چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟ - صفحه 19 (به ترتیب امتیاز)

1284 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم رضوی گفته:
    مدت عضویت: 3509 روز

    سلام

    روز دهم از سفرنامه

    چقدر باوره ریز و پنهانیه که وقتی دوست داری برای جلب توجه و یا علاقه خودت موضوعات و حوادث نادلخواه رو تعریف کنی ناخوداگاه باعث جذب اون اتفاقات میشی یعنی یه جورایی منتظری اتفاق بیافته که بیای و با آب و تاب تعریفش کنی…

    مثل باور قربانی بودن که استاد تو فایل ۲ عزت نفس توضیح میدن و چقدر این باوره مخرب باعث جذب شرایطی میشه که باز هم به ما احساس قربانی شدن رو بده چون به شکل ناخوداگاه علاقه داریم به قربانی شدن و جلب ترحم دیگران.

    یادم میاد تو برهه ای از زندگیم که با تضاد بسیار بزرگی برخورد کرده بودم مدام دنبال ترحم گرفتن از خانوادم بودم اینکه چقدر مورد ظلم واقع شدم و چقدر قربانی شدم.

    و وقتی پی به این باور مخرب بردم و با اینکه میدونم این باور در وجودم هست هنوز هم گاهی فراموشش میکنم و از دستم در میره که کنترلش کنم ولی خدارو شکر خیلی بهتر شدم وفقط با کمی کنترل کردن و مدیریت کردم این باور کلی از اتفاقاتی که در اون نقش قربانی رو داشتم از زندگیم و تحربیاتم کم شد.

    ?????

    واقعا استاد ما شاگردهاتون چقدر باید آزمون و خطا میکردیم چند سال باید تجربه میکردیم که پی به این اگاهی ببریم …تازه اگه پی میبردیم…

    فایل امروز درسته خیلی زمانش کوتاه بود ولی بنظرم دنیای اگاهی داشت و چندین بار گوشش کردم.

    بهم گوشزد کرد که اصلا ناخواسته ها نباید بازگو بشه حتی در حد هوای بارونی و تگرگی و ابری..

    گاهی ما ازنکات کلیدی غافل میشیم و فک میکنیم حاشیه ن…ولی تک تک نکاتی که جز قوانین الهی اند مهمن و در کنار هم هستن که زنجیره خوشبختی شکل میگیره.

    از امروز به لطف خدا و ان شالله متعهد میشم که هر گز در مورد ناخواسته هام و اتفاقات ناخواسته صحبت نکنم و فقط و فقط قسمت خوب اتفاقات رو ببینم تعریف کنم به یاد بیارم و در ذهنم مرور کنم که تو مسیر بمونم و خواسته هام رو خلق کنم به لطف خدا‌

    خدایا کمکمون کن درست بشنویم

    درست درک کنیم

    درست عمل کنیم

    تا نتیجه ها پدیدار بشن

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    خوشبخت ترین مهسای دنیا گفته:
    مدت عضویت: 2094 روز

    روز دهم سفرنامه

    سلام خانواده ی عزیزم

    این فایل به من یاد داد چطور خوش شانس باشم؟

    وقتی تصمیم بگیری فارق از اینکه چه اتفاقایی برات بیفته فقط نکات مثبت اون اتفاق رو ببینی و تعریف کنی

    اون موقس که به خدا درخواست میدی من فقط اتفاقای خوب رو میخوام

    توجهت رو رو هرچی بزاری اونو گسترش میدی همیشه درمورد اتفاقای خوب با بقیه حرف بزن مگه اتفاقای خوب چشونه؟

    قبلنا فک میکردم شانس یه چیزیه گونی گونی خدا برای بعضیاا داده برای بعضیانه ولی الان فهمیدم

    شانس چیزی نیس جز طرز نگاه کردن به مسائل

    شانس چیزی نیس جز احساس خوب=اتفاقات خوب

    شانس چیزی نیس جز تعریف کردن اتفاقای مثبت زندگی

    مهساا الان تو خیلی خوش شانسی که ب این درک رسیدی تویی انتخاب میکنی خوش شانس باشی یانه

    از دل هر مسئله فقط زیبایی هاشو دربیار اون موقس که اتفاقای خوب از درو دیوار برات میریزن اون موقس که میشی خوش شانس

    یادت نره قدرت کلام رو..حتی به خدای خودتم از مشکلات نگوووووو حتییییی به خدای خودت..چه برسه به بقیه

    اون موقس که بالا میری اوج میگیری اون موقس که تو مداری قرار میگیری که فقط زیبایی میبینی

    استااد ممنونم ازتون

    دوستون دارم خانواده ی عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    رضا ملتفت گفته:
    مدت عضویت: 1989 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    برگ دهم از سفرنامه

    سلام میکنم خدمت استاد عزیز🌻، خانم شایسته🌼 و همه دوستان خوبم در خانواده صمیمی عباس منش🌺، امیدوارم حال همگی شما عالی باشه.

    چرا بعضی افراد درمورد ناخواسته ها و اتفاقات بد زندگیشون صحبت میکنن؟ پیگیر اخبار ناراحت‌کننده هستن؟ درمورد همه چیزهای ناخوشایند صحبت میکنن؟

    دلیلش اینه که فکر میکنن این حرفها خریدار داره، چون بقیه مشکلات دارن، من هم باید یکی از مردم باشم، من هم باید همرنگ مردم باشم. 🌷دلیلش اینه که این افراد باور ندارن که خودشون هستن که مسئول صد در صد زندگیشون هستن🌷 و همیشه مقصر رو بیرون از خودشون میبینن، خودشون رو قربانی میبینن. 👈کسی که ناراحته، فکر میکنه زندگی سخته و هر روز مشکلات بیشتر میشه و دائما توی دلش یا با دیگران داره از زمین و زمان و خدا شکایت میکنه، آیا این فرد موفق میشه؟ آیا ثروتمند و سلامت میشه؟ یا چیزی که منتظرش🌺 هست رو ملاقات میکنه؟👉 🌼منتظر چه چیزی هستی؟🌼 با چه احساسی منتظر هستی؟ خودت بهتر میدونی در آینده به چی میرسی!

    چرا این افراد درمورد اتفاقات خوب صحبت نمیکنن؟ چون اگه صحبت کنن، مردم فکر میکنن این داره خودش رو بهتر نشون میده، چون اونوقت از سمت دیگران مسخره میشن، برچسب میخورن، چون چشم میخورن، چون رای و نظر مردم مهمه.🤔

    چرا در مورد ناخواسته ها صحبت میکنن؟ چون با بیان اتفاقات بد افراد توجه دیگران رو به خودشون اختصاص میدن😳 و از دریافت همدردی، غمخواری، دلسوزی و توجه دیگران به خود لذت می‌برن. اگه اشتباه نکنم توی روانشناسی بهش میگن 😢پاداش‌های منفی😢، یعنی چی؟ یعنی من اگه ناراحت باشم، درد داشته باشم، همش توی رختخواب باشم، دیگران از جمله اعضای خانواده، دوستان و اقوام حال من رو میپرسن، میگن خوب شد؟ بهتره؟ غذا خورده؟ چرا از خونه بیرون نمیاد؟ درسش چطوره، افت کرده بود بهتر شده؟ و من برای اینکه توجه و محبت بیشتری دریافت کنم بیشتر به این روند ادامه میدم و این سیکل معیوب ادامه داره.

    حالا چرا بعضی افراد در مورد اتفاقات عجیب و غریب و نادر و ناراحت کننده صحبت میکنن؟😵 ببین، به نظر من وقتی به روند توجه درمورد ناخواسته ها ادامه بدی، توی این زمینه حرفه‌ای میشی و از طرفی فکر کن به دوستت میگی راستی توی فلان اتفاق انگشت کوچیکه پام درد گرفت، اصلا نمیذاره راه برم. میگه این که چیزی نیست، فلانی کل پاش رو گچ گرفت. 📌تو هم برای اینکه از قافله عقب نمونی، سعی میکنی یه چیزی از زندگی خودت یا دیگران یا چیزی که توی فیلم و سریال دیدی رو تعریف کنی که تازگی داشته باشه، تکراری نباشه📌، چون به هر حال باید یه چیزی بگی دیگه و چه بهتر که نادر باشه، جالب باشه و صد البته ناراحت کننده و معترض به بخت و اقبال و شرایط و حسرت خوردن به دیگرانی که وضعیت خوب و عالی دارن، شانس دارن، در کشور خارجی هستن و…

    پس اینطور میشه که با این فرکانس میایم و اتفاقات ناخواسته و نادر و عجیب و غریب بیشتری به زندگیمون وارد می‌کنیم و متاسفانه نعمت‌هایی که داریم و هر لحظه در بی‌شمار نعمت و رحمت خدا غرقیم رو نمی‌بینیم😍، شکرگزاری نمی‌کنیم🙏، به آسمون، به گلها🌹، به درختان🌳، به دریا نگاه نمی‌کنیم، در مورد اتفاقات خوب زندگیمون صحبت نمی‌کنیم. فکر کردیم باید بیشتر جدی باشیم، کمتر بخندیم، بیشتر اخم کنیم. درحالیکه باید خودمون رو دوست داشته باشیم👬، باید رها باشیم و روی باورها مون کار کنیم، باید بی‌خیال تر باشیم، ساده بگیریم همه چی رو. باید تصویر درستی از خدا داشته باشیم💭 و یادمون باشه که جهان مثل آینه میمونه، داره فرکانس‌های تو رو در قالب اتفاقات و شرایط به تو برمیگردونه🔁، پس فرکانس خوب بفرست، چیزهایی که زیبا هستن رو تحسین کن🤗. تو به این زندگی آمدی که خوشبختی واقعی رو تجربه کنی😍، هر لحظه قانون رو به خودت یادآوری کن، از زندگیت لذت ببر، ما موجوداتی هستیم که با ⭐توجه خودمون⭐ داریم هر لحظه آینده خودمون رو می‌سازیم، به چی داریم توجه میکنیم، چه چیزی به خورد ذهنمون میدیم، اگه میخوایم نتایج بزرگ بگیریم راهی نداریم جز اینکه تغییر کنیم، ما هم مثل جهان رشد و پیشرفت کنیم.

    ما باید بپذیریم که توانمند هستیم، که بی‌انتها هستیم، ما باید بپذیریم که برای تجربه خوشبختی لازمه که با قلبمون دوست باشیم💝، به هدایت‌هامون عمل کنیم، در مورد ناخواسته هامون صحبت نکنیم، ورودی‌های ذهنمون رو کنترل کنیم، به نجواهای شیطان اهمیت ندیم👿، اون نجواها به اندازه شیئی هم تاثیری بر ما که ایمان داریم به خدا، به قانون نداره. کنترل ورودیهای ذهن یعنی اگه آهنگ گوش میدیم، آهنگ شاد باشه، آهنگ آرامش بخش باشه، اگه فیلم می‌بینیم، فیلم زندگینامه افراد موفق باشه، فیلم‌هایی درباره طبیعت باشه، در مورد فراوانی باشه، در مورد باور توانستن باشه، درمورد زیبایی باشه، اخبار می‌شنویم، اخبار مثبت باشه، درمورد پیشرفت‌های بشر باشه، درمورد تمرکز بر نکات مثبت باشه، اگه کتاب می‌خونیم، کتاب‌های خوب بخونیم، آموزنده باشه و خلاصه ورودیهای ذهنمون رو کنترل کنیم.😉

    توی برگ ۱۰ام از سفرنامه ام که الان یک سال بیشتره که با دوستان و این مسیر همراه هستم، میخوام از نتایج زندگیم بنویسم.

    من خدا رو شکر بیشتر از قبل صدای هدایت قلبم رو می‌شنوم، بعضی روزها آشپزی میکنم🍛، صبحونه آماده میکنم، من که اصلا تجربه ورزش کردن جز توی مدرسه رو نداشتم، الان با دوستام یک ساعت یا بیشتر فوتبال بازی میکنم و این بار آخر سه تا گل هم زدم😎، خدا رو شکر من که آرزو داشتم درآمدی داشته باشم، الان هر ماه ۶۵۰ تومن حقوق میگیرم و یه مقداریش رو پس انداز میکنم. خدا رو شکر قرآن میخونم، سه تا کتاب گرفتم و دارم اونها رو میخونم📖، سه، چهارتا نرم افزار و آموزش گرفتم و دارم اونها رو تمرین میکنم، حس و حال و رفتارم با بقیه رو دوست دارم، حسم مثبت هست😍، بیشتر شادی میکنم😋، دارم نه گفتن رو تمرین میکنم، عزیزم شکرت🙏، به امید نتایج بیشتر و درخشان‌تر… ⭐

    امیدوارم همه‌ دوستان، خانم شایسته و استاد عزیز در پناه خدای بینهایت عظیم، همیشه شاد🌹، سلامت🌺، سربلند🌼، رضایتمند😊، ثروتمند✨ و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید⭐

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    حامد آقازاده گفته:
    مدت عضویت: 1510 روز

    عرض احترام و خدا قوت

    اینکه بتونی در عادتهای یک عمر تغییر ایجاد کنی برای تغییر زندگیت اصلا کار راحتی نیست اینکه یک عمر با تعریف از اتفاقات بد زندگیت ازتعریف مسایل و مشکلات اجتماع و غیره احساس میکردی سبک میشی و با تعریف از مشکلات فکر میکردی دیگران میفهمند که تو چقدر سختی میکشی و چقدر زجر کشیده ای و حالا مدتی است فهمیدی کلا تو خاکی بودی اما تا جاده راهی نیست فقط یخورده همت میخواد و دقت و تمرکز که باورها و عادتهای گذشته رو کم کم تغییر بدی !! تو یه فایل از شما شنیدم که گفتی نگاهت به خداوند اینطوریه که خدابهتون میگه : 《چی میخوای ؟ 》 و شما میگید: فلان چیز رو و او پاسخ میده : 《خوب بیا انجامش بدیم 》

    در واقع گذشتن از مسیر سنگلاخ عادتهای گذشته اراده تغییر میخواد و الان خواسته من از خداوندم همین است و با همتی استوار و محکم با تکیه بر موفقیتهای گذشته و توانایی بی حدم و اینکه من قسمتی از خداوندم که محدودیت ندارد میدانم که موفق میشم عادتهای گذشته رو ترک کنم ،همین که من الان عضوی از خانواده بزرگ عباسمنش هستم نشان کمک و هدایت خداوند است ،خدایا شکرت ،شاید برای دوستانی که این متن رو میخونند جالب باشه بدانند که من از مبلغ بدهی ۱میلیاردو سیصد میلیونی در سن ۳۲سالگی (سال ۹۱) با هدایت بسیار زیبای پروردگارم توسط پسر ۷ ساله ام ظرف مدت ۱۰ سال به مثبت ۴۰۰ میلیون رسیدم و شدنی است.و الان در ارامش و عشق و روابط بسیار عالی در کنار همسر مهربان و با گذشتم و پسر نازنینم از لحظه لحظه با هم بودن و سلامتیمان لذت میبریم ،خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    محمد عسکری دهنو گفته:
    مدت عضویت: 1312 روز

    رد پای من‌در روز دهم من یادمه همیشه مشکلاتم رو برای همه تعریف می‌کردم و همیشه اتفاقات بد میفتاد و یادمه همیشه میگفتم الان قراره برم‌فلان جا ممکنه همچین اتفاق بدی بیفته میگفتم بدترین حالت رو در نظر میگیرم که اگ به اون‌بدی نشد خوشحال بشم و همیشه اتفاقات بد میفتاد همیشه رفتار خانواده دوستان انسان ها از حکومت و … از نظرم بد بود رفتاراشون از نظرم درد اور بود و من همیشه در مورد اینا صحبت می‌کردم و اصلا حالم خوب نبود و قوطه ور میشدم تو حالت افسرده گی و این‌ داستان همیشه برام وجود داشت فقط یه تایم هایی کم و زیاد می‌شد ولی همیشه اینجوری بودم تا همین چند ماه پیش هم اینجوری بودم و تصمیم گرفتم تا که حال خودمو خوب کنم . ‌و با چندتا کتاب آشنا شدم کتاب هارو خوندم و مدارم آروم آروم اومد بالا و با استاد عزیزم آشنا شدم و الان هم که با قوانین اشنا شدم همه چیز متفاوت شده من تو سن‌کم قران‌رو‌خونده بودم از اوایلش که خوندم حالم‌خوب بود ولی بعد از قرآن و خدا هم زده شده بودم تا الان که با خداییکه همیشه تو قلبم بود دوباره آشنا و دوست شدم و الان می‌توانم بگم عاشقش هستم من همونی ام که قبلا متنفر شده بود ازدین و … و مدام میگفتم که خدا اون خدایی نیست که ادیان میگن ولی اثباتی برای حرفم نداشتم و… خلاصه انرژی و مدارم بشدت پایین بود تا با این فایل های آشنا شدم و قل دادم متعهدانه بهشون عمل کنم و شما نمیدونین چقدر اتفاقات خوب الان برام داره رقم میخوره خانوادم رفتارشون‌ درست شده چون مشکلات همه از من بود و من پذیرفتم که من مقصر بودم من مشکل داشتم دوستانم رفتارشون با من عالی شده جامعه رفتارش عالی شده غریبه ها م همینطور همه جا حسم خوبه و مثبت و همیشه قوانین رو‌تو قلبم با خودم زمزمه میکنم ذهنم رو افکارمو ورودی هارو کنترل میکنم و با قوانین الهی تثبیتش میکنم و به چنان آرامشی رسیدم ک اصلا غیر قابل تصور هست اتفاقات خوب الان دارن برام رخ میدن وقتی اتفاقی میفته که ظاهرش تلخه من خودمو کنترل میکنم ایمانمو به خدا نشون میدم غمگین‌نمیشم حداقل سعی خودمو میکنم با نهایت قدرت حتی خیلی کم میتونم‌گاهی کنترلش کنم و واقعا سخته ولی وقتی همون یکمی هم که می‌توانم افکارمو مرکز توجه امو‌ کنترل کنم همون اتفاق به ظاهروحشتناک برعکس میشه و یهو به نفع من تموم میشه نمونش‌برام چندروز پیش رخ داد ولی من همیشه قوانین رو تکرارمیکنم روابطم عالی شدن خدایا شکرت واقعا خدایا شکرت بابت همه چیز شکرت رفتار خیلی ها تو‌زندگی با من تغییر کرده چون دارم از قوانین الهی استفاده میکنم خدایا شکرت توجه به نکات مثبت فرستادن سیگنال های مثبت و نتیجه خوشحالی و ارامش و اتفاقات بهتر و‌بیشتر تو زندگی خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    مونا حبیبی گفته:
    مدت عضویت: 1469 روز

    سلام ،خدمت دوستان واستاد عزیزو خانوم گرانقدرش

    امروز سفردهم است

    میخوام از اینجا بگم که من چن روز پیش این سفر شروع کردم ،بعد سه جلسه دیدن و سپاسگزاری شب وروز ام دوبار اتفاقی وسریع خدا همه چی جور کرد رفتم شمال چقدر همه چی عالی بود و چه هوایی همه اینا بخاطر اون چن روز قبلش بود که همش حس خوب طبیعت تو پشت صحنه فیلم استاد توجه میکردم کیف میکردم خلاصه ما بیخیال که آقا تعهد دادم اومدم دوباره نجواها رومن تسلط داشتن و منم الکی به سایت نمیتونستم وصل بشم هی می‌پرید تا اینکه تو یوتیوب فیلم استاد با دوستان تو ال ای دیدم چقدر گریه کردم تحسین کردمشون مخصوص ارشیا عزیز ورفتم دوتا قسمت قبل هم دیدم از خدا ممنونم که چه حالی داد من حالم دگرگون شد ،بعدش دوروز بعدش یه دفه اسمس اومد که آقای ارشیانفر با استاد لایو داره خلاصه یادم بود تا اینکه از خاطرم پرید یه دفه یکی گفت لایوهااا رفتم هی زدم وصل نشد تا اینکه دیدم یه ۱۵ دقیقه گذشته ولی وصل ش

    دم استاد ترکوند هر چی تو ذهنم سوال بود جواب داد یعنی این همه مدت که مثل مرغ خنگ دور خودم میچرخیدم تمام سوالهای دل وذهنم استاد تو فایل گفت انگار یکی گفت مونا برو بزن از صفحه فیلم بگیر دارن حرف میزنن همینجوری زدم تا یه دفه دخترم اومد هی گریه کرد که خوابش میاد منم سپردم به خدا گوشی گذاشتم با اسکرین رکورد صفحه رفتم خلاصه همش میگفتم نکنه هندزفری هست ضبط نشه صدا یا اینکه حافظه ام ارور بده دیگه گفتم هرچی خدا بخواد اومدم دیدم ضبط شده ولی نگا نکردم یکی گفت دوباره شروع کن سفرنامه رو ببین رفتم دیدم عه سایت اومد بالا هنگ کردم فهمیدم اونموقع مدارم پایین بوده و انرژی ذهنم پایین که نشد برم

    توسایت خلاصه ،حالا امروز دوباره حالم خوبه یه حال خوب واقعی تواین مدت کم وکاستی داشتم قشنگ نشد که بیام و هدایت بشم ولی الان اومدم تا عوض بشم آیندمو تغییر بدم بشم یکی دیگه که چن سال دیگه به خودم نگا مردم کیف کنم دیگه نمیزارم روزم وشب ام که میگزره با حرفای مفت و چرت پرت دیگران بگزره میخوام حالمو خوب کنم مثل نوزاد زاییده شده از مادر ،دیگه از اهمال کاری و تنبل بودن کشیدم کنار از خدا خواستم کمکم کنه تا به تعهدام پایبند باشم کوچولو میرم ولی میرم تا نتیجه ببینم امروز بااینکه هی انرژی منفی و مخرب اومد ولی هی گفتم مثبتش ببین همسرم زد اخبار دیدم نمیشه دعوا کنم اومدم تواناق کلی با دخترم وقت گذاشتم فهمیدم چقدر از وقت تولدش تا الان که ۳سالش کم میدیدمش فهمیدم خدا چقدر بهم لطف داشته که خوبیها و رفتاراش و باهوش بودنش نبینم تا یه کار بد میکنه داد میزنم فهمیدم چقدر شبیه مادرم شدم که همش قضاوتش میکردم گفتم خدایا ممنونم که من آدم کردی به قول استاد که چقدر خوبه قبل از اینکه جهان زیاد له کنه آدم بع خودت بیایی و دقیقا من هم هم همون بودم مثل کبک تو برف بودم وحالا خودمو شناختم که کی هستم الان که فایل استاد دیدم فهمیدم دیگه نباید هی حرف مفت بزنم ،حرف مفت من اینکه یکی بگه من مادرشوهرم ال منم زود که حرف کم نیارم راجبشون بگم چه بد چه خوب به من چه ،ازن ممنونم استاد خدا شمارو فرستاده تا مارو هدایت کنه استاد شما خیلی عالی هستید انشالله که تا همیشه پابرجا باشید خدا عمر با عزت نصیب خودتون و خانوادتون بکنه ممنونیم که ماها رو هدایت میکنید چقدرم جاده ایی که رانندگی میکنید باصفا مثل خودتون سرسبز و نو همونطور که با دیدن اون منظره حالمون خوب میشه خدا حال دلتون تا آخر عمر شاد وسلامت نگه دار دست حق یارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1050 روز

    بنام نگارنده ،هستی بخش.

    سلاااام به استادم و دست خدای من .

    استادم این روزا نشانه هارو دنبال میکنم ،نشانع هایی که بوی هدایت میشع،نشانه هایی که سخن محض خداونده،حرف و وحی منزله برام.

    این روزا با یه تضاد مواجه هستم تو زمینه ثروت و از خدا هدایت خواستم ،امروز به قلبم افتاد که باید روانشناسی ثروت 1 بخرم ،فکر میکنم زمانش رسیده تا این کارو بکنم ،از خدا میخوام پول خریدن دوره رو بهم بده تا با عشق فوق العاده ای دوره شروع کنم ،من تا الان سه دوره رو کار کردم و نتایج فوق العاده گرفتم،قبل دوزه راهنمای عملی قرار بود دوره ثروتو بخرم نمیدونم انگار خدا بهم میگفت هنوز وقتش نیست بهتره تکاملتو طی کنی.

    منم گفتم چشم ‌.

    اما امروز تمام روحم این دوره رو میخواد و از خدا میخوام راه خریدن دوره رو بهم نشون بده ،استاد من یکساله بطور جدی دارم کار میکنم و واقعا خودمو لایق ثروت میدونم ،از خدا هدایت میخوام ،همین روزا به امیدخدا دوره رو بخرم .

    و اماااا شانس و بدشناسی.

    اینا همه باور ها و پیش فرض های آدماست ،باور هایی که بار ها و بارهااا تکرار شدن قدرت گرفتن و بصورت اتفاق وارد زندگی ما شدن .

    شرایط ما چیزی جز چیزاهایی نیست که خودمون از پیش فرستادیم با:

    صحبت کردن راجبشون

    فکر کردن راجبشون

    توجه کردن راجبشون.

    وقتی اینا به قدرت کافی تکرار بشن ،افکار تبدیل به باور میشه باورم وقتی قوی شد،بصورت شرایط و اتفاق وارد زندگی ما میشه.

    خدایاااا هدایتم کن

    خدایا کمکم کن ایمان به تورو روز به روز قوی تر کنم.

    عاشقتونم‌.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    فاطمه جمالی گفته:
    مدت عضویت: 1028 روز

    به نام خالق زیبایی

    بنام خدایی که اگه دنبال زیبایی ها باشی

    اگه سپاسگذار باشی زندگیه تورو لبریز از زیبایی و نعمت می کنه

    به راستی همه چیز قانون

    خدایا انقدر امروزم زیبا بود که باید از کدومش بگم از صبحونه عالی که خوردم از راننده های بسیار خوش برخورد از اون خانواده فوق العاده ای که بزرگتربن نشونه بودن برام

    زنی که از صفر باشوهرش کلی نتیجه فوق العاده رقم زده بودن

    آدمایی که انقدر بامن مهربون بودن که واقعا کل روز مبهوت این مهر و توجه اشون نسبت به خودم بودم یاثروت و سلامتی واقعا احساس خوشبختی میکنم عمیقا

    نمیدونید چه روز زیبایی داشتم

    شاید اون لحظه اگه یه فردی منو از ظاهر میدید میگفت طفلک یا شاید دلش به حال من میسوخت

    اما من او لحظه خوشبخت‌ترین بودم

    لحظه ای که آدم‌های موفق و میدیدم که نتیجه گرفتن انقدر ذوق کرده بودم

    بازنی روبرو شده بودم که چقدر شبیه خودم بود و خدا داشت بخشی از آیند ام بهم نشون میداد چقدر آدمهای فهمیده و بادرکی بودن انقدر مهربون بودن که واقعا کلی درس گرفتم ازشون

    وهزاران تا اتفاق عالی که میتونم روزها بگم از زیبایی و نکات مثبت فقط همین یروز عالی که داشتم

    وبه راستی که همه چی قانون

    دوست عزیز که کامنت منو میخونی

    همه چی قانون همه چی به کانون توجه تو برمیگرده

    چیو میبینی به چی توجه میکنی راجب چه حرف میزنی

    چه حسی داری!!!!؟؟؟

    همونا میشن زندگیی که داری اگه لذت میخای عشق میخای پس عشق بورز زیبایی ببین تحسین کن

    سپاسگذارباش

    خدایا شکرت بابت مسیرزیبایی که توش قرار گرفتم

    خدایا هرلحظه مارو هدایت کن

    عاشقتونم همیشه شاد باشید در آرامش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    سمانه امینی گفته:
    مدت عضویت: 966 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    همه چی برمیگرده به کانون توجه مان و عزت نفسمان

    وقتی من احساس کافی بودن و لایق بودن داشته باشم از درون ،دیگه نیازی ندارم برای دیده شدنم و یا جلب توجه دیگران بخواهم هر صحبتی داشته باشم

    و برای اینکه خودی نشون بدم به خاطر عدم عزت نفس فرکانس نازیبایی ها را به جهان ارسال کنم و همان را دریافت کنم.

    وحالا هدف از تمرین ستاره قطبی را بیشتر متوجه میشوم آن قسمت از تمرین را که باید اتفاقات زیبایِ آن روز را به خودم یاد اورشوم و احساس زیبای سپاسگزاری را با تک تک سلول هایم حس کنم وبه قول استاد چه قدر الان چرخ زندگیم رون تر شده چه قدر راحت ارتباط برقرار میکنم با انسان های اطرافم ،چه انسان های شایسته ای در مسیرم قرار میگیرم،چه قدر آرام ترم صبور ترم،حضور خدا را بیشتر حس میکنم چه قدرزیبا دارم تکاملم را طی میکنم خدایا سپاسگزارتم خدایا شکرت…

    باید متعهد شوم فقط شکارچی نکات مثبت باشم به خودم یاد آور شوم سپاسگزار باشم مرور و مرور کنم هر اتفاق زیبا را معجزه ای از طرف خداوند ببینم

    زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست

    زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست

    رود دنیا جاریست

    زندگی، آبتنی کردن در این رود است

    وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم

    دست ما در کف این رود به دنبال چه می‌گردد؟

    هیچ!

    زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره‌ها می‌ماند

    شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری

    شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت

    زندگی درک همین اکنون است

    زندگی شوق رسیدن به همان

    فردایی است، که نخواهد آمد

    تو نه در دیروزی، و نه در فردایی

    ظرف امروز، پر از بودن توست

    شاید این خنده که امروز، دریغش کردی

    آخرین فرصت همراهی با، امید است

    زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک

    به جا می‌ماند

    زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ

    زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود

    زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر

    زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ

    زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق

    زندگی، فهم نفهمیدن هاست

    زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود

    تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست

    آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست

    فرصت بازی این پنجره را دریابیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    رویا میانکاله گفته:
    مدت عضویت: 997 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام به استاد و مریم جان و همه دوستان

    اینجانب رویا تا 3الی4 سال پیش همش در حال غر زدن بودم،

    پیش دوستم بخصوص همیشه در مورد بدی همسرم و خانواده همسرم حتی خانواده خودم میگفتم .

    انگشت اشاره ام همش به طرف دیگران بوده مطابقا شرایط بدتر میشد و به قول استاد ذوق میکردم که دیدی من میگفتم دیدی من از قبل میدونستم ولی ناآگاه بودم نمیدونستم که من دارم اونا رو خلق میکنم

    من حتی برای جلب توجه تو ذهنم تصور می‌کردم که مریض شدم تصادف کردم عزیزانم از دست دادم تا به دیگران احساس گناه بدم حتی گاهی وقتا رخ می‌داد.

    ولی به لطف الله این چند سال با کار کردن روی خودم تنها مهمونی ام از عید تا الان فقط خونه خواهرم یا مادرم یا مسافرت و تفریح بوده با کسی رفت و آمد ندارم سعی میکنم روزی چندین ساعت تو سایت باشم خونه تم برق بندازم تو خونه برقصم به خودم برسم پیاروی برم سریال ها رو ببینم کلاس های که دوست داشتم مثل والیبال بدنسازی ورزش تو خونه شنا و الان هم کلاس زبان میرم .

    سعی میکنم هدف مند باشم نکات مثبت خانواده ام خودم و اطرافم ببینم سعی میکنم با تضاد حتی ناراحت شدم تایم کمی باش بعد به خودم میگم این تضاد چه درسی برام داشته بعد با دیدن سریال یا خواب یا دوش گرفتن یا کار خونه رسیدن یا پیاده روی یا رانندگی توجه ام تغییر بدم فقط کمی حالم بهتر کنم چون میدونم و تجربه کردم من یک قدم برداشتم خدا چندین قدم برام برداشته .

    واقعا روزهام پر از معجزه و اتفاق ها و هدایت های زیبا شده .

    خداروهزاران مرتبه شکر.

    ردپای من در این فایل زیبا

    در پناه حق شاد و پیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: