چگونه از یک فرد بدبین به یک فرد خوشبین تبدیل شویم؟ - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)

566 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مروارید گفته:
    مدت عضویت: 796 روز

    الهی به توکل نام اعظمت بسم الله الرحمت الرحیم

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گلم

    از خدای مهربانم کمک میخوام تا بتونم حرف بزنم ،خودم و تماما تسلیم خداوند کردم و مثل فراوانی قطره های باران آگاهی و هدایت به مسیر درست بر سرم میباره ،خدایا شکرت ،من تا قبل از شنیدن این فایل آدم به شدت بدبینی بودم و البته از دوران کودکیم تا حدودا پنج شش سال پیش انسان به شدت خوشبین و خوش باوری بودم ،بیشتر از همه اعضای خانواده مستقل و پرتلاش و مثبت نگر و موفق بودم و متاسفانه انسانهای دور و برم از برادر گرفته تا همسر و خواهر و حتی تو بعضی موارد خیلی کم مادرم از این اخلاقم سوءاستفاده میکردن ،یه جورایی همون مثل سلام گرگ بی طمع نیست ،به خودشون اجازه هررفتاری با من و میدادن مثل دخالت تو رفتارم با همسرم ،تربیت بچه هام ،خرج کردن و نوع سرمایه گذاری پولم ،و من هم فکر میکردم که خوب خانوادمن و خوبی و صلاح من و میخوان و به حرفشون گوش میکردم ،در نهایت یا متهم میشدم یا دیر میفهمیدم که اشتباه کردم ،این مسائل باعث شد من نسبت به آدما و هرچه نزدیکتر بیشتر بدبین و بی اعتماد بشم ،شایدم عاقل تر شدم ،هرچقدر بیشتر به صحبتهای استاد و نهایتا هدایتهای خداوندم بیشتر اعتماد کردم بیشتر تونستم از اذیتهای آدمها در امان باشم و الان فقط و فقط خودم با توجه به هدایتهای قلبم تصمیم میگیرم جوری که خواهرم دیروز به من گفت: ( خیلی دلم میخواد راهنماییت کنم ولی تو اینقدر دیگه داری هدایت هدایت و تکامل تکامل میکنی که اصلا به حرف کسی گوش نمیدی ) ، به من گفت خیلی عوض شدی ، خیلی خوشحال میشم که بقیه میفهمن که دیگه نمیتونن من و به میل خودشون تغییر بدن ،خیلی از قبل موفق تر شدم ،درصد اشتباهاتم تقریبا 90٪ کم شدن و به لطف الله یکتا با طی کردن مسیر تکاملم هرروز موفق تر میشم ،با شنیدن این فایل نگاهم به آدما و دنیا خیلی تغییر کرد ،فهمیدم که من میتونم خوشبین باشم و تصمیم درست و بگیرم نه تصمیم احساسی و اعتماد بیجا و بدون فکر ،من میتونم قشنگیای رفتار آدما رو ببینم و کاری کنم که اون روی خوبشون و برام رو کنن ،خدایا هزاران بار شکرت برای این آگاهیها

    استاد ازتون سپاشگذارم ،عزیزان در پناه الله یکتا قلبتون پر از شادی و زندگیتون پر از عشق و انسانهای ناب باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  2. -
    فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
    مدت عضویت: 661 روز

    قسمت آخر فایل

    الله اکبر

    دوباره خداوند ب من راه حل داد

    دوری کردن از فردیکه طعنه می‌زند ذهن من را ب سمت نکات منفی خودش و دیگران و کل زندگی سوق می‌دهد

    کسیکه نیمه خالی لیوان را می‌بیند

    ب من چه اون چ کسی است

    وچگونه میخاهد زندگی کند؟؟؟

    همون الهامی ک خداوند در خواب بهم کرد اعراض واعراض از ناخاسته ها وافراد سمی

    ودلیل رسیدن من ب خاسته های قبلی خداشاهده همین بوده

    عمل کردن ب این الهام خیلی جدی گرفتمش ذهنم تمیز شد توی اون برهه انسان سپاسگذاری شدم واقعا

    ومعجزات پشت معجزات اتفاق افتاد من وشوهرم انگشت ب دهن موندیم ولذت بردیم

    خدایا شکرت دوباره دلیل رسیدن ب خاسته هام وشخصیت خوبم رو بهم یادآوری کردی

    دوباره همین راهو میرم استاد

    اینجا مینویسم تمام تلاشمو میکنم دوباره همینکارو کنم

    دوری از افراد بدبین

    سپاسگذاری همیشگی صبح تا شب

    عمل ب الهامات خداوند

    ورفتن ب مدارهای بالاتر حتما نتیجه ی این شخصیت هست

    همانگونه از شخصیت بشدت منفی و از مدار داغون من راب اینجا رساند

    اینجا هم دست میذارم در دست این انرژی وزندگی رو دوباره بهتر وبهتر میبینم وب مراتب زندگیم زیباتر می‌شود

    پله ب پله اعتماد میکنم ب انسانها تحسین میکنم ویژگی مثبت انهارو

    هرکس ازمن تعریف کرد می‌پذیرم اگر کاری برام کرد می‌پذیرم ک لایقش هستم واز خداوند تشکر میکنم

    من وحشتناک ترس داشتم از خریدوفروش اینترنتی

    وهمش میگفتن مگه میشه چیزی ک از نزدیک ندیدی بخری

    ولی الهامم چندماه پیش گف انجامش بده

    من طلا اینترنتی سفارش دادم

    کرم واسه پوستم بعدش خریدم

    پارچه چندتا خریدم

    همشون ب موقه وراحت وهمون ک بوده ب دستم سالم رسوندن

    حتی لوازم واسه کسب وکارم اینترنتی خریدم

    واین کاری ک من کردم

    همسرم وخانوادم بشدت دیدگاه متضادی نسبت بهش دارن

    ک چطور اعتماد میکنی

    برو از نزدیک ببین چک کن شاید اصلا پولتو خورد کلاهبردار بود

    چقد ازین کارا کردم ک واسه بقیه ترسناک بوده

    و حقیقتش بخاطر این ورودی‌ها من بشدت بارهای اول ترس داشتم

    اما پا گذاشتم روی این ترس

    چندروز پیش دوستم بهم گف فاطمه دلیل اتفاقات خوب ک برات رقم خورده تا حالا اینکه ایمان داشتی

    بهش گفتم از نظر خودم من خیلی ایمانم ضعیفه گف فعلا توکه از همه ی افرادیکه دیدم بهتر وبهتری و ترسو نیستی

    ولی افراد منفی بهم میگن تو بی کله ای خیلی بیخیالی اصلا خوب نیست این کارایی ک تو میکنی بنظرما کاملا اشتباهه

    منم کلی میخندم

    تودلم میگم دلیل عقب افتادنت همینه پس

    بقول استاد در دوره عزت نفس اگر افرادیکه ب هیچ جایی نرسیدن ب شما نصیحت کردن گفتن کارت کاملا اشتباهه بدون ک دقیقا این همون مسیر درسته ک تو داری میری و اونها تاییدش نمیکنن خوشحال باش

    ههههههههههه

    خدایا چگونه ازتو سپاسگذاری کنم بابت همه چی

    فبائ آلاء ربکما تکذّبان

    کدامین نعمتهای خدارو انکار میکنید؟؟؟

    سپاسگذاری بی نهایت ازشما استاد. مهربان وبی نظیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  3. -
    مهتاب دنیایی گفته:
    مدت عضویت: 336 روز

    به نام آنکه پرستش حریم شوکت اوست

    سپاس و شکر و ستایش سزای رحمت اوست

    سلام و ارادت فراوان به استاد خوش سخنم و مریم جان زیبا و همه دوستان عزیزم

    موضوع این فایل پاشنه آشیل منه یعنی من در زندگیم نمیتونم به هیچ کس اعتماد کنم شاید به این دلیل که این باور در من وجود داره که همه میخوان از زندگی شخصی آدم سر بیارن و بدونن چه اتفاقاتی توی زندگیم هست و من چون این سرکشی به زندگیه دیگران رو دوست ندارم همیشه تنها بودم و هیچ دوست نزدیک و صمیمی ندارم این مسأله وقتی تشدید شد که من به لطف خدا و استاد عزیزم میزان آگاهیهام رو بالا بردم و روی کنترل ذهن خودم دارم هر روز کار میکنم الان به جرات میتونم بگم خیلی حرفایی که تو جمعهای خانوادگی میشنوم واقعا برام قابل هضم نیست وخیلی زود یا اون جمع رو ترک میکنم یا اگر تماسی هست یه جور جمعش میکنم که زودتر خداحافظی کنم ولی واقعا غیر از دوستان خوب و عزیزی که تو این سایت دارمشون دوست دارم با دیگران بیشتر ارتباط داشته باشم اما به قول شما استاد عزیز که انتهای فایل گفتید حتی اگر انسان درستی تو زندگیمون نیست عجله نکنم تا با تمرکز کردن روی ویژگی مثبت افراد و سپاسگزاری و صحبت کردن و نوشتن اتفاقات خوب ،خداوند افراد درست و سالم را وارد زنگیم بکنه برای اینکه تجربه بهتری از زندگی داشته باشم باید این بدبینی رو هر روز قدم به قدم کمتر کنم تا روابط عالی رقم بخوره

    یه مورد دیگه که باعث شده من نتونم در اغلب موارد اعتماد نکنم اینه که بعضی مواقع که برای خرید میرم فروشنده ها فقط میخوان اجناسشون رو بفروشن و به فکر کیفیت نیستن همین چند روز پیش من داخل فروشگاه یه آبرسان پوست برداشتم فروشنده اون بخش اومدن و یه محصول دیگه ای رو پیشنهاد دادن وکلی مشاوره که فلان آیرسان بهتره و حجمش بیشتره …. خب منم اعتماد کردم ولی وقتی آوردم خونه و استفاده کردم دیدم اصلا کیفیت خوبی نداره ولی خب بارها شده من از اون فروشگاه لوازمی خریدم که خیلی عالی و با کیفیت بوده میتونم تمرکزم رو بزارم رو اجناس خوبی که خریدم و سپاسگزاری کنم و در مورد اونها صحبت کنم که از بدبینی و غر زدن بیام بیرون

    میتونم مثالهای زیادی بیارم که باعث بدبینی من شده ولی حالا که راهکار رو یاد گرفتم حتما بکار میگیرم و موقعیت های خوبی رو که داشتم تحسین میکنم تا جور دیگه ای برام رقم بخوره که این احتیاج به زمان داره چون همنطور که گفتم من تو این مورد احتیاج به کار کردن دارم

    از شما خیلی خیلی ممنونم ،سپاسگزارم کاش این فایل ادامه داشته باشه بتونم بیشتر یاد بگیرم دوستتون دارم موفق و پاینده باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  4. -
    دانا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 570 روز

    به نام خدای بخشنده و مهربان

    سلام به شما استاد عزیز ، خانم شایسته گرامی و دوستان ارزشمندم در این فضای توحیدی

    سپاسگذار خداوند هستم که به من فرصت داد در یک کلاس دیگر افتخار شاگردی استاد را داشته باشم

    خیلی خوشحالم که جف بزوس عزیز هم مثل من ( حداقل در بیزنس )آدم بدبینی نبوده

    بعد از شنیدن این فایل یادم افتاد ده دوازده سال قبل یکی از مشتریهام ( که تقریبا قوی ترین مشتری هم بود ) بعد از اینکه به چند تا از همکارهای دیگه مون گفته بود و اونها پیچونده بودنش ، اومد سراغ من و گفت که میخوام باهات بیام چین ، و خدا روشکر چون همیشه باور داشتم که روزی رو خدا میرسونه بدون کوچکترین بدبینی ای ، بدون اینکه فکر کنم که اگه من این کارو یادش بدم دیگه از من خرید نمیکنه ، و خیلی از بدبینی های دیگه ، فقط بهش گفتم که من تا یک ماه دیگه دارم میرم ، اگر میخوای مدارکتو بیار برای تو هم ویزا بگیرم و بریم ، و کارهاشو انجام دادم و با هم رفتیم ، جنسهاشو با جنسهای خودم آوردم و تحویلش دادم و واقعا خدا کارهاشو در حد شگفت انگیزی از طریق من براش آسون کرد و اتفاق جالبی که افتاد از اون موقع تا زمانی که من در اون کسب و کار بودم خریدش از من خیلی بیشتر از قبل شد در صورتی که من واقعا بدون هیچ توقع و انتظاری و خیلی دلی این کارو براش انجام دادم . و تا الان هم در هر کسب و کاری که بودم حداقل یک بار از این موارد برام پیش اومده و ( ناخودآگاه ) به همین شکل کمکشون کردم و الان با این افراد جزو صمیمی ترین افراد هستیم طوری که اگر کل سرمایه من دست اونا باشه خیالم راحته و بالعکس هر چند که توی شهرهای دور از هم هستیم و خداروشکر که من شروع کننده این اعتماد دوطرفه و صداقت از طریق عدم بدبینی بودم ، و این خیال راحت از همین خوشبینی اومده برای من ، هرچند که در طول همین مدت اعتمادهای نابه جایی به چند نفر دیگه کردم و ضربه های سنگینی هم خوردم ولی به لطف خدا این ضربه ها باعث نشد که دست از این خوشبینی ام بردارم و درسهاشونو گرفتم و ازشون رد شدم .

    داستان جالبی در مورد همین موضوع یه جایی خوندم به این صورت که دو تا پسر بچه با هم یه جعبه شیرینی داشتن و قرار گذاشتن که هر روز هر کدومشون یکی از شیرینی ها بخورن ، یکیشون به قولش عمل کرد و هر روز یکی از شیرینیها میخورد و شب با خیال راحت میخوابید چون فکر میکرد دوستش هم مثل خودشه ، اما اون یکی گهکاه به جای یه دونه میرفت و دوتا بیشتر میخورد ولی شب موقع خواب همش به فکر این بود الان دوستش داره بهش کلک میزنه و فکر میکرد دوستش هم مثل خودشه و کلا نگران این موضوع بود .

    چقدر خوبه کامنت نوشتن همین الان یه موضوع دیگه در مورد خوشبینی خودم یادم اومد یه بار 8-9 سال قبل با دوتا از دوستان رفته بودیم باغ و خلاصه شب موقع برگشتن چپ کردیم طوری که دو تامون از ماشین پرت شدیم بیرون و در همون حالتی که گرد و خاک ناشی از چپ کردن ما هنوز تو هوا بود ، به محض اینکه دیدم اون یکی دوستمون هم داره با سینه خیز از ماشین میاد بیرون ، به اون یکی که بیرون بود گفتم یه سیگار بده بکشیم همین که اینو گفتم شروع کرد به بد و بیراه گفتن ( که بیشترش به خاطر خونسردی من بود ) گفتم عزیزم دیگه الان کاریه که شده غصه خوردن که چیزی رو حل نمیکنه ، ماشین مال من بوده که چپ شده و خداروشکر هممون سالم هستیم دیگه نگرانی برای چی، ما چه میدونیم اگر این اتفاق چهار تا پیچ اونورتر بود شاید می افتادیم تو دره و الان زنده نبودیم ، هرچند که اون موقع قوانین رو نمیدونستم ولی منظورم ( الخیر فی ما وقع ) بوده احتمالا

    بهر حال خداروشکر این خوشبینی در وجود من از لطف خدا بوده و من کاری براش نکردم ، هرچند که این خوشبینی در من در همه موارد نیست ، ولی حضور در این سایت قطعا این خوشبینی رو در من بیشتر و بیشتر خواهد کرد و یاد گرفتم که هرچه خوشبین تر باشم جهان موارد بیشتری از این جنس به من نشون میده ، خدارو شکر

    استاد جان اسم اون مجله یا وبسایت هم فوربس (FORBES) هست و من گهگاه پیگیرش هستم و خیلی هم به تقویت باورهام کمک کرده اما از زاویه ای که شما از زبان آقای بزوس بهش اشاره کردید تا الان بهش فکر نکرده بودم و این دید میتونه لزوم ثروتمند شدن رو در من خیلی پر رنگ تر کنه

    خدارو شکر که تونستم برای این کامنت کمالگرایی رو در خودم سرکوب کنم و شروع کنم به نوشتن ، و برای کامنتهای بعدی هم خدا بزرگه

    استاد عزیز ممنونم از آموزشهای بی نظیرتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  5. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 911 روز

    صدایت میزنم

    و از تو یاری می جویم

    از تو؛

    همان خدایی که

    “لحظه ای از حالم

    بر تو پنهان نیست ”

    سلام به استاد گرانقدرم ومریم بانوی مهربان

    و همه دوستان در این گلستانِ لبریز از آگاهی های ناب

    خداروشاکروسپاسگزارم بابت وجود استادی که الحق تا به اینجا برایمان سنگ تمام گذاشته و الگویی تمام عیار و آموختن خوشبین بودن به تمام اتفاقات زندگی مان تا هر مانعی بشود سکوی پرتاب مان تا نه تنها کم نیاوریم بلکه هرروز در تمام جنبه های زندگی رشدوپیشرفت داشته و خداپسندانه به زندگی ادامه دهیم .

    خداروبی نهایت شاکروسپاسگزارم بابت اتفاقی که چند روز پیش برای مصطفی جان افتاد و با سنگ فرز انگشت شصتش آسیب دید اما یک ساعت پیش با دست بانداژ شده حدود یک ساعت پیاده روی کردیم و خداشاهده از لحظه ای که این اتفاق رخ داد خوشبین بودم و فقط به خدا گفتم هر اتفاقی خیر است و اینجاست که باید به قدرت تو ایمان داشته باشم چون به اندازه کافی در این مسیر توحیدی از استاد و تجربه های زیبایشان آموخته بودم که الخیرفی ماوقع را در این جریان در عمل به خودم و خدایم ثابت کنم و چقدر آرامش داشتم و احساسم عالی بود و کارهای روزانه ام را روتین انجام می دادم و دو روز پیش که پرستار بخیه انگشتش را کشید اما هنوز زخم عمیق بود خیلی ناراحت شد و من سکوت کردم ،نزدیک غروب بود و آسمان زیبایی هایش را جلوی چشمانم به رخ می کشید سوار موتور شدیم و عازم خانه و در طول مسیر فقط غروب زیبا رو میدیدم و خداروشکر می کردم که مصطفی الان هست کنارمه و من با احساس عالیم همه چیز را به خدا سپردم و شب هم مجدد رفت بوشهر بیمارستان تا جراح را ببیند و باز صبح دیروز ساعت شش و نیم بدرقه اش کردم زیر قرآن و به خدا سپردمش و گفتم خیره عزیزم و من ایرپاددر گوش هایم گذاشتم و موسیقی شاد به شوق دیدن طلوع زیبا و یک پیاده روی چهل دقیقه ای وااای خداوند هم چه طلوعی برایم رقم زد بی نظیر اشک شوق می ریختم و می گفتم خدایا قربونت برم مصطفی بنده توست خودت طبیب اصلی او هستی و من باور دارم به اتفاقات زیبای رقم زده شده در زندگیم و چه معجزه وار جواب احساسات توحیدیم را دادی و مصطفی هم که جواب عالی از جراح دریافت کرده بود و در واقع کلام خداوند و باور اینکه خداوند همه کاره در زندگیم هست و نور ایمان در تمام لحظات زندگیم جاری و ساریست…..

    مگر می شود الگویی سخاوتمند خداوند روزی مان کرده با این همه فایل های دانلودی که گنج های ارزشمند و تاثیر گذار هستند ووجود و زندگیمان را دگرگون کرده در اختیارمان قرار داده اند این باور خوشبین بودن تا به امروز آگاهانه در وجودمان بارور نشده باشد و در هر مسئله ای به کمک مان نیامده باشد .

    اصل خوشبین بودن از دیدگاه امروزم این است که در واقع اگر من سعی کنم در هر مسئله ای تمرکز آگاهانه روی موضوعی بگذارم و با ذهن آگاهی تصمیم درست و اصولی بگیرم خداوند هم به زیبایی طرح های معجزه واری در زندگیم رقم می زند چون با دریافت آگاهی های طلایی از استاد به سادگی و با تفکر می توان تشخیص داد که باید چه رفتار و عملکردی داشته باشیم تا نتایج مطلوب وارد زندگی مان شود .

    در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، عاشقتونم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  6. -
    زهره زیدآبادی گفته:
    مدت عضویت: 1392 روز

    سپاسگزارم که مرا هستی بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا چشم بینا بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا پا بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا دست بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا مو بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا دهان بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا زبان بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا گوش  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا دندان بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا گلو بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا حنجره  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا آب دهان  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا لثه بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا نای  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا شش بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا کبد بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا انگشت بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا ناخن بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا مو بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا مژه  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا پلک بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا مفصل بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا زانو بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا استخوان  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا ماهیچه  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا قلب بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا مثانه  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا دستگاه دفع بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا رگ بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا پوست  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا گردن بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا سینه بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا روده بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا کتف بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا شانه بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا قلب بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا مغز بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا غدد بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا کالبد جسم بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا کالبد ذهن بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا لب  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا گونه  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا کمر  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا باسن  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا رحم بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا مهره کمر  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا حس لامسه  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا حس چشایی بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا حس بویایی بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا بینی  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا غدد عرق بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا قدرت تولید مثل بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا تکلم  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا صدا  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا حس درد  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا مچ دست و پا  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا روده  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا معده بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا لوزالمعده  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا قدرت جویدن  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا قدرت فکر  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا لبخند بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا اشک  بخشیدی

    سپاسگزارم که مرا انسانیت بخشیدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  7. -
    حسن طهماسبی گفته:
    مدت عضویت: 1374 روز

    باعرض سلام خدمت استاد عزیزم وخانم شایسته گرامی وعزیز وهمه خانواده محترم عباسمنش در سرتاسر جهان.

    من چون در محیط روستا بزرگ شدم وتقریبا همه به همدیگر اعتماد داشتند وهمین امر باعث شد تا ذهنییت مثبت نگری در وجود من رشد کند وبه لطف الله واموزشهای استاد عزیزم این روند درمن سرعت بیشتری گرفت وبه تمام جوانب زندگیم رسوخ کرد وبه نظر من یکی از دلایلی که باید انسان از بدبینی به خوشبینی سوییچ کند،این است که فرد بدبین دایما در یک اضطراب ودلواپسی به سر میبرد.دومین دلیل تغییر ذهنییت بد بینی به خوشبینی این است که فرد بدبین از کاه کوه میسازد وعینک بدبینی نمیگذارد که فرصتهایی که در زندگی برای پیشرفت بدست می اید ،را ببیند وبه موقع از انها استفاده کند.چون انقدر تعلل میکند وترمز بدبینی انقدر از انسان نیرو وانرژی میگیرد که اکثر مواقع برای نجات دیر میشود وفرصت استفاده بهینه از دست میرود.

    مورد بعدی که اهمییت این تغییر را بیشتر اشکار میکند،این است که انسان بدبین دایما درغم وغصه فرصتهای سوخته زندگی بسر میبرد واین بدبینی دایما خوراک میطلبد وباعث فرصت سوزی در زندگی اتی واینده میشود.پس هر چه زودتر این تغییر ایجاد شود بهتر است.بقول قدیمیها،جلوی ضرر را هر جا بگیری ،منفعت است.

    موارد تخصصی بسیاری هست که در امور مالی یا روابط حتی درروابط بین المللی ،،این بدبینی حاکمان کشورها چه ضربات جبران ناپذیری به جامعه وارد میکند که از حوصله بحث ما خارج است.اما بسیار ضرورت دارد که این عادتهای مضر را به عادتهای سودمند تبدیل کنیم،تا زندگیمان رنگ وروی خوشی وارامش ببیند.بنظر من همین فایل استاد هدایتی است که بسیاری از افراد بدبین،فرصتی راخداوند برایشان مهیا کرده وپرانتزی در زمان عمرشان باز کرده تا به خود بیایند وبا حرکت به سمت عادات انسانهای موفقی همچون جف بزوس وهزاران فرد موفق دیگر در سراسر جهان،بتوانند بقیه عمرشان را در ارامش ذهنی ودرفضای فرکانسی مثبت ،اتفاقات زیبا برایشان رقم بخورد.

    من الان که این کامنت را مینویسم ،یکبار این فایل راگوش کردم وراهکارهایی که استاد عزیز در این فایل بررسی وتحلیل کردند،راباید با چندین بار گوش کردن وبررسی بیشتر پیدا کنم ودر زندگیم بکار ببندم.واز انجایی که ذاتا انسان بشدت مثبتی هستم..حتما راهکارهای نهفته در این فایل را استخراج میکنم ودرمسیر زندگی استفاده میکنم.استاد عزیزم وتمامی دوستان بزرگوارم رابه خدای بزرگ میسپارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  8. -
    مریم درویشی گفته:
    مدت عضویت: 2856 روز

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم و گروه تحقیقاتی عباسمنش

    استاد یعنی این 10، 15 دقه اخر یه طرف کل فایل یه طرف

    احساسم بهتر شد، چون همش میگفتم من چطور این حجم از ایراد ها رو تغییر بدم من چطور این حجم از بدبینی که میتونم ردپاش توی زندگیم ببینم تغییر بدم

    واقعا دوست دارم تغییر کنم

    میخوام یک تیکه از مصاحبه لوکا مودریچ بازیکن رئال مادرید رو اینجا بنویسم

    ( امیدوارم اولین کسی که به این حرفهای لوکا عمل میکنه خودم باشم خودم یه روزی بیام بگم من باورش کردم و انجامش دادم و درمورد جزییات عملم براتون به زودی بگم)

    مصاحبه مجری شبکه BT Sport با لوکا مودریچ بازیکن رئال مادرید

    مجری:یه نگاهی به فصل 22-2021 بندازیم

    به اون کامبک های حماسی که در مسیر قهرمانی داشتید. من طرفدار پاریسن ژرمن – چلسی و منچسترسیتی بودم که شماها رو شکست بدن، به خاطر شرایطی که بازی ها داشتن، شماها چه حسی به اون اتفافات ؟

    (نتایج بازی ها)

    رئال مادرید0-1 پاریسن ژرمن

    رئال مادرید1-3پاریسن ژرمن

    رئال مادرید3-1چلسی

    رئال مادرید2-3چلسی

    رئال مادرید3-4منچسترسیتی

    رئال مادرید3-1منچسترسیتی

    فینال : رئال مادرید 1-0لیورپول

    مودریج: هرتیمی مقابل ما قرار بگیره به ما ترجبح داده میشه بنظرم سخت که اتفاق اون سال توصیف کنم

    مجری :تا 30 دقیقه پایانی بازی شما حذف شده بودید بعد بنزما هتریک کرد

    مودریچ:توی بازی رفت با پاریسن ژرمن یک هیچ باخته بودیم اما مربی منو کشید بیرون روی نیمکت پیش کارواخال نشسته بودم و گفتم توی برنابئو میکشیمشون!!!!

    مجری:واقعا مطمئن بودی؟

    مودریچ : مطمئن بودم میدونستم اگه با تمام توان بازی کنیم آزارشون میدیم

    میدونستم که توی برنابئو باید کیفیت هجومیمون رو به نمایش بذاریم

    و چنین اتفاقی در 30-35 دقیقه پایانی هم افتاد

    مجری:اینجا چندسالته 36 یا 37 ؟ ( مودریچ الان 39 سالشه هنوزم داره رئال مادرید بازی میکنه)

    مودریچ :36 ساله

    مودریچ بعد پخش صحنه تکلش به مسی میگه:اینجا نشون دادیم که باور داریم میتونیم نتیجه عوض کنیم

    مجری: توی 36 سالگی میتونی بین خطوط بدوی و بازیکن ها رو پشت سر بذاری؟؟؟ من توی این سن دیگه تموم شده بودم توی زمین ذوی تابوت میذاشتنم

    مودریچ: خیلی جالبع که هرچی از زمان بازی بگذره من حالم بهتر و انرژیم بهتر میشه

    مجری :هرچی بگذره قوی تر میشی؟ مودریچ:دقیقا

    مجری:هیچ وقت اینطوری نبودم

    مودریچ:من اینطوریم

    مودریچ بعد از پخش لحظه‌ های خوشحالی بعد از برد گفت:

    هیچ کس روی ما حساب نمی‌کرد این خوشحالی ها واقعی و طبیعی هست

    میگفتن :اونا مُردن – مودریچ باید بازنشسته بشه

    کروس نمیتونه بازی کنه

    بنزما دیگه تموم شده

    مجری :پس همه اون حرفها رو شنیدی؟ وقتی اون بیرون و توی رسانه ها میگفتن تو پیری و تیمتون به اندازه کافی خوب نیست و شانس صعود ندارید دلت میخواست خودت رو توی زمین ثابت کنی؟

    مودریچ:قطعا خودم و همه تیم میخواستیم خودمون ثابت کنیم

    خیلی سخته کاری که برای بردن جام انجام دادیم توضیح بدم چون تمام بازیها کارما تموم شده بود همه مثل خودت طرفدار چلسی – منچستر-پاریس بودن و همونطور لیورپول

    بازی مقابل پاریس توی 3 دقه برگردوندیم

    بازی مقابل سیتی رو توی 2-3 گل زدیم میتونستیم حتی سومی هم بزنیم بدون رفتن به وقت های اضافه

    مجری :لوکا ممنون که اومدی و…

    این مصاحبه لوکا مودریچ که فقط یه قسمتش که فکر میکنم مرتبط هست با فایل اینجا نوشتم ذهنیت این ادم توی این سن بعد از هر شکست و عقب افتادن در نتیجه بازی واقعا فوق العاده هست

    لوکا مودریچ همین فصل لالیگا وقتی رئال در شرایط سختی بود و به برد نیاز داشت پاس گلش باعث شد رئال 3 امتیاز بگیره از اون بازی در هفته دهم

    این بازیکن هر بار که عقب افتادن با تیم های مختلف چه توی زمین چه توی نیمکت این ذهنیت رو نداشته که مثلا اه بازم عقب افتادیم بازم شکست خوردیم

    چون رئال با وجود سابقه های زیاد در کامبک زدن، سابقه کامبک نزدن هم داره اونم جلوی من سیتی که دقیقا همون بازی من انتظارررر میکشیدم که گل بزنه و میدونستم الان توی دفاعن ولی برنامه دارن و گل میزنن ولی نزدن

    لوکا مودریچ میتونست سابقه های کامبک نزدن خودش و تیمش رو بیاد بیاره و بعد روی نیمکت به کارواخال بگه که خیلی سخته و ما نمیتونیم برگردیم ولی کاملا متفاوت با ذهنیت منفی رفتار میکنه

    برای رئال مادرید (مردم مادرید و هوادارا و تمام تیم) بردن و برنده شدن در چمپونزلیگ خیلی مهمه ،برای همینم هرجوری شده تلاش میکنن در هر شرایطی تمرکزشون بذارن روی بردن نه چیزهای دیگه

    خداروشکر

    خوشبین کیست؟

    خوشبینی واقعی یعنی حالتی نگران نیستی توی دلت دلشوره نداری ایمان داری که یه خدایی هست یه قدرتی هست کنارم و میدونه میتونه بلده و…

    بخاطر همین حتی ترسی هم نداری از اینکه نکنه ازت سواستفاده بشه چون میدونی که کسی نمیتونه و قدرتی نداره

    درواقع من دارم میبینم که این ویژگی هر کسی نیست ویژگی یک انسان توحیدیه که جز خدا روی هیچ کس حساب نمیکنه

    ویژگی کسی که اگر این فکر اومد توی سرش که نکنه پشتش خالی کنن میدونه یه خدا عین کوه پشتشه این دست نبود خدا قراره از یه دست دیگه بهم بده رهاعه آزاده حالش خوبه، ادم خوش بین حالش خوبه، حالش خوبه

    حالش خوبه در ارامش در عشق بی قید و شرط

    خوشبین اونی نیست توی دلش داره سیر و سرکه میجوشه بعد توی لفظ و ظاهر به خودش یا بقیه وانمود میکنه اتفاقات خوب میوفته نه

    اون متوکله ایمان داره

    خوشبین کسی که هدایتگر پذیره، میگه من میدونم اگر این دست نشد از یه دست دیگه خدا بهم میرسونه

    خوشبین کسی که میخواد به رویاهاش برسه هنوز نشونه بزرگی ندیده ولی به قلبش که تایید میکنه همین نشونه های کوچیکو ببین اعتماد میکنه میگه من میدونم این همون که منو راهی رسیدن به رویاهام میکنه

    خوشبین کسی که روی یه شخص خاص با یه نام خاص حساب نمیکنه

    خوشبین کسی که شرک نمی ورزه

    خوشبین کسی که با خودش در صلح با جهان با تمام تفاوت ها در صلح و در پذیرشه

    خوشبین کسی که میدونه فرکانسش که اتفاقات رقم میزنه پس قرار نیست مثل بقیه باشه که همه رو به یک چشم میبینند یا زندگی رو به یک روش

    خوشبین کسی که میدونه که سرنوشتش دست خودشه و میتونه مثل ناخدا جهت بادبانش رو تغییر بده و به یه سمت دیگر حرکت کنه

    خوشبین کسی که گول ظاهر نمیخوره به این انرژی که در وجودش هست بیشتر ظواهر گول زدن اعتماد داره بخاطر همین حرکت میکنه

    خوشبین قلب پاک و سبکی داره

    خوشبین امید داره واوو ارزوهای بزرگ داره

    (دلم برای ارزوهام تنگ شد)

    خوشبین پیرو بقیه نیست پیرو یه نیروی قدرتمند در وجودش هست یا به یه تعبیر دیگه پیرو خودش هست نه بقیه

    خوشبین منتظر کسی یا چیزی نیست اون حرکت میکنه چون میدونه حتما اتفاقات خوبی در انتظارشه

    خوشبین شخصیت زیبایی داره و ساخته که میتونه زیبایی ها ببینه

    الف) با توجه به آگاهی های این فایل، دلایلی را لیست کنید که تغییر از بدبینی به خوشبینی را برای تجربه زندگی بهتر، ضروری می داند

    احساس خوب داشتن و حال خوب اولین دلیلش هست

    این باور در ما تقویت میکنه که میشه اوضاع تغییر داد این باور بزرگترین باور و امید یه ادمه برای تغییر شرایط نادلخواهش

    اصلا ادم وقتی امید داره میتونه شرایط متفاوتی تجربه کنه حرکت میکنه و الا اگر بره مثلا مهاجرت کنه یا ادارش تغییر بده یا جای مغازش تغییر بده یا با یه ادم جدید ازدواج کنه

    و در عین حال فکرش این باشه بابا همه جا داغونه یا همه ادمها داغونن

    اول اصلا فکر نکنم با این ذهنیت این حرکت ها انجام بدع ولی اگر انجام بده خیلی زود به نتیجه گیری های غالب ذهنش میرسه و بیخیال حتی زندگی میشه

    ب) چه راهکارهایی از آگاهی های این فایل آموخته اید که قصد دارید با اجرای آنها، ویژگی خوشبینی را در ذهنیت خود تقویت کنید؟ برای این منظور، چه قدم هایی – هرچند کوچک – را می توانید در برنامه روزانه خود بگنجانید

    من این خوشبینی رو میخوام نسبت به خدا داشته باشم

    من این خوشبینی میخوام نسبت به قوانینش داشته باشم

    این رو من از دیشب داشتم با خودم بهش میرسیدم به خودم گفتم بجای اینکه بیای بشینی به اونجاهایی فکر کنی که حصور خدا برات کم رنگ بود یا نبود بیا به جاهایی توجه کن دستت گرفت و پشتت بود وقتی تنها بودی وقتی توی شرایط بدی بودی

    من میخوام نسبت به خدای خودم خوشبین باشم

    میخوام بگم خدایا میدونم کمکم میکنی تا اینکه بگم تو منو باز تنها میذاری مثل دفعه های قبل

    میخوام بگم خدایا تو منو حمایت میکنی مثل اون دفعه که پول نداشتم یا کسی نداشتم

    یا هیج ایده ای نداشتم تا اینکه بیام بگم باز قراره چه عذابی بهم بده یا چه بلایی سرم بیاره.

    یادم افتاد اون اوایل توی سایت یه سوال پرسیدم از کسی که سابقه خوبی توی عمل کردن به قولهاش نداشت و من با تغییر شخصیتم وجهیی دیدم از این فرد که برای منی که تمام اطرافم میگفتن این شخص میزنه زیر قولش و پشت ادم خالی میکنه اصلا نمیشه روش حساب میکرد یک معجزه بحساب میومد ولی من میدونستم این از کجا اب میخوره و رفتارش در مقابل من برعکس باور بقیه بود.شاید اولش شگفت زده شدم ولی خیلی زود فهمیدم این نتیجه عمل به اگاهی های جدیدم بوده و راحت بودم باهاش برام عجیب نبود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      امیر بهاری گفته:
      مدت عضویت: 2261 روز

      سلام به خانم درویشی .این چندمین کامنتی هست که ازتون توسایت میخونم و ازش انرژی خوبی میگیرم و امروز هم مثال قشنگتون و توجه تون به گفته های مثبت لوکیتا رو خوندم و تحسینتون میکنم واز اونجا که من از بچگی طرفدار پر وپاقرص رئال هستم خیلی برام لذت بخش بود که توسایت هم از ادم خوشبینی مثل لوکا مودریچ و هم چنین تیم باحالی مثل رئال مثال زده بودین…

      واینکه میخوام یه نکته ای بگم بهتون من با اینکه خیلی عاشق رئالم و تقریبا نود درصد بازیهای لالیگا و چمپیونز لیگ و سایر لیگا شون رو میبینم..اما بعضی وقتا وقتی رئال عقب میفته ذهنم هی میگه نه دیگه رئال امسال مثل پارسال نیست بازیش و اون همه مصدوم چجوری میخواد بازی کنه…اما جالبه که با همین تیم یکی دوهفته پیش قهرمان جام بین قاره ای شدن..

      ویه بازی هم چند وقت اخیر داشتن تو چمپیونز با دورتموند توی برنابئو که دوهیچ از دورتموند عقب افتادن نمیدونم چرا با اینکه میدونستم خیلی از بازیکنای اصلی رو تو ترکیب نداره ولی عجیب ته دلم گفت رئال امشب از اون کامبک معروف ها میزنه ونیمه دوم پنج تا گل زدن که یادمه دقیقا تعدا گل هارو هم پیش بینی کردم توذهنم…

      واینکه تو کار وزندگی هم من واقعا با اینکه تو محیطی بزرگ شدم که همیشه بدبینی بوده ولی خداروشکر بعد از آشنایی با قانون سعی کردم ذهنمو تربیت کنم به خوشبینی و کلی نتیجه عالی هم گرفتم اما واقعا ذهن فراموشکاره واستاد بیاد اوردن یه دونه نتیجه ناجالب بین صدها نتیجه جالبه بخاطر همون چندین روزه حسابی وقت وتمرکز میزارم برا این فایل و میدونم باید بارها وبارها گوش کنم که باورام تثبیت بشه..

      ممنون که با کامنتتون باعث شدید که زیر این فایل بینظیر والماس هم ردپای خودمو بزارم..بهترین هارو براتون آرزومندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مریم درویشی گفته:
        مدت عضویت: 2856 روز

        سلام به امیر عزیز ممنون و سپاسگزارم بخاطر توجهی که به کامنتام داری

        من خودم از نوجوونی وقتی فوتبال نگاه میکردم بیشتر کششم به رئال بود با اینکه از مثلث ژاوی اینیستا و مسی یا بایرن مونیخ ارین روبرن و فرانک ریبری و دورتموند لذت میبردم اما به صورت ناخوداگاه رئال منو جذب خودش کرد اما از وقتی که با قوانین اشنا شدم بیشتر تونستم درک کنم شکل تیم و ارتباطشون و رفتارشون باهم یا حتی بازیکنایی که فاکتورهای خیلی خوبی دارند رو مثلا لوکا مودریچ خب از سال 2014 توی رئال مادرید یادم هست که بوده ولی اصلا نمیشناختمش اصلا انگار برام وجود نداشت اما از وقتی با قانون اشنا شدم و سعی کردم درک کنم مخصوصا از وقتی که حرفه ی خودمم شد فوتسال خب به طبع تمایلم برای شناخت بازیکنا و تیم و بقیه تیم ها حتی بیشتر شد اون بحث الگو سازی توی ذهن برای ساختن باورهایی که بهم کمک میکرد یا میکنه تا بتوتم راحت تر و موفق تر باشم توی کارم،

        از مصدومیتهای رئال گفتی من یادم اون بازی نمیدونم کدوم بازی بود اندریک و یکی دیگه رو انچلوتی فرستاد توی زمین و اینا کار دراوردن و کسی فکرش نمیکرد که این بازیکنای ذخیره بیان و کاری که بازیهای قبل بازیکنای ثابت و مطرح ترکیب اصلی انجام میدادن رو انجام بدن یه جورایی باید گفت هیج بهونه ای نیست مصدوم داشته باشی یا نداشته باشی

        ترکیب میشینه به تیم یا نمیشینه

        بازیکن میتونه خودش با پست جدید تطبیق بده یا نده مهم نیست بهانه نیست کار باید دربیاد تیم باید ببره

        برای همین تیم رئال واقعا باید بهش خیلی نزدیک باشی از لحاظ فرکانسی شناخت داشته باشی که بتونی بفهمی احتمالا چکار میخواد بکنه چون جز خودش کسی نمیدونه

        اونقدر که این تیم معادلات بارها بارها بهم ریخته..

        در هر صورت کار من باید توجه بر نقاط مثبت تیم و خوشبین بودن حتی بعد از باخت باشه

        از دیدن پیامتون خوشحال شدم،برای شماهم ارزوی موفقیت و رشد بیشتر دارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          امیر بهاری گفته:
          مدت عضویت: 2261 روز

          سلام به مریم عزیز و خوشبین…

          نقطه آبی رو کله صبح با یه هوای بینظیر پرادایسی از چیتگر تهران که برام حکم (ونکوور کانادا رو داره رو داره دریافت کردم…حالا ونکور رو که نرفتم ولی اینجا یه روزایی که میرم پیاده روی توی پیست پارک جنگلی و یا دور دریاچه ناخوداگاه میرم روابرا ازشدت ذوق کردن واقعا تو پاییز ادمو دیونه میکنه هوا…خدایا شکرت..

          مریم جان اول اینکه اون تیکه ای که اشاره کردی گفتی باید تیم کارو دربیاره هیچ بهونه ای قبول نیست کلی از ته دلم خندیدم وتحسینت کردم بله اقا هیچ بهونه ای نیست ..میشه تشبیه ش کرد به مثال موفق بودن و اون مصدوم هارو مثلا بزاریم عوامل بیرونی و بیایم از تضاد مصدوم ها نکات مثبتشو ببینیم که مثلا باعث شد یکی مثل اندریک وآردا بتونن خودشون رو نشون بدن یا مثلا مصدومیت الابا و میلیتائو که باعث شده فران گارسیا کم کم خودشو برسونه به سطح بازی در رئال و میشه گفت درنهایت بعد از سپری کردن این مصدومیت ها یه رئالی خواهیم داشت هیولا و شرایطش هر روز بهتر و بهتر میشه…خلاصه که خوشبینی و امید در هر مرحله ای میتونه نتایج رو صد وهشتاد درجه تغییر بده..

          من برم با اجازه تون به کامنتهای فایل جدید که استاد آماده کردن برسم توجه کردین این چند تا فایل آخری که استاد روسایت گذاشتن جنسش اصلا فرق میکنه آدم نمیتونه ازشون رد بشه هر چی بیشتر میبینش و میشنویش بیشتر تشنه ی آگاهی هاش میشه آدم..وخدایا شکرت بابت این بهشتی که توش ساکنیم با فرشته های بینظیرش..

          برات ثروت سعادت و رشد و آرامش رو از خداوند میخوام…روزهایت پر از اتفاق های بینظیر باشه انشالله…

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سید عبداله حسینی گفته:
      مدت عضویت: 1971 روز

      به نام الله یکتا و مهربان

      سلام به مریم خانم عزیز.

      من کامنت شما رو خوندم ماشاالله

      خیلی حافظه و استعداد قوی ای دارین من هر چی میخوندم تموم هم نمی‌شد و به خودم میگفتم چقدر

      این دوست عزیز تونسته خوب به

      قوانین عمل کنه.

      من لذت بردم از اینکه خوب تونستی

      ویژگی های آدمای خوشبین را تو این کامنتتون بنویسی خصوصا اون تیکه از کامنتتون که؛

      خوشبین کسی است که میدونه سرنوشتش دست خودشه و میتونه مثل ناخدا جهت بادبانش را تغییر بده و به یه سمت دیگه حرکت کنه.

      البته همه ویژگی هایی که نوشته بودید خیلی عالی بود من فقط این

      یه تیکه را برا خودم نوشتم که باورهام قوی تر بشه، امیدوارم بیشتر از همیشه خوشبین تر باشی عزیزم.

      در پناه حق.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مریم درویشی گفته:
        مدت عضویت: 2856 روز

        سلام آقای حسینی عزیز

        از دیدن پیامتون بسیار خوشحال شدم:))

        سپاسگزارم بخاطر توجهتون

        بله دقیقا خوشبین کسی که میدونه سرنوشتش دست خودشه و میتونه مثل ناخدا جهت بادبانش رو تغییر بده و به یه سمت دیگه حرکت کنه

        مثل فده والورده بازیکن رئال مادرید که دیشب وقتی رئال گل دوم خورد دوربین رفت روش ناراحتی و هوفش دیدم چند دقیقه بعد با یه شلیک از راه دور و پشت محوطه امید رو به تیم برگردوند جوری تایم بندی شوتش دقیق بود که سر مدافع توی مسیر و دستای دربازه بان با چندثانیه تایم جا موندن و توپ رفت گوشه سمت چپ نشست.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    زهـره گفته:
    مدت عضویت: 1087 روز

    بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم

    بِه نامِ خُداوَندِ بَخشَنده مِهرَبان

    سلام و درود و احترام به استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و دوستان خوب سایت عباسمنش

    یکی از اتفاقات بدیهی که با بودن در سایت برامون اتفاق میفته همزمانی هاست ، دوسه روزی میشه هدایت شدم به کتاب قله ها و درّه ها ، این کتابو سال 1401 که تازه با قانون جذب آشنا شدم خریدم و خوندم و خب اون زمان درک الانو نداشتم و روزنامه وار خوندم ، سه روز پیش که شروع کردم این کتابو دوباره به خوندن کاملا مطابقِ با قانونی هست که استاد میفرمایند و در مورد نوعِ نگاه به زندگی و همون خوش بین بودن و بد بین بودنِ یک انسان صحبت میکنه.

    قلّه ها و درّه ها منظور فراز و نشیب هایی که در کار و زندگی احساس میکنیم، این لحظه های خوب یا بد ممکنه چند دقیقه،چندماه، یا بیشتر طول بکشه.قلّه ها و درّه های شخصی دقیقا مانند دره های طبیعی هستند که در سطح زمین می بینیم. هر دونوع این فراز و نشیب ها به روش های مشابهی پراکنده شده اندو به هم مرتبط هستن.ما میتونیم در یک دوره از کار یا زندگی احساس موفقیت و در دوره ای احساس شکست بکنیم. این کاملا طبیعیه و برای هر کسی در جهان و در هر فرهنگی اتفاق میفته.

    درّه ها را خودمون در ذهن بوجود میاریم چجوری ؟

    کسی هست که یک مدال نقره را برای عملکرد عااالیش بِبَره و غمگین باشه ؟؟ بله

    با مقایسه ی اون با بُردنِ یک مدال طلا

    اگر از خوب بودن چیزی در یک لحظه لذت ببریم ، احساسمون شبیه زمانیه که در قلّه هستیم .

    یوقتایی برام پیش میاد در زمان خرید ناراحتم ، نگرانم ، میگم پولم رفت اینهمه خرید کردم، حالا خریدم چیبود مرغ و گوشت و وسایل ضروری خونه و آشپزخونه ، یکبار یک آگاهی بهم رسید ک من ناله میکنم از نداشتن میگم پول ندارم حالا که خداوند بهت پول داد و اینهمه خرید کردی باز هم ناراحتی و شاد نیستی ؟ یعنی یک انسان اینجوری ناشکری میکنه و یکی از بهترین لحظات زندگیشو با نجواها و فکرهای شیطانی خراب میکنه ، تو داری ناسپاسی میکنی اصلا داری بی معرفتی میکنی در حق خدا ، خدا بهت لطف کرد تو اینهمه خرید داشتی بجای خوشحالی غصه داری ؟؟؟؟؟

    و همون لحظه نگاهمو عوض کردم و واقعا از ته قلبم سپاسگزاری کردم گفتم واقعا همینه من قدر لحظات خوب زندگیمو نمیدونم قدر نعمتی که خداوند بهم میده را نمیدونم و شکرگزار نیستم و این نعمت میره و برنمیگرده و یاد گرفتم و از اون به بعد موقع خرید کردن خیلی با دلی آروم و شاد خرید میکنم و میگم من لیاقتشو دارم خداوند بمن ثروت و نعمت عطا کرد که من لذت ببرم خدایااااا شکرت ، و با همین نگاه که من لیاقتشو دارم چقدر برکت و نعمت به زندگیم راه پیدا کرد چقدر ثروت به زندگیم عطا کرد.

    مسیر خارج از درّه زمانی ظاهر می شود که شرایط و اوضاع و احوال را به نحو متفاوتی ببینی

    همین اواخر شرایط طوری رقم خورد که میشد ما پراید بخریم اما اونجوری که ما تصور میکردیم و دوست داشتیم پیش نرفت و من داشتم روی خودم کار میکردم و دقیقا قدم چهارم بودم و جلسه ی قرآنی که انقلابی در درون من بپا کرد من زیرو رو شدم . خلاصه من ته قلبم روشن بود مدام دستمو میذاشتم روی گردنم نبضمو حس میکردم میگفتم خدایی که از رگِ گردن بمن نزدیکتره خواسته های منو میدونه حتما شرایط بهتری را برای من درنظر داره

    با ایمان میگفتم یکم ناراحت بودم ولی نه واقعا رها کردم و الان چیشد ؟

    ماشین فروش رفت اما یکی از بستگان همسرم دقیقا مبلغ پراید را به حساب همسرم واریز کرد که ماشین بخریم و هیچ حرفی از برگشت پول هم نزد فقط گفت ماشین بخر،ماشینو نخریدیم منتظر شرایط بهتر هستیم ولی این یک نشونه ی خیلی خیلی خیلی بزرگه برای من آنجا که راهی نیست خداوند راه می گشاید

    برای من واضح و روشن شد که در باز شد زمانی که من فقط روی خداوند حساب کردم زمانی که من فقط قدرت را دادم دستِ خداوند

    این آدم کسیه که تو این دوسال میگفت نمیشه و الان چطور شد که نرم شد ؟ آیا ما کاری کردیم یا ایمان به خداوند بود که طبق فرموده ی استاد خداوند هیچوقت ایمان کسی را ضایع نمی کند نمیدونم بعدش چی میشه نمیدونم ماشین میخریم یا نه؟

    اما خدا با من حرف زد خدا برای من نشونه فرستاد که درست میشه از جایی که فکرشم نمیکنم از جایی که به عقل جن هم نمیرسه و همین قضیه بارها بارها ایمانمو تقویت کرد.

    وقتی خوبی ها را پیدا و از آن استفاده کنی، درّه ات را به یک قلّه تبدیل خواهی کرد. این خوبی ها در شرایط بَد پنهان شده اند.

    استاد عباسمنش عزیزم من با شما قدم به قدم ، پله به پله رشد کردم ، بزرگ شدم برای شما با تمام وجودم نور و سلامتی و خیر را آرزو میکنم.

    استاد عباسمنش عزیز در پناه الله یکتا باشید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  10. -
    مینا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 1164 روز

    سلام استاد جان

    خوش بینی ویژگی هست که اگر در وجودمون پرورش بدیم آرامشی زندگیمون رو فرا میگیره که به قول شما بعد از مدتی میبینیم که دیگه اون آدم قبلی نیستیم.

    من در جایی کار میکنم که رئیسم چینی هست. همکاران من که 2 سال هست دارن با ایشون کار میکنن، از روز اول به من میگفتند رئیس خیلی خسیس و خیلی بی احساس هست. من که 6 ماهه دارم با ایشون کار میکنم، در طول این مدت اصلا چنین ذهنیتی به خودم راه ندادم. در قلبم ایشون رو دوستش داشتم و به دلیل موفق و ثروتمند بودنش واقعا تحسینش میکردم. حتی یکبار بهشون گفتم: رئیس من واقعاً برای شما ارزش قائل هستم، چون آدمهای موفق و ثروتمند، هوشمندانه تلاش میکنند و با ثروتمند شدنشون به دیگران کمک میکنند.

    خلاصه که با این ذهنیت خوبی که نسبت به ایشون ایجاد کردم باهاشون کار کردم. رئیس تو ایران، هم غریبه، هم خانواده ش همه در کشورهای دیگه هستن.‌ با اینکه من کار خاصی برای رئیس انجام ندادم و حتی زیاد هم باهاشون حرف نمیزنم، دیروز رئیس به من گفت: مینا وقتی تو اینجا هستی من خوشحال ترم. از ته قلبم دوستت دارم. و اصلا نمیدونم دلیلش چیه!

    این حرف رئیس برای من تجربه ی بی نظیری بود. چون باز هم قانون فرکانس رو تایید میکرد. حتی رئیس به من هدیه ی ارزشمندی داد.

    هر دو کاری که رئیس کرد یعنی هدیه دادن و ابراز محبتی که رئیس به من کرد، درست خلاف حرفهایی بود که بقیه ی همکاران میگفتند، حتی مدیر هم همیشه میگه رئیس خسیس و بی احساسه. آخرین باری که شنیدم کسی داره میگه رئیس خسیس هست همین چند دقیقه ی پیش بود که من مشغول نوشتن این توضیح بودم، و یکی از همکارانمون که به رئیس خیلی نزدیک هست به من گفت الان دو ساله دارم با رئیس کار میکنم حتی یک چوب کبریت به من نداده! من خندیدم، چون رئیس به من دو سه بار کادو داده!

    و با خودم فکر می کردم که خب وقتی تو در قلبت رئیس رو خسیس و بی محبت میدونی مسلما دوست نداره به کسی که همچین حسی بهش میده محبت کنه.

    و پیش بینی نکردن آینده در زندگی من، باعث شده اتفاقات شگفت انگیزی برام رخ بده. من با ذهنی پاک و بدون قضاوت و خوش بینی نسبت به زندگی جلو میرم. این ذهنیت به طرز شگفت انگیزی عشق و محبت دنیا و آدمها رو نسبت به من جذب کرده. از طرفی من هم هرکجا احساس خوبی داشته باشم بدون بدبینی و بدون نشخوار فکر و البته بدون توقع به آدمها کمک میکنم. لذت کمک کردن به آدمها شگفت انگیزه. وقتی بدبین بودم نمیتونستم به آدمها کمک کنم. اما الان بهشون کمک میکنم و دیدن لبخند و خوشحالی آدمها به قلبم آرامش و لذت میده.

    از خدا بخاطر وجود شما استاد عزیزم سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای: