https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/12/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-12-06 04:51:242023-12-06 05:26:44قدم اصلی تحوّل زندگی
648نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
وای خدایاااا من کامنتم رو گذاشتم بعد که تموم شد و ارسال زدم نوشته بود خریدار دوره و اون نشونه خرید دوره بالای اسمم اومد وای نتونستم ننویسم و خداروشکر نکنم بابت این لحظه و بابت این مدال زیبایی که بهم داده شده یعنی دیدم که این یکی از خاسته هام بوده خدایااااا این ذهن چقدر در تلاشه که این موفقیتهارو ساده و کوچیک جلوه بده و چقدر ما باید تلنگر به خودمون بزنیم که ببیییین اعظم این یکی از خاسته هات بوده که مدتها توی دفتر شکرگزاریت از خدا خاستی که کمک کنه دوازده قدم رو بخری و هر زمانی که اسم این دوره رو میشنیدی قند توی دلت آب میشد حالا خریدی اصلا متوجهههههههیییی
خدایا نزار عادی بشن این موفقیتهایی و این خاسته هایی که تیک میخورن خدایا هزاران بار شکرت
خلاصه که چه حس نابیه اینکه بالای کامنتت یه مدال باشه که خریدار دوره وای که دلم ضعف رفت
دوسداشتم بنویسم اینجا چون اینجا بزرگترین دفتر شکرگزاریه منه و بگم الهی شکرت بابت این هدیه ناب.چقدر اول صبحی حس و حاله عاااالی نصیبم شد اون از فایل جدید و گوارا اینم از مدال زیبا و خوش رنگم که گرفتم
خدایا من تونستم قدم اول و دوم رو بگیرم تو این هدیه هارو بهم دادی پس میشه که بشه پس بقیه دوره هارم میتونمممم بگیرم پس به بقیه خاسته هامم میتونم برسممم؟
بله وقتی این این شده پس بقیه هم میشن یعنی میشه که بشه
الان بند بند وجودم داره شکرگزاری میکنه اینو با تمام وجودم حسش کردم واقعا حس کردم که تمام وجودم یه لحظه داشتن شکرگزاری میکردن و چه حس روحانی …خدای من دیشب خواب دیدم که کلاسی که تازگیها گرفتم پر شده بود از هنرجو بعد من داشتم تا مسیر خونه قدم به قدم شکرگزاری میکردم و این مسیر پر بود از سبزه و گل انگار که بهار بود منم هر قدمی که میزاشتم میگفتم خدایا شکرت وای خدای من چه خواب زیبایی دوسداشتم این احساسات و شوق و ذوقی که دارم رو با شما بهترینهام در میون بزارم عاشقتونم
مبارک باشه دوره های که خریدی و امیدوارم روزی برسه که بتونی تمام دوره های استاد را خریداری کنید
منم اولین روزی که وارد سایت شدم قدم اول تازه اومده بود روی سایت و خریدمش با لذت و عشق
اما این شور و شوقت منو یاد زمانی انداخت که ثروت 3 را تونستم بخرم
یعنی دیگه تمام دوره های سایت را خریدم
وای که چقدر حال عالی داشتم که من تونستم تمام دوره های استاد را بخرم
البته هنوز هم بعضی دوره ها را حتی یکبار هم نرسیدم گوش کنم
اما همش می گفتم من باید همه دوره ها را من باب تشکر و قدردانی از استاد هم شده باید بخرم
استاد سخاوتمندی که همین یک دونه فایلی که امروز گذاشته چکیده همه محصولاتش هست
و حتی اگه یک نفر همین یک دونه فایل را از استاد داشته باشه و هزاران بار گوش کنه و بهش فکر کنه به نتایج حداقل مالی ای میرسه که بتونه همه محصولات سایت را تهیه کنه
ازت سپاسگزارم که با کامنتت باعث شدی دوباره برام یادآوری بشه راهی که تو این سالها اومدم و به امید خدا تا بی نهایت می خام ادامه اش بدم
سپاسگزارم ازت بابت کامنت زیبایی که برام نوشتی چه موفقیت فوقالعادهای که تونستین تمام دوره های استاد رو تهیه کنید واقعا تحسینتون میکنم چه گوهرهایی در اختیار دارید امیدوارم زندگیت پر از سلامتی و ثروت و سعادت و خوشبختی باشه دوست خوب و خوش قلم من
اول اینکه سپاسگزارم بابت این کامنت زیبایی که برای من نوشتید و کلی حس و حال عالی گرفتم اول صبحی با کامنتتون امیدوارم زندگیتون پر باشه از این حس و حالهای ناب..واقعا دوست عزیزم من دارم میبینم که این ذهن چقدر زرنگ بازی و چموشی درمیاره که این خاسته های رو که بهش میرسیم خییییلی عادی و طبیعی و کوچیک نشون بده جوری که گاهی به خودم میگم یادته پارسال چقدر با تمام وجود دعا میکردی که یه راننده عالی بشی و الان بهش رسیدی اصلا متوجهی و اینکه استاد همیشه میگن که موفقیتهای کوچیک رو پله کنید برای رسیدن به موفقیتهای بعدی و ما باید خیلی خیلی مواظب این موضوع باشیم و همیشه تکرارشون کنیم تداعیشون کنیم شوق و ذوق بگیریم و پله ای بشن برای موفقیت بیشتر و این یه رازه خیلی مهمه و باعث میشه ما دچار روزمرگی و بی ذوقی نشیم چون ذهن ما کارش همینه که بگه مگه چیه همه اینو بلدن مگه چیه اینقدر کمه اینقدر کوچیکه و اگه به ذهن اجازه بدیم نمیزاره قدم از قدم برداریم و چقدر خوبه که ما اینهارو برای هم یادآور بشیم
ممنونم ازت راضیه جانم که باعث شدی یک بار دیگه این موضوع مهم رو به خودم یادآوری کنم امیدوارم همیشه شاد و سلامت و ثروتمند باشی و مثل اسم زیبات همیشه راضی باشی
من گاهی ک با خودم خلوت میکنم میبینم واقعا هر روز دارم ب خواسته هایی ک یه روز آرزوم بودن میرسم ولی ب قول کلام الله چقدر کم هساند انسان های شکرگزار…
من اقرار میکنم ک بنده شکر گزاری نبودم و الانم ک دارم تمام تلاشم رو تمرکزی میزارم روی خودم ک اولا اعراض کنم از ناخاسته ها و دوم اینکه شاکر باشم نسبت ب تمااااااام دستاوردهای کوچیک و بزرگ.
یه نمونه اش رو قلبم بهم میگه اینجا بنویس تا یادگاری بمونه برات…
من استاد رو میشناختم مدتها پیش توی تلگرام و فایل هاشون رو شنیده و دیده بودم. حتی قبلا محصول ثروت3 از طریق غیر سایت خریده بودم و گوش کرده بودم ولی خب نتیجه ای نگرفته بودم…
سالها گدشت تا اینکه پارسال وسط هیاهوی تضادهای سنگین و کمرشکن زندگیم دوباره یادم ب ایشون افتاد و سرچ کردم گوگل و سایت رو پیدا کردم ولی میترسیدم عضو بشم!!!!!. میترسیدم این سایت رو ب صفحه اصلی گوشیم اضافه اضافه کنم و هربار سرچ میکردم و بعدم از لیست سرچ پاکش میکردم.!!!!!..
چرااااا؟؟؟؟؟؟
چون عزیزدل من بسیار بسیار مذهبی و متعصب هستن(اینم از باورهای غلط من هس ک ذهن بیمارم ب خاطر چنتا پیشامد برام بزرگش کرده و داره فریبم میده ک فقط این خصلت هاش رو بزرگ و منفی جلوه بده برام) و میترسیدم بگه چرا نشستی داری فیلم های یه مرد دانشگاه نرفته ای ک حتی مدرک علمی نداره(اینم باز باور غلط منه ک میگه چون عزیزدلت برای تحصیل و علم و مدرک مخصوصا جایگاه ویژه ای قائله و خودش دکترای فیزیک کوانتم داره نمیپدیره ک این فایلها رو گوش بدی و اصلا قبول نداره) و اون سر امریکا نشسته از دل سیری داره یه چیزی میگه ک پول دربیاره رو گوش میکنی.( چون بارها در مورد افراد موفق این حرف رو میزد رفته بود توی مخ من ک بازم همینو میگه.)
ولی بالاخره شهامت ب خرج دادم و رفته رفته عضو شدم و روی صفحه ام گذاشتم و الان خیلی راحت فایلها رو گاهی گوش میکنم موقع کارهام و ایشونم میشنوه و هیچ عکس العملی نشون نمیده…
این برای من یه ارزو بود ک توی خونه راحت باشم با گوش کردن فایلا و دزدکی نباشه و الان اون ارزوی بزرگ و محال خیلی خیلی راحت و خود بخود اتفاق افتاد و من باید هر لحظه ک دارم تو خونم با ارامش فایل گوش میدم و مینویسم و جالبه ک ایشون نوشتن های من رو هم میبینن و میگه باز داری مشقاتو مینویسی؟ خخخخخ
و واقعا خدا رو شکر میکنم ک این بت بزرگ شکسته شد و الان این نعمت و فرصت طلایی و خدایی رو دارم ک راحت روی خودم کار کنم.
سلام استاد عزیزم سلام به مریم عزیزم سلام به همه بچه های عزیز و دوست داشتنی
از زمانی که دست راست و چپ خود را شناختم و از دنیای کودکی کمی فاصله گرفتم همیشه برم میگفتن همه چیز سرنوشت هست خداوند از پیش سرنوشت تو را تعیین کرده تو هیچکاره هستی هر چیز در قسمتت بود همان را میبینی
یا آدمی را می دیدیم که پولدار بود و زنده گی عالی داشت میگفت خدا در قسمت اش تعیین کرده بود سرنوشت اش همین چیز هست
و همیشه برایم سوال بود پس همه چیز که سرنوشت و قسمت ما هست چرا پس من تلاش کنم ؟؟
و منم هر جا آدم پولدار می دیدم یا آدم فقیر می دیدم میگفتم کار خداست یکی را در سرنوشتش پولدار شدن را نوشته یکی را فقیر و زنده گی زجر آور را نوشته اینا هیچ کنترولی در سرنوشت خودشان ندارند همه چیز از قبل در تقدیرشان نوشته شده هست
و منم خوب هیچ وقت تلاش نمیکردم میگفتم هر چی قسمتم باشد همان میشود به گفته استاد برگی روی آب بودم
تا اینکه کتاب برایان ترسی را خواندم فکرت را عوض کن تا زنده گی ات عوض شود
و رفته رفته از استاد های مختلف موفقیت مطلب گوش میدادم و از بعضی کتاب ها مطالبی میخواندم تا اینکه به استاد عباس منش رسیدم
واقعا استاد با تمام وجودم سپاسگذارت هستم که همه چیز این قدر ساده و آسان بیان میکنی
من از شما یاد گرفتم که احساس خوب و بد چیست ؟
چرا باید همیشه احساسم را خوب بسازم
شاید تعجب کنید استاد من پیش از آشنایی با شما حتی داشتن احساس بد طبیعی میدانستم میگفتم احساس هست دیگر بد میشود نمیدانستم که دختر خوب یک سری حرف های منفی و تخریب گر در زهنت پچ پچ میکند که احساست بد میشود خودت را قضاوت داری که احساست بد میشود به چیز بد توجه داری که احساست بد میشود از خودت انتقاد داری که احساست بد میشود خودت را مقایسه میکنی که احساست بد میشود حرف دیگران مهم دانستی که احساست بد میشود و این احساس بد در وجودم فریاد میزد که درستش بساز مسیرت درست بساز ولی من چی میکردم میرفتم خودم را غرق انستاگرام میساختم تا از شر حال بد نجات پیدا کنم و نمیفامیدم تا ریشه را درست نسازی دوباره بدتر میشود
هدایت هر کدام از ما سمت شما بزرگترین لطفی هست که خداوند عزیزم در حق ما کرده هست خدایا شکرت
ما هستیم که خالق زنده گی خود هستیم
ما هستیم که هر لحظه فرکانس میفرستیم
ما هستیم که انتخاب میکنیم به چی چیزی توجه کنیم
ما هستیم که به زهن مان ورودی میدهیم
ما هستیم که انتخاب میکنیم به کدام سمت برویم
استاد عزیزم به گفته شما چقدرر خوب هست که باور کنیم خودمان خالق زنده گی خود هستیم خودمان هستیم که خلق میکنیم واقعا از وقتی واقعی درک کردم که من هر لحظه توسط افکار و باور های خودم فرکانس به جهان میفرستم و جهان هستی کارش این هست که شرایط من را با فرکانس هایم هماهنگ بسازد خیلیی راحت شدم خیلیی سبک شدم
در گذشته زیاد در فکرم میامد چی کنم آینده ام چی میشود ؟
کاش فلان آدم میشناختم برایم کاری میکرد کاش خانواده ام چنان میبودند که این کاش های زنده گیم خلاصی نداشت
ولی از وقتی تا جای درک کردم که نی خودم هستم خلق میکنم خودم هستم فرکانس میفرستم خودم انتخاب میکنم خودم خالق شرایط خود هستم
ارامش پیدا کردم
قلبم آرام شد
ایمانم بیشتر شد
حالم عالی تر شد
بیشتر به خدای خودم تکیه کردم
دنبال کسی بیرون از خودم نگشتم
و گفتم من همه چیز را در درون خودم درست میسازم بیرون آیینه درون من هست زمانی که درون من درست شود بیرون صد فیصد درست میشود چون من هستم که فرکانس میفرستم من هستم که خالق زنده گیم هستم
و هیچکس در زنده گیم تاثیری ندارد
هیچکس مقصر این شرایط من نیست
هیچکس نمیتواند به من کمک کند مگر خودم
همه چیز را ما در درون خودمان داریم ایجاد میکنیم هیچ چیزی اون بیرون نیست هر چیزی در بیرون اتفاق میفتد بخاطر باور های ما هست بخاطر فرکانس های ما هست بخاطر نوع نگاهی ما هست ما خالق شرایط خود هستیم ما خلق میکنیم اتفاقات را
جهان داره هر روز و هر لحظه به افکار ما پاسخ میدهد آنچه را که میفرستیم داره تبدیل میشود به شرایط ،اتفاقات ،آدم ها ، وارد زنده گی ما میشود
چقدر خداوند بزرگ هست
چقدررر خداوند بی نظیر هست
چقدررر خداوند رحمان هست
واقعا خداوند بر انسان رحمت دارد
خداوند چقدرررر ما را دوست دارد چی لطفی بزرگ در حق ما کرده هست که ما را تصویر خودش هست کرده و به ما قدرت خلق داده
چقدررر خوب میشود که ایمان بیاوریم به قدرتی که خدا در درون ما قرار داده هست
تمام قدرت در اختیار ما هست
تمام قدرتتتتتتتت در اختیار ما هست
در این دنیایی که همه چیز هست همه چیز هست ما سعی میکنیم دنبال چیزی باشیم که به ما احساس خوب بدهد دنبال زیبایی ها باشیم تحسین شان کنیم در هر انسانی بیبینم در هر شرایطی بیبینم در هر موقعیتی بیبینم تحسین شان کنیم
جهان گوش به فرمان ما هست
جهان هر کدام از ما داره تحت تاثیر افکار ما داره اتفاقات ما را رقم میزند و ما میتوانیم افکار مان را تغییر بدهیم به تبعیت آن اتفاقات هم عوض میشود کافی هست ایمان داشته باشیم باور داشته باشیم خالق بودن خودمان را باور کنیم و صبر کنیم ادامه بتیم ادامه بتیم
قدرت در درون ما هست
تمام قدرت در اختیار ما هست
ما خالق زنده گی خود هستیم ما خالق شرایط خود هستیم
استاد از زمانی که با شما هستم با قدرت ادامه دادیم تقریبا هشت ماه میشود با تمام وجودم با تمام وجودم شب روز فایل های شما را گوش دادم و میدهم
تا حدی که محیط را برای خودم ایزوله میساختم هر جا نمیرفتم در هر جمع قرار نمیگرفتم حتی بین اعضای فامیل خودم
غیبت نکردم شکایت نکردم گله نکردم هر حرفی را گوش نکردم نی اینکه خودم بی نهایت تلاش کنم اصلا دوست نداشتم اصلا خودم را در او موقعیت ها قرار ندادم تا که میدانستم فضا میرود سمت شکایت و ناله بلند میشدم بیرون میشدم از او جمع نمیدانن چقدررررر این کار را بار هااااااااا انجام دادیم
حتی در بین فامیلم می دیدم حرفی گفته میشود که حرفی خوبی نیست از جمع شان بلند میشدم و میرفتم در تنهای های خودم و حرف های شما را گوش میدادم
حالی هم همین کار با جان و دل ادامه میدهم
آرامشی که دارم بی نهایت عالی هست
همین امروز عصر از شدت حال خوب و حس کردن خدا اشک میرختم و به حرف شما رسیدم که میشود بدون هیچی هم حس خوشختی کنی میشود فقط با حرف زدن با خدا بهترین حال جهان را تجربه کنی
بعضی اوقات زهنم میاید میگوید چی میدانی پاکیزه میشود برای تو نتیجه ندهد ؟
که کار شیطان هست میخواهد در دلم ترس ایجاد کند
اولین حرفی که میگویم این هست اشکال ندارد احساس خوب من بهترین نعمت هست با داشتن احساسی خوبی که دارم همین حالا من در بهشت هستم
همین که عاشق خودم شدم
همین که آرامشم بی نهایت عالی هست
همین که بیشتر اوقات احساسم عالی هست همین که در طول روز هزاران بار میخندم با خودم همین برای من بزرگترین نتیجه هست
استاد من بوی موفقیت را حس میکنم
من با تمام وجودم آینده ام را بی نهایت عالی میبینم
من آینده خودم پر از موفقیت و شادی و خوشختی میبینم
آنقدر امید دارم هیجان دارم انقدرر انگیزه دارم که هرکس مرا میبیند حس حالش عالی میشود از احساسی خوبی که من دارم
من وجود خودم را بی نهایت ارزشمند میبینم
من خودم را لایق بهترین ها میبینم
قبلا اصلا اینگونه نبودم
قبلا تمام ارزشمندی را بیرون از خودم جستجو میکردم
چقدررر تغییر کردم من با افتخار میگویم من با پاکیزه که هشت ماه پیش که تازه وارد سایت شما شده بود از زمین تا اسمان فرق کردیم
کسی که در هر کجا در هر موقعیت دنبال تایید بود
هرگز خودش را نمی دید
حالا هر لحظه خودش را تایید میکند هر لحظه خودش را تشویق میکند هر لحظه خودش را تحسین میکند
من هر لحظه به خودم تکرار میکنم پاکیزه تو هستی خلق میکنی
تو خالق زنده گیت هستی
بیبین به استاد عباس منش شد برای تو هم میشود
خود استاد عباس منش هزاران بار تکرار کرده بخدا بچه ها منم مثل شما هستم منم آدم معمولی هستم منم گذشته ام عالی نبوده ولی خودم ساختم خودم خلق کردم با تغییر دیدگاهم با تغییر باور هایم با تغییر فرکانس هایم شما هم میتوانید باور کنید عشق خدا را باور کنید قدرت خدا را باور کنید توانایی های تان را باور کنید قوانین جهان را باور کنید میشود بخدا میشود
استاد عزیزم خیلییییییی دوستتتتتت دارم
هر زمانی که میایید و از زمان کارگری خودتان یاد میکنن و شرایط فعلی تان و نعمت های که خداوند برای تان داده چقدرررررررر خوشحال میشوم چقدررررر ایمانم قوی میشود چقدرررر اشک شوق در چشم هایم حلقه میزند
که بخدا میشود
خواسته ها به حقیقت میپیوندد
آرزو ها به حقیقت می پیوندد
استاد شما دنبال یک خانه معمولی بودین به گفته خودتان خداوند صد ها ملک برای تان داد چقدررر این خدا وهاب هست
بخواهید از خدای وهاب زیاد بخواهید
او همه چیز میشود همه کس را
باید باور کنم که میشود با این خدای وهاب به همه چیز رسید
قطعا میشود میلیارد درصد میشود اگر متعهد باشیم اگر عمل کنیم اگر ایمان بیاوریم میشود
استاد عزیزم عاشقتان هستم سپاسگذار تان هستم
من با عشق این پارادایس زیبا را تحسین کنم با این دریاچه زیبا با این آسمان آبی قشنگ با این درختان زیبا با برگ های زیبا افتیده در زمین و صدای برگ ها
وااااااای فوق العاده هست انرژی خیلیی خوبی دارد
هوا هم که فوق العاده هست
اندام استاد بی نظیر هست استاد با تمام وجودم این اندام زیبای تان را تحسین میکنم
چقدررر رنگ سرخ ( قرمز ) برای تان میاید چقدررر زیبا شدین
مریم عزیزم سپاسگذارت هستم که با عشق همیشه برای مان فلم میگیری خیلیی دوستتت داریم
استاد جانم ای مرد خدایی بزرگ درود بر شما، ارادت خالصانه منو در این لحظه از گذر قطار دنیا از این گوشه جهان مادی بپذیرید. من از فاصله مادی دور اما از فاصله نزدیک معنوی به شما سلام می کنم و قلبم رو تو دستم گرفتم گواه حق کلام شما که همون کلام آسمانی پروردگاره.
استاد با تمام جانم تایید می کنم که راست گفتید.
استاد با تمام وجودم اعتراف می کنم تا قبل از آشنایی با شما دین و ایمان من یک شوخی تلخ بود. همش سوء تفاهم بود.
استاد من از 12 قدم شروع کردم و همچنان در 12 قدم شناورم. بعد از نزدیک 4 سال حضور در فضای فرکانسی شما هنوز نتونستم حق کامل مطالب 12 قدم رو درک کنم و تکمیلش کنم.
در این بین شیوه حل مسائل رو تهیه کردم و الان رسیدم به جلسه 4. اما 12 قدم برام اولویته. انگار خونه اصلیمه. هرجا برم برمی گردم سرجام تو 12 قدم. چرا؟ چون معجونی از همه چیزه. چون دقیقا مراحل رشد همه جانبه رو در بر داره.
اصلا فزق شما با همه دنیا در اینه که خواستید شبیه کسی نباشید. گفتید من می خوام کسی باشم که نمود قانونه. زندگیش تو کتابها نوشته میشه. مثال عینی عمل به این قوانینه.
نگفتید می خوام قوانین رو بخونم و تا دوره تهیه کنم و بفروشم. گفتید میخوام زندگی خودم عوض بشه.
شما کسی بودید که گفتید قرآن یعنی همه چیز. هم مادیات، هم معنویات و ایمان و توحید. هم روابط سالم. هم عشق الهی و عشق زمینی. هم سلامتی جسمی. هم عزت و اعتبار و آبرو. هم نعمتها و همزمانیها. هم آسانیها…..
شما درک کردید که میتونه همه چیز باهم رشد کنه و همه جانبه بهتر بشه و این دیدگاه رو در 12 قدم پیاده کردید. اینه فرق این مکتب با بقیه.
به همین خاطر با اینکه دلم بیتاب بود تا دوره احساس لیاقت رو تهیه کنم و بیام با تمام شور و اشتیاقم سر کلاس ارزشمندی پیش هم کلاسیهام بشینم و فریاد بزنم که «سلاااااامممم منم اومدممممم» ولی با اینکه یک هفته است به لطف خدا و شما و 12 قدم تونستم دوره احساس لیاقت رو بخرم اما اصلا دستم نرفته که حتی بیام توی یکی از جلسات آخر سلام کنم و برم. چون می دونم همه جا باید تکامل طی بشه. چون من تعهد دادم 12 قدم رو تکمیل کنم حتی اگر بیشتر از 12 ماه طول بکشه.
این روزهای کاری پرمشغله رو خودم خلق کردم چون باور کردم میتونم خلقش کنم. هرچند ایراد باورم اینه که کار کردن پرزحمت و سخته. الگوهای زندگیم اینجوری بودن و من هنوز موفق نشدم که تغییرش بدم به سمتی که کار با ساعات کمتر و بازدهی و درآمد بالاتر باشه. اما شما در 12 قدم بهم یاد دادید و می دونم که باید روی این تمرکز کنم تا درستش کنم.
استاد برکات این دوره بی نهایته. مثل اینکه تشخیص هر باور نادرستی و ریشه اش برام آسون شده. استاد شما همش حرف از توحید می زنید. این برام پررنگ شده.
شما تاکید دارید ما باید باید باید سرمون تو لاک زندگی خودمون باشه و دست از تغییر دیگران برداریم. دست از نجات زندگی اطرافیان بکشیم. به حرف آسونه ولی شما بهتر از همه لمس کردید که انجامش سخته. و چقدر شما متعهد به قوانینی هستید که بیان می کنید که توانایی انجامشون رو دارید.چقدر شما استادید.
هرچه بیشتر پیش میرم مطمئنتر میشم که راهی نیست جز تسلیم.
هرچقدر بیشتر منم منم کنی و بخوای به جهان اثبات کنی یه چیزی بلدی بیشتر سرخورده میشی و از رشدت عقب میفتی.
استاد از آیه شریف اذا سألک عبادی گفتید….. یعنی میشه کسی این آیه رو با قلبش بشنوه و ذوب نشه توش؟
خودش داره میگه من همینجام صداتو می شنوم جواب میدم. فقط تو مطمئن باش که من شنیدم و جواب دادم. تو هم اعتماد کن عزیزم. صبور باش تا به جاش سر وقتش دریافتش کنی. من دیوانه میشن با این مکالمه هروقت که میاد تو ذهنم.
برام اثباتش کرده بارها و بارها. ولی چرا ماها با اینکه قانون رو می دونیم اما در عمل اون لحظه بزنگاه فراموش می کنیم طبق قانون عمل کنیم نمی دونم. بله خود خدا میدونه که انسان فراموشکاره.
مثلا اون لحظه ای که من ترسیدم ناراحتیم رو در محل کارم از مسأله ای ابراز کنم نکنه که مدیر و معاون از رفتارم ناراحت بشن و کارم رو از دست بدم، مگه قوانین رو بلد نبودم؟ قطعا بلد بودم. اما توی اون لحظه احساس منفی آنچنان غلبه کرده که یادم رفته یدالله فوق ایدیهم. خدا منو هدایت کرده به این شغل و خدا منو رهبری میکنه. 3 روز گذشت تا یادم بیاد و آگاه بشم که قوانین چطور عمل می کنند. حالا اگر به اندازه استادمون مسلط به قوانین بودم و ایمانم قوی بود اون 3 روز می تونست 5 دقیقه باشه.یا اصلا نباشه.
اون روزها و هفته ها و ماه ها و حتی سالهایی که به سردرگمی و بیهودگی گذشت و من نمی فهمیدم باید چه فعالیتی بکنم که هم بهش علاقه دارم و هم استعداد پررنگتری توش دارم که برام بار مادی و معنوی هم داشته باشه، مگه از قوانین بی خبر بودم؟ نه استاد به من یاد داده بود. اما در عمل بلد نبودم به پلن خدا، هدایتش، کلامش، و احساسی که در وجودم بعنوان راهنما قرار داده اعتماد بکنم. پاهام حرکت نمی کرد چون قلبم مطمئن نبود. اما حالا چی؟ رفتم تو دل ترسهام و به خیلیهاش غلبه کردم و نتیجه شد یک دبیر ریاضی و فیزیک که هر روز با ماشین خودش میره سرکار و میاد. شاگرد خصوصی داره. بچه اش رو شوهرش تو خونه نگه میداره بدون دغدغه و هزینه. حتی بنزین ماشینم آقا میزنه!
با حقوق یک ماهش دوره میخره. دوست پیدا کرده. شخصیتش داره با حل مسائل و چالشها رشد میکنه و ایمان داره که به مسیری هدایت میشه که با استفاده از تجربیات این شغل با کار کمتر به درآمد بیشتر میرسه. به کسب و کار مورد علاقه اش هدایت میشه به راحتی. با لذت.
از خدا میخوام شرایطی برای زندگیم رقم بزنم که توش هروقت اراده کردم فرصت کامنت خوندن و نوشتن داشته باشم. و فرصت کافی برای تمرین قوانین همیشه برام فراهم باشه.
از خدا میخوام روزهایی برسه که بیام بگم خیلی راحت تر و سریعتر از اونی که فکر می کردم فلان و فلان خواسته ام رو خلق کردم.(همونطور که الان همین کار رو کردم. توی همین امسال کلی خواسته باهم خلق کردم)
امیدوارم بتونم مثل استاد و مریم بانو و خیلی از دوستان خوبم درسایت متعهدانه تر و آگاهانه تر به قوانین عمل کنم. تمریناتم رو جدی تر انجام بدم و از نتایجش لذت ببرم.
برای همه دوستای خوبم هم همین آرزوها رو دارم.
اینم بگم کامنتم رو در فضای لذت بخش سکوت خونه نوشتم توی رختخواب گرم و نرمم توی روز تعطیلم که فرصت دارم تا لنگ ظهر تو تخت بمونم. با بکگراند موسیقی دلنواز سه تار همسایه طبقه پایینیمون که استاد موسیقی هست.
استاد جانم عاشقتونم. پایدار باشید در پناه لطف الله.
استاد برکات این دوره بی نهایته. مثل اینکه تشخیص هر باور نادرستی و ریشه اش برام آسون شده. استاد شما همش حرف از توحید می زنید. این برام پررنگ شده.
شما تاکید دارید ما باید باید باید سرمون تو لاک زندگی خودمون باشه و دست از تغییر دیگران برداریم. دست از نجات زندگی اطرافیان بکشیم. به حرف آسونه ولی شما بهتر از همه لمس کردید که انجامش سخته. و چقدر شما متعهد به قوانینی هستید که بیان می کنید که توانایی انجامشون رو دارید.چقدر شما استادید.
الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشی و زندگیت در بهترین مدارها قراربگیره ان شاالله دوست خوبم.
چقدر خوب بود یادآوری این مطلب و به این شکل که شما یه الگوی زنده از این پروسه خالق بودن هستید و من که دانشجو و دنبال کننده شما هستم این دیدن شما به عنوان یه الگوی واضح خیلی زیاد برام باور پذیر کرده تمام حرفاتون که اصل و اساس جهان چطور داره عمل میکنه.
اینکه من هم از شما و هم از افراد بسیاااری شنیدم که چرا در گذشته کسایی مثل والدین و بزرگتر ها و معلمها و
آموزش و پرورش این ها را به ما ها آموزش ندادن یه حتی این وجه خدا را به ما نگفتن و تمامااا خلاف واقعیت ها گفته شده
من به این جواب رسیدم که هیییییچ کدوم از این افراد هم هیچ اطلاعی از این قوانین نداشته و ندارند.
یه منطق برای صحبتم جواب به این سواله:
استاد شما به قول خودتون در یه شهر مذهبی و در یه خانواده و طایفه مذهبی بزرگ شدید که همه از زندگیشون ناراضی بودن درسته؟
الان که تنها شما تصمیم گرفتید که مسیرتون را عوض کنید و دیگه راه فامیل را ادامه ندید و به این نتایج بزرگ گرفتید کدوم یکی از افراد فامیل و یا بچه های فامیل که می شن هم نسلای شما که با شما در کودکی از نزدیک آشنا بودن و در جریان زندگی قبل و بعد شما هستند الان چند درصدشون باور کردن شما رو و الان جز این سایت هستند؟ حتی از افراد خانواده خودتون که انقدر زندگی قبلی شما براشون ملموس بوده الان همراه شما هستند و نتایج بزرگ هم گرفتن و دارن ادامه میدن؟
حتی این قوانین و اصول جهان را مدرسای موفقیت جهانی هم که بسسیار معروف و موفق هستند مثل آقای آنتونی رابینزها تا این حد واضح نمی دونند. و فقط یه سری اطلاعات را هی دارند تکرار می کنند.
در هر صورت من خیلی خوشبخت بودم و هستم که الان توی سایتم و به امید دلبر جان دارم پر قدرت ادامه میدم.
راستی استاد عزیزم
توجه کردید از زمانی که انقدر خوش استایل شدید تیپتون و حتی شخصیتتون چند پله بالاتر رفته و
بسیار جدی تر صحبت می کنید و حتی دیگه فایلی با شلوارک و زیرپوش هم نمی زارید.
پشت هر خواسته ای ارزوی داشتن احساسی خوب نهفته ست … اگر غیر از اینه مسیر اشتباه ست …
ب این نتیجه رسیدم اکثر ماها شادی کردن بلد نیستیم ….بلد نیستیم احساس خوب خلق کنیم و بلد نیستیم در احساس خوب بمونیم …اما غصه خوردن و بد کردن احساس رو خیلی خوب از بریم …
خیلی از ماها نمیدونیم احساس خوب یعنی چی ….فکر میکنیم احساس خوب یعنی ادا در اوردن…
موندن در احساس خوب تاثیرش از هر دارویی بالاتره…اکثر ما ادما استعداد بالایی داریم در خلق احساسات بد و منفی انگار ذهن ما شرطی شده برای خلق احساسات بد و منفی
بنظرمن ما باید تمرین کنیم قبل از هر کاری ب حال خوب برسیم یا ذهن رو از حالت ترس …اضطراب و اضطرار درش بیاریم و دور نگه داریم تنها در این حالت هست که شوروشوق و داشتن هیجان برای انجام هرکاری یا داشتن هر خواسته ایی در ما مثل زمان کودکی خود ب خود زنده میشه ان وقت هست که خیلی راحت ب تمام خواسته ها و اهداف مون میرسیم
تنها با داشتن شوروشوق و باور هست که ذهن ما میتونه معجزه کنه
وقتی نگاه میکنم میبینم کلی چیز توی زندگیمون داریم اما هیچ حسی نسبت بهشون نداریم …بی تفاوتیم …
تمام اینا بر میگرده ب ذهن …
این قانون جهانه که باید قبل از رسیدن ب خواسته هاتون حس داشتنش رو تجربه کنین تا بتونین در فرکانس خواسته تون قرار بگیرین دقیقا مثل بذری که در دل زمین میکارین
وقتی از چیزی که هم اکنون توی زندگی داریم هیچ حسی بهمون دست نمیده و نسبت بهشون بی تفاوتیم نمیتونیم توقع داشته باشیم با تجسم کردن خواسته هامون و با استفاده از قدرت ذهنی بهش برسیم …تازه اگه بدستش هم بیاریم خیلی زود از دستش خواهیم داد
داشتن حس یا احساس خوب نباید ارتباطی ب عوامل بیرونی داشته باشه ..درواقع شرایط بیرون ما بعد از داشتن حس یا احساس ماست که ب وجود میاد و شکل فیزیکی ب خودش میگیره چیزی که ما خودمون انرا با حالتی از ذهن که با تصویری سنجاق شده خلق میکینم…
همه چیز ذهنه و ب ذهن ما برمیگرده ….احساس یه حالتی از ذهنه یا ارتعاشه که ما خودمون انرا خلق میکنیم البته با توانایی قدرت کنترل ذهن مون …
همه چیز هر لحظه در حال تغییره ما تنها با افکار و کنترل ذهن مون میتونیم ب هر خواسته ایی که داریم برسیم نیازی نداریم برای رسیدن ب خواسته هامون زور بزنیم در واقع این قسمت رو جهان خودش برای ما انجام میده ما فقط قسمت ذهنی باید رو خودمون کار کنیم
تمام ادمای موفق قوانین جهان رو چه اگاهانه و چه نااگاهانه انجامش دادند و 99درصدشون با زور ب این درجه از موفقیت نرسییدن بلکه همه شون خیلی راحت ب خواسته هاشون رسیدن
اگر چیزهایی که در زندگی تجربه میکنیم رو دیگه نمیخوایم برامون اتفاق بیفته باید باورهامون رو تغییر بدیم و اگر چیزهایی هست که تا ب حال تجربه نکردیم و دوست داریم انها رو تجربه کنیم باز باید باورهامون رو تغییر بدیم البته که برای گرفتن نتایج متفاوت باید افکار متفاوت داشته باشیم و برای داشتن افکار متفاوت نیاز ب تمرین و تمرکز داریم
اگر مثل همیشه بر انچه که در حال حاضر هستیم تمرکز کنیم و مثل همیشه فکر کنیم و باورهامون مثل همیشه باشه هیچ چیزی در زندگی ما تغییر نمیکنه و هیچ اتفاق جدیدی رو تجربه نخواهیم کرد
زندگی پیوسته در جریانه و این با ماست که انتخاب کنیم …یادمون باشه فقط یک انتخاب داریم اونم داشتن احساس خوبه …در هر حالتی که باشیم باید ب احساس خوب برسیم …
اگر هرچقدر ادم ترسویی هستی در رسیدن ب احساس خوب شجاع باش و شجاعت داشته باش ..
اگر هرچقدر بدهکاری
هرچقدر مشکلات داری
هرچقدر داغون و گرفتاری ….
در این یه مورد یعنی رسیدن ب احساس خوب جسور باش …
شجاع باش …
جسارت ب خرج بده و حال خودت رو خوب کن ….
در احساس بد نمون زیرا احساس بد تو هر دلیلی که پشتش باشه چه منطقی چه غیر منطقی ویران کننده ست برای جهان اصلا مهم نیست تو چه حالی داری برای تو باید مهم باشه …جهان یک پاسخ دهنده ب سیگنال هاییه که تو با احساست ارسال میکنی …جهان خیلی زود ب حال خوبت پاسخ میده
خداوندا، هزاران بار شاکرت هستم که در این لحظه در این شرایط زیبا حضور دارم و دارم روی خودم کار می کنم تا باعث پیشرفت دنیا شوم، و پیش تو عزیز تر شوم. خدایا هزاران مرتبه شاکرت هستم.
من چیزی که اخیرا احساس می کنم و البته نمی دانم که درست است یا غلط، این است که انسان های اطرافمان آیینه ما هستند، و به تازگی از این طریق دارم کیفیت باور های درستم را می سنجم، اگر انسان های اطرافم فقیر هستند یعنی من هم باور های دارم که فقط را رواج می دهند، اگر انسان های اطرافم بد اخلاق هستند یعنی اخلاق خودم مناسب نیست، این مورد را بار ها حس کرده ام، و وقتی می بینم کسی رفتار نامناسبی با من می کند سعی می کنم به آن اعتراضی نکنم و تمرکزم را روی خودم بگذارم. هنوز به این مسئله خیلی باور ندارم ولی نشانه هایش را حس میکنم، البته با توجه به حرف های استاد این مسئله درست به نظر می رسد.
همان طور که آدم های اطرافمان آیینه ما هستند، اتفاقات و محیط اطرافمان نیز آیینه ما هستند، اگر هر روز موقع رفتن به سر کار نا زیبایی می بینیم یعنی درون ما نازیباست، اگر درون ما نازیباست یعنی ما به زیبایی ها توجه نمی کنیم و درونمان نازیبا می شود و دنیا از آن منعکس می شود. پس هر لحظه و هر ثانیه باید حواسمان به خودمان باشد تا بدانیم که در آن لحظه به زیبایی ها توجه می کنیم یا خیر.
اخیرا در ذهنم از بقیه گله می کردم و می گفتم که چرا کسی به من عشق نمی ورزد؟ بعد از این که مدتی این سوال را از خودم پرسیدم متوجه شدم که دلیل آن این است که من به دیگران عشق ورزی نمی کنم و آن ها هم عین خودم با من رفتار می کنند.
هنوز در مدار تهیه خیلی از محصولات نیستم، ولی وقتی نتیایج دوستان دیگر را میبینم، خیلی خشحال می شوم و خداوند را هزاران بار شکر می کنم که مرا به این مسیر زیبا و مخصوصا به این سایت هدایت کرده است ، خوشحال و شاکر خداوند هستم که من را با این قوانین آشنا کرده است، تا با رشد خودم به رشد این جهان کمک کنم و در پیش خداوند عزیز تر و عزیز تر شوم، خدایا هزاران بار شاکرت هستم.
شاکرت هستم که هر لحظه و هر ثانیه داری به من کمک میکنی.
دقیقا پنج روز قبل،تو سررسیدم اومدم به خودم دوباره این موضوع رو یاداور شد مو تعهد دادم که این باور
که باور ریشه ای و اساسی هست رو تو وجودم بسازمش
و اگه گاها یادم میره،باز با تکرارش،تقویتش کنم
دقیقا با این جملات شروع کردم:
اگه من باور کنم که «خالق تمام شرایط زندگیم در تمام جنبه ها هستم»
چه حالی پیدا میکنم ؟؟
اگه باور کنم که باید بقدری ذوق کنم و به شعف بیام که سرجام بند نشم و انرژیم فواران کنه!!!
اگه باور کنم ،حالم از نامیدی و استیصال و نگرانی باید تبدیل بشه به شادی،اشتیاق،امید،عشق و حال خوب
اگه واقعا باورش کنم مث کسی که نقشه گنج پیدا کرده باید که بالا پایین بپرم و ببوسم رو چشمم بزارم نقشه رو
اگه باورش کنم انگار غول چراغ جادو دستمه و من فقط اراده به خواستن میکنم و رخ میده و ازشدت خوشالی باید سر به بیابون بزارم
اگه دروناا باورش کنم ،دیگه هر لحظه مواظب کانون توجهم و احساسم میشم و از احساس خوبم مث یه الماس داخل قلبم مراقبت میکنم که هیچ چیز تکونش نده
اگه با تمام وجودم باورش کنم که با برخورد به هر تضاد،صدای بوق اژیر خطر تو گوشم باید زنگ بخوره که با توجه با ناخواسته،داری از خوشبختی و سلامتی و خواسته هات و ثروت دور میشی هااا و از این نوع اتفاقات تجربه خواهی کرد پس حواستو جم کن
اگه باور کنم این جمله رو که ،دیگه باید روحم به ارامش برسه و فقططط انتظار اتفاقات خوب رو داشته باشم و هیچ چیزی رو غیرممکن ندونم !!
پس مهمترین باور همین باوره
اگه این حالات و رفتارها این انرژی و ذوق و انگیزه رو در خودم احساس میکنم
پس ینی باور کردم
اگر نه که ،باااید بازم بقدری روی همین یه باور کار کنم که
وقتی بیاد میارمش
از شدت شوق،تپش قلبم رو بشنوم
پس انققققدر روی این باور کار میکنم که بتونم
با روحم یکی بشم ،روحی که خیاالش راحته چون میدونسته که خالق زندگیه و من اگر فراموش کردم بخاطر گرد ی که روی این باور نشسته بخاطر باورهای غلط ذهنم !!
باز انا اقول له کن فیکون رو بیاد خودم میارم
فرمول رسیدن به خواسته هام چیه ؟؟
نقش من کجاس؟نقش خدا تو خلق کردن کجاس؟؟
الشیطان یعدکم الفقر و ویامرکم بالفحشا
والله یعدکم مغفره منه و و فضلا
پس من فقط یه وظیفه دارم
باید سمت من جهت من بسمت خدا باشه
و خدا منبعی ست برای هر انچه که من میخام
و اگه من میخام خواسته هام خلق بشن ،من هیییییچ توانایی و قدرتی و ایده هایی و راهکاری ،هیچ پلنی،پرسپکتیوی،سرمایه ای،هیچ چیز مطلقا ندارم !!
من از اینده خودمم خبر ندارم !!
ولی خدا هممممه اینها رو داره و قراره اون برام اجابت کنه
قراره اون برام براحتی و اسونی همان طور که خودش وعده اش رو داده که
یریدالله بکم الیسر ولا یرید بکم العسر
برام خلق کنه
ومن اب تو دلم تکون نخوره !!
ومن فقط باید یه کارو خیلی درست انجامش بدم
اینکه
به دعوت خداوند به فزونیش،به فضلش،به رحمت و مغفرتش،براساس همون ایه معروف،لبیک بگم
همیییین
مطلقا همین ثریا
باور کن ثریا مطلقا رمز و شاه کلید و ورد و اسم اعظم و جادو و قانون وووو همینه
همین !!!
پس من تصمیم میگیرم و تعهد میدم که به طرز احمقانه
غیر منطقی خنده دار و وحشتناک
خوش بین باشم!!
مثبت اندیش باشم!
نگاهم رو زیبا کنم!!
خوش خیال باشم!!
روی خدا حساب باز کنم،روی وعده اش حساب کنم
و احساس امید و حال خوب رو تو وجودم
بخاطر ،کلام خدا ،خوب نگه دارم
و صدای شیطان رو که با منطق و هزاران دلیل ،دم از نشدن،دم از چطوری میزنه و تماام دفعاتی که رخ نداده رو مرور میکنه ،نشنوم !!
اگه من طرف خدارو نگه دارم
اگه تو این بازی توپ رو از شیطان بگیرم بدم دست خدا
که تنها وظیفه من همینه
اون وقت خدا خیییلی خوب بلده بازی کنه
خوب بلده که خدایی کنه،خوب بلده که خلق کنه برام
به اسونی !
اونوقت درک میکنم اون وعده خدارو که گفته
مااخفی لهم من قره اعین جزا بما کانو یعملون
و چشم روشنی برای من در نظر گرفته رو دریافت میکنم
هیج دلیلی نداره اگه فلان خواسته من تا به الان اجابت نشده،هرگز اجابت نشه !!
اگه رخ ندادت بخاطر این بوده که باور خالق بودنم رو اساسی باور نکرده بودم
چون ناامید شدم و بازی افتاد دست شیطان
چون احساس لیاقت نداشتم
چون توانایی خدایم رو باور نکرده بودم و به یه عالمه دلایل پوچ و واهی و منطق های ذهن و حرفای ادمهای جامعه،بها داده بودم که به فلان دلیل و علت نمیشه !!!
در حالیکه نشدنی برای خدا تعریف نشده !!مگرمن این انگ رو بهش بچسبونم!!
این قوانین رو تست کردم و دفترها پر کردم از تمااام اتفاقات ریز و درشت که با همزمانی هایی که خدا انجام داد برام رخ دادن،چه نعمتهایی چه هدایتهایی که از سمتش به سوی من روانه نشد،چه پاداشهایی که وقتی پیروزش کردم وارد زندگیم نکرد،چقددددر ورق اتفاقات رو با کمی تغییر احساسم و کمی قدرت دادن به خدا و صداشو بلندتر کردن به نفع من تموم نکرد،چقدر چرخ زندگیم رو رون نکرد وقتی وعده اسانی شو باور کردم،چقدر حالم رو به وجود خودش گره زد و نرم نرم ،نقش هرانچه بیرون هست رو تو دلم کم رنگتر کرد ،چقدر قلبم رو پر کرد از سپاس و چشمامو به نعمتاش باز کرد،زاویه نگاهم رو به تمام هستی تغییر داد،نگرشم رو به اتفاقات تغییر داد،چه ایده ها که نگفت تو مسیرعلاقم و من حضورش رو حس کردم و اعتبارش رو دادم به خودش چون من هییچی از علاقم نمیدونستم و ازش خواستم مشاور و مربی من باشه و شد
چه تجسم ها که نکردم و منو بهت زده نکرد از وقوعشون،چه ها که نکرد این خدا و این قوانینش و من با تمام گوشت و پوستم لمس کردم و چشیدم نه تنها تست کنم که مزه مزه کردم ،این خالق بودنم رو و قانون فرکانس رو
ولی افسوس که !
من فراموش میکنم
من خیلی وقتا این بازی رو خوب انجامش نمیدم
من اسیر یاس میشم
من مدام حق رو به شیطان میدم که میگه به این دلایل کاملااا منطقی،نباید هم به فلان خواستت برسی،اخه جای امید تو فلان موضوع نیست ،چرا الکی دلخوشی میدی به خودت،فلان اتفاق کجاش خیره که میگی حالا الخیر فی ما وقع؟اخه تو دیگه خیییلی رویایی فک میکنی هااا!!انقدرها هم عالی نمیشه که زندگی،اخه پکیج کامل میخای از همه چیز دیگه خیلی خودتو دست بالا گرفتی یه نگاه کن به شرایط خودت!!و هی نجوا نجوا نجوا
من گاها این موضوع یادم میره که باااید همیشه تکرار کنم این مطالب رو و تغذیه کنم روحم رو که کم نیاره تو بازی با ذهن!
من گاها این نتایج یادم میره !!به همین راحتی هااا!!
یادم میره دیتیل وار فلان خواستم خلق شد
یادم میره حتتتتی فراتر از حد تصورم ،خدا خواستم رو بهم داد
سلاامممممم دقیقا منم چند روزی هست تو همین حال و هوام و با دیدن کامنتتون بینهایت ذوووقق کردم از اینکه خداوند چقدر واضح هدایتم کرده و بهم میگه ببین حتا فایلم گذاشتم برات کامنتم هست خواب زیبایی هم دیدی بنده ی من تصمیمت درست بوده از تغیر این باور خدایا هزاران مرتبه شکرت برای بیشمار نعمت و برکتی که وارد زندگیمون میکنی برای هدایت های واضح و روشنت برای عشقی که بهم میدی برای تمام شکرگزاری هایی ک حتا واسه توفیق شکرگزار بودن ب قول امام صادق باید شکر بگویم عاشقتم خدایا
شکرت برای سایت برای هدایت استاد و مریم جان
برای هدایت واضح این قوم خانواده عباسمنش و هزاران هزار انسانی که هدایت کردی و جهان رو گسترش دادی با دادن خواسته هاشون و اونا با خواستنشون
خداوندا هزاران شکرت که
سلامت و خوشحالمم کنار عزیزای دلم روابط عالی داریم با هم و کلی بهمون خوش میگذره و از نعمت و ثروت برکت در شوقیم خدایا عاشقتم و ایمان دارم که بهترینا رو رقم میزنی برامون همیشهه
شکرت که اونجا که ذهنم مقاومت کرد نفسم نخواست پا شه تو بلندم کردی و هلم دادی تا حرکت کنم تا پشیمون نشم شکرت ک هر لحظه بهم میگی ک راهم درسته عاشقتم ای بهترین هدایت کننده
ممنونم ازتون دوست عزیز کامنتتون واقعا منو سر شوق آورد من قبل دیدن فایل کامنت خوندم و اینجوری با شوق و ذوققق بیشتری میرم و میبینم و میشنوم هدایت الله مهربانم رو
سلام ثریای عزیز خیلی خیلی کامنت زیبایی نوشتید بهتون تبریک میگم که انقدر زیبا فهمیدید قانون رو ..من با خوندن کامنت شما دوباره یاد اوری شد برام تمام خواسته هایی که غیر ممکن میدونستم و خدا برام وارد زندگیم کرد،چه جاهایی که دستم و گرفت تو لحظه های اخر خدا رسید چرا چون میگفتم خدایا من ایمان دارم بهت و میدونم همیشه همه چی برام لذت بخش و اسون پیش میره و هرچی زمان بگذره من سپاس گذارتر از دیروز میشم چون تو نتیجه ی ایمان من به خودت رو تو تمام لحظه های زندگیم بهم نشون میدی … با خودند کامتتون اشکم جاری شد و احساس سپاس گذاری بی نظیری رو دارم تجربه میکنم واقعا باید بالا پایین بپریم باید جیغ بکشیم از خوشحالی باید از شوق و ذوق روپامون بند نباشیم وقتی که به قول استاد با ایمان به خدا که نتیجش احساسه خوبه یعنی ما روشونه های خدا نشستیم و اون هرجا مار ببره جایه خوبیه …سپاس گذارم ازت ثریای عزیز من فاطمه هستم و خوشبختم از اشناییت و سپاس گذار خداوندم که هدایتم کرد به سمت کامنت شما.. همیشه از همزمانی هایی که خداوند ایجاد میکنه واقعا فکم میوفتهکه هرجوری میخاستم با عقل منطقیم بهش فکر کنم نمیشد پس این یاداوری ها بهم میفهمونه که بازم ایمانت رو قوی تر کن و خداوند برات هر روز همزمانی هایی پدید میاره که فقط سپاس گذار و سپاس گذار و سپاس گذارتر از روز قبل بشی …سپاس گذارتم خدایا سپاس گذارتم برای این حال خوبم ..پروردگارا هدایتمون کن به سمت زیبایی ها ،پروردگارا آسونمون کن برای آسونی ها ،پروردگارا سپاس گذارتم
سلام ثریای عزیز خیلی خیلی کامنت زیبایی نوشتید بهتون تبریک میگم که انقدر زیبا فهمیدید قانون رو ..من با خوندن کامنت شما دوباره یاد اوری شد برام تمام خواسته هایی که غیر ممکن میدونستم و خدا برام وارد زندگیم کرد،چه جاهایی که دستم و گرفت تو لحظه های اخر خدا رسید چرا چون میگفتم خدایا من ایمان دارم بهت و میدونم همیشه همه چی برام لذت بخش و اسون پیش میره و هرچی زمان بگذره من سپاس گذارتر از دیروز میشم چون تو نتیجه ی ایمان من به خودت رو تو تمام لحظه های زندگیم بهم نشون میدی … با خوندن کامنتتون اشکم جاری شد و احساس سپاس گذاری بی نظیری رو دارم تجربه میکنم واقعا باید بالا پایین بپریم باید جیغ بکشیم از خوشحالی باید از شوق و ذوق روپامون بند نباشیم وقتی که به قول استاد با ایمان به خدا که نتیجش احساسه خوبه یعنی ما روشونه های خدا نشستیم و اون هرجا مار ببره جایه خوبیه …سپاس گذارم ازت ثریای عزیز من فاطمه هستم و خوشبختم از اشناییت و سپاس گذار خداوندم که هدایتم کرد به سمت کامنت شما.. همیشه از همزمانی هایی که خداوند ایجاد میکنه واقعا فکم میوفته که هرجوری میخاستم با عقل منطقیم بهش فکر کنم نمیشد ،پس این یاداوری ها بهم میفهمونه که بازم ایمانت رو قوی تر کن و خداوند برات هر روز همزمانی هایی پدید میاره که فقط سپاس گذار و سپاس گذار و سپاس گذارتر از روز قبل بشی …سپاس گذارتم خدایا سپاس گذارتم برای این حال خوبم ..پروردگارا هدایتمون کن به سمت زیبایی ها ،پروردگارا آسونمون کن برای آسونی ها ،پروردگارا سپاس گذارتم
اول که فایل شروع شد گفتم استاد چیزی رو میخواد بگه که تا به حال نشنیدم بعد که فایل ادامه پیدا کرد
دیدم ای خدا
این همونچیزیه که شب و روز درگیرشم
اصل دوره کشف قوانین و تمامدوره های استاد
اصل کد نویسی
اصل خلق شرایط دلخواه
اصل تمرینجلسه اول و چهارم دوره کشف قوانین
و درست هم زمان شد این فایل با درگیری من با تمرین جلسه چهارم دوره
و خداروشاکرم به خاطر این پدیده هم زمانی
میخوام از تجربه خودم بگم و من هم مثل استاد و خانم شایسته مرور کنم قدم های اولیه رو
خب زمانی که من با این مباحث اشنا شدم
با دوره قانون افرینش بود که از راه نادرست به دستم رسیده بود اما خب همون موقع متوجه شدم که من میتونم یچیزایی رو بخوام و هیچ ایده ای نداشتم که چی بخوام و چطور بخوام و اصلا راه رسیدن چیه اما نوشتم خواسته هام رو و خب قطعا اولین چیزی که نوشتم مربوط میشد به مسائل مالی به قول استاد واسه هر بچه ای که تو خانواده ای بزرگ شده که از نظر مالی یکسری مشکلات بوده اولین خواسته پول هست و اصلا نیازی نیست برای اون خواسته کاری کنه چون همیشه اون خواسته رو داشته
و خب بعدش که اون دوره رو گذاشتم کنار 7 ماه رفتم تو در ودیوار و هدایت شدم به سمت فایل های هدیه
اولش فقط میخواستم حالم خوب باشه اصلا بحث خلق کردن نبود گرچه با احساس سپاس گزاریم یکسری چیزارو داشتم خلق میکردم اما اگاه نبودم بهشون تا اینکه پارسال بزرگ ترین چالش من شد مسائل عزت نفس
تو سال دومی که من شاگرد استاد بودم فقط تمرکزم رو عزت نفس بود یعنی پول دیگه اونقدر مهم نبود با اینکه شرایط مالی خوبی نداشتم اما با تمام قوا رو دوره عزت نفس و تمریناش کار کردم
و خب واقعا تحول عظیمی از نظر عزت نفس در من اتفاق افتاد از طرفی من با کمک گرفتن از فایل هدیه توضحیات تمرین ستاره قطبی 9 ماهی بود که نوشتن روزانه خواسته رو شروع کردم و میدیدم عه نه مثل اینکه من هرچی مینویسم جواب میده!!!!!
و خب اون موقع چون دقدقه های عزت نفسی داشتم خواسته هامم تو همون فضا بود و خب خلق میشد
خلق میشد اقا مثل اب خوردن
به چه زیبایی هایی من هدایت شدم
به چه ادم هایی
من دیگه رفتار ادم هارو با خودم خلق میکردم
چه معجزاتی واسم اتفاق میافتاد
چقدر از مسیر لذت میبردم
چقدر سپاس گزار تر شده بودم
چقدر اسان پیش میرفت اتفاقات
اقا من دیگه باور کردم که میتونم اتفاقات روزانه ام رو خلق کنم و میکردم اینکارو
متعهدانه و هر روز
و زمانی که هدایت شدم به دوره کشف قوانین زندگی
من متوجه این شدم که
من در تمام ابعاد میتونم خلق کنم ( تکامل )
من میتونم سلامتیم رو خلق کنم ( چالش های زیادی از نظر اسیب جسمی داشتم )
اقا من اولین نتیجه ام از دوره کشف قوانین سلامتیم بود
من خب همونطور که تو کامنت ها گفتم دنسر هستم
بعد من زانوی راستم یه اسیب بدی داشت
کمرمم همیشه درد میکرد
و همیشه خدا بعد از تمرین من بدن درد داشتم
من اومدم به خودم گفتم چرا چی باعث شده
اقا من میخوام خلق کنم
من حتی اگه به شیوه قانون سلامتی زندگی کنم جلو اتفاق های تصادفی که باعث اسیب جسمیم میشه رو نمیتونم بگیرم !!!!!!
این باعثش یه کده مخربه !!!!! چی باعث این اتفاق شده اخه
تا اینکه پیداش کردم
دیدم من یه باوری دارم که همیشه با خودم میگم تمرین اسیب داره
ورزشکار باید اسیب ببینه یا لذت میبردم از این اسیب ها میگفتم این یعنی قدرت به تو میگن هنرمند واقعی
تا اینکه شروع کردم منطق سازی و ایجاد باور های درست
حالا باور درستی که پیدا کردم چی بود؟
تمرین کردن به جسم من کمک میکنه
یکسری از منطق های قانون سلامتی که از کامنت بچه ها خونده بوده ام رو هم تکرار کردم که کار کشیدن از مفصل ها کمک کننده است
کمر من اگه تمرین نکنم اسیب میبینه
اقا باورتون نمیشه
منی که به خاطر زانوم با ترس و لرز تمرین میکردم
دیگه رو هوا بودم
بعد از تمرین نه تنها بدن درد نداشتم بلکه از باشگاه تا خونه پیاده میومدم همون باشگاهی که روز ثبت نام دوهفته قبلش لنگ میزدم میرفتم ….
با چه حال خوبی تازه میشستم رو دوره کار میکردم
وای خدای من
همین الان که میگمممممممم همین الان که میگم میبینم یادم رفته بود اصلا !!!!!
با اینکه سه ماه نیست گذشته !!!
چقدر انسان فراموش کاره واقعا چقدررررر
حالا من به خودم گفتم ادامه ساخت این باور ها تورو قدم به قدم هدایت میکنه به سمت دوره قانون سلامتی که این اتفاق هم داره میافته چون من خیلی مقاومت و ترس دارم واسه شرکت تو این دوره همش میگم اگه این اسیبم درست نشه چی اگه رعایت نکنم چی…
ولی انگار با ساخت این باور های درست درمورد سلامتیم دارم هدایت میشم به سمتش
حالا میرسیم به بحث پول و باز هم معجزات دوره کشف قوانین
اقا من طبق تمرینات دوره اومدم به خودم گفتم نیلوفر !!!!
تو میتونی یکاری کنی وقتی میخای سوار اتوبوس بشی اتوبوس سر موقع برسه تو ایستگاه
یا مامانت واست غذای مورد علاقتو بزاره
یا هدیه دریافت کنی از کسی
یا خدمات رایگان بگیری
یا یه اشنایی رو که فکر رو نمیکردی تو خیابون یهو ببینی و سوپرایز
و…..
تو 9ماهه داری اینارو مینویسی
چرا نمیای پول رو خلق کنی بابا ! ( باز هم تکامل )
پول همون چیزی که گیر کارته همون چیزی که در حال حاضر واست بسیار مهمه
چرا خلقش نمیکنی
و خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم با همون روش مقاومت هام رو شناسایی کردم
حتی این هم باز هدایت خدا بود چون نمیتونستم بفهمم مقاومت اصلیم چیه …
و دارم باور های درست رو میسازم و لذت میبرم از این مسیر
چرا لذت میبرم ؟؟؟
چرا امید وارم ؟؟؟
چرا انقدرررر تعهد دارم ؟
چون باور کردم ایمان دارم که همه چیز رو میتونم خلق کنم
دیگه به اتفاقاتی که دوست دارم به شکل اینکه شاید شد شاید نشد نگاه نمیکنم
میگم به وقتش اینم خلق میکنی
دیگه وقتی خواسته ام سخت پیش میره یا جواب نمیده نمیگم قسمت بوده یا حکمت خداست
میگم نیلوفر یه ایرادی داری بشین پیداش کن درستش کن
وای خدای من چقدر این مسئولیت پذیری کیف میده
اونسری داشتم به دوستم میگفتم به قران دارم به مرتبه بالای انسان پی میبرم !!!!!
حتی قوه شهودم فعال تر شدههه!!!
هر چیزی از حرفای استاد در دوره که احتیاج به درک بیشتری داره رو خدا مثل رویای صادقه با مثال های عجیب میگه بهم و من به درکش میرسم
حتی من یک بار سر درد شدیدی داشتم و در کنارش یه چالش مهمی داشتم
چشمام رو بستم یه مانترا گذاشتم که خیلی دوستش دارم
خودم رو در بهشت تصور کردم
و یهو یه اتفاق افتاد !!!!
اون بهشتی که همیشه تو ذهنم دارمش پر از فرشته شد و موجوداتی که نمیشناختم و از جنس پاکی بودن
و یهو تمام اون ها
تمام اون هاااااااااااااا به من سجده کردن…..
اشک میریختم اشکککک
یه لحظه سرم رو کردم بالا دیدم فقط یه انرژی از من بالا تر بود و اون خدا بود ……
و اون فرشته ها اومدن دست کشیدن رو سرم پیشونی من رو بوسیدن و خوب شد سر دردم خوب شد همون لحظه
و اون چالش هم بر طرف شد
و خدا به من گفت
اینه مقام و مرتبه تو …….
به خداوندی خدا از وقتی این حس رو دارم و باور کردم خالق زندگیمم جدای چیزای مادی که خلق میکنم
به معنویت رسیدم به مرتبه و مقام والایی که خدا به انسان داده ….
و چقدر دارم بزرگی خودم رو احساس میکنم
قدرت رو خودم رو احساس میکنم
و جالبه جااااالبه
هرچقدر بیشتر قدرتم رو فهمیدم
در مقابل خدا افتاده تر و سپاس گزار تر شدم
و این ذکر منه که خدایا تو این قدرت به من دادی شکرت شکرت شکرت
وای از این مسیر باشکوه وای….
خدا میدونه که ادامه دادنش چه نتایج بزرگی رو که واسم به دست نیاره
استاد سپاس گزارم که به وسیله این فایل باعث شدید تماماین اتفاقات رو به یاد بیارم
عزیزه دلم من نمیدونم چطوری یهویی هدایت شدم به سمت کامنت شما واقعا نفهمیدم چجوری تا حالا چندین بار اینجوری شده برام که به افرادی هدایت شدم که کامنتاشون و شخصیت خودشون خیلی روم تاثیر گذاشته و اصلا نفهمیدم که چی شد به کامنت اون شخص رسیدم :)))
من وقتی اومدم به این صفحه شماره ده اومدم پاین پایین نمیدونم چرا اصلا کامنتای اولیه رو نخوندم تا رسیدم به کامنت شما شروع کردم به خوندن
و شاید تعجب کنی چرا دارم اینجور میگم الان بهت میگم چی شده :))))
عزیزم من دیدم توی کامنتتون نوشتید که دنسر هستید و من بازم از هدایت خدا در شوک موندم
عزیزم من خودم هم دنسر و مربی رقص هستم چ به تازگی با چند تا از بچه های عباسمنشی دیگه که دنسر هستن دقیقا همینحوری خیلی اتفاقی توی سایت اشنا شدممممم
و واقعا اصلا شوک و مبهوت شدم وقتی کامنت شما رو دیدم که نوشته بودید دنسرید :))))) اصلا فقط یه بار یه اشاره ی کوچولو بهش کردید :))))
خیلی دوست داشتم بیشتر بشناسمتون عزیزم و بیشتر درباره خودت بهم بگی و سبک کارت و … :)
من توی پروفایلت در جستوجوی نشانه و کامنتای بیشتر از رقصت رفتک و داستان هدایتت هم خوندم و تحسینت میکنم بابت این همه تغییراتی که در مدت یک سال توی سایت در خودت ایجاد کردی عزیزم وااااقعا فوق العاااادستتتت
اما اونجا اشاره ای از دنس نداشتی
برا همین گفتم برات کامنت بذارممممم
من خودم سبکم رگتون و های هیلز هست رشته ی اصلیم که کنارش هیپ هاپ و بریکینگ هم کار میکنم :))))) نمیدونی چه قدر ذوق زدم تو سومین نفری هستی که دنسر عباسمنشی هستی که توی سایت پیدا کردمممممم خیلی خوشحالم که دیدم و به دلم افتاد بین این همه صفحه و این همه کامنت این صفحه و این کامنت یه دفعه نظرمو جلب کرد یعنی در واقع هدایت شدم و خوندمممممم
خییییلی برات ارزوی موفقیت میکنمممممم
ما دنسرا ارزشمندترین و معنوی ترین شغل دنیا رو داریم که بیشترین رشد و گسترش رو داریم در جهان ایجاد میکنیم با هنر ارزشمندمون …
خیلی خوشحال شدمممم عزیزم در پناه الله یکتا منتظرتمممممم .:))))))))))
سلام نگار جان چقدر خوشحالم که نوشتن کامنت من باعث این اتفاق شد
عزیز دلم خوشحالم که در این مسیر پر از خیر و برکت هستی و داری حرکت میکنی
امیدوارم روز به روز پیشرفت کنی و لذت ببری
سبک من HipHop freestyle هست
خیلی زیباست این مسیر و خوشحالم که دوستانی مثل شما رو در این مسیر همراه خودم دارم و امیدوارم روز به روز تو حرفه خودمون پیشرفت کنیم و ثروت بسازیم تا الگو خوبی بشیم برای تغییر باور های غالب جامعه
دیروز وقتی داشتم کمد کتابهام رو مرتب میکردم یه سری سررسیدهایی رو پیدا کردم که خاطرات گذشته رو توش نوشته بودم، تقریبا مربوط به 12- 13 سال پیش
استاد این دفترها برام یک چکاپ فرکانسی کامل بود، اینکه قبل از آشنایی با شما چی بودم و الان چی هستم و لیلای قبل از آشنایی با شما رو به صورت کامل بهم نشون داد، لیلایی که بزرگترین آرزوش، آرزوی مرگ بود، لیلایی که اونقدر تلخ بود و احساس بی ارزشی میکرد که نا خودآگاه این تلخی رو هم به بیرون منتقل میکرد و متقابلا هم چیزی جر تلخی دریافت نمیکرد
قسمتی از خاطراتم مربوط به روزهای اولی بود که تازه کارمند شده بودم، اونقدر به جزئیات، دیالوگهای مطرح شده با همکارانم رو نوشته بودم که خودِ امروزم، تعجب کرده بود که چقدر اون روزها حرف و نظر بقیه برام مهم بوده، چرا وقت ارزشمندت رو برای نوشتن این اراجیف گذاشتی
-چقدر از رفتارهای بقیه و حرفها و شوخی های ساده، زود ناراحت میشدم و سریع عکس العمل نشون میدادم و بعد هم عذرخواهی میکردم با این دلیل که دوست ندارم دیگران ازم ناراحت باشن، یا خیلی هم ناراحتی رو کش ندم چون همکاره و ممکنه یه روزی کارم بهش بیفته( واااااای که من چقدر مشرک بودم و بعد این همه احساس بد داشتم که چرا پس زندگیم تغییر نمی کنه)
– در صورتی که لیلای امروز حتی اگه حرفی بزنه که دیگران ناراحت بشن، با خودم میگم من که نیتم ناراحت کردن بقیه نبود پس ایراد از اونه نه من، و با اینکه هنوز توی توحید عملی خیلی مشکل دارم، ولی هیچ جایی نبوده که کار کسی رو با این نیت انجام بدم که ممکنه یه جایی هم کار من به اون بیفته
-چقدر احساس گناه داشتم و چقدر اطرافیانم بهم احساس گناه میدادن و متقابلا من هم به اونها
چقدر احساس قربانی شدن داشتم، چقدر باور کمبود داشتم، پنج سال تمام از کاری که در اون بودم راضی نبودم هم از لحاظ کم بودن حقوق، و هم به خاطر همکار خانومی که داشتم و فوق العاده آدم بد قلقی بود، اون روزها بارها و بارها میرفتم مصاحبه، فقط به این نیت که به مدیرمون که آدم به معنای واقعی فرشته سیرتی بود احساس گناه بدم که تو نمی تونی این شرایط رو درست کنی و از طرفی هم این باور رو داشتم که جاهای دیگه هم شرایط کاری همینه و حداقل مثل این مدیرم نمی تونم آدم خوبی پیدا کنم
روابطم توی خونه که افتضاح بود،درگیری های مداوم علی الخصوص با مامانم و خواهرم
-همون مادری که من اینقدر باهاش مشکل داشتم، الان بهم میگه که تو نعمت و برکتی، من اگه تو رو نداشتم نابود شده بودم
-چقدر نگاه انسانی به خدا داشتم، چقدر با خدا قهر و آشتی کرده بودم، خدایی که خدای امتحان گرفتن و مچ گرفتن بود
-چقدر تمرکز بر نکات منفی داشتم، سطرهایی که در مورد سفرها و گردشها نوشته بودم فقط چند خط کوتاه بود که مثلا رفتیم به فلان جا، ولی سطرهای مربوط به ناراحتی ها و مشکلات به دیتیل و مفصل و چند صفحه ای بود
استاد من جز شاگرد زرنگهات نبودم اعتراف میکنم که خیلی جاها فقط شنونده فایلها بودم، ولی واقعا زندگی امروز من با زندگی 10 سال پیش من، زمین تا آسمون فرق کرده
حس آدمی رو دارم که اون موقع داشته خفه میشده، انگار فقط به زور هر از گاهی سرش رو از آب میآورده بیرون تا نفس بکشه تا زنده بمونه ولی الان اونقدر احساس آرامش دارم و اونقدر حسم خوبه به خاطر موهبت حیات که خدا بهم ارزانی داشته که نگو، با اینکه ماه بعد وارد 40 سالگی میشم با اینکه هنوز خیلی از خواسته های من تیک نخورده ولی من دیگه یه لیلای ناامید نیستم، لیلایی نیستم که فکر کنم توی خیلی زمینه های زندگی فرصتها رو از دست دادم، بلکه یه لیلای امیدوارم
همه اون دفترها رو میخوام معدوم کنم ولی اینجا می نویسم که فراموش نکنم چی بودم و چی شدم
استاد واقعا و با تمام وجودم ازت سپاسگزارم
استاد دوره احساس لیاقت که دیگه انگار جون اضافی ای بود که بهم داده شد، تا قبل از اون خیلی فایلها و تمرینها انگار برام نامفهموم بود، به قول شما انگار منطقش رو نمی دونستم، مثل یه فرمول ریاضی که فقط حفظش کرده بودم و توی عمل فراموشم میشد ولی باید دوباره بعد دوره لیاقت یه بار دیگه همه درسهام رو مرور کنم این بار با یه نگاه جدید به این لیلایِ ارزشمند و لایق نعمتها و ثروتها
سلام به همراهان عزیزم که توی مدت 47 ماهی که عضو سایت شدم همه ی شماعزیزان خانواده م شدین اصلی ترازخانواده خونی
سپاسگزارم از همه تون
قدم اصلی تحول زندگی من:
من امروز این فایلو دیدم بااینکه دیشب سایتوچک کردم زمانیکه حسم خراب شده بود واومدم بزنم رونشانه م تا حالمو خوب کنم اما ندیدمش بااینکه جواب سوالم بود ندیدم چون دیگرانو اون لحظه قدرتمنددیدم درحال بدم خدایا شکرت که این جریانواینجوری برام ماندگارش کردی
اره قدم اصلی تحول هرلحظه وتااخرعمرم همینه که بخودم بگم من خودم خالق تمام شرایطم هستم
واعتراف میکنم که تازه دارم هرروز یه کم بهتردرکش میکنم ویه کم بهترعمل میکنم بهش
از روز اولی که عضوشدم خیلی شرایط داغونی داشتم ولی نمیفهمیدم که چقدر خرابم ازدرون همه رو مقصرمیدونستم الا خودم
اونموقع تازه فهمیدم که هرمصیبتی که دارم باهاش دسته وپنجه نرم میکنم وبراش میجنگم رو خودم خلق کردم با باورهای پرازشرک وغلطم تازه ادعای مذهبی بودن وموحد بودنم داشتم کدوم توحید بابا توحیدی که همه رو موثرمیدونست توزندگیم ومقصر میدونست غیرازخودم وخدام دم از خدا میزدم ولی فقط دم زدن بودن الانم البته خیلی مشکل دارم وخیلی کاردارم چون انگارتازه دارم میفهمم جریان واقعا چیه
من فقط هرروز یه گام بداشتم تواین مسیر وباید خودمو تحسین کنم چون خیلی متفاوت شدم باقبلم اما چون خیلی داغون بودم وبسیاری ازایرادهامو اصلا نمیدونستم که ایناایرادن اصلا باید خیلی بیشتربخودم دقت کنم تا بتونم به آگاهی های بهترعمل کنم وبازم میخوام که همون یه قدمو بردارم
چون نمیخوام عجله کنم میخوام فقط بادرک بهتری برم جلو تا قدمهام ادامه داربشن ودیگه برگشتی بعقب نداشته باشم
من این فایلو یه بار نگاه کردم ولی حس کردم باید الان بنویسم وازخودم ردپابزارم چون میخوام این مشکل ننوشتن کامنتهامو حل کنم وباکمالگراییم کناربیام وخودمو بادوستان موفقی که ذهنم منو باهاشون قیاس میکنه جوری که من هیچ نتیجه ای نگرفتم پقایسه نکنم خواستم خلافذهنم عمل کنم وبگم بهش منم خیلی نتیجه گرفتم از زیر صفر اززیر خط فقر
از اون همه ناامیدی وتنفرو تنش وترس از اتفاقات ناگوارتوزندگیم از محتاج بودن به همسر از ازدواج مصلحتی که تنفرش هررو. داشت بیشتر میشد
حالا رسیدم به یه صلح کآرامش وعشق باهمون آدم توهمون خونه
حالارسیدم به یه استقلال نسبی درآمد که برای زیرصفرمن پادشاهیه
که خودم بااحساس لیاقت وارزشمندیم بسادگی خلقش کردم
حالا رسیدم به احترامی که همسرم به علایقم میزاره به احترامی که من به علایق همسرم میزارم حالا از عشق باهم حرف میزنیم اینا نتیجه نیست پس چیه؟؟
آره قدم اصلی تحول من همینه که فهمیدم من خودم خلق کردم این مرد رو این شرایط رو این زتدگی رو این فرزندان رو که عاشق شونم من خلق کردم که پسرباشن واگر کافرنباشم وشاکر باشم وصادق میگم باقدرت که هرچی که ازخداخواستم بااحساس لیاقت عین همونو بهم داده وحتی صدهابرابربهترشو چون همیشه میگفتم خدایا تومنو خیلی دوست داری وعاشقمی وبرام بهتراونی که من میخوامو میخوای فقط بلد نبودم که خدای من برام شادی میخواد آسونی میخوادلذت میخواد نه غم وسختی ورنج وازروزیکه توسایتم اینو هرروزدارم بهتردرک وزندگی میکنم خدایا شکرت
استادعزیزم ممنونم که خوب وآسون ولذتبخش بهم یاددادی این خدارو
ازخودم ممنونم که تضادها بهم وقتی فشارمیاوردمیگفتم خدایا دیگه بسه سختی میشه باشادی دیگه دوسم داشته باشی وعاشقم باشی وخداجوابمو داد که اومدم تومسیرتوحید واقعی توحیدی که میگه من خالق زندگیمم نه خانواده م نه شوهرم نه کشورم ونه هیچ چیزدیگه ازخودم ممنونم که نخواستم باحماقت سختیهاروفقط تحمل کنم وازخدایاری خواستم وبرلش قدم برداشتم ولایق شدم برای مسیری که براش لایق بودم فقط خودم ارزشهامو یادم رفته بود
منم دوست دارم ازنتایجم بگم ازنتایجم حرف بزنم بانتایجم الگو بشم برای عزیزانم نتایجی که گرفتم شاید بحساب بانکی نیان که اکنم خلق کردم اززیر صفر باکارکردنهای معمولیم واستعدادهای ذاتی که خدابه یه زن داده ثروت من میلیاردی نیست اما میلیاردی میارزه چون دارم خودمو پیدامیکنم چون نمیگم من 48 سالمه وتوعرف جامعه دیگه دارم پیرمیشم منوچه به این تغییرات وبه لین آرزوهای بزرگ چون اینجا یادگرفتم خدای من محدودبه زمان ومکان وجنسیت نیست منم ازروح اون خدام لایق وارزشمند بی قیدوشرط ازخودش بهم هدیه هایی داده که با محصول ارزشمند احساس لیاقت بهتر درکشون کردم ارزشمندیشو فهمیدم ودارم برای شکوفاییش قدمهای کوچک ومستمر هدایتی روبرمیدارم
خدایا شکرت که فهمیدم قدم اصلی تحول زندگیم وتحول خودم چیه خدایا شکرت
وای خدایاااا من کامنتم رو گذاشتم بعد که تموم شد و ارسال زدم نوشته بود خریدار دوره و اون نشونه خرید دوره بالای اسمم اومد وای نتونستم ننویسم و خداروشکر نکنم بابت این لحظه و بابت این مدال زیبایی که بهم داده شده یعنی دیدم که این یکی از خاسته هام بوده خدایااااا این ذهن چقدر در تلاشه که این موفقیتهارو ساده و کوچیک جلوه بده و چقدر ما باید تلنگر به خودمون بزنیم که ببیییین اعظم این یکی از خاسته هات بوده که مدتها توی دفتر شکرگزاریت از خدا خاستی که کمک کنه دوازده قدم رو بخری و هر زمانی که اسم این دوره رو میشنیدی قند توی دلت آب میشد حالا خریدی اصلا متوجهههههههیییی
خدایا نزار عادی بشن این موفقیتهایی و این خاسته هایی که تیک میخورن خدایا هزاران بار شکرت
خلاصه که چه حس نابیه اینکه بالای کامنتت یه مدال باشه که خریدار دوره وای که دلم ضعف رفت
دوسداشتم بنویسم اینجا چون اینجا بزرگترین دفتر شکرگزاریه منه و بگم الهی شکرت بابت این هدیه ناب.چقدر اول صبحی حس و حاله عاااالی نصیبم شد اون از فایل جدید و گوارا اینم از مدال زیبا و خوش رنگم که گرفتم
خدایا من تونستم قدم اول و دوم رو بگیرم تو این هدیه هارو بهم دادی پس میشه که بشه پس بقیه دوره هارم میتونمممم بگیرم پس به بقیه خاسته هامم میتونم برسممم؟
بله وقتی این این شده پس بقیه هم میشن یعنی میشه که بشه
الان بند بند وجودم داره شکرگزاری میکنه اینو با تمام وجودم حسش کردم واقعا حس کردم که تمام وجودم یه لحظه داشتن شکرگزاری میکردن و چه حس روحانی …خدای من دیشب خواب دیدم که کلاسی که تازگیها گرفتم پر شده بود از هنرجو بعد من داشتم تا مسیر خونه قدم به قدم شکرگزاری میکردم و این مسیر پر بود از سبزه و گل انگار که بهار بود منم هر قدمی که میزاشتم میگفتم خدایا شکرت وای خدای من چه خواب زیبایی دوسداشتم این احساسات و شوق و ذوقی که دارم رو با شما بهترینهام در میون بزارم عاشقتونم
توکل بر خدایت کن کفایت میکند حتما
اگر خالص شوی با او صدایت میکند حتمااا
سلام عزیزم
مبارک باشه دوره های که خریدی و امیدوارم روزی برسه که بتونی تمام دوره های استاد را خریداری کنید
منم اولین روزی که وارد سایت شدم قدم اول تازه اومده بود روی سایت و خریدمش با لذت و عشق
اما این شور و شوقت منو یاد زمانی انداخت که ثروت 3 را تونستم بخرم
یعنی دیگه تمام دوره های سایت را خریدم
وای که چقدر حال عالی داشتم که من تونستم تمام دوره های استاد را بخرم
البته هنوز هم بعضی دوره ها را حتی یکبار هم نرسیدم گوش کنم
اما همش می گفتم من باید همه دوره ها را من باب تشکر و قدردانی از استاد هم شده باید بخرم
استاد سخاوتمندی که همین یک دونه فایلی که امروز گذاشته چکیده همه محصولاتش هست
و حتی اگه یک نفر همین یک دونه فایل را از استاد داشته باشه و هزاران بار گوش کنه و بهش فکر کنه به نتایج حداقل مالی ای میرسه که بتونه همه محصولات سایت را تهیه کنه
ازت سپاسگزارم که با کامنتت باعث شدی دوباره برام یادآوری بشه راهی که تو این سالها اومدم و به امید خدا تا بی نهایت می خام ادامه اش بدم
سلام به دوست عزیزم فهیمه خانم
سپاسگزارم ازت بابت کامنت زیبایی که برام نوشتی چه موفقیت فوقالعادهای که تونستین تمام دوره های استاد رو تهیه کنید واقعا تحسینتون میکنم چه گوهرهایی در اختیار دارید امیدوارم زندگیت پر از سلامتی و ثروت و سعادت و خوشبختی باشه دوست خوب و خوش قلم من
سلام دوست همفرکانسی عزیزم اعطم جان
تبریک میگم بهت بابت خرید دوره دوازده قدم.
خوشحالم ب ارزوت رسیدی.
یه جمله ای نوشتی توی کامنتت ک غرق لذت شدم …
نوشتی خدایا نزار موفقیت ها و خواسته هامون ک بهشون رسبدیم برامون عادی بشن…
وااااااقعا گل گفتی دختر
این جمله رو باید با طلا نوشت
اگه هر بار مرور کنیم نعمت هایی رو ک داریم و یک روزی خواسته ای دور و دراز بودن بدای ما میبینیم ک چقدررررر زیادن….
واقعا الهی شکر
ممنون بابت یاداوریت عزیزم
ب جا بود
شاد و سلامت و ثروتمند باشی
سلام به روی ماه شما دوست عزیزم راضیه خانم
اول اینکه سپاسگزارم بابت این کامنت زیبایی که برای من نوشتید و کلی حس و حال عالی گرفتم اول صبحی با کامنتتون امیدوارم زندگیتون پر باشه از این حس و حالهای ناب..واقعا دوست عزیزم من دارم میبینم که این ذهن چقدر زرنگ بازی و چموشی درمیاره که این خاسته های رو که بهش میرسیم خییییلی عادی و طبیعی و کوچیک نشون بده جوری که گاهی به خودم میگم یادته پارسال چقدر با تمام وجود دعا میکردی که یه راننده عالی بشی و الان بهش رسیدی اصلا متوجهی و اینکه استاد همیشه میگن که موفقیتهای کوچیک رو پله کنید برای رسیدن به موفقیتهای بعدی و ما باید خیلی خیلی مواظب این موضوع باشیم و همیشه تکرارشون کنیم تداعیشون کنیم شوق و ذوق بگیریم و پله ای بشن برای موفقیت بیشتر و این یه رازه خیلی مهمه و باعث میشه ما دچار روزمرگی و بی ذوقی نشیم چون ذهن ما کارش همینه که بگه مگه چیه همه اینو بلدن مگه چیه اینقدر کمه اینقدر کوچیکه و اگه به ذهن اجازه بدیم نمیزاره قدم از قدم برداریم و چقدر خوبه که ما اینهارو برای هم یادآور بشیم
ممنونم ازت راضیه جانم که باعث شدی یک بار دیگه این موضوع مهم رو به خودم یادآوری کنم امیدوارم همیشه شاد و سلامت و ثروتمند باشی و مثل اسم زیبات همیشه راضی باشی
سپاسگزارم
سلام اعظم جان نازنینم
چقدر کلامت ب دل میشینه
ممنونم کامنتم رو جواب دادی خوشحال شدم
یه عالمه قلب الهی تقدیم تو دوست همفرکانسی عزیزم
میدونی چیه…
من گاهی ک با خودم خلوت میکنم میبینم واقعا هر روز دارم ب خواسته هایی ک یه روز آرزوم بودن میرسم ولی ب قول کلام الله چقدر کم هساند انسان های شکرگزار…
من اقرار میکنم ک بنده شکر گزاری نبودم و الانم ک دارم تمام تلاشم رو تمرکزی میزارم روی خودم ک اولا اعراض کنم از ناخاسته ها و دوم اینکه شاکر باشم نسبت ب تمااااااام دستاوردهای کوچیک و بزرگ.
یه نمونه اش رو قلبم بهم میگه اینجا بنویس تا یادگاری بمونه برات…
من استاد رو میشناختم مدتها پیش توی تلگرام و فایل هاشون رو شنیده و دیده بودم. حتی قبلا محصول ثروت3 از طریق غیر سایت خریده بودم و گوش کرده بودم ولی خب نتیجه ای نگرفته بودم…
سالها گدشت تا اینکه پارسال وسط هیاهوی تضادهای سنگین و کمرشکن زندگیم دوباره یادم ب ایشون افتاد و سرچ کردم گوگل و سایت رو پیدا کردم ولی میترسیدم عضو بشم!!!!!. میترسیدم این سایت رو ب صفحه اصلی گوشیم اضافه اضافه کنم و هربار سرچ میکردم و بعدم از لیست سرچ پاکش میکردم.!!!!!..
چرااااا؟؟؟؟؟؟
چون عزیزدل من بسیار بسیار مذهبی و متعصب هستن(اینم از باورهای غلط من هس ک ذهن بیمارم ب خاطر چنتا پیشامد برام بزرگش کرده و داره فریبم میده ک فقط این خصلت هاش رو بزرگ و منفی جلوه بده برام) و میترسیدم بگه چرا نشستی داری فیلم های یه مرد دانشگاه نرفته ای ک حتی مدرک علمی نداره(اینم باز باور غلط منه ک میگه چون عزیزدلت برای تحصیل و علم و مدرک مخصوصا جایگاه ویژه ای قائله و خودش دکترای فیزیک کوانتم داره نمیپدیره ک این فایلها رو گوش بدی و اصلا قبول نداره) و اون سر امریکا نشسته از دل سیری داره یه چیزی میگه ک پول دربیاره رو گوش میکنی.( چون بارها در مورد افراد موفق این حرف رو میزد رفته بود توی مخ من ک بازم همینو میگه.)
ولی بالاخره شهامت ب خرج دادم و رفته رفته عضو شدم و روی صفحه ام گذاشتم و الان خیلی راحت فایلها رو گاهی گوش میکنم موقع کارهام و ایشونم میشنوه و هیچ عکس العملی نشون نمیده…
این برای من یه ارزو بود ک توی خونه راحت باشم با گوش کردن فایلا و دزدکی نباشه و الان اون ارزوی بزرگ و محال خیلی خیلی راحت و خود بخود اتفاق افتاد و من باید هر لحظه ک دارم تو خونم با ارامش فایل گوش میدم و مینویسم و جالبه ک ایشون نوشتن های من رو هم میبینن و میگه باز داری مشقاتو مینویسی؟ خخخخخ
و واقعا خدا رو شکر میکنم ک این بت بزرگ شکسته شد و الان این نعمت و فرصت طلایی و خدایی رو دارم ک راحت روی خودم کار کنم.
بدون ترس…
بدون دلهره…
و فقط تمرکز روی خوده خوده خوده خوده راضیه.
عاشقتم…
مرسی ک وقت گذاشتی خوندی
این قلب ها تقدیم شما
به نام خداوند مهربان و بزرگ
به نام خدای که همیشه به موقع و دقیق هدایت میکند
خدای که هر لحظه درخواست ها را اجابت میکند
خدایااا کروررر کرورررررر شکرت برای این که اجازه دادی بیایم به این دنیای زیبا و انسان بودن را تجربه کنم
خدایا سپاسگذارت هستم که اجازه دادی زنده گی را تجربه کنم
خدایاا سپاسگذارت هستم که اجازه دادی خودم خالق زنده گیم باشم
سلام استاد عزیزم سلام به مریم عزیزم سلام به همه بچه های عزیز و دوست داشتنی
از زمانی که دست راست و چپ خود را شناختم و از دنیای کودکی کمی فاصله گرفتم همیشه برم میگفتن همه چیز سرنوشت هست خداوند از پیش سرنوشت تو را تعیین کرده تو هیچکاره هستی هر چیز در قسمتت بود همان را میبینی
یا آدمی را می دیدیم که پولدار بود و زنده گی عالی داشت میگفت خدا در قسمت اش تعیین کرده بود سرنوشت اش همین چیز هست
و همیشه برایم سوال بود پس همه چیز که سرنوشت و قسمت ما هست چرا پس من تلاش کنم ؟؟
و منم هر جا آدم پولدار می دیدم یا آدم فقیر می دیدم میگفتم کار خداست یکی را در سرنوشتش پولدار شدن را نوشته یکی را فقیر و زنده گی زجر آور را نوشته اینا هیچ کنترولی در سرنوشت خودشان ندارند همه چیز از قبل در تقدیرشان نوشته شده هست
و منم خوب هیچ وقت تلاش نمیکردم میگفتم هر چی قسمتم باشد همان میشود به گفته استاد برگی روی آب بودم
تا اینکه کتاب برایان ترسی را خواندم فکرت را عوض کن تا زنده گی ات عوض شود
و رفته رفته از استاد های مختلف موفقیت مطلب گوش میدادم و از بعضی کتاب ها مطالبی میخواندم تا اینکه به استاد عباس منش رسیدم
واقعا استاد با تمام وجودم سپاسگذارت هستم که همه چیز این قدر ساده و آسان بیان میکنی
من از شما یاد گرفتم که احساس خوب و بد چیست ؟
چرا باید همیشه احساسم را خوب بسازم
شاید تعجب کنید استاد من پیش از آشنایی با شما حتی داشتن احساس بد طبیعی میدانستم میگفتم احساس هست دیگر بد میشود نمیدانستم که دختر خوب یک سری حرف های منفی و تخریب گر در زهنت پچ پچ میکند که احساست بد میشود خودت را قضاوت داری که احساست بد میشود به چیز بد توجه داری که احساست بد میشود از خودت انتقاد داری که احساست بد میشود خودت را مقایسه میکنی که احساست بد میشود حرف دیگران مهم دانستی که احساست بد میشود و این احساس بد در وجودم فریاد میزد که درستش بساز مسیرت درست بساز ولی من چی میکردم میرفتم خودم را غرق انستاگرام میساختم تا از شر حال بد نجات پیدا کنم و نمیفامیدم تا ریشه را درست نسازی دوباره بدتر میشود
هدایت هر کدام از ما سمت شما بزرگترین لطفی هست که خداوند عزیزم در حق ما کرده هست خدایا شکرت
ما هستیم که خالق زنده گی خود هستیم
ما هستیم که هر لحظه فرکانس میفرستیم
ما هستیم که انتخاب میکنیم به چی چیزی توجه کنیم
ما هستیم که به زهن مان ورودی میدهیم
ما هستیم که انتخاب میکنیم به کدام سمت برویم
استاد عزیزم به گفته شما چقدرر خوب هست که باور کنیم خودمان خالق زنده گی خود هستیم خودمان هستیم که خلق میکنیم واقعا از وقتی واقعی درک کردم که من هر لحظه توسط افکار و باور های خودم فرکانس به جهان میفرستم و جهان هستی کارش این هست که شرایط من را با فرکانس هایم هماهنگ بسازد خیلیی راحت شدم خیلیی سبک شدم
در گذشته زیاد در فکرم میامد چی کنم آینده ام چی میشود ؟
کاش فلان آدم میشناختم برایم کاری میکرد کاش خانواده ام چنان میبودند که این کاش های زنده گیم خلاصی نداشت
ولی از وقتی تا جای درک کردم که نی خودم هستم خلق میکنم خودم هستم فرکانس میفرستم خودم انتخاب میکنم خودم خالق شرایط خود هستم
ارامش پیدا کردم
قلبم آرام شد
ایمانم بیشتر شد
حالم عالی تر شد
بیشتر به خدای خودم تکیه کردم
دنبال کسی بیرون از خودم نگشتم
و گفتم من همه چیز را در درون خودم درست میسازم بیرون آیینه درون من هست زمانی که درون من درست شود بیرون صد فیصد درست میشود چون من هستم که فرکانس میفرستم من هستم که خالق زنده گیم هستم
و هیچکس در زنده گیم تاثیری ندارد
هیچکس مقصر این شرایط من نیست
هیچکس نمیتواند به من کمک کند مگر خودم
همه چیز را ما در درون خودمان داریم ایجاد میکنیم هیچ چیزی اون بیرون نیست هر چیزی در بیرون اتفاق میفتد بخاطر باور های ما هست بخاطر فرکانس های ما هست بخاطر نوع نگاهی ما هست ما خالق شرایط خود هستیم ما خلق میکنیم اتفاقات را
جهان داره هر روز و هر لحظه به افکار ما پاسخ میدهد آنچه را که میفرستیم داره تبدیل میشود به شرایط ،اتفاقات ،آدم ها ، وارد زنده گی ما میشود
چقدر خداوند بزرگ هست
چقدررر خداوند بی نظیر هست
چقدررر خداوند رحمان هست
واقعا خداوند بر انسان رحمت دارد
خداوند چقدرررر ما را دوست دارد چی لطفی بزرگ در حق ما کرده هست که ما را تصویر خودش هست کرده و به ما قدرت خلق داده
چقدررر خوب میشود که ایمان بیاوریم به قدرتی که خدا در درون ما قرار داده هست
تمام قدرت در اختیار ما هست
تمام قدرتتتتتتتت در اختیار ما هست
در این دنیایی که همه چیز هست همه چیز هست ما سعی میکنیم دنبال چیزی باشیم که به ما احساس خوب بدهد دنبال زیبایی ها باشیم تحسین شان کنیم در هر انسانی بیبینم در هر شرایطی بیبینم در هر موقعیتی بیبینم تحسین شان کنیم
جهان گوش به فرمان ما هست
جهان هر کدام از ما داره تحت تاثیر افکار ما داره اتفاقات ما را رقم میزند و ما میتوانیم افکار مان را تغییر بدهیم به تبعیت آن اتفاقات هم عوض میشود کافی هست ایمان داشته باشیم باور داشته باشیم خالق بودن خودمان را باور کنیم و صبر کنیم ادامه بتیم ادامه بتیم
قدرت در درون ما هست
تمام قدرت در اختیار ما هست
ما خالق زنده گی خود هستیم ما خالق شرایط خود هستیم
استاد از زمانی که با شما هستم با قدرت ادامه دادیم تقریبا هشت ماه میشود با تمام وجودم با تمام وجودم شب روز فایل های شما را گوش دادم و میدهم
تا حدی که محیط را برای خودم ایزوله میساختم هر جا نمیرفتم در هر جمع قرار نمیگرفتم حتی بین اعضای فامیل خودم
غیبت نکردم شکایت نکردم گله نکردم هر حرفی را گوش نکردم نی اینکه خودم بی نهایت تلاش کنم اصلا دوست نداشتم اصلا خودم را در او موقعیت ها قرار ندادم تا که میدانستم فضا میرود سمت شکایت و ناله بلند میشدم بیرون میشدم از او جمع نمیدانن چقدررررر این کار را بار هااااااااا انجام دادیم
حتی در بین فامیلم می دیدم حرفی گفته میشود که حرفی خوبی نیست از جمع شان بلند میشدم و میرفتم در تنهای های خودم و حرف های شما را گوش میدادم
حالی هم همین کار با جان و دل ادامه میدهم
آرامشی که دارم بی نهایت عالی هست
همین امروز عصر از شدت حال خوب و حس کردن خدا اشک میرختم و به حرف شما رسیدم که میشود بدون هیچی هم حس خوشختی کنی میشود فقط با حرف زدن با خدا بهترین حال جهان را تجربه کنی
بعضی اوقات زهنم میاید میگوید چی میدانی پاکیزه میشود برای تو نتیجه ندهد ؟
که کار شیطان هست میخواهد در دلم ترس ایجاد کند
اولین حرفی که میگویم این هست اشکال ندارد احساس خوب من بهترین نعمت هست با داشتن احساسی خوبی که دارم همین حالا من در بهشت هستم
همین که عاشق خودم شدم
همین که آرامشم بی نهایت عالی هست
همین که بیشتر اوقات احساسم عالی هست همین که در طول روز هزاران بار میخندم با خودم همین برای من بزرگترین نتیجه هست
استاد من بوی موفقیت را حس میکنم
من با تمام وجودم آینده ام را بی نهایت عالی میبینم
من آینده خودم پر از موفقیت و شادی و خوشختی میبینم
آنقدر امید دارم هیجان دارم انقدرر انگیزه دارم که هرکس مرا میبیند حس حالش عالی میشود از احساسی خوبی که من دارم
من وجود خودم را بی نهایت ارزشمند میبینم
من خودم را لایق بهترین ها میبینم
قبلا اصلا اینگونه نبودم
قبلا تمام ارزشمندی را بیرون از خودم جستجو میکردم
چقدررر تغییر کردم من با افتخار میگویم من با پاکیزه که هشت ماه پیش که تازه وارد سایت شما شده بود از زمین تا اسمان فرق کردیم
کسی که در هر کجا در هر موقعیت دنبال تایید بود
هرگز خودش را نمی دید
حالا هر لحظه خودش را تایید میکند هر لحظه خودش را تشویق میکند هر لحظه خودش را تحسین میکند
من هر لحظه به خودم تکرار میکنم پاکیزه تو هستی خلق میکنی
تو خالق زنده گیت هستی
بیبین به استاد عباس منش شد برای تو هم میشود
خود استاد عباس منش هزاران بار تکرار کرده بخدا بچه ها منم مثل شما هستم منم آدم معمولی هستم منم گذشته ام عالی نبوده ولی خودم ساختم خودم خلق کردم با تغییر دیدگاهم با تغییر باور هایم با تغییر فرکانس هایم شما هم میتوانید باور کنید عشق خدا را باور کنید قدرت خدا را باور کنید توانایی های تان را باور کنید قوانین جهان را باور کنید میشود بخدا میشود
استاد عزیزم خیلییییییی دوستتتتتت دارم
هر زمانی که میایید و از زمان کارگری خودتان یاد میکنن و شرایط فعلی تان و نعمت های که خداوند برای تان داده چقدرررررررر خوشحال میشوم چقدررررر ایمانم قوی میشود چقدرررر اشک شوق در چشم هایم حلقه میزند
که بخدا میشود
خواسته ها به حقیقت میپیوندد
آرزو ها به حقیقت می پیوندد
استاد شما دنبال یک خانه معمولی بودین به گفته خودتان خداوند صد ها ملک برای تان داد چقدررر این خدا وهاب هست
بخواهید از خدای وهاب زیاد بخواهید
او همه چیز میشود همه کس را
باید باور کنم که میشود با این خدای وهاب به همه چیز رسید
قطعا میشود میلیارد درصد میشود اگر متعهد باشیم اگر عمل کنیم اگر ایمان بیاوریم میشود
استاد عزیزم عاشقتان هستم سپاسگذار تان هستم
من با عشق این پارادایس زیبا را تحسین کنم با این دریاچه زیبا با این آسمان آبی قشنگ با این درختان زیبا با برگ های زیبا افتیده در زمین و صدای برگ ها
وااااااای فوق العاده هست انرژی خیلیی خوبی دارد
هوا هم که فوق العاده هست
اندام استاد بی نظیر هست استاد با تمام وجودم این اندام زیبای تان را تحسین میکنم
چقدررر رنگ سرخ ( قرمز ) برای تان میاید چقدررر زیبا شدین
مریم عزیزم سپاسگذارت هستم که با عشق همیشه برای مان فلم میگیری خیلیی دوستتت داریم
در آغوش خداوند بزرگ غرق عشق خود خود خودش باشید
بنام خداوند مینو سرشت ”
سلام و درود بر پاکیزه ی بهشتی ”
سلام بر فرشته ی عاشق الله
سلام ”
بر دختر توحیدی
.
.
تبریک میگم ”
روز دانشجو رو بر شما ”
وتمام دانشجویان راه حق و حقیقت ”
توی این سایت الهی رو،
کامنت زیبای شما رو خوندم
و کلی حال خوب انتقال دادی ”
چقدر زیبا گفتی ”
دختر ” ما اومدیم خودمان را تجربه کنیم و لذت ببریم ”
این فایل استاد خیلی تکونم داد ”
ما خالق زندگی خودمان هستیم ”
ما آمدیم یک انسان زیبای دگر شویم ”
ما راه خودمون رو پیدا کردیم ”
انشاءالله که ما هم فقط فقط زیبایی ببینیم ”
پیگیر کامنت ها ی تاثیر گذارت هستم ”
از خداوند متعال سپاسگزارم برای وجود نازنین شما ”
کمال تشکر رو دارم که فعالیت میکنید و می نویسید ”
بهترین ها رو براتون از خداوند متعال خواستارم ”
دنیا رو براتون شاد شاد ”
و شادی رو براتون دنیا دنیا ”
آرزومندم ”
روزگار بر مراد”
قلب نازنینت از غصه دور ”
بزم عشقت پر سرور ”
دوست دارم و همیشه باش ”
بدرخشی و ماه باشی ”
فرشته ی عاشق “
بسم الله النور
وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
استاد جانم ای مرد خدایی بزرگ درود بر شما، ارادت خالصانه منو در این لحظه از گذر قطار دنیا از این گوشه جهان مادی بپذیرید. من از فاصله مادی دور اما از فاصله نزدیک معنوی به شما سلام می کنم و قلبم رو تو دستم گرفتم گواه حق کلام شما که همون کلام آسمانی پروردگاره.
استاد با تمام جانم تایید می کنم که راست گفتید.
استاد با تمام وجودم اعتراف می کنم تا قبل از آشنایی با شما دین و ایمان من یک شوخی تلخ بود. همش سوء تفاهم بود.
استاد من از 12 قدم شروع کردم و همچنان در 12 قدم شناورم. بعد از نزدیک 4 سال حضور در فضای فرکانسی شما هنوز نتونستم حق کامل مطالب 12 قدم رو درک کنم و تکمیلش کنم.
در این بین شیوه حل مسائل رو تهیه کردم و الان رسیدم به جلسه 4. اما 12 قدم برام اولویته. انگار خونه اصلیمه. هرجا برم برمی گردم سرجام تو 12 قدم. چرا؟ چون معجونی از همه چیزه. چون دقیقا مراحل رشد همه جانبه رو در بر داره.
اصلا فزق شما با همه دنیا در اینه که خواستید شبیه کسی نباشید. گفتید من می خوام کسی باشم که نمود قانونه. زندگیش تو کتابها نوشته میشه. مثال عینی عمل به این قوانینه.
نگفتید می خوام قوانین رو بخونم و تا دوره تهیه کنم و بفروشم. گفتید میخوام زندگی خودم عوض بشه.
شما کسی بودید که گفتید قرآن یعنی همه چیز. هم مادیات، هم معنویات و ایمان و توحید. هم روابط سالم. هم عشق الهی و عشق زمینی. هم سلامتی جسمی. هم عزت و اعتبار و آبرو. هم نعمتها و همزمانیها. هم آسانیها…..
شما درک کردید که میتونه همه چیز باهم رشد کنه و همه جانبه بهتر بشه و این دیدگاه رو در 12 قدم پیاده کردید. اینه فرق این مکتب با بقیه.
به همین خاطر با اینکه دلم بیتاب بود تا دوره احساس لیاقت رو تهیه کنم و بیام با تمام شور و اشتیاقم سر کلاس ارزشمندی پیش هم کلاسیهام بشینم و فریاد بزنم که «سلاااااامممم منم اومدممممم» ولی با اینکه یک هفته است به لطف خدا و شما و 12 قدم تونستم دوره احساس لیاقت رو بخرم اما اصلا دستم نرفته که حتی بیام توی یکی از جلسات آخر سلام کنم و برم. چون می دونم همه جا باید تکامل طی بشه. چون من تعهد دادم 12 قدم رو تکمیل کنم حتی اگر بیشتر از 12 ماه طول بکشه.
این روزهای کاری پرمشغله رو خودم خلق کردم چون باور کردم میتونم خلقش کنم. هرچند ایراد باورم اینه که کار کردن پرزحمت و سخته. الگوهای زندگیم اینجوری بودن و من هنوز موفق نشدم که تغییرش بدم به سمتی که کار با ساعات کمتر و بازدهی و درآمد بالاتر باشه. اما شما در 12 قدم بهم یاد دادید و می دونم که باید روی این تمرکز کنم تا درستش کنم.
استاد برکات این دوره بی نهایته. مثل اینکه تشخیص هر باور نادرستی و ریشه اش برام آسون شده. استاد شما همش حرف از توحید می زنید. این برام پررنگ شده.
شما تاکید دارید ما باید باید باید سرمون تو لاک زندگی خودمون باشه و دست از تغییر دیگران برداریم. دست از نجات زندگی اطرافیان بکشیم. به حرف آسونه ولی شما بهتر از همه لمس کردید که انجامش سخته. و چقدر شما متعهد به قوانینی هستید که بیان می کنید که توانایی انجامشون رو دارید.چقدر شما استادید.
هرچه بیشتر پیش میرم مطمئنتر میشم که راهی نیست جز تسلیم.
هرچقدر بیشتر منم منم کنی و بخوای به جهان اثبات کنی یه چیزی بلدی بیشتر سرخورده میشی و از رشدت عقب میفتی.
استاد از آیه شریف اذا سألک عبادی گفتید….. یعنی میشه کسی این آیه رو با قلبش بشنوه و ذوب نشه توش؟
خودش داره میگه من همینجام صداتو می شنوم جواب میدم. فقط تو مطمئن باش که من شنیدم و جواب دادم. تو هم اعتماد کن عزیزم. صبور باش تا به جاش سر وقتش دریافتش کنی. من دیوانه میشن با این مکالمه هروقت که میاد تو ذهنم.
برام اثباتش کرده بارها و بارها. ولی چرا ماها با اینکه قانون رو می دونیم اما در عمل اون لحظه بزنگاه فراموش می کنیم طبق قانون عمل کنیم نمی دونم. بله خود خدا میدونه که انسان فراموشکاره.
مثلا اون لحظه ای که من ترسیدم ناراحتیم رو در محل کارم از مسأله ای ابراز کنم نکنه که مدیر و معاون از رفتارم ناراحت بشن و کارم رو از دست بدم، مگه قوانین رو بلد نبودم؟ قطعا بلد بودم. اما توی اون لحظه احساس منفی آنچنان غلبه کرده که یادم رفته یدالله فوق ایدیهم. خدا منو هدایت کرده به این شغل و خدا منو رهبری میکنه. 3 روز گذشت تا یادم بیاد و آگاه بشم که قوانین چطور عمل می کنند. حالا اگر به اندازه استادمون مسلط به قوانین بودم و ایمانم قوی بود اون 3 روز می تونست 5 دقیقه باشه.یا اصلا نباشه.
اون روزها و هفته ها و ماه ها و حتی سالهایی که به سردرگمی و بیهودگی گذشت و من نمی فهمیدم باید چه فعالیتی بکنم که هم بهش علاقه دارم و هم استعداد پررنگتری توش دارم که برام بار مادی و معنوی هم داشته باشه، مگه از قوانین بی خبر بودم؟ نه استاد به من یاد داده بود. اما در عمل بلد نبودم به پلن خدا، هدایتش، کلامش، و احساسی که در وجودم بعنوان راهنما قرار داده اعتماد بکنم. پاهام حرکت نمی کرد چون قلبم مطمئن نبود. اما حالا چی؟ رفتم تو دل ترسهام و به خیلیهاش غلبه کردم و نتیجه شد یک دبیر ریاضی و فیزیک که هر روز با ماشین خودش میره سرکار و میاد. شاگرد خصوصی داره. بچه اش رو شوهرش تو خونه نگه میداره بدون دغدغه و هزینه. حتی بنزین ماشینم آقا میزنه!
با حقوق یک ماهش دوره میخره. دوست پیدا کرده. شخصیتش داره با حل مسائل و چالشها رشد میکنه و ایمان داره که به مسیری هدایت میشه که با استفاده از تجربیات این شغل با کار کمتر به درآمد بیشتر میرسه. به کسب و کار مورد علاقه اش هدایت میشه به راحتی. با لذت.
از خدا میخوام شرایطی برای زندگیم رقم بزنم که توش هروقت اراده کردم فرصت کامنت خوندن و نوشتن داشته باشم. و فرصت کافی برای تمرین قوانین همیشه برام فراهم باشه.
از خدا میخوام روزهایی برسه که بیام بگم خیلی راحت تر و سریعتر از اونی که فکر می کردم فلان و فلان خواسته ام رو خلق کردم.(همونطور که الان همین کار رو کردم. توی همین امسال کلی خواسته باهم خلق کردم)
امیدوارم بتونم مثل استاد و مریم بانو و خیلی از دوستان خوبم درسایت متعهدانه تر و آگاهانه تر به قوانین عمل کنم. تمریناتم رو جدی تر انجام بدم و از نتایجش لذت ببرم.
برای همه دوستای خوبم هم همین آرزوها رو دارم.
اینم بگم کامنتم رو در فضای لذت بخش سکوت خونه نوشتم توی رختخواب گرم و نرمم توی روز تعطیلم که فرصت دارم تا لنگ ظهر تو تخت بمونم. با بکگراند موسیقی دلنواز سه تار همسایه طبقه پایینیمون که استاد موسیقی هست.
استاد جانم عاشقتونم. پایدار باشید در پناه لطف الله.
سلام به سعیده جان
دوست خوب وهم دوره ای عزیزم
سپاسگزارم از کامنت خوشگلت
از توصیفت بابت
دوره ی مقدس 12قدم
زیبا نوشتی که
استاد برکات این دوره بی نهایته. مثل اینکه تشخیص هر باور نادرستی و ریشه اش برام آسون شده. استاد شما همش حرف از توحید می زنید. این برام پررنگ شده.
شما تاکید دارید ما باید باید باید سرمون تو لاک زندگی خودمون باشه و دست از تغییر دیگران برداریم. دست از نجات زندگی اطرافیان بکشیم. به حرف آسونه ولی شما بهتر از همه لمس کردید که انجامش سخته. و چقدر شما متعهد به قوانینی هستید که بیان می کنید که توانایی انجامشون رو دارید.چقدر شما استادید.
الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشی و زندگیت در بهترین مدارها قراربگیره ان شاالله دوست خوبم.
سلام
استاد بسیییار خوش استایل و مریم عزیز
چقدر خوب بود یادآوری این مطلب و به این شکل که شما یه الگوی زنده از این پروسه خالق بودن هستید و من که دانشجو و دنبال کننده شما هستم این دیدن شما به عنوان یه الگوی واضح خیلی زیاد برام باور پذیر کرده تمام حرفاتون که اصل و اساس جهان چطور داره عمل میکنه.
اینکه من هم از شما و هم از افراد بسیاااری شنیدم که چرا در گذشته کسایی مثل والدین و بزرگتر ها و معلمها و
آموزش و پرورش این ها را به ما ها آموزش ندادن یه حتی این وجه خدا را به ما نگفتن و تمامااا خلاف واقعیت ها گفته شده
من به این جواب رسیدم که هیییییچ کدوم از این افراد هم هیچ اطلاعی از این قوانین نداشته و ندارند.
یه منطق برای صحبتم جواب به این سواله:
استاد شما به قول خودتون در یه شهر مذهبی و در یه خانواده و طایفه مذهبی بزرگ شدید که همه از زندگیشون ناراضی بودن درسته؟
الان که تنها شما تصمیم گرفتید که مسیرتون را عوض کنید و دیگه راه فامیل را ادامه ندید و به این نتایج بزرگ گرفتید کدوم یکی از افراد فامیل و یا بچه های فامیل که می شن هم نسلای شما که با شما در کودکی از نزدیک آشنا بودن و در جریان زندگی قبل و بعد شما هستند الان چند درصدشون باور کردن شما رو و الان جز این سایت هستند؟ حتی از افراد خانواده خودتون که انقدر زندگی قبلی شما براشون ملموس بوده الان همراه شما هستند و نتایج بزرگ هم گرفتن و دارن ادامه میدن؟
حتی این قوانین و اصول جهان را مدرسای موفقیت جهانی هم که بسسیار معروف و موفق هستند مثل آقای آنتونی رابینزها تا این حد واضح نمی دونند. و فقط یه سری اطلاعات را هی دارند تکرار می کنند.
در هر صورت من خیلی خوشبخت بودم و هستم که الان توی سایتم و به امید دلبر جان دارم پر قدرت ادامه میدم.
راستی استاد عزیزم
توجه کردید از زمانی که انقدر خوش استایل شدید تیپتون و حتی شخصیتتون چند پله بالاتر رفته و
بسیار جدی تر صحبت می کنید و حتی دیگه فایلی با شلوارک و زیرپوش هم نمی زارید.
تغییر لذت بخش و شیرینه در هر زمان.
سپاسگذارم ازتون
شاد باشیدو
بنام الله که تنها روزی دهنده و نجات دهنده اوست
سلام ….
مثل همیشه یه فایل زیبا و پر از نکته ….
پشت هر خواسته ای ارزوی داشتن احساسی خوب نهفته ست … اگر غیر از اینه مسیر اشتباه ست …
ب این نتیجه رسیدم اکثر ماها شادی کردن بلد نیستیم ….بلد نیستیم احساس خوب خلق کنیم و بلد نیستیم در احساس خوب بمونیم …اما غصه خوردن و بد کردن احساس رو خیلی خوب از بریم …
خیلی از ماها نمیدونیم احساس خوب یعنی چی ….فکر میکنیم احساس خوب یعنی ادا در اوردن…
موندن در احساس خوب تاثیرش از هر دارویی بالاتره…اکثر ما ادما استعداد بالایی داریم در خلق احساسات بد و منفی انگار ذهن ما شرطی شده برای خلق احساسات بد و منفی
بنظرمن ما باید تمرین کنیم قبل از هر کاری ب حال خوب برسیم یا ذهن رو از حالت ترس …اضطراب و اضطرار درش بیاریم و دور نگه داریم تنها در این حالت هست که شوروشوق و داشتن هیجان برای انجام هرکاری یا داشتن هر خواسته ایی در ما مثل زمان کودکی خود ب خود زنده میشه ان وقت هست که خیلی راحت ب تمام خواسته ها و اهداف مون میرسیم
تنها با داشتن شوروشوق و باور هست که ذهن ما میتونه معجزه کنه
وقتی نگاه میکنم میبینم کلی چیز توی زندگیمون داریم اما هیچ حسی نسبت بهشون نداریم …بی تفاوتیم …
تمام اینا بر میگرده ب ذهن …
این قانون جهانه که باید قبل از رسیدن ب خواسته هاتون حس داشتنش رو تجربه کنین تا بتونین در فرکانس خواسته تون قرار بگیرین دقیقا مثل بذری که در دل زمین میکارین
وقتی از چیزی که هم اکنون توی زندگی داریم هیچ حسی بهمون دست نمیده و نسبت بهشون بی تفاوتیم نمیتونیم توقع داشته باشیم با تجسم کردن خواسته هامون و با استفاده از قدرت ذهنی بهش برسیم …تازه اگه بدستش هم بیاریم خیلی زود از دستش خواهیم داد
داشتن حس یا احساس خوب نباید ارتباطی ب عوامل بیرونی داشته باشه ..درواقع شرایط بیرون ما بعد از داشتن حس یا احساس ماست که ب وجود میاد و شکل فیزیکی ب خودش میگیره چیزی که ما خودمون انرا با حالتی از ذهن که با تصویری سنجاق شده خلق میکینم…
همه چیز ذهنه و ب ذهن ما برمیگرده ….احساس یه حالتی از ذهنه یا ارتعاشه که ما خودمون انرا خلق میکنیم البته با توانایی قدرت کنترل ذهن مون …
همه چیز هر لحظه در حال تغییره ما تنها با افکار و کنترل ذهن مون میتونیم ب هر خواسته ایی که داریم برسیم نیازی نداریم برای رسیدن ب خواسته هامون زور بزنیم در واقع این قسمت رو جهان خودش برای ما انجام میده ما فقط قسمت ذهنی باید رو خودمون کار کنیم
تمام ادمای موفق قوانین جهان رو چه اگاهانه و چه نااگاهانه انجامش دادند و 99درصدشون با زور ب این درجه از موفقیت نرسییدن بلکه همه شون خیلی راحت ب خواسته هاشون رسیدن
اگر چیزهایی که در زندگی تجربه میکنیم رو دیگه نمیخوایم برامون اتفاق بیفته باید باورهامون رو تغییر بدیم و اگر چیزهایی هست که تا ب حال تجربه نکردیم و دوست داریم انها رو تجربه کنیم باز باید باورهامون رو تغییر بدیم البته که برای گرفتن نتایج متفاوت باید افکار متفاوت داشته باشیم و برای داشتن افکار متفاوت نیاز ب تمرین و تمرکز داریم
اگر مثل همیشه بر انچه که در حال حاضر هستیم تمرکز کنیم و مثل همیشه فکر کنیم و باورهامون مثل همیشه باشه هیچ چیزی در زندگی ما تغییر نمیکنه و هیچ اتفاق جدیدی رو تجربه نخواهیم کرد
زندگی پیوسته در جریانه و این با ماست که انتخاب کنیم …یادمون باشه فقط یک انتخاب داریم اونم داشتن احساس خوبه …در هر حالتی که باشیم باید ب احساس خوب برسیم …
اگر هرچقدر ادم ترسویی هستی در رسیدن ب احساس خوب شجاع باش و شجاعت داشته باش ..
اگر هرچقدر بدهکاری
هرچقدر مشکلات داری
هرچقدر داغون و گرفتاری ….
در این یه مورد یعنی رسیدن ب احساس خوب جسور باش …
شجاع باش …
جسارت ب خرج بده و حال خودت رو خوب کن ….
در احساس بد نمون زیرا احساس بد تو هر دلیلی که پشتش باشه چه منطقی چه غیر منطقی ویران کننده ست برای جهان اصلا مهم نیست تو چه حالی داری برای تو باید مهم باشه …جهان یک پاسخ دهنده ب سیگنال هاییه که تو با احساست ارسال میکنی …جهان خیلی زود ب حال خوبت پاسخ میده
همه چیز در حال خوب تو نهفته ست ….
با کار کردن روی ذهنت حال خودت رو خوب کن ….
تشکر …..
به نام خدا
وعده این شد که خود را آرام کنم
نه جهان اطراف را
معجزه شد
و جهانم نیز آرام گشت
” شمس تبریزی ”
خداوندا، هزاران بار شاکرت هستم که در این لحظه در این شرایط زیبا حضور دارم و دارم روی خودم کار می کنم تا باعث پیشرفت دنیا شوم، و پیش تو عزیز تر شوم. خدایا هزاران مرتبه شاکرت هستم.
من چیزی که اخیرا احساس می کنم و البته نمی دانم که درست است یا غلط، این است که انسان های اطرافمان آیینه ما هستند، و به تازگی از این طریق دارم کیفیت باور های درستم را می سنجم، اگر انسان های اطرافم فقیر هستند یعنی من هم باور های دارم که فقط را رواج می دهند، اگر انسان های اطرافم بد اخلاق هستند یعنی اخلاق خودم مناسب نیست، این مورد را بار ها حس کرده ام، و وقتی می بینم کسی رفتار نامناسبی با من می کند سعی می کنم به آن اعتراضی نکنم و تمرکزم را روی خودم بگذارم. هنوز به این مسئله خیلی باور ندارم ولی نشانه هایش را حس میکنم، البته با توجه به حرف های استاد این مسئله درست به نظر می رسد.
همان طور که آدم های اطرافمان آیینه ما هستند، اتفاقات و محیط اطرافمان نیز آیینه ما هستند، اگر هر روز موقع رفتن به سر کار نا زیبایی می بینیم یعنی درون ما نازیباست، اگر درون ما نازیباست یعنی ما به زیبایی ها توجه نمی کنیم و درونمان نازیبا می شود و دنیا از آن منعکس می شود. پس هر لحظه و هر ثانیه باید حواسمان به خودمان باشد تا بدانیم که در آن لحظه به زیبایی ها توجه می کنیم یا خیر.
اخیرا در ذهنم از بقیه گله می کردم و می گفتم که چرا کسی به من عشق نمی ورزد؟ بعد از این که مدتی این سوال را از خودم پرسیدم متوجه شدم که دلیل آن این است که من به دیگران عشق ورزی نمی کنم و آن ها هم عین خودم با من رفتار می کنند.
هنوز در مدار تهیه خیلی از محصولات نیستم، ولی وقتی نتیایج دوستان دیگر را میبینم، خیلی خشحال می شوم و خداوند را هزاران بار شکر می کنم که مرا به این مسیر زیبا و مخصوصا به این سایت هدایت کرده است ، خوشحال و شاکر خداوند هستم که من را با این قوانین آشنا کرده است، تا با رشد خودم به رشد این جهان کمک کنم و در پیش خداوند عزیز تر و عزیز تر شوم، خدایا هزاران بار شاکرت هستم.
شاکرت هستم که هر لحظه و هر ثانیه داری به من کمک میکنی.
“کُلًّا نُمِدُّ هَٰؤُلَاءِ وَهَٰؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّکَ ۚ وَمَا کَانَ عَطَاءُ رَبِّکَ مَحْظُورًا”
سلام
و هزاران سپاس از این همزمانی ها
دقیقا پنج روز قبل،تو سررسیدم اومدم به خودم دوباره این موضوع رو یاداور شد مو تعهد دادم که این باور
که باور ریشه ای و اساسی هست رو تو وجودم بسازمش
و اگه گاها یادم میره،باز با تکرارش،تقویتش کنم
دقیقا با این جملات شروع کردم:
اگه من باور کنم که «خالق تمام شرایط زندگیم در تمام جنبه ها هستم»
چه حالی پیدا میکنم ؟؟
اگه باور کنم که باید بقدری ذوق کنم و به شعف بیام که سرجام بند نشم و انرژیم فواران کنه!!!
اگه باور کنم ،حالم از نامیدی و استیصال و نگرانی باید تبدیل بشه به شادی،اشتیاق،امید،عشق و حال خوب
اگه واقعا باورش کنم مث کسی که نقشه گنج پیدا کرده باید که بالا پایین بپرم و ببوسم رو چشمم بزارم نقشه رو
اگه باورش کنم انگار غول چراغ جادو دستمه و من فقط اراده به خواستن میکنم و رخ میده و ازشدت خوشالی باید سر به بیابون بزارم
اگه دروناا باورش کنم ،دیگه هر لحظه مواظب کانون توجهم و احساسم میشم و از احساس خوبم مث یه الماس داخل قلبم مراقبت میکنم که هیچ چیز تکونش نده
اگه با تمام وجودم باورش کنم که با برخورد به هر تضاد،صدای بوق اژیر خطر تو گوشم باید زنگ بخوره که با توجه با ناخواسته،داری از خوشبختی و سلامتی و خواسته هات و ثروت دور میشی هااا و از این نوع اتفاقات تجربه خواهی کرد پس حواستو جم کن
اگه باور کنم این جمله رو که ،دیگه باید روحم به ارامش برسه و فقططط انتظار اتفاقات خوب رو داشته باشم و هیچ چیزی رو غیرممکن ندونم !!
پس مهمترین باور همین باوره
اگه این حالات و رفتارها این انرژی و ذوق و انگیزه رو در خودم احساس میکنم
پس ینی باور کردم
اگر نه که ،باااید بازم بقدری روی همین یه باور کار کنم که
وقتی بیاد میارمش
از شدت شوق،تپش قلبم رو بشنوم
پس انققققدر روی این باور کار میکنم که بتونم
با روحم یکی بشم ،روحی که خیاالش راحته چون میدونسته که خالق زندگیه و من اگر فراموش کردم بخاطر گرد ی که روی این باور نشسته بخاطر باورهای غلط ذهنم !!
باز انا اقول له کن فیکون رو بیاد خودم میارم
فرمول رسیدن به خواسته هام چیه ؟؟
نقش من کجاس؟نقش خدا تو خلق کردن کجاس؟؟
الشیطان یعدکم الفقر و ویامرکم بالفحشا
والله یعدکم مغفره منه و و فضلا
پس من فقط یه وظیفه دارم
باید سمت من جهت من بسمت خدا باشه
و خدا منبعی ست برای هر انچه که من میخام
و اگه من میخام خواسته هام خلق بشن ،من هیییییچ توانایی و قدرتی و ایده هایی و راهکاری ،هیچ پلنی،پرسپکتیوی،سرمایه ای،هیچ چیز مطلقا ندارم !!
من از اینده خودمم خبر ندارم !!
ولی خدا هممممه اینها رو داره و قراره اون برام اجابت کنه
قراره اون برام براحتی و اسونی همان طور که خودش وعده اش رو داده که
یریدالله بکم الیسر ولا یرید بکم العسر
برام خلق کنه
ومن اب تو دلم تکون نخوره !!
ومن فقط باید یه کارو خیلی درست انجامش بدم
اینکه
به دعوت خداوند به فزونیش،به فضلش،به رحمت و مغفرتش،براساس همون ایه معروف،لبیک بگم
همیییین
مطلقا همین ثریا
باور کن ثریا مطلقا رمز و شاه کلید و ورد و اسم اعظم و جادو و قانون وووو همینه
همین !!!
پس من تصمیم میگیرم و تعهد میدم که به طرز احمقانه
غیر منطقی خنده دار و وحشتناک
خوش بین باشم!!
مثبت اندیش باشم!
نگاهم رو زیبا کنم!!
خوش خیال باشم!!
روی خدا حساب باز کنم،روی وعده اش حساب کنم
و احساس امید و حال خوب رو تو وجودم
بخاطر ،کلام خدا ،خوب نگه دارم
و صدای شیطان رو که با منطق و هزاران دلیل ،دم از نشدن،دم از چطوری میزنه و تماام دفعاتی که رخ نداده رو مرور میکنه ،نشنوم !!
اگه من طرف خدارو نگه دارم
اگه تو این بازی توپ رو از شیطان بگیرم بدم دست خدا
که تنها وظیفه من همینه
اون وقت خدا خیییلی خوب بلده بازی کنه
خوب بلده که خدایی کنه،خوب بلده که خلق کنه برام
به اسونی !
اونوقت درک میکنم اون وعده خدارو که گفته
مااخفی لهم من قره اعین جزا بما کانو یعملون
و چشم روشنی برای من در نظر گرفته رو دریافت میکنم
هیج دلیلی نداره اگه فلان خواسته من تا به الان اجابت نشده،هرگز اجابت نشه !!
اگه رخ ندادت بخاطر این بوده که باور خالق بودنم رو اساسی باور نکرده بودم
چون ناامید شدم و بازی افتاد دست شیطان
چون احساس لیاقت نداشتم
چون توانایی خدایم رو باور نکرده بودم و به یه عالمه دلایل پوچ و واهی و منطق های ذهن و حرفای ادمهای جامعه،بها داده بودم که به فلان دلیل و علت نمیشه !!!
در حالیکه نشدنی برای خدا تعریف نشده !!مگرمن این انگ رو بهش بچسبونم!!
این قوانین رو تست کردم و دفترها پر کردم از تمااام اتفاقات ریز و درشت که با همزمانی هایی که خدا انجام داد برام رخ دادن،چه نعمتهایی چه هدایتهایی که از سمتش به سوی من روانه نشد،چه پاداشهایی که وقتی پیروزش کردم وارد زندگیم نکرد،چقددددر ورق اتفاقات رو با کمی تغییر احساسم و کمی قدرت دادن به خدا و صداشو بلندتر کردن به نفع من تموم نکرد،چقدر چرخ زندگیم رو رون نکرد وقتی وعده اسانی شو باور کردم،چقدر حالم رو به وجود خودش گره زد و نرم نرم ،نقش هرانچه بیرون هست رو تو دلم کم رنگتر کرد ،چقدر قلبم رو پر کرد از سپاس و چشمامو به نعمتاش باز کرد،زاویه نگاهم رو به تمام هستی تغییر داد،نگرشم رو به اتفاقات تغییر داد،چه ایده ها که نگفت تو مسیرعلاقم و من حضورش رو حس کردم و اعتبارش رو دادم به خودش چون من هییچی از علاقم نمیدونستم و ازش خواستم مشاور و مربی من باشه و شد
چه تجسم ها که نکردم و منو بهت زده نکرد از وقوعشون،چه ها که نکرد این خدا و این قوانینش و من با تمام گوشت و پوستم لمس کردم و چشیدم نه تنها تست کنم که مزه مزه کردم ،این خالق بودنم رو و قانون فرکانس رو
ولی افسوس که !
من فراموش میکنم
من خیلی وقتا این بازی رو خوب انجامش نمیدم
من اسیر یاس میشم
من مدام حق رو به شیطان میدم که میگه به این دلایل کاملااا منطقی،نباید هم به فلان خواستت برسی،اخه جای امید تو فلان موضوع نیست ،چرا الکی دلخوشی میدی به خودت،فلان اتفاق کجاش خیره که میگی حالا الخیر فی ما وقع؟اخه تو دیگه خیییلی رویایی فک میکنی هااا!!انقدرها هم عالی نمیشه که زندگی،اخه پکیج کامل میخای از همه چیز دیگه خیلی خودتو دست بالا گرفتی یه نگاه کن به شرایط خودت!!و هی نجوا نجوا نجوا
من گاها این موضوع یادم میره که باااید همیشه تکرار کنم این مطالب رو و تغذیه کنم روحم رو که کم نیاره تو بازی با ذهن!
من گاها این نتایج یادم میره !!به همین راحتی هااا!!
یادم میره دیتیل وار فلان خواستم خلق شد
یادم میره حتتتتی فراتر از حد تصورم ،خدا خواستم رو بهم داد
بخداوندی خودش قسم یادم میره!!
نه اینکه دور از قران و سایت و قوانین باشم ،نه!!
انگار حایلی میاد جلوی چشم نعمت بینم و کافر میشم !!
اهمیت تکرار برام کمتر میشه !
پس تا عمر دارم تا خدا فرصت زندگی کردن بهم داده تا روح در بدن دارم
بااااااید فقط روی این باور کار کنم
از تکرارش خسته نشم و ادامه بدم و خط پایانی در نظر نگیرم براش
و شیطان ذهن رو که با
خوب که چی گفتناش ،به من حس پوچی و بی انگیزگی میده ،هر روز خاموشش کنم
خیلی از این مطالب رو از نوشته های دلی خودم که تو سررسیدم نوشته بودم نوشتم
ینی من چند روز قبل دوباره اومدم روی دقیقا این باور کار کردم
و استاد فایلی گذاشت دقیقا راجب همین موضوع
دیگه خدا چچوری باید فریاد بزنه که مسیرت درسته
ادامه بده
چچوری بگه من فقط یه شرط دارم
چون از توی بنده ام که میدونم هیچی از خودت نداری ،
هیچ انتظاری ندارم
فقط یه چیز میخام
عزیز دل خدا
فقط منو باور کن ،به وعده های من بها بده،منو پیروز کن،توجهت به من باشه
و اگه اینکارو خوب انجام بدی
همون لحظه پاداشتو گرفتی
«حست خوب میشه»
حالا من خدا
در ادامه این حست و این کنترل ذهنت ،اینکه رو من حساب کردی رو قدرتم و رب بودنم
برات کن فیکون میکنم ،
بالاتر از حتی تصور و خواسته هات رو بهت میدم که فقط اشک سپاس گزاری بریزی
سلاامممممم دقیقا منم چند روزی هست تو همین حال و هوام و با دیدن کامنتتون بینهایت ذوووقق کردم از اینکه خداوند چقدر واضح هدایتم کرده و بهم میگه ببین حتا فایلم گذاشتم برات کامنتم هست خواب زیبایی هم دیدی بنده ی من تصمیمت درست بوده از تغیر این باور خدایا هزاران مرتبه شکرت برای بیشمار نعمت و برکتی که وارد زندگیمون میکنی برای هدایت های واضح و روشنت برای عشقی که بهم میدی برای تمام شکرگزاری هایی ک حتا واسه توفیق شکرگزار بودن ب قول امام صادق باید شکر بگویم عاشقتم خدایا
شکرت برای سایت برای هدایت استاد و مریم جان
برای هدایت واضح این قوم خانواده عباسمنش و هزاران هزار انسانی که هدایت کردی و جهان رو گسترش دادی با دادن خواسته هاشون و اونا با خواستنشون
خداوندا هزاران شکرت که
سلامت و خوشحالمم کنار عزیزای دلم روابط عالی داریم با هم و کلی بهمون خوش میگذره و از نعمت و ثروت برکت در شوقیم خدایا عاشقتم و ایمان دارم که بهترینا رو رقم میزنی برامون همیشهه
شکرت که اونجا که ذهنم مقاومت کرد نفسم نخواست پا شه تو بلندم کردی و هلم دادی تا حرکت کنم تا پشیمون نشم شکرت ک هر لحظه بهم میگی ک راهم درسته عاشقتم ای بهترین هدایت کننده
ممنونم ازتون دوست عزیز کامنتتون واقعا منو سر شوق آورد من قبل دیدن فایل کامنت خوندم و اینجوری با شوق و ذوققق بیشتری میرم و میبینم و میشنوم هدایت الله مهربانم رو
به نام خداوند بخشنده و هدایتگرم
سلام ثریای عزیز خیلی خیلی کامنت زیبایی نوشتید بهتون تبریک میگم که انقدر زیبا فهمیدید قانون رو ..من با خوندن کامنت شما دوباره یاد اوری شد برام تمام خواسته هایی که غیر ممکن میدونستم و خدا برام وارد زندگیم کرد،چه جاهایی که دستم و گرفت تو لحظه های اخر خدا رسید چرا چون میگفتم خدایا من ایمان دارم بهت و میدونم همیشه همه چی برام لذت بخش و اسون پیش میره و هرچی زمان بگذره من سپاس گذارتر از دیروز میشم چون تو نتیجه ی ایمان من به خودت رو تو تمام لحظه های زندگیم بهم نشون میدی … با خودند کامتتون اشکم جاری شد و احساس سپاس گذاری بی نظیری رو دارم تجربه میکنم واقعا باید بالا پایین بپریم باید جیغ بکشیم از خوشحالی باید از شوق و ذوق روپامون بند نباشیم وقتی که به قول استاد با ایمان به خدا که نتیجش احساسه خوبه یعنی ما روشونه های خدا نشستیم و اون هرجا مار ببره جایه خوبیه …سپاس گذارم ازت ثریای عزیز من فاطمه هستم و خوشبختم از اشناییت و سپاس گذار خداوندم که هدایتم کرد به سمت کامنت شما.. همیشه از همزمانی هایی که خداوند ایجاد میکنه واقعا فکم میوفتهکه هرجوری میخاستم با عقل منطقیم بهش فکر کنم نمیشد پس این یاداوری ها بهم میفهمونه که بازم ایمانت رو قوی تر کن و خداوند برات هر روز همزمانی هایی پدید میاره که فقط سپاس گذار و سپاس گذار و سپاس گذارتر از روز قبل بشی …سپاس گذارتم خدایا سپاس گذارتم برای این حال خوبم ..پروردگارا هدایتمون کن به سمت زیبایی ها ،پروردگارا آسونمون کن برای آسونی ها ،پروردگارا سپاس گذارتم
به نام خداوند بخشنده و هدایتگرم
سلام ثریای عزیز خیلی خیلی کامنت زیبایی نوشتید بهتون تبریک میگم که انقدر زیبا فهمیدید قانون رو ..من با خوندن کامنت شما دوباره یاد اوری شد برام تمام خواسته هایی که غیر ممکن میدونستم و خدا برام وارد زندگیم کرد،چه جاهایی که دستم و گرفت تو لحظه های اخر خدا رسید چرا چون میگفتم خدایا من ایمان دارم بهت و میدونم همیشه همه چی برام لذت بخش و اسون پیش میره و هرچی زمان بگذره من سپاس گذارتر از دیروز میشم چون تو نتیجه ی ایمان من به خودت رو تو تمام لحظه های زندگیم بهم نشون میدی … با خوندن کامنتتون اشکم جاری شد و احساس سپاس گذاری بی نظیری رو دارم تجربه میکنم واقعا باید بالا پایین بپریم باید جیغ بکشیم از خوشحالی باید از شوق و ذوق روپامون بند نباشیم وقتی که به قول استاد با ایمان به خدا که نتیجش احساسه خوبه یعنی ما روشونه های خدا نشستیم و اون هرجا مار ببره جایه خوبیه …سپاس گذارم ازت ثریای عزیز من فاطمه هستم و خوشبختم از اشناییت و سپاس گذار خداوندم که هدایتم کرد به سمت کامنت شما.. همیشه از همزمانی هایی که خداوند ایجاد میکنه واقعا فکم میوفته که هرجوری میخاستم با عقل منطقیم بهش فکر کنم نمیشد ،پس این یاداوری ها بهم میفهمونه که بازم ایمانت رو قوی تر کن و خداوند برات هر روز همزمانی هایی پدید میاره که فقط سپاس گذار و سپاس گذار و سپاس گذارتر از روز قبل بشی …سپاس گذارتم خدایا سپاس گذارتم برای این حال خوبم ..پروردگارا هدایتمون کن به سمت زیبایی ها ،پروردگارا آسونمون کن برای آسونی ها ،پروردگارا سپاس گذارتم
به نام خالق یکتا
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته زیبا و مهربان
اول که فایل شروع شد گفتم استاد چیزی رو میخواد بگه که تا به حال نشنیدم بعد که فایل ادامه پیدا کرد
دیدم ای خدا
این همونچیزیه که شب و روز درگیرشم
اصل دوره کشف قوانین و تمامدوره های استاد
اصل کد نویسی
اصل خلق شرایط دلخواه
اصل تمرینجلسه اول و چهارم دوره کشف قوانین
و درست هم زمان شد این فایل با درگیری من با تمرین جلسه چهارم دوره
و خداروشاکرم به خاطر این پدیده هم زمانی
میخوام از تجربه خودم بگم و من هم مثل استاد و خانم شایسته مرور کنم قدم های اولیه رو
خب زمانی که من با این مباحث اشنا شدم
با دوره قانون افرینش بود که از راه نادرست به دستم رسیده بود اما خب همون موقع متوجه شدم که من میتونم یچیزایی رو بخوام و هیچ ایده ای نداشتم که چی بخوام و چطور بخوام و اصلا راه رسیدن چیه اما نوشتم خواسته هام رو و خب قطعا اولین چیزی که نوشتم مربوط میشد به مسائل مالی به قول استاد واسه هر بچه ای که تو خانواده ای بزرگ شده که از نظر مالی یکسری مشکلات بوده اولین خواسته پول هست و اصلا نیازی نیست برای اون خواسته کاری کنه چون همیشه اون خواسته رو داشته
و خب بعدش که اون دوره رو گذاشتم کنار 7 ماه رفتم تو در ودیوار و هدایت شدم به سمت فایل های هدیه
اولش فقط میخواستم حالم خوب باشه اصلا بحث خلق کردن نبود گرچه با احساس سپاس گزاریم یکسری چیزارو داشتم خلق میکردم اما اگاه نبودم بهشون تا اینکه پارسال بزرگ ترین چالش من شد مسائل عزت نفس
تو سال دومی که من شاگرد استاد بودم فقط تمرکزم رو عزت نفس بود یعنی پول دیگه اونقدر مهم نبود با اینکه شرایط مالی خوبی نداشتم اما با تمام قوا رو دوره عزت نفس و تمریناش کار کردم
و خب واقعا تحول عظیمی از نظر عزت نفس در من اتفاق افتاد از طرفی من با کمک گرفتن از فایل هدیه توضحیات تمرین ستاره قطبی 9 ماهی بود که نوشتن روزانه خواسته رو شروع کردم و میدیدم عه نه مثل اینکه من هرچی مینویسم جواب میده!!!!!
و خب اون موقع چون دقدقه های عزت نفسی داشتم خواسته هامم تو همون فضا بود و خب خلق میشد
خلق میشد اقا مثل اب خوردن
به چه زیبایی هایی من هدایت شدم
به چه ادم هایی
من دیگه رفتار ادم هارو با خودم خلق میکردم
چه معجزاتی واسم اتفاق میافتاد
چقدر از مسیر لذت میبردم
چقدر سپاس گزار تر شده بودم
چقدر اسان پیش میرفت اتفاقات
اقا من دیگه باور کردم که میتونم اتفاقات روزانه ام رو خلق کنم و میکردم اینکارو
متعهدانه و هر روز
و زمانی که هدایت شدم به دوره کشف قوانین زندگی
من متوجه این شدم که
من در تمام ابعاد میتونم خلق کنم ( تکامل )
من میتونم سلامتیم رو خلق کنم ( چالش های زیادی از نظر اسیب جسمی داشتم )
اقا من اولین نتیجه ام از دوره کشف قوانین سلامتیم بود
من خب همونطور که تو کامنت ها گفتم دنسر هستم
بعد من زانوی راستم یه اسیب بدی داشت
کمرمم همیشه درد میکرد
و همیشه خدا بعد از تمرین من بدن درد داشتم
من اومدم به خودم گفتم چرا چی باعث شده
اقا من میخوام خلق کنم
من حتی اگه به شیوه قانون سلامتی زندگی کنم جلو اتفاق های تصادفی که باعث اسیب جسمیم میشه رو نمیتونم بگیرم !!!!!!
این باعثش یه کده مخربه !!!!! چی باعث این اتفاق شده اخه
تا اینکه پیداش کردم
دیدم من یه باوری دارم که همیشه با خودم میگم تمرین اسیب داره
ورزشکار باید اسیب ببینه یا لذت میبردم از این اسیب ها میگفتم این یعنی قدرت به تو میگن هنرمند واقعی
تا اینکه شروع کردم منطق سازی و ایجاد باور های درست
حالا باور درستی که پیدا کردم چی بود؟
تمرین کردن به جسم من کمک میکنه
یکسری از منطق های قانون سلامتی که از کامنت بچه ها خونده بوده ام رو هم تکرار کردم که کار کشیدن از مفصل ها کمک کننده است
کمر من اگه تمرین نکنم اسیب میبینه
اقا باورتون نمیشه
منی که به خاطر زانوم با ترس و لرز تمرین میکردم
دیگه رو هوا بودم
بعد از تمرین نه تنها بدن درد نداشتم بلکه از باشگاه تا خونه پیاده میومدم همون باشگاهی که روز ثبت نام دوهفته قبلش لنگ میزدم میرفتم ….
با چه حال خوبی تازه میشستم رو دوره کار میکردم
وای خدای من
همین الان که میگمممممممم همین الان که میگم میبینم یادم رفته بود اصلا !!!!!
با اینکه سه ماه نیست گذشته !!!
چقدر انسان فراموش کاره واقعا چقدررررر
حالا من به خودم گفتم ادامه ساخت این باور ها تورو قدم به قدم هدایت میکنه به سمت دوره قانون سلامتی که این اتفاق هم داره میافته چون من خیلی مقاومت و ترس دارم واسه شرکت تو این دوره همش میگم اگه این اسیبم درست نشه چی اگه رعایت نکنم چی…
ولی انگار با ساخت این باور های درست درمورد سلامتیم دارم هدایت میشم به سمتش
حالا میرسیم به بحث پول و باز هم معجزات دوره کشف قوانین
اقا من طبق تمرینات دوره اومدم به خودم گفتم نیلوفر !!!!
تو میتونی یکاری کنی وقتی میخای سوار اتوبوس بشی اتوبوس سر موقع برسه تو ایستگاه
یا مامانت واست غذای مورد علاقتو بزاره
یا هدیه دریافت کنی از کسی
یا خدمات رایگان بگیری
یا یه اشنایی رو که فکر رو نمیکردی تو خیابون یهو ببینی و سوپرایز
و…..
تو 9ماهه داری اینارو مینویسی
چرا نمیای پول رو خلق کنی بابا ! ( باز هم تکامل )
پول همون چیزی که گیر کارته همون چیزی که در حال حاضر واست بسیار مهمه
چرا خلقش نمیکنی
و خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم با همون روش مقاومت هام رو شناسایی کردم
حتی این هم باز هدایت خدا بود چون نمیتونستم بفهمم مقاومت اصلیم چیه …
و دارم باور های درست رو میسازم و لذت میبرم از این مسیر
چرا لذت میبرم ؟؟؟
چرا امید وارم ؟؟؟
چرا انقدرررر تعهد دارم ؟
چون باور کردم ایمان دارم که همه چیز رو میتونم خلق کنم
دیگه به اتفاقاتی که دوست دارم به شکل اینکه شاید شد شاید نشد نگاه نمیکنم
میگم به وقتش اینم خلق میکنی
دیگه وقتی خواسته ام سخت پیش میره یا جواب نمیده نمیگم قسمت بوده یا حکمت خداست
میگم نیلوفر یه ایرادی داری بشین پیداش کن درستش کن
وای خدای من چقدر این مسئولیت پذیری کیف میده
اونسری داشتم به دوستم میگفتم به قران دارم به مرتبه بالای انسان پی میبرم !!!!!
حتی قوه شهودم فعال تر شدههه!!!
هر چیزی از حرفای استاد در دوره که احتیاج به درک بیشتری داره رو خدا مثل رویای صادقه با مثال های عجیب میگه بهم و من به درکش میرسم
حتی من یک بار سر درد شدیدی داشتم و در کنارش یه چالش مهمی داشتم
چشمام رو بستم یه مانترا گذاشتم که خیلی دوستش دارم
خودم رو در بهشت تصور کردم
و یهو یه اتفاق افتاد !!!!
اون بهشتی که همیشه تو ذهنم دارمش پر از فرشته شد و موجوداتی که نمیشناختم و از جنس پاکی بودن
و یهو تمام اون ها
تمام اون هاااااااااااااا به من سجده کردن…..
اشک میریختم اشکککک
یه لحظه سرم رو کردم بالا دیدم فقط یه انرژی از من بالا تر بود و اون خدا بود ……
و اون فرشته ها اومدن دست کشیدن رو سرم پیشونی من رو بوسیدن و خوب شد سر دردم خوب شد همون لحظه
و اون چالش هم بر طرف شد
و خدا به من گفت
اینه مقام و مرتبه تو …….
به خداوندی خدا از وقتی این حس رو دارم و باور کردم خالق زندگیمم جدای چیزای مادی که خلق میکنم
به معنویت رسیدم به مرتبه و مقام والایی که خدا به انسان داده ….
و چقدر دارم بزرگی خودم رو احساس میکنم
قدرت رو خودم رو احساس میکنم
و جالبه جااااالبه
هرچقدر بیشتر قدرتم رو فهمیدم
در مقابل خدا افتاده تر و سپاس گزار تر شدم
و این ذکر منه که خدایا تو این قدرت به من دادی شکرت شکرت شکرت
وای از این مسیر باشکوه وای….
خدا میدونه که ادامه دادنش چه نتایج بزرگی رو که واسم به دست نیاره
استاد سپاس گزارم که به وسیله این فایل باعث شدید تماماین اتفاقات رو به یاد بیارم
چقدر دوستون دارم …
شکرت خدایا به خاطر هدایت
سلام نیلوفر جان عزیزم
عزیزه دلم من نمیدونم چطوری یهویی هدایت شدم به سمت کامنت شما واقعا نفهمیدم چجوری تا حالا چندین بار اینجوری شده برام که به افرادی هدایت شدم که کامنتاشون و شخصیت خودشون خیلی روم تاثیر گذاشته و اصلا نفهمیدم که چی شد به کامنت اون شخص رسیدم :)))
من وقتی اومدم به این صفحه شماره ده اومدم پاین پایین نمیدونم چرا اصلا کامنتای اولیه رو نخوندم تا رسیدم به کامنت شما شروع کردم به خوندن
و شاید تعجب کنی چرا دارم اینجور میگم الان بهت میگم چی شده :))))
عزیزم من دیدم توی کامنتتون نوشتید که دنسر هستید و من بازم از هدایت خدا در شوک موندم
عزیزم من خودم هم دنسر و مربی رقص هستم چ به تازگی با چند تا از بچه های عباسمنشی دیگه که دنسر هستن دقیقا همینحوری خیلی اتفاقی توی سایت اشنا شدممممم
و واقعا اصلا شوک و مبهوت شدم وقتی کامنت شما رو دیدم که نوشته بودید دنسرید :))))) اصلا فقط یه بار یه اشاره ی کوچولو بهش کردید :))))
خیلی دوست داشتم بیشتر بشناسمتون عزیزم و بیشتر درباره خودت بهم بگی و سبک کارت و … :)
من توی پروفایلت در جستوجوی نشانه و کامنتای بیشتر از رقصت رفتک و داستان هدایتت هم خوندم و تحسینت میکنم بابت این همه تغییراتی که در مدت یک سال توی سایت در خودت ایجاد کردی عزیزم وااااقعا فوق العاااادستتتت
اما اونجا اشاره ای از دنس نداشتی
برا همین گفتم برات کامنت بذارممممم
من خودم سبکم رگتون و های هیلز هست رشته ی اصلیم که کنارش هیپ هاپ و بریکینگ هم کار میکنم :))))) نمیدونی چه قدر ذوق زدم تو سومین نفری هستی که دنسر عباسمنشی هستی که توی سایت پیدا کردمممممم خیلی خوشحالم که دیدم و به دلم افتاد بین این همه صفحه و این همه کامنت این صفحه و این کامنت یه دفعه نظرمو جلب کرد یعنی در واقع هدایت شدم و خوندمممممم
خییییلی برات ارزوی موفقیت میکنمممممم
ما دنسرا ارزشمندترین و معنوی ترین شغل دنیا رو داریم که بیشترین رشد و گسترش رو داریم در جهان ایجاد میکنیم با هنر ارزشمندمون …
خیلی خوشحال شدمممم عزیزم در پناه الله یکتا منتظرتمممممم .:))))))))))
سلام نگار جان چقدر خوشحالم که نوشتن کامنت من باعث این اتفاق شد
عزیز دلم خوشحالم که در این مسیر پر از خیر و برکت هستی و داری حرکت میکنی
امیدوارم روز به روز پیشرفت کنی و لذت ببری
سبک من HipHop freestyle هست
خیلی زیباست این مسیر و خوشحالم که دوستانی مثل شما رو در این مسیر همراه خودم دارم و امیدوارم روز به روز تو حرفه خودمون پیشرفت کنیم و ثروت بسازیم تا الگو خوبی بشیم برای تغییر باور های غالب جامعه
برات ارزوی موفقیت و سربلندی میکنم عزیزم :)
سلام به همگی
دیروز وقتی داشتم کمد کتابهام رو مرتب میکردم یه سری سررسیدهایی رو پیدا کردم که خاطرات گذشته رو توش نوشته بودم، تقریبا مربوط به 12- 13 سال پیش
استاد این دفترها برام یک چکاپ فرکانسی کامل بود، اینکه قبل از آشنایی با شما چی بودم و الان چی هستم و لیلای قبل از آشنایی با شما رو به صورت کامل بهم نشون داد، لیلایی که بزرگترین آرزوش، آرزوی مرگ بود، لیلایی که اونقدر تلخ بود و احساس بی ارزشی میکرد که نا خودآگاه این تلخی رو هم به بیرون منتقل میکرد و متقابلا هم چیزی جر تلخی دریافت نمیکرد
قسمتی از خاطراتم مربوط به روزهای اولی بود که تازه کارمند شده بودم، اونقدر به جزئیات، دیالوگهای مطرح شده با همکارانم رو نوشته بودم که خودِ امروزم، تعجب کرده بود که چقدر اون روزها حرف و نظر بقیه برام مهم بوده، چرا وقت ارزشمندت رو برای نوشتن این اراجیف گذاشتی
-چقدر از رفتارهای بقیه و حرفها و شوخی های ساده، زود ناراحت میشدم و سریع عکس العمل نشون میدادم و بعد هم عذرخواهی میکردم با این دلیل که دوست ندارم دیگران ازم ناراحت باشن، یا خیلی هم ناراحتی رو کش ندم چون همکاره و ممکنه یه روزی کارم بهش بیفته( واااااای که من چقدر مشرک بودم و بعد این همه احساس بد داشتم که چرا پس زندگیم تغییر نمی کنه)
– در صورتی که لیلای امروز حتی اگه حرفی بزنه که دیگران ناراحت بشن، با خودم میگم من که نیتم ناراحت کردن بقیه نبود پس ایراد از اونه نه من، و با اینکه هنوز توی توحید عملی خیلی مشکل دارم، ولی هیچ جایی نبوده که کار کسی رو با این نیت انجام بدم که ممکنه یه جایی هم کار من به اون بیفته
-چقدر احساس گناه داشتم و چقدر اطرافیانم بهم احساس گناه میدادن و متقابلا من هم به اونها
چقدر احساس قربانی شدن داشتم، چقدر باور کمبود داشتم، پنج سال تمام از کاری که در اون بودم راضی نبودم هم از لحاظ کم بودن حقوق، و هم به خاطر همکار خانومی که داشتم و فوق العاده آدم بد قلقی بود، اون روزها بارها و بارها میرفتم مصاحبه، فقط به این نیت که به مدیرمون که آدم به معنای واقعی فرشته سیرتی بود احساس گناه بدم که تو نمی تونی این شرایط رو درست کنی و از طرفی هم این باور رو داشتم که جاهای دیگه هم شرایط کاری همینه و حداقل مثل این مدیرم نمی تونم آدم خوبی پیدا کنم
روابطم توی خونه که افتضاح بود،درگیری های مداوم علی الخصوص با مامانم و خواهرم
-همون مادری که من اینقدر باهاش مشکل داشتم، الان بهم میگه که تو نعمت و برکتی، من اگه تو رو نداشتم نابود شده بودم
-چقدر نگاه انسانی به خدا داشتم، چقدر با خدا قهر و آشتی کرده بودم، خدایی که خدای امتحان گرفتن و مچ گرفتن بود
-چقدر تمرکز بر نکات منفی داشتم، سطرهایی که در مورد سفرها و گردشها نوشته بودم فقط چند خط کوتاه بود که مثلا رفتیم به فلان جا، ولی سطرهای مربوط به ناراحتی ها و مشکلات به دیتیل و مفصل و چند صفحه ای بود
استاد من جز شاگرد زرنگهات نبودم اعتراف میکنم که خیلی جاها فقط شنونده فایلها بودم، ولی واقعا زندگی امروز من با زندگی 10 سال پیش من، زمین تا آسمون فرق کرده
حس آدمی رو دارم که اون موقع داشته خفه میشده، انگار فقط به زور هر از گاهی سرش رو از آب میآورده بیرون تا نفس بکشه تا زنده بمونه ولی الان اونقدر احساس آرامش دارم و اونقدر حسم خوبه به خاطر موهبت حیات که خدا بهم ارزانی داشته که نگو، با اینکه ماه بعد وارد 40 سالگی میشم با اینکه هنوز خیلی از خواسته های من تیک نخورده ولی من دیگه یه لیلای ناامید نیستم، لیلایی نیستم که فکر کنم توی خیلی زمینه های زندگی فرصتها رو از دست دادم، بلکه یه لیلای امیدوارم
همه اون دفترها رو میخوام معدوم کنم ولی اینجا می نویسم که فراموش نکنم چی بودم و چی شدم
استاد واقعا و با تمام وجودم ازت سپاسگزارم
استاد دوره احساس لیاقت که دیگه انگار جون اضافی ای بود که بهم داده شد، تا قبل از اون خیلی فایلها و تمرینها انگار برام نامفهموم بود، به قول شما انگار منطقش رو نمی دونستم، مثل یه فرمول ریاضی که فقط حفظش کرده بودم و توی عمل فراموشم میشد ولی باید دوباره بعد دوره لیاقت یه بار دیگه همه درسهام رو مرور کنم این بار با یه نگاه جدید به این لیلایِ ارزشمند و لایق نعمتها و ثروتها
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استادان عزیزم
سلام به همراهان عزیزم که توی مدت 47 ماهی که عضو سایت شدم همه ی شماعزیزان خانواده م شدین اصلی ترازخانواده خونی
سپاسگزارم از همه تون
قدم اصلی تحول زندگی من:
من امروز این فایلو دیدم بااینکه دیشب سایتوچک کردم زمانیکه حسم خراب شده بود واومدم بزنم رونشانه م تا حالمو خوب کنم اما ندیدمش بااینکه جواب سوالم بود ندیدم چون دیگرانو اون لحظه قدرتمنددیدم درحال بدم خدایا شکرت که این جریانواینجوری برام ماندگارش کردی
اره قدم اصلی تحول هرلحظه وتااخرعمرم همینه که بخودم بگم من خودم خالق تمام شرایطم هستم
واعتراف میکنم که تازه دارم هرروز یه کم بهتردرکش میکنم ویه کم بهترعمل میکنم بهش
از روز اولی که عضوشدم خیلی شرایط داغونی داشتم ولی نمیفهمیدم که چقدر خرابم ازدرون همه رو مقصرمیدونستم الا خودم
اونموقع تازه فهمیدم که هرمصیبتی که دارم باهاش دسته وپنجه نرم میکنم وبراش میجنگم رو خودم خلق کردم با باورهای پرازشرک وغلطم تازه ادعای مذهبی بودن وموحد بودنم داشتم کدوم توحید بابا توحیدی که همه رو موثرمیدونست توزندگیم ومقصر میدونست غیرازخودم وخدام دم از خدا میزدم ولی فقط دم زدن بودن الانم البته خیلی مشکل دارم وخیلی کاردارم چون انگارتازه دارم میفهمم جریان واقعا چیه
من فقط هرروز یه گام بداشتم تواین مسیر وباید خودمو تحسین کنم چون خیلی متفاوت شدم باقبلم اما چون خیلی داغون بودم وبسیاری ازایرادهامو اصلا نمیدونستم که ایناایرادن اصلا باید خیلی بیشتربخودم دقت کنم تا بتونم به آگاهی های بهترعمل کنم وبازم میخوام که همون یه قدمو بردارم
چون نمیخوام عجله کنم میخوام فقط بادرک بهتری برم جلو تا قدمهام ادامه داربشن ودیگه برگشتی بعقب نداشته باشم
من این فایلو یه بار نگاه کردم ولی حس کردم باید الان بنویسم وازخودم ردپابزارم چون میخوام این مشکل ننوشتن کامنتهامو حل کنم وباکمالگراییم کناربیام وخودمو بادوستان موفقی که ذهنم منو باهاشون قیاس میکنه جوری که من هیچ نتیجه ای نگرفتم پقایسه نکنم خواستم خلافذهنم عمل کنم وبگم بهش منم خیلی نتیجه گرفتم از زیر صفر اززیر خط فقر
از اون همه ناامیدی وتنفرو تنش وترس از اتفاقات ناگوارتوزندگیم از محتاج بودن به همسر از ازدواج مصلحتی که تنفرش هررو. داشت بیشتر میشد
حالا رسیدم به یه صلح کآرامش وعشق باهمون آدم توهمون خونه
حالارسیدم به یه استقلال نسبی درآمد که برای زیرصفرمن پادشاهیه
که خودم بااحساس لیاقت وارزشمندیم بسادگی خلقش کردم
حالا رسیدم به احترامی که همسرم به علایقم میزاره به احترامی که من به علایق همسرم میزارم حالا از عشق باهم حرف میزنیم اینا نتیجه نیست پس چیه؟؟
آره قدم اصلی تحول من همینه که فهمیدم من خودم خلق کردم این مرد رو این شرایط رو این زتدگی رو این فرزندان رو که عاشق شونم من خلق کردم که پسرباشن واگر کافرنباشم وشاکر باشم وصادق میگم باقدرت که هرچی که ازخداخواستم بااحساس لیاقت عین همونو بهم داده وحتی صدهابرابربهترشو چون همیشه میگفتم خدایا تومنو خیلی دوست داری وعاشقمی وبرام بهتراونی که من میخوامو میخوای فقط بلد نبودم که خدای من برام شادی میخواد آسونی میخوادلذت میخواد نه غم وسختی ورنج وازروزیکه توسایتم اینو هرروزدارم بهتردرک وزندگی میکنم خدایا شکرت
استادعزیزم ممنونم که خوب وآسون ولذتبخش بهم یاددادی این خدارو
ازخودم ممنونم که تضادها بهم وقتی فشارمیاوردمیگفتم خدایا دیگه بسه سختی میشه باشادی دیگه دوسم داشته باشی وعاشقم باشی وخداجوابمو داد که اومدم تومسیرتوحید واقعی توحیدی که میگه من خالق زندگیمم نه خانواده م نه شوهرم نه کشورم ونه هیچ چیزدیگه ازخودم ممنونم که نخواستم باحماقت سختیهاروفقط تحمل کنم وازخدایاری خواستم وبرلش قدم برداشتم ولایق شدم برای مسیری که براش لایق بودم فقط خودم ارزشهامو یادم رفته بود
منم دوست دارم ازنتایجم بگم ازنتایجم حرف بزنم بانتایجم الگو بشم برای عزیزانم نتایجی که گرفتم شاید بحساب بانکی نیان که اکنم خلق کردم اززیر صفر باکارکردنهای معمولیم واستعدادهای ذاتی که خدابه یه زن داده ثروت من میلیاردی نیست اما میلیاردی میارزه چون دارم خودمو پیدامیکنم چون نمیگم من 48 سالمه وتوعرف جامعه دیگه دارم پیرمیشم منوچه به این تغییرات وبه لین آرزوهای بزرگ چون اینجا یادگرفتم خدای من محدودبه زمان ومکان وجنسیت نیست منم ازروح اون خدام لایق وارزشمند بی قیدوشرط ازخودش بهم هدیه هایی داده که با محصول ارزشمند احساس لیاقت بهتر درکشون کردم ارزشمندیشو فهمیدم ودارم برای شکوفاییش قدمهای کوچک ومستمر هدایتی روبرمیدارم
خدایا شکرت که فهمیدم قدم اصلی تحول زندگیم وتحول خودم چیه خدایا شکرت