بهشت شده بعد استاد اسم بهشت روش گذاشته ، یا طبق قانون استاد زندگیشو بهشت دونسته بعد لاجرم زندگیش شبیه بهشت شده
زندگیشو بهشت دونسته یعنی اینکه نعمتها و موهبتها و رشد ها و خلاصه هنه جیز زندگیشو دیده و بابتش سپاسگزار بوده و باز طبق قانون در مدار دریافت بیشتر قرار گرفته؟
اگر تو این سایت هستیم و داریم برنامه های استادولی دنبال میکنیم حتما درگ مناسبی از قوانین پیدا کردیم
میخام یه تلنگر به خودم و بقیه بزنم
تقریبا تو تمام فایلهای استاد تو تمام بخشها، چه سفر به دور آمریکا چه زندگی در بهشت چه فایلهای هدیه که تو فضاهای زیبا ضبط میشه کلی کامنت زیر اون فایل میاد
من خیلی به این کامنت ها دقت کردم
به جرات بیش از نود درصد کامنتها اولش یا همش داره به یه سری جزئیات اشاره میکنه که خیلی خیلی کوچک و ظریفه و البته بسیار ارزشمند و زیباست
اون روز زیر دوش به این فکر افتادم
که استاد داره زیر دوش آب، از همین دوش گرفتن ساده یه جوری با لذت حرف میزنه که آدم فکر میکنه داره عجیب ترین کار دنیا رو انجام میده
زیر همون فایل هم صدها کامنت میاد که واااااای استاد چقدر قطرات آب زیبا بود چقدر وقتی که شما دوش میگرفتید ما بوی شامپوی شما رو هم حس کردیم
آیا ما تابحال خودمون دوش نگرفتیم؟
چجوریه که از دوش گرفتن خودنون هیچ لذتی نمیبریم ولی با چنان دقت و جزئیاتی میایم نیم ساعت از یه دوش گرفتن ساده حرف میزنیم و به به و چه چه میکنیم
مثلا استاد نشسته داره توی سفر به دور آمریکا یه قهوه ساده میخوره
دوهزار تا کامنت میاد که واااااای استاد وقتی شما داشتید قهوه میخوردید من بوی عطر قهوه رو احساس کردم
من بخاری که از فنجون قهوه تون بلند شد رو حس کردم
آیا ما تا حالا قهوه نخوردیم؟
یکبار شده تا حالا همون حسی که به قهوه خوردن استاد داریم نسبت به قهوه خوردن خودمون داشته باشیم.
نکنه داریم برای نوشتن یک کامنت تظاهر به مثبت بینی میکنیم.
در صورتی که یک هزارم همون هارو تو زندگی خودمون نمیبینیم
مثلا تو یه سکانس استاد با درون میاد بالا و مثلا صدتا ماشین کنار هم توی پارکینگ رو نشون میده
پونصد تا کامنت میاد وااااااای خدایا چقدر فراوانی چقدر زیبایی چقدر نظم چقدر ……
یعنی ما تا حالا صد تا ماشین کنار هم توی پارکینگ ندیدیم که انقدر برامون اعجاب انگیز و شگفت انگیزه
بخدا قسم همین صد تا ماشینو هر روز توی زندگی خودمون میبینیم و از بالا تا پایین بهشون فحش میدیم که خاک تو سرتون با این شهر و کشور و مملکتتون ، چه وضعشه کل شهر شده ماشین ، هنش ترافیک همش بدبختی
حالا چجوریه که این ماشینا تو فایل استاد میشه مایه تعجب مایه فراوانی؟
نکنه به صرف این که زیبا بین به چشم بیایم و بگن عجب کامنت زیبایی نوشته میریم صد بار فایلو جلو عقب میکنیم که بیایم بنویسیم استاد تو دقیقه بیست و سه تو ثانیه چهل و هشت چقدر رنگ بند کفشتون که با رنگ بند اپل واچ تون و با دکمه پشتی شلوارکتون ست شده بود جذاب شده بودید
بخدا هممون بند کفش و شلوارک و ساعت داریم ولی یکبار همینجوری که واسه لوازم شخصی استاد ذووووووق میکنیم واسه خودمون و واسه لوازم شخصی خودمون ذوق کردیم؟
ذوق کردن خیلی هم خوبه ولی آیا مطمعنیم که اینا ادا نیست؟
اگه واقعیه پس چرا نعمتهای خودمونو نمیبینیم؟
توجه به زیباییها توجه به فراوانیها قشنگه ، ولی پس چرا همینارو تو زندگی خودمون نمیبینیم
بقول یه خواننده ای درسته بنز ندارم ولی دویست شیش که دارم
دوش تو هوای آزاد ندارم ولی تو خونم که دارم
یکبار شکر گزاری همون آب گرم و دلنشین حموم خونه خودمو کردم که میام تعداد قطرات آب تو فایل استاد میشمرم؟
اپل واچ ندارم ولی یکبار شکرگزار همین ساعت هوشمند شیائومی که خودم دارم بودم؟
فورد 150f ندارم ولی یکبار شکرگزار همین ماشین صفر کیلومتر ایرانی که عاشقش بودم و خدا براحتی بهم داده بودم؟
ده یازده ها موتور ندارم ولی شکرگزار هنین اسکوتر زیبایی که عاشقش بودم و خدا بهم داد بودم؟
پارادایس ندارم ولی کوه و جنگل و منظره های زیبای اطراف خونمو با همین نگاه عاشقانه دیدم؟
استاد اگه اینجاییه که الان هست به قول خودشون تو بندرعباس زیر آفتاب پیاده میرفته دانشگاه و انقدر محو زیبایی های زندگی خودش بوده که الان تو این شرایط
نکنه فقط داریم با نگاه مقایسه گر و حسرت آلود فایلها رو میبینیم و فقط میخایم کامتهای پر زرق و برق بنویسیم؟
اینارو به خودم میگم
چون دارم سعی کنم تمام همون چیزایی که استاد با عشق ازشون فیلم میگیره و من هم بخش زیادیشو دارم ولی تا حالا یکبار هم بهشون توجه نکردم ببینم و درک کنم و حسش کنم و شورشو بجا بیارم
شده تا حالا با یه فنجون قهوه مون احساس خوشبختی کنیم؟
شده تاحالا از یه پیاده روی ساده و لذت بخش انقدر به وجد بیایم؟
شده تا حالا بخاطر یه غذایی که مادرمون یا عزیز دلمون برامون درست میکنه همینجوری مثل استاد ذوق کنیم و سپاسگزار باشیم؟
شده تا حالا ارزش همین نعمتهایی که الان داریم درک کنیم و قدردانشون باشیم؟
شده واقعا؟
زندگی هنه ما زندگی در بهشته ولی آیا ما این بهشتو دیدیم؟
همین که نود درصد روزمون شبیه به اکثریت جامعه نیست مگه کم چیزیه؟
بخدا یه روزایی که ناچارا بیشتر با آدمها هم صحبت میشم میبینم خدای من ، ابنا چی میگن چرا انقدر درگیرن چرا انقدر مشکل دارن
هممون پاشنه اشیلهایی داریم که هنوز داریم روش کار میکنیم ولی ذهن ما تمام توجه مارو گذاشته رو همون ده درصد نازیبا و باعث شده نود درصد زندگی رویایمونو نبینیم
باعث شده نبینیم سلامتی رو خونمون رو ماشینمون رو عزیزانمون رو احساس خوبمون رو
فقط میگیم کو پول کو سلامتی کو رابطه کو فلان
بابا این هنه چیزو رسیدی بهش
به اونم میرسی فقط کافیه خودت تغییر کنی
مثل تمام چیزایی که الان داری و یروز آرزوت بود
بنظرم اینهم یه یادآوری قانون بود که ما متاسفانه هیلی فراموشش کردیم
امیدوارم هم به خودم و هم به بقیه کمک کنه بهتر این بهشت رو ببینیم
حمید جان سلام
ممنون بابت تلنگری که زدی که ما همون داریم اون خوشبختی که خود استاد میگه احساس با اون وقت تو بندر عباس فرقی ندارن ولی من خودم میگم ناشکر هستم یا بهتر بگم یادم میاره اون چیزهایی که آرزو بودم والن بدیهی شده برام ممنون ازت بابت این کامنت متفاوت قطعا من هدایت شدم که بخونمش چون موضوعی بود که امروز درگیری بودم خدایا شکر بابت این سایت و دوستانی مثل شما
سلام به آقا حمیدرضا
به چه نکته خوب وعالی اشاره کردید واقعا چقدر خداوند به ما نعمت داده است وما آنطور که شایسته است شکر گزار آنها نیستیم بارها شده فلان نعمتی را در زندگی دیگران میبینیم ولی جالبه به داشته های خودمون توجه نمیکنیم
واقعا کامنت خوبی نوشته اید ومن چقدر لذت بردم از خوندنش وبرام درس داشت که هر لحظه شکرگزار داشته هام باشم اره همه ما میتونیم در بهشت زندگی کنیم وقتی نگاه زیبابین شکرگزار داشته باشیم
ممنون برادر خوبم همیشه موفق وشاد وخوشبخت باشید
به نام خدا
سلام دوست مهربان
تحسینت میکنم بابت این کامنت که من خودمو بهم زدم دیدم واقعا همین حرف هایی هست که مسزنی هست ما وقتی برای داشته هامون سپاسگزار نیستیم یعنی تمرکز به نداشته ها و طبق قانون از همون جنس وارد زندگیمون میشه
ازت سپاسگزارم بابت کامنت فوق العاده ای که منتشر کردی
و عینک رو باید عوض کنیم برای خودمو و وسایل هایی که دارم ارزش قائل باشم
سپاسگزارم
سلام دوست عزیزم
کامنتتون خیلی فوق العاده بود
یه تلنگر حسابی
یه واقعیت تلخ
که خیلی از ماها اون چیزی که خودمون از فایلها میخوایم میشنویم نه اون چیزی که استاد میخواد بهمون بگه
شاید پاشنه های آشیلمون هنوززز باما هستن ما قبلا به به و چه چه میکردیم واسه جلب توجه و نمره بیشتر و….
و الانم گاهی ظاهر سازی میکنیم واسه امتیاز بیشتر و دیده شدن در سایت
اونقدری که یادمون میره درس بگیریم
اصلو ول میکنیم میچسبیم به حاشیه
زندگی کردنو فراموش میکنیم
واقعا ازت سپاسگزارم که این موضوعو بهم یاد آوری کردی که فقط منم و من و این زندگی تا یه روز یه ماه یه سال یا ده سال دیگه هست و هر لحظه ممکنه دیگه تو این جهان نباشم پس دست بردارم از حاشیه ها بچسبم به اصل و این چند صباحی که مونده فقط لذت ببرم
شاید بزرگترین دلیلی که به خواسته هامون نمیرسیم همینه که عمل نداریم یا اینکه فکر میکنیم داریم عمل میکنیم ولی در واقع فقط خودمونو گول میزنیم
اره فایل استاد رو میبینم و میگم به به عجب خونه تمیزی و همون لحظه به اتاقم نگاه میکنم لباسهایی که چند روز پیش باهاش بیرون رفتم هنوز رو صندلیمه
میبینیم… میدونیم…. اما عمل نمیکنیم…..
استاد میگن که اگر حتی یک درصد عمل کنی و به اندازه یه اپسیلون باورهات تغییر کنه زندگیت هم تغییر میکنه به همون نسبت
ما اینو میشنویم ولی به شکلی که میخوایم تعبیرش میکنیم
ازتون متشکرم که اونچه که در قلبتون بود برامون نوشتین
این کامنتو سیوش میکنم تا همیشه بخونم و یادآوری کنم
سپاسگزارم
عاشقتونم
به نام خالق هستی
سلام آقا رضا
چقدر خوب هست که بتونیم بدون قضاوت شدن حرف بزنیم
خیلی خوب نوشتی آیا ما بخاطر جیزی که الان داریم سپاس گزاریم
که میخوام بیشتر بدست بیارم
لذت میبریم
این نکته قابل تامل هست
ولی خیلی وقتها وقتی لذت بردیم
وقتی حس خوب داشتیم
شده
اگه همین نکات مثبت که توجه میکنیم رو واقعی باشه
بدست میاوریم
دیروز تو فایل استاد صدای خش خش برگها خیلی بهم حس خوبی دارد
بعد گفتم امسال چرا هنوز من این صدا رو تجربه نکردم چرا رو برگها راه نرفتم
امروز رفتم طبیعت و درست وقتی رو برگها قدم میزدم
فایل اومد تو نظرم
پس میتونیم خیلی خوب خلق کنیم وقتی توجه میکنیم
و دارم تمرین میکنم تا بیشتر لذت ببرم و ایمان دارم بیشتر بدست میاورم خدایا شکرت
شاد موفق و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
سلام به برادر عزیز آقا حمید رضا
انشأالله همیشه موفق وسالم وسلامت وثروتمند باشی
کامنت زیبایی نوشته بودی من از خواندنش لذت بردم ممنونم شما عین حقیقت را نوشته بودیدی ما همیشه لذت ها وزیبایی ها را در اطراف داریم وهمیشه در دسترس بوده اما خودمان ندیدیم ودر گیر کار ها واتفاقات ناجالب کرده بودیم
من همیشه با عشق سریال زندگی در بهشت وسفر به دور امریکا را میبینم ولدت میبرم اما نتونستم از جزئیات سریال ها بنویسم
اما الان خیلی به زیبایی های اطراف خودم دقت میکنم ولذت میبرم وشکر گذار نعمات زندگی ام هستم در صورتی که سالیان سال در زندگی ام بوده وعادی بوده اما الان جور دیگه نگاه میکنم
حتی صبح ها نانوایی میرم همیشه آسمان را نگاه میکنم واز دیدن طلوع خورشید وابرها ا لذت میبرم وخدا روسپاس گذارم که بابت اینکه در جمع دوستان عزیزم هستم واز کامنت های خوبشان استفاده میکنم
سلام به همه یکتا پرستان سایت
سلام استادان عزیز
منم با شما موافقم داداش گلم اصلان دوست ندارم یه کامنت بزارم که بگم منم هستم نه شما میتونی به جایی این همه تعریف وتمجید وقت با چند کلمه توحیدی یه کامنت بزاری که اولآ خدا دوست داشته باشه ودوما استادان و دوستان دیگر نیاز نیست این همه جملات بنویسی که انگار غرق در ظلمت و فقری که فقط استادان عزیز فقط این نعمات رو دارن به قول برادر عزیزم حمید شما این فایل رو میبینی فقط باید بدونی که استاد میخواد که تو هم شکر گزار باشی به خدا به قول استاد همه ما یعنی 99 درصد ما این نعمت هارو داریم اگه به اندازه استاد نداریم چون مثل استاد سپاسگزار نیستیم منو ببخشیداگه پر حرفی کردم از خدا میخوام قلب همه مارو به نور خودش روشن کنه ایمان مارو قوی کنه تا تک تک ما به آنچه که استاد رسیده وحتی بیشتر برسیم که در راس همه این نعمت ها فقط الله رو بفرستیم ویکتا پرست باشیم همه شما عزیزان رو به آغوش گرم الله مهربان میسپارم یا حق
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام آقا حمید رضا
کامنت عالی شما را خوندم و لذت بردم اول از همه جسارت شما را تحسین میکنم که چقدر روک با همه ما عباس منشی ها صحبت کردی آره درست میگی
من هم خیلی به این موضوعات فکر میکنم
صبح تا شب بینهایت نعمتهای ریز و درشت دورو بر همه ما هست
یه جورهایی پراز بهشت هستیم آیا اصلا شکر گذار هستیم
امروز صبح توی منطقه دروس پاسداران قدم میزدم چه خونه هایی چه طبیعت زیبایی گفتم خدایا اینجا خود بهشته
چقدر ثروت چه خونه های لاکچری چه ماشینهایی توی کوچه ها و خیابانهای پارک بود
مردم را میدیدم توی کافه ها چقدر راحت از محیط اونجا استفاده میکنند به راحتی پول خرج میکنند
مدام به خودم میگفتم خدای من چقدر ثروت چقدر فراونی هست
تو همین تهران که خدا میدونه من که اصلا جرات نمیکنم بعضی اوقات با مردم صحبت کنم از بس که همه ناله هستند بیشتر مردم فقط شکایت میکنند از زمین و زمان
چرا مردم ما فقط نازیبایی ها را میبینند
البته نه فقط برای منطقه دروس باشه ها که من این منطقه را دیدم و الان بگین خوب معلومه دیگه اونجا بالاشهر دیگه
پاشو برو پایین شهر برو شهر فلان شهرستان فلان
من هفته پیش رفته بودم عبدول آباد تهران
واقعا اونجا هم جزء منطقه پایین شهر تهرانه
ولی همونجا هم جوانها و مردم خوب زندگی میکردند کافه هاش پر بود
مرکز خریدهاپر بود از بهترین جنس ها و پر بود از آدما مردم خرید میکردند شور و هیجانی بود
مثلا من قسمت لباسهای بچه گانه و سیسمونی بودم
چه جنسهای خوبی بود چقدر مردم خرید میکردند چه رستورانها خوبی داشت چه کافه هایی بود
ما رفتیم یه کافه وسط همون عبدول آباد به خدا قسم متل کافه تو ولنجک درست کرده بودن چقدر زیبا همه چی عالی مردم هم استفاده میکردند
مثلا همونجا همه جور قشری آدم بود بیشترشون با ماشینهای شخصی خودشون اومده بودند
یا حتی مردمی که اونجا زندگی میکردند
شرایط اکثرشون یه خونه داشتند ماشین هم داشتند درآمدی داشتند
بچه هاشون میدیم خوب لباس پوشیده بودند
چون من برای باورهای خودم به اینجور چیزها هر جا میرم توجه میکنم سوال میکنم
مثلا از کاسب ها سوال میکنم
خوب بابا بیایم قدر همینها را بدونیم واقعا شکر گذار باشیم شکر گذار واقعی باشیم ها
مثلا طبیعت ایران طبیعت همین شهر تهران اطراف تهران چقدر عالیه آیا ما قدر میدونیم سپاسگزار هستیم
فقط خدا نکنه یه روز هوا آلوده باشه وای. دیگه نمیشه پاتو از در خونه بزاری بیرون از بس که همه دارند فقط از هوا بد میگند و فحش میدهند و مسئولین و نفرین میکنند
خوب دیگه میخوایم چی رو داشته باشیم
آره من هم قبول دارم و اینو همیشه روزی چند بار به خودم میگم
میگم فرزانه این زندگی استاد عباس منش که میبینی
این استاد همون روزی که توی بندر عباس بوده با همان شرایط سخت شکر گذار بوده ها به زیبایی ها توجه داشته ها
تو چقدر شبیه اون موقع های استادت هستی
من ادعایی ندارم ولی سعی میکنم سعی میکنم هر روز شکر گذار نعمتهای ریزو درشت خودم و زندگی ام و اطرافم باشم
فکر میکنم شکر گذار بودن وظیفه اصلی منه
مثلا واقعا در این زمان که ما داریم زندگی میکنیم نعمتهای آب برق تلفن اینترنت گاز نت واتس آپ مترو و خیلی چیزهای دیگه که داریم
آیا تا حالا یک بار هم شکر گذارش بودیم
من یکی از شکر گذاری های هر روزم اینه که خدایا از شما ممنونم که من را در این زمان آفریده ای که این همه نعمتها داریم که تا همین 50 یا 60 سال پیش نبود و مردم سخت تر زندگی میکردند
خلاصه اگر بخوام از این چیزها بنویسم تا صبح هم بنویسم کمه
مهم اینه که عمل کنم و شکر گذار واقعی باشم
وقتی کامنت شما را خوندم
خواستم احساسم را با شما و دوستانم در میان بزارم و بگم
آقا حمید آنقدر کامنت شما به دلم نشست و خوب بود
دوباره میخوام برم از اول بخونم
بلد نیستم بلد بودم سیو میکردم
در پناه الله یکتا باشید
سلام فرزانه عزیز
خیلی سپاسگزارم برای کامنت های باارزشی که مینویسین فرزانه جان من برای سیوکردن کامنتی که دوست دارم هروقت دلم خواست بخونم پایین کامنت سمت راست ستاره هاکه امتیاز میدیم یه قلب کوچک صورتی رنگ هست اونومیزنم پررنگ میشه میره توارشیو علاقه مندی ها توپرفایل شخصی هروقت خواستم میرم ازاونجاانتخاب میکنم میخونم
امیدوارم کمکتون کرده باشم
سلامت وثروتمندوتوحیدی باشی عزیزم
سلام اکرم عزیزم
خیلی ممنونم برام کامنت گذاشتی
چقدر شما مهربان هستی
ممنونم که به من یاد دادین تا بتونم کامنتم را سیو کنم
اما من اون قلب صورتی را که میزنم گررنگ تر میشه و فکر کنم برای امتیاز به کامنتها هست
ولی همان تور که گفتید میرم تو آرشیو علاقه مندی ها چک میکنم ببینم سیو شده؟
باز هم ممنون و سپاسگزارم دوست عزیزم
آرزوی موفقیت براتون دارم
در پناه الله یکتا باشید
سلام.و خسته نباشی خدمت برادر گرامی و هم فرکانسی و هم خانواده عزیز.
ممنون از این نگاه ظریف و پرمحتوایی به این فایل ها، خیلی تاثیرگذار و زیبا بود.
بله، درسته، همه ما این نعمت ها رو در سطوح مختلف داریم. ولی قدردان نیستیم. و اگر هم باشیم فقط کلامی.
ممنون از این نوشته زیباتون.
سلام به دوست خوبم چقدر حرفاتون به دل نشست و این نشون دهنده بالا رفتن مدارتون هست به قول استاد عزیزم ما ریشه های تغییر استاد رو نمیبینیم و داریم شاخ و برگهارو میبینیم
قطعا استاد ابتدای مسیر به کوچکترین و کمترین نعمت و زیبایی توجه کردند و لذت بردن و تکاملشون رو طی کردن و افرادی رو جذب میکنند که با کوچکترین چیزهایی که استاد در فایل نشون میدن ذوق میکنند و این تغییر فرکانس استاد هست که توجه هارو جلب میکنه پس ما باید از کوچکترین و کمترین نعمتها و زیباییهای اطراف خودمون لذت ببریم بعد حتما ما هم توجه افرادی رو جذب خواهیم کرد که با شادی ما شاد میشوند وتحسین میکنند و این همه زیباییها برای ما بدیهی میشود و دیگران با تحسین کردن لذت میبرند
عالی نوشته بودین موفق باشید
سلام دوست عزیزم
چه تلنگری ،چقدر قشنگ بهمون یادآوری کردید ،واقعا چرا ما نعمت های خودمون و نمیبینم یا اگرم ببینم اینقدر بولد نیست برامون ،چرا اونطوری که باید برای داشته هامون شکر گزار نیستیم و لذت نمیبریم
منی که چند سال پیش از جنوبی ترین نقطه تهران میومدم محل کارم تو مترو خط کهریزک اونقدر شلوغ بود یا زیر دست و پا له میشدم یا همه دکمه های مانتوم میکند یا لباسام پاره میشد وقتی میرسید م خونه ،تازه اونم خونه خودم نه خونه مادرم کلی غرغر میشنیدم که بچه ات و انداختی سر من رفتی دنبال خوش گذرونیت ،چرا الان یادم رفته که ده تا منطقه اومدم بالاتر با ماشین خودم میرم سر کار تازه 5دقیقه بیشتر نیست تا برسم ،وقتی هم که میام خونم ،خونه ای که بهترین جای دنیاست برام واقعا بهشتمه پر از امنیت و عشق و آرامش تازه دختر قشنگم با عشق برام قهوه درست میکنه ،چرا من اینارو یادم رفته ،البته من کلا صبح تا شب برای چیزهایی که دارم خدارو شکر میکنم ،ولی واقعا بازم کمه بازم خیلی چیزها رو یادم میره دوست عزیزم ممنونم بخاطر این کامنت زیبات منو به خودم آورد یه تلنگر بود برام که بیشتر و بیشتر شاکر باشم و دستاوردهام و چیزهایی که دارم و دست کم نگیرم و هر لحظه برای خودم یادآوری کنم
امیدوارم بهترینها پیش روتون باشه
خدایا صد هزار مرتبه شکرت برای اینهمه نعمت و فراوانی و حال خوب و ثروت و سلامت و آرامش و امنیت تو زندگیم
سلام آقا حمیدرضا عزیز… ممنون از شما بابت این تلنگر فوق العاده….
خداروشکر میکنم که خدا باهام حرف زد از طریق شما….
این روزها معجزات بسیاری رو دارم تجربه میکنم و هر لحظه ایمانم قوی تر میشه به این مسیر…
خیلی دقیق نکاتی رو گفتی که عین واقعیت هست و خداروشکر زود فهمیدم این قضیه رو
به نام ربّ العالمین
سلام به آقای ثانی محترم و همه ی دوستانم
چقدر تلنگرتون جالب و به جا بود.
اینکه از هر زیبایی تو فایلهای استاد ذوق میکنیم، مینویسیم، میگیم، همونا رو تو زندگیِ شخصیِ خودمون میبینیم؟ حس میکنیم؟ ذوق می کنیم.
مثلا همین پردایسِ زیبا، با درختها و دریاچه ی خوشگلش که تو ویدئوها استاد از کنارشون به آرامی عبور میکنن و صحبت میکنن، تو زندگیِ شخصیِ من به چی تبدیل یا تشبیه میشه.
ما همه ی پنجره های خونه مون روبه طبیعته، مخصوصا هر روز از پنجره آشپزخانه میبینمشون، فضایی شبیهِ پارک پر از درخت، شبیهه میدان کوچولو که یه درخت وسطشه دورادورش باز هم درخت و گل هست و 4 عدد نیمکت، خودم گاهی روی اون نیمکت ها نشستم و گاهی تماشاگر عزیزانی بودم که روی نیمکتها نشستن.
از اونجا که داخلِ مجتمع هستیم، پس این فضا کاملا شخصی و محافظت شده است و ساکنین مجتمع عبور و مرور دارن که خیلی هم کمه، یعنی سکوت دلچسبی دارم با این محوطه ی بهشتیِ خودم.
چند روز پیش که داشتم دور محوطه مون پیاده روی میکردم دیدم فقط روبه روی پنجره آشپزخونه ی ما درختِ توتِ نازنینمون، خیلی خوشرنگ با رنگ زرد تزیینِ پاییزی شده.
یعنی عینِ یه نگین میدرخشه بین بقیه درختای اطراف و روبه روش که سبز هستن.
همونجا گفتم شگفتا….
خدایا این قشنگ جان رو دقیقا گذاشتی جلویِ دیدِ من هر روز؟
هر صبح؟
با اون رنگهای زردِ خوشگلشون…
تازه هر بار گنجشک ها و کبوترها و سایر دوستان میان روش میشینن و دلبری میکنن…
مخصوصا این روزها پرنده ها بیشتر میان جلوی چشمهام، روی درخت، روی لبه ی پنجره آشپزخونه و دلبری میکنن.
الحق که منم باهاشون احوالپرسیِ گرمی دارم هر بار به محضِ مشاهده.
دقیقا میان و حالِ منو خوش تر میکنن.
چقدر خوشحالم پرده نزدم برای پنجره آشپزخونه و هر روز شاهدِ این دلبری های طبیعتِ خدا هستم.
پنجره ی کشیده و مستطیلیِ کوچک، که از بیرون دید نداره به داخل، ولی از داخل من دیدِ شگفت انگیزی دارم به یه عالمه درخت که روبه روم هستن.
شاید از لحاظِ فیزیکی کوچک باشه پنجره آشپزخانه مون، ولی از لحاظِ عمقِ زیبایی به بیرون خیلی وسیع و شگفت انگیزه.
طیِ 4 فصل هر روز یه رنگ و لعابی از طبیعت رو دریافت میکنم.
بارون و برف رو باهاش دیدم و حض بردم.
بادهایی که برگهای درختان رو تکون میدادن دیدم و حض بردم.
پرنده ها و گربه روی درخت رو از طریقش دیدم و حض بردم.
محصولِ توت سفید درخت جان رو دیدم از طریقِ و حض بردم.
شب و روز، طلوع و غروبش رو دیدم و حض بردم.
هوای خنک رو از همین پنجره حس کردم و حض بردم.
این فقط یه پنجره نیست، یه دریچه ی شگفت انگیز هست برای خونه مون، یه عضوِ خاص و دوست داشتنی.
این درختِ محترم روبه روی پنجره اشپزخونه، یه درخت هست با شاخه هایی بزرگ و دوست داشتنی، بهار پُر از بارِ توت سفید بود، یه روز رفتم و کلی از نزدیک عکس گرفتم ازشون، از محصولاتِ فراوان و قشنگش.
وقتی از نزدیک میبینمش انگار شاخه هاش رو مثل دست باز کرده رو به جهان، دستهایی بزرگ و بلند و مهربان. شاخه های بلندش رو میبینم حس میکنم میخواد همه رو بغل کنه با عشق.
خُب این برای من تبدیل شده به اینکه زیبایی پردایس رو دیدم، آوردم تو بهشتِ خودم، مجتمعِ خودمون که عینِ بهشته، پر از درخت، پر از گلهای متنوع.
استاد تریل دارن، ما هم فضای مجتمع مون بزرگه و برای پیاده روی عالیه، از داخلِ دار و درخت و گل و باغچه رد میشم، یه سری از بلوک ها بالکن های بزرگ دارن، اونا رو با عشق ستایش میکنم، یه عالمه ماشین پارک هست، میبینمشون و لذت میبرم از تمکنِ مالیِ همسایه هامون و ماشین های قشنگشون.
فضای پارکینگی تو محوطه زیاده و این از اول که اومدیم اینجا برام تحسین برانگیزه، که هر کسی بیاد هیچ دغدغه ی پارکینگی نخواهد داشت نه برای خودش نه مهمانانش.
منطقه ی خلوتی هست چه داخل مجتمع چه پیرامونِ مجتمع.
خیابان های وسیع و خوش آب و هوا.
گذر کردن سگ های مهربان تو خیابان ها و صلحِ شگفت انگیزِ مردم و سگ ها با هم.
اینا همه ی نتایجی هست که من مخصوصا از پاییز پارسال تا به الان، که تمرکزی تر با استاد جلو اومدم متوجه شدم دارم کجا زندگی میکنم.
به قولِ شما مواردی هم هست که در استاد و ویدئو تحسین میکنیم در حالیکه در خود و زندگیِ شخصی مون متوجهش نمیشیم.
یه مثالِ جالب، ساعت هوشمندِ من صفحه اش شبیهِ اپل واچه، یکی از اقوام گفت اپل واچه؟
گفتم نه از سایرِ دوستانِ دیگه است :)
حقیقتش اینه در لحظه ی کنونی من یه ساعت هوشمند دلم میخواست که خدا بهم داد این نازنین رو، اونم به شکلِ هدیه تولد از طرف همسرم ماه ها قبل از تولدم…
خب نگاهِ من فقط تشکر هست و خوشحالی.
که الان ساعت هوشمند دستمه ماه هاست و باهاش میرم پیاده روی و اطلاعات فعالیتم رو میبینم و دوست دارم.
خوشحالم که هدیه ی زیبا و دلنشینی گرفتم از همسرم، به محضِ ابرازِ علاقه ی من به ساعت، برام گرفت.
خب حالا بیام فکر کنم این که اپل واچ یا هر برندِ دیگه ی ساعت هوشمند نیست و چه فایده؟
برای من مهم نیست.
من دارم با ساعتم و بندهاش عشق میکنم، اتفاقا یه بند نارنجی دارم که وقتی دست استاد هم دیدم باز یادِ ساعتِ عزیزِ دل خودم افتادم.
اصلا ادعا ندارم دوست دارِ برندهای شناخته شده و باکیفیتِ جهانی نیستم.
چرا منم عاشق تکنولوژی هستم و کیفیتِ بالا واسم جذابتره.
اما باید یاد بگیرم از چیزی که دارم خوشحال باشم، کیف کنم، استفاده اش کنم، تا به مدار بالاتر هدایت شم.
اینو در مورد خانه کشف کردم، گفتم تو باید حالت تو خونه مستاجری خوب باشه تا هدایت شی به بهتر…
این شد که الان هر چی یادم میاد خاطراتِ خوشم از منزل و محله ای بود که 3 سال مستاجر بودیم و بعدش که خدا هدایتمون کرد به این بهشتِ زیبا و منزلِ شخصیِ خودمون.
این نتیجه ی بسیار بزرگیه.
از فضلِ خداونده و حاصلِ فرکانسهای خودمون، هر چند که اون موقع درکی از قوانین فرکانس نداشتم، الان بهتر متوجه میشم دلیل بعضی چیزها رو.
یادمه اون 3 سال مستاجری با همسرم میرفتم اطراف منزل پیاده روی، تحسین میکردیم خلوتیِ کوچه های دنجِ اونجا رو، پارک میرفتیم، فضای سبز رو تحسین میکردیم و کلا کیف میکردیم با اون منطقه که حقیقتا برام شیرین بود، اینچنین شده که بعدش هم هدایت شدیم به یه بهشتِ دیگه، در ادامه ی بهشتِ قبلی.
آقای ثانی، کامنت و تلنگر به جا و شایسته تون باعث شد برای خودم یادآوری کنم چی دیدم تو فایلهای استاد دیدم و بعد باعث شده تو زندگی خودم چشمم به چه نعمتهایی که دارم بازتر بشه.
ممنونم و بهترینها رو براتون آرزو میکنم.
الهی شکر برای دونه به دونه ی نعمتهات.
سلام سمانه عزیز
چقدر با دقت و حوصله نوشتید.
ما باید واقعا تمام نعمتهامونو با هنین جزئیات ببینیم و شکرگزار باشیم تا برسیم به جایی که استاد رسیده.
دیروز بعد از نوشتن کامنت، خودم رفتم تو فکر، چجوریه که بند ساعت استاد انقدر مورد توجه قرار میگیره در صورتی که این بند دست میلیونها نفر هست؟ دلیلش شکرگزار بودن و توجهیه که اسناد قطعا هزاران بار نسبت بهش داسته،
دنیا هم مثل اینه همینو هز زبان هزاران نفر بهش برمیگردونه
این بند ساعت یه موضوع بسیار کوچیکه و میتونه در مورد تمام مساعل بسط پیدا کنه
سلام به دوست خوبم حمید رضا جان
چقدر زیبا گفتی سپاسگزارم ازت
بخدا همین مسایل تو ذهن منم اومده بود چند وقت پیش یه منظره زیبا که کمه بسیار بسیار زیبایی دیدم با خودم گفتم اگه استاد اینو میدید یه فایل در موردش می ساخت اما من به اندازه ایشون ذوق کردم حتی حوصله نکردم به فیلمی ازش بگیرم و دقیقا اونجا فرق بین خودم و استاد،فاصله بین ایمان و عمل گرایی خودم و استاد رو فهمیدم و گفتم اگه بخوام ریزتر ببینم منم خیلی چیزا دارم برای ذوق کردن ولی انگار یا برام عادی شده یا ی نیرویی یه چیزی نمیدونم چیه مانع بروز احساساتم میشه خیلی به احساسم پر و بال نمیدم این پاشنه آشیل منه که باید اهمیت بدهم به این ساخت مقدس
بسیار از شما سپاسگزارم داداش گلم
سلام به جناب حمیدرضا نارنجی ثانی دوست و برادر عزیزم در این سایت الهی وقت شما بخیر امیدوارم حالتون عالی باشه تشکر میکنم از دیدگاه بسیار ارزندهتان و عرض میکنم که بنده از زمانی که با استاد آشنا شدم و آموختم که تحسینگر نکات مثبت و زیباییها باشم و مشغول این موضوع مهم گردیدم به طور خودکار و اتوماتیک در زندگیم بر همین مدار هستم و به نکات زیبای زندگی و پیرامونم توجه میکنم و آنها را تحسین مینمایم با این وجود از دیدگاهتان خوشم آمد و به قول خودتان تلنگرتان را پسندیدم به نظرم افرادی که در این سایت به قول شما ادا در میآورند نمیتوانند در زندگی پیشرفت و موفقیت و رجعت به مدارهای بالاتر را تجربه نمایند برایتان از خداوند مهربان شادی سلامتی خوشبختی ثروت و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم به خدای مهربان میسپارمتان خدانگهدار
سلام خدمت دوست گرامی
برام جالبه که چند روز قبل در قدم اول جلسه اول من هم به این اشاره کردم که گاهی نمیتونم ارتباط برقرار کنم با کامنت ها ، البته نه همه ،بیشتر در مورد سریال زندگی در بهشت
چون یک تفاوتی بین لذت و رضایت استاد و خانم شایسته با کامنت ها برام وجود داشته در گذشته
و چقققدر با خوندن کامنت شما خوشحال شدم
چون فهمیدم خیلی خوشبخت تر از تصور خودم هستم
چون بیشتر این لذت هارو در زندگی خودم میبرم
وبعد کامنت ها رو میخوندم یک تفاوتی حس میکردم که دیگران انگار حالشون از من بهتره و بهتر زیبا بین هستن
در حالیکه من غروبها که میرم قدم بزنم آسمون و غروب افتاب میبینم میخکوب میشم و چنان لذتی میبرم که حد و مرز نداره و تکراری نمیشه
حتی از یک دوش ابگرم شکر گزارم از لباسهای متنوع و تمیز که همیشه اماده است تا برم قدم بزنم و با خودم خلوت کنم و…
چقدر احساسم خوبتر شد نسبت به خودم
البته خودم آرامش م میبینم و میدونم خیلی پیشرفت کردم
ولی مقایسه!امان از این مقایسه که فکرمیکردم به اندازه دیگران با دیدن زیبایی به وجد نمیام
دقیقا درست میگید قبلا اصلا توجه به تعداد ماشین ها نداشتم اما الا من در حال راه رفتن تعداد ماشین های لاکچری میشرم و تحسین می کنم ومیگم ببین معصومه میگن ثروت نیست پس این همه ماشین چیه اون هم تو شهر کوچک ما!
خیلی حالم بهتر شد که این راه درسته خیلی هم درسته، فقط رو باور مالی باید به شدت کار کنم که خیییلی ضعف دارم
ممنون از شما.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوست عزیز
ممنون برای این کامنت زیباااا
من این حسی ک شما گفتین ، با خوندن کامنت محمدحسن خانکی عزیز داشتم
جدا از نکات دیگه ای ک داشت
نکته ای ک برام خیلی جالب اومد همین بود
ک ما هر فایلی رو ک می بینیم ، با دقت و با جزئیات ، توجه ب نکات مثبت میکنیم و گاها کامنت میزاریم ، ب قول شما با آب و تاب ؛ این خیلی خوبه
ولی آیا همونقدر تو زندگی خودمون با این دقت نعمتهایی رو ک داریم می بینیم ؟؟؟
ولی محمدحسن جان تمام زیباییهایی ک تو فایل دید ؛ شبیهش رو تو زندگی خودش میدید و با ذوق تعریف میکرد
من تحسین کردم ذهن و قلب بزرگش رو
چقدررررررر قشنگ میبینه
چقدر راحت تو ذهنش زیباییهای زندگیش رو میبینه و مطابقت میده با زندگی استاد
تو بارون
تو خرید
تو خوردن
تو ورزش
تو پیاده روی
تو هوا
تو خاطره بارون و آب دادن ب درختها با اومدن بارون و شستن ماشین استاد
جامپینگ خونه دوست استاد با جامپینگ توچال و تعریفش با ذوق
و این یعنی سپاسگزاری عملی
با دیدن نعمتها و لذت بردن از آنها
با دیدن فیلم مسافرت استاد و نکات مثبتش و مطابقت اون با زندگی خودشون
بزرگترین سپاسگزاری رو میکنه
زندگی خودش رو در حد زندگی استاد زیبا میبینه و لذت میبره
البته این بخاطر سن کم این عزیز هم هست ک نجواهای ذهنی ما رو نداره و مقاومت نمیکنه در مقابل خوبی ها
و این همون آرامشیه ک وقتی داریم میتونیم خوبی ها رو ببینیم
خدایاشکرت
سلام رهای عزیز
من خودم اعتراف میکنم تو این مورد خیلی ایراد دارم.
ولی بتازگی یعنی از همون دوهفته پیش زیر دوش تصمیم گرفتم هر فایلی که از استاد میبینم سریع نمود اون تصویر یا اون نعمت رو تو زندگی شخصیم بیاد بیارم و تو ذهنم بزرگ و ارزشمندش کنم .
امیدوارم بتونم اینو بخشی از طرز فکر غالبا بکنم
سلام آقای حمید رضای عزیز
واقعا گل گفتی همه بچه های سایت بیشتر اوقات فقط نعمتهای استاد عباسمنش رو میبینن تحسین میکنن وفکر میکنن خیلی توجه آگاهانه کردن به زیبایی ها و شکارچی نکات مثبت شدن در حالی که نعمتهای خودشون زیبایی های کشور خودشون رو نمیبینن واقعا تلنگر به جایی بود آفرین منم موافق نظر شما هستم .وقتی مثل استاد برای نعمتهایی که خودت داری ذوق کنی وشکرگزار باشی بهت داده میشه وقتی مثل استاد جوری از داشته هات لذت ببری مثل ندید بدید ها لذت میبری راستش یکبار که با همسرم فایلهای استاد رو میدیدم همسرم زیاد با مباحث آشنا نیستن ومن چون همسرم عاشق طبیعت ومزرعه هستن فایلها رو نشون میدم یه روز گفت چقدر اینا ندید بدیدن مثل اینکه هیچی ندیدن ازاینا تو ایران هم هست دیگه من اونجا متوجه شدم که استاد به خاطر ندید بدبد بودن ذوق نمیکنه بلکه استاد مثل بچه ها از داشته هاش لذت میبره واحساس شادی داره
بازم ممنون آقای حمید رضا بابت حرفهای که حقیقت محض بود ..
سلام اقای نارنجی ثانی چه کامنت فوق العاده ای نوشتین واقعا
خود استاد هم بارها گفته اقا من از همون بندر عباس اینجوری فکر میکردم که به اینجا ها هدایت شدم
واقعا همونجور که توجهمون روی نعمتهای استاد هست باید روی نعمتهای خودمون هم باشه و سپاسگزارشون باشیم
چه جمله های طلایی نوشتین واقعا همین که شبیه بدنه جامعه نیستیم باید خدارا هزار مرتبه شکر کنیم
همین که به این مسیر هدایت شدیم باید شاکر خداوند باشیم
به نظرم کامنت شمارو باید ذخیره کرد و هر چند وقت یکبار بخونیم و به خودمون یاد اور بشیم که سپاسگزار واقعی نعمتهامون باشیم
سپاسگزارم ازتون دوست خوبم
سلام به اقای ثانی دوست و همراه ما در این سایت زیبا
خداروشکر میکنم که روزم رو با خوندن کامنت شما شروع کردم
و شما به نکته ای توجه کردید که شاید ذهن مقاومت گر من حالاها حالاها به من نمیگفت و چقدر زیبا نوشتید واقعا زیبا بود واقعا
جدا سپاس گزاری چیزی جز این دیدن چیز های کوچک نیست چون شما اگر ثروت مند ترین فرد جهان باشی باز به احساس خوب نیازمندی و هیچی جز سپاس گزار بودن انسانرو به احساس خوب نمیرسونه و چقدر خوشحالم که این کامنت این پیام رو به من داد که به خاطر جز به جز اتفاقات امروز سپاس گزار باشم
به خاطر بوی قهوه بی نظیرم
به خاطر ماگ های خوشگل و رنگ و وارنگم که هر روز یکیشون رو انتخاب میکنم واسه خوردن قهوه
به خاطر قهوه باکیفیتم
به خاطر اینکه قهوه انرژی خوبی بهم میده
به خاطر قهوه سازم
ببینید همین قهوه ساده چقدر جای سپاس گزاری داشت !!!!
یا به خاطر دفتر کدنویسی روزانه ام که طرح ونگوگ داره
یا به خاطر خودکار های رنگ و وارنگم
یا به خاطر این حس ارامش و تنهایی که روزا تو خونه دارم
……
انقدر زیادن که واقعا جایی واسه احساس کمبود نذاشتن اگرکه واقعا بینا باشیم و ان ها را ببینیم
چقدر سپاس گزار خداوندم به خاطر این هدایت
و سپاس گزارم از شما به خاطر این کامت بی نظیر
هرجا هستید شاد و سلامت باشید
سلام به شما دوست عزیز جناب حمید رضا
کامنتتون خیلی جالب بود برام، خیلی وقته که من کامنتی نخوندم ولی دید شما جالب بود
یاد جلسه دوم یا سوم قدم اول از 12 قدم افتادم، اونجایی که استاد میرن به گالری و از ماها میخوان که توجهم کنیم به اون زیباییها
ولی در فایل بعدی میگن که اینکه بیای بنویسی و بگی آره این نقاشی قشنگ بود، کارهای اون قشنگ و راحت بود، این باورها رو میشه درآورد، اینکه راحته و به درآمد رسیدن از این شرایط امکان پذیره رو همه رو نوشتی
ولی چقدر به حرفایی که زدی اعتقاد داری؟ چقدر باور داری این مسئله میتونه واقعا اتفاق بیوفته؟ چقدر از ته قلبت به جمله هایی که نوشتی ایمان قلبی داری.
من ازت نخواستم بیای برای من بنویسی که چه باورهای فراوانی ای میشه ازش درآورد. باید یاد بگیری که هرچیزی میبینی رو باور داشته باشی. و این صحبت های شما منو برد به این فضا.
راستش از وقتی که با استاد آشنا شدم و دیدم که چطور زیبایی ها رو تحسین میکنن تلاش کردم یاد بگیرم منم در زندگیم این کار رو انجام بدم و واقعا هم نتیجه گرفتم.
حتی شده مثلا توی یه فایل از استاد رنگ غروب آسمون خیلی خیلی بی نظیر بود و من انقدر از اون صحنه لذت بردم که نگو، جالبی ماجرا اینجاست که دو روز بعد خودم همون غروب رو تجربه کردم و واقعا سپاسگزار بودم که با توجه به یک ویدیو، اون رو توی زندگی واقعیم هم تجربه کردم.
از وقتی که با استاد آشنا شدم یاد گرفتم زیبایی ها رو تحسین کنم، قطعا که صد در صد نیست ولی میدونم که حداقل 60-70 درصد دارم خوب عمل میکنم
همین دیشب به سیامک (نامزدم) گفتم که خداروشکر وقتی ماشین های مدل بالا رو میبینیم، یا ماشین هایی که ازشون خوشمون میاد. فقط تحسین میکنیم، بهش درود میفرستیم که تونسته این ماشین رو سوار بشه، و سالهاست دیگه خبری از این نیست که بگیم فلانی چون دزد بوده تونسته سوار این ماشین بشه. یا فلانی چون پدرش درومده، هزاران سال کار کرده تونسته به همچین موقعیتی برسه.
نه واقعا دیدگاه من خیلی وقته توی این قضیه تغییر پیدا کرده.
شاید هیچکس مثل من نباشه که هرشب که ماه رو میبینه سپاسگزاری کنه بابت دیدنش و هرلحظه از نگاه کردن بهش لذت ببره. از اینکه یهو یه عالمه ستاره توی آسمون میبینه لذت ببره.
یا اینکه مثلا بفهمم رنگ کمربند i8 آبیه و با خود ماشین ست شده و کلی کیف کنم چون تابحال کمربند آبی ندیده بودم.
یا مثلا فورد استاد رو میبینم و کیف میکنم، بعد یهو توی مسیرم یه نمایشگاه ماشین میبینم که فورد F450 آورده، چیزی که تا بحال ندیده بودم، با اینکه مدلش جدید نیست ولی دیدنش خیلی برام قشنگ بود، به حدی که رفتم توی نمایشگاه و مسئولش گفتم اگر اجازه میده من ماشین رو از نزدیک ببینم و ایشون هم اجازه دادن و چقدر هیولا بود این ماشین. و چقدر سپاسگزار بودم که تونستم این ماشین رو ببینم، چند نفر هستن مثل من که بتونن تمرکز کنن و چیزی رو ببینن که بودنش توی ایران اصولا امکان پذیر نیست؟
اینها رو واقعا میبینم و لذت میبرم و کیف میکنم.
به خودم یاد میدم فراوانی هارو ببینه، ایمان داشته باشه که ثروت برای همه هست و اگر هستند ایییییییییین همه آدم که توی ایران، دارن ماشین لوکس سوار میشن، خونه های زیبا دارن، حال خوب دارن و پر از خوشی هستند، پس چرا من نتونم؟ ثروت بینهایته و من باید ظرفم رو انقدر بزرگ کنم از این باران رحمت الهی که همواره داره میباره بی نصیب نمونم.
خلاصه که ممنونم بابت کامنت جالبتون، باعث شد بهم یادآوری بشه کجای کارم و چقدر باید بهتر عمل کنم
امیدوارم که هممون واقعی و دلی، با عشق و علاقه قلبی از زیبایی ها لذت ببریم.
وااای از این فایل تکون دهنده. چرا 100 ها صفحه نشد؟ انقدرررر زیبا و آگاهی دهنده بود و از یه دید دیگه و بهتر به موضوع نگاه کردید که من واقعا مبهوت مونده بودم و میگفتم راست میگه، راست میگه، راست میگه! اون کلمه “حسرت آلود “اون فایل استاد رو به یادم آورد که استا میگفت توجه میکنید؟اوکی به چه چیزیش توجه میکنی؟ به پول؟ خب به وجود پول یا به نداشتنش؟ این کلمه منو تا اون فایل برد و فهمیدم یه وقتایی با دیدن زندگی استاد، باید بیشتر باعث شه که من زیبایی های زندگی نامحدود خودمو ببینم. باید بیشتر به دنبال همون نکات تو زندگی خودم باشم.
نمیخواستم کامنت بنویسم ولی واقعا باید تحسین کرد آگاهی که از دیدگاه شما بهمون داده شد
حمیدرضای عزیز سلام
ممنون از،نظر زیبا و قاطعتون و دید خیلی قوی و قدرتمندتون در بکارگیری قانون
نظرتون ارزشمنده و جنبهی صحیحی از قانون رو هم شامل میشه
ولی خواستم این تجربه ام هم از درک قوانین خدمتتون توضیح بدم شاید براتون مفید بود:
هربار که هرفایل و هر سبک زندگی در فایلهای زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا میبینم و لذت میبرم و تحسین میکنم و با دقت نگاه میکنم و حسم حتی تغییر میکنه و حالم خوب میشه
و همینطور ناآگاهانه به مواردی بیشتر توجه میکنم که خیلی دوست دارم و لذتش برام بیشتره
مثل سفرها ، مثل طبیعت زیبا ، بارون، غروب ، طلوع ، صخره و دریا و کوه و پیاده روی و عاشقتم گفتن ها و غذاهای لذیذ و …
بعد از،مدت کوتاهی ، دقیقا همون صحنه ها، دقیقا همون اتفاقات، همون رفتارها، همون منظرهها، همون خوراکی ها، فقط روی یه قسمت دیگهی این خاک، برام اتفاق میافته،
بدون اینکه منتظرشون باشم
بعدا که اتفاق میفته باخودم میگم اا من این صحنه رو کجا دیدم بعد یادم میفته تو زندگی در بهشت یا سفر به دور امریکا
ولی چون حین تماشا، نااگاهانه تمرکز کرده بودم روی علایقم، از جنس همونا وارد زندگیم شد در زمان خیلی کوتاه
الان با خودم میگم چرا آگاهانه تمرکز نذارم روی تماشای آدمهای خوب وسالم و مهربانی که سرراهشون قرار میگیرن، معاملات خوبی که انجام میدن، خرید های پر سود و پر نتیجه ی مثبتی که بهش میرسن، انتخاب های مناسب و صحیحی که انجام میدن(که البته اینها نه ققط با توجه و تمرکز بر زندگی استاد بلکه با تماشای زندگی خیلی های دیگه در اطراف ممکنه)
تا معاملاتم همه پر سود و پر رضایت بشه، تا تصمیماتم همه پر سود و برکت بشه ،تا آدمای خوب سرراهم قرار بگیرن
تا انتخاب های خوب کنم
درسته حق با شماست باید از دیدن زیبایی های زندگی خودمون شاد بشیم و ببینیم
ولی در کنارش لازمه تمرکز به اطراف هم بذاریم نه برای مقایسه بلکه برای دعوت اونها به زندگی خودمون
تو جنبه هایی که نیاز داریم
قانون خیلی سادس
توجه به هرچیزی کنی بلافاصله وارد زندگیت میشه
سلام به آقا حمید رضای عزیز
کامنتتون عالییییی بود. چقدر خیلی از ما اونچیزی که داریم رو نمیبینیم و شکرگزار همین نعمت هایی که داریم نیستیم و مقایسه میکنیم و درونا بهم میریزیم و حتی خودمونم متوجه نمیشیم چرا حالمون بده.
چون مرغ همسایه غازه
بازم ممنون تلنگر بسیار عالی ای بود.
به نام خداوند مهربانی ها
سلام و درود خدمت شما دوست گرامی و ارزشمندم
آقا حمید چقدر زیبا و تیزبینانه این دیدگاه رو نوشته بودی
واقعاً یک تلنگر عمیق بود برای من
چقدر خداوند هادی رو سپاسگزارم که هدایتم کرد این دل نوشتهی ارزشمند شما رو مطالعه کنم
این از اون دیدگاه هاست که اگه ده بیست بار هم مطالعهاش کنم باز هم کمه
چون خیلی انگیزاننده است برای دیدن نعمت هایم و شکر گذار بودن این همه تغییرات عالی ای که تو زندگیم رخ داده
به قول شما اینکه 90٪ زندگی من با بقیه افراد جامعه فرق داره؟ این مگه کم چیزی هستش؟!
واقعاً سپاسگزارم به خاطر این دیدگاه زیبای شما که یک درس عبرت بود برای من
خداوند یار و نگهدار و هدایتگر هممون باشه به سمت زیبایی های بیشتر
سلام به حمید رضای عزیزم
بسیار خوشحالم که گوشزد کردی
واقعا بجا و تحسین برانگیز صحبت کردی
ما زیباییهای مربوط به زندگی خودمون رو نمیبینیم ولی از دیگران رو میبینیم
من از استاد یاد گرفتم ماشینی که سوار میشم و تمیز کنم بخاطر شکرگزاری و بهش برسم و روغن و بنزینش و چک کنم تا به ماشین بهتری هدایت بشم
یاد گرفتم از درخت ها و گلهای همین پارک کوچک لذت ببرم تا به جنگلهای زیبا هدایت بشم
از بغل کردن یار لذت ببرم تا به رابطه ی فوق العاده هدایت بشم
من مرتب دنبال تحسین کردن هستم تمام توجهم رو میدم به نکات مثبت
اگرچه ما انسانها خطا میکنیم و گاهی فقط داشته های دیگران رو میبینیم و بجای تحسین حسادت میکنیم
ممنون برادر عزیزم بخاطر حضورتون
موفق باشید
سلام دوست عزیز
چقدر کامنت ارزشمند و پر از نکته ی نوشتین
بی نهایت سپاسگزارم
چشمهامون رو به روی داشته های ارزشمندمون بیشتر باز کردین
دقیقا درست میگید
ماباید یاد بگیریم لحظه لحظه ذهن مون رو عادت بدیم به دیدن داشته هامون نه چیزهایی که نداریم
ما باید یاد بگیریم که شکرگزار باشیم
شکرگزار کوچکترین داشته
کوچکترین زیبایی
کوچکترین نعمت
یادمه استاد در یه فایلی می گفتن وقتی ماشین ظرفشویی خریدن روزی صدبار لیوانها یی که شسته بود و براق شده بود رو بر میداشتن و شکر میکردن بخاطر ماشین ظرفشویی
یا موقعی که کرج بودن می گفتن از همون چند تا درخت نزدیک منزل شون بارها زیبایی ش رو تحسین میکردن
ما باید یاد بگیریم تحسین کردن و سپاسگزاری کردن برای ذره ذره داشته هامون
لحظه لحظه لذت بردن هامون
بقول سهراب چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید
طوری باید داشته هامون رو ببینیم که به وجد بیاییم
زبانمون به سپاسگزاری باز شه
قلبمون به شوق بیاد
بقول یکی از دوستان راه ورود نعمت های بیشتر به زندگی از لذت بردن همین اندک ها
تحسین آنها
و سپاس برای اونها میگدره
بسیار ممنونم برای یادآوری تون
خدایا به همه ی ما کمک کن تا چشمهامون بیناتر و قلب هامون آگاه تر به همه ی نعمت های اطرافمون بشه
آمین یا رب العالمین
وای وای عجب کامنتی بود به خدااااا من چن. وقت دیش داشتم فکر میکردم زندگی خودم و تشبیه کتم به سریال زندگی در بهشت با خودم میگفتم بابا من هم وقتی میزم بیرون یه عالمه ابرهای زیبا میبینم پرنده ه رومیبینم گربه های ناز خوشگل فراوانی تو زندگی خودم هم زمانی ها دوستان عالی این همه نعمت که هروز میشه به سریال عالی و غنی ازش ساخت چرا خودم و دست کممیکیرم و فکر میکنم این ها که چیزی نیست عادیه واقعا عجب کامنت معرکه ای بود مرسی ازتون
سلام اقا حمید
واقعا دمتون گرم.
حرف دل منو زدین.
برای خودمم پراز فکر و عمل و تدبر بود.
بلند شدم رفتم ماشینم رو تمیز کردم.
خونه ام رو کامل جارو زدم و زباله هارو جم کردم دور ریختم.
یخچالم رو بهش نطم دادم
یه گوشت کباب خوشمزه با بادمجون و بامیه خوشمزه درست کردم که بوش داره دیوونه ام میکنه…..
و عاشقانه با خدای خوبم مناجات کردم و نماز خوندم….
امروزم عالی بود.کلی لدت بردم از داشته هام.
خاا خیرت بده.الهی پرداز شادی و آرامش باشئن همیشه.
سلام به برادر عزیزم آقا حمیدرضا
چقدر کامنت تامل برانگیزی
متاسفانه کمبود عزت نفس و تایید طلبی حتی باعث شده تغییر و رشد شخصیتمونم بخاطر حرف دیگران و مقایسه و عقب نیفتادن از قافله باشه…
در واقع برای خودمون زندگی نمیکنیم…
میخواستم برم دوش بگیرم
قبلش نگاهم به کامنت شما افتاد
بعدش
کلی لذت بردم
از دیدن خود آب
از شامپوم تشکرکردم
از مسواکم همچنان، که جنس اصل با قیمت 5 برابر مسواک عادی خریدم.
از خدا هم سپاسگزارم و خیلی باعث افتخاره در جمع شما عزیزان بودن
سلام دوست عزیز.
بخدا نمیدونم از شدت ذوق و خوشحالی چی بگم.
آقای ثانی من صبح هم یه کامنت برای شما نوشتم که خب احتمالا هنوز دریافتش نکرده باشین.
دیشب که هدایت شدم به کامنت شما و حس کردم سوال مد نظرم را ازشما بپرسم پشت سرش باز هدایت خداوند بدلم جاری شد که تمام کامنتهای شما که درسایت گذاشتین را بخونم و من ازصبح فقط مشغول خوندن کامنتهای شما هستم. خیلی چیزا یاد گرفتم. با خوندن یکسری از کامنتهاتون که درپاسخ به دوستان نوشته بودین هدایت میشدم که کامنت اون دوستمون را هم بخونم. و تمام این جریانی که برام جاری شده همش بخاطر قرار گرفتنم در مرحله ای هست که در جهت تحقق خواستم درش قرار گرفتم. بامید خدا درمرحله دریافت.
و درین مرحله باز من باید به درک یکسری از آگاهی ها برسم. به درک مفهوم رهایی، درک مثل بچه شدن، درک احساس نیاز نداشتن درمورد هدفم و…
و چقدرررر چقدرررر این کامنت شما برام پراز آگاهی بود. چون یساعت پیش داشتم بخدا میگفتم خدایا کمکم کن و هدایتم کن که به چه شکل به شرایط نگاه کنم که حس نیاز نداشته باشم. و بازم خدا مثل همیشه سریع جوابمو داد. چقدر این نوشته شما بمن حس خوب داد. چقدر باعث شد باز با دید بهتر و دقیقتری به نعمتهام نگاه کنم. چقدر کمکم کرد برای درک بهتر مفهوم بی نیازی.
خدایا هزاران هزار مرتبه شکرت.
بخدا آنچنان موجی از شادی توی وجودم جاری شده که حدنداره
چقدر آگاهی ازسمت خداوند به وجودم جاری شد از طریق این نوشته شما.
خدایا صدهزار مرتبه شکر.
نمیدونم چی بگم.
ممنونم ازشما دوست عزیز. امیدوارم هزاران برابر این حس شادی و لذتی که که از طریق نوشته شما به وجود من جاری شد خدا به وجود خودتون جاری کنه.
درپناه خداوند باشین
سلام بر حمیدرضای عزیز
کامنتت رو خوندم و از همون عینک مناسبی که گفتی استفاده کردم، این فایل نشانه روزانه من برای امروز فوق العاده و زیبایم بود که هنوز کلی از روز باقی مونده ولی اتفاقات فوق العاده ای واسم رخ داده، همش عالی همش مثبت همش خدایی، کامنت تو یکی از اون اتفاقات زیبا بود، راستش من ذهنم خیلی منطقیه و اگر حرفی درست باشه راحت اونو میپذیره و ذهنم وقتی کامنت رو خوندم کاملا پذیرفت که این کامنت یک کامنت فوق العادست، دقیقا مثل تمام فایل های استاد و قوانین خداوند که ذهن من میپذیره براحتی، که عمل میخاد و واقعا حالا که نگاه میکنم و یه ذره بررسی کردم دیدم واقعا من خیلی عمل کردم و این از نتایج مشخصه و البته از مقایسه 2سال پیشم با الانم، بخدا یکی دوسال پیش منو میدید و الان منو ببینه باورش نمیشه این مصطفی همون مصطفی هست، منتها چون هنوز ماشین چندمیلیاردی نداره این ذهن عزیز خیلی کمال گرایی میکنه که اونم درست میشه، چون من متوجه بودم ولی دوباره بهم یادآوری شد که با سپاسگزاری از همین داشته هامون هرچند کوچک، به خواسته های بسیار بسیار بزرگتر میرسیم، این قانون خداونده و لاغیر
عاشقتونم و درپناه حق
سلام به استاد عزیزم عباس منش وبانوی بسیار خوب ومهربان مریم جان عزیزم
استاد عزیز من با تک تک حرفاتون در این فایل بغض کردم وانگار یه بیداری عظیمی در من بوجود اومد اصلا احساس کردم خدا است که داره با من حرف میزنه وجواب تمامی این صبر کردنای این چند مدت اخیر را میده
برای من نزدیک به دوماه یه مسئله ای پیش اومده وازلحاظ احساسی خیلی حال خوبی نداشتم وتصمیمی گرفتم برای زندگیم که خیلی سخت بود برام ولی من به احساس درونم گوش کردم واون تصمیم را با قاطعیت گرفتم. و از اون ماجرا هرچی بیشتر میگذره، بیشتر خوشحالم واحساس آرامش بیشتری دارم وخودم رو به خدا بیشتر نزدیک میدونم.استاد شما خودتون بارها گفتین که زمانی که میخواید بدونید مسیرتون درسته یا نه ببینید در اون مسیر احساس آرامش درونی دارید یانه
قلب ما آدما باهامون حرف میزنه اینا با تک تک سلول های بدنم حسش کردم .
من خیلی الان بابت این مسیری که توش قرار گرفتم انقدر قدرتمندانه دارم ادامه میدم خوشحالم ویقین دارم که این صبر وقدرت را خداوند مهربانم بهم داده.از خداوندم سپاسگزارم که هر لحظه منا هدایت میکنه وکنارمه
من اینهارو توی سایت شما نوشتم برای اینکه هم از شما تشکر وقدر دانی کنم که انقدر خوب ومهربان هستین که هر تجربه ی خوبتون را با ما به اشتراک میگذارید
هم بخاطر اینکه این نوشتم در اینجا بمونه ویادم باشه این روز هارو.
یک روز میام وتوی این سایت مینویسم که بابت این تصمیمم چه نتیجه ی عالی وخوبی گرفتم وچطوری واز چه مسیر قشنگی به این خواستم رسیدم من ایمان دارم که خداوند مرا به بهترین ها قشنگترین ها هدایت میکنه
پس قدر تمندانه تر قدم برمیدارم
دوستتون دارم خیلی زیاد استاد عزیزم
سلام محمدرضا عزیز
واقعا از کامنت بسیار زیبا و پر از تلنگرت لذت بردم
شاید چند ماه پیش بود که به این موضوع داشتم فکر میکردم
که مثلا فلانی که یک کامنت زیبا نوشته
و کلی از زیبایی ها و فراوانیهای اون فایل صحبت کرده
آیا واقعا توی زندگی خودش هم این کار رو انجام میده
من چند بار کلا کامنت برای فایلهای سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت نوشتم
ولی به خودم گفتم هادی واقعا این خود واقعی تو هست که نوشته یا داری ادای
یه هادی مثبت بین رو در میاری
خدارو شکر که این کامنت بسیار عالی شما رو خوندم
البته این رو بگم به لطف خدای مهربان چند وقته به راه راست هدایت شدم
و به خودم قول دادم که بیشتر از زندگی خودم لذت ببرم و زیبایهای زندگیم رو ببینم که خدارو شکر کم هم نیستن
امیدوارم در پناه الله مهربان شاد باشی