دلیل نتایج پایدار - صفحه 8
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-09 05:51:142023-07-09 06:20:30دلیل نتایج پایدارشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام درود خدمت استاد خوش تیپ و عزیزم و خانم شایسته مهربان
استاد من خداوند را شاکرم بخاطر لطفی که در حق من داره و من می تونم کنترل نفس داشته باشم خیلی بیشتر از قبل شده مخصوصا از زمانی که دوره با ارزش عزت نفس رو دارم میگذرونم.
استاد من برای ترک سیگار خیلی تلاش کرده بودم
و همیشه دنبال بهانه ای بودم برای اینکه انگیزه من باش برای ترک .
مثال :
یکبار بخاطر همسرم که متوجه شد سیگار مصرف میکنم قول دادم دیگه بخاطر تو سیگار و کنار میزارم با تعصب به همسرم انگیزه گرفتم اما چون جاهلانه تصمیم گرفته بودم نتونستم نفسم رو کنترل کنم دوباره شروع کردم .
این رفتار خیلی تکرار می شد به بهانه های مختلف
اما باز بر میگشتم به نقطه اول .
و انقدرترک این عادت سیگار رو برای خودم سنگین و بزرگ کرده بودم باورم شده بود که تا آخر باید باش من زرنگ باشم به مواد دیگه اعتماد پیدا نکنم سیگار که چیزی نیست .
اما استاد با کمک اهرم رنج و لذت و کمک دوره عزت نفس تونستم یک بار بعد از 15 سال سیگار رو کنار بزارم یکسال هست که از ترک سیگار میگزره
و دوستان محترم میگفتن تو نمی تونی ترک برای موتور و همشون منتظر بودن من یکبار دیگه سیگار بکشم .
اما چون تصمیم من برای ترک سیگار بخاطر سلامتی و ارزش خودم بود و دوست داشتم به خودم ارزش بزارم و الگویی باشم برای اون افرادی که میگن ترک سیگار سخته و اصلا نمیشه هیچ کس و هیچ شرایطی باعث نشد من از تصمیم پشیمون بشم و هر روز انرژیم بیشتر میشد و
خدارو شکر تونستم صبح ها سحر خیز بشم و و ورزش رو شروع کردم و تقریبا هر روز 5 کیلومتر می دوم منی که یک متر می دویدم قلبم از جاش کنده میشد .
من همیشه تو ذهنم این جمله رو مرور میکنم اگر اشتباهی بکنی و متوجه اون اشتباه بشی یعنی عقل ما متوجه شد که این رفتار اشتباه و اگر بار دیگه همون رفتار اشتباه رو تکرار کنی تو عاقل نیستی به هیچ جا نمیرسی .
استاد سپاسگزارم بابت این فایل زیبا و تشکر میکنم از خانم شایسته بخاطر نکات ارزنده ای که یادآور استاد شدن .
فاطمه سادات
سلام استاد عزیزم و سلام مریم نازنین.
اول از همه سپاس فراوان از مریم مهربان بابت گرفتن50 دقیقه گوشی در دستان پر مهرش و همراهی برای این فایل فوق العاده و همچنین نکته برداری های دقیقش به عنوان شاگرد ممتازی که جلوی جلو نشسته توی این کلاس درس.
(البته که مریم جان در محضر استاد عباسمنش بهتون میگم شاگرد وگرنه شما خودتون استاد همه ی ماهستید.)
استاد عزیزم ممنونم که حواستون هست ما هرچند وقتی نیاز داریم به این صحبتای ضربتی و تلنگری تا به خودمون بیایم.
در این موضوع بفهمیم اگه نتیجه گرفتیم ،حفظش کنیم و ادامه بدیم،اگ نتیجه گرفتیم و رها کردیم،از اول شروع کنیم و توبه کنیم و دیگه تکرارش نکنیم،و اگ نتیجه نگرفتیم یاد بگیریم که به خودمون بجنبیم و اقدام کنیم.
الان فردای روز عید غدیره و منم که سادات هستم،هرساله میرفتیم خونه عمه ها و عموهاو…برای عید دیدنی و البته گرفتن عیدی.
کوچیک که بودم یادمه توی یه بشقاب ،سکه های ده تومنی و بعدتر سکه های 500 تومنی و بعدتر دیگه سکه کم ارزش شده بود و اسکناسهای هزاری و دوهزاری و الانم حتما اسکناس ده هزاری و پنجاه هزاری عیدی میدن.
این باور از محیط تو ذهن من ساخته شده بود که این پول بابرکته و میگیریم و خرج میکنیم تا پولهامون زیاد بشه.
هیچوقت دقت نمیکردم به وضعیت زندگی اون فامیل.
فقط خوشحال بودم که چه خوبه من سید هستم و کلی فامیل سید دارم و از بقیه دوستام کلی پول سیدی بیشتر دارم تو کیفم.
ولی بازم دقت نمیکردم خب الان وضعیت مالی من چه برتری نسبت به بقیه دوستام داره،همه که مثل منن.حتی بعضیا سید نیستن و بهترن.
بزرگتر که شدم اون پولای عید غدیریو خرج میکردم،چون میگفتم خب بین پول منوپول اون فامیلمون چه فرقی هست.منم که سیدم،همه پولامون مثل همه دیگه.
تا اینکه باشما و بقول مریم جان اصل و فرع آشناشدم و فهمیدم این پول که عامل برکت نیست.کلا تو درودیوار بودیم همه.
امسال تصمیم گرفتم بقول شما قربانی بدم و کلا نرم عید دیدنی.
به همسرم گفتم کاش میشد بریم یه جایی این چند روز کلا نباشیم.بعدش باخودم گفتم خب اینکه میشه فرار.مثل همون مهاجرت که دوسداشتم برم فقط نبینم هیچ فامیلیو و فهمیدم اشتباهه.
گفتم باید بمونم و احساسم رو خوب نگه دارم و خیلی جالب شد که بابام این چند روز نبودند و ماهم که همگی باهم میرفتیم چون بابام نبودن ماهم نرفتیم و دختر عمم هم زمان زایمانش رسید و اوناهم کلا نبودند و قربون خدای همزمانی هابرم که بازم خودش بخوبی همه چیو هماهنگ کرد و کاری کرد همه چی دست به دست هم بده تا بنده اش به خواسته اش برسه.
با همسرم درباره این عیدی گرفتنا صحبت میکردیم و کلی خندیدیم سر اینکه گفتش اگه اون پول اونقد برکت داشت چرا خب پس زندگی همشون پرازگرفتاری و بیماری و مشکل و وام و قسط و این مسائله.
(یادمه یبار به عموم گفتم چه خبرا؟گفت هیییییچی،خبر عمله بنایی.گفتم خب خداروشکر یه زمین دارید که الان عمله ی اون باشید.و همه بمن خندیدن.!!!
معلومه،چون انتظار داشتن منم مثل بقیه در ادامه بگم آره خیلی سخته.چقدر گرفتاریدشما)
میدونید من میگم اگ این ساداتی که دارن عیدی میدن اگه اونقد قبول دارن که فراوانی و برکت وجود داره،پس چرا تا یه بچه وقتی پول بهش تعارف میکنن،تا شیطنت میکنه بجای یدونه دوتا میخواد برداره سریع بهش نهیب میزنن که ااا تموم میشه،کمه،بذاربهمه برسه ><
خلاصه که منو همسرم سعی کردیم رو خودمون کار کنیم و احساسمون رو خوب نگه داریم.واسه کسی صحبت نکنیم و انرژیمونو براخودمون نگه داریم.
خونمون که 8سال دوکوچه با خونه مامانم فاصله داش،جهان جابجامون کرد و در یک شهرک از شهرمون زندگی میکنیم که وقتی احساس خوبمون رو دید دورمون کرد.
باورها عوض میشه،عملکرد هم تغییر میکنه و نتایج متفاوت میشه.
من ازون خونه بدم میومد و حتی گاهی گریه میکردم که خدایا چرا ما رو کمک نمیکنی که بریم ازین خونه لعنتی.
تا اینکه یاد گرفتم باید اول اون خونه رو اون فامیل و خونواده رو اون محله رو همه رو دوست داشته باشم تا برم یه جای بهتر.
من در و دیوار خونه رو بغل کردم،از آجر به آجرش عذرخواهی کردم،بهش رسیدم و دکوراسیون رو عوض کردم.خاطرات خوبی که درون خونه داشتم مرور کردم.
از طرفی رو رابطم با خونوادم خیلی خوب کار کردم.دستوپای مادرم رو بوسیدم،از خواهرم بخاطر نصیحتهای مداومی که داشتم عذرخواهی کردم،خندیدم و شاد بودم و محبت کردم و خداوند در کمتر از یک ماه هدایتمون کرد به یه خونه بسیار عالی و منطقه خیلی خوب با کلی فرصت برای کسب آگاهی و خودشناسی چون دیگه نزدیک مامانم نیستم که نصف روز رو اونجا باشم.
من نتیجه هارو دیدم و شارژ شدم تا تلاش کنم برای نتایج بزرگتر.
هر نتیجه یه منبع سوخته برای نتایج بعدی.
نمیدونم شاید من چون هنوز اول راهم،یه درصد هم به برگشتن فکر نمیکنم.
ولی الان میبینم به قدری طعم نتایج شیرینه که حتی فکر یه لحظه برگشت به باورهای پوچ قبل رو بخودم نمیدم.
شاید هم چون زندگی قبل و باورهای خرافی قبل اونقدددر داغون بوده که الان تفاوت بسیییار زیادیه در این زندگی بااون زندگی که حاضر نیستم برگردم.
بنظرم کسی خوشی میزنه زیر دلش که زندگی قبلیش اونقدرا داغون نبوده باشه.
الان من هرروز خداروشکر میکنم برای وجود نازنین شما استاد گلم که راه تغییر زندگی و دور ریختن باورها و افکار اشتباه رو یادم دادید.
طعم واقعی عیدی همینه که راهیو یاد بگیریم که صدها برابر ازون وجه نقدی ارزش داره.
خیلی ممنونم ازشما و مریم جان برای زحماتی که میکشید.
راستی استاد جان راستش منکه اصلا تیپ تپلی شمارو دوسنداشتم و تو فیلماتون هی مرتب میگفتم بذار تمرکز کنم رو زیبایی ها.
اگه شماهم بخواین برگردین به اون استایل من خودم شخصا میاماونجا و وعده وعده تغذیه و برنامه ورزشیتونو مدیریت میکنم تا دوباره تپل نشین(: خخخخ
بنام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام بر دوستان ناب و استاد قشنگم
خدایا شکرت به خاطر این آگاهی های نابی که استاد تصمیم گرفتند که در اختیارمون قرار دهند.
خدایا شکرت که استاد دعوت شدند به مهمانی که راهش دوره و زمان این را که در مورد قوانین و سنت خداوند برامون صحبت کنند را به ما بخشیدی .
خدایا شکرت که استاد زیبایم با زبانی ساده ، داشتن ایمان و شناختن اصل زندگی را به من یادآوری کردند.
خدایا شکرت که استادم در ماشینی با امکانات بالا و بروزترین ماشین دنیا در حال رفتن به مهمانی هستند و با من این داشتن هارو تقسیم کردند
خدایا شکرت که در زندگیم این فرصت دانلود فایل ، دیدن فایل و آگاهی ، مرور قوانین جهان هستی و نوشتن کامنت را ب من بخشیدی سپاسگزارم و خدایا شکرت
واقعا خوشحالم که استاد عزیزم مارو هیچ وقت فراموش نمی کنند و هر چند روز از خودشون در پایی میگذارند تا ببینم که یک انسان آگاه و با ایمان چگونه زندگی میکند و چگونه فکر میکند .
من جزو افرادی بودم که دوره ی سلامتی را از همون روزهای اول شروع دوره خریدمش و نزدیک سه ماه طبق قانون سلامتی زندگی کردم و تجربه کردم که انسانی که در مسیر درست باشد چقدر راحتتر زندگی میکند احساس سبکی ، تمرکز بالا ، اعتماد بنفس بالا ، عزتنفس بالا ، انرژی بالا و خییییلی اتفاقات خوش دیگه که اون وقتا تجربه کردم و هنوز مزه اش زیر زبونمه !
اما حالا خیلی وقته که طبق دوره سلامتی غذا نمیخورم و نتیجه اش شده :
بی حوصلگی قدرت تمرکز پایین عزتنفس پایین اندامی که نشون میده چقدر سم و آشغال میل کردم (شل . شکم بالا زده . گردن درد . خواب بی کیفیت . شوره ی سر و …….)
و چقدر استاد درست میگن که اگر مسیر را وقتی پیدا کردیم اگر عوض کنیم صد در صد عوض شده پس زندگی و نتایج هم تغییر می کنه و اگر من بخام مثل استاد زندگی کنم بااااااید اصول یادگرفته شده را تکرار و تکرار کنم و ادامه بدم و هیچ تقلبی هم وجود نداره و قوانین را صادقانه اجرا کرد و نتیجه ی خوب مال کسیه که صادقانه به قوانین فکر و اجرا میکنه و به ادا در آوردن و ماسک زدن نیست وقتی ما ادا در میاریم فقط وقت و انرژی خودمونو هدر میدیم و البته فقط عزتنفس خودمون را تخریب میکنیم . آگاهی این فایل بسیار کلیدی هست و چیزیه که من اجراش نکردم و اگر میخام به هدفهای زیبام برسم باید بهاشو با اجرای صادقانه ی آگاهی های فایل ها و دوره ها پرداختش کنم.
من باید حواسم خیلی جمع باشه که همرنگ جماعت نشم اگر بخام به سلامتی و زیبایی استادم و مریم عزیزم برسم پس قوانین دوره ی سلامتی را مو به مو دوباره اجراش کنم و ادامه بدم تا در سلامتی و زیبایی بمونم.
من باید حواسم باشه که همرنگ جماعت نشم و اگر بخام به زندگی پر از موفقیت و نعمت و زیبایی مثل استادم برسم پس باید قوانینی که در سایت برای کنترل ذهنم یاد میگیرم اجراش کنم و ادامه بدم.
با سپاس از توجه به دیدگاه من
دوستتون دارم
به نام خدا
درود برشما استاد و خانم شایسته گرامی و دوستان و یاران کالج اصول زندگی عباس منش
راستی بد نیست اسم این سایت وزین رو همین عنوانی که گفتم نام گزاری کنیم، نظرتونه؟:)
من خودم وقتی داشتم این فایل رو میدیدم و اینکه ما چطور بعد از یه مدت که رو خودمون و اموزشها کار میکنیم و خوب میشیم، دوباره به روال قبل برمیگردیم و همون کارای سابق رو انجام میدیم و از مسیر خارج میشیم یاد قوم بنی اسراییل میافتم که چطور همین که موسی یه مدت قوم رو ترک میکنه و وقتی برمیگرده میبینه مردمش گوساله پرست شدن!!!!
ما انسانها کلا فراموش کارای خوبی هستیم و نقطه ای که در ابتدا آنجا بودیم رو زود فراموش میکنیم و ناسپاس میشیم
انتظار و توقع بیجا داریم که باید بعد از یه مدت کوتاه و یا حتی بلند نتایج تا ابد پایدار بمونه و ما دیگه نیاز نبینیم که تلاش و تمرکز روی زندگی و افکار و باورهمون داشته باشیم
دیگه احتیاج نداریم کانال های ورودی مون رو کنترل کنیم
کلا طبع راحت طلبیه زیادی داریم
در بسیاری از موارد صبر کمی داریم و میخایم خیلی زود و بدون پیمودن تکاملمون به نتیجه نهایی برسیم
در لحظه زندگی کردنو فدای آینده ای میکنیم که هنوز نیومده، که به نظر من اکثر شکستها هم حاصل همین ترمز هست که زمان حال و مضارع رو نبینیم و ازش چشم پوشی میکنیم و از مسیر طی کردن تا هدف رو لذت نمیبریم و وسطای کار خسته و دل زده میشیم
اینا باعث میشه لایف استایل نگیریم و هر از چند گاهی پیروزی های موقتی بدست بیاریم و تازه همونها رو هم فراموش میکنیم
دچار روزمرگی میشیم و چون جهان در حال انبساط و گسترشه و در نظر ما ساکن موندیم، در عمل دچار عقب افتادگی میشیم
عدم سپاس گذاری از صمیم قلب پاشنه اشیل خیلی از ما هست، خیلی از وقتها سپاس فقط به زبان هست و عمقی نداره، چرا که نقطه شروع رو فراموش کردیم یادمون رفته قبلا چی بودیم و کجا بودیم
یکی از مهمترین پایه های توکل و تقوا، صبر هست که در قرآن در بسیاری از موارد در کنار هم و به همین ترتیب ذکر شده
باید روی ایمانمون بیشتر کار کنیم و مدام تقویتش کنیم مخصوصا ایمان به غیب که در اولین آیات قرآن به اون اشاره شده، در حال حاضر بسیاری از آنچه در غیب میگذره برای ما حالت متافیزیکی داره ولی با پیشرفت علم و ثابت شدن اونها و به تایید رسیدنشون تبدیل به فیزیک میشن برای همه مثل قانون جاذبه و کروی بودن خورشید و ماه و زمین قابل درک میشن
پس صبور باشیم و هدایت بخایم از صاحبش
قدرتشو و قدرتی که در اختیارمون و در نهادمون قرار داده رو باور کنیم و ازش استفاده کنیم
یه دوستی امروز حرف قشنگی بهم زد
گفت:
وقتی در اوج خستگیت قرار داری فقط و تنها فقط چهل درصد توان و نیروتو استفاده کردی در حالی که هنوز شصت درصد دیگه جون داری
این جملش برام خیلی زیبا جلوه داد
باید به مسیر ادامه بدیم و ناامید نشیم
دستاورد هامون رو ببینیم و فراموششون نکنیم و به همون مسیری که اینها رو بدست اوردیم ادامه بدیم تا تکاملمون طی بشه و به تصاعد تبدیل بشه و اونوقته که پیروزی هامون در هم ضرب میشه وما مثل موشک از دنیای اطرافمون کنده میشیم و رشد میکنیم و با بسط و گسترش جهان ما هم گسترش پیدا میکنیم و اونقدر کامل میشیم که به عنوان خلیفه اللهی میرسیم و میشیم خالق زندگی خودمون
آرزوی سلامت،سعادت و خوشبختی دارم برای همه عزیزان
دست مریزاد و خدا قوت به سید عزیزمون و تمام زحمتکشان این کالج
سلام مجدد این دومین کامنت من برای این فایل فوق العادس:
چند روزه مدام سپاسگزاری میکنم برای این سالها که من دارم در اون زندگی میکنم خیلی چیزها دور و برم بهم تلنگر میزنه و یکی از چیزهایی که مدام سپاسگزار خداوند هستم این پیشرفت تکنولوژی و گوشی لمسی اینترنت هست که در هر زمان و هر مکان میشه به استاد و فایلها دسترسی داشت این چند وقته هر وقت آلارم احساس بد زده میشه سریع خودمو به سایت میرسونم
سر کلاس دین و زندگی دوران مدرسه معلم دینی موعظه میکرد راجع به حجاب عاقا همون موقع نهایت یه ساعت بعد حرفاش موثر بود بعد دوباره تا هفته بعد زنگ دین و زندگی تمام حرفهای معلم به فراموشی سپرده میشد یه بارم بهش گفتم خانم تا وقتی شما داری حرف میزنید من میگم آره راست میگه ولی زنگ که میخوره حرفای شما یادم میره …
حالا به خودم میگم چقدر خوبه که با گوشی به این مکان مقدس وصلم البته که همیشه سعی میکنم خیلی حواسم به خودم باشه اما وقتی حواسم نیست احساس آرامش ندارم کلافه میشم سریع یه رجوع به درونم میکنم اگه علت پیدا نکنم سریع میام سایت خدا رو هزاران بار شکر برای این هم فرکانسی با دوستان الهی
درباره سوال یک و دو من مدت زمان کوتاه حدود 260 روز که عضو سایتم و از روز شروع دارم اندازه توانم روی فایلها کار میکنم و هم از نظر درآمد هم روابط با اطرافیان هم آرامش خیلی نتایج خوبی دارم و هنوزم ثابت قدم دارم پیش میام و ول نکردم خدا کمکم کنه که ثابت قدم باشم
اما راجع به سوال سوم یه اتفاقاتی که واسه خودم افتاد رو میخوام بگم: من شروع کردم جلو اومدم و به نسبت نتایج خوبی هم گرفتم اما یهو انگار رسیدم به برداشتن یه سری ترمز دیگه، تا نتایج بزرگتر بگیرم و« عدم درک درست نسبت به رفع موانع »منو ناامید کرد دو روز توی درو دیوار خوردم ولی وقتی رفتم وسط اون ترس وسط اون ترمز وسط اون حال خرابی وقتی از جنبه های مختلف موشکافی کردم و داستان حلش کردم قشنگ متوجه تغییر مدارم میشم متوجه سبک شدنم میشم ناگفته نماند فقط یکی دو روز طول میکشه اونم نه اینکه بخوام کلا بیخیال بشم اینکه دنبال جواب میگردم چرا حسم شاد و آرام نیست مثلاً از سری فایلهای الگوهای تکراری که این چند وقته روی سایت قرار میگرفت من چالش بزرگ روابطی رو به لطف آموزشهای استاد حل کردم هر روز بیشتر میگم خدا رو شکر که خودمو موشکافی میکنم من علم و آگاهیم در مقابل خداوند واقعا چقدره؟!بهش اعتماد میکنم که هوامو داره حتی وقتی حسم خوب نیست مدام بهش میگم میدونم به آرامش بعد طوفان میرسم…میدونم با ناآگاهی من واسه خودم ترمز ساختم اما تو با آگاهی رفع میکنی…
الان که اومدم به این مسیر درست باید اعتماد کنم قبلا در مسیر اشتباه بودم وقتی یه مسیر اشتباه و برمیگردم حتما در مسیر برگشتم دارم به همونجا ها و مکانهایی که در رفت دیده بودم برمیخورم ولی اینبار باید بهش آگاه بشم درسمو بردارم ازش بگذرم حواسم باشه اینا اشتباهاتی بود که من توی مسیر غلط انجام دادم دیگه تکرارش باید منو یاد مسیر غلط بندازه…باید این ترمزها رو شناسایی و رفع کنم …
به حقانیت این راه ایمان دارم …
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به تمام دوستان هم فرکانسی عزیزم
اگر که بخوام در مورد نتایجی که تا الان در زندگیم با توجه به آموزش های استاد و الگوی عزیزم گرفتم بگم اولیش و شاید مهمترینش بهبود رابطه ام با خداوندم بود و هست من قبل از آشنایی با استاد و استفاده از آگاهی های چه دوره ها و چه فایل های رایگان فقط به ظاهر یه خدایی رو قبول داشتم که اصلا نسبت بهش شناخت نداشتم و یادمه چند باری هم که قرآن رو خوندم توجه میکردم به آیه های عذاب و این داستانا و احساسم بد میشد میگفتم ولش کن این چه خدایی هستش که عذاب میکنه اصلا این درست نیست چون با باور های قبلم خدا رو یه نیرویی میدیدم که همش منتظر من یه سوتی بدم عذابم کنه و بیشتر 90 درصد ازش میترسیدم تا ازش لذت ببرم اما اما بعد از آشنایی با استاد و هدایتم به این مسیر تونستم نسبت به گذشتم خدای واقعی خدایی که بستگی داره به من که چجور بپرستمش و چجور باورش کنم خیلی خیلی خیلی بهتر شدم رابطمون
الان دیگه همه چیز برام خداست خدا برام شده یه انرژی که همه جا هست همه چیز اونه بالا و پایین اونه بهشت و جهنم اونه همه چیز بستگی داره به من که بهشت رو انتخاب کنم یا جهنم رو خوب رو انتخاب کنم یا بد رو مسیر مستقیم رو انتخاب کنم یا مسیر کج رو این انرژی که منو خلق کرده نهایت عادل ترینه میگه تو کدوم رو میخوای من برات باشم خدای عذاب کننده یا خدای بخشنده و مهربان خیلی خیلی سپاسگزارم از خداوند به خاطر هدایتم به این دست قدرتمندش استاد عزیزم و میتونم بگم که من خودم رو جز هدایت شدگان به مسیر درست میبینم و جز اهل ایمان میبینم که این مسیر تا بی نهایت ادامه داره هی بهتر و بهتر میتونم بشم و سعی میکنم متعهدانه تر به این مسیر مستقیم ادامه بدم چون برام لذت بخشه هنوز میشه خیلی خیلی بهتر و بهتر شد و هر چی رابطه هر شخص با خالقش بهتر بشه توحیدی تر بشه تو لذت بیشتری میبری از فرصتی که در اختیارت گذاشته شده توسط خداوند توی این زمینه معنویت در کل میتونم بگم از جهنم احساس میکنم وارد بهشت شدم و هی بهتر و بهتر داره میشه شرایطم خیلی سپاسگزارم و من به خودم تعهد دادم این مسیر رو تا دیدار عزائیل جان ادامه بدم چون خیلی برام مهمه که اون لحظه خوشحال این دنیا رو ترک کنم بجای اینکه با حسرت ترکش کنم خب این از زمینه معنوی
در زمینه ارتباطم با دیگران بگم قبل و بعد رو من رابطه ام با مادرم همیشه جنگ و دعوا و بی احترامی بود با خواهرم اصلا دوست نداشتم خونش پا بزارم با داداش کوچکم همیشه بحث و بی احترامی بود اما الان با مادرم خیلی خیلی بهتر شده ارتباطمون خیلی دوستانه تر شدیم خیلی تنش هامون کمتر شده بیشتر از حضورش لذت میبرم و سپاسگزارترم با خواهرم که الان اوکی اوکی هستیم خیلی صمیمی شدیم باهم راحت شدیم باهم خیلی میرم خونش میدونمم که اونم دوست داره و خوشحال میشه ازینکه میرم پیشش با داداش کوچیکم هم خیلی نسبت به گذشته بهتر شدیم با اینکه یه شهر دیگست بهم زنگ میزنیم و حال همو میپرسیم و این ها همه به خاطر اینه که من دارم روی خودم کار میکنم و باورهام رو تغییر دادم دنبال بهتر شدنم چون میخامش چون خودم رو لایقش میدونم یه رابطه خانوادگی عالی رو در کل رابطه خانوادگیم خیلی بهتر شده شکر خدا
در زمینه کنترل کردن ورودی هام و توجه به افکار و باورهامم که الان یه مدت زیادیه که دوستانی که باهاشون در ارتباط بودم و توی این خط فکری دنبال رشد نبودن رشد ذهنی دیگه باهاشون کلا کات کردم دنبال محفل هایی که بهم کمکی نمیکنه و میشینن یه مشت باورهای چرت و پرت تو مغز همدیگه میکنن نیستم ازشون دوری میکنم در صورتی که قبلا برعکسش بود میرفتم توی این جمع ها چه با دوستان و جمع های خانوادگی و برامم مهم نبود اما الان برام مهمه چرا چون من نمیخام نتایجی که عموم جامعه میگیرن منم بگیرم من میخام در مسیر اقلیت حرکت کنم نتایج متفاوت رو میخام بگیرم میخام لذت هایی رو تجربه کنم که 1 درصد از جامعه فقط تجربه میکنن و نسبت بهش هم تعهد کامل دارم لغزش بوده اما خارج شدن از مسیر هرگز چون میدونم من چیزی رو که میخام میشه دیرو زود داره اما سوختو سوز نداره که الان خیلی هاش هم شده و بازم میتونه بهتر بشه این قانونه قانون هم مو لا درزش نمیره در کل به کنترل ذهنم خیلی بیشتر اهمیت میدم و در کل با تقوی تر شدم و هر روز هم دارم ایمپروو میکنم توی این داستان خیلی خوبه قشنگ احساسش میکنم رشدم رو توی بحث تقوی
از نظر مالی و ساختن باورهای ذهن ثروتمند خیلی بهتر شدم در مسیر علایقم دارم حرکت میکنم شرایط مالی بهتر شده و میدونمم که قراره خیلی خیلی بهتر بشه لاجرم. زمان میبره اما رخ میده اگر قانون خداوند میگه رخ میده پس رخ میده من صبور و با ایمانم به خداوند
در کل باز هم به قول خانم شایسته عزیزم خیلی خیلی بهتر شدم توی توانایی تشخیص اصل از فرع که خیلی خیلی مهمه که جا بیفته این داستان توی وجود هر شخصی که دنبال و خواهان بهشته هم در دنیا و هم در آخرت
در مورد سوال 2 هم من نتایجم احساس میکنم داره روی یه شیب ملایم به بالا حرکت میکنه و یویویی نبوده
و سوال 3 بنظر من کسانی که نتیجه میگیرن و به قول قرآن کسانی که ایمان میاورند و دوباره کافر میشوند بنظرم بخاطر عدم تعهدشون هست برای رشد هر روزه بخاطر اینه که باور ندارن ازین نتیجه ای که گرفتن باز مدار بالاترشم هست حالا که مدار بالاتر و ساده تر و راحتترشم هست من چرا نباید بخام که اون مدار بهتره روهم تجربه کنم مگه من جاهلم! نه من خردمندم پس باید بازم ادامه بدم هی بهتر و بهتر بشه نتیجش واسه خودمه لذتش واسه خودمه پس انجامش میدم
بنظرم کسانی که باز از مسیر خارج میشن شایدم دیگه برنگردن میتونه عامل دیگش احساس عدم خودارزشمندی و لیاقتشون هم باشه که راضی میشن به نتیجه های کم و نمیدونن که عاغا این داستان ته نداره برو جلو جلوتر و آسان و آسانتر
خیلی سپاسگزارم استاد و الگوی عزیزم و همینجور هم ممنونم از خواهر عزیزم خانم شایسته عزیزم انشاالله میبینمتون به زودی
همیشه به یاد الله مهربان باشید
سلام به استاد عزیزم و مریم جون عزیز
در رابطه با سوال ها:
چه تجربیات قشنگی داشتم از توی این مسیر سرسبز بودن و فایل های استاد و حل تمرینات و عمل به گفته های ایشون:
از روابط همون رفتاری که میخوام باهام بشه میشه
توی مالی از ماه قبل بهتر میشه درامدم هرچقدر که عمل کنمم!!
مهمتر از همه روحیم خیلییی بهتره میتونم ذهنمو کنترل کنم بهتر. میتونم دیدگاه قشنگی به خودم محیط اطرافم ادم های توی زندگیم و
مهمتر از مهم خداوند رو جور دیگه ای ببینم
کِرِدیت همه اتفاق ها و معجزه ها و تجربه های خوب و شیرین رو به خداوند بدم از ادمی توی زندگیم بت نسازم
و “ نتایج و گره بزنم به افکار و فرکانس ها و باور خودم” و «مسئولیت صفر تا صد زندگیمو به عهده بگیرم»
سوال 2 وقتی از مسیر دور شدم چه تجربه هایی داشتم
من وقتی که توی این مسیر بودم ادم هایی میومدن (توی دوره اعتراضات) میگفتن که اره همه دارن میمیرن تو نمیبینی تو دوری درک نمیکنی و و و
و من سعی کردم از روی ترحم و انسانیت به خیال خودم درک کنم اون افراد و هم قدم شدن با اون ادم ها مه در نهایت نه تنها نتونستم بهشون کمک کنم بلکه ادم بده شدم و خودمو هم گم کردم و از مسیر خودم هزار قدم دور شدم!!!!!!
سوال 3: همیشه تا الان مسیر من اینجوری بود که فایل هارو گوش دادم روابطم خوب شد از لحاظ مالی بهتر شدم نسبت به قبلم ولی از یه جایی به بعد ادامه ندادم و فکر میکردم که همینه دیگه و همینجوری میمونه و تهش همینه و دلایلش هم برا من این بود که یک اینکه باور نداشتم که به اون زندگی رویایی که میخوام میرسم و ادامه ندادم و دلیل دومش هم این بود که فکر میکردم که اگه من این همه به فایل ها گوش بدم از زندگیم لذت نمیبرم و وقتم داره تموم میشه ..
در صورتی که بر عکس من باید ادامه بدم اگه میخوام از زندگی لذت بیشتر ببرم برای همینه که همش من توی یه سطح میمونم اگر هم یکم پیشرفت کنم باز توی همون سطح میمونم و همونقدر روی خودم کار نمیکنم و میخورم زمین و سعی میکنم باز به چیزی که بهش رسیده بودم با کنترل ذهنم تمرکز روز نقاط مثبت و گوش دادن فایل ها و دوری از ورودی های منفی باز به جای قبلی که بودم برسم برای همین به صورت لاک پشتی میرم جلو ولی اگه هرروز کار کنم
ادامه بدم
ادامه بدم
ادامه بدم
میتونم به لول بالاتر برسم .
دلیل سوم من اینکه
همچی باید پرفکت باشه که من بتونم ادامه بدم اگه یه مشکلی پیش بیاد توی مسیر اگه یکم مار سخت بشه برای من من دیگه خسته میشم و ادامه نمیدم!!! و میرم توی دوره افسردگی تا امیدی و غم در صورتی که با تغییر نگاه از اون اتفاقات به ظاهر بعد یا مشکل میتونم فرصت بسازم
خدایا تو منو توی این مسیر قرار دادی به من کمک کن که بتونم به خوبی توی این مسیر قدم بردارم و لایق این اگاهی ها باشم و بهشون عمل کنم و ادامه بدم️
ممنونم از شما استاد عزیز که وقت میذاری برای اینکه به این اگاهی هایی که بهش رسیدین درک کردین و عمل کردین ادامه دادین و رو هم به ما یاد بدین و رهنمود ما باشین و یکی از دستان خداوند برای ما هستین توی این راه مقدس
،،،هو،،،
هو خیرالناصرین و هو خیرالرازقین
سلام بر استاد عزیزم و برادر بزرگم (s,h,a,m)
الله اکبر
خدایا شکرت
استاد جان
دمت گرم
استاد جان
ممنونم
استاد جان
خدا حفظت کنه برامون انشاءالله
به الله یکتا قسم
فکر میکنم این فایل برا من ضبط شده
برای من و امثال من
که تا نتیجه میگیریم و اوضاع استیبل میشه، دوباره یه چرخ وجودمون رو میندازیم توی خاکی و میگیم بابا عیبی نداره، دیگه پنچر نمیشه
قافل از اینکه یادمون میره که چه سختی ها کشیدیم تا اومدیم توی آسفالت و جاده ی اصلی،،
مثلا خود من،
2سال طول کشید تا ماشین زندگیم رو که هر چهارتا چرخش پنچر بود رو با دوره های شما و کنترل افکارم و…. رو از جاده ی خاکی آوردم توی جاده ی اصلی،،
پنچری هارو به سختی گرفتم
آب و روغن ماشین زندگیمو میزون کردم
صافکاری،نقاشی، شیشه ها، میزون فرمون و …..
همه رو درست کردم به فضل خدا، و الان دارم هر روز سرعت حرکتم رو بیشتر میکنم،
اما…….
نکته ی مهم:
چیشد که بدهی هام تموم شد؟
چیشد که کاسبیم رونق گرفته؟
چیشد که جسمم سالم شد؟
چیشد که روابطم عالی شد؟
چیشد که تونستم عید امسال بچه هامو ببرم هتل صحرای نوشهر و با اون ویوی عالی به دریا؟
چیشد؟
واقعاً چیشد؟
چرا دوباره داره یادم میره؟
بخدا قسم
همین پارسال، وقتی میخواستم بچه هامو ببرم شمال، دنبال ارزون ترین و بی کیفیت ترین سوییت بودم، و وقتی میرفتیم داخل سوییت ، سوسک و کثیفی بود که حالمون رو بهم میزد،
ولی الان میرم بهترین هتل،
الهی شکرت
یا کاسبی،
تا همین پارسال آرزو داشتم که ماهی 3تا از محصولاتم رو بفروشم
ولی الان توی همین یک هفته ی گذشته فقط 3تا فروختم و برام کاملا عادی شده
استاد جان، داشتم به وویسی که پارسال ضبط کرده بودم گوش میدادم که گفته بودم، آرزو دارم قسط فلان جا و غرض حاج آقا فلانی و… پرداخت کنم،
حالا الان همشون به فضل خدا پرداخت شد،
ای خدای من شکرت
ای رب من شکرت
جالب اینجاس استاد، بعد از این همه دستاورد، مدتیه دوباره داره یادم میره مسیر رو،
دوباره روزی نیمساعت میرم توی اینستا گرام لعنتی که اصلا کلا پاکش کرده بودم
دوباره وسوسه میشم که یه وام بگیرم و خونه رو بزرگ کنم
و…………….
اما الحمدالله رب العالمین ، با آموزش های شما، به یک حدی از بلوغ فکری رسیدم که به محض اینکه میبینم دارم میرم توی خاکی، سریعا افسارِ اسب چموشِ ورودی های نامناسب رو محکم تر از قبل به دست میگیرم و سریعا برمیگردم به جاده ی اصلی،،
استاد جان
الان تا دقیقه ی 21 فایل رو گوش کردم و استپ کردم و اومدم و این کامنت رو نوشتم
نیت قلبیم هم این بود که فقط وفقط از خداوند رحمان و شما استاد عزیزم تشکر کنم
واقعاً دم شما گرم استاد
استاد ، هر روز داره زندگیم بهتر و بهتر میشه به فضل خدا
روغن کاری
گیریس کاری
و هر روز سرعت حرکتم داره بیشتر میشه
منتها داره برام عادی میشه
ولی من نمیزارم عادی بشه
همش گذشته رو به خودم یادآوری میکنم
اصلا من همه رو نوشتم از پیارسال
وویس ضبط کردم
که این روزا گوش کنم و یادم نره کجا بودم
نکته ی جالبش هم اینجاس که:
وقتی فایل های گذشته ی خودم رو گوش میدم ، اشک از چشمام جاری میشه و همش پشت سر هم میگم خدایا شکرت، الحمدالله رب العالمین
یه نکته ی دیگرو هم بگم،
الان سرعت ماشین زندگی من رسیده به 80تا مثلا،
یه وقتایی میبینم بعضیا با سرعت 200تا از بغلم رد میشن
اونجاس که نا امیدی میخواد بیاد سراغم،
هی میگه 80تا کجا، 200تا کجا
بیخودی خودتو خسته نکن
همه ی این حرفا چرت و پرته
تو اینکاره نیستی
ثروتمند شدن برای تو نیس
و…………..
حالا راه حل من اینه:
سریعا بر میگردم به گذشته
به خودم میگم داش علی یادت رفت؟
یادت رفت 2سال پیش با سرعت 20تا توی خاکی با چرخهای پنچر حرکت میکردی و داغون بودی،
یادت رفت؟
و دوباره جون میگیرم
دوباره پر انرژی میشم
به خودم میگم 80تا برات عادی نشه
تو داری تکاملی میری جلو
و هر هفته یه دونه سرعتت اضافه میشه
الان رو نگاه نکن
این روند تکاملی تورو به سرعت 200میرسونه
تو فقط توی همین مسیر باش
استاد جان
به خدای یکتا قسم
شک ندارم اوضاع مادیم عالی میشه
فول تیلیاردر
میدونید چرا
چون افتادم توی یک مسیری که، کسب در آمد برام عادی شده به یک امر طبیعی تبدیل شده
««البته توجه کنید»»: این طبیعی شدن اصلا و ابدا به معنای ناشکری نیست
اتفاقاً من هر روز سپاسگزار تر میشم
ولی شک ندارم که با همین فرمون، اگر برم جلو، به فضل خدا میرسم به سرعت 200
شک ندارم
فکر کنم شما کاملا متوجه عرض من میشید استاد
خلاصه کلام:
خیلی چاکرم استاد جان
خیلی دوستتون دارم
و دعاگوی شما هستم
به امید دیدار
یالله مدد
به نام خدای هادی و کافی
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته بزرگوار و دوستان عزیز
نتونستم کامنت ننویسم چون این چند مدت فایل هایی که داره میاد روی سایت انگار داره دقیقا حال و روز این روز های من را میگه چه از اون فایل هایی که چرا با وجود تلاش فراوان به خواسته هام نرسیدم و چه عنوان این فایل که دلیل نتایج پایداره
حسم گفت قبل از این که فایل را گوش بدم کامنت بنویسم و جواب سؤال ها را بدم
1. درباره تجربیات شخصی خودت از زمانی بنویس که آگاهانه سعی داشتی آموزش های استاد را در زندگیت اجرا کنی چه نتایجی گرفتی و چه تغیرات مثبتی در هر جنبه از زندگیت ایجاد شد ؟
( تو این سوال اون قسمت آگاهانه و اون قسمت اجرا کردن آگاهی ها خیلی حرف داره برا گفتن )
اون اوایل شروع کار که با شور و شوق و جدیت کارمیکردم و فایل گوش میدادم و سعی میکردم عمل کنم اولا واقعا لذت میبردم و حس فوق العاده ای داشت اون کار کردن روی خود و درک کردن قوانین
آروم آروم عزت نفسم رشد کرد چقدر کمتر روی آدم ها حساب کردم و کمتر دنبال راضی کردن دیگران به هر قیمتی بودم ، کمتر دنبال قربانی کردن خودم و خواسته هام برای دیگران به اسم محبت و معرفت بودم و چقدر زندگی لذت بخش تر شد وقتی کارهایی را برای دل خودم انجام دادم
(هر چند نظر دیگران و جلب توجه دیگران جزو پاشنه آشیل های من هستن )
و خیلی شجاع تر شدم طوری که تنها تو دل قبرستون ها رفتم تنها چندین شب تو دل جنگل بودم تنها چندین شب کنار ساحل بودم و چندین سفر تنهایی رفتم که خیلی اتفاقات معجزه وار رخ داد
از نظر شناخت خدا و معنویت و نزدیکی خدا و نداشتن احساس گناه و با خودم تا حدودی به صلح رسیدن خیلی بهتر شدم
واز نظر مالی با این که اون موقع مسیر مشخصی را ادامه نمیدادم و چنتا کار میکردم ولی هر بار اتفاقاتی رخ میداد که اشکم در میومد مشتری هایی که میومدن، حساب هایی که پرداخت میشد ، هزینه هایی که کمتر میشد و کلا خیلی اتفاقات مالی معجزه وار رخ میداد
از نظر روابط خیلی بیشتر توجه و تمرکزم رو نکات مثبت افراد بود و افرادی سر راهم قرار گرفتن که هر بار یکی از دیگری بهتر مثلا سه تا صاحب خونه داشتم یکی از یکی بهتر که وقتی برخورد و رفتارهاشون را برای دیگران میگفتم قابل باور نبود براشون
تو همون برهه خیلی تو رابطه عاطفی موفقتر بودم و برخورد های متفاوتی دیدم و الان باورم نمیشه من آدمی بودم که تمام احساس خوبم را وابسته کردم بودم به بودن و نوع برخورد یک انسان دیگه که شرک محض بود و نتیجه شرک هم مشخص بود اما خدا را شکر خیلی بهتر شدم
و یادم میاد اوم موقع خیلی اتفاقات خوب رخ میداد که دوستام میگفتن تو چه خر شانسی و خواسته هایی که ترمزی نداشتم را خلق میکردم
از یه شهر و روستای کوچیک کویری هدایت شدم به زندگی کردن تو استان گیلان کنار دریا و رسیدن به اون خواسته ای دوچرخه سواری کنار ساحل و تو دل جنگل و هر روز کنار دریا رفتن که جزو خواسته های چند سال قبلم بود والبته که ….
تو زمینه ای سلامتی خوب بودم ولی خیلی بهتر شدم خصوصا با این که لاغر بودم دوره قانون سلامتی را تهیه کردم و عالی تر شدم البته تو جواب سوال بعدی درباره اش صحبت میکنم
در کل اون برهه ای که خیلی با شور و شوق بیشتری کار میکردم علاوه بر نتایجی که گرفتم اون احساس خوب خیلی لذت بخش تر بود طوری که چند روز پیش داشتم میگفتم خدایا کمکم کن دوباره برگردم به همون حال و هوا چون واقعا نتیجه همون احساس عالی بود که اون موقع داشتم
2.درباره تجربیاتی بنویس از زمانی که از این فضا دور شدی ، به مسیر قبلی خودت برگشتی و دیگر این آموزه ها را در عمل استفاده نکردی شرایط شما چگونه تغییر کرد و نتایج به چه شکل افت کرد ؟
و اما جواب این سوال هم برای خودم مینویسم هم برای دوستان دیگه که شبیه من عمل نکنن و هم برای استاد که بارها گفتن صادقانه کامنت ها را بنویسید
اکبر آقا اگه فکر میکنی داری رو باورهات کار میکنی و نتیجه نگرفتی داری توهم میزنی
تکرار میکنم اگه فکر میکنی داری کار میکنی رو خودت و درآمدت تغیری نکرد و رو به رشد نبود و اگه هیچ مهارت به درد بخوری کسب نکردی و نمیکنی و اگه اون روابط دلخواهت را نداری و اگه سلامتی و انرژی نداری و اگه شور و شوق نداری داری توهم میزنی
اگه داری رو باورهات کار میکنی و آرامش نداری و خیالت راحت نیست و چرخ زندگیت رونتر نشده داری توهم میزنی
با این کل بارها استاد این جملات را گفتن ولی نمیشنیدم تا تو جلسه 21 روانشناسی ثروت یک
از اون جلسه یه تو گوشی حسابی خوردم
بعد اون دوره را زود تموم کردم نه این که عمل کنم تموم کردم
و یه دفعه یه شوکی خوردم و خیلی خدا کمک کرد تونستم کمی ذهنم را کنترل کنم
اما در جواب سوال دوم اون احساس های بد و پوچ و افسردگی تو چند مدت دوباره اومد
با این که از دوره قانون سلامتی نتیجه گرفتم و انرژیم عالی بود دوباره به عادت های قبلی برگشتم البته فقط نون و یه سری میوه ها را دوباره شروع کردم به خوردن اما جالبه که منی که چند سال بود حتی یک کیلو وزن زیاد نمیکردم بیش از 10 کیلو وزنم اضافه شد
اما جدا چرا با این که اون سبکی و سرحالی و انرژی را تجربه کردم و الان بعضی خوراکی ها را که میخورم بازم نتیجه اش زپرا درک میکنم اما بعضا دوباره همون رفتار را تکرار میکنم
در کل تو این چند مدت نجوای ذهنم حتی اجازه نمیداد فایل ها را گوش کنم و مقاومت میکرد
تازه تازه دارم درک میکنم اونجا که استاد میگه وقتی مسولیت تمام اتفاقات زندگی را میپذیریم چقدر درد داره !
خلاصه از اون محیط شمالی دوباره برگشتم به کویر
از اون اتفاقا خوب و خر شانسی ها خبری نیست
ولی به لطف الله دارم خودم را جمع و جور میکنم دوباره
وکسب و کار و مغازه خودما راه انداختم دوباره
و میخوام متفاوت تر و جدی تر شروع کنم
و البته حسم میگم اول تمرکزی از قرآن شروع کنم که بتونم اون ایمان و باورها را روی فونداسیون قوی بچینم
قبل از این که جواب سوال سوم را بدم
اون کج فهمی هایی که داشتم و باید برطرف کنم
اولینش که خیلی بهم آسیب زد کمال گرایی هست طوری که از استاد درخواست دارم برای افرادی کمال گرا مثل من از زوایای مختلف توضیح بدن که بهتر درک کنیم تفاوت بین استاندارد های بالا داشتن را با کمال گرایی
مورد بعدی عدم پذیرش مسئولیت هست در حالی که قبلا فکر میکردم آدم مسئولیت پذیری هستم اما رفتار هام نشون میده کاملا از زیر بار مسولیت فرار میکنم
و اونجایی کار سخت تر میشه که با کج فهمی در مورد توحید و توکل و ایمان تمام مسولیت را به عهده خدا بزاریم
خیلی این تیکه نکته ریزی هست و خیلی تفاوت داره توحید و توکل و تسلیم بودنی که عمل و صددرصد نتیجه دنبالش هست با اون فرار از مسئولیت که به اسم توحید و خدا و ایمان و تسلیم بودن هیچ عمل و نتیجه ای نباشه
آقاجان اگه ورودی مالی دائم و پایدار و رو به رشد نداری ،اگه تنهایی و رابطه ای نداری و اگه اوضاع اون طور که میخواهی پیش نمیره و به خودت وعده ای فردا و بعدا میدی مطمئن باش داری اشتباه میری
شاید تو یه برهه ای خیلی کوتا ورودی و رابطه نباشه یا شرایط اون طور که میخواهیم نباشه که اونم خیلی باید کوتا باشه
اما اگه به هر بهانه ای که مثلا ذهنت میگه آدم توحیدی نباید وابسته به رابطه و پول باشه و هر دلیل دیگه ای که خودت را قانع کنی شک نکن مسیرت اشتباهه
پس اگه ما درست قوانین را درک کنیم و همه جنبه های زندگی را درست کنیم طبق قانون، بر نمیگردیم چون اگه دقیقا عمل کنیم هر بار نتایج بهتر میشه
3. چه عواملی باعث میشه بعد از این که مسیر درست را میشناسیم و از اون نتیجه میگیریم اون را ادامه نمیدیم و دوباره به الگوهای قبلی برمیگردیم ؟
وقتی قوانینی مثل قانون تکامل ، قانون احساس خوب و … را درست درک نمیکنیم و همچنین عدم مسئولیت پذیری و کمال گرایی و کلی دلیل دیگه باعث میشه درست درک و عمل نکنیم و نتیجه ای دلخواه را نگیریم و برای این که خودمون را راضی کنیم و ذهنمون را ساکت کنیم اون قوانین را انکار میکنیم و برای همین ادامه نمیدیم و نگاه میکنیم به اکثریت
پس وقتی درست درک نکنیم و درست عمل نکنیم حتی با وجود نتیجه گرفتن به کل همه چیز را انکار میکنیم دقیقا این اتفاق برای من رخ داد
و یه مورد این که شاید ما تو یه سری از جنبه ها نتیجه بگیریم ولی چون تو جنبه های دیگه نتیجه نگرفتیم به علت عدم درک درست خودمون اون نتیجه هایی هم که گرفتم انکار میکنیم
مثلا من با این که تو دوره قانون سلامتی درست عمل کردم و نتیجه گرفتم و یا تو روابط اجتماعی نتیجه گرفتم و حتی تو جنبه های مالی به اندازه از که کار کردم نتیجه گرفتم
اما چون تو جنبه روابط عاطفی و کاری درست عمل نکردم و اون نتایج دلخواه را نگرفتم ذهنم حتی اجازه نداد به قوانین دوره سلامتی هم گه نتیجه گرفتم عمل نکنم
خود نوشتن این کامنت اونم بعد یه مدت حال خرابی خیلی کمکم کرد هر چند خیلی این مدت درس های بزرگی گرفتم
در هر حال خدا را سپاسگذارم و از استاد عزیز هم تشکر میکنم
حالا برم فایل را گوش بدم که قطعا جواب عالی دادن استاد
عاشقونم خونواده ای عزیزم
به نام خدای مهربون و روزی رسان بی حساب
سلاممم یک سلام با طعم و حس و حال یک لیوان بزرگ پر از یخ که مزین شده از آبجوی کلاسیک در این تابستان خوزستان.
چقدر حال میده که اول صبح پا میشی سپاس گزاری میکنی برای داشته هات، خواسته هات و بعد حیاط خونه را دم درو میشوری، آب پاکی را میریزی ، جارو میزنی، میز کارتو از اینی که هست سبک تر میکنی، بعد یک صبحانه فوق العاده و کار ولاگتو انجام میدی و میای تو سایت که عه! فایل جدید. It’s Amazing
این روتین سازنده است و بهبود باید هر روز باشه اینو به خودم میگم نه اینکه یک روز باشه یک روز نباشه، باید پایدار باشه درست مثل اسم این فایل.
عاشقتونم من
سپاس گزارم که هستید خانواده ی بزرگ فرکانسی من خداروشکر میکنم
خداروشکر میکنم استاد جان مریم جان به خاطر وجود ارزشمندتون توی زندگیم سپاس گزارم سپاس گزارم برای این عشقی که جاری کردید.
از خدا برای همه ی شماها آرزوی بهترین ها را دارم که قطعا این خدایی که من میشناسم بهترین ها را برای بنده هاش میخواد چون بنده هاش خودِ خودشن.
بریم سراغ نکات مثبت فایل:
+ خداروشکر میکنم که یک روز دیگه فرصت زیبای زندگی کردن بهم داده شده و میتونم دوباره ده انگشتی چشم بسته تایپ کنم و این واقعااا برام لذت بخش واقعاا کیف میکنم اصلاا … خداروشکر میکنم برای نعمت نوشتن برای نعمت قلم خداروشکر میکنم که همین نوشتن تمرکزم میاره با خودش.
+ خداروشکر میکنم یک نکته ی مثبتی که دیدم اینه که استاد جون مریم جون واقعا شما را به خاطر این بهبود دائمی و پایدارتون تحسین میکنم صمیمانه از ته ته دلم تحسین میکنم افرین میگم بنازممم شمارو واقعا دست مریزاد یک روز دو روزم که نیست سال هاست دارم میبینم خب باید یاد بگیرم پیاده کنم بیشتر از همیشه توی زندگیم که منم این حسی که دارید این عشقی که دارید تجربه میکنید منم تجربه کنم منم لذت ببرم درست به اندازه ی شما.
+ نکته ی سوم این ماشیین اووخ اووخ دلم پر میکشه برای همچین ماشین هایی دیگه ماشین های افرودی سفررری بری بار بندیلتو جمع کنی و بزنی بری تو دل سفر، جاده ها .. یکی پس از دیگری دریاهاا یکی پس از دیگری، اقیانوس ها این ور و اون ور و بین قاره ها، آدما، طبیعت، کوه ها، رودها، قبیله ها، بارون ها آب و هواهای مختلف دیدن و دیدن بینظیره پسر بینظیره … چقدر تحسین میکنم شمارو استاد جان برای این آزادی مالی مقدس، این آزادی زمانی این آزادی بینظیر مکانی الهی شکر الهی شکر الهی شکر. منم دوست دارم چنین باشم و خداروشکر دارم میبینم این الگو بودنتون را و زوج هایی که توی همین سایت از بچه ها مثل شما شدند، مثل سید علی و عادله جان که هر باری که سراغشون را میگیرم یک جایی جدید هستند.
«« یک درخواستم دارم: لطفا سفر به دور آمریکا را ادامه بدید و میتونید تو قالب جدید و بزرگتر، – سفر به دور دنیا -ش کنید. واووو
یک سوالی که پرسیدید ( من هنوز فایل را ندیدم ) سوال اول چی شده که نتایج پایدار گرفتید؛ جواب همین زمانی سریال زندگی در بهشت اومد 34 قسمتش بعد یک مدتی متوقف شد و همون زمان بهم الهام شد که برو سفر به دور آمریکا که تا اون زمان 100 قسمتش روی سایت بود برم ببینم از اول و مثل دیدن سریال زندگی در بهشت با این فرمت که برم فایل را ببینم بشنوم دوم، بنویسم براش، سوم کامنت های برتر را بخوانم و چهارم از هر کامنتی که درسی میگیرم حس خوبی میگیرم بنویسم برای اون دردونه خدا و تشکر کنم ازش، خلاصه بعد از 34 قسمت اول سریال زندگی در بهشت رفتم 100 قسمت سفر به دور آمریکا را دوباره دیدم و برای هر قسمت با این فرمت جلو رفتم نتیجه شگفت انگیز بود شگفت انگییززززز الله اکبر …
یعنیی با تمام وجودممم فهمیدم ورودی مناسب و پایداررررررر یعنی چی و چه میکند با توو چه میکند با زندگی تو آره خودشه، به چشم دیدم که معجزه معنایی نداره اصلا وقتی تو این کارو میکنی اصلا کل زندگیت میشه معجزه از نظر کسی که اون بیرون و داره به تو نگاه میکنه ولی تو خود خودِ کندوی عسلی یعنی طبیعی میشه واست که خدا واست کاراتو انجام بده، نمیدونم همیشه انرژِی بالایی داشته باشی، همیشه زبونت قلبت نگاهت مثبت باشه با عشق باشه، بعد همیشه تحسین میشی، ازت همیشه تشکر میکنن اصلا نگم براتون یا بذار اینجا بگم براتون ( خنده )
آره کاملا یک شکل دیگه یک روی متفاوت از دنیا را میبینی و این روی متفاوت به همون میزانی که تو مثبت تر میشی میبینیش.
من تو همین زمان سفر به دور امریکا بود که یکی از خواسته های قشنگ و مقدسم رسیدم یعنی وارد شدن به دوره 12 قدم، بخدا اون موقع به زور میتونستم بخرمش ولی خب چند بعد از همین دیدن ها قدم های بعدی را راحت تر خریدم و الان که دارم می نویسم میتونم چندین قدم را با هم به راحتی بخرم خداروشکر. یا چقدر تو همین زمان اولا حقوقم بیشتر شد اون زمان و اینجوری بگم که بیشترین حقوق با کمترین میزان ساعت کاری را توی بزرگترین کافه رستوران شهرمون میگرفتم و بیش ترین ارزش را هم ایجاد میکردم. چقدرر عزت نفسم بیشتر شد، چقدر راحت تر میتونستم با ادما ارتباط برقرار کنم و هر کسی هر جوری هست را دوسش داشته باشم، چقدر برام کنترل ذهن راحت تر شده بود، چقدر تصمیم گرفتن و عمل کردن برام راحت تر و سریعتر شده بود، چقدر محبوب تر شده بودم تو شهر تو فک و فامیل و همه ی این خیر به خاطر خدای من بود نه خود من چون من حس میکردم به خدای خودم نزدیک تر شدم، چقدر همین زمان باز انگیزه و اشتیاقم بیشتر شده بود و کلی نکته مثبت دیگه.
پس نتیجه گیری میکنم که یکی از دلایلی که باعث شد من نتایج پایداری را بگیرم توی یک برهه؛ همین دیدن هر روز بببین هرر روزززز سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا بود با این فرمتی که گفتم. اما بعدش چی؟
بعد که اومدم توی 12 قدم و یک سری اتفاقات خیلی خوب افتاد که یکم دور شدم یعنی اینجوری فراموش کردم دیگه چی بود که اینجوریم کردم و روزهام را لحظه هام را برام لذت بخش کرده و اصل را فراموش کردم که این ورودیست که داره خروجی را با همون کیفیت میسازه.
+ یک نکته ی مثبتی که از شما استاد جون و مریم جون دیدم اینه که هر وقت یک مسیری را میرید میبینید طولانیه میاید استفاده میکنید هم خودتون لذت میبرید از این هم صحبتی و صحبت در مورد قانون و هم فایل میگیرید و به اشتراک میذارید توی سایت و بازم بهبود. خب این فکر میکنم معنای زندگی در لحظه را بیشتر از همیشه داره بهم میگه و نشون میده.
+ ماشااا.. بدن بنازم استاد شمارو …
+ سوال خوب از استاد: چرا خود شما توی زندگیتون نتایج خیلی خوبی گرفتید ولی بعضی از دانشجوهای شما چنین نیستند؟ خب اونا شاید درست عمل نکنند، شاید نیاز دارند بیشتر درک کنند بفهمند، و هنوز انقدر متعهد نیستند. – چطور فهمیدید؟ ما که درون فکر دیگران نیستیم.
یک نکته ی مثبتی که هست و درس میگیرم ازش، استاد این دو دقیقه ی بین 4 تا 6 داره بهم دوباره این را میگه که تو وقتی تو مسیر خودت هستی و 100 خودتم میذاری تو کار مسیر عشق و علاقتو داری دنبال میکنی باورهای درستی نسبت به کارت داری این خودش معنای عزت نفس معنای دوست داشتن خودته صدالبته که نمیتونی دیگران را تغییر بدی ولی میدونی تو میای این کارو میکنی عشق مقدست را جاری میکنی و حالا هر کسی که تو مدار به اندازه ی ظرفش دریافت میکنه پر میکنه جامشو.
+ یک تبریک فوق العاده به شما استاد جان برای انجام کاری که براتون سخت ترین بوده، یعنی تهیه ی دوره قانون سلامتی. دست مریزاد.
+ من چقدر چقدر این جهانی را که خدا طراحی و کدنویسی کرده تحسین میکنم ببین براساس رشد استوارش کرده، و همه چیز واقعا در حال رشد چقدر دارمم میبینم که استاد خلق ثروت چقدر داره راحت تر میشه، چقدر اصلا ثروت و فراوانی را خیلیی بیشتر دارم میبینم اصلا بیس این جهانِ فراوانی. و کسی که فراوانی را نمیبینه و کمبود را میبینه من تعجب میکنم مگه میشه پسرررر!! این همه چیز هست این همه فراوانی و ثروت هر روز همه چیز داره بهتر میشه الان بهترین فرصت برای ثروتمند شدن و ساخت امپراطوری خودته.
+ یکی از نکات مثبت دیگه چیه؟ همین همین دوره قانون سلامتی هست و نتایج بچه هایی که دیدم این اراده های پولادین برای متفاوت فکر کردن ها و متفاوت عمل کردن ها، این کنترل ذهن ها …
+ با این چیزی که شما استاد دارید میگید و چیزی که خودم گفتم دارم میبینم که هنوز توی احساس لیاقت یک زندگی فوق العاده درتمام جنبه ها هنوز مشکل دارم، هنوز تو درک عمیق قانون و روش جهان برای مدیریتش مشکل دارم، اوکی همین چیزی که الان هستم خیلی خوبه اوکیه ولی کافی نیست اینو باید بفهمم اینو باید درکش کنم که کافی نیست میشه میشه اقا بهتر شد میشه خیلی سریعتر تکاملمم را طی کنم تکامله این نیست که زمان بره آقا محمد عزیز اینه که این الهاماتی که بهت میشه را آنی عمل کنی دست بجنبی الهام عمل الهام عمل الهام عمل that’s it
چرا با اینکه میدونی محمد سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا تو را چکار کرد و دیدی که چکار کرد با اعضای این خانواده پس چی؟ چرا ادامه نمیدی چرا دوباره نگاه نمیکنی؟ خب ذهن من میگه تکراریه! – آیا حس و حال خوب هم تکراریه؟!
(( احساس لیاقت لیاقت لیاقت )))) خودشه.
((( احساس ارزشمندی ارزشمندی ارزشمندی ))) خودِ خودشه.
همین الان خیلی فایل دارم از دوره هایی که خریدم خیلی فایل های دیگه که به ظاهر رایگانن و در دسترس ولی خب هر روز که گوششون نمیدم، این همه کامنت از دوره ها ولی هر روز نمیخوانمشون، و به نظرم اولویت های من مشکل داره، درک من مشکل داره.
من از یک جایی به بعد فهمیدم که مثلا خیلی وقتا ادما را میدیدم که میگفن وای وای اگر این روانشناسی ثروت یک را داشته باشم اگر این دوره را اون دوره را یا خودم حتی ولی وقتی این داستان تکراری خودم را که داستان خیلی هاست را دیدم به خودم گفتم من به دوره ی دیگه نیاز ندارم، من به دوره ی قدم پنج نیاز ندارم داستان من اینه حرف من اینه کار من باید این باشه که به دانسته هام عمل کنم .
اره صادقانه من متعهد نیستم به ورودی هام به کار کردن دائمی خودم.
ولی خوشحالم برای اینکه روی خیلی چیزهاا روی خیلی درک ها ایستادم و خوب درک و عمل کردم بهشون، مثلا یکیش داشتن دائمی ورودی مالی من وقتی فهمیدم واقعا خیلی چیزها را فهمیدم ولی این را میشه الان بگم درکش کردم. روزی نیست که ورودی مالی نداشته باشم خداروشکر.
دومی، ورزش کردن مستمر و دائمی هر یک روز در میون باشگام را دارم و هر روز واسش ذوق و شوق دارم، هر هفته والیبالم را دارم و خوشحالم براش.
سومی، نوشتن ستاره قطبی و نوشتن اتفاقات مثبت هر روزم این را از روزی که ستاره قطبی را فهمیدم دارم عمل میکنم بهش.
خداروشکر میکنم.
ولی بازم میگه کافی نیست باید هر روز بهتر بشم بهبودگرایی.
باید درک کنم که تغییر شیرین ترین عسل دنیاست .
توی داستان مریم جان که شما داری میگی در مورد مهمانی رفتن، چقدر شما رو تحسین میکنم درک درست قانون و توحیدی بودن شما را میرسونه، این این احساس ارزشمندی والا و بالای شما آفریننن .. عالیه این این زندگی نکردن برای دیگران این قضاوت و حرف دیگران مهم نبودن برای شما.
و این حس ارزشمندی و عزت نفس که the most توحیدی ترین باوره
با تمام این تفاسیر، چیزی از دوست داشتن خودم با گفتن واقعیت این روزهام کم نمیشه و امید الکی هم به خودم نمیدم، به خودم میگم فرق بین اولویت ها را دیدی و نتیجه هایی که گرفتی، حالا با خودته بازم و بازم چون تو مسئول 100% زندگی خودت هستی و تو میگی که چی را میخوای و تو چه لولی میخوای بازی کنی.
ولی یادت باشه بی نهایت خواسته داری و بی نهایت از بی نهایتشون میخواد که تو فرکانس بالاتری باشی پایدار باشه
میخواد که بیشتر باشی در لحظه میخواد که خودت را بیشتر باور کنی بیشتر احساس ارزشمندی داشته باشی میخواد که بیشتر خودت را لایق بهترین هاا بدونی میخواد که بیشتر پرانرژی باشی و بیشتر باورهات را قوی کنی بیشتر خدا را باور کنی با تمام وجود با تمام صفاتش باورش کنی و بیشتر دلو بدی بهش بیشتر اعتماد کنی بهش تا بلندترم خیز برداری .
آرزوی موفقیت برات دارم شاه پسر …
و آرزوی موفقیت برای هم پاره های شگفت انگیزم، از استاد جان شما تا مریم جان و ابراهیم و الهام خانم و تک تک اعضای گرم و صمیمی خانواده ام.
سلام به دوست عزیزم آقای فتحی عزیز…
چقدر کامنتتون احساس منو خوب کرد، با ذوق و احساس خوب می خوندمش.
این جملتون خیلی توی گوش من زنگ زد:
روزی نیست که ورودی مالی نداشته باشم.
خداروشکر واقعا، امیدوارم خدا به شما و همه ی دوستانم برکت بیحساب بده.
ممنونم که تجربه ی خودتون رو از دیدن سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت با ما به اشتراک گذاشتین.
و چقدر از اینکه گفتین هم ورزش میکنین، هم ورودی مالی دارین و هم برای رفتن به والیبال هرهفتتون که سرجاشه ذوق دارین خوشحال شدم.
خداروشکر که میشه همه ی اینارو باهم داشت.
من هم به لطف خدا 24 ساعتم انگار شده 72 ساعت و در طول روز کلییی کارهای مفید انجام میدم. درصورتیکه قبلا اینطور نبود.
امیدوارم همیشه سلامت و شاد و پر انرژی باشین، خدا به زندگیتون برکت بده.️