چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟ - صفحه 25 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-18.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-06-24 21:44:182021-11-09 05:11:00چرا بعضی افراد بدشانس هستند؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خدا
دهمین روز سفرنامه وروزشمارتحول زندگی من
سلام به همه دوستان
این فایلم مثل فایلهای دیگه گنجینه ای از آگاهیها روبمن داد تا بتونم بادرک وعمل کردن بهش حالم رو بهترکنم حالم که خوب بشه اتفاقات خوبم برام میفته وقتی اتفاق ناخوشایند رو رها کنم وبهش توجه نکنم یعنی نمیخوامش.وقتی اتفاقات خوب رو برای خودم تکرار کنم وبابقیه به اشتراک بذارم جهان هم از این دست اتفاقات خواسته بیشترسرراهم قرار میده.خدایاشکرت بابت این آگاهیهای ناب
سلام خدای هدایتگرم .
سلام به استاد عزیز خانم شایسته و دوستانم
خدارو شکر برا دهمین روز سفرم که منو بیشتر به خودم نشون میده . من خیلی نیاز دارم از خامی در بیام بزرگ بشم پخته بشم
امروز متوجه شدم با یه شوخی نامناسب همسرم نمیتونم خودمو تو احساس خوب نگه دارم رفتم با تهیه ناهار بیام تو احساس خوب ولی کمی موفق شدم و ضمن این بالا پایین شدنای احساسی اومدم سراغ مرور یادداشتام و اولین جمله !!!!!هدایت ربم :احساس بد موقعی بوجود میاد که ما همه چیزو ،زندگی رو خیلی جدی میگیریم . زندگی ما میتونه خیلی ساده ،قشنگ ، زیبا و راحت باشه اگه از قانون استفاده کنیم ، رو باورامون کار کنیم (ما سفری را آغاز میکنیم تا با دنبال کردن ردپاها نیرویی را از نو بشناسیم که قدرت خلق زندگیمان را به دست باورهایمان سپرده است )
حالا بهتر متوجه میشم تاکید استاد به بارها وبارها گوش دادن و تمرین کردن مطالب ،وقتی داشتم یادداشتامو میدیدم انگار بار اوله میخونمشون.
خوشحالم برا فکر کردن و مروری که انجام دادم و با الهام از کامنت دوست همسفرم به خودم تعهد دادم تحت هر شرایطی پای بند باشم به خوب نگه داشتن احساسم .و به امید خدا موفق میشم .
من باید فقط و فقط به چیزای خوب فکر کنم و فقط سعی کنم حسمو خوب نگه دارم.توجه میکنم به داشته هام ،به زیباییها تا شادی حقیقی رو تو قلبم حس کنم آمین
در پناه الله یکتا شاد و سربلند باشید
سلام استادعزیزی که دارین به من شیوه نگاه کردن بهتربه جهان رویادمیدین
استادمن هرچه قدربیشترتواین مسیرمیمونم ومیشنوم معادله های ذهنیم جابه جامیشن
گاهی میگم چرایه سری اتفاقات برای ادمهامیفته که برای من نمیفته قبلااین اتفاقهابرای من زیادمیوفتاد اماتقریبااززمانی که باخودم درصلح بیشتری قرارگرفتم وخواسته هام واهدافم جلوی چشمم وذهنم هست دیگه اصلاوقت نمیکنم که به مسائل بیهوده مثل سیاست و مشکلات جهان و فلان طوفان درفلان ایالت وفلان کشتار درفلان کشورتوجه کنم قبلاحس گناه داشتم وفک میکردم ازروی انسانیت وظیفه دارم که به فکر بقیه دنیاهم باشم واگه خوشحال باشم درحالی که فلان جا کودکان آفریقایی مشکل دارند گناه کردم واشتباه کردم. اما خداروشکروقتی که باشمااشناشدم وخیلی جاها خداازطریق نشانه ها بهم گفت که شماحقیقت رومیگین وخیلی وقتا ازعمل به حرفای شما در فایل های حتی رایگان نتیجه گرفتم این حس گناه ازبین رفت حتی احساس نجات دنیا ازبین رفت من نمیتونم دنیارونجات بدم حتی خونوادم روهم نمیتونم تغییربدم فقط میتونم کنارشون باشم وتشویقشون کنم.
بله واقعا مهمه که من گزینشی درمورداتفاقات اطرافم رفتارکنم مهمه که من اتفاقات خوب روازفیلترذهن قدرتمندم ردکنم تاباقانون جهان ماننداینه عمل میکند اتفاقات مثبت روجذب کنم
ازوقتی شنیدم که شما گفتین سعی میکردین به تصادف یا دعواهای خیابونی توجه نکنین
من هم تلاشم براین هست که دیگه جروبحثا تصادفا رونبینم.
بدشانس وبدشانسی وجودنداره سرنوشت خوب یاسرنوشت بدوجودنداره قضاوقسمت وجودنداره هدایت وجودداره هدایت همون قانون جذبه وقتی خدالحظه لحظه براساس اون چیزی که درذهن منه منوهدایت میکنه ینی قانون جذب..
امیدوارم که توی این مسیرباقی بمونم تا بیشتروعمیق تربتونم این آگاهی هاروکه ازسرچشمه علم خداوند نشأت گرفته وبه اصل کیهان برمیگرده اصل فلسفه خلقت جهان برمیگرده را درک کنم.
سلام خداروشکر که تمام اتفاقات زندگیمان راخودمان داریم به وجود میاریم
الهی شکر،روز دهم فایل ۶دقیقه ای ولی فوق العاده راه گشا اثربخش عالی چقدر ساده تواین فایل استاد هم مشکل رومی گه هم راه کار اجرایی و تاثیر گذاراستاد خیلی خوب بود از دیروز شروع کردم یه احساس خوب داشتم انگار برخلاف دیگران من داشتم درست تومسیر آب شنا می کردم ولی همینجوری که استادتوی فایل گفتند انگار واجب شده برای این که بنالند،ناشکری کنند،ناامیدو بازنده باشند، بایه شور اشتیاقی برای هم دیگه تعریف می کنند انگار لذت می برند خدایش دیروز خیلی ازخودم کیف کردم بجای همکلام شدن بادیگران و درمورد گرونی حرف زدن اونا رو وادار می کردم تا در مورد چیزهای که من دوستدارم حرف بزنند که باعث شد یه کشف جدید بکنم به اسم آدرس یه کی از آهن فروشهای غول غوله شهرمون دست پیدا کنم از اون خیلی خیلی ثروتمنداازاونهای که وقتی از دارائی ها واملاک،موجودی حساب بانکیش براد حرف می زنند دهندباز می مونه وااااااااااااای دوست دارم این آدما رو این ثروتمندا ار و خدا جون ازت متشکرم بخاطر آفرینش این جور آدما که به من نشون می دند،میشه میشه تااین حدهم،لطف خداوند وجود داره تا این حد هم میشه ظرف دریافت،یه نفر بزرگ باشه بعضی وقتا اعداد واقعا نجومیند،یعنی ماشین حساب عادی نمی تونه مثلا ارزش فلان ملک بر خیابان امام خمینی رو حساب کنه یا اعداد خرید آهن آلاتش،رو که بقیه گردن کلفتا،هم کارش برای معامله کردن باید باهاش هماهنگ بشن دمش گرم دوست دارم از نزدیک ببینمش باهاش حرف بزنم تاایمانم،قوی تربشه این درخواستم،ازخداوند،هستش مثل درخواست حضرت ابراهیم که خدا بهش گفت چندتاپرنده رو بکش قطعه قطعه،کن بعد به اذن خداوندصداشون کن. خداجون من رو هم هدایت کن به طرف خزانه غیب بی نهایتدخداجون من رو هم به سمت شادی سلامتی ثروت هدایت کن مرسی از خودم از استاد، خانم شایسته،وهمه دوستان هم راهم،
دهمین روز سفر تکامل من
باسلام خدمت استادعزیزم و خانم شایسته که دستی از دستان خداوند هستند وهمه ی عزیزانی که توی این سایت عاشقانه وکامنت میزارن.
استادعزیزم واقعا خیلی حرفاب باارزشی گفتید من بعضی وقت برا شوخی هم که شده الکی یچیزی رو گنده میکردم وبا اب وتاب به بقیه میگفتم ویا به اتفاقی میوفتاد انگاری حرف تو دلم نمیموند باید با اطرافیانم همون دیقه درمیون میزاشتم یو مردم مورد بدبختی هاشون که میگفتن توی گرانی ماشین فروختم خونه فروختم و….منم یه مثال میزادم برا همدردی که تنها تو درد نداری.وچون من با اون طرف هم صحبت میشدم میدیدم حرفاش تو گوشم مونده وبهشون فکر میکنم.الان که استاد گفت فهمیدم باید به خودم یه تعهدی بدم که برا خوشحالی واحساس خوب و اتفاقات خوب افتادن باید مثبت فکر کرد.
من قبل استاد توی صفحه های مجازی با دوستان واشنایان زیاد حرف میردم وتوی اینیستا کلیپ های ناراحت کننده میزاشتم درسته توی زندگیم چیزی نبود ولی دوس داشتم بزارم مخاطبام دلشون برام بسوزه وبرام توجه کنن یا پرسیدنی چطوری میگفتم خرابه حالم مینشستم تا نصف شب از بدبخیامون حرف میزدیم صبح که از خواب بیدار میشدم حالم خراب پراز انرژی منفی.
مشکلات اصلی برا این که بتونیم خودمونو کنترل کنیم اینا هستن.
۱.توی فایل نهم گفتیم صلح نبودن با خودمون.میخواهیم با تعریف کردن اتفاقات برا جلب توجه.
۲.باور خیلی غلط که چششمون میزنن.این بدترین شرکه.توی زندگیت حالت خوب باشه سالم باشه مثلا کار خوبی داشته باشی ولی بگی ای بابام نه بابام من کی ررومون خندیده این دومیش باشع ولی میگذرونبم دیگه.
۳.نتوتستن کنترل کردن فرکانس هایی که میفرستیم.
باید دقت کنیم عزیزانم با دیدن حرف زدن شنیدن خوندن حتی برا ۵ دیقه مرور کرد توی زهن ادم فرکانس های به جهان میفرسته.بقول استاد سردسردی گرم گرمی روجذب میکند.
به چیز منفی فکر کنی درس اون چیز نیومفته بلکه ماهیتش که ناراحتیه برات میوفته.
۴.بدشانسی وخوش شانسی خودشونو مقصر دولت خانواده شرایط محل کار وبچگی وسادگی ومحیطش میدونن.
ببینید دوستان استاد الان این همه فایل داره ۴۰۰تا فایل حرف اخرش اینه مثبت فکر کن توحیدی فکر کن خداگونه باش خودتو دوس داشته باش.
این دنیا وقتی میبینه اتفاقات بد یا فکرای بد میکنی میگه ببین این از اتفاقات منفی خوشش میاد بزار وارد زندگیش کنمهم حرفی برا گفتن داشته باشه هم درخواست خودشه.
کسیم که از اتفاقات خوب حرف میزنه سعی میکنه بدترین چیزو جاهای مثبتشو ببینه وهمیشه حالش خوبه احساسش خوبه دنیا دوس داره اتفاقات خوب وخوشایند برا طرف جذب کنه.
فکر کنید همه ما یه اهن ربا هستیم با این تفاوت که منفی منفی رو مثبت مثبت جذب میکنه.من همیشه مثل اهن رباییم قطب منفی ومثبت داریم تو اونج شرایط خوب مثلا استاد الان بخواد منفی فکر کنه شک نکنید برمیگرده به اون شرایط بندرعباس که کارمند وراننده تاکسی بود.نه مثبت فکر کنه مطمین باشید ۵سال بعد استادو تو جاهایی میبییم که خودمون میگم واو خداروشکر.
دوستان مثبت فکر کنید اتفاقات خوب عشق محبت سلامتی ارامش ثروت فراوات وارد زندگیتون بشه.
من اینجا تعهد میدم از این ببعد مثبت فکر کنم وحتی برای جلب توجه دیگران هم نه حرفی بگم نه چیزی بشنوم چون زندگیه خودمو خودم با افکارم میسازم.پس باید مثبت باشم.
دوستون دارم.
از خانم شایسته سپاس گذارم که این بخشو طراحی کردن ادم عشق میکنه گوش دادن وتمیریناتشو انجام دادن جهان وخدا همون دیقه برات افرین میگن واتفاقات فوق العاده ای وارد زندگیت میکنه.من فکر میکنم تا روز ۳۰من خوشبخترین میشم.😁😁😁
باتشکر خسته نباشید
سلام
از خوندن کامنت دوستان لذت بردم
واقعا چقدر خوب و دقیق و موشکافانه نوشتنه بودن
خیلی به این موضوع فکر کردیم( من و همسرم) که چرا دوست داریم در مورد اتفاقات نامناسب زندگیمون با دیگران صحبت کنیم.
به نظرمون یکی از دلایل این است که چون می خوایم جلب توجه کنیم. برای این که پیش دیگران آدم پر جنب و جوش و فعال به نظر برسیم. برای این که دوست داشتنی باشیم این کارها رو می کنیم. من از اتفاقات نامناسب زندگیم با مامانم صحبت می کنم برای این که مامانم منو بیشتر دوست داشته باشه و احساس ترحمش رو برانگیزم.
یکی از دوستان خیلی خوب گفته بود که ما تو جمع از مشکلاتمون میگیم برای این که چشممون نزنن. وای که چقدر این شرک در تمام جنبه های زندگیمون ریشه دونده.
خدایا کمکم کن که فقط و فقط و فقط از اتفاقات خوب زندگیم صحبت کنم و اگه حرف خوبی برای گفتن ندارم دهنمو ببندم.
توی جمع از وضعیت افتصادی. از سیاست از بیماری و از بدی کردن افراد صحبت نکنم. از خاطرات خوب گذشته صحبت کنیم. از موفقیت هایی که کسب کردیم. صحبت کنیم.
به قول یکی از دوستان این من هستم که خودم مشکلاتم رو به وجود میارم با کانون توجهم. با صحبت کردن از اتفاقات نامناسب
وای خدای من چقدر منفی حرف زدن شده عادتمون
باید آگاهانه این عادت رو ایجاد کنم که فقط و فقط از اتفافات خوب صحبت کنم و بشه جزئی از عادتم جزئی از شخصیتم. خدایا شکرت
دوست دارم ساعت ها بشینم و در مورد آگاهی هایی که از استاد و فایل ها می گیرم صحبت کنم و بنویسم.
روز به روز درکم از این آگاهی ها بیشتر میشه.
لحظه شماری می کنم که شب بشه و همسرم بیاد خونه و باهم فایل ها رو ببینیم و صحبت کنیم و لذت ببریم و خدایا شکرت که فقط دیدن این فایل ها چقدر حس خوبی میده حالا فکر کن که عمل کردن بهشون چه نتایجی رو به همراه میاره . سیلی از موفقیت ها و احساس های عالی . خدایا بازم شکرت
خدایا بی نهایت شکرت
خدایا هزاران بار شکرت
به نام الله یکتا
به یکسال گذشته ک نگا میکنم میبینم چه درگیری هایی داشتم با ادم های اطرافم مخصوصا خانواده همسرم!
اونا کانون توجه من بودن و مدام اتفاقات و رفتارهای بدی رو از سمتشون تجربه میکردم.
و دائم درحال تعریف کردن این اتفاقات بودم برای دیگران
خونه هرکسی که میرفتم، هر تفریحی ک میرفتم ، حتی با همسرم تو تنهاییمون مدااام راجب رفتارهای بد خونوادش صحبت میکردیم
و از زندگیم هیچ لذتی نمیبردم و هر روز احساسم بدو اتفاقات بدتری میفتاد !
منم قانونو بخوبی درک نکرده بودم و همش تقصیرو مینداختم گردن بقیه و هر روز حالم بدتر میشد
اما خداروشکر چند روزه که همه چیزو رها کردم
و تمرکزمو گذاشتم روی نکات مثبتشون و روزهایی رو مرور کردم ک چقدر دوسم داشتن و بهم احترام میذاشتن
نتیجه این تغییر کانون توجهم این شده ک الان رفتارشون دوباره باهام خوب شده و بهم محبت میکنن و دیگه خداروشکر ازاون حس بد و اتفاقات بد خبری نیست
خدایا هزاران بار شکرت♥️♥️
سفرنامه روز دهم
استاد عزیزم و مریم جونم واقعا ازتون ممنونم بابت این همه زحمتی که میکشید و کمکمون میکنین تا خدای مهربونو بهتر و اونجوری که باید، بشناسیم
خداروهزاربار شکر میکنم که هدایتم کرد و شمارو سر راه من قرار داد
عاشقتونم❤😍
به نام خدا
به نام خدایی که به بهترین شکل بندگانش رو هدایت می کنه و همیشه حواسش به ما هست❤️
با سلااام خدمت استاد عباس منش عزیز وخانوم شایسته ی عزیز وهمه ی دوستان عزیز خانواده ی صمیمی عباس منش
روز دهم از سفرنامه
انسان شایسته ی هدایت شدنه . ما شایسته ی این هستیم که هدایت بشیم .خدایا شکرت 💚
⭐️من خودمو متعهد میکنم که توی زندگیم فقط اتفاقات خوبی که واسم رخ میده رو به بقیه بگم و در مورد اتفاقات بد صحبت نکنم .
امروز سعی کردم این تعهدو عملی کنم .
وقتی که راجع به اتفاقات بد با دیگران صحبت می کنیم انگار همش منتظر اینیم که یه اتفاق بدی برامون بیفته که حرفی برای گفتن داشته باشیم که همیشه خودمون رو مظلوم جلوه بدیم که توجه و ترحم دیگران سمت ما بیاد. و به ما توجه کنن . همه بفهمن که ما تافته ی جدا بافته ایم.
حتی به قول کامنت یکی از دوستان حرفهایی که با خودمون میزنیم هم همون کار رو میکنه .که وقتی توجه کردم به این موضوع واقعا خیلی از مشکلات و اتفاقات رو هی مرور میکنم توی ذهنم .
همه ی آنچه که میگوییم، می شنویم، فکر میکنیم ، می بینیم کانون توجه ماست و باورهای ما رو می سازه و اتفاقات رو برای ما رقم میزنه… حرف زدن هم یکی از همین فرکانس های ارسالی ماست .
وقتی میخوایم یک اتفاق بد رو با دیگران در میون بگذاریم یا طبق عادت تعریف کنیم در واقع ته ذهنمون چیه؟؟
فکر میکنیم اونا می تونن مشکل ما رو حل کنن؟ یعنی تصمیم داریم شرک بورزیم به خدا؟ آیا خدا رو باور نداریم ؟ آیا به خدا اطمینان نداریم؟ آیا قوانین رو یادمون رفته؟
یا برای این تعریف میکنیم که سبک شیم ؟ اما آیا واقعا با زدن این حرفها سبک میشیم یا باعث میشیم که بیشتر فکر و تمرکزمون حول اون موضوع بچرخه و بیشتر درگیرش بشیم؟
وقتی که انسان دوست داشته باشه در مورد مشکلاتش صحبت کنه یه جورایی این مشکلات رو هم جذب میکنه . این اتفاقات رو برای خودش به وجود میاره .
وقتی که درباره ی مشکلاتمون حرف میزنیم انگار بهش پروبال میدیم . یعنی اون اتفاق افتاده تموم شده رفته ما انگار هی آتیششو تند تر میکنیم . هی انگار گیر میکنیم توی اون مشکل . خیلی وقت ها شنونده هم به کمک ما میاد و بیشتر به اون مشکل پرو بال میدیم .انگار اول یک آتیش کوچیکی بوده که به جای این که بذاریم خاموش شه هی هیزمشو زیاد تر میکنیم و اون آتیش جون میگیره تازه.
خدایا شکرت 💚
سلام و صد سلام من مدتیه که دارم به چیزای مثبت توجه میکنم و راجع به خواسته هام حرف میزنم و چند وقته فقط اتفاقات خوب واسم میفته مثلا دونفر بودن که با من سر مسئله ای بحث داشتن زنگ میزدن پیام میدادن و من راجع بهش حرف میزدم از وقتی یادم اومد که نباید راجع بهش حرف بزنم به شکل معجزه اسایی خودشون بی خیال شدن عالیه زندگی بی نهایت عالیه یک نفرم بهم بدهکار بود خیلی راجع بهش حرف میزدم و خبری از پول نمیشد اما وقتی سپردم به پروردگار و رهاش کردم خداوند جوری پولمو ازش گرفت که فکرشم نمیکردم خدااااااایا بی نهایت شکرت بی نهایت شکرت
سلام بردوستان عزیزم
افرادی که دوست دارند اتفاقات بد زندگیشان را برای دیگران تعریف کنند،چون برروی ناخواسته هایشان تمرکز میکنند،دارند فرکانس اتفاقات بدتر را به جهان ارسال میکنند و برای همین همیشه حجم اتفاقات بد در زندگیشان بیشتر از اتفاقات خوب است.و چون غالبا این کار را ناآگاهانه انجام میدهند،نمیتوانند دلیلی پبدا کنند.برای همین بدبختی های زندگیشان را به بدشانس بودنشان و به اینکه خدا برای آنها نخواسته ربط میدهند.درصورتی که هیچ اتفاقی بصورت تصادفی برای هیچ شخصی امکان ندارد در این جهان رخ دهد.چراکه کاملا خلاف عدالت خداوند است.
اگر برروی اتفاقات خوبی که برایتان میفتند تمرکز کنید و به خود بگویید که من متعهد میشوم تنها درمورد نعمت ها و خوبی های زندگیم صحبت بکنم،همین تعهدی که به خودتان میدهید،باعث میشود انتظارش را هم نداشته باشید که اتفاقات بد برایتان بیفتد.و چون دیگر انتظارش را ندارید،دیگر پی در پی اتفاقات بدهم برایتان نمیفتد.
ما تنها خودمان خالق زندگیمان هستیم؛با باورهایی که داریم و با فرکانس هایی که به جهان ارسال میکنیم،زندگی خودرا میسازیم.پس اگر زندگی جوری نیست که میخواهیم،به جای شکایت کردن و ایرادگرفتن به عدالت خداوند،به درون خودمان رجوع کنیم و ببینیم چه محدودیت هایی در وجودمان قرار داده ایم که این اتفاقات افتاده اند.🌱